🔲 #ساباط
طرح جلد اکونومیست، صد از صد! آمیزه کبوتر صلح و بمبافکن B-2.
پانوشت: بازتعریف نسبت خیروشر با جنگ و صلح گام بلندی است به پیش در اندیشه بشر. همواره بودهاند رقیقالقلبهای زیانباری که در هر بزنگاه احمقهایی مفید در خدمت جنگافروزان اصلی بوده و به نام صلح انسانها را در اسارت مقتدران مسلح نگه دارند. اما اینک انسان دریافته که اگرچه جنگ بد و صلح خوب است، اما هر جنگی لزوما بد نیست و هر صلحی لزوما خیر و خوشی به همراه ندارد.
@nasserkaramii
طرح جلد اکونومیست، صد از صد! آمیزه کبوتر صلح و بمبافکن B-2.
پانوشت: بازتعریف نسبت خیروشر با جنگ و صلح گام بلندی است به پیش در اندیشه بشر. همواره بودهاند رقیقالقلبهای زیانباری که در هر بزنگاه احمقهایی مفید در خدمت جنگافروزان اصلی بوده و به نام صلح انسانها را در اسارت مقتدران مسلح نگه دارند. اما اینک انسان دریافته که اگرچه جنگ بد و صلح خوب است، اما هر جنگی لزوما بد نیست و هر صلحی لزوما خیر و خوشی به همراه ندارد.
@nasserkaramii
🔲 #یکصدمثانیه
اهل این حرفها نیستم که بگویم اگر کسی چنین است و چنان دشمن من است و نابخشودنی است و فلان. حتما دیده اید که دوروبر من همه جور آدمی پیدا می شود. از آن آدمهای آسانگیر هستم که معتقدند به تعداد آدمهای جهان راه به سمت رستگاری هست.
با این همه چند روز است با خودم کلنجار می روم درباره بسیاری از مردم. من میفهمم کسانی دشمن اسراییل باشند. و میفهمم کسانی حمله اسراییل به جمهوری اسلامی را به یک جنگ میهنی تعبیر کنند. آنچه که نمیفهمم این است که کسانی از سر اسراییل ستیزی یا حتی از سر وطن دوستی غمگین باشند در مرگ حاجیزاده، کسی که آنچنان شریرانه با لبخندی گوشه لب از دستورش برای اصابت موشک به هواپیمای مسافری صحبت می کرد. من حتی می فهمم کسانی هنوز مدافع جمهوری اسلامی باشند. اما نمیفهمم که همانها هنوز چطور ممکن است از اجرای عدالت درباره چنان قاتل بی رحمی عزادار باشند.
و این بد است. یک بزنگاه که در آن می شود در ماهیت انسانیت تردید کرد. لااقل یک جا انسان باید خط قرمز داشته باشد. این را به خودم می گویم. وای بر تو اگر با کسی که همذات پنداری دارد با قاتلی همچون حاجیزاده مراوده د اری.
@nasserkaramii
اهل این حرفها نیستم که بگویم اگر کسی چنین است و چنان دشمن من است و نابخشودنی است و فلان. حتما دیده اید که دوروبر من همه جور آدمی پیدا می شود. از آن آدمهای آسانگیر هستم که معتقدند به تعداد آدمهای جهان راه به سمت رستگاری هست.
با این همه چند روز است با خودم کلنجار می روم درباره بسیاری از مردم. من میفهمم کسانی دشمن اسراییل باشند. و میفهمم کسانی حمله اسراییل به جمهوری اسلامی را به یک جنگ میهنی تعبیر کنند. آنچه که نمیفهمم این است که کسانی از سر اسراییل ستیزی یا حتی از سر وطن دوستی غمگین باشند در مرگ حاجیزاده، کسی که آنچنان شریرانه با لبخندی گوشه لب از دستورش برای اصابت موشک به هواپیمای مسافری صحبت می کرد. من حتی می فهمم کسانی هنوز مدافع جمهوری اسلامی باشند. اما نمیفهمم که همانها هنوز چطور ممکن است از اجرای عدالت درباره چنان قاتل بی رحمی عزادار باشند.
و این بد است. یک بزنگاه که در آن می شود در ماهیت انسانیت تردید کرد. لااقل یک جا انسان باید خط قرمز داشته باشد. این را به خودم می گویم. وای بر تو اگر با کسی که همذات پنداری دارد با قاتلی همچون حاجیزاده مراوده د اری.
@nasserkaramii
Forwarded from مجلهٔ شهریور
● عنوان مقاله: آرمانگرایی علیه آزادی؛ مورد سبزها
● نویسنده: دکتر ناصر کرمی
● شمارهٔ نهم مجلهٔ شهریور، یلدای ۱۴۰۳
اینکه آرمانگرایان به دشمنان آزادی تبدیل شوند البته مورد تازهای نیست. بهواقع سراسر قرن بیستم عرصهٔ جدال بشر با آرمانگرایانی بوده که درنهایت نتیجهٔ عملکردشان توتالیتاریسمی مطلق علیه آزادی و کرامت انسان بوده است. از استالین و مائو و کیم ایل سونگ تا هیتلر و موسولینی و خمینی. اما آیا در قرن بیستویکم که مهمترین زمینهٔ شکلگیری توتالیتاریسم یعنی انحصار انتشار اطلاعات از بین رفته آیا هنوز ممکن است کسانی به قصد آرمانگرایی برخیزند اما درنهایت به دشمن آزادی تبدیل شوند؟ بله. یک مثال بارز در این باره امکان برآمدن «توتالیتاریسم سبز» است. در این مقاله زمینههای تحقق چنین پدیدهای را بررسی خواهیم کرد.
اینکه سبزها زمینهساز بروز یا تشدید قدرت حکومتهای خودکامه در جهان معاصر باشند در ابتدا امری بعید به نظر میرسد. اما موضوع برخلاف تصور اولیه چندان پیچیده نیست: برای حل بحرانهای فزایندهٔ محیطزیستی شما به حکومتی «مقتدر» احتیاج دارید که بتواند در چشمانداز هرچه بیشتر «دخالت» کند و به این شکل مانع گسترش مشکلات محیطزیستی شود. حکومتی که هرچه بیشتر با «بحران» سرپنجه نرم کند، مردم را از بحران بهراساند و تماماً درگیر جدال با بحران باشد. و، به گفتهٔ آگامبن، وقتی سیاستمداری از وقوع بحرانی بزرگ سخن میگوید به دنبال یک «اطاعت» عمومی است. «اطاعت» و «اقتدار» و «دخالت» میتوانند شناسههای اصلی یک سیستم خودکامه به شمار آیند. سیستمی که نه با کودتا و زور اسلحه و در پی سلطهطلبی یک میلیتاریست زورمند، که بالعکس، برای نیتهای پاک توسط مردمانی پاک و در سازوکاری دموکراتیک روی کار آمده است. از اینجا البته موضوع پیچیده میشود. برای حل این پیچیدگی باید لابهلا کلاف سردرگم تبدیل سبزگرایی به خودکامگی را از هم باز کرد. البته برخی از لایههای ماجرا لزوماً ربطی به سبزها ندارند اما بههرحال میتوانند زمینهساز خدمترسانی ناخواستهٔ سبزها به خودکامگان باشند. این لایههای دهگانه را در ادامه مرور میکنیم.
کاستیهای ذاتی دموکراسی برای حل مشکلات محیطزیستی
سادهترین مثال این است که دموکراسی را به آب تشبیه کنیم. وقتی آن را نداشته باشید جز آن هیچچیز نمیخواهید. اما وقتی آن را دارید کلاً آن را فراموش میکنید و به هزاران چیز دیگری که باید داشته باشید و ندارید فکر میکنید. در کشورهای دچار خودکامگی یا توتالیتاریسم وضعیتی برای کنشگران حوزههای مختلف وجود دارد به نام «ماندن پشت دیوار سیاست». چه میشود کرد برای محیطزیست؟ در وضعیت موجود عملاً هیچ، تا دموکراسی نباشد هیچ کاری نمیتوان کرد، ما سبزها عجالتاً بپیوندیم به فعالان سیاسی و برای حصول دموکراسی بجنگیم. برای رهایی از فقر چه باید کرد؟ همان، منتظر دموکراسی میمانیم. چه کنیم تا بالاخره در طول عمرمان یک تئاتر خوب ببینیم؟ تئاترهای خوب فقط در جوامع دموکراتیک به نمایش درمیآیند پس ما علاقهمندان تئاتر هم بجنگیم برای دموکراسی. به همین شکل همهٔ کنشگران گیر میافتند پشت دیوار سیاست. از جایی به بعد انگار تا دموکراسی نیاید مشکلات حل نمیشود و تا دموکراسی نیاید هر تلاشی بیهوده است. نکته این است که اگرچه خود فرانسیس فوکویاما حرفش را پس گرفته است اما کماکان برای بسیاری از مردم لیبرالدموکراسی پایان تاریخ است. سرنوشت محتوم که دیر یا زود بستهترین کشورهای غیردموکراتیک جهان نیز سرانجام به آن خواهند رسید. اما آیا واقعاً همینگونه است؟ دموکراسی خوشبیاری و سرنوشتی اجتنابناپذیر است و آمدنش مشکلگشای همهٔ بحرانهای بشر؟ این بحثی پیچیده و طولانی است.
به هر رو، ما اینجا متمرکز هستیم بر آن گوشه از بحث که بهطور مشخص میگوید چون دموکراسی در حل مشکلات بشر ناتوان است (اگرنه غالباً، دستکم اینکه در برخی از آنها)، پس تشدید بحرانهای محیطزیستی میتواند باعث تقویت رقیب همیشگی دموکراسی یعنی خودکامگی بشود.
باید توجه کرد که تحولات تاریخی هرگز روند خطی ندارند. اینطور نیست که دموکراسی و توسعه همان بابل موعود باشند که چون خداوند بازگشت به آن را وعده داده، از پس هزاران سال هم مقصدی اجتنابناپذیر باشد. جوامع نهتنها میتوانند صدها سال درجا زده و پیش نروند بلکه حتی شاید به عقب هم برگردند. مانیفست تئوریسین اصلی انقلاب اسلامی ایران، دکتر علی شریعتی، کتابی بود به نام «بازگشت». کتابی قطور که در آن اینگونه ادعا میشد که خیر و صلاح مردم ایران بازگشت به ۱۴۰۰ سال قبل است. حکومت آخرین شاه ایران با هر معیاری توسعهگرا و مدرن بود و بهخصوص در سالیان آخر توانسته بود شاخصهای رفاه اجتماعی و اقتصادی را در ایران به شکل چشمگیری ارتقاء دهد...
📌 متن کامل را اینجا بخوانید.
●●● به شهریور بپیوندید.
website ● telegram ● instagram
● نویسنده: دکتر ناصر کرمی
● شمارهٔ نهم مجلهٔ شهریور، یلدای ۱۴۰۳
اینکه آرمانگرایان به دشمنان آزادی تبدیل شوند البته مورد تازهای نیست. بهواقع سراسر قرن بیستم عرصهٔ جدال بشر با آرمانگرایانی بوده که درنهایت نتیجهٔ عملکردشان توتالیتاریسمی مطلق علیه آزادی و کرامت انسان بوده است. از استالین و مائو و کیم ایل سونگ تا هیتلر و موسولینی و خمینی. اما آیا در قرن بیستویکم که مهمترین زمینهٔ شکلگیری توتالیتاریسم یعنی انحصار انتشار اطلاعات از بین رفته آیا هنوز ممکن است کسانی به قصد آرمانگرایی برخیزند اما درنهایت به دشمن آزادی تبدیل شوند؟ بله. یک مثال بارز در این باره امکان برآمدن «توتالیتاریسم سبز» است. در این مقاله زمینههای تحقق چنین پدیدهای را بررسی خواهیم کرد.
اینکه سبزها زمینهساز بروز یا تشدید قدرت حکومتهای خودکامه در جهان معاصر باشند در ابتدا امری بعید به نظر میرسد. اما موضوع برخلاف تصور اولیه چندان پیچیده نیست: برای حل بحرانهای فزایندهٔ محیطزیستی شما به حکومتی «مقتدر» احتیاج دارید که بتواند در چشمانداز هرچه بیشتر «دخالت» کند و به این شکل مانع گسترش مشکلات محیطزیستی شود. حکومتی که هرچه بیشتر با «بحران» سرپنجه نرم کند، مردم را از بحران بهراساند و تماماً درگیر جدال با بحران باشد. و، به گفتهٔ آگامبن، وقتی سیاستمداری از وقوع بحرانی بزرگ سخن میگوید به دنبال یک «اطاعت» عمومی است. «اطاعت» و «اقتدار» و «دخالت» میتوانند شناسههای اصلی یک سیستم خودکامه به شمار آیند. سیستمی که نه با کودتا و زور اسلحه و در پی سلطهطلبی یک میلیتاریست زورمند، که بالعکس، برای نیتهای پاک توسط مردمانی پاک و در سازوکاری دموکراتیک روی کار آمده است. از اینجا البته موضوع پیچیده میشود. برای حل این پیچیدگی باید لابهلا کلاف سردرگم تبدیل سبزگرایی به خودکامگی را از هم باز کرد. البته برخی از لایههای ماجرا لزوماً ربطی به سبزها ندارند اما بههرحال میتوانند زمینهساز خدمترسانی ناخواستهٔ سبزها به خودکامگان باشند. این لایههای دهگانه را در ادامه مرور میکنیم.
کاستیهای ذاتی دموکراسی برای حل مشکلات محیطزیستی
سادهترین مثال این است که دموکراسی را به آب تشبیه کنیم. وقتی آن را نداشته باشید جز آن هیچچیز نمیخواهید. اما وقتی آن را دارید کلاً آن را فراموش میکنید و به هزاران چیز دیگری که باید داشته باشید و ندارید فکر میکنید. در کشورهای دچار خودکامگی یا توتالیتاریسم وضعیتی برای کنشگران حوزههای مختلف وجود دارد به نام «ماندن پشت دیوار سیاست». چه میشود کرد برای محیطزیست؟ در وضعیت موجود عملاً هیچ، تا دموکراسی نباشد هیچ کاری نمیتوان کرد، ما سبزها عجالتاً بپیوندیم به فعالان سیاسی و برای حصول دموکراسی بجنگیم. برای رهایی از فقر چه باید کرد؟ همان، منتظر دموکراسی میمانیم. چه کنیم تا بالاخره در طول عمرمان یک تئاتر خوب ببینیم؟ تئاترهای خوب فقط در جوامع دموکراتیک به نمایش درمیآیند پس ما علاقهمندان تئاتر هم بجنگیم برای دموکراسی. به همین شکل همهٔ کنشگران گیر میافتند پشت دیوار سیاست. از جایی به بعد انگار تا دموکراسی نیاید مشکلات حل نمیشود و تا دموکراسی نیاید هر تلاشی بیهوده است. نکته این است که اگرچه خود فرانسیس فوکویاما حرفش را پس گرفته است اما کماکان برای بسیاری از مردم لیبرالدموکراسی پایان تاریخ است. سرنوشت محتوم که دیر یا زود بستهترین کشورهای غیردموکراتیک جهان نیز سرانجام به آن خواهند رسید. اما آیا واقعاً همینگونه است؟ دموکراسی خوشبیاری و سرنوشتی اجتنابناپذیر است و آمدنش مشکلگشای همهٔ بحرانهای بشر؟ این بحثی پیچیده و طولانی است.
به هر رو، ما اینجا متمرکز هستیم بر آن گوشه از بحث که بهطور مشخص میگوید چون دموکراسی در حل مشکلات بشر ناتوان است (اگرنه غالباً، دستکم اینکه در برخی از آنها)، پس تشدید بحرانهای محیطزیستی میتواند باعث تقویت رقیب همیشگی دموکراسی یعنی خودکامگی بشود.
باید توجه کرد که تحولات تاریخی هرگز روند خطی ندارند. اینطور نیست که دموکراسی و توسعه همان بابل موعود باشند که چون خداوند بازگشت به آن را وعده داده، از پس هزاران سال هم مقصدی اجتنابناپذیر باشد. جوامع نهتنها میتوانند صدها سال درجا زده و پیش نروند بلکه حتی شاید به عقب هم برگردند. مانیفست تئوریسین اصلی انقلاب اسلامی ایران، دکتر علی شریعتی، کتابی بود به نام «بازگشت». کتابی قطور که در آن اینگونه ادعا میشد که خیر و صلاح مردم ایران بازگشت به ۱۴۰۰ سال قبل است. حکومت آخرین شاه ایران با هر معیاری توسعهگرا و مدرن بود و بهخصوص در سالیان آخر توانسته بود شاخصهای رفاه اجتماعی و اقتصادی را در ایران به شکل چشمگیری ارتقاء دهد...
📌 متن کامل را اینجا بخوانید.
●●● به شهریور بپیوندید.
website ● telegram ● instagram
فصلنامه سیاسی-خبری شهریور
آرمانگرایی علیه آزادی؛ مورد سبزها - نوشتهٔ ناصر کرمی - شمارهٔ ۹ فصلنامهٔ شهریور
بههررو، محیط زیست میتواند دستمایهٔ خوبی برای پوپولیستها باشد تا به قدرت برسند. پوپولیستها از ترسها، امیدها، آرزوها و عقاید جزمی ما تغذیه میکنند. با فروکاست دیگر پیشرانههای پوپولیسم، محیطزیست این قابلیت را دارد که دموکراسی را در برابر پوپولیسم پس…
🔲 #یکصدمثانیه
خامنهای به روشنی تداوم جنگ را خواست و مانع رفع تحریمها شد. الان این صلحطلبان مقطعی و وطندوستان خلقالساعه آیا به طور جدی اقدام خواهند کرد علیه خامنهای به عنوان عامل اصلی جنگ بعدی و پیامدهای تداوم تحریمها؟ نه. بعید است. آنها فقط در برنگاههایی که رژیم نیاز به حمایت آنها دارد دست به اقدامی جدی میزنند. الان حداکثر درخواستشان توصیه به عقلانیت نظام است! آن هم نه با اشاره مستقیم به خامنهای!
@nasserkaramii
خامنهای به روشنی تداوم جنگ را خواست و مانع رفع تحریمها شد. الان این صلحطلبان مقطعی و وطندوستان خلقالساعه آیا به طور جدی اقدام خواهند کرد علیه خامنهای به عنوان عامل اصلی جنگ بعدی و پیامدهای تداوم تحریمها؟ نه. بعید است. آنها فقط در برنگاههایی که رژیم نیاز به حمایت آنها دارد دست به اقدامی جدی میزنند. الان حداکثر درخواستشان توصیه به عقلانیت نظام است! آن هم نه با اشاره مستقیم به خامنهای!
@nasserkaramii
🔲 #یکصدمثانیه
حالا شاید بشود دعوت از نظام به عقلانیت را فهمید. این دعوت از نظام برای "بازگشت به عقلانیت" دیگر چه کوفتی است؟ جمهوری اسلامی دقیقا چه وقت عقل داشته؟
@nasserkaramii
حالا شاید بشود دعوت از نظام به عقلانیت را فهمید. این دعوت از نظام برای "بازگشت به عقلانیت" دیگر چه کوفتی است؟ جمهوری اسلامی دقیقا چه وقت عقل داشته؟
@nasserkaramii
صد سال است هزاران دانشمند می کوشند به گوریلها حرف زدن بیاموزند اما هنوز نتوانسته اند. واداشتن نظام جمهوری اسلامی به عقلانیت قطعا دشوارتر است.
@nasserkaramii
@nasserkaramii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗺️ #راهیاب_ایران
سپستون! هزار سال بود فراموشش کرده بودم. این بچه های خوب جنوب را فالو دارم در اینستاگرام. ظاهرا کسب و کار کوچکی دارند از همین ویدیوهای قشنگشان.
سپستون! هزار سال بود فراموشش کرده بودم. این بچه های خوب جنوب را فالو دارم در اینستاگرام. ظاهرا کسب و کار کوچکی دارند از همین ویدیوهای قشنگشان.
📖 #همخوانی
من نمیگویم مسئولیت همهٔ ما به یک اندازه است، و قصد ندارم قربانیان را با قاتلانی که در کمال خونسردی آنها را میکشند یکی بدانم. همهٔ حرفم این است که نوعی همدستی پنهان وجود دارد؛ همهی ما از سر فرصتطلبی و ترس... همدستیم.
زیرا با بستن چمدانهایمان، با ادامه دادن به خریدمان، با تظاهر کردن به اینکه اتفاقی نیافتاده است و با این فکر که این مشکل ما نیست، در واقع داریم به آن "دیگریها" خیانت میکنیم. اما آنچه متوجهاش نیستیم، این است که با چنین مرزبندیهایی داریم خودمان را هم گول میزنیم. با این کار، در واقع خودمان را هم در معرض این خطر قرار میدهیم که در شرایطی متفاوت تبدیل به آن "دیگری" شویم. دیگری که احتمالا فقط با خشونت حذف می شود.
#اسلاونکا_دراکولیچ
کتاب: بالکان اکسپرس
ترجمه: سونا انزابی نژاد
من نمیگویم مسئولیت همهٔ ما به یک اندازه است، و قصد ندارم قربانیان را با قاتلانی که در کمال خونسردی آنها را میکشند یکی بدانم. همهٔ حرفم این است که نوعی همدستی پنهان وجود دارد؛ همهی ما از سر فرصتطلبی و ترس... همدستیم.
زیرا با بستن چمدانهایمان، با ادامه دادن به خریدمان، با تظاهر کردن به اینکه اتفاقی نیافتاده است و با این فکر که این مشکل ما نیست، در واقع داریم به آن "دیگریها" خیانت میکنیم. اما آنچه متوجهاش نیستیم، این است که با چنین مرزبندیهایی داریم خودمان را هم گول میزنیم. با این کار، در واقع خودمان را هم در معرض این خطر قرار میدهیم که در شرایطی متفاوت تبدیل به آن "دیگری" شویم. دیگری که احتمالا فقط با خشونت حذف می شود.
#اسلاونکا_دراکولیچ
کتاب: بالکان اکسپرس
ترجمه: سونا انزابی نژاد
🟨 #گدار
ما و این موج افغانستیزی
من هیچ آمار معتبری ندارم از اینکه الان شمار مهاجران افغان در ایران چقدر است و تاثیرات واقعی اقتصادی و اجتماعی آنها بر چشمانداز ایران چیست. اما یک شم ژورنالیستی دارم که به من میگوید به عنوان یک ایرانگرا حتما باید در مقابل این موج افغانستیزی بایستیم و کاملا ظنین باشیم به هر خبر منفی درباره افغانهای ساکن ایران. چرا؟ چونکه اصلاحطلبان به شدت معرکهداری میکنند این وسط علیه افغانها و آشکارا سرچشمه عمده اخبار در این باره بسیجی نیوزها هستند. هر خبری را در این باره پیگیری کردم دیدم خاستگاه انتشار آن بسیجینیوزهای امنیتی مثل #خبرفوری و مانندآن بودهاند. از طرف دیگر هم بگردید توی این رسانههای وابسته به اصلاحطلبان. بیشترین حجم افغانستیزی را آنجا میبینید.
هر جا بسیجی و اصلاحطلب دست به دست هم دادند برای انجام کاری، مطمئن باشید با یک پروژه پیچیده امنیتی روبرو هستید. بنابراین بر من اینگونه تفاهم شده است که افغانستیزی پروژه امنیتی رژیم است و باید در مقابل آن ایستاد.
پانوشت: در مسئله مهاجران افغان ما دو بحث جدا داریم: نخست اقتضائات جغرافیایی ایران و ظرفیت زیستی کشور برای پذیرش مهاجر و دوم حقوق انسانی همسایگانی همتبار. با و در جمهوری اسلامی صحبت درباره این مسائل بلاهت است. حکومت ملی خواهد آمد و بهترین تصمیمات را در این باره خواهد گرفت. عجالتا مراقب باشیم در دام پروژههای امنیتی انسانستیز رژیم نیفتیم.
@nasserkaramii
ما و این موج افغانستیزی
من هیچ آمار معتبری ندارم از اینکه الان شمار مهاجران افغان در ایران چقدر است و تاثیرات واقعی اقتصادی و اجتماعی آنها بر چشمانداز ایران چیست. اما یک شم ژورنالیستی دارم که به من میگوید به عنوان یک ایرانگرا حتما باید در مقابل این موج افغانستیزی بایستیم و کاملا ظنین باشیم به هر خبر منفی درباره افغانهای ساکن ایران. چرا؟ چونکه اصلاحطلبان به شدت معرکهداری میکنند این وسط علیه افغانها و آشکارا سرچشمه عمده اخبار در این باره بسیجی نیوزها هستند. هر خبری را در این باره پیگیری کردم دیدم خاستگاه انتشار آن بسیجینیوزهای امنیتی مثل #خبرفوری و مانندآن بودهاند. از طرف دیگر هم بگردید توی این رسانههای وابسته به اصلاحطلبان. بیشترین حجم افغانستیزی را آنجا میبینید.
هر جا بسیجی و اصلاحطلب دست به دست هم دادند برای انجام کاری، مطمئن باشید با یک پروژه پیچیده امنیتی روبرو هستید. بنابراین بر من اینگونه تفاهم شده است که افغانستیزی پروژه امنیتی رژیم است و باید در مقابل آن ایستاد.
پانوشت: در مسئله مهاجران افغان ما دو بحث جدا داریم: نخست اقتضائات جغرافیایی ایران و ظرفیت زیستی کشور برای پذیرش مهاجر و دوم حقوق انسانی همسایگانی همتبار. با و در جمهوری اسلامی صحبت درباره این مسائل بلاهت است. حکومت ملی خواهد آمد و بهترین تصمیمات را در این باره خواهد گرفت. عجالتا مراقب باشیم در دام پروژههای امنیتی انسانستیز رژیم نیفتیم.
@nasserkaramii
📃 #همخوانی
اسون بکرت استاد تاریخ دانشگاه هاروارد در کتاب “امپراطوری پنبه، یک تاریخ جهانی" میگوید که آن کشتزارهای وسیع و سرسبز پنبه در کرانههای میسیسیپی حاصل بردهداری بودند و رنج و مرگ هزاران انسان. بکرت اعتقاد دارد که تاریخ پنبه تاریخ خونینترین و سختترین «جنگ سرمایهداری» است؛ جنگی به تمامی علیه انسان. به واقع آن شلوارهای جین همانقدر که بیرق لیبرالیسم و جهان آزاد بودند میتوانستند بیرق بردهداران و کوکلوسکلانها هم باشند. این روایتی از داستان پنبه است که البته چندان شنیده نشده است.
جستار: چگونه انسان ارادهاش را به زمین تحمیل کرد؟
متن کامل مقاله را در این لینک بخوانید:
https://bit.ly/4gTdHMg
اسون بکرت استاد تاریخ دانشگاه هاروارد در کتاب “امپراطوری پنبه، یک تاریخ جهانی" میگوید که آن کشتزارهای وسیع و سرسبز پنبه در کرانههای میسیسیپی حاصل بردهداری بودند و رنج و مرگ هزاران انسان. بکرت اعتقاد دارد که تاریخ پنبه تاریخ خونینترین و سختترین «جنگ سرمایهداری» است؛ جنگی به تمامی علیه انسان. به واقع آن شلوارهای جین همانقدر که بیرق لیبرالیسم و جهان آزاد بودند میتوانستند بیرق بردهداران و کوکلوسکلانها هم باشند. این روایتی از داستان پنبه است که البته چندان شنیده نشده است.
جستار: چگونه انسان ارادهاش را به زمین تحمیل کرد؟
متن کامل مقاله را در این لینک بخوانید:
https://bit.ly/4gTdHMg
Forwarded from جغرافیدانان ایران Iranian Geographers
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آبفشان چابهار که حاصل فعالیت پدیده مونسون یا همون بادهای موسمی اقیانوس هند هست یکی از جادویی ترین جاذبههای چابهار محسوب میشه
از اواخر خرداد تا اواخر شهریور ماه هر سال با فعال شدن بادهای موسمی اقیانوس هند جاذبههایی مثل آبفشان. موجفشان و ورزش موجسواری فعال میشه
بادهای موسمی با جذب رطوبت از سطح اقیانوس و رسیدن به چابهار مثل یک کولر آبی طبیعی عمل میکنه و به یکباره دما رو به شدت کاهش میده
دما در فصل مونسون بین بیست و نه تا سی و دو درجه هست که میشه گفت بهار در تابستان به چابهار آمده
با سفر به چابهار در فصل مونسون شما چهره ای متفاوت از چابهار رو میبینید چیزی که در پاییز و زمستان نمیشه دید و درکنار این زیبایی ها میتونید موجسواری رو هم تجربه کنید .
🔰به مابپیوندید🔰
🌍کانال جغرافیدانان ایران🌍
👇👇👇
🆔 @Geographers_Iranian
🆔 @Geographers_Iranian
از اواخر خرداد تا اواخر شهریور ماه هر سال با فعال شدن بادهای موسمی اقیانوس هند جاذبههایی مثل آبفشان. موجفشان و ورزش موجسواری فعال میشه
بادهای موسمی با جذب رطوبت از سطح اقیانوس و رسیدن به چابهار مثل یک کولر آبی طبیعی عمل میکنه و به یکباره دما رو به شدت کاهش میده
دما در فصل مونسون بین بیست و نه تا سی و دو درجه هست که میشه گفت بهار در تابستان به چابهار آمده
با سفر به چابهار در فصل مونسون شما چهره ای متفاوت از چابهار رو میبینید چیزی که در پاییز و زمستان نمیشه دید و درکنار این زیبایی ها میتونید موجسواری رو هم تجربه کنید .
🔰به مابپیوندید🔰
🌍کانال جغرافیدانان ایران🌍
👇👇👇
🆔 @Geographers_Iranian
🆔 @Geographers_Iranian
🗺 #لذت_جغرافیا
دمای هر کدام از مناطق جهان، هم اکنون. ایران در قلب پرفشار جنب حاره جزو گرمترین مناطق جهان است الان. در برخی شهرهای خوزستان تا همین ساعت قبل دما بالای 50 درجه سانتی گراد بود.
@nadderkaramii
دمای هر کدام از مناطق جهان، هم اکنون. ایران در قلب پرفشار جنب حاره جزو گرمترین مناطق جهان است الان. در برخی شهرهای خوزستان تا همین ساعت قبل دما بالای 50 درجه سانتی گراد بود.
@nadderkaramii
Forwarded from جغرافیدانان ایران Iranian Geographers
🔴 سازمان ملل پیشبینیهای جمعیتی خود را بیسروصدا کاهش داد
سالها به ما گفتهاند که بزرگترین مشکل جهان، جمعیت بیش از اندازه آن است. از دوران مالتوس در قرن هجدهم گرفته تا زمان انتشار «بمب جمعیت» در دهه ۱۹۶۰ با هشدارهای جدی مواجه شدیم: افزایش جمعیت به منزله قحطی و فقر بیشتر و تخریب فزاینده محیطزیست است. اما اتفاقی رخ داده که کسی انتظار آن را نداشته است. معادلات جمعیتی دستخوش تغییر شده و سازمان ملل بهعنوان معتبرترین مرجع پیشبینیهای جمعیتی جهان به این تغییر پی برده است
سازمان ملل تا همین اواخر پیشبینی میکرد که جمعیت جهان در قرن بیستویکم به رشد خود ادامه خواهد داد و تا سال ۲۱۰۰ به حدود ۱۱ میلیارد نفر خواهد رسید. اما این سازمان پیشبینیهای خود را متعاقب بازنگریهای سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۴ به شکلی بیسروصدا کاهش داد. براساس آخرین برآوردها، نقطه اوج جمعیت جهان حدود ۱۰.۳ میلیارد نفر پیشبینی شده و رسیدن به این تعداد تقریباً دو دهه زودتر یعنی در حوالی سال ۲۰۸۴ اتفاق خواهد افتاد.
شاید هنوز عدد بزرگی به نظر برسد، اما با عدد مرتبط با فرضیه «رشد بیپایان» جمعیت که بسیاری از سیاستگذاران، سرمایهگذاران و نهادها همچنان براساس آن تصمیمگیری میکنند، فاصله قابلتوجهی دارد. مسئله صرفاً این نیست که سازمان ملل پیشبینی کرده که جمعیت کمتری در راه است. قضیه این است که بسیاری از کارشناسان حوزه جمعیت بر این باورند که حتی اعداد جدید نیز بیش از اندازه بزرگ هستند.
کاهش نرخ باروری
تغییر پیشبینیها به این دلیل نبوده که مردم با سرعت بیشتری از دنیا میروند. درواقع، نرخ امید به زندگی در بیشتر نقاط جهان بهصورت تدریجی همچنان رو به افزایش است. چیزی که درعمل دستخوش تغییر شده است، این است که مردم بهمراتب کمتر از قبل بچهدار میشوند.
نرخ باروری جهانی (میانگین تعداد فرزندانی که یک خانم در طول عمر خود به دنیا میآورد) در سال ۱۹۷۰حدود پنج فرزند بود. این عدد در حال حاضر به ۲.۲۵ کاهش یافته و همچنان سیر نزولی دارد. نرخ باروری در حدود ۷۰ درصد از کشورهای جهان پایینتر از «نرخ جایگزینی» است؛ شاخصی که رسیدن به آن لازمه حفظ جمعیت است. این نرخ در کشورهای توسعهیافته معمولاً حدود ۲.۱ فرزند بهازای هر خانم در نظر گرفته میشود و در کشورهایی که مرگومیر بیشتری دارند اندکی بالاتر است.
کاهش جهانی نرخ باروری سریعتر از آن چیزی رخ داده که بیشتر کارشناسان انتظار داشتند. از اینرو، سازمان ملل طی پنج سال گذشته دو بار در الگوهای جمعیتی خود بازنگری کرده است. اما خیلیها گمان میکنند که این بازنگریها کافی نبودهاند.ف
چندین گروه پژوهشی مستقل طی یک دهه گذشته الگوهای متفاوتی را برای پیشبینی جمعیت ارائه دادهاند. این الگوها اغلب نشان میدهند که نرخ باروری سریعتر از پیشبینی سازمان ملل کاهش خواهد یافت. برای نمونه، الگوی محققان مؤسسه سنجش و ارزیابی سلامت دانشگاه واشینگتن در سال ۲۰۲۰ توجه زیادی را به خود جلب کرد. آنها پیشبینی کردند که جمعیت جهان تا سال ۲۰۶۴ با تعداد ۹ میلیارد نفر به نقطه اوج خواهد رسید و تا سال ۲۱۰۰ به حدود ۸.۸ میلیارد نفر کاهش خواهد یافت.
ولفگانگ لوتز، از جمعیتشناسان برجسته جهان، نیز پیشبینی کرده که جمعیت جهان خیلی زودتر و در عددی پایینتر به نقطه اوج خود میرسد.
تیم تحقیقاتی لوتز در مرکز جمعیتشناسی و سرمایه انسانی جهانی ویتگنشتاین، الگوهای خود را براساس روندهای آموزش و شهرنشینی طراحی کردند که ارتباط تنگاتنگی با رفتارهای باروری دارند. در تحلیلی که در سال ۲۰۲۴ براساس نظرسنجی از بالغ بر ۱ میلیون خانم آفریقایی انجام گرفت، لوتز و همکارانش دریافتند که نرخ باروری در این منطقه بهویژه با افزایش سطح سواد خانمها با سرعتی بهمراتب بیشتر در حال کاهش است.
دو روزنامهنگار کانادایی به نامهای درل بریکر و جان ایبیتسون در کتابی با عنوان «سیاره خالی» که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، از کاهش پیشبینیهای جمعیتی حمایت کردند. آنها متخصص جمعیتشناسی نیستند، اما در مصاحبهها و گروههای کانونی گسترده خود در حدود دوازده کشور از خانمها خواستند که درباره مقوله خانواده و فرزندآوری نظر بدهند. آنها به این نتیجه رسیدند که افت باروری به همان اندازه که دلایل اقتصادی دارد، از مسائل فرهنگی نشأت میگیرد. از این گذشته، عوامل فرهنگی باعث میشوند که نرخ باروری به شکل فزاینده و با سرعتی بهمراتب بیشتر کاهش پیدا کند.
سالها به ما گفتهاند که بزرگترین مشکل جهان، جمعیت بیش از اندازه آن است. از دوران مالتوس در قرن هجدهم گرفته تا زمان انتشار «بمب جمعیت» در دهه ۱۹۶۰ با هشدارهای جدی مواجه شدیم: افزایش جمعیت به منزله قحطی و فقر بیشتر و تخریب فزاینده محیطزیست است. اما اتفاقی رخ داده که کسی انتظار آن را نداشته است. معادلات جمعیتی دستخوش تغییر شده و سازمان ملل بهعنوان معتبرترین مرجع پیشبینیهای جمعیتی جهان به این تغییر پی برده است
سازمان ملل تا همین اواخر پیشبینی میکرد که جمعیت جهان در قرن بیستویکم به رشد خود ادامه خواهد داد و تا سال ۲۱۰۰ به حدود ۱۱ میلیارد نفر خواهد رسید. اما این سازمان پیشبینیهای خود را متعاقب بازنگریهای سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۴ به شکلی بیسروصدا کاهش داد. براساس آخرین برآوردها، نقطه اوج جمعیت جهان حدود ۱۰.۳ میلیارد نفر پیشبینی شده و رسیدن به این تعداد تقریباً دو دهه زودتر یعنی در حوالی سال ۲۰۸۴ اتفاق خواهد افتاد.
شاید هنوز عدد بزرگی به نظر برسد، اما با عدد مرتبط با فرضیه «رشد بیپایان» جمعیت که بسیاری از سیاستگذاران، سرمایهگذاران و نهادها همچنان براساس آن تصمیمگیری میکنند، فاصله قابلتوجهی دارد. مسئله صرفاً این نیست که سازمان ملل پیشبینی کرده که جمعیت کمتری در راه است. قضیه این است که بسیاری از کارشناسان حوزه جمعیت بر این باورند که حتی اعداد جدید نیز بیش از اندازه بزرگ هستند.
کاهش نرخ باروری
تغییر پیشبینیها به این دلیل نبوده که مردم با سرعت بیشتری از دنیا میروند. درواقع، نرخ امید به زندگی در بیشتر نقاط جهان بهصورت تدریجی همچنان رو به افزایش است. چیزی که درعمل دستخوش تغییر شده است، این است که مردم بهمراتب کمتر از قبل بچهدار میشوند.
نرخ باروری جهانی (میانگین تعداد فرزندانی که یک خانم در طول عمر خود به دنیا میآورد) در سال ۱۹۷۰حدود پنج فرزند بود. این عدد در حال حاضر به ۲.۲۵ کاهش یافته و همچنان سیر نزولی دارد. نرخ باروری در حدود ۷۰ درصد از کشورهای جهان پایینتر از «نرخ جایگزینی» است؛ شاخصی که رسیدن به آن لازمه حفظ جمعیت است. این نرخ در کشورهای توسعهیافته معمولاً حدود ۲.۱ فرزند بهازای هر خانم در نظر گرفته میشود و در کشورهایی که مرگومیر بیشتری دارند اندکی بالاتر است.
کاهش جهانی نرخ باروری سریعتر از آن چیزی رخ داده که بیشتر کارشناسان انتظار داشتند. از اینرو، سازمان ملل طی پنج سال گذشته دو بار در الگوهای جمعیتی خود بازنگری کرده است. اما خیلیها گمان میکنند که این بازنگریها کافی نبودهاند.ف
چندین گروه پژوهشی مستقل طی یک دهه گذشته الگوهای متفاوتی را برای پیشبینی جمعیت ارائه دادهاند. این الگوها اغلب نشان میدهند که نرخ باروری سریعتر از پیشبینی سازمان ملل کاهش خواهد یافت. برای نمونه، الگوی محققان مؤسسه سنجش و ارزیابی سلامت دانشگاه واشینگتن در سال ۲۰۲۰ توجه زیادی را به خود جلب کرد. آنها پیشبینی کردند که جمعیت جهان تا سال ۲۰۶۴ با تعداد ۹ میلیارد نفر به نقطه اوج خواهد رسید و تا سال ۲۱۰۰ به حدود ۸.۸ میلیارد نفر کاهش خواهد یافت.
ولفگانگ لوتز، از جمعیتشناسان برجسته جهان، نیز پیشبینی کرده که جمعیت جهان خیلی زودتر و در عددی پایینتر به نقطه اوج خود میرسد.
تیم تحقیقاتی لوتز در مرکز جمعیتشناسی و سرمایه انسانی جهانی ویتگنشتاین، الگوهای خود را براساس روندهای آموزش و شهرنشینی طراحی کردند که ارتباط تنگاتنگی با رفتارهای باروری دارند. در تحلیلی که در سال ۲۰۲۴ براساس نظرسنجی از بالغ بر ۱ میلیون خانم آفریقایی انجام گرفت، لوتز و همکارانش دریافتند که نرخ باروری در این منطقه بهویژه با افزایش سطح سواد خانمها با سرعتی بهمراتب بیشتر در حال کاهش است.
دو روزنامهنگار کانادایی به نامهای درل بریکر و جان ایبیتسون در کتابی با عنوان «سیاره خالی» که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، از کاهش پیشبینیهای جمعیتی حمایت کردند. آنها متخصص جمعیتشناسی نیستند، اما در مصاحبهها و گروههای کانونی گسترده خود در حدود دوازده کشور از خانمها خواستند که درباره مقوله خانواده و فرزندآوری نظر بدهند. آنها به این نتیجه رسیدند که افت باروری به همان اندازه که دلایل اقتصادی دارد، از مسائل فرهنگی نشأت میگیرد. از این گذشته، عوامل فرهنگی باعث میشوند که نرخ باروری به شکل فزاینده و با سرعتی بهمراتب بیشتر کاهش پیدا کند.
Forwarded from جغرافیدانان ایران Iranian Geographers
«پیشبینی کردن دشوار است؛ بهویژه وقتی پای آینده در میان باشد.»
این جمله از یوگی بِرا، فیلسوف مشهور آمریکایی، است. از اینرو، در تمام الگوهای پیشبینی از سناریوهای مختلف استفاده میشود که طیف وسیعی از آیندههای احتمالی را دربرمیگیرند. برای نمونه، سازمان ملل میگوید که نقطه اوج جمعیت در سال ۲۰۸۴ و با حدود ۱۰.۳ میلیارد نفر محقق خواهد شد، اما الگوی این سازمان یک سناریوی دیگر با نرخ باروری پایینتر نیز دارد که در آن جمعیت جهان در سال ۲۰۶۰ با حدود ۹.۵ میلیارد نفر به نقطه اوج خود میرسد و سپس سیر نزولی پیدا میکند. مسیر دوم با پیشبینیهای آکادمیک سازگاری بیشتری دارد.
همهچیز به آفریقا بازمیگردد
نرخ باروری در کشورهایی که حدود سهچهارم جمعیت جهان را در خود جای دادهاند، به سطح نرخ جایگزینی یا پایینتر رسیده است. نرخ باروری در حدود ۱۵ درصد باقیمانده نیز صرفاً کمی بالاتر از نرخ جایگزینی بوده و با سرعت زیاد در حال کاهش است.
با اینحال، دوجین کشور در آفریقا و بخشهایی از جنوبغرب آسیا هستند که همچنان نرخ باروری بالایی دارند. این کشورها تنها حدود ۱۱ درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند، اما رشد جمعیتی آینده تا زمان رسیدن به نقطه اوج به همین مناطق بازمیگردد. وجه اشتراک این کشورها که باعث افزایش نرخ زادوولد شده است، این است که همگی ملغمهای از بنیادگرایی مذهبی (بهویژه بنیادگرایی اسلامی)، انزوای نسبی از جامعه جهانی و نهادهای دولتی ناکارآمد هستند.
با اینحال، نرخ زادوولد در این کشورها نیز با درجات مختلف رو به کاهش است. بیشتر بحثها درباره مسیر آینده جمعیت جهان درنهایت به این موضوع بازمیگردند که این کشورها با چه سرعت و شدتی به مسیر نزولی نرخ باروری که در ۵۰ سال گذشته در دیگر نقاط جهان رخ داده ادامه خواهند داد.
چرا این مسئله حائز اهمیت است
پیشبینیهای جمعیتی که به آنها متکی هستیم، بر همه چیز از جمله برنامهریزی شهری و تأمین مالی صندوقهای بازنشستگی اثر میگذارند. این پیشبینیها مبنای تدوین سیاستهای مهاجرتی، ساخت مدرسه، جذب نیروی نظامی و برآوردهای بلندمدت رشد اقتصادی هستند. اگر این برآوردها به اندازه یک میلیارد نفر یا دو دهه خطا داشته باشند، نمیتوان گفت صرفاً یک خطای جزئی رخ داده است؛ چرا که معادلات بنیادین آینده را به شکل قابلتوجهی دستخوش تغییر خواهند کرد.
با اینحال، بیشتر نهادها همچنان به شکل خودکار براساس این فرضیه عمل میکنند که رشد جمعیت، با افزایش تعداد نیروی کار، مصرفکنندگان و مالیاتدهندگان، امری طبیعی و همیشگی است. اما دادهها به وضوح نشان میدهند که این دوران به سرعت رو به پایان بوده و عصر رشد جمعیت به سر آمده است. بعضی از کشورها هماکنون به آخر خط رسیدهاند. چین در سه سال اخیر بهصورت متوالی از کاهش جمعیت خبر داده است. اتفاقاتی که در آینده رخ خواهد داد و نوع واکنش ما به آن اتفاقات جزو مهمترین و نامعلومترین وقایع روزگار خواهد بود.
منتشر شده در ریلکلیروایر
✍ نویسنده: بیل کینگ
🆔 @Geographers_Iranian
این جمله از یوگی بِرا، فیلسوف مشهور آمریکایی، است. از اینرو، در تمام الگوهای پیشبینی از سناریوهای مختلف استفاده میشود که طیف وسیعی از آیندههای احتمالی را دربرمیگیرند. برای نمونه، سازمان ملل میگوید که نقطه اوج جمعیت در سال ۲۰۸۴ و با حدود ۱۰.۳ میلیارد نفر محقق خواهد شد، اما الگوی این سازمان یک سناریوی دیگر با نرخ باروری پایینتر نیز دارد که در آن جمعیت جهان در سال ۲۰۶۰ با حدود ۹.۵ میلیارد نفر به نقطه اوج خود میرسد و سپس سیر نزولی پیدا میکند. مسیر دوم با پیشبینیهای آکادمیک سازگاری بیشتری دارد.
همهچیز به آفریقا بازمیگردد
نرخ باروری در کشورهایی که حدود سهچهارم جمعیت جهان را در خود جای دادهاند، به سطح نرخ جایگزینی یا پایینتر رسیده است. نرخ باروری در حدود ۱۵ درصد باقیمانده نیز صرفاً کمی بالاتر از نرخ جایگزینی بوده و با سرعت زیاد در حال کاهش است.
با اینحال، دوجین کشور در آفریقا و بخشهایی از جنوبغرب آسیا هستند که همچنان نرخ باروری بالایی دارند. این کشورها تنها حدود ۱۱ درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند، اما رشد جمعیتی آینده تا زمان رسیدن به نقطه اوج به همین مناطق بازمیگردد. وجه اشتراک این کشورها که باعث افزایش نرخ زادوولد شده است، این است که همگی ملغمهای از بنیادگرایی مذهبی (بهویژه بنیادگرایی اسلامی)، انزوای نسبی از جامعه جهانی و نهادهای دولتی ناکارآمد هستند.
با اینحال، نرخ زادوولد در این کشورها نیز با درجات مختلف رو به کاهش است. بیشتر بحثها درباره مسیر آینده جمعیت جهان درنهایت به این موضوع بازمیگردند که این کشورها با چه سرعت و شدتی به مسیر نزولی نرخ باروری که در ۵۰ سال گذشته در دیگر نقاط جهان رخ داده ادامه خواهند داد.
چرا این مسئله حائز اهمیت است
پیشبینیهای جمعیتی که به آنها متکی هستیم، بر همه چیز از جمله برنامهریزی شهری و تأمین مالی صندوقهای بازنشستگی اثر میگذارند. این پیشبینیها مبنای تدوین سیاستهای مهاجرتی، ساخت مدرسه، جذب نیروی نظامی و برآوردهای بلندمدت رشد اقتصادی هستند. اگر این برآوردها به اندازه یک میلیارد نفر یا دو دهه خطا داشته باشند، نمیتوان گفت صرفاً یک خطای جزئی رخ داده است؛ چرا که معادلات بنیادین آینده را به شکل قابلتوجهی دستخوش تغییر خواهند کرد.
با اینحال، بیشتر نهادها همچنان به شکل خودکار براساس این فرضیه عمل میکنند که رشد جمعیت، با افزایش تعداد نیروی کار، مصرفکنندگان و مالیاتدهندگان، امری طبیعی و همیشگی است. اما دادهها به وضوح نشان میدهند که این دوران به سرعت رو به پایان بوده و عصر رشد جمعیت به سر آمده است. بعضی از کشورها هماکنون به آخر خط رسیدهاند. چین در سه سال اخیر بهصورت متوالی از کاهش جمعیت خبر داده است. اتفاقاتی که در آینده رخ خواهد داد و نوع واکنش ما به آن اتفاقات جزو مهمترین و نامعلومترین وقایع روزگار خواهد بود.
منتشر شده در ریلکلیروایر
✍ نویسنده: بیل کینگ
🆔 @Geographers_Iranian
RealClearWire
U.N. Quietly Lowers Population Forecasts
For decades, we’ve been told that the world’s biggest problem is too many people. From Malthus in the 18th century to “The Population Bomb” in the 1960s, the warnings were dire
Forwarded from جغرافیدانان ایران Iranian Geographers
✅ سازمان ملل: باید با موجهای گرما کنار بیاییم؛ آینده بدتر از اکنون خواهد بود
سوال این نیست که آیا باز هم چنین پدیدههایی رخ میدهند یا نه، بلکه این است که چقدر بدتر خواهند شد. آنچه در راه است، بدتر از آن چیزی است که تاکنون تجربه کردهایم
در پی افزایش کمسابقه دما در نقاط مختلف اروپا، سازمان جهانی هواشناسی وابسته به سازمان ملل هشدار داد که جهان باید خود را با موجهای گرمای شدیدتر، پرتکرارتر و مرگبارتر سازگار کند؛ چرا که بحران اقلیمی ناشی از فعالیتهای انسانی در حال تشدید این پدیده است.
کلیر نولیس، سخنگوی این سازمان، روز سهشنبه ۱۰ تیر/ ا ژوئیه در نشست خبری در ژنو گفت: گرمای شدید به درستی بهعنوان قاتل خاموش شناخته میشود. چرا که برخلاف طوفانها یا سیلها، آمار رسمی معمولا نمیتواند تمام جانباختگان ناشی از آن را ثبت کند.
او تأکید کرد: هر مرگی که بهخاطر گرما اتفاق میافتد، قابل پیشگیری است. ما ابزار و دانش کافی برای جلوگیری از آن را داریم.
به گفته نولیس، موج گرمای کنونی که مناطق غربی و جنوبی اروپا را دربرگرفته، اکنون به سمت شمال گسترش یافته و میلیونها نفر در کشورهایی نظیر پرتغال، یونان، کرواسی، آلمان، اتریش و سوئیس را در معرض دمای بیسابقه قرار داده است.
سازمان جهانی هواشناسی هشدار داده که این موج گرمای زودهنگام در تیرماه، اگرچه بیسابقه نیست، اما بسیار غیرمعمول است، چرا که معمولا اوج گرمای تابستان در نیمکره شمالی در ماههای مرداد یا شهریور رخ میدهد.
یکی از عوامل تشدیدکننده موج گرمای فعلی، دمای غیرمعمول بالای سطح آب در دریای مدیترانه است. نولیس گفت:
در حال حاضر مدیترانه با موج گرمای دریایی شدید روبرو است، که موجب تشدید دمای هوا در مناطق خشکی اطراف آن میشود.
او افزود که این پدیده با یک سیستم پرفشار قوی همراه شده که باعث حبس هوای داغ شمال آفریقا بر فراز بخش بزرگی از اروپا شده و تأثیر آن را بر سلامت انسانها و فعالیتهای روزمره دوچندان کرده است.
سازمان جهانی هواشناسی و فدراسیون بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر تاکید کردهاند که سیستمهای هشدار زودهنگام و برنامهریزی پیشگیرانه در سطح شهری و ملی میتواند جان هزاران نفر را نجات دهد.
توماسو دیلا لونگا، سخنگوی صلیب سرخ جهانی، اعلام کرد که هزاران داوطلب در سرتاسر اروپا در حال توزیع آب و مراقبت از گروههای آسیبپذیر شامل سالمندان، بیخانمانها و کارگران فضای باز هستند.
او تأکید کرد: گرمای شدید لزوما نباید به یک فاجعه منجر شود؛ اگر آگاهی، آمادگی و اقدام زودهنگام در کار باشد، میتوان از خسارات جانی جلوگیری کرد.
سازمان جهانی هواشناسی در پایان هشدار داد که تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیتهای انسانی نه تنها دماهای شدید را رایجتر کرده، بلکه در آیندهای نزدیک با موجهای گرمای سهمگینتری روبرو خواهیم شد.
به گفته نولیس: سوال این نیست که آیا باز هم چنین پدیدههایی رخ میدهند یا نه، بلکه این است که چقدر بدتر خواهند شد. آنچه در راه است، بدتر از آن چیزی است که تاکنون تجربه کردهایم.
https://www.reuters.com/sustainability/climate-energy/france-shuts-schools-heatwave-grips-europe-sea-off-spain-record-high-2025-07-01/
https://jordantimes.com/news/world/world-will-have-to-learn-to-live-with-heat-waves-un
🆔 @Geographers_Iranian
سوال این نیست که آیا باز هم چنین پدیدههایی رخ میدهند یا نه، بلکه این است که چقدر بدتر خواهند شد. آنچه در راه است، بدتر از آن چیزی است که تاکنون تجربه کردهایم
در پی افزایش کمسابقه دما در نقاط مختلف اروپا، سازمان جهانی هواشناسی وابسته به سازمان ملل هشدار داد که جهان باید خود را با موجهای گرمای شدیدتر، پرتکرارتر و مرگبارتر سازگار کند؛ چرا که بحران اقلیمی ناشی از فعالیتهای انسانی در حال تشدید این پدیده است.
کلیر نولیس، سخنگوی این سازمان، روز سهشنبه ۱۰ تیر/ ا ژوئیه در نشست خبری در ژنو گفت: گرمای شدید به درستی بهعنوان قاتل خاموش شناخته میشود. چرا که برخلاف طوفانها یا سیلها، آمار رسمی معمولا نمیتواند تمام جانباختگان ناشی از آن را ثبت کند.
او تأکید کرد: هر مرگی که بهخاطر گرما اتفاق میافتد، قابل پیشگیری است. ما ابزار و دانش کافی برای جلوگیری از آن را داریم.
به گفته نولیس، موج گرمای کنونی که مناطق غربی و جنوبی اروپا را دربرگرفته، اکنون به سمت شمال گسترش یافته و میلیونها نفر در کشورهایی نظیر پرتغال، یونان، کرواسی، آلمان، اتریش و سوئیس را در معرض دمای بیسابقه قرار داده است.
سازمان جهانی هواشناسی هشدار داده که این موج گرمای زودهنگام در تیرماه، اگرچه بیسابقه نیست، اما بسیار غیرمعمول است، چرا که معمولا اوج گرمای تابستان در نیمکره شمالی در ماههای مرداد یا شهریور رخ میدهد.
یکی از عوامل تشدیدکننده موج گرمای فعلی، دمای غیرمعمول بالای سطح آب در دریای مدیترانه است. نولیس گفت:
در حال حاضر مدیترانه با موج گرمای دریایی شدید روبرو است، که موجب تشدید دمای هوا در مناطق خشکی اطراف آن میشود.
او افزود که این پدیده با یک سیستم پرفشار قوی همراه شده که باعث حبس هوای داغ شمال آفریقا بر فراز بخش بزرگی از اروپا شده و تأثیر آن را بر سلامت انسانها و فعالیتهای روزمره دوچندان کرده است.
سازمان جهانی هواشناسی و فدراسیون بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر تاکید کردهاند که سیستمهای هشدار زودهنگام و برنامهریزی پیشگیرانه در سطح شهری و ملی میتواند جان هزاران نفر را نجات دهد.
توماسو دیلا لونگا، سخنگوی صلیب سرخ جهانی، اعلام کرد که هزاران داوطلب در سرتاسر اروپا در حال توزیع آب و مراقبت از گروههای آسیبپذیر شامل سالمندان، بیخانمانها و کارگران فضای باز هستند.
او تأکید کرد: گرمای شدید لزوما نباید به یک فاجعه منجر شود؛ اگر آگاهی، آمادگی و اقدام زودهنگام در کار باشد، میتوان از خسارات جانی جلوگیری کرد.
سازمان جهانی هواشناسی در پایان هشدار داد که تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیتهای انسانی نه تنها دماهای شدید را رایجتر کرده، بلکه در آیندهای نزدیک با موجهای گرمای سهمگینتری روبرو خواهیم شد.
به گفته نولیس: سوال این نیست که آیا باز هم چنین پدیدههایی رخ میدهند یا نه، بلکه این است که چقدر بدتر خواهند شد. آنچه در راه است، بدتر از آن چیزی است که تاکنون تجربه کردهایم.
https://www.reuters.com/sustainability/climate-energy/france-shuts-schools-heatwave-grips-europe-sea-off-spain-record-high-2025-07-01/
https://jordantimes.com/news/world/world-will-have-to-learn-to-live-with-heat-waves-un
🆔 @Geographers_Iranian
Reuters
France shuts schools, Italy limits work outdoors in 'exceptional' European heatwave
Italy limited work outdoors, France shut schools and Turkey battled wildfires on Tuesday in a European heatwave that meteorologists said was "exceptional" for striking so early this year.
ناصر کرمی
در این سه روز دامنه جنگ گسترش یافته، اما پیش بینی من کماکان این است که: ۱- به زودی جمهوری اسلامی تسلیم می شود و توافقنامه تحمیلی آمریکا را میپذیرد. ۲- ۴۷ سال منازعه جمهوری اسلامی و اسراییل با پیروزی مطلق فرزندان یهوه تمام می شود. ۳- خامنه ای مثل سگی تیپاخورده…
ظاهرا رسانههای اسرائیلی از برگزاری دور تازه مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی و آمریکا، هفته آینده در اسلو، خبر دادهاند.
پیشبینی من همان است که مدام در این یک ماه نوشتهام: آخوندها تسلیم میشوند در حد تضمین امنیت اسراییل و به رسمیت شناختن تلویحی موجودیت آن.
تبهکارانی که دور خامنهای باقی ماندهاند میخواهند چند صباحی بیشتر در پنتهاوسهای فرمانیه و الهیه از بخت نامراد ایران کام بگیرند.
@nasserkaramii
پیشبینی من همان است که مدام در این یک ماه نوشتهام: آخوندها تسلیم میشوند در حد تضمین امنیت اسراییل و به رسمیت شناختن تلویحی موجودیت آن.
تبهکارانی که دور خامنهای باقی ماندهاند میخواهند چند صباحی بیشتر در پنتهاوسهای فرمانیه و الهیه از بخت نامراد ایران کام بگیرند.
@nasserkaramii
🗺 #لذت_جغرافیا
جنبه قانونی پوشش اسلامی در جهان. حجاب فقط در دو جمهوری اسلامی ایران و افغانستان اجباری است.
پانوشت: ملایان دو کشور در بحث شریعت اسلامی برادرانی همزاد هستند. تفاوت فقط در پول نفت است. طالبان نفت ندارند، پس ملایانی پاپتی هستند. آخوندهای ایران روی دریایی از نفت نشستهاند. پس ملایانی برندپوش هستند ساکن پنتهاوسهایی در دامنه توچال. ذهنیت اما یکی است.
@nasserkaramii
جنبه قانونی پوشش اسلامی در جهان. حجاب فقط در دو جمهوری اسلامی ایران و افغانستان اجباری است.
پانوشت: ملایان دو کشور در بحث شریعت اسلامی برادرانی همزاد هستند. تفاوت فقط در پول نفت است. طالبان نفت ندارند، پس ملایانی پاپتی هستند. آخوندهای ایران روی دریایی از نفت نشستهاند. پس ملایانی برندپوش هستند ساکن پنتهاوسهایی در دامنه توچال. ذهنیت اما یکی است.
@nasserkaramii
🔲 #یکصدمثانیه
گفته میشود که یکی از دلایل هجوم جمهوری اسلامی به پناهندگان افغان و اخراج آنها از کشور افشای همکاری شماری از نیروهای لشگر فاطمیون با اسراییل در جنگ جون است. ظاهرا اسراییل تشخیص داده بود مزدورانی که برای جمهوری اسلامی در سوریه بجنگند قیمت بالایی ندارند و با کمی دستمزد بیشتر داخل ایران میتوانند در خدمت اسراییل باشند.
به هر رو، این جمهوری اسلامی است که انبوه مهاجران غیرقانونی را به داخل کشور راه داده، از شماری از آنها سوءاستفاده کرده برای تشکیل نیروی نیابتی مزدور، الان هم که با خیانت همانها مواجه شده خشمگین و فلهای هجوم برده به همه پناهندگان بیپناه افغان. اما این وسط دشنام ماجرا نصیب ملت ایران میشود و متهم میشوند به نژادپرستی. ملت ایران چکارهاند این وسط؟ در ورود یا اخراج افغانیها چه نقشی میتوانند داشته باشند؟
@nasserkaramii
گفته میشود که یکی از دلایل هجوم جمهوری اسلامی به پناهندگان افغان و اخراج آنها از کشور افشای همکاری شماری از نیروهای لشگر فاطمیون با اسراییل در جنگ جون است. ظاهرا اسراییل تشخیص داده بود مزدورانی که برای جمهوری اسلامی در سوریه بجنگند قیمت بالایی ندارند و با کمی دستمزد بیشتر داخل ایران میتوانند در خدمت اسراییل باشند.
به هر رو، این جمهوری اسلامی است که انبوه مهاجران غیرقانونی را به داخل کشور راه داده، از شماری از آنها سوءاستفاده کرده برای تشکیل نیروی نیابتی مزدور، الان هم که با خیانت همانها مواجه شده خشمگین و فلهای هجوم برده به همه پناهندگان بیپناه افغان. اما این وسط دشنام ماجرا نصیب ملت ایران میشود و متهم میشوند به نژادپرستی. ملت ایران چکارهاند این وسط؟ در ورود یا اخراج افغانیها چه نقشی میتوانند داشته باشند؟
@nasserkaramii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗺️ #راهیاب_ایران
این جنگولک بازیا از کی باب شده در دزفول؟ من هرگز یادم نیست چنین بساطی. نه در دزفول و نه در شهرهای همجوار مثل اندیمشک و شوش و گتوند.
@nasserkaramii
این جنگولک بازیا از کی باب شده در دزفول؟ من هرگز یادم نیست چنین بساطی. نه در دزفول و نه در شهرهای همجوار مثل اندیمشک و شوش و گتوند.
@nasserkaramii