Telegram Web
٢٢ بهمن برای ما ایرانیان، سرآغاز سقوطی دردناک به قعر جهنم جمهوری اسلامی است: کشور از مسیر پیشرفت و شکوفایی خارج شد؛ امت جای ملت را گرفت؛ به نام دین، آزادی به قتل رسید؛ بوستان‌ها نابود و قبرستان‌ها آباد شد؛ ناامنی و سرکوب و تبعیض به جای امنیت و نظم و قانون حاکم شد؛ زنان، شهروند درجه دو شدند؛ آزادی مذهب از دست رفت؛ و توهمات آخرالزمانی گروهی مرتجع، نام ارجمند ایران را به آشوب و تروریسم پیوند زد؛ پول ملی ایران را روزبه‌روز بی‌ارزش‌تر و مردم ما را روزبه‌روز فقیرتر کرد. آنچه در بهمن ۵۷ رخ داد، شورش اتحاد نامبارک ارتجاع سرخ و سیاه علیه خردگرایی و میهن‌پرستی بود.

آن سقوط تلخ‌ اما یادآور این نکته نیز است که اینجا که هستیم بر خلاف آنچه پایمردان دیو در گوش ما می‌خوانند جایگاه حقیقی ما نیست. هنوز در میان ما بسیاری هستند که ایرانی دیگر، ایرانی مرفه، ایرانی امن، ایرانی محترم، ایرانی آزاد را تجربه کرده‌اند.

در گذشته نمی‌توان زیست اما برای ساخت آینده‌ای تحسین‌برانگیز، از گذشته می‌توان آموخت و الهام گرفت.

ما، هم شایسته وضعی بهتریم و هم نشان داده‌ایم توانایی ساختن ایرانی متفاوت را داریم. چنانکه پیش از این یک بار همراه یکدیگر، به عنوان ملتی متحد، ایرانی را که در آستانه فروپاشی قرار گرفته بود به کشوری مدرن و مرفه تبدیل کردیم. ما همان ملت کبیریم و از تبار همان مردان و زنان سخت‌کوش.

از پیوند آن تجربه موفق گذشته با باور به آینده‌ای بهتر است که بازپس‌گیری ایران از رژیم غیرایرانی تبدیل به خواست ملی شده است.

هم‌میهنان،

جمهوری اسلامی در ضعیف‌ترین و ناکارآمدترین روزهای خود به سر می‌برد و تحولات منطقه‌ای و جهانی نیز فرصتی تاریخی را پیش روی ما قرار داده است. اما این پنجره فرصت همیشگی نیست.

من با پشتیبانی و خواست شما هم‌میهنانم برای به زیر کشیدن ضحاک زمانه و رژیمش در این میدان ایستاده‌ام و برای پس گرفتن ایران و دوباره ساختن آن برنامه‌ای مشخص و مدون دارم: طرحی پنج‌گانه که هم مسیر پیروزی را مشخص می‌کند و هم نقشه راه فردای پیروزی را. ما این کارزار برای رهایی و نجات میهن‌مان را با هم در ایران و چهارگوشه جهان پیش خواهیم برد. همانطور که بارها گفته‌ام، ما اگرچه در پایتخت‌های خارجی به دنبال دوستان و متحدانی برای این راه هستیم، اما می‌دانیم که آزادی‌مان تنها به دست خود ما رقم خواهد خورد.

اینک زمان اقدام است. زمان آن است که همراه هم مام میهن را روستا به روستا، محله به محله، شهر به شهر، استان به استان از چنگال اهریمنی جمهوری اسلامی آزاد کنیم و نجات دهیم. اگر آماده‌اید، هر جا که هستید، داخل یا خارج، روستا یا شهر، شرق یا غرب، شمال یا جنوب یک گام برای پیروزی، برای فشار بر رژیم، برای حمایت از انقلاب ملی مردم ایران بردارید؛ هر کس به سهم خود و به هر اندازه که می‌تواند. انقلاب ملی برای پیروزی به تک‌تک ما نیاز دارد، ایران به تک‌تک ما نیاز دارد.

پاینده ایران،
رضا پهلوی

@OfficialRezaPahlavi
بخشی از پیام شاهنشاه ایران، اعلیحضرت رضاشاه پهلوی:

٢٢ بهمن برای ما ایرانیان، سرآغاز سقوطی دردناک به قعر جهنم جمهوری اسلامی است: کشور از مسیر پیشرفت و شکوفایی خارج شد؛ امت جای ملت را گرفت؛ به نام دین، آزادی به قتل رسید؛ بوستان‌ها نابود و قبرستان‌ها آباد شد؛ ناامنی و سرکوب و تبعیض به جای امنیت و نظم و قانون حاکم شد؛ زنان، شهروند درجه دو شدند؛ آزادی مذهب از دست رفت؛ و توهمات آخرالزمانی گروهی مرتجع، نام ارجمند ایران را به آشوب و تروریسم پیوند زد؛ پول ملی ایران را روزبه‌روز بی‌ارزش‌تر و مردم ما را روزبه‌روز فقیرتر کرد. آنچه در بهمن ۵۷ رخ داد، شورش اتحاد نامبارک ارتجاع سرخ و سیاه علیه خردگرایی و میهن‌پرستی بود.

من با پشتیبانی و خواست شما هم‌میهنانم برای به زیر کشیدن ضحاک زمانه و رژیمش در این میدان ایستاده‌ام و برای پس گرفتن ایران و دوباره ساختن آن برنامه‌ای مشخص و مدون دارم: طرحی پنج‌گانه که هم مسیر پیروزی را مشخص می‌کند و هم نقشه راه فردای پیروزی را. ما این کارزار برای رهایی و نجات میهن‌مان را با هم در ایران و چهارگوشه جهان پیش خواهیم برد.
@na_ta_ma
ناگفته‌های تاریخ معاصر ایران-ناتاما
●نقد دوم به کتاب شاه نوشته آقای عباس میلانی، مائوئیست و کمونیست سابق، شورشی ۵۷ و مورخ امروزی آقای عباس میلانی در سال ۲۰۱۳ کتابی را در خصوص محمّدرضاشاه پهلوی آریامهر نوشت که نسخه انگلیسی را تحت عنوان The Shah و  کتاب فارسی را تحت عنوان نگاهی به شاه چاپ کرد.…
●نقد سوم به کتاب شاه نوشته آقای عباس میلانی، مائوئیست و کمونیست سابق، شورشی ۵۷ و مورخ امروزی

آقای عباس میلانی در سال ۲۰۱۳ کتابی را در خصوص محمّدرضاشاه پهلوی آریامهر نوشت که نسخه انگلیسی را تحت عنوان The Shah و  کتاب فارسی را تحت عنوان نگاهی به شاه چاپ کرد.

او در مقدمه کتاب خود می‌نویسد:

The revolution that overthrew him in 1979 was democratic in its nature and demands. Sadly, it begot a regime more despotic than the Shah’s own modernizing authoritarianism. The continuous tumult in Iranian politics over the last three decades is rooted in the fact that the democratic dreams and aspirations of that revolution were aborted and remain unrealized. Understanding the forces that overthrew the Shah, then, helps us understand the dynamics of Iran’s current democratic movement. Like all histories, this one is as much about the future as it is about the past.


📚The Shah, Abbas Milani, page 8

ترجمه: انقلاب ۵۷ که باعث سرنگونی شاه شد، در ذات و خواسته‌هایش دموکراتیک بود. متأسفانه، این انقلاب رژیمی را به وجود آورد که از حکومت خودکامانه و مدرن‌گرایانه شاه نیز مستبدتر بود. آشوب مداوم در سیاست ایران طی سه دهه‌ی گذشته در این واقعیت ریشه دارد که رؤیاها و آرزوهای دموکراتیک آن انقلاب ناکام ماندند و همچنان محقق نشده‌اند. فهم نیروهایی که شاه را سرنگون کردند به ما کمک می‌کند تا پویایی‌های جنبش دموکراتیک فعلی ایران را درک کنیم. مانند هر تاریخ دیگری، این موضوع همان‌قدر که درباره گذشته است، به آینده نیز مربوط می‌شود.

👇🏻👇🏻

اولاً این سخن آقای میلانی که ادعا می‌کند انقلاب ۵۷ در ذات خویش دموکراتیک بود کذب محض است. انقلاب ۵۷ تحت هیچ شرایطی دموکراتیک نبود، کدام یک از نیروهای ۵۷ دموکرات بودند؟ بمب گذاران تروریست مجاهدین یا آخوندهای کپک مغز؟

دوماً هیچ یک از جریان‌های ۵۷ به دنبال دموکراسی نبودند و اساساً چنین خواسته‌‌ای هم نداشتند. مهدی بازرگان از استوانه‌های فتنه ۵۷ در کتب متعدد خویش می‌نویسد که ما از همان ابتدا خواهان یک حکومت اسلامی بودیم. چگونه می‌توان افرادی که به دنبال حکومت اسلامی هستند را دموکرات بنامیم؟ بنابراین نه انقلاب ۵۷ دموکراتیک بود و نه دموکراتی در آن بود‌.

رجوع کنید به:
https://www.tgoop.com/na_ta_ma/5874
https://www.tgoop.com/na_ta_ma/5864

سوماً آقای میلانی این خزعبلات خویش را در نسخه فارسی کتاب نیاورده است که این خود نشان می‌دهد که او نمی‌خواهد مخاطب ایرانی با این مسائل روبرو شود.

چهارماً آقای میلانی در مصاحبه با رسانه‌های فارسی زبان به صورت متعدد انقلاب ۵۷ را می‌کوبد و آن را ضد دموکراسی و ضد تجدد می‌خواند‌. چرا او دچار دوگانگی می‌شود؟ به مخاطب انگلیسی زبان که می‌رسد از ذات انقلاب ۵۷ حمایت می‌کند و آن را یک ارزش و افتخار می‌خواند اما به مخاطب فارسی زبان که می‌رسد، انقلاب ۵۷ را یک ضد انقلاب و ضد آزادی می‌خواند. این یک رفتار شیادی است که امیدواریم ایشان را به پاسخ و تغییر موضع وا دارد.

رجوع کنید به:
https://www.tgoop.com/na_ta_ma/8677
https://www.tgoop.com/na_ta_ma/7605

پنجماً آقای میلانی می‌گوید شناخت نیروهایی که شاه را سرنگون کرد به ما کمک می‌کند که دموکراتیک بودن انقلاب ۵۷ را درک کنیم. باید گفت کدام نیروها بودند که دموکراتیک بودند؟  تروریست‌هایی مثل رجوی، بازرگان، قطب زاده و خمینی؟ یا کوته نظرانی مثل حاج سید جوادی و سنجابی؟ یا کوتوله های سیاسی توده‌ای؟ ای کاش آقای میلانی به صورت دقیق و عینی از این نیروهای سرآمدِ پویا و دموکراتیک نام می‌برد و آنان را معرفی می‌کرد.

@na_ta_ma
ناگفته‌های تاریخ معاصر ایران-ناتاما
●نقد سوم به کتاب شاه نوشته آقای عباس میلانی، مائوئیست و کمونیست سابق، شورشی ۵۷ و مورخ امروزی آقای عباس میلانی در سال ۲۰۱۳ کتابی را در خصوص محمّدرضاشاه پهلوی آریامهر نوشت که نسخه انگلیسی را تحت عنوان The Shah و  کتاب فارسی را تحت عنوان نگاهی به شاه چاپ کرد.…
ادعای عجیب آقای عباس میلانی: انقلاب ۵۷ در ذات دموکراتیک بود.

ترجمه: انقلاب ۵۷ که باعث سرنگونی شاه شد، در ذات و خواسته‌هایش دموکراتیک بود.

📚The Shah, Abbas Milani, page 8


اولاً این سخن آقای میلانی کذب محض است. انقلاب ۵۷ تحت هیچ شرایطی دموکراتیک نبود، کدام یک از نیروهای ۵۷ دموکرات بودند؟ بمب گذاران مجاهدین یا آخوندهای کپک مغز؟

دوماً هیچ یک از جریان‌های ۵۷ به دنبال دموکراسی نبودند و اساساً چنین خواسته‌‌ای هم نداشتند. مهدی بازرگان از استوانه‌های فتنه ۵۷ در کتب متعدد خویش می‌نویسد که ما از همان ابتدا خواهان یک حکومت اسلامی بودیم. چگونه می‌توان افرادی که به دنبال حکومت اسلامی هستند را دموکرات بنامیم؟ بنابراین نه انقلاب ۵۷ دموکراتیک بود و نه دموکراتی در آن بود‌.


...

چهارماً آقای میلانی در مصاحبه با رسانه‌های فارسی زبان به صورت متعدد انقلاب ۵۷ را می‌کوبد و آن را ضد دموکراسی و ضد تجدد می‌خواند‌. چرا او دچار دوگانگی می‌شود؟ به مخاطب انگلیسی زبان که می‌رسد از ذات انقلاب ۵۷ حمایت می‌کند و آن را یک ارزش و افتخار می‌خواند اما به مخاطب فارسی زبان که می‌رسد، انقلاب ۵۷ را یک ضد انقلاب و ضد آزادی می‌خواند.

@na_ta_ma
مهدی بازرگان به تأسی از رهبرش روح الله خمینی تکلیف را از همان ابتدا با تشکیل حکومت اسلامی مشخص کرد.

مهدی بازرگان: از همان ابتدا حکومت اسلامی می‌خواستیم و در سال ۱۳۴۰ بطور کامل نوشتم.

مصاحبه مهدی بازرگان با لندن پست در مهر ۱۳۵۷ خورشیدی: ما وارد مبارزه‌ی سیاسی شده‌ایم و آن را فریضه دینی خود می‌دانیم؛ به عبارت دیگر، وظیفه شرعی خود و نظرمان را درست مثل کاسبی مسلمان می‌دانیم که کسب می‌کند، اما کسب او مطابق با دستور اسلام و وظایف هر مسلمان صورت می‌گیرد. در حقیقت، عمل اجتماعی و سیاسی و در صورت امکان عمل حکومتی بدان صورت خواهد بود. من در کتاب مرز دین و سیاست را که در سال ۱۳۴۰ نوشته‌ام، مرز دخالت‌های دین و مذهب را در سیاست به طور کامل بیان کرده‌ام.

بازرگان در ادامه افزود: از هر مسلمانی سوال کنید چه حکومتی را مشروع می‌داند، جوابی جز حکومت اسلامی ندارد؛ ما هم چون روی ایدئولوژی اسلام گام بر می‌داریم، بنابراین حکومت مورد نظر ما همیشه از بدو آغاز فعالیت، حکومت اسلامی بوده است.

📚مجموعه آثار مهدی بازرگان در مورد انقلاب اسلامی(۱)، صفحه ۱۲۲ و ۱۲۳

آیا تفاوتی میان مهدی بازرگان با امثال داعشیها و خمینی وجود دارد؟
@na_ta_ma
روح الله خمینی از همان ابتدا خواستار تشکیل دولت اسلامی بود و راه خود را نیز مشخص کرده بود.

جدیداً شیادین انقلابی ۵۷ برای تبرئه جنایات خود می‌گویند که ما با تفکرات خمینی آشنا نبودیم و خمینی هم قرار نبود حکومت اسلامی تشکیل دهد و کتب او نیز در ایران توسط ساواک ممنوع بود به همین علت ما خمینی را نمیشناختیم.

اگرچه این گروه‌های پنجاه و هفتی دروغ می‌گویند، اما باید گفت که خمینی از همان ابتدا در تمام مصاحبه‌های خود سخن از تشکیل حکومت و دولت اسلامی زده بود؛ اما این گروه چرا با خمینی همراهی کردند؟ مگر این گروه که مصاحبه‌های امام‌شان را منتشر می‌کردند، نشنیده و نخوانده بودند؟

پاسخ این است که این گروه فقط نابودی شاهنشاهی پهلوی را می‌خواستند و چشم بر روی خمینی بسته و او را نیز همراهی کردند و ایران ما را نابود کردند و میلیون‌ها ایرانی را کشته و از کشور فراری داده و در سراسر دنیا آواره کردند.

خمینی دستکم از دهه ۴۰ خواستار تشکیل دولت اسلامی بود و در تمام سخنرانی‌ها و نوشتار خود مطرح می‌کرد و در سال ۵۷ در مصاحبه با غربی‌ها مطرح کرد. چگونه کسی می‌تواند ادعا کند که سخنان خمینی را(که خودش منتشر کرده) نشنیده است؟
@na_ta_ma
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
●ویژگی شورش ۵۷ از زبان یک شورشی

دکتر عباس میلانی(مائوئیست، کمونیست، شورشی ۵۷، مورخ امروزی و مدیر مرکز مطالعات ایرانی در دانشگاه استنفورد) در اعترافی می‌گوید:

۵۷ یک ضد انقلاب است، ضد انقلاب مشروطه، ضد تجدد رضاشاه، ضد محمّدرضاشاه، ضد آزادی زنان؛ در این مفهوم باید به یک مفهوم ضد انقلاب اشاره کرد.
@na_ta_ma
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عباس میلانی(مدیر برنامهٔ مطالعات ایرانی در دانشگاه استنفورد): انقلاب ۵۷ و انقلاب مشروطه به هیچ‌وجه در تداوم با یکدیگر نیست. انقلاب ۵۷ ضد انقلاب مشروطه و تلاش برای برچیدن تمام ارکان مشروطه است...
مسئله انقلاب مشروطه هنوز ادامه دارد[بدین معنا که مشروطه هنوز زنده است و در سپهر سیاسی امروز جریان دارد].
انقلاب ۵۷ یک ضد انقلاب در مفهوم واقعی بود.
کسانی که بسیاری از خواسته‌های اساسی مشروطه خواهان را محقق کردند و حتی گام‌هایی جلوتر از آن بردند، محمّدرضا شاه و رضاشاه بودند. پادشاهان پهلوی جامعه را دقیقاً برای یک حکومت مشروطه در مفهوم وسیع کلمه آماده کردند.
@na_ta_ma
2025/02/11 10:52:43
Back to Top
HTML Embed Code: