Telegram Web
⚡️اخلاق به این معناست که جامعه عادلانه‌ای داشته باشیم

✔️
#مقصود_فراستخواه در گفتگو با ایکنا🔻

🔹انبیا با انگشت ماه را نشانه گرفتند و ما در انگشت خیره شدیم و از دیدن ماه درماندیم؛ پیامبر(ص) ماه را نشان داد و ما برای آن انگشت مناسک درست کردیم. ریشه این موضوع در متولیان رسمی است که زمینه‌های مناسک‌گرایی را بیشتر می‌کنند. این نوعی ظاهرگرایی است که در جامعه ما رسوخ و رخنه کرده؛ البته در جامعه آگاهی‌هایی وجود دارد و همه اینگونه نیستند. بخشی از جامعه آگاهی‌هایی دارند که نباید دین را به مناسک تقلیل داد بلکه دین آیاتی دارد. مناسک بخش کوچک و ظاهری دین است و بحث پشت آنها اهدافی است که پیامبران برای آن آمدند؛ مانند عدالت که قرآن می‌فرماید «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» که تمام انبیا برای «عدالت» مبعوث شدند. بخشی از جامعه نسبت به این موضوعات آگاه هستند و این اتفاق سبب بی‌اعتباری سیستم‌ها می‌شود زیرا آگاهان و خردمندان می‌دانند که مناسک‌گرایی مفرط چقدر بی‌پایه است.

🔹اخلاق به این معناست که جامعه عادلانه‌ای داشته باشیم، جامعه‌ای بدون زیر خط فقر و رفاه اجتماعی وجود داشته باشد تا مردم نیازهای مادی خود را برطرف کنند. متأسفانه ما به جای گفتمان کار، توسعه، عقلانیت و اخلاق از ابتدا پایه را بر شعائرگرایی گذاشتیم. باید به غایات و اهداف اصلی دین و بعثت به‌ویژه «اخلاق» بیشتر توجه کنیم.

🔹نباید مردم را درگیر رنج‌های نالازم کرد؛ یک وقت ما رنجی را می‌کشیم و احساس می‌کنیم که این رنج لازم است؛ مانند جنگ تحمیلی که بهترین فرزندان ما برای دفاع از آب و خاک کشور رفتند و جانفشانی کردند؛ این اتفاق رنج بود اما مردم احساس می‌کردند که برای سرزمین لازم است اما یک زمان مردم رنجی می‌کشند که نالازم است و این اتفاق شرایط زیست اخلاقی را در جامعه کاهش می‌دهد و متأسفانه جامعه را به سمت غیراخلاقی بودن می‌برد. در چنین شرایطی به سختی می‌شود که این اتفاق را اصلاح کرد و دوباره بهبود بخشید ولی همچنان به تقلاها، کنش‌ها و برهمکنشی‌ها امیدواریم. امیدوارم با عقلای دولت و جامعه، دست در دست هم بتوانیم ان‌شاءالله جامعه ایران را آنطور که برازنده فرهنگ اخلاقیمان است پیش ببریم.

@namehayehawzavi2
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🔰پیامبر رحمت، مهربانی وحقوق انسان‌ها

🖊محمدجعفر سعیدیان‌فر

🔸خطبه پیامبر(ص) به هنگام فتح مکه:
قَالَ اِبنُ إِسحَاق: فشحَدثَني بَعضُ أهلِ العِلمِ أِنٌ رَسولَ الله صَلىَ اللهُ عَلَيهِ وَ َسلم قَامَ عَلَى بَابِ الكَعبَة، فَقَالَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَيُمِيتُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ أَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَهَزَمَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ.
أَلَا كُلُّ مأثرة أُو دَمٍ أوُ مَالِ يُدّعِىِ تَحْتَ قَدَمَيَّ هَاتَينِ إلاَ سِدانَةُ البِيتِ وَ سِقَايةُ الحَاجِ، أَلا َوَ قَتيلُ الخَطَأَ شِبهُ العَمدِ بِالسُّوطِ وَ العَصَا،ِ فَفِيهِ الدِّيَة مُغلِظَة، مَاَئةَ مِنَ الإبِلِ، أَربَعُونَ منها فِي بُطُونِهَا أولاَدُهَا. يَا مَعشرَ قُرِيش، إِنً الَلهَ قَد أَذهَبَ عَنكُم نِخوَة الجَاهِلِيَة، وَ تَعظُّمُهَا بِالآبَاءِ، النَاسُ مِن آدَم، وَ آدَمُ مِن تُرَابِ، ثُمَ تَلاَ هَذِهِ الآيَة: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ من ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏، وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا، إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ الله أَتْقاكُمْ .. حجرات(49): 13.. »ثُمَ قَالَ: يَا مَعشَرَ قُرِيشٍ، مَا تَرَون أٍنِى فَاعِلٌ فِيكُم؟ قَالُوا: خَيراَ، أَخٌ كَرِيِم، وَ اِبنُ أَخٍ كَرِيم، قَالَ: لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ، «يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ، وَ هُوَ أَرْحَمُ «الرَّاحِمِينَ: یوسف (12)آیه 92» اِذهَبُوُا فَأنتُمُ الطُّلَقاءُ» (السيرةالنبوية، ابن هشام ج‏2 ،ص884)

محورهای مطرح شده در خطبه پیامبر(ص) به هنگام فتح مکه:

۱) اعلام پیروزی توحید بر شرک، جهل و بت‌پرستی (لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ أَنْجَزَ وَعْدَهُ، و نَصَرَ عَبْدَهُ، وَهَزَمَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ؛ سپاس خدايي را كه وعده خويش را راست فرمود و بنده خود را ياري داد و خود به تنهايي احزاب را منهزم كرد)

۲) لغو همه امتیازها و سنت‌های غلط و تفاخرهای جاهلی و نظام ارزشی قبیلیه‌ای و تقبیح افتخار به گذشته‌های نژادی (أَلَا كُلُّ مأثرة أُو دَمٍ أوُ مَالِ يُدّعِىِ تَحْتَ قَدَمَيَّ هَاتَينِ؛ هر خون و مالي كه برعهده داشتيد و همه افتخارات واهي زير پا نهاده شده و از ميان رفته ‌است)

۳) تایید سنت‌های درست و صالح همانند پرده‌داری کعبه و آب‌رسانی به حاجیان (إلاَ سِدانَةُ البِيتِ وَ سِقَايةُ الحَاجِ؛ مگر پرده‌داري كعبه و آب‌رسانی به حاجيان)

۴) اعلام کرامت وحق انسان و لغو نابرابری و تبعیض‌های قبیله‌ای و نژادی بر اساس هنجارهای جاهلی (إِنً الَلهَ قَد أَذهَبَ عَنكُم نِخوَة الجَاهِلِيَة، وَ تَعظُّمُهَا بِالآبَاءِ، النَاسُ مِن آدَم، وَ آدَمُ مِن تُرَابِ؛ خداوند نخوت و تكبر جاهليت و افتخار به پدران را از ميان برد.)

۵) به‌رسمیت شناختن تفاوت انسان‌ها و اعلام اینکه برتری از آن کسانی است که در حرکت به سوی کمال الهی پیشتاز باشند و آنها هم پیش خداوند گرامی‌ترند نه آنکه در روابط اجتماعی دارای امتیازی ویژه باشند. (همانطور که در آیه13سوره حجرات «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ من ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏، وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا، إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ الله أَتْقاكُمْ؛ ای مردم ماشما را ازمرد وزنی آفریدیم،وشماراشعبه شعبه وقبیله قبیله قراردادیم تایکدیگر را بشناسید بی تردیدگرامی ترین شما نزد خدابا تقواترین شماست» به آن اشاره شده است.)

۶) لازمه اخلاق پیروزی، بزرگواری و کرامت و اعلام عفو عمومی در جامعه با نام الله و توحید است. پیامبر(ص) این گونه عمل کرد آنگاه که خطاب به قريش (كه در انتظار انتقام بودند) فرمود: درباره رفتار من با شما چه مي‌گوييد و چه مي‌پنداريد؟ گفتند: به نيكي، كه تو برادري بزرگوار و برادرزاده‌‌اي بزرگواري و اكنون به قدرت رسيده‌‌اي. آنگاه در اوج ناباوري ديگران، پيامبر چنين فرمود: «لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ، يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ، وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (یوسف: 92) اِذهَبُوُا فَأنتُمُ الطُّلَقاءُ» امروز شما را سرزنش نبايد كرد. خدا شما را مي‌ بخشايد كه او مهربان ‌ترين مهربانان است و برويد كه شما آزاد شديد.


🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
⚡️غربالگری هنر اصلی پیامبر بود

♻️(بازگشت به سرچشمه در سایه‌سار اندیشه‌های دکتر داود فیرحی)

#اکبرـمحمدی
(عضو هیئت علمی پژوهشکده اندیشه دینی معاصر)


🔹در بستر تاریخ، هرگاه سخن از تحول و دگرگونی به میان آمده، نام پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد(ص)، به عنوان چراغی فروزان در دل تاریکی‌ها و جهل‌ها درخشیده است. مبعث آن بزرگوار، نه تنها آغازگر رسالت الهی و ابلاغ پیام آسمانی بود، بلکه به مثابه یک پیمان اجتماعی و اخلاقی در زمانی بود که جنگ و غارت تعیین‌کننده مناسبات سیاسی بود و مدارای سیاسی و فرهنگی کمتر جایی در میان مردم داشت. پیامبر(ص) با رسالت خود، این وضعیت را تغییر داد و انسان را به سوی تعالی و کمال در سایه صلح و آرامش و همزیستی تشویق کرد. چیزی که در سایه تغییر و تحولات دوره خلفای راشدین به فراموشی سپرده شد.

🔹باید اذعان کرد که برداشت کنونی ما از سیره سیاسی-اجتماعی پیامبر(ص) چندان با واقعیت او همخوانی ندارد. برداشت‌های رایج از اسلام عمدتاً مربوط به دوره خلفاست که به سلیقه خود تحریفات و تغییراتی در سیره آن حضرت ایجاد کردند. نکته‌ای که روسو نیز در کتاب قرارداد اجتماعی به آن اشاره می‌کند و می‌نویسد:«حضرت محمد، نظریات صحیح داشت و سازمان سیاسی خود را به خوبی تنظیم نمود. تا زمانی‌که شیوه حکومت او در میان خلفای وی باقی بود، حکومت دینی و دنیوی یعنی شرعی و عرفی یکی بود و مملکت هم به‌خوبی اداره می‌شد.(فصل هشتم-مذهب مدنی).

🔹کتاب«پیامبری و قرارداد» دکتر داود فیرحی، که در کمتر از شش ماه به چاپ دوم رسیده است، تلاش کرده تا پنجره‌ای بدون واسطه به زندگی سیاسی-اجتماعی پیامبر بگشاید و ابعاد جدیدی از این شخصیت بزرگ را در کانون توجه قرار دهد. این اثر با نگاهی عمیق و تحلیلی، به بررسی نقش پیامبر در شکل‌گیری هنجارها و ارزش‌های اجتماعی صدر اسلام می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه پیامبر اسلام براساس توافق و قرارداد، بنیان‌های یک جامعه متعالی را پی‌ریزی کرد. فیرحی در این کتاب با زبانی شیوا و دلنشین، خواننده را به سفری در تاریخ می‌برد تا دریابد که سیره سیاسی پیامبر(ص) فراتر از یک رهبری مذهبی، یک الگوی جامع برای ساختن جامعه‌ای انسانی و اخلاقی است.

🔹از نکات کلیدی این کتاب، مفهوم «قراردادگرایی» است که فیرحی آن را میراث پیامبر اسلام می‌داند. این مفهوم، به انسان مسلمان یادآوری می‌کند که همزیستی مسالمت‌آمیز با پیروان ادیان، مذاهب، مکاتب و عقاید مختلف نه تنها ممکن است، بلکه ضروری است. پیامبر با ایجاد توافقات اجتماعی و سیاسی در مدینه و فراتر از آن، نمونه‌ای از همزیستی مسالمت‌آمیز را ارائه داد که امروز نیز می‌تواند برای جوامع چندفرهنگی و چندمذهبی الگو باشد.

🔹پيامبر اسلام ظرف ده سال از هجرت، اكثريت قبايل و مناطق حجاز را به عضويت جامعه اسلامي درآورد و بیش از ١٣٢ قرارداد با قبايل و دول مختلف منعقد کرد، تا جایی که حتي مشركان نیز طرف برخی از قراردادهای پیامبر بودند. با این همه چگونه می‌توان این همه دلیل و شاهد و فعل پیامبر را نادیده گرفت و بر اقتدارگرا بودن دولت و حکمرانی آن حضرت اصرار ورزید!

🔹کتاب«پیامبری و قرارداد» به خوانندگانش یک دیدگاه دموکراتیک و متفاوت از زندگی سیاسی-اجتماعی پیامبر ارائه می‌دهد. در ادامه با استناد به این کتاب، نگاهی نو و بی‌واسطه به سیره سیاسی پیامبر اسلام می‌اندازیم

🔸پیامبر دو معجزه مهم بیشتر نداشت یکی قرآن بود و دیگری قرارداد مدینه. قراردادی که به تاسیس دولت منجر شد و قرآنی که به رواج مذهب انجامید دو معجزه مهم پیامبر هستند.(ص151)

🔸قراردادها و پیمان‌های موجود از پیامبر اسلام، چنان تعدد و تواتر دارند که دولت آن حضرت را می‌توان «دولت قراردادی» نامید.(ص20)

🔸پیامبر با قرارداد وارد مدینه می‌شود و با قرارداد شهر را می‌سازد؛ سپس با قرارداد، قوای خود را در بیرون از مدینه توسعه می‌دهد نه اینکه جنگی وجود نداشت بلکه جنگ نیز مبتنی بر قرارداد بود.(ص62)

🔸اگر یک سیستم سیاسی جدید با سنت‌های مثبت قدیمی درگیر بشود خیلی زود مشروعیت خود را از دست می‌دهد. پیامبر اسلام سنت‌های مثبت را حفظ کرد و به قبایل اجازه داد سنت خود، پرچم خود و اقتصاد خودشان را داشته باشند.(ص126)

🔸تا زمانی که مکه فتح نشده است سنت اشرافی مکی وارد نظام سیاسی اسلام نمی‌شود. در سنت مکه همواره سلسله مراتبی وجود دارد اما سنت مدنی، مردمی است. در عین حال هر دو مبتنی بر مشورت هستند اما یکی دموکراسی الگارشیک است و دیگری دموکراسی مردمی. این دو سنت مهم در تمدن اسلامی باقی می‌ماند و با گذشت زمان، سنت مکی بر سنت مدنی غلبه پیدا می‌کند چرا که بعد از پیامبر این مکه است که حافظ دولت اسلامی می‌شود.(ص75)

🔸 درست همانند یونان در جهان اسلام نیز  دو گرایش متفاوت وجود داشت. گرایشی که تصور اقتدارگرایانه داشت و گرایشی که مبتنی بر...

متن کامل یادداشت را در اینجا بخوانید

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🍃 بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ 🍃

🌸تمام آفرینش سبز پوش است
🌸حریمِ عرش، لبریز از سروش است...

🌸ملائک پای کوبان نغمه بر لب
🌸محمد خلعت بعثت به دوش است...

عید مبعث پیامبر نور و رحمت، محمد مصطفی (ص)  تبریک و تهنیت باد💐



🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
#یادداشت

🟣ارکان بعثت؛ اخلاق و عقلانیت

🏷#محمد_هادی_زاهد_غروی در این یادداشت، بعثت پیامبر اسلام(ص) را از دریچه دو رکن اساسی، یعنی اخلاق و عقلانیت، مورد بررسی قرار می‌دهد. او با استناد به آیات و روایات، نشان می‌دهد که این دو عنصر نه‌تنها زیربنای اهداف بعثت هستند، بلکه پیوندی عمیق با خاتمیت پیامبر(ص) دارند و راهنمایی برای زیست سالم فردی و اجتماعی در هر عصر و زمان به شمار می‌روند. نویسنده تأکید می‌کند که فهم و عمل به این دو اصل، کلید درک معنای واقعی بعثت و اثرگذاری خاتمیت است.

✂️برشی از متن :

🔖خداوند در قرآن تزکیه (زیست اخلاقی) و آموزش کتاب و حکمت (زیست عقلانی) را هدف بعث پیامبران برمی‌شمارد: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ» (جمعه، 2) (اوست كه در ميان نانويسندگان(عرب)، پيامبرى از خود آنان برانگيخت كه بر ايشان آياتش را مى‌خواند و آنها را پاكيزه مى‌گرداند و به آنان كتاب(قرآن)و فرزانگى مى‌آموزد و به راستى پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند).

🔖باری اکنون برماست که روشن کنیم زیست اخلاقی وعقلانی در هر دوره و زمانی چه معنا و باری دارد. منظور پیامبر(ص) از تکمیل و آموزش مکارم اخلاق، تنها بیان چند فضیلت و رذیلت اخلاقی نیست، که عقل آدمیان نیز بدون بعثت انبیاء بدان راه می‌یافت. همچنین برانگیختن و تکمیل خرد آدمیان نیز معنایی بسی عمیق‌تر از چند قاعده اصولی در فقه و اجتهاد در فروع دینی است.

🔖هدف بعثت باید به‌گونه‌ای تعریف و فهم شود که خاتمیت دارای اثر شود و واژه‌ای تهی از معنا نگردد. از این‌رو باید دو معیار اخلاق و عقل را فرا راه خود قرار دهیم و در فهم متون دینی، استباط و اجتهاد احکام، کنش‌های سیاسی و اجتماعی و به طور خلاصه در انجام همه امور باید از دو معیار اخلاق و عقل بهره ببریم.

📎 پیوند به متن کامل این یادداشت

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
💠آنه ماری شیمل، حنّانهٔ رسول

🌱باید همیشه به یاد داشته باشیم که محمد(ص) هرگز دعوی آن نکرد که دارای خصایص فوق‌بشری است. بشری بود که بر او «وحی می‌رسید»(سورهٔ ۴۱: ۶) و نمی‌خواست که جز این باشد.(ص۳۷)

🌱محمد(ص) می‌دانست و در آیات وَحیانی قرآن مکرر یادآوری شده است که او بشر است، انسانی است که تنها امتیاز خاص او این است که مرتبهٔ شهود بی‌حجاب و نزول وحی حق‌تعالی او را بخشیده‌اند. سورهٔ ۶: ۵۰ متذکر می‌شود که «بگو: من به شما نمی‌گویم که خزائن الهی نزد من است، و غیب‌ نیز نمی‌دانم، و به شما نمی‌گویم که فرشته‌ام؛ من از هیچ چیز پیروی نمی‌کنم جز از آنچه به من وحی می‌شود...» همچنین، به او یادآوری می‌شود که تنها پروردگار است که قادر است بشر را هدایت کند: «تو هر کس را که دوست داری هدایت نمی‌کنی، بلکه خداوندست که هر کس را بخواهد هدایت می‌کند، و او به رهیافتگان داناترست»(سورهٔ ۲۸: ۵۶)(ص۳۹)

🌱معیارهای اخلاقی که از پیمبر به ما رسیده است، رایحهٔ همان روحیه‌ای را دارد که همهٔ رهبران بزرگ ادیان آسمانی به پیروان خود تعلیم داده‌اند‌. پرسیدند «بِرّ چیست؟» پاسخ داد: «از دلت فتوا بجو؛ بِرّ، نیکویی، آن زمانی است که نفْس بیارامد و دل قرار یابد، و گناه آن است که نفْس بی‌قراری بیافریند و در سینه غوغا به پا کند.» و چون پرسیدند که بهترین اسلام چیست؟ گفت: «بهترین اسلام آن است که گرسنه را سیر کنی و در میان مردمی که می‌شناسی و مردمی که نمی‌شناسی آرامش بگستری.»(ص۹۶_۹۷)

🌱اما باید نکته‌ای را به یاد داشته باشیم: چنین سنّتی، اگر محمد(ص) از برکت فرّهٔ ایزدی خارق عادتی نصیب نمی‌یافت، نمی‌توانست راه کمال بپیماید. همچنان که یوهان فوک به‌شایستگی می‌گوید، «هنوز هم بازتاب آن مکاشفهٔ الهی و مشاهدهٔ ربانی را که_۱۳۰۰ سال پیش_ به محمدبن عبدالله نیرو داد تا قدم پیش نهد و خداوند و روزی داوری را بر خلق موعظه کند، در دیانت راستین اسلامی می‌بینیم.» و به‌یقین با سخن تور آندرائه هماوازیم که، به سال ۱۹۷۱، ضمن کتاب تحقیقی خود پیرامون نقش پیمبر در دیانت و شریعت اسلام نوشت: ما همه به کمال عقل معتقدیم که محمد(ص) به حقیقت هنر دل‌ربودن از خلق را می‌دانست، آن هم به حدی که نادر چنین افتد.(ص۹۷ــ۹۸)

🌱یک داستان‌، بخصوص، دلخواه شاعران بوده است و در درازای روزگاران توأم با مهری ژرف فراوان نقل آن رفته است: حکایت حنّانه، آن تنهٔ زاران نخل. محمد(ص)، در هنگام موعظه، دست خود بر تنهٔ نخلی تکیه می‌داد؛ اما سرانجام که منبری بهر او افراشتند، آن تنهٔ نخل دیگر به کاری نمی‌آمد. این پاره‌چوب، که وجودش را اندوه و اشتیاق پر کرده بود، سخت زارید، چون آرزومند وصل دست محمّد بود و پیمبر بر او رقت آورد و دستور داد او را به حضورش آرند تا آرام گیرد. از این اشارت است که مولانا جلال‌الدین می‌پرسد: ما باید کم از این تنهٔ نخل گریان باشیم؟ در جایی که حتی پاره‌چوبی بی‌زبان محمّد را آرزو می‌‌کند، انسان که قلب و عقل به او عطا شده است و فضایل و علوّ مرتبهٔ محمّد را می‌تواند درک کند، تا چه پایه فزون‌تر باید که آرزومند وی باشد!(ص۱۴۲)

◽️(محمد رسول خدا، آنه ماری شیمل، ترجمهٔ حسن لاهوتی، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۷)

🔸برگرفته از کانال عقل آبی / #صدیق_قطبی


🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
✔️استاد هادی سروش در گفت وگو با شفقنا ؛🔻

🔸پیامبر رحمت برای همه انسانهاست و همه انسانها از او بهرمندند و نباید منحصر به انسانی با باور خاص شود.

🔸پیامبراز مردم و در میان مردم بود.

🔸پیامبری او فقط دعوت به خدا بود و آن دعوت هم بگونه ای بود که جملگی امیدبخش بود.

🔸 هر جامعه ای که نام اسلام هم نداشته باشد ولی اگر آزاد از موهومات و خرافات باشد و نیز نجات یافته از  انحرافات اخلاقی باشد و یا رها شده از ظلم حاکمان مستبد باشد ، قطعا از آموزه های پیامبر اسلام بهرمندشده

🔸شرائط مناسب اقتصادی مردم تا حدی است که استادمطهری آن زیربنای اخلاق و فضیلت ها در جامعه میداند. باید در کنار فضائل اخلاقی و معنوی و برای حفظ دین مردم به فکر نان مردم باشیم. آنان که دغدغه ی نماز و حجاب مردم را دارند بدانند، تمنای دینداری از جامعه فقیر، چندان واقع بینانه نیست. این آموزه مهم بعثت پیامبر در مورد مسائل مادی و زندگی است.

🔸پیامبربعثت خود را به عنوان "معلم" قرار داده و آموزش و اندیشه و ارتقاء نفوس ، بیگانه از قدرت نمایی است.

📍پیوند به متن کامل

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
💠نرخ ارز توافقي و ذی‌نفعان نظم جديد
#محمدرضا_یوسفی

🔹 انتظار مي رود اقدام بانك مركزي به ايجاد بازار ارز توافقي و جايگزيني آن با ارز نيمايي بر متغيرهاي اقتصاد كلان موثر باشد. شايد مهمترين دليل بانك مركزي، كاهش رانت از طريق كاهش فاصله با نرخ ارز بازار آزاد باشد و در نتيجه اثرگذاري بر تراز تجاري باشد. اين پرسش اهميت دارد كه آيا اين سياست موفق خواهد شد تا هدف يادشده را تحقق بخشد. پيش از اين و در يادداشتهاي ديگر اشاره شد كه موفقيت هر سياست را بايد در قالب يك بسته سياستي دنبال كرد. هر سياستي براي دستيابي به اهداف انتظاري نيازمند بستر مناسب و وقوع الزاماتي است كه بدون آن نه تنها نتايج مطلوب گرفته نخواهد شد بلكه سهم بري ذينفعان را در نظم جديد تغيير داده و از طرفي آثار تورمي آن بر زندگي مردم فشار بيشتري وارد مي كند.  

🔹 بازار ارز در ايران بازاري غيررقابتي است. بخش عمده عرضه كنندگان ارز دولت و نهادهاي عمومي غيردولتي است كه دولت نسبت به آنها سلطه اي ندارد. از اين رو عدم همراهي آنان با سياست دولت موجب كاهش عرضه ارز در بازار توافقي و افزايش قيمت ارز در كشور شده و در نهايت اثر تورمي بر اقتصاد خواهد داشت. تجربه سال 1397 در اين زمينه اهميت فوق العاده اي بايد براي سياستگذار داشته باشد. در آن زمان كه بازار نيمايي تشكيل شد و بانك مركزي علاقه مند بود تا اين دست از بنگاه ها كه از منابع يارانه اي استفاده مي كنند، درآمد ارزي حاصله را در بازار نيمايي عرضه كنند، اين اتفاق نيفتاد. و اين در حالي بود كه فشار تحريم ترامپ به مراتب از تحريم پيشين شديدتر بود. اكنون كه با ايجاد بازار ارز توافقي، نظم جديدي بناست شكل گيرد، همراهي اين بنگاهها اهميت دارد.

🔹  دولت چهاردهم با شعار دعوا نكنيم و ضرورت وفاق بر سر كار آمد. يك مصداق بسيار مهم وفاق، همكاري اين بنگاهها در عرضه ارز است. اين امر نيازمند گفتگوي منتج به نتيجه است. شايد علت اينكه با وجودي كه بازار توافقي در 26 آذر ماه آغاز به كار كرد اما به اين بنگاهها فرصت داده شد تا بهمن ماه به بازار ورود كنند، يافتن راههايي براي گفتگوي موثر باشد. در صورتي كه اين بنگاهها حاضر به عرضه ارز خويش نشده و يا بخش مهمي از آن را در اين بازار عرضه نكردند و يا ميزان درآمد صادراتي  خود را كمتر گزارش دادند، دولت مي تواند براي حفظ حقوق ملت، منابعي را كه در اختيار آنان قرار مي دهد با نرخ بازاري به آنان عرضه كند. لازم است دولت توجه ويژه اي به اين مسئله داشته باشد در غير اين صورت مي توان شكست اين سياست را حدس زد كه تنها شاهد كاهش كسري بودجه دولت، فشار بر بنگاههاي خصوصي كوچك و متوسط و مردم حواهيم بود.

🔹 از سوي ديگر، ايجاد بازار توافقي موجب بهبود تراز تجاري نخواهد شد زيرا ۷۰ درصد واردات مربوط به دو صنعت غذایی و کشاورزی و ماشین‌آلات و تجهیزات بوده است كه گريزي از آن نيست. به تعبير ديگر، شرط مارشال لرنر در ايران برقرار نيست. بايد توجه داشت كه مهمترين گروههاي وارد كننده نيز دولت و برخي بنگاههاي بزرگ مي باشند.در نتيجه، درآمد دولت از سويي با افزايش نرخ ارز توافقي افزايش يافته و از سوي ديگر نيز هزينه اش براي تامين كالاهاي اساسي يارانه هاي نيز افزايش مي يابد. اين در حالي است كه بنگاه هاي غيردولتي كه به صادرات معدني و خام فروشي به نرخ جهاني اقدام مي كنند سهم كمتري از واردات دارند. 


 @yousefimohamadreza
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🟣"آفت‌های نظام دینی!"
مطفی_معین

🏷 از نگاه قرآنی، ادیان توحیدی اصلی ارزش برابر دارند و اهمیت بیشتری به اصول اخلاقی و عبادی می‌دهند تا مناسک و اختلافات ظاهری! وحدت و انسجام بین ادیان و احترام به معتقدات پیروان آن‌ها بر پایه اصول اخلاقی و معنوی مشترک برای رسیدن به صلح و تفاهم و بهزیستی جهانی ضروری است!
کسانی که ایمان آوردند(مسلمانان)، و یهودی ها و نصرانی ها و صابئی ها هر کدامشان که به خدا و روز قیامت ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین شوند!

🏷آفت های بسیاری در نظام اجتماعی و حکومت دینی عارض می‌شود که خواجه حافظ شیرازی در غزلیات ناب خود دست به شکایت می‌زند، و ما هم امروز شاهد انواع آن در جامعه آسیب‌دیده خود هستیم:

۱. تحجر و جمود فکری
به‌جای نوگرایی و توجه به نیازهای روز جامعه، که پیامد آن عقب‌ماندگی فکری، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی جامعه است!
۲. سوءاستفاده از دین برای اهداف شخصی یا سیاسی
که منجر به فساد، از بین رفتن اعتماد عمومی و
تضعیف جایگاه دین و ارزش‌های دینی در جامعه و بویژه در نزد جوانان می‌شود!
۳. تضاد بین دین و علم
چنانچه متولیان نظام دینی، به‌جای پذیرش علم و دانش، در برابر آن مقاومت کنند، شکاف عمیقی بین جامعه علمی و نظام دینی بوجود می‌آید که پیامد آن
افول پیشرفت علمی و ایجاد نگاه منفی به دین در میان روشنفکران و فرهیختگان است۱!
۴. تعصبات مذهبی و عدم تحمل دیگران
عدم توانائی نظام دینی در ایجاد تعادل بین باورهای مذهبی و تنوع اعتقادات دیگران، که باعث تشدید تعصبات و تضادهای اجتماعی، تفرقه، خشونت مذهبی، و کاهش انسجام اجتماعی می‌شود!
۵. ضعف در اجرای عدالت اجتماعی
تحقق عدالت اجتماعی یکی از وظایف اصلی نظام دینی است و اگر مسئولان نظام نتوانند عدالت را به اجرا درآورند، مردم از دین فاصله می‌گیرند
و شکاف طبقاتی، نارضایتی عمومی و بحران مشروعیت شکل می‌گیرد!
۶. ظاهرسازی و ریاکاری مذهبی
تأکید بیش از حد بر ظواهر مذهبی بدون توجه به عمق معنوی و اخلاقی دین می‌تواند باعث گسترش ریاکاری
و افزایش نفاق در جامعه می‌شود!
۷. نادیده گرفتن آزادی‌های فردی و اجتماعی
محدودیت‌های بیش از حد آزادی‌های فردی و اجتماعی در نظام دینی باعث سرکوب خلاقیت و نارضایتی عمومی و افزایش شکاف میان مردم و حکومت می‌شود!
۸. عدم تطبیق با تغییرات زمانه
یک نظام دینی اگر نتواند ارزش‌های دینی را با شرایط و نیازهای روز تطبیق دهد، دچار کهنگی و عقب‌ماندگی و بی‌ارتباط شدن دین با مسائل روزمره مردم می‌شود!
۹. فساد در مسئولان دینی
چنانچه مسئولان دینی به جای خدمت به مردم، به منافع شخصی توجه کنند، از دست رفتن اعتماد عمومی به نظام و تخریب جایگاه دین در جامعه رخ می‌دهد!
۱۰. نگاه انحصاری به حقیقت دینی
اگر یک نظام دینی مدعی درست بودن انحصاری برداشت خود از حقیقت دین باشد و دیگر دیدگاه‌ها را رد کند، به نفی دیگران، ایجاد شکاف بین گروه‌های مختلف و کاهش سرمایه اجتماعی منجر می‌شود!

💐 بعثت پیامبر آگاهی، آزادی، رحمت، اخلاق و عدالت خجسته‌باد!

@drmostafamoin
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
📝 وسوسه ثروت و پول
#سيد_حسن_اسلامي_اردكاني

🔻انسان با وسوسه سرشته شده است؛ از آدم ابوالبشر گرفته كه با سيبي يا دو دانه گندم، وسوسه و فريفته شد تا عالماني كه وارد معاملات مشكوك شده و در فضاي رسانه‌اي هر روز خبري تكان‌دهنده درباره آنها برملا مي‌شود. به نظرم تا اينجاي قضيه طبيعي و ساده است. اصولا قدرت وسوسه‌گري پول فراتر از تصور است و به تعبير سايمون كريچلي در جهاني بي‌خدا، پول خداوندي مي‌كند (Bald, 2021, p. 59) . پيش از او، ماركس در سخناني درخشان و با زباني مسيحاوار اين‌گونه اهميت پول را آشكار كرده بود: «پول وفاداري را به بي‌وفايي، عشق را به نفرت، نفرت را به عشق، فضيلت را به شرارت، شرارت را به فضيلت، خدمتكار را به ارباب، ارباب را به خدمتكار، حماقت را به هوش و هوش را به حماقت تبديل مي‌كند.» (دست‌نوشته‌هاي افتصادي و فلسفي، ص223) 

🔻در نگاه الهياتي اسلامي هم نفس آدمي دعوتگر و فرمان‌دهنده به بدي است؛ مگر آنكه خداوند آدمي را حفظ كند (سوره يوسف، آيه 53). به همين دليل، اصل بر وسوسه‌پذيري و فريب‌خوردگي آدمي است، نه معصوميت و پاكي او.

🔻اما چيزي كه هم متحيرم مي‌كند و هم قادر به فهم آن نيستم، ديدن كساني است كه در پايان زندگي خود فريفته پول مي‌شوند و اعتبار خود را به حراج مي‌گذارند. مثالي بزنم؛ در نوجواني كتاب‌هايي از عالمي مي‌خواندم و از آنها مي‌آموختم. بعد از انقلاب او موقعيت‌ها و مناصب اجتماعي متعددي به دست آورد و تقريبا در زماني كه پيمانه زندگي او در حال پر شدن بود، درگير مفاسد اقتصادي غريبي شد. در اينجا كاري به آموزه‌هاي ديني ندارم و نمي‌خواهم باز از جلوه‌گري واعظان بگويم كه «چون به خلوت مي‌روند آن كار ديگر مي‌كنند!» دغدغه‌ام چيز ديگري است.

🔻علت اين غرابت آن است كه برايم قابل تصور است كه كسي در ميانه عمر و براي رسيدن به شهرت و ثروت و قدرت وارد هر كار مشكوكي شود. برايم پذيرفتني است كه رييس 40 ساله يك موسسه مالي، دست به اختلاس بزند تا «آينده» خود را تضمين كند. اما درك اينكه رييس يك موسسه مالي در 70 سالگي دست به چنين كاري بزند، آن هم بدون نياز واقعي، سخت است. همين طور درك اينكه يك عالم محترم فرض كنيد 80 ساله كه هر لحظه ممكن است با شنيدن خبري نگران‌كننده دچار ايست قلبي بشود، با اين حال وسوسه شود و مرتكب مفاسد مالي شود، دشوار است، چون در اين سن نه ديگر بلندپروازي جواني در كار است و نه نيازهاي واقعي و بنيادين و نه نگراني براي «آينده». براي چنين كسي، آينده همين حالاست.

🔻حال تصور كنيد كسي كه با مقامات و مسوولان يك استان ارتباط نزديكي دارد و به راحتي مي‌تواند تقريبا همه خواسته‌هاي خود و خانواده‌اش را برآورده كند و از همه مواهب كشوري برخوردار شود، با اين حال وسوسه شود و تن به مفاسد اقتصادي بدهد، اين ديگر پديده غريبي است و حق دارم با شنيدن آن سرگشته شوم و به انديشه فرو بروم. اينك در حالي هستم كه ديگر توضيحات سردستي و ساده شده قانعم نمي‌كند. تنها مي‌خواهم بدانم كه چرا مردي در سنين بالاي 80 اين‌گونه براي افزايش موجودي حساب بانكي خود يا ثبت آثار ملكي بيشتر، دست به چنين كارهايي مي‌زند. خدايش بيامرزد ماركس را كه خود را بي‌خدا مي‌دانست و با اين حال با چه عمق و دقتي پول را وصف كرده است. 

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
انقلابی‌های طغیانگر مخالف تصمیم پیامبر برای صلح حدیبیه بودند

🎙 آیت‌الله سید محمد علی ایازی

🔴 کسانی که شعار می‌دهند به واقعیت های جامعه توجه کنند و اجازه دهند از این شرایط عبور کنیم تا مشکلات حل شود.


🔴 پیامبر با وجود مخالفت طغیانگران تندرو توافق صلح حدیبیه را پذیرفت و اجرای همین توافق هم بود که گشایش‌های قابل توجهی را برای جامعه‌ی مسلمین ایجاد کرد

🔴 برخی معتقدند که اساسا صلح کردن با دشمنان کار نادرستی است و معنایی ندارد. این ادعا در حالی مطرح می‌شود که در قرآن کریم اصل و اساس صلح است و نه جنگ

🔴 برای اینکه بتوان زمینه‌های صلح، همبستگی، آرامش و حل مشکلات مردم را پدید آورد چه در آن دوران و چه امروز نیاز به صلح و آرامش است و به همین جهت تاکید همیشگی پیامبر بر مدارا بوده است.

🔴 لازم است که بنا بر تاکید قرآن و سیره پیامبر و ائمه صلح به‌عنوان اصل مورد توجه قرار بگیرد و از شعار دادن‌های بیجا و بیهوده پرهیز کرد تا شرایط جامعه ومشکلات ناشی از فقر و تورم که به درماندگی مردم منجر شده برطرف شود

🔴 درباره‌ی انطباق شرایط امروز با گذشته یک بحث کارشناسی و علمی است که لازم است اهل فن در این باره بررسی کنند. اما پیش از انجام چنین بررسی‌هایی لازم است که این را بپذیریم که صلح اصل است و واقعیت‌گرایی نیز در اسلام مبنا قرار می‌گیرد. اگر این مقدمه را بپذیریم آنگاه تصمیم‌گیری روشن و آسان خواهد شد ....

🔻 متن  مطالعه کامل

@andishemaa
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
#یادداشت

🟣شکوفاترین دوره رونق اقتصادی ایران  
✍️
#رضا_احمدی

🏷شاه عباس اول در سال 996 ق در قزوین تاجگذاری کرد. در این زمان شرق کشور در اشغال ازبکها و غرب و شمال غرب در اشغال عثمانی‌ها  بود. خرانه ی کشور تهی و دولت بازیچه ی سردارن قزلباش شده بود. شاه ابتدا قدرت نظامیان را محدود و و طی ده سال دولتهای متجاوز را از ایران بیرون راند. 

🏷 اقتصاد ایران
اقتصاد ایران در این دوره متکی بر گله داری و کشاورزی  و صنایع روستایی بود. اراضی در بین سرداران قزلباس و مقامات کشوری و روحانیون تقسیم شده بود. و درآمد اندکی به خزانه می رسید. شاه این تیول داری را برچید و آن را به اراضی خاصه تبدیل نمود و برای همین درآمدهای دولت بیشتر گردید.

◽️ امنیت راهها
برای اینکه تجارت داخلی و خارجی را رونق بخشد، باید امنیت برقرار باشد... برای این‌ متظور شاه عباس حاکمان ایالات را مأمور کرد تا در هر ولایتی، راهزنان را دستگیر و نابود کنند 
◽️زیر ساخت ها
شاه عباس جاده ی شاهی عصر داریوش کبیر را بازسازی کرد. و نیز برای رونق اقتصادی جاده سنگفرش و کاروانسراهایی زیادی در مسیر راه ایجاد شد، شاه به این‌ منظور راه‌ها و پل ها را تعمیر و نگهداری می کرد. کاروانسراهای شاهی بین راه رایگان بود و مسافران تا هر زمان که می‌خواستند در آنجا اقامت می‌کردند. کاروانسراهای شهری نقش هتل و مرکز تجاری داشتند.

🏷اقتصاد آب محور
در این زمان  مناطق روستایی و اقتصاد کشاورزی نیز مد نظر بود. بدین دلیل کشاورزی و صنایع روستایی گسترش یافت. تولیدات زراعی ایران با آب مصنوعی آبیاری می شد و بدین خاطر  طرحهای آبیاری به اجرا در آورده شد... شبکۀ آبیاری، کانال، احداث شد، کاریزهای جدید ساخته و قنوات تعمیر شد.

🏷سیاست مالیه
شاه برای رونق اقتصادی برخی از مالیات ها را لغو و دسته ی دیگر را کاهش داد. در این دوره خروج پول نقد (طلا و نقره‌ی مسکوک) از کشور ممنوع شد تا جلو خروج سرمایه را بگیرد. 
◽️نجارت خارجی و رابطه با دنیا
تجارت و بازرگانی در این دوره توسعه‌ی شایانی یافت و اغلب شهرهای ایران از رونق اقتصادی برخوردار شدند. در این دوره علاوه بر گسترش تجارت خارجی، تجارت و صنعت داخلی نیز رشد قابل توجهی پیدا کرد. برخی از کاروانهای تجاری با ده هزار شتر از مرز سیستان وارد ایران و از اردبیل خار می شدند.
◽️رونق صنایع
سیاست اقتصادی شاه عباس اول، از هنر و صنعت، بافتن پارچه‌های گران نساجی، توسعه‌ی زیادی یافت. شاه عباس برای تولید منسوجات مختلف در تمام شهرهای بزرگ کشور، کارخانه‌های شعربافی، زربافی و زرکشی ایجاد کرد. بهترین نوع پارچه‌های ابریشمی و زربافت و مخمل‌های طلایی را در کارگاه‌های بزرگ نساجی اصفهان، کرمان، یزد، کاشان، مشهد و شیراز می‌بافتند.

🏷قالی صنعت ملی 
از مهم‌ترین فراورده‌های صنعتی و تجاری ایران در دوره‌ی صفویه، قالی بود و قالی ایرانی در این دوران به اوج شهرت خود در جهان رسید. فرش‌های ایران بیشتر از پشم گوسفند بافته می‌شدند و برای رنگ کردن پشم‌ها از رنگ‌های طبیعی استفاده می‌شد. با تأسیس کارگاه‌های قالی بافی در شهرهایی مانند اصفهان و کاشان، قالی بافی را به سطح صنعتی ملی در ایران رساند. 

◽️جذب کارشناس خارجی
شاه عباس برای توسعه کشور از کارشناسان مختلف کشورهای دیگر استفاده می کرد. برادران شرلی انگلیسی را برای تأسیس ارتش نوین به ایران آورد و برای رونق سفال سازی سیصد کوزه گر چینی را به همراه خانواده‌هایشان به ایران آورد و در ایران اسکان داد
◽️تولید ابریشم
مهم‌ترین محصولات ایران در این دوره، ابریشم طبیعی بود و در استان‌های شمالی تولید می‌شد. ابریشم مهمترین کالای صادراتی ایران بود و از این راه درآمد زیادی عاید کشور می شد. شهرهای اصفهان، هرمز و تبریز بورس ابریشم ایران بود. بازرگانان خارجی از کشورهای مختلف در ایران حضور و دفتر و نمایشگاه کالا داشتند. اصفهان بازار عمده‌ی ابریشم خاور زمین بود. تجارت ابریشم ایران، در دست ارامنۀ جلفا بود. ابریشم گیلان در تمام کشورهای اروپایی شهرت داشت و ایران را به ابریشم می شناختند.
🏷تجارت خارجی
فعال شدن مسیر دریایی برای ایران بسیار مهم بود. شاه عباس در 1010 ق/ هرمز، بحرین، قشم و بندرعباس را از اشغال پرتغالی ها خارج ساخت. بندر هرمز محل تجمع بازرگانان زیادی از شرق و غرب بود. توجه و احترام شاه عباس اول به مسیحیان منجر به توسعۀ روابط ایران و اروپا گردید و آنها در زمینه ی تجارت و بازرگانی فعال بودند. عصر شاه عباس کبیر شکوفاترین دوره رونق اقتصادی ایران می باشد.


🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🟠شهروند عاصی!
#مجتبی_لطفی

🔻برای واکاوی علل بروز و ظهور خشم یک ملت باید به وضعیت " شهروندان عاصی" توجه ویژه کرد و  اساس علل و عوامل ظهور، رشد و ثبات عصیان را برشمرد. با توجه به یک تقسیم بندی حاکمیتی، دو دسته شهروند وجود دارد:

🔻۱. شهروند مدافع سخت؛ این بخش با توجه به تعریف جامعه به انقلابی و بصیر شکل می‌گیرد. این بخش در اعتقادات سخت خود با توجه به برخی تغییرات در کنش و واکنش حکومت، نمی‌تواند پویایی را هضم کند لذا به جای فرمان‌برداری و ذوب، با انبوهی از پرسش مواجه شده و با توجه به فضای رسانه‌ای آن را به همنوعان خود پمپاژ کرده و پاسخی دریافت نمی‌کند و در حالت خلسه و بی پناهی قرار می‌گیرد. کم‌کم همان خشمی که به عنوان دفاع از لیدر‌ها بر سر مخالفان خالی می‌کرد، آوار بر لیدرها می‌کند. او دستگاه حاکمه را مقصر اصلی دانسته و به‌دنبال بازگشت به آمال گذشته است و فکر می‌کند باید خائنان را از سر راه برداشت. او می‌اندیشد که: دولت را دست منافقان و آمریکایی‌ها دادند، حاج‌قاسم قربانی و خونش پایمال شد، با تسامح، محور مقاومت از بین رفت، سپاه دیگر حافظ انقلاب نیست و از اسلام و انقلاب  و خون شهدا هیچ نمانده!
او در حوزه زهد و تقوا برخی لیدرها را فریب‌کار و خود را فریب خورده می‌پندارد و گسل شکل می‌گیرد. علاوه بر این او مانند دیگر شهروندان با ترکیبی از مشکلات معیشتی، اشتغال و روحی ستوه‌آور روبروست و آینده درست و درمانی را تصور نمی‌کند و یک کلام: از درد به خود می‌پیچد و راه را در عصیان می‌یابد.

🔻۲. منتقدان و مخالفان: این دسته از شهروندان  نیز دچار گسل حاکمیت/ ملت شده و در اردوگاه اجباری غیر خودی و غیر انقلابی تعریف شدند، از این جهت دچار آلام روزافزون‌تری می‌شوند. او درد می‌کشد اما نمی‌توان به خیابان بیاید زیرا کارش اردوکشی قلمداد می‌شود. او باید تقیه کند و در غیر این صورت از برخی مزایا بی‌بهره است. او حتی اگر سخنی در حد و اندازه خائن، منافق، پفیوز ، و غلط کرده ... به مسئولی هم نگوید، یا تحلیلی از فلان واقعه برخلاف مجاری رسمی بگوید، باید منتظر برخورد باشد.
این شهروند که درجه دوم حساب می‌شود، احساس بی پناهی می‌کند، حرف وی در تریبون‌های رسمی بازتاب ندارد و مانند دسته اول با ترکیبی از ابر مشکلات اقتصادی و معیشتی و فرهنگی و روحی دست و پنجه نرم می‌کند. او بارها در میدان انتخاب حرف و خواسته خود را زده اما حلقه سخت قدرت و انتصابی و فرهنگ رانتی او را پس زده و روز به‌روز به استیصال وی افزوده است. او ناامید از راه‌های دیگر برای پیمودن است. او حاکمان را ناکارآمد، بی‌کفایت و نابلد و نامشروع می‌داند. او برای خالی کردن انرژی اندوخته از خشم، یا سراغ عناصر بیرون می‌رود، یا مهاجرت می‌کند و یا در صورت استیصال، خود را خلاص می‌کند. او اعتمادی به توجیه‌های دینی و ایدئولوژی ندارد زیرا با نام دین نان خوردن را دیده!
بگذریم...

🔻افزایش روز به روز خشم و عصیان، و نفت ریختن روی آتش آن و شعله‌ور کردن روز به روز آن، انباشت نارضایتی خطرناک‌تر از دشمن بیرونی برای یک ملت است. شهروند عاصی در هر دو نوعش گاه با عصیان به دنبال اصلاح است گاه براندازی! نوعا عصیان از سوی طبقه فرودست و گاه متوسط بروز می‌کند.
چه باید کرد؟ خیلی زود دارد دیر می‌شود!

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🔰 آیا می‌توان فقه همگانی و دموکراتیزه داشت؟

🔻#یاسر_میردامادی در اثرنگار دوم خود به بررسی کتاب «ماجراهای فقه در جهان جدید» نوشته‌ی #رومی_احمد می‌پردازد. فقه همگانی و دموکراتیزه شدن فقه از اهداف این کتاب است. به عبارتی کتاب تلاش می‌کند فقه اسلامی را از انحصار فقیهان خارج کند و آن را به مالکیت عمومی همه‌ی مسلمانان درآورد. احمد در این کتاب با استفاده از مفهوم «هک کردن» به‌عنوان روشی برای اصلاح سیستم، به دنبال احیای روح تنوع‌گرای فقه اسلامی است. او معتقد است که فقه پیش از استعمار، گشوده‌تر و متنوع‌تر بود، اما استعمارگران و بنیادگرایان مذهبی این تنوع را از بین بردند. احمد با آموزش روش‌های هک فقهی، ادعا می‌کند که هر فرد آشنا با متون دینی می‌تواند به اجتهاد و بازخوانی احکام فقهی بپردازد.

🔻 یکی از این روش‌ها، زمینه‌مندسازی احکام فقهی با توجه به تغییرات اجتماعی و فرهنگی است. با این حال، پرسش بنیادی این است که اگر فقه باید با روح زمانه سازگار شود، آیا دیگر نیازی به فقه وجود دارد؟ احمد پاسخ می‌دهد که پایبندی به فقه و تلاش برای پویا کردن آن، راهی برای اطاعت از اوامر الهی است. این کتاب راهی میانه بین فقه خشک و رها کردن کامل فقه پیشنهاد می‌کند.

📎پيوند به متن کامل
 
@dinonline
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🔵  "و دوباره انقلاب"
✍️#علی_زمانیان

"بهمن" که آغاز می‌گردد؛ قصه‌ی"انقلاب‌" و سرنوشت آن نیز در خاطره‌ها بیدار می‌شود. بر سرزبان‌ها می‌افتد و در مقابل آن، جهت‌گیری‌ها و سمت‌گیری‌هایی در دو اردوگاه مخالف در برابر هم، شکل می‌گیرد. قومی زبان به تحسین و تمجید می‌گشایند (که بتدریج از این گروه کاسته شده است) و قومی دیگر، به تقبیح و نکوهش مشغول می‌شوند. (اردوگاهی که بر آن افزوده می‌شود). کسان اندکی آن را انفجار نور و عطیه‌ای الاهی می‌بینند و جماعتی، به ویژه نسل‌های پسین،  آن را سرچشمه‌ی درد و رنج‌های اکنون‌شان می‌دانند. از این رو یا بر آن درود می‌فرستند و یا لعنت‌اش می‌کنند.
در این میان، انقلاب کدام از این دو جبهه‌گیری است؟ آیا عامل رهایی و عزت بود و یا تاریکی و ظلمت رنج؟ مستحق تحسین است یا تقبیح و نفرین؟

  ۱. باید انقلاب ۵۷ را تحسین یا تقبیح کرد؟
ماتن این پاره نوشته‌ی کوتاه اما بر این باور است که ستایش و تمجید و نیز نکوهش و نفرت نسبت به رخ‌داد انقلاب ۵۷ (مانند هر رخ‌داد تاریخی دیگر)، به اندازه‌ی هم خطاست. تاریخ، محل افتخار، ستایش و یا نفرت نسبت به افراد نیست. بلکه گنجینه‌ی تجربه‌های زیسته‌ای است که می‌تواند به کار امروز بیاید.  خطای دو رویکرد پیش گفته، در واکنش عاطفی (یکی مثبت و دیگری منفی)، نسبت به این پدیده‌ی سیاسی است. انقلاب، چیزی است که باید فهمیده شود، نه این که آن را ستود و یا نکوهید. چنین واکنش احساسی، مانع فهم ما از تاریخ خواهد شد. و در نتیجه در مردابی از تکرارها دچار خواهیم شد. کما این که چنین شده است.

تجربه‌ها، چه تلخ و چه شیرین، گرچه با عواطف ما نسبت و ربط گسترده‌ای پیدا می‌کنند اما بیش از آن که احساس ما را برانگیزانند، باید تفکر را فرا بخوانند.
توجه به این نکته مهم است که "رویداد بررسی نشده،" به تجربه، تبدیل نخواهد شد. رویداد باید تفسیر و فهم شود تا در حافظه‌ی تاریخی ملتی به منزله‌ی تجربه‌ای قابل استفاده قرار گیرد. در غیر این صورت، مشقات و سختی‌های رویدادها، چیزی به منزله‌ی سرمایه‌ای معرفتی برای شناخت باقی نمی‌گذارند.
در ضرب المثل‌ها آمده است که "عاقل، دست‌اش دو بار از یک سوراخ گزیده نمی‌شود". اما شرط لازم چنین چیزی آن است که عاقل، توانسته باشد رخ‌داد را فهم و تفسیر کرده باشد. و آن را به عنوان تجربه‌ای در حافظه‌‌ی خویش داشته باشد تا در وقت ضرورت به کار او بیاید.

✔️ ما از معبر مواجهه‌ی عقلانی و تفسیری از رویدادهایی که از سر می‌گذرانیم، صاحب تجربه می‌شویم.  تجربه، مجموعه‌ی ته‌نشست‌های معرفتیِ به دست آمده از تفسیر رویدادها و رخ‌دادها است. این سخن، بدان معناست که البته برای کسب تجربه، مواجهه با وقایع و از سرگذراندن رویدادها، شرط لازم است، اما شرط کافی نیست. شرط کافی آن است که ضمنا آن رخداد را نیز فهم کرده باشیم. اگر این معیار را در نظر بگیریم، آن‌گاه چه بسیار افراد و جوامع را، هر چند با تلاطمات روبرو شده‌اند، باید افراد و یا جوامعی خام و نیازموده تلقی کنیم.

تمجید و یا تقبیح رخداد ۵۷، چه فایده‌ای دارد؟ ابراز خرسندی و یا نفرت از یک امر تاریخی و ابراز نفرت به پیشینیان، کدام مشکل را حل می‌کند؟
از تحسین‌ها و نفرت‌ها عبور باید کرد و با بصیرتی عمیق بدان نگریست و از این پدیده، درس‌ها آموخت.

  ۲. آیا انقلاب ۵۷ مسبب اوضاع کنونی ما ایرانیان است؟

"علیت در تاریخ" یکی از موضوعات بسیار مهم در فهم پدیده‌های تاریخی است. "علیت" یعنی این که چه چیزی، علت چه چیز دیگر شده است؟ آیا انقلاب، علت ناملایمات و مشقات چند دهه‌ی اخیر ما بوده است؟

علت‌یابی، از آن رو اهمیت بالایی دارد که در هنگام حل مشکل، باید علت را یافت و آن را درمان کرد. اگر پزشک در علت‌یابی بیماری دچار اشتباه شود، نه تنها نمی‌تواند بیمار را معالجه نماید که اوضاع او را بدتر می‌کند.

  برخی در ساده‌سازی امور، دچار "خطای انتساب" می‌شوند. به این معنا که چیزی را به چیز دیگر نسبت می‌دهند که آن چیز، علت نبوده است، و این همان خطایی است که برخی در علت‌یابی اوضاع سخت و مشقت‌بار کنونی مرتکب می‌شوند.

علل  رنج‌ها و مصائب چند ده‌ی اخیر را باید در خطای حاکمان و خطای همه‌ی ساکنان این سرزمین در شیوه‌ی استقرار نظام جدید در پس از انقلاب، جستجو کرد. انقلاب، خیزش علیه استبداد بود. باید از فردای پیروزی انقلاب آغاز کرد و خطاهایی را که بتدریج شکل گرفت، نمایان کرد. بدون شک، خطاهای جمعی ما مردم و نیز حاکمان تازه به قدرت رسیده، در کنار هم، سبب اوضاعی شده که جملگی در گرداب آن، دست و پا می‌زنیم و همگی در رنج‌ایم.
علاوه بر تفکیک خطای شهروندان از خطای حاکمان، نیز لازم است خطای ناشی از جهل را از خطا از سر بدطینتی و سوءنیت را از یک‌دیگر جدا کنیم.

✔️ محکوم کردن انقلاب، کاری ساده، اما فهمیدن آن، کاری دشوار است. و ما کار آسان را انتخاب کرده‌ایم.


🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
⚡️آزادی مناسک دینی یکی از موارد آزادی عقیده دین و مذهب در مباحث حقوقی است.
⚡️آزادی در جهان امروز سنگ بنای حقوق بشر شناخته می‌شود.
⚡️به باور حقوق‌دانان و متفکران بدون آزادی نمی‌توان سخنی از حقوق انسان به میان آورد.


🔹آزادی یکی از حقوق اساسی به شمار میآید که هر انسان و اجتماع انسانی باید آن را به رسمیت بشناسد و در حفظ آن بکوشد. به باور برخی از حقوق دانان با توجه به این که اجرای مناسک دینی نوعی اجتماع انسانی است این بحث با حق آزادی اجتماعات نیز مرتبط است.

🔸آزادی دین و مذهب از زیر مجموعه‌های آزادی عقیده و بیان است. آزادی عقیده و بیان از مصادیق آزادی‌های فکری به عنوان یک آزادی بنیادین و اساسی است.

🔹آزادی عقیده به این معناست که:

شخص بتواند آنگونه که می‌خواهد فکر کند یا اعتقاد داشته باشد و هر فکر و اعتقادی اعم از اخلاقی، اجتماعی، فلسفی، سیاسی، اقتصادی یا مذهبی را آزادانه انتخاب کند؛ بی‌آنکه با نگرانی، بیم، فشار یا تجاوزی از ناحیه دولت یا اشخاص روبه رو شود و نیز مجبور نباشد عقیده‌ای را بپذیرد یا به داشتن عقیده خود اعتراف کند. همچنین این آزادی مستلزم حق فرد بر ابراز و بیان عقاید به طور آزادانه و اداره زندگی خود بر پایه عقاید و وجدانش می‌باشد. این آزادی، ذاتی است و قابل اسقاط یا واگذاری نیست.

🔶در مکاتب حقوق بشر، آزادی مذهب یا دین به معنای آزادی فرد در گزینش مذهب یا دین دلخواه خویش است و این که دیگران حق ندارند فرد را در این زمینه مورد اجبار قرار دهند. این حق، شامل آزادی تغییر مذهب هم می‌شود.

به طور کلی آزادی دین و مذهب شامل سه جنبه اصلی است:

1⃣حق انتخاب مذهب و عقیده؛
2⃣منع تبعیض مذهبی؛
3⃣عمل به مناسک و تعالیم مذهبی.

🌐برشی از کتاب "آزادی دینی از منظر فقه اسلامی" نویسنده؛ سیدحمید موسویان(عضو هیئت علمی گروه پژوهشی اندیشه دینی معاصر) انتشارات لوگوس ۱۴۰۳

@andishedinimoaser
🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
🔰آموزه‌های کوتاه اخلاقی از امام حسین(ع)

🖊محمدجعفر سعیدیان‌فر

۱) زیبایی‌های اخلاق، فلسفه بعثت پیامبر(ص)
عَنْ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ أَبِيهِ عَلِيٍّ(ع)، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ(ص) يَقُولُ: بُعِثْتُ بِمَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَحَاسِنِهَا. (امالی للطوسي؛ ص596، ح1234)؛ امام حسين(ع) از پدرش امام على(ع) روایت نموده است، که پيامبر(ص) فرمود برای برپاداشتنن مکارم اخلاق و زیبایی‌های آن از طرف خداوند فرستاده شدم.

۲) از تعاون و کمک به دیگران خسته نشوید
عن الإمام الحسين عليه السلام‏ في خطبة له: وَ اعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكُمْ فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَحُورَ نِقَما «فَتَتَحَوَلُ إلَى غَيرِكُم» (كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏2، ص29)؛ از امام حسين (ع) در يكى از خطبه‏هايش چنین روایت شده: بدانيد كه نيازهاى مردم به شما از نعمت‏هاى خدا بر شماست. از آنها ملول نشويد كه گرفتار مى‏شويد و نعمت‌ها ازشما گرفته می‌شود.

۳) مراقبت از زبان وسخن
قَالَ الحُسَین (ع‏) لاتَقُولوا بأ لسنَتِکُم مَا یَنقُصُ عَن قَدرِکُم (نفس المهموم، محدث قمی ص۳۲4)؛ چیزی‌هایی را بر زبان نیاورید که از ارزش (شخصیتی) شما بکاهد.

۴) ادب نقل حديث‏
عن الحسين بن عليّ (ع) عن رسول اللّه (ع): حَدِّثُوا النّاسَ بِما يَعرِفونَ، و لا تُحَدِّثوهُم بِما يُنكِرونَ فَيُكَذِّبونَ اللّهَ و رَسولَهُ. (حكمت نامه امام حسين(ع) ج‏2، ص142)؛ امام حسين(ع) از پیامبر(ص)روایت نموده است: حديثى را به مردم بگوييد كه مى‏شناسند (باور مى‏كنند) حديثى را به آنان مگوييد كه انكار نمايند و خدا و پيامبرش را تكذيب كنند. (نقل احادیث غیرمعتبر، خرافی و غلوآمیز و در تضاد با عقلانیت و عرف و سنت‌های نیکوی، به‌رسمیت شناخته شده جامعه سبب دین‌گریزی می‌شود)

۵) پرهیز از غُلُو
الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَرْفَعُونِي فَوْقَ حَقِّي فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ تَعَالَى اتَّخَذَنِي عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَنِي نَبِيّاً (عيون أخبار الرضا(ع)، ج‏2، ص201، ح1)؛ امام حسين(ع) از امام علی(ع) روایت نموده است: پيامبر خدا (ص) فرمود: «مرا از حقّم برتر منشانيد كه خداى تبارك و تعالى، مرا بنده كرده است، پيش از آن كه پيامبر قرار دهد». (در این حدیث پرهیز از غلو که پیامبر اکرم(ص) را از بشر بودن که مورد تاکید قرآن است مطرح گردیده چون غلو باعث خارج کردن پیامبر از اسوه و الگو بودن برای پیروی کردن گفتاری و رفتاری می‌شود که این خود بسیار زیانبار است. البته توجه به مقام والای پیامیر عظیم‌الشان غیر از غلو است)

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
◻️امام حسين عليه السّلام
(هنگامى كه رهسپار كربلا بودند) فرمود:

🔸 "إِنَّ هَذِهِ الدُّنْيَا قَدْ تَغَيَّرَتْ وَ تَنَكَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ كَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ وَ خَسِيسُ عَيْشٍ كَالْمَرْعَى الْوَبِيلِ أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَا يُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا يُتَنَاهَى عَنْهُ لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِي لِقَاءِ اللَّهِ مُحِقّاً فَإِنِّي لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ لَا الْحَيَاةَ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا بَرَماً إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ «4» يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ «5» قَلَّ الدَّيَّانُونَ."


✔️"به راستى، دنيا تغيير چهره داده و ناشناخته گشته و نيكى آن در حال نابودى است و از آن جز رطوبتى كه در ته ظرفى مانده و جز زندگى وبال آور، همچون چرا گاهى كه جز گياه بيمارى‏زا و بى‏مصرف چيزى در آن نمى‏رويد، باقى نمانده است.
آيا نمى‏بينيد كه به حقّ عمل نمى‏شود و از باطل دست برنمى‏دارند؟! به طورى كه مؤمن حق دارد كه به مرگ و ديدار خدا مشتاق باشد. به راستى، من چنين مرگى را جز سعادت ندانم و زندگى در كنار ظالمان را جز هلاكت نخوانم! همانا مردم دنياپرستند و دين از سر زبان آنها فراتر نرود و دين را تا آنجا كه زندگى‏شان را رو به راه سازد بچرخانند و چون در بوته آزمايش گرفتار شوند دينداران اندك گردند."

🔸آدرس اینستاگرام 🔸آدرس ایتا

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
«فهو الکریم بن الکریم و جدّه خیر الانام»

🌱ابتهال حب الحسین
با صدای
#شیخ_طه_الفشني


حُبُّ الحُسِین وُسیلةُ السُّعداءِ وضیاءَهُ قد عَمَّ بالأرجاء
سِبطٌ تَفَرَّعَ مِنهُ نَسلُ المُصطَفى
وَأضَاءَ مِصر بوجهِهِ الوَضَّاء
فَهُوَ الکریمُ ابنُ الکریمُ
وَ جَدُّهُ خَیرُ الأنام وسیِّدُ الشُّفَعاءِ

◻️فایل صوتی

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
محمدعلی ایازی
<unknown>
🔖پوشه_شنیداری

🟣 امام حسین (ع) و انسان معاصر در دنیای مدرن

🎙 سخنران: 
#آیت_الله_ایازی

🌐https://www.tgoop.com/majmaqomh
2025/02/03 00:32:39
Back to Top
HTML Embed Code: