جرعه جرعه تشنه شهادتم
@Maddahionlin
جرعه جرعه تشنه شهادتم و
تشنهام به خون خصم آل علی
سرنگونی رژیم آل یهود
این همیشه بوده رسم آل علی
#شهید_سید_حسن_نصرالله💔
#سید_المقاومه💔
#مرگ_بر_اسرائیل🇱🇧🇵🇸🇮🇷✊
#مرگ_بر_آمریکا🇱🇧🇵🇸🇮🇷✊
تشنهام به خون خصم آل علی
سرنگونی رژیم آل یهود
این همیشه بوده رسم آل علی
#شهید_سید_حسن_نصرالله💔
#سید_المقاومه💔
#مرگ_بر_اسرائیل🇱🇧🇵🇸🇮🇷✊
#مرگ_بر_آمریکا🇱🇧🇵🇸🇮🇷✊
#مقاومت_اسلامی #سید_حسن_نصرالله
چه دارد میشود؟ ای داد از این پاییز! نصرالله!
خودت تکذیب کن اخبار را! برخیز! نصرالله!
خبر، از انفجار قلب ها و خانه ها دادند
خبر، بمب است و ویران کرده ما را نیز، نصرالله!
پسِ آن دودها ما «جاءَ نصرالله» می گفتیم
که ما را جز قنوتی نیست دستآویز، نصرالله!
لبی واکن جهان ماندهست دلتنگ رجزهایت
مپرس از کاسه صبری که شد لبریز، نصرالله!
بگو از مرکز فرماندهی از آسمان با ما
چه خواهی کرد با اهریمن خونریز، نصرالله
حسین آمد به بالین تو این ساعت گوارایت
تو و دیدار یار و گریه یکریز، نصرالله
خودت را سالها مجبور قید زیستن کردی!
چه شد یکسو نهادی جامه پرهیز، نصرالله!
از این پس، ضاحیه در حاشیه هرگز نخواهد ماند
که قلب ماست بیروت شهادتخیز، نصرالله!
کانال پیروان آقا امان زمان (ع)
چه دارد میشود؟ ای داد از این پاییز! نصرالله!
خودت تکذیب کن اخبار را! برخیز! نصرالله!
خبر، از انفجار قلب ها و خانه ها دادند
خبر، بمب است و ویران کرده ما را نیز، نصرالله!
پسِ آن دودها ما «جاءَ نصرالله» می گفتیم
که ما را جز قنوتی نیست دستآویز، نصرالله!
لبی واکن جهان ماندهست دلتنگ رجزهایت
مپرس از کاسه صبری که شد لبریز، نصرالله!
بگو از مرکز فرماندهی از آسمان با ما
چه خواهی کرد با اهریمن خونریز، نصرالله
حسین آمد به بالین تو این ساعت گوارایت
تو و دیدار یار و گریه یکریز، نصرالله
خودت را سالها مجبور قید زیستن کردی!
چه شد یکسو نهادی جامه پرهیز، نصرالله!
از این پس، ضاحیه در حاشیه هرگز نخواهد ماند
که قلب ماست بیروت شهادتخیز، نصرالله!
کانال پیروان آقا امان زمان (ع)
💢 کنار حاج قاسم یاد ما باش 💢
ابر مرد مقاوم یاد ما باش
به جنت گشته عازم یاد ما باش
کنار سید ابراهیم و یاران
✅امیررضا فرجوند
سی سال در آن جبهه علمدار تو بودی
بر رهبر خود یار وفادار تو بودی
با پرچم زردی که برافراشته بودی
بر آبی چشمان عدو خار تو بودی
✅بهمن ترکمانی
این من و این غم و داغی جانکاه
این من و فرصت اشکی کوتاه
گفتم از آیهٔ والفتح بخوان
گفت ای عشق ! مَتی نصرُالله
✅محسن ناصحی
اینان که به اشک چشم ما می خندند
بارِ به درک رفتن خود می بندند
با داغِ شهادت حسن نصرالله
این قوم پلید قبر خود را کندند
✅قاسم نعمتی
به جوش آمده این لحظه باز خون خدا
گرفته سید حسن بوی سیدالشهدا!
✅ احمد آخوندی
دنیا فانیاست، ما بقا را داریم
ایمان و توکل و رضا را داریم
از قلّت یاران نهراسی ای دوست!
ما هرچه نداریم، خدا را داریم
.
✅ مهدی ستارزاده
ابر مرد مقاوم یاد ما باش
به جنت گشته عازم یاد ما باش
کنار سید ابراهیم و یاران
✅امیررضا فرجوند
سی سال در آن جبهه علمدار تو بودی
بر رهبر خود یار وفادار تو بودی
با پرچم زردی که برافراشته بودی
بر آبی چشمان عدو خار تو بودی
✅بهمن ترکمانی
این من و این غم و داغی جانکاه
این من و فرصت اشکی کوتاه
گفتم از آیهٔ والفتح بخوان
گفت ای عشق ! مَتی نصرُالله
✅محسن ناصحی
اینان که به اشک چشم ما می خندند
بارِ به درک رفتن خود می بندند
با داغِ شهادت حسن نصرالله
این قوم پلید قبر خود را کندند
✅قاسم نعمتی
به جوش آمده این لحظه باز خون خدا
گرفته سید حسن بوی سیدالشهدا!
✅ احمد آخوندی
دنیا فانیاست، ما بقا را داریم
ایمان و توکل و رضا را داریم
از قلّت یاران نهراسی ای دوست!
ما هرچه نداریم، خدا را داریم
.
✅ مهدی ستارزاده
چه دارد میشود؟ ای داد از این پاییز! نصرالله!
خودت تکذیب کن اخبار را! برخیز! نصرالله!
خبر، از انفجار قلب ها و خانه ها دادند
خبر، بمب است و ویران کرده ما را نیز، نصرالله!
پسِ آن دودها ما «جاءَ نصرالله» می گفتیم
که ما را جز قنوتی نیست دستآویز، نصرالله!
لبی واکن جهان ماندهست دلتنگ رجزهایت
مپرس از کاسهی صبری که شد لبریز، نصرالله!
بگو از مرکز فرماندهی -از آسمان- با ما
چه خواهی کرد با اهریمن خونریز، نصرالله
حسین آمد به بالین تو این ساعت گوارایت
تو و دیدار یار و گریهی یکریز، نصرالله
خودت را سالها مجبور قید زیستن کردی!
چه شد یکسو نهادی جامهی پرهیز، نصرالله!
از این پس، ضاحیه در حاشیه هرگز نخواهد ماند
که قلب ماست بیروت شهادتخیز، نصرالله!
✅میلاد عرفان پور۱۴۰۳
خودت تکذیب کن اخبار را! برخیز! نصرالله!
خبر، از انفجار قلب ها و خانه ها دادند
خبر، بمب است و ویران کرده ما را نیز، نصرالله!
پسِ آن دودها ما «جاءَ نصرالله» می گفتیم
که ما را جز قنوتی نیست دستآویز، نصرالله!
لبی واکن جهان ماندهست دلتنگ رجزهایت
مپرس از کاسهی صبری که شد لبریز، نصرالله!
بگو از مرکز فرماندهی -از آسمان- با ما
چه خواهی کرد با اهریمن خونریز، نصرالله
حسین آمد به بالین تو این ساعت گوارایت
تو و دیدار یار و گریهی یکریز، نصرالله
خودت را سالها مجبور قید زیستن کردی!
چه شد یکسو نهادی جامهی پرهیز، نصرالله!
از این پس، ضاحیه در حاشیه هرگز نخواهد ماند
که قلب ماست بیروت شهادتخیز، نصرالله!
✅میلاد عرفان پور۱۴۰۳
در چند ماه گذشته سلسله ترورهای فرماندهان نظامی مقاومت اتفاق افتاد که ضربه سنگینی به محور مقاومت وارد کرد
قطعا در سطح مقامات نظامی حزب الله اصل رعایت اختفا تا حد ممکن رعایت میشده و اینکه بعد از مدتها یک به یک با این دقت اسرائیل اینها رو ترور کرده فقط و فقط یک علت میتونه داشته باشه و اونهم بحث نفوذ در سطوح بالای فرماندهی حزب الله هست
وقتی میگم اصل اختفا رعایت میشده یعنی اینکه برخی از فرماندهان مثل علی کرکی اصلا تصویری ازشون تا این اواخر موجود نبوده و این یعنی دشمن نتونسته بوده اسنها رو اینقدر دقیق شناسایی کنه
بعد از شهادت اسماعیل هنیه سید حسن نصرالله دستور داده بود که هیچکدام از اعضا حزب الله حق استفاده از گوشی های هوشمند رو ندارند
پس چطور شد که بعد از اون باز هم این فرماندهان شناسایی شدن
وقتی ماجرای پیجرها اتفاق افتاد ، ادعا شد که در باطری پیجرها مواد منفجره جاسازی شده بوده که اگر این هم صحت داشته باشه باز هم اثبات میکنه که نفوذ در لجستیک حزب الله هم وجود داشته
این اواخر هم چندین زاغه مهمات و دریچه های پرتاب موشک هم کاملا دقیق مورد اصابت قرار گرفت و وقتی اسرائیل با هواپیما به راحتی میاد و اون منطقه رو میزنه ، باز هم نشون میده که اونها گرا داشتن و مختصات دقیق محل مهمات رو میدونستن
در حمله دیشب هم دقیقا ساختمان سید حسن نصرالله رو با بمبهای یک تنی سنگرشکن مورد اصابت قرار دادن که باز هم نشون میداد که اینها از بودن سید حسن نصرالله در محل ، کاملا مطلع بودن و مثبت بودن حضور سوژه در محل عملیات رو از نفوذی خودشون دریافت کردن
به طوری که تا صبح امروز فقط محل ساختمان سید حسن نصرالله ۱۲ بار مورد حمله قرار گرفت
چون احتمال میدادن که سید در تونل زیرزمینی اون ساختمان گیر افتاده باشه
اینقدر اون منطقه رو با بمب سنگرشکن زدن تا سید به شهادت رسید
برای همین بود که در اوایل کار اعلام شد که سید حسن زنده است و این خبر به احتمال زیاد صحت داشته و در حملات بعدی ایشان به شهادت رسیده
اینکه با توجه به ترورهای دقیق در این چند مدت ، چرا پروتکلهای امنیت شخصیت ایشان تشدید نشده بود رو تا الان هیچکس نمیدونه
در این وقتها ارتباط سوژه با اطراف به حداقل ترین حالت میرسه به طوری که هیچکس خبر نداره که سوژه کجاست
اما انگار این پروتکل برای سید انجامنشده
اگر این حرف نجاح محمد علی خبرنگار معروف درست باشه که از زبان محافظ ارشد سید حسن نصرالله اعلام میکنه که ایشان زنده است
یعنی ارتباطات با ایشان محدود نشده بوده و دلیل این قصورات باید بررسی بشه
اینها رو عرض کردم تا به یک نتیجه برسم
اینکه باید پذیرفت نفوذ در سطح حزب الله باعث ترور تک به تک فرماندهان مقاومت شده و قطعا این نفوذ در بین سطوح مدیریتی کشور ما و حتی سیستم نظامی ما هم وجود داره
وقتی در زمان حمله به عین الاسد سریعا به آمریکایی ها خبر داده میشه یعنی اینکه نفوذی ها بشدت مشغول کارند
چون هدف اول ما عین الاسد نبود و در نیم ساعت آخر هدف عوض شد
باز هم متأسفانه نفوذی ها زور خودشون رو زدن
حضرت آقا هم بارها در مورد نفوذ هشدار دادن
و اخیرا هم روی اون تاکید کردن
ما داریم وارد مرحله جدیدی از جنگ میشیم
اطلاعاتی که نفوذی ها در اختیار دشمن قرار میدن و طراحی عملیات توسط هوش مصنوعی داره کار رو به مراحل سختی میکشونه
الان باید جلوی اسرائیل رو گرفت
و گرنه دو حالت وجود داره
یا میان سمت ایران یا میرن سمت ترور فرماندهان انصارالله
گزینه های بعدی اینها میتونه یحیی سریع یا حتی خود بدرالدین ملک الحوثی باشه
اینها به دنبال قطع بازوان ایران در منطقه اند تا بعد از اون سراغ ما بیان
ما بالاخره با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد در این هیچ شکی وجود نداره
اینکه الان ما موضوع انفعال داشته باشیم فقط اونها رو پر رو تر میکنه و چسارتشون رو بالا میبره قطعا اگر الان ما ضربه مهلکی به اسرائیل نزنیم اونها حتی به جان حضرت آقا هم طمع خواهند کرد
زمانی نرسه که ما بخواهیم از موضع انفعال خارج بشیم که دیگه به درد نخوره
اسرائیل باید تقاص پس بده
روزی که از خط قرمزهای ما عبور کرد باید با پاسخ سخت ما روبرو میشد
چیکار کردیم که مردم نگران جان حضرت آقا شدن ؟؟
چرا این مردم از انتقام ما دارن نا امید میشن؟؟
مردم انتظار پاسخ سخت رو از مسئولین ما دارندو به کمتر از نابودی اسرائیل هم رضایت نمیدن
امیدوارم اونهایی که به دنبال افتادن در تله تنش نیستن و سودای برادری با دشمن به سرشون زده هر چه زودتر از خواب غفلت بیدار بشن
تا مردم مون از اقتدار نظام ناامید نشدن باید کاری کرد
حضرت آقا فرمودن مطالبه مردم سوخت موشکهای ماست
مردم اگر مطالبه کنند ان شاءالله برخی مسئولین ترسو هم به ترسشون غلبه کنند و ما رو سربلند کنند ان شاءالله
قطعا در سطح مقامات نظامی حزب الله اصل رعایت اختفا تا حد ممکن رعایت میشده و اینکه بعد از مدتها یک به یک با این دقت اسرائیل اینها رو ترور کرده فقط و فقط یک علت میتونه داشته باشه و اونهم بحث نفوذ در سطوح بالای فرماندهی حزب الله هست
وقتی میگم اصل اختفا رعایت میشده یعنی اینکه برخی از فرماندهان مثل علی کرکی اصلا تصویری ازشون تا این اواخر موجود نبوده و این یعنی دشمن نتونسته بوده اسنها رو اینقدر دقیق شناسایی کنه
بعد از شهادت اسماعیل هنیه سید حسن نصرالله دستور داده بود که هیچکدام از اعضا حزب الله حق استفاده از گوشی های هوشمند رو ندارند
پس چطور شد که بعد از اون باز هم این فرماندهان شناسایی شدن
وقتی ماجرای پیجرها اتفاق افتاد ، ادعا شد که در باطری پیجرها مواد منفجره جاسازی شده بوده که اگر این هم صحت داشته باشه باز هم اثبات میکنه که نفوذ در لجستیک حزب الله هم وجود داشته
این اواخر هم چندین زاغه مهمات و دریچه های پرتاب موشک هم کاملا دقیق مورد اصابت قرار گرفت و وقتی اسرائیل با هواپیما به راحتی میاد و اون منطقه رو میزنه ، باز هم نشون میده که اونها گرا داشتن و مختصات دقیق محل مهمات رو میدونستن
در حمله دیشب هم دقیقا ساختمان سید حسن نصرالله رو با بمبهای یک تنی سنگرشکن مورد اصابت قرار دادن که باز هم نشون میداد که اینها از بودن سید حسن نصرالله در محل ، کاملا مطلع بودن و مثبت بودن حضور سوژه در محل عملیات رو از نفوذی خودشون دریافت کردن
به طوری که تا صبح امروز فقط محل ساختمان سید حسن نصرالله ۱۲ بار مورد حمله قرار گرفت
چون احتمال میدادن که سید در تونل زیرزمینی اون ساختمان گیر افتاده باشه
اینقدر اون منطقه رو با بمب سنگرشکن زدن تا سید به شهادت رسید
برای همین بود که در اوایل کار اعلام شد که سید حسن زنده است و این خبر به احتمال زیاد صحت داشته و در حملات بعدی ایشان به شهادت رسیده
اینکه با توجه به ترورهای دقیق در این چند مدت ، چرا پروتکلهای امنیت شخصیت ایشان تشدید نشده بود رو تا الان هیچکس نمیدونه
در این وقتها ارتباط سوژه با اطراف به حداقل ترین حالت میرسه به طوری که هیچکس خبر نداره که سوژه کجاست
اما انگار این پروتکل برای سید انجامنشده
اگر این حرف نجاح محمد علی خبرنگار معروف درست باشه که از زبان محافظ ارشد سید حسن نصرالله اعلام میکنه که ایشان زنده است
یعنی ارتباطات با ایشان محدود نشده بوده و دلیل این قصورات باید بررسی بشه
اینها رو عرض کردم تا به یک نتیجه برسم
اینکه باید پذیرفت نفوذ در سطح حزب الله باعث ترور تک به تک فرماندهان مقاومت شده و قطعا این نفوذ در بین سطوح مدیریتی کشور ما و حتی سیستم نظامی ما هم وجود داره
وقتی در زمان حمله به عین الاسد سریعا به آمریکایی ها خبر داده میشه یعنی اینکه نفوذی ها بشدت مشغول کارند
چون هدف اول ما عین الاسد نبود و در نیم ساعت آخر هدف عوض شد
باز هم متأسفانه نفوذی ها زور خودشون رو زدن
حضرت آقا هم بارها در مورد نفوذ هشدار دادن
و اخیرا هم روی اون تاکید کردن
ما داریم وارد مرحله جدیدی از جنگ میشیم
اطلاعاتی که نفوذی ها در اختیار دشمن قرار میدن و طراحی عملیات توسط هوش مصنوعی داره کار رو به مراحل سختی میکشونه
الان باید جلوی اسرائیل رو گرفت
و گرنه دو حالت وجود داره
یا میان سمت ایران یا میرن سمت ترور فرماندهان انصارالله
گزینه های بعدی اینها میتونه یحیی سریع یا حتی خود بدرالدین ملک الحوثی باشه
اینها به دنبال قطع بازوان ایران در منطقه اند تا بعد از اون سراغ ما بیان
ما بالاخره با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد در این هیچ شکی وجود نداره
اینکه الان ما موضوع انفعال داشته باشیم فقط اونها رو پر رو تر میکنه و چسارتشون رو بالا میبره قطعا اگر الان ما ضربه مهلکی به اسرائیل نزنیم اونها حتی به جان حضرت آقا هم طمع خواهند کرد
زمانی نرسه که ما بخواهیم از موضع انفعال خارج بشیم که دیگه به درد نخوره
اسرائیل باید تقاص پس بده
روزی که از خط قرمزهای ما عبور کرد باید با پاسخ سخت ما روبرو میشد
چیکار کردیم که مردم نگران جان حضرت آقا شدن ؟؟
چرا این مردم از انتقام ما دارن نا امید میشن؟؟
مردم انتظار پاسخ سخت رو از مسئولین ما دارندو به کمتر از نابودی اسرائیل هم رضایت نمیدن
امیدوارم اونهایی که به دنبال افتادن در تله تنش نیستن و سودای برادری با دشمن به سرشون زده هر چه زودتر از خواب غفلت بیدار بشن
تا مردم مون از اقتدار نظام ناامید نشدن باید کاری کرد
حضرت آقا فرمودن مطالبه مردم سوخت موشکهای ماست
مردم اگر مطالبه کنند ان شاءالله برخی مسئولین ترسو هم به ترسشون غلبه کنند و ما رو سربلند کنند ان شاءالله
بنام خدا
به مناسبت حملهٔ موشکی رعد آسای سپاه به خاک اسرائیل
"" "" "" "" "" "" "
ایها الشیطان؛شیاد ولعین
کو پس آن دیوار و گارد آهنین
گشته آن گنبد گمانم ناپدید
گنبدی را که دم از آن می زدید
آسمانی که ببود امن و امان
بود محال؛جنبیدن پشه در آن
بنگرید اکنون در آن ایمن سرا
می دهد جولان موشک های ما
ما دم از الله و اکبر می زنیم
برعدو باحکم رهبر می زنیم
این زدنها یک تلنگر بیش نیست
قدر یک سوزن و یا یک نیش نیست
وای اگر لب تر کند مولای ما
مقتدا و:رهبر و؛آقای ما
می دهیم ما پاسخ سخت دگر
می نمائیم ما شما را خون جگر
می کنیم آن لحظه ما طوفان بپا
اورشلیم را می کنیم ویران سرا
فاخرم با فخر گویم اینچنین
تل آویو را می کنیم ساقط یقین
مسلم فرتوت گلهین #فاخر
به مناسبت حملهٔ موشکی رعد آسای سپاه به خاک اسرائیل
"" "" "" "" "" "" "
ایها الشیطان؛شیاد ولعین
کو پس آن دیوار و گارد آهنین
گشته آن گنبد گمانم ناپدید
گنبدی را که دم از آن می زدید
آسمانی که ببود امن و امان
بود محال؛جنبیدن پشه در آن
بنگرید اکنون در آن ایمن سرا
می دهد جولان موشک های ما
ما دم از الله و اکبر می زنیم
برعدو باحکم رهبر می زنیم
این زدنها یک تلنگر بیش نیست
قدر یک سوزن و یا یک نیش نیست
وای اگر لب تر کند مولای ما
مقتدا و:رهبر و؛آقای ما
می دهیم ما پاسخ سخت دگر
می نمائیم ما شما را خون جگر
می کنیم آن لحظه ما طوفان بپا
اورشلیم را می کنیم ویران سرا
فاخرم با فخر گویم اینچنین
تل آویو را می کنیم ساقط یقین
مسلم فرتوت گلهین #فاخر
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
متن روضه ۵
🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔸زائر اون شکسته سینه باشم
🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم
🔸قبر غریب مادر و ببینم
ان شاءالله وعده منو و شما مدینه...
کنار قبرستان بقیع...
ایام عزای زهرای مرضیه...
بریم خانه امیرالمومنین...
بریم عیادت مادرمون زهرا...
مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه...
ان شاءالله هر كی مادر داره...
خدا براش نگه داره...
خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده...
اگه یه روزی بری خونه...
ببینی مادرت حالش خوب نیست...
دست و پات رو گم میكنی...
اگه یه روز ببینی مادرت...
به سختی داره نفس میکشه...
دست و پات رو گم میكنی...
انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد...
امروز بعد از چند ماه...
بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد...
بچه ها تا مادر رو دیدند...
خوشحال شدند...
الحمدلله...
مادر ما خوب شده...
🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم
🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم
کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی...
فرمود اسماء...
من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن...
اگه جواب ندادم اسماء...
بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم
اسماء میگه...
دل نگران شدم...
ساعتی بعد صدا زدم...
عرضه داشتم... یا بنت رسول الله...
دیدم جواب نیومد...
خدایا ...چه خبر شده...
چرا بی بی جواب نمیده...
دوباره صدا زدم:
(یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ )
جواب نیومد...
وارد حجره شدم...
پوشیه صورت رو کنار زدم...
دیدم ای وای...
بی بی جان به جانان تسلیم کردند...
عرضه داشتم بی بی جان...
سلام منو به پیغمبر خدا برسونید...
خدایا...
حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم...
جواب بچه ها رو چی بگم...
حسنین وارد شدند...
تا اومدند فرمودند اسماء...
مادرمون زهرا کجاست...
دوان دوان وارد حجره شدند...
کنار بدن بی جان مادر نشستند...
حالا میخوای گریه کنی بسم الله...
امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن...
این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر...
نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه...
امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر...
صدازد:
یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی
مادرجان من حسنم...
با من حرف بزن مادر...
الان روح از بدنم جدا میشه مادر...
ابی عبدالله اومد...
آی کربلایی ها...
آقاتون اومد...
صورت گذاشت کف پاهای مادر..
هی کف پاهای مادر رو میبوسه...
صدا میزنه...
يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ
مادر...
من حسینتم...
با من حرف بزن...
مادر...
اگه با من حرف نزنی میمیرم...
مادر... مادر...
🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر
🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر
اسماء اومد بچه ها رو با احترام...
از روی جنازه مادر بلند کرد...
اما...
لا یوم یومِک یا اباعبدالله
خوب شد اسماء تو بودی...
بچه ها زهرای مرضیه رو...
از کنار جنازه مادر بلند کردی...
اما کربلا...
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه...
کشان کشان...
دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند...
🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام
🔸من از کنار پیکر بابا نميروم
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
متن روضه ۵
🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔸زائر اون شکسته سینه باشم
🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم
🔸قبر غریب مادر و ببینم
ان شاءالله وعده منو و شما مدینه...
کنار قبرستان بقیع...
ایام عزای زهرای مرضیه...
بریم خانه امیرالمومنین...
بریم عیادت مادرمون زهرا...
مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه...
ان شاءالله هر كی مادر داره...
خدا براش نگه داره...
خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده...
اگه یه روزی بری خونه...
ببینی مادرت حالش خوب نیست...
دست و پات رو گم میكنی...
اگه یه روز ببینی مادرت...
به سختی داره نفس میکشه...
دست و پات رو گم میكنی...
انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد...
امروز بعد از چند ماه...
بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد...
بچه ها تا مادر رو دیدند...
خوشحال شدند...
الحمدلله...
مادر ما خوب شده...
🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم
🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم
کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی...
فرمود اسماء...
من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن...
اگه جواب ندادم اسماء...
بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم
اسماء میگه...
دل نگران شدم...
ساعتی بعد صدا زدم...
عرضه داشتم... یا بنت رسول الله...
دیدم جواب نیومد...
خدایا ...چه خبر شده...
چرا بی بی جواب نمیده...
دوباره صدا زدم:
(یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ )
جواب نیومد...
وارد حجره شدم...
پوشیه صورت رو کنار زدم...
دیدم ای وای...
بی بی جان به جانان تسلیم کردند...
عرضه داشتم بی بی جان...
سلام منو به پیغمبر خدا برسونید...
خدایا...
حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم...
جواب بچه ها رو چی بگم...
حسنین وارد شدند...
تا اومدند فرمودند اسماء...
مادرمون زهرا کجاست...
دوان دوان وارد حجره شدند...
کنار بدن بی جان مادر نشستند...
حالا میخوای گریه کنی بسم الله...
امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن...
این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر...
نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه...
امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر...
صدازد:
یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی
مادرجان من حسنم...
با من حرف بزن مادر...
الان روح از بدنم جدا میشه مادر...
ابی عبدالله اومد...
آی کربلایی ها...
آقاتون اومد...
صورت گذاشت کف پاهای مادر..
هی کف پاهای مادر رو میبوسه...
صدا میزنه...
يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ
مادر...
من حسینتم...
با من حرف بزن...
مادر...
اگه با من حرف نزنی میمیرم...
مادر... مادر...
🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر
🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر
اسماء اومد بچه ها رو با احترام...
از روی جنازه مادر بلند کرد...
اما...
لا یوم یومِک یا اباعبدالله
خوب شد اسماء تو بودی...
بچه ها زهرای مرضیه رو...
از کنار جنازه مادر بلند کردی...
اما کربلا...
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه...
کشان کشان...
دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند...
🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام
🔸من از کنار پیکر بابا نميروم
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات ۵
بسم الله الرحمن الرحیم...
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ...
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ...
🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا میکرد
ببین حرف دلت هست یا نه...
در این ایام فاطمیه...
ایام عزای مادرش زهرا...
🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا میکرد
🔹گره از مشکل پیچیده ما وا میکرد
یه مشکلی تمام شیعیان دارند...
یه درد دلی همه شیعیان دارند...
🔹کاش میآمد و بهر عاشقان زهرا
🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا میکرد
ای کاش امام زمان ما می آمد...
قبر مخفی مادر رو نشون می داد...
مثل یه همچین شبها و روزهایی...
شیعیان می رفتند کنار قبر مادرشون زهرا...
برا قبر مادر حرم می ساختند...
برا قبر مادر ضریح می ساختند....
کنار ضریح می نشستند...
هی زار زار گریه می کردند...
خود امام زمان روضه می خوندند...
دور تا دور شیعیان می نشستند گریه می کردند...
🔹کاش می آمد و بهر عاشقان زهرا
🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می کرد
حالا از سوز دلت صدا بزن...
یا بن الحسن...
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات ۵
بسم الله الرحمن الرحیم...
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ...
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ...
🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا میکرد
ببین حرف دلت هست یا نه...
در این ایام فاطمیه...
ایام عزای مادرش زهرا...
🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا میکرد
🔹گره از مشکل پیچیده ما وا میکرد
یه مشکلی تمام شیعیان دارند...
یه درد دلی همه شیعیان دارند...
🔹کاش میآمد و بهر عاشقان زهرا
🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا میکرد
ای کاش امام زمان ما می آمد...
قبر مخفی مادر رو نشون می داد...
مثل یه همچین شبها و روزهایی...
شیعیان می رفتند کنار قبر مادرشون زهرا...
برا قبر مادر حرم می ساختند...
برا قبر مادر ضریح می ساختند....
کنار ضریح می نشستند...
هی زار زار گریه می کردند...
خود امام زمان روضه می خوندند...
دور تا دور شیعیان می نشستند گریه می کردند...
🔹کاش می آمد و بهر عاشقان زهرا
🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می کرد
حالا از سوز دلت صدا بزن...
یا بن الحسن...
#کرامات
#حضرت_زهرا
ابن شهراشوب در کتاب«مناقب»از مالک بن دینار نقل کرده است که گفت: در مسیر حجّ به زن لاغر اندامی برخوردم که بر چهار پای ضعیفی سوار شده بود و مردم او را نصیحت می کردند که برگردد.
وقتیکه به وسط آن بیابان رسیدیم چهار پای او عاجز شد و او را از رفتن باز داشت،سر را به طرف آسمان بلند کرد و گفت:
خداوندا،نه مرا در خانه ام رها کردی و نه به خانه ات رسانیدی،به عزّت و جلالت قسم اگر غیر از تو با من چنین رفتاری می کرد شکایت او را به عرض تو می رساندم.
مالک گوید:همینکه راز و نیاز زن تمام شد ناگهان شخصی در آن بیابان پیدا شد در حالیکه افسار شتری را در دست داشت،مهار ناقه را به او داد و گفت:
سوار شو،زن سوار شد و شتر مثل برق زود گذر به راه افتاد،وقتی به محلّ طواف رسیدم او را دیدم که طواف می کند،خدمتش رسیدم و او را قسم دادم که خود را معرّفی کند،گفت :
(أنا شهره بنت مسکه بنت فضّه خادمه الزهراء سلام اللَّه علیها)
من نامم شهره است و نام مادرم مسکه است که او دختر فضّه خدمتگزار حضرت زهرا سلام اللَّه علیها بوده است.
📚مناقب ابن شهراشوب،ج۳،ص۳۳۸
📚بحار الأنوار،ج
#حضرت_زهرا
ابن شهراشوب در کتاب«مناقب»از مالک بن دینار نقل کرده است که گفت: در مسیر حجّ به زن لاغر اندامی برخوردم که بر چهار پای ضعیفی سوار شده بود و مردم او را نصیحت می کردند که برگردد.
وقتیکه به وسط آن بیابان رسیدیم چهار پای او عاجز شد و او را از رفتن باز داشت،سر را به طرف آسمان بلند کرد و گفت:
خداوندا،نه مرا در خانه ام رها کردی و نه به خانه ات رسانیدی،به عزّت و جلالت قسم اگر غیر از تو با من چنین رفتاری می کرد شکایت او را به عرض تو می رساندم.
مالک گوید:همینکه راز و نیاز زن تمام شد ناگهان شخصی در آن بیابان پیدا شد در حالیکه افسار شتری را در دست داشت،مهار ناقه را به او داد و گفت:
سوار شو،زن سوار شد و شتر مثل برق زود گذر به راه افتاد،وقتی به محلّ طواف رسیدم او را دیدم که طواف می کند،خدمتش رسیدم و او را قسم دادم که خود را معرّفی کند،گفت :
(أنا شهره بنت مسکه بنت فضّه خادمه الزهراء سلام اللَّه علیها)
من نامم شهره است و نام مادرم مسکه است که او دختر فضّه خدمتگزار حضرت زهرا سلام اللَّه علیها بوده است.
📚مناقب ابن شهراشوب،ج۳،ص۳۳۸
📚بحار الأنوار،ج
#حضرت_زهرا
#کرامات
علی بن معمر،یکی از یاران امام علی(ع)می گوید:
آنگاه که حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها به شهادت رسیدند،(اُم اَیمَن) یکی از کنیزان آن حضرت مدینه را ترک کرد و به سوی مکّه خارج شدند و با خود گفت:دیگر بعد از فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بهتر است که روی مدینه را نبینم.
در بین راه در بیابان(جحفه)تشنگی شدیدی بر وی عارض شد،تا حدی که بر زندگی خود ترسید ،پس همانا چشمان خود را به طرف آسمان دوخت و عرض کرد:
"پروردگارا،آیا مرا تشنه می گذاری،در حالیکه من خادم و کنیز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دختر پیغمبرت هستم؟".
پس ناگهان دلوی پر از آب از بهشت،از آسمان بر وی نازل شد و اُم اَیمَن از آن آب نوشید و تا چند سال،نه گرسنه شد و نه غذایی خورد.
📚مناقب ابن شهر آشوب،ج۳،ص۳۳۸
📚بحار الانوار ج۴۳ ص ۵۰
#کرامات
علی بن معمر،یکی از یاران امام علی(ع)می گوید:
آنگاه که حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها به شهادت رسیدند،(اُم اَیمَن) یکی از کنیزان آن حضرت مدینه را ترک کرد و به سوی مکّه خارج شدند و با خود گفت:دیگر بعد از فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بهتر است که روی مدینه را نبینم.
در بین راه در بیابان(جحفه)تشنگی شدیدی بر وی عارض شد،تا حدی که بر زندگی خود ترسید ،پس همانا چشمان خود را به طرف آسمان دوخت و عرض کرد:
"پروردگارا،آیا مرا تشنه می گذاری،در حالیکه من خادم و کنیز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دختر پیغمبرت هستم؟".
پس ناگهان دلوی پر از آب از بهشت،از آسمان بر وی نازل شد و اُم اَیمَن از آن آب نوشید و تا چند سال،نه گرسنه شد و نه غذایی خورد.
📚مناقب ابن شهر آشوب،ج۳،ص۳۳۸
📚بحار الانوار ج۴۳ ص ۵۰
روضه حضرت زهرا(س)
نولار خرام ایده سن بیرده سرو قامتیوه
نثار ایدم گل سوری و یاس و مینانی
گل آفتابیله بارانیله شکفته لنر
اودور گوزوم توکوری سیل اشک بارانی
نیه آچلمیری گل کیمی سولان رخسار
زبس گوروب جفای دور دورانی
(بورا یتیشنده دیدی زهرا نیه دورموسان دولاناسان من سنین دولانان یریوه گل سپم یری وار دیه عمواوغلی من دورام دولانام سن دوزنمه سن آخی )
دیوار میکند کمکم راه میروم
اریتدی جسمینی تشریح محض ایلدی غم
پوزولدی نقشه سی قالدی نماسی زهرانون
همان او صدمه اولوب باعث وفات بتول
چکوبدی بستر مرگه او روح ایمانی
او نازنین بدنی غصه لر اله اریدیب
شبیه ایدیبدی هلاله او ماه رخشانی
گلیبدی بیر گون علی گوردی رو به قبله یاتوب
کسوب علاقه بدندن قوای جسمانی
بو نیتیله او خاموشی بیر دانشدرسین
گلوب تکلمه بو سوزلر اولدی عنوانی
دیدی ایاقه دور ای قائد الصلواه قیزی
گوزون فداسی گوز آچ گور بو دیده گریانی
ایاقه دور ای حامل الزکات قیزی
رعایت ایله علی غریب و تنهانی
اوچومجی دفعه بویوردی عمواوغلوام زهرا
گوزون فداسی گوز آچ گور بو دیده گریانی
بو سوزده گوزلرین آچدی بتول نازیله
طبسمیله ایدیب شاد او غملی مولانی
(زهرا گوزون آچماق همین گوردی علی آغلور ، علینون آغلاماسین گورماخ همین خانم بیر گولدی دیدی عمواوغلی من بو حالا دوشموشم سن آغلامیاسان ها)
بو سوزده گوزلرین آچدی بتول نازیله
طبسمیله ایدیب شاد او غملی مولانی
دیدی عمواوغلی بئله آغلاما سنه قربان
گوزومده گوندوزومی ایتمه لیل ظلمانی
منی بهشتیدن ایتدین بو عالنه معطوف
زیارتیندن اولار بو نقیصه جبرانی
(عمواوغلی من بابامنان بهشتدیدیم الله دوزنمدی سنین گوز یاشیوی گوره منیم روحوم گینه کالبدوما منتقل اولدی گلدیم گورم عمواوغلی دردون نمنه دی آخی اله دینده عمواوغلی دردین نمنه دی دیدی زهرا)
مدینه اهلی کیمین سنده دویموسان منن
دیدی عمواوغلی
من سنه دنیاجه احترام ایدرم
دیسن قعود بویورسان قیام ایدرم
اشیدمیشم سنه کوچه ده سلام ورمیلر
ئوزوم ایاقیوه دورام سنه سلام ایدرم
عمواوغلی
قویما سولا بالالاریم فرض اله غنچه گولدولر
چونکه بالا بویوتماقون زحمتینی آنا بولر
آغلاسا تلخ کام اولار گولسه بالا آنا گولر
سنه مطیع اوامر قابض الارواح
اطاعت امریوه ایلر او پیک ربانی
حیات و مرگی کناریمده روبرو گورورم
گل ای کرامتی عاجز قویان مسیحانی
حیات چشمه سی جاریدی هر دمینده ولی
قضایه بیله یازوب کل من علیهانی
اجازه ویرسن اگر چوخ یورولموشام منده
گدیب بهشتیده اولام رسول مهمانی
(بیردن دیدی زهرا)
گیت منیم ایویمده چوخ اینجیدین
یوزده کی سیلی یرین ویرمه نشان جدیوه
گَل اتاقی بیر خلوت ایلیاق تنگه گَلدی سینم عم اوغلی جان
آغلیاق حسینیله زینبه بیر دویونجا باهم عم اوغلی جان
دوقّوز ایلدی بو ایوده لطفیوین سایه سینده من دالدالانموشام
جان دیوب سنه جان ایشیتمیشم سن یانان مصیبتده یانموشام
هر گئجه حسینیم سو ایستیوب فضّه دن قاباق من اویانموشام
یوز گوزین اوپوب استراحتین ایتمیشم فراهم عم اوغلی جان
این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه
التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه
من که از فضه شنیدم بهتری الحمدلله
در زدم دیدم خودت پشت دری الحمدلله
حلالم کن این همه دردو طاقت آوردی
به خاطر علی زمین خوردی
میبینمت به هم میریزم
اگه زهرا عجل وفاتی رو نمیخوندی
اگه دو هفته دیگه میموندی
نوزده سالت میشد عزیزم
من تنها من مظلوم ازت میخواهم نرو خانم
من تنها من مظلوم ازت میخواهم بمون خانم
#فاطمیه
نولار خرام ایده سن بیرده سرو قامتیوه
نثار ایدم گل سوری و یاس و مینانی
گل آفتابیله بارانیله شکفته لنر
اودور گوزوم توکوری سیل اشک بارانی
نیه آچلمیری گل کیمی سولان رخسار
زبس گوروب جفای دور دورانی
(بورا یتیشنده دیدی زهرا نیه دورموسان دولاناسان من سنین دولانان یریوه گل سپم یری وار دیه عمواوغلی من دورام دولانام سن دوزنمه سن آخی )
دیوار میکند کمکم راه میروم
اریتدی جسمینی تشریح محض ایلدی غم
پوزولدی نقشه سی قالدی نماسی زهرانون
همان او صدمه اولوب باعث وفات بتول
چکوبدی بستر مرگه او روح ایمانی
او نازنین بدنی غصه لر اله اریدیب
شبیه ایدیبدی هلاله او ماه رخشانی
گلیبدی بیر گون علی گوردی رو به قبله یاتوب
کسوب علاقه بدندن قوای جسمانی
بو نیتیله او خاموشی بیر دانشدرسین
گلوب تکلمه بو سوزلر اولدی عنوانی
دیدی ایاقه دور ای قائد الصلواه قیزی
گوزون فداسی گوز آچ گور بو دیده گریانی
ایاقه دور ای حامل الزکات قیزی
رعایت ایله علی غریب و تنهانی
اوچومجی دفعه بویوردی عمواوغلوام زهرا
گوزون فداسی گوز آچ گور بو دیده گریانی
بو سوزده گوزلرین آچدی بتول نازیله
طبسمیله ایدیب شاد او غملی مولانی
(زهرا گوزون آچماق همین گوردی علی آغلور ، علینون آغلاماسین گورماخ همین خانم بیر گولدی دیدی عمواوغلی من بو حالا دوشموشم سن آغلامیاسان ها)
بو سوزده گوزلرین آچدی بتول نازیله
طبسمیله ایدیب شاد او غملی مولانی
دیدی عمواوغلی بئله آغلاما سنه قربان
گوزومده گوندوزومی ایتمه لیل ظلمانی
منی بهشتیدن ایتدین بو عالنه معطوف
زیارتیندن اولار بو نقیصه جبرانی
(عمواوغلی من بابامنان بهشتدیدیم الله دوزنمدی سنین گوز یاشیوی گوره منیم روحوم گینه کالبدوما منتقل اولدی گلدیم گورم عمواوغلی دردون نمنه دی آخی اله دینده عمواوغلی دردین نمنه دی دیدی زهرا)
مدینه اهلی کیمین سنده دویموسان منن
دیدی عمواوغلی
من سنه دنیاجه احترام ایدرم
دیسن قعود بویورسان قیام ایدرم
اشیدمیشم سنه کوچه ده سلام ورمیلر
ئوزوم ایاقیوه دورام سنه سلام ایدرم
عمواوغلی
قویما سولا بالالاریم فرض اله غنچه گولدولر
چونکه بالا بویوتماقون زحمتینی آنا بولر
آغلاسا تلخ کام اولار گولسه بالا آنا گولر
سنه مطیع اوامر قابض الارواح
اطاعت امریوه ایلر او پیک ربانی
حیات و مرگی کناریمده روبرو گورورم
گل ای کرامتی عاجز قویان مسیحانی
حیات چشمه سی جاریدی هر دمینده ولی
قضایه بیله یازوب کل من علیهانی
اجازه ویرسن اگر چوخ یورولموشام منده
گدیب بهشتیده اولام رسول مهمانی
(بیردن دیدی زهرا)
گیت منیم ایویمده چوخ اینجیدین
یوزده کی سیلی یرین ویرمه نشان جدیوه
گَل اتاقی بیر خلوت ایلیاق تنگه گَلدی سینم عم اوغلی جان
آغلیاق حسینیله زینبه بیر دویونجا باهم عم اوغلی جان
دوقّوز ایلدی بو ایوده لطفیوین سایه سینده من دالدالانموشام
جان دیوب سنه جان ایشیتمیشم سن یانان مصیبتده یانموشام
هر گئجه حسینیم سو ایستیوب فضّه دن قاباق من اویانموشام
یوز گوزین اوپوب استراحتین ایتمیشم فراهم عم اوغلی جان
این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه
التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه
من که از فضه شنیدم بهتری الحمدلله
در زدم دیدم خودت پشت دری الحمدلله
حلالم کن این همه دردو طاقت آوردی
به خاطر علی زمین خوردی
میبینمت به هم میریزم
اگه زهرا عجل وفاتی رو نمیخوندی
اگه دو هفته دیگه میموندی
نوزده سالت میشد عزیزم
من تنها من مظلوم ازت میخواهم نرو خانم
من تنها من مظلوم ازت میخواهم بمون خانم
#فاطمیه
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
گل اوتور واردی سنه سرلی سوزوم
سنده ننن کیمی یارانبسان مصیبته
من ئولمه میش سنی ئوزومه نائب ایلیرم
بسکه لیاقتین بولورم وار نیابته
گوندوز لرین آغلار گچه جاخ قیزیم
کیپریکلرین توکجاخ یوزوه اشک آل قیزیم
زینب ای فاطمه نین مظهر تقواسی قیزیم
وی علینین مثل صبر و شکیباسی قیزیم
آغلاما آغلاماقون آرتیراجاخ رگتیوی
گیدجاخ خاطریوین قدرت و یاراسی قیزیم
گل اشیت آخر عمرومده وصیتلریمی
آناوین واردی ثمر بخش وصایاسی قیزیم
قیزلارین عفت و تقوادی قیزیم
زیب و زری
زینتی عصمت و اخلاق سجایاسی قیزیم
فتنه لر یاغسادا صبر ایله ایتیرمه ئوزوی
سنده قوی صورته صبرین دوشه معناسی قیزیم
مندن آیریلماقا صبر ایت بو ایوین چون سن اوزون
من
الندن صورا سن سن بو ایوین زهراسی قیزیم
سن بوگوندن اولاجاقسان آناسیزلار آناسی
واردی سندن آناوین نچه تمناسی قیزیم
آنالیق ایله حسینیله حسن قارداشوا
(فضه دییر سحر دوردوم گوردوم خانم دوروب ایاقا منه دییر فضه ایستیرم بیر استحمام الیم اله بو سوزی ایشیدماخ همین گوردوم زینب اول ایشی کی گوردی ننه نین یرین جمع ایلدی الله ننم دوردی ایاقا اله بیر )
واردی سندن آناوین نچه تمناسی قیزیم
آنالیق ایله حسینیله حسن قارداشوا
آنا لازمدی اولا عاطفه دریاسی قیزیم
همدم گرمیله گرم ایله علی محفلیتی
هم بو کاشانه نین اول انجمن آراسی قیزیم
اولمویا خاطر آزاد علی غصه لنه
(قیزیم بابانان چوخ مواظب اول من بو حالا دوشموشم علی آغلامیا)
همدم گرمیله گرم ایله علی محفلیتی
هم بو کاشانه نین اول انجمن آراسی قیزیم
اولمویا خاطر آزاد علی غصه لنه
بابان آدامسیزدی اونا خدمتین تمام ایله خدمتین تمام ایله
ایوه گلنده ادبا دور قیزیم قیام ایله دور قیزیم قیام ایله
سلام ائدن یوخدی اونا دور قیزیم سلام ایله دور قیزیم سلام ایله
همدم گرمیله گرم ایله علی محفلیتی
هم بو کاشانه نین اول انجمن آراسی قیزیم
اولمویا خاطر آزاد علی غصه لنه
غصه لنسه اولاجاخ روحومون ایزاسی قیزیم
منکه آز عمرومی صرف ایلمیشم خدمتینه
حالتیمدی بوسوزون شاهد گویاسی قیزیم
بیعت اوستونده علی خاطرینه ئولدی بالام
هم بوکولدی آناوین قامت رعناسی قیزیم
بیرده بیر گون گوره سن لعل لبینده حسنین
باتاجاخ یاسه اونون یاسمن و یاسی قیزیم
اگر من ئولسم عذاریوه سیل اشکیوی آچما سیل اشکیوی آچما
فراقیمه صب ایله قیزیم قلبه تیر غم ساچما قلبه تیر غم ساچما
حسن یانندا گوزل بالا کوچه صحبتین آچما کوچه صحبتین آچما
(قوی حسنین یادنان چخسین بالا )
بیرده بیر گون گوره سن لعل لبینده حسنین
باتاجاخ یاسه اونون یاسمن و یاسی قیزیم
بیرده بو کلثوم کی چوخ فکریمی مشغول الیب
چوخ کیچیکدی یوخ اونون غصه تواناسی قیزیم
بیرده سن سن کی ئوزون نایبه سن سنده منه
سنده وار فاطمه نین سیرت و سیماسی قیزیم
(خانم یانایانا دیدی قیزیم)
دیگر برای ماندن مادر دعا نکن
من هم عروس بودمو مادر نداشتم
شرکتین وار بو حسینیله قیامه گیده سن
او قیامیله اولار محشر کبراسی قیزیم
گر قاپیم یاندی سنینده یاناجاخ خیمه لرین
#فاطمیه
گل اوتور واردی سنه سرلی سوزوم
سنده ننن کیمی یارانبسان مصیبته
من ئولمه میش سنی ئوزومه نائب ایلیرم
بسکه لیاقتین بولورم وار نیابته
گوندوز لرین آغلار گچه جاخ قیزیم
کیپریکلرین توکجاخ یوزوه اشک آل قیزیم
زینب ای فاطمه نین مظهر تقواسی قیزیم
وی علینین مثل صبر و شکیباسی قیزیم
آغلاما آغلاماقون آرتیراجاخ رگتیوی
گیدجاخ خاطریوین قدرت و یاراسی قیزیم
گل اشیت آخر عمرومده وصیتلریمی
آناوین واردی ثمر بخش وصایاسی قیزیم
قیزلارین عفت و تقوادی قیزیم
زیب و زری
زینتی عصمت و اخلاق سجایاسی قیزیم
فتنه لر یاغسادا صبر ایله ایتیرمه ئوزوی
سنده قوی صورته صبرین دوشه معناسی قیزیم
مندن آیریلماقا صبر ایت بو ایوین چون سن اوزون
من
الندن صورا سن سن بو ایوین زهراسی قیزیم
سن بوگوندن اولاجاقسان آناسیزلار آناسی
واردی سندن آناوین نچه تمناسی قیزیم
آنالیق ایله حسینیله حسن قارداشوا
(فضه دییر سحر دوردوم گوردوم خانم دوروب ایاقا منه دییر فضه ایستیرم بیر استحمام الیم اله بو سوزی ایشیدماخ همین گوردوم زینب اول ایشی کی گوردی ننه نین یرین جمع ایلدی الله ننم دوردی ایاقا اله بیر )
واردی سندن آناوین نچه تمناسی قیزیم
آنالیق ایله حسینیله حسن قارداشوا
آنا لازمدی اولا عاطفه دریاسی قیزیم
همدم گرمیله گرم ایله علی محفلیتی
هم بو کاشانه نین اول انجمن آراسی قیزیم
اولمویا خاطر آزاد علی غصه لنه
(قیزیم بابانان چوخ مواظب اول من بو حالا دوشموشم علی آغلامیا)
همدم گرمیله گرم ایله علی محفلیتی
هم بو کاشانه نین اول انجمن آراسی قیزیم
اولمویا خاطر آزاد علی غصه لنه
بابان آدامسیزدی اونا خدمتین تمام ایله خدمتین تمام ایله
ایوه گلنده ادبا دور قیزیم قیام ایله دور قیزیم قیام ایله
سلام ائدن یوخدی اونا دور قیزیم سلام ایله دور قیزیم سلام ایله
همدم گرمیله گرم ایله علی محفلیتی
هم بو کاشانه نین اول انجمن آراسی قیزیم
اولمویا خاطر آزاد علی غصه لنه
غصه لنسه اولاجاخ روحومون ایزاسی قیزیم
منکه آز عمرومی صرف ایلمیشم خدمتینه
حالتیمدی بوسوزون شاهد گویاسی قیزیم
بیعت اوستونده علی خاطرینه ئولدی بالام
هم بوکولدی آناوین قامت رعناسی قیزیم
بیرده بیر گون گوره سن لعل لبینده حسنین
باتاجاخ یاسه اونون یاسمن و یاسی قیزیم
اگر من ئولسم عذاریوه سیل اشکیوی آچما سیل اشکیوی آچما
فراقیمه صب ایله قیزیم قلبه تیر غم ساچما قلبه تیر غم ساچما
حسن یانندا گوزل بالا کوچه صحبتین آچما کوچه صحبتین آچما
(قوی حسنین یادنان چخسین بالا )
بیرده بیر گون گوره سن لعل لبینده حسنین
باتاجاخ یاسه اونون یاسمن و یاسی قیزیم
بیرده بو کلثوم کی چوخ فکریمی مشغول الیب
چوخ کیچیکدی یوخ اونون غصه تواناسی قیزیم
بیرده سن سن کی ئوزون نایبه سن سنده منه
سنده وار فاطمه نین سیرت و سیماسی قیزیم
(خانم یانایانا دیدی قیزیم)
دیگر برای ماندن مادر دعا نکن
من هم عروس بودمو مادر نداشتم
شرکتین وار بو حسینیله قیامه گیده سن
او قیامیله اولار محشر کبراسی قیزیم
گر قاپیم یاندی سنینده یاناجاخ خیمه لرین
#فاطمیه
آه فضه
Mohjat.Net
آه فضه خونمون شده همش روضه
آه فضه روی مسماره خونِ تازه
آه فضه دردمون شده بی اندازه
یه نفر نگفت که زهرا یه زنه
این درد منه این درد منه
زنِ باردارو کسی نمیزنه
این درد منه این درد منه
از چهل نفر خورده یه تن
این درد منه این درد منه
****
آه مسمار چی نوشتی آخه رو دیوار
آه مسمار مادر ما رو کشتن انگار
آه مسمار چشای مادر ما شد تار
در شکست و دیگه شد برو بیا
وا محمدا وا محمدا
مونده بود حسین زیر دست و پا
وا محمدا وا محمدا
مادرم رفت دلش کرب و بلا
وا محمدا وا محمدا
🔹جدید
🔸شور
#حضرت_زهرا
#نریمان_پناهی
فاطمیه اول 1403
ارائه متن و صوت
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
آه فضه روی مسماره خونِ تازه
آه فضه دردمون شده بی اندازه
یه نفر نگفت که زهرا یه زنه
این درد منه این درد منه
زنِ باردارو کسی نمیزنه
این درد منه این درد منه
از چهل نفر خورده یه تن
این درد منه این درد منه
****
آه مسمار چی نوشتی آخه رو دیوار
آه مسمار مادر ما رو کشتن انگار
آه مسمار چشای مادر ما شد تار
در شکست و دیگه شد برو بیا
وا محمدا وا محمدا
مونده بود حسین زیر دست و پا
وا محمدا وا محمدا
مادرم رفت دلش کرب و بلا
وا محمدا وا محمدا
🔹جدید
🔸شور
#حضرت_زهرا
#نریمان_پناهی
فاطمیه اول 1403
ارائه متن و صوت
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
زهرا که گل سر سبد گلشن طاهاست
مصداق بزرگی و کمال ، آیت کبراست
این بس ز مَقامش که نبی گفت بکرّات
او پارۀ قلب من و هم امّ ابیهاست
او ناطقۀ مُطلقه در مکتب توحید
او شافعۀ محشر در نشئۀ فرداست
او مظهر پاکی و عفاف است و قِداست
ازهرچه که زشتی است مُبراست ، مُبراست
انسیۀ حورا بود و طاهره عذرا
راضیه و مرضیه و زکیه و زهراست
او نادرۀ عصر و مِهین مادر گیتی است
او عالمۀ دَهر ثَری تا به ثُریاست
چون سینۀ بی کینۀ او طور تجلّا
انوار اُلوهیت یکپارچه پیداست
قبرش که زدیده حسب الظاهر مخفی است
در چشم حقیقت بین چون جنّت مأواست
ای صاعقه ات پرتو انوار الهی
وی بارقه ات نور دل حضرت مولاست
ای من بفدایت که سه شب داده ای از مهر
افطار به آنی که خود او غیر تو میخواست
تو کوثری و باعث ایجاد موالی
بی ربط محمّد را گفتند که تنهاست
عیسی به غلامیت همی بسته کمر تنگ
موسی است تو را بنده اگر با ید و بیضاست
طوبی شده شرمنده و خجلت زده شد سرو
نقّاش ازل تا قد موزون تو آراست
از دام تو کوتاه شده دست تطاول
وز نام تو اسلام مُشید شد و برپاست
هم چاکر و دربان تو سلمان و اباذر
هم خادمۀ خانه ات سارا و صفوراست
بر دوش کشد غاشیه جبریل امینت
جاروب کش مَصطبه ات هاجر و حواست
دیدند تو را روی چو اجرام سماوی
در بین همه تا ابد اندیشه و نجواست
آیا مگر او ماه دگر باشد و خورشید
تابید چنین بر زبر خاک و بپا خواست
ابناء تو احیاگر دینند به تحقیق
هستند صدف تو دُر و آن دُر دُر یکتاست
ای من بفدای تو و ایثار و گذشتت
برمردم حاجتمند این صحنه چه زیباست
قرآن که نمودار تعالیم بُلند است
سرتا سر آن حاوی اعجاز و مُسمّاست
بالنده به تو باشد و ممدوح توئی تو
آنرا که در این راه خرد باشد و بیناست
هرگز به شکستت نتوان کرد تَعمّق
پیروزی مُحرز شده ات نقش بدلهاست
نامرد تو را زد که به مردیش دهد رنگ
ای شیعه تو مپسند که آن فرد تواناست
او ننگ عرب ، ننگ عرب ، ننگ عرب شد
بر لعن خود افزود چو از مرتبه پیراست
در مِدحت همتای علی طبع تو «رونق»
الحق که چه نیکو و پسندیده و گویاست
ورنه چو توئی بین ادیبان نتوان یافت
در سُستی گفتار و تقرّب به کم و کاست
ای مشعلۀ مُشتعل مردم حق جو
وی آنکه بسویت همه را دست تمنّاست
از خواب گران تا نگران سر به در آریم
چشم طمع ما به تو ای بانوی علیاست
ما را به سراشیبی آن مهلکه مپسند
آن ورطه که بس پُرخطر و مُوحش و ژرفاست
ما ذرّۀ سرگشته و تو چشمۀ خورشید
ما قطرۀ ناچیز که خود داخل دریاست
شاعر:
حاج محمد رونقی مازندرانی
مصداق بزرگی و کمال ، آیت کبراست
این بس ز مَقامش که نبی گفت بکرّات
او پارۀ قلب من و هم امّ ابیهاست
او ناطقۀ مُطلقه در مکتب توحید
او شافعۀ محشر در نشئۀ فرداست
او مظهر پاکی و عفاف است و قِداست
ازهرچه که زشتی است مُبراست ، مُبراست
انسیۀ حورا بود و طاهره عذرا
راضیه و مرضیه و زکیه و زهراست
او نادرۀ عصر و مِهین مادر گیتی است
او عالمۀ دَهر ثَری تا به ثُریاست
چون سینۀ بی کینۀ او طور تجلّا
انوار اُلوهیت یکپارچه پیداست
قبرش که زدیده حسب الظاهر مخفی است
در چشم حقیقت بین چون جنّت مأواست
ای صاعقه ات پرتو انوار الهی
وی بارقه ات نور دل حضرت مولاست
ای من بفدایت که سه شب داده ای از مهر
افطار به آنی که خود او غیر تو میخواست
تو کوثری و باعث ایجاد موالی
بی ربط محمّد را گفتند که تنهاست
عیسی به غلامیت همی بسته کمر تنگ
موسی است تو را بنده اگر با ید و بیضاست
طوبی شده شرمنده و خجلت زده شد سرو
نقّاش ازل تا قد موزون تو آراست
از دام تو کوتاه شده دست تطاول
وز نام تو اسلام مُشید شد و برپاست
هم چاکر و دربان تو سلمان و اباذر
هم خادمۀ خانه ات سارا و صفوراست
بر دوش کشد غاشیه جبریل امینت
جاروب کش مَصطبه ات هاجر و حواست
دیدند تو را روی چو اجرام سماوی
در بین همه تا ابد اندیشه و نجواست
آیا مگر او ماه دگر باشد و خورشید
تابید چنین بر زبر خاک و بپا خواست
ابناء تو احیاگر دینند به تحقیق
هستند صدف تو دُر و آن دُر دُر یکتاست
ای من بفدای تو و ایثار و گذشتت
برمردم حاجتمند این صحنه چه زیباست
قرآن که نمودار تعالیم بُلند است
سرتا سر آن حاوی اعجاز و مُسمّاست
بالنده به تو باشد و ممدوح توئی تو
آنرا که در این راه خرد باشد و بیناست
هرگز به شکستت نتوان کرد تَعمّق
پیروزی مُحرز شده ات نقش بدلهاست
نامرد تو را زد که به مردیش دهد رنگ
ای شیعه تو مپسند که آن فرد تواناست
او ننگ عرب ، ننگ عرب ، ننگ عرب شد
بر لعن خود افزود چو از مرتبه پیراست
در مِدحت همتای علی طبع تو «رونق»
الحق که چه نیکو و پسندیده و گویاست
ورنه چو توئی بین ادیبان نتوان یافت
در سُستی گفتار و تقرّب به کم و کاست
ای مشعلۀ مُشتعل مردم حق جو
وی آنکه بسویت همه را دست تمنّاست
از خواب گران تا نگران سر به در آریم
چشم طمع ما به تو ای بانوی علیاست
ما را به سراشیبی آن مهلکه مپسند
آن ورطه که بس پُرخطر و مُوحش و ژرفاست
ما ذرّۀ سرگشته و تو چشمۀ خورشید
ما قطرۀ ناچیز که خود داخل دریاست
شاعر:
حاج محمد رونقی مازندرانی
حضرت زهرا سه جا دارنه عزا/محلی مازندرانی
سه مصیبت زهرا س /سینه زنی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖✔️✔️✔️
حضرت زهرا سه جا دارنه عزا
اتا دم ونگ کنده شه جانه بابا
شونه طوس بواشه زآئره رضا
اتی شونه بقیع با آه ونوا
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
➖➖➖➖➖➖➖➖✔️✔️✔️
اتا سو داغ عظمای پیمبر
بشکندیه دیگه زهرای کمر
علی دیگر بی کس ویار بهیعه
پیمبر بورده به سرای دیگر
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖✔️
چنده شه پره انتظار بکشم
عصا وعمامه ره من هارشم
بلال دیگر اذان نعونه بابا
چتی بی ته من این دنیا دواشم
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖✔️
پسر حسن مظلوم عالم هسّی
با مظلومی بار سفر دوسّی
هیچ کس ته جور جفا ندیعه پسر
کشته دسّ ، یار ستمگر هسّی
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
➖➖➖➖➖➖➖✔️
جفا زدوست ودشمنون بدیعه
طعنه زیاد ازاین و اون بدیعه
خنجر بزو دشمن مه پسر رون
راحت از این زخم زبون بهیعه
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖✔️
مه پسر نعش تیر بارون بیّه
ونه شهر انگار ونه زندون بیّه
هفتاد تا تیر بخرده ونه بدن
جان پسر عجب گل بارون بیّه
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖✔️
من شه رضای بی کسیعهِ قربون
دست وپا بزو وه حجرهٔ میون
ونه دل از زهر پاره پاره بیّه
من اون گوشهٔ تنهایی یه قربون
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
➖➖➖➖➖➖➖➖✔️
هرکه عزا بعیره مأجور بونه
فردا با آل اِما محشور بونه
هرکی قائل نووه زما دور بونه
از حیطهٔ شفاعت هم یور بونه
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
سه مصیبت زهرا س /سینه زنی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖✔️✔️✔️
حضرت زهرا سه جا دارنه عزا
اتا دم ونگ کنده شه جانه بابا
شونه طوس بواشه زآئره رضا
اتی شونه بقیع با آه ونوا
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
➖➖➖➖➖➖➖➖✔️✔️✔️
اتا سو داغ عظمای پیمبر
بشکندیه دیگه زهرای کمر
علی دیگر بی کس ویار بهیعه
پیمبر بورده به سرای دیگر
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖✔️
چنده شه پره انتظار بکشم
عصا وعمامه ره من هارشم
بلال دیگر اذان نعونه بابا
چتی بی ته من این دنیا دواشم
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖✔️
پسر حسن مظلوم عالم هسّی
با مظلومی بار سفر دوسّی
هیچ کس ته جور جفا ندیعه پسر
کشته دسّ ، یار ستمگر هسّی
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
➖➖➖➖➖➖➖✔️
جفا زدوست ودشمنون بدیعه
طعنه زیاد ازاین و اون بدیعه
خنجر بزو دشمن مه پسر رون
راحت از این زخم زبون بهیعه
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖✔️
مه پسر نعش تیر بارون بیّه
ونه شهر انگار ونه زندون بیّه
هفتاد تا تیر بخرده ونه بدن
جان پسر عجب گل بارون بیّه
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖✔️
من شه رضای بی کسیعهِ قربون
دست وپا بزو وه حجرهٔ میون
ونه دل از زهر پاره پاره بیّه
من اون گوشهٔ تنهایی یه قربون
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
➖➖➖➖➖➖➖➖✔️
هرکه عزا بعیره مأجور بونه
فردا با آل اِما محشور بونه
هرکی قائل نووه زما دور بونه
از حیطهٔ شفاعت هم یور بونه
گنه که من غرق عزا بهیمه /سه تا عزا ره من یکجا بدیمه
زبانحال حضرت زهرا به زبان مازندرانی
الهی بواشم همه قربون
خدا خله کچیگنه مه وچون
دیگر بوننه مه وچون سرگردون
وشون مهمونمه تا نماشون
خامه بورم خدا به پیش نبی
خجالت کشمه از روی علی
زینب دتر چه هسی برمه گلی
برو هنیش دتر شه ماره پلی
خامه بوم تره درد و بلا ره
مصیبت حسین و کربلا ره
دترجان تو و مه نور دو عین
کربلا شونی مار همراه حسین
اونجه من دنیمه عوض شه مار
خش هده گلی ره مره یاد بیار
** **
الهی بواشم همه قربون
خدا خله کچیگنه مه وچون
دیگر بوننه مه وچون سرگردون
وشون مهمونمه تا نماشون
خامه بورم خدا به پیش نبی
خجالت کشمه از روی علی
زینب دتر چه هسی برمه گلی
برو هنیش دتر شه ماره پلی
خامه بوم تره درد و بلا ره
مصیبت حسین و کربلا ره
دترجان تو و مه نور دو عین
کربلا شونی مار همراه حسین
اونجه من دنیمه عوض شه مار
خش هده گلی ره مره یاد بیار
** **