🔹به بيان ديگر، هر روز بايد فرصت های بيشتری برای آيندهی خود خلق کنيد. اغلب ما احتمالاً حداقل ۴۰ سال کار خواهيم کرد. لازم نيست در تمام اين مدت فقط در جهت موقعيت فعلیتان حرکت کنيد. برای امتحان کردن مسير های جانبی و سرمايه گذاری روی خودتان وقت بگذاريد.
به علاوه، وقتی پای رقابت برای شغل بعدیتان به ميان میآيد، بهره مندی از شرح حالی متفاوت می تواند باعث به چشم آمدن شما شود.
🔹مثلا اگر گارسون هستيد (خود من زمانی بودم) اما دوست داريد زمانی رستوران خودتان را داشته باشيد، اطمينان حاصل کنيد بخشی از زمان خود را پشت دخل و يا حتی در آشپزخانه میگذرانيد.
🔹ما در گوگل با به کارگيری يک مدل استخدامی غير متعارف، تيم نيروی انسانی متفاوتی ايجاد کردهايم. استخدام های ما برای بخش نيروی انسانی، از ميان کسانی که سابقهی کار در منايع انسانی را دارند، هيچ گاه بيشتر از يک سوم نمیشود.
🔹يک سوم ديگر از استخدامهای ما نيز از ميان مشاوران جذب می شوند، و يک سوم آخر نيز انتخابهايی با مدرک فوق ليسانس به بالا در يکی از حوزههای تحليلی خواهد بود؛ از روانشناسی سازمانی گرفته تا فيزيک.
🔹ما با به کارگيری اين مدل سه بخشی، طيف گستردهای از قابليتها را جذب میکنيم: کسانی که سابقهی منابع انسانی دارند در مورد شناسايی و تأثيرگذاری بر الگوهای رفتاری افراد و سازمانها به ما ياد میدهند، مشاوران درک ما از کسب و کار و سطح حل مسئلهی ما را بهبود می بخشند، و نيروهای تحليلی نيز کيفيت هر آنچه که انجام می دهيم را بالا میبرند.
🔹از قدم گذاشتن در مسيرهای جايگزين به جای حرکت در مسير متعارف نترسيد. با اين کار بيشتر به چشم خواهيد آمد و گزينههای بهتری خواهيد داشت.
[مدیریتمنابعانسانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#Businessinsider
[آموزه های سازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#Forbes
🔹در ادامه به ۶ باور قدیمی که دیگر برای کسبوکارهای مدرن مناسب نیستند را با هم مرور کنیم.
◽️۱. چون خوب کار میکنم همیشه در این شرکت برایم جا هست
همیشه به یاد داشته باشید که تمام مشاغل موقتی هستند و نباید به کارِ مداوم در یک شرکت دلخوش بمانید. در کسب و کارهای مدرن خبری از استخدامهای مادامالعمر نیست و دیگر شرکتها مطمئن نیستند کاری که امروز برایشان انجام میدهید یا محصولی که روی آن کار میکنید، در آینده نزدیک هم موردنیاز خواهد بود یا نه؟
گاهی مهارتهای شما کهنه میشود و این یعنی همواره باید منتظر اخراج خود باشید و برای شغل آینده خود گامی بردارید.
◽️۲. شرکت باید مرا در ارتقای حرفهام کمک کند
دیگر در شرکتها خبری از برپایی کلاسهای آموزشی نیست و این کلاسها جای خود را به دورههای شخصی دادهاند. پس این وظیفهی شماست که اهداف کاریتان را تثبیت کرده و یک برنامهی منسجم یادگیری برای خود درنظر بگیرید تا مسیر موفقیت شغلیتان هموار شود.
مدیران سازمانی میگویند این وظیفهی هر کارمند است که به دنبال رشد حرفهای خود باشد.
◽️۳. فعالیت در شبکههای اجتماعی نیاز نیست
شبکههای اجتماعی ابزاری برای برندسازی شخصیتان هستند. همچنین با اشتراکگذاری محتوای شرکت با دنبالکنندگان خود، میتوانید به سفیر برند شرکتی تبدیل شوید که برایش کار میکنید.
حضور پررنگ و موثر در شبکههای اجتماعی به شما کمک میکند که شبکه کاری خود را داشته باشید و برای تامین نیروی انسانی نیز از آن کمک بگیرید. علاوه بر آن، در مقابل شرکت نیز نیرویی ارزشمند و موثر تلقی خواهید شد.
◽️۴. موفقیت من در دستان مدیر است
اینکه فکر کنید سرنوشت و موفقیت شما در گرو مدیرتان است، تفکر بسیار اشتباهی است که تنها سد راهتان میشود. حتی اینکه روابطتان با او چقدر نزدیک باشد هم تاثیری در موفقیتتان ندارد. اینکه به مدیرتان اجازه دهید کار شما را تحت کنترل خود بگیرد درست نیست، زیرا مدیر شما دستور کاری خود را دارد و ممکن است آنچه برای شما میخواهد با خواستهی شما در تضاد باشد.
◽️۵. اینکه برند شخصی خودم را داشته باشم خیانت به شرکت است
حقیقت این است که شرکتهای بزرگ و پیشگام به دنبال برندسازی هم برای شرکت و هم برای کارمندانشان به صورت همزمان هستند. به یاد داشته باشید ثبات، علامت مدیریت برند سالم است. در نتیجه توصیه نمیشود وقف شرکت شوید و به دنبال موفقیت بیقید و شرط شرکت باشید.
◽️۶. وقتی به دنبال فرصت شغلی جدیدی هستم تنها باید برند خودم را مدیریت کنم
شما هر روز و در هر کاری که انجام میدهید باید برند خودتان را مدیریت کنید و برای هر فرصتی در دسترس باشید. وقتی برندی قدرتمند داشته باشید که همواره در دید افراد قرار دارد، فرصتهای بیشتری مقابلتان ظاهر میشود و نیازی به تمرکز روی این کار نیست.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹سازمانهای سالم بر توسعه منابع انسانی اعتقاد داشته و تمام اصول آن را مورد نظر قرار میدهند. یکی از روشهای خوب و موثر برای توسعه منابع انسانی آموزش درون سازمانی است؛ به جای آنکه مبلغی را برای مربی و مشاور بپردازید از همکاران خود درون سازمان بهره ببرید.
🔹توسعه درونسازمانی نقاط قوت کارمندان را به طور فزایندهای افزایش داده و باعث میشود آنها حس مشارکت بیشتری در سازمان داشته باشند. انتخابهای گوناگونی در توسعه منابع انسانی به صورت درونسازمانی پیش روی شما وجود دارد. توسعه درونسازمانی میتواند به صورت جلساتی از پیش طراحی شده برای سازمان، ایجاد یک باشگاه کتابخوانی، درخواست انجام کارهای چالشزا از همکاران، سفرهای آموزشی، مطالعه در منزل، کلاسهای سازمانیافته یا گزینههای بسیار دیگر باشد.
🔹با بکارگیری اندک خلاقیت خواهید دید گزینهها بسیار بیش از این نیز خواهند بود. کلید موفقیت توسعه منابع انسانی، همراهی و همافزایی است. هرچه بیشتر در کنار هم وقت بگذرانید، تبادل نظر کنید، ایدههای مطالعاتی خود را به اشتراک بگذارید، سرعت پیشرفت و همینطور روحیه تیم چند برابر خواهد شد.
[مدیریتمنابعانسانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹در حقیقت، قبل از این که پیشنهاد مالی شما توسط داوطلب مدنظرتان پذیرفته بشود و با او قرارداد ببندید، همیشه باید به این موضوع فکر کنید که هنوز در حال رقابت با شرکتهای دیگر برای جذب آن داوطلب هستید و برای برنده شدن در این رقابت باید یک پیشنهاد مالی جذاب ارایه کنید.
🔹برای این منظور همواره به این اصول دقت کنید:
◽️۱. سعی کنید در ابتدای مصاحبه متوجه شوید که حقوق و مزایای فعلی و حقوق درخواستی داوطلب چقدر است. با پیدا کردن این دو عدد میتوانید محدوده حقوق پیشنهادیتان را پیدا کنید. اگر این کار را نکنید، قدرت چانهزنیتان را از دست میدهید.
◽️۲. برای تحلیل بهتر حقوق و مزایای فعلی داوطلب، شرایط کاری او را هم در نظر بگیرید. مثلا ممکن است داوطلب باید مسیری طولانی را طی کند تا به شرکت کنونیاش برسد، در حالی که مسیر شرکت شما خیلی نزدیکتر است. یادتان باشد از همین موارد به ظاهر بیاهمیت میتوانید برای چانهزنی روی حقوق درخواستی داوطلب استفاده کنید.
◽️۳. هنگام چانهزنی درباره حقوق درخواستی داوطلب، کل بسته پیشنهادیتان شامل حقوق پایه، مزایا، پورسانت، پاداش و غیره را مطرح و آن را با حقوق فعلی داوطلب مقایسه کنید.
◽️۴. در کنار مزایای مالی شرکتتان، امتیازهای معنوی و غیرمادی آن را هم برای داوطلب توضیح بدهید. مثلا محیط کاری لوکس، فرهنگ کاری عالی، امکان یادگیری، امکان رشد، بیمه تکمیلی و غیره را برای داوطلب به صورت کامل توضیح بدهید و سپس سراغ چانهزنی روی حقوق و دستمزد او بروید.
◽️۵. به داوطلب مدنظرتان بگویید در چه صورتی حاضر است با حقوق کمتری برای شما کار کند؟ یادتان باشد بسیاری از داوطلبان حرفهای حاضرند با شرایطی مثل ساعات کاری شناور، مرخصی تشویقی و غیره با حقوق کمتری برای شما کار کنند.
◽️۶. قبل از شروع چانهزنی درباره حقوق درخواستی داوطلب، یک بار دیگر نکات مثبت شغل مدنظرتان را برای او توضیح بدهید و به او تاکید کنید که این شغل چه تاثیری روی رزومه و آینده کاری او دارد.
◽️۷. از داوطلب بخواهید قبل از هر تصمیمی با دوستان، فامیل و همکاران فعلیاش مشورت کند. یادتان باشد عجله کردن برای عقد قرارداد با فرد داوطلب، این موضوع را به ذهن او متبادر میکند که از نظر نیروی انسانی خیلی در مضیقه و فشار هستید و در نتیجه، احساس میکند میتواند حقوق بیشتری از شما بگیرد.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در ادامه، راهکارهایی عملی و موثر برای برخورد با همکارانی که به قوانین بیتوجه هستند، ارائه خواهد شد.
◽️۱. همکارتان را درک کنید
در مسیر شغلی خود قبل از هر اقدامی، سعی کنید انگیزههای همکارتان را درک کنید. ممکن است در نگاه اول، رفتار وی بیمسئولیتی و بیتوجهی به قوانین بهنظر برسد، اما در بسیاری از موارد، ممکن است عوامل بیرونی دیگری مانند فشار کاری زیاد، مشکلات شخصی، عدم آگاهی از قوانین نیز بر بروز چنین رفتاری اثرگذار باشند.
◽️۲. گفتوگو کنید
بهجای اتهامزنی و ایجاد تنش، سعی کنید با همکارتان گفتوگویی آرام و سازنده داشته باشید. حتماً حین گفتوگو بادقت به صحبتهای همکارتان گوش کنید و سؤالهای بیشتری بپرسید. مثلا: «رعایت کدام بخش از این فرایند برای شما دشوار است؟»، «ما نمیتوانیم [قانون] را بهطور کامل حذف کنیم. برای آنکه بتوانی این قانون را رعایت کنی، چه پیشنهادی داری؟». با درک انگیزههای احتمالی او، راحتتر میتوانید به توافقی مشترک و سازنده برسید.
◽️۳. اهمیت قوانین و مقررات را توضیح دهید
ممکن است همکارتان درک درستی از ضرورت این قوانین نداشته باشد و آنها را مانعی بر سر راه خود ببیند. برای تغییر این دیدگاه، او باید درک کند که رعایت قوانین به نفع خودش و دیگران است. برای مثال، میتوانید به او بگویید که رعایت قوانین میتواند منجر به کاهش استرس، افزایش بهرهوری، بهبود کیفیت کار و حتی پیشرفت شغلی شود.
◽️۴. تا حد امکان، انعطافپذیری بهخرج دهید
برای جلوگیری از تنش، کمی انعطافپذیری بهخرج دهید. بهجای سختگیری و پافشاری بر اجرای دقیق قوانین، سعی کنید با همکارانتان به توافق برسید و راهکارهای جایگزین را امتحان کنید. برای مثال، بهجای الزام به انجام روزانه وظایف، بازههای زمانی دیگری را برای تحویل آنها مشخص کنید. استفاده از قالبهای آماده نیز میتواند به همکاران شما کمک کند که کارها را سریعتر و دقیقتر انجام دهید.
◽️۵. قاطعیت بهخرج دهید
برخی مواقع ممکن است همکارتان شما را نیز به قانونشکنی ترغیب کند. در چنین شرایطی، قاطعیت و حفظ اصول حرفهای، ضروری است. اگر همکارتان از شما خواست که قوانین را زیر پا بگذارید، قاطعانه اما همراه با آرامش و احترام، موضع خود را بیان کنید. مثلاً میتوانید بگویید که: «میدانم که شما در تلاش هستید، این کار سریعتر انجام شود. اما بهترین راه این است که با استفاده از فرم، درخواست کنید تا رسیدگی و اولویتبندی شود.»
[آموزه های سازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹توسعه منابع انسانی فرآیند رشد و برانگیختن تخصصهای انسانی از طریق توسعه سازمانی و آموزش کارکنان جهت بهبود عملکرد است. همچنین توسعه منابع انسانی را میتوان فرآیند یا فعالیتی کوتاهمدت یا بلندمدت به منظور توسعه دانش، تخصص، بهرهوری و رضایت کاری در سطوح مختلف فردی، تیمی، سازمانی یا ملی نامید.
🔹توسعه کارکنان مجموعهای از فعالیتهایی است که در زمان تعیین شده و به طور سازمانیافته برای رسیدن به تغییرات رفتاری مشخص تهیه شده است.
🔹توسعه کارکنان فرآیندی است که توسط آن کارمندان سازمان با کمک برنامهای مداوم و برنامهریزی شده یاری میشوند تا:
◽️توانایی انجام فعالیتهای مختلف را آموخته یا تقویت نمایند.
◽️تواناییهای فردی خود را تقویت کرده و پتانسیل درونی خود را برای موفقیت کشف نمایند.
◽️فرهنگ سازمانی قوی و غنی به وجود آورند تا روابط، کار تیمی و همکاری افزایش یابد.
◽️همکاری در میان بخشهای زیرین سازمان بهبود یافته و رضایت شغلی، انگیزه و عزت نفس کارمندان افزایش یابد.
🔹توسعه منابع انسانی شامل افزایش تواناییهای علمی و نگرشهای شغلی مثبت تمام افرادی است که در سطوح مختلف کسبوکار فعالیت دارند.
[مدیریت منابع انسانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✍🏻 دنیل پینک
🔹پژوهشگران نشان دادهاند که با توجه به ساعت روز میتوان حدود ۲۰ درصد از تفاوت عملکرد انسان در تکالیف شناختی را تبیین کرد. احتمال بروز خطاهای بیهوشی در بیمارستانها در ساعت ۳ بعدازظهر چهار برابر ساعت ۹ صبح است. دانشآموزانی که بعدازظهر آزمون میدهند، نمرهای بسیار پایینتر از دانشآموزانی میآورند که همان آزمونها را صبح میدهند.
🔹در این بین، دهههای تقویمی اهمیت جسمانی چندانی ندارند. از نظر یک زیستشناس یا پزشک، تفاوت فیزیولوژیک بین مایکل ۳۹ ساله و مایکل ۴۴ ساله چندان زیاد نیست؛ شاید به اندازۀ تفاوت مایکل ۳۸ ساله و مایکل ۳۹ ساله باشد. همچنین اقتضائات زندگیمان هم در سالهای منتهی به ۹ چندان فرق چشمگیری با سالهای منتهی به صفر ندارند. روایت زندگیمان، مثل فصلهای یک کتاب، اغلب بند به بند گشوده میشود. اما اصل داستان چندان در گروی اعداد گرد نیست.
🔹وقتی افراد به نشان خودساختۀ پایان دهه نزدیک میشوند، چیزی در ذهنشان روشن میشود که رفتارشان را عوض میکند. مثلاً در کل طول زندگی، سنی که بیشترین احتمال میرود فرد برای اولین بار در ماراتن شرکت کند، ۲۹ سالگی است. احتمال شرکت ۲۹ سالهها در ماراتن دو برابر ۲۸ سالهها یا ۳۰ سالهها بود. یا یک فرد ۴۹ ساله سهبرابر کسی که فقط یکسال بزرگتر از اوست احتمال دارد در ماراتن شرکت کند.
🔹بهعلاوه، نزدیک شدن به پایان یک دهه زندگی، گویا سرعت دونده را هم افزایش میدهد، یا حداقل به او انگیزه میدهد که سختتر تمرین کند. کسانی که در چندین ماراتن دویدهاند، در سنین ۲۹ و ۳۹ سالگی رکوردهایی بهتر از دو سال قبل یا بعد از آن سنین به جا گذاشتهاند.
[آموزه های سازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✍🏻 جان گاتمن
شاید بتوانید کسی را به زور مجبور به کاری کنید که خودتان میخواهید، شاید با اجبار بتوانید بر رفتار او، البته وقتی جلوی چشم شماست تاثیر بگذارید، تا آنگونه باشد که شما میخواهید، اما نمیتوانید او را مجبور کنید که در نهان هم رفتار موردنظر شما را داشته باشد.
🔹در واقع اگر هم زورتان زیاد باشد به محض اینکه روی برگردانید، کاری را میکند که خودش میخواهد و اعمال زور باعث مخالفتورزی و مقابله او حتی بهگونهای غیرمنطقی میشود.
🔹شما قدرت کنترل بر افکار را ندارید، نمیتوانید کسی را مجبور کنید آنگونه بیندیشد که شما میخواهید. حتی اگر زورتان هم زیاد باشد قدرت کنترل بر فکرها را ندارید و با اعمال زور او را به سمت نقطه مقابل دیدگاه خودتان میبرید.
🔹هر چه بیشتر در موقعیتهای مختلف از جمله روابط خانوادگی، کار و حکمرانی، قدرتطلبی را به کار گیرید و بخواهید دیگری طوری زندگی کند که شما میپسندید، او را از خود دور و دورتر کردهاید.
این روند شاید شما را در کوتاه مدت به خواستههای خود برساند و احساس کنید بر عالم و آدم غالب شدهاید، اما در درازمدت با دور شدن دیگران از شما و ایجاد خشم و نفرت در آنها، خواه ناخواه مجبور به عقبنشینی میشوید و در غیراین صورت، در دل دیگران حذف خواهید شد و زنده بودن چیزی نیست بجز حضور در دل دیگران!
[آکادمی مدیریت]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹اين شركت همچنين، با برگزاري مسابقات مختلفي، سبد كاملي از محصولات گوناگوناش را به صورت رايگان به برندگان اهدا ميكند.
🔹شركت هاي ديگري نظير ژيلت و هِولت-پاكارد نيز قيمت محصولات اصليشان را بسيار پايين تعيين ميكنند و در عوض از فروش قطعات جانبي (مثل تيغهاي يدكي يا جوهرهاي يدكي) سود خوبي به دست ميآورند.
🔹حتی شرکتهای خدماتی مثل شرکتهای هواپیمایی هم از این استراتژی استفاده میکنند. به عنوان مثال، شركت هواپيمايي رایان اِیر، كه در اروپا فعاليت ميكند، توانست با استفاده از این استراتژی، سود سرشاري را به دست آورد.
🔹راز موفقيت رایان اِیر این بود كه موسس شركت، مایکل اُلِری، به صنعت حمل و نقل هوايي، مثل صنعت خردهفروشي مينگريست و معتقد بود كه شركتهاي هواپيمايي بايد پول هر خدمتي كه در طول پرواز ارایه ميكنند را از مشتري بگيرند، به جز صندلياي كه در اختيار وي قرار ميدهند.
🔹بر همین اساس است که در هر پرواز، یک چهارم تا یک سوم صندلیهای هواپیمایی رایان اِیر به صورت رایگان عرضه میشوند و شرکت تلاش میکند تا چند سال آینده این میزان را به نصف افزایش دهد.
🔹در این مدل قیمتگذاری، مسافران فقط ماليات متعلقه و عوارض فرودگاهي كه بين ۱۰ تا ۲۴ دلار است را ميپردازند. ميانگين بهاي ارائه خدمت «مسافرت هوايي» نيز تقريباً ۵۲ دلار است كه آن هم به عهده مسافران است.
🔹علاوه بر این، مسافران بايد بهاي هر خدمت اضافهاي كه در طول پرواز دريافت ميكنند را بپردازند: كنترل بار (۹/۵ دلار به ازاي هر چمدان)، خوراكي بينراهي (۹/۵ دلار براي هات داگ، ۴/۵ دلار براي سوپ مرغ و ۳/۵ دلار براي آب معدني)، و بهاي حمل و نقل داخل فرودگاهي و از فرودگاه تا محل اسكان مسافر (به طور ميانگين، ۲۴ دلار)
🔹در طول پرواز هم خدمه هواپیما، محصولات مختلفي را به مسافران عرضه ميكنند: مثل دوربين ديجيتالي (به قيمت ۱۳۷/۵۰ دلار) و دستگاه پخش موسيقي آیپاد (به قيمت ۱۶۵ دلار). علاوه بر اين محصولات، خدمات جديدي مثل خدمات تلفن همراه و بازيهاي کامپیوتری هم به تازگي به خدمات اين شركت اضافه شدهاند.
🔹اين استراتژی قیمتگذاری به خوبي جواب داده به نحوي كه تعداد مسافران اين شركت به بيش از ۴۲ ميليون نفر رسيده و تعداد مقصدهاي پروازي هم به ۱۲۷ شهر افزايش يافته است.
🔹علاوه بر اين، حاشيه سود اين شركت، ٪۱۵ است در حالي كه ميانگين حاشيه سود ساير شركتهاي هواپيمايي در اروپا، فقط ٪۷ است که نشان میدهد استراتژی عرضه محصول رایگان، برخلاف ظاهرش، بسیار سودآور است.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✍🏻 سوجان پاتل
🔹شعار محوری در فرهنگ شرکت "بلک باد" «خوبی کردن به مردم و نه فقط مشتریان» است و به همین دلیل هم هست که کارکنان این شرکت در هر سال در مجموع بیش از ۱۰۰ هزار ساعت به صورت رایگان و با هدف حمایت از امور خیریه کار میکنند، ۲۵درصد از کارکنان و مدیران شرکت جزو هیات امنای موسسات خیریه هستند و ۸۰ درصدشان هم به طور مرتب در کارهای خیریه و داوطلبانه مشارکت دارند.
🔹در واقع فرهنگ سازمانی در شرکت بلک باد به گونهای شکل گرفته که یک «اکوسیستم خوب بودن برای ایجاد دنیایی بهتر» را پدید آورده است و کسانی که به استخدام این شرکت درمیآیند باید در وهله اول اهل خوبی کردن به دیگران باشند.
🔹البته چنین اولویتی برای شرکتی که در زمینه طراحی و تولید نرمافزارها و اپلیکیشنهای ابری فعالیت میکند کمی عجیب به نظر میرسد و دو شعار اصلی این شرکت یعنی «کمک به فراگیر شدن خوبی» و «تبدیل کارکنان به نمایندگان خوبی» شاید در ظاهر ارتباط چندانی با حوزه کاری شرکت نداشته باشد، اما در عمل از این واقعیت حکایت دارند که این شرکت تولیدکننده نرمافزار تاکید و توجه بسیار زیادی بر مسوولیتهای اجتماعی خود و محصولاتش دارد و آن را به بنیان اصلی فعالیتها و روابط درونی و بیرونی خود تبدیل کرده است.
🔹بر اساس فرهنگی که در شرکت بلکباد کاملا جا افتاده است یکی از شاخصهای اصلی ارزیابی عملکرد کارکنان و پاداشدهی به آنها، خوبی کردن به سایر کارکنان و مشتریان خارج از وظایف شغلی آنهاست، به طوری که اگر تشخیص داده شود یک کارمند شرکت خارج از وظایف شغلی و به صورت خودجوش و داوطلبانه اقدام به یک عمل خیرخواهانه کرده و به دیگران خوبی کند از سوی شرکت مورد تقدیر قرار میگیرد و در صورت تکرار این عمل به مدارج بالاتر ارتقا پیدا میکند.
🔹شاید به همین دلیل هم هست که هر وقت به دفتر شرکت پا میگذارید یا با کارکنان شرکت به صورت تلفنی تماس میگیرید احساس میکنید یک نوع رقابت بر سر خوبی کردن به شما در بین کارکنان جریان دارد!
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#Inc.
🔹با این حال چالش اصلی در هنگام کار کردن با این افراد، پیش روی کارمندانی قرار می گیرد که سعی میکنند انتظارات بیش از حد آنها را عملی کنند. در این مطلب شما را با ۱۰ نکته مهم برای مدیریت کردن مدیرتان آشنا می کنیم.
◽️۱. به شکلی پویا با آنها ارتباط برقرار کنید
اگر همواره منتظر رئیستان هستید که به شما دستور بدهد لازم است که هر چه سریعتر کنترل اوضاع را در دست بگیرید و اطلاعات مورد نیاز خود را مدیریت نمایید. از غر زدن جلوگیری کنید و یک جدول زمانی منطقی را برای انجام کارهایتان تنظیم کنید.
◽️۲. به وعدههای خود عمل کنید
اگر برای رسیدن به اهدافی که وعده اش را دادهاید با مشکل روبرو هستید، رئیس شما احتمالا بیشتر تمرکزش را روی نالایق بودنتان میگذارد. توقعاتی که از شما وجود دارند را مدیریت نمایید و در مورد منطقی بودن یا نبودن یک هدف با مدیرتان صحبت کنید. بیش از توان خود وعده ندهید تا بتوانید همواره به قول هایتان عمل کنید.
◽️۳. شفاف باشید
برای آنکه مدیرتان فضای لازم را برای فعالیت های شما فراهم نماید لازم است که اعتماد او را به خود جلب نمایید. زمانی که مشکلی پیش می آید سعی نکنید که آن را پنهان نمایید. بدون هیچگونه عذر و بهانه ای حقیقت را به مدیر خود بگویید و صرفا به گفتن حقایق و یک عذرخواهی مودبانه اکتفا کنید.
◽️۴. نکات مهم از دیدگاه مدیرتان را شناسایی کنید
اگر درک خوبی از انتظارات مدیرتان ندارید احتمالا برای برآورده ساختن آنها با مشکل روبرو خواهید بود. مسائل مهم برای شرکت را تشخیص داده و اولویت ها را تعیین نمایید و به مدیرتان نشان دهید که به چیزی بیشتر از منفعت و پیشرفت شخصی تان می اندیشید.
◽️۵. نکات مهم از دیدگاه خودتان را مشخص نمایید
اگر درک درستی از نقات ضعف و قوت خود نداشته باشید با مشکلات زیادی در محیط کار روبرو می شوید. برای درک توانمندی ها و خصوصیات شخصیتی خود میتوانید از تستهای شخصیتشناسی استفاده کنید و به مدیرتان بگویید که چگونه بهتر می تواند شما را هدایت کند.
◽️۶. جلسات را پیش بینی کنید و برای آنها آماده باشید
هر مدیری از آمادگی نداشتن کارکنانش در جلسات از قبل برنامه ریزی شده عصبانی می شود. اگر میدانید جلسه ای قرار است برگزار شود، از قبل اطلاعات لازم برای شرکت در آن را کسب نمایید. اطلاعات خود را به شیوه مناسب سازماندهی کنید تا در صورت نیاز آن را به سادهترین شکل ممکن در اختیار دیگران بگذارید.
◽️۷. به جای گلایه، راهکار بدهید
بسیاری از افراد تصمیم گیری های دشوار و حل مشکلات را به مدیر خود محول می کنند. اما اگر مدیر مجبور باشد که برای رفع یک مشکل به دنبال راهکارهای مبتکرانه باشد، این مساله صرفا باعث ایجاد نوعی حس تنهایی در او می شود. لذا بهتر است که از خلاقیت خود بهره بگیرید و با همفکری همکارانتان، در کنار مساله، راهکارهای لازم را نیز به مدیر خود ارائه دهید.
◽️۸. سطح معلوماتتان را بالا ببرید
بسیاری از افراد زمانی که ایده های خلاقانه خود را با مدیرشان در میان می گذارند و به نتیجهای نمیرسند دچار احساس یاس میشوند. برای پشتیبانی از عقاید خود و معرفی اهداف استراتژیکتان لازم است که اطلاعات کافی داشته باشید.
◽️۹. باعث بهتر شدن وجهه مدیرتان شوید
در هر سازمانی افرادی هستند که همواره عملکرد مدیران را مورد انتقاد قرار می دهند. حتی کارآفرینان نیز باید به سرمایه گذاران و اعضای خانواده شان جواب پس بدهند. لذا بهتر است که با کسب اجازه های لازم، کاری کنید که مدیرتان در نظر این افراد مفید و کارآمد جلوه کند.
◽️۱۰. شوخطبعی را فراموش نکنید
نمی توان شوخ طبعی را به همه جنبه های کاری وارد کرد، به خصوص زمانی که پستهای شغلی بالاتری را در اختیار داشته باشید. اما افراد در محیط های کاری خود زندگی می کنند و دوست دارند از کارشان لذت ببرند و همین خواسته را در قبال همکارانشان دارند. همواره تعدادی موضوع خنده دار را در نظر داشته باشید تا در مواقع نیاز از آنها استفاده کنید.
[آموزه های سازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#Harvard_business_review
◀️ تامل کنید
چگونه از زمانی که «فکر» میکنید باید یک کارمند را اخراج کنید به «یقین» در مورد اخراج او میرسید؟ کانگر میگوید: «شما این را میدانید که ممکن است اشتباه کرده باشید.» برای اینکه عقل و احساس شما منطبق شود، پیشنهاد کانگر تفکر در مورد مجموعهای از سوالات پیرامون نحوه مشارکت این فرد در موفقیت آینده سازمان شما خواهد بود. «تیم کامل و تمامعیار خود را تصور کنید. آیا این فرد در این تیم حضور دارد؟» یا «اگر این فرد به شما بگوید که میخواهد شرکت را ترک کند، تا چه اندازه برای نگه داشتن او تلاش میکنید؟»
◀️ علت ریشه ای را در نظر بگیرید
از خودتان بپرسید: «آیا این فرد بهطور کامل همه مسوولیتهایش را بهطور کامل درک میکند؟ آیا او به اندازه کافی آموزش دیده است؟» همچنین فکر کنید که چگونه ممکن است شما در این مشکل سهیم باشید. بپرسید: «آیا نظارت کافی وجود دارد؟ آیا انتظارات واضح نیستند؟»
به گفته مککورد، ممکن است این مساله به خودی خود اشتباه کسی نباشد. شاید کارمند مذکور کارش را به خوبی انجام داده است؛ اما به دلیل تغییر نیازهای کسبوکار یا تغییرات در تکنولوژی، مجموعه مهارتهای کارمند دیگر موردنیاز نیست. یا شاید «شغل موردنظر از فرد بزرگتر است». از سوی دیگر، او میگوید: «شاید فرد نادرستی را استخدام کردهاید.»
◀️ به دنبال داده باشید
کانگر برای انجام بررسی های لازم، جستجوی داده از همکاران معتمد را پیشنهاد می کند. پیشنهاد او گفتن چیزی شبیه این است: "من متوجه شدم که تیم ما در این حوزه خاص به خوبی فعالیت نمیکند. شما دلیل این امر را چه میبینید؟" نظرات و مشاهدات آنها را جویا شوید و ببینید آیا آنها به فرد خاصی اشاره میکنند یا خیر. اگر این کار را کردند، مثالهای مشخص و عینی از آنچه آن فرد انجام داده یا انجام نداده است بخواهید.
کانگر میگوید: «اگر این فرد هشت وظیفه دارد و در اکثر آنها به خوبی عمل میکند و در دو وظیفه نگرانکننده عمل میکند، شغل او در سازمان شما قابلنجات است.»
◀️ با کارمند مذکور شفاف باشید
پیش از اخذ یک تصمیم، شما باید مکالمات مختلفی با کارمند مورد بحث داشته باشید. در این مکالمات تامل کنید. شما میخواهید باور کنید که این کارمند واقعا «مسبب مشکل» است و «انگیزه و اراده» برای حل آن را دارد. اگر چنین است، ممکن است کارمند مذکور آیندهای در شرکت داشته باشد. اگر شما شفاف نبودهاید، اکنون زمان شفاف بودن است. پیشنهاد کانگر ایجاد مکالمه با یک سوال رک و سرراست است. مثلا بگویید «شما به اهداف موردنظر شرکت ما دست نیافتهاید. به نظر شما علت ریشهای آن چیست؟»
◀️ با منابع انسانی مشورت کنید
کانگر معتقد است که دخیل کردن منابع انسانی از همان اوایل فرآیند حرکتی هوشمندانه است؛ چرا که میتوانید از دادهها و توصیههای آنها در مورد نحوه مدیریت این موقعیت و مدارک موردنیاز برای اخراج فرد استفاده کنید.
◀️ وقتی تصمیمتان را گرفتهاید، آن را معوق نگذارید
به گفته کانگر، وقتی تصمیم به اخراج فردی گرفتهاید، عملکرد سریع بسیار مهم و حائز اهمیت است. معوق گذاشتن تصمیمتان هزینهبر است. او میگوید: «اعتبار شما مورد سوال است. تیم طفره رفتن شما را در تصمیمگیری میبیند و این شبیه این است که شما جرات اخذ یک تصمیم دشوار را ندارید.»
مککورد میگوید: «هیچکس نمیگوید که من پیش از اخراج این فرد، باید چند سال صبر کنم.» اما هنوز به خاطر داشته باشید که اخراج یک فرد میتواند پیامدهای جدی روی معاش و حرفه او داشته باشد. تا جای ممکن تلاش کنید تا این کار را انساندوستانه انجام دهید.
[مدیریتمنابعانسانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹در چنین شرایطی، فقط و فقط میتوانید با کمک یک برند قوی، خودتان را از رقبایتان متمایز کنید. یک برند به سه شیوه زیر تقویت و متمایز میشود:
◽️۱. تمایز از طریق ویژگیهای فیزیکی و ظاهری
در این نوع تمایز، تلاش میکنیم ویژگیهای فنی و ظاهری محصولمان را تغییر بدهیم. برای مثال، برند کراکس را در نظر بگیرید که یکی از مشهورترین و محبوبترین برندهای در دنیاست. این برند با تغییر ظاهر صندلها و دمپاییهایی که عرضه میکند، توانسته به جایگاه فعلیاش برسد.
🔹یا به عنوان مثالی دیگر، ژیلت با کمک عرضه ریشتراشی که ظاهری متفاوت از ریشتراشهای رایج در بازار داشت، به جایگاه فعلیاش رسیده و رهبر بازار بزرگ ریشتراش در دنیا شده است.
🔹یا آکوآفینا، برندی که متعلق به کوکاکولاست، توانسته با افزودن ویژگیهای جدید به آب، مثل افزودن ویتامین به آن، خودش را از رقبا متمایز کند.
◽️۲. تمایز از طریق خدمات
در این روش، تلاش میکنیم برندمان را با خدمات قبل از فروش، حین فروش و پس از فروش از رقبایش متمایز کنیم.
🔹برای مثال، برند آکمه که معروفترین برند آجرهای ساختمانی در دنیاست را در نظر بگیرید. این برند صرفا با یک خدمت خاص توانسته خودش را از رقبا متمایز کند: تضمین این که آجرهای ما چون از خاک غنیشده ساخته شدهاند، تحت هیچ شرایطی نمیشکنند.
🔹یا برند ایسوزو که از معروفترین تولیدکنندگان کامیون و کامیونت در دنیاست، برای متمایز شدن از رقبا، میزان ضمانت محصولاتش را به ۱۰ سال افزایش داده است.
🔹یا فروشگاه آستین، عرضهکننده انواع بازیهای آنلاین را در نظر بگیرید که برای تمایز از رقبایش، ایده «بیایید دور هم بازی کنیم» را اجرا کرده است. در نتیجه، مشتریان این برند با این که میتوانند بازی مدنظرشان را به صورت آنلاین بخرند، اما ترجیح میدهند در شعبههای شرکت دور هم جمع شوند و از یک بازی گروهی لذت ببرند.
◽️۳. تمایز نمادین
در این شیوه، تلاش میکنیم روی ذهنیت مشتریان از برندمان تمرکز کنیم و تصویر و وجههای خاص از برندمان را در ذهن آنها به وجود بیاوریم.
🔹برای مثال، کوکاکولا و پپسی را در نظر بگیرید که توانستهاند در بازاری که محصول آن بسیار ساده است، از بقیه متمایز شوند. کوکاکولا برای تمایز از رقبایش، این موضوع را در ذهن مشتریان جا انداخته است: اگر میخواهید مثل آمریکاییها زندگی کنید، باید کوکاکولا بنوشید.
🔹در مقابل، پپسی هم این موضوع را در ذهن مشتریان حک کرده است: اگر میخواهید جوان و یاغی بودنتان را به رخ بکشید و نشان بدهید که از بقیه فرق دارید، پپسی بنوشید.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
شاید بارها در جلسات مختلف، ایدهپردازی کنیم یا با همکارانمان ارتباط مناسبی برقرار کرده و تمام کارها را به موقع انجام دهیم؛ اما باز میبینیم آنطور که باید در شغلمان پیشرفت نمیکنیم و مدیران توجهی به ما ندارند.
🔹در این مواقع حتماً اشتباهی در کارمان وجود دارد که اجازه نمیدهد پیشرفت کنیم. ممکن است برخی موانع خارج از کنترل ما باشد اما با به کارگیری چند ترفند ساده میتوانیم از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری کرده و به ارزش خود در محیط کار بیفزاییم.
◽️۱. با هیچکسی کینهتوزی نکنید
کارشناسان میگویند داشتن احساس منفی به یک همکار بیش از اینکه به طرف مقابل آسیب بزند، به خود فرد صدمه میرساند. اگر بتوانید ارتباطهایتان را کنترل کنید، قادر خواهید بود مشکلات را حل کنید و یاد میگیرید همهچیز را شخصی برداشت نکنید. این مسئله توانایی مدیریتی ارزشمندی برایتان به حساب میآید و میتواند به شما در مذاکرات و گفتگوهای حساس کمک کند.
◽️۲. مسئولیتهای کمتری به عهده بگیرید
گاهی برای اینکه میخواهیم ارزش خود را در محیط کاری به مدیرانمان ثابت کنیم، بی هیچ دلیلی مسئولیتهای زیادی برعهده میگیریم. این مساله سبب میشود نتوانیم تمام وظایف را به بهترین نحو ممکن انجام دهیم. در این مواقع باید ببینید کدام یک از مسئولیتها ارزش بیشتری دارند و به سراغ انجام آنها بروید. در این صورت میتوانید در زمان کافی آنها را به درستی انجام دهید.
◽️۳. تنها کارمند نباشید، بلکه عضو تیم شوید
شاید توجه کمتری به اتفاقات پیرامون خود داشته باشید و در نهایت تبدیل به کارمندی شوید که تنها به دنبال انجام وظایف ناچیز خود است. در این مواقع باید تفکر تیمی را جایگزین تفکر کارمندی کنید و فعالیت خود را به عنوان عضوی از گروه به نحو احسن انجام داده و شرکت را در راستای رسیدن به اهدافش یاری کنید.
◽️۴. مدیریت در محیط کار را از یاد نبرید
باید بدانید مدیریت هیچ ربطی به جایگاه افراد ندارد و ما هم میتوانیم با درخواستهای بهموقع و حرفهای منطقی، رابطه خود را با مدیرمان مدیریت کنیم. یکی از ترفندهای مدیریت ارتباط با مدیر این است که اهداف شغلی و حرفهای خود را تعریف کرده و درباره نحوه انجام وظایف بارها با او صحبت کنیم.
[آموزه های سازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◾️به شخصیت و شعور مشتری بالقوه توهین میکند.
◾️مشتری بالقوه را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم فریب میدهد.
◾️نظرات، ایدهها و عقاید مشتری بالقوه را نادیده میگیرد یا مورد تمسخر قرار میدهد.
◾️به سخنان مشتری به صورت فعالانهای گوش نمیدهد.
◾️تلاش میکند مشتری بالقوه را تحت سلطۀ خودش درآورد، از آنها سوءاستفاده کند یا احساساتشان را به بازی بگیرد.
🔹بدیهی است که همۀ ما در نگاه اول با این قبیل رفتارها مشکل داریم، اما نکتۀ مهم اینجاست که خیلی وقتها حواسمان نیست که در حال نابود کردن مشتری بالقوهمان هستیم. برای سنجش رفتارمان در قبال مشتری بالقوه باید به این سوالات به خوبی پاسخ بدهیم:
◽️۱. آیا وقتی مشتری بالقوه در حال صحبت کردن است، مرتب حرفهای او را قطع میکنیم؟
◽️۲. آیا به حرفهای همۀ مشتریانمان به دقت گوش میکنیم یا فقط به حرفهای بعضی از مشتریانمان اهمیت میدهیم؟
◽️۳. آیا برای به کرسی نشاندن حرفمان، نظر درست مشتری را زیر سوال میبریم؟
◽️۴. آیا حاضریم برای نیازمان به فروش محصول، نیازهای واقعی مشتری را نادیده بگیریم و او را فریب بدهیم؟
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👤 پیتر دراکر - پدر علم مدیریت نوین
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#Forbes
🔹به جای اینکه از روی هیجان و احساسات از شغل خود بیرون بیایید، همچنان در آنجا بمانید و همزمان هم دنبال شغل دلخواهتان بگردید. به این صورت هم درآمد خود را حفظ کردهاید و هم بدنبال اهداف جدیدی در زندگی حرفهای خود هستید.
🔹این را به خاطر داشته باشید که بیشتر کارفرماها دوست دارند نیرویی استخدام کنند که در حال حاضر مشغول فعالیت است، زیرا تصور میکند که او نیروی خوبی است (چون در حال حاضر کار میکند) و ارزش وقت گذاشتن برای مصاحبه دارد.
اما وقتی بیکار باشید سوالات زیادی در ذهن کارفرما ایجاد میشود و تصورش این است که مشکلی دارید که تاکنون استخدام نشدهاید.
🔹از همه اینها مهمتر، وقتی شغل خود را دارید و دنبال موقعیتهای بهتر میگردید فشار کمتری هم روی ذهن شما هست. زیرا خیالتان راحت است که فرصت کافی برای یافتن بهترین گزینه را در اختیار دارید.
🔹از دیگر دلایلی که توصیه میکنیم برای یافتن کار جدید در نظر داشته باشید این است وقتی هنوز مشغول فعالیت هستید، این برگ برنده را در دست دارید که در مصاحبه تقاضاهای خود را از موضع قدرت مطرح کنید و نگران این نباشید که آیا در مصاحبه قبول میشوید یا خیر.
🔹از بزرگترین خطرات جستوجوی شغل جدید وقتی هنوز مشغول کار هستید این است که همکاران یا مدیر شما متوجه این قضیه بشوند. اگر مدیر چنین چیزی را بفهمد ممکن است تصور کند شما وفاداری و تعهد کامل ندارید. این طرز فکر میتواند مشکلات مختلفی برای شما بدنبال داشته باشد و حتی در بدترین حالت ممکن است به اخراج شدن شما منجر شود.
🔹این خطرات زمانی پررنگتر میشود که شما در شرکتهای رقیب دنبال شغل جدید باشید. در چنین حالتی حتی ممکن است یک تهدید جدی برای امنیت شرکتِ کنونی خود محسوب شوید.
🔹از دیگر مشکلاتی که در یافتن شغل جدید وقتی هنوز سر کار هستید میتوان مطرح کرد این است که از آنجا که بدنبال فرصتهای بهتر هستید، نمیتوانید همه توجه و تمرکز خود را روی شغل کنونی بگذارید و این مساله ممکن است اعتبار شما را خدشهدار کند.
🔹اما برای اینکه از این خطرات و مشکلات دوری کنید و بتوانید همزمان با کار کردن بدنبال شغل جدید باشید در زیر چندین نکته را مطرح کردهایم:
▪️به هیچ کدام از همکاران خود نگویید که قصد دارید استعفا بدهید و هرگز به دوستیهای محل کار خود اعتماد نکنید.
▪️مطمئن شوید که پروفایل لینکداین شما صددرصد کامل و درست است، زیرا برخی از کمپانیهای بزرگ، هنگام استخدام نیروهای جدید حتما سراغ پروفایل لینکداین افراد موردنظرشان میروند تا سوابق کاری آنها را مورد بررسی قرار دهند.
▪️هرگز پشتسر مدیر کنونی خود صحبت نکنید، حتی اگر در بدترین و ناراحتکنندهترین شرایط کاری قرار دارید. در محل کار بهتر است همیشه محافظهکار باشید و به تکتک کلماتی که بیان میکنید حواستان باشد.
▪️به کارفرمای آینده خود بگویید که جستوجوی شغلی شما بهتر است محرمانه باقی بماند؛ زیرا ممکن است به گوش مدیر کنونیتان برسد.
▪️به هیچ عنوان همکاران یا مدیر کنونی خود را به عنوان مرجعی برای تایید ادعاهای خود معرفی نکنید. حتی اگر یک درصد کارفرمای جدید بخواهد از همکاران کنونی شما در موردتان تحقیق کند، حتما شرایط ناخوشایندی برایتان به وجود خواهد آمد.
▪️مصاحبههای کاری خود را در ساعات غیر کاری تنظیم کنید. شما در شغل کنونی باید همچنان کامل و حرفهای کار کنید.
▪️از کامپیوتر، تلفن، فکس و ایمیل شرکت کنونی برای یافتن شغل جدید استفاده نکنید.
▪️در شبکههای اجتماعی به جستوجوی کار خود اشاره نکنید. ممکن است همکاران یا مدیر شما این پستهای اینترنتی را ببینند و این مساله میتواند موقعیتهای خوبتان را از بین ببرد.
▪️رزومه خود را در سایتهای کاریابی آنلاین به اشتراک نگذارید، زیرا احتمال دارد همکاران یا مدیر کنونی شما رزومه شما را ببینند.
▪️با کارفرمای کنونی خود صادق باشید. تا حد امکان در جستوجوی شغل جدید بودن خود را از بقیه پنهان کنید. اما اگر یک درصد مدیر یا کارفرما از شما در مورد این مساله سوال پرسید، دروغ نگویید و این مساله را انکار نکنید.
[آموزه های سازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📜 خلاصه کتاب به زبان فارسی را میتوانید «اینجا» مطالعه نمایید؛ مدت زمان تقریبی مطالعه ٨ دقیقه.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹وقتی از تفکر نتیجهگرا صحبت میکنیم، منظورمان دقیقا همین است که ابتدا نتیجه مطلوبتان را مشخص و سپس راه رسیدن به آن را تعریف کنید.
🔹تفکر نتیجهگرا از مهمترین تکنیکهایی است که ورزشکاران در المپیک از آن استفاده میکنند. آنها بارها و بارها پایان مطلوب مسابقه و استفاده از حرکات درست را در ذهنشان به تصویر میکشند و به این ترتیب، رفتار و حرکات درست را تشخیص میدهند و در ذهنشان تثبیت میکنند.
🔹برای متقاعد کردن دیگران هم میتوانید مثل ورزشکاران عمل کنید به این معنا که در اولین قدم، مشخص کنید هدفتان از برقراری ارتباط چیست و میخواهید طرف مقابلتان را در چه موردی متقاعد کنید؟ در قدم بعدی میتوانید راه رسیدن به هدفتان را ترسیم و خودتان را برای رسیدن به آن آماده کنید.
🔹مدل تفکر نتیجهگرا از شش گام تشکیل شده که برای طی کردن آن باید به ترتیب و به صورت دقیق به این شش سوال پاسخ بدهید:
◽️۱. در این رابطه و مذاکره دقیقا میخواهم به چه چیزی برسم؟
◽️۲. طرف مقابل من دنبال چیست؟
◽️۳. حداقل نتیجهای که به آن قناعت خواهم کرد، چیست؟
◽️۴. برای متقاعد کردن طرف مقابل، ممکن است چه مشکلاتی به وجود بیاید؟
◽️۵. چگونه هر یک از مشکلات را حل خواهم کرد؟
◽️۶.چگونه بحث را جمع میکنم و به نتیجه میرسانم؟
🔹همه کسانی که در متقاعد کردن دیگران تبحر دارند، آگاهانه یا ناخودآگاه مطابق این شش گام عمل میکنند.
🔹ولی یادتان باشد، دفعات اولی که از این روش استفاده میکنید، شاید به نظرتان کمی سخت و خستهکننده بیاید، اما نگران نباشید چون با گذشت زمان و استفاده بیشتر از این روش، این تکنیک در ذهنتان حک میشود و در دفعات بعدی به صورت ناخودآگاه و خودکار از آن استفاده میکنید.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM