شایعات کاری معمولا هنگام مکالمههای معمولی بین همکاران مطرح میشوند. برای حفظ اخلاق حرفهای در محل کار، سعی کنید از قرارگرفتن در موقعیتهایی که ممکن است منجر به شکلگرفتن این شایعات بیاساس شوند اجتناب کنید.
◀️ چطور از آن در محیط کار اجتناب کنیم؟
▪️روشی برای تخلیه احساساتتان در خانه پیدا کنید.
برای جلوگیری از ارتباطات نادرست و شایعهپراکنی در محیط کار، راهی برای بیان افکار و احساساتتان در خانه پیدا کنید. ایجاد فضایی امن برای استراحت و رفع استرس شغلی در خانه میتواند به شما کمک کند قبل از بازگشت به محل کار، آرام شوید.
▪️روی کاری مفید تمرکز کنید
اگر متوجه شدید همکارانتان غیبت میکنند، سعی کنید در گفتوگویشان شرکت نکنید و در آن فضا قرار نگیرید. بهجای آن توجهتان را معطوف پروژهای کنید که در حال انجامش هستید یا برای استراحت و ناهار بروید.
▪️مسائل شخصی و حرفهای را از هم جدا کنید
برای جلوگیری از شایعهپراکنی و انتشار اطلاعات نادرست، به چیزهایی که با همکارانتان به اشتراک میگذارید دقت کنید. سعی کنید بین بخشهای شخصی و حرفهای زندگیتان حدومرزهایی ایجاد کنید. میتوانید زمان گفتوگویتان را به صحبت درباره موضوعات کاری مهم اختصاص بدهید.
▪️شفاف باشید
برای جلوگیری از افتادن در دام شایعات کاری، درباره اهداف و احساساتی که دارید روراست باشید و صداقت پیشه کنید. محیطهای حرفهای گاهی فضایی بسیار رقابتی دارند. سعی کنید درباره نیت خود با همکاران شفاف باشید تا از ایجاد هرگونه شایعه جلوگیری کنید.
▪️هرگز چیزی را که نباید تکرار شود تکرار نکنید
سادهترین و مؤثرترین راه برای اطمینان از اینکه درگیر شایعهپراکنی نشوید این است که شنیدههایتان را بازگو نکنید. اطلاعات را در صندوق امانات ذهنتان ذخیره کنید و به کار خودتان ادامه بدهید.
▪️نه بگویید
شجاع باشید و بگذارید افراد بدانند علاقهای به شنیدن شایعات یا بدگویی درباره دیگران ندارید.
◀️ نکاتی درباره شایعه پراکنی در محیط کار
چند نکته هست که لازم است برای دوری از شایعه پراکنی در محیط کار به خاطر بسپارید. این نکات را در ادامه بیان کردهایم.
▪️شنونده فعالی باشید و برای جلوگیری از ایجاد سوءتفاهم، مهارت گوش دادن فعالانه را تمرین کنید.
▪️اگر در محل کار دچار تعارض و اختلاف هستید، هرچه زودتر آن را حل کنید. ارتباط مستقیم میتواند راهی عالی برای حل اختلافات بدون ایجاد شایعه باشد.
▪️با احترام رفتار کنید. این کار کمکتان میکند که به یکدیگر اعتماد کنید.
▪️مخاطبانتان را بشناسید. قبل از گفتن داستانی خندهدار برای همکارتان، به این فکر کنید که حرفهایتان ممکن است بر دیگران چه تأثیری بگذارد.
▪️همدل باشید و از دید دیگران به موضوعات نگاه کنید. به این فکر کنید که در موقعیت طرف مقابل چه احساسی خواهید داشت و به حساسیتهای شخصی آنها توجه کنید.
[آموزهایسازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◀️ آزمایش مشهور لیبت
یکی از آزمایشهای معروف علمی در این حوزه، آزمایش بنجامین لیبت است که نتیجه شگفتانگیزی دارد؛ بر اساس برداشت کلاسیک انتظار میرود که این ترتیب زمانی برقرار باشد:
¹ اراده کردن
² صدور فرمان حرکتی توسط مغز
³ حرکت دادن اهرم
اما بررسیهای نورولوژیک علمی، عکس آنرا نشان میدهد! یعنی مغز پیش از آنکه فرد اراده کند و تصمیم نهایی را بگیرد، حتی بدون آنکه حتی شخص از صدور فرمان آگاه باشد، فرمان را اعلان و ارسال کرده است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹برای مثال، زمانی نه چندان دور، سییرز معروفترین فروشگاه کاتالوگی در آمریکا بود، ولی مدیران شرکت به هوای بهرهمندی بیشتر از برند مشهور و محبوبشان تصمیم گرفتند وارد فروشگاههای حضوری هم بشوند.
🔹اختصاص میلیاردها دلار از سرمایۀ شرکت به تاسیس فروشگاههای زنجیرهای باعث به هم خوردن تمرکز سییرز شد به گونهای که شرکت کسب و کار اصلیاش که همان فروش کاتالوگی بود را فراموش کرد و حتی نتوانست کسب و کارش را از فروش کاتالوگی به فروش آنلاین گسترش بدهد و این بازار جدید را به آمازون واگذار کرد.
🔹تجربههایی مانند سییرز به ما یادآوری میکند که برندینگ مثل یک راکت دو مرحلهای است، به این معنا که یک کسب و کار برای موفقیت و رسیدن به اوج از دو مرحله عبور میکند: مرحلۀ اول که شامل شروع کسب و کار است و مرحلۀ دوم که شامل توسعۀ کسب و کار است.
🔹اگر میخواهیم در این سفر دو مرحلهای موفق شویم، نباید با همان برند اولمان، وارد مرحلۀ رشد بشویم. به بیان دیگر، برای مرحله رشد باید برند دیگری را توسعه بدهیم و تمرکز برند اولمان را به هم نزنیم.
🔹برای مثال، زمانی که کُداک رهبر بازار فیلم و چاپ عکس بود، تکنولوژی عکاسی و فیلمبرداری دیجیتال رواج پیدا کرد و کُداک برای آن که از بازار عقب نماند، کسب و کار چاپ عکس خود را رها کرد و با همان برند اولیهاش وارد صنعت عکاسی دیجیتال شد.
🔹اما این کار فقط باعث شد تا تمرکز کُداک به هم بخورد و در نتیجه هم صنعت چاپ عکس را از دست بدهد و هم نتواند در صنعت عکاسی دیجیتال با رقبایی مثل سونی رقابت کند.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#Businessnewsdaily
◽️۱. از گوشگیر یا هدفون استفاده کنید
اگر بهراحتی دچار حواس پرتی میشوید، اولین پیشنهاد ما به شما استفاده از گوش گیر است. حتی میتوانید هدفون روی گوشتان بگذارید و موسیقی محبوبتان را پخش کنید.
◽️۲. اتاقی ساکتتر پیدا کنید
اگر نمیتوانید روی کارتان تمرکز کنید، بگردید و فضای آرام تری در محیط دفتر پیدا کنید، مثلا اتاق کنفرانسی که میدانید اکثر مواقع بلا استفاده است.
همچنین سعی کنید وظایف روزانه را با توجه به ساعتهای اوج ازدحام در دفتر برنامه ریزی کنید. یعنی پروژه های مهمی را که به فکر بیشتری احتیاج دارند نگه دارید برای ساعتهای خلوت تر. هیچ اشکالی ندارد اگر بخواهید ساعات اوج سروصدا را در دفتر سایر کارکنان شرکت بگذرانید، پس این گزینه را هم در نظر داشته باشید.
◽️۳. روی یک کار تمرکز کنید
یکی از اصول موفقیت تمرکز روی یک کار است، چیزی که در دفاتر اداری خلاف آن را زیاد میبینیم؛ هر کارمند در آن واحد چندین کار را انجام میدهد تا زودتر کارها را پیش ببرد. نشدنی نیست، اما حداقل باید آرامش نسبی در محیط برقرار باشد تا حواس کارکنان پرت نشود. به یاد داشته باشید که تمرکز روی یک وظیفه تا تکمیل آن، یکی از ضروریات بهبود بهره وری در محیط کار است.
◽️۴. خودتان را در معرض صداهای بلند قرار بدهید
میدانید چرا صدای بلند اینقدر برای ما آزار دهنده است؟ یک از دلایل مهمش این است که گوش ما به سکوت عادت کرده است. زمان بیشتری را در محیط های پر سر و صدا بگذرانید تا گوشتان به صداهای پس زمینه عادت کند. بعد از مدت کوتاهی کاملا احساس میکنید حواس پرتی ناشی از سر و صدا برایتان کم رنگ شده است. شاید این راهکار برای همه مفید نباشد، اما ارزش امتحان کردن را دارد.
◽️۵. عوامل حواس پرتی را کنار بگذارید
مثلا تلفن همراهتان را کنار بگذارید یا حداقل صدایش را قطع کنید. مرورگرها و برنامههای غیر ضروری را ببندید و فقط صفحاتی را باز نگه دارید که با آنها کار دارید. برای خودتان زمان استراحت تعیین کنید و تا حد امکان به این برنامه ریزی زمانی پایبند باشید.
◽️۶. صدای مزاحم را با صداهای دیگر محو کنید
شاید ایده اضافه کردن صدای جدید به محیط پر سر و صدا عجیب به نظر برسد، اما گاهی عامل حواس پرتی خود سر و صدا نیست، بلکه نوع خاصی از صداست. سعی کنید نزدیک پنجره ای باز و رو به خیابان بنشینید تا صدای ترافیک را بشنوید یا اتاقتان را با کارکنانی شریک شوید که مدام صحبت میکنند تا صداهای دیگر اصلا به گوشتان نرسند.
◽️۷. برنامه کاری جدید تنظیم کنید
اگر احساس میکنید مواقعی که کسی در دفتر نیست بیشترین بازدهی را دارید و میتوانید خارج از ساعات اداری کار کنید، سعی کنید قبل از دیگر کارکنان به دفتر بروید یا بعد از خروج آنها در دفتر بمانید و به کارهای نیمه تمام برسید. تازه اگر کارکنان دیگر هم مثل شما صبح زود به دفتر آمدند نگران نباشید، چون سرصبح کمتر کسی حال حرف زدن دارد!
◽️۸. مسئله سروصدای دفتر را مطرح کنید
اگر مسئله مربوط به محیط کار است، انتظار میرود مدیر دفتر قدمی بردارد و با کسانی برخورد کند که عامل سروصدای دفتر هستند.
در جلسات هفتگی درباره سروصدا بگویید و سایر کارکنان را تشویق کنید آزادانه درباره این مشکل صحبت کنند. شاید هنگام این گفتوگوها راهحل مؤثری ارائه شود.
اگر میبینید کسی با تماسهای تلفنی شخصی، شوخیهای بیجا یکتنه سروصدای زیادی ایجاد میکند، مستقیم از او بخواهید کمی رعایت کند. البته اگر خجالت میکشید یا رویارویی با همکارانتان برای شما راحت نیست، این مسئله را با سرپرست گروه یا مدیر دفتر در میان بگذارید و بگویید صدای محیط چقدر روی عملکردتان تأثیر منفی میگذارد.
هرجا زندگی در جریان باشد صدا هم هست. نمیتوانیم آدمها را ساکت کنیم، صدای ترافیک را قطع و همه تلفنهای دنیا را خاموش کنیم که بتوانیم کار کنیم! برای موفقیت شغلی خودمان هم که شده، باید یاد بگیریم با چه ترفندهایی در محیط های شلوغ کار کنیم و بیشترین بازدهی را داشته باشیم.
[آموزههایسازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#Harvard_business_review
🔹براساس نظرسنجی بنیاد جان تمپلتون در سال ۲۰۱۲، محل کار آخرین جایی است که افراد در آن قدردانی میکنند. ۷۴ درصد پاسخدهندگان هرگز از مدیرشان تشکر نکردهاند و بیش از ۸۰ درصد گفتهاند اگر مدیرشان قدرشناس بود، تلاش بیشتری میکردند.
🔹ایجاد فرهنگ قدردانی به معنای ارسال کارت تبریک یا دادن پاداش مالی نیست؛ بلکه به استمرار، صداقت و نیت واقعی نیاز دارد. وقتی قدردانی به یک عادت روزانه بدل شود، انگیزهی کارکنان بهطور ملموس افزایش مییابد. فرهنگ قدردانی، نخستین گام در ساختن محیطی انسانی و سالم در سازمان است. این عمل نهتنها بازدهی را بالا میبرد، بلکه حتی باعث کاهش روزهای مرخصی نیز میشود. یک «متشکرم» ساده میتواند نیرویی بیانرژی را به کارمندی باانگیزه تبدیل کند.
🔹بر اساس همان نظرسنجی، ۹۳ درصد شرکتکنندگان گفتهاند که شنیدن تشکر از زبان مدیر، حس ارزشمندی ایجاد میکند. با این حال، ۶۰ درصد در محل کار هرگز قدردانی نکردهاند یا در یک سال گذشته فقط یکبار این کار را انجام دادهاند.
🔹شرکت والت دیزنی ورلد با اجرای ۱۸۰ برنامه قدردانی، رضایت کارکنان را ۱۵ درصد افزایش داده است. این رضایت، مستقیماً بر تجربه بازدیدکنندگان تأثیر گذاشته. یا در شرکت هیولت پاکارد، «جایزه موز طلایی» به کارمندان خلاق اهدا میشود، رسمی که بهطور اتفاقی آغاز شد و به نمادی از تشویق بدل شد.
🔹اپل نیز سیاستهای قدردانی را برای تمام کارکنان اجرا میکند، نه فقط برای برترینها. سهام رایگان، تخفیفهای ویژه و مرخصیهای با حقوق در تعطیلات، بخشی از این سیاستهاست. اپل باور دارد که موفقیت شرکت، حاصل تلاش تمام نیروهایش است.
🔹کامیل پترسون، مدیرعامل AIMLeadership، میگوید در روزهای دشوار کاری، بازخورد مثبت و تشویق از سوی مدیریت، محرک اصلی کارکنان است. به گفتهی او، تفاوت میان عبارتی مانند «گزارشت کو؟» با «اگه کمک خواستی، بهم بگو» میتواند نتایج متفاوتی به همراه داشته باشد.
🔹شرکت Southwest در آمریکا، در اتفاقات شخصی کارمندان، همراهی احساسی نشان میدهد. این کار، نوعی قدردانی از زندگی شخصی آنان است. فروشگاههای زنجیرهای Zappo هم برنامههایی دارند که کارمندان، خود یکدیگر را تشویق میکنند؛ حتی جای پارک اختصاصی، میتواند نشانهای از قدردانی باشد.
🔹در شرکت نیوزیلندی Glitch نیز جلساتی برگزار میشود که در آن گروهها، بهطور علنی از یکدیگر تشکر میکنند. این فرهنگ، تمرکز و انگیزه را در محیط کار بالا برده است.
🔹مایک رابینز، مشاور و نویسنده، معتقد است بسیاری از روشهای قدردانی کارایی ندارند چون صرفاً بر عملکرد متمرکزند، نه بر انسانیت فرد. او مینویسد: «محیط کاری باید افراد را بهخاطر آنچه هستند، ارزشمند بداند؛ نه فقط کاری که انجام میدهند.»
🔹تحقیقی در سال ۲۰۱۳ نشان داد که شرکتهایی که بر پایه قدردانی از مشتریان رابطه میسازند، در بحرانهای اقتصادی مقاومت بیشتری دارند. مشتری وقتی بداند حضورش برای شرکت ارزش دارد، وفادار میماند.
🔹شرکتهایی مانند AT&T با ساخت ویدیوهای اختصاصی برای مشتریان، یا Scentsy با مشارکت دادن مشتریان در تولید، شیوههایی خلاقانه برای تشکر از آنها به کار گرفتهاند.
مثال الهامبخش دیگر، شرکت سوپ کمپبل است. داگلاس کونانت، مدیرعامل این شرکت، در طول ۱۰ سال مدیریت، بیش از ۳۰ هزار کارت تشکر دستنویس برای کارمندان و مشتریان ارسال کرد. این کار، انگیزه و تعهدی ایجاد کرد که شرکت را از ورشکستگی نجات داد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹در گذشته، شرکتها بخشهای بیاهمیت فعالیتشان مثل نیروهای نظافتی، حمل و نقل کالا، انبارداری و غیره را برونسپاری میکردند تا خودشان را از شر این کارهای دمدستی و پرزحمت راحت کنند.
🔹اما امروزه بسیاری از شرکتها از برونسپاری این قبیل فعالیتها فراتر رفتهاند و حتی فعالیتهای مرتبط با شایستگیهای کلیدیشان را هم برونسپاری و جمعسپاری میکنند.
🔹در این روند، شرکتها فعالیتهایی مانند تولید، تامین، توزیع و حتی فروش و تبلیغات را برونسپاری میکنند تا بتوانند طبق نظر پیتر دراکر روی دو وظیفۀ اصلیشان تمرکز کنند.
🔹در حقیقت، پیتر دراکر، پدر مدیریت نوین، معتقد است که هر شرکتی فقط و فقط دو وظیفۀ اصلی دارد که باید خودش روی آنها سرمایهگذاری کند و برای همین میتواند بقیۀ فعالیتهایش را برونسپاری کند. این دو وظیفه عبارتند از:
◽️بازاریابی، به معنای یافتن فرصتهای جدید در بازار و طراحی استراتژیها، برنامهها و کمپینهایی برای اثرگذاری روی مشتریان
◽️نوآوری به معنای عرضۀ محصولات و خدمات جدید و بهبود مستمر مدل کسب و کار شرکت
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹حرکات بدن، حالت چهره و سایر ارتباطات غیرکلامی، در تفسیر لحن و ایجاد درک مشترک میان طرفین مذاکره بسیار مؤثرند. بهطور مثال ژاپنیها در طول مذاکره سکوت زیادی دارند، آمریکاییها در میانه طیف هستند و برزیلیها پرحرفاند و با سکوت احساس ناراحتی میکنند.
نحوه نزدیک شدن افراد در مذاکره نیز میتواند تفاوت فرهنگی مهمی باشد. برای مثال، مذاکرهکننده مکزیکی در آغوش گرفتن را نشانه اعتماد میداند، در حالی که آلمانیها آن را بیش از حد دوستانه تلقی میکنند. تماس چشمی در فرهنگهایی مانند آمریکا و برزیل پذیرفتهشده است، اما در فرهنگهایی مانند ژاپن، چین و کره که ارزش زیادی برای احترام و تواضع قائلاند، این کار میتواند ناراحتکننده باشد.
🔹ریچارد لوئیس، زبانشناس و فرهنگپژوه بریتانیایی، پس از بررسی صدها فرهنگ، آنها را به سه دسته تقسیم کرده است:
◽️وظیفهمحوران سازمانیافته، مانند مردم آمریکا، آلمان، بریتانیا و سوئیس. آنها به دنبال اطلاعات دقیق و فرایندهای شفافاند و روابط شخصی در اولویتشان نیست.
◽️مردمگرایان پرحرف، که بر جزئیات تمرکز دارند و میتوانند درباره چند موضوع همزمان مذاکره کنند؛ شامل کشورهای آمریکای لاتین، خاورمیانه، آفریقا، روسیه، اسپانیا و ایتالیا.
◽️شنوندگان درونگرا و احتراممحور، نظیر ژاپن، چین، کره، سنگاپور و ویتنام، که به هماهنگی جمعی و سلسلهمراتب اهمیت میدهند و ترجیح میدهند پیش از مذاکره اطلاعات کافی برای تصمیمگیری جمعآوری کنند.
🔹گریت هافستد، انسانشناس هلندی، در الگوی چهاربعدی فرهنگی خود، فرهنگها را از منظرهای مختلف بررسی کرده است.
◽️یکی از این ابعاد، «فاصله قدرت» است. در فرهنگهایی با فاصله قدرت بالا، مانند کشورهای عربی، گواتمالا، مالزی، مکزیک، هند و فیلیپین، جایگاه افراد با معیارهایی چون سن، جنسیت، موقعیت اجتماعی یا پیشینه خانوادگی تعیین میشود. در این کشورها، ساختار سلسلهمراتبی حاکم است و تصمیمگیری نهایی معمولاً بر عهده فردی با بالاترین جایگاه است. در مقابل، فرهنگهایی با فاصله قدرت کم مانند اسکاندیناوی، آلمان، نیوزیلند، بریتانیا و اتریش، به برابری میان افراد باور دارند. در این فرهنگها، تصمیمگیرنده معمولاً همان مذاکرهکننده حاضر در جلسه است و تصمیمگیریها بهصورت گروهی و دموکراتیک انجام میشود.
◽️هافتسد، تفاوت فرهنگی دیگری را نیز بررسی کرده که مربوط به شاخص «زنانه یا مردانه بودن» فرهنگهاست. فرهنگهای زنانه مانند اسکاندیناوی، تایلند و پرتغال، بر ارزشهایی چون حمایت اجتماعی، برابری و همکاری تمرکز دارند. در این کشورها، مذاکرهکنندگان به روابط توجه زیادی دارند و رقابت در اولویت نیست.
در مقابل، فرهنگهای مردانه مانند ژاپن و کشورهای آمریکای لاتین، بر قاطعیت، موفقیت فردی و رقابت تاکید دارند و مذاکرهکنندگان آنها معمولاً انعطافناپذیر و قانونمدار هستند.
◽️بُعد دیگر این الگو، میزان «جمعگرایی یا فردگرایی» است. فرهنگهای جمعگرا مانند چین و ژاپن، ترجیح میدهند بهصورت گروهی مذاکره کنند و تصمیمگیری فردی کمتر اتفاق میافتد. فرهنگهای فردگرا، مانند آمریکا، ترجیح میدهند سریع و مستقل به نتیجه برسند و روند مذاکرات در آنها معمولاً سریعتر است.
◽️آخرین بُعد مدل هافتسد، شاخص «ابهامگریزی» است. کشورهایی مانند ژاپن، فرانسه و کاستاریکا، تمایل دارند از موقعیتهای مبهم دوری کنند و به قوانین و چارچوبها پایبند باشند. در این کشورها، پذیرش ایدههای جدید دشوار است. در مقابل، کشورهایی مانند آمریکا، سوئد و هند انعطافپذیرترند و راحتتر با شرایط جدید کنار میآیند.
🔹در این میان، کلیشهسازی فرهنگی نیز مسئلهای جدی است. این دیدگاههای قالبی، حاصل تجربیات محدود، شایعات یا اطلاعات رسانهایاند و میتوانند روند مذاکره را مخدوش کنند. برای مثال، تصور میشود که فرانسویها در مذاکره لجبازند، در حالی که در واقع تنها زمانی حاضر به مصالحه نیستند که منطقشان نقض نشده باشد. درباره ژاپنیها نیز گفته میشود که نمیتوانند تصمیم بگیرند، حال آنکه تصمیمگیری در فرهنگ آنها پیش از مذاکره و با اجماع صورت میگیرد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹تعهد سازمانی به عنوان یکی از مهمترین متغیرهای ادراکی و نگرشی سازمان، زیربنای مشارکت اثربخش کارکنان و در نهایت موفقیت سازمانی است.
🔹آکادمی تُو اینووِیتیو اچآر (AIHR) بر این باور است که در دنیای امروز، سازمانها برای حفظ و ارتقاء سرمایه انسانی خود، نیازمند فراتر رفتن از مشوقهای مالی هستند و لازم است با ایجاد ساختار هدفمند و بهبود ارتباطات اثربخش این مهم را تحقق بخشند.
🔹این آکادمی معتبر برای ایجاد سطح عمیقی از تعهد سازمانی، اجرای این هفت گام اساسی را ضروری میداند:
◽️۱. تعریف روشن و الهامبخشِ هدف و مأموریت سازمان
◽️۲. ارزیابی مستمر اثربخشی برنامهها و ابتکارات منابع انسانی
◽️۳. پیمایش میزان تعهد کارکنان و تحلیل دادههای بهدستآمده
◽️۴. شناسایی دقیق حوزههای نیازمند تغییر
◽️۵. بهرهگیری از جلسات طوفان فکری برای یافتن راهحلهای خلاقانهِ تقویتکننده تعهد سازمانی
◽️۶. اقدام عملی بر اساس یافتهها و تعیین مسئولیتهای مشخص برای ارتقای تعهد
◽️۷. سرمایهگذاری بر عنصر کلیدی تعامل با تقویت ارتباطات اثربخش
🔹سازمانهایی که این مسیر را بهصورت هوشمندانه طی میکنند، نهتنها کارکنانی متعهدتر خواهند داشت، بلکه به فرهنگ سازمانی قویتر و نتایج پایدارتری نیز دست مییابند.
[اچاریار]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📦 Format: epub
پ.ن. آخرین کتاب دانا پرینو در فاصله کمتر از ۱ هفته از انتشار آن تبدیل به پر فروش ترین کتاب آمازون در حوزه توسعه فردی و تحول تصمیمگیری شده است.
#Book_of_the_Week
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹مطالعات نشان میدهند دانشآموزانی که قبل از امتحان به اندازه کافی میخوابند، حتی اگر به اندازه بقیه درس نخوانده باشند، در نهایت نمره بهتری به دست میآورند.
🔹این مطالعات به ما یادآوری میکنند که کمخوابی میتواند به تصمیمگیریهای فاجعهآمیز بیانجامد. برای مثال، فاجعه اتمی در ایالت پنسیلوانیای آمریکا در شیف شب به وقوع پیوست. یا برخی از مدیران ناسا در پروژه چلنجِر که با تصمیماتشان باعث سقوط این موشک شدند از ۷۲ ساعت قبل از روز موعود خوب نخوابیده بودند.
🔹مطالعات پلیس آمریکا هم نشان میدهد که پس از حدود ۲۲ ساعت کمخوابی یا بدخوابی، سیستم محرکه و ماهیچههای بدن به گونهای رفتار میکنند که گویی الکل ۸٪ خون را فراگرفته است.
🔹برای همین است که دکتر دیوید دینگز، رییس دپارتمان خواب و خوابآلودگی دانشگاه پنسیلوانیا میگوید: «هیچ وقت تصمیمهای مهمتان را در زمان خستگی، بیحوصلگی و خوابآلودگی اتخاذ نکنید»
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✍🏻 ایمی مورین
🔹قدرت ذهنی یعنی توانایی مدیریت احساسات، رفتار و افکار، حتی در سختترین شرایط.
[آکادمیمدیریت]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹کاری که انجام میدهید، اگر مهم باشد، بخشی از وجود شما میشود؛ مانند مکانیکی که روغن زیر ناخنهایش پاک نمیشود، شغل ما هم هر جا برویم همراهمان است.
🔹جوان که بودم پدرم به من میگفت: "اگر صبح که بیدار میشوی، مشتاقانه به محل کارت نروی، شغل نادرستی را انتخاب کردهای." اگر آن را انجام وظیفه در نظر نگیری و دوازده ساعت روز به سرعت برایت سپری شود، این شور و اشتیاقت را نشان میدهد.
📕برگرفته از کتاب جنس مدیر عالی اثر دبرا بنتون
[آموزههایسازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹این کمپین با نام «Scratch and Sniff» فقط به شعار اکتفا نکرده، بلکه بیلبوردی تعاملی طراحی کرده که مخاطب بتواند در کنار فان بصری، رایحه را تجربه و حس کند.
[خلاقیتبدونمرز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹کونانت برای تاسیس این موسسۀ آموزشی، به مدت پنجاه سال روی انسانهای موفق تحقیق کرد و به این نتیجۀ مهم رسید: موفقیت در هدف خلاصه میشود و هر چیز دیگری فرع بر این موضوع است.
🔹کونانت معتقد است توانایی ما در هدفگذاری دقیق در مقایسه با سایر مهارتهای ما، نقش بسیار بیشتری در موفقیتمان دارد.
🔹بر این اساس، کونانت میگوید: وقتی دقیقا میدانید که میخواهید چه کار کنید و به کجا برسید، زمینه برای موفقیت فراوان و تضمین شدۀ شما ایجاد میشود.
🔹در نتیجه، طبق تجربه و تحقیقات کونانت، قانون جهت را توسعه دادهاند که به ما تاکید میکند: هر چه روی مهمترین هدفهای خود وقت بیشتری صرف کنید، به موفقیتهای سطح بالاتری میرسید.
🔹از سوی دیگر، هر چه موفقیتهای بیشتری به دست آورید، درباره خودتان احساس بهتری پیدا میکنید و در نتیجه، بیشتر میخواهید موفق شوید.
🔹این گونه در یک مارپیچ صعودی قرار میگیرید که به موفقیتهای بیشتری میرسید و باز هم نسبت به خودتان احساس عالیتری پیدا میکنید.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📦 Format: epub
پ.ن. آخرین کتاب ویلیام مکریون در فاصله کمتر از ۱ هفته از انتشار آن تبدیل به پر فروش ترین کتاب آمازون در حوزه رهبری و تصمیمات پیچیده شده است.
#Book_of_the_Week
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹شرکت Canva از هوش مصنوعیای رونمایی کرد که کافیست شما برنامه، سایت و... که میخواهید را برایش توصیف کنید و در زمانی کوتاه کُد مورد نظر را با کیفیتی مقبول دریافت کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
وجود کاراکترهای مختلف در محل کار و روابط کاری بین افراد، دوست داشته شدن از سوی همه افراد را ناممکن کرده است. با این حال با پیروی از راهکارهای مطرح شده در ادامه مطلب میتوان روابط خوبی با اغلب همکاران برقرار کرد.
◽️۱. همیشه به دنبال نکات مثبت باشید
منفیبافی طرفدار چندانی ندارد و شرایط هر قدر هم که بد باشد منفینگر بودن و غر زدن درباره آن تنها باعث پراکنده شدن همکاران از دور و برتان خواهد شد. بنابراین بهتر است به جای آن دنبال روزنههای امید باشید و نیمه پر لیوان را ببینید. سعی کنید همیشه لبخند به لب داشته و حس مثبت نگری را به همکاران القا کنید.
◽️۲. بیدلیل درگیر رقابت نشوید
متاسفانه یا خوشبختانه در بسیاری از شرکتها جو رقابت سنگینی وجود دارد و کارکنان برای ترفیع، دریافت پاداش یا حتی خودنمایی بیشتر، همیشه درگیر رقابت با هم هستند. هرچند رقابت به خودی خود بد نیست اما افراط در آن میتواند نتایج نامطلوبی به بار بیاورد. بنابراین خود را درگیر رقابتهای بیخود نکنید، سعی نکنید به خاطر بالا بردن جایگاه خود زیرآب همکارتان را بزنید یا با روشهای نادرست، پروژههای بهتر را از دست آنها دربیاورید.
◽️۳. به دیگران کمک کنید و از کمک آنها استفاده کنید
ما به صورت طبیعی به گونه ای برنامهریزی شدهایم که از کمک به دیگران خوشحال میشویم و به کسانی هم که یاریمان دادهاند حس بهتری پیدا میکنیم. در نتیجه از کمک به دیگران خودداری نکرده و هراسی از درخواست کمک در موقع نیاز نداشته باشید. هر چه این داد و ستد بیشتر شود، پیوند شما با همکاران هم قویتر شده و شخصیتی دوستداشتنیتر خواهید داشت.
◽️۴. با افراد ارتباط فیزیکی داشته باشید
در برخی دفاتر مدرن امکان ارتباط فیزیکی میان کارکنان وجود ندارد، اما ارتباط فیزیکی مناسب میان شما و افرادی که با آنها راحت هستید، به عنوان راهی برای از بین بردن فاصله فیزیکی و عاطفی شناخته میشود. البته باید حواستان باشد در این زمینه زیادهروی نکنید.
◽️۵. از گفتگوهای کوتاه دوری کنید
شاید شما از صحبت درباره وضعیت هوا یا یک تیم ورزشی رضایت کافی داشته باشید، اما این نوع مکالمات در بلندمدت به نفع شما نخواهند بود. اگر میخواهید روی همکاران خود تاثیر مثبت بگذارید و محبوبیت خود را افزایش دهید، هرموقع که زمان کافی برای صحبتهای طولانی داشتید، از همکاران خود سوالات مناسبی درباره خانواده، سرگرمی و احساساتشان بپرسید. با این کار به اطلاعات بیشتری درباره همکاران خود پی میبرید و آنها نیز شما را بیشتر دوست خواهند داشت.
◽️۶. ثبات داشته باشید
نیازی نیست تبدیل به یک ربات قابل پیشبینی شوید، اما ثبات داشتن در رفتارها و کارهای روزانه بااهمیت است. شما نمیتوانید یک روز احساس مثبت و روز دیگری احساس منفی داشته باشید؛ باید سعی کنید در اغلب اوقات رفتار مثبتی از خود نشان دهید. یک روز سراغ مکالمات طولانی نروید و روز بعدش دوباره شروع به گفتگوهای کوتاه کنید؛ بجای چنین روندی در رفتارهای خود ثبات داشته باشید.
[آموزه های سازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹با این حال، بسیاری از فروشندگان به این اصل مهم بیتوجه هستند و تصور میکنند مشتریانی که محصول یا خدمت ما را خریدهاند، ارزش چندانی ندارند، چون نیازشان را برطرف کردهاند. برای همین، ارتباطشان را با این دسته از مشتریان قطع میکنند و در نتیجه، اگر مشتری سابق بخواهد محصول یا خدمتمان را باز هم بخرد، اصولاً یاد ما نمیافتد و در نتیجه سراغ رقبا میرود.
🔹برای همین باید برنامۀ مشخصی برای تماس با مشتریان سابقمان داشته باشیم، به خصوص اگر مدت زمان زیادی از آخرین تماس ما با آنها میگذرد.
🔹اگر بتوانیم این روش را به درستی اجرا کنیم، شانسمان برای فروش مجدد به مشتریان سابق به ۵۰ درصد افزایش مییابد، یعنی از هر ۲ مشتری سابقمان، یکی از آنها مجدداً از ما میخرد.
🔹این در حالی است که شانس موفقیت ما در فروش به یک مشتری جدید، یک به چهار است، یعنی از هر ۴ مشتری جدیدی که تلاش میکنیم به آنها بفروشیم، یک نفرشان از ما خرید میکند.
🔹این آمار در جذب مشتریان بالقوهای که اصولاً شناختی از ما و محصول و خدمتمان ندارند، به یک به ۲۰ میرسد، یعنی از هر ۲۰ مشتری بالقوهای که ما را نمیشناسند، یک نفرشان از ما خرید میکند.
🔹این آمار به ما تاکید میکند که باید برنامۀ مدنظرمان برای حفظ تماس با مشتریان سابق را جدی بگیریم و آن را به گونهای اجرا کنیم که هم مشتری از ما خسته و آزرده خاطر نشود و هم ما را فراموش نکند.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#careercast
◽️۱. حقوق فعلی شما چه نسبتی با وظایف و دستمزد سایر همکاران همرده دارد؟
شاید یک شرکت جدید بتواند حقوق بیشتری بپردازد، اما باید دید این حقوق بیشتر را در ازای چه کاری به شما پرداخت میکند. لیستی از وظایف فعلی خود تهیه کنید و آن را با شرح شغل پیشنهادی مقایسه کنید. اگر قرار است حقوق بیشتر صرفا بهعلت کار بیشتر پرداخت شود، شاید باید در تصمیم خود مبنی بر ترک شغل فعلی بازنگری کنید.
◽️۲. آیا واقعا شایسته حقوق بیشتر هستم؟
نتایج یک تحقیق در سال ۲۰۱۵ نشان داد که ۸۱ درصد کارمندان، خود را وظیفهشناستر و فداکارتر از سایر همکارانشان میدادند! مسلما هر فرد دوست دارد که خودش را بهتر ببیند؛ اما قبل از آنکه بهسراغ مدیرتان بروید و تقاضای حقوق بیشتری کنید، دلایلی محکم و مصداقی برای شایستگی خود پیدا کنید. شاید به این نتیجه برسید که فداکاریهای شما به اندازۀ دیگران است و نه بیشتر!
◽️۳. تأثیر شغل فعلی در رضایتمندی من از زندگیام چیست؟
قبل از اینکه شغل فعلی خود را بهخاطر حقوق بیشتر رها کنید، از خود بپرسید که آیا شغل جدید، رضایت بیشتری در من ایجاد میکند یا خیر؟!
شرایط کاری هر دو شرکت را بررسی کنید تا دریابید کدام شغل بیشترین هماهنگی را با شخصیت و روحیات شما دارد. آیا شغل پیشنهادی با درآمد بیشتر، با روحیات شما هم سازگار است؟
◽️۴. آیا میتوانید با کارفرما یا مدیرتان بهصراحت درباره حقوق و مزایا گفتوگو کنید؟
شک و تردید در چنین مواقعی طبیعی است. صحبت با مدیر یا کارفرمای خود را در نظر بگیرید. اگر این گفتوگو شما را نگران و عصبی میکند، شاید باید در تصمیم خود مبنی بر رد پیشنهاد جدید بازنگری کنید.
به روابطی فکر کنید که در شغل فعلی، با سایر کارکنان شرکت ایجاد کردهاید. آیا این روابط را در شغل جدید نیز تجربه خواهید کرد؟ آیا شخصیت و نحوه برخورد مدیری که به شما پیشنهاد شغل جدید داد، شما را تحتتأثیر قرار داد؟
[آموزه های سازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM