Telegram Web
امام علی (ع):

رَحِمَ اللّه ُ امرَأً أحيا حقّا و أماتَ باطِلاً و أدحَضَ الجَورَ و أقامَ العَدلَ .

رحمت خدا بر آن بنده اى كه حقّى را زنده كند و باطلى را نابود سازد و ستم را بركنَد و عدالت را بر پاى دارد .

_تصنیف غررالحکم، ص ۶۹

💠 کانال رسمی "مجمع مدرسین و محققین " حاوی تولیدات فکری در حوزه نواندیشی دینی  

🔸آدرس اینستاگرام
🔸آدرس ایتا

📍آدرس تلگرام :

https://www.tgoop.com/majmaqomh
⚡️ در دنیای جدید، باید میان فقه اقتصاد و فقه معاملات مالی، تفکیک کرد

✔️🎙#دکتر_محمدرضا_یوسفی

🔻فقه معاملات مالی در چارچوب دسته‌بندی قدیمی به ارث رسیده از محقق، قابل تبیین است. ضرورت زمان اقتضا می‌کند میان فقه اقتصادی و فقه معاملات مالی تفکیک صورت گیرد تا نمودی از تفاوت به وجود آمده حداقل از قرن بیستم به بعد باشد.

🔻دو نکته در اینجا اهمیت دارد که باید به آن توجه شود:
اول، تحولات موضوعات در دنیای جدید است که در زمان‌های گذشته، موضوعات با این تنوع و این دقت مورد توجه نبودند. ازاین‌رو، شهید صدر با الهام از تقسیم‌بندی‌های علم حقوق، موضوعات فقهی را به چهار عنوان عبادات، اموال اعم از عمومی و خصوصی، سلوک و آداب و رفتار شخص که ربطی به عبادات و اموال ندارد، و در نهایت  آداب عمومی رفتار و سلوک دستگاه‌های حکومتی و عمومی قضا و حکومت، صلح و جنگ و روابط بین‌الملل، ولایت عامه، جهاد و… تقسیم کرد.

🔻دومین نکته مهم اینکه،  فقه معمولاً با نگاهی فردی مسائل را دنبال می‌کرد. اما به نظر می‌رسد ضرورت دارد تا از منظر اجتماعی نیز به مسائل نگریسته شده و احکام آنها بیان گردد. شهید صدر با الهام از تقسیم‌بندی‌های علم حقوق، موضوعات فقهی را به چهار عنوان عبادات، اموال اعم از عمومی و خصوصی، سلوک و آداب و رفتار شخص که ربطی به عبادات و اموال ندارد، و در نهایت  آداب عمومی رفتار و سلوک دستگاه‌های حکومتی و عمومی قضا و حکومت، صلح و جنگ و روابط بین‌الملل، ولایت عامه، جهاد و… تقسیم کرد. به‌هرحال، مباحث نوینی طرح شده است که نمی‌توان در تقسیم‌بندی مرحوم محقق جای داد و شهید صدر سعی کرد تقسیم‌بندی نوینی ارائه دهد. همچنین برخی نیز مطابق مباحث حقوقی و باتوجه‌به قرابت فقه و حقوق، مباحث فقهی را به هفت دسته تقسیم کردند؛ بنابراین بر اثر تحولات، ضرورت دارد که موضوع‌بندی و تبویب مباحث فقهی تغییر کند.

🔻در حوزه مسائل مالی، فقه معاملات مالی کافی به نظر نمی‌رسد. علاوه بر انواع معاملات میان افراد حقیقی و حقوقی که می‌توان آنها را تحت عنوان همان معاملات قرار داد، مباحث مالکیت دولت، مسائل چگونگی کسب درآمد، هزینه‌کردهای دولت، تصرفات مالی دولت و مسائلی ازاین‌دست که در حوزه دولت قرار می‌گیرد، از مباحثی هستند که در سابق مورد توجه قرار نمی‌گرفتند.

🔻در فقه معاملات مالی، عقود بیع، اجاره، قرض، مضاربه و… مورد توجه است؛ اما در مباحث جدید، مباحث فقه دولت، فقه روابط کار و کارفرما، فقه مالی اعم از فقه پول، فقه بازار سرمایه، فقه عقود، فقه روابط مالی دولت‌ها و کشورها با یکدیگر، فقه بانکداری، فقه محیط‌زیست و منابع طبیعی و.. همگی تحت عنوان فقه اقتصادی قرار دارند.

🔻شهید صدر با فرض یکسان‌انگاری فقه معاملات مالی با فقه اقتصادی، معتقد است که رابطۀ این دو، رابطۀ زیربنا و روبناست  و می‌توان از طریق فقه معاملات مالی و یا فقه اقتصادی، به کشف اصول مکتب اقتصادی اسلامی دست یافت. البته گرچه می‌توان با کلیت سخن ایشان موافق بود اما چالش‌هایی دراین‌رابطه وجود دارد.

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
آینده نگری فقه
<unknown>
🎧#پوشه_شنیداری

🔻آیا فقه سیاسی بدون معیار در حال فربه شدن است؟

🟠آینده‌نگری فقه سیاسی
ارائه:  #دکتر_سید_صادق_حقیقت


"پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر"


🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
#گلچین_پنج_فصل_دورنما (۱۲)

▪️پادکست راوی
 
  پنج گزارش از مقاله‌های اسلام‌پژوهان غربی

🔹در طی یک سال گذشته، پنج شماره از پادکست راوی منتشر کرده‌ایم که روایتی است از مقاله‌های اسلام‌پژوهان غربی در موضوع قرآن و اسلام آغازین. این پادکست‌ها در صفحات مجازی دورنما در دسترس‌‌اند و منابع متنی آن‌ها نیز در تلگرام دورنما بارگذاری شده‌اند. این پادکست‌ها را ـ اگر شنیدید و پسندیدید ـ به دیگرانی پیش‌نهاد کنید.

۱. کریسمس در قرآن
     مقاله‌ای از استیون شومیکر
     تلگرام | کست‌باکس | شنوتو | آپارات | یوتوب
 
۲. مؤمنان یا مسلمانان؟ نخستین پیروان محمد
     مقاله‌ای از ایلکا لینستِت
      تلگرام | کست‌باکس | شنوتو | آپارات | یوتوب
   
۳. ابلیس و خاستگاه شر
     مقاله‌ای از آنگلیکا نویورت و دیرک هارتویگ
     تلگرام | کست‌باکس | شنوتو | آپارات | یوتوب

۴. فتح بهشت
    مقاله‌ای از شان آنتونی
    تلگرام | کست‌باکس | شنوتو | آپارات | یوتوب

۵. ازدواج‌های سیاسی در اسلام آغازین
     مقاله‌ای از کریستین سانر
     تلگرام | کست‌باکس | شنوتو | آپارات | یوتوب

#ایمان_تاجی
#مدرسانۀ_دورنما  #دورنما_بشنویم
#مطالعات_آکادمیک_اسلام 
#اسلام_پژوهی_غربیان

@doornamaa
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
امام علی(ع) :

" صلحی که دشمنت تو را بدان فرا می خواند و رضای خدا در آن است ، از خود دور مکن . زیرا در صلح [ فواید مهمی چون؛] حفظ قوای مسلح تو ، آسایش فکر و فراغ بال تو ، و امنیت سرزمین‌ات نهفته است. ولکن همواره از دشمنت بعد از صلح غفلت مکن»

_نهج البلاغه، نامه 53.

💠 کانال رسمی "مجمع مدرسین و محققین " حاوی تولیدات فکری در حوزه نواندیشی دینی  

🔸آدرس اینستاگرام
🔸آدرس ایتا

📍آدرس تلگرام :

https://www.tgoop.com/majmaqomh
⚡️نظریه صلح در فقه سیاسی به چشم نمی‌خورد ولی می‌توان نظریه صلح در فقه سیاسی ارائه داد

✔️
#سید_صادق_حقیقت:🔻

🏷نکته اول اینکه در فقه عناوین فقهی مربوط به صلح داریم، ما در فقه آرایی راجع به صلح داریم اما در فقه سیاسی نظریه صلح نداریم یعنی هیچ فقیهی را نداریم مجموعه گزاره به هم پیوسته راجع به صلح در حد نظریه مطرح کرده باشد. با اینکه امکان وجود داشتنش هست اما چرا تا به حال نظریه فقهی درباره صلح نداشتیم؟ چند دلیل وجود دارد. اول اینکه آنچه در فقه وجود دارد مجموعه فتاوی است و این فتاوی تا تبدیل به نظریه شود یک کار طاقت‌فرسایی نیاز دارد. بنابراین دلیل اول این است فقه مجموعه فتاوی است و فقیه به دنبال ارائه نظریه فقهی نبوده است.

🏷دلیل دوم این است که فقها معمولا مبانی هستی‌شناسانه، معرفت‌شناسانه و روش‌شناسانه خودشان را تنقیح نکردند یا بیان نکردند. نکته سوم این است در قدیم جنگ امر بهنجاری بوده و شجاعت بوده است برای همین در روایات از جهاد و جنگ تمجید شده است. مثلا روایت می‌فرماید الخیر کله فی السیف؛ یعنی همه خیرات در شمشیر است. نکته مهم این است صرف عدم جنگ در برخی برهه‌ها نظریه صلح نیست چون عدم جنگ با نظریه صلح متفاوت است.

🏷نکته چهارم اینکه در گفتمان اسلام سیاسی رویارویی با تجدد وجود دارد. وقتی رویارویی با تجدد وجود دارد این رویارویی ممکن است فرهنگی باشد ممکن است نظامی امنیتی باشد. اگر در بعد نظامی و امنیتی با دشمن بخواهیم بجنگیم صحبت از صلح بحث فرعی خواهد بود. نتیجه اینکه هرچند در فقه سیاسی ابواب و آرایی درباره صلح داریم ولی نظریه فقه سیاسی درباره صلح وجود ندارد و نظریه صلح در فقه سیاسی به چشم نمی‌خورد ولی می‌توان نظریه صلح در فقه سیاسی ارائه داد.

🔸پیوند به متن کامل

https://www.tgoop.com/majmaqomh
کثرت‌پذیری،_هم‌مسألگی،_و_هم‌بستگی_مشارکتی.pdf
148.2 KB
#مقاله_امروز

🔰عنوان: کثرت پذیری، هم مسألگی و هم بستگی مشارکتی : شروط امکان و حدود تحقق صلح در ایران امروز
📝نویسنده :#محمد_مهدی_مجاهدی


🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
کثرت‌پذیری،_هم‌مسألگی،_و_هم‌بستگی_مشارکتی.pdf
✂️بریده:

🔖با وجود ظرفیت های تاریخی و فرهنگی و روانی جامعه برای تقویت کثرت پذیری و مشارکت اجتماعی ساختار سیاسی ایران هم چنان با چالشهایی در این زمینه روبه رو است. ساختار متمرکز قدرت و تسلط نهادهای غیر انتخابی بر بخشهایی از منابع خبر عمومی و مجاری سیاست گذاری ها یکی از موانع اصلی بر سر راه تحقق صلح پایدار است. تمرکز بیش از حد قدرت در نهادهای خاص امکان ایجاد گفت و گوهای سازنده و مشارکت فعال گروه های مختلف را محدود میکند و به افزایش نارضایتیهای اجتماعی و سیاسی دامن میزند.

🔖در این شرایط تقویت مؤلفه هایی از الگوی دموکراسی توافقی که به ویژه در جوامع متکثر کاربرد دارد میتواند الهام بخش الگوی سیاستی مناسبی برای ایران باشد. در این الگو نهادهای سیاسی و سیاستی باید به گونه ای طراحی و بازطراحی شوند که به تدریج همه گروه های اجتماعی بتوانند در فرایندهای تصمیم گیری کلان کشور مشارکت یابند و حقوق و منافع به حاشیه رانده شدگان نیز شناسایی و به رسمیت شناخته شود.

🔖دست یابی به صلح در مقیاس ملی در ایران مستلزم ترکیب سه عامل کلیدی است کثرت پذیری ارزشی و اجتماعی، ادراک هم مسالگی، و هم بستگی مشارکتی است. تحقق این سه عامل مستلزم احساس نیاز به دیگری رهایی بخش و رهایی از احساس خودبسندگی در حل مسائل مشترک است. برپایی صلح پایدار نیازمند تقویت نهادهای دموکراتیک، گسترش مشارکت عمومی و پذیرش نقش نهادهای مدنی در فرایندهای تصمیم گیری است. کثرت پذیری ارزشی در ایران باید به نحوی نهادین در ساختارهای سیاسی و اجتماعی به رسمیت شناخته شود و به مثابه بخشی از فرآیند گردش قدرت در کشور نهادینه گردد.

🔖در همین حال شکل گیری ادراک مشترک از هم مسالگی میان گروه های گوناگون سیاسی و اجتماعی هم چون نابرابریهای تبعیض آلود و فساد میتواند زمینه های هم بستگی و گفت و گوی حل مسأله ای را میان این گروه ها فراهم آورد. و بالآخره، پذیرش این نکته که مشکلات پیچیده اجتماعی و اقتصادی تنها از راه همکاری و مشارکت قابل حل اند نه از راه حذف و انحصار و تحکم می تواند راه کاهش تنشها و افزایش اعتماد عمومی و برقراری صلحی پایا را هموار کند.

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🟣جمی نماد اخلاق و سیاست
📝#محمدرضا_یوسفی

🏷 ماه دی، یادآور درگذشت حجه الاسلام جمی، روحانی اخلاق مدار و مردمی و اهل سیاست و مبارزه است. او اهل سیاست بود اما همواره به اصول اخلاقی پایبند بود. روحانیت امروز و سیاستمداران به شدت به چنین شخصیت هایی نیازمند است.

🏷 برديو برای اولین بار از کلمه سرمایه نمادین استفاده کرد. هر گاه در کشوری یک بنای تاریخی مانند تخت جمشید، سی و سه پل، ، یک پدیده  فرهنگی مانند نوروز، یک شخصیت تاریخی مانند کوروش، مولوی، حافظ و... به مرزی برسد که وقتی شما نام آن را می شنوید، احساس احترام و غرور کرده و به اصطلاح کلاهتان را از سر بر می دارید، سرمایه نمادین رخ داده است. 

🏷 سرمایه نمادین موجب ارزش آفرینی اقتصادی برای کشور است. به همین دلیل بسیاری از جوامع در تلاشند تا سرمایه های نمادین را به نام خود ثبت کنند. ترکیه با مولوی چنین کرد و از این طریق درآمد زیادی کسب می کند. تاجیکستان نیز برخی سرمایه های نمادین ملی ما را به خود اختصاص داد و ما نسبت به ارزش این سرمایه های ارزشمند در غفلتیم. سرمایه نمادین می تواند حس همبستگی و غرور ملی جامعه را افزایش داده، به توسعه کشور کمک کند. 

🏷 امارات به هنگام انقلاب ایران، کشوری با بیابان های شنی داغ، فاقد نیروی انسانی و فاقد هویت تاریخی بود. اما امارات فضایی ایجاد کرد که همه اعم از مسلمان و مسیحی، اماراتی و غیر اماراتی در کنار هم بتوانند خوب زندگی کنند. سرمایه اجتماعی و حس تعلق را در جامعه تقویت کرد. برای شناساندن امارات به جهان، اقدامات زیادی انجام داد که نتیجه آن را می توان در درآمد گردشگری این کشور مشاهده کرد. هر گردشگر به طور مستقیم 2 تا 6 نفر و به طور غیرمستقیم 7 تا 9 نفر فرصت شغلی ایجاد می کند.  امارات متوجه شد وقتی سرمایه نمادینی که مایه مباهات جامعه باشد وجود ندارد باید آن را ایجاد کرد از این رو برج  عربیه و جزایر نخل را ساخت.

🏷 متاسفانه ایران از انبوه سرمایه نمادین که می توانند مایه همبستگی ملی، تقویت کننده حس تعلق به وطن و کسب درآمد سرشار برای کشور باشد، در غفلت است. 
این بی توجهی نسبت به معاصران نیز وجود دارد. همه چیز با عیار خودی و غیرخودی سنجیده شده و از این طریق به همبستگی ملی ضربه می زنند. شخصیت های بزرگ علمی، فرهنگی، اخلاقی، ورزشی در فضای سیاست زده نه تنها با بی مهری مواجه می شوند که گاه سعی می شود تا در انزوا قرار گیرند در حالیکه می توان به کمک نام آنان به توسعه کشور کمک کرد.

🏷  روحانیت سرمایه های نمادین زیادی دارد که در دنیای سیاست زده ما نادیده گرفته می شوند. شیخ مفید، آیه الله بروجردی، مدرس در سطح کلان و جناب جمی هم یکی از سرمایه های نمادین روحانیت در سطح منطقه ای از آن جمله اند.  
                                                                      
🏷جمی از دوران جوانی، مبارزی انقلابی بود. وی از معدود شخصیت های انقلابی بود که هیچ بهره برداری اقتصادی از انقلاب نکرد. بلکه برای انقلاب تلاش کرد و تا آخر به آرمان های انقلاب وفادار ماند و منتقد  روند جاری بود. همین موجب برخی از رفتارهای سخیف توسط کوته نظران با ایشان شد.

🏷هر چند او در دوران نهضت ملی شدن نفت، سال 1342، پیش از انقلاب مبارزی فعال و در دوران جنگ در سنگر نماز جمعه مایه دلگرمی رزمندگان بود، ولی تلفیق سیاست ورزی با اخلاق مداری وی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. هر بار که به قم می آمد، آیه الله صانعی به دیدنش آمده و بسیار احترامش می کرد و او را می‌ستود.

🏷 در اولین برخورد شخصی با ایشان در سال 59، توصیه کرد نگاهت به مواضع آیه الله منتظری باشد که ایشان مرد اخلاق، سیاست و مبارزه است. خودش نیز همواره به آیه الله منتظری به دیده احترام نگاه می کرد. به همین دلیل،  بی مهری ها دید و شعارهای تندی شنید. اخلاقی نرم داشت و مهربانانه از کنار حوادث تلخ می گذشت. هیچگاه شکوه ای از افرادی که مدیون او بودند ولی به وی بی مهری کردند نداشت و راضی به غیبت در حضورش نبود.

🏷 با مسائل اطراف خویش با درایت و عقلانیت برخورد می کرد. پخته حرف می زد. به تفاوت نگاه شهید سعیدی و مرحوم خزعلی در سخنرانی های دینی اشاره می کرد. مخالف منبرهای  بر اساس خواب، نقل قول کرامات و.... بود. دین را اخلاقی، عقلانی و مبتنی بر منابع معتبر قبول داشت.

🏷 یکی از پاسدارانش مدعی مقاماتی برای همسرش شده بود از این جهت خانه اش محل آمد و شد، شده بود. ایشان به من فرمود برو و با این پاسدار سخن بگو تا متوجه خطایش شود. هر چه در بولتن های ارسالی بود را نمی پذیرفت و با محک با آنان برخورد می کرد.

🏷بر روح این مرد بزرگ درود می فرستم و برایش مغفرت و رحمت الهی را از خداوند مهربان آرزو می کنم.  

@yousefimohamadreza
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
✔️#استاد_سروش_محلاتی:رعایت یک طرفه «حق» یعنی پذیرش «بردگی»/ از منظر امیرالمومنین علی (ع) حق یک طرفه وجود ندارد، حق «طرفینی» است🔻


✂️بریده:

🔖نسبتی را بنی امیه در حکومت تعریف کردند و اینکه ما اربابیم و شما عبید. امیرالمومنین علی علیه السلام در سراسر نهج البلاغه رویکردشان این است که این را ابطال کند. من حقی دارم شما حقی دارید. شما از من حق خودتان را بخواهید، نسبت برابری را مطالبه کنید.

🔖 امیرالمومنین هشداری دادند که خیلی عجیب است و همه انسان های آزاده بنویسند و حفظ کنند و جمله این است «اگر حق یک طرفه شود نتیجه اش بردگی است».
برخی از اساتید بزرگوار حقوقی هستند، سوال می‌کنم جمله‌ای به این عمق و لطافت در جایی خوانده اید و دیده‌اید؟ حکمت ۱۶۴ نهج البلاغه این است «مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا يَقْضِي حَقَّهُ فَقَدْ عَبَدَهُ»  هر کس حق کسی را بدهد که حق او را نمی دهند و رابطه یک طرفه شود و اعتنایی به حق او ندارد بردگی او را پذیرفته است.

🔖 نسبت بردگی وقتی به هم می‌خورد که طرفین ملتزم به ادای حقوق یکدیگر باشند. حاکمان در حکومت حقی دارند، مردم هم حقی دارند. اگر حق یک طرفه شد یعنی مردم موظف هستند حقوق حاکمان را به هر وسیله ای که شده رعایت کنند و اجازه تخلف ندارند اما از آن طرف حاکمان الزامی برای رعایت حقوق مردم ندارند، به هیچ چیز نمی توان استناد کرد. حضرت فرمودند این حق یک طرفه که شما رعایت می‌کنید یعنی بردگی را پذیرفته‌اید و آنها را ربّ خودتان قرار دادید.

🔖معارف عجیب و غریبی است، آنها آمدند حق را یک طرفه کردند نتیجه‌اش بردگی بود، تمام تلاش امیرالمومنین در نهج البلاغه این است که نشان بدهد حق طرفینی است «ولایجری لاحد الا جری علیه» هر کجا که حقی به نفع کسی است تکلیفی هم برای او وجود دارد و حق یک طرفه از نظر امیرالمومنین وجود ندارد

🔸پیوند به متن کامل

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
📚#برشی_از_کتاب


⚡️قاعده کرامت می تواند در مقام "اصل حاکم"، همه احکام مغایر با آن را ملغی کند

🟣صورت بندی قاعده کرامت
از آنچه تاکنون به دست آمد می‌توان قاعده کرامت را به شکل زیر صورت بندی کرد:

🏷۱_کرامت ضد دنائت و پستی، به معنای شرافت، پاکیزگی و پسندیدگی می آید و "کریم" اسم جامع برای انواع خیر، شرف و فضائل و نیز اسم جامع، برای تمامی آن چیزی است که مورد ستایش واقع میشود. از این رو میتوان آن را  به صورت کلی "دور بودن از هر پستی و فرومایگی و نائل آمدن به شرافت وبزرگواری"، تعریف کرد.

🏷۲_کرامت به دو گونه قابل تقسیم است: کرامت ذاتی و کرامت عرضی یا اکتسابی. هر چیزی که از درون و ذات خود، دارای منزلت و شرافت باشد، کریم ذاتی خوانده میشود و هر شرافت و منزلتی که به سبب داشتن صفت اختیاری به دست آید کرامت عرضی نامیده میشود لذا مقصود از کرامت ذاتی انسان آن است که انسان دارای ویژگیهایی است که در مقایسه با موجودات دیگر از لحاظ ساختمان وجودی امکانات و مزایای بیشتری دارد و از ویژگیهای زیر برخوردار است:

✔️الف)_از ضمیر و ذات شیء بر می خیزد.
✔️ب)_ از زمان آفرینش با آفریده همراه است و از آن جدانشدنی است.
✔️ج)_ غیر اختیاری و غیر اکتسابی است و استثناء پذیر نیست.

🏷۳_با فرض اثبات کرامت ذاتی انسان هر "استعداد طبیعی" مبنای يك  "حق طبیعی" است و لذا حقوق طبیعی انسان در حوزه کرامت نیز اثبات میشود.

🏷۴_چگونگی آفرینش انسان نفخه روح الهی در او خلیفه خدا بودن مسجود فرشتگان بودن تسخیر موجودات امانت داری الهی، علم ویژه الهی، عقل اراده و اختیار عواطف و احساسات و نیز قابلیت هدایت پذیری انسان؛ از مبانی دینی کرامت ذاتی انسان است و ادله عقلی، قرآنی و روایی فراوانی نیز مؤید این است که همه انسانها با هر قوم، نژاد، رنگ و اعتقادی، دارای کرامت ذاتی هستند.

🏷۵_با توجه به اثبات کرامت ذاتی انسان در دین، فقه که متکفل استنباط احکام و قوانین الهی برای زندگی فردی و اجتماعی مردمان، از منابع دینی است. باید کرامت ذاتی را به عنوان یک داشته طبیعی مبنای اصلی استنباط های خود قرار دهد.

🏷۶_استفاده از طبع اولی اشیاء به عنوان اصل اولیه در استنباط، یک امر رایج در میان فقیهان است که "اصل اولی اباحه" و جواز در همه امور، «اصل برائت» و اصل عدم ولایت احدی بر احد نمونه بارز آن است و «کرامت ذاتی» نیز می تواند یکی از آن باشد در این صورت فقیه در استنباط های فقهی خود اصل اولیه را کرامت ذاتی انسان قرار میدهد و آن را در اجتهاد خود به کار می گیرد مگر در صورتی که دلیل متقن ،شرعی حکمی را بر خلاف کرامت عرفی به اثبات برساند.

🏷۷_ذاتی و غیر قابل تغییر بودن کرامت برای انسان و نیز عقلی بودن آن نشان از آن دارد که این ویژگی برای انسان استثناء پذیر نیست و باید در همه احکام جاری باشد. این ویژگی قاعده کرامت را در مقام "اصل حاکم" در احکام می نشاند و همه احکام مغایر با آن را ملغی اعلام میکند.

🏷۸_صورت دیگر از به کارگیری کرامت انسان در فقه در مقام حل تعارض ادله و یا تزاحم در مقام عمل است. در این صورت "کرامت انسان" که یک اصل طبیعی در انسان است میتواند تعارض ادله یا تزاحم دو حق یا دو حکم واجب و یا حرام را به نفع کرامت انسانی حل کند و حکم شرعی موافق با کرامت انسان را بر موارد مغایر با کرامت انسان در مقام تعارض و تزاحم ترجیح دهد.

🏷۹_اصل کرامت میتواند به عنوان مقید عموم و اطلاق ادله در فقه هم عمل کند. بدین معنا که اگر عرف عقلا برخی از فروض و افراد مستفاد از عموم و اطلاق حکم را غیر کریمانه بدانند فقیه از آن موارد صرف نظر کرده، به مصادیق کرامت آمیز فتوا دهد.


🏷۱۰_حداقل کاربست کرامت در فقه آن است که فقیه «کرامت انسانی» را در حد یک گفتمان عام بپذیرد بدین معنا که که رویکرد کلی وی در ورود به فتوی دادن در حوزه مسائل فقهی کرامت انسان باشد، نه عدم کرامت که این امر هم در برداشت وی از ادله شرعی مؤثر است و هم در فتاوای فقهی.

🏷۱۱_ از آن جا که کرامت انسانی تا کنون مبنای استنباط فقهی نبوده، دو دسته احکام اثباتی و سلبی درباره کرامت در فقه به چشم می خورد، دسته ای از احکام بر اساس ادله متقن دینی و ارتکاز فقیهان مطابق با کرامت انسان و دسته ای دیگر بر اساس ظاهر عموم و اطلاق برخی ادله مغایر با کرامت انسان است که به نظر میرسد با مبنا قرار گرفتن کرامت انسان در استنباط بسیاری از احکام مغایر قابل تغییر و تبدیل باشد.

🔸کتاب درآمدی بر قاعده کرامت درفقه/نوشته #مهدی_پورحسین(ص۲۶۹تا۲۷۱)

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🔰 آموزه‌های کوتاه اخلاقی از امام محمدباقر(ع)

🖋
#محمدجعفر_سعیدیان‌فر

🔻۱) با مردم زیبا سخن بگویید:

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ قُولُوا لِلنَّاسِ‏ حُسْناً قَالَ قُولُوا لِلنَّاسِ أَحْسَنَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُقَالَ فِيكُمْ. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص165)
امام محمدباقر(ع) درباره آیه شریفه «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ‏ حُسْناً؛ بامردم سخن نیک بگویید » در آیه 83 سوره بقره فرمود: بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند، درباره مردم بگویید. (فصل عمده‌ای از زندگانی ما معاشرت و مراوده اجتماعی است، و دروازه ورودی آن ارتباط گفتاری است. اگر روابط گفتاری خودمان را با دیگران بر اساس محبّت و احترام تنظیم کنیم، بسیاری از ناهنجاری‌ها مرتفع خواهد شد. پس برای به‌دست آوردن بهترین رفتار و گفتاری که از دیگران انتظار داریم، با آنان نیز همان گونه زیبا و نیک سخن بگوییم)

🔻۲) سه ویژگی رفتاری اخلاقی:

قَالَ الباقر(ع‏) ‏ ثَلَاثَةٌ مِنْ مَكَارِمِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ أَنْ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ تَصِلَ مَنْ قَطَعَكَ وَ تَحْلُمَ إِذَا جُهِلَ عَلَيْكَ (تحف العقول، ص293)
امام محمدباقر(ع)  فرمود: سه چيز از خوبي‌هاى سراى دنيا و آخرت است: 1. گذشت از آن كس كه بتو ستم كرده، 2. پيوند با كسى كه با تو قطع رابطه نموده است و 3. ملايمت و بردبارى هنگام مواجهه با جهل  بی‌خردان

🔻۳) انتقاد از خود قبل از نقد دیگران:

كَفَى بِالْمَرْءِ غِشّاً لِنَفْسِهِ أَنْ يُبْصِرَ مِنَ النَّاسِ مَا يَعْمَى عَلَيْهِ مِنْ أَمْرِ نَفْسِهِ أَوْ يَعِيبَ غَيْرَهُ‏ بِمَا لَا يَسْتَطِيعُ تَرْكَهُ أَوْ يُؤْذِيَ جَلِيسَهُ بِمَا لَا يَعْنِيهِ. (تحف العقول، ص296)
امام محمدباقر(ع)  فرمود: مرد را همين خودفريبى و دغل‌كارى بس كه عيب ديگر مردم را ببيند و از آن خود را نبيند يا چيزى را بر ديگرى عيب گيرد كه خود توانايى
تركش را ندارد يا همنشين خود را با مطالبى بيهوده كه نفعى به حالش ندارد بيازارد.

🔻۴) عمل وعکس العمل:

قَالَ الباقر(ع‏) ‏ثَلَاثُ خِصَالٍ لَا يَمُوتُ صَاحِبُهُنَّ أَبَداً حَتَّى يَرَى وَبَالَهُنَّ الْبَغْيُ وَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَ الْيَمِينُ الْكَاذِبَةُ يُبَارِزُ اللَّهَ بِهَا وَ إِنَّ أَعْجَلَ الطَّاعَةِ ثَوَاباً لَصِلَةُ الرَّحِمِ... (تحف العقول، ص294)
امام محمدباقر(ع) فرمود: سه خصلت است كه صاحبشان تا نتيجه بد و گرفتاريش را در اين دنيا نبينند، نخواهند مُرد 1. ستمكارى، 2. قطع رحم و 3. سوگند دروغ كه پيكار با خداست. راستى كه زود پاداش‏ترين طاعت، صله رحم است.

🔻۵) تاریکی در آخرت رهاورد شوم ظلم در دنیا:

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: الظُّلْمُ فِي الدُّنْيَا هُوَ الظُّلُمَاتُ فِي الْآخِرَةِ (ثواب الأعمال ابن بابويه، ص272)
امام محمدباقر(ع) فرمود: ظلم دردنیا همان ظلمت وتاریکی‌های آخرت است. (عدل و تعادل نور و سبب روشنایی  است که بر روابط فردی واجتماعی انسان‌ها می‌تابد وآنها را در راه رسیدن به کمال یاری می‌دهد و ظلم و روابط ظالمانه سبب تاریکی و گمشدن راه خدا و کمال انسان می‌شود که نتیجه آن تاریکی  و ظلمات در سرای باقی است)


🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
#گزیده_گفتگو

🔰شبه قانون حجاب؛ قانون اقلیت

✔️
#محسن_برهانی در گفتگو با اعتماد آنلاین، ابعاد مختلف قانون حجاب و عفاف را نقد می کند🔻

🏷 چيزی كه انسان مي‌تواند ادعا كند اين است كه بر مبنای فقه سنتی و فقه رايج در حوزه‌های علمی هم به اين قانون انتقادهای جدي وارد است.

🏷 اين قانون مبتني بر يك پيش‌فرض است و آن پيش‌فرض اين است كه نظر قانونگذاران بر اين باور مستقر شد كه ما مي‌توانيم با استفاده از ابزار كيفري و ايجاد محدوديت به صورت حداكثري براي افراد و ايجاد تهديد شغلي و رواني، ايجاد تهديد مالي و تهديد براي تحصيل، اشتغال، ‌آزادي و اموال افراد، افراد را به اين سمت سوق بدهيم كه حجاب را رعايت كنند.

🏷 نمي‌توانيم بگوييم براساس قانون اساسي، اين قانون، قانون نيست. اما من اصطلاح شبه‌قانون را در مورد اين قانون به كار مي‌برم يعني قانوني كه براساس ظواهر همه قواعد شكلي را در تقنين رعايت كرده اما از لحاظ محتوا هم مبتني بر پيش‌فرض‌هاي اشتباه است و هم محتوايش داراي مطالب غيرقابل قبول از لحاظ حقوقي، شرعي و عقلايي است و از جنبه سوم، آثار و تبعاتي دارد كه قطعا براي جامعه مفسده‌انگيز است و تبعات دارد.

🏷آيا استفاده از اين ابزارهاي مختلف عليه بخش قابل‌توجهي از جامعه، چه آثاري را بر دين‌گريزي و عدم اعتقاد و فاصله‌گيري خانم‌ها و آقايان و دختران جوان و زنان از اصل دين دارد. يعني دين‌گريزي الان يك دغدغه جدي است كه اگر اين‌گونه برخورد كرديم چه آثاري دارد. كمااينكه دلسوزان شريعت و نظام و مردم، ‌زماني كه گشت ارشاد آن اقدامات را انجام مي‌داد از جنبه دين‌گريزي مردم به نقد موضوع مي‌پرداختند كه اقدام شما باعث دين‌گريزي است. اين يك دغدغه در ميان علما و انديشمندان ديني است

🏷آيا این قانون به رشد التزام به حجاب و محجبه بودن زنان و دختران كمك مي‌كند يا اينكه با توليد نوعي لجاجت اجتماعي، بر تعداد غيرمحجبه‌ها در جامعه اضافه مي‌كند. پس دغدغه دو چيز است؛ دين‌گريزي و حجاب‌گريزي. وقتي شما در قانون براي خانم‌هاي محجبه نوعي رانت شغلي و قضايي ايجاد كرديد، گفتيد مردم در خيابان اگر به خانم‌هاي غيرمحجبه توهين شود اين‌قدر مجازات دارد، اگر آن خانم محجبه باشد مجازاتش بيشتر است. در اين صورت نگاه مردم به موضوع حجاب به جاي اينكه يك نگاه ديني باشد، نگاه‌شان به حجاب يك موضوع سياسي مي‌شود. آن‌وقت بخشي از جامعه خانم محجبه را كه مي‌بينند نمي‌گويند به حجاب اعتقاد دارند، مي‌گويند براي بهره بردن از بعضي منافع و رانت‌ها محجبه شده. اين قضيه باعث مي‌شود حتي يك التزام عقيدتي توسط خانم محجبه هم مورد اتهام قرار بگيرد. فلهذا دين‌گريزي و حجاب‌گريزي از دغدغه‌هاي برخي بزرگان در حوزه علميه و برخي دين‌شناسان است و به همين خاطر برخي بزرگان علنا و برخي بزرگان به صورت خصوصي تذكر داده‌اند

🏷چرا مسير نوعي حرمت‌شكني نسبت به خودمان و اهانت به خودم را باز كنيم؟ وقتي مي‌دانم كه اينجا همدلي وجود ندارد، تقابل اجتماعي و سياسي وجود دارد، عرصه بين‌المللي و تخصص من نيست اما وقتي در اين عرصه وجود دارد چه ضرورتي دارد چنين تقابلي را شكل بدهيم آن هم در اينكه جامعه تازه به يك آرامشي عادت مي‌كند. بخش‌هاي مختلف جامعه مثل هنرمندان و كارمندان را درگير كنيم. بخش عظيمي از اين قانون مبتني بر زيرآب‌زني است يعني اينكه هركس براي ديگري گزارش بدهد. رييس سازمان بايد دنبال كارمندان بيفتد. در اين مملكت كار ندارد؟ اين چه كاري است؟ همه به جان هم بيفتند و عليه هم گزارش بدهند ....

🔸متن کامل

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🔰مساله حجاب و دیوان کیفری بین المللی

🔻برای اولین بار، دیوان کیفری بین‌المللی به بررسی مسئله حجاب اجباری به‌عنوان مصداقی از تبعیض و آزار جنسیتی پرداخته است. این موضوع در جریان محاکمه الحسن عبدالعزیز، 47 ساله و عضو گروه افراطی انصارالدین در مالی مطرح شده است. الحسن متهم است که در سال 2012 و در جریان اشغال شهر تومبکتو توسط این گروه، قوانین اجباری حجاب را همراه با سایر اقدامات سرکوبگرانه بر زنان اعمال کرده است.

🔻این پرونده تاریخی بیان میکند حجاب اجباری می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای تحقیر و کنترل زنان به کار رود. در جریان محاکمه، دیوان استدلال‌هایی را شنیده است که چگونه این سیاست‌ها زنان را نه تنها از آزادی‌های فردی محروم می‌کند، بلکه آن‌ها را در معرض خشونت و آزار قرار می‌دهد.

شاکیان این پرونده ادعا کرده‌اند که انصارالدین، تحت رهبری الحسن، زنان تومبکتو را به‌خاطر عدم رعایت قوانین حجاب مجازات کرده و از آن به‌عنوان ابزاری برای تثبیت کنترل خود بر جامعه استفاده کرده است. این اقدامات شامل شلاق زدن، تهدید به خشونت و تحقیر علنی بوده است.

🔻این پرونده برای دیوان کیفری بین‌المللی فرصتی فراهم کرده تا به مسئله‌ای بپردازد که تاکنون بیشتر در چارچوب فرهنگ و مذهب بررسی می‌شد. در صورتی که دیوان این اقدامات را به‌عنوان جنایت علیه بشریت شناسایی کند، این می‌تواند سرآغاز فشارهای حقوقی و سیاسی جدید بر کشورهایی باشد که قوانین اجباری حجاب را اعمال می‌کنند.

🔻همچنین، این پرونده تأکید می‌کند استفاده از مذهب برای سرکوب زنان می‌تواند پیامدهای جدی در عرصه بین‌المللی داشته باشد. اگر دیوان، الحسن را در این اتهامات مجرم بشناسد، این می‌تواند به‌عنوان یک استاندارد جدید حقوقی شناخته شود و پیام روشنی برای دیگر کشورها و گروه‌هایی که قوانین مشابه اعمال می‌کنند، ارسال کند.

این رویداد، نخستین تلاش دیوان برای بررسی قانونی حجاب اجباری در سطح بین‌المللی است.

🔸(نوشته فوق، خلاصه ای از مقاله محمدحسین ذاکر حسین، حقوقدان و عضو هیات علمی دانشگاه تهران است که در روزنامه شرق منتشر شده و من خلاصه ای از آن را اینجا آوردم. با تشکر از چت جی پی تی برای کمک به تلخیص).

@delshodeyevelshode
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
⚡️ افراد متحجر و تندرو باید از صحنه‌های تئوری پردازی و تصمیم‌گیری کنار زده شوند تا صحنه‌های اجتماعی آماده پذیرش زنان خَلاق در کارهای آموزشی، هنری، اجتماعی و ورزشی باشد و شکوفایی استعدادهای زنان شگفت‌آور خواهد بود.

✔️#هادی_سروش استاد حوزه در گفت‌وگو با ایسنا:🔻

🔸️اگر اسلام و تبیین مقام زن توسط نصوص دینی اسلامی نبود مسیحیت هم شناختی از زن حتی حضرت مریم(س) نداشت و شخصیت دارای مقام عصمت حضرت مریم(س) هم در لابه لای این جهالت‌ها و این زندگی‌های شبیه به درندگی از بین می‌رفت. اسلام زن را محترم معرفی کرد و مقام آن را با مرد مساوی دانست.

🔸️شخصیت زنان از دو ناحیه مورد حمله بود: یکی حملاتی که جاهلیت عرب به مقام زن داشت و دیگری حمله غرب قبل از رنسانس نسبت به مقام زنان بود. نقطه توافق و وحدت هر دو چه در شرق و چه در غرب این بود که زن را مانند یک جاندار زنده که باید تمام منافعش را در اختیار دیگران قرار دهد می‌دانستند و زنان را به نوعی کالا تصور می‌کردند و در این زمان بود که اسلام اعلام موجودیت کرد و حقوق زن را استیفا و مقام برتر زن را به جهان معرفی کرد.

🔸️ در قرآن ما می‌بینیم که خداوند متعال زنانی را معرفی می‌کند که وارد صحنه اجتماعی شدند و کارهای بزرگی کردند، حضرت مریم(س) به عنوان یک زن محل معجزه الهی قرار گرفت و همچنین می‌توان به دختران حضرت شعیب(ع) اشاره کرد که از گوشه خانه به بیرون آمدند و در عرصه جامعه کار کشاورزی و دامداری و آوردن آب که از کارهای سخت آن روزها بود مشغول بودند.

🔸️ در سیره مبارکه حضرت زهرا(س) در جامعه زمانه خودش حضور فعال دارد،در پاسخ به سوالات بانوان جامعه و یا حضور در برخی جنگ‌ها در پشت صحنه جنگ به عنوان پرستار حضور داشت. و بعد رحلت پیامبر ، حضور فاطمه  در جامعه و در برابر حاکمیت شگفت آور است.

🔸️ در برخی از روایات نشانه‌هایی از حضور زنان در اجتماع را می‌بینیم، برای مثال یک روز اسماء در حالی که پیامبر(ص) در مسجد در حال سخن گفتن برای اصحاب‌شان بودند بر پیامبر اکرم(ص) وارد شدند و نکاتی را در مورد زنان گفتند و چند پرسش از ایشان کردند، پیامبر(ص) هم پاسخ پرسش‌ها را دادند و از اسماء خواستند تا آن را به زنان دیگر هم منتقل کند و سپس رو به اصحاب کردند و به آنها متذکر شدند که یک زن همچون اسماء چگونه می تواند دغدغه مند و اجتماعی باشد.

🔸️راه بازگشت زن به جایگاه واقعی خودش در جامعه بر اساس سه عامل است ؛ اراده زنان، فقه و قانون . باید دست افراد متحجر و تک بُعدی را از این سه عامل کوتاه کرد زیرا تا وقتی بی اراده گی در زنان و دگم اندیشی در فقه و تحجر در قانون نسبت به زنان داشته باشیم ، زن گوشه نشین است و حق او احقاق نمی شود. از این رو افراد متحجر و تندرو باید از صحنه‌های تصمیم‌گیری کنار زده شوند تا صحنه‌های اجتماعی آماده پذیرش زنان خلاق در کارهای آموزشی، هنری، اجتماعی و ورزشی باشند و با این کار استعدادهای زیادی شکوفا می‌شود که شگفت‌آور خواهد بود.

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🟣گفتاری کوتاه از آیت الله صانعی (ره) در خصوص ماه رجب

🌱دعای ماه رجب که از ادعیه مأثوره و مفید است: «يا مَن اَرجُوهُ لِكُلِّ خَيرٍ، وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِندَ كُلِّ شَرٍّ، يا مَن يُعطِى الكَثيرَ بِالقَليلِ، يا مَن يُعطى‏ مَن سَئَلَهُ، يا مَن يُعطى‏ مَن لَم يَسئَلهُ وَ مَن لَم يَعرِفهُ‏ تَحَنُّناً مِنهُ وَ رَحمَةً، اَعطِنى‏ بِمَسئَلَتى‏ اِيَّاكَ، جَميعَ خَيرِ الدُّنيا وَ جَميعَ خَيرِ الأخِرَةِ، وَ اصرِف عَنّى‏ بِمَسئَلَتى‏ اِيّاكَ جَميعَ شَرِّ الدُّنيا، وَ شَرِّ الأخِرَةِ، فَاِنَّهُ‏ غَيرُ مَنقُوصٍ مااَعطَيتَ، وَ زِدنى‏ مِن فَضلِكَ يا كَريمُ...»، این دعایی است که همیشه و همه جا هم می‌توان آن را خواند و اختصاص به ماه رجب ندارد.

🌱به نظر بنده تمام ادعیه‌ای که داریم، ادعیه معصومین(سلام الله علیهم اجمعین)، قرآن صاعد است و قرآن هم، قرآن نازل است. کار قرآن نازل، هدایت است. «بَصَائِرَ لِلنَّاسِ»، «هُدىً لِلمُتَّقِينَ» « ذِكرِي» برای افراد است. این ادعیه معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) که همان قرآن صاعد است، می‌خواهد به ما درس بدهد و ما را هدایت کند. درست است که خواندنش ثواب و حسنه دارد و باید این سنت حفظ شود که بحمدالله خوب حفظ می شود، اما باید از مضامینش درس بگیریم. «يا مَن اَرجُوهُ لِكُلِّ خَيرٍ»؛ یعنی به آن عمل کنیم و به‌عنوان یک روش و رویه قرار بدهیم، «صِبغَةَ اللهِ وَمَن أَحسَنُ مِنَ اللهِ صِبغَةً ».]1[

🌱«يا مَن اَرجُوهُ لِكُلِّ خَيرٍ»؛ خوبی را فقط از او بخواهید و از کس دیگری نخواهید. اگر هم کسی خوبی می‌کند، در عوض آن چیزی از شما می‌خواهد. لذا از خدا خوبی بخواهید که بدون عوض و منت، همه خوبی‌ها را متوجه انسان می‌کند.

«وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِندَ كُلِّ شَرٍّ»؛ از سخط او در مقابل هر شرّی در امنیت و اطمینان هستم، در مقابل هر شرّی، اگر سخط او قرار بگیرد، سخطش «لا تقوم له السموات السبع و لا الارضین» است.

🌱«يا مَن يُعطِى الكَثيرَ بِالقَليل»، باید از دیگران کم بگیریم و زیاد برگردانیم؛ چه نسبت به فرزندان، چه نسبت به همسایگان، چه نسبت به مردم و چه نسبت به حق الناس. کم بگیریم و زیاد بدهیم؛ نه اینکه برای خودمان زیاد بگیریم و باقی مانده آن را به مردم بدهیم. می‌گوید «يا مَن يُعطِى الكَثيرَ بِالقَليل»، ما باید نفعمان خیلی زیاد باشد، چه روحانی که نفع معنوی و اخروی دارد، مطالعه کنیم و مطالبی را برای مردم بگوییم که مفید باشد، وگرنه حرف‌های دیگر را مردم خودشان می‌دانند.

🌱«يا مَن يُعطى‏ مَن سَئَلَهُ، يا مَن يُعطى‏ مَن لَم يَسئَلهُ»، زهد در کلام امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به همین معنا آمده که بهره زیاد بدهد، اما بهره کم ببرد. من دوست دارم همه مردم به من سلام کنند! «لَيسَ لِلانسَانِ إِلاَّ مَا سَعَى» [2] این چه توقعی است که همه باید به من سلام کنند؛ در حالی که من حاضر نیستم به هیچ کس سلام کنم. همه به من احترام کنند، ولی من حاضر نیستم به هیچ کس احترام کنم. این خلاف آن چیزی است که در دعا آمده است. در دعا آمده است قلیل برای خودتان و کثیر برای همه.

🌱«يا مَن يُعطى‏ مَن لَم يَسئَلهُ وَ مَن لَم يَعرِفهُ‏ تَحَنُّناً مِنهُ وَ رَحمَةً»، از باب لطف و رحمانیت. «اَعطِنى‏ بِمَسئَلَتى‏ اِيَّاكَ، جَميعَ خَيرِ الدُّنيا وَ جَميعَ خَيرِ الأخِرَة»، خدایا! همه خوبی‌های دنیا را به من بده و شر را از من دور بگردان. در قرآن خوبی‌ها به ذات باری مستند است: «مَا أَصَابَكَ مِن حَسَنَة فَمِنَ اللهِ وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَة فَمِن نَفسِكَ».[3]

🌱چرا با اینکه خداوند اولین موجود را آفریده؛ چه در سلسله خوبی‌ها و چه در سلسله بدی‌ها، سرسلسله علل اوست، چطور شد که بدی‌ها برای من است و خوبی برای اوست با توجه به اینکه در ریشه خلقت، مثل هم هستند، چرا این‌طور است؟ به نظر بنده خداوند تمام حسنات را آفریده، لیکن انسان برای آنکه به قرب الهی دست یابد، به انسان عقل داد، انبیا را فرستاد، صلحا را فرستاد، زهاد را فرستاد، فرشتگان را فرستاد، به انسان الهام هم می‌شود. اینها همه لشکریان خداوند هستند. فلذا فمن الله، به اعتبار اینکه وسیله‌اش را او راحت فراهم می‌کند.

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
#یادداشت

🔰متن و تفسیر متن: خاستگاه صلاح یا فساد
#محمود_شفیعی

🔻دین به مثابه متن، تفسیر بردار است؛ اما متن های دیگر هم تفسیر بردار اند. متن های دیگر می تواند متعلق به یک حکیم، سیاستمدار، الهی دان، فیلسوف، جامعه شناس یا انسان دانای دیگر باشد. معروف است که هگل، فیلسوف پر آوازه قرن هجدهم و نوزدهم آلمانی، سه جور تفسیر شده است. هگلی های جوان، میانه و پیر ، سه هگل ضد و نقیض را شناسانده اند. از این رو، امروزه، هگل را هم فیلسوف آزادی و هم فیلسوف فاشیست می شناسند. مارکس هم به همین شکل است. از مارکسیست های فویرباخی ماتریالیست تمام عیار تا مارکسیست های مکتب فرانکفورتی فرهنگ گرا با شاخه های گوناگون، همه خود را متعلق به مکتب مارکس می دانند؛ اما در عمل زمین تا آسمان تفسیر آنها از همدیگر متفاوت اند.

🔻بنابراین وجود یک اندیشه در متن درجه اول دینی یا در متن یک اندیشمند از هر جنس که باشد، تنها یک شرط لازم برای تفسیر درست یا نادرست، مثبت یا منفی، و در نتیجه برای تحول اجتماعی مثبت یا منفی به شمار می رود. در عمل اما مهمترین شرط، شرطی کافی، بنام مفسر، وجود دارد که با شیوه ظهور و بروزش در عرصه تفسیر، علت تامه یک اندیشه تفسیر شده مثبت یا منفی می گردد.

🔻 اگر قران را به دست پیامبر ص بدهند، با تکیه بر این متن جامعه بدوی عربی را به جامعه مدنی اخلاقی تبدیل می کند و خشونت های جاهلی را به حداقل می رساند. اگر به دست علی ع بدهی از آن حکومت عادلانه استخراج کرده و آن را در کوفه پیاده می کند و با افتخار دستاورد آن را برای همیشه تاریخ توضیح داده و به یادگار می گذارد. همین قران را اگر به دست حجاج بدهی آن را چنان تفسیر می کند که اطاعت از خدا مشروط به حد توان افراد می گردد؛ اما اطاعت از حاکم بی قید و شرط گشته و حکومتی سرکوب گر و مطلقه شکل می گیرد و دمار از روزگار مردم در می آورد.

🔻مارکسیسم در اروپا دولت های دموکراتیک و سوسیالیستی رفاه گرای شمال اروپا را رقم زد؛ ولی در اتحاد جماهیر شوروی، خشن ترین جامعه تاریخ معاصر جهان را رقم زد و بنام مارکسیسم ده ها میلیون انسان بی گناه به مسلخ رفتند. جمهوریت هم یک اندیشه است؛ وقتی در تاریخ آمریکا تفسیر و پیاده می شود، جامعه ای نوپیدا را به آقای جهان تبدیل می کند؛ ولی وقتی در عراق به دست بعثی ها تفسیر می شود، تبدیل به وسیله ای برای گوسفند سازی مردم در عرصه سیاسی می گردد و بردگی میلیون ها انسان ذیل آن رقم می خورد.

🔻نتیجه گیری: بسیار مهم است که مفسران صاحب قدرت با متن چه می کنند و با تفسیر خود چه هدف یا هدف های خوب و بد را پی می گیرند. قبل از هر پیغبر بیرونی، این پیغبر درونی یا دیو درونی افراد از یک طرف و علم و جهل آنان از طرف دیگر است که با تجهیز بر عقل و احساسات، فطرت و غریزه، علایق خاص و عام، و نیز اکتساب علم و دانش کافی یا بی بهرگی از دانش زمانه، راهی به سوی فلاح یا فساد را می گشایند.

@Mahmood_shafiee
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🔳آموزه‌های کوتاه اخلاقی از امام هادی(ع)
#محمد_جعفر_سعیدیان‌فر

🔻۱) خودداری از ثنا گوئی در روابط با دیگران
وَ قَالَ (ع) لِشَخْصٍ وَ قَدْ أَكْثَرَ مِنْ إِفْرَاطِ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ أَقْبِلْ عَلَى مَا شَأْنُكَ فَإِنَّ كَثْرَةَ الْمَلَقِ يَهْجُمُ عَلَى الظِّنَّةِ وَ إِذَا حَلَلْتَ مِنْ أَخِيكَ فِي مَحَلِّ الثِّقَةِ فَاعْدِلْ عَنِ الْمَلَقِ إِلَى حُسْنِ النِّيَّةِ (شهيد اول، الدرّة الباهرة ،ص42 )    
امام هادی (ع ) به شخصی که به‌صورت افراطی ثنای او را می‌گفت فرمود: شخصیت خود را محترم شمار و تملق مکن، چون تملق موجب سوءظن (به صادق نبودن شخص) می‌گردد، زمانی که برادرت را مورد وثوق یافتی از تملق احتراز کن و نسبت به او حُسن نیّت داشته باش.

🔻۲) نقدپذیری توفیقی بزرگ از طرف خداوند:
قَالَ(ع) لِبَعْضِ مَوَالِيهِ‏ عَاتِبْ فُلَاناً وَ قُلْ لَهُ إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً إِذَا عُوتِبَ قَبِلَ. (تحف العقول ،481)
امام هادی(ع) به یکـى از دوستـانـش فـرمـــود: فلانى را توبیخ کن و به او بگو: خداوند چون خیر بنده‌اى خواهد, هرگاه تـوبیخ شـود، بپذیـرد. و در صـدد جبـران نقص خـود بـرآیـد (سرزنش نوعی نقد است و پذیرفتن نقد و جبران نقص توفیقی بزرگ برای انسان از طرف خداوند است به‌ویژه برای ارباب قدرت اگر به قدر این نعمت آگاه باشند)

🔻۳)شخصیت و کرامت انسان را پاس بدارید:
وَ قَالَ ع‏ مَنْ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلَا تَأْمَنْ شَرَّهُ. (تحف العقول، ص438)
امام هادی(ع) فرمود: هر كه خود را سبك شمارد و قدر خويش نداند، از شرّ او در امان مباش. (حفظ کرامت انسان‌ها و پاس‌داشت ارزشهای شخصیتی آنان باعث ایجاد تعادل در جامعه و روابط اجتماعی می‌شود و خرد کردن شخصیت آنان و بی‌توجهی  به ارزشهای وجودی و شخصیتی انسان‌ها سبب ترویج شرّ و خشونت و عدم تعادل در جامعه و روابط اجتماعی است)

🔻۴) زیان خودشیفتگی
مِن كَلَامِ الِإمَام عَليّ النّقيّ (ع) مَن رَضِيَ عَن نَفسِهِ كَثُرَ السّاخِطونَ عَلَيهِ(شهيد اول، الدرّة الباهرة، ص42)
امام هادى(ع) فرمود: کسی که خودشیفته باشد (یعنی تنها کار خود را می پسندد) مردم نسبت به چنین شخصی خشمگین و بدبین خواهند شد (چون با تعامل و مدارا و به‌رسمیت شناختن ویژگی رفتاری و نقاط قوت دیگران روابط اجتماعی عاطفی بوجود می آید و عجب و خود شیفتگی برهم زننده این روابط و سبب خشم دیگران می شود)

🔻۵) بخشش باحفظ کرامت انسان:
وَ قَالَ(ع): الْقَوُا النِّعَمَ بِحُسْنِ مُجَاوَرَتِهَا وَ الْتَمِسُوا الزِّيَادَةَ فِيهَا بِالشُّكْرِ عَلَيْهَا وَ اعْلَمُوا أَنَّ النَّفْسَ أَقْبَلُ شَيْ‏ءٍ لِمَا أَعْطَيْتَ وَ أَمْنَعُ شَيْ‏ءٍ لِمَا مَنَعْتَ‏. (ديلمى، أعلام الدين في صفات المؤمنين ،ص312)
امام هادی (ع) فرمود: نعمت‌ها را به خوبی در اختیار دیگران قرار دهید (در بخشش و مشارکت در استفاده از نعمت‌ها کرامت انسانی آنها را حفظ کنید) و با شکرگزاری از آنها، نعمت‌ها را افزایش دهید. (شکر عملی بهره برداری و کاربردی از نعمت‌ها بگونه متعادل و بدون تخریب محیط زیست و اسراف و تبذیر سبب افزایش روزافزون نعمت‌ها می‌شود)

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
#کتاب_امروز

🔰حقوق شهروندی از نگاه آیت‌الله سیستانی؛ امتداد گفتمان آیت‌الله نایینی

🔖کتاب «آیت‌الله سیستانی و حقوق شهروندی»، به قلم #محمد_هادی_زاهد_غروی، تازه‌ترین اثر پژوهشکده اندیشه دینی معاصر که توسط انتشارات سهل در صد صفحه منتشر شده، به بررسی اندیشه‌های آیت‌الله سیستانی درباره حقوق شهروندی پرداخته است؛ مفهومی بنیادین که بر حقوق برابر تمامی شهروندان، فارغ از تفاوت‌های دینی، قومی و زبانی تأکید دارد. در این کتاب، اصولی همچون کرامت انسانی، مشارکت مردمی و احترام به قانون به‌عنوان محورهای اصلی اندیشه آیت‌الله سیستانی مطرح شده‌اند. آیت‌الله سیستانی با پذیرش نقش دین در سیاست، بر حضور حداقلی روحانیت در امور اجرایی تأکید کرده و جایگاه نظارتی و ارشادی را برای آنان مناسب دانسته است

◽️بخشی از متن یادداشت معرفی کتاب:

🔖داستان مشروطه و نزاع فقهی فقهای موافق و مخالف هر چند در آن دوره بحث داغ محافل و حوزه‌های علمیه بود، اما پس از مدتی فروکش کرد و با آغاز سلطنت پهلوی می‌رفت که به فراموشی سپرده شود، اما با آغاز مخالفت‌های امام خمینی با محمدرضا پهلوی و تبعید ایشان به ترکیه و سپس به نجف و پرداختن ایشان به مسئله ولایت فقیه در ضمن بحث کتاب بیع شیخ انصاری و نگارش و تدوین آن به صورت کتابی با عنوان حکومت اسلامی (ولایت فقیه) و در نهایت پیروزی جمهوری اسلامی جان تازه‌ای یافت. و از آن زمان تاکنون کتاب‌ها، مقالات و نظریه‌های فراوانی در موافقت و مخالفت، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، حاکمیت و حکمرانی ملی، انتخابات و ده‌ها مسئله دیگر ارائه شد.

🔖باری با پیروزی جمهور اسلامی و حاکمیت نظریه ولایت فقیه و غلبه گفتمان اسلامی سیاسی، می‌توان با اندکی تسامح، حکومت اسلامی ایران را امتداد گفتمان شیخ فضل‌الله نوری دانست که به حاکمیت قوانین شرعی تاکید داشت و نقش چندانی برای مردم در نظریه مشروعه خود قائل نبود. اما از سوی دیگر جریان موافق مشروطه و فقها و نظریه‌‌پردازانی که با آخوند خراسانی و نایینی بیشتر همدل بودند سعی می‌کردند قرائت دموکراتیکی از ولایت فقیه و حکومت اسلامی ارائه دهند و نقش مردم و حکمرانی ملی را پررنگ‌تر کنند، اما در عمل توفیق چندانی نیافتند و نتوانستند مبانی نظری خود را به کرسی عمل بنشانند.

🔖این تمام ماجرا نبود و گفتمان نایینی به کلی به محاق نرفت، زیرا در کشور همسایه و پس از سقوط صدام و بحران‌هایی که کشور عراق را درهم پیچیده بود، فقیهی آشنا و همدل با مبانی نظریه فقه سیاسی آخوند و نایینی که از قضا به واسطه استاد خود؛ آیت‌الله خویی شاگرد مدرسه نایینی نیز شمرده می‌شد، مرجعیت شیعیان و زعامت حوزه علمیه نجف را به عهده داشت و با اظهار نظرها و موضع‌گیری‌های خود که ریشه در مبانی دینی و فقهی داشت، توانست اندیشه‌های نایینی را تاحدودی به منصه ظهور برساند، و از این‌رو می‌توان بر این باور بود که گفتمان ایت‌الله سیستانی، امتداد گفتمان نایینی می‌باشد.

🔸متن کامل

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🟣فقه اخلاق، نه باب فقهی است، نه عرصه‌ای مطالعاتی و نه حتی یک نظریه!

✔️#مهراب_صادق‌نیا

🏷 معنای اخص فقه دانش نظام‌مندی است که به دنبال به‌دست‌آوردن بایدها و نبایدهای مربوط به حوزه عمل و رفتار مکلفین است؛ اینکه چه باید بکنند و چه کاری جایز است و چه کاری چه جایز نیست؛ و معمولاً توصیفاتش را با ادبیاتی مثل حلال و واجب و حرام و مستحب و مکروه بیان می‌کند. در اینجا وقتی از فقه اخلاق صحبت می‌کنیم، منظورمان همین معنای اخص از فقه است.

🏷 ما یک نظام معرفتی به نام فقه، و یک نظام معرفتی به نام اخلاق داریم. حالا نسبت این دو نظام معرفتی به گمان من در حوزه روش و همچنین در حوزه هدف تا اندازه زیادی یکی هستند؛ یعنی روش این دو و غایت و هدفشان تا اندازه زیادی مساوی و همسان است، اما موضوع این فقه و اخلاق تا اندازه زیادی با یکدیگر متفاوت است.

🏷 فقه اخلاق از نگاه من، یک دانش مستقل جدید نیست؛ حتی یک عرصه مطالعاتی تازه هم نیست؛ حتی یک نظریه هم نیست؛ بلکه فقه اخلاق یک الگوی جدید در فقه و استنباط احکام شرعی است. رویکردی که تلاش می‌کند خودش را هر چه بیشتر به نظام‌های اخلاقی و فلسفه اخلاق، نزدیک‌تر و شبیه‌تر کند، ضمن اینکه اهداف، روش‌ها و موضوعات همچنان سر جای خودشان باقی هستند.

🏷 فقه اخلاق اگرچه اصطلاح جدیدی است ولی واقعیتش این است که در تاریخ فقه شیعه، همواره اخلاق بخشی از فقه بوده است و بسیاری از فقهای شیعه در طول تاریخ، در ضمن موضوعاتی که امروزه به‌عنوان موضوعات فقه مطرح است، اخلاق را هم مطرح می‌کرده‌اند. برای مثال، در فهرست ابن ندیم، در آثار شیخ طوسی، در آثار نجاشی و همچنین در آثار بسیاری دیگر از عالمان نخستین شیعه، می‌توانیم پیدا کنیم که رابطه تنگاتنگی بین فقه و اخلاق هست و فقیهان در آن روزگار به اخلاق هم به‌مثابه یک امر فقهی توجه می‌کردند.

🏷 در تعارض ادله، اگر فقیهی برای استنباط احکام شرعی، ادلۀ متعارضی داشته باشد، اگر رویکرد فقه، اخلاق باشد، در این صورت فقیه آن وجهی را غلبه می‌دهد که از نظر اخلاقی قابل‌تبیین‌تر یا قابل‌دفاع‌تر است نسبت به آن وجهی از تعارض که از نظر ادبیات اخلاقی حمایت کمتری می‌گیرد

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
2025/06/25 14:41:53
Back to Top
HTML Embed Code: