درزیر بارمنت بال هما مرو

مسند نشین سایه دیوار خویش باش


#صائب_تبریزی
@Molana79

بر تو آسان کرد و خوش آن را بگیر
خویشتن را در میفکن در زَحیر

#مثنوی_مولانا
@Molana79

📘زحیر یعنی مشقت و سختی

می گوید مسیر رسیدن به پروردگار، مسیر عشق و حال و لذت و شادی است.

خیلی ها امروزه به این نتیجه رسیده اند؛
و خود جناب مولانا هم در همین وادی سیر میکرده و مسیری رفته که چله نشینی و زهد و فشار آوردن به خودش را کاملا کنار گذاشته بوده است؛
و بیشتر سرگرم رقص و سماع و موسیقی بوده و اعتقاد داشته که این مسیر برای درک پروردگار بهتر است.

یعنی مسیر الهی نباید شما را زیاد به زحمت زمینی بیاندازد و اگر دیدید که یک مسیر الهی میروید، اما هر روز اوضاع شما خراب‌تر می شود، آن مسیر صحیحی نیست!

عشق است اصل بندگی
من بنده و مولای عشق

عشق است آب زندگی
من بنده و مولای عشق

#فیض_کاشانی
@Molana79

برتر ز جان دان عشق را
مشمار آسان عشق را

مفروش ارزان عشق را
من بنده و مولای عشق

#فیض_کاشانی
@Molana79

یکی از قشنگ ترین آهنگاییه که میتونید گوش بدید❤️🌺❤️
🎼🎼☕️☕️
@Molana79

جنت سرای عشق دان دوزخ بلای عشق دان
جانرا فدای عشق دان من بنده و مولای عشق

عالم برای عشق دان آدم قبای عشق دان
خاتم لقای عشق دان من بنده و مولای عشق

#فیض_کاشانی
@Molana79

عشق‌است چون شیر ژیان عشق‌است چون ببردمان
عشقست نادر پهلوان من بنده و مولای عشق

مشمار منکر عشق را هشیار بنگر عشق را
بازیچه مشمر عشق را من بنده و مولای عشق

#فیض_کاشانی
@Molana79

کای خداوند کریم و بردبار
ده امانم زین دو شاخه اختیار

جذب یک راهه، صراط المستقيم
به ز دو راهه تردد، ای کریم!

#مثنوی_مولانا دفتر ششم
@Molana79

📘مولانا می گوید اختیاری که آدمی دارد اختیاری نیم بند است. چون همیشه آدمی خود را بر دو راهه های تردید و دودلی می بیند و این حالتی رنج آور است، از این رو مولانا از درگاه خداوند می خواهد که خداوند منان او را چنان در دریای عشق و مستی غرقه سازد که یکسره مجذوب حق گردد و اختیار نیم بند خود را در اختیار حق مستهلک سازد.

آنک بدید روی تو در نظرش چه سرد شد
گنج که در زمین بود ماه که در سما بود

با تو برهنه خوشترم جامه تن برون کنم
تا که کنار لطف تو جان مرا قبا بود

#مولانای_جان
@Molana79

ذوق تو زاهدی برد جام تو عارفی کشد
وصف تو عالمی کند ذات تو مر مرا بود

هر که حدیث جان کند با رخ تو نمایمش
عشق تو چون زمردی گرچه که اژدها بود

#مولانای_جان
@Molana79

ای خنک آن که پیش شد
بنده دین و کیش شد

موسی وقت خویش شد
جانب طور می‌رود

#مولانای_جان
@Molana79

چیست صلای چاشتگه خواجه به گور می‌رود
دیر به خانه وارسد منزل دور می‌رود

در عوض بت گزین کژدم و مار همنشین
وز تتق بریشمین سوی قبور می‌رود

شد می و نقل خوردنش عشرت و عیش کردنش
سخت شکست گردنش سخت صبور می‌رود

زهره نداشت هیچ کس تا بر او زند نفس
پخته شود از این سپس چون به تنور می‌رود

صاف صفا نمی‌رود راه وفا نمی‌رود
مست خدا نمی‌رود مست غرور می‌رود

ای خنک آن که پیش شد بنده دین و کیش شد
موسی وقت خویش شد جانب طور می‌رود

چند برید جامه‌ها بست بسی عمامه‌ها
چون که نداشت ستر حق ناکس و عور می‌رود

آنک ز روم زاده بد جانب روم وارود
وان که ز غور زاده بد هم سوی غور می‌رود

آن که ز نار زاده بد همچو بلیس نار شد
وان که ز نور زاده بد هم سوی نور می‌رود

آن که ز دیو زاده بد دست جفا گشاده بد
هیچ گمان مبر که او در بر حور می‌رود

بانمکان و چابکان جانب خوان حق شده
وان دل خام بی‌نمک در شر و شور می‌رود

طبل سیاستی ببین کز فزع نهیب او
شیر چو گربه می‌شود میر چو مور می‌رود

بس که بیان سر تو گرچه به لب نیاوری
همچو خیال نیکوان سوی صدور می‌رود

#مولانای_جان
@Molana79

🎥#تفسیر_مثنوی جلسهٔ چهلم

در محضر #علامه_مروجی_سبزواری (حفظه‌الله )


🔻شروع از بیت(10:00) :
بود لقمان بنده شکلی خواجه ای
بندگی بر ظاهرش دیباجه ای

🔻 موضوع داستان:

آمدن دوستان به بیمارستان جهت پرسش ذاالنون مصری رحمة الله علیه

🔻 عناوین :

(01:00) ذکر حال لقمان و حکومت بر نفس و بندگی نفس
(02:00) بنده شهوت و غضب ( نمونه‌هایی از ظلمهای هارون الرشید)
(11:00) بندگی خواجه گان
(13:00) گرسنگی روح ( نفس جهنمی)
(16:00) روح نامحدود انسانی و غفلت انسان از آن
(19:00) خاموش کردن جهنم نفس
(23:00) علاج گرسنگی روح
(27:00) غلامان هوا و هوس
(29:00) ماجرای نفس کشی حکیم سبزواری
(35:00) شیطان از انسان غفلت میخواهد نه گناه

@Molana79

تصنیف #ای_عاشقان


ای عاشقان ای عاشقان پیمانه را گم کرده‌ام
زان می که در پیمانه‌ها اندر نگنجد خورده‌ام

#ایرج_بسطامی
✍🏻 #مولانا
@Molana79

در نگاهم اگر نیستی،
در خیالم سرشاری


#مولانای_جان
@Molana79

شاید این طلعت میمون که به فالش دارند
در دل اندیشه و در دیده خیالش دارند

که در آفاق چنین روی دگر نتوان دید
یا مگر آینه در پیش جمالش دارند

#حضرت_سعدی
@Molana79

عجب از دام غمش گر بجهد مرغ دلی
این همه میل که با دانهٔ خالش دارند

نازنینی که سر اندر قدمش باید باخت
نه حریفی که توقع به وصالش دارند

#حضرت_سعدی
@Molana79

غالب آن‌ست که مرغی چو به دامی افتاد
تا به جایی نرود بی پر و بالش دارند

عشق لیلی نه به اندازهٔ هر مجنونی‌ست
مگر آنان که سر ناز و دلالش دارند

#حضرت_سعدی
@Molana79

" خوف وجوع ونقص اموال وبدن
  جمله بهرِ نقد جان ظاهر شدن "

#مثنوی_مولانا
@Molana79

📘ترس و گرسنگی و خسارت هایی که بر
  مال انسانها وارد می شود و یابیماری ها
  و آسیب هایی که به جسم می خورد,
  همه برای آزمودن گوهر وجودی اوست...