Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
941 - Telegram Web
Telegram Web
«مسیر واقعی همیشه با سختی‌ها و آزمایش‌ها آغاز می‌شود. سپس بعد یک دوره صبوری و توکل بر خدا به دنبال آن آرامش و هدایت و پیروزی فرامی‌رسد».

 - ابن قیم رحمه الله
چند سال یا حتی چند ماه پیش، این زن جوان نماد یک جنبش زیست محیطی در غرب و همچنین در آلمان بود. او به‌دلیل فعالیت‌هایش الگوی جوانان محسوب می‌شد. به خاطر او، کودکان و جوانان در آلمان حتی در صورت شرکت در تظاهرات زیست محیطی در روزهای جمعه اجازه داشتند مدرسه را ترک کنند. می‌توان ادعا کرد که به دلیل او، حتی تحصیل اجباری در آلمان، به اصطلاح، به حالت تعلیق درآمد.

حالا وقتی او یک فعال طرفدار فلسطین است و بی‌عدالتی صهیونیست‌ها را محکوم می‌کند، ناگهان خطرناک می‌شود، و یهودی ستیز.

بار دیگر این خانم تغییر چهره برق آسای رژیم آلمان را آشکار کرد.

محبوبیت چهره‌ها زیر سایه #لیبرالیسم همین است که می‌بینید:)
⭐️ عقل ما را از وحی بی‌نیاز نمی‌کند.
⭐️ سید قطب رحمه الله
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
متن‌ها به محض تولد یتیم می‌شوند. کمتر کسی می‌پرسد: پدر - یا مادر - این نوشته کیست؟
اورول از کسانی می‌ترسید که ما را از اطلاعات محروم کنند. هاکسلی از کسانی می‌ترسید که آنقدر منبع به ما بدهند که به افرادی منفعل تبدیل شویم. اورول می‌ترسید که حقیقت از ما پنهان بماند. هاکسلی می‌ترسید که حقیقت در اقیانوسی از دیگر حقایق کوچک و فاقد ‌اهمیت غرق شود. 

هاکسلی افزود: «در سال 1984، مردم با ایجاد درد کنترل می‌شدند. در دنیای جدید، آنها با در دسترس بودن لذت کنترل می‌شوند».

به طور خلاصه، اورول از این می‌ترسید که آنچه ما از آن متنفریم، ما را نابود کند. هاکسلی می‌ترسید چیزی که دوستش داریم ما را نابود کند».

📚- نیل پستمن (سرگرمی تا سر حد مرگ)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
غروب آفتاب بر فراز ویرانه‌های غزه...

خدایا خرابه‌های شهرهای زیبای‌ما را که خاکش با خون شریف شهدایمان سیراب شده است، سبب بیداری امت‌ِما و احیای قدرت و شکوه آن قرار ده!
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُدَٰفِعُ عَنِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٖ كَفُورٍ﴾

الله از کسانی ‌که ایمان آورده‌اند قطعاً [در برابر دشمنانشان] دفاع می‌کند. بی‌تردید، الله هیچ خیانتکارِ ناسپاسی را دوست ندارد.
ماده‌گرایی وافسردگی.pdf
697.5 KB
عنوان مقاله: ماده‌گرایی و افسردگی
نویسنده: یوسف عمر یوسف
ترجمه: مای پروجکت
افسردگی فقط پیامد فشار خارجی نیست، بلکه ریشه در ساختار خودآگاهی انسان دارد و از دلایل مهم آن عدم ارتباط با وحی است. وقتی انسان از معنای عمیق وجود خود دور می‌شود، ناگزیر با پوچی مواجه می‌شود که آن را به عنوان درد و یا افسردگی و‌ رنج تجربه می‌کند. این پوچی نتیجه این واقعیت است که آگاهی ما دیگر نمی‌تواند هماهنگی بین درون و بیرون را حفظ کند.

یکی از عوامل افسردگی اختلاف آرزوهای ما و محدودیت‌های این دنیاست. در این تضاد، شخص ثبات خود را از دست می‌دهد، بنابراین در جستجوی حقیقت مطلق با واقعیت مادی برخورد می‌کند و بدین منوال از تنش و ناپایداری درونی که راه رسیدن به غایت و هدف اصلی را بر آگاهی آدمی می‌بندد، افسردگی متولد می‌شود.

دلبستگی و‌ وابستگی دنیایی تله‌ای است که سیستم‌ها برای ما می‌چیند. هر چه بیشتر به چیزهای زمینی و اشیای موقتی دلبسته باشیم، در برابر رنج آسیب‌پذیرتر می‌شویم، زیرا دلبستگی‌ها مبتنی بر چیزهای موقتی هستند و هنگامی که فرو می‌ریزند، فرد در خلأ رها می‌شود و در نتیجه به افسردگی دچار می‌شود.

حتی آزمایش‌های ضروری برای شخص ناباور به عنوان یک تهدید تلقی می‌شود. چون شخص ناباور در مواجهه با تغییرِ به وجود آمده آمادگی لازم و همچنان آگاهی کافی را برای انطباق با شرایط جدید ندارد. این چالشی است که همه را فرا می‌گیرد و در این شرایط اسلام مسلمانان را به صبر و نماز امر می‌کند ولی برای راحت‌طلبان و دنیاخواهان آزمایش‌ها و تغییرات بد زندگی پیامدی جز افسردگی و پوچی به‌همراه ندارد .

اما آزمایش‌ها وسختی‌ها در نهایت راهی برای افزایش آگاهی انسان است و یک نشان است که روتین زندگی ما نیاز به بازسازی دارد تا به فطرت اولیه خود بازگردد. درد ابزار بیداری است که ما را مجبور می‌کند از توهمات فراتر برویم و همچنین نقطه تماس جدیدی با حقیقت متافیزیکی پیدا کنیم و به جای رسیدن به پوچی دیدگاه خود را نسبت به زندگی افزایش دهیم و از اوامر خداوندی که دوری از او افسردگی و در نهایت پوچی است، فرمانبرداری کنیم.
غزه‌ی من، مرثیه‌ی مرگ من، شاید خانه‌ام ویران نباشد، شاید جاده‌های ما آباد باشد و شهرها... اما از رنگ رخساره جز متروکه‌ای نمانده، متروکه‌ای مانده از بمباران خوشه‌ای... آماده‌ی فرو ریختن.

غزه من، من مرده‌ام... مرده‌ای که رنج می‌کشد. یک سال است در حال مردن رنج می‌کشم... در انتظار فرو ریختن باقی مانده‌ی این متروکه رنج می‌کشم.
بسیاری از کسانی که حق را رد می‌کنند سعی می‌کنند غرور خود را در پس وجود شبهات و عدم اقناع ادله به طرفداران حق پنهان کنند.

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ولى [به] کافران [خطاب می‌شود:] مگر نه این بود كه در برابر آیات من كه بر شما عرضه مى‌شد، گردنکشى مى‌كردید و گروهی بزهکار بودید؟ و چون گفته می‌شد: وعده الله حق است و [در وقوع] قیامت هیچ تردیدی نیست، می‌گفتید: نمی‌دانیم قیامت چیست؛ [آن را] توهّمی بیش نمی‌دانیم و به یقین نرسیده‌ایم﴾ (جاثیه:۳۱-۳۲).

بنابراین، برای متقاعد کردن این افراد نیازی به تلاش نیست. فقط رساندن حقیقت به شما سپرده شده است و پذیرش آن به شما بستگی ندارد.

﴿و [ای مشرکان،] اگر شما [محمد را] دروغگو بدانید، [عجیب نیست.] به راستی که برخی از امت‌های پیش از شما [نیز، پیامبران الهی را] تکذیب کردند؛ و پیامبر وظیفه‌ای جز رساندن آشکار [وحی] ندارد﴾ (عنکبوت:۱۸).

و از اینکه مردم حقیقت را نمی‌پذیرند ناراحت نباشید.

﴿گویی می‌خواهی از [اندوهِ] اینکه [مشرکان] ایمان نمی‌آورند، خود را هلاک کنی﴾ (شعراء:۳).

﴿[ای پیامبر،] بی‌تردید، تو نمی‌توانی هر کس را دوست داشته باشی [به اجبار به راه راست] هدایت ‌کنی؛ بلکه الله است که هر کس را بخواهد هدایت می‌کند و او به [حال] راه‌یافتگان داناتر است‌﴾ (قصص:۵۶).

نگران رساندن وحی باشید و به خدا توکل کنید زیرا نتیجه با اوست.

این عباس رضی الله عنه روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «امت‌ها [در روز قیامت] بر من عرضه شدند، پس پیامبری را دیدم که گروهی کوچک با او بودند و پیامبری را که یک یا دو مرد با او بودند و پیامبری که هیچ‌کس با او نبود...» (مسلم: ۲۲۰).

این حدیث نشان می دهد که نتیجه به شخص بستگی ندارد، حتی اگر این شخص پیامبر باشد، زیرا پیامبرانی بوده‌اند که مطلقاً هیچ‌کس از آنها پیروی نکرده است.
از سوی دیگر، این حدیث بیانگر آن است که نیازی به تلاش برای زینت بخشیدن به حقیقت در نزد غیر مؤمنان با تحریف آن و تلطیف بخشی از معانی آن نیست؛ چنین واعظی با مجازات بزرگی مواجه خواهند شد.


﴿و اگر [ما] تو را ثابت‌قدم نمی‌کردیم، به راستی نزدیک بود اندکی به آنان متمایل شوی [و در آن‌چه که بر تو پیشنهاد داده‌اند و به‌خاطر اشتیاق زیاد بر ایمان آوردنشان با آن‌ها موافقت کنی]. در آن صورت، قطعاً چند برابر عذاب زندگی در دنیا و چند برابر عذاب مرگ در آخرت به تو می‌چشاندیم و آنگاه در برابر ما یاورى برای خویش نمى‌یافتى﴾ (اسراء:۷۴-۷۵).

کسی که در این آیات قرآن تأمل کند، هرگز دین را تحریف نخواهد کرد، زیرا اولاً نتیجه آن به دست خداست و ثانیاً از عذاب او به خاطر تهمت زدن به او می‌ترسد.

My project
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
دین: داروینیسم
بنیانگذار: چارلز داروین
کتاب مقدس: منشأ گونه‌ها
طرفدار برتر: ریچارد داوکینز
تشریفات: توهین به مذهبی‌ها، دروغ گفتن در مورد فسیل‌های یافت شده، تکرار ده بار در روز «تکامل یک واقعیت است».
اماکن مذهبی: مجسمه داروین:)
⭐️ قوم گریزان
⭐️ سید قطب رحمه‌الله
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ازچاله به چاه.pdf
1.1 MB
چکیده: اگر اسلام را یک درخت بدانیم، ریشه‌ها و تنه، اصول این دین هستند و شاخه‌ها فروع آن و برگ‌ها، فرعِ فرع. گاه شبهه‌ای که ذهن یک جوان را مشغول می‌کند مربوط به شاخه یا حتی برگ‌‌های این درخت است، اما مشکل اینجاست که همین شبهه بر اثر بی‌صبری، باعث انکار تنه و ریشه این درخت می‌شود.

عنوان مقاله: از چاله به چاه | چرا نداشتن صبر در برابر شبهه خطرناک است؟
نویسنده: کویستان ابراهیمی
تهیه شده توسط: مای پروجکت
حجم زیادی از پرسش ناباوران در معنای زندگی و معنای وجودی ما خلاصه می‌شود. پرسش‌هایی که اگر در عمق آن پیش‌روی کنیم به وجود خدا می‌رسیم.

به عنوان مثال: این سخن مشهور «ولادیمیر بیخین» که می‌گوید: «اگر چیزی در آغاز معنا نداشته باشد ما هم نمی‌توانیم برایش معنا بیاوریم.»

ما نیز در جواب این سخن می‌گوییم: ایشان به نکته خوبی اشاره کرده‌اند، چرا که ما این دنیا را بی‌معنا نمی‌دانیم و چیز بی‌معنا نمی‌تواند معنا پیدا کند، همانطور که چیز بی‌جان نمی‌تواند حیات دهد. آجرها تا به خانه تبدیل نشده‌اند نمی‌توانند به خودی خود معنایی بدهند.

بنابراین، اگر انسان نیز نتیجه انباشت موفقی از ماده باشد، نه مخلوق خدا، دیگر معنایی در زندگی او وجود نخواهد داشت. زندگی یک انسان را فقط کسی که به او زندگی بخشیده می‌تواند معنا دهد و معنای این دنیا را فقط در چهارچوب الهی می‌توان یافت و اصولا وجود معنا به نوعی دلیل بر وجود خداوند است.

اگر انسان در زندگی خود به وجود معنا برسد، به نوعی وجود خدا را نیز در زندگی خود احساس خواهد کرد. از این رو بسیاری از بی‌خداها به اهمیت و یا خطر پرسش‌های معناگرا مانند «چرا» و «معنای زندگی» پی‌برده‌اند. مثلا لاورنس کراوس جایی گفته است: «پرسش «چرا» به سوی خدا هدایت می‌کند».

اما نتیجه اجتناب از پرسش معنا به هدف روی گردانی از خداوند، کوری است. کوری عمدی به کوری ابدی منتهی می‌شود.

{وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى} [طه: ۱۲۴]

(و کسی‌ که از یاد من رویگردان شود، یقیناً زندگی سختی خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا برمی‌انگیزیم).

والله أعلم.

-ک. ابراهیمی
⭐️ محبت راستین
⭐️ سید قطب رحمه‌الله
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
پیشرفت فناوری در جهان جدید بر انسان نیز اثر گذاشته و شاید بیشترین تاثیر متوجه شیفتگان تکنولوژی باشد. در مقابل گروهی دیگر در برابر این شیفتگی مقاومت می‌کنند و انسان را مالک فناوری می‌دانند نه برعکس و معتقدند به هیچ صورت نباید نقش محوری انسان در برابر ماشین عقب رانده شود. این نوشته کوتاه به مقایسه این دو تیپ پرداخته است: هومومتافیزیک در برابر هوموتکنولوژیک.

هومومتافیزیک
شخصی است که معتقد به غلبه امر غیر مادی بر ماده است.

هوموتکنولوژیک فردی است که فناوری دنیای مادی را فوق العاده قدرتمند می‌شناسد.

انسان مخلوقی ماورای طبیعی است که از ماده تشکیل شده است، دارای غرایز، نیازها و میل شدید به هستی است و این او را شبیه به بقیه جانداران می‌سازد، اما تنها موجود هستی است که توانایی «پرسش» را دارد و همین او را از سایر جانداران متمایز می‌کند.

یک حیوان معنای وجود خود را در هستی درک نمی‌کند، اما یک انسان می‌تواند با «سؤال کردن»، «تفکر» و «باور»، وضعیت خود را در جهان شناسایی و درک کند.

هوموتکنولوژیک موجودی جدا شده از متافیزیک است که با ترک واقعیت، مرتکب عمل گریز شده و برای خوشبختی به تجربه‌گرایی و تکنولوژی پناه می‌برد.

او خود را موجودی وابسته به فناوری می‌داند، در نتیجه در غیاب تجهیزات، خودش را ناقص می‌بیند. از نظر او فناوری است که به او قدرت داده و بلکه فناوری از این جهت بر او برتری دارد چون عامل قدرت اوست.

او در محیطی بزرگ شده که فناوری مطلقا تقدیس شده است. با داستان‌های علمی تخیلی و فیلم‌ها و انیمیشن‌هایی که تقدیر بشر را در فناوری خلاصه کرده‌اند. برای او فناوری از آلت دست بشر فراتر رفته و بشر آلت دست فناوری شده‌اند.

انسان متافیزیکی نمی‌تواند قدرت کسی را که از نظر درجه پایین‌تر از اوست، برتر از خود ببینید. او تنها خدا را از برتر از خود می‌داند، اما انسان هوموتکنولوژیست قدرت مخلوق را برتر از خود می‌بیند و همین ماهیت وجودی او را را به خطر می‌اندازد، زیرا ماده قادر به پاسخگویی و ارتقای شخص نیست، اما برعکس، او را به وضعیت پست‌تر از خود به عنوان یک ماشین کاهش می‌دهد؛ ماشینی که می‌توان از آن استفاده کرد و سپس از بین برد.

شخصیت هومومتافیزیک مخالف علم و فناوری نیست، اما بر خلاف هومو تکنولوژیک، او قادر است پیشرفت را در خدمت باورها و زندگی روزمره‌اش در آورد.

شخص هومومتافیزیک از هوموتکنولوژیک فراتر است چون او مقاوم است. او تعالیم اخلاقی خاص خود را دارد و با آن کرامت خود را بر روی زمین حفظ می‌کند.

اما هوموتکنولوژیک محدودتر است. او تنها به فناوری چشم دوخته و حاضر نیست به بعد معنوی خود پاسخ دهد و از پرسش‌های درونی خود گریزان است.

ستایش ماشین و فناوری به اندازه کافی ذهن ما و کودکان ما را پر کرده است و بلکه ما در محاصره سیستم‌های پیچیده و اینترنت و ماشین زندگی می‌کنیم. نگاه انسان جدید را باید بیشتر به سمت ماورای ماشین برد، جایی که انسان تنها در برابر پرسش‌های خود قرار دارد و ماشین حواسش را از اندیشیدن به آن پرت نمی‌کند. ماشین دستیار انسان است و باید در همان سطح باقی بماند. ماشین جای الاغ و اسب را گرفته است. آیا بشر در گذشته، برای الاغ و اسب نقش رهبری قائل بود؟ سطح و جایگاه ماشین و فناوری نیز باید همین باشد. یاری‌گر انسان نه رهبر او.

-ک. ابراهیمی
2025/01/10 08:38:23
Back to Top
HTML Embed Code: