هیچ کس نمیتواند گذشتهی دیگری را ردیابی کند. اهل کجایی؟ ننه بابات کی هستند؟
هر کدام از این سوالهای ما ممکن است زخمی باشد که التیام ندارد، زخمی که نمیگذارد دوست داشته باشیم و یا دوستمان داشته باشند.
📕زندانی لاس لوماس
#کارلوس_فوئنتس
❤️
@mm_shahidi
هر کدام از این سوالهای ما ممکن است زخمی باشد که التیام ندارد، زخمی که نمیگذارد دوست داشته باشیم و یا دوستمان داشته باشند.
📕زندانی لاس لوماس
#کارلوس_فوئنتس
❤️
@mm_shahidi
با هم ساکت ماندیم.
سکوت دو نفره،
آدمها را خیلی به هم نزدیک میکند.
📘خداحافظ گری کوپر
#رومن_گاری
❤️
@mm_shahidi
سکوت دو نفره،
آدمها را خیلی به هم نزدیک میکند.
📘خداحافظ گری کوپر
#رومن_گاری
❤️
@mm_shahidi
🌻
شما باید بار «مسئولیت» زندگیتان را به دوش بکشید. تنها کسی که میتواند شما را از رنج رها کند، خودتان هستید. دیگران ممکن است شما را راهنمایی کنند، اما این شما هستید که باید انتخاب کنید، قدم بردارید و معنا خلق کنید. آزادی یعنی درک این حقیقت که «مسئول» همه چیزهایی هستید که در زندگیتان اتفاق میافتد. حتی آنچه بیرون از اراده شماست، به نوعی در حوزه واکنش و معناییست که به آن میدهید.
#اروین_د_یالوم
❤️
@mm_shahidi
شما باید بار «مسئولیت» زندگیتان را به دوش بکشید. تنها کسی که میتواند شما را از رنج رها کند، خودتان هستید. دیگران ممکن است شما را راهنمایی کنند، اما این شما هستید که باید انتخاب کنید، قدم بردارید و معنا خلق کنید. آزادی یعنی درک این حقیقت که «مسئول» همه چیزهایی هستید که در زندگیتان اتفاق میافتد. حتی آنچه بیرون از اراده شماست، به نوعی در حوزه واکنش و معناییست که به آن میدهید.
#اروین_د_یالوم
❤️
@mm_shahidi
🌻
من از جنگ میترسم چون جنگ سواد ندارد؛ چون شناسنامهٔ آدم ها را نمیخواند، دفتر مشق بچه ها را نمیخواند. قبالهٔ ازدواج نو عروسان را نمیخواند. مدرک دانشگاهی تحصیل کردگان را نمیخواند.
من از جنگ میترسم چون جنگ کور است؛ جوانی پسران را نمیبیند، زیبایی دخترکان را نمیبیند، فردای کودکان را نمیبیند، آرزوهای انسان را نمیبیند، رؤیاها و دلتنگیها و حسرتها را نمیبیند.
من از جنگ میترسم چون جنگ ادب ندارد، پایش را میگذارد روی خانهها، روی شهرها، روی آدمها، روی قلبها و عشقها و تمناها. روی تأسیسات اقتصادی که با سال ها خون دل ساخته شدهاند.
من از جنگ میترسم چون آشنا و غریب سرش نمیشود، خوب و بد سرش نمیشود. دیندار و بیدین نمیشناسد، پیر و جوان نمیشناسد، باسواد و بیسواد نمیشناسد، فقیر و غنی نمیشناسد، تر و خشک را نمیشناسد، پایش به هر جا که برسد همه را میسوزاند.
من از جنگ میترسم چون هر لباسی که بپوشد، هر نقابی که بزند، هر شعاری که بدهد، باز هم جنگ است و جنگ را از هر طرف که بنویسی گنج نخواهد شد، رنج خواهد شد.
من از جنگ میترسم چون جنگ از همه انتقام میگیرد، از همه... 😢
#عرفان_نظرآهاری
🖤
@mm_shahidi
من از جنگ میترسم چون جنگ سواد ندارد؛ چون شناسنامهٔ آدم ها را نمیخواند، دفتر مشق بچه ها را نمیخواند. قبالهٔ ازدواج نو عروسان را نمیخواند. مدرک دانشگاهی تحصیل کردگان را نمیخواند.
من از جنگ میترسم چون جنگ کور است؛ جوانی پسران را نمیبیند، زیبایی دخترکان را نمیبیند، فردای کودکان را نمیبیند، آرزوهای انسان را نمیبیند، رؤیاها و دلتنگیها و حسرتها را نمیبیند.
من از جنگ میترسم چون جنگ ادب ندارد، پایش را میگذارد روی خانهها، روی شهرها، روی آدمها، روی قلبها و عشقها و تمناها. روی تأسیسات اقتصادی که با سال ها خون دل ساخته شدهاند.
من از جنگ میترسم چون آشنا و غریب سرش نمیشود، خوب و بد سرش نمیشود. دیندار و بیدین نمیشناسد، پیر و جوان نمیشناسد، باسواد و بیسواد نمیشناسد، فقیر و غنی نمیشناسد، تر و خشک را نمیشناسد، پایش به هر جا که برسد همه را میسوزاند.
من از جنگ میترسم چون هر لباسی که بپوشد، هر نقابی که بزند، هر شعاری که بدهد، باز هم جنگ است و جنگ را از هر طرف که بنویسی گنج نخواهد شد، رنج خواهد شد.
من از جنگ میترسم چون جنگ از همه انتقام میگیرد، از همه... 😢
#عرفان_نظرآهاری
🖤
@mm_shahidi
Forwarded from چتر خیس (mirmohammad.shahidi)
کــاش به جای این همه بمب، کتاب بر سرِ خاورمیانه میریختند. آنوقت دیگر کسی برای رفتن به بهشت، نمیجنگید!
❤️
@mm_shahidi
❤️
@mm_shahidi
Forwarded from چتر خیس (mirmohammad.shahidi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلهایمان کوچک بود
دردهایمان بزرگ
ناگهان، از غصه دق کردیم
انگار؛
دریا را در جانِ قطرهای، چِلاندند ...
#میرمحمد_شهیدی
#غصه
❤️
@mm_shahidi
دردهایمان بزرگ
ناگهان، از غصه دق کردیم
انگار؛
دریا را در جانِ قطرهای، چِلاندند ...
#میرمحمد_شهیدی
#غصه
❤️
@mm_shahidi
Forwarded from چتر خیس (mirmohammad.shahidi)
اگر جنگ نبود
تو را به خانهام دعوت میکردم
و میگفتم:
به کشورم خوش آمدی
چای بنوش خستهای
برایت اتاقی از گل میساختم
و شاید تو را در آغوش میفشردم
اگر جنگ نبود
تمام مینهای سر راه را، گل میکاشتم
تا کشورم زیباتر به چشمانت بیاید
اگر جنگ نبود
مرز را نیمکتی میگذاشتم
کمی کنار هم به گفتگو مینشستیم
و خارج از محدودهی دیدِ تک تیر اندازان
گلی بدرقهی راهت میکردم
اگر جنگ نبود
تو را به کافههای کشورم میبردم
و شاید دو پیک را به سلامتیات مینوشیدم
و مجبور نبودم ماشهای را بکشم
که برای دختری در آنور مرزهای کشورم
اشک به بار می آورد
حالا که جنگ میدرد
تنهای بی روحمان را
برای زنی که
عکسش در جیبِ سمت چپم نبض میزند،
گلوله نفرست ...
#نزار_قبانی
❤️
@mm_shahidi
تو را به خانهام دعوت میکردم
و میگفتم:
به کشورم خوش آمدی
چای بنوش خستهای
برایت اتاقی از گل میساختم
و شاید تو را در آغوش میفشردم
اگر جنگ نبود
تمام مینهای سر راه را، گل میکاشتم
تا کشورم زیباتر به چشمانت بیاید
اگر جنگ نبود
مرز را نیمکتی میگذاشتم
کمی کنار هم به گفتگو مینشستیم
و خارج از محدودهی دیدِ تک تیر اندازان
گلی بدرقهی راهت میکردم
اگر جنگ نبود
تو را به کافههای کشورم میبردم
و شاید دو پیک را به سلامتیات مینوشیدم
و مجبور نبودم ماشهای را بکشم
که برای دختری در آنور مرزهای کشورم
اشک به بار می آورد
حالا که جنگ میدرد
تنهای بی روحمان را
برای زنی که
عکسش در جیبِ سمت چپم نبض میزند،
گلوله نفرست ...
#نزار_قبانی
❤️
@mm_shahidi
🌻
من از جنگ میترسم. از آوار شدنِ ساختمانها و سوتِ خمپارهها وحشت دارم.
من از مرگ میترسم، از مرگِ تمام کسانی که دوستشان دارم، که میشناسمشان، که غریبهاند.
مرگ چیز غریبیاست اما مردن با دست و پای زخمی و تن کاملا برهنهای که کفش به پا دارد، تن نیمه برهنهای که توانی برای دفاع ندارد و مرده است، بسی غریبتر است.
لهله بعضیها برای خون را میبینم و خجالت میکشم که نام هردوی ما انسان باشد، که هزار أدم، هزار زندگی، هزار خانواده، هزار قصهٔ نیمه تمام، تمام شود و حرامی بخندد یا حرامتری مشتش را توی هوا بچرخاند و بیچاره مردم، مردمِ همیشه و همهجا سوخته و دم نزده...
من از مرگ نمیترسم برای خودم اما، از جهانی که دو هزار جنازه از بیمهری زمین برایش کافی نیست و میکوبد و میتازد میترسم.
ما روزهای ترسناکی را به شب میرسانیم و شاید کلمات نجاتمان دهند، شاید.
«بشر دوباره به جنگل پناه خواهد برد!
به کوه خواهد زد!
به غار خواهد رفت...»
#محمد_یغمائی
❤️
@mm_shahidi
من از جنگ میترسم. از آوار شدنِ ساختمانها و سوتِ خمپارهها وحشت دارم.
من از مرگ میترسم، از مرگِ تمام کسانی که دوستشان دارم، که میشناسمشان، که غریبهاند.
مرگ چیز غریبیاست اما مردن با دست و پای زخمی و تن کاملا برهنهای که کفش به پا دارد، تن نیمه برهنهای که توانی برای دفاع ندارد و مرده است، بسی غریبتر است.
لهله بعضیها برای خون را میبینم و خجالت میکشم که نام هردوی ما انسان باشد، که هزار أدم، هزار زندگی، هزار خانواده، هزار قصهٔ نیمه تمام، تمام شود و حرامی بخندد یا حرامتری مشتش را توی هوا بچرخاند و بیچاره مردم، مردمِ همیشه و همهجا سوخته و دم نزده...
من از مرگ نمیترسم برای خودم اما، از جهانی که دو هزار جنازه از بیمهری زمین برایش کافی نیست و میکوبد و میتازد میترسم.
ما روزهای ترسناکی را به شب میرسانیم و شاید کلمات نجاتمان دهند، شاید.
«بشر دوباره به جنگل پناه خواهد برد!
به کوه خواهد زد!
به غار خواهد رفت...»
#محمد_یغمائی
❤️
@mm_shahidi
.
گرچه گاهی
تندبادی شاخهای را هم شکست
سرو میماند
ولی توفان به پایان میرسد ...
#فاضل_نظری
❤️
@mm_shahidi
گرچه گاهی
تندبادی شاخهای را هم شکست
سرو میماند
ولی توفان به پایان میرسد ...
#فاضل_نظری
❤️
@mm_shahidi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
شهرِ من، من به تو میاندیشم
نه به تنهاییِ خویش
از پسِ شیشه تو رو میبینم
که گرفتی مرا در برِ خویش ...
🖤
@mm_shahidi
شهرِ من، من به تو میاندیشم
نه به تنهاییِ خویش
از پسِ شیشه تو رو میبینم
که گرفتی مرا در برِ خویش ...
🖤
@mm_shahidi
هرگز از مرگ نهراسیدهام
اگرچه دستانش از ابتذال، شکنندهتر بود
هراسِ من باری همه از مردن در سرزمینی است
که مزدِ گورکن
از بهای آزادیِ آدمی
افزون باشد ...
#احمد_شاملو
❤️
@mm_shahidi
اگرچه دستانش از ابتذال، شکنندهتر بود
هراسِ من باری همه از مردن در سرزمینی است
که مزدِ گورکن
از بهای آزادیِ آدمی
افزون باشد ...
#احمد_شاملو
❤️
@mm_shahidi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
و من باور دارم زیباترین لحظات،
درست بعد از تاریکترین اتفاقها میافتد. دقیقاً همانجا که فریدون مشیری میگوید:
افق تاریک، دنیا تنگ
نومیدی توان فرساست
میدانم
ولیکن ره سپردن در سیاهی
رو به سویِ روشنی زیباست...
❤️
@mm_shahidi
و من باور دارم زیباترین لحظات،
درست بعد از تاریکترین اتفاقها میافتد. دقیقاً همانجا که فریدون مشیری میگوید:
افق تاریک، دنیا تنگ
نومیدی توان فرساست
میدانم
ولیکن ره سپردن در سیاهی
رو به سویِ روشنی زیباست...
❤️
@mm_shahidi
🌻
برای ماندن در یک مکان
آدم باید دلایلش را هم داشته باشد،
یعنی دوستانی
و مهر و محبتِ آنها را
وگرنه، محرکی برای ماندن در یک جا
و نماندن در جای دیگر،
وجود نخواهد داشت...
#آلبر_کامو
❤️
@mm_shahidi
برای ماندن در یک مکان
آدم باید دلایلش را هم داشته باشد،
یعنی دوستانی
و مهر و محبتِ آنها را
وگرنه، محرکی برای ماندن در یک جا
و نماندن در جای دیگر،
وجود نخواهد داشت...
#آلبر_کامو
❤️
@mm_shahidi
.
من به چشمهای بیقرارِ تو قول میدهم
ريشههاى ما به آب ،
شاخههاى ما به آفتاب میرسد
ما دوباره سبز میشویم...
#قیصر_امین_پور
❤️
@mm_shahidi
من به چشمهای بیقرارِ تو قول میدهم
ريشههاى ما به آب ،
شاخههاى ما به آفتاب میرسد
ما دوباره سبز میشویم...
#قیصر_امین_پور
❤️
@mm_shahidi
خاکستری، خاکستری، خاکستری
صبح، مِه، باران
اَبر، نگاه، خاطره
در من ترانهای نبود، تو خواندی
در من آینهای نبود، تو دیدی
ریشهای بودم در خوابِ خاکهای مُتُبَرک
بیباران، در نگاهِ تو سبز شدم
برق از چشمانم برخواست، نگاهم بارانی شد
گونههایت خیسِ باران، چشمهایت آفتابی
گرگها میزایند، برهها را دریابیم
تو با چشمانت مرا بنواز
چوبدست چوپانیام سلاحی کارگر خواهد شد
بعد از جنگ، با چوبدستم
انجیرهای تازه را برای تو خواهم چید
با تو خواهم ماند،
با تو خواهم خواند
و تورا در بُهتِ آفتابیات خواهم بوسید،
اگر اَبرها بگذارند…
#محمد_ابراهیم_جعفری
❤️
@mm_shahidi
صبح، مِه، باران
اَبر، نگاه، خاطره
در من ترانهای نبود، تو خواندی
در من آینهای نبود، تو دیدی
ریشهای بودم در خوابِ خاکهای مُتُبَرک
بیباران، در نگاهِ تو سبز شدم
برق از چشمانم برخواست، نگاهم بارانی شد
گونههایت خیسِ باران، چشمهایت آفتابی
گرگها میزایند، برهها را دریابیم
تو با چشمانت مرا بنواز
چوبدست چوپانیام سلاحی کارگر خواهد شد
بعد از جنگ، با چوبدستم
انجیرهای تازه را برای تو خواهم چید
با تو خواهم ماند،
با تو خواهم خواند
و تورا در بُهتِ آفتابیات خواهم بوسید،
اگر اَبرها بگذارند…
#محمد_ابراهیم_جعفری
❤️
@mm_shahidi
همانطور که در درونِ هر دانه، یک گل زندگی میکند، درونِ هر یک از ما نیرویی برای دستیابی به یک زندگیِ شگفتانگیز وجود دارد.
📕 سؤالهای درست
#دبی_فورد
❤️
@mm_shahidi
📕 سؤالهای درست
#دبی_فورد
❤️
@mm_shahidi
🌻
زیستن در دنیا بدون آگاه بودن از معنای دنیا مانند پرسه زدن در کتابخانهای عظیم است بدون لمس کردن کتابها...
📙نماد گمشده
#داون_براون
❤️
@mm_shahidi
زیستن در دنیا بدون آگاه بودن از معنای دنیا مانند پرسه زدن در کتابخانهای عظیم است بدون لمس کردن کتابها...
📙نماد گمشده
#داون_براون
❤️
@mm_shahidi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸 زندگی، امید و دیگر هیچ ...
در کوچهای خلوت، هنرمندی دارد با اندوهِ زیاد ولی در عین حال آرام، ویولون مینوازد.
زنی در میانِ تاریکی شب با گریه از او و کوچهی خلوت فیلم میگیرد و در این بین زنی دیگر از طبقهی بالا و از پشت پنجره با بغض، این دو نفر را نگاه میکند و این تصاویر بینظیر را از کوچه و سازی که از غم ناله میکند و بمبها و پدافندهایی را که در آسمان معلوم نیست قرار است کجا فرود بیایند، ثبت میکند.
این ویدیو به نظرم یک فیلم کوتاه تمام عیار است از بغض، غم و استرس...
و در عین حال یک چیزی دارد که انگار " امید به زندگی و درست شدنِ همه چیز " را به همهی ما یادآور میشود!
❤️
@mm_shahidi
در کوچهای خلوت، هنرمندی دارد با اندوهِ زیاد ولی در عین حال آرام، ویولون مینوازد.
زنی در میانِ تاریکی شب با گریه از او و کوچهی خلوت فیلم میگیرد و در این بین زنی دیگر از طبقهی بالا و از پشت پنجره با بغض، این دو نفر را نگاه میکند و این تصاویر بینظیر را از کوچه و سازی که از غم ناله میکند و بمبها و پدافندهایی را که در آسمان معلوم نیست قرار است کجا فرود بیایند، ثبت میکند.
این ویدیو به نظرم یک فیلم کوتاه تمام عیار است از بغض، غم و استرس...
و در عین حال یک چیزی دارد که انگار " امید به زندگی و درست شدنِ همه چیز " را به همهی ما یادآور میشود!
❤️
@mm_shahidi
Faryad [ OpenMusic.IR ]
Hayedeh
امیدم را مگیر از من
خدایا خدایا خدایا
دلِ تنگِ مرا مشكن
خدايا خدايا خدايا
من دور از آشيانم
سر به آسمانم
بی نصيب و خسته
ماندم جدا ز ياران
از بلای طوفان
بالِ من شكسته ...
🔹 فریاد
#هایده
❤️
@mm_shahidi
خدایا خدایا خدایا
دلِ تنگِ مرا مشكن
خدايا خدايا خدايا
من دور از آشيانم
سر به آسمانم
بی نصيب و خسته
ماندم جدا ز ياران
از بلای طوفان
بالِ من شكسته ...
🔹 فریاد
#هایده
❤️
@mm_shahidi
برای هر انسان، کسی باید باشد
که با دوست داشتن، زیباترش کند.
مثل آن پنجرهی چوبی
که از شمعدانیها
جانِ تازهای میگیرد.
#تورگوت_اویار
❤️
@mm_shahidi
که با دوست داشتن، زیباترش کند.
مثل آن پنجرهی چوبی
که از شمعدانیها
جانِ تازهای میگیرد.
#تورگوت_اویار
❤️
@mm_shahidi