Telegram Web
📝📝📝سیمای ژانوسی مقاومت

🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊مقاومت مفهومی است با دو سیما؛ گاهی نقاب ستیز دارد و گاهی نقاب سازش. این مشخصه‌ی ذاتی مقاومت، برآمده از علم سیاست و ماهیت قدرت است. یاسر عرفات، نمونه خوبی برای فهم این مسئله در بستر موضوع فلسطین است. او میان ستیز و سازش، در رفت‌و‌آمد بود، و با همه کاستی‌ها، در دو میدان مذاکره و مبارزه تؤامان حاضر بود و در یک دست شاخه زیتون و در دستی دیگر، تفنگ داشت. اینک ترورهای متعدد و مکرر چهره مقاومت را‌ باژگونه کرده است.

🖊از یک‌سو، نیروهایی فرادست‌ مقاومت متولد شده‌اند، که نسبت گفتار و عمل‌شان بر ما پوشیده است. یعنی، مشخص نیست افرادی غیرنظامی اما مدعی گفتمان مقاومت، تا چه حد حاضر هستند پای در میدان عمل بگذارند. تغییر در رسم‌الخط مثلاً استفاده از «ف.ل.س.ط.ی.ن» به‌جای «فلسطین» و پرهیز از به‌کار بردن واژه‌ها و هشتگ‌ها برای پیشگیری از مسدود شدن حساب‌های کاربری شبکه‌های اجتماعی، شاید، مشتی باشد از نمونه خروار این نیروهای فرادست مقاومت.

🖊از دیگر سو، نیروهایی فرودست مقاومت برآمده‌اند که با چشم‌بستن روی ۴۰ و چند هزار شهید، و تخریب زیربناها و این وضعیت تراژیک معتقدند شاید نتانیاهو، منجی و تمهیدگر ایران آزاد باشد! یعنی ایده‌ها و گفتارها چنان تنزل کرده است، که برای گذار از وضع موجود، دست به دامان مخرب‌ترین و خون‌ریزترین‌ آلترناتیو می‌شوند.

🖊به گمان من انتقادهایی قابل توجه به سیر حوادث ۷ اکتبر به این سو وارد است. شاید، اگر حماس می‌دانست آن عملیات چنین هزینه‌ای به بار می‌آورد، و جنگی فرسایشی و مستهلک‌کننده را تحمیل می‌کند، از انجام آن صرف‌نظر می‌کرد. چه آن‌که هم ایران، و هم حزب‌الله در همان ایام تأکید کردند آن عملیات بدون هماهنگی‌شان انجام گرفته است. البته ممکن است حماس شهادت را به حیات ذیل «پیمان ابراهیم» و مردن به مرگ طبیعی ترجیح داده باشد تا بلکه خون‌، مفری برای رهایی و زنده کردن مسئله فلسطین نزد جهان فراموش‌کار بشود.

🖊معادله امروز بدین قرار است: صهیونیست‌ها و هم‌دستانی که هل من مزید می‌طلبند، و پایانی برای خون‌ریزی و عملیات قائل نیستند. نهادهای حقوق بین‌الملل که مستمعین قابل تحسینی هستند، اما در مقام عمل در انفعال محض به سر می‌بردند. و، فلسطینی‌هایی که دائماً در وضعیت جنگی به سر برده‌اند و اکنون نیز گریزی از مقاومت ندارند. دست آخر، هم با ایران و یک مسئله چندبُعدی مواجهیم. سخن پایانی را با مرور آنچه گفته شد، در چند گزاره حول مسئله ایران به پایان می‌برم. من معتقدم راه هر مقاومتی از سه مؤلفه می‌گذرد:

1️⃣ زمان. ایران می‌توانست طی سالیان، از طریق سازمان و نظم منطقه‌ای موجود، و نفوذ پدیدآمده دستاوردهایی در حوزه دیپلماسی داشته باشد. حال آن‌که به‌نظر می‌رسد دستاوردها به‌قدر کفایت نبوده و در زمان خود تبدیل به عنصر «قدرت‌ساز» در سطح معادلات جهانی نشده است. وضعیتی که در دوره جنگ تحمیلی هم، به‌ویژه پس از عملیات فاو بر کشور تحمیل شد.

2️⃣ امنیت ملی. جاده ناامنی نامتناهی‌ست و پایانی بر آن متصور نیست. گفتار و عمل هر منصوب و منسوبی می‌بایست با فهمی عقلایی از امنیت ملی تنظیم شود. متأسفانه، گاهی ادبیات برخی منصوبان و منسوبان فاقد پیوست‌های نظری و عقلایی امنیت ملی است. در پروژه امنیت ملی ایران، برخلاف ادوار قبل قدرت انتخاب و امکان مانور قابل توجهی وجود ندارد لذا باید شجاعانه از تک‌تصمیم‌های جریان‌ساز و پایدار دفاع کرد.

3️⃣ توسعه. طی سه و نیم دهه گذشته، ابتناء مباحث صاحب این قلم بر توسعه بوده است. امنیت ملی‌ توسعه‌محور نه از راه خودسری می‌گذرد و نه از مسیر شکست‌طلبی. نقطه پیوند توسعه و امنیت ملی ایران، انضمام به یک کلان‌روایت نو از نظم جهانی است. هر گونه انشعاب‌گرایی و آغاز مسیر ابداعی، مستلزم صرف زمان و هزینه بسیار است که اساساً نسبتی با وضعیت اضطراری خاورمیانه ندارد. به بیان روشن ضرورت دارد ایران در پروژه توسعه‌‌اش، خود را به کشورهای توسعه‌یافته‌تر از خود گره بزند، نه آن‌که به شکل اقتضایی عمل کرده و به ارتباط با کشورهای پیرامونی و جهان سومی بسنده کند.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6115

#سعید_حجاریان #فلسطین #مقاومت

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial

🔸نشانی‌های سعید حجاریان در شبکه‌های مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
📝📝📝عوامل اقتصادی توسعه‌نیافتگی

🔻🔻🔻یادداشتی از علی‌رضا علوی‌تبار منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊امسال، جایزه نوبل اقتصاد به اقتصاددانانی تعلق گرفت که تأثیر نهادها و تاریخ گذشته کشورها را بر روی رشد و توسعه اقتصادی اکنون آنها بررسی کرده‌اند. این رخداد انگیزه‌ای شد تا به یادآوری برخی از نکات مربوط به توسعه اقتصادی در ایران بپردازم. به‌طور خلاصه می‌خواهم این پرسش را مطرح کنم که: «چه عوامل اقتصادی مانع توسعه اقتصادی در ایران شده‌اند؟»

🖊قبول دارم که ایران در یکصد سال گذشته درجا نزده و متوقف نمانده است، اما در عین حال قبول دارم که هنوز کشوری در حال توسعه هستیم و اکثر ما از سطح توسعه موجود راضی نیستیم. می‌دانیم که تنها با تکیه بر یک متغیر نمی‌توان وضع کنونی ایران را توضیح داد، از این‌رو دایره بحث را به «عوامل اقتصادی» محدود می‌کنیم.

🖊تصور من این است که تبیین و توضیح علمی یک پدیده (در اینجا توسعه‌نیافتگی اقتصادی) همواره در سایه نظریه‌ها و نظم‌های عام تجربه‌پذیر صورت می‌گیرند. بدون یک نظریه علمی نمی‌توان یک پدیده را تبیین علمی کرد و چرایی و چگونگی وقوع‌اش را توضیح داد. تبیین (بیان چرایی و چگونگی) علمی یعنی یک پدیده خاص را مصداقی از یک نظم عام قرار دادن.

🖊برای پاسخ به این پرسش که «چه عاملی موجب توسعه‌نیافتگی برخی از جوامع شده است»، چارچوب‌های نظری مختلفی شکل گرفته است که به یک معنا حاصل «به‌کار بستن» نظریه‌های اقتصادی (خرد و کلان) در شناخت یک موضوع هستند، مجموعه‌ای که می‌توان آن را «شناخت اقتصادی توسعه» (یا آن‌طور که معمول است، «اقتصاد توسعه») نامید.

🖊چارچوب‌های اصلی نظری در زمینه عوامل توسعه‌نیافتگی را می‌توان به سه دسته یا سه نسل نظری تقسیم کرد: کمیابی منابع، قیمت‌های نادرست و نهادهای ناکارآمد.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
https://mashghenow.com/?p=6117

#علیرضا_علوی_تبار #توسعه #اقتصاد

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝رفتارشناسی لمپن‌های سیاسی در ایرانِ امروز

🔻🔻🔻یادداشتی از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊خوزه ارتگایی گاست، جایی می‌گوید: دیگر بازیگر بزرگی باقی نمانده و تنها صدای گروه هم‌آوازان به گوش می‌رسد. در فضای سیاسی جامعۀ امروز ما نیز، دیگر نشان و نشانه‌ای از بازیگر بازی‌ساز و بازی‌گردان بزرگی باقی نمانده، و تنها سر و صدا یا همهمۀ لمپن‌های سیاسی به گوش می‌رسد.

🖊لمپن‌های سیاسی، آن‌گونه که در این نوشتار معنا می‌یابند، آدمیانی هستند که به ظاهر سیاست‌پیشه‌اند، اما، در واقع، فاقد فهم و شعور و تجربۀ سیاسی‌اند. به بیان دیگر، فاقد اصالت حرفه‌ای هستند. تلاش دارند ظاهر خویش را به صورت نخبگان بیارایند، اما پخمگی از سر و روی و سخن و کردارشان می‌بارد.

🖊لمپن‌های سیاسی از جریان علمی و عقلی سیاست بسیار دورند، رفتارشان بیش‌تر به اوباش‌ها و روسپیان و آدمیان بی‌شخصیت و بی‌فرهنگ شبیه است. محصول وضعیت استیصال و تعلیق و ورشکستگی سیاسی هستند. بازی سیاسی را بازیچه‌ای کودکانه بیش نمی‌دانند. فرصت‌طلبی و عوام‌زدگی و توهم‌زدگی سرشت‌نمای آنان است. به اقتضاء به هر محفل و مکتب و مشربی درمی‌آیند و یار غار هر کس و ناکسی می‌شوند.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6122

#محمدرضا_تاجیک #سیاست #مفاهیم

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝تقدم هنجاری و تعارض نقش‌ها

🔻🔻🔻یادداشتی از اکبر علی‌وردی‌نیا درباره مؤلفه‌های تبعیض‌آمیز در رسیدن زنان به موقعیت‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسیِ بلندمرتبه منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊براساس تقدم‌های هنجاری در ایفای نقش‌ها، موقعیت‌های اجتماعی بالا مستلزم التزام شغلی است. از آنجایی كه به‌لحاظ فرهنگی از زنان انتظار می‌رود كه این نوع تعهد را نسبت به خانواده خود داشته باشند، لذا آنها تمایل دارند كه خود را به آن كارهایی كه تا حد زیادی مستلزم انطباق رفتاری است و كمتر نیازمند درگیری وضع روانی است، محدود کنند.

🖊این باعث می‌شود زنان در كارهایی استخدام شوند كه به هنگام ایجاد اختلال در محیط كار، به علت التزام هنجاری نسبت به خانواده‌شان، بتوان به سهولت فرد دیگری را جایگزین آنها کرد.

🖊در نتیجه، شغل‌هایی كه از نظر جنسیت متعلق به زنان محسوب می‌شوند، مبتنی بر اصل جایگزین‌پذیری شغلی است و محدودیت دستیابی زنان به حرفه‌ها و موقعیت‌های اجتماعی بالا نیز به‌منزله كمكی در جهت جلوگیری از گسیختگی در نظام‌های شغلی و خانوادگی تلقی شده و از این رهگذر توجیه می‌شود.

🖊نباید برای حذف خشونت علیه زنان به‌عنوان یک مسأله اجتماعی، آن را صرفاً به مداخلات پزشکی و روان‌شناختی تقلیل داد. گفتمان پزشکی موجب می‌شود که خشونت علیه زنان به‌عنوان بیماری تلقی شده و علل ساختاری آن‌ مغفول بماند.

🖊در حالی که گفتمان اجتماعی بر رفع موانع از طریق سیاست‌گذاری‌های اجتماعی و تغییر نگرش‌ها و رفتار متمرکز است و در این گفتمان، آگاهی از نیاز به تغییر اجتماعی و محیطی، به اندازه‌ نیاز به اصلاح خود شخص اهمیت دارد.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6124

#اکبر_علی‌وردی‌_نیا #جامعه_شناسی #زنان

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝«در جهان بودن» و ضرورت سیاستِ سکولار

🔻🔻🔻یادداشتی از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊ایران امروز، چه بخواهد و چه نخواهد، هستی‌ و امنیت هستی‌شناختی یا وجودی‌اش ربط وثیق و تنگاتنگ با بودن‌اش در جهان دارد. پرتاب‌شدن ایران به این جهان، با اراده و میل خویش صورت نگرفته است، لذا ناگزیر و ناگریز از زیستن در این جهان با تمامی زشتی‌ها و پلشتی‌های آن است.

🖊نبض این جهان، سکولار می‌تپد، ذائقۀ آن، سکولار است، منطق مناسبات و روابط در آن، سکولار است، قانون و اخلاق (اتیک) حاکم بر این روابط و مناسبات، سکولار است، سیاست و قدرت جاری در آن، سکولار است، و در یک کلام، حتی دین و ایدئولوژی این جهان، سکولار است. زیستن در این جهان نیز، لاجرم سکولار است– حتی اگر بر این فرض باشیم که یک «واحد ملی» زیست‌جهانی کاملاً دینی دارد.

🖊نمونۀ چنین واحدی، ایران پساانقلاب است که اگرچه برآمده از انقلابی به نام دین در عصر سکولاریسم بود، اما دیری نپایید که بر تئوری «دارالاسلام و دارالکفر» ورنم نهاد (به‌معنای کشتن و در خاک نهادن و بر روی خاک‌اش گل و ریاحین کاشتن)، و با کشورهای آتئیستی و ماتریالیستی و سکولاریستی عقد اخوت بست، و دیری نپایید که «رژیم مصلحت» را جایگزین «رژیم حقیقت»، و «تئوری بقا خویش» را جایگزین «تئوری تغییر جهان» کرد. اما در فرآیند این سکولاریزه‌شدن، یک عامل به‌طور برجسته‌تر و موثرتری نسبت به سایر عوامل، در نقش مانع ظاهر شد: ایدئولوژی سیاسی.

🖊اقتضای طبیعت این ایدئولوژی (که ایدئولوژی دینی را نیز، در خود مدغم کرده بود)، وجود یک «دگر بیرونی رادیکال» بود، تا بتواند در نقش و از موضع انکار و عدوی آن، هویت تکین خویش را معنا و سامان دهد. این ایدئولوژی سیاسی که از یک‌سو، عصبیت‌های ارتدکسی- ارتجاعی، و از سوی دیگر، منفعت‌های شخصی و گروهی (و حتی خارجی) را بر جبین داشت، با قدسی‌کردن دوگانۀ «ایران و غرب» (به‌ویژه امریکا)، مسیر عقلانی‌سازی سیاست و قدرت را ناهموار و عبور از آن را با هزینه‌های گزاف شخصیتی، روانی، سیاسی، امنیتی و… مواجه کرد.

🖊زین‌پس، سیاست در جامعۀ ما، به پریشانی غریب و خسته، ره گم‌کرده، شبانی گله‌اش را گرگ‌ها خورده، یا تاجری کالاش را دریا فرو برده، شبیه شد که نه‌اش از آسودگی آرامش حاصل، نه‌اش از پیمودن دریا و کوه و دامان‌ها. اکنون، یک‌بار دیگر تاریخ مجالی در اختیار رهبران این مرزوبوم گذارده تا آن‌چه را به‌نام سیاست می‌فهمند و می‌کنند، سیاست کنند، و آن راه گیرند پیش که سوی رستنگاه مهر و ماه، و نه بیابان‌های بی‌فریاد و کهساران خار و خشک و بی‌رحم، است.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6127

#محمدرضا_تاجیک #ایران #سکولاریزاسیون

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝انکار نسل‌کشی اسرائیل در غزه به منزله‌ی «بی‌عدالتیِ معرفتی»

🔻🔻🔻نوشتاری از یاسر میردامادی منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊هیچ تردید موجهی در این داوری نیست که نسل‌کشی اسرائیل در غزه مصداق بسا انواع بی‌عدالتی است، چه بی‌عدالتی معرفتی و چه بی‌عدالتی غیر معرفتی. دست‌کم چهار نوع بی‌عدالتی غیر معرفتی را می‌توان در نسل‌کشی اسرائیل در غزه برشمرد: ۱. بی‌عدالتی حقوقی، ۲. بی‌عدالتی سیاسی، ۳. بی‌عدالتی اخلاقی و ۴. بی‌عدالتی قضایی.

🖊گرچه تمرکز بحث من در این نوشته بر بی‌عدالتی غیر معرفتی نیست بلکه بر بی‌عدالتی معرفتیِ حاصل از نسل‌کشی اسرائیل در غزه است، از باب مقدمه‌چینی، این چهار قسم بی‌عدالتی غیر معرفتی را به اختصار تمام توضیح خواهم داد.

1️⃣بی‌عدالتی حقوقی. نسل‌کشی اسرائیل در غزه نقض فاحش و نظام‌مند حقوق بشردوستانه‌ی بین‌الملل است، نقض حقوقی که دست‌کم شامل این موارد می‌شود: کشتار غیرنظامیان، حمله‌ی عامدانه و وسیع به مراکز درمانی و امدادی و تخریب عامدانه‌ و نظام‌مند زیرساخت‌های غیرنظامی. حق حیات به منزله‌ی اساسی‌ترین حق بشری به شکل وسیعی از سوی اسرائیل نادیده گرفته شده و مردم غیر نظامی غزه در معرض کشتار گسترده‌ی اسرائیل قرار گرفته‌اند.

2️⃣بی‌عدالتی سیاسی. شورای حقوق بشر با گذشت بیش از یک سال از نسل‌کشی اسرائیل در غزه حتی از برگزاری یک نشست ویژه برای بررسی وضعیت حقوق بشر در غزه ناتوان مانده است. اسرائیل شش دستور موقت دیوان بین المللی دادگستری مبنی بر جلوگیری از نسل‌کشی و فراهم کردن دسترسی مردم غزه به کمک‌های بشردوستانه را نادیده گرفته است.

3️⃣بی‌عدالتی اخلاقی. سکوت و بی‌تفاوتی در برابر نسل‌کشی اسرائیل در غزه، از نظر اخلاقی خود نوعی مشارکت منفعلانه در این جنایت محسوب می‌شود. کشتار کودکان، زنان و افراد بی‌گناه، و محروم کردن مردم از نیازهای اولیه‌ی زندگی نقض آشکار اصول اخلاقی و انسانی است.

4️⃣بی‌عدالتی قضایی. علی‌رغم وجود سازوکارهای لازم برای تعقیب و محاکمه‌ی افراد دخیل در جنایات جنگی اسرائیل، اقدام مؤثری در این زمینه صورت نگرفته است. دیوان بین‌المللی دادگستری علی‌رغم شواهد کافی، حکم قاطعی برای توقف عملیات نظامی نسل‌کشانه از سوی اسرائیل در غزه صادر نکرده است.

🖊اما از همه‌ی این‌ها گذشته، ادعای من در این نوشته آن است که نسل‌کشی اسرائیل در غزه، علاوه بر آن‌که مصداق بسا انواع بی‌عدالتی غیر معرفتی‌ای است که به برخی از آن‌ها گذرا اشاره شد، از مصادیق نوع خاص دیگری از بی‌عدالتی است که بسیار کمتر به آن پرداخته شده است: «بی‌عدالتی معرفتی». در یک کلام، ادعای من در این نوشته آن است که انکار نسل‌کشی اسرائیل در غزه مصداق بی‌عدالتی معرفتی است.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6129

#یاسر_میردامادی #عدالت #غزه

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝قاچی از هندوانه مقاومت فلسطین در شب یلدا

🔻🔻🔻نوشتاری از نادر صدیقی منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊رویای همگرایی منطقه‌ای و برساخت یک منطقه عاری از تنش و سرشار از مراودات تجاری و فرهنگی، می‌تواند با پیشتازی ایران، عراق و ترکیه عملیاتی شود. این یک رؤیای صرف و یک پیشنهاد لوکس نیست: پویایی پدیده‌های منفی در منطقه به‌حدی است که اگر ما نتوانیم صلح‌طلبی خودمان را به منطقه‌گرایی پیوند بزنیم، جریان‌های افراطی، در قلمرو خاکستری مناسبات همسایگانی، از بازیگران دولتی جلو خواهند زد.

🖊به‌خصوص درباره خیال‌واره «کردستان بزرگ» می‌توان گفت که زیرساخت‌های فرهنگی و هویتی آن پروژه اسرائیلی سال‌هاست که ریل‌گذاری شده است. اما دولت‌های منطقه از طریق تقویت مناسبات در چارچوب یک منطقه‌گرایی اسلامی به‌نام «اتحادیه اسلام» می‌توانند از آن فرایند‌های منفی پیشی گیرند…»

🖊در حالت پویایی یک طرف قضیه و رکودِ طرف دیگر «جریان‌های افراطی، در قلمرو خاکستری مناسبات همسایگانی، از بازیگران دولتی جلو خواهند زد.» در واقع آن خلاء که پنتاگون به‌نحوی، و هیئت تحریر شام به‌نحوی دیگر، دو واقعیت میدانی متفاوت در شرق و غرب فرات به‌وجود آوردند، در شرایط خلاء مذکور، یعنی فریز شدن آستانه و عدم توجه به واقعیت جامعه‌شناختی دو سوی فرات امکان‌پذیر شد.

🖊در طول یک دهه اخیر بارها بر ضرورت کمک ایران در احیای فرایند صلح نوروزی ۲۰۱۳ که به‌مدت تقریباً ۲ سال به یک جنگ ۳۰ ساله داخلی کردی-ترکی در ترکیه خاتمه داد، تاکید کردم. ایران می‌توانست به‌عنوان میانجیِ صلح عمل کند و فرآیند صلح نوروزی را درست از همانجا که متوقف شد، استمرار دهد.

🖊فرایند آستانه، در این میان تدبیر موفقی بود که تنش‌ها در سوریه را منجمد کرد و راه‌حل آن را به ابتکار تدوین قانون اساسی جدید وانهاد. در بیانیه‌های آستانه به‌وضوح بر ضرورت تدوین قانون اساسی جدید با مشارکت حاکمیت، مخالفین و بازیگران محلی تأکید شده است. اما در مقام عمل، در سه ضلعی عامل نظامی، عامل مذاکراتی و عامل جامعه‌شناختی و محلی، برتری نظامی به‌مثابه جایگزینی بر دو عنصر دیگر در نظر گرفته شد.

🖊در هرحال صلح نوروزی، یعنی استفاده از ظرفیت‌های نوروز برای صلح‌سازی می‌تواند بر آن نوع «صلح» دونالد ترامپی که در واقع جهنمی بیش نیست، تقدم یابد به شرط آنکه از هم‌اکنون به سوی آن سمت‌گیری شود و در قالب کارگروه‌های مشترک همسایگانی با شرکت ایران و ترکیه و روسیه و عراق و سوریه تقویم گردد.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6139

#نادر_صدیقی #یلدا #ایران #فلسطین

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝گفتم ار عریان شوید در عیان

🔻🔻🔻یادداشتی از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊اکنون، تنها یک انقلاب می‌تواند انقلاب را نجات دهد: انقلابی که مستمراً یادآورندۀ تکانه‌های انقلاب در گذشته، نمایندۀ آنان در اکنونیت ما، و هموارکنندۀ راه فردا باشد، انقلابی که به‌تصریح کانت، وجهۀ دگرگون‌کننده و زیروروگر آن یا اداها و جار و جنجال‌های همراه آن، مهم نیستند، بلکه آنچه مهم است «شیوه‌ای است که انقلاب با آن به نمایش درمی‌آید و در پیرامون‌اش از سوی تماشاگرانی دریافته می‌شود که در آن شرکت نمی‌کنند، اما به آن می‌نگرند، شاهد آن‌اند و در بهترین یا بدترین حالت در پی آن کشیده می‌شوند.»

🖊برای کانت، عنصر پیشرفت مستتر در انقلاب، لحظۀ همبستگی مردم- حتی کسانی که در آن شرکت ندارند- با آرمان‌های این انقلاب است، آرمان‌هایی که بین این مردمان شور آفریده است. کانت، این شور را که شور یک انقلاب است، گرایشی اخلاقی می‌داند، چرا که این شور، امکان پدیداری قانون اساسی دلخواهی را برای آن مردم به ارمغان می‌آورد که جنگ تهاجمی را ممنوع می‌کند.

🖊انقلاب و انقلابیون امروز ما، دقیقاً به همین شور و گرایش اخلاقی، از رهگذر تولید و بازتولید مستمر آرمان‌ها، و نیز، بازگشت به مردم و همبستگی با آنان، نیازمندند. بی‌تردید، تا یک رگ‌ آنانی که امروز به نام انقلاب، قدرت را در سیطرۀ خویش دارند، هوشیار نشود و شرایط بی‌قرار و بحران‌زای کنونی درک نگردد، به قول اخوان ثالث، نه آب از آب تکان خواهد خورد و نه برگ از برگ، نه هیچ از هیچ، و دیری نخواهد پایید که نه خود می‌مانند و نی کنارشان و نی میان.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6144

#محمدرضا_تاجیک #ایران #سیاست

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝وفاق یا شقاق؟ سایه «ناعدالتی تاریخی بر سر «وفاق ملّی»

🔻🔻🔻مقاله‌ای از حسین دبّاغ منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌بریده‌ای از متن:

🖊پرسش بنیادین در مواجهه با هر پروژه‌ای که دم از وفاق و سازش می‌زند این است که آیا اراده‌ای برای بازگویی حقیقت و التیام زخم‌های تاریخی وجود دارد یا خیر. یک جامعۀ سیاسی برای دستیابی به آزادی و آشتی، نیازمند شناختن خطاهای درونی خویش است و این‌گونه است که به حقیقت دست پیدا می‌کند.

🖊اگر این شناخت صادقانه و پوزش‌خواهی اخلاقی درباره ستم‌های پیشین- از مقابله با آزادی بیان گرفته تا تبعیض در حق اقوام، مذاهب و زنان- صورت نگیرد، هرگونه ادعای همبستگی شکننده خواهد بود. عدالت تاریخی ریشۀ درخت اجتماع است؛ بدون توجه به آن، وفاق رشد نخواهد کرد.

🖊با دعوت به فراموشی یا نادیده‌گرفتن ستم‌های رخ داده در گذشته آشتی صورت نخواهد گرفت. سوگ جمعی یا حافظه زخمی شده را نمی‌توان با ترفندهای تبلیغاتی درمان کرد. تنها زمانی که مسئولیت‌پذیری ساختاری، حقیقت‌یابی ریشه‌ای و جبران واقعی در دستور کار قرار گیرد و از بلندگوهای رسمی صدای آن به گوش برسد، می‌توان امید داشت که جامعه به سازش و آشتی روی خوش نشان دهد.

🖊تحقق اتحاد و همبستگی، اساساً در گروی یادآوری ناعدالتی‌های تاریخی و تلاش صادقانه برای جبران گذشته است. گو این‌که اگر جامه‌ای را که پارگی‌های عمیق دارد، وصله نزنیم و تنها با تزئینات ظاهری تزیین‌اش کنیم، فردا روزی همین وصله‌های ندوخته خود را نشان خواهند داد و چه‌بسا گستره پارگی به‌مراتب بیش از گذشته شود.

🖊وظیفه اخلاقی ماست که در مواجهه با تاریخ صداقت نشان دهیم و بدون پایبندی به عدالت تاریخی، متوسل به هر نوع وفاقی نشویم که چه‌بسا بیش از آن‌که زخم‌ها را مرهم نهد، بر دردها بیفزاید و به شقاقی بیشتر منجر شود. اگر دولتی در پی‌آشتی راستین است، کلید آن را باید در میان صداهای به حاشیه رانده‌شده جست‌وجو کند و در عدالتی تاریخی.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6147

#حسین_دباغ #عدالت #وفاق

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝سبقت گرفتن اینفلوئنسرها از سلبریتی‌ها

🔻🔻🔻پنجمین گزارش تحلیلی سالیانه پیرامون روندهای تغییر در اینستاگرام ایرانی از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۴۰۳ به‌کوشش ابوالفضل حاجی‌زادگان منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌بریده‌ای از متن:

🖊در ماه‌های گذشته، دعوای وفاق‌آمیز جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا پیرامون موضوع فیلترینگ، به‌لحاظ رسانه‌ای ابعاد گسترده‌ای به خود گرفت و نهایتاً منجر به رفع فیلترینگ واتس‌اپ و گوگل‌پلی شد.

🖊اما فارغ از این حواشی، آنچه اهمیت دارد این است که تا زمانی‌که شهروندان برای زیست روزمره‌شان در فضای آنلاین مجبور به روشن کردن فیلترشکن‌های‌شان باشند، سایه‌ی سیاست فیلترینگ کماکان بر سرشان سنگینی خواهد کرد. با این حال، شواهد گوناگون نشان می‌دهند که بخش زیادی از مردم، برای استفاده از پلتفرم‌های فیلترشده منتظر این‌گونه «توافق»های سیاسی نمی‌مانند.

🖊بر اساس نتایج آخرین پیمایش ایسپا درباره «میزان استفاده ایرانیان از پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی»، اینستاگرام در دو سال گذشته به فراگیرترین پلتفرم آنلاین در بین مردم ایران تبدیل شده است.

🖊در گزارش پیش رو، با مرور نتایج پنجمین گزارش تحلیلی سالیانه پیرامون روندهای تغییر در اینستاگرام ایرانی از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۴۰۳، خواهیم دید که در پسِ پشت این رشد کمّیِ نفوذ اینستاگرام در زندگی آنلاین و آفلاین مردم ایران، جدی‌ترین روندهای تغییر کدام‌اند و این تغییرات کمّی بر چه کیفیت‌هایی دلالت دارند.

🖊با در نظر گرفتن مجموع یافته‌های ششمین سال از این پژوهش طولی می‌توان گفت که اینستاگرام ایرانی کماکان در مسیر فراگیرتر شدن و نیز تکثر و تمرکززدایی بیشتر حرکت می‌کند. افزایش مرجعیت اینفلوئنسرها در مقایسه با سلبریتی‌ها در سال‌های اخیر صرفاً محدود به فضای آنلاین ایرانی نمی‌شود و ابعاد جهانی دارد؛ اما این روند در اینستاگرام ایرانی بنا به زمینه‌های سیاسی و اجتماعی شدت بیشتری پیدا کرده است.

🖊سلبریتی‌های ایرانی تا چند سال پیش، این امکان را داشتند تا با به‌کارگیری اندکی ظرافت در موضع‌گیری‌های‌شان، مقبولیت خود را در بین طرف‌های مختلف دعواهای سیاسی و اجتماعی حفظ کرده و از سرمایه‌های میدان‌های مختلف بهره‌مند باشند. اما در سال‌های اخیر، تا حد زیادی این امکان را از دست داده و بیش از پیش در معرض این خطر قرار گرفته‌اند که در ازای تلاش برای حفظ سرمایه‌های یک میدان، سرمایه‌های میدان‌های دیگر را از دست بدهند.

🖊نکته مهم دیگر این است که تجربه‌ی سال‌های گذشته به‌خوبی نشان داده است که سیاست‌های اتخاذ شده برای کوچاندن کاربران از پلتفرم‌های آنلاین جهانی به‌سمت پلتفرم‌های «بومی»، عملاً نتیجه‌ی معکوس داده و کاربران را برای استفاده از این پلتفرم‌ها مصمم‌تر کرده است.

🖊امروزه اینستاگرام درهم‌تنیدگی بیشتری با لایه‌های مختلف زندگی آنلاین و آفلاین مردم ایران پیدا کرده است. در این بین، سیاست‌گذاران مخیّرند که یا این راه اشتباه را به امید رسیدن به نتیجه‌ای متفاوت ادامه دهند یا اینکه به‌طور اساسی در مسیری که تاکنون طی کرده‌اند، تجدیدنظر کنند.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید

https://mashghenow.com/?p=6150

🔗پیشینه گزارش‌ها:
گزارش شماره ۱ - گزارش شماره ۲ - گزارش شماره ۳ - گزارش شماره ۴

#ابوالفضل_حاجی‌زادگان #شبکه‌های_اجتماعی #اینترنت #اینستاگرام

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝فرار از شکست

🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊تاریخ سازمان مجاهدین خلق آکنده از چرخش‌ها، شکست‌ها و عبرت‌هاست. به‌نحوی که می‌توان آن را به‌شکل انتقادی روایت و درس‌هایی برای امروز از آن استخراج کرد. علاوه بر آنچه در مقاطعی همچون سال ۱۳۵۴ در درون این تشکیلات رخ داد، به‌طور مشخص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در چند مقطع شکست‌هایی نصیب این تشکیلات شد و هر بار مسعود رجوی توانست با بندبازی، خود و سازمان‌اش را از زیر ضرب خارج کند ولو برای مقطعی کوتاه و به‌شکلی متزلزل.

🖊فراز و فرود سازمان مجاهدین خلق بیانگر سیاست‌ورزی خالی از اصول و دیسیپلین است. این نوع از سیاست‌ورزی نخست با تهی کردن واژگان از مفاهیم و مدلول‌های‌شان آغاز می‌شود، از ائتلاف‌های فرصت‌طلبانه و مهلک می‌گذرد و نهایتاً، به چرخش گفتمانی می‌انجامد.

🖊در مواردی این تضاد و تناقض به فروپاشی تشکیلاتی می‌انجامد، و در مواردی دیگر به پرتگاه فروش اطلاعات به بیگانه و ترور ختم می‌شود که هر دو سر طیف می‌تواند عبرت‌آموز باشد.

🖊مسعود رجوی با اقتباس از برخی آموزه‌های الهیات مسیانیستی راه غیبت پیش گرفت زیرا توان آن را ‌که رودرروی اعضاء سازمان‌اش حاضر شود و به انبوه سؤال آنان پاسخ دهد، نداشت. این واپسین شگرد وی و شاید آخرین پرونده مفتوح است.

🖊در حالی‌که اکنون نسل Z و عقلانیت نقاد تن به این سنخ شگردها نمی‌دهند؛ آن‌ها به‌قدری مستقل و خودبنیاد شده‌اند که هیچ دستکاری ذهنی و هیچ نظم آمرانه‌ای را برنمی‌تابند. به تعبیر حافظ: بازیِ چرخ بشکندش بیضه در کلاه / زیرا که عَرضِ شعبده با اهلِ راز کرد!

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6163

#سعید_حجاریان #ایران #سیاست

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial

🔸نشانی‌های سعید حجاریان در شبکه‌های مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
📝📝📝تکذیب و روشنگری

🔻🔻🔻نوشته‌ای از #محسن_امین‌زاده منتشر شده در #مشق_نو

🖊️مطلب منتشر شده در فضای مجازی با عنوان «من ناامیدم!» متعلق به من نیست.

1️⃣من نگران هستم، ولی ناامید نیستم.

2️⃣چنین مطالبی را خطاب به دکتر پزشکیان و دکتر ظریف ابراز نکرده‌ام.

3️⃣مطالب مربوط به فلسطین با سیاق گفته‌ها و نوشته‌های من همخوانی ندارد.

📌۱۸ بهمن ۱۴۰۳

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝ایران و هنگامۀ بیدارشدن از خواب «جزم‌گرایی»

🔻🔻🔻یادداشتی از سید علی محمودی منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊ایران به‌ویژه در دهه‌های اخیر با معضل بدخیم جزم‌گرایی مُزمِن مواجه شده و شوربختانه به ناگزیر با آن به‌سر برده است. هرچه زمان گذشته است، به حجم و تَصَّلُب جزمیت در ایران افزوده شده است.

🖊این جزمیت تقریباً کثیری از اشخاص، اصناف، احزاب، حوزویان، دانشگاهیان و ساختارهای سیاسی، قضایی، تقنینی و اجرایی را فراگرفته است. آفت جزمیت در نهادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و انتظامی سرایت کرده است. در نظام تصمیم‌گیری، ایران با معضل جزم‌گرایی در سیاستگذاری‌ داخلی و در روابط خارجی دست به‌ گریبان است.

🖊در عرصه‌های مدیریتی و اجرایی نیز جزم‌گرایی- که هستۀ سخت آن استبداد و مطلق‌گرایی است-، کارگزاران را به دشواری و سردرگمی سوق ‌داده است. هر شخص، مقام مسئول و سامانه که در دام جزم‌گرایی فرومی‌افتد، خود را با شِبه منطقِ «این است و جز این نیست»، میدان‌دار قدرت می‌داند و می‌پندارد که کلام و رهنمود او فصل‌الخطاب است و باید دیگران از او تبعیتِ محض و بی‌چون‌وچرا کنند.

🖊این سنگ‌وارگی ذهنی، راه گفت‌وگو، بحث، نقادی و مفاهمه را در ایران بسته است و یا آن ‌را در تنگنا قرار داده است. پی‌آمدهای ذهنیت و رویکرد جزم‌گرایانه، به‌غایت موجب آشفتگی ذهنی، خیال‌پردازی، واقعیت‌گریزی، برداشت‌های غلط و تصمیم‌گیری‌های نسنجیده است.

🖊جزم‌گرا تن به گفت‌وگوی منطقی و متأملانه نمی‌دهد. او معمولاً فاقد ذهن چندمنبعی و متکثر است، در تُنُک‌مایگی اسیر است، اهل یادگرفتن، مطالعۀ کردن، افزودن به آگاهی‌های روشمند و راهگشا، و اندیشیدن دربارۀ آن‌ها نیست. او در سراب خیالیِ دانایی غوطه‌ور است و می‌پندارد: «موضوع روشن است، این‌قدر نیاز به حرف و حدیث ندارد، باید وارد عمل شوید!» جزم‌گرا با تصلب ذهنی و رفتاری، تن به خردورزی و تأمل نمی‌دهد.

🖊او خود را گرانیگاه آدم و عالم می‌داند و به حرف هیچ‌کس گوش نمی‌دهد. جزم‌گرا می‌پندارد که در هر موضوع و هر زمینه‌‌ای، در دانش و تجربه همه‌دانی است و هیچ‌ندانی در ساحت او راه ندارد. جزم‌گرا درک درست و دقیقی از دگرگونی‌های جامعۀ متحول ایران، تاریخ ایران و جهان، علم سیاست، علم حقوق و روابط بین‌الملل ندارد. او از حقوق بشر، آزادی و برابری بیزار است، و دموکراسی و توسعۀ متوازن و پایدار را به سُخره می‌گیرد.

🖊جزم‌گرا در برابر هر موضوع، چه در کلاس درس، چه در حزب، چه در بازار، و چه در سِمَت‌های رسمی قدرت، می‌کوشد به عنوان فصل‌الخطاب، حرف آخر را بزند و دیگران را به انقیاد و اطاعت محض وادارد. در یک کلام، مرغ جزم‌گرا یک پا دارد و می‌پندارد که به بازاندیشی و پرسشگری با هدف آموختن، فهمیدن، اصلاح خطاها و مشاورۀ خردمندانه حاجت ندارد.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6169

#سیدعلی_محمودی #سیاست #اندیشه

🔸نشانی تلگرام نویسنده:
www.tgoop.com/DrMahmoudi7

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝گیرنده شناخته نشد!*

🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊جامعه امروز ایران، با یک پیشرفت عظیم و به‌موازات آن یک پسرفت قابل توجه دست به گریبان شده است. از یک سو، تا بدانجا پیش رفته‌ایم که جامعه به‌واسطه دغدغه و کنجکاوی خود دائماً در معرض تغذیه اطلاعاتی است، به خودبسندگی رسیده و قابلیت تحلیل به‌دست آورده است.

🖊از سوی دیگر، همین جامعه با چنین مختصاتی، به‌دلیل خروج از معیارهای متعارف «دموکراسی» و «ملت- دولت» در مسائل متعددی به نقطه غلیان رسیده است. مسائلی از قبیل «خشونت»، «تبعیض»، «فقر»، «تخیّل آینده» و… . اما آیا دولت به این نقطه غلیان پی برده است؟ علائم، به‌گمان من، حکایت از این امر نمی‌کند یا کمتر حکایت می‌کند.

🖊در چنین وضعیتی، فارغ از آن‌که حادث است یا قدیم، دولت (state) مکلف است حتی اگر با «دموکراسی» و «ملت- دولت» سر سازگاری ندارد، بر نقطه غلیان جامعه متمرکز شود و در نتیجه، هر عاملی که خشونت را تشدید می‌کند، تبعیض را می‌افزاید، فقر را دامن‌گستر می‌کند، و آینده را غیرقابل‌تحمل‌تر می‌کند کشف، مدیریت و از مدار خارج کند تا جامعه نحیف‌تر نشود و خود، به‌مثابه یک سیستم به‌ورطه‌های هولناک نلغزد.

🖊واقع امر این است که طی روندی چند ساله، محتواهایی بر پرده افتاده‌اند که نه فرستنده رمزنگاری‌شان کرده و نه گیرنده‌ی بهره‌مند از هوش متعارف، نیاز به رمزشکنی‌شان داشته است. به این‌ها طی روندی چندماهه مقوله‌هایی دیگر اضافه شده است از جمله آن‌ها: تصمیم‌های شکننده و غیرشفاف در لغو لایحه حجاب و اساساً مسئله تثبیت «حاکمیت قانون»، تصویر ناروشن از پروژه‌های ممکن (نه مطلوب) در حوزه فقرزدایی و عدالت، چندصدایی در حوزه دیپلماسی- که هر روزه بر عمر آن و حجم خسارت‌های‌اش افزوده می‌شود- و النهایه، عرض اندام موتورسواران جدید و رونمایی از «دخمه‌»نشین‌های سده ۱۴۰۰.

🖊شاید، یک دولت برای خویش در نظم جهانی کارکرد ضدسیستمی تعریف کرده باشد، و خود را پرچمدار جنبش‌های ضدسیستم (anti-systemic movements) بپندارد اما واقعیت آن است که حتی پیشگامان و سرآمدان جنبش‌/دولت‌های ضدسیستمی نخست در درون به نوعی نظم و ثبات دست یافته‌ و سپس، به بیرون نگاه افکنده‌ و پروژه ضدسیستمی را پیش رانده‌اند.

*تیتر این یادداشت مشابه عنوان رمانی است به‌قلم خانم کاترین تیلور. این کتاب به‌قلم آقای بهمن دارالشفایی و از سوی نشر ماهی عرضه شده است.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6172

#سعید_حجاریان #ایران #سیاست

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial

🔸نشانی‌های سعید حجاریان در شبکه‌های مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📝📝📝«فدرالیسم» و بازی با مفاهیم

🔻🔻🔻یادداشتی از علی‌رضا علوی‌تبار منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊عنوان «فدرالیسم»‌ در ایران، غلط یا درست، یادآور گرایش قوم‌گرایی است. قوم‌گرایی نوعی ایدئولوژی است. یعنی گفتمانی است که معطوف به عمل سیاسی است.

🖊گفتمان قوم‌گرایی در ایران از آغاز پیدایش خویش، با دامن زدن به جدایی اقوام ایرانی از یکدیگر و ایجاد و تشدید ستیزهای اجتماعی در ایران، هم علیه توسعه و هم علیه مردم‌سالاری عمل کرده است. قوم‌گرایی در ایران امروز گفتمانی است در ستیز با توسعه و مردم‌سالاری.

🖊اگر فدرالیسم یادآور گفتمانی ضدتوسعه و ضدمردم‌سالاری است، چرا باید آن را به‌کار گرفت؟ مردم ایران، پیش از پیدایش ایدئولوژی «ملت‌گرایی» یک «ملت» بوده‌اند. تنوع قومی در ایران هیچ‌گاه در تضاد با یگانگی ملی تعریف نمی‌شده است. نباید با بکارگیری مفاهیم مبهم و بازی با آن‌ها زمینه ذهنی چنین خطاهایی را فراهم آورد.

🖊قانون اساسی ایران با پذیرش تقسیم کار و تفویض اختیار و نهاد «شوراها» زمینه را برای تراکم‌زدایی و تمرکززدایی ضروری برای اداره کارآمد امور عمومی فراهم کرده است. چرا باید از مفهومی بهره گرفت که برای پیوند دادن ملت‌های جدا از هم پدید آمده است؟

🖊پایبندی به اصول جمهوریت و مردم‌سالاری و میهن‌دوستیِ شهروندمحور، راه خروج از عدم توازن‌های سیاسی امروز ماست.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6178

#علیرضا_علوی_تبار #ایران #فدرالیسم

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝روزنه‌طلبانِ حکومتی

🔻🔻🔻یادداشتی از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊بنیادی‌ترین مشکل این گروه، شاید آن باشد که نه مستعد تقریر و تدوین نظام جدیدی از مفاهیم برای تکوین و بسط این آگاهی نوآیین هستند، نه چندان برای اهل تامل و تفکر و تدبیر بیرون از خود اهلیت و شانیتی قائل هستند (و البته بالعکس) تا انجام این مهم را بدانان بسپارند.

🖊افزون بر این، سخت اسیر روزمرگی و شبه‌مسئله‌های خُرد و انبوه‌اند، و تدبیرهای راهبردی نه می‌دانند و نه می‌توانند. آنان، کماکان در مسیری خرامان خرامان می‌روند که به قول اخوان ثالث، آن را سوی خفتنگاه مهر و ماه راهی نیست، بیابان‌های بی‌فریاد و کهساران‌خار و خشک و بی‌رحم‌ست، یکی دریای هول هایل‌ست و خشم توفان‌ها و تفته‌دوزخ‌ها.

🖊لذا بعید می‌دانم نخبگان ابزاری و اجرایی امروز ما بتوانند این آگاهی نوآیین را به اندیشه‌ای مؤسس تبدیل کنند. از این‌رو، اگرچه ناگریز تغییراتی در راه است، اما این تغییرات را نه به ارادۀ معطوف به آگاهی قدرت، بلکه به ارادۀ مقاومت می‌بینم…

🖊مگر بر خلاف‌آمد روزگار، در میان اصحاب قدرت، مرد مردان مرد یا گرد گردان گردی، پیدا شود که به‌خود جنبد و گرد هراس از شانه‌ها افشاند، چشم بردراند و طرف سبیل جنباند، رو به‌سوی خلوت خاموش غرش کند.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6180

#محمدرضا_تاجیک #ایران #سیاست

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝از «الاهیات انقلابی» تا «الاهیات انتقادی»

🔻🔻🔻مقاله‌ای از علی‌رضا علوی‌تبار منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌نوشتار پیش رو چه می‌گوید؟

🖊این مقاله یک جریان تأثیرگذار «دین‌شناسی» را در تاریخ معاصر ایران معرفی کرده و ویژگی‌های آن را برمی‌شمارد. جریانی با مصادیق گوناگون و متعدد، از «خداپرستانِ سوسیالیست» تا «گروه فرقان». در کنار توصیف، از زمینه‌های شکل‌گیری آن سخن گفته و چگونگی برآمدن یک جریان جدید را از آن مورد بحث قرار می‌دهد. آنان‌که به تاریخ اندیشه در ایران علاقه‌مند هستند و از واکاوی آن درس‌هایی برای امروز و فردا می‌جویند، در این مقاله سرفصل‌های مهمی خواهند یافت.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6184

#علیرضا_علوی_تبار #ایران #تاریخ_اندیشه

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝مجلس تعطیل شود؟ هنوز زود است

🔻🔻🔻یادداشتی از امیرحسین مهدوی منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊قرائن نشان می‌دهد که ساختار قدرت، با تحدید شدید اختیارات مجلس، از این فایده بنیادی این نهاد هم صرف‌نظر کرده است. مشکل بتوان تصور کرد که مجلسی کم‌اثر و تا این حد محصور در میان نهادهای آلترناتیو قانون‌گذار بتواند میدانی کارآمد برای منازعات جناحی باشد. مرحله‌ی «تایید صلاحیت» تا حدی از سیاسی‌ترین نهاد تعریف شده در قانون اساسی سیاست‌زدایی کرده، که دیگر قادر به اجرای صوری رقابت پارلمانتاریستی هم نیست. چنانکه نامزد فراکسیون اقلیت دوره اخیر برای ریاست مجلس همان گزینه فراکسیون اکثریت یعنی محمدباقر قالیباف بود.

🖊فراکسیون اقلیتی که تعداد و نام اعضای آن یک‌سال بعد از انتخابات هنوز روشن نیست و ریاست آن بر عهده کسی است که در سه دوره‌ مجلس- که باز هم اصولگرایان در آن دست بالا را داشتند- رییس مهم‌ترین کمیسیون‌ مجلس یعنی امنیت ملی و سیاست خارجی بوده است. خبری از اختلاف‌نظرهای جدی، لابی‌های گسترده و تنش بین فراکسیون‌ها بر سر تصمیمات مهم به گوش نمی‌رسد. حتی قانون حجاب و عفاف به‌عنوان سیاسی‌ترین حرکت فراکسیون اکثریت در صحن مجلس مورد بحث قرار نگرفت و دست آخر هم اجرای آن توسط یکی از شوراهای موازی به تعلیق درآمد.

🖊همچنین هیچ جریان سیاسی مشخصی بیرون از مجلس، همچون نمونه مجمع روحانیون و جامعه روحانیت در دهه‌های۷۰و ۶۰، مسئولیت عملکرد مجلس را بر عهده نمی‌گیرد. دو مجلس اخیر از دل لیست‌های انتخاباتی جمنا، شانا و صبح ایران تشکیل شدند که هویت نهادی روشنی نداشته و بیشتر به‌عنوان کارگزار حاکمیت در ساماندهی گزینه‌های مطلوب برای کسب کرسی‌های مجلس فهمیده شدند.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6186

#امیرحسین_مهدوی #ایران #مجلس

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
📝📝📝آمو-نیل

🔻🔻🔻مقاله‌ای از علی هادوی منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊مدعای این نوشتار آن است که مفهوم «مکان» و «مکان‏‌مندی» در جهان امروز، چنین قابلیتی را داراست. باید پذیرفت که امر عینی پیش‌‏روی ما، در پیوندی عمیق با مکانی است که در آن هستیم، درست همان‏‌چیزی که هایدگر تحت‏ عنوان «دازاین» مطرح می‏‌کند.

🖊خرد زیستی ما می‏‌بایست در تناسب با این مکان بوده و مکان‏‌مندانه رفتار نماید؛ رفتار مکان‏‌مندانه ضمن پاسداری و نگهداشت ارزش‌‏ها و مزیت‏‌ها، راهکاری اصیل برای گذار و نِیل به‏‌سوی امکانات جدید را نیز فراهم می‏‌نماید.

🖊نزدیک به دو سده است که حاکمان و مردمان منطقه ما که در این نوشتار آن را «آمو-نیل» نامیده‌‏ایم، در-این‏جا نیستند و سودای آن را دارند که تبدیل به «جایی» دیگر شوند و این سودای دو سده، منطقه ما را با معضلات و بحران‌‏های جدی مواجه کرده است. از جنگ و تروریسم گرفته تا کم‌‏نصیب بودن از مواهب طبیعی و توسعه. این‌‏همه، معلول فراموشی مکان‏‌مندی و در-این‏جا-نبودن است.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6190

#علی_هادوی #ایران #توسعه

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
2025/03/09 01:46:08
Back to Top
HTML Embed Code: