سیستم هرمی یا پیرامیدال:
الف – راه قشری – نخاعی (کورتیکواسپانیال)
این راه حدود 30 درصد از قشر حرکتی اولیه، 30 درصد از نواحی پیش حرکتی و حرکتی ضمیمه و 40 درصد از نواحی حس پیکری شروع می شود پس از ترک قشر مغز از کپسول داخلی و سپس در جهت رو به پایین از تنه مغزی عبور کرده و هرمهای بصل النخاع را می سازد در این ناحیه حدود 90 درصد فیبرها تقاطع کرده به سمت مقابل رفته و در راه کورتیکواسپانیال لترال یا جانبی در نخاع پایین می روند و عمدتا باواسطه نرون های واسطه با عضلات ارتباط پیدا می کنند.
ب- راه کورتیکوبولبار. که از قشر مغز شروع شده از کپسول داخلی عبور کرده و به تنه مغزی می رسد در این ناحیه بصورت دو طرفه با هسته های اعصاب مغزی مثل ارتباط حاصل کرده و باعث حرکات عضلات ناحیه سر و صورت می شود.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
الف – راه قشری – نخاعی (کورتیکواسپانیال)
این راه حدود 30 درصد از قشر حرکتی اولیه، 30 درصد از نواحی پیش حرکتی و حرکتی ضمیمه و 40 درصد از نواحی حس پیکری شروع می شود پس از ترک قشر مغز از کپسول داخلی و سپس در جهت رو به پایین از تنه مغزی عبور کرده و هرمهای بصل النخاع را می سازد در این ناحیه حدود 90 درصد فیبرها تقاطع کرده به سمت مقابل رفته و در راه کورتیکواسپانیال لترال یا جانبی در نخاع پایین می روند و عمدتا باواسطه نرون های واسطه با عضلات ارتباط پیدا می کنند.
ب- راه کورتیکوبولبار. که از قشر مغز شروع شده از کپسول داخلی عبور کرده و به تنه مغزی می رسد در این ناحیه بصورت دو طرفه با هسته های اعصاب مغزی مثل ارتباط حاصل کرده و باعث حرکات عضلات ناحیه سر و صورت می شود.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
سیستم خارج هرمی
در این سیستم تعداد زیادی مسیر هست که به عضلات می رود ولی جزء سیستم هرمی نیست شامل:
مسیرهایی بینابین مغزی
الف- مسیر قرمزی – نخاعی یا روبرو اسپانیال
ب- مسیر رتیکولواسپانیال
ج- وستیبولواسپانیال یا دهلیزی – نخاعی
نکته مهم: جالب ترین فیبرها در راه هرمی جمعیتی از فیبرهای میلیندار قطور با قطر متوسط هستند که از سلولهای هرمی غول پیکری بنام بتز شروع می شوند که فقط در قشر حرکتی اولیه وجود دارند.
نکته مهم: قشر حرکتی اولیه بطور طبیعی یک اثر تحریکی تونیک مداوم روی نرون های حرتکی نخاع اعمال می کندو در اثر حذف این اثر هیپوتونی ایجاد می شود.
نقش تنه مغز در کنترل حرکات:
تنه مغز از بصل النخاع، پل مغز، مزانسفال تشکل شده است در تنه مغز تشکیلات تورینه ای بنام تشکیلات مشبک قرار دارد که دارای مرکز یا هسته هایی است که در کنترل اعمال حیاتی مثل تنفس و قلب و عروق و .. نقش دارد.
هسته های مشبک تنه مغز به 2 گروه تقسیم می شوند: 1. هسته های مشبک پل مغزی که باعث تحریک عضلات ضد نیروی ثقل می شود.
2- هسته های مشبک بصل النخاع که نقش شل کردن عضلات ضد نیروی ثقل را ایفا می کند.
هنگامیکه تنه مغزی در زیر سطح میانی فرانسفال بطور عرض قطع شود اما سیستم مشبکی پلی بصل النخاعی و دهلیزی دست نخورده بمانند حیوان دچار سختی ناشی از بی مخی یا decerbrate rigidity می شود که فقط در عضلات ضد نیروی ثقل یعنی گردن – تنه و راست کننده های پاها بوجود می اید.
علت سختی، قطع سیگنالهای تحریکی ورودی قوی است که بطور طبیعی از قشر مغز، هسته قرمز و عقده های قاعده ای به هسته های مشبک بصل النخاع می روند در نتیجه سیستم مهاری مشبک بصل النخاع عمل خود را از دست می دهد.
نکته مهم : هسته های دهلیزی باعث تحریک عضلات ضد نیروی ثقل می شوند.
دستگاه دهلیزی (بخشی از سیستم حفظ تعادل)
دستگاه دهلیزی از گیرنده هایی تشکیل شده که داخل مجاری نیمدایره ای و اوتریکول و ساکول قراردارند. در گوش داخلی در هر طرف سه گیرنده در مجاری نیمدایره و یک گیرنده در اوتریکول و یک گیرنده در ساکول قراردارد به مجرای نیمدایره شامل سه مجرای افقی –قدامی و خلفی است که نسبت بهم زاویه 90 درجه دارند داخل این مجاری و اتریکول و ساکول مایع اندولنف است که حاوی پتاسیم بالاست. و در خارج مجاری غشایی مایع پری لنف قرار دارد که سدیم بالا دارد. گیرنده هایی که در مجاری نیمدایره هستند داخل کریستال امپول و گیرنده های اوتریکول و ساکول داخل اندام اتولیتی یا ماکولا قراردارند.
تاج امپولی و اندام اتولیتی از سلولهای مژکدار تشکیل شده که این مژک ها داخل ماده ژلاتینی قراردارد و قاعده این سلولهای مژه دار هم انتهای اعصاب دهلیزی متصل است.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
در این سیستم تعداد زیادی مسیر هست که به عضلات می رود ولی جزء سیستم هرمی نیست شامل:
مسیرهایی بینابین مغزی
الف- مسیر قرمزی – نخاعی یا روبرو اسپانیال
ب- مسیر رتیکولواسپانیال
ج- وستیبولواسپانیال یا دهلیزی – نخاعی
نکته مهم: جالب ترین فیبرها در راه هرمی جمعیتی از فیبرهای میلیندار قطور با قطر متوسط هستند که از سلولهای هرمی غول پیکری بنام بتز شروع می شوند که فقط در قشر حرکتی اولیه وجود دارند.
نکته مهم: قشر حرکتی اولیه بطور طبیعی یک اثر تحریکی تونیک مداوم روی نرون های حرتکی نخاع اعمال می کندو در اثر حذف این اثر هیپوتونی ایجاد می شود.
نقش تنه مغز در کنترل حرکات:
تنه مغز از بصل النخاع، پل مغز، مزانسفال تشکل شده است در تنه مغز تشکیلات تورینه ای بنام تشکیلات مشبک قرار دارد که دارای مرکز یا هسته هایی است که در کنترل اعمال حیاتی مثل تنفس و قلب و عروق و .. نقش دارد.
هسته های مشبک تنه مغز به 2 گروه تقسیم می شوند: 1. هسته های مشبک پل مغزی که باعث تحریک عضلات ضد نیروی ثقل می شود.
2- هسته های مشبک بصل النخاع که نقش شل کردن عضلات ضد نیروی ثقل را ایفا می کند.
هنگامیکه تنه مغزی در زیر سطح میانی فرانسفال بطور عرض قطع شود اما سیستم مشبکی پلی بصل النخاعی و دهلیزی دست نخورده بمانند حیوان دچار سختی ناشی از بی مخی یا decerbrate rigidity می شود که فقط در عضلات ضد نیروی ثقل یعنی گردن – تنه و راست کننده های پاها بوجود می اید.
علت سختی، قطع سیگنالهای تحریکی ورودی قوی است که بطور طبیعی از قشر مغز، هسته قرمز و عقده های قاعده ای به هسته های مشبک بصل النخاع می روند در نتیجه سیستم مهاری مشبک بصل النخاع عمل خود را از دست می دهد.
نکته مهم : هسته های دهلیزی باعث تحریک عضلات ضد نیروی ثقل می شوند.
دستگاه دهلیزی (بخشی از سیستم حفظ تعادل)
دستگاه دهلیزی از گیرنده هایی تشکیل شده که داخل مجاری نیمدایره ای و اوتریکول و ساکول قراردارند. در گوش داخلی در هر طرف سه گیرنده در مجاری نیمدایره و یک گیرنده در اوتریکول و یک گیرنده در ساکول قراردارد به مجرای نیمدایره شامل سه مجرای افقی –قدامی و خلفی است که نسبت بهم زاویه 90 درجه دارند داخل این مجاری و اتریکول و ساکول مایع اندولنف است که حاوی پتاسیم بالاست. و در خارج مجاری غشایی مایع پری لنف قرار دارد که سدیم بالا دارد. گیرنده هایی که در مجاری نیمدایره هستند داخل کریستال امپول و گیرنده های اوتریکول و ساکول داخل اندام اتولیتی یا ماکولا قراردارند.
تاج امپولی و اندام اتولیتی از سلولهای مژکدار تشکیل شده که این مژک ها داخل ماده ژلاتینی قراردارد و قاعده این سلولهای مژه دار هم انتهای اعصاب دهلیزی متصل است.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
ویژگیهای سلول مژکدار:
هر سلول مژکدار حاوی 50 تا 70 مژک ثابت و 1 مژک حرکتی یا کینوسیلیوم است.
خم شدن توده مژکها در جهت کینوسیلیوم باعث افزایش فشار اتصالات رشته ای و کشیده شدن مژکها در جهت رو به خارج و باز شدن کانالهای یونی می شود که با ورود یون های مثبت از اندولنف به سلول باعث دپلاریزاسیون و در نتیجه افزایش فرکانس ایمپالس ها می شوند.
در حالیکه خم شدن توده مژکها در خلاف جهت کینوسیلیوم با کاهش فشار وارد بر اتصالات رشته ای کانالهای یونی را بسته در نتیجه هیپرپلاریزاسیون در غشا اتفاق می افتد.
نکته مهم: ماکولای اوتریکول در یک صفحه افقی در سطح تحتانی اوتریکول قرار دارد و نقش مهمی در تعیین جهت قرار گیری طبیعی سر نسبت به جهت نیروی ثقل در زمانیکه شخص به طور قائم ایستاده دارد در حایکه ماکولای ساکول در صفحه عمودی بر روی جدار داخل ساکول قرار گرفته و در حفظ تعادل فرد در وضعیت دراز کشیده نقش دارد ماکولاهای اوتریکول و ساکول در تشخیص شتاب خطی نیز نقش دارند.
نکته مهم: نقش مجاری نیمدایره در تشخیص چرخش سر در یک جهت یا جهت دیگر است و در حفظ تعادل سکونی یا حفظ تعادل در جریان حرکت یک جهت با سرعت ثابت نقش ندارند. نقش مجاری نیمدایره پیش بینی ایجاد عدم تعادل است و بنابراین باعث می شود که مراکز تعادلی تنظیم های جلوگیری کننده مناسب خود را انجام دهند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
هر سلول مژکدار حاوی 50 تا 70 مژک ثابت و 1 مژک حرکتی یا کینوسیلیوم است.
خم شدن توده مژکها در جهت کینوسیلیوم باعث افزایش فشار اتصالات رشته ای و کشیده شدن مژکها در جهت رو به خارج و باز شدن کانالهای یونی می شود که با ورود یون های مثبت از اندولنف به سلول باعث دپلاریزاسیون و در نتیجه افزایش فرکانس ایمپالس ها می شوند.
در حالیکه خم شدن توده مژکها در خلاف جهت کینوسیلیوم با کاهش فشار وارد بر اتصالات رشته ای کانالهای یونی را بسته در نتیجه هیپرپلاریزاسیون در غشا اتفاق می افتد.
نکته مهم: ماکولای اوتریکول در یک صفحه افقی در سطح تحتانی اوتریکول قرار دارد و نقش مهمی در تعیین جهت قرار گیری طبیعی سر نسبت به جهت نیروی ثقل در زمانیکه شخص به طور قائم ایستاده دارد در حایکه ماکولای ساکول در صفحه عمودی بر روی جدار داخل ساکول قرار گرفته و در حفظ تعادل فرد در وضعیت دراز کشیده نقش دارد ماکولاهای اوتریکول و ساکول در تشخیص شتاب خطی نیز نقش دارند.
نکته مهم: نقش مجاری نیمدایره در تشخیص چرخش سر در یک جهت یا جهت دیگر است و در حفظ تعادل سکونی یا حفظ تعادل در جریان حرکت یک جهت با سرعت ثابت نقش ندارند. نقش مجاری نیمدایره پیش بینی ایجاد عدم تعادل است و بنابراین باعث می شود که مراکز تعادلی تنظیم های جلوگیری کننده مناسب خود را انجام دهند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
مخچه نقش عمده ای در زمان بندی فعالیت های حرکتی و در رفتن سریع و نرم از یک حرکت به حرکت بعدی باز می کند. در کنترل شدت انقباض عضلانی زمانیکه بار عضله تغییر می کند و کنترل واکنش های متقابل لحظه ای بین گروه های عضلات اگونیست و انتاگونیست کمک می کند بخصوص در کنترل فعالیت های عضلانی بسیار سریع مثل دویدن ماشین نویسی نواختن پیانو و صحبت کردن اهمیت دارد . مخچه در تصحیح خطای اعمال حرکتی ارادی هم نقش دارد.
فقدان مخچه باعث ناهمگام شدن تقریبا کامل اعمال حرکتی می شود اما هیچ عضله ای فلج نمی شود.
آناتومی عملی مخچه: مخچه از طریق سه پایک به تنه مغزی متصل است (فوقانی –میانی – تحتانی).
دارای 2 نیمکره است که از طریق کرمینه یا ورمیس بهم متصلند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
فقدان مخچه باعث ناهمگام شدن تقریبا کامل اعمال حرکتی می شود اما هیچ عضله ای فلج نمی شود.
آناتومی عملی مخچه: مخچه از طریق سه پایک به تنه مغزی متصل است (فوقانی –میانی – تحتانی).
دارای 2 نیمکره است که از طریق کرمینه یا ورمیس بهم متصلند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
آیا #مغز در حالت نباتی می تواند برخی از فعالیت های آگاهانه، شناختی را داشته باشد؟
حالت نباتی پایدار (Persistent vegetative state) وضعیتی است که به علت ضایعه مغزی شدید در برخی از بیمارانی که به اغما رفتهاند، رخ میدهد به نحوی که بیمار در این حالت بیدار میگردد ولی هوشیاری و آگاهی خود را مجدداً به دست نمیآورد. این حالت، آلفا-کما نیز نامیده میشود.[ویکی پدیا]
درصورت مراقبت صحیح از این بیماران، احتمال زنده ماندن برای چندین سال وجود دارد. در طی چندین سال اخیر دانشمندان توانسته اند با استفاده از تکنیکی fMRI روشی را برای بر قراری ارتباط با این افراد بیابند، یکی از پیشگامان این روش دکتر Adrian M. Owen دانشمند عصب شناس انگلیس است که در یکی از پژوهش هایش در سال 2010 این روش را برای برقراری ارتباط با 54 بیمار که کاملا در حالت نباتی بودند به کار برد. او ابتدا از بیمارن درخواست کرد که به بازی کردن تنیس فکر کنند، زمانی که بیمار به بازی تنیس فکر می کند مقدار جریان خون در قسمتی از مغز افزایش میابد و با استفاده از دستگاه اسکن fMRI قابل مشاهده است، سپس از بیمار خواسته شد در مورد راه رفتن در خانه خود فکر کنند،فکر کردن به این قسمت باعث می شدجریان خون در بخش متفاوتی افزایش یابد.
نتایج نشان داد 5 بیمار از 54 بیمار قادر بودند فعالیت ارادی در بخش هایی از مغزشان بودند، 3 بیمار برخی از نشانه های آگاهی را داشتند ولی دو بیمار دیگه هیچ رفتار قابل ارزیابی کلینیکی نداشتند.
یکی از بیماران توانست به سوالات بله/خیر که از او پرسیده شد به درستی پاسخ دهد، به این صورت که اگر جواب مثبت بود به بازی تنیس فکر می کرد و اگر منفی بود به حرکت در خانه فکر.
این نتایج نشان داد در عین حال که امکان هیچ گونه روش ارتباطی و تکلمی با فرد وجود نداشت است، ولی می توان با این روش با سیستم تفکر فرد ارتباط برقرار کرد.
#مغز #نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
حالت نباتی پایدار (Persistent vegetative state) وضعیتی است که به علت ضایعه مغزی شدید در برخی از بیمارانی که به اغما رفتهاند، رخ میدهد به نحوی که بیمار در این حالت بیدار میگردد ولی هوشیاری و آگاهی خود را مجدداً به دست نمیآورد. این حالت، آلفا-کما نیز نامیده میشود.[ویکی پدیا]
درصورت مراقبت صحیح از این بیماران، احتمال زنده ماندن برای چندین سال وجود دارد. در طی چندین سال اخیر دانشمندان توانسته اند با استفاده از تکنیکی fMRI روشی را برای بر قراری ارتباط با این افراد بیابند، یکی از پیشگامان این روش دکتر Adrian M. Owen دانشمند عصب شناس انگلیس است که در یکی از پژوهش هایش در سال 2010 این روش را برای برقراری ارتباط با 54 بیمار که کاملا در حالت نباتی بودند به کار برد. او ابتدا از بیمارن درخواست کرد که به بازی کردن تنیس فکر کنند، زمانی که بیمار به بازی تنیس فکر می کند مقدار جریان خون در قسمتی از مغز افزایش میابد و با استفاده از دستگاه اسکن fMRI قابل مشاهده است، سپس از بیمار خواسته شد در مورد راه رفتن در خانه خود فکر کنند،فکر کردن به این قسمت باعث می شدجریان خون در بخش متفاوتی افزایش یابد.
نتایج نشان داد 5 بیمار از 54 بیمار قادر بودند فعالیت ارادی در بخش هایی از مغزشان بودند، 3 بیمار برخی از نشانه های آگاهی را داشتند ولی دو بیمار دیگه هیچ رفتار قابل ارزیابی کلینیکی نداشتند.
یکی از بیماران توانست به سوالات بله/خیر که از او پرسیده شد به درستی پاسخ دهد، به این صورت که اگر جواب مثبت بود به بازی تنیس فکر می کرد و اگر منفی بود به حرکت در خانه فکر.
این نتایج نشان داد در عین حال که امکان هیچ گونه روش ارتباطی و تکلمی با فرد وجود نداشت است، ولی می توان با این روش با سیستم تفکر فرد ارتباط برقرار کرد.
#مغز #نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
مهمترین مسیرهای ورودی مخچه:
آوران از نخاع (اسپانیوسربلار) که شامل دو بخش است:
الف- نخاعی مخچه ای دور سال یا پشتی که از دوک عضلانی و سایر رسپتورهای پیکری اطلاعات را به مخچه می آورد.
ب- نخاعی مخچه ای ونترال یا شکمی که عمدتا سیگنال های حرکتی را از راه های کورتیکواسپانیال و ربرو اسپانیال دریافت می کند.
یک مسیر آوران گسترده و مهم مسیر قشری – پلی – مخچه ای است که از قشر حرکتی و پیش حرکتی مغز و قشر حس پیکری شروع شده و از طریق هسته های پلی و از مسیر پلی – مخچه ای (پونتوسربلار) وارد مخچه می شود.
نتیجه: مسیر مستقیم از قشر به مخچه نداریم.
آوران از هسته زیتون تحتانی در تنه مغزی که مسیر زیتونی مخچه ای (الایوسربلار) را می سازد.
آوران از هسته های دهلیزی که مسیر دهلیزی – مخچه ای (وسیتبولوسربلار) را می سازد.
آوران از هسته های مشبک که مسیر رتیکولو و ستیبولار را می سازد.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
آوران از نخاع (اسپانیوسربلار) که شامل دو بخش است:
الف- نخاعی مخچه ای دور سال یا پشتی که از دوک عضلانی و سایر رسپتورهای پیکری اطلاعات را به مخچه می آورد.
ب- نخاعی مخچه ای ونترال یا شکمی که عمدتا سیگنال های حرکتی را از راه های کورتیکواسپانیال و ربرو اسپانیال دریافت می کند.
یک مسیر آوران گسترده و مهم مسیر قشری – پلی – مخچه ای است که از قشر حرکتی و پیش حرکتی مغز و قشر حس پیکری شروع شده و از طریق هسته های پلی و از مسیر پلی – مخچه ای (پونتوسربلار) وارد مخچه می شود.
نتیجه: مسیر مستقیم از قشر به مخچه نداریم.
آوران از هسته زیتون تحتانی در تنه مغزی که مسیر زیتونی مخچه ای (الایوسربلار) را می سازد.
آوران از هسته های دهلیزی که مسیر دهلیزی – مخچه ای (وسیتبولوسربلار) را می سازد.
آوران از هسته های مشبک که مسیر رتیکولو و ستیبولار را می سازد.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
▫️ مهمترین مسیرهای خروجی از مخچه:
- مسیری که از مخچه به هسته قرمز رفته و بعد از مسیر قرمزی – نخاعی به نخاع می رود.
- مسیری که به هسته های دهلیزی رفته و بعد به نرون های حرکتی نخاع می رود.
- مسیری که به تشکیلات مشبک رفته و به عضلات می رود.
- مسیری که به تالاموس (بخش VPL) رفته و بعد به قشر حرکتی می رود و از قشر به وسیله مسیرهای هرمی و خارج هرمی به عضلات می رسد.
#نوروسایکولوژی #مخچه
🆔 @neuro_psy
- مسیری که از مخچه به هسته قرمز رفته و بعد از مسیر قرمزی – نخاعی به نخاع می رود.
- مسیری که به هسته های دهلیزی رفته و بعد به نرون های حرکتی نخاع می رود.
- مسیری که به تشکیلات مشبک رفته و به عضلات می رود.
- مسیری که به تالاموس (بخش VPL) رفته و بعد به قشر حرکتی می رود و از قشر به وسیله مسیرهای هرمی و خارج هرمی به عضلات می رسد.
#نوروسایکولوژی #مخچه
🆔 @neuro_psy
👍2
▫️ مدارهای نرونی داخل مخچه:
مخچه از دو بخش قشری و مرکزی تشکیل شده است. در بخش مرکزی مخچه، هسته های عمقی مخچه قرار گرفته اند که شامل هسته دندانه دار (dentatel) فاسیتژیال و انترپوزیتوس (interpositus) می باشد.
هر فیبری که وارد مخچه می شود انشعابی خارج کرده و به هسته های عمقی می فرستد و بعد به قشر مخچه می فرستد و هر سیگنالی که از مخچه خارج می شود بطور کلی باید از هسته عمقی عبور کند.
فیبرهای ورودی به مخچه شامل: 1. فیبرهای بالا رونده climbing که منشأ زیتون تحتانی دارند.
فیبرهای خزه ایmossy از سایر بخشهایی که به مخچه عصب می فرستند منشأ می گیرند.
#نوروسایکولوژی #مخچه
🆔 @neuro_psy
مخچه از دو بخش قشری و مرکزی تشکیل شده است. در بخش مرکزی مخچه، هسته های عمقی مخچه قرار گرفته اند که شامل هسته دندانه دار (dentatel) فاسیتژیال و انترپوزیتوس (interpositus) می باشد.
هر فیبری که وارد مخچه می شود انشعابی خارج کرده و به هسته های عمقی می فرستد و بعد به قشر مخچه می فرستد و هر سیگنالی که از مخچه خارج می شود بطور کلی باید از هسته عمقی عبور کند.
فیبرهای ورودی به مخچه شامل: 1. فیبرهای بالا رونده climbing که منشأ زیتون تحتانی دارند.
فیبرهای خزه ایmossy از سایر بخشهایی که به مخچه عصب می فرستند منشأ می گیرند.
#نوروسایکولوژی #مخچه
🆔 @neuro_psy
قشر مخچه سه لایه دارد که از سطح به عمق شامل:
لایه مولکولی
لایه پورکنژ
لایه گرانولار
لایه گرانولار = در این لایه سلولهایی بنام گرانولار قرار دارد که جسم سلولی انها در این لایه است ولی اکسون انها به لایه های سطحی رفته و در لایه های مولکولی بصورت T مانند دو شاخه شده و فیبرهای موازی یا paralell را می سازد. سلولهای گلژی نیز در این لایه قرار دارند که نقش مهاری بر سلول گرانول دارند. فیبرهای خزه ای تحریکات خود را به سلول گرانولار وارد می کنند.
لایه پورکنژ- در این لایه سلولهای پورکنژ قرار دارند که از بزرگترین سلولهای بدن است جسم سلولی این نرون ها در این لایه است و دندریت بسیار منشعب آنها در لایه سطحی قرار دارد اکسون آنها تنها اکسونی است که از قشر مخچه خارج شده و به هسته عمقی می رسد از انتهای اکسون سلولهای پورکنژ نروترنسمیتر گابا که مهاری است ترشح می شود. فیبرهای بالا رونده به مخچه رفته و با دندریت سلولهای پورکنژ سیناپس برقرار می کنند از انتهای این فیبرها Asp , Glu ازاد می شود که تحریکی است.
لایه مولکولی – در این لایه فیبرهای موازی وجود دارد که در واقع همان اکسون سلولهای گرانولاراست که با دندریت سلولهای پورکژ سیناپس دارند(از نوع تحریکی )
در این لایه 2 نوع سلول دیگر بنام های سبدی و ستاره ای هم وجود دارد که روی دندریت پورکنژ اثر مهاری دارد.
به طور کلی تحریکی که به مخچه می رسد ابتدا انشعاباتی به هسته عمقی می دهد و این باعث افزیش ایمپالس های هسته عمقی می شود اما خروجی پورکنژ که سبب مهار هسته های عمقی می شود و ایمپالس ها متوقف می شود بطور طبیعی تعادل بین ایندواثر، مختصری به نفع تحریک است بطوریکه در شرایط ارامش سیگنالهای خروجی از سلول هسته های عمقی در یک سطح متوسط از تحریک در ادم ثابت باقی می ماند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
لایه مولکولی
لایه پورکنژ
لایه گرانولار
لایه گرانولار = در این لایه سلولهایی بنام گرانولار قرار دارد که جسم سلولی انها در این لایه است ولی اکسون انها به لایه های سطحی رفته و در لایه های مولکولی بصورت T مانند دو شاخه شده و فیبرهای موازی یا paralell را می سازد. سلولهای گلژی نیز در این لایه قرار دارند که نقش مهاری بر سلول گرانول دارند. فیبرهای خزه ای تحریکات خود را به سلول گرانولار وارد می کنند.
لایه پورکنژ- در این لایه سلولهای پورکنژ قرار دارند که از بزرگترین سلولهای بدن است جسم سلولی این نرون ها در این لایه است و دندریت بسیار منشعب آنها در لایه سطحی قرار دارد اکسون آنها تنها اکسونی است که از قشر مخچه خارج شده و به هسته عمقی می رسد از انتهای اکسون سلولهای پورکنژ نروترنسمیتر گابا که مهاری است ترشح می شود. فیبرهای بالا رونده به مخچه رفته و با دندریت سلولهای پورکنژ سیناپس برقرار می کنند از انتهای این فیبرها Asp , Glu ازاد می شود که تحریکی است.
لایه مولکولی – در این لایه فیبرهای موازی وجود دارد که در واقع همان اکسون سلولهای گرانولاراست که با دندریت سلولهای پورکژ سیناپس دارند(از نوع تحریکی )
در این لایه 2 نوع سلول دیگر بنام های سبدی و ستاره ای هم وجود دارد که روی دندریت پورکنژ اثر مهاری دارد.
به طور کلی تحریکی که به مخچه می رسد ابتدا انشعاباتی به هسته عمقی می دهد و این باعث افزیش ایمپالس های هسته عمقی می شود اما خروجی پورکنژ که سبب مهار هسته های عمقی می شود و ایمپالس ها متوقف می شود بطور طبیعی تعادل بین ایندواثر، مختصری به نفع تحریک است بطوریکه در شرایط ارامش سیگنالهای خروجی از سلول هسته های عمقی در یک سطح متوسط از تحریک در ادم ثابت باقی می ماند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
اعمال لوب های مخچه:
لوب فلوکولوندولر = این لوب در رابطه نزدیک با دستگاه دهلیزی است بهمین دلیل به آن وستیبولوسربلوم گفته می شود و چون از نظر فیلوژنتیکی قدیمتر است به آن آرکی سربلوم یا مخچه باستانی گویند. این لوب در تعادل اندام های حرکتی و چشم نقش دارد. تخریب ا ین لوب باعث حرکات نامتعادل در چشمها (نیستاکموس پاندولی) می شود.
ناحیه ورمیس و پارامیس = این نواحی با نخاع ارتباط زیادی دارد به ان اسپانیو سربلوم یا مخچه نخاعی گفته می شود به این منطقه پالئوسربلوم نیز گفته می شود این بخش مدار مورد نیاز برای همگام کردن حرکات قسمتهای انتهایی اندام ها بویژه دستها و انگشتان دست را تأمین می کند.
نیمکره های مخچه = این بخش عملا تمام ورودی خود را از قشر حرکتی و قشرهای پیش حرکتی و حس پیکری مجاور مغز دریافت می کند و به آن مخچه مخی یا سرپروسرپلوم است. و چون جدیدترین منطقه تکاملی مخچه است به آن نئوسربلوم گویند. این بخش در برنامه ریزی حرکات متوالی ارادی بدن و اندام ها یعنی برنامه ریزی این حرکات تا یک دهم ثانیه جلوتر از حرکات واقعی عمل می کند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
لوب فلوکولوندولر = این لوب در رابطه نزدیک با دستگاه دهلیزی است بهمین دلیل به آن وستیبولوسربلوم گفته می شود و چون از نظر فیلوژنتیکی قدیمتر است به آن آرکی سربلوم یا مخچه باستانی گویند. این لوب در تعادل اندام های حرکتی و چشم نقش دارد. تخریب ا ین لوب باعث حرکات نامتعادل در چشمها (نیستاکموس پاندولی) می شود.
ناحیه ورمیس و پارامیس = این نواحی با نخاع ارتباط زیادی دارد به ان اسپانیو سربلوم یا مخچه نخاعی گفته می شود به این منطقه پالئوسربلوم نیز گفته می شود این بخش مدار مورد نیاز برای همگام کردن حرکات قسمتهای انتهایی اندام ها بویژه دستها و انگشتان دست را تأمین می کند.
نیمکره های مخچه = این بخش عملا تمام ورودی خود را از قشر حرکتی و قشرهای پیش حرکتی و حس پیکری مجاور مغز دریافت می کند و به آن مخچه مخی یا سرپروسرپلوم است. و چون جدیدترین منطقه تکاملی مخچه است به آن نئوسربلوم گویند. این بخش در برنامه ریزی حرکات متوالی ارادی بدن و اندام ها یعنی برنامه ریزی این حرکات تا یک دهم ثانیه جلوتر از حرکات واقعی عمل می کند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
▫️ اعمال لوب های مخچه:
لوب فلوکولوندولر: این لوب در رابطه نزدیک با دستگاه دهلیزی است بهمین دلیل به آن وستیبولوسربلوم گفته می شود و چون از نظر فیلوژنتیکی قدیمتر است به آن آرکی سربلوم یا مخچه باستانی گویند. این لوب در تعادل اندام های حرکتی و چشم نقش دارد. تخریب ا ین لوب باعث حرکات نامتعادل در چشمها (نیستاکموس پاندولی) می شود.
ناحیه ورمیس و پارامیس: این نواحی با نخاع ارتباط زیادی دارد به ان اسپانیو سربلوم یا مخچه نخاعی گفته می شود به این منطقه پالئوسربلوم نیز گفته می شود این بخش مدار مورد نیاز برای همگام کردن حرکات قسمتهای انتهایی اندام ها بویژه دستها و انگشتان دست را تأمین می کند.
نیمکره های مخچه: این بخش عملا تمام ورودی خود را از قشر حرکتی و قشرهای پیش حرکتی و حس پیکری مجاور مغز دریافت می کند و به آن مخچه مخی یا سرپروسرپلوم است. و چون جدیدترین منطقه تکاملی مخچه است به آن نئوسربلوم گویند. این بخش در برنامه ریزی حرکات متوالی ارادی بدن و اندام ها یعنی برنامه ریزی این حرکات تا یک دهم ثانیه جلوتر از حرکات واقعی عمل می کند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
لوب فلوکولوندولر: این لوب در رابطه نزدیک با دستگاه دهلیزی است بهمین دلیل به آن وستیبولوسربلوم گفته می شود و چون از نظر فیلوژنتیکی قدیمتر است به آن آرکی سربلوم یا مخچه باستانی گویند. این لوب در تعادل اندام های حرکتی و چشم نقش دارد. تخریب ا ین لوب باعث حرکات نامتعادل در چشمها (نیستاکموس پاندولی) می شود.
ناحیه ورمیس و پارامیس: این نواحی با نخاع ارتباط زیادی دارد به ان اسپانیو سربلوم یا مخچه نخاعی گفته می شود به این منطقه پالئوسربلوم نیز گفته می شود این بخش مدار مورد نیاز برای همگام کردن حرکات قسمتهای انتهایی اندام ها بویژه دستها و انگشتان دست را تأمین می کند.
نیمکره های مخچه: این بخش عملا تمام ورودی خود را از قشر حرکتی و قشرهای پیش حرکتی و حس پیکری مجاور مغز دریافت می کند و به آن مخچه مخی یا سرپروسرپلوم است. و چون جدیدترین منطقه تکاملی مخچه است به آن نئوسربلوم گویند. این بخش در برنامه ریزی حرکات متوالی ارادی بدن و اندام ها یعنی برنامه ریزی این حرکات تا یک دهم ثانیه جلوتر از حرکات واقعی عمل می کند.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
▫️ شکل خارجی پل مغزی
پل مغزی محدب است و در آن عناصر زیر وجود دارد:
۱- یک شیار میانی به نام basilar sulcus که در آن شریان بازیلار قرار دارد.
۲- در هر طرف شیار بازیلار یک ستون طولی وجود دارد که در ضخامت آن رشته های عصبی کورتیکواسپینال یا قشری نخاعی عبور می کنند.
۳- در خارج ستون فوق الذکر ریشه های حسی و حرکتی عصب پنجم مغزی(trigeminal nerve) قرار دارند.
۴- از طرفین ریشه های عصب پنجم ٬ پایه های مخچه ای میانی(middle peduncle cerebellar) شروع می شوند.
۵- از شیاری که بین پل و بصل النخاع قرار دارد به ترتیب از داخل به خارج اعصاب ششم(abducent nerve) ٬ هفتم(facial nerve) و هشتم(vestibulo cochlear nerve) خارج می شوند.
#نوروسایکولوژی #پل_مغزی
🆔 @neuro_psy
پل مغزی محدب است و در آن عناصر زیر وجود دارد:
۱- یک شیار میانی به نام basilar sulcus که در آن شریان بازیلار قرار دارد.
۲- در هر طرف شیار بازیلار یک ستون طولی وجود دارد که در ضخامت آن رشته های عصبی کورتیکواسپینال یا قشری نخاعی عبور می کنند.
۳- در خارج ستون فوق الذکر ریشه های حسی و حرکتی عصب پنجم مغزی(trigeminal nerve) قرار دارند.
۴- از طرفین ریشه های عصب پنجم ٬ پایه های مخچه ای میانی(middle peduncle cerebellar) شروع می شوند.
۵- از شیاری که بین پل و بصل النخاع قرار دارد به ترتیب از داخل به خارج اعصاب ششم(abducent nerve) ٬ هفتم(facial nerve) و هشتم(vestibulo cochlear nerve) خارج می شوند.
#نوروسایکولوژی #پل_مغزی
🆔 @neuro_psy
#دیانسفالون در بین نیمکره های مغزی و در جلوی مغز میانی (midbrain) قرار دارد. در یک مغز بالغ فقط سطح جلوی دیانسفالون را می توان مشاهده کرد زیرا بقیه ی سطوح دیانسفالون را نیمکره های مغزی می پوشانند. در سطح جلوی دیانسفالون غده ی هیپوفیز (Hypophise) و توده های پستانی شکل (mamillary bodies) قرار دارند. در ضخامت دیانسفالون بطن سوم و در دیواره های بطن سوم تالاموس ٬ ساب تالاموس ٬ اپی تالاموس (Epithalamus) ٬ هیپوتالاموس (Hypothalamus) ٬ و متاتالاموس (Metathalamus) وجود دارند.
دیانسفالون ساختمانی است که در خط وسط قرار دارد و توسط نیمکره های مغزی دربرگرفته می شود و فضای درونی آن بخش اعظم بطن سوم مغزی را تشکیل می دهد. شیار هیپوتالامیک از سوراخ مونرو تا مجرای مغزی سیلویوس کشیده شده است و هرکدام از نیمه های راست و چپ دیانسفالون را به دو بخش قدامی و خلفی تقسیم می نماید.
#نوروسایکولوژی #هیپوتالاموس
🆔 @neuro_psy
دیانسفالون ساختمانی است که در خط وسط قرار دارد و توسط نیمکره های مغزی دربرگرفته می شود و فضای درونی آن بخش اعظم بطن سوم مغزی را تشکیل می دهد. شیار هیپوتالامیک از سوراخ مونرو تا مجرای مغزی سیلویوس کشیده شده است و هرکدام از نیمه های راست و چپ دیانسفالون را به دو بخش قدامی و خلفی تقسیم می نماید.
#نوروسایکولوژی #هیپوتالاموس
🆔 @neuro_psy
🤩1
آستانه تحریک و قانون همه یا هیچ
آستانه تحریک ضعیف ترین شدت محرکی است که قادر به ایجاد پتانسیل عمل است آستانه تحریک حدودا - 55 است. کاهش پتانسیل عمل تا حد آستانه تحریک را سطح آتش یا سطح شلیک پتانسیل عمل می نامند.
محرک های قوی تر از آستانه را محرک های فوق آستانه ای و محرک های ضعیف تر را زیرآستانه ای می گویند. محرک زیر آستانه باعث ایجاد یک پاسخ موضعی می شود که هر چه از محل تحریک دورتر می شویم اثر آن کمتر می شود.
ایجاد پتانسیل فعالیت بر اساس قانون همه یا هیچ است. یعنی یا محرک به اندازه کافی قوی است و سلول به آستانه تحریک مناسب می رسد که پتانسیل عمل ایجاد کند یا اینکه به اندازه کافی قوی نیست و پتانسیل عمل ایجاد نمی شود. بر اساس این قانون، پس از رسیدن به حد آستانه و تحریک شدن سلول، افزایش شدت تحریک محرک های فوق آستانه ای باعث افزایش شدت پتانسیل عمل در تار عصبی نخواهد شد.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
آستانه تحریک ضعیف ترین شدت محرکی است که قادر به ایجاد پتانسیل عمل است آستانه تحریک حدودا - 55 است. کاهش پتانسیل عمل تا حد آستانه تحریک را سطح آتش یا سطح شلیک پتانسیل عمل می نامند.
محرک های قوی تر از آستانه را محرک های فوق آستانه ای و محرک های ضعیف تر را زیرآستانه ای می گویند. محرک زیر آستانه باعث ایجاد یک پاسخ موضعی می شود که هر چه از محل تحریک دورتر می شویم اثر آن کمتر می شود.
ایجاد پتانسیل فعالیت بر اساس قانون همه یا هیچ است. یعنی یا محرک به اندازه کافی قوی است و سلول به آستانه تحریک مناسب می رسد که پتانسیل عمل ایجاد کند یا اینکه به اندازه کافی قوی نیست و پتانسیل عمل ایجاد نمی شود. بر اساس این قانون، پس از رسیدن به حد آستانه و تحریک شدن سلول، افزایش شدت تحریک محرک های فوق آستانه ای باعث افزایش شدت پتانسیل عمل در تار عصبی نخواهد شد.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
🤩1
▫️ ضایعات مخچه
▪️ شل بودن عضلات
▪️ عدم تقارن اعضا در موقع راه رفتن
▪️ رفلکس پاندولی
▪️ پدیده ریباوند
▪️ آتاکسی
▪️ دیزارتری مخچه ای
▪️ ارزش
▪️ دیسمتری
▪️ دیس دیادوکوکینزی
▪️ لرزش چشمها
▪️ نیستاگموس
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
▪️ شل بودن عضلات
▪️ عدم تقارن اعضا در موقع راه رفتن
▪️ رفلکس پاندولی
▪️ پدیده ریباوند
▪️ آتاکسی
▪️ دیزارتری مخچه ای
▪️ ارزش
▪️ دیسمتری
▪️ دیس دیادوکوکینزی
▪️ لرزش چشمها
▪️ نیستاگموس
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
🤩1
Forwarded from ADS
▫️تئوری دریچه ای کنترل درد
در این تئوری گفته می شود که در سر راه مسیر درد دریچه هایی هستند که در مواقع معینی بسته می شوند و انتقال درد کاهش یافته و یا متوقف می شود یکی از این دریچه های عنوان شده ماده ژلاتینی و بخش دیگری قسمت خاکستری دور کانال سیلویوس می باشد که در این نواحی انکفالین زیادی وجود دارد، وقتی که تحریک دردناک به نوبت وارد می شود و سعی می کنیم با مالش منطقه درد را کاهش دهیم. تحریک تماسی باعث می شود که فیبرهای حس ضخیم تر تحریک شده و از طریق مسیر لمس به سمت بالا برود. این فیبرها در مسیر انشعابی از خودخارج کرده و به ماده ژلاتینی (لایه III , II) می فرستند که انکفالین ترشح میکند و باعث کاهش درد می شود. عمل انکفالین جلوگیری از ترشح میانجی های شیمیایی است که از انتهای اعصاب آوران درد ترشح می شود.
محل دیگری که کنترل درد در آن انجام می شود. PAG یا بخش خاکستری دور قنات سیلویوس است. از PAG مسیری شروع شده که به هسته رافه – مگنوس در تنه مغزی می رود این هسته ها حاوی سروتونین هستند از این هسته مسیری آغاز شده و به نخاع رفته و روی ماده ژلاتینی اثر می کند این مسیر رافه – اسپانیال سروتونین ترشح کرده و بطور مستقیم یا غیر مستقیم باعث توقف جریان درد در ماده ژلاتینی می شود.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
در این تئوری گفته می شود که در سر راه مسیر درد دریچه هایی هستند که در مواقع معینی بسته می شوند و انتقال درد کاهش یافته و یا متوقف می شود یکی از این دریچه های عنوان شده ماده ژلاتینی و بخش دیگری قسمت خاکستری دور کانال سیلویوس می باشد که در این نواحی انکفالین زیادی وجود دارد، وقتی که تحریک دردناک به نوبت وارد می شود و سعی می کنیم با مالش منطقه درد را کاهش دهیم. تحریک تماسی باعث می شود که فیبرهای حس ضخیم تر تحریک شده و از طریق مسیر لمس به سمت بالا برود. این فیبرها در مسیر انشعابی از خودخارج کرده و به ماده ژلاتینی (لایه III , II) می فرستند که انکفالین ترشح میکند و باعث کاهش درد می شود. عمل انکفالین جلوگیری از ترشح میانجی های شیمیایی است که از انتهای اعصاب آوران درد ترشح می شود.
محل دیگری که کنترل درد در آن انجام می شود. PAG یا بخش خاکستری دور قنات سیلویوس است. از PAG مسیری شروع شده که به هسته رافه – مگنوس در تنه مغزی می رود این هسته ها حاوی سروتونین هستند از این هسته مسیری آغاز شده و به نخاع رفته و روی ماده ژلاتینی اثر می کند این مسیر رافه – اسپانیال سروتونین ترشح کرده و بطور مستقیم یا غیر مستقیم باعث توقف جریان درد در ماده ژلاتینی می شود.
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
اختلالات بالینی مخچه:
- آتاکسی یا عدم تعادل و دیسمتری یا اختلال در تشخیص فاصله که منجر به ناهماهنگی حرکات می شود.
- هایپرمتری
- ناتوانی در انجام حرکات متوالی اختلال
- لرزش در جریان انجام کار اداری action or intention tremor
- نیستاگموس مخچه ای
- کاهش تنوس
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
- آتاکسی یا عدم تعادل و دیسمتری یا اختلال در تشخیص فاصله که منجر به ناهماهنگی حرکات می شود.
- هایپرمتری
- ناتوانی در انجام حرکات متوالی اختلال
- لرزش در جریان انجام کار اداری action or intention tremor
- نیستاگموس مخچه ای
- کاهش تنوس
#نوروسایکولوژی
🆔 @neuro_psy
🤩1
Forwarded from ADS