Telegram Web
☄️ چگونه حد و مرزهای خود را برای مدیران مشخص کنیم؟

💎 بسیاری از افراد در محیط کاری، به‌ویژه آن‌هایی که مهارت‌های تخصصی دارند، دچار فشار کاری بیش‌ازحد می‌شوند. این مشکل معمولاً به دلیل انتظارات بالا، نبود نیروی کمکی، و وابستگی زیاد سازمان به فرد ایجاد می‌شود. اگر شما نیز در چنین وضعیتی هستید، لازم است برای جلوگیری از فرسودگی، حد و مرزهای خود را مشخص کرده و به آن‌ها پایبند باشید.

◽️۱. درک دلیل استمرار مشکل
با اینکه بارها مشکل خود را به مدیریت منتقل کرده‌اید، تغییری ایجاد نشده یا فقط به‌صورت موقت بهبود یافته است. دلیل این موضوع آن است که شما باوجود شرایط دشوار، همچنان راه‌هایی برای انجام کارها پیدا کرده‌اید. مدیران زمانی اقدام می‌کنند که یک مشکل برای آن‌ها بحران ایجاد کند. اما وقتی شما بار اضافه را بر دوش می‌کشید، انگیزه‌ای برای تغییر در سازمان باقی نمی‌ماند.

◽️۲. مشخص کردن حد و مرزها
مشخص کردن حد و مرزهای کاری به معنای جلوگیری از اضافه‌کاری غیرضروری و تعیین خطوط قرمز برای وظایف است.

◽️۳. واقع‌بینانه برنامه‌ریزی کنید
وقتی مدیرتان کار جدیدی را محول می‌کند، به‌جای قبول بی‌چون‌وچرا، پاسخ دهید: «می‌توانم کار X را انجام دهم، اما برای این کار باید Y را به تعویق بیندازم. کدام را ترجیح می‌دهید؟»

◽️۴.کارها را اولویت‌بندی کنید
اگر مدیر از شما می‌خواهد همه چیز را هم‌زمان انجام دهید، پاسخ دهید: «امکان ندارد همه را با هم انجام دهم. برنامه‌ام این است که X را انجام دهم، اگر Y مهم‌تر است، باید X را کنار بگذارم.»
زمان کاری خود را مدیریت کنید: وقتی ساعت کاری به پایان می‌رسد، مثل همکارانتان کار را متوقف کنید. نگذارید تصور شود که همیشه در دسترس هستید.

◽️۵. تغییر نحوه‌ی ارتباط با مدیران
به‌جای آنکه برای کاهش بار کاری از مدیرتان درخواست کنید، به او اعلام کنید که چه مقدار کار را می‌توانید انجام دهید. به‌طور مثال:
«من تا پایان این هفته می‌توانم روی این پروژه کار کنم. اگر کار جدیدی اضافه شود، باید یکی از کارهای فعلی را حذف کنیم.»
«برای حفظ کیفیت کارم، نیاز به تمرکز دارم. بنابراین بعد از ساعت کاری در دسترس نخواهم بود.»

◽️۶. حفظ قاطعیت و پایبندی به تصمیمات
وقتی حد و مرزهای خود را تعیین می‌کنید، ممکن است در ابتدا با مقاومت روبه‌رو شوید. اما با گذشت زمان، مدیران متوجه می‌شوند که شما نمی‌توانید تا بی‌نهایت تحت‌فشار باشید و مجبور خواهند شد به این حد و مرزها احترام بگذارند.

◽️۷. آگاهی از ارزش خود و برگ برنده‌ای که در دست دارید
اگر سازمان به شما وابسته است و جایگزینی برای شما ندارد، احتمال اخراج شما بسیار پایین است. بنابراین، نگران نباشید که تعیین حد و مرزها باعث ازدست‌رفتن شغلتان شود. بلکه برعکس، این کار باعث افزایش احترام و ایجاد تعادل در زندگی کاری شما خواهد شد.

💭 مشخص کردن حد و مرزها نه‌تنها به نفع شما، بلکه به نفع سازمان نیز هست. یک کارمند فرسوده نمی‌تواند بهره‌وری بالایی داشته باشد. بنابراین، با قاطعیت و برنامه‌ریزی، از خود محافظت کنید و اجازه ندهید که فشار کاری سلامت و کیفیت زندگی شما را از بین ببرد.

[آکادمی مدیریت]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ ۱۰ اشتباهی که مدیران ناخواسته مرتکب می‌شوند و باعث افت روحیه‌ تیم می‌شوند

💎 مدیریت یک تیم، ترکیبی از مهارت‌های فنی، ارتباطی و روان‌شناختی است. یک مدیر خوب نه‌تنها باید استراتژی‌های سازمانی را درک کند، بلکه باید بتواند احساسات و انگیزه‌های تیم خود را نیز مدیریت کند. بااین‌حال، حتی مدیرانی که بهترین نیت‌ها را دارند، گاهی به‌طور ناخواسته اشتباهاتی مرتکب می‌شوند که روحیه‌ تیم را تضعیف کرده و بهره‌وری را کاهش می‌دهد. در اینجا، ۱۰ عامل کلیدی که باعث افت روحیه‌ تیم می‌شوند را بررسی می‌کنیم.

🔺مدیریت جزئی‌نگر به‌جای ایجاد اختیار دادن
این نوع مدیریت که در آن مدیر بر هر مرحله از کار نظارت دارد، باعث ازبین‌رفتن حس مالکیت و کاهش انگیزه‌ تیم می‌شود. به‌جای بررسی روزانه‌ جزئیات کار، فقط پیشرفت کلی کار را بررسی کنید.

🔺مثبت‌اندیشی افراطی و نادیده‌گرفتن مشکلات واقعی
مدیران اغلب برای حفظ روحیه‌ تیم، از بیان مشکلات واقعی اجتناب می‌کنند و با مثبت‌اندیشی بیش‌ازحد، چالش‌ها را نادیده می‌گیرند. کارکنانی که احساس کنند مشکلاتشان نادیده گرفته می‌شود، احساس سرخوردگی می‌کنند.

🔺نداشتن اولویت‌بندی درست در کارها و ایجاد اضطراب غیرضروری
مدیرانی که تمام کارها را به یک اندازه فوری و مهم جلوه می‌دهند، به‌طور ناخواسته باعث ایجاد استرس در تیم می‌شوند.

🔺عدم قدردانی از تلاش‌های کارکنان و نادیده گرفتن زحمات آن‌ها
بسیاری از مدیران بیشتر روی نتایج تمرکز می‌کنند و از قدردانی از تیم غافل می‌شوند. این موضوع باعث ایجاد احساس نادیده گرفته‌شدن در کارکنان شده و انگیزه‌ آن‌ها را کاهش می‌دهد.

🔺تعیین نکردن انتظارات شفاف و پیگیری عملکرد کارکنان
وقتی کارکنان نمی‌دانند که چه چیزی از آن‌ها انتظار می‌رود، احتمال بی‌انگیزگی و کاهش بهره‌وری افزایش می‌یابد.

🔺عدم ارتباط بین بازخورد و مهارت‌های کلیدی نقش شغلی
وقتی بازخوردها مبهم، غیرمنصفانه یا بیش‌ازحد انتقادی باشند، کارکنان احساس بی‌ارزشی می‌کنند و نمی‌دانند چگونه پیشرفت کنند. بازخورد باید بر اساس مهارت‌های کلیدی نقش هر فرد و با ارائه‌ راهکارهای عملی ارائه شود.

🔺تصمیم‌گیری‌های متناقض و غیرشفاف
وقتی کارکنان احساس کنند که تصمیمات به‌طور ناگهانی تغییر می‌کنند و منطقی پشت آن‌ها نیست، اعتمادشان به سازمان کاهش می‌یابد و احتمال ترک شغل افزایش می‌یابد. مدیران باید منطق تصمیمات خود را به‌طور شفاف توضیح دهند و از کارکنان برای تصمیم‌گیری‌های مهم نظرخواهی کنند.

🔺نادیده گرفتن نیاز کارکنان به شنیده‌شدن و تعامل واقعی
بسیاری از مدیران به صحبت‌های کارکنان گوش نمی‌دهند و پیشنهادهای آن‌ها را جدی نمی‌گیرند. اگر کارکنان احساس کنند که نظر آن‌ها مهم نیست، به‌تدریج ارتباطشان با سازمان ضعیف می‌شود و احتمال خروج آن‌ها افزایش می‌یابد.

🔺تغییر مداوم اهداف
وقتی کارکنان روی یک پروژه برای مدت طولانی کار می‌کنند و ناگهان مدیریت مسیر آن را تغییر می‌دهد، احساس می‌کنند که زحمات آن‌ها نادیده گرفته شده است. قبل از تغییر پروژه‌ها، مدیران باید به تیم توضیح دهند که چرا این تغییر ضروری است.

🔺نداشتن هوش هیجانی و عدم درک احساسات کارکنان
شنیدن بازخورد از تیم، همدلی و داشتن رویکرد حمایتی در مواجهه با چالش‌ها، باعث افزایش اعتماد کارکنان به مدیران می‌شود و محیطی سازنده ایجاد می‌شود که در آن بهره‌وری و روحیه‌ کاری افزایش پیدا می‌کند.

[آموزه های سازمانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ تأکید شرکت‌های بزرگ بر شناخت فرهنگ مشتریان‌

💎جیم بلیت در کتاب «۱۰۰ ایده بزرگ بازاریابی» می‌نویسد: همیشه به ما گفته شده که رفتار و تصمیم‌گیری‌های خرید مشتریان تحت تاثیر فرهنگ آنها قرار دارد، با این حال، بسیاری از ما هنوز اطلاعات کمی درباره فرهنگ‌های موجود در جامعه‌مان داریم.

🔹برای همین، اگر می‌خواهیم در بازاریابی موفق شویم، باید مثل مرکز خدمات مالی آویوا به فرهنگ مشتریان‌مان توجه کنیم.

🔹آویوا چندین مرکز تماس بزرگ برای ارائه مشاوره‌های مالی به مشتریانش دارد و مانند بسیاری از شرکت‌های دیگر، برخی از مراکز تماس خود را در هند راه‌اندازی کرده زیرا هزینه نیروی کار در این کشور بسیار پایین است و نیروی کار تحصیل‌کرده آن به راحتی انگلیسی صحبت می‌کنند.

🔹با این حال بسیاری از نیروی کار ماهر هندی تا به حال کشورهایی مثل آمریکا و انگلستان را از نزدیک ندیده‌اند و حتی تمایلی هم برای سفر به این کشورها و زندگی در آنها ندارند.

🔹به همین خاطر، علی‌رغم آشنایی با زبان انگلیسی، با فرهنگ کشورهای انگلیسی زبان ناآشنا هستند و این ناآشنایی می‌تواند باعث بروز اختلاف و تنش بین آنها و مشتری شود.

🔹از این‌رو، آویوا دوره‌های آموزشی مختلفی را با موضوع درک فرهنگ آمریکایی برای کارمندان هندی‌اش برگزار می‌کند.

🔹این دوره‌ها فقط درباره این که مشتریان آمریکایی چگونه حرف می‌زنند و بیشتر از چه افعال، تکه کلام‌ها، اصطلاحات و ضرب‌المثل‌هایی استفاده می‌کنند، نیست، بلکه درباره موضوعات مختلفی مثل آب و هوا، وضعیت جاده‌ها، مسائل سیاسی و اقتصادی و غیره نیز هست‌

🔹دلیل آموزش این مسائل آن است که آمریکایی دوست دارند ابتدا درباره یک موضوع عمومی مثل آب و هوا گپ کوتاهی بزنند و سپس سراغ اصل درخواست‌شان بروند.

🔹در نتیجه، اگر کارمندان مرکز تماس شرکت‌ها اطلاعاتی راجع به این قبیل موضوعات نداشته باشند، نمی‌توانند با فردی که تماس گرفته، ارتباط برقرار کنند

🔹مثال آویوا به ما تاکید می‌کند که باید دوره‌های آموزشی خاصی را برای آشنایی فروشندگان، بازاریاب‌ها و کارمندان بخش خدمات مشتریان‌مان برگزار کنیم و در این دوره‌ها، جزییاتی را به آنها آموزش بدهیم که به ایشان کمک می‌کند با مشتریان‌شان راحت‌تر ارتباط بگیرند

[مارکتینگ آز]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ سندرم کارکنان ناپیدا!

💎سندرم کارکنان ناپیدا به حالتی گفته می‌شود که یک کارمند، با وجود تلاش فراوان، در محیط کار دیده نمی‌شود و مورد توجه قرار نمی‌گیرد. دیده نشدن در محیط کار می‌تواند به کاهش انگیزه، افزایش فرسودگی شغلی و ترک کار منجر شود. البته فرهنگ سازمانی و نحوه مدیریت نیز نقش مهمی در دیده شدن یا نادیده گرفتن کارکنان ایفا می‌کند.
برخی دلایل علمی و روان‌شناختی که نشان می‌دهند چرا برخی کارکنان مورد توجه قرار نمی‌گیرند عبارتند از:

▪️کارکنان ناپیدا معمولاً مهارت برندسازی شخصی را ندارند
در دنیای کاری امروز، توانایی ارائه دستاوردها به‌اندازه عملکرد واقعی اهمیت دارد. برخی از کارکنان ناپیدا، به دلیل ترس از خودنمایی یا تصور اینکه باید فروتن باشند، از صحبت کردن درباره موفقیت‌های خود اجتناب می‌کنند. اما این رویکرد می‌تواند باعث شود که دیگران از ارزش واقعی کار آن‌ها بی‌اطلاع بمانند.

▪️کارمندان ناپیدا اغلب ارتباطات کاری ضعیفی دارند
ارتباطات کاری فقط به معنی صحبت کردن نیست، بلکه شامل توانایی تعامل، شبکه‌سازی و ایجاد روابط حرفه‌ای نیز می‌شود. برخی از کارکنان، به‌ویژه افرادی که درون‌گرا هستند، تمایل دارند که بیشتر در کار خود غرق شوند و کمتر با دیگران ارتباط برقرار کنند. در نتیجه، دیگران ارزش کار آن‌ها را درک نمی‌کنند. همچنین اطلاعات مهم سازمانی را از دست می‌دهند یا فرصت‌هایی که از طریق روابط کاری به وجود می‌آید، به آن‌ها نمی‌رسد.

▪️نبود مهارت‌های ارائه و سخنوری در جلسات کاری
این افراد ممکن است ایده‌های عالی داشته باشند، اما چون معمولاً از ترس قضاوت شدن یا اشتباه کردن در جلسات سکوت می‌کنند یا به‌درستی نمی‌توانند آن‌ها را بیان کنند، از نظر دیگران پنهان می‌مانند.

▪️نبود ابتکار عمل و مشارکت فعال در پروژه‌ها
وقتی کارمندی همیشه منتظر است تا کاری به او سپرده شود و خود برای ارائه ایده‌های جدید یا بهبود فرآیندها اقدام نمی‌کند، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. سازمان‌ها به افرادی نیاز دارند که بتوانند مسائل را شناسایی کنند و به جای صرفاً اجرای دستورات، راه‌حل‌ ارائه دهند.

▪️تمرکز بر کارهای فنی و پشت‌صحنه بدون تعامل با مدیران
کارمندان پشت‌صحنه معمولاً درگیر کارهای ضروری اما نامرئی هستند که تأثیر آن‌ها به‌صورت غیرمستقیم احساس می‌شود. اگر این افراد مهارت کافی در معرفی دستاوردهای خود نداشته باشند، احتمال دیده شدنشان کاهش می‌یابد.

▪️نداشتن مهارت مذاکره و درخواست ارتقا
بسیاری از کارمندان تصور می‌کنند که مدیران باید خودشان متوجه عملکرد آن‌ها شوند و پیشنهاد ارتقا بدهند، اما در واقعیت این اتفاق به‌ندرت رخ می‌دهد. همچنین نداشتن جسارت برای صحبت درباره حقوق، ارتقا یا درخواست فرصت‌های بهتر، باعث می‌شود که این کارکنان در همان موقعیت‌های قبلی باقی بمانند.

▪️عدم تمایل به یادگیری مهارت‌های جدید
کارمندانی که یادگیری را متوقف می‌کنند، به‌تدریج از دیگران عقب می‌مانند و کمتر مورد توجه مدیران قرار می‌گیرند. مدیران معمولاً فرصت‌های پیشرفت و پروژه‌های مهم را به کارمندانی می‌دهند که در حال رشد و یادگیری هستند.

[آموزه های سازمانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ چگونه همزمان، هم مورد احترام و هم تاثیرگذار بر کارکنان باشیم

💎 آرزوی هر مدیری است که بر کارکنانش تاثیر بگذارد تا به اهداف مورد نظر سازمان تحت رهبری او دست یابند و از سویی دیگر مورد احترام افرادش نیز باشد. به عبارت بهتر، تاثیر گذاشتن بر افراد و مورد احترام آنها بودن دو روی یک سکه و علت و معلول همدیگر هستند و تحقق اهداف و آرمان‌های سازمانی را تسهیل و تسریع می‌کنند. البته ترکیب این دو، امری دشوار و پیچیده است که دارای ظرافت‌ها و چالش‌های خاص خود است، چراکه تاکید زیاد مدیران بر دستیابی به اهداف مقرر در بسیاری از موارد موجب رنجش کارکنان و ایجاد کدورت بین مدیران و کارکنان می‌شود و روابط را خدشه‌دار می‌سازد. با این همه یکی از هنرهای مدیران بزرگ و موفق این است که به هر دوی این دو ایده‌آل‌ها به‌طور همزمان دست یافته‌اند

◽️۱. سبک مدیریتی خودتان را پیدا کنید
یکی از مهم‌ترین کارهایی که یک رهبر می‌تواند انجام دهد خودشکوفایی و کشف سبک مدیریتی و رهبری خود است. اینکه شما به روشنی بدانید که سازمان یا تیم تحت رهبری تان را با دانش فنی‌تان کنترل می‌کنید یا اینکه از کاریزما و کیش شخصیتی‌تان برای هدایت و انگیزه دادن به کارکنانتان بهره می‌گیرید، باعث خواهد شد افرادتان شما را قبول داشته باشند و برای شما احترام قائل شوند.

◽️۲. نسبت به افرادتان دلسوز باشید و این دلسوزی را به آنها نشان دهید
هیچ‌چیزی بیشتر از بی‌اعتنایی به کارکنان و ارزش قائل نشدن به شخصیت افراد موجب از بین رفتن نفوذ و احترام مدیر نزد کارکنانش نمی‌شود. دلسوز و مهربان بودن با کارکنان و ارزش دادن به آنها پس از مدتی به یک فرهنگ در سازمان تبدیل می‌شود و تمام افراد آن را شیفته و پیرو مدیران و رهبران خواهد کرد.

◽️۳. تا آنجا که می‌توانید اطلاعاتتان را افزایش دهید
هرچه دانش و آگاهی یک مدیر از شرایط و مسائل پیرامون سازمان بیشتر و عمیق‌تر باشد، بر میزان کارآیی و تصمیم‌گیری‌های درست و بجای او افزوده خواهد شد و همین مساله باعث افزایش منزلت و اعتبار او نزد افرادش خواهد شد.

◽️۴. روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید
رهبران بزرگ همیشه در حال یادگیری هستند و از طریق آموختن چیزهای جدید است که روی خود سرمایه‌گذاری می‌کنند. آنها برای این کار دلیل خوبی دارند: هرچه یک مدیر بیشتر بداند، بهتر می‌تواند به افرادش کمک کند و کمک‌کننده‌تر بودن به معنای محبوب‌تر بودن خواهد بود.

◽️۵. برندتان را مدیریت کنید
شما به‌عنوان رهبر یک شرکت یا سازمان باید مدیریت کاملی بر برندتان داشته باشید و برای این کار باید از طریق بازخورد گرفتن از مشتریان و کسانی که با شرکت‌تان در ارتباط هستند، نام و شهرت مجموعه تحت رهبری‌تان را بهبود ببخشید.

◽️۶. روی آینده تمرکز کنید
وظیفه اصلی یک مدیر عبارت است از تمرکز کردن روی کارهایی که می‌توان و باید در آینده انجام داد. در این میان، تجزیه و تحلیل عملکرد گذشته باید به سایر اعضای تیم واگذار شود. هنر رهبران بزرگ، تصویرسازی از آینده و متمرکز ساختن تمام قوای سازمانی بر تحقق اهداف آتی است. بر همین اساس، یک رهبر نباید وقت زیادی برای حل مسائل روزمره و جاری اختصاص دهد، بلکه باید به افق‌های دوردست بنگرد و سازمان را در جهت رسیدن به آنها هدایت کند.

[مدیریت منابع انسانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ سندرم اردک شناور: تقلای جان‌فرسا در پس موفقیت و آرامش ظاهری

💎 به اردکی که روی آب شناور است دقت کنید. از بالا به نظر می‌رسد که بی‌هیچ تلاشی در حال حرکت است و وقاری آرامش‌بخش دارد. اما در زیر سطح آب، پاهایش بی‌وقفه در تلاش‌اند تا او را روی آب نگه دارند. این تضاد، الهام‌بخش نام‌گذاری پدیده‌ای روان‌شناختی به نام «سندرم اردک شناور» شده است.

🔹«سندرم اردک شناور» استعاره‌ای از افرادی است که ظاهری آرام و موفق دارند اما در درون، با اضطراب و استرس زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. آنها برای پنهان کردن فشارهای روانی خود، تصویری بی‌دردسر از موفقیت ارائه می‌دهند. در حالی که ممکن است درست در لحظاتی که دیگران زندگی‌شان را بی‌نقص می‌بینند، در تلاشی فرساینده باشند تا همه‌چیز را سر پا نگه دارند.

🔹این مفهوم نخستین‌بار در دانشگاه استنفورد و برای توصیف استرس و سبک زندگی پرفشار دانشجویان به کار رفت. اما بعدها دامنه آن گسترده‌تر شد و به جامعه مدرن تعمیم یافت؛ جایی که افراد تحت فشارند تا موفقیت‌هایشان را آسان و بدون تلاش جلوه دهند. زندگی دانشجویان نمونه‌ای از این وضعیت است: از یک سو با چالش‌های طاقت‌فرسای تحصیل، زندگی مستقل و دوری از خانواده درگیرند و از سوی دیگر تلاش می‌کنند تا موفقیت‌هایشان را بی‌زحمت نشان دهند.

🔹هرچند سندرم اردک شناور به عنوان بیماری ذهنی شناخته نمی‌شود، اما نوعی اختلال رفتاری رایج، به‌ویژه در میان دانشجویان، محسوب می‌شود. کمال‌گرایی، عدم اعتمادبه‌نفس، انتقاد بیش از حد از خود و احساس درماندگی در مواجهه با چالش‌ها از عوامل تقویت‌کننده این سندرم‌اند. علاوه بر این، انتظارات خانواده و جامعه نیز در شکل‌گیری آن نقش دارند.

🔹محیط‌های کاری نیز بستر مناسبی برای این سندرم فراهم می‌کنند. تأکید مداوم بر بهره‌وری و موفقیت حداکثری، کارمندان را وادار می‌کند تا تصویری بی‌نقص از خود ارائه دهند، حتی اگر این فشار آنها را به فرسودگی بکشاند. احساس عدم تعلق نیز عاملی مؤثر است. وقتی فرد باور دارد که دیگران در شرایط مشابه قوی و بااعتمادبه‌نفس‌اند اما خود او توان مدیریت زندگی‌اش را ندارد، این سندرم تشدید می‌شود. در حالی که همان افراد موفق نیز ممکن است در واقعیت دچار شک و تردید باشند.

🔹این باور که دیگران کنترل کامل بر زندگی خود دارند، احساس تنهایی و انزوا را افزایش می‌دهد. افراد از اینکه آسیب‌پذیری‌شان آشکار شود می‌ترسند، زیرا نگران قضاوت دیگران‌اند. به همین دلیل بیشتر تلاش می‌کنند تا مشکلاتشان را پنهان کنند.

🔹شبکه‌های اجتماعی نیز به این وضعیت دامن زده‌اند. از آنجا که افراد معمولاً فقط جنبه‌های موفقیت‌آمیز زندگی خود را به نمایش می‌گذارند، تصویری غیرواقعی از موفقیت بی‌دردسر ایجاد می‌شود که باعث افزایش فشار روانی می‌شود.

🔹زندگی مدرن افراد را وادار کرده است تا همزمان در زمینه‌های مختلف عملکردی عالی داشته باشند: تحصیل، کار، خانواده و روابط اجتماعی. این چندمهارتی افراطی رقابتی پنهان به وجود آورده که فرد را تحت فشار قرار می‌دهد تا همیشه در اوج باشد.

🔹این سندرم می‌تواند به اضطراب، افسردگی و فرسودگی شغلی منجر شود. فردی که در ظاهر موفق است، ممکن است در پشت این تصویر دچار استرس شدید، بی‌خوابی و خستگی مزمن باشد.

🔹یکی از مهم‌ترین پیامدهای این سندرم، اثر اجتماعی آن است. وقتی افراد موفق همواره تصویری قهرمانانه از خود نشان می‌دهند، این باور شکل می‌گیرد که صحبت از ضعف و شکست مایه شرمندگی است. این فرهنگ نادرست، فشار بیشتری به افراد تحمیل می‌کند و سلامت روانی جامعه را به خطر می‌اندازد.

✔️راهکارهایی برای مقابله

🔹برای مقابله با این سندرم، تغییرات فرهنگی و اجتماعی ضروری است. یکی از راهکارهای پیشنهادی، استفاده از «رزومه سایه» (Shadow CV) است. در این نوع رزومه، علاوه بر موفقیت‌ها، شکست‌ها و تلاش‌های ناموفق فرد نیز ذکر می‌شود. این روش می‌تواند به کاهش بار روانی ناشی از ارائه تصویری بی‌نقص از خود کمک کند.

🔹در سطح فردی، می‌توان اهداف واقع‌بینانه تعیین کرد، شبکه‌ای از دوستان حمایتگر ایجاد نمود و استفاده از شبکه‌های اجتماعی را کاهش داد تا از مقایسه‌های نادرست و فشارهای ناشی از آن کاسته شود.

💭 آگاهی، نخستین گام برای مقابله با این سندرم است. باید بدانیم که ما در این کشمکش تنها نیستیم. بسیاری از افراد، حتی آنهایی که موفق به نظر می‌رسند، با چالش‌های مشابهی روبه‌رو هستند. واقعیت این است که موفقیت بی‌دردسر یک توهم است. پشت هر دستاوردی، تلاشی پنهان وجود دارد. کافی است دفعه بعد که به زندگی کسی غبطه خوردیم، به یاد بیاوریم که حتی آرام‌ترین اردک نیز زیر سطح آب، بی‌وقفه در حال تقلاست!

🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ چرا بیشتر کارمندان انگیزه ندارند؟

💎 استفان رابینز در کتاب «مدیریت انسان‌ها» می‌نویسد: بیشتر شرکت‌ها از بی‌انگیزگی کارمندان‌شان شکایت و گله دارند، اما حاضر نیستند بپذیرند مشکل بی‌انگیزگی کارمند را نه در او بلکه باید در مدیریت و سیستم کاری شرکت‌شان جستجو کنند.

🔹در حقیقت، وقتی کارمندی انگیزه ندارد، مشکل را باید در این قبیل فرایندها جستجو کرد: گزینش اشتباه، تعیین اهداف گنگ و نامأنوس برای کارمند، ارزیابی نامناسب عملکرد کارمند، نظام پاداش‌دهی غلط، عدم توانایی مدیر در ارتباط‌گیری با کارمند و غیره.

🔹بر این اساس، اگر می‌خواهید دلیل بی‌انگیزگی کارمندان‌تان را درک کنید، باید به این سه سوال مهم پاسخ بدهید:

◽️١. آیا کارمندان به این اعتقاد رسیده‌اند که اگر تلاش زیادتری از خود نشان بدهند، دیگران هنگام ارزیابی آنها، متوجه این تلاش شده  آن را درک خواهند کرد؟

◽️٢. آیا کارمندان به این نتیجه رسیده‌اند که اگر در نظام ارزیابی عملکرد به عنوان کارمندی موثر و توانمند شناخته شوند، از آنها قدردانی خواهد شد و به آنها پاداش مناسبی تعلق خواهد گرفت؟

◽️٣. آیا پاداش‌هایی که کارمندان در ازای فعالیت بیشتر و موثرتر دریافت می‌کنند، از همان نوعی است که به آن احتیاج و علاقه دارند؟ به عنوان مثال، ممکن است کارمندی تلاش خود را با هدف ارتقاء مقام و رسیدن به پست مدیریتی، افزایش بدهد ولی شرکت به او صرفا یک پاداش مادی بدهد. بدیهی است که کارمند انگیزه‌اش را از دست می‌دهد.

[مارکتینگ آز]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ ۱۲ شایستگی جهانی و ضروری که  در سال ۲۰۲۵ باید داشته باشیم

◽️۱. تفکر تطبیقی (Adaptive Thinking)
ایران به دلیل شرایط اقتصادی، تغییرات قوانین و مقررات، و نوسانات بازار، محیطی پویاتر و چالش‌برانگیز دارد. توانایی سازگاری با این شرایط برای موفقیت در بسیاری از صنایع حیاتی است.

◽️۲. هوش هیجانی (Emotional Intelligence)
تعاملات انسانی در فرهنگ کاری ایران بسیار برجسته است. توانایی مدیریت احساسات و ارتباط مؤثر با همکاران، مشتریان و مدیران می‌تواند بهره‌وری و موفقیت شغلی را افزایش دهد.

◽️۳. همدلی (Empathy)
ایران فرهنگی غنی و متنوع دارد. توانایی درک و همدلی با دیدگاه‌های مختلف برای ایجاد ارتباطات کاری موفق و مدیریت تیم‌های متنوع ضروری است.

◽️۴. تفکر انتقادی (Critical Thinking)
در ایران، به دلیل چالش‌های مختلف در محیط کار، توانایی حل مشکلات پیچیده و ارائه راه‌حل‌های خلاقانه یکی از عوامل کلیدی پیشرفت است.

◽️۵. ارتباط مؤثر (Effective Communication)
محیط‌های کاری در ایران نیازمند برقراری ارتباطات شفاف و مؤثر برای جلوگیری از سوءتفاهم‌ها و افزایش هماهنگی بین تیم‌ها هستند.

◽️۶. مدیریت زمان (Time Management)
با توجه به حجم بالای کار‌ها و چالش‌های موجود، توانایی مدیریت زمان برای دستیابی به اهداف و اولویت‌بندی وظایف ضروری است.

◽️۷. گفت‌و‌گو‌های شجاعانه (Courageous Conversations)
در محیط‌های کاری ایران، گاهی چالش‌های فرهنگی باعث می‌شود کارکنان در بیان مشکلات یا انتقادات دچار تردید شوند. مهارت گفت‌و‌گو‌های شجاعانه می‌تواند در حل این مشکلات نقش مهمی ایفا کند.

◽️۸. ضدشکنندگی (Anti-Fragility)
با توجه به نوسانات اقتصادی و اجتماعی، توانایی قوی‌تر شدن از دل سختی‌ها و چالش‌ها یکی از ویژگی‌های کلیدی برای موفقیت در ایران است.

◽️۹. تحلیل داده‌ها (Data Analysis)
با رشد فناوری و دیجیتالی شدن بسیاری از صنایع در ایران، مهارت تحلیل داده‌ها برای تصمیم‌گیری آگاهانه و هوشمندانه ضروری شده است.

◽️۱۰. مهارت‌های همکاری (Collaboration)
در ایران، کار تیمی و همکاری میان افراد با دیدگاه‌ها و فرهنگ‌های مختلف در بسیاری از سازمان‌ها اهمیت زیادی دارد.

◽️۱۱. یادگیری مستمر (Continuous Learning)
با پیشرفت سریع فناوری و تغییرات در صنایع مختلف، یادگیری مداوم برای حفظ رقابت‌پذیری در بازار کار ایران ضروری است.

◽️۱۲. نگرش نوآورانه (Innovation Mindset)
در ایران، به‌ویژه در کسب‌وکار‌های استارتاپی و حوزه‌های فناوری، توانایی فکر کردن فراتر از چارچوب‌های مرسوم و ارائه راه‌حل‌های نوآورانه، یک مزیت رقابتی بزرگ محسوب می‌شود.

💭این مهارت‌ها نه‌تنها برای محیط‌های کاری جهانی بلکه برای شرایط خاص ایران نیز کاملاً مناسب هستند. در ایران، به دلیل پویایی محیط کار، وجود چالش‌های متعدد و نیاز به خلاقیت و ارتباطات مؤثر، تقویت این مهارت‌ها می‌تواند مسیر موفقیت حرفه‌ای را هموارتر کند.

[مدیران فرهیخته]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ مخالفت مشتری با قیمت را خیلی جدی نگیرید

💎 تیم کانِر در کتاب «۹۱ خطای فروشندگان» می‌نویسد: تجربۀ من به عنوان یک فروشندۀ باسابقه می‌گوید مهم‌ترین خواسته‌های مشتریان عبارتند از:

1️⃣قیمت منصفانه

2️⃣محصولات و خدمات باکیفیت

3️⃣عمل به وعده‌ها به خصوص تعهدات زمانی

🔹تحقیقات مختلف اما نشان می‌دهند که اگر بخواهیم خواسته‌های اصلی مشتریان را به ترتیب اهمیت‌شان بنویسیم، باید بگوییم که مهم‌ترین خواسته‌های مشتریان عبارتند از:

1️⃣ عمل به وعده‌ها به خصوص تعهدات زمانی

2️⃣محصولات و خدمات باکیفیت

3️⃣قیمت منصفانه

🔹این موضوع نشان می‌دهد که بر خلاف تصورات رایج، قیمت مهم‌ترین عامل از نظر مشتریان نیست. اما چرا بیشتر فروشندگان هنوز هم تصور می‌کنند قیمت مهم‌ترین عامل برای مشتریان است؟ دلیل این اشتباه آن است که فروشندگان مبتدی فرق بین قیمت، هزینه و ارزش را نمی‌دانند

🔹قیمت، پولی است که مشتری برای خرید خود می‌پردازد. هزینه، پولی است که مشتری باید در طول زمان برای مصرف محصول خریداری شده بپردازد. ارزش، انتظاری است که مشتری از محصول خریداری شده دارد.

🔹بر اساس این تعاریف باید بگوییم درست است که مشتری می‌گوید خواهان محصولی با قیمت ارزان است، اما چیزی که واقعاً می‌خواهد یکی از این دو خواسته است:

◽️۱. مشتری محصولی می‌خواهد که هزینۀ استفاده از آن پایین باشد. برای مثال، تعمیر و نگهداری آن خیلی گران نباشد و بتواند محصول دسته دوم را به راحتی و با کمترین ضرری بفروشد‌.

◽️۲. مشتری محصولی می‌خواهد که ارزش پولی که برای خرید آن پرداخته را داشته باشد.

🔹پس اگر با مشتری‌ای مواجه شدیم که خواهان محصولی ارزان بود، باید به او بگوییم:

◽️۱. نباید دنبال محصولی ارزان باشید، بلکه باید دنبال محصولی باشید که هزینۀ استفاده از آن پایین‌تر از رقباست.

◽️۲. نباید دنبال محصولی ارزان باشید، بلکه باید دنبال محصولی باشید که ارزش پولی که برای آن می‌پردازید را دارد.

[مارکتینگ آز]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ چگونه بازخورد را به شکلی مؤثر دریافت کنیم

◽️۱. به فیدبک ارائه شده گوش دهید
به میان حرف فرد ارائه‌دهنده‌ی فیدبک نپرید. به حرف‌های فرد گوش دهید، به چیزی که او واقعا می‌گوید گوش دهید نه به چیزی که تصور می‌کنید. اگر به جای گرفتن حالت تدافعی به خود و تمرکز بر روی پاسختان روی گوش دادن و درک حرف‌های فرد مقابل تمرکز کنید، می‌توانید اطلاعات بیش‌تری را جذب کنید.

◽️۲. درباره‌ی پاسخ‌هایی که می‌دهید فکر کنید
اهمیت زبان بدن و لحن صدای شما از کلماتی که به‌کار می‌برید بیش‌تر است. مانع ایجاد نکنید. اگر حواستان پرت است و بی‌حوصله به نظر می‌رسید، پیامی منفی ارسال می‌کنید. از سوی دیگر نشان دادن توجه نمایان‌گر این است که برای حرف‌های طرف مقابل ارزش قائلید و این باعث حس راحتی در هر دو طرف می‌شود‌.

◽️۳. پذیرا باشید
پذیرای ایده‌های جدید و نظرات متفاوت باشید. اغلب بیش‌تر از یک راه برای انجام کار‌ها وجود دارد و ممکن است دیگران نظرات کاملا متفاوتی درباره‌ی موضوعی خاص داشته‌باشند. هم‌چنین ممکن است چیز‌های ارزش‌مندی از دیگران بیاموزید‌.

◽️۴. پیام را درک کنید
به‌خصوص قبل از پاسخ دادن، مطمئن شوید که آن‌چه که به شما گفته شده را درک کرده‌اید. در صورت لزوم برای شفاف‌سازی سؤالاتی را بپرسید. به طور فعال گوش دهید و برای این‌که مطمئن شوید که بازخورد را به‌درستی تفسیر کرده‌اید، نکات کلیدی را با خود تکرار کنید. در محیطی گروهی قبل از پاسخ دادن از دیگران بخواهید تا بازخوردشان را ارائه دهند. در صورت امکان به طور صریح نوع بازخوردی که انتظارش را دارید بیان کنید تا غافل‌گیر نشوید.

◽️۵. تأمل کنید و تصمیم بگیرید تا چه کاری را انجام دهید
ارزش بازخورد و عواقب استفاده یا نا‌دیده گرفتن آن را ارزیابی کنید و سپس تصمیم بگیرید که حاضرید برای بازخورد چه کار‌هایی را انجام دهید. پاسخ شما انتخاب شماست. اگر با فیدبک موافق نیستید، از شخص دیگری نظر بخواهید.

◽️۶. پیگیری کنید
راه‌های بسیاری برای پیگیری بازخورد‌ها وجود دارد. گاهی اوقات پیگیری به معنای عمل کردن به پیشنهاداتی است که به شما داده شده‌است. در موارد دیگر ممکن است تصمیم بگیرید تا جلسه‌ای را برای صحبت برای فیدبک ترتیب دهید یا کار بازنگری شده‌ی خود را مجددا برای ارائه‌دهنده‌ی بازخورد ارسال کنید.

[مدیریت منابع انسانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ راهکار فروش؛ یک کانال توزیع جدید بسازید

💎جیم بلیت در کتاب «۱۰۰ ایده بزرگ بازاریابی» می‌نویسد: گاهی اوقات کانال‌های توزیع آن چنان در اختیار رقبا قرار دارند که ورود به آنها بسیار سخت می‌شود و شرکت‌های تازه‌کار و کوچک نمی‌توانند به راحتی از کانال‌های توزیع موجود استفاده کنند.

🔹برای همین است که شرکت‌های تازه‌کار و کوچک برای ورود به کانال‌های توزیع اصلی باید یک تعهد مالی قابل توجهی به مالکان کانال‌های توزیع بدهند و مثلا یک قفسه را برای مدت طولانی اجاره کنند یا محصول‌شان را به صورت اعتباری بلندمدت بفروشند.

🔹در این شرایط، بهترین استراتژی‌ که شرکت‌های تازه‌کار و کوچک می‌توانند دنبال کنند، ایجاد یک کانال جدید برای محصول‌شان است.

🔹برای مثال، زمانی که نوشیدنی انرژی‌زای ردبول برای اولین بار در سال ۱۹۸۷ وارد بازار شد، عرضه آن در کانال‌های توزیع رایج مثل سوپرمارکت‌ها و فروشگاه‌های زنجیره‌ای کار بسیار سختی بود، چون اصولا این کانال‌ها هیچ شناختی از محصولی به نام نوشیدنی انرژی‌زا نداشتند.

🔹از آن جایی که ردبول، مشتریان جوان را هدف گرفته بود، تصمیم گرفت محصولش را در مکان‌هایی توزیع کند که مشتریان هدفش به آن مکان‌ها به طور مرتب رفت و آمد داشتند.

🔹به همین دلیل، ردبول یک تیم بازاریاب متشکل از جوانان دانشجو تشکیل داد تا محصول شرکت را در باشگاه‌های ورزشی و کلوپ‌های شبانه توزیع و معرفی کنند.

🔹صاحبان این قبیل مکان‌ها وقتی متوجه شدند نوشیدنی انرژی‌زا چیست و احتمالا مورد استقبال قشر جوان قرار می‌گیرد، از توزیع و فروش محصولات ردبول استقبال کردند و به این ترتیب بود که ردبول بدون آن که زیر بار خواسته‌های فراوان سوپرمارکت‌ها و فروشگاه‌های زنجیره‌ای برود، وارد بازار شد.

🔹پس شما هم به جای آن که محصول‌تان را در کانال‌های توزیع رایج عرضه کنید، دنبال مکان‌هایی باشید که مشتریان‌تان در آنها رفت و آمد دارند و سپس تلاش کنید آن مکان‌ها را به شبکه توزیع محصول‌تان تبدیل کنید.

[مارکتینگ آز]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ چگونه زمان را مثل یک "نابغه تنبل" مدیریت کنیم؟

#Fast_company

💎 به دنبال کمال‌گرایی نباشید؛ کمال‌گرایی در مدیریت زمان، چیزی جز اضطراب، شرمندگی، و رضایتمندی گذرا به همراه ندارد. مدیریت زمان باید شما را در لحظه راضی کند، نه اینکه صرفاً روی آینده‌ای نامعلوم تمرکز کند.

🔹 ۵ نکته کلیدی برای مدیریت زمان را در ادامه مرور خواهیم کرد:

◽️۱. زندگی خوب نیازی به عالی بودن ندارد
زندگی‌های معمولی هم ارزشمند هستند. به جای تلاش بی‌وقفه برای کمال، زیبایی‌های ساده را ببینید و از زندگی روزمره‌تان لذت ببرید.

◽️۲. از همین‌جا که هستید، شروع کنید
حق دارید با نسخه امروز خودتان زندگی کنید. نیازی نیست همه تصمیمات شما برای آینده باشد. امروزتان مهم است، همین حالا از آن لذت ببرید.

◽️۳. هدف، یکپارچگی است، نه عظمت
به جای اینکه همیشه در تعقیب کمال باشید، به هماهنگی درونی، آرامش، و استواری خود اهمیت دهید. شما در هر شرایطی می‌توانید خودتان باشید.

◽️۴. فصل زندگی‌تان را بشناسید
زندگی خطی نیست. هر فصل از زندگی نیازمند رویکردی متفاوت است. اگر در شرایط سختی هستید، با مهربانی با خودتان رفتار کنید و بدانید که این نیز می‌گذرد.

◽️۵. تغییر مسیر را بیاموزید
زندگی پر از چالش است. به جای سرسختی در حفظ برنامه‌ها، انعطاف‌پذیر باشید و یاد بگیرید چگونه به سرعت مسیر خود را تغییر دهید.

💭 مدیریت زمان، یعنی احترام گذاشتن به همین لحظه و قدردانی از نسخه‌ای که امروز هستید.

[قواعدبازی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ در باب همدلی با مشتریان

💎استفان شیفمن در کتاب «۱۰۱ استراتژی برای موفقیت در فروش» می‌نویسد: به نظر من، مهم‌ترین قانون برای موفقیت در فروش، این‌ قانون به ظاهر ساده است: پای‌تان را در کفش مشتری بکنید تا بفهمید او در چه شرایطی قرار دارد.

🔹این استراتژی به استراتژی همدلی با مشتری معروف است که متاسفانه بسیاری از فروشندگان از آن غافل‌ هستند و خیلی راحت می‌گویند: صادقانه بگویم، به من ربطی ندارد که مشتری در چه وضعیتی قرار دارد یا با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کند؛ من که فضول نیستم.

🔹به نظرتان با چنین روحیه‌ و رویکردی می‌توان یک رابطه عمیق با مشتری برقرار و او را تشویق کرد که بارها و بارها از ما بخرد؟

🔹برای درک بهتر ضرورت همدلی با مشتری، فرض کنید وقتی حال‌تان اصلا خوب نبوده و حوصله کارهای خودتان را هم نداشتید، یکی از همکاران‌تان از شما خواسته تا به او کمک کنید کارهایش را زودتر تمام کند تا بتواند سروقت به خانه برود چون می‌خواسته با همسرش شام را بیرون بخورند.

🔹بدون شک، در چنین شرایطی پیش خودتان گفته‌اید عجب آدم بی‌ملاحظه‌ای است که متوجه نیست من حوصله هیچ کس و هیچ چیزی را ندارم.

🔹خیلی وقت‌ها، مشتری هم همین فکر را راجع به ما می‌کند و پیش خودش می‌گوید: این فروشنده چرا متوجه نیست من نمی‌دانم این محصول به دردم می‌خورد یا نه! یا شرایط خریدن آن را دارم یا نه!

🔹مثلا فرض کنید پیش یک مشتری شرکتی رفته‌اید و متوجه شده‌اید که شرکت مشتری در حال ادغام شدن با یک شرکت دیگر است و همه مدیران شرکت نگران جایگاه‌شان در آینده هستند شما در این شرایط و بدون توجه به نگرانی‌های مشتری، شروع به معرفی محصول‌تان می‌کنید. به نظر خودتان آیا می‌توانید موفق شوید؟

🔹در چنین شرایطی، هیچ مدیری حاضر به گوش دادن به حرف‌های یک فروشنده نیست. پس تمام انرژی و زمانی که برای معرفی محصول صرف می‌کنید، قطعا هدر می‌رود و شما را به نتیجه دلخواه‌تان نمی‌رساند.

🔹پس همیشه قبل از شروع وظایف اصلی‌تان مثل معرفی محصول یا چانه‌زنی در مورد قیمت، تلاش کنید از طریق درک شرایط و وضعیت روحی و روانی مشتری‌تان، به او احترام بگذارید و سپس سراغ وظایف‌تان بروید‌.

🔹فقط یادتان باشد، منظور از همدلی با مشتری، فضولی، دخالت و امر و نهی کردن نیست، بلکه صرفا ابراز احساسات نسبت به وضعیت و شرایط مشتری است.

[مارکتینگ آز]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ خطای علاقه!

💎از جو ژیوار، بعنوان موفق‌ترین فروشنده اتومبیل جهان یاد می شود. توصیه او برای موفقیت: "در زمان فروش یک محصول، هیچ چیز موثرتر از آن نیست که مشتری را متقاعد کنی، واقعا متقاعد کنی که دوستش داری و به او اهمیت می‌دهی."

🔹فهمیدن خطای علاقه بسیار ساده است، اما ما دائماً طعمه آن می‌شویم، یعنی هرچه بیشتر از کسی خوشمان بیاید، خرید کردن از او و کمک کردن به او برایمان ساده‌تر است. تعریف کردن معجزه می‌کند، حتی اگر پوچ و توخالی باشد.

🔹دوستی داشتم که در کار لوله نفت بود و تعریف می‌کرد یکبار چگونه یک قرارداد میلیونی در روسیه بست. از او پرسیدم "رشوه دادی؟" سر تکان داد و گفت "داشتیم باهم حرف می‌زدیم که ناگهان بحث به سمت قایقرانی رفت. معلوم شد هر دوی ما، یعنی من و خریدار، طرفدار دوآتشه قایق تفریحی ۴۷۰ هستیم. از آن لحظه به بعد، از من خوشش آمد؛ من دوست او شدم و به همین خاطر معامله جوش خورد. دوستی بهتر از رشوه دادن کار می‌کند."

🔹پس اگر فروشنده هستی، کاری کن مشتری‌ها فکر کنند دوست‌شان داری، حتی اگر به قیمت تملق گوئیِ آشکار باشد! اگر خریداری، همیشه یک محصول را مستقل از اینکه فروشنده چه کسی است بررسی کن. فروشنده را از ذهن خود پاک کن یا دست کم تظاهر کن از او خوشت نمی‌آید!

🔖به‌نقل از هنر شفاف اندیشیدن اثر رولف دوبلی

[آموزه های سازمانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ از مخالفت‌های مشتری نترسید

💎تیم کانِر در کتاب «۹۱ خطای فروشندگان» می‌نویسد: فروشندگان حرفه‌ای به خوبی می‌دانند که مخالفت مشتریان خوب، یک نکتۀ منفی در فرایند فروش نیست، بلکه نشانه‌ای از علاقه به محصول، تمایل به خریدن آن و یا گرفتن اطلاعات بیشتر است. در مقابل، مخالفت مشتریان نامناسب، بیانگر تلاش آنهاست برای این که از دست فروشنده خلاص شوند.

🔹برای همین، اگر در حال مذاکره با یک مشتری خوب هستیم، باید مخالفت او را «یک سری سوال بی‌پاسخ» تلقی کنیم نه مقاومت در برابر ما.

🔹برای مثال، فرض کنید مشتری در مخالفت با ما می‌گوید «قیمت‌تان خیلی بالاست». اگر ما یک فروشندۀ خطاکار باشیم، این حرف را یک مخالفت جدی تلقی می‌کنیم. اما اگر ما یک فروشندۀ حرفه‌ای باشیم، این حرف مشتری را به این سوال ترجمه می‌کنیم: «چرا من باید برای چنین محصولی این قدر پول بپردازم؟»

🔹یا به عنوان مثالی دیگر، فرض کنید مشتری در قبال پیشنهاد ما برای کنار گذاشتن تامین‌کنندۀ فعلی‌اش می‌گوید «ما از این تامین‌کننده خیلی راضی هستیم و نمی‌خواهیم او را عوض کنیم»

🔹اگر یک فروشندۀ آماتور باشیم، تصور می‌کنیم مشتری با پیشنهادمان مخالف است. اما اگر یک فروشندۀ حرفه‌ای باشیم، این حرف را به این پرسش ترجمه می‌کنیم: «این که تامین‌کنندۀ کنونی‌مان را کنار بگذاریم و از شما بخریم، چه منافعی برای شرکت‌مان دارد؟»

🔹پس از این به بعد تلاش کنیم به جای ترسیدن از مخالفت‌های مشتری، ابتدا آن را به یک سوال ترجمه کنیم و سپس پاسخ‌های منطقی به آن سوال بدهیم.

[مارکتینگ آز]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ سوگیری همبستگی: ذهن چگونه در دام این خطای شناختی گرفتار و باعث تصمیمات اشتباه می‌شود؟

💎مغز انسان به گونه‌ای طراحی شده است که در دنیای پیچیده و پرآشوب، به دنبال الگوها و نظم می‌گردد. حتی در ساده‌ترین موقعیت‌ها، مانند انداختن شیر یا خط، تلاش می‌کنیم الگویی قابل پیش‌بینی بیابیم. این تمایل باعث می‌شود بین پدیده‌های مختلف، حتی اگر واقعاً بی‌ارتباط باشند، روابط معنادار تصور کنیم.

🔹ما به‌راحتی داستان‌هایی را باور می‌کنیم که توضیح می‌دهند چگونه یک پدیده باعث وقوع پدیده‌ای دیگر شده است، زیرا این کار به ما احساس کنترل و پیش‌بینی‌پذیری می‌دهد. اما مشکل زمانی آغاز می‌شود که این ارتباطات خیالی بر قضاوت منطقی ما تأثیر بگذارند. برای مثال، ممکن است تصور کنیم آسیایی‌ها در ریاضیات بهترند، بازی‌های کامپیوتری باعث خشونت در کودکان می‌شوند، یا افراد مجرد سر و صدای بیشتری ایجاد می‌کنند؛ در حالی که هیچ مطالعه علمی این باورها را تأیید نکرده است.

🔹این گرایش ذهنی که ما را وادار به پیوند دادن متغیرهای بی‌ارتباط می‌کند، «سوگیری همبستگی توهمی» نام دارد. این خطای شناختی به شکل‌گیری باورهای نادرست و حتی خرافات منجر می‌شود. کلیشه‌های اجتماعی، تجربه‌های شخصی و انتظارات از پیش‌تعیین‌شده، این سوگیری را تشدید کرده و بر تصمیم‌گیری‌ها و روابط بین‌فردی اثر می‌گذارند.

🔹به عنوان مثال، اگر باور داشته باشیم که بین رنگ پوست و جرم و جنایت ارتباطی وجود دارد، احتمالاً از برقراری دوستی با افراد نژادهای دیگر خودداری خواهیم کرد. یا اگر تصور کنیم که پیروزی تیم ورزشی مورد علاقه‌مان به لباسی که در آن روز پوشیده‌ایم بستگی دارد، ممکن است همان لباس را بارها بپوشیم.

🔹اصطلاح «همبستگی توهمی» نخستین بار در سال ۱۹۶۷ توسط دو روان‌شناس، لورن و جین چپمن، مطرح شد. آن‌ها دریافتند که انسان‌ها تمایل دارند میان رویدادهایی که صرفاً هم‌زمان رخ داده‌اند، رابطه علی برقرار کنند. ده سال بعد، دیوید همیلتون و رابرت گیفورد نشان دادند که این سوگیری نه‌تنها یک فرضیه نظری، بلکه واقعیتی است که بر رفتار روزمره انسان‌ها تأثیر می‌گذارد.

🔹یکی از دلایل وقوع «همبستگی توهمی» سوگیری تأییدی است. مغز به اطلاعاتی که باورهای قبلی را تأیید می‌کنند توجه بیشتری نشان می‌دهد و داده‌های متناقض را نادیده می‌گیرد. اگر باور داشته باشید که زنان رانندگان ضعیفی هستند، در خیابان بیشتر به زنانی که بد رانندگی می‌کنند توجه می‌کنید و مثال‌های خلاف آن را نادیده می‌گیرید.

🔹عامل دیگر و اصلی، راه‌حل دم‌دستی است. این خطای ذهنی زمانی رخ می‌دهد که افراد بر اساس اطلاعاتی که به‌راحتی به خاطر می‌آورند، قضاوت می‌کنند. برای مثال، اگر بارها تبلیغی ببینید که ادعا می‌کند یک محصول زیبایی معجزه می‌کند، ممکن است ناخودآگاه باور کنید که این محصول واقعاً چنین تأثیری دارد، حتی بدون بررسی علمی.

💎در دنیای مدیریت، این سوگیری می‌تواند به تحلیل‌های نادرست داده‌ها و تصمیم‌گیری‌های اشتباه منجر شود. برای مثال، اگر یک مدیر بازاریابی در یک تجربه موفق، ارسال ایمیل تبلیغاتی در روز دوشنبه را مؤثر دیده باشد، ممکن است نتیجه بگیرد که این روش همیشه کارآمد است، در حالی که داده‌های واقعی چنین ارتباطی را نشان نمی‌دهند.

🔹همچنین، همبستگی توهمی بر ارزیابی نیروی کار تأثیر می‌گذارد. بسیاری از مدیران به اشتباه گمان می‌کنند کارمندان اضافه‌کار، متعهدتر هستند یا دوستی بین کارمندان باعث کاهش بهره‌وری می‌شود، در حالی که چنین باورهایی پشتوانه علمی ندارند. در فرآیند استخدام نیز این سوگیری موجب می‌شود افراد را بر اساس کلیشه‌های غیرمنطقی قضاوت کنیم؛ مانند این تصور که افراد عینکی باهوش‌ترند یا جوانان تنبل‌تر.

🔹این خطای شناختی اغلب منجر به شکل‌گیری خرافات می‌شود. بسیاری از افراد تصور می‌کنند برخی اعمال خاص باعث خوش‌شانسی یا بدشانسی می‌شوند. در گذشته، امپراتوران چینی برای بارش باران آیین‌هایی برگزار می‌کردند، و امروزه ورزشکاران و معامله‌گران بازار سهام به لباس‌ها یا اشیای خاصی وابسته‌اند.

🔹حتی بازارهای مالی نیز تحت تأثیر این باورها قرار دارند. پس از «دوشنبه سیاه» در سال ۱۹۸۷، بسیاری از سرمایه‌گذاران گمان کردند که دوشنبه‌ها روزی بد برای معامله است. این باور باعث شد که در سال‌های بعد، قیمت سهام در دوشنبه‌ها اغلب کاهش یابد، نه به دلیل عوامل اقتصادی، بلکه به دلیل انتظارات و ترس سرمایه‌گذاران.

💭 همبستگی توهمی یکی از شایع‌ترین خطاهای شناختی است که می‌تواند قضاوت‌های ما را در زمینه‌های مختلف، از روابط اجتماعی گرفته تا تصمیمات تجاری و مالی، تحت تأثیر قرار دهد. آگاهی از این سوگیری و تمرکز بر داده‌های واقعی، به ما کمک می‌کند از تصمیم‌گیری‌های نادرست پرهیز کنیم و دیدگاه منطقی‌تری نسبت به جهان داشته باشیم.

🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ ۶ نشانه که می‌گویند شما در شغل اشتباهی هستید

💎مشاغلی که در آن‌ها کار می‌کنیم بخش بزرگی از زندگی ما را تشکیل می‌دهند، اما بسیاری از ما مجبور می‌شویم در نقش‌هایی قرار بگیریم که شاید دوست نداشته باشیم یا در طول دوران حرفه‌ای کار خود، برای آن ساخته نشده‌ایم.
هدف کلیدی این است که در درازمدت به وضعیت رضایت‌بخشی برسیم و خروجی مثبتی از کارمان داشته باشیم؛ نه اینکه بیشتر اوقات ناراضی باشیم.

🔹برای رسیدن به این هدف، باید دنبال چیزهایی برویم که ما را خوشحال می‌کنند و باعث احساس رضایت ما می‌شوند. بنابراین، چه نشانه‌هایی وجود دارد که بگویند شما در شغلی اشتباهی مشغول به کار هستید؟

◽️۱. اگر دلیل مشخصی ندارید، شما در شغل اشتباهی هستید
مطمئنا، تعداد کمی از ما صبح روز شنبه از خواب بیدار می‌شوند و داد می‌زنند: «من خوشحالم که امروز سر کار می‌روم!»
اگر می‌توانید پاسخ دهید چرا هر روز صبح از خواب بیدار می‌شوید تا به سر کار بروید، (غیر از حقوق و فراتر از آن)، دارای یک حس، هدف و معنای روشن درباره کارتان هستید. اما اگر واقع‌بینانه به موقعیت خود نگاه کنید و هیچ دلیل یا ارزشی برای رفتن سر کار پیدا نمی‌کنید یا کارتان برایتان هیچ ارزشی ندارد، یک نشانه بزرگ است.

◽️۲. آیا شما فاقد هدف هستید؟
ممکن است همه افراد دارای هدف نباشند و هدف‌گذاری به طور طبیعی برای همه اتفاق نیفتد ولی همچنان بخش مهمی از توسعه فردی و حتی بهره‌وری است.
اگر در تلاش برای شناسایی اهداف کوتاه مدت تا میان مدت هستید، ممکن است به این دلیل باشد که واقعا چشم‌اندازی از شغل خود برای آینده نمی‌بینید.

◽️۳. آیا احساس کمبود علاقه و الهام دارید؟
اگر می‌بینید دائما در حال رویاپردازی یا شمارش معکوس هستید و به هنر تعلل در محل کار (حتی زمانی که فوق‌العاده مشغول هستید) و به حداکثر رساندن روزهای بیماری، متوسل می‌شوید، نشانه بزرگی از قرار گرفتن در شغلی اشتباهی است. اگر فقط سعی می‌کنید خودتان را مشغول کار نشان دهید ولی احساس کمبود علاقه و انگیزه دارید، شغل اشتباهی انتخاب کردید.

◽️۴. آیا شغل‌تان شما را خوشحال نمی‌کند؟
در هر شغلی، روزها و هفته‌های بدی وجود دارد ولی در کل شغل شما نباید شبیه سیاه‌چاله‌ای باشد که شادی شما را می‌خشکاند.
اگر اغلب خود را بداخلاق، بی صبر، مضطرب و بی‌حال می‌بینید، این می‌تواند ایده عاقلانه‌ای برای گشتن به دنبال شغل دیگری باشد.

◽️۵. آیا احساس کامل نبودن می‌کنید؟
هر چقدر هم در کارتان عالی باشید؛ اگر آن را کامل نمی‌بینید؛ ادامه آن فایده ندارد. شاید احساس کنید خودتان را ارزان می‌فروشید و به پتانسیل‌های خود دست پیدا نمی‌کنید. ممکن است باور داشته باشید نقاط قوت یا استعدادهایی که دارید به هدر می‌روند و در نتیجه احساس ناامیدی و نارضایتی کنید.

◽️۶. آیا ارتباطی با خودتان ندارید؟
به طور کلی، اصول‌ها، ارزش‌ها، نیازها و خواسته‌های ما باید با کارمان نیز همسو باشد.
اگر یک روز کاری را آغاز کردید ولی متوجه شدید که شبیه خودتان نیستید یا با ارزش‌های اصلی و فرهنگ کاری‌تان مخالفت دارد، می‌تواند نشانه‌ای از بودن در شغل اشتباهی باشد.

[آموزه های سازمانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ مدفوع هنرمند؛ تأثیر چهره‌ها در قدرت برندینگ

💎«پیرو مانزونی» یک هنرمند ایتالیایی بود که به خاطر رویکرد طعنه‌آمیزش به هنر آوانگارد معروف بود. عجیب‌ترین اثر مانزونی درسال ۱۹۶۱ خلق شد، او ۹۰ قوطی کنسرو را با مدفوع خود پرکرد! برچسبی به زبان انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی با مشخصات زیر روی آنها چسباند: حاوی ۳۰ گرم خالص مدفوع هنرمند.

🔹این قوطی‌ها در سال ۱۹۶۱ معادل هم‌وزن طلای خود، ۳۷ دلار ارزش‌گذاری شد. اما در سال ۲۰۰۷ یک قوطی آن به مبلغ باور نکردنی ۱۲۴ هزار پوند در حراجی هنری ساتبیز به فروش رفت!

🔹این مجموعه یک ریشخند هنرمندانه است و اگر چه دالی است بر سقوط ارزش‌های هنر آوانگارد، اما نشان می‌دهد که تاثیر اشیاء و کالاها نه مطلق، بلکه کاملا نسبی است و با اتکا بر یک برند شاخص، نام یک هنرمند و امثالهم می‌توان مدفوع را هم به قیمتی کلان به خریدار ارائه کرد. به‌طوری که اگر موشکافانه نگاه کنیم، میلیون‌ها جنس بی‌ارزش و کم‌ارزش که خیلی کم‌ارزش‌تر از قیمتشان هستند، روزانه در سرتاسر دنیا به فروش می‌رسند.

🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ متخصصان چه پیش‌بینی‏‌هایی برای وضعیت بازار کار دارند؟

#Financial_times

💎آیا هوش مصنوعی مولد فقط یک ابزار است یا آینده‌ی کسب‌وکارها را متحول می‌کند؟ آیا مدیران و رهبران سازمان‌ها برای این تغییرات آماده‌اند؟ کارشناسان حوزه بازار کار، دنیا درباره‌ی چالش‌ها و فرصت‌های سال جدید در این عرصه، نکات جالبی بیان کرده اند.

◽️عظیم اظهر، بنیان‌گذار خبرنامه Exponential View
تنها نیروی کار متخصص در هوش مصنوعی برنده نیست؛ بلکه مدیرانی که بتوانند هوش مصنوعی را هدایت کنند، رهبران آینده خواهند بود.

◽️لوئیز بالارد، از بنیان‌گذاران شرکت مشاوره‌‌ Atheni.ai
استفاده از چت‌جی‌پی‌تی برای نوشتن یک ایمیل کافی نیست! برندگان، رهبران کسب و کاری خواهند بود که سازمان‌های خود را در مسیری هدایت می‌کنند که ثابت کنند تحول واقعی زمانی می‌تواند اتفاق بیفتد که تمام نقش‌‌ها به صورت روزانه با هوش مصنوعی مولد در تعامل باشند.

◽️اریکا بورن، مدیر منابع انسانی گروه بورس لندن
ایجاد فضای باز و ارزش قائل شدن برای دیدگاه‌‌های گوناگون برای تشویق همکاری و نوآوری حیاتی است. با تحول پیوسته محل‌‌های کار، ابزارهای هوش مصنوعی وظیفه پشتیبانی از تیم‌‌ها را برعهده می‌‌گیرند، وظایف روتین را انجام می‌دهند و بینش‌‌های عملی ارائه می‌کنند تا همه بتوانیم روی کارهای تاثیرگذارتر و خلاقانه‌‌تر تمرکز کنیم.

◽️کوین دیلینی، مدیرعامل و سردبیر شرکت پژوهشی در حوزه آینده کار و رسانه «چارتر»
مطالعات دیگری نشان داده که هنگام استفاده از هوش مصنوعی، به‌رغم افزایش بهره‌‌وری و نوآوری در آزمایشگاه‌‌های صنعتی، ۸۲‌درصد از دانشمندان به دلیل کاهش خلاقیت و استفاده ناکافی از مهارت‌‌هایشان، از شغل خود احساس رضایت کمتری دارند.

◽️اِما جیکوبز، نویسنده فایننشال تایمز
مدیران باید به جای جذب نیروی کار خارجی، به شیوه‌‌های خلاقانه‌‌تری برای آموزش مجدد کارکنان یا جابه‌‌جایی‌‌شان فکر کنند. یکی از نقاط ضعف بزرگ نیروی کار، فقدان تفکر ابتکاری درباره رشد و حفظ کارکنان مسن‌‌تر است. 

[ایستارتاپس]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ در باب شناسایی و نحوه برخورد با کارمندان نامناسب

💎علائمی که نشان می‌دهند کارمند نامناسبی استخدام کرده‌اید:
▫️از همان ابتدا درخواست ترفیع دارند
▫️از پس وظایف محوله بر نمی‌آیند
▫️به‌طور مداوم درخواست کمک می‌کنند
▫️بیش از عمل، صحبت می‌کنند
▫️بیش از حد درخواست مرخصی می‌کنند
▫️در زمان کار، به گوشی یا شبکه‌های اجتماعی مشغول هستند

◀️ در زمان مشاهده‌ی این علائم، چه اقداماتی انجام دهیم؟

◽️۱. در مورد همان رفتار خاص حساس باشید و نشان دهید که قصد حمله کردن به خود شخص ندارید.

◽️۲. به نیروی جدید یادآوری کنید که با اشتیاق بالایی برای استخدام اقدام کرده است.

◽️۳‌. برخی علامت‌ها نیز نشانه‌هایی از نیاز به مدیریت و راهنمایی هستند، به‌عنوان مثال نیرویی که برای ترفیع گرفتن و پیشرفت عجله دارد، نیاز به راهنمایی‌های شما در مورد قوانین شرکت، نقاط عطف عملکردی و زمان مورد نیاز برای رفتن به پله‌های بعدی دارد.

◽️۴. مطمئن شوید که نیروی جدید را برای موفقیت آماده کرده‌اید، به‌طور قطع هیچ کارمند جدیدی بی‌نقص نیست، اما شما باید شرایط را برای آگاه شدن آن‌ها، قبول نظرات مختلف و تلاش برای پیشرفت شخصی آماده کنید.

[مدیریت‌منابع‌انسانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2025/03/25 22:50:55
Back to Top
HTML Embed Code: