🔹«سندرم اردک شناور» استعارهای از افرادی است که ظاهری آرام و موفق دارند اما در درون، با اضطراب و استرس زیادی دستوپنجه نرم میکنند. آنها برای پنهان کردن فشارهای روانی خود، تصویری بیدردسر از موفقیت ارائه میدهند. در حالی که ممکن است درست در لحظاتی که دیگران زندگیشان را بینقص میبینند، در تلاشی فرساینده باشند تا همهچیز را سر پا نگه دارند.
🔹این مفهوم نخستینبار در دانشگاه استنفورد و برای توصیف استرس و سبک زندگی پرفشار دانشجویان به کار رفت. اما بعدها دامنه آن گستردهتر شد و به جامعه مدرن تعمیم یافت؛ جایی که افراد تحت فشارند تا موفقیتهایشان را آسان و بدون تلاش جلوه دهند. زندگی دانشجویان نمونهای از این وضعیت است: از یک سو با چالشهای طاقتفرسای تحصیل، زندگی مستقل و دوری از خانواده درگیرند و از سوی دیگر تلاش میکنند تا موفقیتهایشان را بیزحمت نشان دهند.
🔹هرچند سندرم اردک شناور به عنوان بیماری ذهنی شناخته نمیشود، اما نوعی اختلال رفتاری رایج، بهویژه در میان دانشجویان، محسوب میشود. کمالگرایی، عدم اعتمادبهنفس، انتقاد بیش از حد از خود و احساس درماندگی در مواجهه با چالشها از عوامل تقویتکننده این سندرماند. علاوه بر این، انتظارات خانواده و جامعه نیز در شکلگیری آن نقش دارند.
🔹محیطهای کاری نیز بستر مناسبی برای این سندرم فراهم میکنند. تأکید مداوم بر بهرهوری و موفقیت حداکثری، کارمندان را وادار میکند تا تصویری بینقص از خود ارائه دهند، حتی اگر این فشار آنها را به فرسودگی بکشاند. احساس عدم تعلق نیز عاملی مؤثر است. وقتی فرد باور دارد که دیگران در شرایط مشابه قوی و بااعتمادبهنفساند اما خود او توان مدیریت زندگیاش را ندارد، این سندرم تشدید میشود. در حالی که همان افراد موفق نیز ممکن است در واقعیت دچار شک و تردید باشند.
🔹این باور که دیگران کنترل کامل بر زندگی خود دارند، احساس تنهایی و انزوا را افزایش میدهد. افراد از اینکه آسیبپذیریشان آشکار شود میترسند، زیرا نگران قضاوت دیگراناند. به همین دلیل بیشتر تلاش میکنند تا مشکلاتشان را پنهان کنند.
🔹شبکههای اجتماعی نیز به این وضعیت دامن زدهاند. از آنجا که افراد معمولاً فقط جنبههای موفقیتآمیز زندگی خود را به نمایش میگذارند، تصویری غیرواقعی از موفقیت بیدردسر ایجاد میشود که باعث افزایش فشار روانی میشود.
🔹زندگی مدرن افراد را وادار کرده است تا همزمان در زمینههای مختلف عملکردی عالی داشته باشند: تحصیل، کار، خانواده و روابط اجتماعی. این چندمهارتی افراطی رقابتی پنهان به وجود آورده که فرد را تحت فشار قرار میدهد تا همیشه در اوج باشد.
🔹این سندرم میتواند به اضطراب، افسردگی و فرسودگی شغلی منجر شود. فردی که در ظاهر موفق است، ممکن است در پشت این تصویر دچار استرس شدید، بیخوابی و خستگی مزمن باشد.
🔹یکی از مهمترین پیامدهای این سندرم، اثر اجتماعی آن است. وقتی افراد موفق همواره تصویری قهرمانانه از خود نشان میدهند، این باور شکل میگیرد که صحبت از ضعف و شکست مایه شرمندگی است. این فرهنگ نادرست، فشار بیشتری به افراد تحمیل میکند و سلامت روانی جامعه را به خطر میاندازد.
🔹برای مقابله با این سندرم، تغییرات فرهنگی و اجتماعی ضروری است. یکی از راهکارهای پیشنهادی، استفاده از «رزومه سایه» (Shadow CV) است. در این نوع رزومه، علاوه بر موفقیتها، شکستها و تلاشهای ناموفق فرد نیز ذکر میشود. این روش میتواند به کاهش بار روانی ناشی از ارائه تصویری بینقص از خود کمک کند.
🔹در سطح فردی، میتوان اهداف واقعبینانه تعیین کرد، شبکهای از دوستان حمایتگر ایجاد نمود و استفاده از شبکههای اجتماعی را کاهش داد تا از مقایسههای نادرست و فشارهای ناشی از آن کاسته شود.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹در حقیقت، وقتی کارمندی انگیزه ندارد، مشکل را باید در این قبیل فرایندها جستجو کرد: گزینش اشتباه، تعیین اهداف گنگ و نامأنوس برای کارمند، ارزیابی نامناسب عملکرد کارمند، نظام پاداشدهی غلط، عدم توانایی مدیر در ارتباطگیری با کارمند و غیره.
🔹بر این اساس، اگر میخواهید دلیل بیانگیزگی کارمندانتان را درک کنید، باید به این سه سوال مهم پاسخ بدهید:
◽️١. آیا کارمندان به این اعتقاد رسیدهاند که اگر تلاش زیادتری از خود نشان بدهند، دیگران هنگام ارزیابی آنها، متوجه این تلاش شده آن را درک خواهند کرد؟
◽️٢. آیا کارمندان به این نتیجه رسیدهاند که اگر در نظام ارزیابی عملکرد به عنوان کارمندی موثر و توانمند شناخته شوند، از آنها قدردانی خواهد شد و به آنها پاداش مناسبی تعلق خواهد گرفت؟
◽️٣. آیا پاداشهایی که کارمندان در ازای فعالیت بیشتر و موثرتر دریافت میکنند، از همان نوعی است که به آن احتیاج و علاقه دارند؟ به عنوان مثال، ممکن است کارمندی تلاش خود را با هدف ارتقاء مقام و رسیدن به پست مدیریتی، افزایش بدهد ولی شرکت به او صرفا یک پاداش مادی بدهد. بدیهی است که کارمند انگیزهاش را از دست میدهد.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◽️۱. تفکر تطبیقی (Adaptive Thinking)
ایران به دلیل شرایط اقتصادی، تغییرات قوانین و مقررات، و نوسانات بازار، محیطی پویاتر و چالشبرانگیز دارد. توانایی سازگاری با این شرایط برای موفقیت در بسیاری از صنایع حیاتی است.
◽️۲. هوش هیجانی (Emotional Intelligence)
تعاملات انسانی در فرهنگ کاری ایران بسیار برجسته است. توانایی مدیریت احساسات و ارتباط مؤثر با همکاران، مشتریان و مدیران میتواند بهرهوری و موفقیت شغلی را افزایش دهد.
◽️۳. همدلی (Empathy)
ایران فرهنگی غنی و متنوع دارد. توانایی درک و همدلی با دیدگاههای مختلف برای ایجاد ارتباطات کاری موفق و مدیریت تیمهای متنوع ضروری است.
◽️۴. تفکر انتقادی (Critical Thinking)
در ایران، به دلیل چالشهای مختلف در محیط کار، توانایی حل مشکلات پیچیده و ارائه راهحلهای خلاقانه یکی از عوامل کلیدی پیشرفت است.
◽️۵. ارتباط مؤثر (Effective Communication)
محیطهای کاری در ایران نیازمند برقراری ارتباطات شفاف و مؤثر برای جلوگیری از سوءتفاهمها و افزایش هماهنگی بین تیمها هستند.
◽️۶. مدیریت زمان (Time Management)
با توجه به حجم بالای کارها و چالشهای موجود، توانایی مدیریت زمان برای دستیابی به اهداف و اولویتبندی وظایف ضروری است.
◽️۷. گفتوگوهای شجاعانه (Courageous Conversations)
در محیطهای کاری ایران، گاهی چالشهای فرهنگی باعث میشود کارکنان در بیان مشکلات یا انتقادات دچار تردید شوند. مهارت گفتوگوهای شجاعانه میتواند در حل این مشکلات نقش مهمی ایفا کند.
◽️۸. ضدشکنندگی (Anti-Fragility)
با توجه به نوسانات اقتصادی و اجتماعی، توانایی قویتر شدن از دل سختیها و چالشها یکی از ویژگیهای کلیدی برای موفقیت در ایران است.
◽️۹. تحلیل دادهها (Data Analysis)
با رشد فناوری و دیجیتالی شدن بسیاری از صنایع در ایران، مهارت تحلیل دادهها برای تصمیمگیری آگاهانه و هوشمندانه ضروری شده است.
◽️۱۰. مهارتهای همکاری (Collaboration)
در ایران، کار تیمی و همکاری میان افراد با دیدگاهها و فرهنگهای مختلف در بسیاری از سازمانها اهمیت زیادی دارد.
◽️۱۱. یادگیری مستمر (Continuous Learning)
با پیشرفت سریع فناوری و تغییرات در صنایع مختلف، یادگیری مداوم برای حفظ رقابتپذیری در بازار کار ایران ضروری است.
◽️۱۲. نگرش نوآورانه (Innovation Mindset)
در ایران، بهویژه در کسبوکارهای استارتاپی و حوزههای فناوری، توانایی فکر کردن فراتر از چارچوبهای مرسوم و ارائه راهحلهای نوآورانه، یک مزیت رقابتی بزرگ محسوب میشود.
[مدیران فرهیخته]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹تحقیقات مختلف اما نشان میدهند که اگر بخواهیم خواستههای اصلی مشتریان را به ترتیب اهمیتشان بنویسیم، باید بگوییم که مهمترین خواستههای مشتریان عبارتند از:
🔹این موضوع نشان میدهد که بر خلاف تصورات رایج، قیمت مهمترین عامل از نظر مشتریان نیست. اما چرا بیشتر فروشندگان هنوز هم تصور میکنند قیمت مهمترین عامل برای مشتریان است؟ دلیل این اشتباه آن است که فروشندگان مبتدی فرق بین قیمت، هزینه و ارزش را نمیدانند
🔹قیمت، پولی است که مشتری برای خرید خود میپردازد. هزینه، پولی است که مشتری باید در طول زمان برای مصرف محصول خریداری شده بپردازد. ارزش، انتظاری است که مشتری از محصول خریداری شده دارد.
🔹بر اساس این تعاریف باید بگوییم درست است که مشتری میگوید خواهان محصولی با قیمت ارزان است، اما چیزی که واقعاً میخواهد یکی از این دو خواسته است:
◽️۱. مشتری محصولی میخواهد که هزینۀ استفاده از آن پایین باشد. برای مثال، تعمیر و نگهداری آن خیلی گران نباشد و بتواند محصول دسته دوم را به راحتی و با کمترین ضرری بفروشد.
◽️۲. مشتری محصولی میخواهد که ارزش پولی که برای خرید آن پرداخته را داشته باشد.
🔹پس اگر با مشتریای مواجه شدیم که خواهان محصولی ارزان بود، باید به او بگوییم:
◽️۱. نباید دنبال محصولی ارزان باشید، بلکه باید دنبال محصولی باشید که هزینۀ استفاده از آن پایینتر از رقباست.
◽️۲. نباید دنبال محصولی ارزان باشید، بلکه باید دنبال محصولی باشید که ارزش پولی که برای آن میپردازید را دارد.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◽️۱. به فیدبک ارائه شده گوش دهید
به میان حرف فرد ارائهدهندهی فیدبک نپرید. به حرفهای فرد گوش دهید، به چیزی که او واقعا میگوید گوش دهید نه به چیزی که تصور میکنید. اگر به جای گرفتن حالت تدافعی به خود و تمرکز بر روی پاسختان روی گوش دادن و درک حرفهای فرد مقابل تمرکز کنید، میتوانید اطلاعات بیشتری را جذب کنید.
◽️۲. دربارهی پاسخهایی که میدهید فکر کنید
اهمیت زبان بدن و لحن صدای شما از کلماتی که بهکار میبرید بیشتر است. مانع ایجاد نکنید. اگر حواستان پرت است و بیحوصله به نظر میرسید، پیامی منفی ارسال میکنید. از سوی دیگر نشان دادن توجه نمایانگر این است که برای حرفهای طرف مقابل ارزش قائلید و این باعث حس راحتی در هر دو طرف میشود.
◽️۳. پذیرا باشید
پذیرای ایدههای جدید و نظرات متفاوت باشید. اغلب بیشتر از یک راه برای انجام کارها وجود دارد و ممکن است دیگران نظرات کاملا متفاوتی دربارهی موضوعی خاص داشتهباشند. همچنین ممکن است چیزهای ارزشمندی از دیگران بیاموزید.
◽️۴. پیام را درک کنید
بهخصوص قبل از پاسخ دادن، مطمئن شوید که آنچه که به شما گفته شده را درک کردهاید. در صورت لزوم برای شفافسازی سؤالاتی را بپرسید. به طور فعال گوش دهید و برای اینکه مطمئن شوید که بازخورد را بهدرستی تفسیر کردهاید، نکات کلیدی را با خود تکرار کنید. در محیطی گروهی قبل از پاسخ دادن از دیگران بخواهید تا بازخوردشان را ارائه دهند. در صورت امکان به طور صریح نوع بازخوردی که انتظارش را دارید بیان کنید تا غافلگیر نشوید.
◽️۵. تأمل کنید و تصمیم بگیرید تا چه کاری را انجام دهید
ارزش بازخورد و عواقب استفاده یا نادیده گرفتن آن را ارزیابی کنید و سپس تصمیم بگیرید که حاضرید برای بازخورد چه کارهایی را انجام دهید. پاسخ شما انتخاب شماست. اگر با فیدبک موافق نیستید، از شخص دیگری نظر بخواهید.
◽️۶. پیگیری کنید
راههای بسیاری برای پیگیری بازخوردها وجود دارد. گاهی اوقات پیگیری به معنای عمل کردن به پیشنهاداتی است که به شما داده شدهاست. در موارد دیگر ممکن است تصمیم بگیرید تا جلسهای را برای صحبت برای فیدبک ترتیب دهید یا کار بازنگری شدهی خود را مجددا برای ارائهدهندهی بازخورد ارسال کنید.
[مدیریت منابع انسانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹برای همین است که شرکتهای تازهکار و کوچک برای ورود به کانالهای توزیع اصلی باید یک تعهد مالی قابل توجهی به مالکان کانالهای توزیع بدهند و مثلا یک قفسه را برای مدت طولانی اجاره کنند یا محصولشان را به صورت اعتباری بلندمدت بفروشند.
🔹در این شرایط، بهترین استراتژی که شرکتهای تازهکار و کوچک میتوانند دنبال کنند، ایجاد یک کانال جدید برای محصولشان است.
🔹برای مثال، زمانی که نوشیدنی انرژیزای ردبول برای اولین بار در سال ۱۹۸۷ وارد بازار شد، عرضه آن در کانالهای توزیع رایج مثل سوپرمارکتها و فروشگاههای زنجیرهای کار بسیار سختی بود، چون اصولا این کانالها هیچ شناختی از محصولی به نام نوشیدنی انرژیزا نداشتند.
🔹از آن جایی که ردبول، مشتریان جوان را هدف گرفته بود، تصمیم گرفت محصولش را در مکانهایی توزیع کند که مشتریان هدفش به آن مکانها به طور مرتب رفت و آمد داشتند.
🔹به همین دلیل، ردبول یک تیم بازاریاب متشکل از جوانان دانشجو تشکیل داد تا محصول شرکت را در باشگاههای ورزشی و کلوپهای شبانه توزیع و معرفی کنند.
🔹صاحبان این قبیل مکانها وقتی متوجه شدند نوشیدنی انرژیزا چیست و احتمالا مورد استقبال قشر جوان قرار میگیرد، از توزیع و فروش محصولات ردبول استقبال کردند و به این ترتیب بود که ردبول بدون آن که زیر بار خواستههای فراوان سوپرمارکتها و فروشگاههای زنجیرهای برود، وارد بازار شد.
🔹پس شما هم به جای آن که محصولتان را در کانالهای توزیع رایج عرضه کنید، دنبال مکانهایی باشید که مشتریانتان در آنها رفت و آمد دارند و سپس تلاش کنید آن مکانها را به شبکه توزیع محصولتان تبدیل کنید.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#Fast_company
🔹 ۵ نکته کلیدی برای مدیریت زمان را در ادامه مرور خواهیم کرد:
◽️۱. زندگی خوب نیازی به عالی بودن ندارد
زندگیهای معمولی هم ارزشمند هستند. به جای تلاش بیوقفه برای کمال، زیباییهای ساده را ببینید و از زندگی روزمرهتان لذت ببرید.
◽️۲. از همینجا که هستید، شروع کنید
حق دارید با نسخه امروز خودتان زندگی کنید. نیازی نیست همه تصمیمات شما برای آینده باشد. امروزتان مهم است، همین حالا از آن لذت ببرید.
◽️۳. هدف، یکپارچگی است، نه عظمت
به جای اینکه همیشه در تعقیب کمال باشید، به هماهنگی درونی، آرامش، و استواری خود اهمیت دهید. شما در هر شرایطی میتوانید خودتان باشید.
◽️۴. فصل زندگیتان را بشناسید
زندگی خطی نیست. هر فصل از زندگی نیازمند رویکردی متفاوت است. اگر در شرایط سختی هستید، با مهربانی با خودتان رفتار کنید و بدانید که این نیز میگذرد.
◽️۵. تغییر مسیر را بیاموزید
زندگی پر از چالش است. به جای سرسختی در حفظ برنامهها، انعطافپذیر باشید و یاد بگیرید چگونه به سرعت مسیر خود را تغییر دهید.
[قواعدبازی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹این استراتژی به استراتژی همدلی با مشتری معروف است که متاسفانه بسیاری از فروشندگان از آن غافل هستند و خیلی راحت میگویند: صادقانه بگویم، به من ربطی ندارد که مشتری در چه وضعیتی قرار دارد یا با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند؛ من که فضول نیستم.
🔹به نظرتان با چنین روحیه و رویکردی میتوان یک رابطه عمیق با مشتری برقرار و او را تشویق کرد که بارها و بارها از ما بخرد؟
🔹برای درک بهتر ضرورت همدلی با مشتری، فرض کنید وقتی حالتان اصلا خوب نبوده و حوصله کارهای خودتان را هم نداشتید، یکی از همکارانتان از شما خواسته تا به او کمک کنید کارهایش را زودتر تمام کند تا بتواند سروقت به خانه برود چون میخواسته با همسرش شام را بیرون بخورند.
🔹بدون شک، در چنین شرایطی پیش خودتان گفتهاید عجب آدم بیملاحظهای است که متوجه نیست من حوصله هیچ کس و هیچ چیزی را ندارم.
🔹خیلی وقتها، مشتری هم همین فکر را راجع به ما میکند و پیش خودش میگوید: این فروشنده چرا متوجه نیست من نمیدانم این محصول به دردم میخورد یا نه! یا شرایط خریدن آن را دارم یا نه!
🔹مثلا فرض کنید پیش یک مشتری شرکتی رفتهاید و متوجه شدهاید که شرکت مشتری در حال ادغام شدن با یک شرکت دیگر است و همه مدیران شرکت نگران جایگاهشان در آینده هستند شما در این شرایط و بدون توجه به نگرانیهای مشتری، شروع به معرفی محصولتان میکنید. به نظر خودتان آیا میتوانید موفق شوید؟
🔹در چنین شرایطی، هیچ مدیری حاضر به گوش دادن به حرفهای یک فروشنده نیست. پس تمام انرژی و زمانی که برای معرفی محصول صرف میکنید، قطعا هدر میرود و شما را به نتیجه دلخواهتان نمیرساند.
🔹پس همیشه قبل از شروع وظایف اصلیتان مثل معرفی محصول یا چانهزنی در مورد قیمت، تلاش کنید از طریق درک شرایط و وضعیت روحی و روانی مشتریتان، به او احترام بگذارید و سپس سراغ وظایفتان بروید.
🔹فقط یادتان باشد، منظور از همدلی با مشتری، فضولی، دخالت و امر و نهی کردن نیست، بلکه صرفا ابراز احساسات نسبت به وضعیت و شرایط مشتری است.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹فهمیدن خطای علاقه بسیار ساده است، اما ما دائماً طعمه آن میشویم، یعنی هرچه بیشتر از کسی خوشمان بیاید، خرید کردن از او و کمک کردن به او برایمان سادهتر است. تعریف کردن معجزه میکند، حتی اگر پوچ و توخالی باشد.
🔹دوستی داشتم که در کار لوله نفت بود و تعریف میکرد یکبار چگونه یک قرارداد میلیونی در روسیه بست. از او پرسیدم "رشوه دادی؟" سر تکان داد و گفت "داشتیم باهم حرف میزدیم که ناگهان بحث به سمت قایقرانی رفت. معلوم شد هر دوی ما، یعنی من و خریدار، طرفدار دوآتشه قایق تفریحی ۴۷۰ هستیم. از آن لحظه به بعد، از من خوشش آمد؛ من دوست او شدم و به همین خاطر معامله جوش خورد. دوستی بهتر از رشوه دادن کار میکند."
🔹پس اگر فروشنده هستی، کاری کن مشتریها فکر کنند دوستشان داری، حتی اگر به قیمت تملق گوئیِ آشکار باشد! اگر خریداری، همیشه یک محصول را مستقل از اینکه فروشنده چه کسی است بررسی کن. فروشنده را از ذهن خود پاک کن یا دست کم تظاهر کن از او خوشت نمیآید!
[آموزه های سازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹برای همین، اگر در حال مذاکره با یک مشتری خوب هستیم، باید مخالفت او را «یک سری سوال بیپاسخ» تلقی کنیم نه مقاومت در برابر ما.
🔹برای مثال، فرض کنید مشتری در مخالفت با ما میگوید «قیمتتان خیلی بالاست». اگر ما یک فروشندۀ خطاکار باشیم، این حرف را یک مخالفت جدی تلقی میکنیم. اما اگر ما یک فروشندۀ حرفهای باشیم، این حرف مشتری را به این سوال ترجمه میکنیم: «چرا من باید برای چنین محصولی این قدر پول بپردازم؟»
🔹یا به عنوان مثالی دیگر، فرض کنید مشتری در قبال پیشنهاد ما برای کنار گذاشتن تامینکنندۀ فعلیاش میگوید «ما از این تامینکننده خیلی راضی هستیم و نمیخواهیم او را عوض کنیم»
🔹اگر یک فروشندۀ آماتور باشیم، تصور میکنیم مشتری با پیشنهادمان مخالف است. اما اگر یک فروشندۀ حرفهای باشیم، این حرف را به این پرسش ترجمه میکنیم: «این که تامینکنندۀ کنونیمان را کنار بگذاریم و از شما بخریم، چه منافعی برای شرکتمان دارد؟»
🔹پس از این به بعد تلاش کنیم به جای ترسیدن از مخالفتهای مشتری، ابتدا آن را به یک سوال ترجمه کنیم و سپس پاسخهای منطقی به آن سوال بدهیم.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹ما بهراحتی داستانهایی را باور میکنیم که توضیح میدهند چگونه یک پدیده باعث وقوع پدیدهای دیگر شده است، زیرا این کار به ما احساس کنترل و پیشبینیپذیری میدهد. اما مشکل زمانی آغاز میشود که این ارتباطات خیالی بر قضاوت منطقی ما تأثیر بگذارند. برای مثال، ممکن است تصور کنیم آسیاییها در ریاضیات بهترند، بازیهای کامپیوتری باعث خشونت در کودکان میشوند، یا افراد مجرد سر و صدای بیشتری ایجاد میکنند؛ در حالی که هیچ مطالعه علمی این باورها را تأیید نکرده است.
🔹این گرایش ذهنی که ما را وادار به پیوند دادن متغیرهای بیارتباط میکند، «سوگیری همبستگی توهمی» نام دارد. این خطای شناختی به شکلگیری باورهای نادرست و حتی خرافات منجر میشود. کلیشههای اجتماعی، تجربههای شخصی و انتظارات از پیشتعیینشده، این سوگیری را تشدید کرده و بر تصمیمگیریها و روابط بینفردی اثر میگذارند.
🔹به عنوان مثال، اگر باور داشته باشیم که بین رنگ پوست و جرم و جنایت ارتباطی وجود دارد، احتمالاً از برقراری دوستی با افراد نژادهای دیگر خودداری خواهیم کرد. یا اگر تصور کنیم که پیروزی تیم ورزشی مورد علاقهمان به لباسی که در آن روز پوشیدهایم بستگی دارد، ممکن است همان لباس را بارها بپوشیم.
🔹اصطلاح «همبستگی توهمی» نخستین بار در سال ۱۹۶۷ توسط دو روانشناس، لورن و جین چپمن، مطرح شد. آنها دریافتند که انسانها تمایل دارند میان رویدادهایی که صرفاً همزمان رخ دادهاند، رابطه علی برقرار کنند. ده سال بعد، دیوید همیلتون و رابرت گیفورد نشان دادند که این سوگیری نهتنها یک فرضیه نظری، بلکه واقعیتی است که بر رفتار روزمره انسانها تأثیر میگذارد.
🔹یکی از دلایل وقوع «همبستگی توهمی» سوگیری تأییدی است. مغز به اطلاعاتی که باورهای قبلی را تأیید میکنند توجه بیشتری نشان میدهد و دادههای متناقض را نادیده میگیرد. اگر باور داشته باشید که زنان رانندگان ضعیفی هستند، در خیابان بیشتر به زنانی که بد رانندگی میکنند توجه میکنید و مثالهای خلاف آن را نادیده میگیرید.
🔹عامل دیگر و اصلی، راهحل دمدستی است. این خطای ذهنی زمانی رخ میدهد که افراد بر اساس اطلاعاتی که بهراحتی به خاطر میآورند، قضاوت میکنند. برای مثال، اگر بارها تبلیغی ببینید که ادعا میکند یک محصول زیبایی معجزه میکند، ممکن است ناخودآگاه باور کنید که این محصول واقعاً چنین تأثیری دارد، حتی بدون بررسی علمی.
🔹همچنین، همبستگی توهمی بر ارزیابی نیروی کار تأثیر میگذارد. بسیاری از مدیران به اشتباه گمان میکنند کارمندان اضافهکار، متعهدتر هستند یا دوستی بین کارمندان باعث کاهش بهرهوری میشود، در حالی که چنین باورهایی پشتوانه علمی ندارند. در فرآیند استخدام نیز این سوگیری موجب میشود افراد را بر اساس کلیشههای غیرمنطقی قضاوت کنیم؛ مانند این تصور که افراد عینکی باهوشترند یا جوانان تنبلتر.
🔹این خطای شناختی اغلب منجر به شکلگیری خرافات میشود. بسیاری از افراد تصور میکنند برخی اعمال خاص باعث خوششانسی یا بدشانسی میشوند. در گذشته، امپراتوران چینی برای بارش باران آیینهایی برگزار میکردند، و امروزه ورزشکاران و معاملهگران بازار سهام به لباسها یا اشیای خاصی وابستهاند.
🔹حتی بازارهای مالی نیز تحت تأثیر این باورها قرار دارند. پس از «دوشنبه سیاه» در سال ۱۹۸۷، بسیاری از سرمایهگذاران گمان کردند که دوشنبهها روزی بد برای معامله است. این باور باعث شد که در سالهای بعد، قیمت سهام در دوشنبهها اغلب کاهش یابد، نه به دلیل عوامل اقتصادی، بلکه به دلیل انتظارات و ترس سرمایهگذاران.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
هدف کلیدی این است که در درازمدت به وضعیت رضایتبخشی برسیم و خروجی مثبتی از کارمان داشته باشیم؛ نه اینکه بیشتر اوقات ناراضی باشیم.
🔹برای رسیدن به این هدف، باید دنبال چیزهایی برویم که ما را خوشحال میکنند و باعث احساس رضایت ما میشوند. بنابراین، چه نشانههایی وجود دارد که بگویند شما در شغلی اشتباهی مشغول به کار هستید؟
◽️۱. اگر دلیل مشخصی ندارید، شما در شغل اشتباهی هستید
مطمئنا، تعداد کمی از ما صبح روز شنبه از خواب بیدار میشوند و داد میزنند: «من خوشحالم که امروز سر کار میروم!»
اگر میتوانید پاسخ دهید چرا هر روز صبح از خواب بیدار میشوید تا به سر کار بروید، (غیر از حقوق و فراتر از آن)، دارای یک حس، هدف و معنای روشن درباره کارتان هستید. اما اگر واقعبینانه به موقعیت خود نگاه کنید و هیچ دلیل یا ارزشی برای رفتن سر کار پیدا نمیکنید یا کارتان برایتان هیچ ارزشی ندارد، یک نشانه بزرگ است.
◽️۲. آیا شما فاقد هدف هستید؟
ممکن است همه افراد دارای هدف نباشند و هدفگذاری به طور طبیعی برای همه اتفاق نیفتد ولی همچنان بخش مهمی از توسعه فردی و حتی بهرهوری است.
اگر در تلاش برای شناسایی اهداف کوتاه مدت تا میان مدت هستید، ممکن است به این دلیل باشد که واقعا چشماندازی از شغل خود برای آینده نمیبینید.
◽️۳. آیا احساس کمبود علاقه و الهام دارید؟
اگر میبینید دائما در حال رویاپردازی یا شمارش معکوس هستید و به هنر تعلل در محل کار (حتی زمانی که فوقالعاده مشغول هستید) و به حداکثر رساندن روزهای بیماری، متوسل میشوید، نشانه بزرگی از قرار گرفتن در شغلی اشتباهی است. اگر فقط سعی میکنید خودتان را مشغول کار نشان دهید ولی احساس کمبود علاقه و انگیزه دارید، شغل اشتباهی انتخاب کردید.
◽️۴. آیا شغلتان شما را خوشحال نمیکند؟
در هر شغلی، روزها و هفتههای بدی وجود دارد ولی در کل شغل شما نباید شبیه سیاهچالهای باشد که شادی شما را میخشکاند.
اگر اغلب خود را بداخلاق، بی صبر، مضطرب و بیحال میبینید، این میتواند ایده عاقلانهای برای گشتن به دنبال شغل دیگری باشد.
◽️۵. آیا احساس کامل نبودن میکنید؟
هر چقدر هم در کارتان عالی باشید؛ اگر آن را کامل نمیبینید؛ ادامه آن فایده ندارد. شاید احساس کنید خودتان را ارزان میفروشید و به پتانسیلهای خود دست پیدا نمیکنید. ممکن است باور داشته باشید نقاط قوت یا استعدادهایی که دارید به هدر میروند و در نتیجه احساس ناامیدی و نارضایتی کنید.
◽️۶. آیا ارتباطی با خودتان ندارید؟
به طور کلی، اصولها، ارزشها، نیازها و خواستههای ما باید با کارمان نیز همسو باشد.
اگر یک روز کاری را آغاز کردید ولی متوجه شدید که شبیه خودتان نیستید یا با ارزشهای اصلی و فرهنگ کاریتان مخالفت دارد، میتواند نشانهای از بودن در شغل اشتباهی باشد.
[آموزه های سازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹این قوطیها در سال ۱۹۶۱ معادل هموزن طلای خود، ۳۷ دلار ارزشگذاری شد. اما در سال ۲۰۰۷ یک قوطی آن به مبلغ باور نکردنی ۱۲۴ هزار پوند در حراجی هنری ساتبیز به فروش رفت!
🔹این مجموعه یک ریشخند هنرمندانه است و اگر چه دالی است بر سقوط ارزشهای هنر آوانگارد، اما نشان میدهد که تاثیر اشیاء و کالاها نه مطلق، بلکه کاملا نسبی است و با اتکا بر یک برند شاخص، نام یک هنرمند و امثالهم میتوان مدفوع را هم به قیمتی کلان به خریدار ارائه کرد. بهطوری که اگر موشکافانه نگاه کنیم، میلیونها جنس بیارزش و کمارزش که خیلی کمارزشتر از قیمتشان هستند، روزانه در سرتاسر دنیا به فروش میرسند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#Financial_times
◽️عظیم اظهر، بنیانگذار خبرنامه Exponential View
تنها نیروی کار متخصص در هوش مصنوعی برنده نیست؛ بلکه مدیرانی که بتوانند هوش مصنوعی را هدایت کنند، رهبران آینده خواهند بود.
◽️لوئیز بالارد، از بنیانگذاران شرکت مشاوره Atheni.ai
استفاده از چتجیپیتی برای نوشتن یک ایمیل کافی نیست! برندگان، رهبران کسب و کاری خواهند بود که سازمانهای خود را در مسیری هدایت میکنند که ثابت کنند تحول واقعی زمانی میتواند اتفاق بیفتد که تمام نقشها به صورت روزانه با هوش مصنوعی مولد در تعامل باشند.
◽️اریکا بورن، مدیر منابع انسانی گروه بورس لندن
ایجاد فضای باز و ارزش قائل شدن برای دیدگاههای گوناگون برای تشویق همکاری و نوآوری حیاتی است. با تحول پیوسته محلهای کار، ابزارهای هوش مصنوعی وظیفه پشتیبانی از تیمها را برعهده میگیرند، وظایف روتین را انجام میدهند و بینشهای عملی ارائه میکنند تا همه بتوانیم روی کارهای تاثیرگذارتر و خلاقانهتر تمرکز کنیم.
◽️کوین دیلینی، مدیرعامل و سردبیر شرکت پژوهشی در حوزه آینده کار و رسانه «چارتر»
مطالعات دیگری نشان داده که هنگام استفاده از هوش مصنوعی، بهرغم افزایش بهرهوری و نوآوری در آزمایشگاههای صنعتی، ۸۲درصد از دانشمندان به دلیل کاهش خلاقیت و استفاده ناکافی از مهارتهایشان، از شغل خود احساس رضایت کمتری دارند.
◽️اِما جیکوبز، نویسنده فایننشال تایمز
مدیران باید به جای جذب نیروی کار خارجی، به شیوههای خلاقانهتری برای آموزش مجدد کارکنان یا جابهجاییشان فکر کنند. یکی از نقاط ضعف بزرگ نیروی کار، فقدان تفکر ابتکاری درباره رشد و حفظ کارکنان مسنتر است.
[ایستارتاپس]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
▫️از همان ابتدا درخواست ترفیع دارند
▫️از پس وظایف محوله بر نمیآیند
▫️بهطور مداوم درخواست کمک میکنند
▫️بیش از عمل، صحبت میکنند
▫️بیش از حد درخواست مرخصی میکنند
▫️در زمان کار، به گوشی یا شبکههای اجتماعی مشغول هستند
◀️ در زمان مشاهدهی این علائم، چه اقداماتی انجام دهیم؟
◽️۱. در مورد همان رفتار خاص حساس باشید و نشان دهید که قصد حمله کردن به خود شخص ندارید.
◽️۲. به نیروی جدید یادآوری کنید که با اشتیاق بالایی برای استخدام اقدام کرده است.
◽️۳. برخی علامتها نیز نشانههایی از نیاز به مدیریت و راهنمایی هستند، بهعنوان مثال نیرویی که برای ترفیع گرفتن و پیشرفت عجله دارد، نیاز به راهنماییهای شما در مورد قوانین شرکت، نقاط عطف عملکردی و زمان مورد نیاز برای رفتن به پلههای بعدی دارد.
◽️۴. مطمئن شوید که نیروی جدید را برای موفقیت آماده کردهاید، بهطور قطع هیچ کارمند جدیدی بینقص نیست، اما شما باید شرایط را برای آگاه شدن آنها، قبول نظرات مختلف و تلاش برای پیشرفت شخصی آماده کنید.
[مدیریتمنابعانسانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◽️۱. پذیرش مسئولیت
مدیران باید مسئولیت کامل تصمیمات و چالشهای پیشآمده را بپذیرند. فرار از مشکلات و نادیده گرفتن آنها فقط باعث پیچیدهتر شدن شرایط میشود. شفافیت و تعهد به حل مسائل، اعتماد تیم را افزایش میدهد و موجب بهبود عملکرد سازمان میشود.
◽️۲. تحلیل مشکل به جای نادیده گرفتن آن
اولین گام در حل مشکلات، شناخت دقیق آنهاست. بهجای نادیده گرفتن نشانههای بحران، مشکل را تجزیه و تحلیل کنید. سؤالاتی مانند "علت اصلی این مشکل چیست؟" و "چه راهحلهایی وجود دارد؟" به یافتن راهکارهای عملی کمک میکنند.
◽️۳. برخورد فعال به جای واکنش منفعلانه
مدیران موفق به جای اینکه منتظر بمانند تا مشکلات به آنها تحمیل شود، بهصورت پیشگیرانه عمل میکنند. پیشبینی ریسکها، برنامهریزی برای مقابله با آنها و ایجاد استراتژیهای انعطافپذیر به کاهش آسیبهای ناشی از مشکلات کمک میکند.
◽️۴. استفاده از دیدگاه تیم
مشکلات اغلب پیچیدهاند و راهحلهای آنها نیاز به همکاری و همفکری دارد. مشارکت دادن اعضای تیم در یافتن راهحلها نهتنها باعث افزایش خلاقیت میشود، بلکه احساس مسئولیت و انگیزه در بین کارکنان را نیز تقویت میکند.
◽️۵. تمرکز بر راهحل، نه سرزنش
بهجای تمرکز روی مقصر یابی، انرژی خود را صرف یافتن راهحل کنید. فرهنگ سازمانیای که بر حل مسئله تأکید دارد، به رشد تیم و بهبود فرآیندهای کاری کمک میکند.
◽️۶. حفظ آرامش و مدیریت استرس
فرار از مشکلات اغلب ناشی از ترس و استرس است. مدیران باید مهارتهای مدیریت استرس را بیاموزند، از تکنیکهایی مانند مدیتیشن، ورزش و تنظیم اولویتها برای حفظ آرامش و تمرکز استفاده کنند.
◽️۷. یادگیری از مشکلات
هر مشکل یک فرصت برای یادگیری است. پس از حل هر چالش، عملکرد خود و تیم را بررسی کنید تا در آینده بهتر عمل کنید. ثبت تجربیات و درسهای آموختهشده به بهبود مستمر سازمان کمک میکند.
مدیریت مشکلات مهارتی است که مدیران باید در خود تقویت کنند. با پذیرش چالشها، تفکر تحلیلی، همکاری تیمی و تمرکز بر راهحلها، میتوان از مشکلات عبور کرد و سازمان را به سمت موفقیت هدایت کرد.
[آکادمی مدیریت]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#Business_insider
🔸واقعیت این است که زندگی خیلی کوتاهتر از آن است که بخواهیم ساعات متمادی حضور در محل کارمان را با ناراحتی و بی حوصلگی سپری کنیم. با این همه شاید احساس خیلی از شما در مورد شغلتان و محیط کارتان احساسی منفی و ناخوشایند باشد که هر روز دوست دارید زودتر ساعات کاری تان تمام شود و شما زودتر به خانه برگردید و از بودن در محل کارتان خلاص شوید.
🔹اما مشکل کجاست که خیلیها چنین احساسی در مورد شغل و محیط کارشان دارند و تاب و توان بودن در آنجا و لذت بردن از آن را ندارند؟
در پاسخ به این سوال مهم باید گفت که فقدان سه چیز در محل کار و در ارتباط با شغل افراد موجب میشود تا آنها احساس ناشادی و افسردگی کنند که این سه عامل عبارتند از: هدف، امید و دوستی.
◽️۱. شادکاری با داشتن هدف و کار معنادار آغاز میشود
همه ما به شدت نیازمند داشتن هدفی مشخص برای کاری هستیم که انجامش میدهیم و بدون این هدف مشخص نخواهیم توانست از کاری که میکنیم لذت ببریم.
🔹هدف از انجام یک کار جزو پایدارترین و موثرترین ابزارها برای برانگیخته شدن افراد در محل کارشان محسوب میشود و عامل تسکین کارکنانی است که با مشکلاتی همچون استرسهای کاری، روسای کج خلق و تحمل ناپذیر و موانع کاری دست به گریبان هستند.
◽️۲. آنکه امید ندارد ناشاد است
امید، خوش بینی و نگرش مثبت نسبت به آینده موجب میشود تا افراد بهرغم مشکلات و موانع به فرداهای بهتر امیدوار باشند و سختیهای امروز را راحتتر تحمل کنند.
🔹متاسفانه بسیاری از مدیران به اشتباه فکر میکنند که عواملی همچون فرهنگ سازمانی و رسالتهای کاری به تنهایی قادرند به همه افراد امید ببخشند، حال آنکه تجربه نشان داده که نگرشها و فرهنگهای سازمانی عمدتا محرک خود سازمانها هستند و نه کل کارکنان شان و برای امیدبخشی به کارکنان لازم است که برای هر فرد مشخص شود مسوولیتها و نقش آفرینی او در محل کارش چگونه و تا چه حدی با نگرش ها و اهداف فردی او همخوانی دارد و با ترکیب این دو است که میتوان احساس خوشایندی در کارکنان به وجود آورد.
◽️۳. چه ناشاد است کسی که دوستی در محل کارش ندارد
روابط دوستانه بین کارکنان از جمله مهمترین عوامل انگیزهبخش و شادی آور در محل کار بوده که علاقه به کاری که افراد در حال انجامش هستند را نیز افزایش میدهد.
🔹تحقیقات روانشناسان ثابت کرده که وجود فرد یا افرادی در کنار ما در محل کار که وضعیت ما برای آنها اهمیت دارد موجب قوت قلب و علاقهمندتر شدن به کاری میشود که به آن اشتغال داریم. به همین دلیل هم هست که یکی از ملاکهای یک کار خوب داشتن همکاران و دوستانی خوب و صمیمی است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹با وجود چالشهای اخیر جهانی، ارزش ۱۰۰ برند برتر دنیا در سال ۲۰۲۴ با رشد ۲۰ درصدی همراه بوده است. اما چه عواملی باعث موفقیت این برندها شده است؟
سه عامل کلیدی در رشد ارزش برند:
▪️تمایز معنادار
برندهایی که ویژگیهای متمایز و جذابی دارند، مشتریان بیشتری را جذب و حفظ میکنند.
▪️حضور قوی
دیدهشدن مداوم و برجستهبودن در بازار، جایگاه برند را مستحکم میکند.
▪️آیندهنگری
توانایی گسترش در بازارهای جدید، برند را برای رشد پایدار آماده میکند.
🔹برندهای ارزشمند معمولاً انعطافپذیرتر، سودآورتر و پایدارتر هستند. این برندها به موفقیتهای گذشته خود قانع نمیشوند و همواره به دنبال رشد سریعتر هستند. اما چگونه؟
◽️۱. ایجاد ارزش ویژه برند برای رشد سریعتر
برندها باید در ذهن مصرفکنندگان معنادار، متمایز و برجسته باشند. برای رشد پایدار، این ویژگیها باید در تمام اقدامات بازاریابی لحاظ شوند.
◽️۲. بهرهگیری از نوآوری برندهای فناوری
برندهای فناوری در صدر ۱۰۰ برند برتر جهان قرار دارند و ۱.۲ تریلیون دلار از رشد این لیست را به خود اختصاص دادهاند. این برندها با نوآوری، پلتفرمهای مقیاسپذیر و تجربه کاربری برتر، رشد سریعی را تجربه کردهاند. شرکت ServiceNowK که با استفاده از هوش مصنوعی بهرهوری را افزایش داده، امسال برای اولین بار به این رتبهبندی وارد شده است.
◽️۳. استفاده از فرصتهای هوش مصنوعی مولد
هوش مصنوعی قابلیت خلق محتوا، محصولات و تجربیات جدید را دارد. شرکت NVIDIA که خود را با تحولات هوش مصنوعی هماهنگ کرده، در سال ۲۰۲۴ بیشترین رشد را در بین ۱۰۰ برند برتر داشته و ارزش آن ۱۷۸ درصد افزایش یافته است.
◽️۴. سازگاری با نوسانات اقتصاد جهانی
اقتصاد جهانی با چالشهایی مانند تورم، تغییرات آبوهوایی و تنشهای تجاری مواجه است. برندهای موفق با انعطافپذیری بالا، این نوسانات را به فرصتهای رشد تبدیل میکنند. شرکتهایی مانند Mercado (آرژانتین)، Pull & Bear (اسپانیا) و Filipkart (هند) نمونههایی از برندهای تازهوارد در این حوزه هستند.
◽️۵. درک نیازهای مشتریان و پاسخگویی به آنها
مصرفکنندگان تحت تأثیر مشکلات اقتصادی، قدرت خرید کمتری دارند. برندهای موفق تلاش میکنند محصولات مقرونبهصرفهتر، در دسترستر و پایدارتر عرضه کنند. حتی اگر قیمتها افزایش یابد، اگر این تغییرات بهدرستی توجیه شوند، مشتریان به برند وفادار خواهند ماند.
◽️۶. کشف و گسترش در بازارهای جدید
برندهای کوچک میتوانند با یافتن نیازهای جدید بازار رشد کنند، در حالی که برندهای بزرگتر برای حفظ جایگاه خود، به گسترش و نوآوری نیاز دارند.
◽️۷. حفظ تمایز و اصالت برند
تحقیقات کانتار نشان میدهد که حفظ تمایز در طول زمان چالشبرانگیز است. یکی از راههای موفقیت برندها، احیای محصولات کلاسیک است. Adidas با عرضه مجدد مدلهای کلاسیک Samba ،Gazelle و Spezial موفق به افزایش فروش خود شده است.
◽️۸. شناخت عمیقتر از زندگی مصرفکنندگان
برندهای موفق دائماً الگوهای رفتاری و نیازهای مشتریان را بررسی میکنند. حضور هدفمند در مراحل مختلف فرایند تصمیمگیری خرید باعث میشود ارتباط برند با مخاطبان عمیقتر شود.
◽️۹. ایجاد ارتباطات معتبر و معنادار
برندها باید ارزشهای خود را همسو با مخاطبان شکل دهند. برندهای معتبر از مدل 3I (یکپارچگی، شناسایی، شمول) برای ایجاد اعتماد استفاده میکنند. تحقیقات نشان داده که برندهایی که در دو شاخص "معنا" و "تمایز" قوی عمل کردهاند، ۱۹ درصد رشد بیشتری نسبت به انتظار داشتهاند.
◽️۱۰. تمرکز بر بازارهای محلی
برندهای بینالمللی میتوانند با بومیسازی محصولات و خدمات، ارتباط قویتری با مشتریان برقرار کنند. بانک چیس (Chase Bank) با افتتاح شعب جدید در ایالتهایی که رقبا حضور کمتری داشتند، موفق شد ارزش برند خود را به میزان چشمگیری افزایش دهد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◽️تاکيد بيش از حد بر ديوانسالاري و کاغذبازي
◽️تاکيد بر اين مطلب که هر تصميمي بايد از طريق مجاري مرسوم و معمول درون سازمان گرفته شود
◽️تاکيد مداوم براهميت انجام همه کارها در يک چارچوب استاندارد و مشخص
◽️تحت فشار قرار دادن افرادي که سعي مي کنند خلاق باشند
◽️ضعف سيستم هاي ارتباطي درون سازماني و در نتيجه ممانعت از جريان يافتن ايدههاي نو
◽️سيستمای نظارتي سفت و سخت که محيط را براي خلاقيت نا مساعد میکنند
◽️مجازات هاي سنگين براي عدم موفقيت طرحها
حذف جوايز براي ايده های موفق
◽️ايجاد فضايی که در آن قدرت ريسک و انتقاد افراد کاهش يابد
نظارت دقيق و موشکافانه بر فعاليتهاي خلاقانه
◽️ايجاد خط قرمزهاي فراوان
◽️ايجاد استرس مدام بر مديران رده پايين تر
[مدیریت منابع انسانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📦 Format: epub
پ.ن. آخرین کتاب لوکانف در فاصله کمتر از ۱ هفته از انتشار آن تبدیل به پر فروش ترین کتاب آمازون در حوزه موفقیت در کسبوکار شده است.
#Book_of_the_Week
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM