Forwarded from Bukharamag
عصر سهشنبههای بخارا
به مناسبت انتشار کتاب واقعه ناتمام (روایتی از سقوط قلعه تسخیرناپذیر الموت) نوشته فاطمه علیاصغر که از سوی نشر چشمه منتشر شده است
با حضور و سخنرانی: علیاکبر قاضیزاده، شهرام یوسفیفر، فرزانه ابراهیمزاده، فاطمه علیاصغر و علی دهباشی
سهشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳
باغموزه نگارستان، تالار دکتر روحالامینی
به مناسبت انتشار کتاب واقعه ناتمام (روایتی از سقوط قلعه تسخیرناپذیر الموت) نوشته فاطمه علیاصغر که از سوی نشر چشمه منتشر شده است
با حضور و سخنرانی: علیاکبر قاضیزاده، شهرام یوسفیفر، فرزانه ابراهیمزاده، فاطمه علیاصغر و علی دهباشی
سهشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳
باغموزه نگارستان، تالار دکتر روحالامینی
❤2
miraskhabar
Photo
آیا میراث فرهنگی قربانی طرحهای گردشگری میشود؟
آتشکده آذرخش داراب سوراخ سوراخ شد!
✍️عیسی فولادفر
آخرین مشاهدات از «آتشکده آذرخش» داراب نشان میدهد که این اثر ثبت ملی به شماره 229 با اجرای طرح گردشگری سوراخ سوراخ شده است. این طرح که در سال 1401 اجرا شده، پایههای فلزی و داربستها را در تن تاریخی این بنای کمنظیر فروبرده و آسیبهای جدی به آن وارد کرده است.
در همان بدو اجرای این طرح؛ تخریبهای گستردهای در فضای بیرونی آتشکده صورت گرفته که صدای اعتراض کارشناسان میراث فرهنگی در سراسر کشور را بلند کرد. لودرها به زیر لایههای فرهنگی و باستانی آتشکده حملهور شدند و به جای تکههای خاک، آثار با ارزشی که از دل آتشکده تراشیده شده بود را تخریب کردند. همچنین آسیب به صخرهای که آتشکده از آن بیرون آمده بود نگرانیهای بیشتری را به دنبال داشت.
پس از این تخریبها راه ورود به آتشکده نیز به شدت آسیب دید و مردم ناچار بودند برای دسترسی به آن از صخرهها بالا بروند یا روی داربستهای ناایمن تردد کنند. پس از تذکر عزتالله ضرغامی وزیر پیشین و ثابت اقلیدی مدیر کل، وقت به ناگاه یک پلکان فلزی نامناسب و موقت نصب شد که به ادعای مسئولان برای تسهیل تردد مردم و بدون آسیب به آتشکده طراحی شده بود. اما واقعیت این است که برای تثبیت پلکان سوراخهایی در صخره ایجاد و میلگردهایی به آن جوش داده شد که خود به معنای تخریب بیشتر سازه است و در تصاویری که به تازگی تهیه شده کاملا مشهود است.
به نظر میرسد این تخریبها ادامهدار بوده و هر روز بر زخمهای آتشکده افزوده میشود.
شنیدهها حکایت از این دارد که این طرح در اداره کل میراث فرهنگی تصویب و به داراب ابلاغ شده است اما تا کنون مسئولان حاضر به گفتوگو درباره وضعیت این اثر کهن و شفافسازی درباره عوامل پروژه «طرح گردشگری» نشدند.
بر اساس اصول مرمت آثار تاریخی، نصب پلکان باید به شکلی باشد تا به سازه صخرهای آسیبی وارد نشود. آن قسمتهایی که با صخره تماس دارد باید از بالشتکهای لاستیکی استفاده کنند. این نکات نشان میدهد که رعایت نکردن اصول فنی و مهندسی میتواند به تخریب بیشتر این اثر تاریخی منجر شود و ضرورت دارد که مسئولان با دقت بیشتری به این موضوع توجه کنند.
مسئله اما این است که طبق ماده ۵۵۸،این اقدام تخلفی آشکار محسوب میشود و به وضوح به سازه آسیبهای جدی وارد کرده است. آیا میراث فرهنگی ما قرار است با نام گردشگری به نابودی کشیده شود؟
@miraskhabar
آتشکده آذرخش داراب سوراخ سوراخ شد!
✍️عیسی فولادفر
آخرین مشاهدات از «آتشکده آذرخش» داراب نشان میدهد که این اثر ثبت ملی به شماره 229 با اجرای طرح گردشگری سوراخ سوراخ شده است. این طرح که در سال 1401 اجرا شده، پایههای فلزی و داربستها را در تن تاریخی این بنای کمنظیر فروبرده و آسیبهای جدی به آن وارد کرده است.
در همان بدو اجرای این طرح؛ تخریبهای گستردهای در فضای بیرونی آتشکده صورت گرفته که صدای اعتراض کارشناسان میراث فرهنگی در سراسر کشور را بلند کرد. لودرها به زیر لایههای فرهنگی و باستانی آتشکده حملهور شدند و به جای تکههای خاک، آثار با ارزشی که از دل آتشکده تراشیده شده بود را تخریب کردند. همچنین آسیب به صخرهای که آتشکده از آن بیرون آمده بود نگرانیهای بیشتری را به دنبال داشت.
پس از این تخریبها راه ورود به آتشکده نیز به شدت آسیب دید و مردم ناچار بودند برای دسترسی به آن از صخرهها بالا بروند یا روی داربستهای ناایمن تردد کنند. پس از تذکر عزتالله ضرغامی وزیر پیشین و ثابت اقلیدی مدیر کل، وقت به ناگاه یک پلکان فلزی نامناسب و موقت نصب شد که به ادعای مسئولان برای تسهیل تردد مردم و بدون آسیب به آتشکده طراحی شده بود. اما واقعیت این است که برای تثبیت پلکان سوراخهایی در صخره ایجاد و میلگردهایی به آن جوش داده شد که خود به معنای تخریب بیشتر سازه است و در تصاویری که به تازگی تهیه شده کاملا مشهود است.
به نظر میرسد این تخریبها ادامهدار بوده و هر روز بر زخمهای آتشکده افزوده میشود.
شنیدهها حکایت از این دارد که این طرح در اداره کل میراث فرهنگی تصویب و به داراب ابلاغ شده است اما تا کنون مسئولان حاضر به گفتوگو درباره وضعیت این اثر کهن و شفافسازی درباره عوامل پروژه «طرح گردشگری» نشدند.
بر اساس اصول مرمت آثار تاریخی، نصب پلکان باید به شکلی باشد تا به سازه صخرهای آسیبی وارد نشود. آن قسمتهایی که با صخره تماس دارد باید از بالشتکهای لاستیکی استفاده کنند. این نکات نشان میدهد که رعایت نکردن اصول فنی و مهندسی میتواند به تخریب بیشتر این اثر تاریخی منجر شود و ضرورت دارد که مسئولان با دقت بیشتری به این موضوع توجه کنند.
مسئله اما این است که طبق ماده ۵۵۸،این اقدام تخلفی آشکار محسوب میشود و به وضوح به سازه آسیبهای جدی وارد کرده است. آیا میراث فرهنگی ما قرار است با نام گردشگری به نابودی کشیده شود؟
@miraskhabar
❤1
نشست کتاب «واقعه ناتمام» در سهشنبههای بخارا
قلعهای که هنوز روایت میکند
«سهشنبههای بخارا» هفته گذشته میزبان کتاب «واقعه ناتمام» نوشته «فاطمه علیاصغر» بود و جلسه نقد و بررسی این کتاب عصر ۲۹ آبانماه، با حضور «علیاکبر قاضیزاده» پژوهشگر، مترجم و مدرس ارتباطات، «شهرام یوسفیفر» استاد تاریخ دانشگاه تهران، «فرزانه ابراهیمزاده» پژوهشگر تاریخ، «علی دهباشی» سردبیر مجله بخارا و نویسنده کتاب در باغموزه نگارستان برگزار شد. «واقعه ناتمام» روایتی است از آخرین سالهای حضور ۱۷۰ساله اسماعیلیان در قلعه الموت که نویسنده با نگاهی تاریخی و بهکارگیری نتایج کاوشهای باستانشناسی، چگونگی تسخیر قلعه الموت توسط هلاکوخان ایلخانی را تصویر کرده است.
علی دهباشی، میزبان جلسه، درباره نویسنده کتاب گفت: «خانم فاطمه علیاصغر بیش از دو دهه است که روزنامهنگاری میکند و سالهای متمادی بهخصوص در حوزه میراث فرهنگی کار کرده و از خوشنامترین روزنامهنگاران این عرصه لغزنده و پر از لغزش بهشمار میرود.»
دهباشی افزود: «ما با کتاب کاملاً متفاوتی روبهرو هستیم و البته من با عنوانی که به آن دادهاند، یعنی ناداستان، خیلی موافق نیستم؛ چراکه این کتاب ناداستان نیست و بلکه یک ژانر ادبی است که در زبانهای دیگر بیشتر کار شده و شناخته شده است و در زبان ما هم نمونههای آن را در متون دهه ۲۰ و بهخصوص ۳۰ (۱۳۳۰-۱۳۲۰) در کارهای آقای زینالعابدین معتمد و مرحوم لطفالله ترقی پدر گلی ترقی میدیدیم.»
علیاکبر قاضیزاده، روزنامهنگار پیشکسوت و مدرس علوم ارتباطات و روزنامهنگاری در دانشگاه، «واقعه ناتمام» را بهلحاظ ادبی تحسین کرد و گفت: «در ابتدا بگویم که نگارش چنین کتابی با این رویکرد و تحقیقات میدانی کار بسیار دشواری است. من در این کتاب حتی یک مورد لغزش املایی و انشایی ندیدم که این هم هنر نویسنده و هم کیفیت کار انتشارات را نشان میدهد.»
فرزانه ابراهیمزاده، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ در بخش دیگر این نشست درباره اطلاق واژه «ناداستان» به این کتاب که دهباشی به آن نقد وارد کرده بود، گفت: «این کلمه فکر میکنم ترجمه کلمه Non-fiction است که فیکشن را در مقابل نانفیکشن یعنی داستان را در برابر ناداستان قرار دادند و به فارسی ترجمه کردند که من فکر میکنم خود کلمه نانفیکشن بهاندازه کافی تعریف این کلمه است.»
شهرام یوسفیفر، استاد تاریخ دانشگاه تهران، هم سخنران دیگر این نشست بود که موضوع کتاب را حساس و مناقشهبرانگیز خواند و گفت: «مسئله اسماعیلیان بهدلیل ابهاماتی که دارد مناقشهبرانگیز و البته زنده است و اخیراً هم یک سریالی به زبان عربی در مصر ساخته شده است بهنام حشاشین با یک پیام سیاسی آشکار به جهان اهل سنت. حکایت آن سریال جداست. اما خانم علیاصغر از تمام کسانی که در کشور درباره وقایع تاریخی مینویسند، یک گام جلوتر گذاشته و به گذشتههای نسبتاً دور رفته است.»
https://payamema.ir/payam/120011
قلعهای که هنوز روایت میکند
«سهشنبههای بخارا» هفته گذشته میزبان کتاب «واقعه ناتمام» نوشته «فاطمه علیاصغر» بود و جلسه نقد و بررسی این کتاب عصر ۲۹ آبانماه، با حضور «علیاکبر قاضیزاده» پژوهشگر، مترجم و مدرس ارتباطات، «شهرام یوسفیفر» استاد تاریخ دانشگاه تهران، «فرزانه ابراهیمزاده» پژوهشگر تاریخ، «علی دهباشی» سردبیر مجله بخارا و نویسنده کتاب در باغموزه نگارستان برگزار شد. «واقعه ناتمام» روایتی است از آخرین سالهای حضور ۱۷۰ساله اسماعیلیان در قلعه الموت که نویسنده با نگاهی تاریخی و بهکارگیری نتایج کاوشهای باستانشناسی، چگونگی تسخیر قلعه الموت توسط هلاکوخان ایلخانی را تصویر کرده است.
علی دهباشی، میزبان جلسه، درباره نویسنده کتاب گفت: «خانم فاطمه علیاصغر بیش از دو دهه است که روزنامهنگاری میکند و سالهای متمادی بهخصوص در حوزه میراث فرهنگی کار کرده و از خوشنامترین روزنامهنگاران این عرصه لغزنده و پر از لغزش بهشمار میرود.»
دهباشی افزود: «ما با کتاب کاملاً متفاوتی روبهرو هستیم و البته من با عنوانی که به آن دادهاند، یعنی ناداستان، خیلی موافق نیستم؛ چراکه این کتاب ناداستان نیست و بلکه یک ژانر ادبی است که در زبانهای دیگر بیشتر کار شده و شناخته شده است و در زبان ما هم نمونههای آن را در متون دهه ۲۰ و بهخصوص ۳۰ (۱۳۳۰-۱۳۲۰) در کارهای آقای زینالعابدین معتمد و مرحوم لطفالله ترقی پدر گلی ترقی میدیدیم.»
علیاکبر قاضیزاده، روزنامهنگار پیشکسوت و مدرس علوم ارتباطات و روزنامهنگاری در دانشگاه، «واقعه ناتمام» را بهلحاظ ادبی تحسین کرد و گفت: «در ابتدا بگویم که نگارش چنین کتابی با این رویکرد و تحقیقات میدانی کار بسیار دشواری است. من در این کتاب حتی یک مورد لغزش املایی و انشایی ندیدم که این هم هنر نویسنده و هم کیفیت کار انتشارات را نشان میدهد.»
فرزانه ابراهیمزاده، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ در بخش دیگر این نشست درباره اطلاق واژه «ناداستان» به این کتاب که دهباشی به آن نقد وارد کرده بود، گفت: «این کلمه فکر میکنم ترجمه کلمه Non-fiction است که فیکشن را در مقابل نانفیکشن یعنی داستان را در برابر ناداستان قرار دادند و به فارسی ترجمه کردند که من فکر میکنم خود کلمه نانفیکشن بهاندازه کافی تعریف این کلمه است.»
شهرام یوسفیفر، استاد تاریخ دانشگاه تهران، هم سخنران دیگر این نشست بود که موضوع کتاب را حساس و مناقشهبرانگیز خواند و گفت: «مسئله اسماعیلیان بهدلیل ابهاماتی که دارد مناقشهبرانگیز و البته زنده است و اخیراً هم یک سریالی به زبان عربی در مصر ساخته شده است بهنام حشاشین با یک پیام سیاسی آشکار به جهان اهل سنت. حکایت آن سریال جداست. اما خانم علیاصغر از تمام کسانی که در کشور درباره وقایع تاریخی مینویسند، یک گام جلوتر گذاشته و به گذشتههای نسبتاً دور رفته است.»
https://payamema.ir/payam/120011
پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران
قلعهای که هنوز روایت میکند
در ابتدای نشست علی دهباشی، میزبان جلسه، درباره نویسنده کتاب گفت: «خانم فاطمه علیاصغر بیش از دو دهه است که روزنامهنگاری میکند و سالهای متمادی بهخصوص در حوزه میراث فرهنگی کار کرده و از خوشنامترین…
👏2
miraskhabar
Photo
اثر ملی قاجاری در محاصره سازههای فلزی آبی
حریم مسجد «مصطفی خان» میشکند
آتنا فلاحتی
حریم منظری مسجد قاجاری مصطفیخان میشکند و این بنای ثبت ملی در محاصره سازههای فلزی آبی قرار گرفته است. آتنا فلاحتی گزارشی میدانی از این مسجد نوشته است:
اگر این روزها گذرتان به خیابان «قارن» ساری افتاده باشد، حتماً سازههای فلزی آبیرنگ چسبیده به دیوار مسجد- مدرسه قاجاری «حاج مصطفی خان سورتیجی» توجهتان را جلب کرده، همان سازهای که باعث سخت شدن رفتوآمد در این خیابان شده و مهمتر از آن؛ منظر یکی از مهمترین بناهای ثبت ملی مازندران را از چشم دوستدارانش پنهان کردهاست.
دوستداران میراث فرهنگی، ساکنان محله قدیمی «آب انبار نو» از فروشندگان تا آنها که در پیچوخم کوچههای تاریخی آن زندگی میگذرانند، امروز نگران فراموش شدن مسجد مصطفی خان و نفوذ مویرگی بلندمرتبهسازی در بافت کهن ساری هستند.
روایتی است از نقش مساجد در زیست بافت کهن و بازار، تاریخ مسجد- مدرسه مصطفی خان سورتیجی و حذف آرام منظر آن از حافظه تاریخی مردمان شهر ساری.
موقعیت جغرافیایی مسجد مصطفی خان قابلتوجه است، در گوشه دنجی از شاهراه بافت کهن و تاریخی این مسجد به آرامی نفس میکشد و به مامنی برای طلاب و نمازگزاران بازار تبدیل شده، از خیابان «انقلاب» که وارد محله قدیمی «چهارراه برق» و بافت کهن شوید، سمت راستتان درِ قدیمی مسجد در قابی از کاشیهای لاجوردی و فیروزهای به شما سلام میکند، کمی جلوتر به یک دور راهی میرسید که از یک سو به مرکز بافت کهن و خانههای تاریخی آن و از سمت دیگر، به خیابان قارن راه دارد که در مجاورت اماکن تاریخی ازجمله مسجدجامع ساری، بازار بزرگ نرگسیه، خانهموزه کلبادی، آبانبار نو، خانه صادقیان و ... قرار گرفتهاست.
این مسجد به شهادت کتیبه مرمرین محراب آن در سال ۱۲۷۳ هجری قمری و به درخواست «شیخ محمدتقی کبیر» برای اقامه نماز توسط حاج مصطفی خان سورتیجی ساخته شد.
مصطفی خان سورتیجی، از بزرگان خاندان سورتیجی و صالحان مازندران و ملقب به «وکیل الرعایا» بوده، «منوچهر ستوده» در «آستارا تا استارباد» درباره او گفتهاست «از رجال پرهیزگار زمان محمد شاه و ناصرالدین شاه قاجار در مازندران بود.»
ماجرای ساخت این مسجد به بازگشت وکیلالرعایا از حج برمیگردد؛ حاج مصطفی خان بعد از سفر حج، ابتدا پنج خویز از اراضی اطراف مقبره امامزاده «عبدالله بِن» را خریداری و آن را وقف امامزاده میکند تا مسجد مصطفی خان را بسازد. او در کنار محوطه امامزاده، اقدام به ساخت بنای مسجد و مدرسهای میکند موسوم به «مصطفویه». موقوفه آن، چهارده باب مغازههای ضلع شمالی و غربی مسجد و همچنین؛ سه دانگ از حمام «صادق خان» بود.
مدرس مصطفویه در فضای داخلی مسجد ساخته شد و در حدود سال ۱۳۲۹ هجری قمری به مدیریت «غلامحسین خان ایرانپور»، ساختاری جدید پیدا کرد. این مسجد مهم که امروزه حوزه علمیه برادران ساری است، در سال ۱۳۹۸ به شماره ۳۲۷۸۶ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.
ادامه این مطلب را در ایسنا بخوانید:
https://www.isna.ir/news/1403090502872/%D8%AD%D8%B0%D9%81-%D8%AA%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%AC%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%B1%DB%8C
@miraskhabar
حریم مسجد «مصطفی خان» میشکند
آتنا فلاحتی
حریم منظری مسجد قاجاری مصطفیخان میشکند و این بنای ثبت ملی در محاصره سازههای فلزی آبی قرار گرفته است. آتنا فلاحتی گزارشی میدانی از این مسجد نوشته است:
اگر این روزها گذرتان به خیابان «قارن» ساری افتاده باشد، حتماً سازههای فلزی آبیرنگ چسبیده به دیوار مسجد- مدرسه قاجاری «حاج مصطفی خان سورتیجی» توجهتان را جلب کرده، همان سازهای که باعث سخت شدن رفتوآمد در این خیابان شده و مهمتر از آن؛ منظر یکی از مهمترین بناهای ثبت ملی مازندران را از چشم دوستدارانش پنهان کردهاست.
دوستداران میراث فرهنگی، ساکنان محله قدیمی «آب انبار نو» از فروشندگان تا آنها که در پیچوخم کوچههای تاریخی آن زندگی میگذرانند، امروز نگران فراموش شدن مسجد مصطفی خان و نفوذ مویرگی بلندمرتبهسازی در بافت کهن ساری هستند.
روایتی است از نقش مساجد در زیست بافت کهن و بازار، تاریخ مسجد- مدرسه مصطفی خان سورتیجی و حذف آرام منظر آن از حافظه تاریخی مردمان شهر ساری.
موقعیت جغرافیایی مسجد مصطفی خان قابلتوجه است، در گوشه دنجی از شاهراه بافت کهن و تاریخی این مسجد به آرامی نفس میکشد و به مامنی برای طلاب و نمازگزاران بازار تبدیل شده، از خیابان «انقلاب» که وارد محله قدیمی «چهارراه برق» و بافت کهن شوید، سمت راستتان درِ قدیمی مسجد در قابی از کاشیهای لاجوردی و فیروزهای به شما سلام میکند، کمی جلوتر به یک دور راهی میرسید که از یک سو به مرکز بافت کهن و خانههای تاریخی آن و از سمت دیگر، به خیابان قارن راه دارد که در مجاورت اماکن تاریخی ازجمله مسجدجامع ساری، بازار بزرگ نرگسیه، خانهموزه کلبادی، آبانبار نو، خانه صادقیان و ... قرار گرفتهاست.
این مسجد به شهادت کتیبه مرمرین محراب آن در سال ۱۲۷۳ هجری قمری و به درخواست «شیخ محمدتقی کبیر» برای اقامه نماز توسط حاج مصطفی خان سورتیجی ساخته شد.
مصطفی خان سورتیجی، از بزرگان خاندان سورتیجی و صالحان مازندران و ملقب به «وکیل الرعایا» بوده، «منوچهر ستوده» در «آستارا تا استارباد» درباره او گفتهاست «از رجال پرهیزگار زمان محمد شاه و ناصرالدین شاه قاجار در مازندران بود.»
ماجرای ساخت این مسجد به بازگشت وکیلالرعایا از حج برمیگردد؛ حاج مصطفی خان بعد از سفر حج، ابتدا پنج خویز از اراضی اطراف مقبره امامزاده «عبدالله بِن» را خریداری و آن را وقف امامزاده میکند تا مسجد مصطفی خان را بسازد. او در کنار محوطه امامزاده، اقدام به ساخت بنای مسجد و مدرسهای میکند موسوم به «مصطفویه». موقوفه آن، چهارده باب مغازههای ضلع شمالی و غربی مسجد و همچنین؛ سه دانگ از حمام «صادق خان» بود.
مدرس مصطفویه در فضای داخلی مسجد ساخته شد و در حدود سال ۱۳۲۹ هجری قمری به مدیریت «غلامحسین خان ایرانپور»، ساختاری جدید پیدا کرد. این مسجد مهم که امروزه حوزه علمیه برادران ساری است، در سال ۱۳۹۸ به شماره ۳۲۷۸۶ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.
ادامه این مطلب را در ایسنا بخوانید:
https://www.isna.ir/news/1403090502872/%D8%AD%D8%B0%D9%81-%D8%AA%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%AC%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%B1%DB%8C
@miraskhabar
ایسنا
حذف تدریجی منظر مسجد قاجاری «مصطفی خان» ساری
ایسنا/مازندران اگر این روزها گذرتان به خیابان «قارن» ساری افتاده باشد، حتماً سازههای فلزی آبیرنگ چسبیده به دیوار مسجد- مدرسه قاجاری «حاج مصطفی خان سورتیجی» توجهتان را جلب کرده، همان سازهای که باعث سخت شدن رفتوآمد در این خیابان شده و مهمتر از آن؛ منظر…
miraskhabar
Photo
آقای صالحی امیری!
تفکرات و سیاستهای دولت قبل راهگشای گردشگری کشور نیست!
محمدرضا جابری، فعال گردشگری
با حلوا حلوا گفتن دهان گردشگری شیرین نمیشود و جذب گردشگر چینی و هندی بدون ارتقای زیرساختهای معقول و منطقی گردشگری محال است!
شوربختانه تفکرات بینهایت خوشبینانه و صرفاً تئوریک که نمونه آن را در مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری شاهد بودیم، گریبان بسیاری از صنایع از جمله گردشگری کشور را گرفتهاست و ادامه چنین سیاستهایی در دولت جدید بسیار زیانبار و فرصتسوز خواهد بود که باید تصمیم قاطع و درستی از سوی وزیر گردشگری در این خصوص اتخاذ شود تا در مسیر درست و اصولی توسعه گردشگری پیش برویم.
شعار ساخت ۱۰۰ هتل در سال یادآور ساخت ۴ میلیون مسکن توسط دولت قبل است که رسوخ چنین تفکری به دولت جدید و وزارتخانه گردشگری قطعاً انحرافی آشکار و سیاستی از پیش شکست خورده است!
ظاهراً در بدنه وزارتخانه گردشگری کسی وجود ندارد که بگوید: همایش بینالمللی ۱۰۰ هتل ۱۰۰ کسبوکار که در سال ۱۳۹۵ با همکاری سازمان گردشگری و میراث فرهنگی و هلدینگ گردشگری تامین اجتماعی برگزار شد، بدون هیچ نتیجهای با شکست محض روبرو شد آنهم در زمانهای که کشور به این میزان درگیر تحریم و فشارهای داخلی و خارجی نبود!
بسیاری از نظریهپردازان و تصمیمگیران حوزه گردشگری به دلیل نداشتن تجربه کافی، برنامههایی را ارائه میدهند که ذرهای قابلیت اجرایی ندارد!
در نظر بگیریم یک میلیون گردشگر چینی وارد کشور شوند. کدام زیرساخت گردشگری کفاف این تعداد گردشگر را میدهد؟!
کدام فرودگاه - کدام هواپیما - کدام اتوبوس ـ کدام هتل - کدام راهنمای زبان چینی - کدام تابلوی راهنما به زبان چینی - کدام بروشور و کتابچه راهنما یا اپلیکیشن و نرمافزار به زبان چینی - کدام شهر و شهروند آشنا به آداب و رفتار با گردشگر و ... میتواند از عهده چنین تقاضایی بربیاید؟!
قصد نداریم موضوع را سیاه و ناشدنی ببینیم اما وظیفه داریم به درستی مسائل را تجزیه و تحلیل کنیم تا راهبردی مناسب اتخاذ شود.
اساس توسعه؛ آموزش و فرهنگسازی است. متأسفانه وزیر پیشین گردشگری با سابقه ریاست بر سازمان صداوسیما نتوانست شبکهای تخصصی در حوزه گردشگری در رسانه ملی راهاندازی کند یا شاید چنین کاری را لازم نمیدید ولی صداوسیما به عنوان بزرگترین دانشگاه رسالت و ظرفیت بسیار بالایی در امر آموزش، فرهنگسازی و توسعه گردشگری و همچنین جلوگیری از تخریب میراث فرهنگی و محیط زیست، دارا است.
ارتقای سواد و شعور گردشگری، میراث فرهنگی و محیط زیست ضروریترین و حیاتیترین وظیفهای است که وزیر محترم باید پیگیری و به انجام برساند تا در وهله نخست از دام عوامفریبی و شعارزدگی مدیران و مسئولان رهایی یابیم و در گام بعدی میراث تاریخی و طبیعی به دلیل کوتهبینی یا بیدانشی برخی از سودجویان تخریب و آسیب کمتری ببیند.
توسعه گردشگری پس از توسعه فکری و فرهنگی گردشگری قطعاً روال مناسبتری را طی خواهد کرد و بدون ارتقای زیرساختهای نرم و فکرافزار و تمرکز صرف بر بعد سختافزار مانند ساخت هتل، توسعه گردشگری سرابی بیش نخواهد بود.
#گردشگری #ایران #تاریخ #وزارتخانه_میراث_گردشگری_صنایعدستی
@miraskhabar
تفکرات و سیاستهای دولت قبل راهگشای گردشگری کشور نیست!
محمدرضا جابری، فعال گردشگری
با حلوا حلوا گفتن دهان گردشگری شیرین نمیشود و جذب گردشگر چینی و هندی بدون ارتقای زیرساختهای معقول و منطقی گردشگری محال است!
شوربختانه تفکرات بینهایت خوشبینانه و صرفاً تئوریک که نمونه آن را در مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری شاهد بودیم، گریبان بسیاری از صنایع از جمله گردشگری کشور را گرفتهاست و ادامه چنین سیاستهایی در دولت جدید بسیار زیانبار و فرصتسوز خواهد بود که باید تصمیم قاطع و درستی از سوی وزیر گردشگری در این خصوص اتخاذ شود تا در مسیر درست و اصولی توسعه گردشگری پیش برویم.
شعار ساخت ۱۰۰ هتل در سال یادآور ساخت ۴ میلیون مسکن توسط دولت قبل است که رسوخ چنین تفکری به دولت جدید و وزارتخانه گردشگری قطعاً انحرافی آشکار و سیاستی از پیش شکست خورده است!
ظاهراً در بدنه وزارتخانه گردشگری کسی وجود ندارد که بگوید: همایش بینالمللی ۱۰۰ هتل ۱۰۰ کسبوکار که در سال ۱۳۹۵ با همکاری سازمان گردشگری و میراث فرهنگی و هلدینگ گردشگری تامین اجتماعی برگزار شد، بدون هیچ نتیجهای با شکست محض روبرو شد آنهم در زمانهای که کشور به این میزان درگیر تحریم و فشارهای داخلی و خارجی نبود!
بسیاری از نظریهپردازان و تصمیمگیران حوزه گردشگری به دلیل نداشتن تجربه کافی، برنامههایی را ارائه میدهند که ذرهای قابلیت اجرایی ندارد!
در نظر بگیریم یک میلیون گردشگر چینی وارد کشور شوند. کدام زیرساخت گردشگری کفاف این تعداد گردشگر را میدهد؟!
کدام فرودگاه - کدام هواپیما - کدام اتوبوس ـ کدام هتل - کدام راهنمای زبان چینی - کدام تابلوی راهنما به زبان چینی - کدام بروشور و کتابچه راهنما یا اپلیکیشن و نرمافزار به زبان چینی - کدام شهر و شهروند آشنا به آداب و رفتار با گردشگر و ... میتواند از عهده چنین تقاضایی بربیاید؟!
قصد نداریم موضوع را سیاه و ناشدنی ببینیم اما وظیفه داریم به درستی مسائل را تجزیه و تحلیل کنیم تا راهبردی مناسب اتخاذ شود.
اساس توسعه؛ آموزش و فرهنگسازی است. متأسفانه وزیر پیشین گردشگری با سابقه ریاست بر سازمان صداوسیما نتوانست شبکهای تخصصی در حوزه گردشگری در رسانه ملی راهاندازی کند یا شاید چنین کاری را لازم نمیدید ولی صداوسیما به عنوان بزرگترین دانشگاه رسالت و ظرفیت بسیار بالایی در امر آموزش، فرهنگسازی و توسعه گردشگری و همچنین جلوگیری از تخریب میراث فرهنگی و محیط زیست، دارا است.
ارتقای سواد و شعور گردشگری، میراث فرهنگی و محیط زیست ضروریترین و حیاتیترین وظیفهای است که وزیر محترم باید پیگیری و به انجام برساند تا در وهله نخست از دام عوامفریبی و شعارزدگی مدیران و مسئولان رهایی یابیم و در گام بعدی میراث تاریخی و طبیعی به دلیل کوتهبینی یا بیدانشی برخی از سودجویان تخریب و آسیب کمتری ببیند.
توسعه گردشگری پس از توسعه فکری و فرهنگی گردشگری قطعاً روال مناسبتری را طی خواهد کرد و بدون ارتقای زیرساختهای نرم و فکرافزار و تمرکز صرف بر بعد سختافزار مانند ساخت هتل، توسعه گردشگری سرابی بیش نخواهد بود.
#گردشگری #ایران #تاریخ #وزارتخانه_میراث_گردشگری_صنایعدستی
@miraskhabar
miraskhabar
Photo
روزجهانی کودک فرصتی برای بازآفرینی تاریخ- قسمت یک
سفر در زمان با پای بازی
هنگامه یعقوبی
راهنمای بینالمللی گردشگری فرهنگی تاریخی
روز جهانی کودک فرصتی فراهم میآورد تا به نیازها، حقوق و فرصتهای یادگیری، آموزشی و سرگرمی کودکان توجه شود. این روز بهشکل خاص در ایران میتواند بستری را برای تأکید بر نقش آموزش غیرآکادمیک، خلاقانه و تعاملی در سیر تکامل رشد کودکان باشد. در این راستا، بازیهای تاریخی که با بستر روانشناسی کودک و هویت فرهنگی طراحی میشوند، ابزاری مؤثر جهت توانمندسازی کودکان و ارتقای آگاهی تاریخی و اجتماعی آنها به شمار میروند.
در ایران، موزهها و سایتهای گردشگری، تحت عنوان نگهبانان میراث فرهنگی، ظرفیتهای بالقوهای برای اجرای پروژههای مرتبط با آموزش کودکان دارند. روز جهانی کودک میتواند نقطه آغازی برای ارتقای رویکردهای موجود و معرفی شیوههای نوآورانه مانند طراحی بازیهای تاریخی در موزهها باشد. طراحی بازیهای تاریخی بستری برای توجه به یادگیری و آموزش از طریق بازی است.
روز جهانی کودک، نه فقط جشن و فستیوال، بلکه یادآور این نکته است که کودکان حق دارند در محیطی کاملا ایمن، خلاق و پرورشی رشد کنند. یکی از راههای تحقق این حق، ارائه تجربههای یادگیری مبتنی بر بازی و سرگرمی است. بازیها، بهویژه بازیهای تعاملی و آموزشی، نقش بسزایی در توسعه شناختی، عاطفی و اجتماعی کودکان دارند.
در ایران، رویدادهای گوناگونی به مناسبت روز جهانی کودک برگزار میشود، اما اغلب این برنامهها مضمون و جنبه تفریحی داشته و کمتر به آموزش و تقویت هویت فرهنگی پرداختهاند. طراحی بازیهای تاریخی در موزهها و سایتهای گردشگری، میتواند این خلا را پر کرده و تجربهای معنادار برای کودکان ایجاد کند. این رویکرد، بهشکل ویژه و خاص با توجه به نقش و جایگاه موزهها در آموزش غیرآکادمیک، میتواند بهعنوان یک گاه مؤثر در راستای تحقق اهداف روز جهانی کودک در ایران شناخته شود.
بازیهای تاریخی اساساً به عنوان ابزاری برای تقویت هویت و آگاهی کودکان ایرانی شناخته میشود که چالشهای مختص خود را باتوجه به زیرساختهای ابتدایی و نوگرا بودن این حوزه دارد. یکی از چالشهای اصلی در ایران، ایجاد و برقراری یک ارتباط معنادار میان کودکان، تاریخ و فرهنگ کشور است. بسیاری از کودکان امروزی، به دلیل فاصله میان روشهای سنتی آموزش تاریخ، علایق و نیازهای مدرن، علاقه کمتری به شناخت گذشته نشان میدهند. بازیهای تاریخی، با ترکیب محتوای فرهنگی و فناوریهای نوین، ابزاری قدرتمند برای رفع این مشکل هستند.
بطور، طراحی بازیهایی که کودکان را به شخصیتهای تاریخی ایرانی تبدیل کرده و آنها را وارد ماجراجوییهای مرتبط با دورههای تاریخی مانند دوران هخامنشی، ساسانی یا صفوی کنند، میتواند حس تعلق به میراث فرهنگی را بیش از مطالعات آکادمیک در آنها تقویت کند. این بازیها همچنین میتوانند ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و تاریخی مرتبط با این دورهها را طی یک روند غیرمستقیم به کودکان آموزش دهند. miraskhabar@
سفر در زمان با پای بازی
هنگامه یعقوبی
راهنمای بینالمللی گردشگری فرهنگی تاریخی
روز جهانی کودک فرصتی فراهم میآورد تا به نیازها، حقوق و فرصتهای یادگیری، آموزشی و سرگرمی کودکان توجه شود. این روز بهشکل خاص در ایران میتواند بستری را برای تأکید بر نقش آموزش غیرآکادمیک، خلاقانه و تعاملی در سیر تکامل رشد کودکان باشد. در این راستا، بازیهای تاریخی که با بستر روانشناسی کودک و هویت فرهنگی طراحی میشوند، ابزاری مؤثر جهت توانمندسازی کودکان و ارتقای آگاهی تاریخی و اجتماعی آنها به شمار میروند.
در ایران، موزهها و سایتهای گردشگری، تحت عنوان نگهبانان میراث فرهنگی، ظرفیتهای بالقوهای برای اجرای پروژههای مرتبط با آموزش کودکان دارند. روز جهانی کودک میتواند نقطه آغازی برای ارتقای رویکردهای موجود و معرفی شیوههای نوآورانه مانند طراحی بازیهای تاریخی در موزهها باشد. طراحی بازیهای تاریخی بستری برای توجه به یادگیری و آموزش از طریق بازی است.
روز جهانی کودک، نه فقط جشن و فستیوال، بلکه یادآور این نکته است که کودکان حق دارند در محیطی کاملا ایمن، خلاق و پرورشی رشد کنند. یکی از راههای تحقق این حق، ارائه تجربههای یادگیری مبتنی بر بازی و سرگرمی است. بازیها، بهویژه بازیهای تعاملی و آموزشی، نقش بسزایی در توسعه شناختی، عاطفی و اجتماعی کودکان دارند.
در ایران، رویدادهای گوناگونی به مناسبت روز جهانی کودک برگزار میشود، اما اغلب این برنامهها مضمون و جنبه تفریحی داشته و کمتر به آموزش و تقویت هویت فرهنگی پرداختهاند. طراحی بازیهای تاریخی در موزهها و سایتهای گردشگری، میتواند این خلا را پر کرده و تجربهای معنادار برای کودکان ایجاد کند. این رویکرد، بهشکل ویژه و خاص با توجه به نقش و جایگاه موزهها در آموزش غیرآکادمیک، میتواند بهعنوان یک گاه مؤثر در راستای تحقق اهداف روز جهانی کودک در ایران شناخته شود.
بازیهای تاریخی اساساً به عنوان ابزاری برای تقویت هویت و آگاهی کودکان ایرانی شناخته میشود که چالشهای مختص خود را باتوجه به زیرساختهای ابتدایی و نوگرا بودن این حوزه دارد. یکی از چالشهای اصلی در ایران، ایجاد و برقراری یک ارتباط معنادار میان کودکان، تاریخ و فرهنگ کشور است. بسیاری از کودکان امروزی، به دلیل فاصله میان روشهای سنتی آموزش تاریخ، علایق و نیازهای مدرن، علاقه کمتری به شناخت گذشته نشان میدهند. بازیهای تاریخی، با ترکیب محتوای فرهنگی و فناوریهای نوین، ابزاری قدرتمند برای رفع این مشکل هستند.
بطور، طراحی بازیهایی که کودکان را به شخصیتهای تاریخی ایرانی تبدیل کرده و آنها را وارد ماجراجوییهای مرتبط با دورههای تاریخی مانند دوران هخامنشی، ساسانی یا صفوی کنند، میتواند حس تعلق به میراث فرهنگی را بیش از مطالعات آکادمیک در آنها تقویت کند. این بازیها همچنین میتوانند ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و تاریخی مرتبط با این دورهها را طی یک روند غیرمستقیم به کودکان آموزش دهند. miraskhabar@
❤1👍1
miraskhabar
Photo
روزجهانی کودک فرصتی برای بازآفرینی تاریخ- قسمت دوم
شبیهسازی زندگی
هنگامه یعقوبی
راهنمای بینالمللی گردشگری فرهنگی تاریخی
از منظر روانشناسی کودک، بازیهای تاریخی به چند دلیل اهمیت دارند:
1. تجربه یادگیری تعاملی: کودکان با مشارکت در بازی، نقش فعالی در یادگیری ایفا میکنند و مفاهیم تاریخی را بهتر درک میکنند.
2. تقویت هویت فرهنگی: آشنایی با شخصیتها، داستانها و وقایع تاریخی، حس افتخار به میراث فرهنگی را در کودکان تقویت میکند.
3. افزایش خلاقیت و مهارتهای اجتماعی: بسیاری از بازیهای تاریخی نیازمند حل معماها یا همکاری گروهی هستند که این امر به رشد مهارتهای اجتماعی و خلاقیت کودکان کمک میکنند
در این میان با توجه به شعار شورای جهانی موزهها (آیکوم/ICOM)، تحت عنوان «موزه ها برای آموزش و پژوهش» و تعریف کلی این شورا از موزه که آن را یک نهاد غیرانتفاعی و دردسترس عموم معرفی کرده است؛ به عنوان مراکزی برای ارائه تجربههای یادگیری نوین و تعاملی تبدیل شوند. بسیاری از موزههای ایران، بهویژه موزه ملی ایران، کاخ موزهها و موزههای منطقهای، از ظرفیت بالایی برای طراحی و اجرای بازیهای تاریخی برخوردارند.
این موزهها میتوانند با استفاده از فناوریهای مدرن مانند واقعیت مجازی و واقعیت افزوده، محیطهایی تعاملی ایجاد کنند که کودکان را به تاریخ و فرهنگ ایران علاقهمند کند.
بطور مثال، در روز جهانی کودک، موزهها میتوانند بازیهایی مانند شبیهسازی زندگی در دوران هخامنشیان یا حل معماهای باستانی در تخت جمشید را با توجه به طرح محتوایی همان موزه، پیشینه دوره تاریخی و تاریخ جغرافیایی منطقه اجرا کنند. رویدادهایی از این قبیل میتوانند کودکان و خانوادههای آنها را به بازدید از موزهها و سایتهای تاریخی و گردشگری به منظور آشنایی با میراث فرهنگی و طبیعی، ترغیب کرده و تجربهای متفاوت و ماندگار برای آنها ایجاد کنند.
گردشگری کودک در ایران میتواند به شکل گسترده فرصتی برای گسترش بازیهای تاریخی با توجه به تنوع فرهنگی، تاریخی و طبیعی ایران فراهم کند و سرآغازی برای این رویکرد نوین در حوزه آموزش غیرمستقیم و غیر رسمی تاریخ باشد.
از مزایای طراحی بازیهای تاریخی، میتوان به تأثیر آن بر توسعه گردشگری کودک در ایران اشاره کرد. گردشگری کودک، حوزهای است که در ایران کمتر به شکل تخصصی توجه شده، و صرفاً به عنوان یک عملکرد سهل و تفریحی با آن برخورد شده تا یک موضوع تخصصی و قابل تامل؛ اما با افزایش توجه به بازیهای تاریخی، میتواند به شاخه مهمی از انواع گردشگری تخصصی کشور تبدیل شود.
علاوه بر این، بازیهای تاریخی میتوانند با جشنهای روز جهانی کودک ترکیب شوند و برنامههایی جذاب برای کودکان و خانوادههای آنها با برنامه ریزی متخصصین این حوزه ارائه دهند.
برای موفقیت در طراحی و اجرای بازیهای تاریخی در ایران، لازم است چالشهای موجود شناسایی و راهکارهای مناسبی برای آنها ارائه شود. برخی از این چالشها عبارتند از:
1) کمبود منابع مالی و فناوری در حوزه گردشگری و میراث فرهنگی: بسیاری از موزهها و سایتهای گردشگری ایران فاقد بودجه و تجهیزات لازم برای اجرای پروژههای دیجیتالی هستند. همکاری با شرکتهای خصوصی و جذب سرمایهگذاری میتواند به غلبه بر این مشکل کمک کند.
2) نبود نیروی متخصص در طراحی بازیهای تاریخی: طراحی این بازیها نیازمند ترکیبی از دانش تاریخی، روانشناسی کودک و مهارتهای فنی است. برگزاری دورههای آموزشی و همکاری با متخصصان بینرشتهای میتواند به رفع این نیاز کمک کند.
3 ) نبود محتوای بومیسازیشده: برای ایجاد بازیهایی که بهطور خاص بر تاریخ و فرهنگ ایران تمرکز دارند، نیاز به پژوهش و تولید محتواهای مرتبط است.
بطور کلی روز جهانی کودک میتواند فرصتی برای بازنگری در شیوههای آموزشی و تفریحی موجود در حوزه آموزش تاریخ، فرهنگ و آشنایی با میراث فرهنگی و طبیعی در ایران باشد. طراحی بازیهای تاریخی در موزهها و سایتهای تاریخی و گردشگری، راهی نوآورانه برای پیوند کودکان با میراث فرهنگی و تقویت هویت تاریخی آنها را ارائه میدهد. این بازیها نه تنها تجربهای لذتبخش برای کودکان ایجاد میکنند، بلکه به افزایش بازدیدهای هدفمند و پربازده و نه صرفاً تفریحی، از موزهها و همچنین توسعه گردشگری کودک به عنوان یک حوزه تخصصی و نه دم دستی، کمک میکنند.
در نهایت، با توجه به پتانسیل بالای سایتهای تاریخی و میراث فرهنگی ایران، میتوان از روز جهانی کودک بهعنوان نقطه سرآغاز توسعه بازیهای تاریخی و ترویج گردشگری کودک استفاده کرد. این اقدام نه تنها به رشد فردی و اجتماعی کودکان که میراثبانان آینده ایران هستند، کمک میکند، بلکه آیندهای روشنتر برای موزهداری و صنعت گردشگری ایران عزیزمان رقم خواهد زد.
@miraskhabar
شبیهسازی زندگی
هنگامه یعقوبی
راهنمای بینالمللی گردشگری فرهنگی تاریخی
از منظر روانشناسی کودک، بازیهای تاریخی به چند دلیل اهمیت دارند:
1. تجربه یادگیری تعاملی: کودکان با مشارکت در بازی، نقش فعالی در یادگیری ایفا میکنند و مفاهیم تاریخی را بهتر درک میکنند.
2. تقویت هویت فرهنگی: آشنایی با شخصیتها، داستانها و وقایع تاریخی، حس افتخار به میراث فرهنگی را در کودکان تقویت میکند.
3. افزایش خلاقیت و مهارتهای اجتماعی: بسیاری از بازیهای تاریخی نیازمند حل معماها یا همکاری گروهی هستند که این امر به رشد مهارتهای اجتماعی و خلاقیت کودکان کمک میکنند
در این میان با توجه به شعار شورای جهانی موزهها (آیکوم/ICOM)، تحت عنوان «موزه ها برای آموزش و پژوهش» و تعریف کلی این شورا از موزه که آن را یک نهاد غیرانتفاعی و دردسترس عموم معرفی کرده است؛ به عنوان مراکزی برای ارائه تجربههای یادگیری نوین و تعاملی تبدیل شوند. بسیاری از موزههای ایران، بهویژه موزه ملی ایران، کاخ موزهها و موزههای منطقهای، از ظرفیت بالایی برای طراحی و اجرای بازیهای تاریخی برخوردارند.
این موزهها میتوانند با استفاده از فناوریهای مدرن مانند واقعیت مجازی و واقعیت افزوده، محیطهایی تعاملی ایجاد کنند که کودکان را به تاریخ و فرهنگ ایران علاقهمند کند.
بطور مثال، در روز جهانی کودک، موزهها میتوانند بازیهایی مانند شبیهسازی زندگی در دوران هخامنشیان یا حل معماهای باستانی در تخت جمشید را با توجه به طرح محتوایی همان موزه، پیشینه دوره تاریخی و تاریخ جغرافیایی منطقه اجرا کنند. رویدادهایی از این قبیل میتوانند کودکان و خانوادههای آنها را به بازدید از موزهها و سایتهای تاریخی و گردشگری به منظور آشنایی با میراث فرهنگی و طبیعی، ترغیب کرده و تجربهای متفاوت و ماندگار برای آنها ایجاد کنند.
گردشگری کودک در ایران میتواند به شکل گسترده فرصتی برای گسترش بازیهای تاریخی با توجه به تنوع فرهنگی، تاریخی و طبیعی ایران فراهم کند و سرآغازی برای این رویکرد نوین در حوزه آموزش غیرمستقیم و غیر رسمی تاریخ باشد.
از مزایای طراحی بازیهای تاریخی، میتوان به تأثیر آن بر توسعه گردشگری کودک در ایران اشاره کرد. گردشگری کودک، حوزهای است که در ایران کمتر به شکل تخصصی توجه شده، و صرفاً به عنوان یک عملکرد سهل و تفریحی با آن برخورد شده تا یک موضوع تخصصی و قابل تامل؛ اما با افزایش توجه به بازیهای تاریخی، میتواند به شاخه مهمی از انواع گردشگری تخصصی کشور تبدیل شود.
علاوه بر این، بازیهای تاریخی میتوانند با جشنهای روز جهانی کودک ترکیب شوند و برنامههایی جذاب برای کودکان و خانوادههای آنها با برنامه ریزی متخصصین این حوزه ارائه دهند.
برای موفقیت در طراحی و اجرای بازیهای تاریخی در ایران، لازم است چالشهای موجود شناسایی و راهکارهای مناسبی برای آنها ارائه شود. برخی از این چالشها عبارتند از:
1) کمبود منابع مالی و فناوری در حوزه گردشگری و میراث فرهنگی: بسیاری از موزهها و سایتهای گردشگری ایران فاقد بودجه و تجهیزات لازم برای اجرای پروژههای دیجیتالی هستند. همکاری با شرکتهای خصوصی و جذب سرمایهگذاری میتواند به غلبه بر این مشکل کمک کند.
2) نبود نیروی متخصص در طراحی بازیهای تاریخی: طراحی این بازیها نیازمند ترکیبی از دانش تاریخی، روانشناسی کودک و مهارتهای فنی است. برگزاری دورههای آموزشی و همکاری با متخصصان بینرشتهای میتواند به رفع این نیاز کمک کند.
3 ) نبود محتوای بومیسازیشده: برای ایجاد بازیهایی که بهطور خاص بر تاریخ و فرهنگ ایران تمرکز دارند، نیاز به پژوهش و تولید محتواهای مرتبط است.
بطور کلی روز جهانی کودک میتواند فرصتی برای بازنگری در شیوههای آموزشی و تفریحی موجود در حوزه آموزش تاریخ، فرهنگ و آشنایی با میراث فرهنگی و طبیعی در ایران باشد. طراحی بازیهای تاریخی در موزهها و سایتهای تاریخی و گردشگری، راهی نوآورانه برای پیوند کودکان با میراث فرهنگی و تقویت هویت تاریخی آنها را ارائه میدهد. این بازیها نه تنها تجربهای لذتبخش برای کودکان ایجاد میکنند، بلکه به افزایش بازدیدهای هدفمند و پربازده و نه صرفاً تفریحی، از موزهها و همچنین توسعه گردشگری کودک به عنوان یک حوزه تخصصی و نه دم دستی، کمک میکنند.
در نهایت، با توجه به پتانسیل بالای سایتهای تاریخی و میراث فرهنگی ایران، میتوان از روز جهانی کودک بهعنوان نقطه سرآغاز توسعه بازیهای تاریخی و ترویج گردشگری کودک استفاده کرد. این اقدام نه تنها به رشد فردی و اجتماعی کودکان که میراثبانان آینده ایران هستند، کمک میکند، بلکه آیندهای روشنتر برای موزهداری و صنعت گردشگری ایران عزیزمان رقم خواهد زد.
@miraskhabar
دردسرهای طرح توسعه یک محله قدیمی تهران؛ «این پروژهها فقط نام توسعه را یدک میکشند»
شادی کابیانی
کارشناس حوزه شهرسازی و معماری میگوید: این پروژهها فقط نام توسعه را یدک میکشند، اما در عمل تخریب و نابودی بافتهای ارزشمند شهری را رقم میزنند. محله امامزاده یحیی نه تنها به توسعه نیاز ندارد، بلکه ظرفیت فوقالعادهای برای احیا و تقویت هویت تاریخی دارد. محله امامزاده یحیی یکی از مهمترین بافتهای تاریخی تهران است که ارزشهای فرهنگی و هویتی بسیاری دارد.
در قلب یکی از کهنترین محلههای تهران، جایی که تاریخ و هویت شهر با هر کوچه و خانه گره خورده است، طرحی در حال پیشروی است که آینده این میراث گرانبها را تهدید میکند. نامش را طرح توسعه امامزاده یحیی (ع) گذاشتهاند؛ اما به نظر میرسد پشت این عنوان پرطمطراق، برنامهای نهفته است که به بهای تخریب خانههای تاریخی و خاطرات جمعی این محله رقم میخورد؛ در این طرح که بیش از ۱۴۰ پلاک تخریب میشود که در آن خانههای ارزشمندی چون خانه قاجاری جارچی پاشیخانه قاجاری رجبعلی تهرانی، خانه حاج آقا بزرگ، بخشی از حسینیه حائری متعلق به دروایش گنابادی، خانه تاریخی کاظمی، سردرهای ارزشمند، مدارس قدیمی فعال اطراف امامزاده یحیی(ع) و تخریب شبستان ثبت ملی آن قرار دارد.
این طرح اگرچه با مخالفت صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری روبروشده است. اما درسکوت و پشت درهای بسته در حال بررسی در کمیسیون ماده ۵از سوی سازمان نوسازی شهرداری است. بسیاری از متخصصان خواستار شنیده شدن این تخریب خاموش وبازپس گیری آن از کمیسیون ماده ۵ هستند.
متن کامل خبر را میتوانید اینجا بخوانید:
https://www.khabaronline.ir/news/1990377
شادی کابیانی
کارشناس حوزه شهرسازی و معماری میگوید: این پروژهها فقط نام توسعه را یدک میکشند، اما در عمل تخریب و نابودی بافتهای ارزشمند شهری را رقم میزنند. محله امامزاده یحیی نه تنها به توسعه نیاز ندارد، بلکه ظرفیت فوقالعادهای برای احیا و تقویت هویت تاریخی دارد. محله امامزاده یحیی یکی از مهمترین بافتهای تاریخی تهران است که ارزشهای فرهنگی و هویتی بسیاری دارد.
در قلب یکی از کهنترین محلههای تهران، جایی که تاریخ و هویت شهر با هر کوچه و خانه گره خورده است، طرحی در حال پیشروی است که آینده این میراث گرانبها را تهدید میکند. نامش را طرح توسعه امامزاده یحیی (ع) گذاشتهاند؛ اما به نظر میرسد پشت این عنوان پرطمطراق، برنامهای نهفته است که به بهای تخریب خانههای تاریخی و خاطرات جمعی این محله رقم میخورد؛ در این طرح که بیش از ۱۴۰ پلاک تخریب میشود که در آن خانههای ارزشمندی چون خانه قاجاری جارچی پاشیخانه قاجاری رجبعلی تهرانی، خانه حاج آقا بزرگ، بخشی از حسینیه حائری متعلق به دروایش گنابادی، خانه تاریخی کاظمی، سردرهای ارزشمند، مدارس قدیمی فعال اطراف امامزاده یحیی(ع) و تخریب شبستان ثبت ملی آن قرار دارد.
این طرح اگرچه با مخالفت صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری روبروشده است. اما درسکوت و پشت درهای بسته در حال بررسی در کمیسیون ماده ۵از سوی سازمان نوسازی شهرداری است. بسیاری از متخصصان خواستار شنیده شدن این تخریب خاموش وبازپس گیری آن از کمیسیون ماده ۵ هستند.
متن کامل خبر را میتوانید اینجا بخوانید:
https://www.khabaronline.ir/news/1990377
www.khabaronline.ir
دردسرهای طرح توسعه یک محله قدیمی تهران؛ «این پروژهها فقط نام توسعه را یدک میکشند»
کارشناس حوزه شهرسازی و معماری میگوید: «این پروژهها فقط نام توسعه را یدک میکشند، اما؛ در عمل تخریب و نابودی بافتهای ارزشمند شهری را رقم میزنند. محله امامزاده یحیی نه تنها به توسعه نیاز ندارد، بلکه ظرفیت فوقالعادهای برای احیا و تقویت هویت تاریخی دارد.…