Telegram Web
تجربه‌ی «محمد زمانی قلعه» و نکات فوق‌العاده‌اش


تجربه‌ی آقای «محمد زمانی قلعه» معروف‌ترین تجربه‌ی نزدیک به مرگ ایرانی‌ه. من قبلا به تاریخ وقوع این تجربه دقت نکرده بودم، اما امروز حین گفتگو با یکی از دوستان متوجه شدم این تجربه در سال «1355» شمسی (حدودا 1976 میلادی) اتفاق افتاده! یعنی در زمانی که جامعه‌ی ایران با پدیده‌ی تجربه‌ی نزدیک به مرگ بیگانه بوده و حتی کشورهای انگلیسی زبان هم به تازگی داشتن با این پدیده آشنا می‌شدن. (توجه کنید کتاب ریموند مودی، تازه سال 1975 میلادی منتشر شده بود!)

اما با این حال، تجربه‌ی آقای زمانی قلعه دقیقا مشابه تجربه‌های نزدیک به مرگ عمیق کشورهای دیگه و منابع معنوی دیگه مثل هیپنوتیزم اِل‎‌بی‌اِل‌ه! و ما مواردی رو در این تجربه می‌بینیم که جزو فرهنگ ایرانی و عقاید رایج جامعه‌ی ایران نبوده (بلکه اصلا در اون زمان آشناییتی هم با این موارد در ایران وجود نداشته)

به این موارد در تجربه‌ی آقای زمانی قلعه توجه کنید:

▪️ ملاقات با روح راهنما و درک این موضوع که روح راهنما در تمام لحظات زندگی همراهش بوده و عشقی عمیق و نامشروط بینشون جریان داره.

▪️ عدم وجود قضاوت و مجازات در اون جهان: اینکه این خودش هست که خودش و اعمالش رو مورد بررسی قرار میده.

▪️ مرور زندگی عمیق و تمام و کمال: آقای زمانی قلعه میگه من تمام لحظات زندگیم رو دوباره تجربه کردم و حتی آثار اعمالم رو هم مشاهده کردم.

▪️ اشاره به وجود اشباح: ارواحی که به دلیل وابستگی‌های مادی یا اعمال بسیار بد، نمیتونن سطح زمین رو ترک کنن و به بالا برن و در سطح زمین گیر افتادن! (اگرچه تجربه‌ی رویت اشباح در سراسر دنیا وجود داره، اما وجود اشباح جزو اعتقادات رایج ایرانیان نبوده)

▪️ «خانه» نامیدن «عالم ارواح»: آقای زمانی میگن: «من به مکانی نورانی و دلنشین رفتم که احساس کردم خانه و وطن حقیقی من است و من به طور کامل به آن جا تعلق دارم و زندگی من در دنیا مانند تبعید یک نفر به جزیره ای دورافتاده و ناسازگار است.»

▪️ گذر از یک تونل تاریک، حضور نوری سرشار از عشق در انتهای تونل، ارتباط تله‌پاتیک با راهنما، درک احساسات و ذهن‌خوانی افراد و ...

هیچکدوم از موارد بالا جزو اعتقادات فرهنگی نیستن، اما همه‌ی این موارد بالا جزو موارد پرتکرار در تجارب نزدیک به مرگ عمیق سراسر دنیا و منابع معنوی دیگه هستن.

آقای زمانی در قسمت دیگه‌ای از روایتشون این مطلب رو میگن که ابتدائا فکر کردن راهنماشون امام زمان یا حضرت علی یا پیامبر هست؛ اما بعدا متوجه شدن که این روح راهنماشون بوده و همه‌ی ما هم روح راهنمایی داریم که بعد از مرگ (در سفر بازگشت به خانه) ما رو راهنمایی و کمک میکنن. این دقیقا مطلبی هست که دکتر مایکل نیوتن در مورد برخورد سوژه‌هاش با روح راهنما می‌گه. دکتر نیوتن در چند جای مختلف گفته که خیلی وقتها سوژه‌ها ابتدائا فکر میکنن یک شخصیت مذهبی به استقبالشون اومده، اما با گذر زمان متوجه میشن، اون روح راهنماشون هست.


نتیجه؟

اشتراکات تجربه‌های نزدیک به مرگ مشابه (مثل تجربه‌ی محمد زمانی قلعه، آنیتا مورجانی، ایبن الکساندر و ...) در سراسر جهان که کمتر تحت تاثیر فرهنگ‌هائن، علاوه بر اینکه مدرک دیگه‌ای در تایید حیات پس از مرگ هستن، می‌تونن منبع قابل توجهی در شناخت دیگرسو هم باشن.

من به این ایده فکر می‌کنم که به نظر می‌رسه تجربه‌ی نزدیک به مرگ، ایجادکننده‌ی وضعیتی هست که افراد «می‌تونن» از عالم ارواح بازدید کنن؛ اما اینکه مشاهدات اونها تا چه حد دقیقه و تا چه حد مشاهدات و خاطراتشون از اون مشاهدات تحت تاثیر ذهنیت و عوامل دیگه قرار می‌گیره، می‌تونه به شرایط مختلف روحی و حتی جسمانی بستگی داشته باشه. چه بسیار افرادی که در وضعیت تجربه‌ی نزدیک به مرگ قرار گرفتن، اما هیچ تجربه و هیچ خاطره‌ای رو به یاد نمیارن (اکثر افرادی که دچار ایست قلبی شدن و احیاء شدن جزو این دسته هستن!)

پیشنهاد من اینه که به تجارب نزدیک به مرگ مشابه و همینطور منابع مختلف معنوی و شواهد دیگه‌ی حیات پس از مرگ، توجه بیشتری داشته باشیم. با این حال، از نظر من هر تجربه‌ی نزدیک به مرگی، زیبایی و درس‌های آموزنده‌ی خودش رو داره.

(تجربه‌ی آقای محمد زمانی قلعه رو می‌تونید «از اینجا» در سایت در آغوش نور مطالعه کنید یا بشنوید)


✍️ احمد بهزادی


🆔@near_death
دوستان اگر تجربه‌ی نزدیک به مرگ یا هر تجربه‌ی معنوی دیگه‌ای داشتید، در صورت تمایل می‌تونید از طریق آی‌دی تلگرم زیر با من به اشتراکشون بذارید:

@Ahmad_Behzadi_74

ضمنا من خیلی وقته در اینستاگرام فعالیت نمی‌کنم.
2025/03/25 17:34:25
Back to Top
HTML Embed Code: