Forwarded from مهارت های مدیریت
💢ارتباط فرآیند آموزش و مدیریت عملکرد
یکی از مدیران یک شرکت فعال در صنعت خودروسازی، که حدود ۸۰۰۰ نفر کارمند دارد، به بیان تجربیات خود پرداخت و اعلام کرد که در سال ۱۴۰۲ مبلغی بالغ بر ۱۷ میلیارد تومان را به آموزش کارکنان اختصاص داده است. اما پس از بررسی تأثیر این هزینهها بر نتایج سازمان، از جمله تولید، درآمد و فروش، به این نتیجه رسیدند که تأثیر چندانی نداشته و ارتباط معناداری با نتایج مورد انتظار برقرار نشده است.
علت این امر چیست؟
۱- نیازسنجیهای آموزشی از همان ابتدا بهطور بهینه انجام نشده و صرفاً نظرات مدیران مورد توجه قرار گرفته و منابع دیگر نادیده گرفته شدهاند.
۲- اثربخشی آموزشها بهدرستی سنجیده نشده است.
راهحل چیست؟
مقدمهای کوتاه: در مدل ۳۴۰۰۰ منابع انسانی، فرآیند آموزش بهعنوان هفتمین فرآیند و مدیریت عملکرد کارکنان بهعنوان پنجمین فرآیند شناخته میشود. زمانی که این شرکت در مدیریت عملکرد خود کارآمدی لازم را ندارد:
۱- آموزشهای برگزار شده قطعاً ارتباط معناداری با شکافهای عملکردی کارکنان نخواهد داشت و این موضوع یکی از منابع اصلی نیازسنجی آموزش به شمار میآید.
۲- در صورتی که نتوان اثربخشی آموزشها را در عملکرد و کار افراد اندازهگیری کرد، مسلم است که یک سال بهصورت غیر بهینه و ناقص فرآیند پیش خواهد رفت و پس از یک سال متوجه خواهیم شد که این آموزشها اثربخش نبودهاند، نه در بازه زمانی زودتر که بتوانیم اصلاحات لازم را انجام دهیم.
پینوشت: بدون شک این آموزشها بیاثر نبوده و باید به برگزارکنندگان و متولیان امر خداقوت گفت، اما هدف اصلی این است که با این آموزشها بتوانیم حداکثر ارزش را برای سازمان خلق کنیم و بدون داشتن یک فرآیند کارآمد در مدیریت عملکرد، دستیابی به این هدف امکانپذیر نخواهد بود.
✍ ردی از تجارب منابع انسانی
@management_skill
یکی از مدیران یک شرکت فعال در صنعت خودروسازی، که حدود ۸۰۰۰ نفر کارمند دارد، به بیان تجربیات خود پرداخت و اعلام کرد که در سال ۱۴۰۲ مبلغی بالغ بر ۱۷ میلیارد تومان را به آموزش کارکنان اختصاص داده است. اما پس از بررسی تأثیر این هزینهها بر نتایج سازمان، از جمله تولید، درآمد و فروش، به این نتیجه رسیدند که تأثیر چندانی نداشته و ارتباط معناداری با نتایج مورد انتظار برقرار نشده است.
علت این امر چیست؟
۱- نیازسنجیهای آموزشی از همان ابتدا بهطور بهینه انجام نشده و صرفاً نظرات مدیران مورد توجه قرار گرفته و منابع دیگر نادیده گرفته شدهاند.
۲- اثربخشی آموزشها بهدرستی سنجیده نشده است.
راهحل چیست؟
مقدمهای کوتاه: در مدل ۳۴۰۰۰ منابع انسانی، فرآیند آموزش بهعنوان هفتمین فرآیند و مدیریت عملکرد کارکنان بهعنوان پنجمین فرآیند شناخته میشود. زمانی که این شرکت در مدیریت عملکرد خود کارآمدی لازم را ندارد:
۱- آموزشهای برگزار شده قطعاً ارتباط معناداری با شکافهای عملکردی کارکنان نخواهد داشت و این موضوع یکی از منابع اصلی نیازسنجی آموزش به شمار میآید.
۲- در صورتی که نتوان اثربخشی آموزشها را در عملکرد و کار افراد اندازهگیری کرد، مسلم است که یک سال بهصورت غیر بهینه و ناقص فرآیند پیش خواهد رفت و پس از یک سال متوجه خواهیم شد که این آموزشها اثربخش نبودهاند، نه در بازه زمانی زودتر که بتوانیم اصلاحات لازم را انجام دهیم.
پینوشت: بدون شک این آموزشها بیاثر نبوده و باید به برگزارکنندگان و متولیان امر خداقوت گفت، اما هدف اصلی این است که با این آموزشها بتوانیم حداکثر ارزش را برای سازمان خلق کنیم و بدون داشتن یک فرآیند کارآمد در مدیریت عملکرد، دستیابی به این هدف امکانپذیر نخواهد بود.
✍ ردی از تجارب منابع انسانی
@management_skill
Forwarded from FaraDars_Course
🔥 فرصت محدود — ۷۰۰ آموزش منتخب در فرادرس، فقط ۸۹ هزار تومن 🔥
😉 برای یادگیری هیچ وقت دیر نیست؛ حتما به کارِت میاد 👇
◽️ داشبورد مدیریتی اکسل و گزارش گری حرفه ای
◽️ برنامه نویسی پایتون Python – مقدماتی
◽️ نکات کاربردی ویندوز Windows 11
◽️ زبان آلمانی – سطح مقدماتی تا متوسط
◽️ آموزش فن بیان با تمرین جملات کاربردی
📚 لیست تمامی ۷۰۰ آموزش - [کلیک کنید]
🎁 سایر آموزشها هم ۵۰ درصد تخفیف دارن...
🔄 FaraDars - فرادرس
😉 برای یادگیری هیچ وقت دیر نیست؛ حتما به کارِت میاد 👇
◽️ داشبورد مدیریتی اکسل و گزارش گری حرفه ای
◽️ برنامه نویسی پایتون Python – مقدماتی
◽️ نکات کاربردی ویندوز Windows 11
◽️ زبان آلمانی – سطح مقدماتی تا متوسط
◽️ آموزش فن بیان با تمرین جملات کاربردی
📚 لیست تمامی ۷۰۰ آموزش - [کلیک کنید]
🎁 سایر آموزشها هم ۵۰ درصد تخفیف دارن...
🔄 FaraDars - فرادرس
👍1
Forwarded from برنامه ریزی و مدیریت زمان
💢 اثر مرکب چیست؟
ماجرای سه دوست و تاثیر در بهبود مستمر
دارن هاردی در کتاب "اثر مرکب" ماجرای سه دوست کاملاً مشابه یکدیگر (مالی، تاهل، جسمی و وزن) را این گونه روایت می کند:
1️⃣ دوست الف:
او به زندگی عادی خود ادامه می دهد و هیچ تغییری ایجاد نمی کند.
2️⃣ دوست ب:
تغییرات کوچکی را شروع می کند:
👈 هر شب فقط 10 صفحه کتاب می خواند.
👈 هر روز در مسیر رفتن به محل کارش، یک فایل 30 دقیقه ای آموزشی یا انگیزشی گوش می کند.
👈 روزانه فقط 125 کالری از برنامه غذایی اش حذف می کند.
👈 روزانه فقط حدود یک کیلومتر پیاده روی می کند.
(توجه کنید که این ها کارهای بسیار ساده و پیش پا افتاده ای هستند. او نه در کلاس های سنگین دانشگاهی ثبت نام کرده، نه یک رژیم غذایی آزاردهنده بر خود تحمیل کرده و نه هر روز به باشگاه می رود تا ورزش کند.)
3️⃣دوست ج:
او نیز تغییرات کوچکی را در زندگی اش آغاز کرده است:
👈 تلویزیون بزرگ تری خریده است و وقت بیشتری را برای تماشای آن می گذراند.
👈 از شبکه آشپزی، پختن غذاهای خوشمزه ای را یاد گرفته است.
👈 یک میز نوشیدنی های الکلی در اتاق پذیرایی اش گذاشته است.
2 سال بعد:
1️⃣دوست الف: در جا زده است، فقط شکایتش از زندگی بیشتر شده است.
2️⃣دوست ب: از نظر جسمی خوش اندام و آراسته شده است. ( او با کم کردن تنها 125 کالری، 15 کیلوگرم وزن کم کرده است، بی آن که حتی یک بار گرسنگی بکشد.)
- او تقریباً هزار ساعت از وقتش را صرف آموزش کرده و دانشی که به دست آورده باعث ترفیع کاری اش شده و درآمدش را بالاتر برده است.
3️⃣دوست ج: او عاشق برنامه آشپزی و پختن غذاها و شیرینی هایی که یاد می گرفته شده است. خانواده و دوستانش هم دستپخت او را تعریف می کنند و او، مدام پرخوری می کند. این بدخوری، او را بدخواب می کند و صبح ها با کسالت بیدار می شود و از این رو، کمی بدخلق شده است. بهره وری کاری و رضایت رییس اش از او کاهش یافته است. بدنش اندروفین کمتری ترشح می کند و استرس اش بیشتر می شود. همین استرس او را به پرخوری بیشتری وا می دارد و این چرخه تکرار می شود. وزن او اکنون حدود 30 کیلوگرم بیشتر از دوستش "ب" است.
✍ کانال مدیریت منابع انسانی
@planing_tm
ماجرای سه دوست و تاثیر در بهبود مستمر
دارن هاردی در کتاب "اثر مرکب" ماجرای سه دوست کاملاً مشابه یکدیگر (مالی، تاهل، جسمی و وزن) را این گونه روایت می کند:
1️⃣ دوست الف:
او به زندگی عادی خود ادامه می دهد و هیچ تغییری ایجاد نمی کند.
2️⃣ دوست ب:
تغییرات کوچکی را شروع می کند:
👈 هر شب فقط 10 صفحه کتاب می خواند.
👈 هر روز در مسیر رفتن به محل کارش، یک فایل 30 دقیقه ای آموزشی یا انگیزشی گوش می کند.
👈 روزانه فقط 125 کالری از برنامه غذایی اش حذف می کند.
👈 روزانه فقط حدود یک کیلومتر پیاده روی می کند.
(توجه کنید که این ها کارهای بسیار ساده و پیش پا افتاده ای هستند. او نه در کلاس های سنگین دانشگاهی ثبت نام کرده، نه یک رژیم غذایی آزاردهنده بر خود تحمیل کرده و نه هر روز به باشگاه می رود تا ورزش کند.)
3️⃣دوست ج:
او نیز تغییرات کوچکی را در زندگی اش آغاز کرده است:
👈 تلویزیون بزرگ تری خریده است و وقت بیشتری را برای تماشای آن می گذراند.
👈 از شبکه آشپزی، پختن غذاهای خوشمزه ای را یاد گرفته است.
👈 یک میز نوشیدنی های الکلی در اتاق پذیرایی اش گذاشته است.
2 سال بعد:
1️⃣دوست الف: در جا زده است، فقط شکایتش از زندگی بیشتر شده است.
2️⃣دوست ب: از نظر جسمی خوش اندام و آراسته شده است. ( او با کم کردن تنها 125 کالری، 15 کیلوگرم وزن کم کرده است، بی آن که حتی یک بار گرسنگی بکشد.)
- او تقریباً هزار ساعت از وقتش را صرف آموزش کرده و دانشی که به دست آورده باعث ترفیع کاری اش شده و درآمدش را بالاتر برده است.
3️⃣دوست ج: او عاشق برنامه آشپزی و پختن غذاها و شیرینی هایی که یاد می گرفته شده است. خانواده و دوستانش هم دستپخت او را تعریف می کنند و او، مدام پرخوری می کند. این بدخوری، او را بدخواب می کند و صبح ها با کسالت بیدار می شود و از این رو، کمی بدخلق شده است. بهره وری کاری و رضایت رییس اش از او کاهش یافته است. بدنش اندروفین کمتری ترشح می کند و استرس اش بیشتر می شود. همین استرس او را به پرخوری بیشتری وا می دارد و این چرخه تکرار می شود. وزن او اکنون حدود 30 کیلوگرم بیشتر از دوستش "ب" است.
✍ کانال مدیریت منابع انسانی
@planing_tm