Telegram Web
🔖#یادداشت

(به مناسبت چهارمین سالگرد درگذشت استاد فقید دکتر داود فیرحی)


🔰سه دوره اندیشه سیاسی داود فیرحی
📝
#رضا_تاران

◻️به نظر می‌رسد سه دهه فعالیت علمی داود فیرحی را می‌توان در پاسخ به سه پرسش اصلی خلاصه کرد؛ دولت اسلامی و نظریه‌ حکمرانی در جهان اسلام چگونه شکل گرفته است؟ فقه دموکراتیک بر پایه چه مفاهیمی استوار است؟ و در نهایت چگونه می‌توان الهیات جدید برای فقه سیاسی دموکراتیک بنا کرد؟ به نظر می‌رسد آثار فیرحی در سه دوره و در پاسخ به این سه پرسش بوده است؛ او در دوره اول تبارشناسی فقه اقتدارگرا و بررسی زمینه‌های شکل‌گیری آن در صدر اسلام و دوره میانه را دنبال می‌کند.  کار او در دوره دوم نقد فقه اقتدارگرا و تدارک فقه دموکراتیک است. در دوره سوم با طرح چالش‌های فقه سیاسی به بازخوانی مفروضات فقه و طرح الهیات سیاسی تجدد می‌رسد.

🏷۱.دوره اول: بررسی زمینه‌های شکل‌گیری اندیشه‌های سیاسی اقتدارگرا: فیرحی در کتاب «دانش، قدرت و مشروعیت در اسلام« این پرسش را مطرح کرد که دولت اسلامی و نظریه‌ی حکمرانی در جهان اسلام چگونه شکل گرفته و دچار چه دگرگونی‌‌هایی شده است؟ پاسخش این بود که در نصوص اسلامی هم جنبه‌های اقتدارگرا دارد و هم جنبه‌های دموکراتیک، و سنت موجود در دوره صدر اسلام و دوره میانه جنبه‌های اقتدارگرای نص را برجسته کرده است. در کتاب «تاریخ تحول دولت در اسلام» دو ایده اساسی دارد: دو سنت زندگی سیاسی زمان پیامبر مطرح بود: یکی سنت اقتدارگرایانه که در مکه وجود داشت و دیگری یک نوع الگوی زندگی شورایی است که در مدینه شکل می‌گیرد. دولت پیامبر دولتی دموکراتیک مبتنی بر نوعی از قرارداد و درک خاصی از شوراست اما خلافت که بعد از پیامبر شکل می‌گیرد، نتیجه هژمونی مهاجران و نگرشی اقتدارگرا دارد. در کتاب «نظام سیاسی و دولت در اسلام» توضیح می‌دهد که نظریه‌های نظام سیاسی در اسلام یک‌دست نیستند. یعنی نظریه‌های جدید درحال دموکراتیک شدن است. همچنین چگونه برخی از نظریه‌هایی که درعین‌حال دینی هستند، ایدئولوژیک می‌شوند.

🏷۲.دوره دوم: تفسیر دموکراتیک از فقه سیاسی: فیرحی در دوره دوم فکری خود که از اوایل دهه نود آغاز می‌شود تلاش می‌کند رویکردی ایجابی در پیش گیرد و نمونه‌هایی از فقه دموکراتیک را برجسته کند. او در کتاب «فقه و سیاست در ایران معاصر» توضیح می‌دهد که چگونه فقه شیعه درگیر دولت مدرن می‌شود و تحولی در دستگاه‌های فقهی پیدا می‌شود که هرچند فراگیر نمی‌شود، اما یک شروع نسبتاً مهمی است. در فقه مشروطه یک «امکانی» به نام نوگرایی ویژه‌ی شیعه مستتر است که با اهل سنت متفاوت است. در جلد دوم کتاب « فقه و سیاست در ایران معاصر» مدعی است که شکست مشروطه و شکل‌گیری دولت رانت در دوره‌ی پهلوی دوم فقه حکومت اسلامی گرایش اقتدارگرا را شکل داد و یا حتی اقتدارگرایی تاریخی و مکنون آن مجال ظهور یافت.در کتاب «آستانه تجدد» سؤال من این بود نایینی چگونه توانسته مفردات یک فقه دموکراتیک را فراهم کند. در کتاب «فقه و حکمرانی حزبی» به دنبال آن است تا بر پایه «سبق و رمایه» در فقه چارچوبی شرعی برای رقابت‌های حزبی فراهم کند.

🏷۳. دوره سوم: بررسی چالش‌های فقه دموکراتیک و طرح الهیات سیاسی جدید: این دوره با نقدهای برخی از روشنفکران دینی از جمله محمد مجتهد شبستری بر حکمرانی فقهی آغاز می‌شود. شبستری در نقد اعتبار فقه سیاسی بر این باور بود «اگر فردی آن دلایل و حجت‌های کلامی را در عصر حاضر غیرقابل دفاع و ناصالح برای احتجاج بیابد نمی‌تواند دانش فقه را بیان‌کننده احکام الهی بداند». مساله فیرحی در این دوره گذر از فقه سیاسی نیست بلکه او به تکمیل و بازسازی الهیات و مفروضات فقه نظر دارد. فیرحی در دو کتاب «مفهوم قانون در ایران معاصر» و »دولت مدرن و بحران قانون» چالش‌های فقه در مواجهه با مفهوم «قانون» و «ملت» را نشان می‌دهد. از سال ۱۳۹۶ با تدریس روش‌شناسی اندیشه سیاسی کتاب «خدا و برابری» نوشته جرمی والدرون، استدلالهای الهیاتی رابرت فیلمر و جان لاک را به بررسی می‌گذارد و در تلاش است تا با الهام از الهیات جان لاک، نوآوری‌هایی را در الهیات شیعه از جمله مساله «برابری الهیاتی» فراهم آورد. کتاب «پیامبری و قرارداد» که بعد از درگذشت او منتشر شد نسخه تکمیل شده یکی از ایده‌های او در کتاب «تاریخ تحول دولت در اسلام» است و فیرحی بر پایه پیمان‌های پیامبر شکلی از دولت قراردادی در مدینه را مفهوم‌سازی می‌کند. به نظر می‌رسد دوره سوم اندیشه فیرحی با درگذشت او نیمه‌کاره ماند اما می‌توان سه دوره فکری او را در پیوست و تکمیل هم دانست.

@namehayehawzavi
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم pinned «🔖#یادداشت (به مناسبت چهارمین سالگرد درگذشت استاد فقید دکتر داود فیرحی) 🔰سه دوره اندیشه سیاسی داود فیرحی 📝#رضا_تاران ◻️به نظر می‌رسد سه دهه فعالیت علمی داود فیرحی را می‌توان در پاسخ به سه پرسش اصلی خلاصه کرد؛ دولت اسلامی و نظریه‌ حکمرانی در جهان اسلام…»
#اطلاع_رسانی

◾️بمناسبت چهارمین سالگرد درگذشت حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر داود فیرحی

🔰رونمایی از آثار تازه منتشر شده با حضور:

▫️محمد اسفندیاری
▫️علی مهجور
▫️سیدصادق حقیقت
▫️اکبر محمدی

🗓زمان: پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳

ساعت: ۱۸

📍مکان: قم، خیابان معلم شرقی، خیابان شهیدان عابدی، کوچه ۴، پلاک ۱۶

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
TSSQ_Volume 10_Issue 38_Pages 163-202.pdf
1.7 MB
#مقاله_امروز

🏷تحول پارادایمیک مفهوم دولت در ایران معاصر از امیر کبیر تا ملکم

نویسندگان: #داود_فیرحی / #داود_بیات

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
TSSQ_Volume 10_Issue 38_Pages 163-202.pdf
🔰تحول پارادایمیک مفهوم دولت در ایران معاصر از امیر کبیر تا ملکم
نویسندگان:
#داود_فیرحی، #داود_بیات

✂️چکیده

🔖نوشتار حاضر می کوشد با بهره گیری از نظام مفاهیم راینهارت کوزلک آلمانی ظهور مفهوم نوین دولت در دهه های نخست سلطنت ناصرالدین شاه را بکاود. ما با مفهوم ثابت و منجمدی به نام دولت روبرو نیستیم، زیرا این مفهوم بخصوص در زمان آستانه ای با لایه های معنایی ناهمگونی انباشته شده و تاریخیت آن مضامین تاریخی و سیال بودن مفهوم دولت را ساخته و مناقشه آمیز بودن آن تنازع میان حامیان و حاملان مفاهیم را تولید میکند در پاسخ به پرسش از زمان تاریخی ظهور مفهوم نوین دولت در ایران معاصر، می توان مدعی شد که با امیر کبیر مفهوم دولت تا آستانه تحول پارادایمی پیش رفت اما سخت جانی لایه های سخت جان مفهوم دولت و نیروهای حامل آنها مانع از ظهور کامل چنان پدیدار نوظهوری در آن مقطع تاریخی شد. با وجود این، گام نخست و اساسی در تحول پارادایمیک مفهوم دولت در آن عصر را امیر کبیر با زبان عمل دولتمردی اش برداشت و گام دوم و تاریخ ساز را میرزا ملکم خان وجه مشترک این دو بنیان گذار، گذر از اسطوره وجود حسی و شخص پندارانه دولت و تأکید و تمرکز بر وجود معقول و غیر شخصی دولت است که خود را در قالب دولت مطلقه دیوانسالار» و «دولت منتظم پدیدار ساخت.

📍واژگان کلیدی: دولت زمان آستانه ای نقد و بحران، امیر کبیر، ملكم.

🔸فصلنامه علمی دولت پژوهی، دوره ۱۰ شماره ۳۸ تابستان ۱۴۰۳

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🟣در فضیلت درست‌کاری
📝
#مهراب_صادق‌نیا

🏷معمولاً درست‌کاری را به "انجام دادن کارِ درست" معنا می‌کنند. بر اساس این تعریف، گویی فهرستی از کارها وجود دارد که "درست" توصیف می‌شوند و هرکس با هر انگیزه‌ای آن‌ها را انجام بدهد، درست‌کار خوانده می‌شود. با این حال، درست‌کاری به مثابه یکی از مؤلفه‌های هوش اخلاقی، معنای پیچیده‌تری دارد. هری فرانکفورت درست‌کاری را "سازگاری شخصیّت" و یا "یکپارچگی شخصیّت" تعریف می‌کند. بر این اساس، درست‌کار کسی است که آن‌چه انجام می‌دهد با آن‌چه که می‌اندیشد سازگار است.

💫 درست‌کار کسی است که رفتارش با اعتقادات‌ش هم‌داستان است. درست‌کاری به این معنا، چیزی نزدیک به صداقت و بی‌ریایی و یک فضیلت اخلاقی است. انسان‌های درست‌کار به این معنا، از انسجام شخصیت، شادی، آرامش، و احساس اطمینان و اعتماد به‌نفس بیش‌تری برخوردارند. کسانی که در ظاهر به گونه‌ای رفتار می‌کنند و در باطن جوری دیگر می‌اندیشند، حتی اگر رفتارشان اخلاقی و درست باشد، از فضیلت درست‌کاری بی‌بهره‌اند.

🏷دلایل زیادی برای درست‌کار نبودن وجود دارد که مهم‌ترین آن‌ها فشارهای اجتماعی است. جامعه‌ای که با زور و بگیر و ببند، مراقبت و تنبیه، و طرد و مجازات شهروندان خود را به انجام دادن چیزی که درست می‌داند وادار می‌کند، درحقیقت، درست‌کاری را پیش پای اطاعت‌طلبی خود سر بریده است. در این جامعه ممکن است بتوان رفتار آدم‌ها را با فهرست اخلاقی مورد نظر سازگار کردد؛ ولی نتیجه‌ی این فشار پیدایش اجتماع ریاکارانِ افسرده، ناامید، غیرقابل اعتماد، و ناشاد است.


@sadeghniamehrab
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
⚡️انسان آزاد، جامعه ی آزاد می سازد.

📝داودفیرحی
:

🏷«آزادی ارزش کمیاب و گرانبهایی است که در حفظ و بازتولید آن کوشش مدام لازم است. انسان‌های آزاد اسوه‌های جامعه هستند، میخ‌های چادر جامعه که یک جامعه را از طوفان‌ها حفظ می‌کنند و از غلطیدن به یک جامعه توده‌ای بی‌قاعده پرهیز می‌دهند. امام علی (ع) در نامه ۵۳ به مالک تاکید می‌کند که انسان‌های آزاده را دریاب که آن‌ها مجموعه و جزیره‌ای از کرامت‌اند و نماد و نشانه عرف نیکوی جامعه خودشان.

🏷"ثُمَّ الْصَقْ بِذَوِي الْمُرُوءَاتِ وَالاَْحْسَابِ، وَأَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ، وَالسَّوَابِقِ الْحَسَنَةِ، ثُمَّ أَهْلِ النَّجْدَةِ وَالشَّجَاعَةِ، وَالسَّخَاءِ وَالسَّمَاحَةِ؛ فَإِنَّهُمْ جِمَاعٌ مِنَ الْکَرَمِ، وَشُعَبٌ مِنَ الْعُرْفِ. ثُمَّ تَفَقَّدْ مِنْ أُمُورِهِمْ مَا يَتَفَقَّدُ الْوَالِدَانِ مِنْ وَلَدِهِمَا"

💠 کانال رسمی "مجمع مدرسین و محققین " حاوی تولیدات فکری در حوزه نواندیشی دینی  

🔸آدرس اینستاگرام
🔸آدرس ایتا

📍آدرس تلگرام :

https://www.tgoop.com/majmaqomh
#یادداشت_اختصاصی

(به مناسبت چهارمین سالگرد درگذشت استاد فقید دکتر داود فیرحی )

🔰"حكم شناسي" در انديشه سياسي استاد فقید حجه الاسلام دكتر فيرحي
#محمود_شفیعی


🔻اکنون در ایام چهارمین سالگرد پرواز ملکوتی روح استاد والا مقام جناب حجه الاسلام دکتر فیرحی به سوگ از دست دادن آن فقیه و انديشمند دورانديش حوزه فقه و سیاست نشستهایم. اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل داند و من * خاک من گل شود و گل شکفد از گل من ** تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من.  توصيف، شرح و تحلیل محاسن اخلاقی استاد مالال از مهر و کرامت، صفا و صداقت، صلح و سلامت، عشق به خداوند و  انسانیت، و در یک کلام دلبستگی و همنشینی با تک تک آیات اخلاق و فضیلت، خارج از توان این قلم است. حلوای تن تنانی تا نخوری ندانی یا شنیدن کی بود مانند دیدن. بنابراین ورود به این حوزه از مقامات اخلاقي-معنوي استاد سفركرده را باید به اهلش واگذاشت و دل بر سوی دیگر داشت. 

🔻آنچه در یادداشت کنونی به اختصار خواهم پرداخت بعضی از عناصر قابل توجه در روش شناسی خاص استاد فقید است که آن مولفهها را در حوزه مطالعات اندیشه سیاسی اسلام، به ویژه در قلمرو فقه و سیاست بکار گرفت و تحولی شگرف هم در روششناسی رایج در آن حوزه رقم زد و هم پيامدهاي بسندهاي در پاسخ مناسب به مسائل و نيازهاي كنوني جوامع اسلامي بهبار آورد. همچنان استفاده مسلمانان داخل و خارج ايران از يافته هاي معرفتي اين استاد آگاه بر مسائل تاريخي-اجتماعي امروز جهان اسلام در راستاي حل حوزههاي مساله خيز و بحرانهاي سياسي چيره گشته بر جوامع اسلامي، ميتواند مفيد و موثر  واقع گردد.  از جمله مولفههاي مهم روششناختي استاد در حوزه مطالعات فقه و سياست حکمشناسی عقلانی-تاریخی است که در ذیل بدان اشاره میکنیم.

🔻- بازنگری در ماهيت حکمهاي سياسي: در یک نگاه کلی، همه گزارههای فقهی از دو عنصر اساسی "حکم "و "موضوع" تشکیل شدهاند. منظور از حکم در ادبیات فقهی، مجموعه حقها و تکلیفهایی است که خداوند متعال برای تنظیم همهجانبه زندگی انسان در شکل فردی و اجتماعی، خصوصی و عمومی، دنیوی و اخروی، در مقام اعتبار، قانونگذاری کرده است. همانطور که خداوند متعال در عرصه تکوین، جهان هستی را از نیستی آفرید، در عرصه اعتبار نیز مجموعهای از قوانین را از زندان عدم خارج ساخته و همچون یک قانونگذار در راستای برترین مصالح بندگان آنها را تشریع فرمودهاند. آنچه در قرآن کریم و روایات معتبر از پیامبر گرامی اسلام صلوات علیه و آله، و اهل بیت علیهم السلام بازتاب یافته، مانند ظرفهایی مناسباند که اراده تشریعی خداوند را در خود جاي داده، آن پيامهاي الهي را به جهانِ زبان انساني تبديل كرده و به مناسبترین شکل ممکن در اختیار انسانها در روی زمین قرار دادهاند.

🌐پیوند به متن کامل یادداشت در سایت مجمع مدرسین و محققین


https://www.tgoop.com/majmaqomh
💠از نظر فقهی نمی‌توانیم با ابزار و اینترنت مبارزه کنیم
📝
#محمدحسن_موحدی_ساوجی

🏷برداشت بنده از متون این است که آموزه‌های دینی به ما اجازه نمی‌دهد یک فرد و یا افراد محدودی نظر خود را بر دیگران تحمیل کنند؛ اگر سراغ سیره حضرات معصومین(ع) برویم با توجه به اینکه ایشان نظرشان از پشتوانه عصمت برخوردار است و خطا در آن نیست خواهیم دید که آنها هم نظرشان را بر مردم تحمیل نکرده‌اند و فقط توصیه داشته‌اند و البته مذمت هم کرده‌اند.

💫اگر کارشناسان اسلامی اتفاق نظر دارند که موضوعی باطل است؛ مثلا کسی علیه خدا حرف می‌زند؛ اینجا هم دو ساحت وجود دارد اگر سخنان وی فقط در حد نظر باشد یک نوع مواجهه داریم و در حالت دیگر مواجهه دیگر. در بحث کتب ضاله، آیت‌الله منتظری در یکی از آثارش به مرحوم صاحب جواهر استناد کرده است؛ ایشان می‌گوید صاحب جواهر احتمال داده که هدم و از بین بردن کتب ضاله به این باشد که ما باید جواب مطالب گمراه‌کننده را بدهیم یعنی پاسخ دادن مصداق از بین‌بردن این کتب است؛ به خصوص در دوره ما که جلوگیری از بیان اندیشه دیگران، شدنی نیست و اگر هم بشود، حرص افراد برای شیندن آن را زیادتر کرده‌ایم و به نشر این اندیشه کمک می‌کنیم.

🏷نمی‌دانم چرا نسل‌های متعددی از ما گرفتار این مشکل بوده‌اند که عده‌ای در ابتدا با ابزارهای جدید مخالف بوده‌ و مبارزه می‌کردند؛ مثلا روزی رادیو آمد و گفتند حرام است؛ بعد تلویزیون و ویدئو و ماهواره و رفتن بانوان به استادیوم و ... حرام شد ولی وقتی مقاومت صورت گرفت در نهایت نه تنها به آن تن دادیم بلکه خودمان هم رادیو و تلویزیون و ... راه انداختیم؛ ما با ابزار و اینترنت نمی‌توانیم مبارزه کنیم و از جهت فقهی هم چنین حقی نداریم.

https://www.tgoop.com/majmaqomh
#کتاب_امروز

📙آفاق دانایی در سپهر تمدن اسلامی

🔻 گفتگوی #حامد_زارع با #رسول_جعفریان
📍نشر روزنه


▪️رسول جعفریان: کتاب «آفاق دانایی در سپهر تمدن اسلامی» بیان تجربه‌های فکری چند دهه زندگی بنده است. گفته آمد تا شاید نکاتی در آن برای نسل جوان باشد، نکاتی که بداند و مسیر تکراری را نرود. به نظرم بیش از درست ها، باید از غلط‌ها درس گرفت. در اولین قدم خواستم عرض کنم، کتاب حاضر ارزش خواندن ندارد، دیدم ناسپاسی است؛ هم به خاطر تلاش آقای زارع، و هم به خاطر مطالبی که از دیگران نقل کرده‌ام و بسا ارزش مرور داشته باشد. با این حال مصرّم بر این که مطالب مربوط به شخص من ارزش خواندن ندارد؛ گره ای از مشکلات نمی گشاید و بیشتر سرگرمی است.

▪️طبیعی است که دیگران مثل من فکر نمی‌کنند و خیلی از اوقات از من می‌خواستند شرحی از آنچه در کارهای نوشتنی بر من رفته، بنویسم. اکنون این کار همان است.  آقای حامد زارع، دوستی که ایشان را در سال‌های اخیر شناختم، بسیار علاقه‌مند به مسائل اندیشه‌ای ایران است، جستجوگری که سعی هم می‌کند افکار مختلف را درست بفهمد، هر کسی را از نظر فکری در جایگاه خودش بشناسد، و اندیشه‌های او را در مقایسه با افکار دیگران بسنجد، تعریف کند و از تأثیر آن در جامعه معاصر مطلع باشد. او این تجربه را در اختیار دیگران می‌گذارد و این تلاشی بسیار سودمند و با ارزش است.
@politicalmag
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
#پرونده_علمی

🔰آمر به معروف و ناهی از منکر؛ دولت، مردم یا سازمان‌های مردم‌نهاد؟
📝
#دکتر_علیرضا_صالحی


◻️سخن از وظیفه حکومت اسلامی در قبال نهاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر به‌عنوان یک نهاد عمومی کنترل و نظارت، همیشه دغدغه پژوهشگران دینی بوده است. جایگاه ویژه این نهاد در راستای ترویج درست معارف دینی و جلوگیری از انحطاط در حوزه‌های دینی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، به دنبال خود، چند پرسش اساسی را درباره راهبردهای ترویجی این فریضه الهی و مرزهای دخالت حکومت اسلامی در آن طرح می‌کند؛ از جمله اینکه آیا حکومت در قبال ترویج و تشویق شهروندان به انجام این فریضه الهی، وظیفه‌ای بر عهده دارد؟

📍آیا تشویق شهروندان به انجام امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، امری مطلوب برای همه زمان‌ها و مکان‌ها است یا اینکه اساساً این فریضه، منحصر به موارد اضطراری است؟ آیا ترویج یک فریضه اسلامی توسط حاکمیت و تلقی آن توسط شهروندان به‌عنوان یک امر حاکمیتی، موجب کاهش تمایل آنان به انجام آن و نقض غرض نمی‌شود؟ فوائد و آسیب‌های شیوع امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در جامعه اسلامی چیست؟ آیا راهی برای جلوگیری از این آسیب‌ها وجود دارد؟

◻️طرح چنین پرسش‌هایی درباره قلمرو دخالت دولت در عرصه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، باعث شده فقها و پژوهشگران دینی بر اساس مبانی خود، دو رویکرد کلی را در این باره اتخاذ کنند. بسیاری از فقها و اندیشمندان اسلامی، باتوجه‌به تأکید فراوان آموزه‌های دینی نسبت به انجام این فریضه الهی به‌عنوان پایه و اساس انجام دیگر فرائض، نه‌تنها انجام این فریضه الهی در تمام مراتب آن (لسانی و غیر لسانی) را وظیفه حکومت می‌دانند؛ بلکه تشویق و ترغیب شهروندان بر انجام مراتب لسانی آن را نیز جزو وظایف حکومت اسلامی قلمداد می‌نمایند و معتقدند حکومت اسلامی نه‌تنها باید زمینه‌های لازم برای گسترش امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را در میان مردم آماده سازد، بلکه لازم است باید سازوکارهای حمایتی از آمران به معروف و ناهیان از منکر را نیز فراهم آورد.

🌐 مشاهده متن کامل پرونده

https://www.tgoop.com/majmaqomh
#یادداشت

🔰در ستایش مؤلف نواندیش حوزوی

🔻گفتاری از
#دکتر_سید_صادق_حقیقت در سالگرد درگذشت زنده ‌یاد استاد داود فیرحی

◻️«شکاف نسلی» در جامعه امروز ما به یک مسأله بدل شده، و متعاقب آن بین نسل جدید با نسل‌ قدیم تفاوت‌های اساسی بوجود آمده است؛ چنانکه شاهد هستیم که زبان مشترک چندانی با هم ندارند. به بیان دیگر، نسل جدید که شامل نسل دهه‌های 70 و 80 به بعد می‌شود دغدغه‌ها و مسايلی دارد که برای نسل پدران و مادرانشان ناشناخته و گاه حتی غیر قابل درک است.
علت شکاف نسلی به لحاظ هویتی و فرهنگی این است که در بین جوانان ما چند عنصر تقویت شده است:

🔘نخست عنصر «تعقل» است به این معنا که هرکسی بدون دلیل مطلبی را نمی‌پذیرد. اگر شما به یک جوانان امروزه بگویید که «الف، ب است» به این دلیل که باید تعبدا بپذیرید؛ معمولا استنکاف می‌کنند و قبول نمی‌کنند و علت آن را می‌پرسند که چرا «الف، ب است؟». بنابراین ویژگی نخست نسل Z تعقل در مقابل تعبد است. اما می‌دانیم که بخشی از مسائل دینی- حتی بخشی از مسايل سنتی- تعبدی است؛ در حالی که نسل جدید از چرایی این تعبد می‌پرسد و برای او سؤال است که چرا باید اساساً تعبد داشته باشد.

🔘مسأله دوم بحث «آزادی» است. گویا برای نسل قبل به شکل پیشینی راه حق مشخص است و مطابق همان از جوانان هم توقع دارند که در همین راه قدم بردارند. در حالی که نسل جدید می‌خواهد با «آزادی» خود راهش را انتخاب کند. بنابراین خود را از هر نوع اجبار به دور نگاه می‌دارد و هرگاه ببیند اجباری برایش وجود دارد، حتی مطلب حق را هم پس می‌زند. نمونه بارز آن در جامعه امروز ما بحث حجاب است. ممکن است حجاب برای یک فرد امری پسندیده باشد و آن را کاری خوب و منطقی و دینی بداند، اما چون بر او اجبار می‌شود آن را پس بزند و به مقابله با آن بپردازد. متأسفانه حجاب که امری فرهنگی است امروزه به مسئله ای سیاسی، و شاید امنیتی، درآمده است. مسائل فرهنگی اساساً اجبارناپذیرند.

🔘مسأله سوم نسبت نسل جدید با دین است. نسل قبل بویژه قبل از دهه 60 عمدتاً دین‌مدار بودند و امروزه در واکنش به وضع موجود در سطوحی از نسل جدید نوعی دین‌گزیزی را شاهد هستیم، بطوری که می‌توان گفت در نسل دهه 80 به بعد تعلقات دینی رنگ کمتری دارد. البته، این حرف به هیچ وجه به این معنا نیست که نسل z ضرورتاً از خدا و دین بریده است. مسئله این است که نسبت به دین رسمی موجود تعلقات کمتری از خود نشان می‌دهد. شاید بحث آنان این باشد که دین نباید شکل رسمی پیدا کند و نباید حکومتی شود که نتیجه‌اش اجبار و اکراه در دین می‌شود؛ و واکنش آنان را ما ذیل عنوان دین‌گریزی درک و فهم می‌کنیم.

🔻حال در مقابل این شکاف نسلی و ویژگی‌هایی که نسل جدید اعم از نسل z دارد چند قرائت از اسلام و فرهنگ به چشم می‌خورد:

🔘قرائت نخست «قرائت سنتی» است که عمدتا در علمای سنتی ما دیده می‌شود. بسیاری از علمای سنتی ما اساساً دغدغه ارتباط با مدرنیته را ندارند. نه اینکه تجددستیز باشند، بلکه تجددگریز هستند. در حالی که یکی از ویژگی‌های نسل جدید این است که روی خوش به تجدد و مدرنیته نشان می‌دهد؛ بنابراین پاسخ سنتی به نسل جدید کفایت نمی‌کند.

🔘قرائت دوم «قرائت اسلام رادیکال» است؛ اسلامی که افراطی و تندرو است و معتقد به بکاربردن خشونت برای تحمیل دین است. این قرائت از قرائت سنتی ناموفق‌تر است؛ چرا که جوان امروزی نه خشونت را می‌پذیرد و نه تحمیل دین یا تحمیل هر عقیده‌ای را تاب می‌آورد.

🔘اما در مقابل این دو قرائت، یک قرائت دیگری هم وجود دارد که مرحوم دکتر فیرحی به آن گفتمان تعلق دارد و آن «قرائت نواندیشی دینی» یا «گفتمان نواندیشی حوزوی» است. این گفتمان در عین اینکه به اصل دین رجوع می‌کند قرائتی عقلانی، رحمانی، حقوق بشری و دموکراتیک است. یکی از ویژگی‌های برجسته این گفتمان این است که  بر عنصر «تعقل» بجای «تعبد» تأکید می‌کند؛ بر حقوق بشر و حقوق انسان به ما هو انسان تأکید می‌کند؛ اسلام او، اسلام رحمانی است؛ اسلامی دموکراتیک است که بر اراده آزاد انسان‌ها در حوزه عمومی مبتنی است. گفتمان نو اندیشی دینی یا نواندیشی حوزوی همان راهی که مرحوم دکتر داود فیرحی در اندیشه و عمل خود پیگیری کرد. به همین دلیل موفق‌تر از دو گفتمان «سنتی» و «اسلام رادیکال» ظاهر شد.

🔸پیوند به متن کامل یادداشت

https://www.tgoop.com/majmaqomh
🔰مروری کوتاه بر آثار دکتر داود فیرحی
📝
#سینا_احمدی

🏷دکتر داود فیرحی (۱۳۴۳ – ۲۱ آبان ۱۳۹۹) نظریه‌پرداز و پژوهشگر علوم سیاسی و اندیشه سیاسی اسلام بود. وی دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران و تحصیلات حوزوی تا سطح عالی بوده و استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و استاد مدعو دانشگاه مفید در قم نیز بود.  فیرحی کار پژوهشی خود را با  نگاه انتقادی و تحلیلی، به بررسی تعامل دین و سیاست در ایران و جهان اسلام آغاز کرد. نخستین اثر وی  «اندیشه سیاسی شیعه در دوره قاجاریه» بود که در آن به اندیشه سیاسی فقیهان مشهور شیعه دوره قاجار و مکاتب مهم فقهی-سیاسی ای که در دوره قاجاریه بسط یافته و در تحولاتی چون نهضت مشروطه و انقلاب اسلامی تأثیرگذار بودند پرداخته است.

🏷فیرحی در اثر تالیفی خود در کتاب "قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام" کوشش کرد تا  نسبت  بین نصوص دینی و سنت سیاسی مسلمانان و چگونگی تحمیل این سنت بر نص را شرح دهد . او در این اثر، سازِکار به حاشیه رانده شدن وجوه دموکراتیک نص بوسیله سنت را برملا می‌سازد و  نتیجه می‌گیرد که نصوص دینی با سنت فکری-سیاسی مسلمانان انطباق چندانی ندارد و بین این دو ناهمپوشانی دیده می شود و نصوص چیزی بزرگ‌تر از سنت مسلمانان است. فیرحی در آثر بعدی خود پیدایی و تکوین دولت‌های بزرگ اسلامی از خلافت راشدین، امویان و عباسیان تا عثمانی و صفوی را پی می‌گیرد و مسیر تحول آن‌ها را دنبال می‌کند تا نشان دهد چه سبکی از دولت‌های اسلامی به سلطنت ختم شده‌اند و چه نسبتی با سنت حکمرانی ایرانی دارند. او در کتاب "نظام سیاسی و دولت در اسلام" سعی می‌کند نشان دهد مسلمانان به تدریج تلاش می‌کنند از اندیشه‌های اقتداری فاصله بگیرند اما گویا توان چندانی برای فاصله گیری معنادار  پیدا نمی‌کنند و عبور از نظم سلطانی به نظم جدید با تردید و تردد زیادی همراه است.

🏷 فیرحی در کتاب دوجلدی "فقه و سیاست در ایران معاصر" توضیح می‌دهد که چگونه فقه شیعه درگیر دولت مدرن می‌شود و مسیری نو برای واقعیتی به نام حکومت مشروطه باز می‌کند. در جلد دوم همین اثر  توضیح می‌دهد چگونه با بحران و شکست در مشروطه، دوباره گرایش اقتدارگرایی تاریخی و مکنون در فقه حکومت اسلامی،  مجال ظهور می‌یابد.  او در اثر دیگر خود به نام "آستانه‌ی تجدد " کوشش می‌کند متن تنبیه الامه و تنزیه المله نائینی را تبارشناسی کند و مشخص کند نائینی چگونه توانسته است مفردات یک فقه دموکراتیک را فراهم آورد.

🏷فیرحی با الهام از سنت اجتهادی فقه دموکراتیک در "کتاب فقه و حکمرانی حزبی"  پس از موضوع شناسی و حکم شناسی فقهی حزب ، به مسئله قانون‌گذاری در حوزه حزب و مشکلات آن در حوزه حکمرانی حزبی می‌پردازد. به باور او طرح "مسئله حزب" در فقه سیاسی امتداد منطقی مواجهه‌ی فقه با دولت مدرن است و با اصل دموکراسی ملازمه دارد نه با پسوند دینی یا سکولار. فیرحی معتقد است تقلیل حزب به یکی از خصایص دموکراسی سکولار خطای فاحشی است که خسارت جبران ناپذیری به حیات سیاسی و  سرنوشت جامعه ایران وارد کرده است. او در آثار متاخر خویش به ملازمه حزب و قانون در دولت مدرن می‌اندیشد و در کتاب "مفهوم قانون در ایران معاصر" به   سرشت و سرنوشت قانون از بحران تا فروپاشی نظم سنتی در ایران پیشا مشروطه و سرگذشت طولانی و پرفراز و نشیب‌اش از صفویه تا جنبش مشروطه خواهی و آغاز دولت مدرن در ایران می پردازد. فیرحی پس از سالها پژوهش به دو پارادوکس اصلی جامعه ایران، نخست پارادوکس دین و دولت و دوم پارادوکس ملیت و تجدد تاکید می‌کند. فیرحی در کتاب "دولت مدرن و بحران قانون" ، چگونگی شکل گیری این دو را به لحاظ تاریخی و عرفی مورد مطالعه قرار می‌دهد و سعی می‌کند راه نوینی برای فرار از این پاردوکس‌ها بیابد.

🏷فیرحی در سالهای آخر حیات علمی خود  با الهام از سیره سیاسی پیامبر اسلام ، الگویی از حکمرانی‌های مبتنی بر رضایت و قرارداد را ارائه می دهد. او در "کتاب پیامبری و قرارداد" که حاصل سه ترم  تدریس در دانشگاه تهران است، ایده پیشنهادی خود برای برون رفت از بحران‌های پیچیده و متراکم مطرح می‌کند. او با مقاسیه سیره سیاسی پیامبر اسلام در مدینه به  پی‌ریزی الهیات سیاسی تجدد می‌پردازد و شکلی از حکومت قراردادی را پیشنهاد می‌دهد. به طور خلاصه می‌توان گفت فیرحی در طول حیات علمی خویش با نگاهی انتقادی به رویه‌های موجود در حوزه دین و سیاست و نقد خوانش‌های اقتدارگرا به بازفهمی دوباره و احیای فهم دموکراتیک از دین و سیاست کمک کرد و  با ارائه ادبیات جدیدی در مطالعه دین و تجدد، قصد داشت راه سومی برای حل مسائل و مشکلات واقعی ایران ارائه دهد. او تلاش کرد با فراهم آوردن بینشی نو از تجدد و دین، امکان اصلاحات بنیادین را پیش روی سیاست‌گذاران ایرانی قرار دهد.

https://www.tgoop.com/majmaqomh
🔻ورود خجولانه یا سرافرازانه عقل به علم فقه؛ در حاشیه مباحثه سروش و علیدوست
#علیرضا_معینی

✔️مناظره و دست‌کم اگر بخواهم اصطلاح غزالی‌پسندتری به‌کار برم، مباحثه، سنتی سودمند و تمرینی خردافزا و خردگشاست. نیکی و نابی آن دست‌کم از آن روست که موجب می‌شود صاحب یک یا مجموعه‌ای از آراء و نظریات تا با ناقدان هم‌سخن نشده است خود به‌درستی نمی‌داند که نظر و نظریه‌اش چه فرض‌ها و پیش‌فرض‌ها یا عقبات و عواقب و تبعاتی نظری یا عملی دارد که آنها را بدیهی و بی‌عیب می‌شمارد.

✔️اما وقتی اولاً نظرات خود را اعلام می‌کند با افرادی مواجه می‌شود که نظرات دیگر، پیش‌فرض‌ها و فرض‌های دیگر و داوری‌ها و ارزش‌داوری‌های دیگر در باب مدلول و منطوق سخنان خود و لذا طرف مقابل دارند و آن مفروضات نهان آشکار می‌شود و بسط آنها محک می‌خورد و دلالت‌های عادی انگاشته شده در خلوت، خاصیت و خاص بودن شأن هویدا می‌گردد و صاحبان دیدگاه دیگر از هر کرانه و کناره به دنبال عیبی و نقصانی در نتیجه یا مقدمه می‌گردند و چیزی می‌یابند و بیان می‌کنند تا نظر او را ابطال کنند یا شعاع صدق آن را کاهش دهند و بر خود و صاحب‌نظران معلوم کنند که این آراء از کجاها به گمان خود نشئت‌گرفته و تا کجاها را نشانه می‌گیرد.

✔️مباحثه علیدوست با سروش درباره عقل و شرع نیز از همین جنس است؛ هم مقدمات و نتایج نهان و عیان آراء خود و هم‌فکرانش را بر آفتاب می‌افکند هم مقدمات و نتایج آراء سروش و موافقان با منظومه فکری او را...

📎 پيوند به متن کامل یادداشت
@dinonline
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
#گلچین_پنج_فصل_دورنما (۱۰)
#پادکست    #گفت‌وگو

▪️ نقد و بررسی آثار اسلام‌پژوهی
     هفت گفت‌وگو با هفت کارشناس

🔹در طی فصل‌های سوم و چهارم، هفت کتاب معرفی‌شده در دورنما را برگزیدیم و برای بررسی بیشترِ آنها با کارشناسانی گفت‌وگو کردیم. این گفت‌وگوها را ـ اگر پسندیدید ـ به دیگرانی پیش‌نهاد کنید.

۱. «زبان به‌مثابۀ معجزه» اثر نوید کرمانی
    گفت‌وگو با امیر مازیار
    آپارات | یوتوب | تلگرام | گزیدۀ متن

۲. «زنان مؤمن در اسلام» اثر اسما بارلاس
    گفت‌وگو با زهرا مبلغ
    آپارات | یوتوب | تلگرام | گزیدۀ متن

۳. «حاشیه‌های فمینیستی قرآن» اثر عایشه هدایت‌اللّه
    گفت‌وگو با علیرضا دوستدار
    آپارات | یوتوب | تلگرام | گزیدۀ متن

۴. «المحنة» اثر فهمی جدعان
    گفت‌وگو با محمدعلی عسگری
    آپارات | یوتوب | تلگرام | گزیدۀ متن

۵. «ستیز و سازش» اثر جمشید چوکسی
    گفت‌وگو با فیروزه صادق‌زاده دربان
     آپارات | یوتوب | تلگرام | گزیدۀ متن

۶. «نقاط تلاقی با اسلام» اثر یهودا نوو
   گفت‌وگو با سپیده نصرتی
     آپارات | یوتوب | تلگرام | گزیدۀ متن

۷. «بازمانده‌هایی از فرهنگ دوران جاهلی در تمدن اسلامی» اثر ادوارد وسترمارک
    گفت‌وگو با امین مهربانی
     آپارات | یوتوب | تلگرام | گزیدۀ متن


@doornamaa
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🟣علامه

◻️چند نکته به مناسبت سالروز درگذشت علامه طباطبایی
📝
#رضا_بابایی

🏷1_حوزه و حتی بیشتر شاگردان علامه طباطبایی، راه ایشان را ادامه ندادند و اکنون صدایی که از حوزه به گوش‌ها می‌رسد، صدای ایشان نیست. فوت ایشان و سیاسی شدن اکثر شاگردانشان، حوزه را چند گام به دوران اخباری‌گری(با نام‌های جدید و بهانه‌هایی همچون خالص‌سازی علوم دینی) نزدیک‌تر کرد. اکنون نیز قوی‌ترین جریان‌ها و گرایش‌های داخلی حوزه، عملا تعلق خاطری به ایشان و حتی به استاد مطهری ندارند.

🏷2_ در تاریخ حوزه به‌ویژه در دورۀ معاصر، کمتر عالمی را می‌توان یافت که برای استفاده از دانشمندی که فرهنگ و دینی دیگر دارد، رنج سفر را بر خود هموار کند و به شهری دیگری برود؛ اما مرحوم علامه، به‌رغم استوارترین پیوندهایی که با سنت داشت، همواره مشتاق گفت‌وگو با هانری کربن و دیگر استادان پایتخت‌نشین بود. علامه در خانه نمی‌نشست که دیگران به سراغ او بیایند و سخنانش را بشنوند؛ بلکه بیشتر گوش بود تا زبان.

🏷3_ اگر «روحانی» کسی است که دیدار و گفتارش انسان را به یاد خدا و معنا می‌اندازد، مرحوم علامه طباطبایی، یکی از روحانی‌ترین شخصیت‌های علمی در صد سال گذشته بود. اما اگر «روحانی» کسی است که هر هنر و مهارتی دارد جز این، او روحانی موفقی نبود.

🏷4_ سیاست‌گریزی مرحوم علامه که امروزه به آن اسلام سکولار می‌گویند، سلیقۀ شخصی یا به دلیل ناتوانی در این عرصه نبود. طبق مبنای ایشان و مرحوم آیة الله بروجردی، اگر تأثیرگذاری حوزه‌ها بر سیاست از راه‌های مستقیم باشد، سرانجام سیاست بر حوزه حاکم می‌شود. 

🏷5_ به گمان من، مهم‌ترین تألیف علامه طباطبایی، پس از المیزان، تعلیقات ایشان بر کتاب بحارالانوار است که در زمان حیاتشان از ادامه و چاپ آن جلوگیری شد. آیة الله حسینی طهرانی از شاگردان ایشان دربارۀ این تعلیقات می‌نویسد: «علامه تا جلد ششم بر بحارالانوار  تعلیقه نگاشتند، اما در یکی دو تعلیقه صریحاً نظر علامه مجلسی را رد کردند. این امر برای طبقه‌ای که تا این اندازه حاضر نبودند نظرات مجلسی مورد ایراد واقع شود، خوشایند نشد و متصدی و مباشر طبع، بنا به الزامات خارجیه، از ایشان تقاضا کرد که در بعضی مواضع، قدری کوتاه‌تر بنویسند و از بعضی ایرادات صرف نظر کنند. علامه حاضر نشدند و فرمودند: در مکتب شیعه، ارزش جعفر بن محمد صادق(ع) از علامه مجلسی بیشتر است و زمانی که امر دایر شود به جهت بیانات و شروح علامه مجلسی و ایراد عقلی و علمی بر حضرات معصومین(ع)، ما حاضر نیستیم آن حضرات را به مجلسی بفروشیم. و من از آنچه به نظر خود در موضع مقرر لازم می‌دانم بنویسم، یک کلمه کم نخواهم کرد.»(مهر تابان، ص۳۵)

🏷6_ چند غزل و مقداری مثنوی از علامه باقی مانده است که گویا بسیار بیش از این بوده است؛ اما به گواهی اهل فن، همین چند غزل و یکی‌دو مثنوی، از ذوقی سرشار و مهارتی کم‌نظیر در غزل‌سرایی سنتی با محتوای عرفانی خبر می‌دهند. 

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
⚡️ «تفسیر المیزان» نقطه عطف و نقطه اوج تاریخی در تفسیر اجتهادی است
📍
#آیت_الله_ایازی


 🔸 تفسیر المیزان هم نگاه به گذشته داشته و هم در تفسیرهای بعد از خود به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم تأثیرگذار بوده است. ازجمله تفسیرهای مهمی که از تفسیر علامه طباطبایی اثر پذیرفته‌اند می‌توان به تفسیر «تسنیم» آیت‌الله جوادی آملی،‌ تفسیر «الفرقان» آیت‌الله صادقی تهرانی، «تفسیر نمونه» آیت‌الله مکارم شیرازی و تفسیر «احسن الحدیث» سید علی‌اکبر قرشی اشاره کرد. حتی تفسیرهای موضوعی مانند تفسیر آیت‌الله سبحانی و تفسیر «المدخل الی القرآن» آیت‌الله ابطحی اصفهانی هم تحت‌تأثیر «تفسیر المیزان» بوده‌اند.
 
💫 از مهم‌ترین ویژگی‌های تفسیر قرآن علامه طباطبایی می‌توان به پنج مورد شاخص اشاره کرد. نخست اینکه، «تفسیر المیزان» به‌ روش تفسیر قرآن به قرآن انجام شده، به این‌صورت که فهم آیه قرآن را به استناد خود قرآن انجام داده و نه روایات و به این دلیل، متفاوت از تفاسیر گذشته و برخی از تفسیر معاصر است. عقل‌گرایی دومین ویژگی این تفسیر قرآن کریم است. «تفسیر المیزان» عقلی - فلسفی با روش تحلیل عقلانی برای فهم متن است. این روش به دنبال این است که فهم قرآن چگونه می‌تواند مبنای عقلی داشته باشد.
 
🔸سومین ویژگی تفسیر علامه طباطبایی، رویکرد اجتماعی آن به مفاهیم قرآنی است. بیشتر تفسیرهای گذشته رویکرد فردگرایانه داشتند، ولی این تفسیر به مقولاتی همچون زندگی اجتماعی، سنت‌های تاریخی، حرکت جامعه و ویژگی‌های اجتماع توجه ویژه نشان داده است. همچنین می‌توان گفت این تفسیر، تفسیر عصری است و به نیازهای دوران معاصر و نسل جوان توجه دارد و به بسیاری از شبهات امروز پاسخ می‌دهد. این تفسیر با زبان مخاطب امروزی سخن می‌گوید. نثر آن هرچند عربی است که بعدها ترجمه شده، اما انسان را مخاطب قرار داده، اما تلاش کرده دغدغه‌های انسان معاصر را بشناسد و به آن پاسخ بدهد.
 
💫این تفسیر یک نگاه تقریبی نیز دارد. خیلی از تفاسیر گذشته یا براساس حمایت از اعتقادات اهل سنت یا دفاع از اعتقادات شیعه و به تعبیری با رویکرد کلامی تدوین شده‌اند. اما این کتاب، ضمن نگاه محوری به مکتب اهل‌بیت (ع)، هوشمندانه به جنبه‌های تقریبی هم توجه داشته است. نگاه علامه طباطبایی در «تفسیر المیزان» نگاه یک عالم اسلامی است و نه یک عالم شیعه. البته مفهوم این کلام این نیست که پیش ذهنیت‌های شیعی نداشته باشد که هر تفسیری از جایگاه و موضع فکری خود سخن می‌گوید.
 
🔸از سه جهت می‌توان درباره یک تفسیر قرآن صحبت کرد؛ مبانی تفسیری، روش تفسیری و رویکرد و جهت‌گیری تفسیری. «تفسیر المیزان» از هر سه جهت به‌طور مستقیم و غیرمستقیم در تفاسیر بعد از خود تأثیرگذار بوده است. ازجمله تفاسیر معاصر که از تفسیر علامه طباطبایی تأثیر زیادی پذیرفته می‌توان به تفسیر 20 جلدی «راهنما» اثر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اشاره کرد. تفسیر «نور» حجت‌الاسلام محسن قرائتی نیز هم از لحاظ روش و هم رویکرد از «تفسیر المیزان» تأثیر گرفته است. این تفسیر همچنین بر تفاسیری همچون «مواهب الرحمان» آیت‌الله سبزواری نیز تأثیرگذار بوده است.

💫در دوره معاصر، حدود 16 تفسیر براساس یا با الگوبرداری از «تفسیر المیزان» نوشته شده است. کمتر تفسیری از میان تفاسیر معاصر با این قوت و قدرت علمی وجود دارد که تأثیر‌گذار بوده و از تفسیر علامه طباطبایی تأثیر نپذیرفته باشد.

https://www.tgoop.com/majmaqomh
🔴 مقایسه نظام علوی و جمهوری اسلامی در مواجهه با فساد مقامات!! (در حاشیه مصاحبه پالیزدار)
📝
#احمد_حیدری   
            
🔻قرار بود نظام علوی الگوی جمهوری اسلامی در مبارزه با فساد بخصوص "فساد کارگزاران و مقامات عالی" باشد. امام علی بارها در زمان حکومتش از پیامبر واگو کرد: «امتی که حق ضعفا از اقویا را با قدرت تمام نگیرند، قداستی ندارند»(کافی 5/56).

امام در دوران حکومتش به فساد اقتصادی حاکمان حساسیت ویژه داشت. نمونه آن برخورد شدید، بی‎نظیر و کوبنده‌ای است که با ابن هرمه مأمور ناظر بر بازار اهواز داشت.(دعائم الإسلام ‏2/533) ایشان حتی نسبت به اتهام فساد اقتصادی مقامات به شدت حسّاس بود. سوده همدانی گوید برای دادخواهی از مأمور جمع‌آوری زکات به نزد امام رفتم. همین که شکایتم را شنید، گریست و حکم عزل آن مأمور را نوشت و سرگشاده به من داد!(بلاغات النساء/47).

🔻 به دنبال دریافت گزارشی از سوء استفاده «منذر بن جارود عبدی»، ضمن تحقیر شدید او، نوشت: "اگر خبری که به من رسیده درست باشد"، شتر قبیله‌ات و بند کفش‌ات با ارزش‌تر از توست. "کسی با چنین ویژگی، شایستگی ندارد که با او روزنه نفوذ دشمن بسته شود یا امری اجرا گردد یا جایگاهی والا یابد یا شریک امانتی شمرده شود یا امین در پرهیز از خیانت انگاشته گردد". هنگامی که این نامه‌ به تو رسید، بی‌درنگ سوی من روانه شو.» (نهج البلاغه، نامه ۷۱). "مصقلة بن هبیره شیبانی" متهم به فساد اقتصادی و دست بردن در بیت المال شد. امام به او نوشت: «"خبری از تو به من رسیده که اگر راست باشد"، خدا را به خشم آورده و امامت را نافرمانی کرده‌ای و ....(نهج البلاغه؛ نامه 43) جالب است بدانید مصقلة از خود دفاع کرد و برائت خود را ثابت نمود و دوباره بر مقامش ابقا شد.(تاریخ یعقوبی، 2/201-202). درد و دریغ که این سیره حکومتی در جمهوری اسلامی نه تنها سرمشق قرار نگرفت، بلکه به طاق نسیان سپره شد!

🔻 آقای پالیزدار جانباز ۴۵٪ و عضو هیئت تحقیق و تفحص مجلس هفتم از قوه قضائیه، در سال‌های ۸۶ و ۸۷ در سخنرانی‌های افشاگرانه، مقامات عالی قوه قضایی و ... را متهم به فساد کرد. قوه قضائیه به جای محاکمه علنی او و متهمان برای روشن شدن ادعاهایش که اگر صحیح است، متهمان عاالی رتبه به اشدّ مجازات برسند و اگر دروغ‌پراکنی کرده و اتهام ظالمانه و بی‌مدرک زده، او به اشد مجازات برسد و پرونده برای همیشه در افکار عمومی بسته گردد، در خرداد 87 او را به اتهام سوء استفاده مالی، نشر اکاذیب و ...، بازداشت و در دادگاه غیر علنی به ده سال زندان محکوم کرد که نامبرده پس از سیزده ماه زندان، با سپردن وثیقه آزاد شد.

🔻حالا بعد از گشت نزدیک به دو دهه، دوباره این شخص به میدان آمده و طی مصاحبه‌ای مفصل، مدعی فساد آن مقامات که بعضی از آنها رحلت کرده‌اند، شده و طبیعی است چون نظام قضایی در آن زمان با این ادعاها درست مواجه نشده و صحت و سقم آنها در دادگاه علنی و در محضر مردم و افکار عمومی روشن نگردیده، سخنانش با وجود کهنه و تکراری بودن، مورد توجه عموم واقع شده است.

🔻طریق صحیح مواجهه با ادعاهای ایشان، این بار هم فقط و فقط تشکیل دادگاه علنی در محضر ملت و رسیدگی دقیق به ادعاهای اوست تا صحت یا سقمشان روشن شود و ...؛ ولی متأسفانه اصولگراهایی که در کانون‌های قضایی و امنیتی و ...، قدرت بلامنازع دارند؛ به جای تقاضا و اقدام به رسیدگی عادلانه در دادگاه علنی؛ واداشتن ایشان به سکوت و پس گرفتن ادعاهایش را همت کرده‌اند. یکی از بستگان یکی از مقامات عالی متهم شده مطرح می‌کند: «[آن مقام متهم] ۴۴ سال برای کشور زحمت کشید و ۳ میلیون هم موجودی نداشت!»؛ ارگان اطلاع‌رسانی نزدیک به یک "محفل امنیتی" مطرح می‌کند: «این مصاحبه در راستای تدارک وسیع برای آشوب‌های زمستانی است»؛ یک کانال تلگرامی مدعی می‌شود: «وی مدرک تحصیلی‌اش را با ١٢ میلیون تومان از آمریکا خریده است و با مدرک جعلی به استخدام مجلس و ایران‌خودرو درآمده است»؛ بعد هم تهدید می‌کند: «در صورتی که وی ادعاهای کذب خود در را اثبات نکند، مطلب[خلاف] بعدی‌اش را فردا ١٢ ظهر منتشر خواهد کرد»[یعنی فقط 24 ساعت وقت دارد ادعاهایش را ثابت کند آن هم نه در دادگاه!!!]. دیگری مطرح می‌کند: «او یک مفسد اقتصادی است که از بانک ملت ۴ میلیارد تومان وام گرفته و پس نداده است» و ...

🔻 آیا با ادعای فاسد، دزد و جاعل بودن او، مردم مطمئن می‌شوند ادعاهایش دروغ است؟ برائت مقامات متهم روشن و یقینی می‌شود؟ ...؟ یا فقط و فقط باید بدون این که او را بزنیم، از او خواهان اثبات ادعاهایش و از متهمان خواهان اثبات برائتشان گردیم؟ و ما علینا الّا االبلاغ.

https://www.tgoop.com/majmaqomh
#اطلاع_رسانی

◾️بمناسبت چهارمین سالگرد درگذشت حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر داود فیرحی

🔰رونمایی از آثار تازه منتشر شده با حضور:

▫️محمد اسفندیاری
▫️علی مهجور
▫️سیدصادق حقیقت
▫️اکبر محمدی

🗓زمان: پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳

ساعت: ۱۸

📍مکان: قم، خیابان معلم شرقی، خیابان شهیدان عابدی، کوچه ۴، پلاک ۱۶

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
💠علامه طباطبایی(ره) و مساله آزادی
🎙#محسن_آرمین

🏷در موضوع آزادی در اندیشه فلسفی علامه، بهتر است جایگاه آزادی را درمنظومه فکری ایشان بررسی کنیم، سه مفهوم کلیدی منظومه فکری و اندیشه سیاسی علامه شامل استخدام، دین و حکومت است. درباره استخدام باید گفت علامه انسان را یک موجود منفعت طلب می داند که همه چیز را برای منافع خود به استخدام درمی آورد، چه انسان و چه اشیا. علت تشکیل جامعه نیز همین استخدام دیگران است و انسان ها متقابلا به دنبال استخدام یکدیگر در راستای منافعشان هستند.

🏷شهید مطهری این تعبیر را با واژه «استثمار» بکار می برد، طبیعی است تضاد منافع و تمایل انسان ها به استخدام یکدیگر، موجب ناامنی، هرج و مرج و نابودی جامعه است. لذا انسان سعی می کند این میل به استخدام را کنترل کند و حق دیگران را برای استخدام به رسمیت بشناسد. برای همین حکومت تشکیل می دهد. علامه این نیاز را علت اصلی تشکیل جامعه می داند و معتقد است اگر این نیاز نبود، جامعه شکل نمی گرفت، که می توان این نظر را جزو نظریه قرارداد اجتماعی دانست. مرحوم مطهری، منتقد این نظریه است و مقاله اعتباریات علامه را در مجموعه رئالیسم شرح نمی کند.

🏷در نگاه علامه، منشأ قانون همان منشا حکومت است یعنی ضرورت و نیاز انسان برای زندگی جمعی؛  علامه ماموریت دین را رفع اختلاف در جامعه می داند و البته این رفع اختلاف توسط دین منجر به اختلاف دومی می شود که باید خدا در مورد آن قضاوت کند. تعریف دین از نظر علامه، شیوه، قانون و سنت زندگی است و زیست اجتماعی انسان ها بدون دین (حق و غیرحق) ممکن نیست.

🏷 علامه واضع قانون را خدا می داند، نه حکومت. او با حکومت استبدادی و فردی مخالف است اما اکثریت مردم را هم معیار نمی داند، چنین دینی که برای اداره شئون دنیای انسان آمده است باید برای همه موضوعات انسان حکم داشته باشد و علامه همه حرکات و سکنات فردی و اجتماعی انسان را موضوع احکام دین می داند.

🏷علامه شیوه حکومت را سنت امامت می داند؛ امامی که در دوران غیبت، مردم او را انتخاب می کنند و موظف است براساس شرع و حق و مصالح جامعه تصمیم گیری کند. البته علامه موضوعاتی نظیر مالیات، جنگ و صلح را جزئیه اجتماعی می داند که امام موظف به اخذ تصمیم براساس نظریه مشورت است، اما مکانیسم مشورت را مشخص نمی کند و از کنار آیات شورا با سکوت می گذرد. باید گفت لازمه نظام امامت، وجود امت است و باید دید حقوق امت و حتی غیرمسلمانان چیست؟

🏷علامه در مورد آزادی عقیده، در جاهایی لااکراه فی الدین است و بیان متعالی دارد اما جای دیگری می گوید توحید چون مادر حقایق است نمی تواند عقاید دیگر را به رسمیت بشناسد و آزادی عقیده یعنی آزادی حکومت غیرقانون و این مواضع متناقض است. به نظر می رسد با توجه به طول زمان تالیف المیزان، اندیشه علامه در طول تالیف دچار تغییر شده است و بیشتر نظرات سختگیرانه ایشان در موضوع آزادی، در مجلدات اول المیزان است و بعدها دچار تغییر شده و آزادی انسان در انتخاب پذیرش دین را جزو احکام دین می داند.

🔸نشست علامه طباطبایی و مساله آزادی/کانون توحید

@andishedinimoaser
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
2024/11/15 05:04:42
Back to Top
HTML Embed Code: