ندای زنان ایران
Video
درخواست برای زمانبندی ارسال کمکها به اردوگاه «الغدیر»/ همبستگی بینظیر مردم بلوچ با مهاجرین افغان، نیازمند نظم در امدادرسانی
شامگاه شنبه ۱۴ تیرماه ۱۴۰۴، ویدئویی از شهر زاهدان رسیده که در آن یکی از شهروندان با اشاره به حجم بالای کمکهای مردمی ارسالی به اردوگاه «الغدیر»، از خیرین و شهروندان بلوچ خواسته تا برای جلوگیری از ازدحام و اتلاف منابع، زمان ارسال کمکها را بهصورت برنامهریزیشده در روزهای آینده انجام دهند.
این شهروند با قدردانی از موج همبستگی مردم، میگوید که امروز بهدلیل حجم فراوان اقلام ارسالی از جمله مواد غذایی، آب آشامیدنی و سایر نیازهای اولیه، ظرفیت توزیع و مدیریت در اردوگاه با چالش مواجه شده است.
در این پیام تصویری، ضمن تأکید بر ارزش و ضرورت کمکهای مردمی، از شهروندان خواسته شده که برای اثربخشی بهتر، از تکرار ارسال اقلام در امروز پرهیز کرده و آن را به روزهای آینده موکول کنند تا روند توزیع منطقیتر و هدفمندتر پیش برود.
مردم بلوچ با برپایی ایستگاههای جمعآوری در نزدیکی اردوگاه الغدیر، اقلامی چون نان، آب، میوه، سبزیجات، دارو و دیگر مایحتاج ضروری را بهصورت داوطلبانه در اختیار مهاجران افغان قرار دادهاند. صفهای طولانی خودروهای باری و شخصی در مقابل اردوگاه، گواهیست بر همبستگی بیسابقه مردم بلوچ با مهاجرانی که در بدترین شرایط انسانی روزگار میگذرانند.
در حالیکه تاکنون هیچ برنامه رسمی و منسجمی از سوی نهادهای دولتی برای مدیریت وضعیت اردوگاه و بحران مهاجرین افغان ارائه نشده، این مردم هستند که بار مسئولیت انسانی را بر دوش کشیدهاند. استمرار و زمانبندی مناسب در ارسال کمکها میتواند روند امدادرسانی را اثربخشتر و پایدارتر کند.
#مهاجرت_اجباری
#اخراج_مهاجران
#خانه_کجاست
@nedaeziran
شامگاه شنبه ۱۴ تیرماه ۱۴۰۴، ویدئویی از شهر زاهدان رسیده که در آن یکی از شهروندان با اشاره به حجم بالای کمکهای مردمی ارسالی به اردوگاه «الغدیر»، از خیرین و شهروندان بلوچ خواسته تا برای جلوگیری از ازدحام و اتلاف منابع، زمان ارسال کمکها را بهصورت برنامهریزیشده در روزهای آینده انجام دهند.
این شهروند با قدردانی از موج همبستگی مردم، میگوید که امروز بهدلیل حجم فراوان اقلام ارسالی از جمله مواد غذایی، آب آشامیدنی و سایر نیازهای اولیه، ظرفیت توزیع و مدیریت در اردوگاه با چالش مواجه شده است.
در این پیام تصویری، ضمن تأکید بر ارزش و ضرورت کمکهای مردمی، از شهروندان خواسته شده که برای اثربخشی بهتر، از تکرار ارسال اقلام در امروز پرهیز کرده و آن را به روزهای آینده موکول کنند تا روند توزیع منطقیتر و هدفمندتر پیش برود.
مردم بلوچ با برپایی ایستگاههای جمعآوری در نزدیکی اردوگاه الغدیر، اقلامی چون نان، آب، میوه، سبزیجات، دارو و دیگر مایحتاج ضروری را بهصورت داوطلبانه در اختیار مهاجران افغان قرار دادهاند. صفهای طولانی خودروهای باری و شخصی در مقابل اردوگاه، گواهیست بر همبستگی بیسابقه مردم بلوچ با مهاجرانی که در بدترین شرایط انسانی روزگار میگذرانند.
در حالیکه تاکنون هیچ برنامه رسمی و منسجمی از سوی نهادهای دولتی برای مدیریت وضعیت اردوگاه و بحران مهاجرین افغان ارائه نشده، این مردم هستند که بار مسئولیت انسانی را بر دوش کشیدهاند. استمرار و زمانبندی مناسب در ارسال کمکها میتواند روند امدادرسانی را اثربخشتر و پایدارتر کند.
#مهاجرت_اجباری
#اخراج_مهاجران
#خانه_کجاست
@nedaeziran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیدا نجفلو، نوکیش مسیحی محبوس در زندان قرچک ورامین، در یک فایل صوتی در خصوص حمله اسرائیل به زندان اوین، انتقال زندانیان به زندان قرچک و مشکلات آنها در این زندان گفت.
نجفلو که پس از حمله اسرائیل به زندان اوین، همراه با دهها زندانی سیاسی زن دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل شده، میگوید: «رنجی در زندان زنان قرچک است... رنجی که ۶۲ نفر بچههای عقیدتی و سیاسی از بانوان کشورم با چه فضاحتی دستبندزنان از اوین قرچک منتقل شدند. و از همه بدتر، رنجی که حدود هزار و ۲۰۰ زندانی زن زندان قرچک بدون آب شیرین و سرمایش و گرمایش، نداشتن بهداشت و غذای مناسب، درهمپیچیده و درمانده میکشند.»
آیدا نجفلو بهمن ۱۴۰۳ بهدست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت و فروردین امسال از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین به بند زنان این زندان منتقل شده بود.
#زندان_اوین
#جهنم_قرچک
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@nedaeziran
نجفلو که پس از حمله اسرائیل به زندان اوین، همراه با دهها زندانی سیاسی زن دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل شده، میگوید: «رنجی در زندان زنان قرچک است... رنجی که ۶۲ نفر بچههای عقیدتی و سیاسی از بانوان کشورم با چه فضاحتی دستبندزنان از اوین قرچک منتقل شدند. و از همه بدتر، رنجی که حدود هزار و ۲۰۰ زندانی زن زندان قرچک بدون آب شیرین و سرمایش و گرمایش، نداشتن بهداشت و غذای مناسب، درهمپیچیده و درمانده میکشند.»
آیدا نجفلو بهمن ۱۴۰۳ بهدست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت و فروردین امسال از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین به بند زنان این زندان منتقل شده بود.
#زندان_اوین
#جهنم_قرچک
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@nedaeziran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
ده روز پس از توقف جنگ ۱۲ روزه بین اسرائیل و ایران، شهروندان تهرانی چهرۀ این شهر را با تجربۀ جنگ باز میشناسند.
فریبا صرافین، نوازندۀ سازهای بادی، قطعۀ «ایران ایران» اثر محمد سریر را در میدان آزادی تهران نواخته است.
خانم صرافین با انتشار این ویدئو در حساب شخصی خود نوشته است: «ایران من روح زنی است با زخمهایی عمیق و قامتی بلند و هنوز آواز میخواند، حتی وقتی صدا نیست».
@nedaeziran
ده روز پس از توقف جنگ ۱۲ روزه بین اسرائیل و ایران، شهروندان تهرانی چهرۀ این شهر را با تجربۀ جنگ باز میشناسند.
فریبا صرافین، نوازندۀ سازهای بادی، قطعۀ «ایران ایران» اثر محمد سریر را در میدان آزادی تهران نواخته است.
خانم صرافین با انتشار این ویدئو در حساب شخصی خود نوشته است: «ایران من روح زنی است با زخمهایی عمیق و قامتی بلند و هنوز آواز میخواند، حتی وقتی صدا نیست».
@nedaeziran
بیانیه
"انجمن یاری کودکان در معرض خطر" در اعتراض به رد مرز کودکان
این بیانیه برای روزهای تلخ و ناگواریست که در آن با اشک و آه کودکانی روبهرو هستیم که امیدشان به تحصیل، امنیت و آیندهای روشن در سرزمینی دیگر، ناگهان فرو میریزد. کودکانی که هراسان و نگران، همراه با خانوادههای آوارهشان، ناگزیر به بازگشت به سرزمینی میشوند که از آن گریخته بودند؛ جایی که نه امنیت دارند و نه امید، نه تعلقی به آن احساس میکنند و نه پناهی برای زیستن.
با نهایت تأسف باید گفت که سیاستهای سختگیرانه، شتابزده و ضد مهاجرتی، بدون آیندهنگری و در فقدان عقلانیت و تدبیر، به اجرا درآمده است؛ سیاستی که نهتنها در پنهانکاری شکل گرفت، بلکه با بیتوجهی مزمن به پیامدهای انسانی، اجتماعی و اخلاقی، سالها مهاجران را در وضعیت نیمهقانونی، بیپناه و بیصدا نگاه داشته تا بهعنوان نیروی کار ارزان، بیحقوق و آسیبپذیر بهکار گرفته شوند و بار ناکارآمدیها و مشکلات ساختاری کشور را بر دوش کشند.
ما شاهد بودیم حتی کارخانههای بزرگ یکی پس از دیگری تعطیل شدند، اما کارگاههای زیرزمینی و مراکز غیررسمی بازیافت، با جذب کودکان و بزرگسالان مهاجر، در سکوت کامل و بیقانونی ادامه یافتند. کودکانی که شبانه و در شرایطی ناامن از مرز عبور داده میشدند و مستقیماً به کارهای طاقتفرسا مانند زبالهگردی و کار اجباری گماشته میشدند. اینجا اگرچه جنگی رسمی در جریان نبود، اما زندگی شب و روز مهاجران، شباهتی تلخ به اردوگاههای کار اجباری داشت. آنها برای زندهماندن، برای لقمه نانی ناچیز، جان میکَندند؛ بیآنکه صدایشان شنیده شود.
و امروز، همان کودکان، همان خانوادههایی که در حاشیهها، در آلونکها و در سختترین شرایط ممکن تنها برای آموزش و آینده فرزندانشان پناه آورده بودند، با خشونتی بیرحمانه از سرزمین ما رانده میشوند. خانههای اجارهای خود را ناچار رها میکنند، بیعانههایشان بازگردانده نمیشود و به اردوگاههایی در مرزها فرستاده میشوند که حتی نان و آب کافی ندارند.
ما، سازمانهای مدنی، فعالان اجتماعی، و انسانهایی از دل همین جامعه، سالهاست درباره نقض حقوق کودکان هشدار دادهایم. تأکید ما همواره بر اجرای اصول کنوانسیون حقوق کودک بدون هیچگونه تبعیض بوده است.
چرا باید کودکان قربانی تصمیمهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی شوند؟ در کدام ماده از قوانین ملی یا بینالمللی، «اخراج» برای کودکانی که نه تهدیدیاند و نه مجرم، قابل توجیه است؟ چه کسی پاسخگوی سرنوشت دخترانی خواهد بود که اکنون باید به دستان طالبان سپرده شوند؟ چه نهادی مسئول رنج روانی، بیخانمانی و محرومیت تحصیلی این کودکان است؟
🔹 ما هشدار میدهیم: اخراج کودکان، نقض آشکار و فاحش حقوق بشر است. حمایت از آنها نه لطف، بلکه وظیفه حاکمیتها و جامعه بینالمللی است.
🔹 ما خواهان توقف فوری روند اخراج کودکان مهاجر هستیم.
🔹 ما خواهان ایجاد مسیرهایی قانونی، ایمن و انسانی برای حمایت از این کودکان هستیم.
🔹 ما خواهان پایان دادن به نفرتپراکنی رسانهای و بیتفاوتی مسئولان نسبت به رنج انسانی هستیم.
🔹 بیایید زخمهای مهاجران را عمیقتر نکنیم. بیایید بهجای دشمنسازی، به همدلی تاریخی، انسانی و فرهنگی با مردم افغانستان تکیه کنیم؛ مردمی همدرد و همسرنوشت، که امروز صدایشان در گلو خفه شده است.
کودکان را اخراج نکنید.
کودکان را نجات دهید.
پیش از آنکه دیر شود.
@nedaeziran
"انجمن یاری کودکان در معرض خطر" در اعتراض به رد مرز کودکان
این بیانیه برای روزهای تلخ و ناگواریست که در آن با اشک و آه کودکانی روبهرو هستیم که امیدشان به تحصیل، امنیت و آیندهای روشن در سرزمینی دیگر، ناگهان فرو میریزد. کودکانی که هراسان و نگران، همراه با خانوادههای آوارهشان، ناگزیر به بازگشت به سرزمینی میشوند که از آن گریخته بودند؛ جایی که نه امنیت دارند و نه امید، نه تعلقی به آن احساس میکنند و نه پناهی برای زیستن.
با نهایت تأسف باید گفت که سیاستهای سختگیرانه، شتابزده و ضد مهاجرتی، بدون آیندهنگری و در فقدان عقلانیت و تدبیر، به اجرا درآمده است؛ سیاستی که نهتنها در پنهانکاری شکل گرفت، بلکه با بیتوجهی مزمن به پیامدهای انسانی، اجتماعی و اخلاقی، سالها مهاجران را در وضعیت نیمهقانونی، بیپناه و بیصدا نگاه داشته تا بهعنوان نیروی کار ارزان، بیحقوق و آسیبپذیر بهکار گرفته شوند و بار ناکارآمدیها و مشکلات ساختاری کشور را بر دوش کشند.
ما شاهد بودیم حتی کارخانههای بزرگ یکی پس از دیگری تعطیل شدند، اما کارگاههای زیرزمینی و مراکز غیررسمی بازیافت، با جذب کودکان و بزرگسالان مهاجر، در سکوت کامل و بیقانونی ادامه یافتند. کودکانی که شبانه و در شرایطی ناامن از مرز عبور داده میشدند و مستقیماً به کارهای طاقتفرسا مانند زبالهگردی و کار اجباری گماشته میشدند. اینجا اگرچه جنگی رسمی در جریان نبود، اما زندگی شب و روز مهاجران، شباهتی تلخ به اردوگاههای کار اجباری داشت. آنها برای زندهماندن، برای لقمه نانی ناچیز، جان میکَندند؛ بیآنکه صدایشان شنیده شود.
و امروز، همان کودکان، همان خانوادههایی که در حاشیهها، در آلونکها و در سختترین شرایط ممکن تنها برای آموزش و آینده فرزندانشان پناه آورده بودند، با خشونتی بیرحمانه از سرزمین ما رانده میشوند. خانههای اجارهای خود را ناچار رها میکنند، بیعانههایشان بازگردانده نمیشود و به اردوگاههایی در مرزها فرستاده میشوند که حتی نان و آب کافی ندارند.
ما، سازمانهای مدنی، فعالان اجتماعی، و انسانهایی از دل همین جامعه، سالهاست درباره نقض حقوق کودکان هشدار دادهایم. تأکید ما همواره بر اجرای اصول کنوانسیون حقوق کودک بدون هیچگونه تبعیض بوده است.
چرا باید کودکان قربانی تصمیمهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی شوند؟ در کدام ماده از قوانین ملی یا بینالمللی، «اخراج» برای کودکانی که نه تهدیدیاند و نه مجرم، قابل توجیه است؟ چه کسی پاسخگوی سرنوشت دخترانی خواهد بود که اکنون باید به دستان طالبان سپرده شوند؟ چه نهادی مسئول رنج روانی، بیخانمانی و محرومیت تحصیلی این کودکان است؟
🔹 ما هشدار میدهیم: اخراج کودکان، نقض آشکار و فاحش حقوق بشر است. حمایت از آنها نه لطف، بلکه وظیفه حاکمیتها و جامعه بینالمللی است.
🔹 ما خواهان توقف فوری روند اخراج کودکان مهاجر هستیم.
🔹 ما خواهان ایجاد مسیرهایی قانونی، ایمن و انسانی برای حمایت از این کودکان هستیم.
🔹 ما خواهان پایان دادن به نفرتپراکنی رسانهای و بیتفاوتی مسئولان نسبت به رنج انسانی هستیم.
🔹 بیایید زخمهای مهاجران را عمیقتر نکنیم. بیایید بهجای دشمنسازی، به همدلی تاریخی، انسانی و فرهنگی با مردم افغانستان تکیه کنیم؛ مردمی همدرد و همسرنوشت، که امروز صدایشان در گلو خفه شده است.
کودکان را اخراج نکنید.
کودکان را نجات دهید.
پیش از آنکه دیر شود.
@nedaeziran
🔴خودکشی یک دانش آموز دختر در دیشموک
براساس خبری که به کانال شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران رسیده است ،زیبا پذیره دانش آموز کلاس دوازدهم دو روز پیش با تفنگ شکاری اقدام به خودکشی کرد .
علت خودکشی این دختر دانش آموز که از اهالی دیشموک از شهرستان های استان کهکیلویه و بویراحمد بوده است ، اختلاف با خانواده بر سر ازدواج گزارش شده است .
در طی ماههای گذشته این چندمین دختر دانش آموزی است که در این منطقه خودکشی می کند .
با وجود افزایش میزان خودکشی و افزایش تمایل به آن در میان نوجوانان ، تا به حال وزارت آموزش و پرورش هیچگونه اقدامی در جهت بررسی این موضوع و اقدامات پیشگیرانه و آموزشی انجام نداده است .
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
#خودکشی
#ازدواج_اجباری
@nedaeziran
براساس خبری که به کانال شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران رسیده است ،زیبا پذیره دانش آموز کلاس دوازدهم دو روز پیش با تفنگ شکاری اقدام به خودکشی کرد .
علت خودکشی این دختر دانش آموز که از اهالی دیشموک از شهرستان های استان کهکیلویه و بویراحمد بوده است ، اختلاف با خانواده بر سر ازدواج گزارش شده است .
در طی ماههای گذشته این چندمین دختر دانش آموزی است که در این منطقه خودکشی می کند .
با وجود افزایش میزان خودکشی و افزایش تمایل به آن در میان نوجوانان ، تا به حال وزارت آموزش و پرورش هیچگونه اقدامی در جهت بررسی این موضوع و اقدامات پیشگیرانه و آموزشی انجام نداده است .
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
#خودکشی
#ازدواج_اجباری
@nedaeziran
در تحسین شجاعت زنان گونیچ، که با دستان خالی اما صدایی رسا در برابر لشکر مسلح سرکوبگران ایستادند.
هفته گذشته، نیروهای نظامی به روستای گونیچ خاش یورش بردند. زنان گونیچ برای دفاع از خانه و زندگیشان مقاومت کردند.
بسیاری زخمی شدند. خانبیبی بامری درجا کشته شد. لالی بامری، با جراحت گلوله در بیمارستان کمامکانات خمینی بستری شد و چند روز بعد جان باخت. ریحانه ۲۱ سالهی باردار، جنینش را از دست داد.
#جنین_زند_آجویی
#زن_زندگی_آزادی
تصویرسازی: هانیه قشقایی
موسیقی: رستم میرلاشاری
#گونیج
@nedaeziran
هفته گذشته، نیروهای نظامی به روستای گونیچ خاش یورش بردند. زنان گونیچ برای دفاع از خانه و زندگیشان مقاومت کردند.
بسیاری زخمی شدند. خانبیبی بامری درجا کشته شد. لالی بامری، با جراحت گلوله در بیمارستان کمامکانات خمینی بستری شد و چند روز بعد جان باخت. ریحانه ۲۱ سالهی باردار، جنینش را از دست داد.
#جنین_زند_آجویی
#زن_زندگی_آزادی
تصویرسازی: هانیه قشقایی
موسیقی: رستم میرلاشاری
#گونیج
@nedaeziran
ندای زنان ایران
Photo
بیانیه
کانون نویسندگان ایران
به سرکوب و اخراج نژادپرستانهی مهاجران افغانستانی پایان دهید
در هفتههای اخیر اخبارِ برخوردهای خشن با پناهندگان افغانستانی موجی از خشم و نگرانی در جامعهی بیدار ما برانگیخته است.
روند افغانستانیستیزی، بهویژه پس از آتشبس، چنان ابعاد هولناکی به خود گرفته است که تن به رفتارهای شنیع فاشیستی و ناسیونالیستی میزند. در جریان تبلیغات ضدافغانستانی، مهاجرانی که سالهای دراز است در ایران زیستهاند به یکباره و بدون ارائه سند یا دلیل مشخصی به جاسوسی برای اسرائیل متهم شدهاند و با رفتارهای به غایت نژادپرستانه به صورت فلهای و بسیار اهانتآمیز از ایران اخراج میشوند.
اخراج اجباری بیش از ۲۰ هزار خانوار پناهنده از ستم حکومت فوقارتجاعی طالبان ستمی آشکار بر مردم بیپناهی است که در کشور مبدأ خود با مخاطرات جانی مواجهاند.
رفتار تبعیضآمیز با پناهندگان افغانستانی همواره مایهی نگرانی بوده است اما از سال ۱۴۰۲ به این سو این روند شتاب خطرناکی به خود گرفته است به گونهای که حاکمیت با قطع تدریجی خدمات اندک آموزشی، بانکی و بهداشتی ارائه شده به این مهاجران و برخورد خشن و پلیسی با آنها سعی کرده است مهاجران را وادار به ترک کشور کند. از جمله این اقدامات میتوان به قطع تأسفبار خدمات آموزشی به کودکان افغانستانی اشاره کرد که اغلب بدون دخالت دولت و توسط نهادهای خیریه بخش خصوصی در حال انجام بود و با ممنوعیتهای ایجاد شده توسط دولت دیگر ادامه پیدا نکرده است.
ستیز با مهاجران و اخراج آنها بخشی از پروژهی گروههای نژادپرست و ناقض حقوق مسلم انسانی است که در سالهای اخیر در نقاط مختلف دنیا قدرت را در دست گرفتهاند. این اندیشهی سیاسی متعلق به کسانی است که با سوءاستفاده از اضطرار پناهندگان به خود اجازه میدهند هم نیروی کار آنها را هدف استثمار قرار دهند هم از آنها در معادلات منطقهای و بینالمللی به عنوان اهرم فشار استفاده کنند. کسانی که مرزهای قراردادی را بهانهای برای عبور از مرزهای انسانیت و عدالت قرار دادهاند.
کانون نویسندگان ایران بر مبنای روح کلی منشور و اساسنامه خود از حق امنیت، سرپناه و زندگی انسانی برای همگان بیهیچ قید و شرط حمایت میکند و رفتارهای نژادپرستانه و شوونیستی را خواه از سوی حکومت و خواه از سوی گروههای دستراستی افراطی محکوم میکند و خواهان توقف این چرخهی ستم و نامردمی است که بهراستی در حکم وهن به حیثیت انسان مترقی است.
کانون نویسندگان ایران
۱۵ تیر ۱۴۰۴
@nedaeziran
کانون نویسندگان ایران
به سرکوب و اخراج نژادپرستانهی مهاجران افغانستانی پایان دهید
در هفتههای اخیر اخبارِ برخوردهای خشن با پناهندگان افغانستانی موجی از خشم و نگرانی در جامعهی بیدار ما برانگیخته است.
روند افغانستانیستیزی، بهویژه پس از آتشبس، چنان ابعاد هولناکی به خود گرفته است که تن به رفتارهای شنیع فاشیستی و ناسیونالیستی میزند. در جریان تبلیغات ضدافغانستانی، مهاجرانی که سالهای دراز است در ایران زیستهاند به یکباره و بدون ارائه سند یا دلیل مشخصی به جاسوسی برای اسرائیل متهم شدهاند و با رفتارهای به غایت نژادپرستانه به صورت فلهای و بسیار اهانتآمیز از ایران اخراج میشوند.
اخراج اجباری بیش از ۲۰ هزار خانوار پناهنده از ستم حکومت فوقارتجاعی طالبان ستمی آشکار بر مردم بیپناهی است که در کشور مبدأ خود با مخاطرات جانی مواجهاند.
رفتار تبعیضآمیز با پناهندگان افغانستانی همواره مایهی نگرانی بوده است اما از سال ۱۴۰۲ به این سو این روند شتاب خطرناکی به خود گرفته است به گونهای که حاکمیت با قطع تدریجی خدمات اندک آموزشی، بانکی و بهداشتی ارائه شده به این مهاجران و برخورد خشن و پلیسی با آنها سعی کرده است مهاجران را وادار به ترک کشور کند. از جمله این اقدامات میتوان به قطع تأسفبار خدمات آموزشی به کودکان افغانستانی اشاره کرد که اغلب بدون دخالت دولت و توسط نهادهای خیریه بخش خصوصی در حال انجام بود و با ممنوعیتهای ایجاد شده توسط دولت دیگر ادامه پیدا نکرده است.
ستیز با مهاجران و اخراج آنها بخشی از پروژهی گروههای نژادپرست و ناقض حقوق مسلم انسانی است که در سالهای اخیر در نقاط مختلف دنیا قدرت را در دست گرفتهاند. این اندیشهی سیاسی متعلق به کسانی است که با سوءاستفاده از اضطرار پناهندگان به خود اجازه میدهند هم نیروی کار آنها را هدف استثمار قرار دهند هم از آنها در معادلات منطقهای و بینالمللی به عنوان اهرم فشار استفاده کنند. کسانی که مرزهای قراردادی را بهانهای برای عبور از مرزهای انسانیت و عدالت قرار دادهاند.
کانون نویسندگان ایران بر مبنای روح کلی منشور و اساسنامه خود از حق امنیت، سرپناه و زندگی انسانی برای همگان بیهیچ قید و شرط حمایت میکند و رفتارهای نژادپرستانه و شوونیستی را خواه از سوی حکومت و خواه از سوی گروههای دستراستی افراطی محکوم میکند و خواهان توقف این چرخهی ستم و نامردمی است که بهراستی در حکم وهن به حیثیت انسان مترقی است.
کانون نویسندگان ایران
۱۵ تیر ۱۴۰۴
@nedaeziran
ندای زنان ایران
Photo
بیانیه کمپین آزادی وریشه مرادی درباره وضعیت بحرانی زنان زندانی در قرچک ورامین سیزدهمین روز پس از انتقال
در سیزدهمین روز پس از انتقال ناگهانی و اجباری دهها زن زندانی سیاسی از بند زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین، «کمپین آزادی وریشه مرادی» با ابراز نگرانی عمیق، خواستار رسیدگی فوری به وضعیت بحرانی این زندانیان است.
براساس اطلاعات موثق و تماسهای محدود زندانیان با بستگان، شرایط نگهداری این زنان، بهویژه در قرنطینهی قرچک، به شدت وخیم و غیرانسانی است. وضعیت جسمی و روانی زندانیان در حال وخامت است و مسئولان زندان تا کنون هیچ پاسخگویی مؤثری در قبال شکایات و اعتراضات مکرر زنان نشان ندادهاند.
بر اساس گزارش زندانیان، مشکلات اصلی به شرح زیر است:
1 _ عدم تهویه و سرمایش مناسب:
با وجود وعده نصب کولر در اتاقها، تنها یک کولر در یک اتاق نصب شده و کولرهای دیگر یا غیرفعال هستند یا عملاً کار نمیکنند. گرمای طاقتفرسای تابستان تهران، همراه با نبود تهویه مناسب، زنان زندانی را در معرض خطر گرمازدگی و بیماریهای فصلی قرار داده است.
2 _ وضعیت بهداشتی وخیم سرویسهای بهداشتی:
در روزهای نخست، چاه فاضلاب بالا زده و فاضلاب در فضای سرویسهای بهداشتی جریان داشته. بهجای تعمیر اصولی، تنها با دو مشت سیمان ظاهر ماجرا را پنهان کردهاند و سرویسها همچنان غیرقابل استفادهاند.
3 _ نبود امکان شستوشوی مناسب لباسها:
در نبود ماشین لباسشویی، زندانیان ناچارند لباسهای خود را در قابلمهها بشویند. اخیراً در حیاط یک حوضچه کوچک مثل قدیم ساختهاند تا فعلاً لباسها را آنجا بشویند.
4 _ خطر در آشپزخانه:
آشپزخانه تنها دارای یک گاز و سماور است. گاز جدیدی که برای زندان آوردهاند از نوعی است که معمولاً در مراسمها استفاده میشود و به اذعان خود نصاب، خطرناک است. زندانیان از استفاده از آن خودداری کردهاند تا جانشان را به خطر نیندازند. آنها گفتهاند: «اگر از موشک نمردیم، نمیخواهیم با آتشسوزی و گازگرفتگی بمیریم.»
5 _ محرومیت از فروشگاه و فضاهای عمومی:
با وجود وجود دو فروشگاه، تنها یکی از آنها با اقلام بسیار محدود در قرنطینه در دسترس است و اجازه دسترسی به فروشگاه دیگر، یا باشگاه به زنذانیان تازه منتقلشده داده نمیشود. مسئولان زندان از ترس ارتباط زندانیان سیاسی با زندانیان عمومی، آنها را در انزوای کامل قرار دادهاند.
...ادامه در اسلایدها
کمپین وریشه مرادی
۱۴ تیر ۱۴۰۴
@nedaeziran
در سیزدهمین روز پس از انتقال ناگهانی و اجباری دهها زن زندانی سیاسی از بند زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین، «کمپین آزادی وریشه مرادی» با ابراز نگرانی عمیق، خواستار رسیدگی فوری به وضعیت بحرانی این زندانیان است.
براساس اطلاعات موثق و تماسهای محدود زندانیان با بستگان، شرایط نگهداری این زنان، بهویژه در قرنطینهی قرچک، به شدت وخیم و غیرانسانی است. وضعیت جسمی و روانی زندانیان در حال وخامت است و مسئولان زندان تا کنون هیچ پاسخگویی مؤثری در قبال شکایات و اعتراضات مکرر زنان نشان ندادهاند.
بر اساس گزارش زندانیان، مشکلات اصلی به شرح زیر است:
1 _ عدم تهویه و سرمایش مناسب:
با وجود وعده نصب کولر در اتاقها، تنها یک کولر در یک اتاق نصب شده و کولرهای دیگر یا غیرفعال هستند یا عملاً کار نمیکنند. گرمای طاقتفرسای تابستان تهران، همراه با نبود تهویه مناسب، زنان زندانی را در معرض خطر گرمازدگی و بیماریهای فصلی قرار داده است.
2 _ وضعیت بهداشتی وخیم سرویسهای بهداشتی:
در روزهای نخست، چاه فاضلاب بالا زده و فاضلاب در فضای سرویسهای بهداشتی جریان داشته. بهجای تعمیر اصولی، تنها با دو مشت سیمان ظاهر ماجرا را پنهان کردهاند و سرویسها همچنان غیرقابل استفادهاند.
3 _ نبود امکان شستوشوی مناسب لباسها:
در نبود ماشین لباسشویی، زندانیان ناچارند لباسهای خود را در قابلمهها بشویند. اخیراً در حیاط یک حوضچه کوچک مثل قدیم ساختهاند تا فعلاً لباسها را آنجا بشویند.
4 _ خطر در آشپزخانه:
آشپزخانه تنها دارای یک گاز و سماور است. گاز جدیدی که برای زندان آوردهاند از نوعی است که معمولاً در مراسمها استفاده میشود و به اذعان خود نصاب، خطرناک است. زندانیان از استفاده از آن خودداری کردهاند تا جانشان را به خطر نیندازند. آنها گفتهاند: «اگر از موشک نمردیم، نمیخواهیم با آتشسوزی و گازگرفتگی بمیریم.»
5 _ محرومیت از فروشگاه و فضاهای عمومی:
با وجود وجود دو فروشگاه، تنها یکی از آنها با اقلام بسیار محدود در قرنطینه در دسترس است و اجازه دسترسی به فروشگاه دیگر، یا باشگاه به زنذانیان تازه منتقلشده داده نمیشود. مسئولان زندان از ترس ارتباط زندانیان سیاسی با زندانیان عمومی، آنها را در انزوای کامل قرار دادهاند.
...ادامه در اسلایدها
کمپین وریشه مرادی
۱۴ تیر ۱۴۰۴
@nedaeziran