Telegram Web
امروز ۲۵ اردیبهشت، روز گرامی‌داشت حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی است که می‌فرماید «نگر تا نیازی به بیداد دست / نگردانی ایوان آباد پست». بر اساس این پند حکیمانهٔ فردوسی، نتیجهٔ بیدادگری و ظلم در جامعه، ویرانی است. ایران ما ظرفیت‌های بسیاری برای رشد و توسعه و آبادانی بیشتر دارد که باید با امیدواری و کوشش و بلندنظری در مسیر آن گام برداشت.

@masoudzamanimoghadam
05. قرآن و جامعه
مسعود زمانی مقدم
🟢 خوانش کتاب «قرآن و جامعه» نوشتهٔ فرامرز رفیع‌پور

🎤 درس‌گفتاری از مسعود زمانی مقدم

🔸 جلسهٔ پنجم، ۲ خرداد ۱۴۰۴

▪️فایل جلسه‌های نخست، دوم، سوم و چهارم

📎 گروه هماهنگی جلسات این دوره:
@Quran_Society

@masoudzamanimoghadam
سلام و درود بر همراهان گرامی.

به اطلاع می‌رسانم که بنده برای انتخابات هیأت مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران نامزد شده‌ام. این انتخابات در اواخر خرداد برگزار خواهد شد. سپاسگزار خواهم بود در صورت صلاحدید، لطف کنید و حمایت بفرمایید. همچنین اگر نظر یا پیشنهادی در این باره دارید با من (@masoudzmp) به اشتراک بگذارید. اگر عمری باشد، ان‌شاءالله در روزهای آینده اهداف و برنامه‌ام را برای عضویت در هیأت مدیره انجمن با شما عزیزان در میان خواهم گذاشت.

با سپاس و احترام
مسعود زمانی مقدم

@masoudzamanimoghadam
🔴 ضرورت تمرکززدایی در انجمن جامعه‌شناسی ایران

✍️ مسعود زمانی مقدم
(کاندیدای انتخابات دورهٔ دوازدهم هیأت مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران)

انجمن جامعه‌شناسی ایران که از سال ۱۳۷۰ فعالیت خود را آغاز کرده، به‌عنوان یکی از نهادهای مدنی مهم در حوزه علوم اجتماعی، نقش ارزشمندی در انسجام‌بخشی به بدنۀ علمی جامعه‌شناسی، سازمان‌دهی فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی، و نیز تقویت ارتباط میان دانشگاه و جامعه ایفا کرده است. تاکنون یازده دوره انتخابات هیئت‌مدیره در این انجمن برگزار شده و در هر دوره، پنج تا هفت عضو اصلی و یک یا دو بازرس برگزیده شده‌اند. در مجموع، بیش از هفتاد نفر تاکنون در ترکیب هیئت‌مدیره حضور داشته‌اند.

با نگاهی به پیشینۀ اعضای هیئت‌مدیره، می‌توان دریافت که تنها ۸ نفر از میان این جمع، از دانشگاه‌هایی خارج از دانشگاه تهران بوده‌اند؛ از جمله دانشگاه‌های فردوسی مشهد، شهید چمران اهواز، مازندران، بوعلی سینا همدان، شهید باهنر کرمان و یزد. در این میان، دانشگاه‌های معتبر مناطق غربی کشور تاکنون در ترکیب مدیریت انجمن حضور نداشته‌اند.

این واقعیت، گرچه ممکن است حاصل روندی طبیعی و تاریخی باشد، می‌تواند نشانگر نوعی تمرکز جغرافیایی و نهادی در ساختار انجمن باشد. بدون تردید، بسیاری از اعضای پیشین هیئت‌مدیره از استادان بزرگ و برجسته و تأثیرگذار این حوزه بوده‌اند که نقش مهمی در رشد و تثبیت جامعه‌شناسی در ایران ایفا کرده‌اند و شایسته‌ احترام و قدردانی‌اند. اما همزمان، ضروری است نسبت به پیامدهای نادیده‌ماندن ظرفیت‌های دانشگاه‌های دیگر مناطق کشور نیز حساسیت بیشتری وجود داشته باشد.

تمرکز جغرافیایی در ترکیب مدیریتی انجمن، در بلندمدت ممکن است به تضعیف حس تعلق و مشارکت میان جامعه‌شناسان سراسر کشور بینجامد و احساس بی‌عدالتی یا نادیده‌انگاشته‌شدن را در جامعه‌شناسان دیگر مناطق تقویت کند. این روند، اگر اصلاح نشود، می‌تواند مانع شکل‌گیری یک انجمن واقعاً ملّی، مشارکتی و بازتاب‌دهندهٔ تنوع علمی و جغرافیایی کشور شود. در همین زمینه، تمرکز جغرافیایی انجمن در تهران حتی موجب شده که همایش‌های ملّی انجمن نیز همواره در تهران برگزار شوند؛ مسئله‌ای که خود به کاهش مشارکت جامعه‌شناسان دیگر استان‌ها در فعالیت‌های انجمن دامن زده است.

برای پاسخ به این چالش، بازنگری در آیین‌نامه‌ها و سازوکارهای انتخاباتی انجمن ضروری به‌نظر می‌رسد. تقویت رویکرد تمرکززدایی، طراحی ساختارهایی برای حضور متوازن نمایندگان مناطق مختلف، فراهم‌کردن فرصت‌های برابر برای مشارکت دانشگاه‌های سراسر کشور، و بهره‌گیری از فناوری‌ها برای برگزاری نشست‌های آنلاین و شبکه‌سازی گسترده‌تر، از جمله پیشنهادهایی است که می‌تواند در این مسیر راهگشا باشد.

همچنین، می‌توان پیشنهاد کرد که در دوره‌های آتی، ترکیب هیئت‌مدیره به‌گونه‌ای طراحی شود که دست‌کم از هر منطقه جغرافیایی کشور (شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز) یک نماینده در آن حضور داشته باشد. همچنین تخصیص سهمیه‌هایی برای سایر استان‌ها، می‌تواند انگیزه مشارکت را در میان استادان و پژوهشگران افزایش دهد.

در نهایت، انجمن جامعه‌شناسی ایران زمانی خواهد توانست بیش‌ازپیش نمایندگی جامعه‌شناسی کشور را برعهده گیرد که بازتاب‌دهندهٔ تنوع جامعه‌شناسان باشد. حرکت به‌سوی ساختاری عادلانه‌تر و مشارکتی‌تر، نه‌تنها در راستای تقویت سرمایهٔ اجتماعی انجمن است، بلکه گامی مؤثر در مسیر توسعه متوازن و پایدار دانش جامعه‌شناسی در ایران عزیزمان به‌شمار می‌رود.

@masoudzamanimoghadam
معرفی و برنامه_مسعود زمانی مقدم.pdf
311.5 KB
✴️ معرفی و برنامۀ مسعود زمانی مقدم برای انتخابات دوره دوازدهم هیأت مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران

▪️این انتخابات در ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ به‌صورت آنلاین برگزار خواهد شد.

👈🏼 فایل رزومۀ علمی

@masoudzamanimoghadam
گروهی برای هماهنگی و برنامه‌ریزی دورهٔ آنلاین مهارت‌های پژوهش و پژوهشگری که ان‌شاءالله تابستان امسال برگزار خواهم کرد، راه‌اندازی شده است.
لینک گروه:
https://www.tgoop.com/+nKrSPtxEfscxYzNk
مزایای_اجتماعی_ثبت_دره_خرم‌آباد_در_فهرست_میراث_جهانی_یونسکو.pdf
395.3 KB
🔵 مزایای اجتماعی ثبت درهٔ خرم‌آباد در فهرست میراث جهانی یونسکو

✍️ مسعود زمانی مقدم

🔹 منتشرشده در هفته‌نامۀ سیمره، شمارۀ ۷۷۶، ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، صفحۀ ۸

در یک سال اخیر، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و مسئولان استانی پیگیر ثبت جهانی دره خرم‌آباد در فهرست میراث جهانی یونسکو بوده‌اند. دره خرم‌آباد با بیش از ۴۰۰ ‌هکتار وسعت، گنجینه‌ای از تاریخ چندین‌هزارساله از دوران پارینه‌سنگی تا امروز است که شامل غارهای باستانی، پناهگاه‌های صخره‌ای، پل‌های تاریخی و قلعه باشکوه فلک‌الافلاک می‌شود. ثبت جهانی این دره نه‌تنها افتخاری برای خرم‌آباد و استان لرستان است، بلکه می‌تواند تحولات اجتماعی و فرهنگی چشمگیری را برای شهر و استان به‌دنبال داشته باشد. در ادامه، به شش مزیت اصلی این اقدام اشاره می‌شود.

👈🏼 ادامهٔ متن را در فایل پیوست بخوانید.

@masoudzamanimoghadam
فارغ از هر عقیده یا گرایش سیاسی، در دفاع از وطن نباید لکنت داشته باشیم و ساکت و بی‌تفاوت بمانیم؛ تا پای جان از ایران عزیزمان دفاع خواهیم کرد.

تسلیت به همهٔ ایرانیان وطن‌دوست 🏴

@masoudzamanimoghadam
خطاب به جوان‌تر‌ها و دهه‌هشتادی‌های عزیز

هنگامی‌که دشمنِ متجاوز به سرزمین و مردمانِ ما وحشیانه حمله می‌کند، وقت تردید و دودلی نیست. جای تحلیل و نقد و نظر روشنفکرانه نیست؛ اکنون فقط و فقط وقت ایستادن در کنار وطن است.

فریب چهره‌هایی را نخورید که از ترس یا بی‌هویتی و خشم، با سکوت و توجیه، شما را به سکوت و انفعال می‌کشانند. صبور باشید و بی‌تفاوت نمانید. مارپیچ سکوت را بشکنید و با استفاده از فضای مجازی با ایران‌مان اعلام همبستگی کنید. بدانید که در وضعیت جنگی، سکوت به تقویت دشمن می‌انجامد و روایتِ جنگ را در اختیارش قرار می‌دهد.

در حالی‌که رزمندگان دلاور و غیور ایران در سراسر کشور در حال جان‌فشانی‌اند، حداقل کاری که وظیفه داریم انجام بدهیم، اعلام همبستگی ملّی است تا ایران‌مان به یاری خدا به پیروزی برسد و دشمنان ‌و وطن‌فروشان این خاک پاک نیست و نابود شوند.

خاک پای مدافعان دلاور ایران
مسعود زمانی مقدم

@masoudzamanimoghadam
ما اصحاب علوم اجتماعی ایران قاطعانه از وطن‌مان در برابر تجاوز اسرائیل دفاع خواهیم کرد.

@masoudzamanimoghadam
جامعهٔ ایران در وضعیت جنگی، آن‌هم در برابر اسرائیل جنایتکار، قرار دارد. همهٔ ما ضمن محکومیت هرگونه تجاوز دشمن بیگانه به وطن‌مان، لازم است که همدلی و همبستگی ملّی و اجتماعی‌مان را -فارغ از گرایش‌های سیاسی و عقیدتی متفاوت- حفظ کنیم و هوای همدیگر را داشته باشیم. قطعاً در چنین شرایط پیچیده‌ای، تصمیم‌گیری سیاسی برای دولتمردان بسیار دشوار و سخت است. اگرچه لازم است که از نظر دفاعی و نظامی قدرت ملّی‌مان را حفظ کنیم و دلاورانه از مام میهن دفاع کنیم، اما نباید دیپلماسی و روابط بین‌الملل را هم فراموش کنیم. میدان و دیپلماسی، به فراخور شرایط، هر دو باید در نظر گرفته شوند. ان‌شاءالله که دامنهٔ جنگ در کشورمان گسترده‌تر نشود و هرچه زودتر به ثبات و امنیت کامل برگردیم و بتوانیم با کاهش چالش‌های دولت-ملت و تقویت جامعهٔ مدنی، بیش‌از‌پیش در مسیر رشد و ساختن و اصلاح و توسعهٔ متوازن و عادلانهٔ ایران عزیزمان گام برداریم.

مسعود زمانی مقدم
@masoudzamanimoghadam
🔴 تکلیف دانشگاهیان در مقاومت و همبستگی ملّی

🔹منتشرشده در سایت مجلۀ خردورزی، ۳۱ خرداد ۱۴۰۴

✍️ مسعود زمانی مقدم (جامعه‌شناس)

در وضعیتی که سایۀ جنگ به‌گونه‌ای بی‌سابقه بر کشور عزیرمان افتاده و ملت ایران در معرض تهدید و تهاجم مستقیم رژیم متجاوز صهیونیستی قرار گرفته است، بیش از هر زمان دیگری نیازمند همدلی و همبستگی اجتماعی هستیم. تاریخ نشان داده است که هیچ ملتی بدون انسجام درونی، حتی با پیشرفته‌ترین تسلیحات، توان ایستادگی در برابر دشمن را ندارد. انسجام و همدلی مردمی می‌تواند جامعه را به دژی نفوذناپذیر و مقاوم تبدیل کند. اکنون که دشمنان، علاوه بر تجاوز و حملۀ نظامی، جنگی همه‌جانبه در عرصه رسانه‌ای به راه انداخته‌اند، حضور آگاهانه و فعال اقشار مختلف به‌ویژه دانشگاهیان در خط مقدم این نبرد اهمیت دوچندان پیدا کرده است.

دانشگاهیان و به‌ویژه دانشجویان، به‌عنوان قشر پویای جامعه، هم از ابزار رسانه‌ای آگاه‌اند و هم زبان نسل جوان را می‌فهمند. در جنگ روایت‌ها، این دانشگاهیان‌ و دانشجویان‌اند که می‌توانند روایت حقیقت، مقاومت، امید و ایستادگی را در برابر روایت تحریف‌شده و سیاه دشمن عرضه کنند. آن‌ها با استفاده از فضای شبکه‌های اجتماعی، سایت‌ها، کانال‌های دانشجویی، پادکست‌ها و ویدیوهای کوتاه می‌توانند پیام‌هایی منتشر کنند که جامعه را از اضطراب و تفرقه دور و به سمت همبستگی و مشارکت همدلانه سوق دهد.

دانشگاهیان باید نسبت به عملیات روانی دشمن هشیار باشند؛ عملیات‌هایی که هدف‌شان تضعیف روحیه عمومی، القای بی‌اعتمادی، تشدید شکاف‌های قومی، مذهبی و سیاسی، و در نهایت، فروپاشی درونی جامعه است. مقابله با این روند، تنها از مسیر حقیقت‌گویی، تحلیل دقیق، بازنمایی فداکاری‌ها و تلاش برای پیوند دادن گروه‌های مختلف اجتماعی ممکن است. استادان و دانشجویان می‌توانند صدای وجدان عمومی باشند؛ صدایی که اهل نقد است، اما نقدش برای ساختن است، نه تخریب؛ صدایی که امید را زنده نگه می‌دارد، بدون آنکه واقعیت را نادیده بگیرد.

از سویی دیگر، دانشگاه‌ها و انجمن‌های علمی و فرهنگی می‌توانند به پایگاه‌هایی برای گفتمان‌سازی در جهت وحدت، عقلانیت، مقاومت و مسئولیت اجتماعی تبدیل شوند. برگزاری نشست‌های آزاداندیشی، کارگاه‌های آموزش سواد رسانه‌ای، پویش‌های حمایتی از گروه‌های آسیب‌پذیر و تحلیل انتقادی رسانه‌های معاند، از جمله ابزارهایی هستند که دانشگاهیان می‌توانند به کمک آن‌ها فضای عمومی کشور را تقویت و مستحکم کنند. همچنین می‌توان با راه‌اندازی پلتفرم‌های جمعی و شبکه‌های محتوایی دانشگاهی و دانشجویی، روایت‌های بومی و مردمی از شرایط جنگی، مقاومت اجتماعی، روحیه داوطلبانه و تاب‌آوری جامعه را مستندسازی و منتشر کرد. دانشگاهیان باید خودشان رسانه شوند؛ نه فقط مصرف‌کننده، بلکه تولیدکننده‌ای آگاه و مسئله‌مند باشند.

در نهایت، رسالت امروز دانشگاهیان، فقط پرداختن به علم و علم‌ورزی نیست، بلکه مشارکت فعال در حفظ پیوستگی اجتماعی ایران است. دانشگاهیان می‌توانند با هوشیاری، خلاقیت و مسئولیت‌پذیری، در خط مقدم جنگ رسانه‌ای بایستند و نگذارند دشمن از درون، ملت را فروبپاشد. اگر دانشگاه زنده و فعال بماند، جامعه زنده و مقاوم خواهد ماند. امروز، میدان جنگ فقط در مرزها نیست؛ در دل دانشگاه‌ها، در فضای مجازی، در ذهن‌ها و دل‌هاست. و در این میدان، صدای دانشگاهیان باید صدای ایستادگی، همبستگی و امید باشد.

@masoudzamanimoghadam
یاد همهٔ هم‌وطنان عزیزمان را که مظلومانه در این جنگ جان دادند و شهید شدند گرامی می‌داریم. خداوند آن‌ها را رحمت کند و به خانواده‌هایشان صبر بدهد. درد بزرگی بر دل ایران نشست، اما به امید خدا جامعهٔ ایرانی بالنده‌تر و قوی‌تر به راه خود ادامه خواهد داد.

@masoudzamanimoghadam
در طی جنگ، اضطراب و ترس بر غم و اندوه غلبه می‌کند. با آتش‌بس، اضطراب و ترس کم‌تر می‌شود و غم و اندوه چیرگی می‌یابد. خدا به همهٔ ما ایرانیان بابت این داغ بزرگ صبر بدهد. امیدوارم بار دیگر جنگ را تجربه نکنیم.

@masoudzamanimoghadam
گروهی برای هماهنگی و برنامه‌ریزی دورهٔ آنلاین مهارت‌های پژوهش و پژوهشگری که ان‌شاءالله تابستان امسال برگزار خواهم کرد، راه‌اندازی شده است.
لینک گروه:
https://www.tgoop.com/+nKrSPtxEfscxYzNk
06. قرآن و جامعه
مسعود زمانی مقدم
🟢 خوانش کتاب «قرآن و جامعه» نوشتهٔ فرامرز رفیع‌پور

🎤 درس‌گفتاری از مسعود زمانی مقدم

🔸 جلسهٔ ششم، ۱۶ خرداد ۱۴۰۴

▪️فایل جلسه‌های نخست، دوم، سوم، چهارم و پنجم

📎 گروه هماهنگی جلسات این دوره:
@Quran_Society

@masoudzamanimoghadam
مرکز رشد و فناوری دانشگاه لرستان برگزار می‌کند:

💻 کارگاه آنلاین و گفت‌وگومحور مهارت‌های پژوهش و پژوهشگری

🔹ویژه پژوهشگران و دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری

🎤 مدرس: مسعود زمانی مقدم (جامعه‌شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان)

▪️۵ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای
▪️شروع از ۱۶ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۹
▪️ظرفیت کارگاه: حداکثر ۱۵ نفر

👈🏼 برای اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام به @edusocio پیام بدهید.

@masoudzamanimoghadam
🔵 ضرورت حفظ کرامت افغانستانی‌ها در جامعۀ ایرانی

مسعود زمانی مقدم (جامعه‌شناس)

در روزهای اخیر و در پی حملۀ نظامی رژیم صهیونیستی و فضای امنیتی ناشی از آن، موجی از بدبینی و بی‌اعتمادی و خشم نسبت به مهاجران افغانستانی در بخش‌هایی از جامعۀ ایرانی و به‌ویژه در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته است. طبیعی است که در شرایط بحرانی، جامعه نسبت به تهدیدهای احتمالی حساس‌تر شود. اما باید مراقب بود که این حساسیت، به قضاوت‌های ناعادلانه، احساسات ضدانسانی و رفتارهای جمعی غیراخلاقی نسبت به مهاجران منجر نشود. در میان این فضای ملتهب، حقیقتی مهم دارد به حاشیه رانده می‌شود؛ بخشی از افغانستانی‌های حاضر در ایران دیگر صرفاً مهاجر نیستند؛ آن‌ها به بخشی از پیکرۀ اجتماعی، فرهنگی و حتی خانوادگی جامعۀ ایران تبدیل شده‌اند.

امروزه دیگر نمی‌توان از مهاجران افغانستانی سخن گفت، بی‌آنکه کودکانی را نادیده گرفت که در ایران به دنیا آمده‌اند، در مدارس ما درس خوانده‌اند، به ایران تعلق دارند و آیندۀ خود را نه در کابل و قندهار و هرات، بلکه در مشهد و تهران یزد و دیگر نقاط ایران جست‌وجو می‌کنند. دهه‌هاست که خانواده‌های افغانستانی در شهرهای مختلف ایران زیسته‌اند و ریشه دوانده‌اند؛ در ساخت‌وساز، کشاورزی، خدمات شهری، کارگاه‌ها، بازار و حتی در دانشگاه‌ها نقش داشته و دارند. اینان دیگر بیگانه نیستند، کما اینکه از نظر فرهنگی، پیش از این نیز بیگانه نبوده‌اند؛ اگرچه شاید شناسنامۀ رسمی ایرانی نداشته باشند، اما شناسنامۀ فرهنگی‌شان با ما مشترک است. این واقعیت اجتماعی، مسئولیت ما را به‌عنوان جامعه‌ای میزبان –و در بسیاری از موارد، جامعه‌ای هم‌خانواده– سنگین‌تر می‌کند. ما با گروهی مواجه نیستیم که صرفاً برای مدتی کوتاه به کشور ما آمده و به‌زودی خواهند رفت؛ بلکه با نسلی از انسان‌ها روبرو هستیم که گذشته و آینده‌شان با گذشته و آینده ما گره خورده است.

در چنین شرایطی، ضروری است که سیاست‌گذاری‌های مهاجرتی ما از این واقعیت تبعیت کند. اگر بخشی از مهاجران افغانستانی به‌صورت غیرقانونی وارد ایران شده‌اند، این نشانۀ ضعف در سیاست‌های مرزی، اقامتی و ادغام اجتماعی ماست، نه صرفاً خطای آن‌ها. اگر گروهی از آنان در فقر، حاشیه‌نشینی یا بیکاری به سر می‌برند، این نیز نشانۀ عدم سیاست‌گذاری‌های مناسب است، نه دلیل موجهی برای طرد یا تحقیرشان.

ما باید میان «مسئلۀ مهاجرت» و «مسئلۀ مهاجران» تفاوت قائل شویم. مهاجرت پدیده‌ای پیچیده و گاه ناگزیر است که باید مدیریت شود؛ اما مهاجران کسانی‌اند با حقوق و کرامت انسانی. برخورد با مهاجران نمی‌تواند صرفاً امنیتی یا سلبی باشد. نیازمند نگاهی انسانی، واقع‌بینانه و در عین حال، مبتنی بر قواعد روشن و قابل اجرا هستیم.

باید سیاستی اتخاذ شود که ضمن حفظ امنیت ملّی، مهاجران قانونمند را به رسمیت بشناسد، مسیرهای اقامت و مشارکت اجتماعی آنان را تسهیل کند و آنان را به‌عنوان سرمایۀ انسانی و نه صرفاً بار اجتماعی در نظر بگیرد. آن دسته از مهاجران غیرقانونی که شرایط بازگشت دارند، باید در چارچوب‌های انسانی و با حفظ کرامت بازگردانده شوند، نه با خشونت و بی‌حرمتی. اما برای نسل جدید مهاجران افغانستانی -به‌ویژه کودکانی که در ایران متولد شده‌اند- باید امکان شهروندی، تحصیل، اشتغال و مشارکت فعال در جامعه فراهم شود تا بتوانند به‌طور مناسبی در جامعه ادغام شوند. نتیجه چنین سیاستی موجب کاهش آسیب‌ها و خطرات اجتماعی و امنیتی مهاجران برای جامعۀ میزبان خواهد بود.

افغانستانی‌ها اگرچه از مرزهای جغرافیایی دیگری آمده‌اند، اما در مرزهای فرهنگی، زبانی و تاریخی ما سهیم‌اند. ما و آن‌ها، هر دو فرزندان تمدنی مشترکیم؛ از بلخ و بخارا تا نیشابور و شیراز. پیوندهای ما نه صرفاً سیاسی، بلکه فرهنگی و تاریخی است و همین هویت مشترک، سرمایه‌ای است که در منطقۀ پرآشوب امروز، باید آن را قدر بدانیم نه اینکه با سیاستگذاری اشتباه آن را به خطری امنیتی و آسیبی اجتماعی بدل کنیم. در نهایت، آنچه ایران را قوی‌تر می‌کند، نه طرد گروه‌های فرودست از جمله مهاجران، بلکه ادغام عادلانه و زمینه‌مند آن‌ها در جامعه است.

@masoudzamanimoghadam
2025/07/03 22:29:15
Back to Top
HTML Embed Code: