می گویند وقتی فقرِ #تالس را به رُخ اش کشیدند، تمام پولی را که داشت ودیعه نهاد و دستگاه های روغن زیتونگیری کرایه کرد. هنگامِ چیدنِ محصول که دستگاه ها مورد نیاز بود آنها را به قیمتی که میخواست میتوانست به دیگران واگذار کند. با این عمل میخواست نشان دهد که فیلسوفان اگر بخواهند میتوانند پول به دست آورند، ولیکن به چیز های دیگر دلبستگی دارند.
#برایان_مگی
🆔 @logoss24
#برایان_مگی
🆔 @logoss24
اما حق تا ابد با #هراکلیتوس است که میگفت «#بود» افسانهای پوچ بیش نیست. یگانه جهان واقعی جهان نمود است و بس: آن دروغ پردازیها همه درباره ی «جهان» حقیقیست...
👤#نیچه
📖#غروب_بت_ها
🆔 @logoss24
👤#نیچه
📖#غروب_بت_ها
🆔 @logoss24
❤1
اواخر اکتبر به تماشا مینشینم:
دیگر سنگی روی سنگ بند نیست
برگهای خزانزده
سر به باران فرو میآورند
و در زیباترین لحظهی خود
همچون رنگهای خشک پالت
سرخها و زردها در هم خونفشان میشوند
اشباح تصاویری نقاشیناشده.
شاید زیبایی، مادر مرگ است و نه بالعکس.
شاید باران، خود پاسخیست:
دشنهی بلورینی
که حین سقوط
میشوید و میکشد.
از پنجره روی میگردانم؛
زمستان در راه است.
و سفیدی، به بینقصترین حالت خود، جلوه خواهد کرد.
لیندا پاستان
🆔 @logoss24
دیگر سنگی روی سنگ بند نیست
برگهای خزانزده
سر به باران فرو میآورند
و در زیباترین لحظهی خود
همچون رنگهای خشک پالت
سرخها و زردها در هم خونفشان میشوند
اشباح تصاویری نقاشیناشده.
شاید زیبایی، مادر مرگ است و نه بالعکس.
شاید باران، خود پاسخیست:
دشنهی بلورینی
که حین سقوط
میشوید و میکشد.
از پنجره روی میگردانم؛
زمستان در راه است.
و سفیدی، به بینقصترین حالت خود، جلوه خواهد کرد.
لیندا پاستان
🆔 @logoss24
زمان آدمها را دگرگون می کند!
اما تصویری که از آنها داریم را ثابت نگه میدارد و هیچچیز دردناکتر از این تضاد میان دگرگونی آدمها و ثبات خاطرهها نیست...
#مارسل_پروست
#در_حستجوی_زمان_از_دست_رفته
🆔 @logoss24
اما تصویری که از آنها داریم را ثابت نگه میدارد و هیچچیز دردناکتر از این تضاد میان دگرگونی آدمها و ثبات خاطرهها نیست...
#مارسل_پروست
#در_حستجوی_زمان_از_دست_رفته
🆔 @logoss24
👍4
بزرگترین خردمندی آن است که لذت بردن از حال را بالاترین مقصود زندگی قرار دهیم، زیرا این تنها واقعیت هستی است و جز این همه بازی فکر و اندیشه است.
#اروین_یالوم
#درمان_شوپنهاور
🆔 @logoss24
#اروین_یالوم
#درمان_شوپنهاور
🆔 @logoss24
پرویز سپیتمان رازی را یک اومانیست (انسانگرا) و عقلگرا میخواند و میگوید:
"محمدبن زکریای رازی که نمایندهیِ عقلگرایی است، حتی منکرِ وحی شد و از خودمختاریِ عقل به شیوهای دفاع کرد، که یادآورِ جنبشِ روشنگریِ اروپا در سدهیِ هجدهم است. رازی همچنین نمایندهیِ جلوهای دیگر از انسانگرایی--یعنی--تصورِ پیشرفتِ علمی است، رازی تنها شخصیتِ نسبتاً مستقلی بود که در قلهیِ انسانگراییِ ایرانی ایستاد. خصومتِ رازی و منادیانِ وی (این مقفع، ابن وراق، ابن راوندی) با دینِ حاکم، آنان را از اکثرِ فلاسفه متمایز میسازد؛ چه آنان تنها عقلگرایانِ صرف نبودند، بلکه ملحدانی بودند که حکومت و نظمِ اجتماعی را تهدید میکردند."
-حکیم رازی، (حکمتِ طبیعی و نظامِ فلسفی)، پرویز سپیتمان، نشرِ طرحِ نو، ص ١۴
پرویز سپیتمان میگوید به غیر از رازی، دیگر فیلسوفان همه محافظهکار بودند و از نقدِ دین و داشتنِ موضعی انتقادی در قبالِ آن، به دلایلِ مختلف، دوری میجستند. او میگوید:
"بیشترِ فلاسفهیِ اسلامی میکوشیدند از حمله به اصولِ اسلام دوری گزینند، در واقع آنان صمیمانه معتقد بودند که اساطیر و رموزِ دینی، لازمهیِ مصلحتِ جامعه و رفاهِ ابناءِ بشر (صلاحالخلق) است...فلاسفه با حزماندیشی و محافظهکاری از برانگیختنِ دلواپسیهایِ جامعهیِ سنتی اجتناب میکردند، بدینترتیب موفق به حفظِ انتقالِ یک میراثِ فرهنگیِ بیگانه (فلسفه) در مدارِ جهانِ اسلام شدند. اما رازی و منادیانِ دینستیزِ او همان مضامینِ ضددینی را تکرار میکردند، که قدمتِ آنها تا مناقشاتِ عصرِ بغانپرستی میرسید؛ چه بر طبقِ چنان نگرشها، "وحی" غیرِ حقیقی است، انبیاء و رسولان جادوگرانِ محضاند (با تجلیلِ ملازمِ آن از عقل به منزلهیِ یگانه راهنما و اصلِ مشترکِ نوعِ بشر) و به نظرِ آنان دین تعلیمی ابلهانه است، که برایِ عوامِ بیفرهنگ مناسب بوده باشد؛ دین مخالفِ با عقل و تفکرِ نظری در فلسفه است، مشوقِ هواداریِ کورانه از ایمان است، دین شاملِ تعالیمی مهمل و بیمعناست و تناقضاتِ موجود در میانِ ادیان و بینِ آنها نیز، همانا سائق به تنگنظری و قدرتطلبیِ دنیایی و منازعاتِ جاری است."
-حکیم رازی، (حکمتِ طبیعی و نظامِ فلسفی)، پرویز سپیتمان
🆔 @logoss24
"محمدبن زکریای رازی که نمایندهیِ عقلگرایی است، حتی منکرِ وحی شد و از خودمختاریِ عقل به شیوهای دفاع کرد، که یادآورِ جنبشِ روشنگریِ اروپا در سدهیِ هجدهم است. رازی همچنین نمایندهیِ جلوهای دیگر از انسانگرایی--یعنی--تصورِ پیشرفتِ علمی است، رازی تنها شخصیتِ نسبتاً مستقلی بود که در قلهیِ انسانگراییِ ایرانی ایستاد. خصومتِ رازی و منادیانِ وی (این مقفع، ابن وراق، ابن راوندی) با دینِ حاکم، آنان را از اکثرِ فلاسفه متمایز میسازد؛ چه آنان تنها عقلگرایانِ صرف نبودند، بلکه ملحدانی بودند که حکومت و نظمِ اجتماعی را تهدید میکردند."
-حکیم رازی، (حکمتِ طبیعی و نظامِ فلسفی)، پرویز سپیتمان، نشرِ طرحِ نو، ص ١۴
پرویز سپیتمان میگوید به غیر از رازی، دیگر فیلسوفان همه محافظهکار بودند و از نقدِ دین و داشتنِ موضعی انتقادی در قبالِ آن، به دلایلِ مختلف، دوری میجستند. او میگوید:
"بیشترِ فلاسفهیِ اسلامی میکوشیدند از حمله به اصولِ اسلام دوری گزینند، در واقع آنان صمیمانه معتقد بودند که اساطیر و رموزِ دینی، لازمهیِ مصلحتِ جامعه و رفاهِ ابناءِ بشر (صلاحالخلق) است...فلاسفه با حزماندیشی و محافظهکاری از برانگیختنِ دلواپسیهایِ جامعهیِ سنتی اجتناب میکردند، بدینترتیب موفق به حفظِ انتقالِ یک میراثِ فرهنگیِ بیگانه (فلسفه) در مدارِ جهانِ اسلام شدند. اما رازی و منادیانِ دینستیزِ او همان مضامینِ ضددینی را تکرار میکردند، که قدمتِ آنها تا مناقشاتِ عصرِ بغانپرستی میرسید؛ چه بر طبقِ چنان نگرشها، "وحی" غیرِ حقیقی است، انبیاء و رسولان جادوگرانِ محضاند (با تجلیلِ ملازمِ آن از عقل به منزلهیِ یگانه راهنما و اصلِ مشترکِ نوعِ بشر) و به نظرِ آنان دین تعلیمی ابلهانه است، که برایِ عوامِ بیفرهنگ مناسب بوده باشد؛ دین مخالفِ با عقل و تفکرِ نظری در فلسفه است، مشوقِ هواداریِ کورانه از ایمان است، دین شاملِ تعالیمی مهمل و بیمعناست و تناقضاتِ موجود در میانِ ادیان و بینِ آنها نیز، همانا سائق به تنگنظری و قدرتطلبیِ دنیایی و منازعاتِ جاری است."
-حکیم رازی، (حکمتِ طبیعی و نظامِ فلسفی)، پرویز سپیتمان
🆔 @logoss24
👍2
باید برای نیرومند شدن
رویارویی با تنهاترین، تنهاییها را بیاموزی...
#اروین_یالوم
#وقتی_نیچه_گریست
🆔 @logoss24
رویارویی با تنهاترین، تنهاییها را بیاموزی...
#اروین_یالوم
#وقتی_نیچه_گریست
🆔 @logoss24
❤3
سادهترین کار جهان این است که خودت باشی و دشوارترین کار جهان این است که، کسی باشی که دیگران میخواهند!
#دیل_گارنتی
🆔 @logoss24
#دیل_گارنتی
🆔 @logoss24
❤2
کلاب فلسفه لوگوس تقدیم میکند
تور دو روزهی فلسفی اگزیستانسیالیسم کویر مرنجاب
زمان حركت: از میدان آرژانتین پنجشنبه 10 اسفند ساعت 8 صبح برگشت ساعت 12 شب جمعه در تهران
تعداد اعضا جهت ثبت نام محدود و تا 25 نفر اولويت با اعضای فعال
خدمات: یک وعده صبحانه و شام
اساتيد مجرب آشنا با فلسفه اگزيستانسياليسم
شب نشيني دور آتش و گفتگوی فلسفی
گشتهای شهری
اتوبوسvip
بیمه
لیدر مجرب
مبلغ تور: 2/500/000 تومان
جهان یک کتاب است،
کسانی که سفر نمیکنند تنها یک صفحه از آن را خواندهاند...
برای هماهنگی به آیدی زیر پیام دهید:
@philosophyyar
تور دو روزهی فلسفی اگزیستانسیالیسم کویر مرنجاب
زمان حركت: از میدان آرژانتین پنجشنبه 10 اسفند ساعت 8 صبح برگشت ساعت 12 شب جمعه در تهران
تعداد اعضا جهت ثبت نام محدود و تا 25 نفر اولويت با اعضای فعال
خدمات: یک وعده صبحانه و شام
اساتيد مجرب آشنا با فلسفه اگزيستانسياليسم
شب نشيني دور آتش و گفتگوی فلسفی
گشتهای شهری
اتوبوسvip
بیمه
لیدر مجرب
مبلغ تور: 2/500/000 تومان
جهان یک کتاب است،
کسانی که سفر نمیکنند تنها یک صفحه از آن را خواندهاند...
برای هماهنگی به آیدی زیر پیام دهید:
@philosophyyar
👍1
❤3
این جماعت هزار رنگ با وجود درکِ سطحی که دارند، این سیاه بازی را جدی میگیرند، و تراژدیشان همین است. البته، آنها رنج میبرند.
اما زندگی هم میکنند، زندگیای واقعی و نه موهوم، چون رنج زندگی است. بدون رنج، لذت زندگی چیست؟
زندگی به مناسکی بیپایان بدل میشود؛ مقدس، اما ملالآور میشود.
اما من چکارهام؟
من رنج میبرم، و با این حال، زندگی نمیکنم.
در معادلهٔ مجهولی عدد ایکس هستم. در زندگی نوعی شبحم که بدایت و نهایتش را گم کرده و حتی اسمش را هم از یاد برده.
📕 #جنایت_و_مکافات
✍🏽 #فئودور_داستایفسکی
🆔 @logoss24
اما زندگی هم میکنند، زندگیای واقعی و نه موهوم، چون رنج زندگی است. بدون رنج، لذت زندگی چیست؟
زندگی به مناسکی بیپایان بدل میشود؛ مقدس، اما ملالآور میشود.
اما من چکارهام؟
من رنج میبرم، و با این حال، زندگی نمیکنم.
در معادلهٔ مجهولی عدد ایکس هستم. در زندگی نوعی شبحم که بدایت و نهایتش را گم کرده و حتی اسمش را هم از یاد برده.
📕 #جنایت_و_مکافات
✍🏽 #فئودور_داستایفسکی
🆔 @logoss24
👍2
I wasn’t good enough to forgive offenses, but eventually I always forgot them. And the man who thought I hated him couldn’t get over seeing me tip my hat to him with a smile. According to his nature, he would then admire my nobility of character or scorn my ill breeding without realizing that my reason was simpler: I had forgotten his very name.
Albert Camus
Book: The Fall
من از آن تافتههای جدا بافته نبودم که هر توهینی را ببخشایم، اما همیشه در آخر کار آن را از یاد میبردم. آن کس که تصور میکرد که من از او نفرت دارم چون میدید که با لبخندی صمیمی به او سلام میگویم غرق در شگفتی میشد و نمیتوانست باور کند. در این حال، بر حسب خلق و خوی خودش، یا بزرگواریم را تحسین و یا بی غیرتیام را تحقیر می کرد، بیآنکه فکر کند که انگیزه من سادهتر از اینها بوده است، من همه چیز حتی نام او را از یاد برده بودم.
آلبر کامو
کتاب: سقوط
🆔 @logoss24
Albert Camus
Book: The Fall
من از آن تافتههای جدا بافته نبودم که هر توهینی را ببخشایم، اما همیشه در آخر کار آن را از یاد میبردم. آن کس که تصور میکرد که من از او نفرت دارم چون میدید که با لبخندی صمیمی به او سلام میگویم غرق در شگفتی میشد و نمیتوانست باور کند. در این حال، بر حسب خلق و خوی خودش، یا بزرگواریم را تحسین و یا بی غیرتیام را تحقیر می کرد، بیآنکه فکر کند که انگیزه من سادهتر از اینها بوده است، من همه چیز حتی نام او را از یاد برده بودم.
آلبر کامو
کتاب: سقوط
🆔 @logoss24
هیچوقت نمیتوانی
چیزی را که قرار است از دست بدهی،
نگه داری.
تو فقط قادر هستی چیزی را که داری،
قبل از آنکه از دستت برود،
عاشقانه دوست داشته باشی...
کیت دی کامیلو
🆔 @logoss24
چیزی را که قرار است از دست بدهی،
نگه داری.
تو فقط قادر هستی چیزی را که داری،
قبل از آنکه از دستت برود،
عاشقانه دوست داشته باشی...
کیت دی کامیلو
🆔 @logoss24
❤1👎1
هیچکس نمیتواند از حیطهی فردیت خویش بیرون رود. حیوان را تحت هر وضعیتی قرار دهند در همان دایره تنگی که طبیعت برای او قاطعانه معین کرده است، محدود میماند و از اینرو مثلاً کوشش برای شاد کردن حیوانی که دوستش داریم، درست به علت همان مرزهای طبیعت و شعور حیوانی ناگزیر همواره در محدودهای تنگ باقی میماند. این گفته در مورد انسانها نیز صادق است. مقدار سعادتی که هر کس میتواند به دست آورد، در اثر فردیتاش پیشاپیش معین شده است، به ویژه، محدودیتهای ذهنی، توانایی آدمیان را در کسب لذت از آغاز تا پایان عمر مقرر کرده است.
👤#شوپنهاور
📘#درباب_حکمت_زندگی
🆔 @logoss24
👤#شوپنهاور
📘#درباب_حکمت_زندگی
🆔 @logoss24
👍1
◌
The biggest danger for most of us is not that our goal is too high and we miss it, but that our goal is too low and we reach it.
#Michelangelo Buonarroti – Italian sculptor, artist, architect, poet and thinker (1475-1564)
March 6, 1475 - Michelangelo Buonarroti, Italian sculptor, painter, architect, poet, was born in Caprese Michelangelo, near Arezzo. One of the leading masters of the #High_Renaissance.
بزرگترین خطر برای اکثر ما این نیست که هدفمان خیلی بالاست و آن را بدست نمیآوریم، بلکه این است که هدفمان خیلی پایین است و به آن میرسیم.
□ میکل آنژ - مجسمه ساز، هنرمند، معمار، شاعر و متفکر ایتالیایی (۱۴۷۵-۱۵۶۴) ۶ مارس ۱۴۷۵- میکل آنژ بووناروتی، مجسمه ساز، نقاش، معمار و شاعر ایتالیایی، متولد شد. یکی از استادان برجسته دوره #رنسانس
🆔 @logoss24
The biggest danger for most of us is not that our goal is too high and we miss it, but that our goal is too low and we reach it.
#Michelangelo Buonarroti – Italian sculptor, artist, architect, poet and thinker (1475-1564)
March 6, 1475 - Michelangelo Buonarroti, Italian sculptor, painter, architect, poet, was born in Caprese Michelangelo, near Arezzo. One of the leading masters of the #High_Renaissance.
بزرگترین خطر برای اکثر ما این نیست که هدفمان خیلی بالاست و آن را بدست نمیآوریم، بلکه این است که هدفمان خیلی پایین است و به آن میرسیم.
□ میکل آنژ - مجسمه ساز، هنرمند، معمار، شاعر و متفکر ایتالیایی (۱۴۷۵-۱۵۶۴) ۶ مارس ۱۴۷۵- میکل آنژ بووناروتی، مجسمه ساز، نقاش، معمار و شاعر ایتالیایی، متولد شد. یکی از استادان برجسته دوره #رنسانس
🆔 @logoss24
Better to be hated for who you are than loved for who you are not.
🎩 André Gide
بهتر است به خاطر کسی که هستی مورد نفرت باشی تا اینکه برای کسی که نیستی دوست داشته شوی.
🎩 آندره ژید
🆔@logoss24
🎩 André Gide
بهتر است به خاطر کسی که هستی مورد نفرت باشی تا اینکه برای کسی که نیستی دوست داشته شوی.
🎩 آندره ژید
🆔@logoss24
❤3👍1
چرا در غرب فلسفه از اسطورهها آفريده شد ولی در شرق و بهخصوص در فلات ایران چنين زايشی بهوجود نیامد؟
سلام خانم مارزوک عزیز، این سوال خیلی سوال مهمی هستش که اگه بخوایم بازش کنیم نمیشه توی پیامهای تلگرامی بهش پاسخ داد، ولی من تا جایی که میتونم براتون بازش میکنم، اول باید در نظر بگیریم که اسطوره در زمانهای خیلی دور به مثابهی پاریزیا و یا حقیقت محض بوده و کمتر کسی در حقیقت بودنش شک داشت، دوم اینکه فولکلور و فرهنگ عموم جامعه بوده و رابطهی مستقیم با خلق و خوی مردم هر منطقه داشت و بهخاطر همین در دهان به دهان گشتن اسطورهای از یک منطقه به منطقهی دیگه همان اسطوره دچار تفاوتهای بنیادین میشد و باید این رو هم در نظر بگیریم که اسطوره اولین روش فکر کردن بشر در مقابل دنیا و طبیعتی بود که نمیتوانست آن را بفهمد، البته همین اسطورهها در نقاطی از جهان بهصورت نظاممند دراومدن و در کلاسهای منظم به اهالی دولت شهر آتن تدریس شدن و بر روی جز به جز اساطیر بحثهای جدی شکل گرفته که از اونهایی که در این بحثها تنشهای زیادی بهوجود میاوردن میشه به اوریپید اشاره کرد که به نوعی مرتد و طاغی بود ولی در بخش دیگه دنیا ازش بهعنوان ترساندن مردم و حقانیت حاکمان و فرمانبردار کردن عموم مردم استفاده شده که من چند تا نمونه کوتاه رو بهش اشاره میکنم تا این نوشته زیاد طول نکشه بهخاطر همین دوست دارم به خود اسطوره برای اثبات حرفم رجوع کنم و این رو ثابت کنم که اسطورههای غربی اغلب اسطورههای طغیان هستند و اسطورههای شرقی اسطورههای اطلاعت و فرمانبرداری، اگر برگردیم به اسطورههای یونان باستان اغلب میبینیم که پسر علیه پدر طغیان میکنه و اون را از بین میبره و یا خلع میکنه و خودش به جاش حکومت میکنه و البته اینجا اکثرا حمایت مادر از پسر هم مشهود هستش که این مسئله فعلا موضوع بحث ما نیست، به عنوان مثال اخته شدن اورانوس به دست کرونوس و یا خلع کرونوس از پادشاهی به دست زئوس و یا از بین بردن ناخودآگاه پدر به دست اودیپ و نمونههای بسیار زیاد دیگه که اندیشهی غرب رو به سمت پویایی و نو شدن سوق میده و بعدها میبینیم که حتی شاگردان فلاسفه هم بهصورت کامل از استادشون پیروی نمیکنن، حرف طالس توسط شاگردش آناکسیمندر تغییر پیدا میکنه و همینطوری نظریات فیلسوفان ادامه پیدا میکنه و در ادامه میبینیم که حتی ارسطو هم فلسفهی متفاوتتری نسبت به استادش افلاطون داره تا اینکه غرب هم دچار جمود عقلی شرق میشه و مسیحیت فردانیت و تفکر انسانها رو ازشون میگیره و پاداش بهشت و عذاب جهنم را جایگزین تفکر میکنه، اینجاست که میبینیم چرا بعد از قرون وسطی هر آدمی که خواسته فکر کنه مثل جردانو برونو در آتش سوخته و یا مثل اسپینوزا تکفیر شده، تا اینکه توسط دکارت و ولتر و روسو و مارکی دوساد و دیگران با ارجاع دوباره به اسطورهها که توسط نمایشنامههای شکسپیر و ادبیات اون زمان شکل گرفت روح طغیان در جسم غربی دوباره حلول کرد، البته نمیشه از تاثیر بعضی از پادشاهان مثل فردریک کبیر و غیره گذشت گر چه نمیشه تو چند تا نوشته تلگرامی همهی اینها را جا داد. تا اینجا تقریبا جواب قسمت اول سوالتون بود ولی حالا باید اسطورههای ایرانی رو در شرایط مشابه بررسی کنیم، اگر خوب نگاه کنیم نه تنها در اسطورهها بلکه در تاریخ هم میبینیم که پدر کشی یونانی جاش رو به پسر کشی ایرانی میده اسفندیار توسط پدرش به سمت یک نبرد بیبازگشت میره، سهراب توسط رستم کشته میشه، یعنی اجازه حتی فکر کردن به طغیان رو به فرزندانشون و عموم جامعه رو نمیدن و در اسطورهی شرقی فرمانبرداری جای طغیان رو مي گيره و تقدیر جای ماجراجویی رو میگیره، از اسطورهی شرقی اطاعت محض و کورکورانه بیرون میاد و عرفان و صوفیگری جای فلسفه رو میگیره.
#بهنام_محمدی
🆔 @logoss24
سلام خانم مارزوک عزیز، این سوال خیلی سوال مهمی هستش که اگه بخوایم بازش کنیم نمیشه توی پیامهای تلگرامی بهش پاسخ داد، ولی من تا جایی که میتونم براتون بازش میکنم، اول باید در نظر بگیریم که اسطوره در زمانهای خیلی دور به مثابهی پاریزیا و یا حقیقت محض بوده و کمتر کسی در حقیقت بودنش شک داشت، دوم اینکه فولکلور و فرهنگ عموم جامعه بوده و رابطهی مستقیم با خلق و خوی مردم هر منطقه داشت و بهخاطر همین در دهان به دهان گشتن اسطورهای از یک منطقه به منطقهی دیگه همان اسطوره دچار تفاوتهای بنیادین میشد و باید این رو هم در نظر بگیریم که اسطوره اولین روش فکر کردن بشر در مقابل دنیا و طبیعتی بود که نمیتوانست آن را بفهمد، البته همین اسطورهها در نقاطی از جهان بهصورت نظاممند دراومدن و در کلاسهای منظم به اهالی دولت شهر آتن تدریس شدن و بر روی جز به جز اساطیر بحثهای جدی شکل گرفته که از اونهایی که در این بحثها تنشهای زیادی بهوجود میاوردن میشه به اوریپید اشاره کرد که به نوعی مرتد و طاغی بود ولی در بخش دیگه دنیا ازش بهعنوان ترساندن مردم و حقانیت حاکمان و فرمانبردار کردن عموم مردم استفاده شده که من چند تا نمونه کوتاه رو بهش اشاره میکنم تا این نوشته زیاد طول نکشه بهخاطر همین دوست دارم به خود اسطوره برای اثبات حرفم رجوع کنم و این رو ثابت کنم که اسطورههای غربی اغلب اسطورههای طغیان هستند و اسطورههای شرقی اسطورههای اطلاعت و فرمانبرداری، اگر برگردیم به اسطورههای یونان باستان اغلب میبینیم که پسر علیه پدر طغیان میکنه و اون را از بین میبره و یا خلع میکنه و خودش به جاش حکومت میکنه و البته اینجا اکثرا حمایت مادر از پسر هم مشهود هستش که این مسئله فعلا موضوع بحث ما نیست، به عنوان مثال اخته شدن اورانوس به دست کرونوس و یا خلع کرونوس از پادشاهی به دست زئوس و یا از بین بردن ناخودآگاه پدر به دست اودیپ و نمونههای بسیار زیاد دیگه که اندیشهی غرب رو به سمت پویایی و نو شدن سوق میده و بعدها میبینیم که حتی شاگردان فلاسفه هم بهصورت کامل از استادشون پیروی نمیکنن، حرف طالس توسط شاگردش آناکسیمندر تغییر پیدا میکنه و همینطوری نظریات فیلسوفان ادامه پیدا میکنه و در ادامه میبینیم که حتی ارسطو هم فلسفهی متفاوتتری نسبت به استادش افلاطون داره تا اینکه غرب هم دچار جمود عقلی شرق میشه و مسیحیت فردانیت و تفکر انسانها رو ازشون میگیره و پاداش بهشت و عذاب جهنم را جایگزین تفکر میکنه، اینجاست که میبینیم چرا بعد از قرون وسطی هر آدمی که خواسته فکر کنه مثل جردانو برونو در آتش سوخته و یا مثل اسپینوزا تکفیر شده، تا اینکه توسط دکارت و ولتر و روسو و مارکی دوساد و دیگران با ارجاع دوباره به اسطورهها که توسط نمایشنامههای شکسپیر و ادبیات اون زمان شکل گرفت روح طغیان در جسم غربی دوباره حلول کرد، البته نمیشه از تاثیر بعضی از پادشاهان مثل فردریک کبیر و غیره گذشت گر چه نمیشه تو چند تا نوشته تلگرامی همهی اینها را جا داد. تا اینجا تقریبا جواب قسمت اول سوالتون بود ولی حالا باید اسطورههای ایرانی رو در شرایط مشابه بررسی کنیم، اگر خوب نگاه کنیم نه تنها در اسطورهها بلکه در تاریخ هم میبینیم که پدر کشی یونانی جاش رو به پسر کشی ایرانی میده اسفندیار توسط پدرش به سمت یک نبرد بیبازگشت میره، سهراب توسط رستم کشته میشه، یعنی اجازه حتی فکر کردن به طغیان رو به فرزندانشون و عموم جامعه رو نمیدن و در اسطورهی شرقی فرمانبرداری جای طغیان رو مي گيره و تقدیر جای ماجراجویی رو میگیره، از اسطورهی شرقی اطاعت محض و کورکورانه بیرون میاد و عرفان و صوفیگری جای فلسفه رو میگیره.
#بهنام_محمدی
🆔 @logoss24
❤1