https://www.tgoop.com/masnavijan
سلام
معرفی #کتاب_خوب
https://www.tgoop.com/mahrbano_shov/2894
با خوانش #خانم_پرهام
کانال مهربانو_شو
@mahrbano_shov
#شرح_مثنوی_جان
سلام
معرفی #کتاب_خوب
اول عاشق خودت باش
https://www.tgoop.com/mahrbano_shov/2894
با خوانش #خانم_پرهام
کانال مهربانو_شو
@mahrbano_shov
#شرح_مثنوی_جان
Telegram
کانال شرح مثنویِ جان
منابع: شرح
دکتر کاظم دزفولیان
دکتر استعلامی
فروزانفر
زرینکوب
شهیدی
حکیم سبزواری
شرح صوتی دکتر پور مختار و آقای علی مقدم
فاطمه قوینیت
@Fghave
سایت
https://masnavijan.com
شرح غزل حافظ
https://www.tgoop.com/tafsirehafeez
بله
https://ble.ir/masnaviijan
دکتر کاظم دزفولیان
دکتر استعلامی
فروزانفر
زرینکوب
شهیدی
حکیم سبزواری
شرح صوتی دکتر پور مختار و آقای علی مقدم
فاطمه قوینیت
@Fghave
سایت
https://masnavijan.com
شرح غزل حافظ
https://www.tgoop.com/tafsirehafeez
بله
https://ble.ir/masnaviijan
❤3👏1
#پای_واپس_کشیدن_خرگوش_از_شیر_چون_نزدیک_چاه_رسید
🔵 زندگانی آشتیّ، ضدُّ هاست
مرگ آن، کهاندر میانشان جنگ خاست
✅زندگانی انسان، آشتی و هماهنگی بین اضداد چهارگانه در وجود اوست و همینکه میان این عناصر درگیری و عدم تعادل ایجاد شود، مرگ و نیستی به سراغ انسان میآید.
در طب سنتی در درون انسان چهار طبع سودا، صفرا، بلغم و خون در جریان است. تا زمانیکه این طبایع در اعتدال باشند، زندگی و حیات ادامه دارد و زمانی که تعادل این طبایع از بین میرود؛ بیماری و رنج و در نهایت به مرگ منجر میشود.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijsn
🔵 زندگانی آشتیّ، ضدُّ هاست
مرگ آن، کهاندر میانشان جنگ خاست
✅زندگانی انسان، آشتی و هماهنگی بین اضداد چهارگانه در وجود اوست و همینکه میان این عناصر درگیری و عدم تعادل ایجاد شود، مرگ و نیستی به سراغ انسان میآید.
در طب سنتی در درون انسان چهار طبع سودا، صفرا، بلغم و خون در جریان است. تا زمانیکه این طبایع در اعتدال باشند، زندگی و حیات ادامه دارد و زمانی که تعادل این طبایع از بین میرود؛ بیماری و رنج و در نهایت به مرگ منجر میشود.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijsn
❤3👏1
#پای_واپس_کشیدن_خرگوش_از_شیر_چون_نزدیک_چاه_رسید
🔵لطف حق این شیر را و گور را
اِلف داده است این دو ضدّ دور را
گور: گور خر
اِلف: اُلفت، مهربانی، مدارا و سازگاری
شیر و گور مجاز از چیزهای متضاد
✅لطف خداوند، باعث شده تا شیر و گورخر (تضادهای جهان هستی) اگرچه ظاهراً ضد و دشمن یکدیگر هستند اما با هم اُلفت و مدارا داشته باشند. این الفت و دوستی بین تضادها عجیب است.
🔸نکته:
اشاره به این مطلب که اضداد جهان آفرینش و موجودات متضاد ، در کنار یکدیگر کامل کننده یکدیگر هستند و وجودشان ضروری است.
🔵چون جهان رنجور و زندانی بود
چه عجب رنجور اگر فانی بود ؟
✅جهان هستی زندانی تقدیر الهی است. از طرفی هم همواره در حال تغییر و دگرگونی است، همانند شخص رنجور و بیماری است که در نهایت به فنا و نابودی میرسد. این فنا و نابودی جهان جای تعجب ندارد.
🔵خواند بر شیر او ازین رو پندها
گفت من پس ماندهام زین بندها
✅خرگوش از این دست سخنان پندآمیز به شیر داد و گفت: من به واسطهٔ همین بندِ تضادهاست که پشت سر تو میآیم و عقبتر حرکت میکنم.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijsn
🔵لطف حق این شیر را و گور را
اِلف داده است این دو ضدّ دور را
گور: گور خر
اِلف: اُلفت، مهربانی، مدارا و سازگاری
شیر و گور مجاز از چیزهای متضاد
✅لطف خداوند، باعث شده تا شیر و گورخر (تضادهای جهان هستی) اگرچه ظاهراً ضد و دشمن یکدیگر هستند اما با هم اُلفت و مدارا داشته باشند. این الفت و دوستی بین تضادها عجیب است.
🔸نکته:
اشاره به این مطلب که اضداد جهان آفرینش و موجودات متضاد ، در کنار یکدیگر کامل کننده یکدیگر هستند و وجودشان ضروری است.
🔵چون جهان رنجور و زندانی بود
چه عجب رنجور اگر فانی بود ؟
✅جهان هستی زندانی تقدیر الهی است. از طرفی هم همواره در حال تغییر و دگرگونی است، همانند شخص رنجور و بیماری است که در نهایت به فنا و نابودی میرسد. این فنا و نابودی جهان جای تعجب ندارد.
🔵خواند بر شیر او ازین رو پندها
گفت من پس ماندهام زین بندها
✅خرگوش از این دست سخنان پندآمیز به شیر داد و گفت: من به واسطهٔ همین بندِ تضادهاست که پشت سر تو میآیم و عقبتر حرکت میکنم.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijsn
❤3👏1
#فیه_ما_فیه
#حضرت_حافظ
گل و میوه نمیشکفد به پاییز که این مناظره باشد. یعنی به پاییز، (گُل) مخالف ِ مقابله و مقاومت کردن باشد.
و گل را آن طبع نیست که مقابلگی کند با پاییز.
اگر نظر آفتابِ حَمَل (فروردین) تافت ، عمل یافت و بیرون آید در هوای معتدل عادل.
و اگر نه ، سر در کشید و به اصل خود رفت.
پاییز با او میگوید: «اگر تو شاخ خشک نیستی پیش من برون آی اگر مردی، او (گل) میگوید پیش تو من (شاخ) خشکم و نامردم هرچه خواهی بگو»
ای پادشاه صادقان چون من منافق دیدهای؟!
با زندگانت زندهام با مردگانت مُردهام
#شرح
این عبارت تایید مطلبی است درباره گفتگو نکردن با افرادی که سخن گوینده را درک نمیکنند و هم سنخ نیستند؛ افرادی که دائم در مقابله و مناظره و بحث هستند. با چنین کسانی سکوت بهترین پاسخ است
گُل در فصل پاییز، با پاییز هیچ تقابل و مناظرهای ندارد چون توان مقابله با پاییز را ندارد. وقتی بهار برسد نور خورشید بر او بتابد، به زیبایی و کمال نمایان میشود.
مولانا بیان میکند شایسته نیست انسان با هر کسی گفتگو و همنشینی داشته باشد.
انسان باید قدر و ارزش خود را بداند و خود را گرفتار هر بحث و جدلی نکند.
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
https://www.tgoop.com/masnavijan
#حضرت_حافظ
گل و میوه نمیشکفد به پاییز که این مناظره باشد. یعنی به پاییز، (گُل) مخالف ِ مقابله و مقاومت کردن باشد.
و گل را آن طبع نیست که مقابلگی کند با پاییز.
اگر نظر آفتابِ حَمَل (فروردین) تافت ، عمل یافت و بیرون آید در هوای معتدل عادل.
و اگر نه ، سر در کشید و به اصل خود رفت.
پاییز با او میگوید: «اگر تو شاخ خشک نیستی پیش من برون آی اگر مردی، او (گل) میگوید پیش تو من (شاخ) خشکم و نامردم هرچه خواهی بگو»
ای پادشاه صادقان چون من منافق دیدهای؟!
با زندگانت زندهام با مردگانت مُردهام
#شرح
این عبارت تایید مطلبی است درباره گفتگو نکردن با افرادی که سخن گوینده را درک نمیکنند و هم سنخ نیستند؛ افرادی که دائم در مقابله و مناظره و بحث هستند. با چنین کسانی سکوت بهترین پاسخ است
گُل در فصل پاییز، با پاییز هیچ تقابل و مناظرهای ندارد چون توان مقابله با پاییز را ندارد. وقتی بهار برسد نور خورشید بر او بتابد، به زیبایی و کمال نمایان میشود.
مولانا بیان میکند شایسته نیست انسان با هر کسی گفتگو و همنشینی داشته باشد.
انسان باید قدر و ارزش خود را بداند و خود را گرفتار هر بحث و جدلی نکند.
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
https://www.tgoop.com/masnavijan
❤2👏1🕊1
#پرسیدن_شیر_از_سبب_پا_وا_پس_کشیدن_خرگوش
شیر گفتش تو ، ز اسباب ِ مرض
این سبب گو خاص کهاین استم غَرَض
گفت آن شیر اندر این چَه ساکن است
اندر این قلعه ز آفات ایمِن است
قَعر چَه بُگزید هر که عاقل است
زآنکه در خلوت صفاهای دل است
ظلمت چَه بِه که ظلمتهای خلق
سر نَبُرد آنکس که گیرد پای خلق
گفت پیش آ ، زخمم او را قاهر است
تو ببین کهآن شیر در چه حاضر ست؟
گفت من سوزیدهام زآن آتشی
تو مگر اندر بر خویشَم کَشَی
تا به پشت تو من ای کان کرم
چشم بگشایم به چَه در، بنگرم
بیتهای۱۲۹۷ تا ۱۳۰۳
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
شیر گفتش تو ، ز اسباب ِ مرض
این سبب گو خاص کهاین استم غَرَض
گفت آن شیر اندر این چَه ساکن است
اندر این قلعه ز آفات ایمِن است
قَعر چَه بُگزید هر که عاقل است
زآنکه در خلوت صفاهای دل است
ظلمت چَه بِه که ظلمتهای خلق
سر نَبُرد آنکس که گیرد پای خلق
گفت پیش آ ، زخمم او را قاهر است
تو ببین کهآن شیر در چه حاضر ست؟
گفت من سوزیدهام زآن آتشی
تو مگر اندر بر خویشَم کَشَی
تا به پشت تو من ای کان کرم
چشم بگشایم به چَه در، بنگرم
بیتهای۱۲۹۷ تا ۱۳۰۳
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
❤1👏1
Audio
❤1👏1
Forwarded from کانال شرح مثنویِ جان (Fateme Ghaviniat)
#لینک_یاب
#کتاب_صوتی
#فیه_مافیه
فصل اول
https://www.tgoop.com/masnavijan/1741
فصل دوم
https://www.tgoop.com/masnavijan/1749
فصل سوم
https://www.tgoop.com/masnavijan/1755
فصل چهارم
https://www.tgoop.com/masnavijan/1763
فصل پنجم
https://www.tgoop.com/masnavijan/1766
فصل ششم
https://www.tgoop.com/masnavijan/1772
فصل هفتم
https://www.tgoop.com/masnavijan/1781
فصل هشتم
https://www.tgoop.com/masnavijan/1792
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
https://www.tgoop.com/masnavijan
#کتاب_صوتی
#فیه_مافیه
فصل اول
https://www.tgoop.com/masnavijan/1741
فصل دوم
https://www.tgoop.com/masnavijan/1749
فصل سوم
https://www.tgoop.com/masnavijan/1755
فصل چهارم
https://www.tgoop.com/masnavijan/1763
فصل پنجم
https://www.tgoop.com/masnavijan/1766
فصل ششم
https://www.tgoop.com/masnavijan/1772
فصل هفتم
https://www.tgoop.com/masnavijan/1781
فصل هشتم
https://www.tgoop.com/masnavijan/1792
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
https://www.tgoop.com/masnavijan
Telegram
کانال شرح مثنویِ جان
#کتاب_صوتی
#فیه_ما_فیه
فصل اول
با صدای:
#بهروز_رضوی
کتاب گویا ایران صدا
http://book.iranseda.ir
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
https://www.tgoop.com/masnavijan
#فیه_ما_فیه
فصل اول
با صدای:
#بهروز_رضوی
کتاب گویا ایران صدا
http://book.iranseda.ir
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
https://www.tgoop.com/masnavijan
❤1👏1
ز آنجا که توئی تا من
صدساله ره است الحق
ز اینجا که منم تا تو
منزل، نَفَسی باشد
#خاقانی
#شرح_مثنوی_جان
https://www.tgoop.com/masnavijan
صدساله ره است الحق
ز اینجا که منم تا تو
منزل، نَفَسی باشد
#خاقانی
#شرح_مثنوی_جان
https://www.tgoop.com/masnavijan
❤3👏3
#پرسیدن_شیر_از_سبب_پا_وا_پس_کشیدن_خرگوش
داستان اینگونه پیش رفت که خرگوش، شیر را به سمت چاهی که در نظر داشت کشاند اما نزدیک چاه که رسیدند، خرگوش عقبتر ایستاد و پیش نرفت و دلایلی مختلفی از جزئی و کلی و اضداد پیش کشید.
شیر که از شنیدن سخنان گوناگون خرگوش خسته شده بود گفت دلیل اصلی خودت را از پیش نیامدن بگو.
🔵شیر گفتش تو ، ز اسباب ِ مرض
این سبب گو خاص، کهاین استم غَرَض
اسباب مرض: دلیل نگرانی و پراکندگی خاطر
غَرَض: هدف
✅ شیر گفت: ای خرگوش، تو فقط و فقط دلیل اصلی نگرانی و اضطرابت را بگو که هدف من دانستن این موضوع است نه چیز دیگر. اینکه بدانم علت نگرانی تو چیست؟
🔵گفت آن شیر اندرین چَه ساکن است
اندر این قلعه ز آفات ایمِن است
چَه: کوتاه شده چاه
آفات: جمع آفت، آسیبها، رنجها
ایمِن: در امان و محفوظ
✅خرگوش گفت آن شیر در این چاه ساکن است و چون درون این چاه است؛ از آفات و بلاهای گوناگون در امان است.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
داستان اینگونه پیش رفت که خرگوش، شیر را به سمت چاهی که در نظر داشت کشاند اما نزدیک چاه که رسیدند، خرگوش عقبتر ایستاد و پیش نرفت و دلایلی مختلفی از جزئی و کلی و اضداد پیش کشید.
شیر که از شنیدن سخنان گوناگون خرگوش خسته شده بود گفت دلیل اصلی خودت را از پیش نیامدن بگو.
🔵شیر گفتش تو ، ز اسباب ِ مرض
این سبب گو خاص، کهاین استم غَرَض
اسباب مرض: دلیل نگرانی و پراکندگی خاطر
غَرَض: هدف
✅ شیر گفت: ای خرگوش، تو فقط و فقط دلیل اصلی نگرانی و اضطرابت را بگو که هدف من دانستن این موضوع است نه چیز دیگر. اینکه بدانم علت نگرانی تو چیست؟
🔵گفت آن شیر اندرین چَه ساکن است
اندر این قلعه ز آفات ایمِن است
چَه: کوتاه شده چاه
آفات: جمع آفت، آسیبها، رنجها
ایمِن: در امان و محفوظ
✅خرگوش گفت آن شیر در این چاه ساکن است و چون درون این چاه است؛ از آفات و بلاهای گوناگون در امان است.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
👏2❤1
#پرسیدن_شیر_از_سبب_پا_وا_پس_کشیدن_خرگوش
🔵قَعر چَه بُگزید هر که عاقل است
زآنکه در خلوت صفاهای دل است
🔵ظلمت چَه بِه که ظلمتهای خلق
سر نَبُرد آنکس که گیرد پای خلق
قعر: عمق و گودی
ظلمت: تاریکی
سَر نبُرد: کنایه از به پایان نرساندن، موفق نشدن
پای خلق گرفتن: کنایه از گرفتار شدن به ظلمت و گرفتاریهای دیگران
چاه اشاره به خلوتنشینی صوفیان دارد.
خلوت و خلوتنشینی یکی از اعمال و اصول مهم عرفان و تصوف است و اکثر نویسندگان در کتب عرفانی به این موضوع پرداختهاند و دارای شرایط و آداب خاصی است.
🔸نکته:
مفهوم نمادین خلوت چاه در این بیت، یعنی بریدن از اندیشهها و افکار تاریک و باطل دیگران است و مولانا تاریکی چاه را بهتر از تاریکی فکر میداند.
✅ خرگوش گفت: این چاه مثل قلعهای است که آن شیر را از همهٔ بلاها محافظت میکند.
✅خرگوش گفت: انسان خردمند و عاقل کسی است که در عمق چاه، خلوتنشینی میکند و در این خلوتنشینی، صفای دل پیدا میکند چون گرفتاری به اشتغالات گوناگون در زندگی، انسان را از صفای دل غافل میکند.
✅ماندن در تاریکی و ظلمت چاه و خلوتنشینی بهتر از آلوده شدن به ظلمتهای فکر و اندیشه دیگران است.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
🔵قَعر چَه بُگزید هر که عاقل است
زآنکه در خلوت صفاهای دل است
🔵ظلمت چَه بِه که ظلمتهای خلق
سر نَبُرد آنکس که گیرد پای خلق
قعر: عمق و گودی
ظلمت: تاریکی
سَر نبُرد: کنایه از به پایان نرساندن، موفق نشدن
پای خلق گرفتن: کنایه از گرفتار شدن به ظلمت و گرفتاریهای دیگران
چاه اشاره به خلوتنشینی صوفیان دارد.
خلوت و خلوتنشینی یکی از اعمال و اصول مهم عرفان و تصوف است و اکثر نویسندگان در کتب عرفانی به این موضوع پرداختهاند و دارای شرایط و آداب خاصی است.
🔸نکته:
مفهوم نمادین خلوت چاه در این بیت، یعنی بریدن از اندیشهها و افکار تاریک و باطل دیگران است و مولانا تاریکی چاه را بهتر از تاریکی فکر میداند.
✅ خرگوش گفت: این چاه مثل قلعهای است که آن شیر را از همهٔ بلاها محافظت میکند.
✅خرگوش گفت: انسان خردمند و عاقل کسی است که در عمق چاه، خلوتنشینی میکند و در این خلوتنشینی، صفای دل پیدا میکند چون گرفتاری به اشتغالات گوناگون در زندگی، انسان را از صفای دل غافل میکند.
✅ماندن در تاریکی و ظلمت چاه و خلوتنشینی بهتر از آلوده شدن به ظلمتهای فکر و اندیشه دیگران است.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
❤2👏1
#پرسیدن_شیر_از_سبب_پا_وا_پس_کشیدن_خرگوش
🔵گفت پیش آ ، زخمم او را قاهر است
تو ببین کهآن شیر در چه حاضر ست؟
🔵گفت من سوزیدهام زآن آتشی
تو مگر اندر بر خویشَم کَشَی
🔵تا به پشت تو من ای کان کرم
چشم بگشایم به چَه در، بنگرم
زخم: ضربه
قاهر: در هم شکننده، پیروز
کان: معدن
کان کرم: معدن بخشش و مهربانی
به پشت تو: به حمایت و دلگرمی تو
به چَه در : درون چاه
کاربرد دو حرف اضافه در سبک ادبیات قدیم
بَر: آغوش
اندر بر خویشم کشی: مرا در آغوش خویش بکشی
✅شیر گفت: جلوتر بیا. ضربه من او را شکست میدهد و نابود میکند. بیا ببین آن شیر در ته چاه هست یا نه؟
✅خرگوش گفت: من از آن شیر آسیب دیده و سوختهام. ای شیر، مگر تو مرا در آغوش خودت بگیری تا من امنیت داشته باشم.
✅تا در سایهٔ حمایت تو که معدن بخشش و بزرگی هستی، شجاعت یافته و بتوانم به درون چاه نگاه کنم.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
🔵گفت پیش آ ، زخمم او را قاهر است
تو ببین کهآن شیر در چه حاضر ست؟
🔵گفت من سوزیدهام زآن آتشی
تو مگر اندر بر خویشَم کَشَی
🔵تا به پشت تو من ای کان کرم
چشم بگشایم به چَه در، بنگرم
زخم: ضربه
قاهر: در هم شکننده، پیروز
کان: معدن
کان کرم: معدن بخشش و مهربانی
به پشت تو: به حمایت و دلگرمی تو
به چَه در : درون چاه
کاربرد دو حرف اضافه در سبک ادبیات قدیم
بَر: آغوش
اندر بر خویشم کشی: مرا در آغوش خویش بکشی
✅شیر گفت: جلوتر بیا. ضربه من او را شکست میدهد و نابود میکند. بیا ببین آن شیر در ته چاه هست یا نه؟
✅خرگوش گفت: من از آن شیر آسیب دیده و سوختهام. ای شیر، مگر تو مرا در آغوش خودت بگیری تا من امنیت داشته باشم.
✅تا در سایهٔ حمایت تو که معدن بخشش و بزرگی هستی، شجاعت یافته و بتوانم به درون چاه نگاه کنم.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
👏3❤2
گرچه درد عشق او
خود راحت جان من است
خون جانم گر بریزد
او بُوَد صد خونبها
#حضرت_مولانا
خط:
#استاد_امیرخانی
#شرح_مثنوی_جان
@masnavijan
خود راحت جان من است
خون جانم گر بریزد
او بُوَد صد خونبها
#حضرت_مولانا
خط:
#استاد_امیرخانی
#شرح_مثنوی_جان
@masnavijan
❤3👏1
#نظر_کردن_شیر_در_چاه_و_دیدن_عکس_خود_را_و_آن_خرگوش_را_در_آب
چونکه شیر اندر بر خویشش کَشید
در پناه شیر تا چَه ، میدوید
چونکه در چه بنگریدند اندر آب
اندر آب از شیر و او در تافت تاب
شیر عکس خویش دید از آب، تفت
شکل شیری در بَرَش خرگوشِ زَفت
چونکه خصم خویش را در آب دید
مر ورا بگذاشت و اندر چَه جهید
درفُتاد اندر چَهی کهاو کنده بود
زانکه ظلمش در سرش آینده بود
چاه مُظلَم گشت ظلم ظالمان
این چنین گفتند جملهٔ عالمان
هر که ظالمتر چَهَش با هولتر
عدل فرمودهاست بدتر را بتر
ای که تو از ظلم چاهی میکَنی
از برای خویش دامی میکُنی
گِرد خود چون کرم پیله بر مَتَن
بهر خود چَه میکَنی ، اندازه کَن
مر ضعیفان را تو بیخصمی مدان
از نُبی* ذا جاء نصر الله خوان (قرآن)
گر تو پیلی ، خصم تو از تو رَمید
نک جزا طیراً ابابیلت رَسید
گر ضعیفی در زمین خواهد امان
غُلغُل افتد در سپاه آسمان
گر به دندانش گَزی پر خون کنی
درد دندانت بگیرد چون کُنی؟
شیر ، خود را دید در چُه وَز غُلو*(غُلُوّ)
خویش را نشناخت آن دم از عدو
عکس خود را او عدوی خویش دید
لاجرم بر خویش شمشیری کشید
ای بسا ظلمی که بینی در کسان
خوی تو باشد در ایشان، ای فلان
اندر ایشان تافته هستی ِ تو
از نفاق و ظلم و بد مستیِ تو
آن تویی، وآن زخم بر خود میزنی
بر خود آن دم، تارِ لعنت میتَنی
در خود آن بد را ، نمیبینی عیان
ورنه دشمن بودی ای خود را به جان
حمله بر خود میکُنی ای ساده مرد
همچو آن شیری که بر خود حمله کرد
چون به قَعر خوی خود اندر رسی
پس بدانی کز تو بود آن ناکسی
شیر را در قعر پیدا شد که بود
نقشِاو آنکَش دگر کس مینمود(آنکه او را)
هر که دندان ضعیفی میکَند
کار آن شیر غلطبین میکُند
ای بدیده خال بد بر روی عَم
بَد نه عَمّ است، آن تویی از خود مَرَم
مؤمنان آیینهٔ همدیگرند
این خبر ، می از پیمبر آورند
پیش چشمت داشتی شیشهٔ کبود
زآن سبب عالم کبودت مینمود
گر نه کوری این کبودی دان ز خویش
خویش را بد گو، مگو کس را تو بیش
مؤمن اَر یَنظر بنورِ الله نبود
غیب، مؤمن را برهنه چون نمود؟
چون که تو ینظر بنار الله بدی
در بدی از نیکویی غافل شدی
اندک اندک آب بر آتش بزن
تا شود نار تو نور ای بوالحزن
تو بزن یا رَبّنا آب ِ طهور
تا شود این نار عالم جمله نور
آب دریا جمله در فرمان توست
آب و آتش ای خداوند، آن توست
گر تو خواهی آتش آبِ خوش شود
ور نخواهی آب هم آتش شود
این طلب در ما هم از ایجاد توست
رَستن از بیداد یا رب داد توست
بیطلب تو این طلبمان دادهای
گنج احسان بر همه بگشادهای
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
بیتهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۳۸
@masnavijan
چونکه شیر اندر بر خویشش کَشید
در پناه شیر تا چَه ، میدوید
چونکه در چه بنگریدند اندر آب
اندر آب از شیر و او در تافت تاب
شیر عکس خویش دید از آب، تفت
شکل شیری در بَرَش خرگوشِ زَفت
چونکه خصم خویش را در آب دید
مر ورا بگذاشت و اندر چَه جهید
درفُتاد اندر چَهی کهاو کنده بود
زانکه ظلمش در سرش آینده بود
چاه مُظلَم گشت ظلم ظالمان
این چنین گفتند جملهٔ عالمان
هر که ظالمتر چَهَش با هولتر
عدل فرمودهاست بدتر را بتر
ای که تو از ظلم چاهی میکَنی
از برای خویش دامی میکُنی
گِرد خود چون کرم پیله بر مَتَن
بهر خود چَه میکَنی ، اندازه کَن
مر ضعیفان را تو بیخصمی مدان
از نُبی* ذا جاء نصر الله خوان (قرآن)
گر تو پیلی ، خصم تو از تو رَمید
نک جزا طیراً ابابیلت رَسید
گر ضعیفی در زمین خواهد امان
غُلغُل افتد در سپاه آسمان
گر به دندانش گَزی پر خون کنی
درد دندانت بگیرد چون کُنی؟
شیر ، خود را دید در چُه وَز غُلو*(غُلُوّ)
خویش را نشناخت آن دم از عدو
عکس خود را او عدوی خویش دید
لاجرم بر خویش شمشیری کشید
ای بسا ظلمی که بینی در کسان
خوی تو باشد در ایشان، ای فلان
اندر ایشان تافته هستی ِ تو
از نفاق و ظلم و بد مستیِ تو
آن تویی، وآن زخم بر خود میزنی
بر خود آن دم، تارِ لعنت میتَنی
در خود آن بد را ، نمیبینی عیان
ورنه دشمن بودی ای خود را به جان
حمله بر خود میکُنی ای ساده مرد
همچو آن شیری که بر خود حمله کرد
چون به قَعر خوی خود اندر رسی
پس بدانی کز تو بود آن ناکسی
شیر را در قعر پیدا شد که بود
نقشِاو آنکَش دگر کس مینمود(آنکه او را)
هر که دندان ضعیفی میکَند
کار آن شیر غلطبین میکُند
ای بدیده خال بد بر روی عَم
بَد نه عَمّ است، آن تویی از خود مَرَم
مؤمنان آیینهٔ همدیگرند
این خبر ، می از پیمبر آورند
پیش چشمت داشتی شیشهٔ کبود
زآن سبب عالم کبودت مینمود
گر نه کوری این کبودی دان ز خویش
خویش را بد گو، مگو کس را تو بیش
مؤمن اَر یَنظر بنورِ الله نبود
غیب، مؤمن را برهنه چون نمود؟
چون که تو ینظر بنار الله بدی
در بدی از نیکویی غافل شدی
اندک اندک آب بر آتش بزن
تا شود نار تو نور ای بوالحزن
تو بزن یا رَبّنا آب ِ طهور
تا شود این نار عالم جمله نور
آب دریا جمله در فرمان توست
آب و آتش ای خداوند، آن توست
گر تو خواهی آتش آبِ خوش شود
ور نخواهی آب هم آتش شود
این طلب در ما هم از ایجاد توست
رَستن از بیداد یا رب داد توست
بیطلب تو این طلبمان دادهای
گنج احسان بر همه بگشادهای
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
بیتهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۳۸
@masnavijan
👏2❤1
Audio
شرح بیتهای ۱۳۰۵← ۱۳۶۴
#استاد_پورمختار
@masnavimeraj
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
https://www.tgoop.com/masnavijan
#استاد_پورمختار
@masnavimeraj
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
https://www.tgoop.com/masnavijan
❤2👏1
روشن است آتش درون شب
وز پس دودش
طرحی از ویرانههای دور
گر به گوش آید صدایی خشک
استخوان مرده میلغزد درون گور...
بیصدا آمد کسی از در
در سیاهی آتشی افروخت
بیخبر اما
كه نگاهی در تماشا سوخت....
#سهراب_سپهری
#شرح_مثنوی_جان
@masnavijan
وز پس دودش
طرحی از ویرانههای دور
گر به گوش آید صدایی خشک
استخوان مرده میلغزد درون گور...
بیصدا آمد کسی از در
در سیاهی آتشی افروخت
بیخبر اما
كه نگاهی در تماشا سوخت....
#سهراب_سپهری
#شرح_مثنوی_جان
@masnavijan
💔5❤1
مجنون خواست که پیش لیلی نامهای نویسد قلم در دست گرفت و این بیت گفت:
خَیَالُکَ فِیْ عَیْنِیْ وَاِسْمُک فِیْ فَمِیْ
وَذکْرُک فِیْ قَلْبی الی اَیْنَ اَکْتُبُ
خیال تو مقیم* چشم است. (ساکن)
و نام تو از زبان خالی نیست.
و ذکر تو در صمیم جان جای دارد.
پس نامه پیش کی (چه کسی) نویسم چون تو در این محلّها میگردی؟
قلم بشکست و کاغذ بدرّید.
#فیه_ما_فیه
#حضرت_مولانا
#دماوند
#شرح_مثنوی_جان
@masnavijan
خَیَالُکَ فِیْ عَیْنِیْ وَاِسْمُک فِیْ فَمِیْ
وَذکْرُک فِیْ قَلْبی الی اَیْنَ اَکْتُبُ
خیال تو مقیم* چشم است. (ساکن)
و نام تو از زبان خالی نیست.
و ذکر تو در صمیم جان جای دارد.
پس نامه پیش کی (چه کسی) نویسم چون تو در این محلّها میگردی؟
قلم بشکست و کاغذ بدرّید.
#فیه_ما_فیه
#حضرت_مولانا
#دماوند
#شرح_مثنوی_جان
@masnavijan
❤🔥3👍1🥰1👏1
#نظر_کردن_شیر_در_چاه_و_دیدن_عکس_خود_را_و_آن_خرگوش_را_در_آب
🔵چونکه شیر اندر بر خویشش کَشید
در پناه شیر تا چَه ، میدوید
🔵چونکه در چه بنگریدند اندر آب
اندر آب از شیر و او در تافت تاب
🔵شیر عکس خویش دید از آب، تفت
شکل شیری در بَرَش خرگوشِ زَفت
🔵چونکه خصم خویش را در آب دید
مر ورا بگذاشت و اندر چَه جهید
🔵درفُتاد اندر چَهی کهاو کنده بود
زآنکه ظلمش در سرش آینده بود
چَه: کوتاه شده چاه
بَر: آغوش
تاب: انعکاس تصویر
درتافت تاب: عکس انها در آب منعکس شد.
تَفت: گرم و با حرارت
پیش از این بیان شد که خرگوش از نزدیک شده به چاه خودداری کرد و گفت شیر دیگری درون چاه است و از شیر خواست تا او را در آغوش بگیرد که با حمایت و دلگرمی او جلوتر رفته و جایگاه آن شیر را به او نشان دهد.
✅وقتی که شیر، خرگوش را در آغوش گرفت، خرگوش به پشتیبانی شیر تا سر چاه پیش رفت.
وقتی به سر چاه رسیدند و شیر درون چاه نگاه کرد، تصویر شیری را دید که خرگوشی چاق در آغوش داشت. شیر انعکاس و تابش عکس خودش را، دشمن خود تصور کرده و خرگوش را رها کرد درون چاه پرید.
اشاره به اینکه دشمن آدمی در درون اوست امّا فکر میکند بیرون از وجود اوست و به همین دلیل دیگران را دشمن میپندارد و کینهورزی میکند.
شیر در چاهی افتاد که خودش برای خودش کنده بود و در اصل ظلم خودش به خودش برگشته بود. ظلمی که شیر نسبت به نخجیران روا داشته بود.
یادآور روایت "مَن حَفَر حُفرَةً لأخيه ، وَقَعَ فیها"
هر کس برای برادرش چاهی حفر کند خودش در آن میافتد.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
🔵چونکه شیر اندر بر خویشش کَشید
در پناه شیر تا چَه ، میدوید
🔵چونکه در چه بنگریدند اندر آب
اندر آب از شیر و او در تافت تاب
🔵شیر عکس خویش دید از آب، تفت
شکل شیری در بَرَش خرگوشِ زَفت
🔵چونکه خصم خویش را در آب دید
مر ورا بگذاشت و اندر چَه جهید
🔵درفُتاد اندر چَهی کهاو کنده بود
زآنکه ظلمش در سرش آینده بود
چَه: کوتاه شده چاه
بَر: آغوش
تاب: انعکاس تصویر
درتافت تاب: عکس انها در آب منعکس شد.
تَفت: گرم و با حرارت
پیش از این بیان شد که خرگوش از نزدیک شده به چاه خودداری کرد و گفت شیر دیگری درون چاه است و از شیر خواست تا او را در آغوش بگیرد که با حمایت و دلگرمی او جلوتر رفته و جایگاه آن شیر را به او نشان دهد.
✅وقتی که شیر، خرگوش را در آغوش گرفت، خرگوش به پشتیبانی شیر تا سر چاه پیش رفت.
وقتی به سر چاه رسیدند و شیر درون چاه نگاه کرد، تصویر شیری را دید که خرگوشی چاق در آغوش داشت. شیر انعکاس و تابش عکس خودش را، دشمن خود تصور کرده و خرگوش را رها کرد درون چاه پرید.
اشاره به اینکه دشمن آدمی در درون اوست امّا فکر میکند بیرون از وجود اوست و به همین دلیل دیگران را دشمن میپندارد و کینهورزی میکند.
شیر در چاهی افتاد که خودش برای خودش کنده بود و در اصل ظلم خودش به خودش برگشته بود. ظلمی که شیر نسبت به نخجیران روا داشته بود.
یادآور روایت "مَن حَفَر حُفرَةً لأخيه ، وَقَعَ فیها"
هر کس برای برادرش چاهی حفر کند خودش در آن میافتد.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
👍2👏2❤1
#نظر_کردن_شیر_در_چاه_و_دیدن_عکس_خود_را_و_آن_خرگوش_را_در_آب
🔵چاه مُظلِم گشت ظلم ظالمان
این چنین گفتند جملهٔ عالمان
🔵هر که ظالمتر چَهَش با هولتر
عدل فرمودهاست بدتر را بَتَر
مُظلِم: بسیار تاریک و ظلمانی
هول: ترس از کاری که راه آن دریافته نشود.
باهولتر: ترسناکتر
تشبیه ظلم ظالمان به چاه تاریک
ظالمان و ستمکاران با انجام ظلم و ستم برای خودشان چاهی تاریک حفر میکنند و این گفته بزرگان است که هرکس ستمکارتر باشد، چاهش هولناکتر است.
لازمه عدالت الهی است که هر عملی ، نتیجه متناسب با آن عمل را داشته باشد و هر کسی نتیجه کار خود را متناسب با عمل خود ببیند.
اشاره به بخشی از آیه ۴۰ سوره شوری
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
🔵چاه مُظلِم گشت ظلم ظالمان
این چنین گفتند جملهٔ عالمان
🔵هر که ظالمتر چَهَش با هولتر
عدل فرمودهاست بدتر را بَتَر
مُظلِم: بسیار تاریک و ظلمانی
هول: ترس از کاری که راه آن دریافته نشود.
باهولتر: ترسناکتر
تشبیه ظلم ظالمان به چاه تاریک
ظالمان و ستمکاران با انجام ظلم و ستم برای خودشان چاهی تاریک حفر میکنند و این گفته بزرگان است که هرکس ستمکارتر باشد، چاهش هولناکتر است.
لازمه عدالت الهی است که هر عملی ، نتیجه متناسب با آن عمل را داشته باشد و هر کسی نتیجه کار خود را متناسب با عمل خود ببیند.
اشاره به بخشی از آیه ۴۰ سوره شوری
وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا
جزاى هر بدى بديى است همانند آن
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
👍2👏2❤1
Forwarded from کانال شرح مثنویِ جان (Fateme Ghaviniat)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
لطفاً این فایل آموزنده و کاربردی را گوش کنید و برای عزیزانتان ارسال کنید.
#مغالطه_چیست_؟
گونهای استدلال به ظاهر درست که دارای خطا در دلیل آوری است.
کاربرد مغالطه باعث گول زدن دیگران یا گول خوردن فرد میشود و فرد نمیتواند تصمیم درست بگیرد.
#دکتر_ایرج_شهبازی
https://irajshahbazi.ir/%d9%85%d8%ba%d8%a7%d9%84%d8%b7%d9%87/
بخشی از مغالطهها:
۱) اشتراك لفظ
۲) واژههای مبهم
۳) كُنه و وجه
۴) علت جعلی
۵) بزرگنمايی
۶) توريه
۷) نقل قول ناقص
۸) بستنِ راه استدلال
۹) هر بچه مدرسهای میداند
۱۰) مسموم كردن چاه
۱۱) تلهگذاری
۱۳) توسل به جهل
۱۳) فضلفروشی
۱۴) كميتگرايی
۱۵) بار ارزشی كلمات
۱۶) توسل به احساسات
۱۷) عوامفريبی
۱۸) مرجع كاذب
۱۹) انگيخته و انگيزه
۲۰) پهلوان پنبه
#شرح_مثنوی_جان
https://www.tgoop.com/masnavijan
#مغالطه_چیست_؟
گونهای استدلال به ظاهر درست که دارای خطا در دلیل آوری است.
کاربرد مغالطه باعث گول زدن دیگران یا گول خوردن فرد میشود و فرد نمیتواند تصمیم درست بگیرد.
#دکتر_ایرج_شهبازی
https://irajshahbazi.ir/%d9%85%d8%ba%d8%a7%d9%84%d8%b7%d9%87/
بخشی از مغالطهها:
۱) اشتراك لفظ
۲) واژههای مبهم
۳) كُنه و وجه
۴) علت جعلی
۵) بزرگنمايی
۶) توريه
۷) نقل قول ناقص
۸) بستنِ راه استدلال
۹) هر بچه مدرسهای میداند
۱۰) مسموم كردن چاه
۱۱) تلهگذاری
۱۳) توسل به جهل
۱۳) فضلفروشی
۱۴) كميتگرايی
۱۵) بار ارزشی كلمات
۱۶) توسل به احساسات
۱۷) عوامفريبی
۱۸) مرجع كاذب
۱۹) انگيخته و انگيزه
۲۰) پهلوان پنبه
#شرح_مثنوی_جان
https://www.tgoop.com/masnavijan
❤2👍1👏1