این پیام مادر جاویدنام علیرضا انجوی ست. او بدون ترس و با قاب تصویر فرزندش در دست مردم را دعوت به اتحاد برای سرنگونی جمهوری اسلامی می‌کند. این دیوار ترس است که حالا دیگر شکسته است.
خامنه‌ای و قاتلان مزد بگیرش خوب می‌دانند که خیزش بعدی می‌تواند برای همیشه ایران را از لوث وجود جمهوری اسلامی پاک کند. حکومتی که به تنهایی بیشتر از هر دشمنی در طول تاریخ از ایرانیان کشت و إرای ایران از هر بلای طبیعی و جنگی فاجعه بار تر بود.

#زن_زندگی_آزادی
🌐@masih_alinejad

نگار دباغی تنها ۱۸ سال دارد. او را به حکم شعیه ده دادسرای عمومی و انقلاب تبریز روانه زندان کرده‌اند. در برگه دادنامه او انواع اتهامات از اهانت به مقدسات و توهین به رهبری و پخش تراکت و ارسال فیلم و عکس برای رسانه‌های معاند ردیف شده است. در بخشی از این دادنامه قاضی نوشته است که متهم ابراز پشیمانی نکرده است. جمله آشنایی که حالا روز به روز بیشتر در برگه‌های بازپرسی و در پرونده‌ جوانان آزادیخواه این سرزمین نوشته خواهد شد.
از چه پشیمان باشیم؟ از آزادیخواهی؟ از ایستادن و نترسیدن؟ از داشتن رویای آزادی؟‌
پشیمانی برای کسانی ست که ظلم و فساد کردند. پشیمانی برای شما خواهد بود در آن روزی که خیلی زود خواهد آمد.

#زن_زندگی_آزادی
🌐@masih_alinejad

محمدرضا مراد بهروزی همسر سوری بابایی چگینی، که این روزها دوران محکومیت ناعادلانه خود را در زندان چوبیندر قزوین می‌گذراند از افزایش فشارهای روحی و روانی و بدرفتاری در زندان خبر داد. او گفت این فشارها به خاطر انتقام‌جویی معاون رییس اندرزگاه این زندان نسبت به اوست. او در یک تماس تلفنی با خارج از زندان گفته است که معاون این اندرزگاه چندی پیش با انتقال او که یک زندانی سیاسی ست به بند مجرمین خطرناک جان او را به خطر انداخته است. او مسبب این وضعیت را حمزه عاشوری معاون رییس زندان قزوین معرفی می‌کند و می‌گوید این شخص به او گفته است که چون تو یک بار از زندان ترخیص شدی و توبه نکردی و باز زندانی شدی من میخواهم تو را اذیت کنم و با تو مشکل شخصی دارم.
ادامه 👇👇

🌐@masih_alinejad

ادامه 👆👆
در نهایت پس از شکایت او به رییس زندان، او از بند مجرمین خطرناک به بند یک منتقل می‌شود اما شرطی برایش تعیین میشود که او مجبور به انجام دادن کارهای اجباری بیش از سایرین در این بند است. با این حال در این بند نیز چند مجرم خطرناک حضور دارند که این زندانی سیاسی را مجبور به انجام دادن کارهایی بیشتر از دیگران و فراتر از حد توان و تحمل خودش می‌کنند.
مسئولین زندان او را تهدید کرده‌اند که اگر هرکاری آنها می‌گویند را انجام ندهد دوباره بدون درنظر گرفتن اصل تفکیک زندانیان او را به بند مجرمین خطرناک منتقل خواهند کرد.
محمدرضا مرادبهروزی مسئولیت هر اتفاقی که در زندان قزوین برای او بیفتد را به عهده معاون این زندان دانست و گفت که در این زندان در حق او و تنی چند از زندانیان سیاسی بی رحمانه ظلم می‌شود.

محمدرضا مراد بهروزی فعال مدنی و از مخالفان حجاب اجباری ست که تیرماه سال گذشته از زندان آزاد شده بود. او به خاطر انتشار یک فایل صوتی پس از آزادی از زندان دوباره روانه زندان شد.
او در این فایل صوتی که پس از آزادی از زندان منتشر کرده بود بر ادامه راه آزادیخواهی تاکید و ابراز امیدواری کرده بود که حکومت استبداد دینی توسط مردم سرنگون شود.

#زن_زندگی_آزادی
#محمدرضا_مرادبهروزی
🌐@masih_alinejad

پیام دریافتی:

درود بر شما
در پاسخ به شعر شاعر حکومتی محمدحسین ملکیان که در حضور خامنه‌ای خواند (و باعث تشویق زیاد خامنه‌ای شد و بیلبوردهایی از ابیات این شعر در سطح شهر نصب کردند)، شعری سروده‌ام برای ایران🕊
خوشحال می‌شم اگه منتشرش کنید.
این اولی شعر اون اعر حکومتی هست و در ادامه پاسخ من به شعر میاد:
شاعر حکومتی:

یکایک سر شکست آن روز اما عهد و پیمان نه
غم دین بود در اندیشه مردم، غم نان نه
شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران
به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه
کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر
پریشان کرد جمع یکدل ما را، پشیمان نه
سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پر شد
که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه
یکی فریاد می‌زد شرمتان باد آی دژخیمان!
به سمت ما بیندازید تیر، اما به ایوان نه
یکی فریاد سر می‌داد بر پیکر سری دارم
که آن را می‌سپارم دست تیغ و بر گریبان نه
برای او که کشتن را صلاح خویش می‌داند
تفاوت می‌کند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه
دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید
رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه!
کلاه پهلوی هم کم‌کم افتاد از سر مردم
نرفت اما سر آن ها کلاه زورگویان، نه!
گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم
نخواهد شد ولی این‌بار جمع ما پریشان، نه!
به جمهوری اسلامی ایران گفته‌ایم "آری"
به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: "نه"
کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد
اگرچه قدرت ما می‌شود تحریم، کتمان نه
دفاعِ از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد
زمین کارزار ما تل‌آویو است، تهران نه!
محمدحسین ملکیان


و اما شعر من در جواب:

شماها واقعاً انسان‌نما هستید، انسان نه!
که دست و پا و چشم و گوش و سر دارید، وجدان نه

برای کاسبی با خون این مردم، چهل سال است
حفاظت می‌کنید از تیغ‌ها، با چنگ و دندان! نه؟!

شما با سرزمین مادریِ ما چنان کردید
که بابا آمد اما با دو دستِ بسته، با نان نه!

در آن شهریور خونین، خیابان‌ها پر از ما شد
پر از مایی که می‌گفتیم توی هر خیابان: «نه!»

پیام جنبش تاریخیِ «مهسا» جهانی شد
به آزادی و شور زندگی: «آری»، به شیطان: «نه»

پلیس ضد شورش بود و باتوم و طناب دار
اگرچه زخمی و خونین شدیم، اما پشیمان نه!

همیشه گاز اشک‌آور، جواب اشک‌هامان شد
گلوله از زمین و آسمان بارید، باران نه

مگر با تیر و ترکش، ماه پشت ابر می‌ماند؟
حقیقت را فقط همرنگ خون کردید، پنهان نه!

شما کودک‌کشی کردید! در قاموس ناپاکان-
تفاوت می‌کند کودک، جوان یا پیر؟! چندان نه!

اوین و قرچک و لاکان و فردیس و رجایی‌شهر...
جواب حرف حقِ ما عدالت بود، زندان نه

از این وضع خراب مملکت‌داری، جهان فهمید
که هر چرخی نمی‌چرخد به دست چند حیوان! نه!

اگر رقصی و میدانی چنین باشد، از آنِ ماست
شما مأمور و معذورید، اما مرد میدان نه!

حریم ما نه خاک مسجدالاقصی‌ست، نه حیفا
به‌خون‌غلتیده و مظلوم، ایران است، لبنان نه

یقیناً خوب می‌دانید، نابودی‌ِتان حتمی‌ست
نخواهد رفت از دل‌های مردم، داغ آبان، نه!

به‌زودی بار دیگر روشن و شفاف می‌گوییم:
همه با هم به جمهوری اسلامی ایران: «نه!»


سارا شاملو

🌐@masih_alinejad

پیام و تصویر دریافتی:

«مسيح عزيز، در شهر لودويگزبورگ آلمان، پس از گذشت بيش از دو سال از شروع انقلاب «زن، زندگي آزادي» به مناسبت روز جهاني منع خشونت علیه زنان، اين اتوبوس در شهر با این نوشته و شعار انقلاب ایران در حركت است. يادآور زنان شجاع ايران.»
#زن_زندگی_آزادی
🌐@masih_alinejad

کمال بابائی شهروند ساکن خمینی شهر اصفهان که در اعلام حمایت و همبستگی با حسین رونقی اعلام کرده بود که مقابل فرمانداری این شهر دست به تحصن خواهد زد، حالا ربوده شده است و از سرنوشتش اطلاعی در دست نیست.
او پیش از این نیز توسط جمهوری اسلامی دستگیر و بی‌رحمانه شکنجه شده بود.
او دارای همسر و دو فرزند خردسال است.
صدای او باشیم و اجازه ندهیم که جمهوری اسلامی در سکوت خبری هر بلایی خواست سر این شهروند شجاع اهل نجف آباد بیاورد.
🌐@masih_alinejad

ویدیوی دریافتی:

جمهوری اسلامی از مجموعه‌های متفاوتی تشکیل شده است که هرکدام در حوزه کاری خودش تنها چیزی که برایش اهمیتی ندارد شان و منزلت انسانی و حقوق شهروندی ست. در این ویدیو رفتار وحشیانه ماموران شهرداری را در برخورد با دستفروش‌ها در شهریار می‌بینیم. در این شرایط وخیم اقتصادی و با این فقر و گرانی که به برکت جمهوری اسلامی گسترده تر از همیشه شده است، حالا همین یک لقمه نان را هم چشم ندارند در سفره مردمی که از سر نیاز به دستفروشی روی آورده‌اند ببینند.
این حکومت بالا تا پایینش ظلم است. سرنگون خواهید شد.
#فقر #گرانی
🌐@masih_alinejad

حسین رونقی در کانال تلگرامی خود از حرکت به سمت زندان اوین برای تحصن در حمایت از بچه‌های اکباتان خبر داد.
خواسته او آزادی نسرین شاکرمی، توماج صالحی، فاطمه سپهری و آرشام رضایی ست.
او همچنین ضمن انتشار تصویری از لب دوخته‌اش نوشت:
"با لب‌های دوخته ایستاده‌ام بر عهدم...
برای کیانوش و خواسته‌هایش، با لب‌های دوخته تا پای جان خواهم ایستاد. زندگی آنقدر ارزش ندارد که به‌خاطرش کسی وجودش و شرافتش را بفروشد. حقیقت را هیچ وقت نمی‌شود زیر خاک کرد.
حتی دشمنان باشکوه و باشرفی نیستید. ایران برای شما وطن نیست.
آخرین وضعیت جسمی (روز دهم):

لب‌ها متورم و زخم شده‌اند و خونریزی می‌کنند.
کاهش وزن زیاد، ضعف جسمانی به همراه سرگیجه شدت گرفته و عضلات تحلیل رفته‌اند.
نوسان فشار خون و فشار خون بالای ۱۴ و نوسان شدید قند خون.
خونریزی گوارشی و ادراری.
درد مفاصل و استخوان‌ها.

سهم امروز: سه لیوان آب، دو لیوان چای، و تزریق داروها به صورت وریدی و عضلانی.
خواسته‌ام همان خواسته‌های کیانوش است."

صدایش باشیم. کنارش باشیم.

#حسین_رونقی
🌐@masih_alinejad

ویدئو و پیام دریافتی:

سلام
این آقا حسین رحمانی مربی کاراته از وابستگان به سپاە پاسداران هست. این شخص متهم هست که به ٨ نفر از شاگردانش تعرض جنسی می‌کرده که تعدادی از اونها ازش شکایت کردند. شکایتها جداگانه هم در دادسرا ثبت شده و هم به ادارە ورزش و جوانان شهرستان بانه فرستاده شده.
متاسفانه با حمایت سپاه نه فقط نگذاشتند که محکوم بشه که الان میخوان رئیس هیات شهرستان هم بکنند این شخص رو.

ایشون به بهانه تمرین کاراته و وعده کمربند و دیگر چیزها، کسانی رو که ضعیف بودن و اصطلاحا کسی رو نداشتن که ازشون پشتیبانی کنن به جاهای خلوت می‌برده و دست درازی و تجاوز می‌کردە و حتی عکس و فیلم هم به گفته برخی قربانیان ازشون گرفته.
تمام پیام‌های صوتی تهدید و حرفهای این شخص وجود داره که به زبان کردی هست. الان برادرش رو واسطه کرده که زنان شکایتشون رو پس بگیرند.

#زن‌_زندگی_آزادی
🌐@masih_alinejad

ویدئوی دریافتی:

«این‌ها زنان حکومتی و بسیجی منطقه ما هستند. روستای خوزنین نزدیک بویین زهرای قزوین. گردان کوثر به اصطلاح.
همه شون همینجوری هستند. سالن خالیه و همه شون زن هستند و باز اینجوری ورزش میکنند. با چادر و بعضیاشون بچه بغل! فیلمشون رو منتشر کن حداقل ملت یه ذره بهشون بخندند روحیه شون عوض شه.»

این صحنه‌ها بیشتر شبیه سکانسی از یک فیلم سورئال است تا صحنه ورزش گروهی! این ماهیت یک حکومت ایدئولوژیک است که زنان را تنها به این شکل به رسمیت می‌شناسد. اینها فاطی کماندوهای حکومتند. سیاه از درون و بیرون و پوشیده و پنهان در لای چادر!

#زن_زندگی_آزادی
🌐@masih_alinejad

نگار دباغی نوجوان ۱۷ ساله اهل تبریز که به اتهام اجتماع و تبانی، اهانت به مقدسات و تبلیغ علیه نظام در بازداشت بود، روز گذشته با تامین قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد. دادگاه او قرار است روز یکم اسفندماه برگزار شود.

نگار دباغی با وجود سن کم اما بسیار شجاع است و حالا توسط بی‌دادگاه خامنه‌ای با لیستی از اتهامات امنیتی مواجه شده. او در دوران بازداشت به شدت تحت فشار و شکنجه روحی قرار گرفته بود. این ترس حکومت از نسل جوان ایران است نوجوانی ۱۷ ساله را اینچنین خطر برای خود می‌داند. البته که این نسل برای خامنه‌ای خطرناک است. نسلی که مصمم است آزادی خود را به دست بیاورد.

#زن_زندگی_آزادی
#نگار_دباغی
🌐@masih_alinejad

ویدا ربانی و مطهره گونه‌ای دو زندانی زن محبوس در زندان اوین در اعتراض به شرایط وخیم نرگس محمدی در زندان از روز ۲۸ آبان ماه دست به اعتصاب غذا زده‌اند. نرگس محمدی هفته گذشته پس از یک عمل جراحی سنگین برخلاف توصیه‌های پزشکی برای مرخصی درمانی، به زندان بازگردانده شد.
مطهره گونه‌ای در نامه‌ای سرگشاده با شرح شرایط طاقت‌فرسای جسمی و روحی زندانیان، از شرایط خطرناک نرگس محمدی نوشته است. چند خطی از ابتدای نامه او نمایی ست از جنایتی خاموش که پشت دیوارهای اوین صورت می‌پذیرد:

«نرگس ۲۶ آبان بعد از دو جراحی سنگین وارد بند شد. تنها یک شب از برگشت او از بیمارستان گذشته بود. مطهره به میز‌ بغل تختم تکیه داده بود صورتش برافروخته بود قطر‌های درشت اشک بی‌صدا از صورتش میچکید روی سرامیک‌های شکسته بند نسوان. نگاهش می‌کنم، می‌گوید: « نرگس به همین زودی زخم بستر گرفته، برویم پایین.. برویم یک کاری کنیم...»

دوتایی می‌رویم دفتر زندان، به پاسیارها توضیح می‌دهیم و از آنها می‌خواهيم با رئیس زندان، رئیس بهداری یا یک مسئولی تماس بگیرد.

ادامه👇

#نرگس_محمدی
#زن_زندگی_آزادی
🌐@masih_alinejad

👆👆 ادامه:

پاسیار زن با دمپایی پلاستیکی لخ لخ کنان می‌آيد و می‌گوید آقای دکتر جواب نمی‌دهند، بالاخره نیاز به استراحت دارند، وقت شام است و... غر غر کنان شماره افسر جانشین را می‌گیرد...

مطهره شرایط را توضیح می‌دهد، از زخم جراحی سنگین نرگس، زخم بستر، آلوده بودن اتاق‌ و سرویس بهداشتی که ۱۳ نفری از آن استفاده می‌کنیم، بی امکاناتی بهداری و... می‌گوید. اخر هم جواب می‌گیرد مورد نرگس محمدی متفاوت است و نمی‌توانند برایش کاری انجام دهند، اگر فرد دیگری بود، می‌شد اعزامش کرد و ...حالا تا صبح صبر کنید و...

فردا رسید و همچنان کسی نگفت با این بیمار باید چکار کرد. می‌آیند پانسمان نرگس را عوض کنند، زخم‌ باز مانده، چسب ندارند، فریاد نرگس بلند شده و از درد گریه می‌کند، بالاخره یک حلقه چسب که دور تا دورش را پرزهای رنگا رنگ گرفته و از دور خاکستری به چشم می‌آید پیدا می‌کنند و زخم را می‌بندد.

طاقتمان طاق شده بود، همان روز یعنی ۲۸ آبان من و مطهره برگه اعتصاب غذا را تحویل زندان دادیم و درخواستمان را رسیدگی به وضعیت نرگس، وریشه و رسیدگی به وضعیت درمانی همبندی‌هایمان اعلام کردیم. تصمیم گرفتیم خبری منتشر نکنیم، نگران بودیم که خود انتشار خبر اعتصاب، مسئولان را عصبانی کند و در رسیدگی به وضعیت، سنگ اندازی بیشتری شود. نگران بودیم لج کنند!...»

#نرگس_محمدی
#زن_زندگی_آزادی
🌐@masih_alinejad

اردلان کریمی سارویی جوانی بود که چند شب پیش در شهرستان فیروزآباد استان فارس با شلیک دو گلوله توسط ماموران جمهوری اسلامی به قتل رسید. نیروهای امنیتی با ممانعت از تحویل دادن جسد این جوان به خانواده‌اش شروع به سناریوسازی کردند. در رسانه‌های محلی وابسته به حکومت او شروری معرفی شد که گروگانگیری کرده بود و در درگیری و تیراندازی متقابل با پلیس کشته شده است.
چیزی که به شدت از سوی نزدیکان و بستگان این جوان رد شده است.
گفته شده است که او با کسی درگیری داشته و حکم بازداشتش صادر شده بود. هنگام دستگیری او دربرابر ماموران مقاومت می‌کند که دو بار به او که دست خالی بوده، شلیک می‌کنند.

ماموران امنیتی با گروگان گرفتن جسم بی جان این جوان خانواده او را برای سرپوش گذاشتن بر این قتل و قبول سناریوی امنیتی تحت فشار گذاشته‌اند و برادر او را هم مدتی بازداشت کرده بودند.
گفتنی ست همان روزی که او را کشتند ماموران فیلمهای تمام دوربین‌های مداربسته در محل را جمع آوری کردند و هیچ ویدیویی نیز از لحظه دستگیری منتشر نکردند.
به جای آن سناریوی گروگانگیری و مسلح بودن این جوان ترک قشقایی را نوشتند تا خونش را پایمال کنند.
🌐@masih_alinejad