tgoop.com/m_etemadinia/888
Last Update:
«مست عشق» را دیدم. نه مستی نمایانی در آن به چشم میآمد و نه عشق در آن روایتی دلپذیر یافته بود. به نظرم آمد که فیلم هم برای کسانی که با جزئیات زندگی مولانا و شمس آشنایی پیشین داشتند کسلکننده و رَماننده بود و هم مخاطبان بیخبر را ملول میساخت. آنچه من دیدم این بود که ایفاگر نقش مولانا بهکلی از انعکاس شخصیت و حالات او پساز ملاقات با شمس درمانده بود و گاهی گفتهها و کنشهای او طنزآمیز بهنظر میرسید. شمسِ «مست عشق» هم که گاهی بهنحو اغراقشده از قاب بیرون میزد با شمسِ «مقالات» فاصلههای فلکی داشت. ظاهراً سازندگان فیلم، خود به ناتوانیشان در بازنمایی دراماتیک ماجرای شمس و مولانا آگاه بودند و بهناچار کوشیده بودند تا با اقتباس از «ملت عشقِ» الیف شافاک و پَر و بال دادن خیالپردازانه به ماجرای شمس و کیمیا از یکسو و داستان ابداعیِ اسکندر و مریم ازسوی دیگر، بر غنای دراماتیک فیلم بیفزایند اما چه سود که اینبار سرکنگبین صفرا فزود! بهزودی درباره ماجرای شمس و کیمیا خاتون و افزودههایی که بهواسطه رُمان «ملت عشق» در پیرامون این ماجرا شکلگرفته سخن خواهم گفت.
BY مجتبی اعتمادی نیا
Share with your friend now:
tgoop.com/m_etemadinia/888