Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
شکوه ایران در جاودانگی آیینهای کهن آن جلوهگر است، و شب چله، که با نام دلنشین یلدا نیز شناخته میشود، از درخشانترین نمادهای این میراث گرانبهاست؛ آیینی ریشهدار که سدههاست در تار و پود فرهنگ ایرانی تنیده شده است.
جمهوری اسلامی و دیگر اشغالگران این سرزمین در طول تاریخ، با وجود تمامی تلاشهای مذبوحانه برای زدودن هویت ایرانی، هرگز نتوانستهاند آیینهای ایرانی همچون شب چله را از خانههای مردم این مرزوبوم بیرون کنند. این پایداری در حفظ و پاسداری از آیینهای ملی در دوران تیره سلطه جمهوری اسلامی، بازتابی از عزم راسخ ملت حقجو و آزادیخواه ایران برای بازپسگیری میهن و حاکمیت ملیشان است.
ایرانیان در خانه مادری در حالی یلدا را جشن میگیرند که سفرههایشان زیر عبای سنگین بیکفایتی و فساد ساختاری جمهوری اسلامی، خالیتر از همیشه شده و رنج و فقر بر زندگی آنان سایه افکنده است. از این رو، این شب یلدا، بیش از هر زمان دیگر، نمادی از همبستگی ملی و ایستادگی در برابر رژیمی است که هستی مردم را به تاراج برده است.
در این شب بلند و سرد، همدل و همصدا با خانوادههای داغدار و دادخواهی هستم که جای عزیزانشان را در کنار خود خالی میبینند؛ دلیرانی میهنپرست که با فداکاری، پیامآوران روشنایی و امید در ظلمت میهن شدند و با شجاعت، در دل اهریمن، هراس نابودی افکندند. یادشان جاویدان و راهشان چراغیست در مسیر رسیدن به فردای آزاد و آباد ایران.
یلدایتان شاد!
پاینده ایران
@OfficialRezaPahlavi
جمهوری اسلامی و دیگر اشغالگران این سرزمین در طول تاریخ، با وجود تمامی تلاشهای مذبوحانه برای زدودن هویت ایرانی، هرگز نتوانستهاند آیینهای ایرانی همچون شب چله را از خانههای مردم این مرزوبوم بیرون کنند. این پایداری در حفظ و پاسداری از آیینهای ملی در دوران تیره سلطه جمهوری اسلامی، بازتابی از عزم راسخ ملت حقجو و آزادیخواه ایران برای بازپسگیری میهن و حاکمیت ملیشان است.
ایرانیان در خانه مادری در حالی یلدا را جشن میگیرند که سفرههایشان زیر عبای سنگین بیکفایتی و فساد ساختاری جمهوری اسلامی، خالیتر از همیشه شده و رنج و فقر بر زندگی آنان سایه افکنده است. از این رو، این شب یلدا، بیش از هر زمان دیگر، نمادی از همبستگی ملی و ایستادگی در برابر رژیمی است که هستی مردم را به تاراج برده است.
در این شب بلند و سرد، همدل و همصدا با خانوادههای داغدار و دادخواهی هستم که جای عزیزانشان را در کنار خود خالی میبینند؛ دلیرانی میهنپرست که با فداکاری، پیامآوران روشنایی و امید در ظلمت میهن شدند و با شجاعت، در دل اهریمن، هراس نابودی افکندند. یادشان جاویدان و راهشان چراغیست در مسیر رسیدن به فردای آزاد و آباد ایران.
یلدایتان شاد!
پاینده ایران
@OfficialRezaPahlavi
ناگفتههای تاریخ معاصر ایران-ناتاما
●رسوایی شصت و یکم از آقای یرواند آبراهامیان، نویسنده مصدّقالهی، دشمن پهلوی و مورخ خودخوانده و بیسوادِ کمونیست آقای آبراهامیان که خود را یک مورخ تراز اول ادعا میکند، در کتاب تاریخ ایران مدرن ادعاهایی را مطرح میکند که دروغ محض است و پیداست که ایشان دست…
●رسوایی شصت و دوم از آقای یرواند آبراهامیان، نویسنده مصدّقالهی، دشمن پهلوی و مورخ خودخوانده و بیسوادِ کمونیست
آقای آبراهامیان که خود را یک مورخ تراز اول ادعا میکند، در کتاب تاریخ ایران مدرن ادعاهایی را مطرح میکند که دروغ محض است و پیداست که ایشان اساساً کوچکترین اطلاعی از تاریخ ایران ندارد.
👇👇
The shah ..... He amended the constitution, giving himself the authority to appoint, prime ministers.
📚a history of modern Iran, by Ervand Abrahamian, page 128
ترجمه: [محمّدرضا]شاه قانون اساسی[مشروطه] را تغییر داد و اختیار نصب وزرا را از آن خود کرد
👇👇
آنچه آقای آبراهامیان میگوید ناشی از بیسوادی و عدم اطلاع از قانون اساسی مشروطه و تاریخ معاصر ایران است.
اولاً به موجب متمم قانون اساسی مشروطه اصل چهل و ششم عزل و نصب وزرا از اختیارات شاه است.
دوماً متمم قانون اساسی مشروطه در دوران قاجار تصویب و تنظیم شده است و بر خلاف تصور یا دروغ آبراهامیان، هیچ ارتباطی با محمّدرضاشاه پهلوی ندارد.
احتشام السلطنه(محمود علامیر) از وزنههای انقلاب مشروطه و دوّمین رئیس مجلس شورای ملّی در این خصوص در خاطرات خویش مینویسد:
متمم قانون اساسی را تمام کرده، به رأى وكلاء رسانديم، صنیع الدوله را که سلف من بود. با خود برداشته بحضور [محمّدعلی]شاه بردم و متمم قانون اساسی را برای توشیح تقدیم کردم، شاه بیاندازه متوحش بود و شاهزاده مؤید الدوله (ابوالفتح میرزا) حضور داشت. شاه روی صندلی در تالار برلیان نشسته بود و بمن و صنیع الدوله اجازه جلوس داد که روی زمین بنشینیم.
جز توشیح چاره ندارید:
محمّدعلی شاه، شروع بخواندن مواد قانون نمود، عرض کردم: ملاحظه آن برای شما خالی از ضرورت است، زیرا ملاحظاتی که لازم بوده شده و قانونی است که از مجلس گذشته است. شما امضاء بفرمائید که تأخیر در توشیح نتیجهای جز ازدیاد سوءظن مردم و وکلاء تندر ندارد. امضاء کرد و بدست من داد. سپس شرح مبسوطی در دولتخواهی نصیحت عرض کردم که:
"شما امروز خوشبخت ترین سلاطین ایران هستید، زیرا که مقامات و شئون سلطنت را دارید و مطلقاً مسئولیتی ندارید و زحمتی را نباید تحمل فرمائید".
شاه، از همان ماده نداشتن مسئولیت، بیشتر جاخورده و ناراضی بود و میگفت چطور من مسئولیتی ندارم؟؟ من بایستی رعایای خود را مثل شبانی که گله گوسفندان را هدایت و نگهداری میکند سرپرستی کنم. عرض کردم هیچکس از فرمان مبارک خارج نیست و دولت و مجلس هم هر کار بکنند. با توشیح و تنفيذ ذات مبارک خواهد بود.
بدیهی است که هم مجلس و هم دولت بایستی در جزئی و کلی مسائل راهنمائیها و نصایح مشفقانه اعلیحضرت را مطمح نظر خود قرار دهند. غرض از عدم مسئولیت پادشاه در رژیم مشروطه پارلمانی این است که چون دولت در قبال مجلس مسئول اجرای قوانین و نظامات میباشد و داشتن مسئولیت ملازمه با جوابگوئی و بازخواست دارد، مجلس که مقام والای سلطنت را بالاتر و مصون از هرگونه پرس وجو و جوابگوئی میداند و این مقام عالی و عنوان سلطنت را که ودیعۀ الهی است قابل عزل و برکناری نمیداند. برای آنکه مبادا وزراء در برابر مجلس متعذر به اوامر ملوکانه شده و برای فرار از تعقیب و مجازات، به فرامین شفاهی، یا حتى كتبى مقام سلطنت تمسک جویند و اختلالی در تقسيم و تفكيک قوا و اختلاطی در مسئولیت ها بوجود آید "پادشاه را قانون غیر مسئول شناخته است". اما از آنطرف عزل و نصب وزراء و جميع تصميمات عمده مملکتی از قبیل اجازه تشکیل مجلس و ریاست عالیه بر قوه مقننه و اجرائیه و مرجعیت اصلی انشاء قوانین و اعلان جنگ و اجازه مصالحه و فرمانفرمائی قوای نظامی با پادشاه است و اگر خوب دقت شود تمام اقتدار و اختیاری که سلاطین گذشته داشتهاند. در قانون اساسی و مخصوصاً "قانون متمم" که امروز توشیح فرمودید. برای پادشاه پیش بینی شده و قيد قانون ناظر بر وزراء و کارکنان دولت است. این اظهارات شاه را آرام و کاملا راضی و خوشحال ساخت و قانون متمم قانون اساسی را که امضاء کرده بود و آنرا لوله کرده. در میان انگشتان می فشرد، با خوشروئی، بدست من داد. تنظیم و تصویب و توشیح بدون سروصدای قانون متمم قانون اساسی بزرگترین خدمت مجلس اول است. که مشروطیت ایران و رژیم پارلمانی را بنیان و پایه اساسی گذارد. قوای ثلاثه را تعریف و وظایف آنها را مشخص و در برابر قانون و اختیارات محاكم و استقلال قضات در این قانون تعریف و پیش بینی شد. قانون اساسی در حقیقت از کلیات مسائل گفتگو کرده. در حالیکه قانون متمم حقوق و حدود مجلس و دولت. دربار و شاه با ملت را مشخص نموده است. تردیدی نیست که مورخین و محققین در آینده در ضمنِ بررسی تاریخ مشروطیت ایران به اهمیت و نقش این قانون در قوام و دوام رژیم مشروطه توجه خواهند کرد.
📚خاطرات احتشام السلطنه، صفحه ۶۱۰-۶۱۲ به کوشش محمّدمهدی موسوی، انتشارات زوار، چاپ دوم، تهران ۱۳۶۷ خورشیدی
@na_ta_ma
آقای آبراهامیان که خود را یک مورخ تراز اول ادعا میکند، در کتاب تاریخ ایران مدرن ادعاهایی را مطرح میکند که دروغ محض است و پیداست که ایشان اساساً کوچکترین اطلاعی از تاریخ ایران ندارد.
👇👇
The shah ..... He amended the constitution, giving himself the authority to appoint, prime ministers.
📚a history of modern Iran, by Ervand Abrahamian, page 128
ترجمه: [محمّدرضا]شاه قانون اساسی[مشروطه] را تغییر داد و اختیار نصب وزرا را از آن خود کرد
👇👇
آنچه آقای آبراهامیان میگوید ناشی از بیسوادی و عدم اطلاع از قانون اساسی مشروطه و تاریخ معاصر ایران است.
اولاً به موجب متمم قانون اساسی مشروطه اصل چهل و ششم عزل و نصب وزرا از اختیارات شاه است.
دوماً متمم قانون اساسی مشروطه در دوران قاجار تصویب و تنظیم شده است و بر خلاف تصور یا دروغ آبراهامیان، هیچ ارتباطی با محمّدرضاشاه پهلوی ندارد.
احتشام السلطنه(محمود علامیر) از وزنههای انقلاب مشروطه و دوّمین رئیس مجلس شورای ملّی در این خصوص در خاطرات خویش مینویسد:
متمم قانون اساسی را تمام کرده، به رأى وكلاء رسانديم، صنیع الدوله را که سلف من بود. با خود برداشته بحضور [محمّدعلی]شاه بردم و متمم قانون اساسی را برای توشیح تقدیم کردم، شاه بیاندازه متوحش بود و شاهزاده مؤید الدوله (ابوالفتح میرزا) حضور داشت. شاه روی صندلی در تالار برلیان نشسته بود و بمن و صنیع الدوله اجازه جلوس داد که روی زمین بنشینیم.
جز توشیح چاره ندارید:
محمّدعلی شاه، شروع بخواندن مواد قانون نمود، عرض کردم: ملاحظه آن برای شما خالی از ضرورت است، زیرا ملاحظاتی که لازم بوده شده و قانونی است که از مجلس گذشته است. شما امضاء بفرمائید که تأخیر در توشیح نتیجهای جز ازدیاد سوءظن مردم و وکلاء تندر ندارد. امضاء کرد و بدست من داد. سپس شرح مبسوطی در دولتخواهی نصیحت عرض کردم که:
"شما امروز خوشبخت ترین سلاطین ایران هستید، زیرا که مقامات و شئون سلطنت را دارید و مطلقاً مسئولیتی ندارید و زحمتی را نباید تحمل فرمائید".
شاه، از همان ماده نداشتن مسئولیت، بیشتر جاخورده و ناراضی بود و میگفت چطور من مسئولیتی ندارم؟؟ من بایستی رعایای خود را مثل شبانی که گله گوسفندان را هدایت و نگهداری میکند سرپرستی کنم. عرض کردم هیچکس از فرمان مبارک خارج نیست و دولت و مجلس هم هر کار بکنند. با توشیح و تنفيذ ذات مبارک خواهد بود.
بدیهی است که هم مجلس و هم دولت بایستی در جزئی و کلی مسائل راهنمائیها و نصایح مشفقانه اعلیحضرت را مطمح نظر خود قرار دهند. غرض از عدم مسئولیت پادشاه در رژیم مشروطه پارلمانی این است که چون دولت در قبال مجلس مسئول اجرای قوانین و نظامات میباشد و داشتن مسئولیت ملازمه با جوابگوئی و بازخواست دارد، مجلس که مقام والای سلطنت را بالاتر و مصون از هرگونه پرس وجو و جوابگوئی میداند و این مقام عالی و عنوان سلطنت را که ودیعۀ الهی است قابل عزل و برکناری نمیداند. برای آنکه مبادا وزراء در برابر مجلس متعذر به اوامر ملوکانه شده و برای فرار از تعقیب و مجازات، به فرامین شفاهی، یا حتى كتبى مقام سلطنت تمسک جویند و اختلالی در تقسيم و تفكيک قوا و اختلاطی در مسئولیت ها بوجود آید "پادشاه را قانون غیر مسئول شناخته است". اما از آنطرف عزل و نصب وزراء و جميع تصميمات عمده مملکتی از قبیل اجازه تشکیل مجلس و ریاست عالیه بر قوه مقننه و اجرائیه و مرجعیت اصلی انشاء قوانین و اعلان جنگ و اجازه مصالحه و فرمانفرمائی قوای نظامی با پادشاه است و اگر خوب دقت شود تمام اقتدار و اختیاری که سلاطین گذشته داشتهاند. در قانون اساسی و مخصوصاً "قانون متمم" که امروز توشیح فرمودید. برای پادشاه پیش بینی شده و قيد قانون ناظر بر وزراء و کارکنان دولت است. این اظهارات شاه را آرام و کاملا راضی و خوشحال ساخت و قانون متمم قانون اساسی را که امضاء کرده بود و آنرا لوله کرده. در میان انگشتان می فشرد، با خوشروئی، بدست من داد. تنظیم و تصویب و توشیح بدون سروصدای قانون متمم قانون اساسی بزرگترین خدمت مجلس اول است. که مشروطیت ایران و رژیم پارلمانی را بنیان و پایه اساسی گذارد. قوای ثلاثه را تعریف و وظایف آنها را مشخص و در برابر قانون و اختیارات محاكم و استقلال قضات در این قانون تعریف و پیش بینی شد. قانون اساسی در حقیقت از کلیات مسائل گفتگو کرده. در حالیکه قانون متمم حقوق و حدود مجلس و دولت. دربار و شاه با ملت را مشخص نموده است. تردیدی نیست که مورخین و محققین در آینده در ضمنِ بررسی تاریخ مشروطیت ایران به اهمیت و نقش این قانون در قوام و دوام رژیم مشروطه توجه خواهند کرد.
📚خاطرات احتشام السلطنه، صفحه ۶۱۰-۶۱۲ به کوشش محمّدمهدی موسوی، انتشارات زوار، چاپ دوم، تهران ۱۳۶۷ خورشیدی
@na_ta_ma
ناگفتههای تاریخ معاصر ایران-ناتاما
●رسوایی شصت و دوم از آقای یرواند آبراهامیان، نویسنده مصدّقالهی، دشمن پهلوی و مورخ خودخوانده و بیسوادِ کمونیست آقای آبراهامیان که خود را یک مورخ تراز اول ادعا میکند، در کتاب تاریخ ایران مدرن ادعاهایی را مطرح میکند که دروغ محض است و پیداست که ایشان اساساً…
●رسوایی شصت و دوم از آقای یرواند آبراهامیان، مورخ خودخوانده و بیسوادِ کمونیست
ترجمه: [محمّدرضا]شاه قانون اساسی[مشروطه] را تغییر داد و اختیار نصب وزرا را از آن خود کرد.
📚a history of modern Iran, by Ervand Abrahamian, page 128
👇👇
آنچه آقای آبراهامیان میگوید ناشی از بیسوادی و عدم اطلاع از قانون اساسی مشروطه و تاریخ معاصر ایران است.
اولاً به موجب متمم قانون اساسی مشروطه اصل چهل و ششم عزل و نصب وزرا از اختیارات شاه است.
دوماً متمم قانون اساسی مشروطه در دوران قاجار تصویب و تنظیم شده است و بر خلاف تصور یا دروغ آبراهامیان، هیچ ارتباطی با محمّدرضاشاه پهلوی ندارد.
سوماً احتشام السلطنه(محمود علامیر) از وزنههای انقلاب مشروطه و دوّمین رئیس مجلس شورای ملّی در خاطرات خود مینویسد که متمم قانون اساسی را در دوران محمّدعلیشاه تنظیم کرده و اختیار عزل و نصب وزرا را در دوران محمّدعلی شاه به پادشاه مشروطه اعطا شد.
@na_ta_ma
ترجمه: [محمّدرضا]شاه قانون اساسی[مشروطه] را تغییر داد و اختیار نصب وزرا را از آن خود کرد.
📚a history of modern Iran, by Ervand Abrahamian, page 128
👇👇
آنچه آقای آبراهامیان میگوید ناشی از بیسوادی و عدم اطلاع از قانون اساسی مشروطه و تاریخ معاصر ایران است.
اولاً به موجب متمم قانون اساسی مشروطه اصل چهل و ششم عزل و نصب وزرا از اختیارات شاه است.
دوماً متمم قانون اساسی مشروطه در دوران قاجار تصویب و تنظیم شده است و بر خلاف تصور یا دروغ آبراهامیان، هیچ ارتباطی با محمّدرضاشاه پهلوی ندارد.
سوماً احتشام السلطنه(محمود علامیر) از وزنههای انقلاب مشروطه و دوّمین رئیس مجلس شورای ملّی در خاطرات خود مینویسد که متمم قانون اساسی را در دوران محمّدعلیشاه تنظیم کرده و اختیار عزل و نصب وزرا را در دوران محمّدعلی شاه به پادشاه مشروطه اعطا شد.
@na_ta_ma
احتشام السلطنه در خصوص "متمم قانون اساسی مشروطه و بند عزل و نصب وزرا از اختیارات شاه" در خاطرات خویش مینویسد:
متمم قانون اساسی را تمام کرده، به رأى وكلاء رسانديم، بحضور شاه بردم و متمم قانون اساسی را برای توشیح تقدیم کردم،...
محمّدعلی شاه، شروع بخواندن مواد قانون نمود،...شاه، از همان ماده نداشتن مسئولیت، بیشتر جاخورده و ناراضی بود و میگفت چطور من مسئولیتی ندارم؟؟...عرض کردم هیچکس از فرمان مبارک خارج نیست...اما از آنطرف عزل و نصب وزراء و جميع تصميمات عمده مملکتی از قبیل اجازه تشکیل مجلس و ریاست عالیه بر قوه مقننه و اجرائیه و مرجعیت اصلی انشاء قوانین و اعلان جنگ و اجازه مصالحه و فرمانفرمائی قوای نظامی با پادشاه است... در قانون اساسی و مخصوصاً "قانون متمم" که امروز توشیح فرمودید. برای پادشاه پیش بینی شده و قيد قانون ناظر بر وزراء و کارکنان دولت است...تنظیم و تصویب و توشیح بدون سروصدای قانون متمم قانون اساسی بزرگترین خدمت مجلس اول است. که مشروطیت ایران و رژیم پارلمانی را بنیان و پایه اساسی گذارد.
📚خاطرات احتشام السلطنه، صفحه ۶۱۰-۶۱۲ به کوشش محمّدمهدی موسوی، انتشارات زوار، تهران ۱۳۶۷ خورشیدی
@na_ta_ma
متمم قانون اساسی را تمام کرده، به رأى وكلاء رسانديم، بحضور شاه بردم و متمم قانون اساسی را برای توشیح تقدیم کردم،...
محمّدعلی شاه، شروع بخواندن مواد قانون نمود،...شاه، از همان ماده نداشتن مسئولیت، بیشتر جاخورده و ناراضی بود و میگفت چطور من مسئولیتی ندارم؟؟...عرض کردم هیچکس از فرمان مبارک خارج نیست...اما از آنطرف عزل و نصب وزراء و جميع تصميمات عمده مملکتی از قبیل اجازه تشکیل مجلس و ریاست عالیه بر قوه مقننه و اجرائیه و مرجعیت اصلی انشاء قوانین و اعلان جنگ و اجازه مصالحه و فرمانفرمائی قوای نظامی با پادشاه است... در قانون اساسی و مخصوصاً "قانون متمم" که امروز توشیح فرمودید. برای پادشاه پیش بینی شده و قيد قانون ناظر بر وزراء و کارکنان دولت است...تنظیم و تصویب و توشیح بدون سروصدای قانون متمم قانون اساسی بزرگترین خدمت مجلس اول است. که مشروطیت ایران و رژیم پارلمانی را بنیان و پایه اساسی گذارد.
📚خاطرات احتشام السلطنه، صفحه ۶۱۰-۶۱۲ به کوشش محمّدمهدی موسوی، انتشارات زوار، تهران ۱۳۶۷ خورشیدی
@na_ta_ma
●رسوایی شصت و سوم از آقای یرواند آبراهامیان، نویسنده مصدّقالهی، دشمن پهلوی و مورخ خودخوانده و بیسوادِ کمونیست
آقای آبراهامیان که خود را یک مورخ تراز اول ادعا میکند، در کتاب تاریخ ایران مدرن ادعاهایی را مطرح میکند که یا دروغ محض است و یا هیچگونه اصل و اساسی ندارد؛ پیداست که ایشان اساساً کوچکترین اطلاعی از تاریخ ایران ندارد.
👇👇
Amini, a liberal scion of the Ashtiyani family, had been foisted on the shah by the Kennedy administration in the hope that he would launch land reform.
📚a history of modern Iran, by Ervand Abrahamian, page 128
ترجمه: امینی را که یک عضو لیبرال جوان از خانوادهی آشتیانی بود، دولت کندی به شاه تحمیل کرد تا اصلاحات ارضی را در ایران آغاز کند.
👇👇
آنچه آقای آبراهامیان میگوید ناشی از بیسوادی و عدم اطلاع از تاریخ معاصر ایران است.
آقای آبراهامیان به دروغ ادعا میکند که دولت جان اف کندی اصلاحات ارضی را به شاه تحمیل کرد.
اولاً کندی در ۳۰ دی سال ۱۳۳۹ رئیسجمهور شد؛ در حالی که اولین لایحه رسمی اصلاحات ارضی در ۱۴ آذر ۱۳۳۸ به مجلس شورای ملّی رفت.
دوماً نخستین لایحه اصلاحات ارضی را منوچهر اقبال به مجلس برد نه دکتر امینی.
سوماً لایحه اصلاحات ارضی دو سال پیش از آمدن کندی به مجلس رفت.
چهارماً مسئله اصلاحات ارضی همواره پس از انقلاب مشروطه، مورد توجه مشروطهخواهان و حتی یکی از دغدغهها و خواستههایشان بود که نهایتاً در دوره شاهنشاه آریامهر به اجرا رسید.
@na_ta_ma
آقای آبراهامیان که خود را یک مورخ تراز اول ادعا میکند، در کتاب تاریخ ایران مدرن ادعاهایی را مطرح میکند که یا دروغ محض است و یا هیچگونه اصل و اساسی ندارد؛ پیداست که ایشان اساساً کوچکترین اطلاعی از تاریخ ایران ندارد.
👇👇
Amini, a liberal scion of the Ashtiyani family, had been foisted on the shah by the Kennedy administration in the hope that he would launch land reform.
📚a history of modern Iran, by Ervand Abrahamian, page 128
ترجمه: امینی را که یک عضو لیبرال جوان از خانوادهی آشتیانی بود، دولت کندی به شاه تحمیل کرد تا اصلاحات ارضی را در ایران آغاز کند.
👇👇
آنچه آقای آبراهامیان میگوید ناشی از بیسوادی و عدم اطلاع از تاریخ معاصر ایران است.
آقای آبراهامیان به دروغ ادعا میکند که دولت جان اف کندی اصلاحات ارضی را به شاه تحمیل کرد.
اولاً کندی در ۳۰ دی سال ۱۳۳۹ رئیسجمهور شد؛ در حالی که اولین لایحه رسمی اصلاحات ارضی در ۱۴ آذر ۱۳۳۸ به مجلس شورای ملّی رفت.
دوماً نخستین لایحه اصلاحات ارضی را منوچهر اقبال به مجلس برد نه دکتر امینی.
سوماً لایحه اصلاحات ارضی دو سال پیش از آمدن کندی به مجلس رفت.
چهارماً مسئله اصلاحات ارضی همواره پس از انقلاب مشروطه، مورد توجه مشروطهخواهان و حتی یکی از دغدغهها و خواستههایشان بود که نهایتاً در دوره شاهنشاه آریامهر به اجرا رسید.
@na_ta_ma
ناگفتههای تاریخ معاصر ایران-ناتاما
●رسوایی شصت و سوم از آقای یرواند آبراهامیان، نویسنده مصدّقالهی، دشمن پهلوی و مورخ خودخوانده و بیسوادِ کمونیست آقای آبراهامیان که خود را یک مورخ تراز اول ادعا میکند، در کتاب تاریخ ایران مدرن ادعاهایی را مطرح میکند که یا دروغ محض است و یا هیچگونه اصل و…
●رسوایی شصت و سوم از آقای یرواند آبراهامیان، نویسنده مصدّقالهی، دشمن پهلوی و مورخ خودخوانده و بیسوادِ کمونیست
ترجمه: امینی را که یک عضو لیبرال جوان از خانوادهی آشتیانی بود، دولت کندی به شاه تحمیل کرد تا اصلاحات ارضی را در ایران آغاز کند.
📚a history of modern Iran, by Ervand Abrahamian, page 128
👇👇
آنچه آقای آبراهامیان میگوید ناشی از بیسوادی و عدم اطلاع از تاریخ معاصر ایران است.
آقای آبراهامیان به دروغ ادعا میکند که دولت جان اف کندی اصلاحات ارضی را به شاه تحمیل کرد.
اولاً کندی در ۳۰ دی سال ۱۳۳۹ رئیسجمهور شد؛ در حالی که اولین لایحه رسمی اصلاحات ارضی در ۱۴ آذر ۱۳۳۸ به مجلس شورای ملّی رفت.
دوماً نخستین لایحه اصلاحات ارضی را منوچهر اقبال به مجلس برد نه دکتر امینی.
سوماً لایحه اصلاحات ارضی دو سال پیش از آمدن کندی به مجلس رفت.
چهارماً مسئله اصلاحات ارضی همواره پس از انقلاب مشروطه، مورد توجه مشروطهخواهان و حتی یکی از دغدغهها و خواستههایشان بود که نهایتاً در دوره شاهنشاه آریامهر به اجرا رسید.
@na_ta_ma
ترجمه: امینی را که یک عضو لیبرال جوان از خانوادهی آشتیانی بود، دولت کندی به شاه تحمیل کرد تا اصلاحات ارضی را در ایران آغاز کند.
📚a history of modern Iran, by Ervand Abrahamian, page 128
👇👇
آنچه آقای آبراهامیان میگوید ناشی از بیسوادی و عدم اطلاع از تاریخ معاصر ایران است.
آقای آبراهامیان به دروغ ادعا میکند که دولت جان اف کندی اصلاحات ارضی را به شاه تحمیل کرد.
اولاً کندی در ۳۰ دی سال ۱۳۳۹ رئیسجمهور شد؛ در حالی که اولین لایحه رسمی اصلاحات ارضی در ۱۴ آذر ۱۳۳۸ به مجلس شورای ملّی رفت.
دوماً نخستین لایحه اصلاحات ارضی را منوچهر اقبال به مجلس برد نه دکتر امینی.
سوماً لایحه اصلاحات ارضی دو سال پیش از آمدن کندی به مجلس رفت.
چهارماً مسئله اصلاحات ارضی همواره پس از انقلاب مشروطه، مورد توجه مشروطهخواهان و حتی یکی از دغدغهها و خواستههایشان بود که نهایتاً در دوره شاهنشاه آریامهر به اجرا رسید.
@na_ta_ma