من تجربه کردهام؛ بدون فراغت و تفریح، زندگی هیچگونه ارزشی ندارد!!!
آدم هیچ چیز از جهان نمیفهمد؛ وقتی که سفر نمیرود، وقتی که با خانواده و عزیزان نمینشیند و وقتی که برای خوشحالی خودش هیچ کاری نمیکند.
چه فایدهای دارد دویدن و دویدن و به هدف رسیدن اما از مسیر، هیچ نفهمیدن؟
چه فایدهای دارد از میان تمام رنگهای جهان، خاکستری را دیدن و از میان اینهمه پنجرهی رو به زیبایی، مقابل دیوار نشستن؟!
چه فایدهای دارد، خسته و مشغول، به رفت و آمدها نگریستن و از لبخندها و شادیها و لذتها هیچ نفهمیدن؟!
باید در زیستن به تعادل رسید. نه کار اولویت است، نه تفریح! باید هر دو را با هم آمیخت و به موازات کار، تفریح داشت و به موازات هدفها، دلخوشی...
باید دلگرم بود به چیزی، به کسی، به جایی. باید تعلق داشت... باید هوشمندانه از جهان بهره برد و به زیستنی خوشایند و مطلوب رسید.
باید زیست، باید سبز و گرم و عاشق و امیدوار زیست...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@life_ch
آدم هیچ چیز از جهان نمیفهمد؛ وقتی که سفر نمیرود، وقتی که با خانواده و عزیزان نمینشیند و وقتی که برای خوشحالی خودش هیچ کاری نمیکند.
چه فایدهای دارد دویدن و دویدن و به هدف رسیدن اما از مسیر، هیچ نفهمیدن؟
چه فایدهای دارد از میان تمام رنگهای جهان، خاکستری را دیدن و از میان اینهمه پنجرهی رو به زیبایی، مقابل دیوار نشستن؟!
چه فایدهای دارد، خسته و مشغول، به رفت و آمدها نگریستن و از لبخندها و شادیها و لذتها هیچ نفهمیدن؟!
باید در زیستن به تعادل رسید. نه کار اولویت است، نه تفریح! باید هر دو را با هم آمیخت و به موازات کار، تفریح داشت و به موازات هدفها، دلخوشی...
باید دلگرم بود به چیزی، به کسی، به جایی. باید تعلق داشت... باید هوشمندانه از جهان بهره برد و به زیستنی خوشایند و مطلوب رسید.
باید زیست، باید سبز و گرم و عاشق و امیدوار زیست...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@life_ch
من از نظر تو آدم معمولی هستم، چون دستهام زور چندانی ندارن، یه بازیگر معروف و دلربا نیستم و پولی هم ندارم تا مثل دیگران واست کادو بگیرم.
اما چیزهایی درباره من، پیچیدگیهای ذهن من و قلب بزرگ من هست که تو شاید در هنگام کار کردن، تلویزیون دیدن یا خندیدن با دوستهات متوجه نباشی، ولی هنگام تنهایی، آهنگ گوش دادن و خوابیدن همه چیز فرق میکنه، اون وقت خاطرات، حرفها و داستانهای من جان میگیرن، من اسم این رو گذاشتم "نفوذ".
#روزبه_معین
@life_ch
اما چیزهایی درباره من، پیچیدگیهای ذهن من و قلب بزرگ من هست که تو شاید در هنگام کار کردن، تلویزیون دیدن یا خندیدن با دوستهات متوجه نباشی، ولی هنگام تنهایی، آهنگ گوش دادن و خوابیدن همه چیز فرق میکنه، اون وقت خاطرات، حرفها و داستانهای من جان میگیرن، من اسم این رو گذاشتم "نفوذ".
#روزبه_معین
@life_ch
«دکتر گفت: تا وقتی کاملاً خوب نشدهای نباید اورا ببوسی.
به دکتر گفتم: پس چه کار کنم؟
۱۸۲ بوسه دیگر به او بدهکارم.
گفت: میتوانی بوسهها را در یک جعبه بگذاری و برایش بفرستی.
همهٔ بوسهها را به دقت برایت در یک جعبه بستهبندی کردهام.
حتماً برایم بنویس که آیا صحیح و سالم به دستت رسیده یا اینکه چندتای آنها در راه گم شده است.»
#لوئیس_کارول نامه به گرترود
@life_ch
به دکتر گفتم: پس چه کار کنم؟
۱۸۲ بوسه دیگر به او بدهکارم.
گفت: میتوانی بوسهها را در یک جعبه بگذاری و برایش بفرستی.
همهٔ بوسهها را به دقت برایت در یک جعبه بستهبندی کردهام.
حتماً برایم بنویس که آیا صحیح و سالم به دستت رسیده یا اینکه چندتای آنها در راه گم شده است.»
#لوئیس_کارول نامه به گرترود
@life_ch
قطعا که عشق حاصل نااگاهی و دیدن از دور است.
هرقدر نزدیکتر شوی خالها، لکها، جای زخمها، رد چاق شدنها، جای عبور سالها و ایام، خط اخم و لبخند، منافذ باز و سفیدی مو و لکه دندان و خال چشم و بوی عرق و شوره سر هم معلومتر میشود. باید بعدش ببینی گرمای ابن بغل به همه این زشتیها میارزیده یا نه.یا باید از همان دور و از روزنه اتاق خودت برای او که سر درآورده از روزنه اتاقش دست تکان دهی و لبخند بزنی و صبح بخیر بگویی... راستش آفتاب هم از نزدیک و بی عینک و بی اسپیاف آدم را کور و جزغاله میکند. بنی بشر که جای خود...
کودک که بودم خیال میکردم چطور کسی طلاق میگیرد. فکر میکردم دو تا آدم که زیر و بالای هم را دیدهاند، با هم شریکی بچه دارند، از لیوان هم آب خوردهاند و بدتر از همه چسبیده به هم خوابیدهاند، چطور میتوانند بشوند غریبه؟ پس آن لحظات خوش و آن خاطرهها و تاریخی که با هم توی یک خانه سپری کرده بودند چه؟ چطور میشود مردی زنش را با دامن کوتاه و پیراهن یقه باز و آستین حلقهای ببیند و او را ببوسد و زن برای مرد پلو و خورش بپزد و یکهو از یک روزی بشوند غریبه؟
بزرگتر که شدم فهمیدم چیزی که همهی همسریها و همبستریها و همراز بودنها و همخانگیها و همسفر بودنها را میشورد و میبرد زبان آدم است. کلمههاش. کلمهها آدم میکشد. و این زبان در دهان آدمها به قدر دادن شمشیر آخته به دست کودکی شیطان و حرفنشو، خطرناک است. حتی دهشتناک.
مراقب باشیم با زبانمان به کی و کجایش را زخم میزنیم.
از آغوش جهان، یکی کم
#الهام_فلاح
@life_ch
هرقدر نزدیکتر شوی خالها، لکها، جای زخمها، رد چاق شدنها، جای عبور سالها و ایام، خط اخم و لبخند، منافذ باز و سفیدی مو و لکه دندان و خال چشم و بوی عرق و شوره سر هم معلومتر میشود. باید بعدش ببینی گرمای ابن بغل به همه این زشتیها میارزیده یا نه.یا باید از همان دور و از روزنه اتاق خودت برای او که سر درآورده از روزنه اتاقش دست تکان دهی و لبخند بزنی و صبح بخیر بگویی... راستش آفتاب هم از نزدیک و بی عینک و بی اسپیاف آدم را کور و جزغاله میکند. بنی بشر که جای خود...
کودک که بودم خیال میکردم چطور کسی طلاق میگیرد. فکر میکردم دو تا آدم که زیر و بالای هم را دیدهاند، با هم شریکی بچه دارند، از لیوان هم آب خوردهاند و بدتر از همه چسبیده به هم خوابیدهاند، چطور میتوانند بشوند غریبه؟ پس آن لحظات خوش و آن خاطرهها و تاریخی که با هم توی یک خانه سپری کرده بودند چه؟ چطور میشود مردی زنش را با دامن کوتاه و پیراهن یقه باز و آستین حلقهای ببیند و او را ببوسد و زن برای مرد پلو و خورش بپزد و یکهو از یک روزی بشوند غریبه؟
بزرگتر که شدم فهمیدم چیزی که همهی همسریها و همبستریها و همراز بودنها و همخانگیها و همسفر بودنها را میشورد و میبرد زبان آدم است. کلمههاش. کلمهها آدم میکشد. و این زبان در دهان آدمها به قدر دادن شمشیر آخته به دست کودکی شیطان و حرفنشو، خطرناک است. حتی دهشتناک.
مراقب باشیم با زبانمان به کی و کجایش را زخم میزنیم.
از آغوش جهان، یکی کم
#الهام_فلاح
@life_ch
حالا بخند... مرگِ من بخند... بیشتر... یکم بیشتر... آهااان حالا شد...»
این کلمه ها رو وقتی شنیدم که راننده ی اسنپ داشت با تلفن حرف میزد.حدودا چهل و پنج سال داشت. بعد از اینکه تلفن رو قطع کرد بهم گفت "ببخشید داداش شرمنده، دست خودم نیست خانومم که دلش می گیره اصلا دیوونه میشم. یه چیزایی میگم که جوونا نمیگن. ولی خداییش عجقم و عجیجم نمیگم." بعد زد زیر خنده.… خندیدم و گفتم "دمت گرم، کارِت خیلی درسته."
گفت "خدا پیغمبری نمیخوام لاف بزنم ولی با اینکه سواد درست حسابی ندارم، دکترای عاشقی دارم. میدونی مهمترین نشونه عشق چیه؟!"
گفتم " نه."
بعد همینطور که بوق میزد تا ترافیک باز بشه گفت خنده...
گفت "تو وقتی عاشق یکی باشی عاشق خندههاش میشی،
اونوقت هر کاری میکنی تا بخنده… اگه خنده یه نفر قند تو دلت آب نکرد یعنی هیچ حسی بهش نداری. اگه خندهش یادت موند و صبح تا شب جلوی چشمت اومد یعنی دل باختی حتی اگه نخوای قبول کنی."
وقتی پیاده شدم و کرایه رو حساب کردم بهش گفتم میدونی تو نشونه های عشق چی از خنده مهم تره؟!
گفت "چی؟!"
گفتم "هیچی... هیچی از خنده کسی که دوسش داری مهم تر نیست. خودت و خانومت خوش خنده باشید همیشه."
دو تا بوق زد یعنی توام همینطور...
#حسین_حائریان
@life_ch
این کلمه ها رو وقتی شنیدم که راننده ی اسنپ داشت با تلفن حرف میزد.حدودا چهل و پنج سال داشت. بعد از اینکه تلفن رو قطع کرد بهم گفت "ببخشید داداش شرمنده، دست خودم نیست خانومم که دلش می گیره اصلا دیوونه میشم. یه چیزایی میگم که جوونا نمیگن. ولی خداییش عجقم و عجیجم نمیگم." بعد زد زیر خنده.… خندیدم و گفتم "دمت گرم، کارِت خیلی درسته."
گفت "خدا پیغمبری نمیخوام لاف بزنم ولی با اینکه سواد درست حسابی ندارم، دکترای عاشقی دارم. میدونی مهمترین نشونه عشق چیه؟!"
گفتم " نه."
بعد همینطور که بوق میزد تا ترافیک باز بشه گفت خنده...
گفت "تو وقتی عاشق یکی باشی عاشق خندههاش میشی،
اونوقت هر کاری میکنی تا بخنده… اگه خنده یه نفر قند تو دلت آب نکرد یعنی هیچ حسی بهش نداری. اگه خندهش یادت موند و صبح تا شب جلوی چشمت اومد یعنی دل باختی حتی اگه نخوای قبول کنی."
وقتی پیاده شدم و کرایه رو حساب کردم بهش گفتم میدونی تو نشونه های عشق چی از خنده مهم تره؟!
گفت "چی؟!"
گفتم "هیچی... هیچی از خنده کسی که دوسش داری مهم تر نیست. خودت و خانومت خوش خنده باشید همیشه."
دو تا بوق زد یعنی توام همینطور...
#حسین_حائریان
@life_ch
آنقدر مدام خوابت را دیدهام
آنقدر راه رفتهام
آنقدر سخن گفتهام
آنقدر عشق ورزیدهام به سایهات
که دیگر از تو هیچ چیز برایم نمانده است
فقط این برایم مانده
که سایهای باشم میان سایهها
که صدبار سایهتر باشم از سایه
سایهای که میآید
و باز میآید
به زندگی آفتابیات
#روبرو_دسنوس
@life_ch
آنقدر راه رفتهام
آنقدر سخن گفتهام
آنقدر عشق ورزیدهام به سایهات
که دیگر از تو هیچ چیز برایم نمانده است
فقط این برایم مانده
که سایهای باشم میان سایهها
که صدبار سایهتر باشم از سایه
سایهای که میآید
و باز میآید
به زندگی آفتابیات
#روبرو_دسنوس
@life_ch
خودت اعتبارِ خودت باش و جوری زندگی کن که در "همسر یا فرزندِ فلانی" تعریف نشوی! بگذار اسم و رسمت، معرف و اعتبار تو باشند، نه خویشاوندیها و پسوندها و پیشوندها...
برای دیگران اعتبار باش، ولی از دیگران اعتبار نگیر! چشمهای باش که میجوشد، رودی باش که میخروشد، نه برکهای که بدون چشمه و رودخانه، خالیست و به هیچ کار نمیآید.
#نرگس_صرافیان_طوفان
@life_ch
برای دیگران اعتبار باش، ولی از دیگران اعتبار نگیر! چشمهای باش که میجوشد، رودی باش که میخروشد، نه برکهای که بدون چشمه و رودخانه، خالیست و به هیچ کار نمیآید.
#نرگس_صرافیان_طوفان
@life_ch
صورتش به نظرم از همیشه روشنتر میآمد و خندهاش چیز عجیبی در خودش داشت. انگار فرشتهای باشد که کلام خدا را روی لبخندش به زمین آورده است.
شیر آب را بست. شلنگ را پیچید و کنار شیر گذاشت و آمد و لب باغچه کنار من نشست. چایش را برداشت و جرعهای خورد. سرم را روی شانهاش گذاشتم و چشمهایم را بستم.
صدای بیدار شدن آرام شهر را از گوشه و کنار میشنیدم و یک ریتم منظم که هنوز ادامه داشت زیر صدایهای دیگر تکرار میشد؛ تیک، تیک، تیک.
#سهیل_سرگلزایی
@life_ch
شیر آب را بست. شلنگ را پیچید و کنار شیر گذاشت و آمد و لب باغچه کنار من نشست. چایش را برداشت و جرعهای خورد. سرم را روی شانهاش گذاشتم و چشمهایم را بستم.
صدای بیدار شدن آرام شهر را از گوشه و کنار میشنیدم و یک ریتم منظم که هنوز ادامه داشت زیر صدایهای دیگر تکرار میشد؛ تیک، تیک، تیک.
#سهیل_سرگلزایی
@life_ch
حواسم را پرت کن
از غمی که گاهی گونه هایم را می بوسد
حواسم را پرت کن
از جهان ِ غمگینم
بنشین کنارم
سرم را بگذار روی ِ شانه ات.و بگذار یادم برود
من و تو
دو تکه ی جدا از همیم!
حواسم را پرت کن
از خودم...
#معصومه_صابر
@life_ch
از غمی که گاهی گونه هایم را می بوسد
حواسم را پرت کن
از جهان ِ غمگینم
بنشین کنارم
سرم را بگذار روی ِ شانه ات.و بگذار یادم برود
من و تو
دو تکه ی جدا از همیم!
حواسم را پرت کن
از خودم...
#معصومه_صابر
@life_ch
اون استانبولی که توی خونه درست می کنی و موهات بوی پیاز میگیره از عکس غذاهای خوش رنگ و لعابِ اینجا خوشمزهتره چون واقعیه! اون لباسی که پولاتو جمع میکنی تا اول فصل بخری، از عکس لباسای گرون قیمت اینجا بیشتر بهت میاد چون واقعيه. اون بحثی که با یارت میکنی اما تهش با یه لبخند آشتی میشی ،از عکس لاو ترکوندنای اینجا حسش بیشتره چون واقعیه! اون سفری که با امکانات حداقلی میری، ازعکس سفرِ لاکچریِ اینجابیشتر خوش میگذره چون واقعيه ببین... واقعیتِ زندگیت رو دوست داشته باش. تو از قبل وُ بعدِ عکسایی که آدما اینجا نمایش میدن هیچ خبری نداری. با واقعیت خودت حال کن. البته زندگیِ اینستاگرامیام خوبه اگه نِت قطع نشه!
#علی_سلطانی
@life_ch
#علی_سلطانی
@life_ch
دلم تنگ میشود، گاهی
برای حرفهای معمولی
برای حرفهای ساده
برای «چه هوای خوبی!»
«دیشب چه خوردی؟»
و چه قدر خستهام از«چرا؟»
از «چه گونه!»
خسته ام از سؤالهای سخت، پاسخهای پیچیده
از کلمات سنگین
فکرهای عمیق
پیچهای تند
نشانه های با معنا، بیمعنا
دلم تنگ می شود، گاهی برای
یک «دوستت دارم» ساده
دو «فنجان قهوهی داغ»
سه «روز» تعطیلی در زمستان
چهار «خندهی» بلند
و پنج «انگشت» دوستداشتنی
#مصطفی_مستور
@life_ch
برای حرفهای معمولی
برای حرفهای ساده
برای «چه هوای خوبی!»
«دیشب چه خوردی؟»
و چه قدر خستهام از«چرا؟»
از «چه گونه!»
خسته ام از سؤالهای سخت، پاسخهای پیچیده
از کلمات سنگین
فکرهای عمیق
پیچهای تند
نشانه های با معنا، بیمعنا
دلم تنگ می شود، گاهی برای
یک «دوستت دارم» ساده
دو «فنجان قهوهی داغ»
سه «روز» تعطیلی در زمستان
چهار «خندهی» بلند
و پنج «انگشت» دوستداشتنی
#مصطفی_مستور
@life_ch
دنیا خوب، بد، زشت، زیبا فراوان دارد.
تو خوب باش...
تو زیبا بمان،
و بگذار با دیدنت
هر رهگذرِ ناامیدی لبخند بزند
رو به آسمان نگاه کند
و زیر لب بگوید:
هنوز هم عشق پیدا میشود...
#نادر_ابراهیمی
@life_ch
تو خوب باش...
تو زیبا بمان،
و بگذار با دیدنت
هر رهگذرِ ناامیدی لبخند بزند
رو به آسمان نگاه کند
و زیر لب بگوید:
هنوز هم عشق پیدا میشود...
#نادر_ابراهیمی
@life_ch
قشنگیش به اینه که اگر طرف بد بود ولش نکنی بری...
کنارش بمونی؛ جمع وجورش کنی...!
دلگرمی روزای سردش باشی...
لازم بود حتی بزنید تو سر و کله ی هم اما با هم درستش کنید!
دوست داشتن و موندن با کسی که هیچ عیب و ایرادی نداره که هنر نیست!
حتی عشق هم نیست...!
تو خستگیاش کنارش باشی،
وسط کلافه بودناش دستاشو بگیری!
حرفاشو بشنوی و گاهی حتی در سکوتش فقط حضور داشته باشی!
آدما همه نوسان دارند و این خیلی طبیعیه!
نوسانِ حالِ همو بلد بشید و بفهمید...
اینجوری قوی تر با زندگی و چالش هاش، رو به رو میشید!
لااقل میدونید که هر چی بشه یا نشه همو دارید...
#آیدا_بیات
@life_ch
کنارش بمونی؛ جمع وجورش کنی...!
دلگرمی روزای سردش باشی...
لازم بود حتی بزنید تو سر و کله ی هم اما با هم درستش کنید!
دوست داشتن و موندن با کسی که هیچ عیب و ایرادی نداره که هنر نیست!
حتی عشق هم نیست...!
تو خستگیاش کنارش باشی،
وسط کلافه بودناش دستاشو بگیری!
حرفاشو بشنوی و گاهی حتی در سکوتش فقط حضور داشته باشی!
آدما همه نوسان دارند و این خیلی طبیعیه!
نوسانِ حالِ همو بلد بشید و بفهمید...
اینجوری قوی تر با زندگی و چالش هاش، رو به رو میشید!
لااقل میدونید که هر چی بشه یا نشه همو دارید...
#آیدا_بیات
@life_ch
من برای امروزی که تو را ندارم،
ناراحت نیستم...
ناراحتم، برای چهل سالگی ام،
آنجا که به بهانه ی یک شعر، یک آهنگ،
به یادت میافتم...
و به دخترم لبخند میزنم ...
من برای آن لبخند که درد دارد،
ناراحتم ...
#مریم_قهرمانلو
@life_ch
ناراحت نیستم...
ناراحتم، برای چهل سالگی ام،
آنجا که به بهانه ی یک شعر، یک آهنگ،
به یادت میافتم...
و به دخترم لبخند میزنم ...
من برای آن لبخند که درد دارد،
ناراحتم ...
#مریم_قهرمانلو
@life_ch
وقتی کسی میگوید حالم خوش نیست، دنبال اتفاقات بزرگ نگردیم و نگوییم این که چیز مهمی نیست، به دلایل متعدد بازتاب یک اتفاق بیرونی در درون ممکن است بسیار بزرگ باشد.
به رسمیت شناختن هرازگاهِ «حق کم آوردن» برای دوست، امنیت بخشترین قسمت دوستی است و شناخت این حق برای خود، نشان از صلح با خود دارد در عمیقترین لایههای وجود.
#اروین_د_یالوم
@life_ch
به رسمیت شناختن هرازگاهِ «حق کم آوردن» برای دوست، امنیت بخشترین قسمت دوستی است و شناخت این حق برای خود، نشان از صلح با خود دارد در عمیقترین لایههای وجود.
#اروین_د_یالوم
@life_ch
ناتوان نشوید در مقابل گذشته تان.
درمانده نشوید.
اگر بخواهید میتوانید پروندههای نیمه تمامتان را تمام کنید و خودتان را از گذشتهتان رها کنید.
میتوانید و میشود.
درستان را بگیرید تا از تکرار آن جلوگیری کنید و قدم بعدی تان را بردارید و از خودتان بپرسید:
اگر درگیر گذشته ام نباشم چه چیز را باید در زندگی ام سر و سامان بدهم؟
قلبتان به شما راه را نشان میدهد.
#پونه_مقیمی
@life_ch
درمانده نشوید.
اگر بخواهید میتوانید پروندههای نیمه تمامتان را تمام کنید و خودتان را از گذشتهتان رها کنید.
میتوانید و میشود.
درستان را بگیرید تا از تکرار آن جلوگیری کنید و قدم بعدی تان را بردارید و از خودتان بپرسید:
اگر درگیر گذشته ام نباشم چه چیز را باید در زندگی ام سر و سامان بدهم؟
قلبتان به شما راه را نشان میدهد.
#پونه_مقیمی
@life_ch
خودم را دوست دارم!
خودم را بسیار دوست دارم!
چرا که هر گاه خود را تنها یافتم ، هنوز کنار ِ خودم بودم همراه و پابه پای دلم
هرگز دست خودم را رها نکردم...
چرا که بسیار شکستم و هرگز شکسته هایم را زیر پای ِ دیگری نریختم.
خودم را دوست دارم ،که در درون خویش ققنوسی دارم که مرا هر سحر از جادوی عشق می آفریند.
خودم را بسیار دوست دارم
و این نه از سر ِ خودخواهی ست که در سینه قلبی دارم
به رنگهایی که هرگز ندیده ای، آرام ، و آیینه ای که هیچ چیز را در خود نگاه نمی دارد، می بیند و میگذرد...
خودم را بسیار دوست دارم
و می دانم
اینها همه از آن روست که من ،"توام"...
تمام قد تو...
#معصومه_صابر
@life_ch
خودم را بسیار دوست دارم!
چرا که هر گاه خود را تنها یافتم ، هنوز کنار ِ خودم بودم همراه و پابه پای دلم
هرگز دست خودم را رها نکردم...
چرا که بسیار شکستم و هرگز شکسته هایم را زیر پای ِ دیگری نریختم.
خودم را دوست دارم ،که در درون خویش ققنوسی دارم که مرا هر سحر از جادوی عشق می آفریند.
خودم را بسیار دوست دارم
و این نه از سر ِ خودخواهی ست که در سینه قلبی دارم
به رنگهایی که هرگز ندیده ای، آرام ، و آیینه ای که هیچ چیز را در خود نگاه نمی دارد، می بیند و میگذرد...
خودم را بسیار دوست دارم
و می دانم
اینها همه از آن روست که من ،"توام"...
تمام قد تو...
#معصومه_صابر
@life_ch
بعضی شبها انگار که خدا حواسش پرت شده باشه و کیسهی دلتنگی از دستش ول شده باشه رو سر شهر، کل شب رو سیل دلتنگی با خودش میبره، هوا بویِ دلتنگی میگیره و میلِ گریه.
گنجشکا با دلتنگی میخوابن، رفتگرا با دلتنگی جارو میکشن، شببوها با دلتنگی عطر میکنند.
و تو... دلتنگ میمیری، دلتنگ دوباره زنده میشی، دلتنگ دوباره میمیری...
بعضی شبها، انگار که خدا حواسش پرت شده باشه دلتنگی به مغز استخون میرسه؛ به خودِخودِ ریشهی دل
#محيا_زند
@life_ch
گنجشکا با دلتنگی میخوابن، رفتگرا با دلتنگی جارو میکشن، شببوها با دلتنگی عطر میکنند.
و تو... دلتنگ میمیری، دلتنگ دوباره زنده میشی، دلتنگ دوباره میمیری...
بعضی شبها، انگار که خدا حواسش پرت شده باشه دلتنگی به مغز استخون میرسه؛ به خودِخودِ ریشهی دل
#محيا_زند
@life_ch
ما انسان ها گاهی دیر قدر همدیگر را میدانیم!
وقتی یک نفر را از دست میدهیم تازه یادش میکنیم، خوبیهایش از جلوی چشمانمان میگذرد، مینشینیم خاطراتی که با او رقم خورده را مرور میکنیم، غصه میخوریم، بغض میکنیم و با خود میگوییم کاش بودی، کاش به همین راحتی از دست نمیدادمت.
خلاصه کنم رفیق
اگر خواستی به کسی بیمهری کنی،
یک لحظه
با خودت
به نبودناش فکر کن
به نبودناش برای همیشه.
#علی_سلطانی
@life_ch
وقتی یک نفر را از دست میدهیم تازه یادش میکنیم، خوبیهایش از جلوی چشمانمان میگذرد، مینشینیم خاطراتی که با او رقم خورده را مرور میکنیم، غصه میخوریم، بغض میکنیم و با خود میگوییم کاش بودی، کاش به همین راحتی از دست نمیدادمت.
خلاصه کنم رفیق
اگر خواستی به کسی بیمهری کنی،
یک لحظه
با خودت
به نبودناش فکر کن
به نبودناش برای همیشه.
#علی_سلطانی
@life_ch