تیرگان بر ایرانیان فرخنده باد.❤️
✅۱۰ تیر، روزیست که در دل اساطیر ایران میدرخشد؛
روزی که آرش کمانگیر، جان خویش را در تیر نهاد تا مرز ایرانزمین را از فراز دماوند تا دوردستها برساند.🏹
تیرگان در تقویم ایران باستان، جشن آب، باران، تیر و پاکیست. در این روز، ایرانیان به یاد آرش، برای باران نیایش میکردند، در کوزهها آب میریختند، و با پاشیدن آب، دلها را تازه میکردند.
🔹جالبتر اینکه ابوریحان بیرونی این روز را «بزرگداشت نویسندگان» نیز دانسته؛ روزی برای پاسداشت اندیشه و واژه.
💎
🆔 @maneshparsi
✅۱۰ تیر، روزیست که در دل اساطیر ایران میدرخشد؛
روزی که آرش کمانگیر، جان خویش را در تیر نهاد تا مرز ایرانزمین را از فراز دماوند تا دوردستها برساند.🏹
تیرگان در تقویم ایران باستان، جشن آب، باران، تیر و پاکیست. در این روز، ایرانیان به یاد آرش، برای باران نیایش میکردند، در کوزهها آب میریختند، و با پاشیدن آب، دلها را تازه میکردند.
🔹جالبتر اینکه ابوریحان بیرونی این روز را «بزرگداشت نویسندگان» نیز دانسته؛ روزی برای پاسداشت اندیشه و واژه.
💎
🆔 @maneshparsi
❤5👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جشن #تیرگان بر ایرانیان راستین شاد و خجسته باد🔥
سال روز پرتاب نیرومندانه تیر از سوی آرش کمانگیر برای تعیین مرز ایران زمین
و روز پیروزی ایزد تیر ، نگهدارنده باران و باروری بر خشکسالی
🌱13 تیرماه یزدگردی برابر با 10 تیرماه خیامی، روز جشن تیرگان گرامی باد🌱
💎
🆔 @maneshparsi
سال روز پرتاب نیرومندانه تیر از سوی آرش کمانگیر برای تعیین مرز ایران زمین
و روز پیروزی ایزد تیر ، نگهدارنده باران و باروری بر خشکسالی
🌱13 تیرماه یزدگردی برابر با 10 تیرماه خیامی، روز جشن تیرگان گرامی باد🌱
💎
🆔 @maneshparsi
❤2
دهم تیرماه، روز بزرگداشت صائب تبریزی
کمند عالمِ بالاست مصرعِ صائب
به این کمند ز قید زمانه بیرون آی
💎
🆔 @maneshparsi
کمند عالمِ بالاست مصرعِ صائب
به این کمند ز قید زمانه بیرون آی
💎
🆔 @maneshparsi
❤1
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۰ تیر، روز بزرگداشت محمدعلی "صائبتبریزی"
تاریخچه روز بزرگداشت:
شهرت جهانی صائب تبریزی آنچنان است که شاید کمتر کسی او را نشناسد. وی بهسبب ارادت و توجه خاص به اشعار حافظ و سعدی، زبانزد است.
در تیرماه ۱۳۹۲ بر اساس مصوبه شورای فرهنگ عمومی کشور، روز دهم تیر به عنوان «روز صائب تبریزی» نامگذاری شد. از آن پس هر ساله بزرگداشتی به منظور بررسی ابعاد شخصیتی و سبک شعری وی برگزار میشود.
زندگینامه:
«میرزا محمدعلی صائب تبریزی» در حدود سال ۱۰۰۰ قمری در تبریز زاده شد. پدر او تاجر بود و بهدستور شاهعباس اول از تبریز کوچ کرد و در محله عباسآباد اصفهان ساکن شد و صائب در این شهر به آموختن دانش پرداخت. در سال ۱۰۳۴ قمری به هندوستان رفت و در سال ۱۰۴۲ به ایران بازگشت و در اصفهان ماندگار شد و در این دوران شاهعباس دوم به او مقام «ملکالشعرایی» داد. آثارش به جز سه – چهار هزار بیت قصیده، یک مثنوی کوتاه و ناقص بهنام «قندهارنامه» و سه قطعه، همه غزل هستند. او ۱۷ غزل نیز بهترکی سرود و سبکی را بهکمال رساند که چند سده پس از آن، «سبک هندی» نامیده شد.
صائب را «چامهسرای» تکبیتها نیز گفتهاند.
او حدود ۸۰ سال زندگی کرد و حدود سال ۱۰۸۱ هجری قمری در اصفهان دیده از جهان فرو بست. بیش از ۳۴۰ سال پیش، در محله «لنبان» در اصفهان، در باغچهای بزرگ و در خیابانی که امروزه به نام «صائب» آشناست، به خاک سپرده شد؛ اما در حال حاضر این آرامگاه چندان وضعیت مناسبی ندارد و رو به ویرانی است. سنگ مزارش یک قطعه سنگ مرمر یکپارچه یزدی بوده که سنگ مزار قدیمی را در میانش جاسازی کردهاند. سنگ اصلی مزار که کتیبهای دارای یک مطلع و یک غزل بهخط یک خوشنویس دوره صفوی دارد، به دو نیم شدهاست. شاید سرنوشت صائب تبریزی نیز همین بیتی بوده که روی سنگ مزارش نوشته شدهاست:
محو کی از صفحه دلها شود آثار من
من همان ذوقم که مییابند از گفتار من
سبک و شیوه صائب:
صائب بزرگترین غزلسرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه بود. او متخلص به صائب، در شعر پایهگذار سبک اصفهانی است. تأثیرگذاری وی در شعر فارسی چنان است که هنوز نیز در انجمنهای شعری، که در گوشه و کنار اصفهان تشکیل میشود، سبک وی همچنان صدرنشین محفل بسیاری از شاعران است که بهشیوه وی مضمونهاینو میآفرینند و آرایههایی همچون اسلوب معادله را زیور عروسِ شعر خویش میسازند.
او سبکی را به کمال رساند که چند سده پس از او سبک هندی نامیده شد. وی اسلوب معادله یا «مدعا مثل» را بیش از دیگر شاعران همعصرش بهکار بردهاست. نازکی خیال و لطافت اندیشه و مضمون سازیهای ظریف و معنیهای بیگانه و باریک در شعر وی دیده میشود. ابیات غزل وی استقلال معنایی داشته و در یک غزل از چندین موضوع سخن گفته است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#صائب_تبریزی
۱۰ تیر، روز بزرگداشت محمدعلی "صائبتبریزی"
تاریخچه روز بزرگداشت:
شهرت جهانی صائب تبریزی آنچنان است که شاید کمتر کسی او را نشناسد. وی بهسبب ارادت و توجه خاص به اشعار حافظ و سعدی، زبانزد است.
در تیرماه ۱۳۹۲ بر اساس مصوبه شورای فرهنگ عمومی کشور، روز دهم تیر به عنوان «روز صائب تبریزی» نامگذاری شد. از آن پس هر ساله بزرگداشتی به منظور بررسی ابعاد شخصیتی و سبک شعری وی برگزار میشود.
زندگینامه:
«میرزا محمدعلی صائب تبریزی» در حدود سال ۱۰۰۰ قمری در تبریز زاده شد. پدر او تاجر بود و بهدستور شاهعباس اول از تبریز کوچ کرد و در محله عباسآباد اصفهان ساکن شد و صائب در این شهر به آموختن دانش پرداخت. در سال ۱۰۳۴ قمری به هندوستان رفت و در سال ۱۰۴۲ به ایران بازگشت و در اصفهان ماندگار شد و در این دوران شاهعباس دوم به او مقام «ملکالشعرایی» داد. آثارش به جز سه – چهار هزار بیت قصیده، یک مثنوی کوتاه و ناقص بهنام «قندهارنامه» و سه قطعه، همه غزل هستند. او ۱۷ غزل نیز بهترکی سرود و سبکی را بهکمال رساند که چند سده پس از آن، «سبک هندی» نامیده شد.
صائب را «چامهسرای» تکبیتها نیز گفتهاند.
او حدود ۸۰ سال زندگی کرد و حدود سال ۱۰۸۱ هجری قمری در اصفهان دیده از جهان فرو بست. بیش از ۳۴۰ سال پیش، در محله «لنبان» در اصفهان، در باغچهای بزرگ و در خیابانی که امروزه به نام «صائب» آشناست، به خاک سپرده شد؛ اما در حال حاضر این آرامگاه چندان وضعیت مناسبی ندارد و رو به ویرانی است. سنگ مزارش یک قطعه سنگ مرمر یکپارچه یزدی بوده که سنگ مزار قدیمی را در میانش جاسازی کردهاند. سنگ اصلی مزار که کتیبهای دارای یک مطلع و یک غزل بهخط یک خوشنویس دوره صفوی دارد، به دو نیم شدهاست. شاید سرنوشت صائب تبریزی نیز همین بیتی بوده که روی سنگ مزارش نوشته شدهاست:
محو کی از صفحه دلها شود آثار من
من همان ذوقم که مییابند از گفتار من
سبک و شیوه صائب:
صائب بزرگترین غزلسرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه بود. او متخلص به صائب، در شعر پایهگذار سبک اصفهانی است. تأثیرگذاری وی در شعر فارسی چنان است که هنوز نیز در انجمنهای شعری، که در گوشه و کنار اصفهان تشکیل میشود، سبک وی همچنان صدرنشین محفل بسیاری از شاعران است که بهشیوه وی مضمونهاینو میآفرینند و آرایههایی همچون اسلوب معادله را زیور عروسِ شعر خویش میسازند.
او سبکی را به کمال رساند که چند سده پس از او سبک هندی نامیده شد. وی اسلوب معادله یا «مدعا مثل» را بیش از دیگر شاعران همعصرش بهکار بردهاست. نازکی خیال و لطافت اندیشه و مضمون سازیهای ظریف و معنیهای بیگانه و باریک در شعر وی دیده میشود. ابیات غزل وی استقلال معنایی داشته و در یک غزل از چندین موضوع سخن گفته است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#صائب_تبریزی
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نماهنگ آرش کماندار....
سرایش و گویش : استاد # هما ارژنگی
ارش به فروغ و نور ایمان، آن روز بلند تیرگان را ، بنوشت به قلب سرخ تاریخ،
با خامه عشق و جوهر جان
بنهاد یکی نشان جاوید ،
بر سینه افتخار انسان....
یعنی که ز جان گذر توان کرد
در آتش خشم و کین خطر کرد
وز بازی آسمان حذر کرد
لیکن دل خود ز مهر ایران
هرگز نتوان برید آسان
❤️ #هما_ارژنگی
💎
🆔 @maneshparsi
سرایش و گویش : استاد # هما ارژنگی
ارش به فروغ و نور ایمان، آن روز بلند تیرگان را ، بنوشت به قلب سرخ تاریخ،
با خامه عشق و جوهر جان
بنهاد یکی نشان جاوید ،
بر سینه افتخار انسان....
یعنی که ز جان گذر توان کرد
در آتش خشم و کین خطر کرد
وز بازی آسمان حذر کرد
لیکن دل خود ز مهر ایران
هرگز نتوان برید آسان
❤️ #هما_ارژنگی
💎
🆔 @maneshparsi
❤1
تیر روز و تیر ماه
جشن تیرگان فرخنده باد
این روز به نام تِشْتَر ایزدِ باران است.
به گفتۀ ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه، تیراندازی آرش کمانگیر از کوهی در طبرستان در جنگ منوچهر و افراسیاب برای تعیین حدود خاک ایران و توران در همین روز بوده است.
💎
🆔 @maneshparsi
❤2
جشن #تیرگان خجسته باد🏹💦
🔹یکی از کهنترین جشنهای ایران باستان و از مهمترین جشنهای ملی ایرانیان، درکنار نوروز، مهرگان و سده است. در اسطورهها، تیرگان با داستان آرش کمانگیر گره خورده است.
🔹آرش کمانگیر یکی از بزرگترین قهرمانان اسطورهای ایران که برای نجات سرزمینش جانش را فدا کرد. طبق داستان، بعد از جنگ ایران و توران، قرار شد مرز دو کشور با پرتاب یک تیر مشخص شود؛ آرش از قله دماوند تیری را با تمام توان پرتاب کرد که از صبح تا غروب پرواز کرد و مرز ایران را تعیین کرد اما خودش بعد از این فداکاری جان باخت و پیکرش تکهتکه شد و در خاک ایران پخش شد..
🔹این فداکاری، نماد وطندوستی و ایثار در فرهنگ ایرانی است و امروزه جشن تیرگان توسط زرتشتیان و بسیاری از ایرانیان در نقاط مختلف کشور و حتی خارج از ایران برگزار میشود و به عنوان میراث معنوی در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
🔹یکی از کهنترین جشنهای ایران باستان و از مهمترین جشنهای ملی ایرانیان، درکنار نوروز، مهرگان و سده است. در اسطورهها، تیرگان با داستان آرش کمانگیر گره خورده است.
🔹آرش کمانگیر یکی از بزرگترین قهرمانان اسطورهای ایران که برای نجات سرزمینش جانش را فدا کرد. طبق داستان، بعد از جنگ ایران و توران، قرار شد مرز دو کشور با پرتاب یک تیر مشخص شود؛ آرش از قله دماوند تیری را با تمام توان پرتاب کرد که از صبح تا غروب پرواز کرد و مرز ایران را تعیین کرد اما خودش بعد از این فداکاری جان باخت و پیکرش تکهتکه شد و در خاک ایران پخش شد..
🔹این فداکاری، نماد وطندوستی و ایثار در فرهنگ ایرانی است و امروزه جشن تیرگان توسط زرتشتیان و بسیاری از ایرانیان در نقاط مختلف کشور و حتی خارج از ایران برگزار میشود و به عنوان میراث معنوی در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
❤5
🔺برای همه ما که نمیخواستیم آرش باشیم!
🖋#مریم_اطیابی
🔸میراثباشی: ما نمیخواستیم آرش باشیم! ما آرش داشتیم! هم او که تیر در چله کمان گذاشت بر فراز البرز و آن را رها کرد تا تورانیان هر جا که تیر بر زمین افتاد از سرزمین ایران که ۱۲ سال محاصرهاش کردهاند، عقبنشینی کنند. و او چنان تیر رها کرد که دشتها و دریاها و صحراها و کویرها را چند شبانهروز درنوردید. تا ایران همانجا سر مرزهایش باقی بماند. آرش فقط تیر را از چله رها نکرد. او بار سنگین امانت ایران را چنان در نوک آن پیکان نهاد که با رها کردنش تمام شیره وجودش هم به اتمام رسید که ایران ایران بماند.
🔸ما نمیخواستیم آرش باشیم ما آرش داشتیم! حتی آن هنگام که اسکندر حمله کرد! اعراب، مغولها، افغانها، روسها حمله کردند! متفقین داخل ایران آمدند! صدام حمله کرد! اسرائیل حمله کرد! ما آرش داشتیم!
🔸چه فرق میکند آرش قهرمان زبردست تیراندازی شعر سیاوش کسرایی باشد یا چوپانِ و ستوربان ساده و دل آتشین روایت بهرام بیضایی! کمانش بر سکههای اشکانی نقش بسته باشد یا روایت اسطورهوارش در اوستا و کتاب ابوریحان بیرونی آمده باشد. در شعر شاعران باشد یا در داستان نویسندگان!
هر چه هست، آرش به کمک منوچهر پادشاه پیشدادی ایران زمین میآید تا ایرانشهر را از افراسیاب بازستاندند.
🔸مهم آن است ما آرش داشتیم آن هنگام که :
«کودکان بر بام
/دختران بنشسته بر روزن/مادران غمگین کنار در/مردها در راه ...»
🔸آن هنگام که :«دشمنانش در سکوتی ریشخندآمیز
راه وا کردند/کودکان از بام ها او را صدا کردند/مادران او را دعا کردند/پیرمردان چشم گرداندند/دختران بفشرده گردن بندها در مشت/همرهِ او، قدرتِ عشق و وفا کردند»
🔸«آرش تمام جانش را با تیر رها میکند ، تیر آرش روزها و شبها میرود و پس از هفت دریا میگذرد و بر درخت گردویی آنسوی جیحون فرود میآید و مردم همچنان در انتظارند تا آرش آنکه به مردی تمام بود باز گردد و او هرگز باز نمیگردد و مردم همچنان میگویند : آرش باز خواهد گشت . . .»
🔸آرش بازگشته همان هنگام بازگشت. همان هنگام که ما جلوی دشمنان این سرزمین ایستادیم و میایستیم.جان آرش در ذره ذره خاک این سرزمین تا ابد جاری است. مهم نیست تورانیان و انیرانیان چندبار و چندین باره دیگر چشم طمع به این سرزمین دوخته و میدوزند. مهم این است ما نمیخواستیم آرش باشیم، ما آرش داشتیم! در قلبهایمان! در رگهایمان! در جانِ خاکِ سرزمینمان.
🔸ما دوباره و هرباره آرش شدیم و آرش میشویم و جشن میگیریم تیرگان را و باران و برکت میخواهیم برای سرزمینمان! که دور شود خشکسالی و دروغ و دشمن از کشورمان! ما جشن میگیریم رهایی سرزمینمان را در طول تاریخ از دشمنانش و میستاییم ذره ذره مرزهایش را! و از همه وجود میخواهیم آبادی و آزادیاش را!
▫️من از تخمهی نامور آرشم/ چو جنگ آورم آتش سرکشم
💎
🆔 @maneshparsi
🖋#مریم_اطیابی
🔸میراثباشی: ما نمیخواستیم آرش باشیم! ما آرش داشتیم! هم او که تیر در چله کمان گذاشت بر فراز البرز و آن را رها کرد تا تورانیان هر جا که تیر بر زمین افتاد از سرزمین ایران که ۱۲ سال محاصرهاش کردهاند، عقبنشینی کنند. و او چنان تیر رها کرد که دشتها و دریاها و صحراها و کویرها را چند شبانهروز درنوردید. تا ایران همانجا سر مرزهایش باقی بماند. آرش فقط تیر را از چله رها نکرد. او بار سنگین امانت ایران را چنان در نوک آن پیکان نهاد که با رها کردنش تمام شیره وجودش هم به اتمام رسید که ایران ایران بماند.
🔸ما نمیخواستیم آرش باشیم ما آرش داشتیم! حتی آن هنگام که اسکندر حمله کرد! اعراب، مغولها، افغانها، روسها حمله کردند! متفقین داخل ایران آمدند! صدام حمله کرد! اسرائیل حمله کرد! ما آرش داشتیم!
🔸چه فرق میکند آرش قهرمان زبردست تیراندازی شعر سیاوش کسرایی باشد یا چوپانِ و ستوربان ساده و دل آتشین روایت بهرام بیضایی! کمانش بر سکههای اشکانی نقش بسته باشد یا روایت اسطورهوارش در اوستا و کتاب ابوریحان بیرونی آمده باشد. در شعر شاعران باشد یا در داستان نویسندگان!
هر چه هست، آرش به کمک منوچهر پادشاه پیشدادی ایران زمین میآید تا ایرانشهر را از افراسیاب بازستاندند.
🔸مهم آن است ما آرش داشتیم آن هنگام که :
«کودکان بر بام
/دختران بنشسته بر روزن/مادران غمگین کنار در/مردها در راه ...»
🔸آن هنگام که :«دشمنانش در سکوتی ریشخندآمیز
راه وا کردند/کودکان از بام ها او را صدا کردند/مادران او را دعا کردند/پیرمردان چشم گرداندند/دختران بفشرده گردن بندها در مشت/همرهِ او، قدرتِ عشق و وفا کردند»
🔸«آرش تمام جانش را با تیر رها میکند ، تیر آرش روزها و شبها میرود و پس از هفت دریا میگذرد و بر درخت گردویی آنسوی جیحون فرود میآید و مردم همچنان در انتظارند تا آرش آنکه به مردی تمام بود باز گردد و او هرگز باز نمیگردد و مردم همچنان میگویند : آرش باز خواهد گشت . . .»
🔸آرش بازگشته همان هنگام بازگشت. همان هنگام که ما جلوی دشمنان این سرزمین ایستادیم و میایستیم.جان آرش در ذره ذره خاک این سرزمین تا ابد جاری است. مهم نیست تورانیان و انیرانیان چندبار و چندین باره دیگر چشم طمع به این سرزمین دوخته و میدوزند. مهم این است ما نمیخواستیم آرش باشیم، ما آرش داشتیم! در قلبهایمان! در رگهایمان! در جانِ خاکِ سرزمینمان.
🔸ما دوباره و هرباره آرش شدیم و آرش میشویم و جشن میگیریم تیرگان را و باران و برکت میخواهیم برای سرزمینمان! که دور شود خشکسالی و دروغ و دشمن از کشورمان! ما جشن میگیریم رهایی سرزمینمان را در طول تاریخ از دشمنانش و میستاییم ذره ذره مرزهایش را! و از همه وجود میخواهیم آبادی و آزادیاش را!
▫️من از تخمهی نامور آرشم/ چو جنگ آورم آتش سرکشم
💎
🆔 @maneshparsi
❤4👎1
فرهنگ و منش پارسی
#تیرگان؛ باززایش باران و جان در فرهنگ ایرانی فرهاد رویینتن 1404-04-09 00:04 💎 🆔 @maneshparsi 🔻🔻
#تیرگان تنها یک جشن کهن نیست، پژواکیست از جان مردمی که در دل خشکی و سختی، با نیایش، با پیوند، و با آرمان، زندگی را پاس داشتهاند. این آیین، آمیختهایست از آب، راستی، دلیری و مهر؛ و هر سال، به ما یادآور میشود که چگونه باید انسانی باشیم در میان خاک و آسمان.
تیرگان؛ جشن زندگی در دل خشکی
در سرزمینی که بیشترش از تفتزار و بیابان پوشیده است، آب همسنگ زندگیست. تیرگان، آیینیست برای بزرگداشت باران، چشمه و رود. ایرانیان کهن، با چشم به آسمان و دل پُرآرزو، به نیایش میایستادند و از نیروهای پاک، بارش را خواستار میشدند. این جشن، ستایش جانبخشی آب و توان بازآفرینی آن در زیست مردم است.
✅آرش؛ آنکه مرز را با جان کشید
در دل این جشن، سرگذشت آرش نهفته است؛ تیراندازی که جان خود را در تیری نهاد و از فراز البرز، آن را پرتاب کرد تا مرز میان ایران و دشمن روشن گردد. آرش، نه فرمانده بود، نه شاه، بلکه جان خود را بخشید برای راستی و سرزمین. داستان او، نماد سربلندی، فداکاری و ایمان مردمیست که جان را بهپای راستی میریزند.
#تیشتر؛ روشناییآورِ باران
در نگرش ایرانیان کهن، تیشتر، فروغی درخشان در آسمان بود که در نبرد با خشکی، باران میآورد. تیرگان، بزرگداشت همین نبرد است؛ جاییکه آدمی با آسمان پیوند میزند، و در چرخهی بودن، خود را بخشی از نیروهای سازنده میبیند. این آیین، آموزش هماهنگی با گیتی و هستیست.
آشتی؛ شکستن دیوار دلخوری
یکی از زیباترین بخشهای تیرگان، آیین آشتی است. در این روز، مردم کینهها را کنار میگذارند، دلها را سبک میکنند و دوباره پیوند میبندند. جشن تیرگان، نهتنها جشن آب، که جشن دلهای پاک و آشتیجوست. این آموزهایست که در روزگار پرکینهی امروز، از هر هنگام دیگری ارزشمندتر است.
بند تیر و باد؛ آرزوهایی در پرواز
بند هفترنگی که در این جشن به دست بسته میشود، نشانیست از آرزوهای نهفته. پس از هفت روز، بند را به دست باد میسپارند تا پیام دل به گوش نیروهای جهان برسد. این رسم، پیوندی شاعرانه میان انسان و طبیعت است؛ جاییکه خواستهها نه فریاد، که نجواهاییست در گوش باد.
تیرگان؛ بازگشت به منش ایرانی
تیرگان، تنها یادمان گذشته نیست؛ راهیست برای بازگشت به منش ایرانی: به مهر، راستی، پیوند با زمین و آسمان. در این جشن، اندیشه، زیست و فرهنگ، در هم تنیدهاند. آیینیست برای یادآوری اینکه شادی، راستی، و مهر، نه چیزهایی گذرا، که بنیاد بودن ماست.
فرجام سخن:🔻🔻
در روزگاری که جهان پرآشوب و دلها پراکندهاند، تیرگان بار دیگر ما را فرامیخواند؛ به روشنایی، به دوستی، و به نیایش باران. بیایید، با دلهای بیکینه و بندهای رنگارنگ، رو به باد بایستیم و یادمان باشد: آنکه آرزو دارد، هنوز زنده است.
💎
🆔 @maneshparsi
تیرگان؛ جشن زندگی در دل خشکی
در سرزمینی که بیشترش از تفتزار و بیابان پوشیده است، آب همسنگ زندگیست. تیرگان، آیینیست برای بزرگداشت باران، چشمه و رود. ایرانیان کهن، با چشم به آسمان و دل پُرآرزو، به نیایش میایستادند و از نیروهای پاک، بارش را خواستار میشدند. این جشن، ستایش جانبخشی آب و توان بازآفرینی آن در زیست مردم است.
✅آرش؛ آنکه مرز را با جان کشید
در دل این جشن، سرگذشت آرش نهفته است؛ تیراندازی که جان خود را در تیری نهاد و از فراز البرز، آن را پرتاب کرد تا مرز میان ایران و دشمن روشن گردد. آرش، نه فرمانده بود، نه شاه، بلکه جان خود را بخشید برای راستی و سرزمین. داستان او، نماد سربلندی، فداکاری و ایمان مردمیست که جان را بهپای راستی میریزند.
#تیشتر؛ روشناییآورِ باران
در نگرش ایرانیان کهن، تیشتر، فروغی درخشان در آسمان بود که در نبرد با خشکی، باران میآورد. تیرگان، بزرگداشت همین نبرد است؛ جاییکه آدمی با آسمان پیوند میزند، و در چرخهی بودن، خود را بخشی از نیروهای سازنده میبیند. این آیین، آموزش هماهنگی با گیتی و هستیست.
آشتی؛ شکستن دیوار دلخوری
یکی از زیباترین بخشهای تیرگان، آیین آشتی است. در این روز، مردم کینهها را کنار میگذارند، دلها را سبک میکنند و دوباره پیوند میبندند. جشن تیرگان، نهتنها جشن آب، که جشن دلهای پاک و آشتیجوست. این آموزهایست که در روزگار پرکینهی امروز، از هر هنگام دیگری ارزشمندتر است.
بند تیر و باد؛ آرزوهایی در پرواز
بند هفترنگی که در این جشن به دست بسته میشود، نشانیست از آرزوهای نهفته. پس از هفت روز، بند را به دست باد میسپارند تا پیام دل به گوش نیروهای جهان برسد. این رسم، پیوندی شاعرانه میان انسان و طبیعت است؛ جاییکه خواستهها نه فریاد، که نجواهاییست در گوش باد.
تیرگان؛ بازگشت به منش ایرانی
تیرگان، تنها یادمان گذشته نیست؛ راهیست برای بازگشت به منش ایرانی: به مهر، راستی، پیوند با زمین و آسمان. در این جشن، اندیشه، زیست و فرهنگ، در هم تنیدهاند. آیینیست برای یادآوری اینکه شادی، راستی، و مهر، نه چیزهایی گذرا، که بنیاد بودن ماست.
فرجام سخن:🔻🔻
در روزگاری که جهان پرآشوب و دلها پراکندهاند، تیرگان بار دیگر ما را فرامیخواند؛ به روشنایی، به دوستی، و به نیایش باران. بیایید، با دلهای بیکینه و بندهای رنگارنگ، رو به باد بایستیم و یادمان باشد: آنکه آرزو دارد، هنوز زنده است.
💎
🆔 @maneshparsi
❤1👎1🔥1
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ تیر سالروز درگذشت کیخسرو شاهرخ
"ارباب کیخسرو"
(زاده ۷ تیر ۱۲۵۴ کرمان -- درگذشته ۱۱ تیر ۱۳۱۹ تهران) نماینده مجلس
از سال ۱۲۸۸ تا ۱۳۱۹ "از دوره دوم تا یازدهم" نماینده مجلس شورای ملی "کرسی جامعه زرتشتیان" و رئیس انجمن زرتشتیان تهران بود. او که به درستکاری و سلامت مالی معروف بود، چندین مدرسه و دبیرستان از خود بهجای گذاشت و در ۱۳۰۵ ساخت آرامگاه فردوسی را در دستور کارش قرار داد. پس از پایان بنای آرامگاه، بهدستور فروغی - رئیس انجمن آثار ملی و نخستوزیر وقت - برگزاری هزاره فردوسی را در ۱۳۱۳ بهعهده گرفت. در ۱۳۰۹ به سربازرسی راهآهن ایران منصوب شد و در ۱۳۱۲ قانونی را بهتصویب رساند تا دادگاهها هنگام قضاوت ملزم بهرعایت قوانین اقلیتهای مذهبی در موارد ازدواج، طلاق و ارث باشند و بر آن اساس رأی صادر کنند. در جریان جنگ جهانی دوم، پسرش بهرام شاهرخ، در اداره تبلیغات آلمان در برلن در بخش گزارشهای فارسی رادیو برلن، گویندگی میکرد. ارباب کیخسرو از آنجا که بهمسائل فرهنگی جامعه توجه زیادی داشت. فارسی سره نویسی را در مجلس رواج داد.
«آیین مزدیسنی» «فروغ مزدیسنی» و «آیین نامهپپسی زرتشتیان» از آثار اوست. همچنین مقالاتی نیز در روزنامه «ندای وطن» مجدالاسلام کرمانی از وی بهچاپ رسیده است. او بنیانگذار کتابخانه مجلس در تهران و کاشف محل خاکسپاری فردوسی و بنیانگذار آرامگاه فردوسی در شهر توس است.
وی در تصادف با اتومبیل درگذشت.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کیخسرو_شاهرخ، د
۱۱ تیر سالروز درگذشت کیخسرو شاهرخ
"ارباب کیخسرو"
(زاده ۷ تیر ۱۲۵۴ کرمان -- درگذشته ۱۱ تیر ۱۳۱۹ تهران) نماینده مجلس
از سال ۱۲۸۸ تا ۱۳۱۹ "از دوره دوم تا یازدهم" نماینده مجلس شورای ملی "کرسی جامعه زرتشتیان" و رئیس انجمن زرتشتیان تهران بود. او که به درستکاری و سلامت مالی معروف بود، چندین مدرسه و دبیرستان از خود بهجای گذاشت و در ۱۳۰۵ ساخت آرامگاه فردوسی را در دستور کارش قرار داد. پس از پایان بنای آرامگاه، بهدستور فروغی - رئیس انجمن آثار ملی و نخستوزیر وقت - برگزاری هزاره فردوسی را در ۱۳۱۳ بهعهده گرفت. در ۱۳۰۹ به سربازرسی راهآهن ایران منصوب شد و در ۱۳۱۲ قانونی را بهتصویب رساند تا دادگاهها هنگام قضاوت ملزم بهرعایت قوانین اقلیتهای مذهبی در موارد ازدواج، طلاق و ارث باشند و بر آن اساس رأی صادر کنند. در جریان جنگ جهانی دوم، پسرش بهرام شاهرخ، در اداره تبلیغات آلمان در برلن در بخش گزارشهای فارسی رادیو برلن، گویندگی میکرد. ارباب کیخسرو از آنجا که بهمسائل فرهنگی جامعه توجه زیادی داشت. فارسی سره نویسی را در مجلس رواج داد.
«آیین مزدیسنی» «فروغ مزدیسنی» و «آیین نامهپپسی زرتشتیان» از آثار اوست. همچنین مقالاتی نیز در روزنامه «ندای وطن» مجدالاسلام کرمانی از وی بهچاپ رسیده است. او بنیانگذار کتابخانه مجلس در تهران و کاشف محل خاکسپاری فردوسی و بنیانگذار آرامگاه فردوسی در شهر توس است.
وی در تصادف با اتومبیل درگذشت.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کیخسرو_شاهرخ، د
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ تیر سالروز درگذشت خواجه نصیرتوسی
(زاده ۵ اسفند ۵۷۹ برابر با ۱۵ جمادی الاول ۵۸۹ توس -- درگذشته ۱۱ تیر ۶۵۳ برابر با ۱۸ ذیحجه ۶۷۲ بغداد) ریاضیدان و ستارهشناس
از دوران جوانی در علوم ریاضی، نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود بود.
وی که یکی از سرشناسترین و بانفوذترین چهرههای تاریخ است، علوم دینی و عملی را زیرنظر پدرش و منطق و حکمت را نزد داییاش، بابا افضل ایوبی کاشانی آموخت و تحصیلاتش را در نیشابور به پایان رساند و در آنجا بهعنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت.
علامه حلّی که یکی از شاگردان اوست، درباره او میگوید: خواجه نصیرالدین افضل عصرما بود و از علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت.
در سال ۶۱ در مقابل پیشروی مغولان، به یکی از قلعههای ناصرالدین محتشم فرمانروای اسماعیلی پناه برد و در آنجا، برخی از آثار اخلاقی، منطقی، فلسفی و ریاضی از جمله مشهورترین کتابش «اخلاق ناصری» را بهرشته تحریر درآورد.
وقتی که هولاکو به فرمانروایی اسماعیلیان در سال ۶۳۵ پایان داد، توسی را در خدمت خود نگاه داشت و به او اجازه داد که رصدخانه بزرگی در مراغه احداث کند.
بخش اعظم ۱۵۰ رساله و نامههای وی به زبان عربی نوشته شده است و وسعت معلومات و نفوذ او با ابنسینا قابل قیاس است، جز آنکه ابنسینا پزشک بهتری بود و توسی ریاضیدانی برتر.
معروفترین آثار نجومی وی زیج ایلخانی است که در سال ۶۵۰ نوشته شده و همچنین تذکره فیعلم الهیئه، در نجوم تذکره فیعلم الهیه وی کاملترین نقد برنجوم بطلمیوسی در قرون وسطی و معرف تنها الگوی ریاضی جدید حرکات سیارات است که در نجوم قرون وسطی نوشته شده است.
در سال ۶۷۲ قمری با جمعی از شاگردانش بهبغداد رفت که بقایای کتابهای تاراج رفته را جمعآوری و بهمراغه بازگرداند، اما اجل مهلتش نداد و درگذشت.
او ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هرشهری که پاگذارد آنجا را بهنور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخت و در آن دوره تاریک وجود چنین دانشمندی مایه اعجاب و اعجاز بود.
در كتاب از فردوسى تا شاملو أمده است كه خواجه نصير بهخلاف انديشمندانى مانند خيام و حافظ كه جهان را محصولى كامل نميدانستند، معتقد بود كه كائنات در عين كمال خلق شدهاند، در بيتى مى گويد:
هرچيز كه هست آنچنان مىبايد
آن چيز كه آنچنان نمىبايد نيست
او كه براى نجات مردم كشورش بهخدمت هولاكو درآمد با كياست وتدبيرش سبب شد تابساط خلافت عباسى وزندگانى أخرين خليفهاش برچيده شود.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#خواجه_نصیر_طوسی، د
۱۱ تیر سالروز درگذشت خواجه نصیرتوسی
(زاده ۵ اسفند ۵۷۹ برابر با ۱۵ جمادی الاول ۵۸۹ توس -- درگذشته ۱۱ تیر ۶۵۳ برابر با ۱۸ ذیحجه ۶۷۲ بغداد) ریاضیدان و ستارهشناس
از دوران جوانی در علوم ریاضی، نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود بود.
وی که یکی از سرشناسترین و بانفوذترین چهرههای تاریخ است، علوم دینی و عملی را زیرنظر پدرش و منطق و حکمت را نزد داییاش، بابا افضل ایوبی کاشانی آموخت و تحصیلاتش را در نیشابور به پایان رساند و در آنجا بهعنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت.
علامه حلّی که یکی از شاگردان اوست، درباره او میگوید: خواجه نصیرالدین افضل عصرما بود و از علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت.
در سال ۶۱ در مقابل پیشروی مغولان، به یکی از قلعههای ناصرالدین محتشم فرمانروای اسماعیلی پناه برد و در آنجا، برخی از آثار اخلاقی، منطقی، فلسفی و ریاضی از جمله مشهورترین کتابش «اخلاق ناصری» را بهرشته تحریر درآورد.
وقتی که هولاکو به فرمانروایی اسماعیلیان در سال ۶۳۵ پایان داد، توسی را در خدمت خود نگاه داشت و به او اجازه داد که رصدخانه بزرگی در مراغه احداث کند.
بخش اعظم ۱۵۰ رساله و نامههای وی به زبان عربی نوشته شده است و وسعت معلومات و نفوذ او با ابنسینا قابل قیاس است، جز آنکه ابنسینا پزشک بهتری بود و توسی ریاضیدانی برتر.
معروفترین آثار نجومی وی زیج ایلخانی است که در سال ۶۵۰ نوشته شده و همچنین تذکره فیعلم الهیئه، در نجوم تذکره فیعلم الهیه وی کاملترین نقد برنجوم بطلمیوسی در قرون وسطی و معرف تنها الگوی ریاضی جدید حرکات سیارات است که در نجوم قرون وسطی نوشته شده است.
در سال ۶۷۲ قمری با جمعی از شاگردانش بهبغداد رفت که بقایای کتابهای تاراج رفته را جمعآوری و بهمراغه بازگرداند، اما اجل مهلتش نداد و درگذشت.
او ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هرشهری که پاگذارد آنجا را بهنور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخت و در آن دوره تاریک وجود چنین دانشمندی مایه اعجاب و اعجاز بود.
در كتاب از فردوسى تا شاملو أمده است كه خواجه نصير بهخلاف انديشمندانى مانند خيام و حافظ كه جهان را محصولى كامل نميدانستند، معتقد بود كه كائنات در عين كمال خلق شدهاند، در بيتى مى گويد:
هرچيز كه هست آنچنان مىبايد
آن چيز كه آنچنان نمىبايد نيست
او كه براى نجات مردم كشورش بهخدمت هولاكو درآمد با كياست وتدبيرش سبب شد تابساط خلافت عباسى وزندگانى أخرين خليفهاش برچيده شود.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#خواجه_نصیر_طوسی، د
❤1
◽گنج خرد
بکوشید تا رنجها، کم کنید
دلِ غمگِنان، شاد و بیغم کنید
که گیتی، بمانْد و نمانَد به کس
بیآزاری و داد، جویید و بس
به دانش، روان را توانگر کنید
خِرد را ز بُن، بر سَر افسر کنید
به پاکان گرایید و نیکی کنید
دل و پشت ِ خواهندگان، مشکنید
#فردوسی_بزرگ🔥
💎
🆔 @maneshparsi
بکوشید تا رنجها، کم کنید
دلِ غمگِنان، شاد و بیغم کنید
که گیتی، بمانْد و نمانَد به کس
بیآزاری و داد، جویید و بس
به دانش، روان را توانگر کنید
خِرد را ز بُن، بر سَر افسر کنید
به پاکان گرایید و نیکی کنید
دل و پشت ِ خواهندگان، مشکنید
#فردوسی_بزرگ🔥
💎
🆔 @maneshparsi
❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
👈بخشی از گفتگوی شاهنامه شناس و مصحّح برجسته شاهنامه ،دکتر جلال خالقی مطلق
💎
🆔 @maneshparsi
کنام پلنگان و شیران شود
👈بخشی از گفتگوی شاهنامه شناس و مصحّح برجسته شاهنامه ،دکتر جلال خالقی مطلق
💎
🆔 @maneshparsi
❤2🤩1
فلوت استخوانی باستانی در ایران؛ دریچهای نادر به سنتهای موسیقایی ۸ هزار سال پیش
🔹موزه ملی ایران فلوتی حیرتانگیز از استخوان پرنده را به نمایش گذاشته است که قدمتی ۸ هزار ساله دارد و احتمالا یکی از کهنترین سازهای موسیقی شناختهشده در جهان به شمار میرود. این فلوت پیشاتاریخی در دهه ۱۹۷۰ میلادی طی کاوشهای باستانشناسی در تپههای سنگچخماق، واقع در هشت کیلومتری شهر شاهرود در استان سمنان کشف شد.
🔹فریدون بیگلری، معاون موزه ملی ایران، در گفتوگو با تهرانتایمز اظهار داشته است که این فلوت از استخوان یک پرنده مهاجر بزرگ ساخته شده و دارای چهار سوراخ اصلی و یک سوراخ اضافی در انتهاست. امری که نشانگر مهارت پیچیده انسانهای نخستین در ساخت سازهای صوتی محسوب میشود.
🔹شاهرود که در شمالشرقی ایران قرار دارد، به دلیل تنوع مناظر طبیعی، آثار باستانی و قرارگیری در مسیر جاده ابریشم شناخته میشود.
منبع: یورونیوز
💎
🆔 @maneshparsi
🔹موزه ملی ایران فلوتی حیرتانگیز از استخوان پرنده را به نمایش گذاشته است که قدمتی ۸ هزار ساله دارد و احتمالا یکی از کهنترین سازهای موسیقی شناختهشده در جهان به شمار میرود. این فلوت پیشاتاریخی در دهه ۱۹۷۰ میلادی طی کاوشهای باستانشناسی در تپههای سنگچخماق، واقع در هشت کیلومتری شهر شاهرود در استان سمنان کشف شد.
🔹فریدون بیگلری، معاون موزه ملی ایران، در گفتوگو با تهرانتایمز اظهار داشته است که این فلوت از استخوان یک پرنده مهاجر بزرگ ساخته شده و دارای چهار سوراخ اصلی و یک سوراخ اضافی در انتهاست. امری که نشانگر مهارت پیچیده انسانهای نخستین در ساخت سازهای صوتی محسوب میشود.
🔹شاهرود که در شمالشرقی ایران قرار دارد، به دلیل تنوع مناظر طبیعی، آثار باستانی و قرارگیری در مسیر جاده ابریشم شناخته میشود.
منبع: یورونیوز
💎
🆔 @maneshparsi
✅ایران سرزمینی با تمدنی هزاران ساله و فرهنگی غنی است و به همین علت آثار و اماکن تاریخی بسیاری را در خود جایداده. آثاری که گردشگران زیادی از سراسر دنیا را به خود جذب میکند. یکی از انواع این آثار و اماکن تاریخی قلعهها هستند که در روزگاران قدیم کاربردهای مختلفی داشتهاند. قلعه سیب سراوان در سیستان و بلوچستان یکی از مهمترین این قلعههاست که بلندترین بنای خشتی ایران بهحساب میرود؛
🔹قلعه سیب سراوان که به نامهای دیگری همچون قلعه سب و کلاسب و سیب سوران هم شناخته میشود، در جنوب شرقی استان سیستان و بلوچستان در شهری تاریخی به نام سب، از بخش سیب و سوران در ۴۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان سراوان واقع شده است. در ساخت آن از مصالح بومی منطقه مانند خشت و گل استفاده شده.
🔹گفتنی است این بنا به لحاظ تاریخی و جایگاه از اهمیت بسیاری برخوردار است و بهعنوان نماد هویت، موجودیت و شناسنامه تاریخی خطه بلوچستان شناخته میشود. شهرستان سیب و سوران که قلعه سیب سراوان را در خود جایداده، یکی از کهنترین قسمتهای سیستان و بلوچستان است که قدمتی چندین هزارساله دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
🔹قلعه سیب سراوان که به نامهای دیگری همچون قلعه سب و کلاسب و سیب سوران هم شناخته میشود، در جنوب شرقی استان سیستان و بلوچستان در شهری تاریخی به نام سب، از بخش سیب و سوران در ۴۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان سراوان واقع شده است. در ساخت آن از مصالح بومی منطقه مانند خشت و گل استفاده شده.
🔹گفتنی است این بنا به لحاظ تاریخی و جایگاه از اهمیت بسیاری برخوردار است و بهعنوان نماد هویت، موجودیت و شناسنامه تاریخی خطه بلوچستان شناخته میشود. شهرستان سیب و سوران که قلعه سیب سراوان را در خود جایداده، یکی از کهنترین قسمتهای سیستان و بلوچستان است که قدمتی چندین هزارساله دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
❤1
فرهنگ و منش پارسی
تیرگان بر ایرانیان فرخنده باد.❤️ ✅۱۰ تیر، روزیست که در دل اساطیر ایران میدرخشد؛ روزی که آرش کمانگیر، جان خویش را در تیر نهاد تا مرز ایرانزمین را از فراز دماوند تا دوردستها برساند.🏹 تیرگان در تقویم ایران باستان، جشن آب، باران، تیر و پاکیست. در این روز،…
آرش شیواتیر
افسانه ای از جان فشانی و میهن پرستی
✍ #یونس_پیرزاده
در روزگاران کهن، در عهد پادشاهی منوچهر از دودمان پیشدادی، جنگ سهمگینی میان ایران و توران درگرفت. افراسیاب، پادشاه نیرومند توران، سپاهیان ایران را در سرزمین طبرستان (مازندران کنونی) به محاصره ای سخت و جانکاه گرفتار کرد. دوازده سال گذشت و ایرانیان، در تنگنای شکست، تاب مقاومت را از دست دادند.
منوچهر، که تسلیمِ خفت بار را برنمی تافت، پیشنهاد صلحی داد و با افراسیاب پیمانی بست: تورانیان به اندازه ی پرتاب یک تیر از مرزهای ایران عقب نشینی کنند و سرزمین های اشغالی را بازگردانند. افراسیاب، این شرط را نشانه ای از خواری ایرانیان پنداشت و پذیرفت. قرار بر این شد که کمانداری ایرانی بر بلندای قله ی دماوند یا دامنه های البرز بایستد و تیری بی مانند را به سوی دوردست ها پرتاب کند تا مرز تازه ی ایران و توران را تعیین کند.
آنگاه سپندارمذ، ایزدبانوی زمین و نماد پاکی و میهن دوستی، به یاری ایرانیان شتافت. او به منوچهر فرمان داد تا کمانی سترگ و شگفت انگیز بسازند. تیری که از این کمان رها شود، به فراسوی افق ها خواهد رفت، اما کسی که آن را پرتاب کند، جان خود را در راه میهن نثار خواهد کرد.
#آرش، نام آورترین کماندار ایران، داوطلب این مأموریت مقدس شد. او با آگاهی از سرنوشت محتوم خویش، بی هراس و استوار، آماده ی فداکاری گردید.
افراسیاب تیری را نشانه گذاری کرده به ایرانیان سپرد تا مهر تأییدی بر پیمان صلح باشد و سندی از قدرت و اعتبار او در این نبرد نابرابر.
جشن #تیرگان برابر با ۱۰ تیر ، روزی فرخنده که در آن ایزد باران بر دیو خشکسالی چیره می شد.
مردم ایران، از زن و مرد و پیر و جوان، با دلی آکنده از امید و بیم، گرد آمدند تا شاهد رهایی میهن باشند.
آرش، برهنه بر بالای کوه ایستاد و به مردمان نشان داد که تنی سالم دارد، اما پس از این پرتاب، پیکرش را به باد فنا خواهد سپرد.
آنگاه، با نیرویی آسمانی، زه کمان را کشید و تیر را به سوی بیکران ها رها کرد.
چنین بود که جان پاک آرش، فدای خاک ایران شد. پیکرش پاره پاره گشت و در بادها ناپدید شد، اما تیرش همچون پیامِ آزادی، از کوه ها گذشت و از دشت ها گذر کرد.
سواران تورانی روزها در پی آن تاختند، تا سرانجام آن را بر تنه ی درخت کهنسال گردویی در کرانه های رود آمو (آمودریا) یافتند. بدین سان، مرز ایران گسترده تر شد و دشمن به پیمان خویش گردن نهاد.
#آرش_شیواتیر، اسطوره بی همتای فداکاری، تا همیشه در یاد ایرانیان جاودانه شد. هر ساله در جشن #تیرگان، نام و یاد او را گرامی می دارند و از ایثارش سخن می گویند، تا آیندگان بدانند که عشق به میهن، می تواند از مرزهای هستی نیز بگذرد.
به یاد #آرش، که تیرش نه از کمان، که از جان گذشت.
💎
🆔 @maneshparsi
افسانه ای از جان فشانی و میهن پرستی
✍ #یونس_پیرزاده
در روزگاران کهن، در عهد پادشاهی منوچهر از دودمان پیشدادی، جنگ سهمگینی میان ایران و توران درگرفت. افراسیاب، پادشاه نیرومند توران، سپاهیان ایران را در سرزمین طبرستان (مازندران کنونی) به محاصره ای سخت و جانکاه گرفتار کرد. دوازده سال گذشت و ایرانیان، در تنگنای شکست، تاب مقاومت را از دست دادند.
منوچهر، که تسلیمِ خفت بار را برنمی تافت، پیشنهاد صلحی داد و با افراسیاب پیمانی بست: تورانیان به اندازه ی پرتاب یک تیر از مرزهای ایران عقب نشینی کنند و سرزمین های اشغالی را بازگردانند. افراسیاب، این شرط را نشانه ای از خواری ایرانیان پنداشت و پذیرفت. قرار بر این شد که کمانداری ایرانی بر بلندای قله ی دماوند یا دامنه های البرز بایستد و تیری بی مانند را به سوی دوردست ها پرتاب کند تا مرز تازه ی ایران و توران را تعیین کند.
آنگاه سپندارمذ، ایزدبانوی زمین و نماد پاکی و میهن دوستی، به یاری ایرانیان شتافت. او به منوچهر فرمان داد تا کمانی سترگ و شگفت انگیز بسازند. تیری که از این کمان رها شود، به فراسوی افق ها خواهد رفت، اما کسی که آن را پرتاب کند، جان خود را در راه میهن نثار خواهد کرد.
#آرش، نام آورترین کماندار ایران، داوطلب این مأموریت مقدس شد. او با آگاهی از سرنوشت محتوم خویش، بی هراس و استوار، آماده ی فداکاری گردید.
افراسیاب تیری را نشانه گذاری کرده به ایرانیان سپرد تا مهر تأییدی بر پیمان صلح باشد و سندی از قدرت و اعتبار او در این نبرد نابرابر.
جشن #تیرگان برابر با ۱۰ تیر ، روزی فرخنده که در آن ایزد باران بر دیو خشکسالی چیره می شد.
مردم ایران، از زن و مرد و پیر و جوان، با دلی آکنده از امید و بیم، گرد آمدند تا شاهد رهایی میهن باشند.
آرش، برهنه بر بالای کوه ایستاد و به مردمان نشان داد که تنی سالم دارد، اما پس از این پرتاب، پیکرش را به باد فنا خواهد سپرد.
آنگاه، با نیرویی آسمانی، زه کمان را کشید و تیر را به سوی بیکران ها رها کرد.
چنین بود که جان پاک آرش، فدای خاک ایران شد. پیکرش پاره پاره گشت و در بادها ناپدید شد، اما تیرش همچون پیامِ آزادی، از کوه ها گذشت و از دشت ها گذر کرد.
سواران تورانی روزها در پی آن تاختند، تا سرانجام آن را بر تنه ی درخت کهنسال گردویی در کرانه های رود آمو (آمودریا) یافتند. بدین سان، مرز ایران گسترده تر شد و دشمن به پیمان خویش گردن نهاد.
#آرش_شیواتیر، اسطوره بی همتای فداکاری، تا همیشه در یاد ایرانیان جاودانه شد. هر ساله در جشن #تیرگان، نام و یاد او را گرامی می دارند و از ایثارش سخن می گویند، تا آیندگان بدانند که عشق به میهن، می تواند از مرزهای هستی نیز بگذرد.
به یاد #آرش، که تیرش نه از کمان، که از جان گذشت.
💎
🆔 @maneshparsi
❤3
Forwarded from بدانیم🌏
۱۳ تیر روز ملی دماوند گرامی باد🗻
در کمتر جایی از جهان می توان سراغ گرفت که نام کوهی هزاران سال نماد و امید پایداری یک ملت باشد،این ویژگی را تنها در دماوند کوه می توان یافت، نامی که از هزاران سال پیش در هر گوشه از ایران که بر زبان رانده شود، درخشش امید و غرور را در چشم ایرانیان مینشاند.…
•🍃☘ @didYouKonw
در کمتر جایی از جهان می توان سراغ گرفت که نام کوهی هزاران سال نماد و امید پایداری یک ملت باشد،این ویژگی را تنها در دماوند کوه می توان یافت، نامی که از هزاران سال پیش در هر گوشه از ایران که بر زبان رانده شود، درخشش امید و غرور را در چشم ایرانیان مینشاند.…
•🍃☘ @didYouKonw
❤1