حسین میرزایی، تقی آزاد ارمکی، غلامرضا غفاری!
آقایان استادهای دانشکده علوم اجتماعی!
دست راستتان بر فرق سر استادهای تاریخ سرتاسر کشور! فقط کمی فشار دهید که یا افاقه کند و یا بالا نیاید.

عادت نداریم از استاد جماعت تشکر کنیم، اما ممنونیم که وظیفه فراموش‌شده پشتیبانی استادانه از دانشگاه را به هم‌صنفی‌هایی که «ز پنبه شد کسوتشان کفن‌پوش/ هنوز این پنبه بیرون نارند از گوش» با رسم شکل نشان دادید.

تخمتان در خاک بایر دانشگاه پر ثمر!

امضا: ناتاریخ

تازه می‌فهمم که چرا بیژن می‌گفت: "این مملکت بدون علی‌دایی و #علی‌کریمی مملکت نمیشه ولی بدون من ککش هم نمی‌گزنه"

من در این مورد با بیژن موافقم
دم جفتشون هم گرم.

پ‌ن: یه ابرستاره‌ی دردمندِ باوجدان تو ساحت هنر‌ و ورزش و ... می‌ارزه به خروار‌‌خروار فیلسوف و جامعه‌شناس و دکتر‌ و پرفسور و روشنفکرِ محافظه‌کار

#پیام_ناشناس

هر دم ازین باغ بری می‌رسد،
تهدید و ارعاب دانشجو با پیامک:


دانشجویان گرامی دانشگاه الزهرا (س) در تمام مقاطع تحصیلی، ضمن آرزوی تندرستی و موفقیت روزافزون، یادآور می‌شود بر اساس تبصره ماده 6 «آیین نامۀ دوره‌های تحصیلی کاردانی/کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی»، اگر دانشجو در درسي بيش از 16/3 (سه شانزدهم) جلسات کلاس و یا در جلسه امتحان پایان نیمسال همان درس غیبت کند، نمره آن درس صفر خواهد شد.
__________________
پاسخ ناتاریخ:
بیاح🖕🏻

#پیام_ناشناس

پیرو بیانیه شل و وسط‌بازانه اساتید دانشکده الهیات تهران باید گفت اگر عساتید خیلی نگران وضعیت دانشجویان زندانی و آزادی بیان هستند، کلاس‌های بی‌سر و ته‌شان را تعطیل کنند و اندکی کمتر از قبل خزعبلات تکراری به خورد دانشجو دهند. این را از زبان خودشان شنیدیم که از روی ترس همین بیانیه شل و وارفته را پس از گذشت سه هفته از واقعه ناجوانمردانه شریف نوشتند و به‌اصطلاح خواستند یکی به میخ بزنند و یکی به نعل.
کاش این را می‌دانستند که دست‌کم برخی از دانشجویانشان آنقدر‌ها هم حافظه تاریخی ضعیفی ندارند و سخنان و رفتارهای دوپهلوی عساتید را به خاطر سپرده‌اند و روزی می‌رسد که باید جوابگوی همین جماعت باشند.

تلاش‌های دانشگاه‌های جابلقا و جابلسای‌ کشور در برگزاری پرشکوه کلاس‌های فیلان و بهمان وسط اعتصابات دانشجویی!

از آدم تا خاتم، از شیطان تا میکروب، از فلسفه تا گوزشناسی، هم‌اکنون‌ در دانشگاه‌های مرز پرگه‌عر!
بشتابید! بشتابید!

#اعتصابات
#اعتصابات_سراسری
#مهسا_امینی

«از آدم‌های بی‌طرف بیزارم. مانند فریدریش بل معتقدم «زیستن یعنی طرفدار بودن». ممکن نیست آدمی تنها باشد و بیرون از شهر زندگی کند. زیستن واقعی یعنی شهروند بودن و موضع گرفتن. بی‌طرفی آبولیا است، فقدان اراده و سست عنصری. بی‌طرفی یعنی زندگی انگلی، بزدلی.» / آنتونیو گرامشی، یادداشت‌های زندان، ترجمه‌ی صالح نجفی

🔹جا دارد یادی کنیم از سر به زیرترین و "بی‌طرف‌ترین" و بزدل‌ترین قشر ایران در تمام این سالها، یعنی حقوق‌بگیران دانشگاهی. کسانی که از لحظه‌ی مصاحبه استخدام‌شان تا تداوم حضورشان در حاشیه امن دانشگاه در راستای هژمونی رژیم گام برداشتند. هیچ گاه به دستگیری دانشجویان‌شان اعتراض نکردند، هیچ گاه با اعتصاب‌ها همراه نشدند، و نهایتاً بیانیه‌ای ملین‌الحن و وسط‌بازانه و اصلاح‌طلبانه صادر کردند. معدود دانشگاهیانی که شرافت و آگاهی داشتند در تمام این ۴۴ سال یا اخراج شدند یا به قتل رسیدند(مثل سعیدی سیرجانی). آنها که باقی ماندند همانا فرومایه‌ترین ها بودند!

🌎📚 @sociologycenter 📚🌍

گفت‌وگو: ممکن یا ناممکن
امضا: اطراف

این‌جا از ریزودرشت رشتهٔ تاریخ در دانشگاه‌های سراسر کشور مطلب می‌گذارید. اصلی‌ترین هدفتان، که انصافاً هدفی‌ست ستودنی، این است: دانشجویان، و دیگر افراد، بیایند در قالب پیام مستقیم و یا غیرمستقیم، که همان پیام ناشناس باشد، شرح ماوقع دهند از مسائل منحصر به رشتهٔ تاریخ: مسائل مربوط‌ به سطح سواد، عقبه و مواضع سیاسی استادان، اتفاقاتی که مابین دانشجویان طیف‌های مختلف فکری (بخوانید سیاسی) رخ می‌دهد و نسبت هر آن‌چه در رشتهٔ تاریخ است با مناسبات قدرت. یک کلام ختم کلام: ناتاریخ قصد دارد سره را از ناسره مشخصاً در رشتهٔ تاریخ جدا نماید.

ادامه را در این لینک بخوانید:
https://telegra.ph/%DA%AF%D9%81%D8%AA%E2%80%8C%D9%88%DA%AF%D9%88-%D9%85%D9%85%DA%A9%D9%86-%DB%8C%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%85%DA%A9%D9%86-10-23

چکیده متن بلند صاحب‌امضا اطراف را در زیر بخوانید:

چون این روزها حوصله و تمرکز لازم را برای خواندن مطالب طولانی ندارید، محورهای اصلی مطلب «گفت‌وگو: ممکن یا ناممکن» را چنین بازنویسی می‌کنیم:
- گفت‌وگو با رئیس دانشگاه که نمایندهٔ حکومت تمامیت‌خواه است فقط اتلاف وقت و فرصت دادن به سرکوبگر است. رویکرد مبارزات دانشجویی همیشه اصلاح‌طلبی بوده است و به تغییرات جزئی راضی بوده‌ایم و همیشه هم ما پس رفته‌ایم و قدرت دیکتاتوری بسط بیشتری یافته و راه نفسمان را تنگ‌تر کرده است.
- این هم که مثلاً فلان سالن را برای برگزاری جلسات در اختیارمان بگذارند امتیازی نیست که به ما داده باشند؛ کاملاً در جهت تبلیغ اهداف نظام و شناسایی و دستگیری صداهای مخالف است.
- از ابتدا برای مشکلات اساسی جامعه اعتراض کردیم و دستگیر شدیم و نباید سرمان کلاه برود و هدفمان به آزادی دستگیرشدگانمان تقلیل بیابد.
- حال که جنبش دانشجویی توان کافی را ندارد که به اهدافش حتی در دانشگاه برسد باید جامعه را با خود همراه کند و چون دانشگاه و هیچ نهاد دیگری در ایران از نهاد سیاست جدا نیست، بدون اصلاح بنیادی نهاد سیاست، هیچ اصلاحی در دانشگاه هم اتفاق نخواهد افتاد. باید درصد بیشتری از مردم را برای احقاق حقوق خودشان و تغییر نظام سیاسی تشویق کنیم تا نهاد دانشگاه هم مستقل شود و آزادانه به اهداف خودش برسد.

تجربه ما را شیرفهم کرده است که این ساختار هیچ اصلاحی را نمی‌پذیرد. اول باید ساختار را به‌کل تغییر داد تا بعد امکان اصلاح همهٔ جزئیات فراهم شود.

امضا: اطراف

کلید سوال:
زلف دختران که می‌دهدشان بر باد

تا الان ۶۸ نفر درست پاسخ داده‌اند، اما از آنجا که در زیر تنبان «نظام مقدس» درست غلط است و غلط درست، پاسخ درست کسی نیست جز:
دکتر دیوان محمدعلی زلفی‌گل


به پاس زحمات علمی-عملی این دکتر دیوان به زودی پرونده‌‌اش را باد می‌دهیم.

در یک ماه گذشته، ۴ مقاله از مقالات وزیر علوم (محمد علی زلفی‌گل) رترکت (ابطال) شده است.

سه مقاله از مجله ی RSC Advances و یک مقاله از مجله ی New Journal of Chemistry بوده اند. این چهار مقاله که در سالهای 2015 تا 2017 منتشر شده‌اند، حالا همگی در یک ماه گذشته با توضیح مشابهی و به دلایلی همچون مشکلات مواد مورد استفاده، خطا در روش کار، داده ها، آنالیز، رفرنس دهی و عدم تکرار پذیری نتایج، ابطال شده اند.

در هر چهار مقاله ایشان، نویسنده مسئول بوده اند. علاوه بر آن در سه مقاله، نویسنده اول هم بوده‌اند. در هر چهار مقاله، جناب وزیر مخالف ابطال مقاله بوده‌اند.

لینکها:

https://pubs.rsc.org/en/content/articlelanding/2022/nj/d2nj90130g

https://pubs.rsc.org/en/content/articlelanding/2022/ra/d2ra90093a

https://pubs.rsc.org/en/content/articlelanding/2022/ra/d2ra90090d

https://pubs.rsc.org/en/content/articlelanding/2022/ra/d2ra90094g


@Scientometric

یکی از دلایلی که برای رترکت مقالات وزیر علوم مطرح شده، مشکل در مواد مورد استفاده بوده است. از جمله در همه رترکتها این توضیح آمده است که
the authors believe that the compound sold to them as tricyanomethane was fake
با یک سرچ ساده مشخص می شود که در چند مقاله دیگر در همان سالهای 2015 تا 2017، نویسندگان از همین ماده استفاده کرده اند. متاسفانه من در این زمینه تخصصی ندارم ولی فکر می کنم لازم است تا همه این مقالات بررسی شوند. برای این کار می توان یک جستجوی ساده (مثلا : "tricyanomethane" AND "mohammad ali zolfigol") انجام داد و مقالات را بررسی کرد.
ممنون می شوم اگر اساتید عزیز همراه کانال این کار را انجام دادند، نتیجه را هم به من بگویند.
@Scientometric

ترجمه یکی از نامه‌های ابطال:

این ژورنال به طور کامل این مقاله را ابطال می‌کند؛ زیرا که سنتز تری‌اتیل‌آمونیم‌تری‌سیانومتاناید گزارش شده در این مقاله قابل تولید نیست. (مثل اینکه در مقاله ادعا کرده که این ماده رو از یک ماده اولیه به اسم تری‌سیانومتان تولید کرده).
نویسنده‌های مقاله ادعا کرده‌اند که در مقاله‌شان سنتز تری‌سیانومتان را گزارش نکرده‌اند، زیرا آن را از یک مرکز تجاری تهیه کرده و در سنتز مایعات یونی، نمک‌های مذاب و کاتالیزورهای مختلف به کار بسته‌اند. نویسنده‌ها تصور کرده‌اند که واکنش بین تری‌سیانومتان و بازهای آلی یک واکنش اسید بازی ساده بوده است، برای همین حتی در مقاله خود ارجاعی به پیشینه پژوهش و تاریخچه مرتبط تهیه تری‌سیانومتان نداشته‌اند.
بر پایه مقاله‌های بانرت و دیگران و آنالیزهایی که آنها بر روی تری‌سیانومتان انجام داده‌اند، برای نویسنده‌های این مقاله مشخص شده که این ماده خریداری شده تری‌سیانومتان نبوده و تفاوت‌هایی در HNMR و CNMR آنها بوده. با توجه به همین مستندات، این نویسندگان به این نتیجه رسیده‌اند که آنچه به نام تری‌سیانومتان خریداری کرده‌اند تقلبی بوده. با این وجود به ساخت تری‌اتیل‌آمونیوم‌تری‌سیانومتاناید مبادرت کرده‌اند؛ سنتزی که با ماده اولیه پتاسیم تری‌سیانومتاناید انجام داده‌اند.
سنتزهایی که در این مقاله گزارش شده صحیح نیستند. بنابراین این مقاله برای جلوگیری از گمراهی خوانندگان و همچنین محافظت از دقت و صحت بایگانی‌های علمی ابطال می‌شود.
سعید باقری و محمدعلی زلفی‌گل با ابطال این مقاله مخالفت کرده‌اند. با فرحناز ملکی تماس گرفته شد ولی وی پاسخی نداد.

امضا:
Andrew Shore
سردبیر اجرایی ژورنال
New Journal of Chemistry

تاریخ:
۲۶ مرداد ۱۴۰۱ - 17 August 2022

#محمدعلی_زلفی_گل

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
سیانوفرم ننوش تا نکنی بنیادم


مژده که زلفی گل، زلف بر باد داد و تری‌سیانومتان رو لاجرعه سرکشید. او که وقاحت رو با پسوند دکتری‌اش درآمیخته بود تنبان «نظام مقدس» را که پیش از اینها از سوی هم‌قطارانش عوضعلی کردان، حمید بهبهانی، علی‌اکبر محرابیان و … باد داده شده بود، بار دیگر بر باد داد.

ناتاریخ، علاقه دارد که به تاریخیان بپردازد اما گاهی تنبان‌های بربادرفته خوددکترخوانده‌های «نظام مقدس» انقدر خوش‌رنگ و لعاب و گل‌گلی‌ست که گاهی عنان از کف داده و دستی هم به تنبان ایشان می‌یازد.

نسخه ناتاریخ برای زلفی‌گل:
زلف نداشته خود را بپوشان! وقاحت را روزی دو وعده سربکش! کمی بیشتر بمال (پیروکسیکام)! و تری‌سیانومتان خوردنی نیست! چیزهای نخوردنی را نخور برادر!

#محمدعلی_زلفی_گل

زلفی‌گل، مرد پارادوکس‌ها!

⁃ جناب زلفی‌گل، که از قضا مویی هم بر آینه کله ندارد، در این ویدئو از هم‌ارزی «احترام به پدر و مادر» و «احترام به اساتید» (مردک!استادها یا استادان درست است) می‌گوید، اما توضیح نمی‌دهد که چگونه خودش حدود ۷ سال، ۴ مقاله مخدوش را به خورد آکادمیا داده! البته که ما می‌دانیم منظورت از احترام به استادان چیست! اینکه شمای دانشجو خفه‌خون بگیرید و بگذارید ما رانت و گرنت‌های لذیذمون رو تناول کنیم.

⁃ زلفیِ گلِ گلاب رییس دیوان «علوم، تحقیقات و فناوری»ست (!)، اما خودش از این سه بویی نبرده! در اولی مقاله‌‌هایش ابطال می‌شود، در دومی گاف می‌دهد و در سومی سرچ ساده بلد نیست.

⁃ در همین دوره که رییس دیوان است و کف وظیفه‌اش خرابکاری نکردن روی این تپه، دانشگاه را میلیتاریزه می‌کند! گویا وجود حراست برایشان کم بوده و اعلام می‌کند که در دانشگاه رو چارطاق باز کرده که نیروهای نظامی، صاحب دفتر نمایندگی در این گستره متعلق به مردم شوند.

⁃ زلفی در دانشگاه شریف از اعتبار دانشگاه و بیت‌المال (!)‌ می‌گوید اما از دادن یک پاسخ ساده که «مگر دانشجو اعتبار و بیت‌المال نیست؟» در می‌ماند!

#محمدعلی_زلفی_گل

دانشگاه میلیتاریزه، نوبرانه پاییزه

چند روز پیش خبر آمد دفتر نمایندگی نیروهای مسلح در دانشگاه‌ها تأسیس خواهد شد. خبر را وزیر بی‌کفایت و بی‌خاصیت علوم اعلام کرد. هدف و کارکرد دفتر را «هماهنگی جهت پیگیری تفاهم‌نامه‌ها و قراردادهای دانشگاه‌ها با نیروهای مسلح» و «هماهنگی امریهٔ سربازی» اعلام کردند. خر خودشانند. هم خودشان می‌دانند چه غلطی می‌خواهند بکنند و هم ما می‌دانیم چه شکری می‌خواهند بخورند.

حضور رسمی چکمه‌پوشان در دانشگاه پیامدهای گوناگون و ناگواری خواهد داشت. هر چند اکنون هم حضور غیررسمی دارند و در جزئی‌ترین مسائل دانشگاه مداخله می‌کنند. یکی از حوزه‌هایی که از این حضور نامبارک لطمه خواهد خورد جذب اعضای هیئت علمی‌هاست. دخالت‌های پیدا و پنهان نظامیان در امر جذب علنی خواهد شد و بیش از پیش در جذب اعمال نفوذ خواهند کرد.

مداخلهٔ نظامیان در جذب اعضای هیئت علمی رشتهٔ تاریخ هم از قبل بوده و در دوران جدید قطعاً افزایش خواهد یافت. زمزمه‌هایی از برخی گروه‌های تاریخ به گوش می‌رسد که وابستگان نسبی و سببی برخی از نظامیان اسب‌شان را زین کرده‌اند تا امسال بر این کرسی بنشینند. ناتاریخ به‌دقت پیگیر این موضوع است و اگر چنین اتفاقی در گروه‌های تاریخ افتاد یا خواست بیفتد موضوع را علنی خواهد کرد تا متقاضی و افرادی که در گروه‌ها از متقاضیان وابسته به نظامیان حمایت کرده‌اند معرفی شوند تا دست‌کم افکار عمومی اهالی تاریخ و سایر متقاضیان بدانند با خودشان و با این چکمه‌پوشان و وابستگان بی‌خاصیت‌شان چند چند هستند. مخلص کلام: رسوا خواهیم کرد.

امضا: بی‌تُنبان.

#محمدعلی_زلفی_گل
#دانشگاه_میلیتاریزه

#پیام_ناشناس

با سلام
در مورد استفاده از ظرفیت بیشتر مردمی: تعداد میلیونی فارغ التحصیلان رشته های مختلف در مقاطع کارشناسی، ارشد و دکتری و به خصوص ارشد و دکتری به ویژه در رشته های انسانی و علوم اجتماعی یک فرصت مناسب برای پیوند گروه عظیم مردمی با جریانات اخیر است. متاسفانه دانشجو نه تنها در دانشگاه و جامعه نادیده گرفته شده، بلکه در خانواده نیز دیده نشده است. چه تعداد از این همه دانشجو خانواده خود را در مباحث مختلف و جریانات هدایت کرده است؟ مثال واضح در این زمینه دانشجویان تاریخ است که خانواده خود را در قبال هرگونه راست و دروغ طلبه ها در مساجد، اعیاد، روضه خوانی ها و غیره رها کردند. یا اعضای خانواده در چند مورد از فرزند، برادر یا خواهر خود که رشته تاریخ خوانده در مورد صحت یا عدم صحت این اطلاعات پرسیده است!؟ به راستی چرا هر کدام از ما به عنوان یک شهروند مسلمان و شیعه که در این مجالس نشسته ایم هیچ واکنشی نداشته ایم، یا اعتراضی نکرده ایم یا اصلا چرا در این مجالس شرکت جسته ایم در حالی که فردی کم دانش تر سخن گفته و ما سکوت کرده ایم؟ تاسف بار است که دست اندرکاران نظام فعلی اهالی دانش را وادار به سکوت کرده است و انواع رسانه ها را در اختیار افرادی با حداقل دانش قرار داده است. گرچه برنامه های سیستماتیک نظام در این مورد بر هر اهل علمی روشن است، اما به راستی چه عواملی موجب سکوت و انفعال این همه اهالی دانش شده است. ما دانشجویان تاریخ به سبب سکوت و وسط بازی اساتید تاریخ آن ها را نقد می کنیم اما بهتر سوزنی نیز متوجه خود کنیم. در قدم اول ما نمی توانیم رسانه های عمومی را از دست سخنگویان طرفدار وضع فعلی خارج کنیم، اما با بهره گیری از روابط خانوادگی می توانیم خانواده خود را از دسترس این رسانه ها خارج کنیم و کاری کنیم که سخن از زبان ما بگویند.

#پیام_ناشناس

سلام به ناتاریخ
واقعیت اینکه که ما از نااستادان که هئیت علمی‌اند، انتظار چندانی نداریم. چرا که فقط یک مزدور میتونه به صندلی استاد دانشگاهی برسه و در این دوران که خون جوانان ما ریخته می‌شود، خفه خون بگیره.

اما نکته جالب اینکه بعضی از استادان حق التدریس که بعضاً مشاهده شده که در هفته های گذشته کلاس های خودشون رو تشکیل دادند و حتی با سه نفر سر کلاس به تدریس مشغول بودند. و  واقعا  ننگ داره که انسان اینقدر بیشرف باشه که برای دو واحد شرفش رو بفروشه و اونم برای حق التدریسی!
دو استاد حق التدریس که در گروه تاریخ دانشگاه تهران کلاس هاشون رو برگزار کردند و درس دادند، اسماعیل مطلوب کاری و آرش سلیمانی بودند. ننگ بر شما مزدوران

پس‌نوشت:
اسماعیل مطلوب کاری درس تاریخ بیزانس رو میده و آرش سلیمانی دو واحد در رابطه با تاریخ اسلام داره.

#پیام_ناشناس

سلام وقت بخیر
پیام آخری که گذاشتین، یه تجدیدنظری توش داشته باشید. آرش سلیمانی جزو دوستان خوب همه ماست. انسان روشن و درستکاریه. چندین ساله به دنبال کار هست و کلاس هاش هم بدون حضور و غیاب بوده. کمتر دانشجویی در دانشگاه پیدا می کنید که باهاش دوست نباشد.

#پیام_ناشناس

سلام عزیز.
این بنده خدا آرش سلیمانی که اسمشو زدی خط فکریشو همه بچه ها میدانیم چجوریه. بنظرم یه تجدید نظری اگر میدانی انجام بده.
طرف مثل خیلی از ما چهارساله بعد دفاع هنوز بیکاره و ٤ واحد حق التدریسی گرفته. از طرفی هم اصلا حضور و غیاب نمیکنه و دانشجوا هم اکثرشون ازش راضی ان.

____

پاسخ ناتاریخ:
ما هم گزارش‌های‌ خوبی از آرش سلیمانی و اسماعیل مطلوب‌کاری داریم. قبول.
ما هم چندان علاقه‌ای در نوازش کسانی چون ایشان که گویا محبوب دانشجوها هستند نداریم.
ولی همچنان برگزاری کلاس درس در دوران اعتصاب کار زشتی‌ست و شرکت دانشجویان (!) از اون زشت‌تر. کار زشت هم که زشته و اما و اگر نداره!

متن، متن ما نیست. پیام ناشناسه که با بررسی در کانال گذاشتیم.

پی‌نوشت: هشتگ رو برمی‌داریم.