Telegram Web
🔻پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر برگزار می‌کند:

🔹کرسی علمی-ترویجی
با عنوان:
«بازیابی از طریق بازسازی؛ کل‌نگری در مقابل عمل‌گرایی»


▪️ارائه دهنده:
دکتر ناصر براتی
عضو هیئت علمی دانشگاه، رئیس هیئت مدیره مؤسسه پژوهشی فرهنگ‌شهر

▪️ناقد:
دکتر سیدامیر منصوری
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و پژوهشکده‌نظر


📮مکان:
گالری نظرگاه
تهران، خیابان دکتر قریب، شماره 23


🕔 زمان:
چهارشنبه، 7 خرداد 1404
ساعت 15 تا 17

@nazarac
4👎1
در پارک‌های ایران چه خبر است؟

این روزها در بعضی از پارک‌‌های کودکان، صاحبان سگ‌‌های خانگی از وسایل بازی کودکان برای سرگرم‌کردن سگ‌های خود استفاده می‌کنند!/صابرین نیوز

منظرپلاس🌱
@manzarplus 🌱
👎5😢1
خبرگزاری میزان: «سریال یزدان» مسائلی را نشان می‌هد که اگر به موقع آسیب‌شناسی نشوند، موجب نارضایتی عمومی و کاهش اعتماد می‌شوند

🔹این سریال در هر قسمت، به‌طور اپیزودیک به یکی از مسائل مهم شهروندی می‌پردازد؛ از زباله‌گردی و اقتصاد پنهان پسماندها گرفته تا بررسی رانت‌های خرد و تقابل دستگاه‌های نظارتی با افراد سودجو. این پرداخت دقیق به مسائل، نشان می‌دهد که بخش مهمی از مشکلات، ریشه در ناآگاهی یا بی‌توجهی برخی شهروندان به قانون و مسئولیت‌های اجتماعی دارد؛ مسائلی که اگر به موقع آسیب‌شناسی نشوند، می‌توانند به نارضایتی عمومی و کاهش اعتماد به نهادهای حاکمیتی بینجامند.

🔹با وجود پرداخت محدود سریال به برخی موضوعات مانند زباله‌گردی، اشاره به وجود مافیای پسماند و لزوم تبدیل این تهدید به فرصت، نوید نگاهی جدی‌تر در فصل‌های آتی یا آثار مشابه را می‌دهد. همچنین مواجهه نهادهای دولتی با مفسدان خرد، بازتابی است از مبارزه با بی‌نظمی‌های شهری که ممکن است از چشم بسیاری پنهان مانده باشد / میزان

منظرپلاس🌱
@manzarplus 🌱
1
🔺
انجمن علمی معماری منظر با همکاری شرکت متن آویس برگزار میکند:

◽️نشست هشتم باغ‌خوانی؛
واحه و باغ ایرانی
اسکان در مناطق گرم و خشک

گفت‌وگوی دکتر سید حسن تقوایی و دکتر حمیدرضا جیحانی
.
▫️محل برگزاری: سالن دفاع شیشه‌ایی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهیدبهشتی
▫️تاریخ برگزاری: دوشنبه، ۱۹ خرداد ماه
ساعت ۱۷:۰۰
دبیر اجرایی: مبینا گروسی
.
لینک شرکت به صورت مجازی:
https://skyroom.online/ch/matnavis/oasis-the-pattern-of-persian-garden-and-settlement-in-hot-and-arid-regions
.
نشست ۳۳ انجمن علمی معماری منظر
4👍1
نسیم نیکلاس طالب نویسنده و فیلسوف لبنانی-آمریکایی و نویسنده کتاب‌های مشهور همچون قوی سیاه (The Black Swan)، پادشکننده (Antifragile) و پوست در بازی (Skin in the Game) در یکی از گزاره‌های پرمایه خود می‌گوید: «مدرک تحصیلی عقل نمی‌آورد، فقط نشان می‌دهد که فرد قوانین را دنبال کرده.» این جمله انتقادی صریح به نظام آموزشی رسمی است؛ نظامی که در آن توانایی تطابق با ساختار، رعایت قواعد از پیش تعیین‌شده، و موفقیت در امتحانات، بیش از تفکر مستقل یا درک عمیق ارزش‌گذاری می‌شود. به باور طالب، داشتن مدرک دانشگاهی لزوماً نشانه‌ی فهم، خرد یا هوش نیست؛ بلکه بیشتر گواهی است بر این‌که فرد توانسته است خود را با یک سیستم از پیش طراحی‌شده وفق دهد.

در واقع، او بر این نکته تأکید دارد که یادگیری واقعی و عقل سلیم، از تجربه، شکست، آزمون و خطا، و مواجهه با واقعیت به‌دست می‌آید، نه از حفظ کردن فرمول‌ها و تکرار حرف‌های دیگران در قالب امتحان. به همین دلیل است که در آثارش، بارها به «تفکر از پایین به بالا» و «یادگیری از طریق عمل» اشاره می‌کند و کسانی را که بدون تجربه‌ی واقعی در حوزه‌ای، تنها با تکیه بر آموزش رسمی درباره‌ی آن نظر می‌دهند، مورد انتقاد قرار می‌دهد.

طالب همچنین با معرفی مفهوم «پوست در بازی» (Skin in the Game) نشان می‌دهد که برای اعتماد به نظر یک فرد، باید او را درگیر نتایج و پیامدهای اعمال و تصمیماتش دید. اما در ساختارهای دانشگاهی یا بروکراتیک، افراد زیادی هستند که نظریه‌پردازی می‌کنند، بدون آن‌که پیامدهای نظریه‌شان را تحمل کنند. بنابراین، آنچه برای طالب اهمیت دارد، نه مدرک، بلکه تجربه‌ی زیسته، توان تصمیم‌گیری در شرایط واقعی، و مواجهه با ریسک است. از نظر او، کسی که بدون مدرک ولی با تجربه‌ی واقعی و مستقیم در یک زمینه رشد کرده، بسیار قابل‌اعتمادتر از کسی است که تنها در فضای تئوریک آموزش دیده و هیچ‌گاه خود را در معرض واقعیت‌های آن حوزه قرار نداده است.

به‌بیان ساده، طالب به ما هشدار می‌دهد که مدرک تحصیلی را با خِرد واقعی اشتباه نگیریم. چون ممکن است کسی بسیار درس‌خوانده و ممتاز به‌نظر برسد، اما در مواجهه با دنیای پیچیده و پرفرازونشیبِ واقعیت، ناتوان از درک، تصمیم‌گیری یا حتی درکِ ریسک‌ها باشد.

منظرپلاس🌱
@manzarplus 🌱
👍93
ایران از پای نمی‌اُفتد، می‌تپد و چون قُقنوس از خاکستر خود برمی‌خیزد؛ مانندِ دُلفین جَست می‌زند و پیدا می‌شود و نهان می‌شود، و باز از نو پدیدار. هر کجا که گمان کنید که نیست، درست همانجا هست، در هر لباس، هر سیما، چه در زربفت و چه در کرباس، چه گویا و چه خاموش.

هزاران هزار صدا در خرابه‌هایِ تو پیچید که: «دیوان آمد، دیوان آمد!» این صدا در خرابه‌هایِ دیگر نیز پیچیده‌ است و گوشِ روزگار با آن آشناست؛ ولی دیوان می‌آیند و می‌روند، غولان می‌آیند و می‌روند، دوالپایان پاورچین پاورچین می‌گذرند، و آن روندهٔ بزرگ که ایران نام دارد، می‌ماند.

تصویر موردنظر بخاطر حذف توسط اینستاگرام قرار گرفته است.
#ایران_بزرگ_و_تنها

منظرپلاس🌱
@manzarplus 🌱
11👎2
🎯 اخلاقی‌ترین ارتش جهان چطور با توسل به ایده «جنگ وجودی» برهمه‌چیز و همه‌کس، حتی رسانه‌ها، حمله می‌کند؟

🔴 نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو، در این مدت بارها در سخنرانی‌هایش گفته است که اسرائیل درگیر یک «جنگ وجودی» (Existential War) است. نتانیاهو جنگ رژیم صهیونیستی با فلسطینیان و دیگر کشورها را چنین می‌نامد تا آن را از جنگ‌های متعارف جدا کند.

🔴 تعبیر جنگ وجودی را اول‌بار وبلاگ‌نویسان اسرائیلی با الهام از فلسفۀ اگزیستانسیالیستی قرن بیستم به کار بردند تا نشان دهند اسرائیل به دلیل شرایط خاصی که دارد، یعنی سرزمین کوچک و دشمنان بسیار، باید قواعد اخلاقی و عرفی جنگ را کنار بگذارد. چون هر جنگی ممکن است به قیمت هستی‌اش تمام شود.

🔴 فیلسوفان اگزیستانسیالیست، به‌طور کلی، معتقد بودند دیگر خدا یا هیچ نیروی متعال دیگری نمی‌تواند قواعد زندگی انسانی را تعیین کند، پس اکنون انسان آزاد است تا اخلاقیات خودش را بسازد. والتر کافمن، فیلسوف آلمانی-آمریکایی معتقد است نویسندگانی مانند نیچه و سارتر، با این ایده راه را برای برخی از سیاه‌ترین جنایت‌های مدرن باز کردند.

🔴 حرف کافمن مشخصاً دربارۀ دولت اسرائیل مصداق پیدا کرده است. نتانیاهو از سال ۲۰۰۹ به‌شکل گسترده از این تعبیر علیه ایران استفاده می‌کرد تا در سطح دولتی چیزی را توجیه کند که تا آن روز، جز گروهک‌های تروریستی و کارتل‌ها و باندهای تبهکاری، کسی توجیهش نمی‌کرد: مجازدانستن همه‌چیز در جنگ.

🔴 دولت اسرائیل تنها دولت جهان است که با تمسک به این دکترین، صراحتاً دست به قتل‌عام زنان و کودکان غیرنظامی، نسل‌کشی و آزمایش مرگ‌بارترین تسلیحات ممنوعه روی بی‌دفاع‌ترین مردمان جهان می‌زند، چون در جنگ وجودی، هیچ محدودیتی معنا ندارد.

🔴 در جنگ وجودی هیچ الزام مطلقی برای رحم، دلسوزی یا خویشتنداری وجود ندارد، مگر اینکه خودتان انتخاب کنید که این‌گونه رفتار کنید. می‌توانید کودکان را تا دم مرگ گرسنگی بدهید، آن‌ها را در صف غذا بکشید، برای تفریح به دست و پایشان شلیک کنید و خودتان را «اخلاقی‌ترین ارتش جهان» بنامید.

📌 در این گزارش از محتوای این مطالب استفاده شده است: گزارش تایمز از مواضع نتانیاهو دربارۀ ایران، با عنوان «Binyamin Netanyahu targets Iran after he is appointed Prime Minister» منتشرشده در ۲۰ فوریه ۲۰۰۹؛ مدخل «Existential War» در وب‌سایت موسسه مکنزی و گزارش جاناتان فریدلند در گاردین با عنوان «Netanyahu attacked Iran to avert an ‘existential threat’. He may have made it worse» منتشرشده در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵.

@tarjomaanweb
3👍1
روایت‌های نادرستی که خودزنی بود تا کارساز.

یکی از بزرگترین آفت‌های فکری و سیاسی ایرانیان در سال‌های اخیر این بود که اینقدر از جمهوری اسلامی نفرت پیدا کردیم که یادمان رفت این همچنان حکومت ما است و ما نمی‌توانیم حساب‌مان را کامل ازش جدا کنیم. نمی‌توانیم به سرنوشتش بی‌اعتنا باشیم، به دعواهای درونی‌اش کاری نداشته باشیم، یادمان نرود که جهان حساب اعمالش را همیشه تا حدودی به پای ما می‌نویسد، که درون همان نهادی به نام «جمهوری اسلامی» بالاخره «دولت ایران» هم وجود، از اداره آب و برق تا دستگاه‌های اداری که زندگی ده‌ها میلیون ایرانی را اداره می‌کنند.

به خودمان با روایتی نادرست گفتیم که یک هیولایی است که آمده و ما را اشغال کرده و یک روزی هم به طور جادویی می‌رود و بعد ما آزاد و خرم می‌شویم. خطای بینش و عمل بزرگی بوده و هست.

نگفتیم که هم‌وطنان ما، از خودِ ما درون این جمهوری اسلامی، زاده شده، تغذیه کرده، رشد کرده، به درآمد رسیده، تشکیل خانواده داده، دارد زندگی می‌کند و زندگی ما به آنها وابسته است و حتی جانش را به طور ناجوانمردانه‌ای از دست داده است.

حال دست به دامنِ آن افرادی شده‌ایم که نفرتی را با روایت‌های ناقص از آنها ایجاد کرده بودیم. آنها را مقابل آتش و خودمان را در جایگاه فرار قرار می‌دهیم. با ندیدن این زمان که آتش بر سر این کشور سرازیر می‌شود، هنوز در گمراهی تاریخی به‌سر می‌بریم.

بدون آن افرادی که از آنها دلخوریم، ما هم آرامشی نخواهیم داشت.

به نقل از آرش عزیزی و تکمیل منظرپلاس

منظرپلاس🌱
@manzarplus 🌱
9👎6👏2
🎯 ارتش آمریکا شکست‌خورده‌ترین ارتش پیروز تاریخ است

🔴 از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون، ارتش آمریکا در هیچ نبرد مهمی پیروز نشده، بااین‌حال، همچنان درگیر جنگ‌های تازه می‌شود و هر سال بودجه‌اش را افزایش می‌دهد. حتی در جنگ جهانی دوم هم، پیروزی‌اش بدون کمک گستردهٔ دیگر کشورها ممکن نبود. در ویتنام، عراق، افغانستان، سوریه، سومالی و ده‌ها میدان نبرد دیگر، یا عقب‌نشینی کرده یا عملاً شکست خورده، اما هرگز شکست را به رسمیت نشناخته است. دلیلش ساده است: آمریکا معنای پیروزی را عوض کرده است.

🔴 در گذشته، پیروزی به‌معنای شکست‌دادن دشمن، پایان‌دادن به جنگ، بازگرداندن سربازها و برگزاری رژه‌های باشکوه بود. اما امروز، در منطق ارتش آمریکا، پیروزی صرفاً یعنی جنگ متوقف نشود. هر حملهٔ پهپادی، هر عملیات محدود و هر بمباران از راه دور، به‌تنهایی نشانه‌ای از موفقیت تلقی می‌شود. دیگر نه تسلیم دشمن لازم است، نه تغییر رژیم؛ کافی است جنگ ادامه پیدا کند تا ارتش برنده به‌نظر برسد.

🔴 شکست علنی در افغانستان به‌جای آن‌که پایانی بر این منطق باشد، آن را تثبیت کرد. ارتش آمریکا، حتی پس از خروج شتاب‌زده از افغانستان، همچنان به جنگ از «افق دور» ادامه داد: حملاتی بی‌هدف، بدون حضور زمینی، بدون نتیجهٔ روشن. پنتاگون حالا برای تداوم جنگ ابزاری مفهومی دارد: جنگی که تمام نشود، شکستی هم ندارد. از نگاه پنتاگون، شکست وقتی معنا دارد که عملیات متوقف شود. تا وقتی بمبی می‌افتد، فرمانده‌ای عوض می‌شود، یا سربازی در جایی مستقر است، جنگ زنده است و ارتش، بازنده نیست.

🔴 در بحبوحۀ جنگ ویتنام، کیسینجر گفت: «ارتش، تنها زمانی پیروز می‌شود که جنگ را ببرد. در غیر این صورت، همیشه بازنده است. اما پارتیزان‌ها تنها درصورتی بازنده‌اند که جنگ را رها کنند. در غیر این صورت، همیشه برنده‌اند». این حرف که بویی از استیصال ارتش آمریکا در برابر ویت‌کنگ‌ها داشت، حالا به رمز پیروزی آن تبدیل شده است: ارتش آمریکا، مثل پارتیزان‌ها، فقط وقتی بازنده است که عقب‌نشینی کند. جشن پیروزی هم دیگر نه برای غلبه در جنگ، بلکه برای تداوم آن برگزار می‌شود.

📌 برگرفته از مطلب «آمريکا تنها وقتی شکست می‌خورد که از جنگ دست بکشد» نوشتۀ نیک تِرس.

@tarjomaanweb
👎4👏1
🎯 چرا کارتر و هیچ رئیس‌جمهور دیگری نتوانست خاورمیانه را تغییردهد؟

🔴 چرا هیچ رئیس‌جمهوری در آمریکا نتوانسته است خاورمیانه را دگرگون کند؟ اندرو بچویچ، نظامی بازنشسته و استاد روابط بین‌الملل، دلیل این شکست را نه در تاکتیک‌ها، بلکه در خود منطق مداخله جست‌وجو می‌کند: باور به اینکه آمریکا می‌تواند با زور، منطقه‌ای پیچیده را مطابق خواست خود بازآرایی کند. از زمان کارتر تا کنون، هر رئیس‌جمهوری نسخه‌ای تازه برای این پروژه ارائه کرده، اما همه در برابر واقعیت‌های سخت منطقه شکست خورده‌اند.

🔴 در کتاب «جنگ آمریکا برای خاورمیانۀ بزرگ‌تر»، بچویچ از جنگی چنددهه‌ای سخن می‌گوید که به گفتهٔ او «نه برنده‌ای داشته و نه خواهد داشت». روایت او از دوران ریاست‌جمهوری جیمی کارتر آغاز می‌شود و بر مجموعه‌ای از مداخلات نظامی، دکترین‌های امنیتی و رویکردهایی متمرکز است که همگی تلاشی بلندمدت برای شکل‌دادن به خاورمیانه بوده‌اند.

🔴 نقطهٔ آغاز این پروژه، سال ۱۹۷۹ بود؛ سالی که دو رخداد سرنوشت‌ساز مسیر سیاست خارجی آمریکا را برای دهه‌ها تغییر داد: انقلاب ایران و حملهٔ شوروی به افغانستان. این دو واقعه، این تصور را در واشنگتن تثبیت کردند که دسترسی به منابع نفتی خلیج فارس در خطر است. در دوران جنگ سرد، نفت نه‌فقط یک کالای اقتصادی، بلکه مؤلفه‌ای حیاتی برای امنیت ملی به‌شمار می‌رفت. همین نگاه، پایه‌گذار دکترین جدیدی شد که کارتر در نطق سالانه‌اش آن را اعلام کرد: خلیج فارس بخشی از منافع حیاتی آمریکاست و ایالات متحده برای دفاع از آن آمادهٔ جنگ است.

🔴 اما به‌گفتهٔ بچویچ، ماجرا به نفت ختم نشد. آمریکا وارد پروژه‌ای شد که هدف آن نه‌فقط تضمین دسترسی به انرژی، بلکه تحمیل نظمی دلخواه بر منطقه بود. با گذشت زمان، جنگ برای نفت به جنگی بدل شد برای اثبات این باور که آمریکا «کشوری استثنایی» است و هیچ محدودیتی برای اعمال اراده‌اش بر جهان نمی‌شناسد.

🔴 به باور او، این پروژه از همان ابتدا بر یک فرض نادرست استوار بوده: اینکه قدرت نظامی، اگر به‌درستی و به‌اندازهٔ کافی به کار گرفته شود، می‌تواند اهداف سیاسی مطلوب را محقق کند. این باور، با وجود شکست‌های پیاپی، همچنان در ساختار تصمیم‌گیری آمریکا ریشه دارد. ایالات متحده، از زمان کارتر تاکنون، بارها شیوه‌هایش را تغییر داده، اما منطق مداخله را هیچ‌گاه کنار نگذاشته است.

🔴 بچویچ این مسیر را شکستی دوحزبی می‌داند. هم دموکرات‌ها و هم جمهوری‌خواهان، با وجود تفاوت‌های تاکتیکی، به‌طور بنیادین در این راهبرد سهیم بوده‌اند. هر رئیس‌جمهوری پس از کارتر، به شیوه‌ای خاص این پروژه را ادامه داده است: برخی به تهاجم مستقیم و بازسازی ملت‌ها دل بستند، برخی نیروهای هم‌پیمان منطقه‌ای را به میدان فرستادند و با مقاومت‌های مسلحانه مقابله کردند، و گروهی نیز به حملات پهپادی و عملیات ویژه روی آوردند. از استراتژی «شوک و ترس» گرفته تا مبارزه با تروریسم و تلاش برای تغییر رژیم، همگی در خدمت همین هدف بوده‌اند: تحمیل نظمی دلخواه بر منطقه. به‌گفتهٔ او، حتی توافق هسته‌ای با ایران، که می‌توانست گشایشی دیپلماتیک باشد، در چارچوب همین منطق تعریف شده بود.

🔴 با این حال، بچویچ معتقد است هیچ‌یک از این رویکردها دستاورد خاصی نداشته‌اند. امنیت منطقه‌ای بهبود نیافته، هزینه‌های انسانی و مالی سنگین بوده، و اعتبار جهانی آمریکا فرسوده شده است. مهم‌تر از همه، این مداخلات نتوانسته‌اند منطقه را مطابق الگوی مطلوب واشنگتن بازسازی کنند. او می‌نویسد: «ما نه برندۀ این جنگ بوده‌ایم و نه خواهیم بود و تلاش بیشتر احتمال پیروزی را افزایش نمی‌دهد.»

📌 آنچه خواندید، برگرفته از گفت‌وگویی با اندرو بچویچ، مورخ و استاد روابط بین‌الملل دانشگاه بوستون است که در وب‌سایت وُکس منتشر شده. متن کامل این گفت‌وگو با عنوان «چرا کارتر و هیچ رئیس‌جمهور دیگری نتوانست خاورمیانه را تغییر دهد؟» در وب‌سایت ترجمان ترجمه و منتشر شده است.

@tarjomaanweb
👎3🙏1
💢نتیجه یک مطالعه تازه: استفاده از ربات های هوش مصنوعی مانند چت ‌جی‌پی‌تی می‌تواند باعث کاهش توان یادگیری شود

مطالعه‌ای جدید نشان می‌دهد استفاده از چت‌جی‌پی‌تی (ChatGPT) می‌تواند منجر به «کاهش احتمالی» توانایی‌های یادگیری و درونی‌سازی «دیدگاه‌های سطحی یا دارای سوگیری» شود.
پژوهشگران آزمایشگاه رسانه‌ٔ (Media Lab) دانشگاه ام‌آی‌تی (MIT) شرکت‌کنندگان در مطالعه تازه خود را به سه گروه تقسیم کردند. هر گروه باید یک مقاله می‌نوشت: گروهی فقط با استفاده از چت جی‌پی‌تی، گروه دیگر با استفاده از موتور‌های جست‌وجو، و گروه سوم بدون هیچ ابزار کمکی.

جزئیات بیشتر: https://l.euronews.com/mJT

@euronewspe
👍1
امضا کنید: کارزار درخواست ایجاد صلاحیت مستقل برای رشته‌های معماری منظر در سازمان نظام مهندسی ساختمان
https://www.karzar.net/226939

با تلاش مهندس میلاد گل‌محمدی، این کارزار جهت احقاق حقوق افرادی که پرچم علم و هنر منظر را برای بهتر شدن ذره‌ای از کیفیت زندگی مردم چه با طراحی، تفکر، پژوهش و حتی یک رویکرد مناسب به طبیعت، زندگی و انسان، جلو بردند، تهیه شده است.

امضای شما، در وهله‌ی اول، دلگرمی و در وهله‌ی دوم، تغییری مثبت برای اکنون و آینده، خواهد بود.

منظرپلاس🌱
@manzarplus 🌱
🙏9👏2👎1
یک فردی در هر کجای دنیا، در حوزه‌ی موسیقی به سطحی عالی رسیده است و آثار آن برای مردم و دنیای موسیقی قابل احترام است.
این فرد می‌تواند با تکیه بر علم و تجربه خود در حوزه موسیقی، بنویسد، نقد و دعوت کند. اما در حوزه محیط‌زیست به علت دانش کم، اظهار نظری یا دعوتی نادرست ارائه کند.

گربه‌داری و سگ‌داری در جامعه امروز ما، تبدیل به بیزینس شده است. کسانی که در این حوزه منتفع هستند از افراد شناخته‌شده در حوزه‌های مختلف علی‌الخصوص حوزه هنر، استفاده کرده و به هدف اصلی خودشان یعنی «کسب درآمد به ظاهر مشروع(اما کاملا نامشروع)» می‌رسند.

اجازه دهیم، طبیعت همانطور که باید باشد، با حیوانات رفتار کند. این فقط یک نظم نیست بلکه یک قانون است برای ادامه حیات طبیعت.


پ.ن: واژه‌ی «گربه بی‌سرپرست» را هم بخاطر پول ایجاد کرده‌اند.

منظرپلاس🌱
@manzarplus 🌱
👏4👎32
🎯 جهان رو به نابودی است؛ چه احساسی راجع به آن دارید؟

🔴 اگر دغدغه‌های محیط زیستی برایتان واقعاً جدی است، بعید نیست مسیر پیش رویتان چنین باشد: خواندنِ بیشتر و بیشتر دربارۀ بحران‌های درهم تنیدۀ اقلیمی، دنبال‌کردن رکوردهای هر روزۀ دمای جهانی، تلاش بی‌پایان برای اصلاح سبک زندگی خودتان در جهت کمتر آسیب‌زدن به محیط زیست، پیوستن به گروه‌های کنشگر اقلیمی، اعتراض به سیاست‌ها و برنامه‌های مخرب محیط زیست، و در نهایت؟ به نتیجه نرسیدن هیچ‌کدام از تلاش‌هایتان، غرق شدن در این فکر که جهان نابود خواهد شد و سقوط در دریای اضطراب، تشویش، نگرانی از آینده، افسردگی و ای بسا چیزهایی بدتر.

🔴 امروزه تغییرات اقلیمی به یکی از بزرگترین منابع تشویش‌های ذهنی تبدیل شده است. حتی خوش‌بین‌ترین سناریوها، آینده‌ای دردناک برای کرۀ زمین پیش‌بینی می‌کنند که در آن گرمای طاقت‌فرسا، خشک‌سالی‌های بی‌سابقه و سیل و طوفان و سونامی، زندگی میلیون‌ها انسان را مختل خواهد کرد.

🔴 جوییتا گوپتا، از رؤسای سازمان «کمیسیون زمین» که یکی از مهم‌ترین مراکز تحقیقاتی در زمینۀ تغییرات اقلیمی است، اخیراً گفته است: وضعیت اقلیمی امروز بهترین وضعیتی است که همۀ ما در طول عمرمان خواهیم دید: هر روز صبح که وارد این آب‌و‌هوای عجیب‌وغریب می‌شویم، داریم بهترین و پایدارترین آب‌و‌هوایی را تجربه می‌کنیم که در عمرمان خواهیم دید. با چنین چشم‌اندازی، جای تعجب ندارد که اگر به فکر محیط زیست باشید، افسرده و پریشان‌حال شوید. اما مسئله این است: در برابر این هجوم احساساتِ اقلیمی چه باید بکنیم؟

🔴 سالی واینتروپ، روانکاو انگلیسی، یکی از اولین نویسندگانی بود که در کتاب «ریشه‌های روان‌شناختی بحران اقلیمی» به این مسئله پرداخت. واینتروپ می‌نویسد: آن‌ها که به مسائل اقلیمی اهمیت می‌دهند، با نوع خاصی از طرد مواجه‌اند: دنیای دور و بر آن‌ها پر از آدم‌هایی است که ترجیح می‌دهند مدهای مصرف‌گرایانه را دنبال کنند، منابع زمین را غارت کنند و تنها چیزی که برایشان مهم است، لذت‌های فردی‌ خودشان است. دقیقاً به همین دلیل، مهم است که محیط‌زیست‌گرایان بدانند «تنها نیستند» و باید احساساتشان را در جهت اقداماتی مؤثر به کار بگیرند.

🔴 اضطراب اقلیمی با دیگر انواع اضطراب که فرد ممکن است در جلسات روان‌درمانی درباره‌شان صحبت کند، فرق دارد، چون هدف در اینجا حل‌وفصل و کنارگذاشتن احساس مزاحم نیست. داونپورت، درمانگر متخصص مسائل روان‌شناختی مربوط به اقلیم، می‌گوید رویکرد ما نباید این باشد که «آرام باش و زندگی‌ات را ادامه بده».

@tarjomaanweb👇
.
🔴 داونپورت می‌گوید گاهی احساسات اقلیمی در مراجعانش به حدی می‌رسد که از دست زدن به پلاستیک وحشت می‌کنند یا عذاب وجدان ناشی از اقدامات دولت‌هایشان لحظه‌ای رهایشان نمی‌کند. در این مواقع او توصیه می‌کند: از احساسات فاصله بگیرید، یا زمان مشخصی برایشان تعیین کنید: یک ساعت در روز، تمام این نگرانی‌ها را به دلتان راه بدهید، سپس از خودتان بپرسید آیا کاری از دستم ساخته است؟ سعی کنید بر کارهایی تمرکز کنید که از عهده‌اش برمی‌آیید، مهم نیست که در نگاه اول چقدر کوچک یا بی‌اهمیت به نظر برسد.

🔴 بااین‌حال، برخی از کنشگران محیط زیستی با این سبکِ مواجه مخالفند. آن‌ها می‌گویند این برخوردی بیش از حد «نرم و ملایم» با ویرانگرترین رخدادی است که در تاریخ تمدن با آن روبه‌رو بوده‌ایم. چرا که در قدم اول، به این مسئله توجه نمی‌کند که بدترین اثرات تغییر اقلیم همیشه گریبان فقرا و محرومان را می‌گیرد، چه در سطح محلی و چه جهانی، و در چنین شرایطی گاهی به نظر می‌رسد که آموزش احساس درست به خوش‌اقبال‌ترین آدم‌های دنیا چیزی غیر از یک‌جور خودشیفتگی نیست.

🔴 اگر نگاهمان را از احساساتِ اقلیمیِ مردمانی که در کشورهای ثروتمند غربی زندگی می‌کنند، فراتر ببریم و کنشگران محیط زیستی در کشورهای غیرغربی را در نظر بگیریم، اضطراب از آینده، جایش را به هراسی روزمره و عینی می‌دهد. ناتاشا و ایزابلا تانخوتکو، دو خواهر فیلیپینی که انجمنی برای کمک به آسیب‌دیدگان تغییرات اقلیمی در کشور خودشان تأسیس کرده‌اند می‌گویند وقتی به حرف‌های سیاستمداران غربی در کنفرانس‌های اقلیمی توجه کنید، می‌بینید که تصور می‌کنند جهان جنوب دورانداختنی است و با رنج خو گرفته است.

🔴 «وقتی هم‌وطنانت را با چشم خودت می‌بینی که دارند غرق می‌شوند، این اسمش اضطراب اقلیمی نیست. ما خودمان دیدیم که آب بالا می‌آمد، مردم جیغ می‌کشیدند و دنبال بچه‌هایشان می‌گشتند. ما هم گریه می‌کردیم. این احساسات نیاز به پردازش دارد، ولی آن لحظه فرصت چنین کارهایی نیست. حالت بقا در آدم فعال می‌شود. پس به بقیه هم پیام می‌دادیم تا همه را بسیج کنیم».

🔴 پردازش احساسات اقلیمی می‌تواند به ما کمک کند که در کوران تحولاتی که هر روز وحشتناک‌تر می‌شوند، عقلمان را از دست ندهیم، بااین‌حال، هر چه جلوتر می‌رویم اینطور به نظر می‌رسد که خطر چنان فراگیر و تهاجمی است که وقتی برای پرداختن به احساسات نداریم. مردمان کشورهای فقیر را این را زودتر فهمیده‌اند.


📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «از کجا بدانیم آدم نفهمی هستیم یا نه؟» که در سی‌وچهارمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب نوشتۀ جیا تالنتینو است و علیرضا شفیعی نسب آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب می‌توانید شمارۀ ۳۴ مجلۀ ترجمان را از فروشگاه اینترنتی ترجمان خریداری کنید.

📌 لینک خرید شمارۀ ۳۴ مجلۀ ترجمان:

https://B2n.ir/t95151

@tarjomaanweb
پهنه‌های وسیعی از سرزمینهای قاره‌ای (در موقعیت کشورهای آباد سابق ) را تصور کنید که در آن گله‌های انسانی بی نام و نشان، بدون هیچ سازماندهی سیاسی اجتماعی برای زنده ماندن در ابتدایی‌ترین سطح تقلا می‌کنند. سایه‌هایی تکیده و آفتاب سوخته در کوچ دایمی بدنبال آب و غذا و در فرار از طوفان خاک و موج گرما.

گاه همین گرسنگی و تشنگی باعث می شود به تله بیافتند: مانند سگهای ولگرد با بسته‌های اهدایی غذا مسموم  یا به رگبار بسته می شوند تا جمعیتشان زیاد نشود. خطری نیستند اما بهتر است «مهار» شوند.

باریکه های کوچکی از همین کشورهای سابق با دیوار و سیم خاردار و برج مراقبت محصور شده و در آن چند صد سرباز و چند صد تکنیسین/کارگر، داشته‌های باارزش این سرزمین‌ها نظیر نفت و گاز و فلزات کمیاب را از «مسیر امن» به لب ساحل می‌رسانند تا به قطبهای صنعتی در کشورهای «هنوز سقوط نکرده» منتقل کنند.

به این ترتیب برای کنترل موثر یک کشور متمدن سابق به وسعت میلیونها کیلومتر مربع، بیشتر از چند هزار سرباز مزدور و تکنیسین نیاز نیست.

آنچه خواندید فیلمنامه علمی تخیلی نیست. دوران امپراطوری هاو هژمونی‌ها و نظمهای جهانی همین چند سال پیش تمام شد…
این سناریو «اکوفاشیسم» نام دارد و نقشه راهی کاملا علمی و راهبردی است برای دنیای پس از ویرانی اقلیمی. پژوهشگر اقلیمی بریت ری در کتاب «نسل وحشت» برنامه را شرح می‌دهد. این دنیا اکنون اینجاست و در مقیاس های کوچک دارد آزموده و با مدلهای هوش مصنوعی رفع اشکال میشود. سوالاتی از این قبیل که:

-فروپاشی سیاسی یک کشور چقدر زمان می‌برد؟
-آیا فروپاشی به کمک نیاز دارد یا «انتظار کنترل شده» کفایت می‌کند؟

-رسانه تا کی میتواند توده‌ها را در حماقت نگه دارد؟
-چقدر طول می‌کشد تا جمعیت بومی به سطح «بی خطر» کاهش پیدا کند یا حداقل از باریکه‌های صنعتی بیرون رانده شود؟ برای رماندن جمعیت چه تدابیری نیاز است؟ جنگ، قحطی، شایعات..

-امنیت واهه‌های صنعتی یا همان «باریکه‌های ارزشمند» را چطور باید تضمین کرد و رقبا چه کسانی هستند؟

اکوفاشیسم نقشه‌ راه پنهان برخی از قدرتهای غربی است و بر پایه این پیش‌بینی‌های علمی کار می کند:

-ویرانی اقلیمی حتمی، سریع، وسیع و باز‌گشت ناپذیر خواهد بود. «این موضوع را پنهان نگه دارید!»

-اکثر دولت ملتهای جهان دوام نمی‌آورند.
-تلاش برای کند کردن فاجعه اقلیمی، اقتصادی نیست و ما را در رقابت برای انحصار قدرت و انطباق با شرایط جدید عقب می‌اندازد.
-سیاست بهتر این است که فرصت یابی شود: «ملتهای نیمه‌جان ما را برای کشور گشایی صدا می‌کنند.»

-دیگر تمدن‌سازی در این سرزمینها پس از سقوط اجتماعی سیاسی ضرورتی ندارد. به قول هراری آب و غذا و منابع را نباید مصروف «طبقه بی مصرف» کرد. تنها کافی است چاههای نفت، معادن و پالایشگاهها حفاظت و کارسازی شوند.

-تظاهر به حقوق بشر و انسانیت دیگر ضرورتی ندارد. فقط لطفا خبرنگارها را از صحنه‌های دلخراش دور کنید. بقای داروینی تنها اصل محترم و مقدس است.

اجرای این سناریو در کشورهای با استرس اقلیمی شدیدتر (نظیر سوریه و لیبی) آغاز شده و به مرور تکمیل می‌شود. وقتی در یک کشور پسا فروپاشی از «برداشته شدن تحریم‌ها» صحبت می‌شود، باید بیاد داشته باشیم در زبان ویرانشهرانه جرج اورول، این یعنی دسترسی کامل به واهه‌های معدنی-صنعتی در آن سرزمین، که با بهره‌مند سازی جمعیت بومی تفاوت بسیار دارد زیرا حق شهروندی و حاکمیت ملی اساسا بی‌معنا خواهد شد. رسانه‌ها قرار است سلاخی کشورهای جلوی صف را از چشم کشورهای ته صف پنهان کنند تا نظم کشتارگاه حفظ شود. هیچ کس شهروند هیچ کجا نیست:

این حقیقت را مقایسه کنید با تصور خوش‌خیالانی که اظهار نظر می‌کنند «بمباران شدن برایمان مفید است و ما لیبی نخواهیم شد»:

«برای استحمام از شما تقاضا داریم منظم در صف بایستید و همه لباسهایتان را در بیاورید. لطفا به بچه‌ها کمک کنید…نترسید اتاق گاز شایعه است.»

دکتر ایمان فانی

منظرپلاس🌱
@manzarplus 🌱
1👎1👏1
2025/07/10 08:37:48
Back to Top
HTML Embed Code: