☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۴ اردیبهشت سالروز افتتاح رادیو
نخستین فرستنده رادیو در ایران، ساعت نوزده ۴ اردیبهشت ۱۳۱۹ با نام «رادیو تهران» گشایش یافت و از فردای آن روز برنامههایش آغاز شد و تنها در تهران قابل دریافت بود.
پیشینه:
در سال ۱۳۰۳ وزارت جنگ مقدمات استفاده از بیسیم را فراهم کرد و در سال ۱۳۰۵ بیسیم به ایران وارد شد و از سال ۱۳۱۱ موسسات بیسیم توسعه پیدا کرد که سرانجام رادیو راهاندازی شد. هیئت وزیران روز ۲ مهر ۱۳۱۳ استفاده از رادیو را تصویب کرد و مقرراتی وضع شد که برای نصب آنتن و استفاده از رادیو، اجازه وزارت پست و تلگراف و تلفن لازم بود. در سال ۱۳۱۶ مقدمات گشایش رادیو فراهم شد و بهدنبال آن در سال ۱۳۱۷ سازمان پرورشافکار بهوجود آمد. این سازمان دارایکمیسیونهای مطبوعات، کیت کلاسیک، سخنرانی، نمایشهای رادیویی و موسیقی بود. در ۴ اردیبهشت ۱۳۱۹ نخستین فرستنده رادیویی در ایران در محل بیسیم در جاده قدیم شمیران افتتاح شد. از سال ۱۳۱۹ رادیو تهران در ۲۴ ساعت فقط ۸ ساعت برنامه اجرا میکرد که شامل اخبار، موسیقی ایرانی، گفتار مذهبی، فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی بود. در سال ۱۳۲۲ رادیو تهران بخش دیگری بهتعداد بخشهای قبلی افزود و صبحها نیز برنامه آن سه ساعت افزایش یافت و در سال ۱۳۲۴ برای روزهای تعطیل نیز برنامههایی پخش میشد.
توسعه رادیو در ایران:
در آغاز رادیو تهران دارای دو فرستنده "موج متوسط" و "موجکوتاه" بود و برای پخش برنامههایش از یک استودیو استفاده میکرد. اما در سال ۱۳۲۷ یک فرستنده و یک استودیوی کوچک، در میدان ارگ برای پخش اخبار ایجاد شد. در سال ۱۳۳۶ نام «رادیو تهران» به «رادیو ایران» تبدیل شد و بعدها، فرستنده دومی بهنام رادیو تهران نیز بهکار افتاد که در آغاز تنها موسیقی پخش میکرد.
اهداف و تشکیلات رادیو:
اداره رادیو در آغاز به اداره کل انتشارات و تبلیغات، به مدیریت دکتر عیسی صدیق اعلم، استاد دانشگاه واگذار شد. اهداف و وظایف این اداره عبارت بودند از:
تعیین سیاست و خطمشی رادیو،
توسعه فرهنگ عمومی و آشنا کردن مردم بهاصول زندگی نوین،
توجه به وحدت ملی، مبانی ملیت و حفظ استقلال،
شرح تحولات کشور،
رعایت کامل سیاست دولت در انتشار اخبار،
تأسیس مدرسه برای تربیت گوینده، قصهگو و شاهنامهخوان،
نصب رادیو و بلندگوی عمومی در مرکز شهر،
تأسیس مدرسه هنرپیشگی.
نخستین کسانی که در رادیو مشغول شدند، از میان فرهنگیان و هنرمندان شایسته بودند.
محمد حجازی "مطیعالدوله" نویسنده و داستاننویس"عبدالرحمن فرامرزی" نویسنده و مدیر روزنامه کیهان "حسینقلی مستعان" داستاننویس "ابوالقاسم پاینده" نویسنده "ابوالقاسم اعتصامزاده و مشفق همدانی" مترجم"
برای تعیین خط مشی و سیاست رادیو، شورایعالی انتشارات بر پا شد که اعضای آنعبارت بود از: علامه محمد قزوینی، محمدعلی فروغی "ذکاء الملک" دکتر قاسم غنی، دکتر علیاکبر سیاسی "رییس دانشگاه تهران" دکتر رضازادهشفق، دکتر محمود افشار و استاد علینقی وزیری.
بخش خبر:
مسئول تهیه و پخش اخبار رادیو، خبرگزاریپارس بود، که روزگاری آژانس پارس نام داشت. در ابتدای کار، آژانس پارس اخبار روزنامهها را قیچی میکرد و بهدست گویندگان رادیو میداد. اما رفته رفته، پس از پنج سال، این آژانس بهیک خبرگزاری جدی تبدیل شد که علاوه بر تهیه و پخش اخبار، هر روز چهار شماره بولتن صبح و عصر از اخبار ایران و جهان تهیه میکرد و به رایگان در اختیار روزنامهها قرار میداد. گزارشهای رادیویی نیز یا از فرستنده سیار بهطور زنده پخش میشد یا جریان رویداد، روی نوار، ضبط شده، در بخش اخبار از رادیو پخش میشد. اخبار خارجی هم از تله تایپ، "دستگاه خودکار خبرگیری" که نقش خبرنگار را بازی میکرد، دریافت و سپس توسط مترجمان در مدت کوتاهی ترجمه و برای تنظیم خبر رادیویی تحویل سردبیر اخبار میشد. پس از تنظیم رادیویی، توسط مسئولان خبرگزاری کنترل و برای پخش به استودیوی رادیو ایران تحویل میشد.
پس از انقلاب نام سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران تبدیل به صداوسیما شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#افتتاح_رادیو
۴ اردیبهشت سالروز افتتاح رادیو
نخستین فرستنده رادیو در ایران، ساعت نوزده ۴ اردیبهشت ۱۳۱۹ با نام «رادیو تهران» گشایش یافت و از فردای آن روز برنامههایش آغاز شد و تنها در تهران قابل دریافت بود.
پیشینه:
در سال ۱۳۰۳ وزارت جنگ مقدمات استفاده از بیسیم را فراهم کرد و در سال ۱۳۰۵ بیسیم به ایران وارد شد و از سال ۱۳۱۱ موسسات بیسیم توسعه پیدا کرد که سرانجام رادیو راهاندازی شد. هیئت وزیران روز ۲ مهر ۱۳۱۳ استفاده از رادیو را تصویب کرد و مقرراتی وضع شد که برای نصب آنتن و استفاده از رادیو، اجازه وزارت پست و تلگراف و تلفن لازم بود. در سال ۱۳۱۶ مقدمات گشایش رادیو فراهم شد و بهدنبال آن در سال ۱۳۱۷ سازمان پرورشافکار بهوجود آمد. این سازمان دارایکمیسیونهای مطبوعات، کیت کلاسیک، سخنرانی، نمایشهای رادیویی و موسیقی بود. در ۴ اردیبهشت ۱۳۱۹ نخستین فرستنده رادیویی در ایران در محل بیسیم در جاده قدیم شمیران افتتاح شد. از سال ۱۳۱۹ رادیو تهران در ۲۴ ساعت فقط ۸ ساعت برنامه اجرا میکرد که شامل اخبار، موسیقی ایرانی، گفتار مذهبی، فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی بود. در سال ۱۳۲۲ رادیو تهران بخش دیگری بهتعداد بخشهای قبلی افزود و صبحها نیز برنامه آن سه ساعت افزایش یافت و در سال ۱۳۲۴ برای روزهای تعطیل نیز برنامههایی پخش میشد.
توسعه رادیو در ایران:
در آغاز رادیو تهران دارای دو فرستنده "موج متوسط" و "موجکوتاه" بود و برای پخش برنامههایش از یک استودیو استفاده میکرد. اما در سال ۱۳۲۷ یک فرستنده و یک استودیوی کوچک، در میدان ارگ برای پخش اخبار ایجاد شد. در سال ۱۳۳۶ نام «رادیو تهران» به «رادیو ایران» تبدیل شد و بعدها، فرستنده دومی بهنام رادیو تهران نیز بهکار افتاد که در آغاز تنها موسیقی پخش میکرد.
اهداف و تشکیلات رادیو:
اداره رادیو در آغاز به اداره کل انتشارات و تبلیغات، به مدیریت دکتر عیسی صدیق اعلم، استاد دانشگاه واگذار شد. اهداف و وظایف این اداره عبارت بودند از:
تعیین سیاست و خطمشی رادیو،
توسعه فرهنگ عمومی و آشنا کردن مردم بهاصول زندگی نوین،
توجه به وحدت ملی، مبانی ملیت و حفظ استقلال،
شرح تحولات کشور،
رعایت کامل سیاست دولت در انتشار اخبار،
تأسیس مدرسه برای تربیت گوینده، قصهگو و شاهنامهخوان،
نصب رادیو و بلندگوی عمومی در مرکز شهر،
تأسیس مدرسه هنرپیشگی.
نخستین کسانی که در رادیو مشغول شدند، از میان فرهنگیان و هنرمندان شایسته بودند.
محمد حجازی "مطیعالدوله" نویسنده و داستاننویس"عبدالرحمن فرامرزی" نویسنده و مدیر روزنامه کیهان "حسینقلی مستعان" داستاننویس "ابوالقاسم پاینده" نویسنده "ابوالقاسم اعتصامزاده و مشفق همدانی" مترجم"
برای تعیین خط مشی و سیاست رادیو، شورایعالی انتشارات بر پا شد که اعضای آنعبارت بود از: علامه محمد قزوینی، محمدعلی فروغی "ذکاء الملک" دکتر قاسم غنی، دکتر علیاکبر سیاسی "رییس دانشگاه تهران" دکتر رضازادهشفق، دکتر محمود افشار و استاد علینقی وزیری.
بخش خبر:
مسئول تهیه و پخش اخبار رادیو، خبرگزاریپارس بود، که روزگاری آژانس پارس نام داشت. در ابتدای کار، آژانس پارس اخبار روزنامهها را قیچی میکرد و بهدست گویندگان رادیو میداد. اما رفته رفته، پس از پنج سال، این آژانس بهیک خبرگزاری جدی تبدیل شد که علاوه بر تهیه و پخش اخبار، هر روز چهار شماره بولتن صبح و عصر از اخبار ایران و جهان تهیه میکرد و به رایگان در اختیار روزنامهها قرار میداد. گزارشهای رادیویی نیز یا از فرستنده سیار بهطور زنده پخش میشد یا جریان رویداد، روی نوار، ضبط شده، در بخش اخبار از رادیو پخش میشد. اخبار خارجی هم از تله تایپ، "دستگاه خودکار خبرگیری" که نقش خبرنگار را بازی میکرد، دریافت و سپس توسط مترجمان در مدت کوتاهی ترجمه و برای تنظیم خبر رادیویی تحویل سردبیر اخبار میشد. پس از تنظیم رادیویی، توسط مسئولان خبرگزاری کنترل و برای پخش به استودیوی رادیو ایران تحویل میشد.
پس از انقلاب نام سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران تبدیل به صداوسیما شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#افتتاح_رادیو
Telegram
attach 📎
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۴ اردیبهشت سالروز درگذشت بیژن ترقی
(زاده ۱۲ اسفند ۱۳۰۸ تهران — درگذشته ۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ تهران) شاعر و ترانهسرا
او ترانههای به یاد ماندنی بهار دلنشین، آتش کاروان و برگ خزان را سروده است و مجموعه سرودههایش در کتابی با عنوان «آتش کاروان» گرد آمدهاست. وی در کتاب «از پشت دیوارهای خاطره» پنجاه سال خاطرات خود را در زمینه شعر و موسیقی جمع آوری کرده و از جمله بهنقل خاطراتش با نیمایوشیج، شهریار، پرویز یاحقی، ابوالحسن صبا، رهی معیری و علی تجویدی پرداخته است.
ادامه خاطرات او در کتابی با عنوان «پنجرهای بهباغ گل» از سوی انتشارات بدرقه جاودان بهبازار کتاب عرضه شده که در این کتاب بهچگونگی سروده شدن تعدادی از ترانههایش پرداخته است.
وی از سال ۱۳۳۵ با رادیو ایران نیز همکاری میکرد و فعالیت ادبیاش را با استادان ملکالشعرای بهار، امیری فیروزکوهی، نیمایوشیج و شهریار آغاز کرده بود و با هنرمندان و آهنگسازان نامی روزگارش ابوالحسن صبا، رضا محجوبی، علی تجویدی، داریوش رفیعی و پرویز یاحقی همکاری نزدیک داشت.
او در سالهای پایانی زندگی یکی از ترانههای ماندگارش را سرود تا نشان دهد که دود همچنان از کنده بلند میشود، این ترانه ایران جوان نام دارد که با رهبری پیمان سلطانی، بر روی آهنگی از مسیو لومر، نخستین سرود ملی ایران، اجرا شد. این سرود ابتدا با صدای سالار عقیلی و در سال گذشته با تنظیم جدید و با صدای شهرام ناظری به بازار آمد.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
آثار ماندگار ترقی:
نام ترانه -- نام آهنگساز -- نام خواننده
میزده شب - پرویز یاحقی - مرضیه
بیداد زمان - پرویز یاحقی - مرضیه
نسیم فروردین - پرویز یاحقی - مرضیه
رفته بودم - پرویز یاحقی - مرضیه
امید دل من کجایی - پرویز یاحقی - مرضیه
حکایت دل - پرویز یاحقی - الهه
مانده نمانده - پرویز یاحقی - الهه
نگین انگشتری - پرویز یاحقی - الهه
آرد صبا خرمن گل - پرویز یاحقی - الهه
بازآمدم ؛ محلی شیرازی - معین
بادلم مهربان شو - پرویز یاحقی - حمیرا
بهار نورسیده - پرویز یاحقی - حمیرا
بهار عشق - پرویز یاحقی - حمیرا
مرا نفریبی - پرویز یاحقی - حمیرا
مرا تنها نگذاری - پرویز یاحقی - حمیرا
جواب دلم راچه بگویم - پرویز یاحقی - حمیرا
محبت - پرویز یاحقی - حمیرا
پنجرهای به باغ گل - پرویز یاحقی - حمیرا
به کنار لاله و گل - پرویز یاحقی - حمیرا
با دلم مهربان شو - پرویز یاحقی - حمیرا
آهنگ محبت - پرویز یاحقی - حمیرا
صبرم عطا کن ؛ علی تجویدی - حمیرا
پشیمانم - علی تجویدی - حمیرا
دیگر چه خواهی - علی تجویدی - حمیرا
دلشکن (یار بیگانه نواز) اکبر محسنی - غلامحسین بنان
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#بیژن_ترقی، د
۴ اردیبهشت سالروز درگذشت بیژن ترقی
(زاده ۱۲ اسفند ۱۳۰۸ تهران — درگذشته ۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ تهران) شاعر و ترانهسرا
او ترانههای به یاد ماندنی بهار دلنشین، آتش کاروان و برگ خزان را سروده است و مجموعه سرودههایش در کتابی با عنوان «آتش کاروان» گرد آمدهاست. وی در کتاب «از پشت دیوارهای خاطره» پنجاه سال خاطرات خود را در زمینه شعر و موسیقی جمع آوری کرده و از جمله بهنقل خاطراتش با نیمایوشیج، شهریار، پرویز یاحقی، ابوالحسن صبا، رهی معیری و علی تجویدی پرداخته است.
ادامه خاطرات او در کتابی با عنوان «پنجرهای بهباغ گل» از سوی انتشارات بدرقه جاودان بهبازار کتاب عرضه شده که در این کتاب بهچگونگی سروده شدن تعدادی از ترانههایش پرداخته است.
وی از سال ۱۳۳۵ با رادیو ایران نیز همکاری میکرد و فعالیت ادبیاش را با استادان ملکالشعرای بهار، امیری فیروزکوهی، نیمایوشیج و شهریار آغاز کرده بود و با هنرمندان و آهنگسازان نامی روزگارش ابوالحسن صبا، رضا محجوبی، علی تجویدی، داریوش رفیعی و پرویز یاحقی همکاری نزدیک داشت.
او در سالهای پایانی زندگی یکی از ترانههای ماندگارش را سرود تا نشان دهد که دود همچنان از کنده بلند میشود، این ترانه ایران جوان نام دارد که با رهبری پیمان سلطانی، بر روی آهنگی از مسیو لومر، نخستین سرود ملی ایران، اجرا شد. این سرود ابتدا با صدای سالار عقیلی و در سال گذشته با تنظیم جدید و با صدای شهرام ناظری به بازار آمد.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
آثار ماندگار ترقی:
نام ترانه -- نام آهنگساز -- نام خواننده
میزده شب - پرویز یاحقی - مرضیه
بیداد زمان - پرویز یاحقی - مرضیه
نسیم فروردین - پرویز یاحقی - مرضیه
رفته بودم - پرویز یاحقی - مرضیه
امید دل من کجایی - پرویز یاحقی - مرضیه
حکایت دل - پرویز یاحقی - الهه
مانده نمانده - پرویز یاحقی - الهه
نگین انگشتری - پرویز یاحقی - الهه
آرد صبا خرمن گل - پرویز یاحقی - الهه
بازآمدم ؛ محلی شیرازی - معین
بادلم مهربان شو - پرویز یاحقی - حمیرا
بهار نورسیده - پرویز یاحقی - حمیرا
بهار عشق - پرویز یاحقی - حمیرا
مرا نفریبی - پرویز یاحقی - حمیرا
مرا تنها نگذاری - پرویز یاحقی - حمیرا
جواب دلم راچه بگویم - پرویز یاحقی - حمیرا
محبت - پرویز یاحقی - حمیرا
پنجرهای به باغ گل - پرویز یاحقی - حمیرا
به کنار لاله و گل - پرویز یاحقی - حمیرا
با دلم مهربان شو - پرویز یاحقی - حمیرا
آهنگ محبت - پرویز یاحقی - حمیرا
صبرم عطا کن ؛ علی تجویدی - حمیرا
پشیمانم - علی تجویدی - حمیرا
دیگر چه خواهی - علی تجویدی - حمیرا
دلشکن (یار بیگانه نواز) اکبر محسنی - غلامحسین بنان
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#بیژن_ترقی، د
#منصور_رستگار_فسایی:
منطق #فردوسی در نظم شاهنامه افتخار ساختن هویتی جعلی نبوده بلکه تمام داستانهای شاهنامه از زیربنای مستحکمی برخوردار است که او با واقعبینی خاصی به این مسئله نظر داشته است. فردوسی سرشار از ایمان به خالق یگانه و #وطن_پرستی بوده و مردی است که گذشته ایران را به خوبی میشناخته ولی به آیندهای چشم دوخته بود که به چشم هیچکس نیامده بود. فردوسی در فکر ساختن #آیندهای بزرگ و باشکوه و درخور ملت ایران بود، فردوسی در روزگاری قلم به دست گرفته و تاریخ اساطیری ایران را به نظم درآورده بود که همه افراد جامعه آن روز گذشته خود را از یاد برده بودند. فردوسی پس از ذکر نام و یاد خداوند بلافاصله از خرد سخن میگوید چراکه او خرد را برای شناخت خداوند ضروری دانسته و به کار میگیرد، همچنین به دادگری خداوند اندیشیده و عدل و داد خداوندی را متوازنکنندهی هستی میداند.
💎
🆔 @maneshparsi
منطق #فردوسی در نظم شاهنامه افتخار ساختن هویتی جعلی نبوده بلکه تمام داستانهای شاهنامه از زیربنای مستحکمی برخوردار است که او با واقعبینی خاصی به این مسئله نظر داشته است. فردوسی سرشار از ایمان به خالق یگانه و #وطن_پرستی بوده و مردی است که گذشته ایران را به خوبی میشناخته ولی به آیندهای چشم دوخته بود که به چشم هیچکس نیامده بود. فردوسی در فکر ساختن #آیندهای بزرگ و باشکوه و درخور ملت ایران بود، فردوسی در روزگاری قلم به دست گرفته و تاریخ اساطیری ایران را به نظم درآورده بود که همه افراد جامعه آن روز گذشته خود را از یاد برده بودند. فردوسی پس از ذکر نام و یاد خداوند بلافاصله از خرد سخن میگوید چراکه او خرد را برای شناخت خداوند ضروری دانسته و به کار میگیرد، همچنین به دادگری خداوند اندیشیده و عدل و داد خداوندی را متوازنکنندهی هستی میداند.
💎
🆔 @maneshparsi
👍1
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۵ اردیبهشت سالروز درگذشت محمدعلی اسلامیندوشن
(زاده ۳ مهر ۱۳۰۴ ندوشن یزد -- درگذشته ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ کانادا) ادیب، حقوقدان، نویسنده و مترجم
او از دانشکده حقوق دانشگاه تهران لیسانس گرفت و در دهه سوم زندگی به منظور تکمیل تحصیلاتش به اروپا رفت و مدت پنج سال در فرانسه و انگلستان به تحصیل پرداخت. سرانجام با دفاع از پایاننامهاش با عنوان «کشور هند و کامنولث» از دانشکده حقوق دانشگاه سوربن پاریس دکترای حقوق بینالملل گرفت. فعالیتهای او در دوران تحصیل در اروپا، بیشتر آشنایی با زبان فرانسه و شرکت در سخنرانیهای دانشگاه سوربن بود و بهجز چند داستان کوتاه و چند قطعه شعر و پایاننامه دکتریاش چیز دیگری ننوشت.
او در سال ۱۳۳۴ به ایران بازگشت و چند سالی در سمت قاضی دادگستری مشغول به خدمت شد و به تدریس حقوق و ادبیات در برخی دانشگاهها و آموزشگاههای عالی از جمله: دانشگاه ملی، مدرسه عالی ادبیات، مدرسه عالی بازرگانی و مؤسسه علوم بانکی پرداخت. در سال ۱۳۴۸ به دعوت فضلاله رضا رئیس دانشگاه تهران، به همکاری با این دانشگاه پرداخت و براساس تألیفاتی که در زمینه ادبیات انتشار داده بود، جزو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. وی دروس «نقد ادبی و سخن سنجی»، «ادبیات تطبیقی»، «فردوسی و شاهنامه»، «شاهکارهای ادبیات جهان» را در دانشکده ادبیات و «تاریخ تمدن و فرهنگ ایران» را در دانشکده حقوق تدریس میکرد و در اواخر زندگی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و در مقطع دکتری ادبیات به تدریس «مکتبهای ادبی جهان» میپرداخت.
وی در شمار شاعران توانا و نویسندگان برجسته ایرانی بود و با وجود تواناییهای شعری از زبان شعر کمتر استفاده کرد و بیشتر به تألیف آثار انتقادی و تحلیلی پرداخت. اما آنچه از سرودههای وی چاپ شده و در دسترس قرار گرفته، نمودار ذوق سرشار و قریحه تابناک او در شاعری بود.
وی بیشتر اوقاتش را صرف در تحقیق آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کرد. مقالات متعددی از وی در مجلات «پیام نو»، «مجله سخن»، «یغما»، «راهنمای کتاب» و «نگین» چاپ شد و در یکی از همین مقالات به انتقاد از نظام آموزشی دانشگاهها بعد از سال ۱۳۴۷ پرداخت.
او برخی از آثارش را با امضای " م دیده ور" منتشر کرد و "کتاب ابر زمانه و ابر برف" وی در سال ۱۳۴۲ به عنوان کتاب برگزیده سال از سوی انجمن کتاب انتخاب شد. وی در مدت ۵۰ سال بیش از ۴۵ کتاب و صدها مقاله درباره فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی نوشت و تأسیس فرهنگسرای فردوسی و انتشار فصلنامه هستی از اقدامات او در زمینه اعتلای فرهنگ و ادب فارسی بود.
در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۲، پیکر او را به ایران بازگرداندند و یک روز بعد مراسم تشییع از دانشکده ادبیات تا دانشکده حقوق برگزار شد.
همچنین بزرگداشتی در سالن زندهیاد دعایی در موسسه اطلاعات، با خواندن پیام بانو شیرین بیانی (همسر ایشان) و سخنرانی تعدادی از استادان حوزه فرهنگ و هنر برگزار شد.
در ادامه مراسم، در دبیرستان ایرانشهر "محل تحصیل وی" دکتر جلالالدین کزازی سخنرانی کرد؛ سپس مراسم تشییع به سوی ندوشن ادامه یافت، که مردم در میدان اسلامی ندوشن از او استقبال کردند و پیکرش به سمت خانه فرهنگی که او وقف کرده است "خانه پدری ندوشن" منتقل شد.
سرانجام دوم آذر خاکسپاری از آرامگاه خیام آغاز و بهسوی آرامگاه عطار منتقل شد و برابر وصیتنامهاش در شهر نیشابور که به عنوان بلاکشیدهترین شهر از آن نام برده است، به خاک سپرده شد.
.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#محمد_علی_اسلامی_ندوشن، د
۵ اردیبهشت سالروز درگذشت محمدعلی اسلامیندوشن
(زاده ۳ مهر ۱۳۰۴ ندوشن یزد -- درگذشته ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ کانادا) ادیب، حقوقدان، نویسنده و مترجم
او از دانشکده حقوق دانشگاه تهران لیسانس گرفت و در دهه سوم زندگی به منظور تکمیل تحصیلاتش به اروپا رفت و مدت پنج سال در فرانسه و انگلستان به تحصیل پرداخت. سرانجام با دفاع از پایاننامهاش با عنوان «کشور هند و کامنولث» از دانشکده حقوق دانشگاه سوربن پاریس دکترای حقوق بینالملل گرفت. فعالیتهای او در دوران تحصیل در اروپا، بیشتر آشنایی با زبان فرانسه و شرکت در سخنرانیهای دانشگاه سوربن بود و بهجز چند داستان کوتاه و چند قطعه شعر و پایاننامه دکتریاش چیز دیگری ننوشت.
او در سال ۱۳۳۴ به ایران بازگشت و چند سالی در سمت قاضی دادگستری مشغول به خدمت شد و به تدریس حقوق و ادبیات در برخی دانشگاهها و آموزشگاههای عالی از جمله: دانشگاه ملی، مدرسه عالی ادبیات، مدرسه عالی بازرگانی و مؤسسه علوم بانکی پرداخت. در سال ۱۳۴۸ به دعوت فضلاله رضا رئیس دانشگاه تهران، به همکاری با این دانشگاه پرداخت و براساس تألیفاتی که در زمینه ادبیات انتشار داده بود، جزو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. وی دروس «نقد ادبی و سخن سنجی»، «ادبیات تطبیقی»، «فردوسی و شاهنامه»، «شاهکارهای ادبیات جهان» را در دانشکده ادبیات و «تاریخ تمدن و فرهنگ ایران» را در دانشکده حقوق تدریس میکرد و در اواخر زندگی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و در مقطع دکتری ادبیات به تدریس «مکتبهای ادبی جهان» میپرداخت.
وی در شمار شاعران توانا و نویسندگان برجسته ایرانی بود و با وجود تواناییهای شعری از زبان شعر کمتر استفاده کرد و بیشتر به تألیف آثار انتقادی و تحلیلی پرداخت. اما آنچه از سرودههای وی چاپ شده و در دسترس قرار گرفته، نمودار ذوق سرشار و قریحه تابناک او در شاعری بود.
وی بیشتر اوقاتش را صرف در تحقیق آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کرد. مقالات متعددی از وی در مجلات «پیام نو»، «مجله سخن»، «یغما»، «راهنمای کتاب» و «نگین» چاپ شد و در یکی از همین مقالات به انتقاد از نظام آموزشی دانشگاهها بعد از سال ۱۳۴۷ پرداخت.
او برخی از آثارش را با امضای " م دیده ور" منتشر کرد و "کتاب ابر زمانه و ابر برف" وی در سال ۱۳۴۲ به عنوان کتاب برگزیده سال از سوی انجمن کتاب انتخاب شد. وی در مدت ۵۰ سال بیش از ۴۵ کتاب و صدها مقاله درباره فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی نوشت و تأسیس فرهنگسرای فردوسی و انتشار فصلنامه هستی از اقدامات او در زمینه اعتلای فرهنگ و ادب فارسی بود.
در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۲، پیکر او را به ایران بازگرداندند و یک روز بعد مراسم تشییع از دانشکده ادبیات تا دانشکده حقوق برگزار شد.
همچنین بزرگداشتی در سالن زندهیاد دعایی در موسسه اطلاعات، با خواندن پیام بانو شیرین بیانی (همسر ایشان) و سخنرانی تعدادی از استادان حوزه فرهنگ و هنر برگزار شد.
در ادامه مراسم، در دبیرستان ایرانشهر "محل تحصیل وی" دکتر جلالالدین کزازی سخنرانی کرد؛ سپس مراسم تشییع به سوی ندوشن ادامه یافت، که مردم در میدان اسلامی ندوشن از او استقبال کردند و پیکرش به سمت خانه فرهنگی که او وقف کرده است "خانه پدری ندوشن" منتقل شد.
سرانجام دوم آذر خاکسپاری از آرامگاه خیام آغاز و بهسوی آرامگاه عطار منتقل شد و برابر وصیتنامهاش در شهر نیشابور که به عنوان بلاکشیدهترین شهر از آن نام برده است، به خاک سپرده شد.
.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#محمد_علی_اسلامی_ندوشن، د
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۵ اردیبهشت زادروز حسن علیاکبر خزینهزاده
(زاده ۵ اردیبهشت ۱۳۰۶ -- درگذشته ۱۲ بهمن ۱۳۸۹ تهران) کاشیکار سنتی
او کاشیکاری را از ۶ سالگی نزد حسین کاشیپز فراگرفت و طراحی و نقاشی را نیز از استاد بهرهمند آموخت. در سال ۱۳۲۶ به دعوت استاد کریمی به کارگاه کاشی اداره هنرهای ملی رفت و قالب گرفتن، لعاب زدن و طرح و نقش را زیر نظر استاد احمد عرشنگار آموخت و در مرمت کاشی کاری گنبد کاخ مرمر در گروه کاشیکاران عرشنگار حضوری مفید داشت.
او خود بعدها به استادی رسید و سالها در کارگاهی که پشت موزه هنرهای ملی بود، در این رشته فعالیت داشت. وی در سال ۱۳۵۹ بازنشسته شد و بعد از چند سال که بهطور مستقل کار کرد، دیگر به فعالیتش ادامه نداد. او آثار با ارزشی از خود برجای گذاشت که نقاشی هفت رنگ، به سبک دوران صفوی و قاجار از ویژگیهای کاری او بود.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
آثار:
کاشی کاری کتابخانه پارک شهر.
شبکههای زیرطاق برج آزادی.
مرمت کاشیهای کاخ گلستان.
مرمت کاشیکاری گنبد کاخ مرمر.
بازسازی کاشیکاری مجلس شورا.
اجراهای بسیاری در مسجدهای تهران و شهرستانها همانند مسجد جامع قزوین.
طرحهای اسلیمی و سفالی در گلدانها و بشقابهای کاشی کاری.
همچنین بخشی از آثار نقاشیهای سفال و کاشیهایش در موزه هنرهای ملی و آبگینه نگهداری میشود.
دریافت نشان:
دریافت نشان درجه یک هنری معادل با دکترای هنر.
او در سال ۱۳۸۴ از سوی فرهنگستان هنر مورد تقدیر قرارگرفت.
.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حسن_علی_اکبر_خزینه_زاده، ز
۵ اردیبهشت زادروز حسن علیاکبر خزینهزاده
(زاده ۵ اردیبهشت ۱۳۰۶ -- درگذشته ۱۲ بهمن ۱۳۸۹ تهران) کاشیکار سنتی
او کاشیکاری را از ۶ سالگی نزد حسین کاشیپز فراگرفت و طراحی و نقاشی را نیز از استاد بهرهمند آموخت. در سال ۱۳۲۶ به دعوت استاد کریمی به کارگاه کاشی اداره هنرهای ملی رفت و قالب گرفتن، لعاب زدن و طرح و نقش را زیر نظر استاد احمد عرشنگار آموخت و در مرمت کاشی کاری گنبد کاخ مرمر در گروه کاشیکاران عرشنگار حضوری مفید داشت.
او خود بعدها به استادی رسید و سالها در کارگاهی که پشت موزه هنرهای ملی بود، در این رشته فعالیت داشت. وی در سال ۱۳۵۹ بازنشسته شد و بعد از چند سال که بهطور مستقل کار کرد، دیگر به فعالیتش ادامه نداد. او آثار با ارزشی از خود برجای گذاشت که نقاشی هفت رنگ، به سبک دوران صفوی و قاجار از ویژگیهای کاری او بود.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
آثار:
کاشی کاری کتابخانه پارک شهر.
شبکههای زیرطاق برج آزادی.
مرمت کاشیهای کاخ گلستان.
مرمت کاشیکاری گنبد کاخ مرمر.
بازسازی کاشیکاری مجلس شورا.
اجراهای بسیاری در مسجدهای تهران و شهرستانها همانند مسجد جامع قزوین.
طرحهای اسلیمی و سفالی در گلدانها و بشقابهای کاشی کاری.
همچنین بخشی از آثار نقاشیهای سفال و کاشیهایش در موزه هنرهای ملی و آبگینه نگهداری میشود.
دریافت نشان:
دریافت نشان درجه یک هنری معادل با دکترای هنر.
او در سال ۱۳۸۴ از سوی فرهنگستان هنر مورد تقدیر قرارگرفت.
.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حسن_علی_اکبر_خزینه_زاده، ز
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهنامه از منظر استاد محمّدعلی اسلامی ندوشن
پنجم اردیبهشتماه سالروز درگذشت محمّدعلی اسلامی ندوشن (۱۳۰۳-۱۴۰۱)
✅درخت اندیشۀ ایرانی زمانی به بار نهایی نشست که شاهنامه آفریده شد. همۀ آنچه باید گفته شود در این کتاب گفته شد. با آمدن شاهنامه ایرانی خیالش راحت شد که از نو به خانۀ خود بازگشته است. اگر حصارهای مرزی برداشته شده بودند، یک حصار فرهنگی گرد او پدید آمد «که از باد و باران نیابد گزند» تا او بتواند در درون آن بگوید من من هستم.
🔹زبان فارسی و شاهنامه سرنوشت ایران را تغییر دادند. ایران از نو سرزمینی شد مطرح، تأثیرگذار که فراتر از مرزهایش حرکت میکند. قلمرو امپراتوری زبان و فرهنگ ایران از قلمرو هخامنشیان وسیعتر گشت. اگر یک در بسته شد، یعنی در سیادت سیاسی، دری دیگر باز شد. این یکی پایدارتر و آسیبناپذیرتر بود.
🔹شاهنامه نشان داد که قدرتها و شوکتها و ثروتها میروند، آنچه میماند سلطنت سخن است که جوهر جان انسانی است.
💎
🆔 @maneshparsi
پنجم اردیبهشتماه سالروز درگذشت محمّدعلی اسلامی ندوشن (۱۳۰۳-۱۴۰۱)
✅درخت اندیشۀ ایرانی زمانی به بار نهایی نشست که شاهنامه آفریده شد. همۀ آنچه باید گفته شود در این کتاب گفته شد. با آمدن شاهنامه ایرانی خیالش راحت شد که از نو به خانۀ خود بازگشته است. اگر حصارهای مرزی برداشته شده بودند، یک حصار فرهنگی گرد او پدید آمد «که از باد و باران نیابد گزند» تا او بتواند در درون آن بگوید من من هستم.
🔹زبان فارسی و شاهنامه سرنوشت ایران را تغییر دادند. ایران از نو سرزمینی شد مطرح، تأثیرگذار که فراتر از مرزهایش حرکت میکند. قلمرو امپراتوری زبان و فرهنگ ایران از قلمرو هخامنشیان وسیعتر گشت. اگر یک در بسته شد، یعنی در سیادت سیاسی، دری دیگر باز شد. این یکی پایدارتر و آسیبناپذیرتر بود.
🔹شاهنامه نشان داد که قدرتها و شوکتها و ثروتها میروند، آنچه میماند سلطنت سخن است که جوهر جان انسانی است.
💎
🆔 @maneshparsi
۶ اردیبهشت
روز ملی #سنندج
پن: روز سنندج یا روز سنه (به کردی: ڕۆژی سنه) برابر با ۶ اردیبهشت هر سال است. این روز سالروز دستور #شاهصفی مبنی بر ساخت شهر سنندج توسط حاکم کردستان #سلیمانخان_اردلان است.
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت ۶ اردیبهشت روز سنندج
🔹سابقه سکونت در شهر سنندج به گذشتههای بسیار دور باز میگردد. در دوران پس از اسلام زلزلهای مخرب در سده 6 هجری قمری سبب تخریب این شهر میشود که برای مدتی طولانی سنندج را به یک مخروبه خالی از سکونت تبدیل میکند. خاندان اردلان به فرمان شاه صفی در چهار نقطه سلیمانیه، سنندج، مریوان و پالنگان چهار قلعه میسازند که از طریق یک راه ارتباطی به یکدیگر متصل شدهاند. از همان زمان، سلیمان خان اردلان مرکز حکومت اردلان را از قلعههای حسنآباد و پالنگان در جنوب سنندج به شهر کنونی سنندج منتقل کرد. روز 6 اردیبهشت، سالروز صدور این فرمان در سال 1046 هجری قمری (1636میلادی) توسط شاه صفی بودهاست.
💎
🆔 @maneshparsi
🔹سابقه سکونت در شهر سنندج به گذشتههای بسیار دور باز میگردد. در دوران پس از اسلام زلزلهای مخرب در سده 6 هجری قمری سبب تخریب این شهر میشود که برای مدتی طولانی سنندج را به یک مخروبه خالی از سکونت تبدیل میکند. خاندان اردلان به فرمان شاه صفی در چهار نقطه سلیمانیه، سنندج، مریوان و پالنگان چهار قلعه میسازند که از طریق یک راه ارتباطی به یکدیگر متصل شدهاند. از همان زمان، سلیمان خان اردلان مرکز حکومت اردلان را از قلعههای حسنآباد و پالنگان در جنوب سنندج به شهر کنونی سنندج منتقل کرد. روز 6 اردیبهشت، سالروز صدور این فرمان در سال 1046 هجری قمری (1636میلادی) توسط شاه صفی بودهاست.
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۷ اردیبهشت زادروز داریوش بوربور
(زاده ۷ اردیبهشت ۱۳۱۳ تهران) معمار، شهرساز، طراح، مجسمهساز، نقاش، پژوهشگر و نویسنده
او در سیزده سالگی بهمنظور ادامه تحصیل به انگلستان رفت و پس از دریافت دیپلم عمومی، از دانشگاه کمبریج (۱۳۳۱) لیسانس آرشیتکتور (۱۳۳۷) و فوق لیسانس شهرسازی (۱۳۳۸) از دانشگاه لیورپول گرفت. سپس به سویس رفت (۱۳۴۰) و دکترای معماری نقاط گرم و خشک، زیر نظر استاد بنام فرانسوی پروفسور اوژن بودوئن از دانشگاه ژنو دریافت کرد.
در دوران گذراندن دکترا، با شهرساز بنام سویسی پروفسور آرنولد اوشل و همچنین معماران نوآور فری و هونزیکر و اولین بولینگ تمام اتوماتیک اروپا در مِرَن و همچنین در بیروت لبنان همکاری داشت.
در سال ۱۳۴۰ بنا به دعوت شرکت ساختمانی ایران راه، که در آن زمان بزرگترین شرکت ساختمانی ایران بود، با سمت معاونت مدیر فنی به ایران بازگشت و در سال ۱۳۴۲ دفتر مهندسیاش را با نام «مهندسین مشاور۷ بوربور» راه اندازی کرد. با مدیریت و پشتکار وی، شرکت در مدت زمان کوتاهی تبدیل به یک مؤسسه بزرگ مهندسی مشاور شد و رشتههای معماری، طراحی داخلی، شهرسازی، محیط زیست، مهندسی سازه، تأسیسات، برق، برآورد و متره را در داخل تشکیلات اداریاش به وجود آورد و همزمان به راه اندازی و تأسیس چندین شعبه در شهرهای مختلف ایران پرداخت.
او چند ماه پیش از انقلاب برای بنیانگذاری شرکت بینالمللی مدیریت خدمات مهندسی، بنام Borbor International Management Consultants به پاریس رفت. فعالیتهای این شرکت ارائه خدمات مشاوره مدیریت مهندسی و اطلاعرسانی فنی در امور ساختمانی را در بر میگرفت. شش سال بعد (۱۳۶۳) به لسآنجلس رفت و به کار مشاوره معماری ادامه داد و ضمناً به پژوهشهای ایرانشناسی پرداخت.
او در سال ۱۳۷۰ به ایران بازگشت و «پژوهشکده و کتابخانه مطالعات ایرانشناسی» را به صورت مؤسسه خصوصی مستقل، غیر سیاسی و غیردولتی و با تأکید خاص بر تحقیقات در رشتههای بکر و نو، بنیانگذاری کرد.
جوایز و افتخارات
۱۳۳۷ جایزه «Architects' Journal Working Drawings» لندن، انگلستان
۱۳۳۸ جایزه اول، طرح ایده برای منطقهای در شهر لیورپول، دانشکده شهرسازی دانشگاه لیورپول، انگلستان
۱۳۴۴ جایزه نخست، طرح پاویلیون ایران (The Persian Pavilion) لسآنجلس، کالیفرنیا.
۱۳۵۴ جایزه مرکور طلا بینالمللی (Gold Mercury International Award) رم، ایتالیا.
۱۳۵۵ جایزه نخست مرکز مجموعه تجاری بازار رضا، مشهد.
۱۳۵۶ جایزه مرکز استراحتی - تفریحی شرکت ملی نفت ایران، محمودآباد، کرانه دریای خزر.
۱۳۵۶ جایزه نخست نماد شهر مشهد.
۱۳۵۷ عطیه ویژه، جهت طراحی و نظارت در ساخت مجموعه تجاری بازار رضا، مشهد.
۱۳۶۷ جایزه «پنجاه آرشیتکت برجسته جهان» (Fifty Outstanding Achitects of the World) در دومین همایش و نمایشگاه بینالملی آثار معماران برجسته دنیا در بلگراد.
۱۳۹۹ نشان شوالیه هنر و ادب دولت فرانسه (Chevalier de l'Ordre des Arts et des Lettres)
۱۴۰۰ داریوش بوربور در فهرست EduRank یکصد فارغ التحصیل برجسته دانشگاه لیورپول انگلستان.
۱۴۰۰ داریوش بوربور در فهرست تاثیر گذارترین فارغ التحصیلان علمی دانشگاه لیورپول انگلستان. https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B4_%D8%A8%D9%88%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B1
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#داریوش_بوربور، ز
۷ اردیبهشت زادروز داریوش بوربور
(زاده ۷ اردیبهشت ۱۳۱۳ تهران) معمار، شهرساز، طراح، مجسمهساز، نقاش، پژوهشگر و نویسنده
او در سیزده سالگی بهمنظور ادامه تحصیل به انگلستان رفت و پس از دریافت دیپلم عمومی، از دانشگاه کمبریج (۱۳۳۱) لیسانس آرشیتکتور (۱۳۳۷) و فوق لیسانس شهرسازی (۱۳۳۸) از دانشگاه لیورپول گرفت. سپس به سویس رفت (۱۳۴۰) و دکترای معماری نقاط گرم و خشک، زیر نظر استاد بنام فرانسوی پروفسور اوژن بودوئن از دانشگاه ژنو دریافت کرد.
در دوران گذراندن دکترا، با شهرساز بنام سویسی پروفسور آرنولد اوشل و همچنین معماران نوآور فری و هونزیکر و اولین بولینگ تمام اتوماتیک اروپا در مِرَن و همچنین در بیروت لبنان همکاری داشت.
در سال ۱۳۴۰ بنا به دعوت شرکت ساختمانی ایران راه، که در آن زمان بزرگترین شرکت ساختمانی ایران بود، با سمت معاونت مدیر فنی به ایران بازگشت و در سال ۱۳۴۲ دفتر مهندسیاش را با نام «مهندسین مشاور۷ بوربور» راه اندازی کرد. با مدیریت و پشتکار وی، شرکت در مدت زمان کوتاهی تبدیل به یک مؤسسه بزرگ مهندسی مشاور شد و رشتههای معماری، طراحی داخلی، شهرسازی، محیط زیست، مهندسی سازه، تأسیسات، برق، برآورد و متره را در داخل تشکیلات اداریاش به وجود آورد و همزمان به راه اندازی و تأسیس چندین شعبه در شهرهای مختلف ایران پرداخت.
او چند ماه پیش از انقلاب برای بنیانگذاری شرکت بینالمللی مدیریت خدمات مهندسی، بنام Borbor International Management Consultants به پاریس رفت. فعالیتهای این شرکت ارائه خدمات مشاوره مدیریت مهندسی و اطلاعرسانی فنی در امور ساختمانی را در بر میگرفت. شش سال بعد (۱۳۶۳) به لسآنجلس رفت و به کار مشاوره معماری ادامه داد و ضمناً به پژوهشهای ایرانشناسی پرداخت.
او در سال ۱۳۷۰ به ایران بازگشت و «پژوهشکده و کتابخانه مطالعات ایرانشناسی» را به صورت مؤسسه خصوصی مستقل، غیر سیاسی و غیردولتی و با تأکید خاص بر تحقیقات در رشتههای بکر و نو، بنیانگذاری کرد.
جوایز و افتخارات
۱۳۳۷ جایزه «Architects' Journal Working Drawings» لندن، انگلستان
۱۳۳۸ جایزه اول، طرح ایده برای منطقهای در شهر لیورپول، دانشکده شهرسازی دانشگاه لیورپول، انگلستان
۱۳۴۴ جایزه نخست، طرح پاویلیون ایران (The Persian Pavilion) لسآنجلس، کالیفرنیا.
۱۳۵۴ جایزه مرکور طلا بینالمللی (Gold Mercury International Award) رم، ایتالیا.
۱۳۵۵ جایزه نخست مرکز مجموعه تجاری بازار رضا، مشهد.
۱۳۵۶ جایزه مرکز استراحتی - تفریحی شرکت ملی نفت ایران، محمودآباد، کرانه دریای خزر.
۱۳۵۶ جایزه نخست نماد شهر مشهد.
۱۳۵۷ عطیه ویژه، جهت طراحی و نظارت در ساخت مجموعه تجاری بازار رضا، مشهد.
۱۳۶۷ جایزه «پنجاه آرشیتکت برجسته جهان» (Fifty Outstanding Achitects of the World) در دومین همایش و نمایشگاه بینالملی آثار معماران برجسته دنیا در بلگراد.
۱۳۹۹ نشان شوالیه هنر و ادب دولت فرانسه (Chevalier de l'Ordre des Arts et des Lettres)
۱۴۰۰ داریوش بوربور در فهرست EduRank یکصد فارغ التحصیل برجسته دانشگاه لیورپول انگلستان.
۱۴۰۰ داریوش بوربور در فهرست تاثیر گذارترین فارغ التحصیلان علمی دانشگاه لیورپول انگلستان. https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B4_%D8%A8%D9%88%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B1
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#داریوش_بوربور، ز
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۷ اردیبهشت سالروز درگذشت امیر مهیم
(زاده ۶ بهمن ۱۳۲۱ تهران -- درگذشته ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ کانادا) شاعر، نویسنده و مجری و تهیه کننده تلویزیونی
او در دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی و سپس ملی درس خواند و از نوجوانی شعر میگفت و چاپ شعری از او در مجله فردوسی بود که نامش را بهعنوان شاعری جوان مطرح ساخت. از آن پس آثار بسیاری از او در نشریات «فردوسی» «روشنفکر» «جوانان» «اطلاعات هفتگی» و غیره منتشر شد. از جمله شعر، داستان کوتاه و قطعات طنز.
وی چند سال پس از رفتن به کانادا، بهعنوان یکی از شاعران جامعه ایرانی مطرح شد و چاپ اشعارش در ایران نام او را بهعنوان صدایی از شعرای در تبعید مطرح کرد. دو دفتر شعرش در سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۶ در تهران و سومی در سال ۲۰۱۰ در تورنتو چاپ شد.
او برای بیبیسی فارسی گزارشهای فرهنگی هنری تورنتو تهیه و ارسال میکرد و در سالهای تبعید به تهیه برنامههای رادیویی و تلویزیونی و از جمله برنامه ادبی فرهنگی «دریچه» در رادیو صدای ایرانِ تورنتو و برنامه «دریچههای روبهرو» در تلویزیون ایرانیان کانادا دست زد. او در دریچههای روبهرو، میزبان چهرههای سرشناسی چون محمدرضا باطنی، احمد سخاورز، توکا نیستانی، عباس میلانی، شهریار رومی، لیلی افشار، اردوان مفید، مصطفی عزیزی، ناصر نظامی و بسیاری دیگر بود. در نوامبر ۲۰۱۴ در پارلمان اونتاریو از او بهعنوان فعال در بخش مدیای جامعه ایرانیان کانادا قدردانی شد و لوح افتخار دریافت کرد.
آثار:
خانه و جدایی جهان (دفتر شعر) (چاپ تهران ۱۳۸۳)
مخواه که شعر بگرید (دفتر شعر) (چاپ تهران ۱۳۸۶)
در هیاهوی سکوت (دفتر شعر) (چاپ تورنتو ۲۰۱۰)
آن سوی ترک نسیم میوزد (سیدی صوتی تصویری) (چاپ تورنتو ۲۰۰۶)
سمفونی شب (دفتر شعر) (چاپ تورنتو ۲۰۱۳)
یک بغل آزدی (دفتر شعر).
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#امیر_مهیم، د
۷ اردیبهشت سالروز درگذشت امیر مهیم
(زاده ۶ بهمن ۱۳۲۱ تهران -- درگذشته ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ کانادا) شاعر، نویسنده و مجری و تهیه کننده تلویزیونی
او در دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی و سپس ملی درس خواند و از نوجوانی شعر میگفت و چاپ شعری از او در مجله فردوسی بود که نامش را بهعنوان شاعری جوان مطرح ساخت. از آن پس آثار بسیاری از او در نشریات «فردوسی» «روشنفکر» «جوانان» «اطلاعات هفتگی» و غیره منتشر شد. از جمله شعر، داستان کوتاه و قطعات طنز.
وی چند سال پس از رفتن به کانادا، بهعنوان یکی از شاعران جامعه ایرانی مطرح شد و چاپ اشعارش در ایران نام او را بهعنوان صدایی از شعرای در تبعید مطرح کرد. دو دفتر شعرش در سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۶ در تهران و سومی در سال ۲۰۱۰ در تورنتو چاپ شد.
او برای بیبیسی فارسی گزارشهای فرهنگی هنری تورنتو تهیه و ارسال میکرد و در سالهای تبعید به تهیه برنامههای رادیویی و تلویزیونی و از جمله برنامه ادبی فرهنگی «دریچه» در رادیو صدای ایرانِ تورنتو و برنامه «دریچههای روبهرو» در تلویزیون ایرانیان کانادا دست زد. او در دریچههای روبهرو، میزبان چهرههای سرشناسی چون محمدرضا باطنی، احمد سخاورز، توکا نیستانی، عباس میلانی، شهریار رومی، لیلی افشار، اردوان مفید، مصطفی عزیزی، ناصر نظامی و بسیاری دیگر بود. در نوامبر ۲۰۱۴ در پارلمان اونتاریو از او بهعنوان فعال در بخش مدیای جامعه ایرانیان کانادا قدردانی شد و لوح افتخار دریافت کرد.
آثار:
خانه و جدایی جهان (دفتر شعر) (چاپ تهران ۱۳۸۳)
مخواه که شعر بگرید (دفتر شعر) (چاپ تهران ۱۳۸۶)
در هیاهوی سکوت (دفتر شعر) (چاپ تورنتو ۲۰۱۰)
آن سوی ترک نسیم میوزد (سیدی صوتی تصویری) (چاپ تورنتو ۲۰۰۶)
سمفونی شب (دفتر شعر) (چاپ تورنتو ۲۰۱۳)
یک بغل آزدی (دفتر شعر).
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#امیر_مهیم، د
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۷ اردیبهشت زادروز سیمین دانشور
(زاده ۷ اردیبهشت ۱۳۰۰ شیراز -- درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ تهران) نویسنده و مترجم
او که عضو و نخستین رئیس کانون نویسندگان ایران بود، نخستین زن ایرانی است که به صورتی حرفهای در زبان فارسی داستان نوشت. مهمترین اثر وی رمان سووشون است که نثری ساده دارد و به ۱۷ زبان ترجمه شده است و از جمله پرفروشترین آثار ادبیات داستانی در ایران بهشمار میرود.
وی در ۱۳۳۱ با دریافت بورس تحصیلی به دانشگاه استنفورد آمریکا رفت و دو سال در رشته زیباییشناسی تحصیل کرد و پس از بازگشت به ایران در هنرستان هنرهای زیبا به تدریس پرداخت، تا این که در سال ۱۳۳۸ استاد دانشگاه تهران در رشته باستانشناسی و تاریخ هنر شد.
او اندکی پیش از مرگ همسرش "جلال آلاحمد" در ۱۳۴۸ رمان سووشون را منتشر کرد و در ۱۳۵۸ از دانشگاه تهران بازنشسته شد.
این بانوی پیشکسوت داستاننویس پس از یک دوره بیماری، در سال ۱۳۸۶ کار نوشتن را دوباره از سر گرفت.
از دکتر سیمین دانشور، همواره بهعنوان یک جریان پیشرو و خالق آثار کمنظیر در ادبیات داستانی ایران نام برده میشود،
فیلم مستند ۹۰ دقیقهای «بیسرو سیمین» درباره سیمین دانشور ساخته جواد میرهاشمی است. همچنین کتاب «بیسرو سیمین» یادنامه سیمین دانشور توسط انتشارات "من" منتشر شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#سیمین_دانشور، ز
۷ اردیبهشت زادروز سیمین دانشور
(زاده ۷ اردیبهشت ۱۳۰۰ شیراز -- درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ تهران) نویسنده و مترجم
او که عضو و نخستین رئیس کانون نویسندگان ایران بود، نخستین زن ایرانی است که به صورتی حرفهای در زبان فارسی داستان نوشت. مهمترین اثر وی رمان سووشون است که نثری ساده دارد و به ۱۷ زبان ترجمه شده است و از جمله پرفروشترین آثار ادبیات داستانی در ایران بهشمار میرود.
وی در ۱۳۳۱ با دریافت بورس تحصیلی به دانشگاه استنفورد آمریکا رفت و دو سال در رشته زیباییشناسی تحصیل کرد و پس از بازگشت به ایران در هنرستان هنرهای زیبا به تدریس پرداخت، تا این که در سال ۱۳۳۸ استاد دانشگاه تهران در رشته باستانشناسی و تاریخ هنر شد.
او اندکی پیش از مرگ همسرش "جلال آلاحمد" در ۱۳۴۸ رمان سووشون را منتشر کرد و در ۱۳۵۸ از دانشگاه تهران بازنشسته شد.
این بانوی پیشکسوت داستاننویس پس از یک دوره بیماری، در سال ۱۳۸۶ کار نوشتن را دوباره از سر گرفت.
از دکتر سیمین دانشور، همواره بهعنوان یک جریان پیشرو و خالق آثار کمنظیر در ادبیات داستانی ایران نام برده میشود،
فیلم مستند ۹۰ دقیقهای «بیسرو سیمین» درباره سیمین دانشور ساخته جواد میرهاشمی است. همچنین کتاب «بیسرو سیمین» یادنامه سیمین دانشور توسط انتشارات "من" منتشر شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#سیمین_دانشور، ز
❤1
♦️ بندر شهید رجایی کجاست؟ اطلاعات کامل بزرگترین بندر تجاری ایران
🔹 بندر شهید رجایی (که گاهی به اشتباه "بندر رجاییشهر" نامیده میشود) بزرگترین بندر تجاری ایران و یکی از مهمترین بنادر منطقه خلیج فارس است. بندر شهید رجایی یکی از اصلیترین مراکز درآمدزایی برای اقتصاد غیرنفتی ایران محسوب میشود. این بندر همچنین در مسیر کریدور شمال-جنوب قرار دارد و میتواند پل ارتباطی بین آسیای میانه، قفقاز و اقیانوس هند باشد.
💎
🆔 @maneshparsi
🔹 بندر شهید رجایی (که گاهی به اشتباه "بندر رجاییشهر" نامیده میشود) بزرگترین بندر تجاری ایران و یکی از مهمترین بنادر منطقه خلیج فارس است. بندر شهید رجایی یکی از اصلیترین مراکز درآمدزایی برای اقتصاد غیرنفتی ایران محسوب میشود. این بندر همچنین در مسیر کریدور شمال-جنوب قرار دارد و میتواند پل ارتباطی بین آسیای میانه، قفقاز و اقیانوس هند باشد.
💎
🆔 @maneshparsi
♦️دل بندر لرزید، چشم ایران بارید...
درگاه فرهنگ منش پارسی ، جانباختن جمعی از هموطنان عزیزمان را در سانحه انفجار اسکله شهید رجایی بندر عباس به خانواده های این عزیزان در سراسر کشور آرامش باد گفته، با آرزوی تندرستی برای همه مجروحان این رخداد دلخراش🥀
💎
🆔 @maneshparsi
درگاه فرهنگ منش پارسی ، جانباختن جمعی از هموطنان عزیزمان را در سانحه انفجار اسکله شهید رجایی بندر عباس به خانواده های این عزیزان در سراسر کشور آرامش باد گفته، با آرزوی تندرستی برای همه مجروحان این رخداد دلخراش🥀
💎
🆔 @maneshparsi
Forwarded from بدانیم🌏
ایرانِ من،
ای مادرِ آتش بجانم 🔥
دردت رسیده از نفس، تا استخوانم 😢
•🍃☘ @didYouKonw
ای مادرِ آتش بجانم 🔥
دردت رسیده از نفس، تا استخوانم 😢
•🍃☘ @didYouKonw
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرش پازیریک از افتخارات کشورمون ایران در موزه ارمیتاژ دومین موزه بزرگ دنیا بعد از موزه لوور پاریس بخوبی .نگهداری می شود
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi
#فرش_لری
نقشههای لری را باید جزو قدیمیترین نقشههای فرش ایرانی دانست که کمترین تغییری را در طول عمر خود داشتهاند.
به نقوش بز و پرنده در ترنج وسط دقت کنید که نمادی از بارانخواهی هستند.
در لرستان با اسم گبه ( میدونم تعریفش تو فارسی متفاوته) مشهور است جالبه بدانید که بداهه بافته میشه نقشه ی از قبل ندارند برای همین جالبه و سنتی مانده است
💎
🆔 @maneshparsi
#فرش_لری
نقشههای لری را باید جزو قدیمیترین نقشههای فرش ایرانی دانست که کمترین تغییری را در طول عمر خود داشتهاند.
به نقوش بز و پرنده در ترنج وسط دقت کنید که نمادی از بارانخواهی هستند.
در لرستان با اسم گبه ( میدونم تعریفش تو فارسی متفاوته) مشهور است جالبه بدانید که بداهه بافته میشه نقشه ی از قبل ندارند برای همین جالبه و سنتی مانده است
💎
🆔 @maneshparsi
❤1
خرد در #شاهنامه
تلفیق میراث ایرانی و نبوغ #فردوسی
✍ #یونس_پیرزاده
خرد به عنوان والاترین موهبت الهی به انسان، همواره در اندیشه های فلسفی، دینی و ادبی ایران جایگاهی رفیع داشته است. #شاهنامه #فردوسی به عنوان حماسه ای ملی و دایره المعارفی از فرهنگ ایرانی، تصویری جامع و چندبعدی از مفهوم خرد ارائه می دهد که هم متأثر از متون ایرانی پیش از اسلام است و هم برآمده از نبوغ و اندیشه های منحصر به فرد #فردوسی. این نوشته با بررسی تطبیقی خرد در #شاهنامه و متون ایرانی پیش از اسلام، و همچنین نقدهایی که بر کارکردهای خرد در #شاهنامه وارد شده، به تحلیل جامعی از این مفهوم کلیدی می پردازد.
✅خرد در متون ایرانی پیش از اسلام
🔹انواع خرد
در متون ایرانی پیش از اسلام، به ویژه #اوستا و نوشته های پهلوی، خرد به دو نوع تقسیم می شود:
۱. خرد غریزی یا موهبتی (آسن خرد): که بخشش الهی به همه انسان هاست و همگان در آن مشترکند.
۲. خرد اکتسابی (گوشان سرود خرد): که از طریق دانش اندوزی و کوشش شخصی به دست می آید.
این تقسیم بندی در #شاهنامه نیز بازتاب یافته است. خرد غریزی با فعل «دادن» همراه است که نشان از موهبت الهی دارد:
"خرد داد و جان و تن زورمند"
"خرد بهتر از هر چه ایزد بداد"
در مقابل، خرد اکتسابی با فعل «آموختن» همراه است:
> "بیاموختش بزم و رزم و خرد"
> "نیاموزد از کس خرد گر نژاد"
🔹جایگاه خرد
در متون پهلوی مانند #مینوی_خرد، جایگاه خرد در مغز، دل و سر انسان توصیف شده است. این دیدگاه در #شاهنامه نیز انعکاس یافته است:
"تو جای خرد را مگردان تهی"
"سر مرد جنگی خرد نسپَرَد"
"نگفتم من این تا نگشتم غمی / به مغز و خرد در نیامد کمی"
🔹کارکردهای خرد
هر دو منبع (#شاهنامه و متون پهلوی) به کارکردهای مشابهی برای خرد اشاره دارند:
۱. شادی بخشی:
-#مینوی_خرد آمده: "مردمان در گیتی زندگی خوب و شادی و نیک نمی و همه نیکی ها را به نیروی خرد می توانند خواست."
-#شاهنامه: "کسی کش خرد بود گشتند شاد"
۲. راهنمایی:
- اندرز پور یونکیشان: "خرد را رهبری هر دو جهانی است."
- #شاهنامه: "همیشه خرد رهنمای تو باد"
۳. نگهبانی و پاسداری:
- #بندهش: "خرد پاسبان تن و روان است."
- #شاهنامه: "خرد پاسبان باشد و نیک خواه"
۴. شناخت بدی ها:
- #اوستا: "خرد نیک و بد را از هم جدا می کند."
- #شاهنامه: "نخستین نشان خرد آن بود / که از بد همه ساله ترسان بود"
۵. خداشناسی:
- #مینوی_خرد: "به ایزدان بیشتر باید اندیشید."
- #شاهنامه: "به نام خداوند خورشید و ماه / که دل را به نامش خرد داد راه"
🔹همراهان خرد
در هر دو منبع، خرد با مفاهیم مشابهی همراه است:
- هنر:
"هنر با خرد نیز بیش از نژاد"
- مهر:
"ز مهر و خرد روی بر تافتی"
- دین:
"خرد را و دین راه رهی دیگر است"
- دانش:
"ز دانش یکی بر تنش جوشن است"
🔹صفات خرد
صفات مشترک خرد در هر دو منبع شامل:
- پرخرد: "چنین داستان زد یکی پرخرد / که از خوی بد کوه کیفر برد"
- روشن خرد: "سر مایه توست روشن خرد"
✅نقد خرد در #شاهنامه
برخلاف تصور رایج که #شاهنامه را صرفاً ستایشگر خرد می داند، #فردوسی به نقد خرد و آسیب شناسی آن نیز پرداخته است. او خرد را به طور مطلق نمی ستاید، بلکه خردی را می ستاید که مقید به ارزش های اخلاقی و دینی باشد.
🔹خرد مطلق در برابر خرد مقید
#فردوسی تحت تأثیر آموزه های زرتشتی و اسلامی، میان «خرد نیک» و «خرد بد» تمایز قائل می شود. در متون زرتشتی از «دُژخردی» (dušxratav-) به عنوان نقطه مقابل خرد نیک یاد شده است. #فردوسی اگرچه از این اصطلاح استفاده نکرده، اما مفهوم آن را در قالب «بداندیش» و «بدگمان» بیان کرده است:
"بداندیش را روز تاریکتر"
"خردمند با مرد بدگمان / نداند کسی چاره آسمان"
💎
🆔 @maneshparsi
تلفیق میراث ایرانی و نبوغ #فردوسی
✍ #یونس_پیرزاده
خرد به عنوان والاترین موهبت الهی به انسان، همواره در اندیشه های فلسفی، دینی و ادبی ایران جایگاهی رفیع داشته است. #شاهنامه #فردوسی به عنوان حماسه ای ملی و دایره المعارفی از فرهنگ ایرانی، تصویری جامع و چندبعدی از مفهوم خرد ارائه می دهد که هم متأثر از متون ایرانی پیش از اسلام است و هم برآمده از نبوغ و اندیشه های منحصر به فرد #فردوسی. این نوشته با بررسی تطبیقی خرد در #شاهنامه و متون ایرانی پیش از اسلام، و همچنین نقدهایی که بر کارکردهای خرد در #شاهنامه وارد شده، به تحلیل جامعی از این مفهوم کلیدی می پردازد.
✅خرد در متون ایرانی پیش از اسلام
🔹انواع خرد
در متون ایرانی پیش از اسلام، به ویژه #اوستا و نوشته های پهلوی، خرد به دو نوع تقسیم می شود:
۱. خرد غریزی یا موهبتی (آسن خرد): که بخشش الهی به همه انسان هاست و همگان در آن مشترکند.
۲. خرد اکتسابی (گوشان سرود خرد): که از طریق دانش اندوزی و کوشش شخصی به دست می آید.
این تقسیم بندی در #شاهنامه نیز بازتاب یافته است. خرد غریزی با فعل «دادن» همراه است که نشان از موهبت الهی دارد:
"خرد داد و جان و تن زورمند"
"خرد بهتر از هر چه ایزد بداد"
در مقابل، خرد اکتسابی با فعل «آموختن» همراه است:
> "بیاموختش بزم و رزم و خرد"
> "نیاموزد از کس خرد گر نژاد"
🔹جایگاه خرد
در متون پهلوی مانند #مینوی_خرد، جایگاه خرد در مغز، دل و سر انسان توصیف شده است. این دیدگاه در #شاهنامه نیز انعکاس یافته است:
"تو جای خرد را مگردان تهی"
"سر مرد جنگی خرد نسپَرَد"
"نگفتم من این تا نگشتم غمی / به مغز و خرد در نیامد کمی"
🔹کارکردهای خرد
هر دو منبع (#شاهنامه و متون پهلوی) به کارکردهای مشابهی برای خرد اشاره دارند:
۱. شادی بخشی:
-#مینوی_خرد آمده: "مردمان در گیتی زندگی خوب و شادی و نیک نمی و همه نیکی ها را به نیروی خرد می توانند خواست."
-#شاهنامه: "کسی کش خرد بود گشتند شاد"
۲. راهنمایی:
- اندرز پور یونکیشان: "خرد را رهبری هر دو جهانی است."
- #شاهنامه: "همیشه خرد رهنمای تو باد"
۳. نگهبانی و پاسداری:
- #بندهش: "خرد پاسبان تن و روان است."
- #شاهنامه: "خرد پاسبان باشد و نیک خواه"
۴. شناخت بدی ها:
- #اوستا: "خرد نیک و بد را از هم جدا می کند."
- #شاهنامه: "نخستین نشان خرد آن بود / که از بد همه ساله ترسان بود"
۵. خداشناسی:
- #مینوی_خرد: "به ایزدان بیشتر باید اندیشید."
- #شاهنامه: "به نام خداوند خورشید و ماه / که دل را به نامش خرد داد راه"
🔹همراهان خرد
در هر دو منبع، خرد با مفاهیم مشابهی همراه است:
- هنر:
"هنر با خرد نیز بیش از نژاد"
- مهر:
"ز مهر و خرد روی بر تافتی"
- دین:
"خرد را و دین راه رهی دیگر است"
- دانش:
"ز دانش یکی بر تنش جوشن است"
🔹صفات خرد
صفات مشترک خرد در هر دو منبع شامل:
- پرخرد: "چنین داستان زد یکی پرخرد / که از خوی بد کوه کیفر برد"
- روشن خرد: "سر مایه توست روشن خرد"
✅نقد خرد در #شاهنامه
برخلاف تصور رایج که #شاهنامه را صرفاً ستایشگر خرد می داند، #فردوسی به نقد خرد و آسیب شناسی آن نیز پرداخته است. او خرد را به طور مطلق نمی ستاید، بلکه خردی را می ستاید که مقید به ارزش های اخلاقی و دینی باشد.
🔹خرد مطلق در برابر خرد مقید
#فردوسی تحت تأثیر آموزه های زرتشتی و اسلامی، میان «خرد نیک» و «خرد بد» تمایز قائل می شود. در متون زرتشتی از «دُژخردی» (dušxratav-) به عنوان نقطه مقابل خرد نیک یاد شده است. #فردوسی اگرچه از این اصطلاح استفاده نکرده، اما مفهوم آن را در قالب «بداندیش» و «بدگمان» بیان کرده است:
"بداندیش را روز تاریکتر"
"خردمند با مرد بدگمان / نداند کسی چاره آسمان"
💎
🆔 @maneshparsi
👍2❤1