⚡️جای خالی بانوان مجتهده در مجلس خبرگان
خبرگان ملت/۳
🔹شاید بسیاری ندانند که در نخستین دوره خبرگان قانون اساسی خانم منيره گرجيفرد از اعضای این مجلس بود و اگرچه با مخالفت جدی برخی نمایندگان مواجه شد اما برقانونی بودن حضور خود تاکید کرد و توانست در برخی تصمیمگیریهای قوانین مربتط با زنان نیز اثرگذار باشد.
🔹اکنون بیش از چهل سال از آن زمان میگذرد و علیرغم عدم منع قانونی اما هیچگاه در بین کاندیداهای تایید صلاحیتشدهی مجلس خبرگان نامی از بانوان مجتهده به چشم نمیخورد این در حالی است که در انتخابات دور پنجم نام ۱۶ زن در میان نامزدهای این انتخابات توجه بسیاری از فعالان اجتماعی و حقوق زنان را به خود جلب کرد و از بین ۵۰۰ نفر از دعوت شدگان به آزمون کتبی، نام ۱۰ نفر از زنان به چشم میخورد.
🔹اگرچه موضوع اصلی مجلس خبرگان رهبری مرتبط با انتخاب رهبر بوده اما وجود بانوان مجتهده در بین اعضای مجلس خبرگان از جهاتی قابل تامل است.
نخست آنکه نظارت بر عملکرد رهبری نیز از وظایف نمایندگان مجلس خبرگان است و بخشی از زیرمجموعههای انتخاب شده از سوی رهبر معظم انقلاب مستقیم یا غیرمستقیم مرتبط با بانوان هستند و وجود نمایندگانی از این بخش از جامعه میتواند انگیزهای بیشتر برای توجه به سهم بانوان در این نظارت باشد.
🔹اما نکته بعدی که مهمتر به نظر میرسد این است که بیش از چهلسال از پیروزی انقلاب اسلامی و حیات حوزههای علمیه در زیر سایه این نظام میگذرد و حاکمیت از طرق مختلف تلاش کردهاست حوزههای علمیه خواهران از جهت کمی و کیفی به رشد و بالندگی برسد. آمارهای زیادی هم نشان از این دارد که وضعیت اکنون حوزههای علمیه خواهران به هیچ عنوان قابل قیاس با سالهای نخست پیروزی انقلاب نیست.
🔹حال این سوال مطرح میشود که پس از گذشت چهل سال از فعالیت پربرکت حوزههای علمیه خواهران، چند بانوی مجتهده واجد شرایط برای عضویت در مجلس خبرگان تربیت شدهاست؟ این در حالی است که در برنامههای درسی اعلام شده، دروس خارج مختلفی از سوی اساتید خواهر برگزار میشود و احتمالا این افراد از جهت علمی سطوحی از شرایط اجتهاد را دارا هستند.
🔹کاندیداتوری چندتن از بانوان حوزههای علمیه خواهران اگرچه در نگاه نخست عمل به تکلیف دینی و سیاسی است اما میتواند به نوعی نشان دهندهی نتیجهی سرمایهگذاریهای چهل سالهی نظام در این بخش باشد و انتظار زیادی نیست که از بین دهها هزار بانوی سطح عالی حوزه، چندتن درسطح اجتهاد و واجد شرایط عضویت در مجلس خبرگان باشند.
https://mobahesat.ir/24213
@mobahesat
خبرگان ملت/۳
🔹شاید بسیاری ندانند که در نخستین دوره خبرگان قانون اساسی خانم منيره گرجيفرد از اعضای این مجلس بود و اگرچه با مخالفت جدی برخی نمایندگان مواجه شد اما برقانونی بودن حضور خود تاکید کرد و توانست در برخی تصمیمگیریهای قوانین مربتط با زنان نیز اثرگذار باشد.
🔹اکنون بیش از چهل سال از آن زمان میگذرد و علیرغم عدم منع قانونی اما هیچگاه در بین کاندیداهای تایید صلاحیتشدهی مجلس خبرگان نامی از بانوان مجتهده به چشم نمیخورد این در حالی است که در انتخابات دور پنجم نام ۱۶ زن در میان نامزدهای این انتخابات توجه بسیاری از فعالان اجتماعی و حقوق زنان را به خود جلب کرد و از بین ۵۰۰ نفر از دعوت شدگان به آزمون کتبی، نام ۱۰ نفر از زنان به چشم میخورد.
🔹اگرچه موضوع اصلی مجلس خبرگان رهبری مرتبط با انتخاب رهبر بوده اما وجود بانوان مجتهده در بین اعضای مجلس خبرگان از جهاتی قابل تامل است.
نخست آنکه نظارت بر عملکرد رهبری نیز از وظایف نمایندگان مجلس خبرگان است و بخشی از زیرمجموعههای انتخاب شده از سوی رهبر معظم انقلاب مستقیم یا غیرمستقیم مرتبط با بانوان هستند و وجود نمایندگانی از این بخش از جامعه میتواند انگیزهای بیشتر برای توجه به سهم بانوان در این نظارت باشد.
🔹اما نکته بعدی که مهمتر به نظر میرسد این است که بیش از چهلسال از پیروزی انقلاب اسلامی و حیات حوزههای علمیه در زیر سایه این نظام میگذرد و حاکمیت از طرق مختلف تلاش کردهاست حوزههای علمیه خواهران از جهت کمی و کیفی به رشد و بالندگی برسد. آمارهای زیادی هم نشان از این دارد که وضعیت اکنون حوزههای علمیه خواهران به هیچ عنوان قابل قیاس با سالهای نخست پیروزی انقلاب نیست.
🔹حال این سوال مطرح میشود که پس از گذشت چهل سال از فعالیت پربرکت حوزههای علمیه خواهران، چند بانوی مجتهده واجد شرایط برای عضویت در مجلس خبرگان تربیت شدهاست؟ این در حالی است که در برنامههای درسی اعلام شده، دروس خارج مختلفی از سوی اساتید خواهر برگزار میشود و احتمالا این افراد از جهت علمی سطوحی از شرایط اجتهاد را دارا هستند.
🔹کاندیداتوری چندتن از بانوان حوزههای علمیه خواهران اگرچه در نگاه نخست عمل به تکلیف دینی و سیاسی است اما میتواند به نوعی نشان دهندهی نتیجهی سرمایهگذاریهای چهل سالهی نظام در این بخش باشد و انتظار زیادی نیست که از بین دهها هزار بانوی سطح عالی حوزه، چندتن درسطح اجتهاد و واجد شرایط عضویت در مجلس خبرگان باشند.
https://mobahesat.ir/24213
@mobahesat
مباحثات
جای خالی بانوان مجتهده در مجلس خبرگان « مباحثات
Forwarded from مرکز اسناد انقلاب اسلامی قم
آیین رونمایی از کتاب تاریخ شفاهی حوزه علمیه نجف
گفتگو با آیت الله محمد مهدی آصفی
با حضور :
آیت الله محسن اراکی
استاد معظم سید منذر حکیم
زمان:
پنجشنبه 25 آبان 1402 ساعت 9:30 -12
مکان:
چهار راه شهدا ساختمان ستاد دفتر تبلیغات اسلامی سالن شیخ طوسی
@markazasnadqom
گفتگو با آیت الله محمد مهدی آصفی
با حضور :
آیت الله محسن اراکی
استاد معظم سید منذر حکیم
زمان:
پنجشنبه 25 آبان 1402 ساعت 9:30 -12
مکان:
چهار راه شهدا ساختمان ستاد دفتر تبلیغات اسلامی سالن شیخ طوسی
@markazasnadqom
⚡️اختصاصی مباحثات/
آمارها و اطلاعات تکمیلی ثبتنام انتخابات خبرگان
خبرگان ملت/4
مباحثات اطلاعات دریافتی و جمعآوری شده از حوزههای انتخاباتی سراسر کشور را تقدیم میکند:
🔹پس از اتمام مهلت قانونی ثبتنام ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری، ثبتنام ۵۱۰ نفر از داوطلبان قطعی شد. در پنجمین دورهٔ انتخابات مجلس خبرگان رهبری در سال ۱۳۹۴، ۸۰۱ نفر ثبت نام کردند که از این تعداد شورای نگهبان از ۵۰۰ نفر برای شرکت در آزمون دعوت به عمل آورد. با توجه به اضافه شدن شرط سنی (چهل سال) و مدرک سطح چهار حوزه، کاهش این آمار طبیعی به نظر میرسد.
🔹۶۵ نفر از نمایندگان دور پنجم در دوره ششم ثبتنام کردهاند.
🔹استانهای آذربایجان شرقی ۲۴ نفر، آذربایجان غربی:۱۹ نفر، قم: ۱۷نفر، خراسان جنوبی: ۵ نفر، چهارمحال و بختیاری ۹ نفر، همدان:۹ نفر،کرمانشاه : ۶ نفر، اردبیل: ۱۰نفر، اصفهان:۳۶ نفر، لرستان ۸ نفر، زنجان ۱۰نفر، سمنان ۵نفر، قزوین: ۱۹ نفر، خراسان رضوی:۲۸نفر، یزد: ۱۰نفر، تهران ۵۶نفر، ایلام ۱۰نفر
🔹استان گلستان ۱۰ نفر شامل ۹ داوطلب اهل تشیع و یک داوطلب اهل سنت بودند. اتفاق مهم رخ داده در این استان عدم کاندیداتوری آْیتﷲ سیدکاظم نورمفیدی است.
🔹اطلاعاتی از تعداد کاندیداهای ثبتنامی استان بوشهر منتشر نشده اما چهره شاخص و اصلی این استان آیتﷲ سیدهاشم حسینی بوشهری است.
🔹استان فارس ۲۰نفر که چهره های شاخص ثبتنام کننده این دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری در فارس آقایان دژکام،احمد بهشتی، کلانتری و محمودی بودهاند.
🔹استان گیلان ۱۷نفر که ۱۶ نفر متاهل و یک نفر مجرد است. اسامی این استان بدین شرح است: علی کاظمی، عزیزﷲ فهیمی، محمد نجفی رندی، محمدحسن گلی شیردار، مهدی رهنما، سیدرضا فاطمینیا، احمد پروائی ریک، رسول فلاحتی، نعمت فخری تالکیاشری، احمدعلی یوسفی، محمدحسین علیزاده، عباس خاکسار نوری، سیدعلی حسینی اشکوری، رضا رمضانی، احمدرضا حسینزاده اصفهانی، علی شایان، موسی روشن قیاس کومله . آیتﷲ زینالعابدین قربانی در این دوره ثبتنام نکردهاست.
🔹کرمان ۱۴ نفر شامل آقایان سیداحمد خاتمی، امانﷲ علیمرادی، عباس مسلمیزاده، قنبر درویشی، غلامرضا مهدیزاده، محمد عباسی، احمد کوثری، احمد حسنزاده، احمد شیخبهایی، محمد بهرامیخوشکار، رضا انصاری، علی عارفی مسکونی، سیدمحمد باقر خرازی و مصطفی خاوری
🔹استان خوزستان خبرسازترین استان بودهاست:
آیتﷲ موسوی جزایری از تهران ثبت نام کرد. آیتﷲ احمدی شاهرودی دیگر نماینده دوره قبل استان، در این دوره ثبت نام نکرد. آیتﷲ حسینی شاهرودی نماینده سابق ولی فقیه در کردستان، در این دوره از حوزه انتخابیه خوزستان ثبت نام کرده است. همچنین حجتالاسلام و المسلمین موسویفرد امامجمعه اهواز ثبت نام نکرد.
اسامی ثبتنام کنندگان بدین شرح است: عباس کعبی، فتح ﷲ ظاهری عبده وند، علی شمیل پور،سید محمد حسینی، محمد جواد مرمضی، رضا حیدری، عبدالکریم فرحانی، سید عبدﷲ جعفری، حمید میاحی، سیدخلیل امیری فرد، جعفر بچاری، محسن حیدری آل کثیری، عبدالمجید مقامی، مهدی زارع، اردشیر محمدی، سید محمد علی بلادیان بهبهان پور، سید علی شفیعی، حسین رفیعی، عبدالکریم عظیمی فر، کاظم سلامت نژاد، عبدالعلی امیری فرد، سید علی نجاتی موسوی، امیررضا هدائی، سید حسین نوری، سید ابوالحسن حسن زاده ، عبدﷲی، رضا اعزازی، سیدقدرتﷲ ناصری
🔹تاکنون خبری از ثبتنام بانوان در این دوره منتشر نشدهاست، این در حالی است که در دوره پنجم دهنفر از خانمهای ثبتنام کننده برای امتحان کتبی دعوت شدند.
🔹آمارها نشان می دهد داوطلبان ۴۰ تا ۵۰ سال ۳۴ درصد ، ۵۰ تا ۶۰ سال ۳۰ درصد، ۶۰ تا ۷۰ سال ۲۶ درصد و بالای ۷۰ سال ۱۰ درصد را تشکیل می دهند.۵۲ درصد از داطلبان سابقه حضور در انتخابات های قبلی مجلس خبرگان رهبری را داشته اند و ۴۸ درصد نیز برای نخستین بار هست که در جمع داوطلبان این مجلس قرار می گیرند.
🔹بیشترین ثبتنامی انتخابات مجلس خبرگان رهبری به ازای هر کرسی به ترتیب در حوزه های انتخابیه قم و هرمزگان، ایلام، قزوین، یزد، آذربایجان غربی، زنجان، چهارمحال بختیاری، اصفهان و تهران است.
⚡️درصورتی که شما هم اطلاعات تکمیلی درباره انتخابات خبرگان دارید برای ما ارسال کنید تا در پست بعدی منتشر شود⚡️
https://mobahesat.ir/24217
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
آمارها و اطلاعات تکمیلی ثبتنام انتخابات خبرگان
خبرگان ملت/4
مباحثات اطلاعات دریافتی و جمعآوری شده از حوزههای انتخاباتی سراسر کشور را تقدیم میکند:
🔹پس از اتمام مهلت قانونی ثبتنام ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری، ثبتنام ۵۱۰ نفر از داوطلبان قطعی شد. در پنجمین دورهٔ انتخابات مجلس خبرگان رهبری در سال ۱۳۹۴، ۸۰۱ نفر ثبت نام کردند که از این تعداد شورای نگهبان از ۵۰۰ نفر برای شرکت در آزمون دعوت به عمل آورد. با توجه به اضافه شدن شرط سنی (چهل سال) و مدرک سطح چهار حوزه، کاهش این آمار طبیعی به نظر میرسد.
🔹۶۵ نفر از نمایندگان دور پنجم در دوره ششم ثبتنام کردهاند.
🔹استانهای آذربایجان شرقی ۲۴ نفر، آذربایجان غربی:۱۹ نفر، قم: ۱۷نفر، خراسان جنوبی: ۵ نفر، چهارمحال و بختیاری ۹ نفر، همدان:۹ نفر،کرمانشاه : ۶ نفر، اردبیل: ۱۰نفر، اصفهان:۳۶ نفر، لرستان ۸ نفر، زنجان ۱۰نفر، سمنان ۵نفر، قزوین: ۱۹ نفر، خراسان رضوی:۲۸نفر، یزد: ۱۰نفر، تهران ۵۶نفر، ایلام ۱۰نفر
🔹استان گلستان ۱۰ نفر شامل ۹ داوطلب اهل تشیع و یک داوطلب اهل سنت بودند. اتفاق مهم رخ داده در این استان عدم کاندیداتوری آْیتﷲ سیدکاظم نورمفیدی است.
🔹اطلاعاتی از تعداد کاندیداهای ثبتنامی استان بوشهر منتشر نشده اما چهره شاخص و اصلی این استان آیتﷲ سیدهاشم حسینی بوشهری است.
🔹استان فارس ۲۰نفر که چهره های شاخص ثبتنام کننده این دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری در فارس آقایان دژکام،احمد بهشتی، کلانتری و محمودی بودهاند.
🔹استان گیلان ۱۷نفر که ۱۶ نفر متاهل و یک نفر مجرد است. اسامی این استان بدین شرح است: علی کاظمی، عزیزﷲ فهیمی، محمد نجفی رندی، محمدحسن گلی شیردار، مهدی رهنما، سیدرضا فاطمینیا، احمد پروائی ریک، رسول فلاحتی، نعمت فخری تالکیاشری، احمدعلی یوسفی، محمدحسین علیزاده، عباس خاکسار نوری، سیدعلی حسینی اشکوری، رضا رمضانی، احمدرضا حسینزاده اصفهانی، علی شایان، موسی روشن قیاس کومله . آیتﷲ زینالعابدین قربانی در این دوره ثبتنام نکردهاست.
🔹کرمان ۱۴ نفر شامل آقایان سیداحمد خاتمی، امانﷲ علیمرادی، عباس مسلمیزاده، قنبر درویشی، غلامرضا مهدیزاده، محمد عباسی، احمد کوثری، احمد حسنزاده، احمد شیخبهایی، محمد بهرامیخوشکار، رضا انصاری، علی عارفی مسکونی، سیدمحمد باقر خرازی و مصطفی خاوری
🔹استان خوزستان خبرسازترین استان بودهاست:
آیتﷲ موسوی جزایری از تهران ثبت نام کرد. آیتﷲ احمدی شاهرودی دیگر نماینده دوره قبل استان، در این دوره ثبت نام نکرد. آیتﷲ حسینی شاهرودی نماینده سابق ولی فقیه در کردستان، در این دوره از حوزه انتخابیه خوزستان ثبت نام کرده است. همچنین حجتالاسلام و المسلمین موسویفرد امامجمعه اهواز ثبت نام نکرد.
اسامی ثبتنام کنندگان بدین شرح است: عباس کعبی، فتح ﷲ ظاهری عبده وند، علی شمیل پور،سید محمد حسینی، محمد جواد مرمضی، رضا حیدری، عبدالکریم فرحانی، سید عبدﷲ جعفری، حمید میاحی، سیدخلیل امیری فرد، جعفر بچاری، محسن حیدری آل کثیری، عبدالمجید مقامی، مهدی زارع، اردشیر محمدی، سید محمد علی بلادیان بهبهان پور، سید علی شفیعی، حسین رفیعی، عبدالکریم عظیمی فر، کاظم سلامت نژاد، عبدالعلی امیری فرد، سید علی نجاتی موسوی، امیررضا هدائی، سید حسین نوری، سید ابوالحسن حسن زاده ، عبدﷲی، رضا اعزازی، سیدقدرتﷲ ناصری
🔹تاکنون خبری از ثبتنام بانوان در این دوره منتشر نشدهاست، این در حالی است که در دوره پنجم دهنفر از خانمهای ثبتنام کننده برای امتحان کتبی دعوت شدند.
🔹آمارها نشان می دهد داوطلبان ۴۰ تا ۵۰ سال ۳۴ درصد ، ۵۰ تا ۶۰ سال ۳۰ درصد، ۶۰ تا ۷۰ سال ۲۶ درصد و بالای ۷۰ سال ۱۰ درصد را تشکیل می دهند.۵۲ درصد از داطلبان سابقه حضور در انتخابات های قبلی مجلس خبرگان رهبری را داشته اند و ۴۸ درصد نیز برای نخستین بار هست که در جمع داوطلبان این مجلس قرار می گیرند.
🔹بیشترین ثبتنامی انتخابات مجلس خبرگان رهبری به ازای هر کرسی به ترتیب در حوزه های انتخابیه قم و هرمزگان، ایلام، قزوین، یزد، آذربایجان غربی، زنجان، چهارمحال بختیاری، اصفهان و تهران است.
⚡️درصورتی که شما هم اطلاعات تکمیلی درباره انتخابات خبرگان دارید برای ما ارسال کنید تا در پست بعدی منتشر شود⚡️
https://mobahesat.ir/24217
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
آمارها و اطلاعات تکمیلی ثبتنام انتخابات خبرگان « مباحثات
امتداد شاگردان علامه در انقلاب اسلامی
به مناسبت سالروز رحلت
🔸۲۴ آبان در تقویم رسمی کشورمان بهعنوان روز بزرگداشت آیتﷲ علامه «سید محمدحسین طباطبایی» ثبت شده است. علامه طباطبایی از سرآمدان حوزه علمیه قم در روزگار معاصر کنونی بود که با تفسیر المیزان شناخته میشود؛ اما آثار و خدمات او بیش از المیزان بود، هر چند که جایگاه المیزان قابلانکار نیست. حوزه علمیه قم عالمان برجستهای در طول حیات با برکت خود تربیت کرده است؛ اما کم بودند کسانی که ابعاد جامعی داشته باشند و علامه طباطبایی در کنار امام خمینی(ره) در ابعاد مختلف سرآمد بود. در روزگار مهجوریت فلسفه اهل فلسفه بود و همان روزگار هم دل در گروی عرفان داشت.
🔹اهمیت مکتب فکری علامه طباطبایی
اهمیت محمدحسین طباطبایی به جهت زنده کردن حکمت و فلسفه و تفسیر در حوزههای تشیع، بعد از دوره دودمان صفویان بوده است. بهویژه اینکه وی به بازگویی و شرح حکمت صدرایی بسنده نکرده، به تأسیس معرفتشناسی در این مکتب میپردازد. همچنین با انتشار کتب فراوان و تربیت شاگردان، در دوران مواجهه با اندیشههای غربی، نظیر مارکسیسم، به اندیشه دینی حیاتی دوباره بخشیده، حتی در نشر آن در مغربزمین نیز میکوشد.
از دیگر اتفاقات حیات فکری طباطبایی در دوره زندگی در قم، آمدن هانری کربن، از فرانسه به ایران و ملاقات با طباطبایی در قم و تهران است. این ملاقاتها که باعث شکلگیری حلقه فلسفی مهمی در آن دوران میشود، به همت هانری کربن تشکیل شد و بسیاری از فلاسفه بعدی ایران معاصر به همراه کربن نزد طباطبایی به فلسفهآموزی و مباحث عمیق فلسفی پرداختند. کربن فیلسوفی هایدگری بود که در پی پرسشهای بیپاسخ خود، در نهایت سر از ایران درآورده بود تا در حضور طباطبایی بهعنوان فیلسوفی شیعی، پاسخهایی برای پرسشهای بیجواب خود بیابد. خود کربن اذعان داشت که طباطبایی، پاسخهای دقیق و قانعکنندهای به او میدادهاست.
علامه طباطبایی اولین متفکر دوران معاصر است که به بحثهای معرفتشناسی پرداخته است. او در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم به شبهات مکاتب سوفسطایی، شکاکیت و تجربهگرایی افراطی در عدم اعتماد به عقل در دریافت حقیقت پاسخ داده است و فلسفه اسلامی را نظام رئالیستی مبتنی بر عقلگرایی معرفی میکند. وی همچنین به نقش بیبدیل عقل در فهم حقایق دینی توجه دارد و نکات مهمی را در اینباره متذکر میشود. میتوان گفت علامه در دو جبهه از خردورزی دفاع کرده است، اول: در برابر حسگرایی و تجربهگرایی افراطی که در غرب به شکاکیت و نسبیتگرایی در همه حوزههای اعتقادی و اخلاقی منجر شد و دوم: در برابر ظاهرگرایان و اخباریونی که با بیاعتبارکردن حجت عقل وحی را نیز بیاعتبار کردند و به تعطیلی دین و عقل با هم رسیدند. بررسی موضع علامه موضوع این نوشتار است.
🔹شاگردان علامه
علامه طباطبایی شاگردان برجستهای تربیت کردند که بخش زیادی از این شاگردان بعد از انقلاب اسلامی مسوولیتهای کلان انقلاب را بر دوش گرفتند. آیتالله جوادی آملی، آیتﷲ محمد امامی کاشانی، محمد مؤمن قمی، محمد محمدی گیلانی،مصباح یزدی، محمد مفتح و شهید مرتضی مطهری بخشی از این شاگردان مهم علامه هستند که هر کدام نقش مهمی در تحولات جامعه ایران در دهه چهل و پنجاه ایفا کردند.
شهید مطهری بهعنوان یکی از اصلیترین شاگردان علامه طباطبایی تبدیل به نظریهپرداز انقلاب و مورد اعتمادترین فرد امام خمینی(ره) شد. بهنحویکه در بسیاری از تصمیمات دوران انقلاب مؤثر بود. در واقع شهید مطهری در انقلاب اسلامی، امتداد خط فکری علامه طباطبایی است. با اینکه علامه اهل موضعگیریهای تند و صریح سیاسی نبود؛ اما منش و گفتمانی که پایهگذاری کرد، درختی را آبیاری کرد که میوه آن درخت، انقلاب اسلامی بود. توجه علامه طباطبایی به فلسفه در روزگاری که مخالفان فلسفه در حوزه قدرت فزایندهای داشتند، از مهمترین نقطه عطفهای زندگی علمی ایشان است.
اما میراث علامه طباطبایی در روزگار کنونی جامعه ما کمتر به نسل جدید و به مخاطب تشنه معارف معرفی شده است. زندگی علمی و فردی علامه این ظرفیت را دارد که به جامعه بهعنوان یک الگو و نخبه فرهنگی و فکری معرفی و اسوه فعالان این عرصه شود؛ اما متأسفانه این مشکلی است که گریبان کشور ما را گرفته و آن این است که به داشتهها و سرمایههای خود کم توجه هستیم. این رویه باعث شده که امکان استفاده از این ذخایر علمی، فرهنگی و مذهبی در کشور برای مردم فراهم نشود. باید افسوس و حسرت خورد و آرزو کرد که نامگذاری امروز به نام علامه، تلاشی درخور و مؤثر برای کاستن از این مهجوریت علامه صاحب سبک ما باشد.
⚡️مشاهده متن کامل یادداشت:
Mobahesat.ir/24226
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
به مناسبت سالروز رحلت
🔸۲۴ آبان در تقویم رسمی کشورمان بهعنوان روز بزرگداشت آیتﷲ علامه «سید محمدحسین طباطبایی» ثبت شده است. علامه طباطبایی از سرآمدان حوزه علمیه قم در روزگار معاصر کنونی بود که با تفسیر المیزان شناخته میشود؛ اما آثار و خدمات او بیش از المیزان بود، هر چند که جایگاه المیزان قابلانکار نیست. حوزه علمیه قم عالمان برجستهای در طول حیات با برکت خود تربیت کرده است؛ اما کم بودند کسانی که ابعاد جامعی داشته باشند و علامه طباطبایی در کنار امام خمینی(ره) در ابعاد مختلف سرآمد بود. در روزگار مهجوریت فلسفه اهل فلسفه بود و همان روزگار هم دل در گروی عرفان داشت.
🔹اهمیت مکتب فکری علامه طباطبایی
اهمیت محمدحسین طباطبایی به جهت زنده کردن حکمت و فلسفه و تفسیر در حوزههای تشیع، بعد از دوره دودمان صفویان بوده است. بهویژه اینکه وی به بازگویی و شرح حکمت صدرایی بسنده نکرده، به تأسیس معرفتشناسی در این مکتب میپردازد. همچنین با انتشار کتب فراوان و تربیت شاگردان، در دوران مواجهه با اندیشههای غربی، نظیر مارکسیسم، به اندیشه دینی حیاتی دوباره بخشیده، حتی در نشر آن در مغربزمین نیز میکوشد.
از دیگر اتفاقات حیات فکری طباطبایی در دوره زندگی در قم، آمدن هانری کربن، از فرانسه به ایران و ملاقات با طباطبایی در قم و تهران است. این ملاقاتها که باعث شکلگیری حلقه فلسفی مهمی در آن دوران میشود، به همت هانری کربن تشکیل شد و بسیاری از فلاسفه بعدی ایران معاصر به همراه کربن نزد طباطبایی به فلسفهآموزی و مباحث عمیق فلسفی پرداختند. کربن فیلسوفی هایدگری بود که در پی پرسشهای بیپاسخ خود، در نهایت سر از ایران درآورده بود تا در حضور طباطبایی بهعنوان فیلسوفی شیعی، پاسخهایی برای پرسشهای بیجواب خود بیابد. خود کربن اذعان داشت که طباطبایی، پاسخهای دقیق و قانعکنندهای به او میدادهاست.
علامه طباطبایی اولین متفکر دوران معاصر است که به بحثهای معرفتشناسی پرداخته است. او در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم به شبهات مکاتب سوفسطایی، شکاکیت و تجربهگرایی افراطی در عدم اعتماد به عقل در دریافت حقیقت پاسخ داده است و فلسفه اسلامی را نظام رئالیستی مبتنی بر عقلگرایی معرفی میکند. وی همچنین به نقش بیبدیل عقل در فهم حقایق دینی توجه دارد و نکات مهمی را در اینباره متذکر میشود. میتوان گفت علامه در دو جبهه از خردورزی دفاع کرده است، اول: در برابر حسگرایی و تجربهگرایی افراطی که در غرب به شکاکیت و نسبیتگرایی در همه حوزههای اعتقادی و اخلاقی منجر شد و دوم: در برابر ظاهرگرایان و اخباریونی که با بیاعتبارکردن حجت عقل وحی را نیز بیاعتبار کردند و به تعطیلی دین و عقل با هم رسیدند. بررسی موضع علامه موضوع این نوشتار است.
🔹شاگردان علامه
علامه طباطبایی شاگردان برجستهای تربیت کردند که بخش زیادی از این شاگردان بعد از انقلاب اسلامی مسوولیتهای کلان انقلاب را بر دوش گرفتند. آیتالله جوادی آملی، آیتﷲ محمد امامی کاشانی، محمد مؤمن قمی، محمد محمدی گیلانی،مصباح یزدی، محمد مفتح و شهید مرتضی مطهری بخشی از این شاگردان مهم علامه هستند که هر کدام نقش مهمی در تحولات جامعه ایران در دهه چهل و پنجاه ایفا کردند.
شهید مطهری بهعنوان یکی از اصلیترین شاگردان علامه طباطبایی تبدیل به نظریهپرداز انقلاب و مورد اعتمادترین فرد امام خمینی(ره) شد. بهنحویکه در بسیاری از تصمیمات دوران انقلاب مؤثر بود. در واقع شهید مطهری در انقلاب اسلامی، امتداد خط فکری علامه طباطبایی است. با اینکه علامه اهل موضعگیریهای تند و صریح سیاسی نبود؛ اما منش و گفتمانی که پایهگذاری کرد، درختی را آبیاری کرد که میوه آن درخت، انقلاب اسلامی بود. توجه علامه طباطبایی به فلسفه در روزگاری که مخالفان فلسفه در حوزه قدرت فزایندهای داشتند، از مهمترین نقطه عطفهای زندگی علمی ایشان است.
اما میراث علامه طباطبایی در روزگار کنونی جامعه ما کمتر به نسل جدید و به مخاطب تشنه معارف معرفی شده است. زندگی علمی و فردی علامه این ظرفیت را دارد که به جامعه بهعنوان یک الگو و نخبه فرهنگی و فکری معرفی و اسوه فعالان این عرصه شود؛ اما متأسفانه این مشکلی است که گریبان کشور ما را گرفته و آن این است که به داشتهها و سرمایههای خود کم توجه هستیم. این رویه باعث شده که امکان استفاده از این ذخایر علمی، فرهنگی و مذهبی در کشور برای مردم فراهم نشود. باید افسوس و حسرت خورد و آرزو کرد که نامگذاری امروز به نام علامه، تلاشی درخور و مؤثر برای کاستن از این مهجوریت علامه صاحب سبک ما باشد.
⚡️مشاهده متن کامل یادداشت:
Mobahesat.ir/24226
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
امتداد شاگردان علامه در انقلاب اسلامی « مباحثات
💫آزمون اجتهاد مجلس خبرگان به چه صورت برگزار میشود؟
خبرگان ملت/5
🔹پس از مرحله قطعی شدن ثبتنام کاندیداهای ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان، مرحله اختصاصی این مجلس یعنی آزمون کتبی و شفاهی داوطلبان در روز ۳۰ آبانماه در در مصلای شهر مقدس قم برگزار خواهد شد.
🔹موضوع آزمون اجتهاد برای کاندیداهای مجلس خبرگان همواره موضوعی بحثبرانگیز بودهاست که از دومین دوره انتخابات این مجلس یعنی سال ۱۳۶۹ مورد انتقاد طیفی از کاندیداها قرار گرفت. در آن دوره برخی بزرگان حوزه مانند آیتﷲالعظمی صافی گلپایگانی و مرحوم آیتﷲ سیدمحمود هاشمی شاهرودی ممتحنین شفاهی آزمون بودند.
در چارمین و پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان نیست سوالات کتبی از سوی مرحوم آیتﷲ محمد مؤمن تنظیم شد.اگرچه در دورههای بعد و در آستانه انتخابات، موضوع چگونگی احراز درجه اجتهاد داوطلبان با برخی تبصرهها همراه شد اما همچنان بخش عمدهی داوطلبان از طریق آزمون مورد بررسی قرار میگیرند.
🔸اما آزمون احزار شرایط علمی کاندیداهای خبرگان به چه صورت برگزار میشود؟
🔹این آزمون برخلاف سایر آزمونهای رایج، اطلاعرسانی قبلی ندارد و فقط زمان و مکان و برخی شرایط حضور در آزمون اعلام میشود.
🔹برای اینکه بدانیم آزمون دورهی پیشین خبرگان به چه صورت برگزار شد، مباحثات اطلاعات دقیقتری در این زمینه ارائه میدهد. این اطلاعات احتمالا تا حدودی برای کاندیداهای ثبتنام شده مفید باشد.
🔹در آزمون کتبی سال ۱۳۹۴ سه برگه برای شرکتکنندگان داده شد. برگه نخست سوالات اصول و با محوریت کتاب کفایةالاصول بود. برگه دوم سوالات فقه با محوریت مکاست و موضوع خیارات . برگه سوم سوالات شبه اجتهادی بود که برخی فروع کاربردی را از شرکتکنندگان سوال کرده و درخواست ارائه نظر همراه با استنادات شده بود.
🔹اما در آزمون شفاهی که پس از اخذ نمره قبولی در آزمون کتبی انجام میگیرد به این صورت بود: متنی از یکی از فروع کتاب عروه شامل متنی از مرحوم آیتﷲ حکیم در مستمسک و همچنین فرمایشات مرحوم آیتﷲ خوئی در موسوعه به داوطلبان ارائه شد تا پس از ساعتی تامل به بیان و نظرات تحلیلی خود در این زمینه بپردازند.همچنین در ادامه سوالاتی اجتهادی توسط ممتحنین مطرح شد.
⚡️درصورتی که شما هم اطلاعات تکمیلی درباره انتخابات خبرگان دارید برای ما ارسال کنید تا در پست بعدی منتشر شود⚡️
@mobahesatmagz
خبرگان ملت/5
🔹پس از مرحله قطعی شدن ثبتنام کاندیداهای ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان، مرحله اختصاصی این مجلس یعنی آزمون کتبی و شفاهی داوطلبان در روز ۳۰ آبانماه در در مصلای شهر مقدس قم برگزار خواهد شد.
🔹موضوع آزمون اجتهاد برای کاندیداهای مجلس خبرگان همواره موضوعی بحثبرانگیز بودهاست که از دومین دوره انتخابات این مجلس یعنی سال ۱۳۶۹ مورد انتقاد طیفی از کاندیداها قرار گرفت. در آن دوره برخی بزرگان حوزه مانند آیتﷲالعظمی صافی گلپایگانی و مرحوم آیتﷲ سیدمحمود هاشمی شاهرودی ممتحنین شفاهی آزمون بودند.
در چارمین و پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان نیست سوالات کتبی از سوی مرحوم آیتﷲ محمد مؤمن تنظیم شد.اگرچه در دورههای بعد و در آستانه انتخابات، موضوع چگونگی احراز درجه اجتهاد داوطلبان با برخی تبصرهها همراه شد اما همچنان بخش عمدهی داوطلبان از طریق آزمون مورد بررسی قرار میگیرند.
🔸اما آزمون احزار شرایط علمی کاندیداهای خبرگان به چه صورت برگزار میشود؟
🔹این آزمون برخلاف سایر آزمونهای رایج، اطلاعرسانی قبلی ندارد و فقط زمان و مکان و برخی شرایط حضور در آزمون اعلام میشود.
🔹برای اینکه بدانیم آزمون دورهی پیشین خبرگان به چه صورت برگزار شد، مباحثات اطلاعات دقیقتری در این زمینه ارائه میدهد. این اطلاعات احتمالا تا حدودی برای کاندیداهای ثبتنام شده مفید باشد.
🔹در آزمون کتبی سال ۱۳۹۴ سه برگه برای شرکتکنندگان داده شد. برگه نخست سوالات اصول و با محوریت کتاب کفایةالاصول بود. برگه دوم سوالات فقه با محوریت مکاست و موضوع خیارات . برگه سوم سوالات شبه اجتهادی بود که برخی فروع کاربردی را از شرکتکنندگان سوال کرده و درخواست ارائه نظر همراه با استنادات شده بود.
🔹اما در آزمون شفاهی که پس از اخذ نمره قبولی در آزمون کتبی انجام میگیرد به این صورت بود: متنی از یکی از فروع کتاب عروه شامل متنی از مرحوم آیتﷲ حکیم در مستمسک و همچنین فرمایشات مرحوم آیتﷲ خوئی در موسوعه به داوطلبان ارائه شد تا پس از ساعتی تامل به بیان و نظرات تحلیلی خود در این زمینه بپردازند.همچنین در ادامه سوالاتی اجتهادی توسط ممتحنین مطرح شد.
⚡️درصورتی که شما هم اطلاعات تکمیلی درباره انتخابات خبرگان دارید برای ما ارسال کنید تا در پست بعدی منتشر شود⚡️
@mobahesatmagz
Forwarded from تاریخ حوزه علمیه قم
📌 تاریخ شفاهی علما و ضرورت توجه به اقتضائات، فهم جریانها و رعایت حساسیتها
📍 در سومین برنامه از سهشنبههای تاریخ شفاهی مطرح شد
🔻 .. نجمی در پاسخ به پرسشی درباره شرایط مصاحبهکننده گفت: ما قبل از مصاحبه با راوی رفتوآمد داریم و تا حدودی از علاقمندیها، فعالیتها و دغدغههایشان آگاهی پیدا میکنیم و مقالات و کتبشان را میخوانیم و از نزدیکانشان پرسوجو میکنیم. تقریبا اشراف به موضوع پیدا میکنیم و همین مقدار برای مصاحبههای ما کافی است و لازم نیست ما در موضوعی متخصص بشویم. بله اگر قرار به انجام مصاحبه مفصل باشد، لازم است مصاحبهکننده اشراف کامل به تخصص راوی پیدا کند یا اگر درباره مکان خاصی است تمام ابعاد آن مکان را بشناسد. اینکه میبینید من تاریخ شفاهی حج را انجام دادم به این علت بوده است که از چند سال قبل با بعثه سفرهای مختلفی داشتم و کارهای رسانهای میکردم و ساختار حج را میشناختم؛ مثلا از آشپزخانه و سردخانه و هیئت پزشکی و امور حج کاملا آگاهی داشتم و کار رسانهای درباره آنها انجام داده بودم و حتی وقتی قرار شد تاریخ شفاهی حج را شروع کنم یک مطالعه حسابی انجام دادم و تمامی مطالب مربوط به حج از ابتدای انقلاب و مسائل مربوط به آن را از روزنامهها استخراج کرده بودم و کامل خوانده بودم و نقاط عطف حج را شناسایی کرده بودم.
🔻 احمد نجمی سپس به بیان برخی تجربیات کاربردی در تاریخ شفاهی حوزه و روحانیت به این شرح پرداخت: اول. امتیازی که در این کار به ما کمک میکند آن است که افرادی مسن و معمر، معمولا حافظه بلندمدت خوبی دارند. آنان حوادث مربوط به چند دهه پیش را با جزئیات به یاد میآورند و بیان میکنند. ممکن است حافظه کوتاهمدت خوبی هم نداشته باشند. بنابراین پیری و معمر بودن بودن افراد نباید ما را از کار منصرف کند.
🔻 دوم. تجربه من این است که هنگام مصاحبه با فرد، یک مثلث شکل میگیرد: 1. من یا مؤسسهام 2. راوی 3. مخاطبان و افرادی که مصاحبه را خواهند دید و شنید و استفاده خواهند کرد. من همیشه ضلع اول را کمرنگ جلوه میدهم و خارج میکنم. اگر نفعی دارم آن را بیان نمیکنم. در همان صحبت اولیه برای متقاعد کردن راوی، اصلا آنچه که مربوط به خودم است را مطرح نمیکنم. طرح منفعت خودمان یا مؤسسهمان ممکن است در راوی ایجاد انگیزه نکند و یا حتی او را از انجام کار منصرف کند. ما بیشتر خود شخصیت را مطرح میکنیم. تجربه این سالها نشان میدهد که بسیاری از افراد با این مطلب هم مشکل دارند. آنان بدون اینکه بخواهند بازی کنند، با «من» و «منیت» رابطهای ندارند و اساسا سخن گفتن از خود، برای آنها سخت است. این ویژگی بسیاری از علماست. گرچه شخصیتهای سیاسی زیادی را میبینیم که حیاتشان در این است که هر روز یا هر هفته تیتر اول روزنامهها و مجلات باشند و اگر اینگونه نشود احساس سقوط به آنها دست خواهد داد. اگر ببینم عالمی اینگونه است سعی میکنم از راه دیگری برای متقاعد کردن او استفاده کنم؛ مثلا از راه استادان او و اینکه آنها را باید معرفی کرد. وقتی وارد گفتگو میشویم طبیعی است که همه سؤالها را مطرح میکنیم. اول باید راوی را متقاعد کرد تا احساس تکلیف بکند. افرادی که ما با آنها سروکار داریم تا احساس تکلیف نکنند متقاعد نمیشوند.
🔻 سوم. راویان نباید احساس بکنند که ما یک فروشنده دورهگرد هستیم بلکه باید ما را همچون کاسب محل ببیند و احساس کند که ما با او هستیم و اینگونه نیست که از راه نرسیده، میخواهیم خاطرات او را بگیریم و برویم. همان دیدار اول درخواست مصاحبه نکنیم چون ممکن است کار خراب شود. معمولا علما رفتوآمد و جلسات روضه و درس دارند و مصاحبهکننده چند جلسه برود و خودش را نشان بدهد. بر همین اساس باید قبل از مصاحبه با او معاشرت کنیم تا او ما را از خودش بداند و به محض اینکه گفتگو تمام شد او را رها نکنیم. .
📌 مطالعهی متن کامل این گزارش در سایت ما؛ اینجا.
📍 در سومین برنامه از سهشنبههای تاریخ شفاهی مطرح شد
🔻 .. نجمی در پاسخ به پرسشی درباره شرایط مصاحبهکننده گفت: ما قبل از مصاحبه با راوی رفتوآمد داریم و تا حدودی از علاقمندیها، فعالیتها و دغدغههایشان آگاهی پیدا میکنیم و مقالات و کتبشان را میخوانیم و از نزدیکانشان پرسوجو میکنیم. تقریبا اشراف به موضوع پیدا میکنیم و همین مقدار برای مصاحبههای ما کافی است و لازم نیست ما در موضوعی متخصص بشویم. بله اگر قرار به انجام مصاحبه مفصل باشد، لازم است مصاحبهکننده اشراف کامل به تخصص راوی پیدا کند یا اگر درباره مکان خاصی است تمام ابعاد آن مکان را بشناسد. اینکه میبینید من تاریخ شفاهی حج را انجام دادم به این علت بوده است که از چند سال قبل با بعثه سفرهای مختلفی داشتم و کارهای رسانهای میکردم و ساختار حج را میشناختم؛ مثلا از آشپزخانه و سردخانه و هیئت پزشکی و امور حج کاملا آگاهی داشتم و کار رسانهای درباره آنها انجام داده بودم و حتی وقتی قرار شد تاریخ شفاهی حج را شروع کنم یک مطالعه حسابی انجام دادم و تمامی مطالب مربوط به حج از ابتدای انقلاب و مسائل مربوط به آن را از روزنامهها استخراج کرده بودم و کامل خوانده بودم و نقاط عطف حج را شناسایی کرده بودم.
🔻 احمد نجمی سپس به بیان برخی تجربیات کاربردی در تاریخ شفاهی حوزه و روحانیت به این شرح پرداخت: اول. امتیازی که در این کار به ما کمک میکند آن است که افرادی مسن و معمر، معمولا حافظه بلندمدت خوبی دارند. آنان حوادث مربوط به چند دهه پیش را با جزئیات به یاد میآورند و بیان میکنند. ممکن است حافظه کوتاهمدت خوبی هم نداشته باشند. بنابراین پیری و معمر بودن بودن افراد نباید ما را از کار منصرف کند.
🔻 دوم. تجربه من این است که هنگام مصاحبه با فرد، یک مثلث شکل میگیرد: 1. من یا مؤسسهام 2. راوی 3. مخاطبان و افرادی که مصاحبه را خواهند دید و شنید و استفاده خواهند کرد. من همیشه ضلع اول را کمرنگ جلوه میدهم و خارج میکنم. اگر نفعی دارم آن را بیان نمیکنم. در همان صحبت اولیه برای متقاعد کردن راوی، اصلا آنچه که مربوط به خودم است را مطرح نمیکنم. طرح منفعت خودمان یا مؤسسهمان ممکن است در راوی ایجاد انگیزه نکند و یا حتی او را از انجام کار منصرف کند. ما بیشتر خود شخصیت را مطرح میکنیم. تجربه این سالها نشان میدهد که بسیاری از افراد با این مطلب هم مشکل دارند. آنان بدون اینکه بخواهند بازی کنند، با «من» و «منیت» رابطهای ندارند و اساسا سخن گفتن از خود، برای آنها سخت است. این ویژگی بسیاری از علماست. گرچه شخصیتهای سیاسی زیادی را میبینیم که حیاتشان در این است که هر روز یا هر هفته تیتر اول روزنامهها و مجلات باشند و اگر اینگونه نشود احساس سقوط به آنها دست خواهد داد. اگر ببینم عالمی اینگونه است سعی میکنم از راه دیگری برای متقاعد کردن او استفاده کنم؛ مثلا از راه استادان او و اینکه آنها را باید معرفی کرد. وقتی وارد گفتگو میشویم طبیعی است که همه سؤالها را مطرح میکنیم. اول باید راوی را متقاعد کرد تا احساس تکلیف بکند. افرادی که ما با آنها سروکار داریم تا احساس تکلیف نکنند متقاعد نمیشوند.
🔻 سوم. راویان نباید احساس بکنند که ما یک فروشنده دورهگرد هستیم بلکه باید ما را همچون کاسب محل ببیند و احساس کند که ما با او هستیم و اینگونه نیست که از راه نرسیده، میخواهیم خاطرات او را بگیریم و برویم. همان دیدار اول درخواست مصاحبه نکنیم چون ممکن است کار خراب شود. معمولا علما رفتوآمد و جلسات روضه و درس دارند و مصاحبهکننده چند جلسه برود و خودش را نشان بدهد. بر همین اساس باید قبل از مصاحبه با او معاشرت کنیم تا او ما را از خودش بداند و به محض اینکه گفتگو تمام شد او را رها نکنیم. .
📌 مطالعهی متن کامل این گزارش در سایت ما؛ اینجا.
howzeh100.ir
تاریخ شفاهی علما و ضرورت توجه به اقتضائات، فهم جریانها و رعایت حساسیتها-یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم
🔅القاب علمی؛ پیشینه ،کارکردها و چالشها/۱
🖌حجتالاسلام دکتر علی راد
🔸چندی است بحث از چالش آیتﷲ دکتر یا حجتالاسلام دکتر در محافل حوزوی و دانشگاهی داغ است و رویکردهای موافق و مخالف در مواجه با آن پدید آمدهاست. در این یادداشت به این پدیده از منظر یک چالش کهن در تاریخ و میراث مسلمین می نگرم و به اختصار ابهامات آن را مرور میکنم و پژوهش درباره بنیانها و زمینههای تاریخی و فرهنگی آن را ضروری میدانم.
🔹القاب علمی از گونه لقب تشریف و تکریم از اقسام سهگانه القاب است که بر تمایز و برتری شخص در یک وصف یا ویژگی دلالت دارد (ابن حمدون, محمد, التذکرة الحمدونیة , ج ۹ , ص ۳۵۷ ). گرایش به نامگذاری اشخاص به لقب در کنار اسم و کنیه در فرهنگ عرب پیش از نزول قرآن رویهای شناخته شدهاست (قلقشندي , أحمد , صبح الأعشى في صناعة الإنشاء , ج ۵ , ص ۴۱۳ – ۴۱۴ ) و قرآن ( « وَلا تَنَابَزُوا بالأَلْقَابِ » حجرات / ۱۱ ) و سنّت ضمن تایید این آیین انسانی در محاورات فقط کاربرد القاب منفی را ممنوع کرد (ابن حنبل , مسند أحمد , ج ۴ , ص ۶۹ , ص ۲۶۰ ) .
🔹شماری از القاب بسیار معنادار و جریانساز هستند و پیامدهای نظری و عملی مهمی در گفتمانهای سیاسی, علمی, مذهبی, اجتماعی, هنری و … به دنبال دارند و هماره در تاریخ و فرهنگ مسلمین جریانهای قدرت، سیاست، علم، صنعت، هنر و … برای امتداد اجتماعی مرجعیت و مشروعیت جایگاه خود از ظرفیت القاب در تثبیت و توسعه هیمنه خود استفاده کردند و گویی القاب پیوندی ناگسستنی با اقسام قدرت و توسعه در ساحتهای گوناگون حیات انسان دارد (بنگرید : قلقشندي , أحمد , صبح الأعشى في صناعة الإنشاء , ج ۵ , ص ۴۵۰ – ۴۱۸ ).
دانشوران علوم حدیث، رجال و تراجم بیش از دیگران به القاب پرداختهاند. در نگاه حدیث پژوهان پیشین القاب شامل نامها، کنیهها، نسب و حتی مشاغل نیز هست لذا مفهوم لقب در علوم حدیث اعم از مفهوم نحوی و عرفی آن است که در تقابل با اسم و کنیه است (بنگرید : ابن حجر عسقلاني , نزهة الألباب في الألقاب , ص ۳۸ ).
🔹مسائل نظری و بنیادین لقب پژوهی از اهمیت زیادی برخوردار است و همچنان ابهامات زیادی در مبانی، تاریخچه، رویکردها، معیارها و اهداف آن وجود دارد.
مهم ترین سویه های ابهام در القاب علمی عبارتند از :
۱) ابهام در چرایی، زمینهها و آغازه پدیداری لقبگزینی میان دانشوران
۲) ابهام در نظام القاب علمی از آغاز تا فرجام
۳) ابهام در مبانی دینی برخی از القاب خاص
۴) ابهام در معیارهای احراز و اعطای القاب
۵) ابهام در فرایندهای حاکم بر ترفیع القاب
۶) ابهام در توالی و ترتیب منطقی القاب
۷) ابهام در مراجع ذیصلاح در اعطای القاب
۸) ابهام در شاخصهای سنجش اصالت القاب
۹) ابهام در تشخیص القاب اکتسابی از القاب اعطایی
۱۰) ابهام در بنیانها، رویکردها و اهداف القاب اعطایی
۱۱) ابهام در پیشینه و تطورات فرایندهای اعطای القاب
۱۲) ابهام در زمینهها و بسترهای مذهبی و سیاسی القاب اعطایی
۱۳) ابهام در تاریخگذاری، تداول، اشتهار و تواتر القاب
۱۴) ابهام در تعامل جریانهای قدرت، سیاست و مذهب با القاب
۱۵) ابهام در نقش حوزهها، مکاتب و مدارس فکری در القاب اعطایی
۱۶) ابهام در فراگیری تاریخی و گستردگی جغرافیایی القاب در تاریخ اسلام
۱۷) ابهام در کارکردها و پیامدهای القاب
۱۸) ابهام در تناسب و وجه شبه دارندگان القاب با مفهوم حقیقی لقب
۱۹) ابهام در تبیین چرایی کثرت و تنوع القاب
۲۰) ابهام در جواز مَجاز و غلو در القاب
۲۱) ابهام در چرایی تمایل دانشوران مسلمان به تکثیر القاب
۲۲) ابهام در پیوند القاب با جایگاه اجتماعی و سیاسی اشخاص
۲۳) ابهام در نقش سیاست و ثروت در اعطای القاب به اشخاص.
این ابهامات درباره القاب دانشوران علوم اسلامی دیگر چون فقه، تفسیر، کلام، اصول و … نیز مطرح است. در بخشی از کتاب اسطوره بخارا به این مسئله و ابهامات آن پرداختهام.
🔸مشاهده متن در سایت:
https://mobahesat.ir/24242
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🖌حجتالاسلام دکتر علی راد
🔸چندی است بحث از چالش آیتﷲ دکتر یا حجتالاسلام دکتر در محافل حوزوی و دانشگاهی داغ است و رویکردهای موافق و مخالف در مواجه با آن پدید آمدهاست. در این یادداشت به این پدیده از منظر یک چالش کهن در تاریخ و میراث مسلمین می نگرم و به اختصار ابهامات آن را مرور میکنم و پژوهش درباره بنیانها و زمینههای تاریخی و فرهنگی آن را ضروری میدانم.
🔹القاب علمی از گونه لقب تشریف و تکریم از اقسام سهگانه القاب است که بر تمایز و برتری شخص در یک وصف یا ویژگی دلالت دارد (ابن حمدون, محمد, التذکرة الحمدونیة , ج ۹ , ص ۳۵۷ ). گرایش به نامگذاری اشخاص به لقب در کنار اسم و کنیه در فرهنگ عرب پیش از نزول قرآن رویهای شناخته شدهاست (قلقشندي , أحمد , صبح الأعشى في صناعة الإنشاء , ج ۵ , ص ۴۱۳ – ۴۱۴ ) و قرآن ( « وَلا تَنَابَزُوا بالأَلْقَابِ » حجرات / ۱۱ ) و سنّت ضمن تایید این آیین انسانی در محاورات فقط کاربرد القاب منفی را ممنوع کرد (ابن حنبل , مسند أحمد , ج ۴ , ص ۶۹ , ص ۲۶۰ ) .
🔹شماری از القاب بسیار معنادار و جریانساز هستند و پیامدهای نظری و عملی مهمی در گفتمانهای سیاسی, علمی, مذهبی, اجتماعی, هنری و … به دنبال دارند و هماره در تاریخ و فرهنگ مسلمین جریانهای قدرت، سیاست، علم، صنعت، هنر و … برای امتداد اجتماعی مرجعیت و مشروعیت جایگاه خود از ظرفیت القاب در تثبیت و توسعه هیمنه خود استفاده کردند و گویی القاب پیوندی ناگسستنی با اقسام قدرت و توسعه در ساحتهای گوناگون حیات انسان دارد (بنگرید : قلقشندي , أحمد , صبح الأعشى في صناعة الإنشاء , ج ۵ , ص ۴۵۰ – ۴۱۸ ).
دانشوران علوم حدیث، رجال و تراجم بیش از دیگران به القاب پرداختهاند. در نگاه حدیث پژوهان پیشین القاب شامل نامها، کنیهها، نسب و حتی مشاغل نیز هست لذا مفهوم لقب در علوم حدیث اعم از مفهوم نحوی و عرفی آن است که در تقابل با اسم و کنیه است (بنگرید : ابن حجر عسقلاني , نزهة الألباب في الألقاب , ص ۳۸ ).
🔹مسائل نظری و بنیادین لقب پژوهی از اهمیت زیادی برخوردار است و همچنان ابهامات زیادی در مبانی، تاریخچه، رویکردها، معیارها و اهداف آن وجود دارد.
مهم ترین سویه های ابهام در القاب علمی عبارتند از :
۱) ابهام در چرایی، زمینهها و آغازه پدیداری لقبگزینی میان دانشوران
۲) ابهام در نظام القاب علمی از آغاز تا فرجام
۳) ابهام در مبانی دینی برخی از القاب خاص
۴) ابهام در معیارهای احراز و اعطای القاب
۵) ابهام در فرایندهای حاکم بر ترفیع القاب
۶) ابهام در توالی و ترتیب منطقی القاب
۷) ابهام در مراجع ذیصلاح در اعطای القاب
۸) ابهام در شاخصهای سنجش اصالت القاب
۹) ابهام در تشخیص القاب اکتسابی از القاب اعطایی
۱۰) ابهام در بنیانها، رویکردها و اهداف القاب اعطایی
۱۱) ابهام در پیشینه و تطورات فرایندهای اعطای القاب
۱۲) ابهام در زمینهها و بسترهای مذهبی و سیاسی القاب اعطایی
۱۳) ابهام در تاریخگذاری، تداول، اشتهار و تواتر القاب
۱۴) ابهام در تعامل جریانهای قدرت، سیاست و مذهب با القاب
۱۵) ابهام در نقش حوزهها، مکاتب و مدارس فکری در القاب اعطایی
۱۶) ابهام در فراگیری تاریخی و گستردگی جغرافیایی القاب در تاریخ اسلام
۱۷) ابهام در کارکردها و پیامدهای القاب
۱۸) ابهام در تناسب و وجه شبه دارندگان القاب با مفهوم حقیقی لقب
۱۹) ابهام در تبیین چرایی کثرت و تنوع القاب
۲۰) ابهام در جواز مَجاز و غلو در القاب
۲۱) ابهام در چرایی تمایل دانشوران مسلمان به تکثیر القاب
۲۲) ابهام در پیوند القاب با جایگاه اجتماعی و سیاسی اشخاص
۲۳) ابهام در نقش سیاست و ثروت در اعطای القاب به اشخاص.
این ابهامات درباره القاب دانشوران علوم اسلامی دیگر چون فقه، تفسیر، کلام، اصول و … نیز مطرح است. در بخشی از کتاب اسطوره بخارا به این مسئله و ابهامات آن پرداختهام.
🔸مشاهده متن در سایت:
https://mobahesat.ir/24242
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡️حوزه علمیه نجف و نظریه دولت
🖌گزارش نشست
🔹کرسی علمی- ترویجی با موضوع «حوزه علمیه نجف و نظریه دولت» در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۲ در محل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد. در این نشست دکتر عبدالوهاب فراتی به ارائه بحث پرداخت. متن ذیل، ارائهی دکتر فراتی در این نشست است که تقدیم میشود.
🔸مشاهده متن کامل گزارش:
https://mobahesat.ir/24248
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🖌گزارش نشست
🔹کرسی علمی- ترویجی با موضوع «حوزه علمیه نجف و نظریه دولت» در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۲ در محل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد. در این نشست دکتر عبدالوهاب فراتی به ارائه بحث پرداخت. متن ذیل، ارائهی دکتر فراتی در این نشست است که تقدیم میشود.
🔸مشاهده متن کامل گزارش:
https://mobahesat.ir/24248
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔅مصداق کوثر، منحصر در حضرت زهراست
🎤استاد مهدوی راد
🔸امشب شب شهادت کوثر قرآن، فاطمه زهرا(س) و به تعبیر لطیف یکی از شاعران خراسانی، شب شهادت مادر فرزندان آرزو است. این شب بهانه و زمینهای است برای آنکه امت مسلمان، دلدادگان به حق و شیفتگان معارف اهلبیت(ع) هر چه بیشتر با معارف، حقایق و آموزههای آن عزیزان آشنا شوند.
موضوع بحث بنده تفسیری از سوره کوثر است. در آیات متعدد و روایات صحیحی، در ضمن انوار مطهر دیگر یا به صورت اختصاصی به شخصیت والا و ارزشمند حضرت زهرا(س) اشاره شده است. همچنین گاهی فهم قرآنی اقتضا میکند که یکی از مصادیق آن آیات و یا مصداق منحصر به فرد آن، این بانوی مکرم باشد. مصداق منحصر به فرد کوثر در این سوره، حضرت زهرا(س) است.
🔸مشاهده متن کامل:
https://mobahesat.ir/2764
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🎤استاد مهدوی راد
🔸امشب شب شهادت کوثر قرآن، فاطمه زهرا(س) و به تعبیر لطیف یکی از شاعران خراسانی، شب شهادت مادر فرزندان آرزو است. این شب بهانه و زمینهای است برای آنکه امت مسلمان، دلدادگان به حق و شیفتگان معارف اهلبیت(ع) هر چه بیشتر با معارف، حقایق و آموزههای آن عزیزان آشنا شوند.
موضوع بحث بنده تفسیری از سوره کوثر است. در آیات متعدد و روایات صحیحی، در ضمن انوار مطهر دیگر یا به صورت اختصاصی به شخصیت والا و ارزشمند حضرت زهرا(س) اشاره شده است. همچنین گاهی فهم قرآنی اقتضا میکند که یکی از مصادیق آن آیات و یا مصداق منحصر به فرد آن، این بانوی مکرم باشد. مصداق منحصر به فرد کوثر در این سوره، حضرت زهرا(س) است.
🔸مشاهده متن کامل:
https://mobahesat.ir/2764
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔅الکلام فیالمُجیز!
تأملی در صدور اجازات اجتهاد در عصر حاضر
🎤با گفتاری از استاد رضا مختاری
🔸چندی پیش در یکی از گروههای حوزوی بحث چگونگی اعطای اجازه اجتهاد در عصر فعلی مطرح گردید و در ادامه از جناب استاد رضا مختاری درخواست شد تا باتوجه به اشراف و تخصصی که در خصوص اجازات مختلف از جمله اجازه روایت و اجتهاد و … دارند به سابقه و انواع اجازات و مسائل حاشیهای آن بپردازند و در ادامه نیز به برخی سوالات پاسخ دادند. متن ذیل مشروح این بحث و گفتوگو است که تقدیم میشود:
🔹رایجترین و قدیمترین نوع اجازه، اجازۀ روایت است. روایت در اینجا نه به معنای حدیث شریف بلکه مطلق کتاب، روایت مطلق کتب یعنی نقل کتب است. در زمانی که صنعت چاپ نبود، در قرون گذشته کسی که کتابی تالیف میکرد، برای تایید انتساب کتاب به مؤلف لازم بود که مولف نقل آن کتاب را به شاگردانش و دیگران اجازه بدهد و معمولا شاگردان کتاب را نزد استاد میخواندند ونسخهی خود را تصحیح میکردند بعد که تصحیح میشد استاد نقل آن کتاب را به شاگردانش اجازه میداد و همینطور شاگردانِ شاگردان به ترتیب. قدیمترین اجازهای که از شیعه موجود است، از قرن چهارم و از ابوغالب زراری است که سالها پیش با تصحیح حضرت استاد سیدمحمدرضا حسینیجلالی -عافاهﷲ – و به همت بوستان کتاب منتشر شد. این قدیمیترین اجازۀ روایت موجود شیعه است.
🔹و اما اجازات اجتهاد به شکل مستقل، سابقۀ چندانی ندارد و از قرن سیزدهم شروع شدهاست. یعنی صاحبجواهر و فرزندان شیخ جعفر کاشفالغطاء صاحب کشفالغطاء و به ترتیب بعدیها، اجازات اجتهاد مستقلی به شاگردانشان دادند. قبل از این تاریخ، تأیید اجتهادی که داریم در اجازات، ضمن اجازات روایت هست و اجازۀ مستقل اجتهاد قبل قرن سیزدهم دیده نشد. اجازۀ مستقل اجتهاد، از زمان صاحبجواهر یعنی از قرن سیزدهم هجری رایج شده و بین بزرگان حوزهها یعنی علمای تراز اول حوزه، اعم از اینکه مرجع تقلید باشند یا مدرس تراز اول رایج بوده است.
🔹معمولا اینطور بوده که فضلای حوزهها بعد از اینکه در نجف اشرف یا حوزۀ قم تحصیل میکردند و عازم شهر و بلاد خودشان میشدند، آنها که مجتهد بودند، مراجع تراز اول و علمای تراز اول به آنها اجازۀ اجتهاد میدادند و آنها که مجتهد نشده بودند، اجازۀ امور حسبیه به آنها میدادند که در شهر و استان خودشان دستشان باز باشد برای اینکه بتوانند وظائف فقیه را انجام بدهند و نمونههایی فراوانی از این اجازات داریم ولی نکتۀ مهم این است نه این افراد مُصر به دریافت اجازۀ اجتهاد بودند و نه بعد از اجازه گرفتن اجتهاد، خیلی در بوق و کرنا میکردند که دنبال اغراض شخصی یا تایید مقام علمی خودشان باشند.
🔹چند نکته در اینجا حائز اهمیت است: اولا این کار را علمای تراز اول انجام میدادند آن هم بدون سر و صدا و بدون اعلان و ثانیا میدانیم اجازۀ اجتهاد اثر ثبوتی ندارد. یعنی اگر کسی مجتهد نباشد با اجازۀ اجتهاد مجتهد نمیشود و اگر مجتهد باشد، بدون اجازۀ اجتهاد هم مجتهد است و اجازه هیچ تاثیری ندارد. لذا آیتﷲ شبیری (حفظه ﷲ) میفرمودند که پدر من و بنده هیچوقت دنبال گرفتن اجازۀ اجتهاد نبودیم، چون ثبوتا که هیچ اثری ندارد و دنبال آثار اثباتی آن هم نبودیم و همچنین من ندیدم که امامخمینی (اعلیﷲ مقامه) از کسی اجازۀ اجتهاد گرفته باشد و اجازۀ اجتهاد داشته باشد و اگر هم داشته، کسی خبردار نیست و در جایی ثبت نشده است. یعنی دنبال این نبودند که اجازه بگیرند برای جهات اثباتی واثر ثبوتی هم که ندارد.
🔹عالمی از شیخانصاری اجازه اجتهاد میخواست و شیخ اجازه نمیداد و این شخص رفت نزد عالمی و اجازۀ اجتهاد گرفت و آن اجازۀ اجتهاد را آورد نزد شیخانصاری که شیخانصاری هم ذیلش بنویسد «قد صدر من اهله و وقع فی محله» ولی بر خلاف توقع وی، شیخانصاری زیرش نوشت «الکلام فی المُجیز». یعنی کلام در این است که اصلا خود اجازه دهنده مجتهد است یا مجتهد نیست!
🔹مشاهده متن کامل گفتوگو:
https://mobahesat.ir/24264
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
تأملی در صدور اجازات اجتهاد در عصر حاضر
🎤با گفتاری از استاد رضا مختاری
🔸چندی پیش در یکی از گروههای حوزوی بحث چگونگی اعطای اجازه اجتهاد در عصر فعلی مطرح گردید و در ادامه از جناب استاد رضا مختاری درخواست شد تا باتوجه به اشراف و تخصصی که در خصوص اجازات مختلف از جمله اجازه روایت و اجتهاد و … دارند به سابقه و انواع اجازات و مسائل حاشیهای آن بپردازند و در ادامه نیز به برخی سوالات پاسخ دادند. متن ذیل مشروح این بحث و گفتوگو است که تقدیم میشود:
🔹رایجترین و قدیمترین نوع اجازه، اجازۀ روایت است. روایت در اینجا نه به معنای حدیث شریف بلکه مطلق کتاب، روایت مطلق کتب یعنی نقل کتب است. در زمانی که صنعت چاپ نبود، در قرون گذشته کسی که کتابی تالیف میکرد، برای تایید انتساب کتاب به مؤلف لازم بود که مولف نقل آن کتاب را به شاگردانش و دیگران اجازه بدهد و معمولا شاگردان کتاب را نزد استاد میخواندند ونسخهی خود را تصحیح میکردند بعد که تصحیح میشد استاد نقل آن کتاب را به شاگردانش اجازه میداد و همینطور شاگردانِ شاگردان به ترتیب. قدیمترین اجازهای که از شیعه موجود است، از قرن چهارم و از ابوغالب زراری است که سالها پیش با تصحیح حضرت استاد سیدمحمدرضا حسینیجلالی -عافاهﷲ – و به همت بوستان کتاب منتشر شد. این قدیمیترین اجازۀ روایت موجود شیعه است.
🔹و اما اجازات اجتهاد به شکل مستقل، سابقۀ چندانی ندارد و از قرن سیزدهم شروع شدهاست. یعنی صاحبجواهر و فرزندان شیخ جعفر کاشفالغطاء صاحب کشفالغطاء و به ترتیب بعدیها، اجازات اجتهاد مستقلی به شاگردانشان دادند. قبل از این تاریخ، تأیید اجتهادی که داریم در اجازات، ضمن اجازات روایت هست و اجازۀ مستقل اجتهاد قبل قرن سیزدهم دیده نشد. اجازۀ مستقل اجتهاد، از زمان صاحبجواهر یعنی از قرن سیزدهم هجری رایج شده و بین بزرگان حوزهها یعنی علمای تراز اول حوزه، اعم از اینکه مرجع تقلید باشند یا مدرس تراز اول رایج بوده است.
🔹معمولا اینطور بوده که فضلای حوزهها بعد از اینکه در نجف اشرف یا حوزۀ قم تحصیل میکردند و عازم شهر و بلاد خودشان میشدند، آنها که مجتهد بودند، مراجع تراز اول و علمای تراز اول به آنها اجازۀ اجتهاد میدادند و آنها که مجتهد نشده بودند، اجازۀ امور حسبیه به آنها میدادند که در شهر و استان خودشان دستشان باز باشد برای اینکه بتوانند وظائف فقیه را انجام بدهند و نمونههایی فراوانی از این اجازات داریم ولی نکتۀ مهم این است نه این افراد مُصر به دریافت اجازۀ اجتهاد بودند و نه بعد از اجازه گرفتن اجتهاد، خیلی در بوق و کرنا میکردند که دنبال اغراض شخصی یا تایید مقام علمی خودشان باشند.
🔹چند نکته در اینجا حائز اهمیت است: اولا این کار را علمای تراز اول انجام میدادند آن هم بدون سر و صدا و بدون اعلان و ثانیا میدانیم اجازۀ اجتهاد اثر ثبوتی ندارد. یعنی اگر کسی مجتهد نباشد با اجازۀ اجتهاد مجتهد نمیشود و اگر مجتهد باشد، بدون اجازۀ اجتهاد هم مجتهد است و اجازه هیچ تاثیری ندارد. لذا آیتﷲ شبیری (حفظه ﷲ) میفرمودند که پدر من و بنده هیچوقت دنبال گرفتن اجازۀ اجتهاد نبودیم، چون ثبوتا که هیچ اثری ندارد و دنبال آثار اثباتی آن هم نبودیم و همچنین من ندیدم که امامخمینی (اعلیﷲ مقامه) از کسی اجازۀ اجتهاد گرفته باشد و اجازۀ اجتهاد داشته باشد و اگر هم داشته، کسی خبردار نیست و در جایی ثبت نشده است. یعنی دنبال این نبودند که اجازه بگیرند برای جهات اثباتی واثر ثبوتی هم که ندارد.
🔹عالمی از شیخانصاری اجازه اجتهاد میخواست و شیخ اجازه نمیداد و این شخص رفت نزد عالمی و اجازۀ اجتهاد گرفت و آن اجازۀ اجتهاد را آورد نزد شیخانصاری که شیخانصاری هم ذیلش بنویسد «قد صدر من اهله و وقع فی محله» ولی بر خلاف توقع وی، شیخانصاری زیرش نوشت «الکلام فی المُجیز». یعنی کلام در این است که اصلا خود اجازه دهنده مجتهد است یا مجتهد نیست!
🔹مشاهده متن کامل گفتوگو:
https://mobahesat.ir/24264
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🎤دکتر عبدالوهاب فراتی:
ما باید مشکلات فقه سیاسی نظام را حل و فصل کنیم اما نه از طریق آمریت برون حوزوی/ حوزه نجف ناگزیر به ورود در عرصه فقه سیاسی است
💫پرونده فقه سیاسی در حوزه /3
🔹آنچه امروزه در فضای علمی حوزه در باب فقه سیاسی رخ میدهد تفاوت های بسیاری با تبار همین حوزه در سالهای قبل از انقلاب دارد. امروزه سیاست نه امری مذموم و نه سیاستمداری مذمت بشمارمی آید. اگر در گذشته برخی از روحانیون بنا به سنت مدرسه ای حوزه بر موضوعاتی از فقه متوقف می شدند و پیرامون ابعاد سیاسی آن بحث می کردند امروزه تامل در باره موضوعات سیاسی فقه تبدیل به عادت شده و بحث نکردن در باره آنها را خلاف سنت می شمارند.
🔹طبعا ما با این وضعیت از بحثهای سیاسی وارد انقلاب شدیم اما اتفاق بزرگی در این دوره رخ داد ادعای بزرگی بود که در این انقلاب مطرح شد و آن، مفهومبندی زندگی سیاسی مردم بر سیگنالها یا نشانههای سیاسی نصوص اسلامی بود. در واقع شاید بتوان ادعا کرد که بزرگترین آورده یا ایدهی بزرگ انقلاب این بود که میخواست مدنیت ما را بر خلاف جهان سکولار، بر اساس نشانههای سیاسی نص مفهومبندی کند و ما را بر مدار نص نگه دارد. طبیعتا چون این ایده برخاسته از حوزه و روحانیت بود، خود همین منشأ درگیر شدن بیشتر فقه عمومی با امور سیاسی و در نتیجه تولیدات بیشتری در فقه سیاسی شد.
🔹نظریهای که آیت الله منتظری در اواسط دهه شصت تحت عنوان نظریهی انتخاب مطرح کرد که به تدریج به نظریهی رقیب نظریه انتصاب در ایران و در حوزه تبدیل شد، شاید بیش از 2.5 دهه از انرژی ما را در حوزهی فقه سیاسی گرفت. به چه معنا؟ به این معنا که اکثر تلاشهای محققین یا نویسندگان حوزوی در حوالی اثبات، رد یا تحلیل این دو نظریه مصروف شد و به نظر من شاید اگر متولیان فقه سیاسی این همه به آن دو حوزه نمیپرداختند و وارد دیگر مسائل حکومت دینی و نظریات جدید میشدند و اجازه میدادند نظریات در سطح دوم تولید شود و یا گزارههای بیشتری را تحلیل میکردند، بهتر بود.
🔹من وقتی گرایش اساتید و علمای پا به سن گذاشتهی دورهی خودمان را در ورود به بحث فقه سیاسی میبینم، مشاهده می کنم که این عزیزان متولدان اواخر دهه سی و اوایل دهه چهل شمسی اند. اینها کسانی هستند که دورهی آزادی اندیشه و فضای باز در ایران و حوزهی اول انقلاب درک کردهاند، اما همواره به خاطر جوانیشان منتقدین ساکت بودند.اما در آن دوره منتقد ساکت بودند یعنی به جاهایی از اندیشه های فقهی و یا مسائل جاری حکومت دینی در ایران انتقاد داشتند، اما ایرادات خود را بنابر ملاحظاتی مطرح نمی کردند اما الان که به لحاظ علمی خودشان را در حوزه علمیه ثابت کردهاند، دغدغههای گذشتهی خود را نه در قالب بحثهای خیابانی، بلکه در قالب بحثهای علمی و حوزوی مطرح میکنند.
🔹ما باید مشکلات فقه سیاسی نظام را حل و فصل کنیم، کمک و مساعدت کنیم، اما نباید بگذاریم که نظام یا آمریت سیاسی به برخی از گفتگوها اجازه ی حضور بدهد و به برخی اجازهی حضور ندهد. به نظر من این خطری است که میتواند متوجه بحثهای فقه سیاسی در حوزه شود و حوزه باید مانع مداخلات نهادهای سیاسی و امنیتی در سمت و سوی دانش فقه سیاسی شود، چون میدانید که ممکن است خارج از مداخلاتی که در سمت و سوی دانش ممکن است اتفاق بیافتد، حتی ممکن است محتوا را هم تغییر دهد، یعنی خیلیها هستند که یک پژوهش میکنند اما حرف نهایی خودشان را در کتاب نمیزنند. چرا؟ چون میگویند موسسه متولی بشرط حذف فلان عبارت یا مبحث اجازه چاپ می دهد.
🔹اگرچه حوزه نجف دامن خود را جمع کرده است تا آنچه که در حوزه سیاسی اتفاق میافتد به پایش نوشته نشود اما به نظر بنده این روش برای حوزهای که بنیانهای قوی از علم و دانش دارد کفایت نمیکند و باید گامی جلوتر بردارد و در خصوص آنچه در عرصه سیاسی اتفاق میافتد نظر دهد و ناگزیر از آن است و این حرکت همانند قم میتواند بالنده شود.
🔸مشاهده متن کامل گفتوگو:
https://mobahesat.ir/24275
🔻🔻🔻
@MOBAHESATMAGZ
ما باید مشکلات فقه سیاسی نظام را حل و فصل کنیم اما نه از طریق آمریت برون حوزوی/ حوزه نجف ناگزیر به ورود در عرصه فقه سیاسی است
💫پرونده فقه سیاسی در حوزه /3
🔹آنچه امروزه در فضای علمی حوزه در باب فقه سیاسی رخ میدهد تفاوت های بسیاری با تبار همین حوزه در سالهای قبل از انقلاب دارد. امروزه سیاست نه امری مذموم و نه سیاستمداری مذمت بشمارمی آید. اگر در گذشته برخی از روحانیون بنا به سنت مدرسه ای حوزه بر موضوعاتی از فقه متوقف می شدند و پیرامون ابعاد سیاسی آن بحث می کردند امروزه تامل در باره موضوعات سیاسی فقه تبدیل به عادت شده و بحث نکردن در باره آنها را خلاف سنت می شمارند.
🔹طبعا ما با این وضعیت از بحثهای سیاسی وارد انقلاب شدیم اما اتفاق بزرگی در این دوره رخ داد ادعای بزرگی بود که در این انقلاب مطرح شد و آن، مفهومبندی زندگی سیاسی مردم بر سیگنالها یا نشانههای سیاسی نصوص اسلامی بود. در واقع شاید بتوان ادعا کرد که بزرگترین آورده یا ایدهی بزرگ انقلاب این بود که میخواست مدنیت ما را بر خلاف جهان سکولار، بر اساس نشانههای سیاسی نص مفهومبندی کند و ما را بر مدار نص نگه دارد. طبیعتا چون این ایده برخاسته از حوزه و روحانیت بود، خود همین منشأ درگیر شدن بیشتر فقه عمومی با امور سیاسی و در نتیجه تولیدات بیشتری در فقه سیاسی شد.
🔹نظریهای که آیت الله منتظری در اواسط دهه شصت تحت عنوان نظریهی انتخاب مطرح کرد که به تدریج به نظریهی رقیب نظریه انتصاب در ایران و در حوزه تبدیل شد، شاید بیش از 2.5 دهه از انرژی ما را در حوزهی فقه سیاسی گرفت. به چه معنا؟ به این معنا که اکثر تلاشهای محققین یا نویسندگان حوزوی در حوالی اثبات، رد یا تحلیل این دو نظریه مصروف شد و به نظر من شاید اگر متولیان فقه سیاسی این همه به آن دو حوزه نمیپرداختند و وارد دیگر مسائل حکومت دینی و نظریات جدید میشدند و اجازه میدادند نظریات در سطح دوم تولید شود و یا گزارههای بیشتری را تحلیل میکردند، بهتر بود.
🔹من وقتی گرایش اساتید و علمای پا به سن گذاشتهی دورهی خودمان را در ورود به بحث فقه سیاسی میبینم، مشاهده می کنم که این عزیزان متولدان اواخر دهه سی و اوایل دهه چهل شمسی اند. اینها کسانی هستند که دورهی آزادی اندیشه و فضای باز در ایران و حوزهی اول انقلاب درک کردهاند، اما همواره به خاطر جوانیشان منتقدین ساکت بودند.اما در آن دوره منتقد ساکت بودند یعنی به جاهایی از اندیشه های فقهی و یا مسائل جاری حکومت دینی در ایران انتقاد داشتند، اما ایرادات خود را بنابر ملاحظاتی مطرح نمی کردند اما الان که به لحاظ علمی خودشان را در حوزه علمیه ثابت کردهاند، دغدغههای گذشتهی خود را نه در قالب بحثهای خیابانی، بلکه در قالب بحثهای علمی و حوزوی مطرح میکنند.
🔹ما باید مشکلات فقه سیاسی نظام را حل و فصل کنیم، کمک و مساعدت کنیم، اما نباید بگذاریم که نظام یا آمریت سیاسی به برخی از گفتگوها اجازه ی حضور بدهد و به برخی اجازهی حضور ندهد. به نظر من این خطری است که میتواند متوجه بحثهای فقه سیاسی در حوزه شود و حوزه باید مانع مداخلات نهادهای سیاسی و امنیتی در سمت و سوی دانش فقه سیاسی شود، چون میدانید که ممکن است خارج از مداخلاتی که در سمت و سوی دانش ممکن است اتفاق بیافتد، حتی ممکن است محتوا را هم تغییر دهد، یعنی خیلیها هستند که یک پژوهش میکنند اما حرف نهایی خودشان را در کتاب نمیزنند. چرا؟ چون میگویند موسسه متولی بشرط حذف فلان عبارت یا مبحث اجازه چاپ می دهد.
🔹اگرچه حوزه نجف دامن خود را جمع کرده است تا آنچه که در حوزه سیاسی اتفاق میافتد به پایش نوشته نشود اما به نظر بنده این روش برای حوزهای که بنیانهای قوی از علم و دانش دارد کفایت نمیکند و باید گامی جلوتر بردارد و در خصوص آنچه در عرصه سیاسی اتفاق میافتد نظر دهد و ناگزیر از آن است و این حرکت همانند قم میتواند بالنده شود.
🔸مشاهده متن کامل گفتوگو:
https://mobahesat.ir/24275
🔻🔻🔻
@MOBAHESATMAGZ
🔅گذری بر اندیشه فرهنگستان علوم اسلامی
در نشست گروهی از فضلای حوزوی مرور شد؛
🔸اندیشههای مرحوم آیتﷲ سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی که در قالب فرهنگستان علوم اسلامی قوام و توسعه یافته است همچنان مورد سوال جدی بسیار از پژوهشگران دینی است. برای اطلاع بیشتر از این اندیشهها این موضوع با حضور یکی از دانشآموختگان فرهنگستان علوم در گروه «آینه حوزه» مورد بررسی قرار گرفت.
مشاهده متن کامل:
https://mobahesat.ir/24283
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
در نشست گروهی از فضلای حوزوی مرور شد؛
🔸اندیشههای مرحوم آیتﷲ سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی که در قالب فرهنگستان علوم اسلامی قوام و توسعه یافته است همچنان مورد سوال جدی بسیار از پژوهشگران دینی است. برای اطلاع بیشتر از این اندیشهها این موضوع با حضور یکی از دانشآموختگان فرهنگستان علوم در گروه «آینه حوزه» مورد بررسی قرار گرفت.
مشاهده متن کامل:
https://mobahesat.ir/24283
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
گذری بر اندیشه فرهنگستان علوم اسلامی « مباحثات
Forwarded from مباحثات
حجتالاسلام بوسلیکی در گفتوگو با مباحثات
🔹روحانیت باید ضمن اعلام بیطرفی، با بصیرتافرایی حامی دغدغههای مردم باشد
✔ روحانیت در انتخابات با چه جالشهای اخلاقی روبرو است؟ و چه راهکارهایی برای حل این معضلات وجود دارد؟ این سؤالات را با حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن بوسلیکی، عضو هیأت علمی موسسه آموزش عالی اخلاق و تربیت و مدیر گروه تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی مطرح نمودیم.
🔹 شاید امروزه باید مقداری به نفع مردم تبعیض مثبت داشته باشیم؛ یعنی به جای توجیه کاندیداها و دولتهای قبلی، حامی مردم باشیم. ما باید بیشتر داعیهدار اخلاق باشیم و فراموش نکنیم که عنصریترین محور تفکر اخلاقی، بیطرفی و عدالت است؛ به خصوص به دلیل اینکه حکومت منسوب به ماست.
🔹 در هرحال افرادی که بسیار از ما دغدغهمندتر هستند و در مورد کاندیداها نسبت به ما اطلاعات بیشتری دارند، این افراد را تأیید صلاحیت کردهاند؛ بنابراین نباید فکر کنیم که اگرفلان کاندیدا رأی بیاورد، اصل نظام از بین میرود و ما وظیفه داریم به نفع رقیب وارد عمل شویم.
🔹 متأسفانه بیش از آنکه صحبت اثباتی داشته باشیم، به دنبال تخریب فرد مقابل هستیم؛ یعنی حتی حمایت ما از نفر الف با این توجیه است که میخواهیم آقای ب رأی نیاورد؛ یعنی دفاع جانانهای از نفر الف نداریم؛ ولی از ترس انتخاب شدن نفر ب، از آقای الف حمایت میکنیم.
🔹 پیروزی انقلاب اسلامی این زمینه را به وجود آورد که روحانیت آن چیزی را که بالای منبرها میگفتند عملاً به مردم نشان دهد. دید مردم به همین صورت است که ما آنچه که میگوییم را عمل میکنیم و آنچه که در عمل اتفاق میافتد را به پای دین مینویسند.
🔹 اگر واقعاً انتقاد صحیحی مطرح شد، بگوییم که این مربوط به این دولت و یا آن دولت نیست؛ بلکه تا کنون جمهوری اسلامی نتوانسته است این هدف را محقق کند. اتفاقاً پذیرفتن یک نقد منصفانه، تقویت نظام است و بسیار بهتر از این است که شما متعصبّانه همه مشکلات را انکار کرده و مدام موفقیتها را به نمایش بگذارید.
🔹 در مملکت ما، کسانی که به آمار دسترسی دارند میگویند که تا شب انتخابات وضعیت مشخص نیست. این موضوع بسیار بدی است؛ یعنی اصلاً مهم نیست که چه کسی ۴ سال خدمت یا خیانت کرده است؛ بلکه مهم این است که در این یک هفتهی آخر چطور توانسته است رأی مردم را جمع کند
http://mobahesat.ir/23374
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹روحانیت باید ضمن اعلام بیطرفی، با بصیرتافرایی حامی دغدغههای مردم باشد
✔ روحانیت در انتخابات با چه جالشهای اخلاقی روبرو است؟ و چه راهکارهایی برای حل این معضلات وجود دارد؟ این سؤالات را با حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن بوسلیکی، عضو هیأت علمی موسسه آموزش عالی اخلاق و تربیت و مدیر گروه تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی مطرح نمودیم.
🔹 شاید امروزه باید مقداری به نفع مردم تبعیض مثبت داشته باشیم؛ یعنی به جای توجیه کاندیداها و دولتهای قبلی، حامی مردم باشیم. ما باید بیشتر داعیهدار اخلاق باشیم و فراموش نکنیم که عنصریترین محور تفکر اخلاقی، بیطرفی و عدالت است؛ به خصوص به دلیل اینکه حکومت منسوب به ماست.
🔹 در هرحال افرادی که بسیار از ما دغدغهمندتر هستند و در مورد کاندیداها نسبت به ما اطلاعات بیشتری دارند، این افراد را تأیید صلاحیت کردهاند؛ بنابراین نباید فکر کنیم که اگرفلان کاندیدا رأی بیاورد، اصل نظام از بین میرود و ما وظیفه داریم به نفع رقیب وارد عمل شویم.
🔹 متأسفانه بیش از آنکه صحبت اثباتی داشته باشیم، به دنبال تخریب فرد مقابل هستیم؛ یعنی حتی حمایت ما از نفر الف با این توجیه است که میخواهیم آقای ب رأی نیاورد؛ یعنی دفاع جانانهای از نفر الف نداریم؛ ولی از ترس انتخاب شدن نفر ب، از آقای الف حمایت میکنیم.
🔹 پیروزی انقلاب اسلامی این زمینه را به وجود آورد که روحانیت آن چیزی را که بالای منبرها میگفتند عملاً به مردم نشان دهد. دید مردم به همین صورت است که ما آنچه که میگوییم را عمل میکنیم و آنچه که در عمل اتفاق میافتد را به پای دین مینویسند.
🔹 اگر واقعاً انتقاد صحیحی مطرح شد، بگوییم که این مربوط به این دولت و یا آن دولت نیست؛ بلکه تا کنون جمهوری اسلامی نتوانسته است این هدف را محقق کند. اتفاقاً پذیرفتن یک نقد منصفانه، تقویت نظام است و بسیار بهتر از این است که شما متعصبّانه همه مشکلات را انکار کرده و مدام موفقیتها را به نمایش بگذارید.
🔹 در مملکت ما، کسانی که به آمار دسترسی دارند میگویند که تا شب انتخابات وضعیت مشخص نیست. این موضوع بسیار بدی است؛ یعنی اصلاً مهم نیست که چه کسی ۴ سال خدمت یا خیانت کرده است؛ بلکه مهم این است که در این یک هفتهی آخر چطور توانسته است رأی مردم را جمع کند
http://mobahesat.ir/23374
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
روحانیت باید ضمن اعلام بیطرفی، با بصیرتافزایی حامی دغدغههای مردم باشد « مباحثات
Forwarded from مباحثات
⚡ حجتالاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی:مرزهای اخلاقی باید برای نامزدهای انتخابات مشخص شود
🔹 ما باید شخصیت حقوقی و حقیقی روحانیت را از هم تفکیک کنیم. آحاد طلاب و روحانیون میتوانند در این عرصه بهعنوان یک شخصیت حقیقی مانند سایر شهروندان موضعگیری داشته باشند و فعالیتهای سیاسی خودشان را پیگیری کنند؛ اما بهنظر میرسد روحانیت بهعنوان شخصیت حقوقی، اگر بتواند ـ جز در موارد حادّ و ویژه که واقعاً مشکل اهمّی مطرح میشود ـ جنبهی پدری و بیطرفی خود را در اینگونه موارد حفظ کند.
🔹 البته افراد و اشخاص میتوانند در سخنرانیهایشان، برای مردم مسائل را ذکر کنند و توضیح دهند؛ اما ورود به این مسأله توسط بزرگان حوزه و شخصیت حقوقی روحانیت نیاز به توجیه بیشتری دارد و حداقل ابهام دارد و میتواند در دینداری مردم تأثیر معکوسی داشته باشد؛ این عملکرد میتواند جایگاه روحانیت و نفوذ آن را به تدریج تضعیف کند. خصوصاً برخی روشها تأثیرات منفی و ماندگاری بر مردم دارد؛ مانند اینکه یک کاندیدا را مساوی با اسلام قرار دهیم و کاندیدای مقابل آن را مساوی با کفر بدانیم.
🔹 برخی از موارد مرزی است که وظیفهی اخلاقی کاندیدا خیلی روشن نیست؛ مثلاً فردی که در مناظره شرکت میکند، تا چه مقدار حق دارد در حریم خصوصی رقیب خود یا همراهان او و یا همحزبیهای او ورود پیدا کند؟ باید مقداری این مسأله را از نظر اخلاقی روشن کنیم. این موضوع شاید حتی برای برخی از کاندیداها نیز مشتبه باشد و خیلی شفاف و روشن نشده باشد؛ مثلاً اینکه میگوییم حریم خصوصی هم مسائل خانوادگی و هم برنامهها و فعالیتهای آنان را شامل میشود. معنای مناظره قطعاً نقد برنامهی طرف مقابل هست؛ اما نقد شخصیت خود فرد شاید قابل دفاع نباشد. علاوه بر بحثهای حریم خصوصی، این هم نکتهای است که باید روشن شود. هنگامی که ما باید به نقد برنامههای طرف مقابل بپردازیم، این برنامهها باید تا چه حدی نقد شوند؟
🔹 قطعاً در مواقعی که هیجانات جامعه شدیدتر است، طبیعی است که هم امکان آسیبپذیری و هم امکان خروج از خطوط صحیح بیشتر است و به همین دلیل نیاز به کنترل هیجانات نیز بیشتر خواهد بود. به نظر من روحانیت باید یکی از لنگرهایی باشد که این هیجانات را کنترل کند و باعث شود که مردم بر اساس عقلانیت، بصیرت و معیارهای درستی که عقل و شرع آنها را بیان میکند و و بزرگان، مراجع تقلید و رهبر معظم بر آن تأکید دارند، تصمیم بگیرند.
مشاهده متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/23355
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹 ما باید شخصیت حقوقی و حقیقی روحانیت را از هم تفکیک کنیم. آحاد طلاب و روحانیون میتوانند در این عرصه بهعنوان یک شخصیت حقیقی مانند سایر شهروندان موضعگیری داشته باشند و فعالیتهای سیاسی خودشان را پیگیری کنند؛ اما بهنظر میرسد روحانیت بهعنوان شخصیت حقوقی، اگر بتواند ـ جز در موارد حادّ و ویژه که واقعاً مشکل اهمّی مطرح میشود ـ جنبهی پدری و بیطرفی خود را در اینگونه موارد حفظ کند.
🔹 البته افراد و اشخاص میتوانند در سخنرانیهایشان، برای مردم مسائل را ذکر کنند و توضیح دهند؛ اما ورود به این مسأله توسط بزرگان حوزه و شخصیت حقوقی روحانیت نیاز به توجیه بیشتری دارد و حداقل ابهام دارد و میتواند در دینداری مردم تأثیر معکوسی داشته باشد؛ این عملکرد میتواند جایگاه روحانیت و نفوذ آن را به تدریج تضعیف کند. خصوصاً برخی روشها تأثیرات منفی و ماندگاری بر مردم دارد؛ مانند اینکه یک کاندیدا را مساوی با اسلام قرار دهیم و کاندیدای مقابل آن را مساوی با کفر بدانیم.
🔹 برخی از موارد مرزی است که وظیفهی اخلاقی کاندیدا خیلی روشن نیست؛ مثلاً فردی که در مناظره شرکت میکند، تا چه مقدار حق دارد در حریم خصوصی رقیب خود یا همراهان او و یا همحزبیهای او ورود پیدا کند؟ باید مقداری این مسأله را از نظر اخلاقی روشن کنیم. این موضوع شاید حتی برای برخی از کاندیداها نیز مشتبه باشد و خیلی شفاف و روشن نشده باشد؛ مثلاً اینکه میگوییم حریم خصوصی هم مسائل خانوادگی و هم برنامهها و فعالیتهای آنان را شامل میشود. معنای مناظره قطعاً نقد برنامهی طرف مقابل هست؛ اما نقد شخصیت خود فرد شاید قابل دفاع نباشد. علاوه بر بحثهای حریم خصوصی، این هم نکتهای است که باید روشن شود. هنگامی که ما باید به نقد برنامههای طرف مقابل بپردازیم، این برنامهها باید تا چه حدی نقد شوند؟
🔹 قطعاً در مواقعی که هیجانات جامعه شدیدتر است، طبیعی است که هم امکان آسیبپذیری و هم امکان خروج از خطوط صحیح بیشتر است و به همین دلیل نیاز به کنترل هیجانات نیز بیشتر خواهد بود. به نظر من روحانیت باید یکی از لنگرهایی باشد که این هیجانات را کنترل کند و باعث شود که مردم بر اساس عقلانیت، بصیرت و معیارهای درستی که عقل و شرع آنها را بیان میکند و و بزرگان، مراجع تقلید و رهبر معظم بر آن تأکید دارند، تصمیم بگیرند.
مشاهده متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/23355
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
مرزهای اخلاقی باید برای نامزدهای انتخابات مشخص شود « مباحثات
فردی که در مناظره شرکت میکند، تا چه مقدار حق دارد در حریم خصوصی رقیب خود یا همراهان او و یا همحزبیهای او ورود پیدا کند؟ اینکه میگوییم حریم خصوصی هم مسائل خانوادگی و هم برنامهها و فعالیتهای آنان را شامل میشود. معنای مناظره قطعاً نقد برنامهی طرف مقابل…
⚡️نقدی بر مصاحبه آیتالله قائنی با موضوع نهی از منکر
🖌مهدی برزگر(استاد سطوح عالی حوزه)
(یادداشت وارده)
🔹ایشان فرمودهاند: «وظیفه لسانی در نهی از منکر، جایی است که احتمال تاثیر داده شود و اگر احتمال تاثیر آن منتفی باشد، نهی از منکر دیگر موضوع ندارد. لذا اینکه میبینید خیلی از متدینین بیاعتنا از کنار بعضی از مظاهر منکر رد میشوند به دلیل این است که خودشان را مکلف نمیبینند. چون موضوع تکلیف، احتمال تأثیر است وقتی که احتمال تأثیر نمیدهند یک حالت عناد و تقابلی احساس میکنند، تکلیف را از خودشان ساقط میبینند و دیگر داعی ندارند به هر قیمتی برای دیگران ایجاد حساسیت کنند.» درباره این فرمایش ایشان چند نکته قابل تأمّل است:
🔸اولاً احتمال تاثیر به معنای احتمال تاثیر فردی و فوری نیست و چنانچه در موردی با تعدّد امر به معروف و نهی از منکر احتمال تاثیر وجود داشته باشد یا این که احتمال تاثیر در آینده داده شود، وجوب آن قطعی است و تکلیف ساقط نمیشود. درباره بحث حجاب و عفاف آیا اگر واقعاً ده نفر یا بیست نفر در یک روز شخصی را نهی از منکر کنند، آیا فرد خاطی باز هم به خود اجازه میدهد با همان سر و وضع سابق به اماکن عمومی برود؟ چرا شما به جای ترغیب متدینین به توسعه امر به معروف و نهی از منکر، توجیهگر بی اعتنایی آنان به اعظم فرائض الهی میشوید؟
🔸ثانیاً احتمال تاثیر هر چند ضعیف و هر چند در دراز مدت در اغلب موارد امر به معروف و نهی از منکر منتفی نیست و مکلّف نباید به بهانه عدم احتمال تاثیر از تکلیف قطعی شرعی شانه خالی کند که اگر این گونه شد منکرات همه جامعه را فرا میگیرد و امنیت روانی و فضای ایمانی برای قاطبه مؤمنین به شدت خدشهدار میشود.
🔹جناب استاد قائنی فرمودهاند: «برخی خیال میکنند که نهی از منکر از این مسیر است، در حالی که اینها نهی از منکر نیست؛ بلکه تسبیب به منکر و موجب نفرت است. لذا خیلی اسباب تأثر است. ممکن است اولیای امر خیال میکنند با مجال و فرصت دادن به این اشخاص، مذهب و دین و شعائر ترویج میشود؛ در حالی که اینگونه نیست. … همچنین ممکن است بعضی از آقایان گاهی با اغراض دیگری این کارها را انجام دهند. مثلاً برای ثبت و مواردی از این قبیل، اینها دیگر ربطی به امر به معروف ندارد. اگر بخواهند از کسی در حال انجام منکر عکس بگیرند، برای اینکه آن را به یک ادارهای منتقل کنند این کار ممکن است عکسالعملهای خوبی نداشته باشد و اشخاص به خاطر حیثیتشان منفعل شوند و عکسالعمل نشان دهند، لذا نقض غرض است.»
🔸اولاً بر فرض که طلبه مذکور از آن خانم عکس گرفته باشد تا در مجامع قضایی ارائه دهد، هیچ دلیلی بر حرمت عمل مذکور وجود ندارد. چرا که عکس گرفتن در یک مکان عمومی بوده نه حریم خصوصی و کسی که در حریم عمومی مرتکب جرم میشود، تهیه عکس از جرم او برای اثبات جرم نه تنها اشکالی ندارد بلکه اگر تنها راه قلع ماده فساد منحصر به آن شود، واجب هم خواهد بود. نظیر عکس گرفتن دوربینهای پلیس از رانندگان متخلف و نظیر عکس گرفتن دوربین های فروشگاهها از کسانی که دستبرد می زنند و … .
🔸ثانیاً این که شخص خاطی به خاطر عکسی که از وی تهیه شده منفعل شود و عکسالعمل نشان دهد، چه ربطی به نقض غرض نهی از منکر دارد؟ بسیاری از افراد مجرم و خاطی وقتی در دادگاه محکوم میشوند عکسالعمل نشان میدهند و قاضی را ظالم را مینامند. آیا این منجر به نقض غرض تشکیل دادگاه میشود؟ امروزه عکس گرفتن از مجرمان چه توسط دوربینهای مداربسته و چه توسط اشخاص، یکی از راههای اثبات جرم برای قاضی است و عکسالعمل فرد خاطی در برابر آن هم امری طبیعی است و هرگز نقض غرض نیست.
🔹سوم: ایشان در پاسخ این پرسش که «برخی از آقایان معتقدند چنین برخوردی وهن به اسلام و روحانیت است. دیدگاه شما چیست؟» می فرمایند: «قطعاً همینطور است.»
🔸مگر روحانی مذکور چه خطایی مرتکب شده که رفتار او را وهن به اسلام و روحانیت -که از بزرگترین کبائر است – می دانید؟ و جالب این که حضرتعالی نهی از منکر توسط این طلبه را وهن اسلام و روحانیت مینامید ولی نسبت به جسارتهای پیدرپی و فحّاشیهای آن خانم به یک روحانی معمّم اعلان موضع نمیکنید و کار وی را موجب وهن روحانیت نمی نامید!! به راستی چرا در این مواقع، مظلومیت ناهی از منکر و کسی که مورد تعرّض و فحّاشی قرار گرفته دیده نمیشود؟ آیا فکر نمیکنید با نگاهی که حضرتعالی درباره فریضه امر به معروف و نهی از منکر دارید و روشی که حضرتعالی مروّج آن هستید، باید بساط این فریضه را عملاً جمع کنیم؟
🔸امیدوارم حضرت عالی این چند سطر را نه جسارت یا اظهار فضل، بلکه درسی ببینید که در محضر یک استاد پس داده میشود تا ان شاءﷲ تاثیرات مثبتی در ادای رسالت حوزههای علمیه درباره فریضه امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد.
🔅مشاهده متن کامل یادداشت:
https://mobahesat.ir/24306
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🖌مهدی برزگر(استاد سطوح عالی حوزه)
(یادداشت وارده)
🔹ایشان فرمودهاند: «وظیفه لسانی در نهی از منکر، جایی است که احتمال تاثیر داده شود و اگر احتمال تاثیر آن منتفی باشد، نهی از منکر دیگر موضوع ندارد. لذا اینکه میبینید خیلی از متدینین بیاعتنا از کنار بعضی از مظاهر منکر رد میشوند به دلیل این است که خودشان را مکلف نمیبینند. چون موضوع تکلیف، احتمال تأثیر است وقتی که احتمال تأثیر نمیدهند یک حالت عناد و تقابلی احساس میکنند، تکلیف را از خودشان ساقط میبینند و دیگر داعی ندارند به هر قیمتی برای دیگران ایجاد حساسیت کنند.» درباره این فرمایش ایشان چند نکته قابل تأمّل است:
🔸اولاً احتمال تاثیر به معنای احتمال تاثیر فردی و فوری نیست و چنانچه در موردی با تعدّد امر به معروف و نهی از منکر احتمال تاثیر وجود داشته باشد یا این که احتمال تاثیر در آینده داده شود، وجوب آن قطعی است و تکلیف ساقط نمیشود. درباره بحث حجاب و عفاف آیا اگر واقعاً ده نفر یا بیست نفر در یک روز شخصی را نهی از منکر کنند، آیا فرد خاطی باز هم به خود اجازه میدهد با همان سر و وضع سابق به اماکن عمومی برود؟ چرا شما به جای ترغیب متدینین به توسعه امر به معروف و نهی از منکر، توجیهگر بی اعتنایی آنان به اعظم فرائض الهی میشوید؟
🔸ثانیاً احتمال تاثیر هر چند ضعیف و هر چند در دراز مدت در اغلب موارد امر به معروف و نهی از منکر منتفی نیست و مکلّف نباید به بهانه عدم احتمال تاثیر از تکلیف قطعی شرعی شانه خالی کند که اگر این گونه شد منکرات همه جامعه را فرا میگیرد و امنیت روانی و فضای ایمانی برای قاطبه مؤمنین به شدت خدشهدار میشود.
🔹جناب استاد قائنی فرمودهاند: «برخی خیال میکنند که نهی از منکر از این مسیر است، در حالی که اینها نهی از منکر نیست؛ بلکه تسبیب به منکر و موجب نفرت است. لذا خیلی اسباب تأثر است. ممکن است اولیای امر خیال میکنند با مجال و فرصت دادن به این اشخاص، مذهب و دین و شعائر ترویج میشود؛ در حالی که اینگونه نیست. … همچنین ممکن است بعضی از آقایان گاهی با اغراض دیگری این کارها را انجام دهند. مثلاً برای ثبت و مواردی از این قبیل، اینها دیگر ربطی به امر به معروف ندارد. اگر بخواهند از کسی در حال انجام منکر عکس بگیرند، برای اینکه آن را به یک ادارهای منتقل کنند این کار ممکن است عکسالعملهای خوبی نداشته باشد و اشخاص به خاطر حیثیتشان منفعل شوند و عکسالعمل نشان دهند، لذا نقض غرض است.»
🔸اولاً بر فرض که طلبه مذکور از آن خانم عکس گرفته باشد تا در مجامع قضایی ارائه دهد، هیچ دلیلی بر حرمت عمل مذکور وجود ندارد. چرا که عکس گرفتن در یک مکان عمومی بوده نه حریم خصوصی و کسی که در حریم عمومی مرتکب جرم میشود، تهیه عکس از جرم او برای اثبات جرم نه تنها اشکالی ندارد بلکه اگر تنها راه قلع ماده فساد منحصر به آن شود، واجب هم خواهد بود. نظیر عکس گرفتن دوربینهای پلیس از رانندگان متخلف و نظیر عکس گرفتن دوربین های فروشگاهها از کسانی که دستبرد می زنند و … .
🔸ثانیاً این که شخص خاطی به خاطر عکسی که از وی تهیه شده منفعل شود و عکسالعمل نشان دهد، چه ربطی به نقض غرض نهی از منکر دارد؟ بسیاری از افراد مجرم و خاطی وقتی در دادگاه محکوم میشوند عکسالعمل نشان میدهند و قاضی را ظالم را مینامند. آیا این منجر به نقض غرض تشکیل دادگاه میشود؟ امروزه عکس گرفتن از مجرمان چه توسط دوربینهای مداربسته و چه توسط اشخاص، یکی از راههای اثبات جرم برای قاضی است و عکسالعمل فرد خاطی در برابر آن هم امری طبیعی است و هرگز نقض غرض نیست.
🔹سوم: ایشان در پاسخ این پرسش که «برخی از آقایان معتقدند چنین برخوردی وهن به اسلام و روحانیت است. دیدگاه شما چیست؟» می فرمایند: «قطعاً همینطور است.»
🔸مگر روحانی مذکور چه خطایی مرتکب شده که رفتار او را وهن به اسلام و روحانیت -که از بزرگترین کبائر است – می دانید؟ و جالب این که حضرتعالی نهی از منکر توسط این طلبه را وهن اسلام و روحانیت مینامید ولی نسبت به جسارتهای پیدرپی و فحّاشیهای آن خانم به یک روحانی معمّم اعلان موضع نمیکنید و کار وی را موجب وهن روحانیت نمی نامید!! به راستی چرا در این مواقع، مظلومیت ناهی از منکر و کسی که مورد تعرّض و فحّاشی قرار گرفته دیده نمیشود؟ آیا فکر نمیکنید با نگاهی که حضرتعالی درباره فریضه امر به معروف و نهی از منکر دارید و روشی که حضرتعالی مروّج آن هستید، باید بساط این فریضه را عملاً جمع کنیم؟
🔸امیدوارم حضرت عالی این چند سطر را نه جسارت یا اظهار فضل، بلکه درسی ببینید که در محضر یک استاد پس داده میشود تا ان شاءﷲ تاثیرات مثبتی در ادای رسالت حوزههای علمیه درباره فریضه امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد.
🔅مشاهده متن کامل یادداشت:
https://mobahesat.ir/24306
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡️استاد واعظ موسوی با اشاره به اتفاق درمانگاه قران و عترت قم:
دشمن به دنبال تقابل بین مردم به بهانههای دینی است
🔹با کمال تأسف اخیرا اتفاق ناخوشایندی در درمانگاه قرآن و عترت شهر قم رخ داد. اتفاقی که چه بسا نظایر آن در جوامع مختلف و در مراکز و نهادهای گوناگون ممکن است به طور طبیعی روی دهد. اولا امربهمعروف و نهیازمنکر دو فرع از فروع دهگانهی دین مبین اسلام بوده و از واجبات شرعی به حساب میآیند اما مشهور بین فقها این است که این دو واجب از واجبات مشروط و دارای شرایط هستند و لذا هر کسی در هر جایی و در هر شرایطی نمیتواند اقدام به امربهمعروف و نهیازمنکر کند و اگر شرایط موجود باشد انجام این دو عمل واجب بوده و بر عهدهی مکلف خواهد بود و نمیتواند از آن شانه خالی کند.
🔹نکتهی دوم این است که روحانیت آگاه از دیرباز همراه به عنوان تکیهگاه مطمئن و مأمن مردم بوده و در صحنههای دفاع از کیان دین و کشور به خوبی نقش ایفا کرده و پیشتاز بوده است و اینکه جوّ منفی از سوی دشمن علیه روحانیت آگاه و مسئولیتپذیر راه افتاده است، با حمایت قاطع از این طیف مظلوم باید مانع دشمن از رسیدن به مقاصد شومش شد و از پیاده شدن اهداف دشمن ممانعت نمود.
🔹هر جامعهای مخصوصا اگر از مدنیتی برخوردار باشد دارای قانون خاص به خودش است و مسلماً هنجارهایی دارد که از فرهنگ و باورهای قلبی آن جامعه سرچشمه میگیرد.بنابراین وجود تفاوتهای فرهنگی و آداب و رسوم مختلف در جامعهی متکثری مثل ایران اسلامی که کشور پهناوری است و هم اعتقادات و باورهای دینی مختلف و هم گویشها و نژادهای متعدد در کنار هم زندگی میکنند باید به نحوی برنامهریزی شود که آنچه که دشمن میخواهد از آن به عنوان تهدیدی علیه یکپارچگی ایران اسلامی استفاده کند به فرصت تبدیل شود، کمااینکه در بیش از ۴ دههی گذشته روال برنامهریزیهایی که حاکم بر ایران بوده اینگونه بود و برای حفظ این انسجام و یکپارچگی و جلوگیری از افتادن در تلهی دشمن همهی آحاد جامعه باید خطوط قرمزی که ترسیم میشود را مراعات کنند و اگرنه اگر هر کسی به آنچه که مطلوب اوست پایبند شود و درصدد زمینهسازی برای اجرایی کردن منویات و آرمانها و اعتقادات خودش باشد، چه بسا حادث شدن دوقطبی در جامعه و تقابلی که خواست دشمن است لابد منه خواهد بود و راه چاره و فراری وجود نخواهد داشت.
🔹خواهشی که از جامعهی نخبگانی دارم این است که درصدد کامل کردن پازل دشمن و بازی در زمین او نباشند. یعنی از هر گونه قضاوت عجولانه و اظهارنظر سریعی که چه بسا موجبات تشویش اذهان عمومی در جامعه میشود خودداری کنند و اجازه دهند تا نهادهای تصمیمگیر در این قضیه نیز بر اساس مدارک موثق موجود به نتیجهی لازم برسند و سرانجام مطلوبی را ترسیم کنند و اگرنه اگر دوقطبیهایی که خواستهی دشمن است در بین فرهیختگان جامعه نهادینه شود و در مسائل فرعی اینچنینی هر کسی بر اساس اطلاعات اولیهای که در اختیار او است اظهارنظر کند و جامعه، مخصوصا نخبگان و فرهیختگان جامعه به جان هم بیافتند و مباحثی را در فضای مجازی و یا حتی در فضای حقیقی جامعه پیش بیاورند، چه بسا از نقشههای شومی که دشمن برای عقب نگه داشتن ملت بزرگ ایران اسلامی کشیده است غافل شوند و حرکت انقلابی ملت بصیر ایران که خصوصا در کاتالیزور ماه مبارک رمضان و ایام بزرگی که در پیشروی ما است خنثی شده و نمیتوانیم از معنویات در انتظار این ماه بزرگ بهره بگیریم.
🔹همچنین از همهی عزیزان خصوصا کسانی که قلم یا میکروفونی در دست دارند و اهل رسانهای هستند تقاضا میکنم که از هر گونه اظهارنظر شتابزده و گاهی بدون سند و مدرک خودداری کنند تا مسائل جامعه سامان لازم را پیدا کند .
🔸مشاهده متن کامل گفتوگو:
https://mobahesat.ir/24309
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
دشمن به دنبال تقابل بین مردم به بهانههای دینی است
🔹با کمال تأسف اخیرا اتفاق ناخوشایندی در درمانگاه قرآن و عترت شهر قم رخ داد. اتفاقی که چه بسا نظایر آن در جوامع مختلف و در مراکز و نهادهای گوناگون ممکن است به طور طبیعی روی دهد. اولا امربهمعروف و نهیازمنکر دو فرع از فروع دهگانهی دین مبین اسلام بوده و از واجبات شرعی به حساب میآیند اما مشهور بین فقها این است که این دو واجب از واجبات مشروط و دارای شرایط هستند و لذا هر کسی در هر جایی و در هر شرایطی نمیتواند اقدام به امربهمعروف و نهیازمنکر کند و اگر شرایط موجود باشد انجام این دو عمل واجب بوده و بر عهدهی مکلف خواهد بود و نمیتواند از آن شانه خالی کند.
🔹نکتهی دوم این است که روحانیت آگاه از دیرباز همراه به عنوان تکیهگاه مطمئن و مأمن مردم بوده و در صحنههای دفاع از کیان دین و کشور به خوبی نقش ایفا کرده و پیشتاز بوده است و اینکه جوّ منفی از سوی دشمن علیه روحانیت آگاه و مسئولیتپذیر راه افتاده است، با حمایت قاطع از این طیف مظلوم باید مانع دشمن از رسیدن به مقاصد شومش شد و از پیاده شدن اهداف دشمن ممانعت نمود.
🔹هر جامعهای مخصوصا اگر از مدنیتی برخوردار باشد دارای قانون خاص به خودش است و مسلماً هنجارهایی دارد که از فرهنگ و باورهای قلبی آن جامعه سرچشمه میگیرد.بنابراین وجود تفاوتهای فرهنگی و آداب و رسوم مختلف در جامعهی متکثری مثل ایران اسلامی که کشور پهناوری است و هم اعتقادات و باورهای دینی مختلف و هم گویشها و نژادهای متعدد در کنار هم زندگی میکنند باید به نحوی برنامهریزی شود که آنچه که دشمن میخواهد از آن به عنوان تهدیدی علیه یکپارچگی ایران اسلامی استفاده کند به فرصت تبدیل شود، کمااینکه در بیش از ۴ دههی گذشته روال برنامهریزیهایی که حاکم بر ایران بوده اینگونه بود و برای حفظ این انسجام و یکپارچگی و جلوگیری از افتادن در تلهی دشمن همهی آحاد جامعه باید خطوط قرمزی که ترسیم میشود را مراعات کنند و اگرنه اگر هر کسی به آنچه که مطلوب اوست پایبند شود و درصدد زمینهسازی برای اجرایی کردن منویات و آرمانها و اعتقادات خودش باشد، چه بسا حادث شدن دوقطبی در جامعه و تقابلی که خواست دشمن است لابد منه خواهد بود و راه چاره و فراری وجود نخواهد داشت.
🔹خواهشی که از جامعهی نخبگانی دارم این است که درصدد کامل کردن پازل دشمن و بازی در زمین او نباشند. یعنی از هر گونه قضاوت عجولانه و اظهارنظر سریعی که چه بسا موجبات تشویش اذهان عمومی در جامعه میشود خودداری کنند و اجازه دهند تا نهادهای تصمیمگیر در این قضیه نیز بر اساس مدارک موثق موجود به نتیجهی لازم برسند و سرانجام مطلوبی را ترسیم کنند و اگرنه اگر دوقطبیهایی که خواستهی دشمن است در بین فرهیختگان جامعه نهادینه شود و در مسائل فرعی اینچنینی هر کسی بر اساس اطلاعات اولیهای که در اختیار او است اظهارنظر کند و جامعه، مخصوصا نخبگان و فرهیختگان جامعه به جان هم بیافتند و مباحثی را در فضای مجازی و یا حتی در فضای حقیقی جامعه پیش بیاورند، چه بسا از نقشههای شومی که دشمن برای عقب نگه داشتن ملت بزرگ ایران اسلامی کشیده است غافل شوند و حرکت انقلابی ملت بصیر ایران که خصوصا در کاتالیزور ماه مبارک رمضان و ایام بزرگی که در پیشروی ما است خنثی شده و نمیتوانیم از معنویات در انتظار این ماه بزرگ بهره بگیریم.
🔹همچنین از همهی عزیزان خصوصا کسانی که قلم یا میکروفونی در دست دارند و اهل رسانهای هستند تقاضا میکنم که از هر گونه اظهارنظر شتابزده و گاهی بدون سند و مدرک خودداری کنند تا مسائل جامعه سامان لازم را پیدا کند .
🔸مشاهده متن کامل گفتوگو:
https://mobahesat.ir/24309
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
دشمن به دنبال تقابل بین مردم به بهانههای دینی است « مباحثات
⚡️حجت الاسلام استاد محسن قنبریان:
برای فریضه نهی از منکر نیازمند دیالیز عمومی در جامعه هستیم/ انجام هر تکلیف اجتماعی با توجه به اصل «واقع - رسانه – واقع» باشد
🔹رابطهی دنیای گذشته رابطهی واقع - واقع بوده است، اما در دنیای ما الان رابطه، رابطهی واقع - رسانه - واقع شده است، یعنی هر واقعیتی اتفاق بیافتد، ابتدا به رسانه میرود و رسانه آن را دوباره به مردم برمیگرداند و یک واقعیت تازهای را ممکن است خلق کند. لذا از آن تعبیر به برساخت رسانه میکنم. اینجا ممکن است تعمیم دهد، اینجا ممکن است تحریف کند که این را باید خیلی جدی بگیریم. همین مسئله در دنیای ما موجب شده که حجاب واقعا یک دوقطبی در جامعهی ما بسازد، با ضرب این مسئله که ما دچار واقع - رسانه - واقع شدهایم. این حتی به نحوهی انجام تکلیفها اثر میکند که لازم است خیلی به آن توجه کنیم که انجام تکلیف در چنین دنیایی با این خصوصیات، ظرایف و لطایف بیشتری دارد تا دنیای گذشتهای که شما یک منکری را در خیابان میدیدید، وارد میشدید.اینجا حتی ممکن است یک تذکر سادهای هم چون ضرب در رسانه میشود و برساخت آن دوباره به جامعه برمیگردد و جامعه را فاصله میدهد و یا همراه میکند، در اینجا آن انجام تکلیف حتما باید به خوبی رعایت شود.
🔹توجه کنیم که همه به خصوص رسانههای داخلی و افراد صاحب رسانه به وضعیت دنیای کنونی و به خصوص مختصات ما با دشمن که واقع - رسانه - واقع است و کار دشمن هم تعمیم و برساختسازی است دقت کنند. اینجا ما در قضاوت شتاب نکنیم. بله، میتوانیم از جهاتی سؤال کنیم. مثلا آیا واقعا این روحانی فیلم یا عکس گرفته است؟ مثل اینها را میتوانیم پرسش کنیم، اما اینکه یکباره قضاوت کنیم و دوقطبی شدیدی بسازیم، واضح است که این گسست اجتماعی را بیشتر میکند که به سود هیچ طرفی نیست.
🔹تبعیض یا احساس تبعیض ممکن است گسستها را بیشتر کند. مثلا از طرفی امکان عکسبرداری از یک بیحجاب را به ناظر داده که یک برنامهای تعریف کرده که بتواند از طریق موبایلش عکسی بگیرد و به عنوان ناظر بفرستد، اما از طرف دیگر اگر انتشار عمدی یا حتی غیرعمدی اموال مسئولین کرد، این جرمانگاری شده است، حتی در صورت غیرعمدی هم جرمانگاری است.
🔹اگر جامعه دید که دور اموال، یک ویلا، باغ یا دارایی مسئولی طوری فنس کشیده که اگر کارمندی که قانونا برای ثبت از این مطلع میشود، غیرعمدی این را منتشر کرد، دچار جرم باشد، اما در مقابل آن برای آحاد هیچ جرمی ندارد که ما از باب نهی از منکر و اینها عکسبرداری کنیم. این احساس تبعیض میکند که گویی طبقهی فرمانفرمایی هست که نیازی نیست مردم هیچ اطلاعی از او داشته باشند، بلکه اگر کسی هم مردم را از اموال و داراییهای او و امثال اینها مطلع کرد، او دچار جرم شده است ولی مقابلش اینطور نیست. گسلی را درست میکند که بعدا نهی از منکر را دچار سختی میکند.
🔹ولاء طرفینی یعنی«بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ» را واقعا باید به شکل متناسب در جامعه برقرار کنیم. یعنی یک طبقه نهی کننده و طبقهی دیگر نهیپذیر نشوند. ما یک منکر به نام حجاب - که البته حرام است و حرام سیاسی هم هست - وسط بگذاریم، خب واضح است، متشرعین و باحجابها و متدینین، امر کننده میشوند و یک طبقهی بزرگی هم فقط نهیپذیر میشوند. اینجا واضح است که این رفتار در طول زمان جامعه را دو طبقهای و دو قطبی میکند و اثرات منفی میگذارد. راهکار این است که امر سیاسی، نهی از منکر حاکمان و سایر منکرات بزرگی که گاهی اوقات در طبقهی ما متدینان هم ممکن است پیدا شود، آن هم باز گذاشته شود. یعنی همان خانم بیحجاب بتواند منِ روحانی را نهی از منکر کند و این راه را باز میگذارد و در جامعه دیالیز عمومی صورت میگیرد. او حاکم را نهی میکند، او ما به عنوان روحانیون را نهی میکند و ما هم او را به خاطر بیحجابی نهی میکنیم و این چون متقابل است، در واقع جامعه را دو قطبی و دو طبقهای نمیکند.
🔹مستحضر هستید فقهای بزرگ شرط امر به معروف و نهی از منکر را عدالت نمیدانند، پس حتی یک مشروبخوار میتواند در یک منکر دیگری که خودش دچار نیست، نهی از منکر کند. یک دختر بیحجابی میتواند منِ روحانی را در بعضی از عیوبی که دارم نهی از منکر کند، بعضی از آقایان را به خاطر اشرافیت مذهبیشان نهی از منکر کند. این راه را باید باز بگذاریم تا جامعه، جامعهی پیوستهای باشد و نهی از منکر در آن ارجمند باشد، تا یکی از نهی از منکرها که حجاب هست هم در آن محترم بماند.
🔸مشاهده متن کامل گفت وگو:
https://mobahesat.ir/24315
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
برای فریضه نهی از منکر نیازمند دیالیز عمومی در جامعه هستیم/ انجام هر تکلیف اجتماعی با توجه به اصل «واقع - رسانه – واقع» باشد
🔹رابطهی دنیای گذشته رابطهی واقع - واقع بوده است، اما در دنیای ما الان رابطه، رابطهی واقع - رسانه - واقع شده است، یعنی هر واقعیتی اتفاق بیافتد، ابتدا به رسانه میرود و رسانه آن را دوباره به مردم برمیگرداند و یک واقعیت تازهای را ممکن است خلق کند. لذا از آن تعبیر به برساخت رسانه میکنم. اینجا ممکن است تعمیم دهد، اینجا ممکن است تحریف کند که این را باید خیلی جدی بگیریم. همین مسئله در دنیای ما موجب شده که حجاب واقعا یک دوقطبی در جامعهی ما بسازد، با ضرب این مسئله که ما دچار واقع - رسانه - واقع شدهایم. این حتی به نحوهی انجام تکلیفها اثر میکند که لازم است خیلی به آن توجه کنیم که انجام تکلیف در چنین دنیایی با این خصوصیات، ظرایف و لطایف بیشتری دارد تا دنیای گذشتهای که شما یک منکری را در خیابان میدیدید، وارد میشدید.اینجا حتی ممکن است یک تذکر سادهای هم چون ضرب در رسانه میشود و برساخت آن دوباره به جامعه برمیگردد و جامعه را فاصله میدهد و یا همراه میکند، در اینجا آن انجام تکلیف حتما باید به خوبی رعایت شود.
🔹توجه کنیم که همه به خصوص رسانههای داخلی و افراد صاحب رسانه به وضعیت دنیای کنونی و به خصوص مختصات ما با دشمن که واقع - رسانه - واقع است و کار دشمن هم تعمیم و برساختسازی است دقت کنند. اینجا ما در قضاوت شتاب نکنیم. بله، میتوانیم از جهاتی سؤال کنیم. مثلا آیا واقعا این روحانی فیلم یا عکس گرفته است؟ مثل اینها را میتوانیم پرسش کنیم، اما اینکه یکباره قضاوت کنیم و دوقطبی شدیدی بسازیم، واضح است که این گسست اجتماعی را بیشتر میکند که به سود هیچ طرفی نیست.
🔹تبعیض یا احساس تبعیض ممکن است گسستها را بیشتر کند. مثلا از طرفی امکان عکسبرداری از یک بیحجاب را به ناظر داده که یک برنامهای تعریف کرده که بتواند از طریق موبایلش عکسی بگیرد و به عنوان ناظر بفرستد، اما از طرف دیگر اگر انتشار عمدی یا حتی غیرعمدی اموال مسئولین کرد، این جرمانگاری شده است، حتی در صورت غیرعمدی هم جرمانگاری است.
🔹اگر جامعه دید که دور اموال، یک ویلا، باغ یا دارایی مسئولی طوری فنس کشیده که اگر کارمندی که قانونا برای ثبت از این مطلع میشود، غیرعمدی این را منتشر کرد، دچار جرم باشد، اما در مقابل آن برای آحاد هیچ جرمی ندارد که ما از باب نهی از منکر و اینها عکسبرداری کنیم. این احساس تبعیض میکند که گویی طبقهی فرمانفرمایی هست که نیازی نیست مردم هیچ اطلاعی از او داشته باشند، بلکه اگر کسی هم مردم را از اموال و داراییهای او و امثال اینها مطلع کرد، او دچار جرم شده است ولی مقابلش اینطور نیست. گسلی را درست میکند که بعدا نهی از منکر را دچار سختی میکند.
🔹ولاء طرفینی یعنی«بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ» را واقعا باید به شکل متناسب در جامعه برقرار کنیم. یعنی یک طبقه نهی کننده و طبقهی دیگر نهیپذیر نشوند. ما یک منکر به نام حجاب - که البته حرام است و حرام سیاسی هم هست - وسط بگذاریم، خب واضح است، متشرعین و باحجابها و متدینین، امر کننده میشوند و یک طبقهی بزرگی هم فقط نهیپذیر میشوند. اینجا واضح است که این رفتار در طول زمان جامعه را دو طبقهای و دو قطبی میکند و اثرات منفی میگذارد. راهکار این است که امر سیاسی، نهی از منکر حاکمان و سایر منکرات بزرگی که گاهی اوقات در طبقهی ما متدینان هم ممکن است پیدا شود، آن هم باز گذاشته شود. یعنی همان خانم بیحجاب بتواند منِ روحانی را نهی از منکر کند و این راه را باز میگذارد و در جامعه دیالیز عمومی صورت میگیرد. او حاکم را نهی میکند، او ما به عنوان روحانیون را نهی میکند و ما هم او را به خاطر بیحجابی نهی میکنیم و این چون متقابل است، در واقع جامعه را دو قطبی و دو طبقهای نمیکند.
🔹مستحضر هستید فقهای بزرگ شرط امر به معروف و نهی از منکر را عدالت نمیدانند، پس حتی یک مشروبخوار میتواند در یک منکر دیگری که خودش دچار نیست، نهی از منکر کند. یک دختر بیحجابی میتواند منِ روحانی را در بعضی از عیوبی که دارم نهی از منکر کند، بعضی از آقایان را به خاطر اشرافیت مذهبیشان نهی از منکر کند. این راه را باید باز بگذاریم تا جامعه، جامعهی پیوستهای باشد و نهی از منکر در آن ارجمند باشد، تا یکی از نهی از منکرها که حجاب هست هم در آن محترم بماند.
🔸مشاهده متن کامل گفت وگو:
https://mobahesat.ir/24315
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
برای فریضه نهی از منکر نیازمند دیالیز عمومی در جامعه هستیم/ انجام هر تکلیف اجتماعی با توجه به اصل «واقع – رسانه – واقع» باشد «…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥مباحثات/کلیپ کوتاه🔻
به مناسبت دوم فروردین, سالروز حادثهی حملهی وحشیانه حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه قم
🔹همچنین در این رابطه:
گزارشی از حادثه حمله به مدرسه فیضیه
http://mobahesat.ir/909/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmags
به مناسبت دوم فروردین, سالروز حادثهی حملهی وحشیانه حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه قم
🔹همچنین در این رابطه:
گزارشی از حادثه حمله به مدرسه فیضیه
http://mobahesat.ir/909/amp
🔻🔻🔻
@mobahesatmags
🔅همدلی دینی الگوی تعامل اجتماعی
🖌یادداشت وارده
🔹اتفاق مربوط به درمانگاه قران و عترت قم که حول محور نهی از منکر و مقوله حجاب اتفاق افتاد و البته با بازنمائی ناجوانمردانه رسانههای معاند هم همراه بود، درسها و عبرتهای مختلفی داشت که بدان پرداخته شدهاست. اما یک وجه آن مورد توجه قرار نگرفتهاست.
🔹مدل مواجهه طلبه محترم با خانمی که کشف حجاب کردهاست، در چارچوب رفتار اجتماعی- قانونی تعریف میشود، این در حالی است که مبنا و انگیزه و استناد اصلی ورود به این اقدام، یک دستور و باور دینی و مذهبی است.
تفاوت فوق را میتوان در یک نمونه بیان کرد.:
در سالهای اخیر حضور خانمهای کشفحجاب کرده و یا شلحجاب حتی در محافل دینی هم مشاهده میشود. گاهی اوقات در برخی شهرهای بزرگ مثل تهران دیده شدهاست که بانوانی بدون حجاب در مسیر عزاداران ایستاده و آنان را همرامی میکنند و یا در تکیهها و حسینیهها حضور پیدا میکنند.
🔹در چنین شرایطی مواجههی افراد عادی مخصوصا متولیان برگزاری مراسمات چگونه است؟ آیا با تذکرات کلامی رسمی و پس از آن عکسبرداری یا تماس با پلیس، وظیفه شرعی خود را انجام میدهند؟
🔹قطعا مواجهه با فرد مورد نظر در آن فضا اینگونه نیست. چراکه متولیان برگزاری مراسم اعتقاد قلبی دارند که حتی یک فرد بیحجاب هم مهمان امام حسین است، اما دچار خطا و لغزش شدهاست. تلاش میکنند بدون بهرهگیری از روشهای قانونی با نهایت خوشرفتاری، او را نسبت به خطایش آگاه سازند. مشاهدات بنده نشان میدهد حتی بیشتر از دیگران سعی در احترام و رفتار محبتآمیز دارند تا بتوانند از این طریق تاثیرگذرای لازم را که هدف اصلی نهی از منکر است داشته باشند. به جرات میتوان گفت نتیجهی این رفتارها منجر به اصلاح حجاب خانم میشود و حداقل تا زمانی که در محل برگزاری مراسم حضور دارد، سعی بر رعایت احترام مجلس و پوشش خود دارد.
🔹حال چگونه است این مدل الگوی رفتاری که تجربه نشان داده نتیجهی بسیار خوبی هم دارد، جای خود را به رفتارهای منحصر به قانون و یا ثبت استنادات قانونپسند نمی دهد؟
در مدل رفتاری دینی، فرد ظاهرا خطاکار مهمان امام حسین است و دارای ارزش و احترام که تلاش میکنیم او را نسبت به خطایش آگاه کنیم. اما در مدل تعریف شدهی اجتماعی که مستند به استدلالات فقهی هم میشود! فرد خطاکار حتی احترام و ارزش خود را از دست داده و شایستهی هر نوع برخوری هم هست!
در جامعه اسلامی، متولیان اقامهی دین باید خود را همچون میزبانان برگزاری مراسم عزای امام حسین بدانند، نگاه آمرانه و متکبرانه و ارزشگذاری نسبت به افراد را کنار گذاشته و تلاش کنند با روش برخورد محترمانه، خطای افراد را تذکر داده و نسبت به رفع آن کمک کنند.
https://mobahesat.ir/24323
🔻🔻🔻
@mobahesatmags
🖌یادداشت وارده
🔹اتفاق مربوط به درمانگاه قران و عترت قم که حول محور نهی از منکر و مقوله حجاب اتفاق افتاد و البته با بازنمائی ناجوانمردانه رسانههای معاند هم همراه بود، درسها و عبرتهای مختلفی داشت که بدان پرداخته شدهاست. اما یک وجه آن مورد توجه قرار نگرفتهاست.
🔹مدل مواجهه طلبه محترم با خانمی که کشف حجاب کردهاست، در چارچوب رفتار اجتماعی- قانونی تعریف میشود، این در حالی است که مبنا و انگیزه و استناد اصلی ورود به این اقدام، یک دستور و باور دینی و مذهبی است.
تفاوت فوق را میتوان در یک نمونه بیان کرد.:
در سالهای اخیر حضور خانمهای کشفحجاب کرده و یا شلحجاب حتی در محافل دینی هم مشاهده میشود. گاهی اوقات در برخی شهرهای بزرگ مثل تهران دیده شدهاست که بانوانی بدون حجاب در مسیر عزاداران ایستاده و آنان را همرامی میکنند و یا در تکیهها و حسینیهها حضور پیدا میکنند.
🔹در چنین شرایطی مواجههی افراد عادی مخصوصا متولیان برگزاری مراسمات چگونه است؟ آیا با تذکرات کلامی رسمی و پس از آن عکسبرداری یا تماس با پلیس، وظیفه شرعی خود را انجام میدهند؟
🔹قطعا مواجهه با فرد مورد نظر در آن فضا اینگونه نیست. چراکه متولیان برگزاری مراسم اعتقاد قلبی دارند که حتی یک فرد بیحجاب هم مهمان امام حسین است، اما دچار خطا و لغزش شدهاست. تلاش میکنند بدون بهرهگیری از روشهای قانونی با نهایت خوشرفتاری، او را نسبت به خطایش آگاه سازند. مشاهدات بنده نشان میدهد حتی بیشتر از دیگران سعی در احترام و رفتار محبتآمیز دارند تا بتوانند از این طریق تاثیرگذرای لازم را که هدف اصلی نهی از منکر است داشته باشند. به جرات میتوان گفت نتیجهی این رفتارها منجر به اصلاح حجاب خانم میشود و حداقل تا زمانی که در محل برگزاری مراسم حضور دارد، سعی بر رعایت احترام مجلس و پوشش خود دارد.
🔹حال چگونه است این مدل الگوی رفتاری که تجربه نشان داده نتیجهی بسیار خوبی هم دارد، جای خود را به رفتارهای منحصر به قانون و یا ثبت استنادات قانونپسند نمی دهد؟
در مدل رفتاری دینی، فرد ظاهرا خطاکار مهمان امام حسین است و دارای ارزش و احترام که تلاش میکنیم او را نسبت به خطایش آگاه کنیم. اما در مدل تعریف شدهی اجتماعی که مستند به استدلالات فقهی هم میشود! فرد خطاکار حتی احترام و ارزش خود را از دست داده و شایستهی هر نوع برخوری هم هست!
در جامعه اسلامی، متولیان اقامهی دین باید خود را همچون میزبانان برگزاری مراسم عزای امام حسین بدانند، نگاه آمرانه و متکبرانه و ارزشگذاری نسبت به افراد را کنار گذاشته و تلاش کنند با روش برخورد محترمانه، خطای افراد را تذکر داده و نسبت به رفع آن کمک کنند.
https://mobahesat.ir/24323
🔻🔻🔻
@mobahesatmags
مباحثات
همدلی دینی الگوی تعامل اجتماعی « مباحثات