🟪 سلسله نشستهای #شرح_نهج_البلاغه
باموضوع «اسلام علوی در تقابل با اسلام اموی»
◽️سخنران: استاد #سروش_محلاتی
🔹اولین پنجشنبه هر ماه در #کانون_توحید
جلسه چهارم: 1403/10/06
🕣 ۷:۳۰ تا ۹:۳۰ صبح
🔹همراه با رونمایی از کتاب جدید «دربرابر معارضان و معترضان» محتوای دوره قبل جلسات نهجالبلاغه استاد سروش محلاتی
🔹پخش زنده:
https://www.instagram.com/sorooshmahallati
💠«کانون توحید» در شبکههای اجتماعی
🌐 Instagram | Telegram | X (twiter)
🌐 Bale | Eitaa
🔺 @towhidcenter1350
باموضوع «اسلام علوی در تقابل با اسلام اموی»
◽️سخنران: استاد #سروش_محلاتی
🔹اولین پنجشنبه هر ماه در #کانون_توحید
جلسه چهارم: 1403/10/06
🕣 ۷:۳۰ تا ۹:۳۰ صبح
🔹همراه با رونمایی از کتاب جدید «دربرابر معارضان و معترضان» محتوای دوره قبل جلسات نهجالبلاغه استاد سروش محلاتی
🔹پخش زنده:
https://www.instagram.com/sorooshmahallati
💠«کانون توحید» در شبکههای اجتماعی
🌐 Instagram | Telegram | X (twiter)
🌐 Bale | Eitaa
🔺 @towhidcenter1350
Eitaa
ایتا - کانون توحید
پیام رسان ایرانی ایتا Eitaa
▪️در برابر معارضان و معترضان
سیرهی علوی در برخورد با مخالفان حکومت
🔹 حاکمان همیشه شعار عدالت میدهند ولی عدالت در هر نظام سیاسی با شیوه برخورد با مخالفان سنجیده میشود. پاسخ به این سوال که آیا شهروندان حق اظهار مخالفت داشته و میتوانند به تصمیمات حکمرانان اعتراض کنند و در صورت اعتراض چه برخوردی با آنها صورت میگیرد؛ در نظامهای مختلف متفاوت است.
موضوع دومین نشستهای درس گفتارهای نهج البلاغه(که در سال ۱۴۰۲ در کانون توحید برگزار شد) بررسی سیرهی علوی در برخورد با معترضان و معارضان حکومتش بود. این مجموعه سخنرانی اکنون در این کتاب ارائه شده است. سوالی که در پایان این جلسات مطرح شد این بود که: چرا شیعیان علی بن ابیطالب مانند آن حضرت عمل نمیکنند؟
● در برابر معارضان و معترضان
● محمد سروش محلاتی
#نهج_البلاغه
● عرضه شده در در کتابفروشی های معتبر، شهر کتاب (پخش ققنوس)
●پیامک و تلگرام: 09370770303
🔸 miraspub.ir
سیرهی علوی در برخورد با مخالفان حکومت
🔹 حاکمان همیشه شعار عدالت میدهند ولی عدالت در هر نظام سیاسی با شیوه برخورد با مخالفان سنجیده میشود. پاسخ به این سوال که آیا شهروندان حق اظهار مخالفت داشته و میتوانند به تصمیمات حکمرانان اعتراض کنند و در صورت اعتراض چه برخوردی با آنها صورت میگیرد؛ در نظامهای مختلف متفاوت است.
موضوع دومین نشستهای درس گفتارهای نهج البلاغه(که در سال ۱۴۰۲ در کانون توحید برگزار شد) بررسی سیرهی علوی در برخورد با معترضان و معارضان حکومتش بود. این مجموعه سخنرانی اکنون در این کتاب ارائه شده است. سوالی که در پایان این جلسات مطرح شد این بود که: چرا شیعیان علی بن ابیطالب مانند آن حضرت عمل نمیکنند؟
● در برابر معارضان و معترضان
● محمد سروش محلاتی
#نهج_البلاغه
● عرضه شده در در کتابفروشی های معتبر، شهر کتاب (پخش ققنوس)
●پیامک و تلگرام: 09370770303
🔸 miraspub.ir
4_6008224252816266453.docx
60.1 KB
🟢نشستهای علمی شرح نهج البلاغه
با موضوع:
📚اسلام علوی درتقابل بااسلام اموی
✍ متن جلسه سوم :
توحید علوی در برابر شرک اموی
▪️۱ آذر ماه ۱۴۰۳ . کانون توحید
@mohammadsorooshmahallati
با موضوع:
📚اسلام علوی درتقابل بااسلام اموی
✍ متن جلسه سوم :
توحید علوی در برابر شرک اموی
▪️۱ آذر ماه ۱۴۰۳ . کانون توحید
@mohammadsorooshmahallati
Audio
🟢نشستهای علمی شرح نهج البلاغه
با موضوع:
📚اسلام علوی درتقابل بااسلام اموی
🔷جلسه چهارم :
برابری علوی در برابر بردگی اموی
▪️۶ دی ماه ۱۴۰۳ . کانون توحید
@mohammadsorooshmahallati
با موضوع:
📚اسلام علوی درتقابل بااسلام اموی
🔷جلسه چهارم :
برابری علوی در برابر بردگی اموی
▪️۶ دی ماه ۱۴۰۳ . کانون توحید
@mohammadsorooshmahallati
رونمایی کتاب دربرابر معترضان
<unknown>
📚رونمایی از کتاب دربرابر معترضان
🗣با سخنان:
حبیبالله بیطرف
سید حمید کلانتری
🗣با سخنان:
حبیبالله بیطرف
سید حمید کلانتری
محمد سروش محلاتی
Photo
🔵نگاه دینی به پدیده مهاجرت نخبگان
(چکیده یک سخنرانی)
🔸مهاجرت مثبت
موضوع مهاجرت در نصوص اسلامی مطرح گردیده و با رویکردی مثبت ، در ردیف ایمان و جهاد بر آن تاکید شده است ( الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا ... سوره انفال آیه ۷۲ و ۷۴ و سوره توبه آیه ۲۰) در این هجرت ، انسان مسلمان ، حاکمیت کفر را ترک میکند تا با پیوستن به مسلمانان ، بتواند به انجام وظایف خویش پرداخته و عضو فعالی در جامعه اسلامی باشد .
ولی امروزه مهاجرت ، انواع دیگری نیز پیدا کرده است که حکم اسلامی آن قابل بررسی است .
🔸جنبه فردی مهاجرت
در یک نوع مهاجرت ، فرد مسلمان ، سرزمین اسلامی خود را ترک کرده و به سرزمین کفر را برای زندگی انتخاب میکند. این نوع هجرت ، دارای دو جنبه فردی و اجتماعی است .
از جنبه فردی باید دید که چنین مهاجرتی با توجه به فضای عمومی مقصد ، آیا آثار منفی بر عقیده و اخلاق و رفتار فرد مسلمان دارد ؟ اگر چنین باشد ، گوهر ایمان و اخلاق چنان ارزشی دارد که برای صیانت از آن ، باید از هجرت صرف نظر کرد . و اگر آسیب دینی فقط در حد تخلف از انجام برخی دستورات عملی است ، حکم مساله در موارد مختلف متفاوت بوده و با توجه به درجه اهمیت و ضرورت آن هجرت ، حکم آن مشخص میشود.
🔸جنبه اجتماعی مهاجرت
از جنبه اجتماعی باید دید که هجرت چه خلاء و کمبودی در جامعه اسلامی پدید میآورد و آیا وظیفه لازمی بر زمین میماند و آیا مهاجرت کننده با ترک سرزمین خویش ، به تعهدات اخلاقی و انسانی خویش لطمه ای وارد نمیکند ؟ با در نظر گرفتن نقش های متفاوت شهروندان در زندگی اجتماعی ، قهرا پاسخ این سوال متفاوت است و همگان را مشمول حکم یکسانی نمیتوان دانست .
🔸مهاجرت ، حق و تکلیف
بر این اساس ، هر چند تعیین سرزمین زندگی ، "یک حق" است و نتیجه آن آزادی برای "انتخاب" است ، ولی این حق نمیتواند فارغ از "تکلیف" در نظر گرفته شود و در تعارض با آن قرار بگیرد ، بر این اساس در انتخاب هجرت و یا ترک آن ، علاوه بر حق ، به وظایف اخلاقی ، دینی و ملی نیز باید توجه داشت . و در هنگام تعارض گاه میتوان به ماندن در وطن توصیه اخلاقی کرد ولی در همه موارد نمیتوان شرعا او را از چنین حقی محروم دانست ، بخصوص در موقعیتی که هجرت ، زمینه رشد و فعالیت بیشتر و بهتر شخص را فراهم میآورد و توقف در وطن به رکورد او میانجامد.
در این تعارضات ، ما با پدیده مهاجرت تحمیلی و ناخواسته ای مواجهیم که از سوی علاقمندان به زندگی در سرزمین خویش رخ میدهد .
🔸مهاجرت اضطراری
مهاجرت اضطراری گاه در اثر نابسامانی اجتماعی یا اقتصادی یا امنیتی ، اتفاق میافتد و شخص را ناچار به ترک وطن و خروج از تنگناها میکند. در گذشته نیز گاه وقوع حوادث مانند قحطی و یا شیوع بیماری ، و یا فرمانروایی سفاکان عده ای را وادار به کوچ میکرد. در چنین موقعیتی نمیتوان به اشخاص توصیه کرد که در سرزمین خویش بمانند و سختی را تحمل کنند . هجرت در این صورت ، حتی گاه غیر اخلاقی هم نیست و شریعت اسلامی هم با قواعدی مانند "لاضرر" و "لاحرج" راه هجرت را باز گذاشته و بارِ زندگیِ توام با سختی را از دوش مردم برداشته است و آنان حق دارند که زندگی بدون مشقت ، در سرزمینی دیگر داشته باشند .
🔸مهاجرت سیاسی و دینی
در بخش مهاجرت اضطراری و ناخواسته ، دولتها نقش موثری دارند و ممکن است فشارهای ناشی از سیاستهای اقتصادی یا فرهنگی و یا سیاسیِ حکومت ، منشاء تصمیم به هجرت شود . بر این اساس ، بجای تاکید بر انگیزههای شخصی برای تحمل شرایط و ترک مهاجرت ، باید به اصلاح رویکرد حکومت و برداشته شدن فشارها پرداخت .
ولی اگر فرضا برخی از آن سیاستها بر گرفته از احکامِ قطعی شرع باشد ، حکومت چه وظیفه ای دارد ؟
آیا برای جلوگيري از هجرت فراوان نخبگان و در حفظ سرمایه های انسانی ، دولت باید رویکرد دینی خود را تعدیل کند و یا با اصرار بر اجرای همان سیاستها ، از دست دادن این سرمایه ها را بپذیرد ؟
ترجیحِ احتمال دوم ، نه تنها به سرمایه های ملی آسیب میرساند بلکه جامعه را به نوعی فروپاشی میکشاند که در این صورت حتی اگر برخی ظواهر اسلامی حفظ شود ولی جلوی انحطاط جامعه و بالمال آسیب دین بنیادهای دینی را نمیتوان گرفت .
در چنین شرایطی نباید فقط یکجانبه به اجرای احکام شرع با هر هزینه ای اصرار ورزید ، بلکه در این سیاست نیز ، باید از یک سو به حقوق و آزادیهای مشروع توجه داشت و از سوی دیگر به "حفظ ایمان" شهروندان اهتمام داشته و از آسیب رساندن به آن پرهیز نمود ، بعلاوه مصالح مهم جامعه و حکومت را نیز نباید نادیده گرفت .
@mohammadsorooshmahallati
(چکیده یک سخنرانی)
🔸مهاجرت مثبت
موضوع مهاجرت در نصوص اسلامی مطرح گردیده و با رویکردی مثبت ، در ردیف ایمان و جهاد بر آن تاکید شده است ( الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا ... سوره انفال آیه ۷۲ و ۷۴ و سوره توبه آیه ۲۰) در این هجرت ، انسان مسلمان ، حاکمیت کفر را ترک میکند تا با پیوستن به مسلمانان ، بتواند به انجام وظایف خویش پرداخته و عضو فعالی در جامعه اسلامی باشد .
ولی امروزه مهاجرت ، انواع دیگری نیز پیدا کرده است که حکم اسلامی آن قابل بررسی است .
🔸جنبه فردی مهاجرت
در یک نوع مهاجرت ، فرد مسلمان ، سرزمین اسلامی خود را ترک کرده و به سرزمین کفر را برای زندگی انتخاب میکند. این نوع هجرت ، دارای دو جنبه فردی و اجتماعی است .
از جنبه فردی باید دید که چنین مهاجرتی با توجه به فضای عمومی مقصد ، آیا آثار منفی بر عقیده و اخلاق و رفتار فرد مسلمان دارد ؟ اگر چنین باشد ، گوهر ایمان و اخلاق چنان ارزشی دارد که برای صیانت از آن ، باید از هجرت صرف نظر کرد . و اگر آسیب دینی فقط در حد تخلف از انجام برخی دستورات عملی است ، حکم مساله در موارد مختلف متفاوت بوده و با توجه به درجه اهمیت و ضرورت آن هجرت ، حکم آن مشخص میشود.
🔸جنبه اجتماعی مهاجرت
از جنبه اجتماعی باید دید که هجرت چه خلاء و کمبودی در جامعه اسلامی پدید میآورد و آیا وظیفه لازمی بر زمین میماند و آیا مهاجرت کننده با ترک سرزمین خویش ، به تعهدات اخلاقی و انسانی خویش لطمه ای وارد نمیکند ؟ با در نظر گرفتن نقش های متفاوت شهروندان در زندگی اجتماعی ، قهرا پاسخ این سوال متفاوت است و همگان را مشمول حکم یکسانی نمیتوان دانست .
🔸مهاجرت ، حق و تکلیف
بر این اساس ، هر چند تعیین سرزمین زندگی ، "یک حق" است و نتیجه آن آزادی برای "انتخاب" است ، ولی این حق نمیتواند فارغ از "تکلیف" در نظر گرفته شود و در تعارض با آن قرار بگیرد ، بر این اساس در انتخاب هجرت و یا ترک آن ، علاوه بر حق ، به وظایف اخلاقی ، دینی و ملی نیز باید توجه داشت . و در هنگام تعارض گاه میتوان به ماندن در وطن توصیه اخلاقی کرد ولی در همه موارد نمیتوان شرعا او را از چنین حقی محروم دانست ، بخصوص در موقعیتی که هجرت ، زمینه رشد و فعالیت بیشتر و بهتر شخص را فراهم میآورد و توقف در وطن به رکورد او میانجامد.
در این تعارضات ، ما با پدیده مهاجرت تحمیلی و ناخواسته ای مواجهیم که از سوی علاقمندان به زندگی در سرزمین خویش رخ میدهد .
🔸مهاجرت اضطراری
مهاجرت اضطراری گاه در اثر نابسامانی اجتماعی یا اقتصادی یا امنیتی ، اتفاق میافتد و شخص را ناچار به ترک وطن و خروج از تنگناها میکند. در گذشته نیز گاه وقوع حوادث مانند قحطی و یا شیوع بیماری ، و یا فرمانروایی سفاکان عده ای را وادار به کوچ میکرد. در چنین موقعیتی نمیتوان به اشخاص توصیه کرد که در سرزمین خویش بمانند و سختی را تحمل کنند . هجرت در این صورت ، حتی گاه غیر اخلاقی هم نیست و شریعت اسلامی هم با قواعدی مانند "لاضرر" و "لاحرج" راه هجرت را باز گذاشته و بارِ زندگیِ توام با سختی را از دوش مردم برداشته است و آنان حق دارند که زندگی بدون مشقت ، در سرزمینی دیگر داشته باشند .
🔸مهاجرت سیاسی و دینی
در بخش مهاجرت اضطراری و ناخواسته ، دولتها نقش موثری دارند و ممکن است فشارهای ناشی از سیاستهای اقتصادی یا فرهنگی و یا سیاسیِ حکومت ، منشاء تصمیم به هجرت شود . بر این اساس ، بجای تاکید بر انگیزههای شخصی برای تحمل شرایط و ترک مهاجرت ، باید به اصلاح رویکرد حکومت و برداشته شدن فشارها پرداخت .
ولی اگر فرضا برخی از آن سیاستها بر گرفته از احکامِ قطعی شرع باشد ، حکومت چه وظیفه ای دارد ؟
آیا برای جلوگيري از هجرت فراوان نخبگان و در حفظ سرمایه های انسانی ، دولت باید رویکرد دینی خود را تعدیل کند و یا با اصرار بر اجرای همان سیاستها ، از دست دادن این سرمایه ها را بپذیرد ؟
ترجیحِ احتمال دوم ، نه تنها به سرمایه های ملی آسیب میرساند بلکه جامعه را به نوعی فروپاشی میکشاند که در این صورت حتی اگر برخی ظواهر اسلامی حفظ شود ولی جلوی انحطاط جامعه و بالمال آسیب دین بنیادهای دینی را نمیتوان گرفت .
در چنین شرایطی نباید فقط یکجانبه به اجرای احکام شرع با هر هزینه ای اصرار ورزید ، بلکه در این سیاست نیز ، باید از یک سو به حقوق و آزادیهای مشروع توجه داشت و از سوی دیگر به "حفظ ایمان" شهروندان اهتمام داشته و از آسیب رساندن به آن پرهیز نمود ، بعلاوه مصالح مهم جامعه و حکومت را نیز نباید نادیده گرفت .
@mohammadsorooshmahallati
Forwarded from خبرگزاری بین المللی شفقنا
استاد سروش محلاتی:
🔹 رعایت یک طرفه «حق» یعنی پذیرش «بردگی»
🔹 از منظر امیرالمومنین علی (ع) حق یک طرفه وجود ندارد، حق «طرفینی» است
https://fa.shafaqna.com/news/1951134/
جزئیات 👆👆👆
🌍 | خبرگزاری بین المللی شفقنا
🆔 @shafaqna_farsi
🔹 رعایت یک طرفه «حق» یعنی پذیرش «بردگی»
🔹 از منظر امیرالمومنین علی (ع) حق یک طرفه وجود ندارد، حق «طرفینی» است
https://fa.shafaqna.com/news/1951134/
جزئیات 👆👆👆
🌍 | خبرگزاری بین المللی شفقنا
🆔 @shafaqna_farsi
Audio
🔵سخنرانی مجازی در
همایش مهاجرت نخبگان در ایران امروز
🔴هجرت از دارالکفر
یا
هجرت از دارالظلم ؟
◾️تهران . ۱۳ دی ماه ۱۴۰۳
@mohammadsorooshmahallati
همایش مهاجرت نخبگان در ایران امروز
🔴هجرت از دارالکفر
یا
هجرت از دارالظلم ؟
◾️تهران . ۱۳ دی ماه ۱۴۰۳
@mohammadsorooshmahallati
♦️هجرت از دارالکفر یا هجرت از دارالظلم؟
✍چکیده سخنرانی در همایش مهاجرت نخبگان
🔹با اشاره به دو نکته بحث خودم را در پاسخ به یک سوال مطرح میکنم:
اول آنکه: هجرت یک حکم ریشه دار و اساسی در معارف اسلامی است و آیات متعددی وجود دارد که بر آن تأکید و تشویق دارد.
دوم آنکه: هجرت در جایگاه قرآنی آن، بر همان حکم سابق خود باقی است و هجرتی که دیروز واجب بوده امروز هم واجب است. امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه فرمود: «و الهجرة قائمة علی حدها الاول»(خطبه ۱۸۷)
حال باید پرسید آن هجرت اول در چه حوزه ای مطرح بوده که همچنان به قوت باقی است؟
▪️دیدگاه اول
در نگاه برخی ظاهرگرایان، هجرت، از "دارالکفر" به "دارالاسلام" مطلوب است و مسلمان باید سرزمین کفر را رها کرده و به سرزمین اسلامی مهاجرت کند. در نزد این گروه، اینکه در سرزمین اسلامی مثلا چه نظام فاسدی حاکمیت دارد و مسلمانان چه ظلمی تحمل میکنند، مهم نیست و آنچه مهم است این است که چون جامعه اسلامی است، پس باید عضویت در آن را حفظ کرد. چه اینکه در این دیدگاه مهم نیست که در سرزمین کفر، مسلمانان مثلا از آزادیهایی برخوردارند و حقوقشان رعایت میشود، بلکه مهم این است که چون جامعه اسلامی نیست نباید به عضویت آن در آمد.
▪️دیدگاه دوم:
هر چند حضور در میان مسلمانان و حفظ پیوندهای ایمانی و اسلامی با ارزش است ولی این بدان معنا نیست که مسلمانان برای صیانت از آن، هر گونه ظلمی را تحمل کنند. آنان در شرایطی که نمیتوانند حضور موثری برای تغییر شرایط داشته باشند، باید "دارالظلم" را - هر چند بظاهر دارالاسلام باشد - ترک گویند و به "دارالحریه" - هر چند دارالکفر باشد - در آیند تا بتوانند به وظایف اسلامی و انسانی خویش پای بند بمانند.
🔹منابع اسلامی، دیدگاه دوم را تایید میکند و دلالت دارد که اگر ماندن در دارالکفر مجازات الهی دارد، از آن روست که انسان را به استضعاف میکشاند و دست و پای او را برای حرکت در مسیر حق میبندد: «قالوا کنا مستضعفین فی الارض قالوا الم تکن ارض الله واسعه فتهاجروا فیها»(سوره نساء آیه ۹۷) و خداوند اجازه نداده که انسان حتی در شرایط سلطه جباران و استضعاف تحمیلی، از حق گویی و حق پویی عدول کند، او اگر نمیتواند این بازی را بهم بزند باید صحنه را ترک کند. به تعبیر علامه طباطبایی، از جامعه کفر باید گریخت چون سخن از حق نمیتوان گفت: «... من تسبب الی الانحصار فی مجتمع الکفر فلم یستطع التفوه بکلمه الحق»(المیزان ج۱۳. ص۲۶۲)
🔹به همین جهت است که متفکرانی مانند شهید آیت الله بهشتی بجای هجرت به دار الاسلام از هجرت به دار الحریه تعبیر کرده اند(تقیه، ص ۲۰۶). ایشان هجرت گروهی از مسلمانان به حبشه، به دستور پیامبر را بر همین اساس تفسیر میکند و میگوید این هجرت برای استمداد از امپراطور حبشه نبود، بلکه پیامبر آنان را به نزد امپراطوری آزاد منش فرستاد تا آرام تر زندگی کنند و بتوانند دین خود را حفظ کنند. هجرت آنان از کانون اسلام آن روز یعنی مکه به سرزمین نصرانی مذهب حبشه بود! (محیط پیدایش اسلام ص۱۶۸)
🔻پس بجای بحث از خوب و بد بودن مهاجرت، باید درباره زمینه های آن بحث کرد و با برون رفت از توهم حق انگاری مطلق خویش، فضای عدالت و کرامت برای انسانها فراهم آورد.
@mohammadsorooshmahallati
✍چکیده سخنرانی در همایش مهاجرت نخبگان
🔹با اشاره به دو نکته بحث خودم را در پاسخ به یک سوال مطرح میکنم:
اول آنکه: هجرت یک حکم ریشه دار و اساسی در معارف اسلامی است و آیات متعددی وجود دارد که بر آن تأکید و تشویق دارد.
دوم آنکه: هجرت در جایگاه قرآنی آن، بر همان حکم سابق خود باقی است و هجرتی که دیروز واجب بوده امروز هم واجب است. امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه فرمود: «و الهجرة قائمة علی حدها الاول»(خطبه ۱۸۷)
حال باید پرسید آن هجرت اول در چه حوزه ای مطرح بوده که همچنان به قوت باقی است؟
▪️دیدگاه اول
در نگاه برخی ظاهرگرایان، هجرت، از "دارالکفر" به "دارالاسلام" مطلوب است و مسلمان باید سرزمین کفر را رها کرده و به سرزمین اسلامی مهاجرت کند. در نزد این گروه، اینکه در سرزمین اسلامی مثلا چه نظام فاسدی حاکمیت دارد و مسلمانان چه ظلمی تحمل میکنند، مهم نیست و آنچه مهم است این است که چون جامعه اسلامی است، پس باید عضویت در آن را حفظ کرد. چه اینکه در این دیدگاه مهم نیست که در سرزمین کفر، مسلمانان مثلا از آزادیهایی برخوردارند و حقوقشان رعایت میشود، بلکه مهم این است که چون جامعه اسلامی نیست نباید به عضویت آن در آمد.
▪️دیدگاه دوم:
هر چند حضور در میان مسلمانان و حفظ پیوندهای ایمانی و اسلامی با ارزش است ولی این بدان معنا نیست که مسلمانان برای صیانت از آن، هر گونه ظلمی را تحمل کنند. آنان در شرایطی که نمیتوانند حضور موثری برای تغییر شرایط داشته باشند، باید "دارالظلم" را - هر چند بظاهر دارالاسلام باشد - ترک گویند و به "دارالحریه" - هر چند دارالکفر باشد - در آیند تا بتوانند به وظایف اسلامی و انسانی خویش پای بند بمانند.
🔹منابع اسلامی، دیدگاه دوم را تایید میکند و دلالت دارد که اگر ماندن در دارالکفر مجازات الهی دارد، از آن روست که انسان را به استضعاف میکشاند و دست و پای او را برای حرکت در مسیر حق میبندد: «قالوا کنا مستضعفین فی الارض قالوا الم تکن ارض الله واسعه فتهاجروا فیها»(سوره نساء آیه ۹۷) و خداوند اجازه نداده که انسان حتی در شرایط سلطه جباران و استضعاف تحمیلی، از حق گویی و حق پویی عدول کند، او اگر نمیتواند این بازی را بهم بزند باید صحنه را ترک کند. به تعبیر علامه طباطبایی، از جامعه کفر باید گریخت چون سخن از حق نمیتوان گفت: «... من تسبب الی الانحصار فی مجتمع الکفر فلم یستطع التفوه بکلمه الحق»(المیزان ج۱۳. ص۲۶۲)
🔹به همین جهت است که متفکرانی مانند شهید آیت الله بهشتی بجای هجرت به دار الاسلام از هجرت به دار الحریه تعبیر کرده اند(تقیه، ص ۲۰۶). ایشان هجرت گروهی از مسلمانان به حبشه، به دستور پیامبر را بر همین اساس تفسیر میکند و میگوید این هجرت برای استمداد از امپراطور حبشه نبود، بلکه پیامبر آنان را به نزد امپراطوری آزاد منش فرستاد تا آرام تر زندگی کنند و بتوانند دین خود را حفظ کنند. هجرت آنان از کانون اسلام آن روز یعنی مکه به سرزمین نصرانی مذهب حبشه بود! (محیط پیدایش اسلام ص۱۶۸)
🔻پس بجای بحث از خوب و بد بودن مهاجرت، باید درباره زمینه های آن بحث کرد و با برون رفت از توهم حق انگاری مطلق خویش، فضای عدالت و کرامت برای انسانها فراهم آورد.
@mohammadsorooshmahallati
Audio
▪️سخنرانی بمناسبت شهادت امام هادی ع
◾️زیارت جامعه
مرامنامه شیعیان علوی◾️
▪️جلسه پزشکان . تهران .
جمعه ۲ رجب . ۱۴ دی ۱۴۰۳
@mohammadsorooshmahallati
◾️زیارت جامعه
مرامنامه شیعیان علوی◾️
▪️جلسه پزشکان . تهران .
جمعه ۲ رجب . ۱۴ دی ۱۴۰۳
@mohammadsorooshmahallati
Audio
📚شرح نهج البلاغه
📃نامه ۳۱ به حضرت مجتبی(ع)
🔹جلسه ۳۶ : ایاک ان تغتر بما تری من اخلاد اهل الدنیا الیها
▪️اهل دنیا و رفتار آنها
-- دو تعریف اهل دنیا
-- ویژگیهای اهل دنیا در نهج البلاغه
🔸در جمع خانوادگی گروهی از طلاب و فضلای حوزه. ۱۵ دی ماه ۱۴۰۳ (اولین شنبه ماه رجب )
@mohammadsorooshmahallati
📃نامه ۳۱ به حضرت مجتبی(ع)
🔹جلسه ۳۶ : ایاک ان تغتر بما تری من اخلاد اهل الدنیا الیها
▪️اهل دنیا و رفتار آنها
-- دو تعریف اهل دنیا
-- ویژگیهای اهل دنیا در نهج البلاغه
🔸در جمع خانوادگی گروهی از طلاب و فضلای حوزه. ۱۵ دی ماه ۱۴۰۳ (اولین شنبه ماه رجب )
@mohammadsorooshmahallati
https://fa.shafaqna.com/news/1956219/
♦️متنی نسبتا مشروح از سخنرانی در باره زیارت جامعه در شفقنا ارائه شده است 👇 .
با سپاس از عزیزانی که زحمت تهیه این متن را متحمل شدند ، به دوستان گرامی تاکید میشود که برای آگاهی کامل از بحث مطرح شده و اطلاع دقیق از آن ، از فایل صوتی آن استفاده کنید .
♦️متنی نسبتا مشروح از سخنرانی در باره زیارت جامعه در شفقنا ارائه شده است 👇 .
با سپاس از عزیزانی که زحمت تهیه این متن را متحمل شدند ، به دوستان گرامی تاکید میشود که برای آگاهی کامل از بحث مطرح شده و اطلاع دقیق از آن ، از فایل صوتی آن استفاده کنید .
خبرگزاری بین المللی شفقنا
«زیارت جامعه کبیره امام هادی(ع)، مرامنامه شیعیان علوی» استاد سروش محلاتی: مفاهیم زیارتنامه به هیچوجه مخالف قرآن نیست | خبرگزاری…
شفقنا- آیت الله محمد سروش محلاتی در سخنرانی به مناسبت شهادت امام هادی(ع) درخصوص زیارت جامعه و تردیدهایی که در مورد آن وجود دارد، پرداخت و بیان کرد: در گذشته، زیارت جامعه پیوسته در بین شیعیان مرسوم و متعارف بود و ما در منابع دعا و حدیث به نقل این زیارت برخورد…
محمد سروش محلاتی
📚شرح نهج البلاغه 📃نامه ۳۱ به حضرت مجتبی(ع) 🔹جلسه ۳۵ : واعلم انک انما خلقت للاخره لا للدنیا ... و اکثر ذکر الموت ▪️ذکر مرگ -- مواجهه متفاوت انسانها با مرگ -- مرگ اندیشی مثبت و مرگ اندیشی منفی 🔸در جمع خانوادگی گروهی از طلاب و فضلای حوزه. ۱۷ آذر…
31naj-Sorooshmahallati-1403.09.17-35.pdf
271.4 KB