☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۴ دی زادروز رودکی
(زاده ۴ دی ۲۵۰ سمرقند -- درگذشته سال ۳۱۹ پنجکنت) نخستین شاعر پارسیگوی
او که در رودک سمرقند چشم به جهان گشود، در هشت سالگی قرآن آموخت و آن را از بر کرد و از همان هنگام به شاعری پرداخت.
وی که از شعرا و سخن سرایان بزرگ و نامدار است از نعمت بینایی بیبهره بود، اما روحی با عظمت و اندیشهای بلند و طبعی عالی داشت.
چنـگ را نــیز نیکو مینواخت، نوایی گرم داشت و قصیده و غزل و مثنوی شیوا میسرود و بــه سبـک خراسانی مدیحه سرایی میکرد.
او شاعر دربار نصربن احمد سامانی بود که در اثر جلب رضایت او صاحب مکنت فراوان شد، ولی پـایان عمر را به تنگدستی گذراند.
وی با وجود تقدم نسبت به شاعران بزرگ ایران زمین از پرکارترینها نیز بشمار میرود.
تعداد سرودههای رودکی را از صدهزار تا یک میلیون بیت دانستهاند؛ ولی آنچه اکنون بجامانده، بیش از هزار بیت نیست که مجموعهای از قصیده، مثنوی، قطعه و رباعی را در بر میگیرد.
از دیگر آثارش و مهمترینش منظومه کلیله و دمنه است که محمد بلعمی آن را از عربی به فارسی برگرداند. او به خواسته امیرنصر و ابوالفضل بلعمی آن را به نظم فارسی نیز در آورده است ، اما متاسفانه این اثر گرانبها مانند سایر آثار و مثنویهای وی گم شده است و از آن جز ابیاتی پراکنده در دست نیست.
در شعر او قوه تخیل، قدرت بیان، استحکام و انسجام کلام همه با هم جمع است و به همین دلیل در دربار سامانیان، قدر و مرتبهای داشت که شاعران بعد از او همیشه آرزوی روزگار او را داشتند.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#رودکی، ز
۴ دی زادروز رودکی
(زاده ۴ دی ۲۵۰ سمرقند -- درگذشته سال ۳۱۹ پنجکنت) نخستین شاعر پارسیگوی
او که در رودک سمرقند چشم به جهان گشود، در هشت سالگی قرآن آموخت و آن را از بر کرد و از همان هنگام به شاعری پرداخت.
وی که از شعرا و سخن سرایان بزرگ و نامدار است از نعمت بینایی بیبهره بود، اما روحی با عظمت و اندیشهای بلند و طبعی عالی داشت.
چنـگ را نــیز نیکو مینواخت، نوایی گرم داشت و قصیده و غزل و مثنوی شیوا میسرود و بــه سبـک خراسانی مدیحه سرایی میکرد.
او شاعر دربار نصربن احمد سامانی بود که در اثر جلب رضایت او صاحب مکنت فراوان شد، ولی پـایان عمر را به تنگدستی گذراند.
وی با وجود تقدم نسبت به شاعران بزرگ ایران زمین از پرکارترینها نیز بشمار میرود.
تعداد سرودههای رودکی را از صدهزار تا یک میلیون بیت دانستهاند؛ ولی آنچه اکنون بجامانده، بیش از هزار بیت نیست که مجموعهای از قصیده، مثنوی، قطعه و رباعی را در بر میگیرد.
از دیگر آثارش و مهمترینش منظومه کلیله و دمنه است که محمد بلعمی آن را از عربی به فارسی برگرداند. او به خواسته امیرنصر و ابوالفضل بلعمی آن را به نظم فارسی نیز در آورده است ، اما متاسفانه این اثر گرانبها مانند سایر آثار و مثنویهای وی گم شده است و از آن جز ابیاتی پراکنده در دست نیست.
در شعر او قوه تخیل، قدرت بیان، استحکام و انسجام کلام همه با هم جمع است و به همین دلیل در دربار سامانیان، قدر و مرتبهای داشت که شاعران بعد از او همیشه آرزوی روزگار او را داشتند.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#رودکی، ز
👍1
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۴ دی سالروز درگذشت کریم ساعی
(زاده سال ۱۲۸۹ مشهد – درگذشته ۴ دی ۱۳۳۱ تهران) سازنده پارک ساعی و بانی کاشت درختان خیابان ولیعصر
او بنیانگذار علوم منابع طبیعی در ایران، مؤسس رشته جنگلداری و پایهگذار سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در ایران بود و نخستین کسی است که برای جنگلکاری و توسعه فضای سبز تهران نقشی مثبت ایفا کرد.
وی تحصیلات دانشگاهیاش را در مدرسه عالی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران گذراند و با درجه مهندسی در سال ۱۳۱۰ فارغالتحصیل شد.
او در دوره اعزام دانشجو به خارج از کشور پذیرفته شد و برای مدت ۲ سال به مونپلیه در انستیتو اگرونومیک فرانسه رفت و در آنجا با درجه ممتاز فارغالتحصیل شد.
موفقیتهای تحصیلی او باعث شد تا مجله علمی، تخصصی فرانسه، او را بهعنوان یکی از چهرههای شاخص علم جنگل در آن سالها معرفی کند.
وی پس از آنکه در سال ۱۳۱۶ فوقلیسانس در رشته آمار جنگل از دانشگاه برکلی کالیفرنیا گرفت، به کشور بازگشت.
او با تاسیس دایره جنگل در ۱۳۱۷ بهعنوان اولین نهاد مدیریت جنگلها در کشور، ریاست آن را برعهده گرفت و
بر اثر فعالیت و اقدامات پر تلاش او، یکسال بعد، این نهاد کوچک به اداره جنگلبانی و بعدها به ادارهکل جنگلها ارتقاء پیدا کرد.
در همان سالها او و همکارانش قوانین و مقررات جنگل را تدوین کرده و به تصویب مجلس رساندند.
کریم ساعی موفق شد تا در سال ۱۳۲۵ برای اولینبار مساحتی از جنگلهای ایران را تخمین بزند. پس از آن در سال ۱۳۲۷ جلد اول و در سال ۱۳۲۹ جلد دوم کتاب جنگل شناسی را منتشر کرد که با نشر این کتاب اساس اطلاعات علمی جنگلبانان کشور پیریزی شد.
او پس از ریاست اداره کل جنگلها، خود را خانه نشین نکرد و پیشنهاد داد تا در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران رشته جنگل ایجاد شود و خود نیز به.عنوان استاد در این دانشکده مشغول بهکار شد.
با تأسیس بنگاه جنگلها در سال ۱۳۲۸ او با سمت رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل این بنگاه، مشغول فعالیت شد و در آذر ۱۳۲۸ نشریه مخصوص کارکنان را باعنوان خبرنامه بنگاه جنگلها منتشر کرد.
او که در بازگشت از شیراز به تهران در اثر سانحه سقوط هواپیما کشته شد، وصیت کرده بود تا او را در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران بهخاک بسپارند.
مجسمه این بزرگ مرد در بوستان ساعی که با نام او نامگذاری شده، روی نیمکتی نشسته است. به نظر میرسد، در حال نگهبانی از بوستانها و جنگلهای کشور است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کریم_ساعی، د
۴ دی سالروز درگذشت کریم ساعی
(زاده سال ۱۲۸۹ مشهد – درگذشته ۴ دی ۱۳۳۱ تهران) سازنده پارک ساعی و بانی کاشت درختان خیابان ولیعصر
او بنیانگذار علوم منابع طبیعی در ایران، مؤسس رشته جنگلداری و پایهگذار سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در ایران بود و نخستین کسی است که برای جنگلکاری و توسعه فضای سبز تهران نقشی مثبت ایفا کرد.
وی تحصیلات دانشگاهیاش را در مدرسه عالی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران گذراند و با درجه مهندسی در سال ۱۳۱۰ فارغالتحصیل شد.
او در دوره اعزام دانشجو به خارج از کشور پذیرفته شد و برای مدت ۲ سال به مونپلیه در انستیتو اگرونومیک فرانسه رفت و در آنجا با درجه ممتاز فارغالتحصیل شد.
موفقیتهای تحصیلی او باعث شد تا مجله علمی، تخصصی فرانسه، او را بهعنوان یکی از چهرههای شاخص علم جنگل در آن سالها معرفی کند.
وی پس از آنکه در سال ۱۳۱۶ فوقلیسانس در رشته آمار جنگل از دانشگاه برکلی کالیفرنیا گرفت، به کشور بازگشت.
او با تاسیس دایره جنگل در ۱۳۱۷ بهعنوان اولین نهاد مدیریت جنگلها در کشور، ریاست آن را برعهده گرفت و
بر اثر فعالیت و اقدامات پر تلاش او، یکسال بعد، این نهاد کوچک به اداره جنگلبانی و بعدها به ادارهکل جنگلها ارتقاء پیدا کرد.
در همان سالها او و همکارانش قوانین و مقررات جنگل را تدوین کرده و به تصویب مجلس رساندند.
کریم ساعی موفق شد تا در سال ۱۳۲۵ برای اولینبار مساحتی از جنگلهای ایران را تخمین بزند. پس از آن در سال ۱۳۲۷ جلد اول و در سال ۱۳۲۹ جلد دوم کتاب جنگل شناسی را منتشر کرد که با نشر این کتاب اساس اطلاعات علمی جنگلبانان کشور پیریزی شد.
او پس از ریاست اداره کل جنگلها، خود را خانه نشین نکرد و پیشنهاد داد تا در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران رشته جنگل ایجاد شود و خود نیز به.عنوان استاد در این دانشکده مشغول بهکار شد.
با تأسیس بنگاه جنگلها در سال ۱۳۲۸ او با سمت رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل این بنگاه، مشغول فعالیت شد و در آذر ۱۳۲۸ نشریه مخصوص کارکنان را باعنوان خبرنامه بنگاه جنگلها منتشر کرد.
او که در بازگشت از شیراز به تهران در اثر سانحه سقوط هواپیما کشته شد، وصیت کرده بود تا او را در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران بهخاک بسپارند.
مجسمه این بزرگ مرد در بوستان ساعی که با نام او نامگذاری شده، روی نیمکتی نشسته است. به نظر میرسد، در حال نگهبانی از بوستانها و جنگلهای کشور است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کریم_ساعی، د
فرهنگ و منش پارسی
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘ ۳ دی زادروز محمدابراهیم باستانیپاریزی (زاده ۳ دی ۱۳۰۴ پاریز سیرجان در استان کرمان -- درگذشته ۵ فروردین ۱۳۹۳ تهران) تاریخدان، پژوهشگر، نویسنده و شاعر او سال ۱۳۲۰ در دانشسرای مقدماتی کرمان تحصیل کرد و سال ۱۳۲۶ در…
سوم دیماه زادروز محمدابراهیم باستانی پاریزی
دکتر ژاله آموزگار
«باستانی پاریزی باستانی پاریزی است. خودش است. سبکی دارد منحصر به خود که شاید در زیرمجموعۀ هیچکدام از تئوریهای علم تاریخ قرار نگیرد. کششی در آثارش هست که نه تقلید از دیگران است و نه تصنع و تکلفی میتوان در آن دید. شیرین و صمیمانه مینویسد، سهل ممتنع. چنان ماهرانه از امروز به دیروز و سدههای پیشین میرود و بازمیگردد که شما هیچ دستاندازی احساس نمیکنید. آساننویس است، ولی نوشتههایش سطحی نیست. در همۀ آنها نشانی از مطالعات گستردۀ تاریخی و ادبی نگارنده را میتوان دید. نوشتههای دکتر باستانی در سبک خاص خود او نوشتههایی است تحلیلی و تطبیقی. شاید بتوان استاد باستانی پاریزی را با روش خود او، بهترین متخصص تاریخ روایی ایران در قرن حاضر دانست. در همۀ نوشتههای او رگههای واقعیات را در قالب روایتهای شیرین و طنزهایی بجا لمس میکنیم. او تاریخ را همگانی کرد و به میان مردم برد. مجموعه کتابهای باستانی پاریزی به نظر من آیینۀ تمامنمایی از تاریخ اجتماعی ایران معاصر است البته با تکیه بر حوادث پیشین تاریخی».
پنجشنبه، ۲۹ فروردین ۱۴۰۳
مراسم بزرگداشت دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی، کانون زبان پارسی
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۵ دی سالروز درگذشت زرتشت
زَرتُشت یا زَردُشت یا اشوزَرتُشت، پیامبر ایران باستان بود؛ که مزدیسنا را بنیان گذاشت. وی سراینده گاتاها، کهنترین بخش اوستا است. زادگاه و زادروز وی دقیقاً روشن نیست، هرچند زمان زایش او ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد مسیح گمان زده میشود و زادگاه وی را به مناطق مختلفی مانند شهر ری، آذربایجان، خوارزم، سیستان، خراسان و آمل نسبت دادهاند. آموزشهای زرتشت بعدها با باورهای بومی ایرانیان آمیخته شد و مزدیسنای کنونی را پدید آورد که نزدیک به پنج سده دین رسمی ایران نیز بوده است. نام زرتشت در فهرست یکصد نفره انسانهای تأثیرگذار تاریخ که توسط مایکل هارت تنظیم شدهاست، قرار دارد. امروزه دین زرتشت پیروانی در ایران، هند و برخی نقاط دیگر جهان دارد.
مادر زرتشت دوغدو دختر «فریهیمرَوا» و پدر وی پوروشسب نام داشتند. نام خانوادگی زرتشت اسپنتمان بود. حاصل ازدواج پوروشسپ و دوغدو پنج پسر بود که زرتشت سومین آنهاست.
زرتشت پسری به نام ایست واستر و سه دختر به نامهای «فرینی» و «ثریتی» و «پوروچیستا» داشت. زرتشت در گاتاها از ازدواج دختر سوم خود یاد میکند و روایات بعدی، شوهر او را جاماسپ مینامد. از همسر دوم زرتشت، دو پسر به نامهای «اورْوْتَتْنَرَه» و «هْوَرْچیثْزَه» زاده شده است.
نخستین کسی که به زرتشت ایمان آورد، میدیوماه بود که فروردینیشت از او نام میبرد. وی در روایات سنتی، پسرعموی زرتشت بهشمار آمدهاست.
زرتشت به زندگانی دنیوی بیاعتنا نیست و درویشی در آن راهی ندارد. زرتشت رسالت خود را فقط مذهبی و معنوی نمیداند و در ترقی امور اقتصادی و بهبود زندگانی مادی نیز کوشاست. بخصوص زرتشت بهآباد کردن زمین و کشاورزی اهمیت زیادی دادهاست. زرتشت در سخنان خویش خطاب به کشاورزان میگوید که کشور خداپرست گشتاسپ باید از نیروی آنان برتری به هم رساند و سرمشق دیگران گردد.
درگذشت زرتشت به تاریخ پنجم دی ماه برابر با روز خور از ماه دی است. تاریخ نگاران نوشتهاند زرتشت پس از هفتاد و هفت سال از عمر خویش که بیشتر آن را برای هدایت و دادن خرد و آگاهی به مردمان صرف کرده بود روزی در آتشکده شهر بلخ مشغول عبادت بوده است. گشتاسب شاه کیانی و پسرش اسفندیار که از حامیان بزرگ وی بودند نیز برای رسیدگی به شهرهای دیگر از بلخ خارج میشوند و ارجاسب که دشمن دیرینه زرتشت و ایرانیان بود از این هنگام بهره برد و توربراتور فرمانده سپاه خود را با لشگری بسیار راهی بلخ که بخشی از ایران بود کرد. لشگر تورانی که همان ترکستان امروزی است دروازههای شهر بلخ را با تمام دلاوری ها مردم در هم شکستند و هنگامی که زرتشت با لهراسب و گروهی دیگر از یارانش مشغول عبادت به درگاه اهورامزدا بودند توسط سپاه بربر ترکهای تورانی کشته می شوند.
سپنتا نیکنام عضو زرتشتی شورای شهر یزد میگوید: چندسال پیش که آموزگار کلاس دینی زرتشتیان بودم دانش آموزی از من پرسید که چرا مسئولان میلاد مسیح را تبریک میگویند ولی دو روز بعد برای درگذشت زرتشت پیامی نمیدهند؟! و من هنوز پاسخ این پرسش را نمیدانم.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#درگذشت_زرتشت، د
۵ دی سالروز درگذشت زرتشت
زَرتُشت یا زَردُشت یا اشوزَرتُشت، پیامبر ایران باستان بود؛ که مزدیسنا را بنیان گذاشت. وی سراینده گاتاها، کهنترین بخش اوستا است. زادگاه و زادروز وی دقیقاً روشن نیست، هرچند زمان زایش او ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد مسیح گمان زده میشود و زادگاه وی را به مناطق مختلفی مانند شهر ری، آذربایجان، خوارزم، سیستان، خراسان و آمل نسبت دادهاند. آموزشهای زرتشت بعدها با باورهای بومی ایرانیان آمیخته شد و مزدیسنای کنونی را پدید آورد که نزدیک به پنج سده دین رسمی ایران نیز بوده است. نام زرتشت در فهرست یکصد نفره انسانهای تأثیرگذار تاریخ که توسط مایکل هارت تنظیم شدهاست، قرار دارد. امروزه دین زرتشت پیروانی در ایران، هند و برخی نقاط دیگر جهان دارد.
مادر زرتشت دوغدو دختر «فریهیمرَوا» و پدر وی پوروشسب نام داشتند. نام خانوادگی زرتشت اسپنتمان بود. حاصل ازدواج پوروشسپ و دوغدو پنج پسر بود که زرتشت سومین آنهاست.
زرتشت پسری به نام ایست واستر و سه دختر به نامهای «فرینی» و «ثریتی» و «پوروچیستا» داشت. زرتشت در گاتاها از ازدواج دختر سوم خود یاد میکند و روایات بعدی، شوهر او را جاماسپ مینامد. از همسر دوم زرتشت، دو پسر به نامهای «اورْوْتَتْنَرَه» و «هْوَرْچیثْزَه» زاده شده است.
نخستین کسی که به زرتشت ایمان آورد، میدیوماه بود که فروردینیشت از او نام میبرد. وی در روایات سنتی، پسرعموی زرتشت بهشمار آمدهاست.
زرتشت به زندگانی دنیوی بیاعتنا نیست و درویشی در آن راهی ندارد. زرتشت رسالت خود را فقط مذهبی و معنوی نمیداند و در ترقی امور اقتصادی و بهبود زندگانی مادی نیز کوشاست. بخصوص زرتشت بهآباد کردن زمین و کشاورزی اهمیت زیادی دادهاست. زرتشت در سخنان خویش خطاب به کشاورزان میگوید که کشور خداپرست گشتاسپ باید از نیروی آنان برتری به هم رساند و سرمشق دیگران گردد.
درگذشت زرتشت به تاریخ پنجم دی ماه برابر با روز خور از ماه دی است. تاریخ نگاران نوشتهاند زرتشت پس از هفتاد و هفت سال از عمر خویش که بیشتر آن را برای هدایت و دادن خرد و آگاهی به مردمان صرف کرده بود روزی در آتشکده شهر بلخ مشغول عبادت بوده است. گشتاسب شاه کیانی و پسرش اسفندیار که از حامیان بزرگ وی بودند نیز برای رسیدگی به شهرهای دیگر از بلخ خارج میشوند و ارجاسب که دشمن دیرینه زرتشت و ایرانیان بود از این هنگام بهره برد و توربراتور فرمانده سپاه خود را با لشگری بسیار راهی بلخ که بخشی از ایران بود کرد. لشگر تورانی که همان ترکستان امروزی است دروازههای شهر بلخ را با تمام دلاوری ها مردم در هم شکستند و هنگامی که زرتشت با لهراسب و گروهی دیگر از یارانش مشغول عبادت به درگاه اهورامزدا بودند توسط سپاه بربر ترکهای تورانی کشته می شوند.
سپنتا نیکنام عضو زرتشتی شورای شهر یزد میگوید: چندسال پیش که آموزگار کلاس دینی زرتشتیان بودم دانش آموزی از من پرسید که چرا مسئولان میلاد مسیح را تبریک میگویند ولی دو روز بعد برای درگذشت زرتشت پیامی نمیدهند؟! و من هنوز پاسخ این پرسش را نمیدانم.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#درگذشت_زرتشت، د
گرامی می داریم سالروز درگذشت اشوزرتشت اسپنتمان را و درود می فرستیم بر فروهر پاک آن یگانه پیام آور راستی
خور (خیر) روز و دی ماه از گاه شمار زرتشتی،
برابر با پنجم دی ماه در گاه شمار خورشیدی.
💎
🆔 @maneshparsi
خور (خیر) روز و دی ماه از گاه شمار زرتشتی،
برابر با پنجم دی ماه در گاه شمار خورشیدی.
💎
🆔 @maneshparsi
🔥زَرتُشت پیام آور ایران باستان🔥
✍️ میترا آذرمهر
زَرتُشت پیام آور ایران باستان بود؛ که دین مَزدِیَسنا را بنیان نهاد. وی سراینده گاتاها، کهنترین بخش اوستا است زادگاه و زادروز وی به درستی روشن نیست، هرچند زمان زایش او ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد مسیح گمان زده میشود و زادگاه وی را به مناطق مختلفی مانند شهر ری، آذربایجان، خوارزم، سیستان، خراسان و آمل نسبت دادهاند. آموزشهای زرتشت دین مَزدِیَسنای را پدیدآورد که نزدیک به پنج سده دین رسمی ایران نیز بوده است.
نام زرتشت در پهرست یکصد تن از آدمهای کارساز(تاثیرگذار) تاریخ که به مانجیگری (توسط) مایکل هارت تنظیم شدهاست، قرار دارد. دین مَزدِیَسنا (زرتشتی) امروزه حدود ۲۰۰ هزار تن پیرو رسمی (جمعیت مَزدِیَسنانِ ثبت شدن در مدارک) در ایران، هند و برخی نقاط دیگر جهان دارد.
زرتشت از همان آغاز عمر به مهربانی و سرشت لطیف معروف شد. در هنگام بروز قحطسالی که در ایام جوانیش رخ داد، نسبت به سالخوردگان احترام و مهربانی و نسبت به جانوران محبت و شفقت داشت، زرتشت وقتی به سن ۲۰ سالگی رسید، زندگی معمولی بین مردم و خانواده را رها کرد و برای یافتن پاسخ پرسش هایی که اعماق ضمیرش را به خود مشغول کرده بود در اطراف جهان سرگردان شد و به هر کجا که میتوانست رفت و با هرکسی سخن میگفت.
اَشوزرتشت ده سال را در راستای پرداختن به پرسش های خود و فراگیری راز های هستی گذراند و اینگونه که گفته شده، این مدت در غاری درون کوهی به نام اوشیدرنه سپری کرده است. گفته شده این غار در نزدیکی دریاچه ارومیه و در بالای کوه سبلان قرار داشته است.
وقتی زرتشت به سن سی سالگی رسید به مکاشفاتی رسید و سپس با انرژی تمام از کوه پایین آمده و به میان مردم خود میآید.
او ده سال را به ستایندگی مزدا مشغول بود و مردم زمانه اش او را آزار میداد و به او ستم میکردند، پس از این مکاشفه شروع به آموزش دادن مردم کرد. در آغاز کسی به سخنان او گوش نمیداد و او چند بار ناامید شد و “انگره مینو” او را وسوسه کرد که ستایندگی مزدا را کنار گذارد، اما زرتشت در باورهای خود پایدار بود و کوشش میکند باورهای خود را به مردم بشناساند، نخستین کسی که دین او را می پذیرد، پسر عموی او مدیوماه می باشد.
(گاتها،هات 51 بند 19)
و سپس جمعی از خانواده او دین بهی را برمیگزینند تا اینکه پس از حدود ده سال مشاهده میکند که در شهر خودش بسیاری از توانمندان که سود خود را با آموزشهای او در خطر میبینند و با او دشمنی مینمایند و قادر به گسترش دین خود نیست.
(یسنای 46 بند 1)
و چون باور دارد که نباید با خشونت عقیده خود را به کسی تحمیل کند به همراه گروهی از پیروان خود سوی خاور هجرت نمود و خود را به سرزمین «بلخ» که تخت فرماندهی پادشاهی بنام ویشتاسب یا گشتاسب شاه بوده است می رساند و به دربار پادشاه گشتاسپ راه یافت و مدت دو سال تلاش بسیار کرد تا این پادشاه را به دین خود درآورد. در ابتدا پادشاه تحت تاثیر کَرپَن ها یا مغان قرار داشت که در اوستا کاهنانی حریص و دنیا دوست معرفی شده اند.
آنان به روش باستانی حیوانات را قربانی میکردند و به سحر و جادو اشتغال داشتند. کرپن ها به ضد زرتشت پرداختند که سبب شد زرتشت دستگیر و زندانی شود. ظاهرا آنگاه که زرتشت در سن ۴۲ سالگی بوده است، گشتاسب شاه که خود مردی دانا بود، از جاماسب حکیم که وزیر وی بود و دانشمندان دربار دعوت میکند که در حضور وی با اَشوزرتشت جلسات گفتگو تشکیل دهند.
اشوزرتشت اصول دین خود (دین مَزدِیَسنا) را توضیح میدهد، آنها پرسشهای گوناگونی مطرح میکنند که همگی را اَشوزرتشت پاسخ میدهد تا بالاخره پس از چندین جلسه نشست و گفتگو که حدود چهار سال به درازا می انجامد همه حاظرین به درستی دین مَزدِیَسنا پی برده و دین اشوزرتشت را میپذیرند. (اَشوزرتشت در این هنگام ۴۴ سال داشته است.)
اَشوزرتشت برای بردن باورهای دین خود مابین مردم، انجمن مَگوپَتان را دایر و بصورت انجمنی تدوین میکند که بعدها به انجمن مغان تبدیل میشود و شاگردانی را تربیت میکند و به سرتاسر کشور روانه میکند تا آرام آرام و به تدریج دین زرتشتی در سرزمین ایران و کشورهای هم جوار پیروانی پیدا کند.
تاریخ درگذشت اَشوزرتشت روز خیرایزد و دی ماه برابر با پنجم ماه دی میباشد، زرتشتیان چون به بقای روان باور دارند پس از مرگ تمایلی به اینکه به آرامگاه رفته و شیون و زاری کنند را ندارند. بنابر این مهم نبوده که اشوزرتشت در کجا به خاک سپرده شده و همواره فروهر او را در کنار خود احساس میکنند و بدنبال محل آرامگاه پیامبرشان هم نیستند.
✍️ میترا آذرمهر
زَرتُشت پیام آور ایران باستان بود؛ که دین مَزدِیَسنا را بنیان نهاد. وی سراینده گاتاها، کهنترین بخش اوستا است زادگاه و زادروز وی به درستی روشن نیست، هرچند زمان زایش او ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد مسیح گمان زده میشود و زادگاه وی را به مناطق مختلفی مانند شهر ری، آذربایجان، خوارزم، سیستان، خراسان و آمل نسبت دادهاند. آموزشهای زرتشت دین مَزدِیَسنای را پدیدآورد که نزدیک به پنج سده دین رسمی ایران نیز بوده است.
نام زرتشت در پهرست یکصد تن از آدمهای کارساز(تاثیرگذار) تاریخ که به مانجیگری (توسط) مایکل هارت تنظیم شدهاست، قرار دارد. دین مَزدِیَسنا (زرتشتی) امروزه حدود ۲۰۰ هزار تن پیرو رسمی (جمعیت مَزدِیَسنانِ ثبت شدن در مدارک) در ایران، هند و برخی نقاط دیگر جهان دارد.
زرتشت از همان آغاز عمر به مهربانی و سرشت لطیف معروف شد. در هنگام بروز قحطسالی که در ایام جوانیش رخ داد، نسبت به سالخوردگان احترام و مهربانی و نسبت به جانوران محبت و شفقت داشت، زرتشت وقتی به سن ۲۰ سالگی رسید، زندگی معمولی بین مردم و خانواده را رها کرد و برای یافتن پاسخ پرسش هایی که اعماق ضمیرش را به خود مشغول کرده بود در اطراف جهان سرگردان شد و به هر کجا که میتوانست رفت و با هرکسی سخن میگفت.
اَشوزرتشت ده سال را در راستای پرداختن به پرسش های خود و فراگیری راز های هستی گذراند و اینگونه که گفته شده، این مدت در غاری درون کوهی به نام اوشیدرنه سپری کرده است. گفته شده این غار در نزدیکی دریاچه ارومیه و در بالای کوه سبلان قرار داشته است.
وقتی زرتشت به سن سی سالگی رسید به مکاشفاتی رسید و سپس با انرژی تمام از کوه پایین آمده و به میان مردم خود میآید.
او ده سال را به ستایندگی مزدا مشغول بود و مردم زمانه اش او را آزار میداد و به او ستم میکردند، پس از این مکاشفه شروع به آموزش دادن مردم کرد. در آغاز کسی به سخنان او گوش نمیداد و او چند بار ناامید شد و “انگره مینو” او را وسوسه کرد که ستایندگی مزدا را کنار گذارد، اما زرتشت در باورهای خود پایدار بود و کوشش میکند باورهای خود را به مردم بشناساند، نخستین کسی که دین او را می پذیرد، پسر عموی او مدیوماه می باشد.
(گاتها،هات 51 بند 19)
و سپس جمعی از خانواده او دین بهی را برمیگزینند تا اینکه پس از حدود ده سال مشاهده میکند که در شهر خودش بسیاری از توانمندان که سود خود را با آموزشهای او در خطر میبینند و با او دشمنی مینمایند و قادر به گسترش دین خود نیست.
(یسنای 46 بند 1)
و چون باور دارد که نباید با خشونت عقیده خود را به کسی تحمیل کند به همراه گروهی از پیروان خود سوی خاور هجرت نمود و خود را به سرزمین «بلخ» که تخت فرماندهی پادشاهی بنام ویشتاسب یا گشتاسب شاه بوده است می رساند و به دربار پادشاه گشتاسپ راه یافت و مدت دو سال تلاش بسیار کرد تا این پادشاه را به دین خود درآورد. در ابتدا پادشاه تحت تاثیر کَرپَن ها یا مغان قرار داشت که در اوستا کاهنانی حریص و دنیا دوست معرفی شده اند.
آنان به روش باستانی حیوانات را قربانی میکردند و به سحر و جادو اشتغال داشتند. کرپن ها به ضد زرتشت پرداختند که سبب شد زرتشت دستگیر و زندانی شود. ظاهرا آنگاه که زرتشت در سن ۴۲ سالگی بوده است، گشتاسب شاه که خود مردی دانا بود، از جاماسب حکیم که وزیر وی بود و دانشمندان دربار دعوت میکند که در حضور وی با اَشوزرتشت جلسات گفتگو تشکیل دهند.
اشوزرتشت اصول دین خود (دین مَزدِیَسنا) را توضیح میدهد، آنها پرسشهای گوناگونی مطرح میکنند که همگی را اَشوزرتشت پاسخ میدهد تا بالاخره پس از چندین جلسه نشست و گفتگو که حدود چهار سال به درازا می انجامد همه حاظرین به درستی دین مَزدِیَسنا پی برده و دین اشوزرتشت را میپذیرند. (اَشوزرتشت در این هنگام ۴۴ سال داشته است.)
اَشوزرتشت برای بردن باورهای دین خود مابین مردم، انجمن مَگوپَتان را دایر و بصورت انجمنی تدوین میکند که بعدها به انجمن مغان تبدیل میشود و شاگردانی را تربیت میکند و به سرتاسر کشور روانه میکند تا آرام آرام و به تدریج دین زرتشتی در سرزمین ایران و کشورهای هم جوار پیروانی پیدا کند.
تاریخ درگذشت اَشوزرتشت روز خیرایزد و دی ماه برابر با پنجم ماه دی میباشد، زرتشتیان چون به بقای روان باور دارند پس از مرگ تمایلی به اینکه به آرامگاه رفته و شیون و زاری کنند را ندارند. بنابر این مهم نبوده که اشوزرتشت در کجا به خاک سپرده شده و همواره فروهر او را در کنار خود احساس میکنند و بدنبال محل آرامگاه پیامبرشان هم نیستند.
Forwarded from بدانیم🌏
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانه و معماری ایرانی با
موسیقی اصیل دوچندان اصالت دارد آنجا که با نوای نی حضرت کسایی، استاد قوامی در همایون بخواند
خانه ایرانی، اقامتگاه سنتی انار، عقدا در استان #یزد
•🍃☘ @didYouKonw
موسیقی اصیل دوچندان اصالت دارد آنجا که با نوای نی حضرت کسایی، استاد قوامی در همایون بخواند
خانه ایرانی، اقامتگاه سنتی انار، عقدا در استان #یزد
•🍃☘ @didYouKonw
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزیده ای از سخنان ارزشمند روانشاد دکتر موبد کورش نیکنام
سخنانی در ارتباط با روز #درگذشت اشوزرتشت و روش سوگواری زرتشتیان
یاد موبد #کورش_نیکنام گرامی و بهشت جایگاهش باد🌿🌿🌿
💎
🆔 @maneshparsi
سخنانی در ارتباط با روز #درگذشت اشوزرتشت و روش سوگواری زرتشتیان
یاد موبد #کورش_نیکنام گرامی و بهشت جایگاهش باد🌿🌿🌿
💎
🆔 @maneshparsi
🔥1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔥 زرتشت پیامبر 🔥
سراینده : # هما ارژنگی
به روز و روزگاری خوش،
به هنگام بهاری خوش،
که گوشِ آسمان پر بود
از بانگِ هزاری خوش،
پدید آمد به گردون گوهری برتر
رهایی بخش و نیک اختر
سپنتا آرمانی بخردی پرور
ورا زرتشت نامیدند،
زرین اخترِ تابان....
همان اندیشه ورزِ راستی گستر
همان یکتایی مزدا اهورا را پیام آور....
ره و رسمِ بهین دینش،
همه کردار و آیینش،
اشا جویی ، اشامندی....
همان راهی که ره جو را
رساند خود به خرسندی....
به گفتاری خوش و شیوا،
سرودی در جهان مانا
تو را خواند بدان مزدا،
همان هستی دهِ یکتا ....
به راهِ راستی پوید،
به گردون راستی جوید
ز نیک اندیشی و نیکی گزینی داستان گوید.
منش نیک و سهش نیک و
رها از بیم دروندی
به هنجاری نکو می راندت سوی خردمندی
تو را گوید که در گیتی
به غیرِ راستی ره نیست
هر آنکو بی خرد آید
ز رمز راه آ گه نیست
همه نیک و بد گیتی
نهاده در ترازویی
زرِ نیکی گزین زین دو
اگر گنج نهان جویی....
در این پیکارِ نیک و بد،
تو را آگاه می خواهد
در آیینِ اشا با خود،
تو را همراه می خواهد...
🍃🌹🍃
سراینده : # هما ارژنگی
به روز و روزگاری خوش،
به هنگام بهاری خوش،
که گوشِ آسمان پر بود
از بانگِ هزاری خوش،
پدید آمد به گردون گوهری برتر
رهایی بخش و نیک اختر
سپنتا آرمانی بخردی پرور
ورا زرتشت نامیدند،
زرین اخترِ تابان....
همان اندیشه ورزِ راستی گستر
همان یکتایی مزدا اهورا را پیام آور....
ره و رسمِ بهین دینش،
همه کردار و آیینش،
اشا جویی ، اشامندی....
همان راهی که ره جو را
رساند خود به خرسندی....
به گفتاری خوش و شیوا،
سرودی در جهان مانا
تو را خواند بدان مزدا،
همان هستی دهِ یکتا ....
به راهِ راستی پوید،
به گردون راستی جوید
ز نیک اندیشی و نیکی گزینی داستان گوید.
منش نیک و سهش نیک و
رها از بیم دروندی
به هنجاری نکو می راندت سوی خردمندی
تو را گوید که در گیتی
به غیرِ راستی ره نیست
هر آنکو بی خرد آید
ز رمز راه آ گه نیست
همه نیک و بد گیتی
نهاده در ترازویی
زرِ نیکی گزین زین دو
اگر گنج نهان جویی....
در این پیکارِ نیک و بد،
تو را آگاه می خواهد
در آیینِ اشا با خود،
تو را همراه می خواهد...
🍃🌹🍃
👍2
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۶ دی سالروز درگذشت ژینوس نعمتمحمودی
(زاده سال ۱۳۰۸ تهران – درگذشته ۶ دی ۱۳۶۰ تهران) بنیانگذار هواشناسی، تهیهکننده اطلس جغرافیایی ایران و مدرس دانشگاه
او پس از پایان دوران متوسطه در رشته فیزیک دانشگاه تهران، لیسانس و فوق لیسانس علوم هواشناسی گرفت. وی پیس از آنکه سازمان هواشناسی در ایران تشکیل شود، سرپرست تحقیق و آموزش علوم جوی هواشناسی بود و بعد از تشکیل مدرسه عالی هواشناسی، ریاست این مدرسه را عهدهدار شد. به علاوه تحقیقات او در هواشناسی دریایی همواره مورد توجه اولیای امور مملکتی بود و در حقیقت میتوان او را بنیانگذار هواشناسی در ایران نامید.
وی اطلس هواشناسی ایران را تهیه و تنظیم کرد و به عنوان نماینده ایران در کنفرانسهای بینالمللی هواشناسی و مبارزه با آلودگی هوا شرکت میکرد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ژینوس_نعمت_محمودی، د
۶ دی سالروز درگذشت ژینوس نعمتمحمودی
(زاده سال ۱۳۰۸ تهران – درگذشته ۶ دی ۱۳۶۰ تهران) بنیانگذار هواشناسی، تهیهکننده اطلس جغرافیایی ایران و مدرس دانشگاه
او پس از پایان دوران متوسطه در رشته فیزیک دانشگاه تهران، لیسانس و فوق لیسانس علوم هواشناسی گرفت. وی پیس از آنکه سازمان هواشناسی در ایران تشکیل شود، سرپرست تحقیق و آموزش علوم جوی هواشناسی بود و بعد از تشکیل مدرسه عالی هواشناسی، ریاست این مدرسه را عهدهدار شد. به علاوه تحقیقات او در هواشناسی دریایی همواره مورد توجه اولیای امور مملکتی بود و در حقیقت میتوان او را بنیانگذار هواشناسی در ایران نامید.
وی اطلس هواشناسی ایران را تهیه و تنظیم کرد و به عنوان نماینده ایران در کنفرانسهای بینالمللی هواشناسی و مبارزه با آلودگی هوا شرکت میکرد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ژینوس_نعمت_محمودی، د
Telegram
attach 📎
👍1
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۶ دی سالروز درگذشت علیمحمد کاردان
(زاده ۱ فروردین ۱۳۰۶ یزد – درگذشته ۶ دی ۱۳۸۶ تهران) روانشناس و مترجم
او پس از گذراندن دورههای ابتدایی و متوسطه، در دانشسرای مقدماتی یزد به تحصیل مشغول شد. رتبه اول او در دانشسرا باعث شد، تا با هزینه دولت به دانشسرای عالی تهران اعزام شود. او زبان فارسی را نزد محمد معین، پرویز خانلری، بدیعالزمان فروزانفر و عربی را نزد مهدی الهیقمشهای و فلسفه قدیم را نزد محمدحسین فاضلتونی خواند. وی با یحیی مهدوی، رضازاده شفق و غلامحسین صدیقی معاصر بود و از آنها آموخت.
او همچنین در روانشناسی از کلاسهای علیاکبر سیاسی بهره برد و درسهای علوم تربیتی را نزد محمدباقر هوشیار، عیسی صدیق و اسداله بیژن و فیزیولوژی را نزد عبداله شیبانی فراگرفت. وی با کسب رتبه اول، به دانشگاه ژنو اعزام شد و در آنجا، فلسفه را از شارل ورنر و روانشناسی را از ژان پیاژه آموخت و دکترا گرفت.
کاردان در سال ۱۳۸۲ بهعنوان چهره ماندگار در رشته روانشناسی و علوم تربیتی انتخاب شد. عضویت در فرهنگستان علوم، سرپرستی مؤسسه روانشناسی دانشگاه تهران و ریاست دانشکده علوم تربیتی، بخشی از فعالیتهای او بود.
آثار:
قواعد روش جامعهشناسی، امیل دورکیم، علیمحمد کاردان (مترجم) تهران: دانشگاه تهران
سیطره کمیت و علائم آخر زمان، رنه گنون، علیمحمد کاردان (مترجم) تهران: مرکز نشر دانشگاهی
سیر آراء تربیتی در غرب، علیمحمد کاردان، تهران: سمت
درآمدی بر تعلیم و تربیت اسلامی: فلسفه تعلیم و تربیت، محمدجعفر پاکسرشت، علیاکبر حسینی، علیمحمد کاردان، علیرضا اعرافی، حسین ایرانی، تهران: سمت
روانشناسی اجتماعی، اتو کلاین برگ، علیمحمد کاردان (مترجم) تهران: علمی و فرهنگی
تربیت و جامعهشناسی، امیل دورکیم، علیمحمد کاردان (مترجم) تهران: دانشگاه تهران
علوم تربیتی ماهیت و قلمرو آن، علیمحمد کاردان (زیرنظر) اصغر اورنگی (ویراستار) تهران: سمت
مراحل تربیت، موریس دبس، علیمحمد کاردان (مترجم) تهران: دانشگاه تهران
نظریههای مربوط به علوم انسانی، ژولین فروند، علیمحمد کاردان (مترجم) اسماعیل سعادت (ویراستار) تهران: مرکز نشردانشگاهی
اصول راهنمایی در آموزش و پرورش همراه با طرح لانژون و والون، علیمحمد کاردان، روژه گال، تهران: دانشگاه تهران
نظام ارتباطی آموزش در ایران: آموزش متوسطه و آموزش عالی با تاملی بر علوم انسانی، گروه مؤلفان، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#علی_محمد_کاردان، د
۶ دی سالروز درگذشت علیمحمد کاردان
(زاده ۱ فروردین ۱۳۰۶ یزد – درگذشته ۶ دی ۱۳۸۶ تهران) روانشناس و مترجم
او پس از گذراندن دورههای ابتدایی و متوسطه، در دانشسرای مقدماتی یزد به تحصیل مشغول شد. رتبه اول او در دانشسرا باعث شد، تا با هزینه دولت به دانشسرای عالی تهران اعزام شود. او زبان فارسی را نزد محمد معین، پرویز خانلری، بدیعالزمان فروزانفر و عربی را نزد مهدی الهیقمشهای و فلسفه قدیم را نزد محمدحسین فاضلتونی خواند. وی با یحیی مهدوی، رضازاده شفق و غلامحسین صدیقی معاصر بود و از آنها آموخت.
او همچنین در روانشناسی از کلاسهای علیاکبر سیاسی بهره برد و درسهای علوم تربیتی را نزد محمدباقر هوشیار، عیسی صدیق و اسداله بیژن و فیزیولوژی را نزد عبداله شیبانی فراگرفت. وی با کسب رتبه اول، به دانشگاه ژنو اعزام شد و در آنجا، فلسفه را از شارل ورنر و روانشناسی را از ژان پیاژه آموخت و دکترا گرفت.
کاردان در سال ۱۳۸۲ بهعنوان چهره ماندگار در رشته روانشناسی و علوم تربیتی انتخاب شد. عضویت در فرهنگستان علوم، سرپرستی مؤسسه روانشناسی دانشگاه تهران و ریاست دانشکده علوم تربیتی، بخشی از فعالیتهای او بود.
آثار:
قواعد روش جامعهشناسی، امیل دورکیم، علیمحمد کاردان (مترجم) تهران: دانشگاه تهران
سیطره کمیت و علائم آخر زمان، رنه گنون، علیمحمد کاردان (مترجم) تهران: مرکز نشر دانشگاهی
سیر آراء تربیتی در غرب، علیمحمد کاردان، تهران: سمت
درآمدی بر تعلیم و تربیت اسلامی: فلسفه تعلیم و تربیت، محمدجعفر پاکسرشت، علیاکبر حسینی، علیمحمد کاردان، علیرضا اعرافی، حسین ایرانی، تهران: سمت
روانشناسی اجتماعی، اتو کلاین برگ، علیمحمد کاردان (مترجم) تهران: علمی و فرهنگی
تربیت و جامعهشناسی، امیل دورکیم، علیمحمد کاردان (مترجم) تهران: دانشگاه تهران
علوم تربیتی ماهیت و قلمرو آن، علیمحمد کاردان (زیرنظر) اصغر اورنگی (ویراستار) تهران: سمت
مراحل تربیت، موریس دبس، علیمحمد کاردان (مترجم) تهران: دانشگاه تهران
نظریههای مربوط به علوم انسانی، ژولین فروند، علیمحمد کاردان (مترجم) اسماعیل سعادت (ویراستار) تهران: مرکز نشردانشگاهی
اصول راهنمایی در آموزش و پرورش همراه با طرح لانژون و والون، علیمحمد کاردان، روژه گال، تهران: دانشگاه تهران
نظام ارتباطی آموزش در ایران: آموزش متوسطه و آموزش عالی با تاملی بر علوم انسانی، گروه مؤلفان، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#علی_محمد_کاردان، د
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۶ دی زادروز زکریای رازی
(زاده ۶ دی ۲۴۳ شمسی «ری» -- درگذشته سال ۹۳۰ میلادی) دانشمند پزشكی، شيمی، رياضی، نجوم و فلسفه
او از پايان دوران جوانی نيمی از سال را در بغداد و نيم ديگر را در زادگاهش میگذرانيد و كتاب مهم و معروف خود در دانش پزشكی را بهنام منصور سامانی حاكم وقت ری كرد و عنوان «طب منصوری» بر آن گذارد كه نخست در ده جلد به لاتين و سپس ساير زبانهای اروپايی ترجمه شده است. كتاب مهم ديگر او در پزشكی «الحاویژ» عنوان دارد كه به صورت دائرةالمعارف نوشته شده و همه اطلاعات پزشكی آن زمان در آن گردآوری شده است.
در سده سیزدهم میلادی در اروپا، برای ترجمه الحاوى، زكرياى رازى که سىهزار صفحه است بيست سال وقت صرف شد.
رازی در بغداد رياست بيمارستان «مقتدری» را برعهده داشت و در طول توقف او در ری و بغداد، بيماران و پژوهشگران و دانشجويان پزشكی از سراسر جهان برای درمان و كسب فيض و دريافت پاسخ پرسشهايشان به ديدار او میشتافتند. كشف آبله و آبله مرغان و مشخص كردن تفاوت آنها از یکدیگر در دانش پزشكی بهنام رازی ثبت شده است.
بسياری از واژگانی كه او در علم شيمی بكار برده است جهانی شدهاند از جمله واژه شيمیژ كه از «كيميا» و الكل كه از «الكحل» گرفته شدهاند ، رازی در كتابهای خود بكار گرفته است.
در دانش شيمی، رازی نخستين دانشمندی بود كه شيمی آلی (ارگانيك) را از شيمی معدنی (غيرارگانيك) جدا ساخت و درباره شيمی و واكنشهای شيميايی چند اثر به زبانی بسيار ساده نوشت كه مهمترين آنها «اسرار» است. رازی كاشف چند اسيد از جمله اسيد سولفوريك است كه آنها را جهت مخالف بازها قرار داده و واكنشن های شيميايی را كه به تهيه الكل كه يك باز است منجر میشود به دقت شرح داده است. دويست كار علمی به نام رازی ثبت است و درمقايسه با ساير دانشمندان ايرانی، رازی را میتوان همتراز ابنسينا خواند.
بسياری از پژوهشگران تاريخ علوم، زادروز رازی را ۲۷ دسامبر اعلام داشتهاند. دراين روز (ششم دی) در سال ۱۳۴۳ به مناسبت يازدهمين سده تولد رازی مراسمی باشكوه در ايران برگزار شد و با اين كه قبلا بسياری از مدارس، بيمارستانها و خيابانها در ايران بهنام رازی نامگذاری شده بود، شمار اين اماكن بهنام او دو برابر شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#زکریای_رازی، ز
۶ دی زادروز زکریای رازی
(زاده ۶ دی ۲۴۳ شمسی «ری» -- درگذشته سال ۹۳۰ میلادی) دانشمند پزشكی، شيمی، رياضی، نجوم و فلسفه
او از پايان دوران جوانی نيمی از سال را در بغداد و نيم ديگر را در زادگاهش میگذرانيد و كتاب مهم و معروف خود در دانش پزشكی را بهنام منصور سامانی حاكم وقت ری كرد و عنوان «طب منصوری» بر آن گذارد كه نخست در ده جلد به لاتين و سپس ساير زبانهای اروپايی ترجمه شده است. كتاب مهم ديگر او در پزشكی «الحاویژ» عنوان دارد كه به صورت دائرةالمعارف نوشته شده و همه اطلاعات پزشكی آن زمان در آن گردآوری شده است.
در سده سیزدهم میلادی در اروپا، برای ترجمه الحاوى، زكرياى رازى که سىهزار صفحه است بيست سال وقت صرف شد.
رازی در بغداد رياست بيمارستان «مقتدری» را برعهده داشت و در طول توقف او در ری و بغداد، بيماران و پژوهشگران و دانشجويان پزشكی از سراسر جهان برای درمان و كسب فيض و دريافت پاسخ پرسشهايشان به ديدار او میشتافتند. كشف آبله و آبله مرغان و مشخص كردن تفاوت آنها از یکدیگر در دانش پزشكی بهنام رازی ثبت شده است.
بسياری از واژگانی كه او در علم شيمی بكار برده است جهانی شدهاند از جمله واژه شيمیژ كه از «كيميا» و الكل كه از «الكحل» گرفته شدهاند ، رازی در كتابهای خود بكار گرفته است.
در دانش شيمی، رازی نخستين دانشمندی بود كه شيمی آلی (ارگانيك) را از شيمی معدنی (غيرارگانيك) جدا ساخت و درباره شيمی و واكنشهای شيميايی چند اثر به زبانی بسيار ساده نوشت كه مهمترين آنها «اسرار» است. رازی كاشف چند اسيد از جمله اسيد سولفوريك است كه آنها را جهت مخالف بازها قرار داده و واكنشن های شيميايی را كه به تهيه الكل كه يك باز است منجر میشود به دقت شرح داده است. دويست كار علمی به نام رازی ثبت است و درمقايسه با ساير دانشمندان ايرانی، رازی را میتوان همتراز ابنسينا خواند.
بسياری از پژوهشگران تاريخ علوم، زادروز رازی را ۲۷ دسامبر اعلام داشتهاند. دراين روز (ششم دی) در سال ۱۳۴۳ به مناسبت يازدهمين سده تولد رازی مراسمی باشكوه در ايران برگزار شد و با اين كه قبلا بسياری از مدارس، بيمارستانها و خيابانها در ايران بهنام رازی نامگذاری شده بود، شمار اين اماكن بهنام او دو برابر شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#زکریای_رازی، ز
❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ارگ تاریخی بم با بیش از دوهزار و پانصد سال قدمت؛ در نزدیکی شهر بم استان #کرمان قرار دارد. این ارگ عظیم که در فهرست میراث جهانی یونسکو با عنوان «بم و فضای فرهنگی آن» به ثبت رسیده است، در مسیر جاده ابریشم قرار دارد و در سده پنجم پیش از میلاد ساخته شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi
😢1
#بیستون
کوه بیستون یکی از کوههای کوهستان پرآو است که در نزدیکی شهر بیستون ۳۲ کیلومتری شرقی شهر کرمانشاه جای گرفتهاست. دیواره بیستون که سنک نبشته بیستون بر روی آن کندهکاری شده با بلندای ۱۲۰۰ متر و پهنه بیش از ۵۰۰۰ متر، از مهمترین عوامل جذابیت این محوطه برای ساخت آثار تاریخی بودهاست و مرتفعترین دیواره ایران و پنجمین دیواره مرتفع جهان است
💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻
#بیستون
کوه بیستون یکی از کوههای کوهستان پرآو است که در نزدیکی شهر بیستون ۳۲ کیلومتری شرقی شهر کرمانشاه جای گرفتهاست. دیواره بیستون که سنک نبشته بیستون بر روی آن کندهکاری شده با بلندای ۱۲۰۰ متر و پهنه بیش از ۵۰۰۰ متر، از مهمترین عوامل جذابیت این محوطه برای ساخت آثار تاریخی بودهاست و مرتفعترین دیواره ایران و پنجمین دیواره مرتفع جهان است
💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻
❤1
فرهنگ و منش پارسی
…
.
هنوز صدای داریوش بزرگ از سنگهای آن به گوش میرسد، آری بزرگترین کتیبه سنگی جهان را میگویم، سخنان پدرمان داریوش هخامنشی : من داریوش هستم، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه پارس، فرمانروای سرزمینها پسر ویشتاسپ ...
🔹 بیستون کوهی مقدس برای ایرانیان بود، و شاعران ایرانزمین دهها بار، با صفات نیکو از این کوه یاد کردهاند. فردوسی بزرگ ۱۰ بار از این کوه یاد کرده است :
درفش همایون به دست اندرون
تو گفتی بجنبد کُه بیستون
پس پشت لشکر کُه بیستون
حصاری ز شمشیر پیش اندرون
همچو سپهر برین بلند ببالا
همچو که بیستون درست به بنیاد
قطران تبریزی
بود بنیاد عزمش را ز چرخ بیستون کوشش
سزد کشتی حزمش را ز کوه بیستون لنگر
مسعود سعد
ستونِ بیستون آمد پدیدار
به خنده گفت با یاران دلافروز
علم بر بیستون خواهم زد امروز
نظامی گنجوی
مراد خسرو از شیرین کناری بود و آغوشی
محبت کار فرهاد است و کوه بیستون سفتن
سعدی
در فَلاخَن میگذارد بیستون را تیشهام
کارفرمایی اگر چون کوهکن باشد مرا
صائب تبریزی
💎
🆔 @maneshparsi
هنوز صدای داریوش بزرگ از سنگهای آن به گوش میرسد، آری بزرگترین کتیبه سنگی جهان را میگویم، سخنان پدرمان داریوش هخامنشی : من داریوش هستم، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه پارس، فرمانروای سرزمینها پسر ویشتاسپ ...
🔹 بیستون کوهی مقدس برای ایرانیان بود، و شاعران ایرانزمین دهها بار، با صفات نیکو از این کوه یاد کردهاند. فردوسی بزرگ ۱۰ بار از این کوه یاد کرده است :
درفش همایون به دست اندرون
تو گفتی بجنبد کُه بیستون
پس پشت لشکر کُه بیستون
حصاری ز شمشیر پیش اندرون
همچو سپهر برین بلند ببالا
همچو که بیستون درست به بنیاد
قطران تبریزی
بود بنیاد عزمش را ز چرخ بیستون کوشش
سزد کشتی حزمش را ز کوه بیستون لنگر
مسعود سعد
ستونِ بیستون آمد پدیدار
به خنده گفت با یاران دلافروز
علم بر بیستون خواهم زد امروز
نظامی گنجوی
مراد خسرو از شیرین کناری بود و آغوشی
محبت کار فرهاد است و کوه بیستون سفتن
سعدی
در فَلاخَن میگذارد بیستون را تیشهام
کارفرمایی اگر چون کوهکن باشد مرا
صائب تبریزی
💎
🆔 @maneshparsi
❤2👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🍃 به خاک پاک تو ای مهد اریا سوگند
رهی به جز تو نگیرم وگر بمیرم من
🍃 یکی نژاده ز پاکان آذر آبادم
گشاده خاطر و آزاده و دلیرم من
🍃 زلال خون سیاووش در تنم جاری ست
هماره در دل من ارزوی بیداری ست
🍃 همیشه بر سر بازار داد خواهی ها
چو کاوه زخمه پتک توانگرم کاری ست....
سرایش و گویش: 🍂🍃#هما_ارژنگی 🍃🍂
البوم : سرو کاشمر, 🌲
💎
🆔 @maneshparsi
رهی به جز تو نگیرم وگر بمیرم من
🍃 یکی نژاده ز پاکان آذر آبادم
گشاده خاطر و آزاده و دلیرم من
🍃 زلال خون سیاووش در تنم جاری ست
هماره در دل من ارزوی بیداری ست
🍃 همیشه بر سر بازار داد خواهی ها
چو کاوه زخمه پتک توانگرم کاری ست....
سرایش و گویش: 🍂🍃#هما_ارژنگی 🍃🍂
البوم : سرو کاشمر, 🌲
💎
🆔 @maneshparsi
❤3