دو راه برای رسیدن به حقیقت وجود دارد: روش دانشمندان و روش وکیلان.
دانشمندان مدرک جمع میکنند، پی سازوکارها میگردند، برای توضیح مشاهداتشان نظریه میسازند و این نظریهها را به بوتهی آزمایش میگذارند.
وکیلان ابتدا نتیجهای را که میخواهند با آن دیگران را قانع کنند درنظر میگیرند و بعد به جستوجوی شواهدی برای اثبات آن میگردند و در تلاشاند مدارک خلاف نظرشان را از اعتبار ساقط کنند.
طراحی ذهن انسان بهگونهای است که عملکردی چون دانشمندان و وکیلان داشته باشد، یعنی درعین جستوجوی آگاهانهی حقایق عینی، وکیلمدافعی ناخودآگاه و پرشور و حرارت برای دفاع از آن چیزی است که میخواهد باور کند. این دو رویکرد باهم رقابت میکنند تا نگرش و جهانبینی ما را شکل دهند.
📚از کتاب نیمهی پنهان ما
✍ لئونارد ملودینو
•نشر میلکان•
@nashremilkan
دانشمندان مدرک جمع میکنند، پی سازوکارها میگردند، برای توضیح مشاهداتشان نظریه میسازند و این نظریهها را به بوتهی آزمایش میگذارند.
وکیلان ابتدا نتیجهای را که میخواهند با آن دیگران را قانع کنند درنظر میگیرند و بعد به جستوجوی شواهدی برای اثبات آن میگردند و در تلاشاند مدارک خلاف نظرشان را از اعتبار ساقط کنند.
طراحی ذهن انسان بهگونهای است که عملکردی چون دانشمندان و وکیلان داشته باشد، یعنی درعین جستوجوی آگاهانهی حقایق عینی، وکیلمدافعی ناخودآگاه و پرشور و حرارت برای دفاع از آن چیزی است که میخواهد باور کند. این دو رویکرد باهم رقابت میکنند تا نگرش و جهانبینی ما را شکل دهند.
📚از کتاب نیمهی پنهان ما
✍ لئونارد ملودینو
•نشر میلکان•
@nashremilkan
پشتسرگذاشتن فقدان امری ناممکن است. بهجای آن، یاد میگیریم با اندوههایمان زندگی کنیم و اجازه دهیم ما را تغییر دهند و به آدمهای انعطافپذیرتری تبدیل کنند.
📝از کتاب از عشق گفتن
نوشتهی ناتاشا لان
•نشر میلکان•
@nashremilkan
📝از کتاب از عشق گفتن
نوشتهی ناتاشا لان
•نشر میلکان•
@nashremilkan
کابوسها نمایانگر عمیقترین اضطرابهای ما هستند.
کودک از هیولاهای زیر تخت میترسد. چراغ را روشن میکنی و به او نشان میدهی که هیولایی وجود ندارد، اما چند لحظهی بعد دوباره از هیولا میترسد. او در واقع از چی میترسد؟ از محافظتنشدن، از ارتباطنداشتنِ کافی میترسد.
شاید چیزی هیولاوار در والد وجود داشته باشد... شاید والد عصبانی است، و کودک از این موضوع واقعاً ترسیده. کودک اینهمه ترس را دارد. بنابراین، ذهنش تصویر هیولایی را خلق میکند.
📚از کتاب وقتی بدن نه میگوید
✍ گبور مته
•نشر میلکان•
@nashremilkan
کودک از هیولاهای زیر تخت میترسد. چراغ را روشن میکنی و به او نشان میدهی که هیولایی وجود ندارد، اما چند لحظهی بعد دوباره از هیولا میترسد. او در واقع از چی میترسد؟ از محافظتنشدن، از ارتباطنداشتنِ کافی میترسد.
شاید چیزی هیولاوار در والد وجود داشته باشد... شاید والد عصبانی است، و کودک از این موضوع واقعاً ترسیده. کودک اینهمه ترس را دارد. بنابراین، ذهنش تصویر هیولایی را خلق میکند.
📚از کتاب وقتی بدن نه میگوید
✍ گبور مته
•نشر میلکان•
@nashremilkan
📌چه زمانی دعوا واقعاً به معنای پایان رابطه است؟
حتی اگر زوجها شیوهی صحیح مشاجره را بیاموزند، وقتی رؤیای یکی از طرفین، کابوس طرف دیگر است و آن رؤیا هستهی اصلی هویت اوست، ممکن است مجبور به جدایی شوند.
برای مثال، وقتی همسران رؤیاهای متضادی درخصوص موضوع بچهدارشدن دارند، هیچ سازشی ممکن نیست. نمیتوانید نصف فرزند داشته باشید. این به معنای سرسختی و لجاجت نیست؛ به نیازهای روحتان برمیگردد.
البته گاهی دوستداشتن بهمعنای فداکاری است. چنین سازشهایی نباید موجب احساس ازدستدادن هویتتان بشوند؛ ولی بههرحال همیشه کار آسانی نخواهد بود.
آیا آنقدر همسرم را دوست دارم که برای مثال کمتر کار کنم و ترفیع شغلی احتمالیام را از دست بدهم یا به تعویق بیندازم تا همسرم بتواند تحصیلاتش را ادامه بدهد؟
آیا آنقدر دوستش دارم که بهسبب فرصت شغلیای که رؤیای اوست، حاضر به دوری از خانوادهام باشم؟
آیا او همین کارها را برای من کرده یا میکند؟
یک عمر زندگی مشترک با فرد دیگر به معنای یک عمر نوسان است میان ابراز فداکاری و بهرهبردن از فداکاریهای طرف مقابل، بدهوبستانهای متقابل، گاهی بهدوشکشیدن بخش سنگینتر بار زندگی یا رهاکردن چیزی در قبال منفعتی بزرگتر برای کانون خانوادهای که شما و همسرتان با هم نمایندهی آن هستید.
بعضی مواقع، زوجها این فرایند را طی میکنند و همچنان به این درک میرسند که در واقع، ازلحاظ کیفیت زندگی مطلوبشان تفاوتهای آشتیناپذیری با هم دارند. رؤیاهایشان سازگار نیست و فداکاریهایشان بیش از حدِ انتظار است.
در اینگونه مواقع، شاید جدایی انتخاب درست باشد تا هر دو نفر بتوانند فرصتِ یافتن فردی را داشته باشند که با او رؤیاهایشان محترم شمرده شده و برآورده شود.
📚از کتاب درست دعوا کنید
✍ جان گاتمن و جولی شوارتز گاتمن
•نشر میلکان•
@nashremilkan
حتی اگر زوجها شیوهی صحیح مشاجره را بیاموزند، وقتی رؤیای یکی از طرفین، کابوس طرف دیگر است و آن رؤیا هستهی اصلی هویت اوست، ممکن است مجبور به جدایی شوند.
برای مثال، وقتی همسران رؤیاهای متضادی درخصوص موضوع بچهدارشدن دارند، هیچ سازشی ممکن نیست. نمیتوانید نصف فرزند داشته باشید. این به معنای سرسختی و لجاجت نیست؛ به نیازهای روحتان برمیگردد.
البته گاهی دوستداشتن بهمعنای فداکاری است. چنین سازشهایی نباید موجب احساس ازدستدادن هویتتان بشوند؛ ولی بههرحال همیشه کار آسانی نخواهد بود.
آیا آنقدر همسرم را دوست دارم که برای مثال کمتر کار کنم و ترفیع شغلی احتمالیام را از دست بدهم یا به تعویق بیندازم تا همسرم بتواند تحصیلاتش را ادامه بدهد؟
آیا آنقدر دوستش دارم که بهسبب فرصت شغلیای که رؤیای اوست، حاضر به دوری از خانوادهام باشم؟
آیا او همین کارها را برای من کرده یا میکند؟
یک عمر زندگی مشترک با فرد دیگر به معنای یک عمر نوسان است میان ابراز فداکاری و بهرهبردن از فداکاریهای طرف مقابل، بدهوبستانهای متقابل، گاهی بهدوشکشیدن بخش سنگینتر بار زندگی یا رهاکردن چیزی در قبال منفعتی بزرگتر برای کانون خانوادهای که شما و همسرتان با هم نمایندهی آن هستید.
بعضی مواقع، زوجها این فرایند را طی میکنند و همچنان به این درک میرسند که در واقع، ازلحاظ کیفیت زندگی مطلوبشان تفاوتهای آشتیناپذیری با هم دارند. رؤیاهایشان سازگار نیست و فداکاریهایشان بیش از حدِ انتظار است.
در اینگونه مواقع، شاید جدایی انتخاب درست باشد تا هر دو نفر بتوانند فرصتِ یافتن فردی را داشته باشند که با او رؤیاهایشان محترم شمرده شده و برآورده شود.
📚از کتاب درست دعوا کنید
✍ جان گاتمن و جولی شوارتز گاتمن
•نشر میلکان•
@nashremilkan
شوخطبعی میتواند نوعی سبک مقابلهای باشد که رنج عاطفی آگاهانه را سرکوب و خشم را پنهان میکند و ابزاری برای جلبتوجه اطرافیان میشود.
📚از کتاب وقتی بدن نه میگوید
✍ گبور مته
•نشر میلکان•
@nashremilkan
📚از کتاب وقتی بدن نه میگوید
✍ گبور مته
•نشر میلکان•
@nashremilkan