Telegram Web
آموزش برابری جنسیتی در کلاس درس: کتابی برای همه🔻

📚 ضمیمه کمپین یا یک مجموعه فعالیت است که توسط تعدادی از فعالان حقوق زنان و حقوق کودک تشکیل شده و هدف کمپین، یادآوری تبعیض سیستماتیک در کتاب‌های درسی است. از این جهت می‌گویم سیستماتیک که کاملاً در راستای همان تبعیضی است که جمهوری اسلامی آن را خارج از مدرسه هم تبلیغ می‌کند. یعنی این تبعیض در راستای تصویر بزرگ‌تری است که از زنان ساخته و به خود زنان تحمیل شده است. ... ما می‌خواهیم به یاد همدیگر بیاوریم که بچه‌ها با چه چیزهایی در مدرسه روبه‌رو هستند و سعی می‌کنیم از طریق تولید محتوا برای معلمان و والدین و حتی دانش‌آموزان و از طریق آموزش‌های تعاملی روی مصادیق جنسیتی کار کنیم تا در مقابل چراهای بچه‌ها پاسخی مناسب داشته باشیم. ما در ضمیمه کار اصلی را با یک پژوهش شروع کردیم و داده‌های به دست آمده را طبق روند پژوهشی در اختیار آقای دکتر پیوندی قرار دادیم تا بتوانیم مصادیق را مستدل کنیم و در نهایت مصمم شدیم که نتایج این پژوهش را در شکل کتاب با کمک انتشارات ایران آکادمیا منتشر کنیم.

📚 نابرابری‌های جنسیتی در آموزش به چه معناست و رابطه‌ی آن با نابرابری میان زنان و مردان در جامعه چیست؟ شکل‌های اصلیِ نابرابری‌ها و کلیشه‌های جنسیتی در کتاب‌های درسی ایران کدامند؟ آیا پیشرفت‌های دختران در دسترسی به نظام آموزشی و راه‌یابی به دانشگاه سبب کاهش شکل‌های نابرابری جنسیتی در برنامه‌ی درسی و گفتمان آموزش رسمی شده است؟ در شرایطی که ایران برخلاف بخش بزرگی از کشورهای دنیا برنامه‌ای برای کاهش نابرابری‌های جنسیتی در فعالیت‌های آموزشی ندارد چه راه‌هایی برای ترویج فرهنگ برابری جنسیتی را می‌توان به معلمان و خانواده‌ها پیشنهاد کرد؟ سهم تشکل‌های صنفی و مدنی و کنشگران حوزه‌های گوناگون در پیکار برای گسترش فرهنگ برابری جنسیتی در درون مدرسه، در جامعه و در خانواده چیست؟

📚 پیوندی با بررسیِ سیاست‌های آموزش ملی در رابطه با برابری جنسیتی در کشورها به سه گرایش اشاره می‌کند: گرایش به تدوین و اجرای سیاست‌های کاهش شکل‌های گوناگون نابرابری جنیستی و به رسمیت شناختن هویت‌های جنسی گوناگون در تدوین متون آموزشی، گرایش به سیاست‌های آموزشی غیرفعال در حوزه‌ی برابری جنسیتی، و گرایش به دفاع آشکار و پنهان از نابرابری‌های جنسیتی و تداوم نابرابری‌ها در برنامه‌های درسی که مشخصاً در ایران به گسترش بحران فرهنگی و شکاف میان نسل جوان و جامعه از یک سو و نظام آموزشی از سوی دیگر انجامیده است. برای مثال، در بخشی از کتاب درسیِ «مدیریت سبک زندگی»، ویژه‌ی دختران پایه‌ی نهم، برای مرد خانواده این حق را قائل شده‌اند که پیشرفت و حتی جاه‌طلبیِ شغلیِ خود را ارضا کند اما در این صورت خانه‌داریِ زنان به نوعی هنجار تبدیل می‌شود و او به هیچ وجه نباید وظایف مربوط به اداره‌ی خانواده، بچه‌داری و نظایر آن‌ها را به دلایل شغلی از یاد ببرد. در واقع، بررسی سه‌گانه‌ی محتوا، نگاره و زبانِ جنسیت‌زده در کتاب‌های درسی نشان می‌دهد که خانه یعنی محلی برای استراحت و تفریح مردان موفق و شاغل، و مکانی برای انجام وظایف زنانه/مادرانه‌ی زنان.

@NashrAasoo 💭
درمان درد مشترک
✍🏼مانا نیستانی

@NashrAasoo 🔺
«اولین بخش از پادکستِ «رادیو مرز» شش سال قبل پخش شد و تا امروز در مجموع ۶۵ قسمت از این پادکست منتشر کرده است. با مرضیه، سازنده و مجری «رادیو مرز» گفت‌وگویی کرده‌ام درباره‌ی نحوه‌ی شکل‌گیریِ این پادکست، هدف آن، تأثیرش بر مخاطبان، و چالش‌هایش.»

aasoo.org/fa/articles/4765
@NashrAasoo 🔻
«رادیو مرز»، روایت آدم‌ها از موضوعاتی که بین آن‌ها فاصله می‌اندازد🔻

🎙 ساخت پادکست در امتداد کار روزنامه‌نگاریِ من بود و یک کار روزنامه‌نگارانه می‌دونمش. قبل از اینکه به سراغ ساخت پادکست برم روزنامه‌نگار بودم. تا قبل از دستگیری، بیش از یک دهه شغلم روزنامه‌نگاری بود و با روزنامه‌ها، خبرگزاری‌ها و مجلات کار می‌کردم. در فاصله‌ی بین دستگیری (زمستان سال ۹۰) و اجرای حکم زندان بابت اون دستگیری که شامل سه ماه و نیم حبس در سال ۹۳ می‌شد، خیلی جسته و گریخته کار روزنامه‌نگاری می‌کردم. بعد از سال ۹۳ که از زندان اومدم دیگه خیلی امکان ادامه کار در روزنامه‌ها برام فراهم نشد، نمی‌تونم هم بگم به خاطر زندان رفتنم بود. بعد که نشد در روزنامه کار کنم، در یک شرکت در زمینه‌ی تولید محتوا مشغول شدم و حسرت کار روزنامه‌نگاری همیشه با من موند. وقتی در سال ۹۵ یا ۹۶ مخاطب پادکست شدم، این پلتفرم خیلی من رو به خودش جذب کرد. در کنارش همیشه دغدغه‌ی موضوعاتی رو داشتم که هر چند مهم‌اند اما مسئله نمی‌شن. یکی از این موضوعات موقعیت‌هاییه که آدم رو در اقلیت قرار می‌ده. 

🎙 ایده رو قبل از تجربه‌ی زندان داشتم، چون خودم در موقعیت‌هایی در اقلیت قرار گرفته بودم ولی فضایی نبود که بتونم درباره‌ی تجربه‌هام صحبت کنم. در زندان هم با گروه‌های مختلفی آشنا شدم و فهمیدم که چقدر درباره‌ی اون‌ها کلیشه‌ای فکر می‌کردم. مثلاً بهائی‌ها. آدم‌ها خیلی اوقات یک تک‌روایت از یک فرد دارند و فکر می‌کنند که با اون تک‌روایت به شناختی از اون گروه رسیدند و این مواجهه‌ی نزدیک به من شناخت بیشتری داد. فاصله‌ای که به خاطر این نگاه کلیشه‌ای یا حتی توهم شناخت داشتن به وجود می‌آد، می‌تونه به راحتی سوءتفاهم و بعضاً دشمنی به وجود بیاره، در حالی که اگر شناخت به وجود بیاد، این شکاف کوچک‌تر می‌شه. می‌شه گفت تجربه‌ی من چون در بند سیاسیِ زندان بود، شناخت جدیدی از گروه‌های تحت ظلم جمهوری اسلامی به من داد. و در عین حال تجربه‌ی زندان بود که باعث شد به سراغ ساختن پادکست برم، چون من رو از کار روزنامه‌نگاریِ مکتوب و مطبوعاتی منفک کرد و باعث شد به دنبال یک رسانه‌ی تازه باشم.

🎙 از نظر من یک مورد اساسی برای تغییر بنیادی که دوست داریم اتفاق بیفته، پذیرش تکثره. و باید قبول کنیم که ما با داشتن یک جامعه‌ی متکثر، که این تکثر در اون پذیرفته شده می‌تونیم رو به جلو حرکت کنیم و بدون این پذیرش، خیلی سخته همبستگی‌ای که دنبالش هستیم به وجود بیاد. سعی کنیم همدیگه رو بشنویم، کاری که گاهی به شدت در برابرش مقاومت می‌کنیم. همه‌ی تلاش‌مون رو می‌کنیم و بهانه‌های مختلف می‌آریم که نشنویم. حتی دیدم کسانی به خاطر اینکه یک نفر در یک اپیزود، از کلمات انگلیسی در حرف‌هاش استفاده می‌کنه، لهجه‌یا لحن به‌خصوصی داره، کل روایت اون آدم رو بی‌ارزش دونستن و نخواستن بشنون. یا خیلی مقاومت می‌شه در برابر شنیدن تجربه‌ای که متفاوت از تجربه‌ی ما یا اطرافیانمونه. شنیدن همدیگه، کمک می‌کنه که همبستگی به وجود بیاد و فضای دوقطبی از بین بره. چون برنامه‌ی حکومت هم ایجاد همین شکافه؛ مثلاً شکافی که بین قومیت‌ها به وجود آورده، بین شیعه و سنی و ادیان مختلف در ایران به وجود آورده. همبستگی، انکار تجربه‌ها و فکرهای متفاوت یا زیر فرش کردنشون برای رسیدن به اتحاد نیست. این انکار و نادیده‌گرفتن تفاوت‌ها، اتحاد بسیار شکننده‌ای به وجود می‌آره. بنیان همبستگی، شنیدن همدیگه و پذیرش تفاوت‌هاست.

@NashrAasoo 💭
«پادکست «چهل خواننده‌ی زن ایرانیِ زیر چهل سال» مجموعه‌ای‌ست با پژوهش و نویسندگی امید احسانی و روایت شبنم طلوعی درباره‌ی تعدادی از خوانندگان زن ایرانی که در دو دهه‌ی اخیر مطرح شدند. خوانندگانی که یا هم‌چنان داخل ایرانند و یا فعالیتشان را از داخل ایران آغاز کرده‌اند.»

aasoo.org/fa/podcast/4743
@NashrAasoo 🔻
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تابوی ایرانی
🎥رضا علامه‌زاده

«تابوی ایرانی، فیلم مستندی از رضا علامه‌زاده درباره‌ی بهائی‌ستیزی در ایران است که حدود ۱۴ سال پیش ساخته و منتشر شد. شدت سرکوب در این سال‌ها کم‌تر نشده اما آیا در بین ایرانیان این تابو شکسته؟ دراین‌باره با او گفتگو کرده‌ایم.»

@NashrAasoo 🔺
«کریم سجادپور، گرداننده‌ی نشست جورج‌تاون در فوریه‌ی ۲۰۲۳ در گفت‌وگو با آسو می‌گوید: «مثل روز روشن است که اگر نیروهایی که خود را جایگزین لیبرال جمهوری اسلامی می‌دانند، آستین بالا نزنند، آنچه از دل جمهوری اسلامی بیرون می‌آید یک ساختار غیرلیبرال خواهد بود. چیزی شبیه روسیه پس از فروپاشی شوروی.»

aasoo.org/fa/articles/4773
@NashrAasoo 🔻
نشست «جورج‌تاون» و ائتلاف مخالفان جمهوری اسلامی چرا فروریخت؟🔻

🔸 بعد از هفته‌ها اعتراض سراسری، اینکه نیروهای سیاسی متحد بشوند و چیزی شبیه یک رهبری واحد علیه جمهوری اسلامی شکل بگیرد، یک خواست عمومی بود. به نظر می‌رسید اعتراض خودجوش مردم در خیابان (یا در شبکه‌های اجتماعی) با اینکه الهام‌بخش است، اما برای تغییر جدی در سیاست ایران کافی نیست. نیاز بود که این انرژی عظیم که آزاد شده بود، به شکلی سازنده و مؤثر علیه نظم موجود به کار گرفته شود. همه اعضای گروه همان حس نیاز به اتحاد را که گفتم داشتند. اما بعضی‌ها مشتاق‌تر و فعال‌تر از بقیه بودند. مثلاً مسیح علی‌نژاد خیلی پیگیر بود و تلاش زیادی کرد که این افراد را دور هم جمع کند. اما مثلاً حامد اسماعیلیون اوایل کار مردد بود. نظر من این بود که این آدم‌ها هرچه بیشتر همدیگر را بشناسند، کار برایشان راحت‌تر می‌شود. برای اینکه می‌دیدم که در اهداف کلی مشتر‌ک‌اند. اعتقاد داشتم و دارم که همه‌شان میهن‌دوست‌اند و هدفشان آزادی و رفاه ایران است. فکر نمی‌کنم هیچ‌کدامشان دنبال قدرت شخصی یا ثروت یا انتقام باشند. هیچ‌کدام مثل انقلابی‌های اسلام‌گرای سال ۵۷ پیرو یک ایدئولوژی ستیزه‌جو نیستند. بعد از صحبت‌های اولیه، گروهی روی یکی از اپلیکیشن‌ها درست شد و همه آنجا حرف می‌زدند. کمی بعد گفت‌وگوی تصویری هم اضافه شد. من هم در تعدادی از این جلسه‌های آنلاین بودم. همه‌ی جلسه‌ها گرم و آرام و دوستانه بود. واقعا انگار یک گروه دوست قدیمی با هم حرف بزنند. فکر نمی‌کنم هیچ‌کس در گروه فکر می‌کرد این گروه قرار است مشکلات را حل کند، اما همه حس می‌کردند یک هدف مشترک دارند که به هم نزدیکشان می‌کند.

🔸 به نظرم منشور سه ایراد مشخص داشت. اول) به‌جای اینکه جمهوری اسلامی را مسئول این وضعیت اسفناک بداند،‌بار ساختن ایران را روی دوش نویسنده‌ها می‌گذاشت، که به نظر من مثل این بود که جلوی پای خودت چاه بکنی. دوم) به‌جای اینکه به اصول کلی و یا به اصطلاحِ ریاضی کوچک‌ترین مخرج مشترک بپردازد، وارد مباحث حساس سیاسی می‌شد و به مفاهیمی می‌پرداخت (مثلاً منشورهای سازمان ملل متحد) که خواننده‌ی عادی را نه تنها به شور نمی‌آورَد که کسل می‌کند. سوم) از موضوعات بسیار پیچیده مثل «انحصار» در اقتصاد یا جبران ظلم‌های تاریخی حرف می‌زد. یکی از دو وکیلی که برای نوشتن متن به من کمک کرد می‌گفت این بحث‌های حقوقی حتی برای یک وکیل زبده هم آسان نیست، چه رسد به مردم عادی که مخاطب این منشورند. اعضای شورای همبستگی قابلیت سازمان‌دهی نداشتند. البته عجیب هم نیست. رهبری سازمانی اغلب از پیشینه‌ی نظامی یا تشکیلاتی مثل اتحادیه‌های کارگری می‌آید. از این گذشته،‌این گروه می‌خواستند جنبشی را از هزاران کیلومتر آن‌طرف‌تر کمک کنند. سرکوب در جمهوری اسلامی به گونه‌ای است که سازماندهی نیروهای مخالف در داخل کشور را عملاً ناممکن می‌کند. و این کار را از آن سوی دنیا به این سادگی‌ها نمی‌شود کرد. منشور هم به نظر من نشانه‌ی همین فقدان رهبری سازمانی بود: قابلیت کار کردن در یک ساختار مشخص،‌قابلیت تفکر و تصمیم‌گیری استراتژیک. بعضی‌ها می‌گویند سازمان‌یافته بودن نیروهای مخالف ضروری نیست. من موافق نیستم. مثل روز روشن است که اگر نیروهایی که خود را جایگزین لیبرال جمهوری اسلامی می‌دانند، آستین بالا نزنند، آنچه از دل جمهوری اسلامی بیرون می‌آید یک ساختار غیرلیبرال خواهد بود. چیزی شبیه روسیه پس از فروپاشی شوروی.

🔸 شما اگر از رضا پهلوی بپرسید کدام سیاست‌مدار را تحسین می‌کند، می‌گوید ماندلا، یا گاندی،‌یا مارتین لوتر کینگ. اما اگر از هواداران دوآتشه یا حتی بعضی یاران نزدیکش بپرسید، احتمالاً می‌گویند رضا شاه. مشکل اساسی همین است که از کسی می‌خواهند رهبر انقلابی باشد که ذاتاً آرام است و به دنبال یک پایان‌بندی آرام. آسان نیست خشم همگانی را مهار کنی و به سمت یک پایان بی‌خشونت و نرم سوق بدهی. بنابراین مهم‌ترین پرسش به نظر من همان است که اول گفتیم: آیا از آنچه این بار رخ داد برای بار بعد درس می‌گیریم؟ در این لحظه، من مطمئن نیستم این اتفاق بیفتد. وضعیت فعلی ایران به چشم من مثل صحنه‌ی تصادف با دور کند است. برایم روشن است که جمهوری اسلامی ماندنی نیست. و به همان اندازه روشن است که اگر در آینده‌ی نزدیک فروبریزد، بخت برآمدن یک بدیل اقتدارگرا بیشتر از یک بدیل دموکراتیک است. یعنی یک دیکتاتوری به جای یک دیکتاتوری دیگر. باور من این است که ایران یک جمعیت بزرگ دموکراسی‌خواه دارد که رهبری (یا نمایندگی) دموکراتیک کارآمد ندارد. مسئله‌ای که باید برایش راهی پیدا کرد این است. ته تونل شاید روشنی باشد، اما فعلاً تونلی در کار نیست.

@NashrAasoo 💭
جهان در چنگ احساسات 🔺

«هر چه بیشتر به رسانه‌های «فوری» عادت می‌کنیم، ناگزیر بیشتر به حس و احساس اعتماد می‌کنیم تا شاهد و مدرک. در ارزیابی شناخت، بیشتر به سرعت و تأثیر بها می‌دهیم تا عینیت و واقع‌بینی، و-همان‌طور که مطالعات مربوط به محتوای توئیتر تأیید کرده-دروغی که احساسات را تحریک بکند اغلب سریع‌تر از واقعیت اشاعه می‌یابد. در هنگام خطر عینی، یعنی وقتی زمان اهمیت دارد، واکنش سریع معقول است. اما حالا تأثیر داده‌های «فوری» دیگر به مسائل امنیتی محدود نمی‌شود. اخبار، بازارهای مالی، دوستی‌ها و کار دائماً ما را درگیر جریان اطلاعات می‌کند؛ در نتیجه، فاصله گرفتن از این اطلاعات و ترسیم تصویری مرضی‌الطرفین یا درست‌تر از آنها دشوارتر می‌شود. بنابراین، این احتمال وجود دارد که احساس کنیم وضعیت‌های بی‌خطر، خطرناک‌اند تا این که سرانجام واقعاً خطرناک شوند.»

@NashrAasoo 💭
Aasoo - آسو
«کریم سجادپور، گرداننده‌ی نشست جورج‌تاون در فوریه‌ی ۲۰۲۳ در گفت‌وگو با آسو می‌گوید: «مثل روز روشن است که اگر نیروهایی که خود را جایگزین لیبرال جمهوری اسلامی می‌دانند، آستین بالا نزنند، آنچه از دل جمهوری اسلامی بیرون می‌آید یک ساختار غیرلیبرال خواهد بود. چیزی…
نشست «جورج‌تاون» و ائتلاف مخالفان جمهوری اسلامی چرا فروریخت؟
کریم سجاد‌پور در گفت‌وگو با مهراد واعظی‌نژاد

«ما با نظامی طرفیم که پایگاه مردمی‌اش بسیار محدود است. یک حکومت پلیسی است با اقتصاد بیمار و محدودیت‌های اجتماعی. اکثر قریب‌به‌اتفاق ایرانی‌ها آینده‌ی دیگری می‌خواهند. خاستگاه و رؤیاهاشان شاید متفاوت باشد، اما به نظرم کمابیش همه زیر چتر مشترکِ یک ایران آباد، آزاد، و دموکراتیک جمع می‌شوند. کمتر کشوری در دنیا پیدا می‌کنید که حاکمیت و مردم به اندازه‌ی ایران فاصله داشته باشند. حکومت کره‌‌ی شمالی می‌خواهد، مردم کره‌ی جنوبی. این وضعیت پایدار نیست. اما احتمالاً تا زمانی که اقلیت مطلق متحد است و اکثریت مطلق نه، باقی خواهد ماند.»

@NashrAasoo 🔻
این مسیر ادامه دارد‎
✍️ مانا نیستانی

@NashrAasoo 🔺
2024/09/27 15:03:55
Back to Top
HTML Embed Code: