⭕️ رابطه‌ی ناسالم

شهید بلخی در حال کتاب خواندن بود.
یکی آمد و گفت که: تنها نشسته‌ای...
شهید سر بلند کرد و گفت:
تو که آمدی تنها شدم

پ‌ن، آنجا که انسان تنهاییِ خویش در جهان را دریافته باشد، و در صدد شناختن خویش قدم بردارد، به مرور رابطه‌ی درون‌فردی مناسبی را تجربه خواهد کرد.
به عبارتی در جهت انسجام درونی حرکت کرده و به خود اصیل نزدیک‌تر خواهد شد.
در این وضعیت همچنان تنها خواهد بود، اما از انزوا خبری نیست.
در حالتی دیگر، بسیاری از انسان‌ها برای فرار از تنهایی، به دیگری پناه می‌برند.
اگر دیگری با ما همسو نباشد، و اشتراک چندانی نداشته باشیم به مرور ما را از خودمان خواهد گرفت.
اگر بدون هیچ اشتراکی صرفاً از سَرِ تنهایی به دیگری پناه ببریم و وابسته شویم، در چنین وضعیتی در رابطه، انزوا را تجربه خواهیم کرد.
با او منزوی خواهیم شد...

✍ محمد عینی‌زاده

https://www.tgoop.com/mohammad_eynizadeh

♻️ روانکاوی دلواپسان مذهبی

مذهبی بودن در بسیاری از افراد را می‌توان مکانیسم دفاعی توجیه محسوب کرد.
آنجا که فرد مذهبی چندان پایبند به اخلاقیات نیست و دغدغه اجتماعی ندارد و با ضایع کردن حق دیگران و ناعادلانه به موفقیت شغلی دست یافته است.
آنجا که سرشار از احساسات و هیجانات منفی است و ناخودآگاه تاریکی دارد.
دست یازیدن به قشر رویی مذهب می‌تونه آرامبخش خوبی باشه.
در چنین شرایطی دست به دامان مناسک کم‌خرج دینی شدن از جمله پوشش مذهبی، زیارت، دعا، مناجات و... را به عنوان نشان سلامت روح و وارستگی شخصیت در نظر گرفته و خودش را قانع می‌کند که من مومن هستم بنابراین سالم و منزه هستم.
در چنین فرآیندی، پوسته ظاهری مذهب را به عنوان نقاب (پرسونا) به صورت زده و از طریق چنین مکانیسمی از اضطراب فرار می‌کند.
و در دادگاه درون فریاد بر می‌آورد که من مذهبی‌ام، پس بی‌گناهم.

✍محمد عینی‌زاده
📝با توجه به کتاب آینده یک پندار زیگموند فروید

https://www.tgoop.com/mohammad_eynizadeh

⭕️ سوگواری
▪️ احساس گناهِ بازمانده

از جمله حالات اختلال سوگ، احساس گناه بازمانده است.
او مرده است اما من هنوز زنده ام!!؟
او در خاک است اما من غذا می‌خورم و می‌خندم!!.
او مرده و من اینقدر بد هستم که لباس زیبا پوشیدم و دارم میرم تفریح!؟

https://www.tgoop.com/mohammad_eynizadeh

🎭 رقص

شوپنهاور محل رنج را میل و خواست می‌دانست.
ما مدام می‌خواهیم، خواست‌مان برآورده نمی‌شود،
پس رنج می‌کشیم.
از دیوانگی که خبری نیست.
بنابراین دست به دامان هنر می‌شویم، بلکه اندکی
از رنجمان از طریق خلاقیت و ابتکار آرام بگیریم.
از این قرار است که عاشق هنر هستیم.
اساساً هنر، درمانگر است.

✍ محمد عینی‌زاده

https://www.tgoop.com/mohammad_eynizadeh

📹 نظریه تکامل چقدر اعتبار دارد؟


👤هادی صمدی
🔗عضو هیئت علمی دانشگاه و پژوهشگر فلسفه تکاملی

👤عارف عبادی
🔗عضو انجمن روانشناسی آمریکا و پست دکتری روانشناسی تکاملی و تکامل فرهنگ

https://www.tgoop.com/mohammad_eynizadeh

✅ نکته تربیتی

زمانی که با صدای بلند خطاب به فرزندتان میگيد دااد نزننن، ساااكتتت...

پیامی که فرزند شما دریافت می‌کند، این است، داد زدن كار بديه تو نبايد داد بزنی، اما من می‌تونم چون زورم از تو بيشتره
اما در حقیقت کودک نقش الگویی‌تان را فراموش نخواهد کرد که اگر او هم زور داشته باشد می‌تواند صدایش را بلند کند.

♻️ بر این اساس کودک هرچقدر که کمتر شاهد مشاجرات و دعواهای لجوجانه والدین باشد، و بیشتر شاهد گفتگوها و پذیرش آنها در مقابل یکدیگر باشد، به مرور امکان شکل‌گیری شخصیت دیالکتیکی در او فراهم تر خواهد شد.


https://www.tgoop.com/mohammad_eynizadeh

به طرز متناقضی تواناییِ تنها بودن، شرط تواناییِ عشق ورزیدن است.

▪️اریک فروم

پ‌ن، در فایل وابستگی‌ها و دلبستگی‌های تثبیت شده‌ را عشق ننامیم مفصل توضیح داده‌ام که شرطِ تجربه‌ی عشق، استقلال فردی است.
هر چقدر که انسان مستقل‌تری باشیم، توانایی دوست داشتن بی‌قید و شرط بیشتری را خواهیم داشت و برای رابطه‌ی عاطفی آماده‌تر خواهیم بود.
گاتمن می‌گه هدف بسیاری از ما، در ازدواج کردن، استخدام کارمند برای ادامه زندگی است.
انگار هدفمان از ازدواج، استخدام نیروی کارِ خانوادگی است.
در چنین وضعیتی، چندان رابطه‌ی خوشایندی را تجربه نخواهیم کرد. بنابراین لازم است که در جهت بلوغ احساسی و استقلال فردی تلاش کنیم.

✍ محمد عینی‌زاده

https://www.tgoop.com/mohammad_eynizadeh

✅ روانشناسی کودک

▪️همیشه هم لازم نیست مسائلی که قرار است به کودک آموزش دهید را به صورت مستقیم به او بگویید.

🔗می‌توانید از راه قصه و بازی وارد شوید.

مثلا قصه‌ی کودکی را بگویید که از تاریکی می‌ترسید، اما به همراه مادر وارد اتاق تاریک شد و آنجا را وارسی کرد و دید چیزی برای ترس وجود ندارد.

یا قصه‌ی بچه‌ای را بگویید که نمی‌توانست دوست پیدا کند و تنها بود و در متن داستان راه و روش دوست یابی را به او آموزش دهید.

یا معلم بازی کنید و از کودک خجالتی خود بخواهید درخواست‌هایش را مستقیما به شما که در نقش معلم ظاهر شده‌اید بگوید، و هر رفتار جراتمندانه او را تشویق کنید.

آموزش از طریق بازی و قصه بسیار اثرگذار است.

https://www.tgoop.com/mohammad_eynizadeh

✅ حدیث آرزومندی

بسیاری از آرزوها، دردناک‌ترین تمناهای بشری هستند.
آرزوهایی که معطوف به رهایی از رنج و بلا هستند.
بر این اساس گاه در حین آرزو، اشک می‌ریزیم و در لحظه‌ی برآورده شدنش نیز دچار اندوه می‌شویم.

از این قرار است که برخی از عزیزان می‌پرسند که چرا به خواسته‌ام رسیدم اما گویی کسی در درونم دارد آوازی غمناک سر می‌دهد.

قصه از این قرار است که زندگی محل مشکلات مختلف و لایه لایه است.
و البته که انسان موجودی زمان‌مند است. ما ترکیبی از گذشته، حال و آینده‌ایم . و بر دوشمان باری به سنگینی زمان حمل می‌کنیم.
قرار نیست پس از حل یک مشکل، به رهایی محض برسیم. زندگی، جمع اضداد است.

به تعبیر سهراب جان

چشم‌ها را باید شست
جور دیگر باید دید

✍ محمد عینی‌زاده

https://www.tgoop.com/mohammad_eynizadeh

📑چه تفکرات اشتباهی باعث می شود حال ما خراب شود؟

📑ذهن‌خوانی mind reading؛ فکر می کنید، بدون شواهد کافی می دانید که دیگران به چه چیزی فکر می کنند. مثال : ”جواب سلامم را نداد، پس حتما از دست من ناراحت است.

📑پیش‌گویی fortune telling؛ پیش بینی می کنید که حوادث آینده، بد از آب در می آیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید می کند. مثل : ”در امتحان شکست می خورم” یا ”کاری گیر من نخواهد آمد”.

📄 فاجعه‌سازی catastrophizing؛ معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است. مثل : ”افتضاح می شود اگر ...”.

📑 برچسب زدن labling؛ به خودتان یا دیگران، صفات کلی و منفی نسبت می دهید. مثل : ”من آدم بدبختی هستم” یا من آدم بی ارزشی هستم”.

📑نادیده گرفتن جنبه‌های مثبت
discounting positives
مدعی هستید که کار های مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند. مثل: ”این کار از عهده همه بر می آید” یا ”این که کار مهمی نیست”.

📑 فیلتر منفی negative filter؛ تقریبا همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت توجه نمی کنید. مثل: ”هیچ کس مرا دوست ندارد”.

📑تعمیم افراطی overgeneralizing
؛ بر پایه یک حادثه، الگو های کلی منفی را استنباط می کنید. مثل: ”این اتفاق همیشه برای من اتفاق می افتد” یا ”در همه کار ها شکست می خورم”.

📑 تفکر دوقطبی dichotomus thinking
به وقایع پیرامون و انسان های اطراف با دید همه یا هیچ نگاه می کنید. مثل : ”همه مرا طرد می کنند” یا همه وقتم تلف شد“.

📑 باید اندیشی should؛به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید. بیشتر آن ها بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر می کنید. مثل : ”باید کارم را خوب انجام بدهم” یا ”باید او را  قانع کنم”.

📑شخصی‌سازی personalizing؛علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت می دهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده می گیرید. مثل : ”ازدواجم بهم خورد، چون من مقصر بودم”.

📑سرزنش‌گری blaming: دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود می دانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش می کنید. مثل : ”دیگران باعث عصبانیت من می شوند” یا ”دیگران باعث و بانی همه مشکلات من هستند”.

📑 مقایسه‌های نا عادلانه unfair
comparisons
حوادث را طبق معیار های ناعادلانه تفسیر می کنید. خودتان را با کسانی مقایسه می کنید که از شما برترند و به این نتیجه می رسید که آدم حقیری هستید. مثل : ”او خیلی موفق تر از من است” یا ”شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد”.

📑 تاسف‌گرایی regret orientation (کشکول ای کاش)؛ به جای این که در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر می آید، بیشتر به این مسئله می اندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل می کردید. مثل : ”اگر تلاش کرده بودم ، شغل بهتری پیدا می کردم” یا ”ای کاش این حرف را نمی زدم”.

📑 چی می‌شد اگر what if؛ دائم از خودتان سوال می کنید چی می شود اگر چنین اتفاقی بیفتد و با هیچ جوابی راضی نمی شوید . مثل : ”حرف شما درست است، اما چی می شود اگر مضطرب شوم؟” یا ”چی می شود اگر نفسم در سینه حبس شود؟”

📑 استدلال هیجانی emotional reasoning
از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده می کنید. مثل : ”چون دلم شور میزند، پس اتفاق ناگواری می افتد."

▪️تکنیک‌های شناخت درمانى رابرت لی هی
▪️روانشناسی نقاد

https://www.tgoop.com/mohammad_eynizadeh

🔺 اضطراب گوشی
🔻 اضطراب مهمانی

برخی از ماها اضطراب گوشی داریم.
یعنی وقتی گوشی‌مون زنگ می‌خوره، دچار اضطراب می‌شیم، و احتمالا جواب ندیم.

یا برخی هامون دچار اضطراب مهمان هستیم.
کلا از مهمونی رفتن یا اینکه مهمون بیاد خونمون خوشمون نمیاد و بابت ایام عید که خیلی مهمون بازی داریم، اضطراب می‌گیریم.

علت چنین رفتاری، تجربه‌ی سرزنش‌های کلامی و غیرکلامی از سمت دیگران است.
معمولاً از بس حضور دیگری باعث آزار شده است که باعث واکنش مضطربانه نسبت به همگی شده است.

فرد در تنهایی و آزادی محیطی بیش از هر حالتی احساس آرامش می‌کند.

▪️ روانشناسی نقاد
📝 یادداشت برداری از کارگاه اضطراب فراگیر

https://www.tgoop.com/mohammad_eynizadeh

✅ در باب همدلی فعال و همدردی منفعل

یکی از عادات منفی ما ایرانی‌ها همدردی منفعل است.
در این فرآیند وقتی که کسی دچار بیماری میشه، ما نیز کنارش می‌نشینیم و زانوی غم بغل می‌کنیم.
آنجا که کسی دچار سوگ میشه، ما نیز مدت‌ها در مقام ابراز همدردی سوگوار می‌شیم و فاز افسردگی می‌گیریم.
و آنجا که کسی گرفتار است، ما نیز قید شادی را می‌زنیم.
به این طریق معمولاً شریک غم همدیگر هستیم، بیش از اینکه شریک شادی هم باشیم.
شاید بپرسید که خب پس در چنین شرایطی چه باید کرد!؟
رفتار معقولانه این است که اگر قادر هستیم، همدردی فعالانه داشته باشیم. به عبارتی در جهت حل مشکل و برداشتن باری از دوش دیگری تلاش کنیم.
اگر قادر به چنین کاری نیستیم، نهایتاً با فرد مورد نظر همدلی کنیم و او را درک کنیم.
به عبارتی رنجی رو به رنج‌هایش اضافه نکنیم و مرثیه‌سرای گرفتاری‌هایش نشویم. چنین رفتاری
کمک کننده نخواهد بود.
و البته قرار است به خودمان نیز رحم کنیم.
به کرات دیده‌ام اشخاصی را که سوگوارتر صاحب
عذا بوده و از بیمار بستری‌تر بوده‌اند...

✍ محمد عینی‌زاده
🔗 آسیب‌شناسی فرهنگی

https://www.tgoop.com/mohammad_eynizadeh

✅ روانشناسی فلسفی
♻️ درمان اگزیستانسیال
⭕️معنادرمانگری
📝با بهره از داستانی از مثنوی معنوی

🎙 محمد عینی‌زاده

https://www.tgoop.com/mohammad_eynizadeh

♻️ مناسبات میان رویاها و بیماری‌های روحی

●ایمانوئل کانت : دیوانه رویا بینی بیدار است.

●کراس: جنون، رویایی است که پرورده می شود هنگامی که حس ها بیدارند.

●آرتور شوپنهاور: رویاها جنونی کوتاه و جنون رویایی دراز می‌باشد

●هاگن: هذیان رویایی است که نه از خواب بلکه از بیماری ناشی می شود.

●ویلهلم وونت: ما خود، در واقع، می توانیم در رویاها تقریباً تمام پدیدهایی را که در تیمارستان ها دیده می شود تجربه کنیم.

👤 زیگموند فروید
📚 تفسیر خواب

✅ روانشناسی نقاد

https://www.tgoop.com/mohammad_eynizadeh