៕ #Fun
―――—
"وقتی تایپ‌های MBTI تو یه مهمونی فامیلی گیر میفتن!"

🤤  ➖    : یه گوشه نشسته، تو ذهنش داره درباره بیگ بنگ فکر می‌کنه و سعی می‌کنه از بحث‌های "کی عروسی می‌کنی؟" فرار کنه.

🥳 ➖     : وسط مجلس داره آهنگ می‌ذاره و همه رو مجبور می‌کنه برقصن.

😰 ➖     : عمه جان رو تحلیل شخصیت کرده و داره باهاش درباره فلسفه زندگی حرف می‌زنه.

😈 ➖     : عمداً بحث "کدوم تیم فوتبال بهتره؟" رو راه انداخته تا فامیل به جون هم بیفتن!

😧 ➖     : کل مهمونی رو تو آشپزخونه مشغول بررسی خرابی کتری برقی گذر
ونده.

✨ ➖     : از اول مهمونی نشسته کنار بزرگای فامیل و داره درباره قیمت طلا و وضعیت اقتصادی بحث می‌کنه. تو دلش حساب کتاب کرده که این مهمونی چقدر خرج برداشته!

🤬 ➖     : یه گوشه نشسته، با گوشیش داره آهنگای موردعلاقه‌شو گوش می‌ده و سعی می‌کنه زیاد تو دید نباشه. اگر گیرش بیارن، لبخند می‌زنه و کوتاه جواب می‌ده!

❤️ ➖     : تو آشپزخونه داره ظرف می‌شوره و به همه کمک می‌کنه، چون نمی‌تونه ببینه کسی دست تنها باشه. آخر مهمونی هم به همه غذا تعارف می‌کنه که چیزی کم و کسر نباشه.

😎 ➖      : نقشه کشیده که چطور توی این مهمونی دوتا بیزنس جدید راه بندازه و داره فامیلا رو به هم معرفی می‌کنه که شراکت کنن!

✌ ➖      : مدیریت مهمونی رو دست گرفته! به بچه‌ها می‌گه "بدوین برین بشینین"، به مهمونا یادآوری می‌کنه کی شام میاد، و به کل فامیل دستور می‌ده
که چی کار کنن.

🤩 ➖     : توی بالکن نشسته، به ماه نگاه می‌کنه و تو دلش داره یه سناریوی عاشقانه از این مهمونی می‌سازه که احتمالا هیچ‌وقت اتفاق نمی‌افته.

😇 ➖      : کل مهمونی در حال پرسیدن این جمله‌ست: "بهت خوش می‌گذره عزیزم؟"، "چی بخورم بریزم برات؟"، "فلانی چرا کم حرف شدی؟ ناراحتی؟"

😧 ➖      : داره به همه روحیه می‌ده، مشکلات فامیل رو حل می‌کنه، و دو نفر که سال‌ها قهر بودن رو آشتی می‌ده. آخرش همه می‌گن " چه انرژی مثبتی داری!"

🤣 ➖     : کل مهمونی در حال شوخی، کری خوندن و ماجراجوییه! بچه‌ها رو جمع کرده و بازی راه انداخته، بعدشم احتمالاً با عموی بزرگ سر "کی می‌تونه بیشتر غذا
بخوره؟" شرط‌بندی کرده!

😵‍💫 ➖   : از همون اول مهمونی یه جایی می‌شینه که دید داشته باشه ولی کسی زیاد باهاش حرف نزنه. تو ذهنش داره مهمونا رو آنالیز می‌کنه و استراتژی فرار از این مجلس رو می‌چینه. وقتی بحثای فامیلی بالا می‌گیره، یه جمله می‌گه که همه رو تو فکر می‌بره و بعدش با یه لبخند محو دوباره ساکت می‌شه. اگر گیرش بیارن و مجبور بشه تو بحث شرکت کنه، همه رو با استدلال‌های منطقی‌ش له می‌کنه و بعد تو دلش می‌گه: "چرا اومدم اینجا؟"

❤️ ➖     : با همه سلام و احوالپرسی می‌کنه، با پنج تا فامیل جدید دوست می‌شه، آخر مهمونی هم می‌گه "بیاین یه سفر گروهی برنامه‌ریزی کنیم" ولی خودش یادش می‌ره!

―――———――――――——
  ᚚ @MBTISUB . #Alltypes