Telegram Web
Audio
🔸پاسخ ابوالفضل ساجدی به مصطفی ملکیان
👌محور بحث آزادی حجاب است پس حرفشون متوجه حکم شرعی حجاب است
👌روحانیت مدافع این حکم شرعی است که علم روز می‌گوید مرد نمی تواند بدون تقاضای جنسی، تنها دوست زنان باشد
👌آیا اگر پزشکان بر اساس علم و زمینه غالب تحصیلات دائما امر به دوری از میکروبها و کثیفی ها می کنند و درباره بهداشت دغدغه دارند چرکین تر از دیگران هستند؟
👌مزیت حجاب از منظر بانوان فرهیخته غربی که حجاب را انتخاب کردند!
https://www.tgoop.com/nabardb
⭕️ نقد و بررسی آثار استاد ملکیان
🌀 عنوان متن : اندیشمند دوران استقرار
💠 نویسنده : محمد منصور هاشمی
✍🏻بخشی از متن :
ماجراي فكري ملكيان نقطه عطف يك روايت و سرنوشت نوعي نگرش است. حتي خودآموختگي او را شايد بتوان نه صرف اتفاق كه نشانه‌اي از يك دوره دانست، دوره عدم تناسب شور و شوق جست‌وجوهاي آرمان‌گرایانه با قالب‌هاي قوام و نظام نايافته واقعی. آن سرنوشت، به معنايي، محتوم نبوده است اما امري است كه به‌هرروی، روي داده است و از حيث منطق تاريخ انديشه و نگارش آن معني‌دار و قابل‌‌توجه است.

@naghedChannel
اندیشمند_دوره_استقرار_محمد_منصور.pdf
441.8 KB
⭕️ نقد و بررسی آثار استاد ملکیان
🌀 عنوان متن : اندیشمند دوران استقرار
💠 نویسنده : محمد منصور هاشمی /

@naghedChannel
🔴تفاوت ملکیان با سروش و شریعتی

✍️محمد منصور هاشمی

🔹اگر شريعتی درباره نسبت دین با سیاست و اجتماعیت مي انديشيد و سروش در نسبت آن با علوم و معارف بشری تأمل مي كرد، ملكيان بحث نسبت دين با عقل را مطرح كرد و اگر مفروض گرفته شده بود كه كل دين را مي توان عقلانی و استدلالی عرضه نمود، او از نسبت تعقل با تعبد پرسيد و اگر آن دين عقلانیو استدلالی مقبول همه تصور شده بود، او مسئله سنخ های روانشناختی را پيش كشيد و شأن دلايل را ميان تربيت و علاقه و علل ديگر جويا شد و پيش فرض بودن «حجيت معرفت شناختی» و «وثاقت تاريخی» متن را يادآور شد. از سوی ديگر او از دغدغه های «وجودی» بشر و دردها و رنج های او سخن گفت و كوشيد برای دين و جوهر آن يعنی معنويت از اين جهت جايی بيابد و نيازهايی از اين دست را متذكر شود. خلاصه اينكه او خود دين را به موضوع تأمل تبديل كرد.

🔹اگر در روشنفكري دينی از ابتدا، يعني از ايدئولوژی علی شريعتی سياست جنبه محوری پيدا كرده بود،ملكيان باب تجديد نظر در اين باره را گشود.

@naghedChannel
🔴سه نکته درباره مصطفی ملکیان

✍️محمد ابراهیم ابریشمی

درباره حرکت ملکیان چند نکته درباره وی قابل طرح می باشد.

1️⃣رویکرد وجودی ملکیان
نکته ی اول آنکه ملکیان رویکردی وجودی به حیات بشری دارد لذا با عینک عینی و ابژکتیو به جهان هستی می نگرد و کمتر دیدگاه سوبژکتیو در اندیشه وی یافت میشود خود ملکیان نیز بر این نکته انگشت تاکید می نهد که همواره به مسائل وجودی یا اگزیستانسیال از رویکرد تحلیلی می نگرد.

در حقیقت برای ملکیان فلسفه تحلیلی به مثابه ابزار و فلسفه اگزیستانسیالیستی به مثابه هدف بوده و از همین رو به مسائل وجودی همواره به دقت نظری مثال زدنی می نگرد، به حدی که از نگاه برخی منتقدان گاه وی به وسواس نظری متهم می شود.

ملکیان در کلام ساده و بی آلایش و در عین حال واضح و روان خود توانایی پیش بردن مباحث نظری را با دقتی مثال زدنی داراست. وی در کلام و قلم خود هیچ گاه نیش و کنایه و گزند به مخالفان خود نثار نمیکند و این خود یکی از ممیزه های مهم شخصیتی وی می باشد

🔹او زمانی شاگرد مصباح یزدی در قم بود و زمانی هم شاگرد اساتید فلسفه دانشگاه و از همین رو دارای اشراف کاملی بر مباحث حوزوی و مدرن است و بنا به تعریفی که دکتر سروش از روشنفکری ارائه داده حرکت بین شکاف سنت و مدرنیته یکی از روشنفکران قهار معاصر به شمار می رود.

2️⃣ملکیان روشنفکر فرهنگی است
نکته دوم آن که ملکیان را باید روشنفکر فرهنگی دانست و نه روشنفکر سیاسی

در تفکر ملکیان همواره اصلاح نفس مقدم بر اصلاح اجتماع بوده و از همین رو حجم کارهایی که وی در بخشهای فرهنگی و اخلاقی و روانشناختی ارائه داده نسبت به دیگر روشنفکران مانند سروش و شریعتی و ...) قابل مقایسه نیست.

3️⃣نگاه ملکیان به دین
نکته سوم: ممکن است بپرسید که در تفکر و نظام اندیشگی ملکیان دین چه جایگاهی دارد و چرا در مدلی که در بالا از وی ارائه شد هیچ نقطه ای در اشاره مستقیم به ادیان الهی نبوده؟ اما در پاسخ به این مسئله باز به نکته اول اشاره میکنم که در تفکر ملکیان امور ابژکتیو مقدم بر امور سابژکتیو هستند یعنی امور عینی بر امور ذهنی تقدم نظری دارند لذا پرداخت به موضوعاتی از قبیل دین و خدا و انبیا و به طور کل اموری که ناظر بر چیستی بشر و طبیعت و هستی می باشند درجه اهمیت کمتری دارند

🔹نسبت به اموری که ناظر بر "راهی برای رهایی" هستند، یعنی مهم تر از آنکه بپرسیم آیا خدایی هست و اینکه آیا جبر بر هستی حاکم است یا اختیار و یا نقطه کمال بشری کجاست و امثالهم این امر اهمیت دارد که چه باید کرد و راه خروج بشریت از درد و رنج چیست؟
البته پر واضح است که در هر دینی چهار سطح کلام، فقه و اخلاق و عرفان موجود است که بحث اخلاق در ادیان کاملا ناظر بر همین موضوعات است و این به معنای تلاقی پروژه ملکیان با ادیان است اما دقت کنید که ملکیان تنها در دو بخش اخلاق و عرفان با ادیان روبه رو می شود و به کلام کاری ندارد، چرا که کلام بحثی سوبژکتیو اما حوزه کار ملکیات ابژکتیو می باشد.


🔻متن کامل

@naghedChannel
Forwarded from مصطفی ملکیان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مصطفی ملکیان:

من اگر در گذشته آنچه درباره خودم می دانم را می دانستم می رفتم و یک راهب می شدم

@mostafamalekian
🔴مصطفی ملکیان:

🔹اشعر شعرای فارسی زبان به نظر من مولانا است البته یکی از مولوی شناسان بزرگ روزگار ما آقای محمد علی موحد، عین این تعبیر را به کار برده اند و به نظر من حق با ایشان است چون واقعاً شاعر ترین شاعر فارسی زبان است نه ناظم ترین ناظم فارسی زبان یعنی جوهره ی شعری در هیچ جای ادبیات ما مثل کلیات شمس پیدا نمی شود یعنی کلیات شمس شاعرانه ترین اثری است که در ادبیات فارسی به نظر من ظهور کرده است و این هم یک امتیازی است برای مولانا

منبع: مصاحبه در امتداد آواز نیزار

@naghedChannel
نقدهای دکتر کشفی-خدای نامتشخص.pdf
473 KB
⭕️ نقد و بررسی آثار استاد ملکیان
🌀 عنوان متن :نکات جناب آقای دکتر کشفی در باب بحث های استاد ملکیان پیرامون خدای نامتشخص ناانسانوار
💠نویسنده : دکتر کشفی

@naghedChannel
☺️ مصطفی ملکیان و دعوت به جدایی اخلاق از دین
👤 #حسین_امامی

استاد مصطفی ملکیان مطلبی را تحت عنوان «سیر تحول اخلاق در ایران و جهان» در ١٥بهمن‌ماه ١٤٠٣ در انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری ایراد نموده‌اند که در آن، اخلاق یگانه پناهگاه جهت رشد و سعادت جامعه معرفی شده و در راستای تحقق این هدف، پیشنهادهایی عرضه داشته‌ است. این مطلب در ذات خود حائز اهمیت است و لبّ‌لباب بسیاری از گفته‌ها و نوشته‌های ایشان است؛ امّا در عین حال حاوی ابهاماتی است که بدون گشودن و ایضاح آنها، مطلب از متانت و اتقان لازم برخوردار نیست، لذا در این جستار ملاحظاتی در این باب عرضه می‌شود.

📎 برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید

🙂 @sedanet
🔵 @mostafamalekian
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔴 چگونه شکاکان از استدلال دکارت به سود شکاکیت استفاده می‌کنند؟

مصطفی ملکیان

🔷 شک دستوری، شکی است که واقعاً مقصد و مقصود از آن، یقین است، اما به‌عنوان یک مقدمه‌ی لازم و ضروری برای وصول به یقین مطلوب، انسان برای خودش لازم می‌بیند که در ابتداء در همه‌چیز شک کند. بنابراین، شک دستوری برای شاک (کسی که شک می‌کند) هیچ‌گاه مقر (قرارگاه) نیست، بلکه کاملاً ممر و گذرگاهی است که باید از آن گذر کرد تا به یقین رسید.

🔷 حال ممکن است به ذهن بیاید که اگر شکی که دکارت داشت، شک دستوری بود و بالاخره خودش هم به یقین رسید، چگونه پیروان شکاکیت از استدلال دکارت به سود خود و جهت تحکیم مواضع شکاکانه‌ی خود استفاده می‌کنند؟ وقتی شک دکارت، یک شک دستوری است که سرانجام به قضیه‌ی «من هستم» می‌انجامد و از قضیه‌ی «من هستم» به قضیه‌ی یقینی دیگری می‌رسد و بعد هم به قضیه‌ی یقینی دیگر و آهسته‌آهسته یک نظام از قضایای یقینی را فراهم می‌کند، چگونه شکاکان از استدلال او به سود شکاکیت استفاده می‌کنند؟!

🔷 چون بنا بر این است که شکاکان، شکاکِ دستوریِ موقِن (کسی که به یقین می‌رسد) نباشند؛ به‌عبارت دیگر، کسی که بالمآل (در آخر) موقن می‌شود (دکارت) چگونه سخنانش مؤید کسانی است که می‌خواهند بگویند ما بالمآل هم شاک می‌مانیم و دسترسی به یقین نخواهیم یافت؟

🔷 علت اینکه شکاکان به شکل دستوری دکارت استناد کرده‌اند، این است که شکاکان دیده‌اند شک دستوری دکارت تا وقتی که القای شک می‌کند، موفق است و وقتی می‌خواهد جواب شکاکیت خود را بدهد، از قدرت می‌افتد و چون این معنی را احساس کرده‌اند، به نظرشان آمده که ما تا آن مرحله‌ای که در حال القای شکاکیت است، با آن راه می‌آییم و از آن وقت که می‌خواهد آرام‌آرام به مرحله‌ی یقین برسد - یعنی به مرحله‌ی «من وجود دارم و هستم»، تا بعد آغاز کند به سایر قضایای یقینی - آنجا دیگر ما با آن راه نمی‌آییم و می‌گوییم ما از کجا به قضیه‌ی «من وجود دارم»، یقین پیدا کنیم؟!

🔷 این است که شکاکان از زمان دکارت (۱۵۹۶–۱۶۵۰) به این طرف، از استدلالات دکارت برای تقویت شکاکیت خود بهره‌ی فراوان و حظّ وافر برده‌اند.

🔷 این شکاکان از مرحله‌ی دوازدهم شک دکارت، که بناست از این به بعد از شکاکیت گذر کرده و وارد اثبات یقینیات شود، جلوی آن را سد می‌کنند. این‌گونه است که شک دکارتی دست‌مایه‌ای برای شکاکان پس از وی شده است.

🔷 می‌توان گفت شکاکیت دکارت تا مرحله‌ای که در شک است، دوازده مرحله دارد و از آن وقتی که می‌گوید: «من شک می‌کنم، پس هستم و وجود دارم» وارد مرحله‌ی سیزدهم می‌شود (که شکاکان جلوی آن را سد می‌کنند).

درس‌گفتار معرفت‌شناسی، فصل اول، استدلال دوم شکاکان

@mostafamalekian
🔴 گفت وگویی در نگرفت| یادداشت روزنامه فرهیختگان درباره مناظره مصطفی ملکیان و عبدالکریم سروش در سال 1400

🔹مسعود پورفرد، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی:در یادداشت پیش‌رو به بهانه مناظره عبدالکریم سروش و مصطفی ملکیان در مورد روشنفکری، ملاحظاتی در این بحث خواهیم داشت. به‌طور کلی آنچه در تبارشناسی مساله روشنفکری حائز اهمیت است، سابقه روشنفکری و صورت‌بندی اولیه آن است. بی‌شک در بررسی سابقه روشنفکری در جهان، حداقل به‌لحاظ تقدم زمانی در حد ضرورت ابتدا نقش روشنفکری غرب، شناسایی روشنفکری غرب و مقایسه آن با روشنفکری ایران می‌تواند برای این بحث و مناظره خیلی کلیدی باشد. پس از طرح این موضوع، در ادامه انتظارات خود از بحث استاد ملکیان در مناظره با دکتر سروش را بیان می‌کنم.

جهت مشاهده متن کامل کلیک کنید

▪️متن و صوت این گفتگو

@naghedChannel
«نسبت عقل و دین»
(نقدی به دیدگاه جناب مصطفی ملکیان)

🖍بهروز مرادی

آقای مصطفی ملکیان گرامی در سخنانی مجمل بیان فرموده که "پروژه‌ی روشنفکری دینی شکست خورده است."
ایشان با قائل‌شدن تضاد میان دین و عقل چنین مطرح کرده که:
"نمی‌شود بخشی از دین را پذیرفت و بخشی دیگر از آن را رد کرد. روشنفکران دینی با التزام همزمان به عقل و دین مثل یک مرد دو زنه هستند که نه این را می توانند راضی کنند نه آن را و آخرش هم باید در مسجد بخوابند!"
لینک سخنان وی:
(
https://www.tgoop.com/sokhanranihaa/54541).

برخلاف دیدگاه ایشان، قرآن نه تنها تضادی میان اسلام و عقل قائل نگردیده، بلکه حتی بهره‌مندی از عقل و کاربرد خِردِ ریشه‌دار و استوار (اولوالالباب) را لازمه و شرط بنیادین فهم دین عنوان نموده است.

در این راستا، قرآن بویژه در آیه‌ی ٧ از سوره‌ی آل‌عمران، آیات قرآنی را به دو دسته‌ی کلی محکمات و متشابهات تقسیم نموده‌است. "محکمات" همان اصول زیربنایی و قانون اساسی اسلام‌اند؛ مانند راستگویی و گناه‌بودنِ دروغ، صداقت و گناه‌بودن ناراستی، یکرنگی و گناه‌بودن ریاکاری، رعایت حق دیگران و گناه‌بودن ظلم، برابری انسانی و گناه‌بودنِ ستم و تبعیض، عدالت و گناه‌بودنِ بی‌عدالتی و... .

"متشابهات" نیز عبارتند از نسخه‌های پیشنهادی و پیاده‌شده‌ی محکمات در بستر اجتماعی خاص. این نسخه‌ها عمدتاً خود را در قالب احکام اولیه‌ی قرآنی معرفی نموده‌اند.
متشابهات آن بخش از قرآن‌اند که حاوی تجویزات اجتماعی برای مخاطبان مستقیم می‌باشند و طبیعی است که تنها برای همان بافتار اجتماعی نزول وحی (social context) اعتبار داشته باشند. قرآن در آیه‌ی مذکور تصریح نموده که از متشابهات نمی‌بایست پیروی کرد و کسانی که از آیات متشابه قرآن پیروی کنند، دچار کجروی باطنی هستند.

همه‌ی احکام اجتماعی تشریع شده در قرآن، نسخه‌های خاص یک دین تحول‌گرا برای مدیریت و تغییر وضع موجود یک جامعه‌ی دینی در بافتار اجتماعیِ خاصِ زمانی-مکانیِ نزول بوده‌اند. نسخه‌های خاص، قابلیت تعمیم به شرایط زمانی-مکانیِ عام را ندارند و محصور در بافتار نزول می‌باشند و با تغییر طولی و عرضی جامعه می‌توانند نسخ شوند. این کاری به غایت متناسب با خرد بشری است.

از نظر قرآن؛ این امری منطقی و عقلانی است که نسخه‌های اجتماعی یک جامعه‌ی متعلق به چهارده قرن پیش را نمی‌توان برای یک جامعه‌ی قرن بیست‌ویکمی ارائه داد و معتبر دانست، چراکه نسخه‌های مربوط به مسائل اجتماعی همچون سایر جنبه‌های زندگی جمعی تابع عوامل متعددی همچون دانش بشری، علم، سطح تمدن، نوع فرهنگ، ویژگی‌های مردم‌شناختی، هویت جمعی (ملی) و..... وضعیت فعلی یک جامعه می‌باشند.

پذیرفتن عام و به‌کاربردن فرازمانیِ آیات متشابهِ دارای برد زمانی-مکانیِ محدود، موجب کهنه‌سازی گفتمان قرآنی و گرفتارنمودن آن در چمبره‌ی عقب‌ماندگی می‌شود و برای تازه و به‌روزنگاه داشتن گفتمان دین، تعبیه‌کردن وجودی دوبخشی در قرآن امری اجتناب‌ناپذیر و ضروری می‌باشد که قرآن خود چنین نموده است.

به‌همین‌خاطر است که همه‌ی احکام قرآنی همچون احکام مربوط به قطع دست سارق جهت پیشگیری از بزهکاری و امن‌کردن جامعه‌ی مؤمنانِ زمان نزول با عنایت به ویژگی‌های بافتاری همان جامعه پیشنهاد گردیده‌ بودند و با گذشت زمان نسخ می‌شوند و نمی‌توان آنها را در جوامع دیگر اجرا نمود. شیوه‌ی مجازات در هر جامعه را شایسته است افراد دانشمندِ صاحب علم و آگاهی را در راستای سالم‌سازی رفتار اجتماعی و برقراری عدالت با حفظ حقوق و کرامت انسانی بر اساس‌ ویژگی‌های خاص هر جامعه تقریر و تدبیر کنند.

در همین راستاست که شارعِ قرآنی دارایِ عقل کامل با عنایت به حرکت پویای جوامع بشری، سازوکار نسخ آیات و احکام مندرج در آنها را مطرح نموده (ازجمله ر.ش.به: بقره:١٠۶) تا مؤمنان را ازدرافتادن در ورطه‌ی انجماد فکری و مطلق‌انگاری نسبت به آیات محصور در حصارِ بافتار اجتماعی پرهیز دهد و دور کند.

ضمن اینکه "اجتهاد" نیز سازوکاری قرآنی است که بر همین عقل‌ورزی و به‌روزرسانی خردمندانه‌ی گفتمان قرآنی بنیان نهاده شده تا امر استنباط و دریافت از محکمات و متعاقب آن‌؛ بهره‌مندی از متن قرآن، توقف نپذیرد و در بستر زمان نامحدود، پویایی خود را حفظ کند تا بتواند در مسیر حال و آینده‌ی زندگی، توان و امکان همراهی انسان را در پاسداشت راستی، اخلاقی‌زیستن، نیکی و درستکاری داشته باشد.

پس نه‌تنها تضادی میان عقل و دین وجود ندارد، بلکه قرآن حتی کار به‌روزرسانی دین را برعهده‌ی عقل و عقل‌ورزان نهاده است.

                         ٣ خرداد ١۴٠۴

🌿
@drBehrouzMoradi
Forwarded from جَذوات
این نوشته‌ی استاد ملکیان را که در مورد مرحوم استاد حشمت‌پور می‌خواندم، با خودم گفتم چه عجیب است که روشنفکری مانند ملکیان که همیشه از عقلانیت مدرن سخن گفته این چنین به ستایش مرحوم حشمت‌پور بپردازد. ستایش کسی که باورهای دینی عمیقی داشت و حتی این اواخر سخنی در روی‌گردانی از فلسفه گفته بود. حتی اگر سخنان اخیرش را هم کنار بگذاریم، باورمندانه به فلسفه‌ی اسلامی -آن هم با سنتی‌ترین قرائت- می‌پرداخت و جهان عقلانیتش را محدود به حدود آن کرده بود. این‌ها تعارفات است؟ یا زمین معنویت و اخلاق آنقدر وسیع است که ملکیان و حشمت‌پور را کنار هم قرار می‌دهد؟
@JAZAVAAT
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مصطفی_ملکیان بر رایگان بخشی تاکید می کند. مقصود اینکه جهان یا هستی برای هر یک از ما چیزی به رایگان هدیه کرده است و ما به عنوان بخشی از این هستی باید آن را به نحوی به هستی یا جهان برگردانیم. اگر معلم هستیم بر کودکی در حد وسع اثر بگذاریم، اگر نانوا هستیم و مهارت خوبی داریم نان خوب بپزیم و چند نان به آنکه ندارد هدیه کنیم، اگر مدیر شرکت یا تولید کننده ایم و هستی به ما هوش خوبی هدیه داده، آن را در جهت رفاه مردم بکار ببریم و گاهی به رایگان دست کسی را بگیریم، اگر پزشک هستیم و هوش بالایی داریم در حد وسع بیماری را که تمکن مالی ندارد درمان کنیم و کارهایی از این قبیل... این رایگان بخشی جهان را برای انسان زیباتر می کند و آدمی از درونِ خود، عشق به هستی و زندگی را عمیقا تجربه می کند.

#شجریان
#حافظ


🆔️@philosophy_thinking
2025/06/14 06:46:53
Back to Top
HTML Embed Code: