منتشر شد
«باخ و پسران»
نینا رین
ترجمهٔ مهرناز پیلتن
از مجموعهٔ جهان نمایش
وقتی کودکی زاده میشود که پدرش نابغه است، خواه در زمین موسیقی، نویسندگی و...، این کودک با چه سرنوشتی روبهرو خواهد شد؟ با آیندهای درخشان و پربار یا زندگیِ در سایه و مملو از عدم کفایت؟ نینا رِین، فرزند کریگ رِین، تجربهٔ زندگی با پدری نامدار را دارد و شاید بیمناسبت نبوده است که همین موضوع را درونمایهٔ نمایشنامهٔ تاریخی باخ و پسران قرار داده است. در این درام، رِین به توصیف رابطهٔ آهنگساز مشهور آلمانی، یوهان سباستیان باخ، با دو همسر و دو تن از پسرانش به نامهای ویلهلم و کارل میپردازد و برخی از جنبههای شخصیتی این موسیقیدان پرآوازه را فاش میکند که ممکن است برای بسیاری ناآشنا باشد. او در این داستان به تلاطمهای عاطفی خانوادهای اشاره میکند که در آن نبوغ نه تنها موهبتی از سوی خداوند، بلکه منبعی نیز برای امرار معاش محسوب میشود. از آن جا که نویسنده در نگارش این نمایشنامه از برشمردن برخی نظریههای موسیقی و ویژگیهای آثار برجستهٔ باخ غافل نبوده است، مطالعهٔ این اثر میتواند برای علاقهمندان موسیقی کلاسیک نیز خوشایند باشد.
منتشر شد
«باخ و پسران»
نینا رین
ترجمهٔ مهرناز پیلتن
از مجموعهٔ جهان نمایش
وقتی کودکی زاده میشود که پدرش نابغه است، خواه در زمین موسیقی، نویسندگی و...، این کودک با چه سرنوشتی روبهرو خواهد شد؟ با آیندهای درخشان و پربار یا زندگیِ در سایه و مملو از عدم کفایت؟ نینا رِین، فرزند کریگ رِین، تجربهٔ زندگی با پدری نامدار را دارد و شاید بیمناسبت نبوده است که همین موضوع را درونمایهٔ نمایشنامهٔ تاریخی باخ و پسران قرار داده است. در این درام، رِین به توصیف رابطهٔ آهنگساز مشهور آلمانی، یوهان سباستیان باخ، با دو همسر و دو تن از پسرانش به نامهای ویلهلم و کارل میپردازد و برخی از جنبههای شخصیتی این موسیقیدان پرآوازه را فاش میکند که ممکن است برای بسیاری ناآشنا باشد. او در این داستان به تلاطمهای عاطفی خانوادهای اشاره میکند که در آن نبوغ نه تنها موهبتی از سوی خداوند، بلکه منبعی نیز برای امرار معاش محسوب میشود. از آن جا که نویسنده در نگارش این نمایشنامه از برشمردن برخی نظریههای موسیقی و ویژگیهای آثار برجستهٔ باخ غافل نبوده است، مطالعهٔ این اثر میتواند برای علاقهمندان موسیقی کلاسیک نیز خوشایند باشد.
تروریسم پدیدهٔ تازهای نیست بلکه قرنهاست که با ماست. تاریخ آکنده از اقداماتی تروریستی است که جان بیگناهان بیشماری را گرفته یا زندگی آنها را به خطر انداخته است، افراد بشر را از حقوق و آزادیهای اساسی خود محروم ساخته، مناسبات دوستانه میان دولتها را در معرض خطر قرار داده و تمامیت ارضی و امنیت دولتها را به مخاطره افکنده است.
بحث از تروریسم اغلب سیمایی عاطفی یا فلسفی به خود گرفته و قدرت تفکر و داوری ما دربارهٔ این پدیده در چنبرهٔ جانکاهی از فرصتطلبی مقامات رسمی، تبلیغات رسانهها و هیجانهای عمومی گرفتار و محدود شده است. کتاب حاضر گردآمدهای از چندین مقاله به قلم اندیشمندان سرشناس حوزههای تاریخ، علوم سیاسی، روابط بینالملل، اقتصاد و حقوق بینالملل است که میکوشد بینش نافذتر و بیخطاتری را دربارهٔ تروریسم پی ریزد.
«تروریسم»
تاریخ، جامعهشناسی، گفتمان، حقوق
گردآوری و ویرایش: علیرضا طیب
امکان سفارش چاپ تکنسخهٔ کتاب از سایت نشر نی www.nashreney.com
تروریسم پدیدهٔ تازهای نیست بلکه قرنهاست که با ماست. تاریخ آکنده از اقداماتی تروریستی است که جان بیگناهان بیشماری را گرفته یا زندگی آنها را به خطر انداخته است، افراد بشر را از حقوق و آزادیهای اساسی خود محروم ساخته، مناسبات دوستانه میان دولتها را در معرض خطر قرار داده و تمامیت ارضی و امنیت دولتها را به مخاطره افکنده است.
بحث از تروریسم اغلب سیمایی عاطفی یا فلسفی به خود گرفته و قدرت تفکر و داوری ما دربارهٔ این پدیده در چنبرهٔ جانکاهی از فرصتطلبی مقامات رسمی، تبلیغات رسانهها و هیجانهای عمومی گرفتار و محدود شده است. کتاب حاضر گردآمدهای از چندین مقاله به قلم اندیشمندان سرشناس حوزههای تاریخ، علوم سیاسی، روابط بینالملل، اقتصاد و حقوق بینالملل است که میکوشد بینش نافذتر و بیخطاتری را دربارهٔ تروریسم پی ریزد.
«تروریسم»
تاریخ، جامعهشناسی، گفتمان، حقوق
گردآوری و ویرایش: علیرضا طیب
امکان سفارش چاپ تکنسخهٔ کتاب از سایت نشر نی www.nashreney.com
«چرا آدورنو از موسیقی جَز متنفر بود؟»
رابرت ویتکین بهطور مبسوط دربارۀ «دلیل نفرت آدورنو» از جَز نوشته است. اول، از نظر ویتکین، آدورنو معتقد بود ریتمهای موسیقی جَز رهاییبخشی دروغینی دارند، چون در این ریتمها ضرب ضمن حذفشدن رعایت میشود. به قول ویتکین، [از نظر آدورنو] «موسیقی جز، در شکل متمایزش، ملغمهای از انحراف و زیادهروی از یکطرف، و جدیتی محض از طرف دیگر است». از این نظر، جَز فقط موسیقیای محصول صنعت فرهنگ توده بود.
دوم، به قول ویتکین، «تقسیم “کوپله” و “ترجیعبند” (فرم بند و همسرایی) ... مُعرّفِ ... امکان فرد در زندگی روزمره [و] ... محدودیت جامعه یا جماعت است. آدورنو بیان میکند که فرد مخاطب از خویش تجربهای بهمثابه یک کوپلهاگو خواهد داشت و سپس احساس میکند به ترجیعبندی تبدیل شده است که در ریتم موزون آن ذوب میشود و اقناع مییابد. از نظر او، در فرایند تولید، اولویت ترجیعبند بر کوپله بدینترتیب محقق میشود که ترجیعبند را اول و درمقام مؤلفۀ اصلی [قطعه] مینویسند». در اینجا نیز، درست مثل موسیقی استراوینسکی، «صوت عینی با بیانی ذهنی تزیین میشود».
از کتاب پس از آدورنو
تیا دِنورا
ترجمهٔ حسن خیاطی
«چرا آدورنو از موسیقی جَز متنفر بود؟»
رابرت ویتکین بهطور مبسوط دربارۀ «دلیل نفرت آدورنو» از جَز نوشته است. اول، از نظر ویتکین، آدورنو معتقد بود ریتمهای موسیقی جَز رهاییبخشی دروغینی دارند، چون در این ریتمها ضرب ضمن حذفشدن رعایت میشود. به قول ویتکین، [از نظر آدورنو] «موسیقی جز، در شکل متمایزش، ملغمهای از انحراف و زیادهروی از یکطرف، و جدیتی محض از طرف دیگر است». از این نظر، جَز فقط موسیقیای محصول صنعت فرهنگ توده بود.
دوم، به قول ویتکین، «تقسیم “کوپله” و “ترجیعبند” (فرم بند و همسرایی) ... مُعرّفِ ... امکان فرد در زندگی روزمره [و] ... محدودیت جامعه یا جماعت است. آدورنو بیان میکند که فرد مخاطب از خویش تجربهای بهمثابه یک کوپلهاگو خواهد داشت و سپس احساس میکند به ترجیعبندی تبدیل شده است که در ریتم موزون آن ذوب میشود و اقناع مییابد. از نظر او، در فرایند تولید، اولویت ترجیعبند بر کوپله بدینترتیب محقق میشود که ترجیعبند را اول و درمقام مؤلفۀ اصلی [قطعه] مینویسند». در اینجا نیز، درست مثل موسیقی استراوینسکی، «صوت عینی با بیانی ذهنی تزیین میشود».
از کتاب پس از آدورنو
تیا دِنورا
ترجمهٔ حسن خیاطی
منتشر شد
«بیماری خانواده میم»
از مجموعهٔ جهان نمایش؛ (۶۸)
فائوستو پاراویدینو
ترجمهٔ سارا عصاره
○ گاهی از خیالبافی دربارهٔ اینکه آخر و عاقبت همهشون به کجا کشیده سرگرم میشم و کیف میکنم، اما برای خودم نگهش میدارم. یه همکارم، یه پزشک روس، نوشت: «زنها شکست را نمیبخشند.» من فکر میکنم منظورش از زنها همهٔ زنها نبودن، بلکه منظورش بیمارهاش بودن.
(از صفحهٔ ۱۳۷ کتاب)
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهٔ آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
منتشر شد
«بیماری خانواده میم»
از مجموعهٔ جهان نمایش؛ (۶۸)
فائوستو پاراویدینو
ترجمهٔ سارا عصاره
○ گاهی از خیالبافی دربارهٔ اینکه آخر و عاقبت همهشون به کجا کشیده سرگرم میشم و کیف میکنم، اما برای خودم نگهش میدارم. یه همکارم، یه پزشک روس، نوشت: «زنها شکست را نمیبخشند.» من فکر میکنم منظورش از زنها همهٔ زنها نبودن، بلکه منظورش بیمارهاش بودن.
(از صفحهٔ ۱۳۷ کتاب)
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهٔ آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
همهٔ ما كموبيش خيالبافيم، زیرا كه خيالْ فرزند آرزوست. فِدِرستون بىنواى ما هم كه به چاپلوسى همه مىخنديد از دايرهٔ خيالات نگريخته بود. موقع نوشتن برنامهٔ خاكسپارى مسلماً به خودش نمىگفت كه لذتش از نمايش كوچكى كه خاكسپارى جزئش بود فقط به پيشبينى آينده منحصر مىشود. موقع خنديدن به ناراحتىهايى كه با چنگال دست مردهٔ خود میتوانست به بار آورد، بهناگزير حضور ساكن و كبود خود را نيز مىديد، و تا جايى هم كه به زندگى پس از مرگ مىانديشيد اين انديشيدن با رضايتى در درون تابوت توأم مىشد. به اين ترتيب، فِدِرستون پير هم بهشيوهٔ خودش خيالباف بود.
از رمانِ «میدل مارچ»
داستان یک شهر
جورج الیوت
ترجمهٔ رضا رضایی
شخصیتهای رمان میدل مارچ بهرغم سادگی ظاهریشان زندگی درونی بغرنجی دارند. بعضی بر معیارهایی پای میفشارند که همگان آنها را صرفاً تحسین میکنند و نه تشویق، بعضی دیگر بر عادیاتی متکیاند که همگان آنها را تشویق میکنند و نه تحسین. میدل مارچ داستان یک شهر است با همهی ابعاد و مناسباتش.
همهٔ ما كموبيش خيالبافيم، زیرا كه خيالْ فرزند آرزوست. فِدِرستون بىنواى ما هم كه به چاپلوسى همه مىخنديد از دايرهٔ خيالات نگريخته بود. موقع نوشتن برنامهٔ خاكسپارى مسلماً به خودش نمىگفت كه لذتش از نمايش كوچكى كه خاكسپارى جزئش بود فقط به پيشبينى آينده منحصر مىشود. موقع خنديدن به ناراحتىهايى كه با چنگال دست مردهٔ خود میتوانست به بار آورد، بهناگزير حضور ساكن و كبود خود را نيز مىديد، و تا جايى هم كه به زندگى پس از مرگ مىانديشيد اين انديشيدن با رضايتى در درون تابوت توأم مىشد. به اين ترتيب، فِدِرستون پير هم بهشيوهٔ خودش خيالباف بود.
از رمانِ «میدل مارچ»
داستان یک شهر
جورج الیوت
ترجمهٔ رضا رضایی
شخصیتهای رمان میدل مارچ بهرغم سادگی ظاهریشان زندگی درونی بغرنجی دارند. بعضی بر معیارهایی پای میفشارند که همگان آنها را صرفاً تحسین میکنند و نه تشویق، بعضی دیگر بر عادیاتی متکیاند که همگان آنها را تشویق میکنند و نه تحسین. میدل مارچ داستان یک شهر است با همهی ابعاد و مناسباتش.
منتشر شد
«مهمانسرای رهروی خانهبهدوش»
سفرهایی در زمان و مکان؛ با مقدمهای از آلبرتو مانگل
سس نوتبوم
ترجمهی اسد ناصحی
طبیعت نه چیزی از ما میداند نه به صرافت ما میافتد. آدم باید از این استعارات سخت انبوهی که در خفا واقعیت غیربشری را خواهان ارتباط نشان میدهند، چشم بپوشد. تنها منبع معنا خود ماییم، دستکم در این ساحل پرتافتادهی جهان. این نقشهایی که پایمان را توی یک کفش کردهایم که روی هر سنگ و هر سنگریزه پیدا کنیم توی دستهای خود ماست… ما در کار نوشتن اثری هستیم چنان وسیع، چنان چندزبانه، چنان شقهشقه از ضربات جهد و کوشش در راه همپهنهسازی آن با طبیعت، که وقتی به عبارات پراکندهی آن برمیخوریم عاجزیم از فهمیدن این که کارِ خود ماست.
از صفحهی ۹۴ کتاب
منتشر شد
«مهمانسرای رهروی خانهبهدوش»
سفرهایی در زمان و مکان؛ با مقدمهای از آلبرتو مانگل
سس نوتبوم
ترجمهی اسد ناصحی
طبیعت نه چیزی از ما میداند نه به صرافت ما میافتد. آدم باید از این استعارات سخت انبوهی که در خفا واقعیت غیربشری را خواهان ارتباط نشان میدهند، چشم بپوشد. تنها منبع معنا خود ماییم، دستکم در این ساحل پرتافتادهی جهان. این نقشهایی که پایمان را توی یک کفش کردهایم که روی هر سنگ و هر سنگریزه پیدا کنیم توی دستهای خود ماست… ما در کار نوشتن اثری هستیم چنان وسیع، چنان چندزبانه، چنان شقهشقه از ضربات جهد و کوشش در راه همپهنهسازی آن با طبیعت، که وقتی به عبارات پراکندهی آن برمیخوریم عاجزیم از فهمیدن این که کارِ خود ماست.
از صفحهی ۹۴ کتاب
آرتور رمبو عبارت غریبی بهکار میبرد: «شورشهای منطقی». فلسفه چیزی نظیر «شورشی منطقی» است. فلسفه تفکر را به رویارویی با بیعدالتی وامیدارد، رویارویی با حالت معیوب جهان و زندگی. و البته تفکر در این رویارویی درگیر جنبشی میشود که قوۀ تعقل و استدلال منطقی را حفظ میکند و از آن دفاع میکند و، در نهایت، منطقی نو پیش مینهد.
مالارمه میگوید: «هر فکری تاسریختنی در پی دارد.» این فرمول معمایی، به گمان من، در عین حال کار فلسفه را مشخص میکند، زیرا فلسفه قصد دارد به حقیقت کلی ــ به آنچه از نظر تمام کسانی که فکر میکنند حقیقت دارد ــ فکر کند و با این حال این کار را بر مبنای تعهدی به انجام میرساند که بخت همواره در آن نقشی کلیدی دارد، تعهدی که در عین حال از جنس مخاطره کردن یا قمار کردن است.
از کتابِ «تفکر نامتناهی»
حقیقت و بازگشت به فلسفه
آلن بدیو
ترجمهٔ صالح نجفی
از مجموعهٔ ایدههای رادیکال
آرتور رمبو عبارت غریبی بهکار میبرد: «شورشهای منطقی». فلسفه چیزی نظیر «شورشی منطقی» است. فلسفه تفکر را به رویارویی با بیعدالتی وامیدارد، رویارویی با حالت معیوب جهان و زندگی. و البته تفکر در این رویارویی درگیر جنبشی میشود که قوۀ تعقل و استدلال منطقی را حفظ میکند و از آن دفاع میکند و، در نهایت، منطقی نو پیش مینهد.
مالارمه میگوید: «هر فکری تاسریختنی در پی دارد.» این فرمول معمایی، به گمان من، در عین حال کار فلسفه را مشخص میکند، زیرا فلسفه قصد دارد به حقیقت کلی ــ به آنچه از نظر تمام کسانی که فکر میکنند حقیقت دارد ــ فکر کند و با این حال این کار را بر مبنای تعهدی به انجام میرساند که بخت همواره در آن نقشی کلیدی دارد، تعهدی که در عین حال از جنس مخاطره کردن یا قمار کردن است.
از کتابِ «تفکر نامتناهی»
حقیقت و بازگشت به فلسفه
آلن بدیو
ترجمهٔ صالح نجفی
از مجموعهٔ ایدههای رادیکال
نشر نی برگزار میکند:
جلسهٔ نقد و بررسی کتاب «اطلس رمان اروپایی»
نوشتهٔ فرانکو مورتّی
ترجمهٔ مهران مهاجر و محمد نبوی
با حضور:
کامران سپهران
امیرحسین خورشیدفر
مهدی امیرخانلو
زمان: دوشنبه ۸ بهمنماه، ساعت ۱۸
مکان: خیابان فاطمی، خیابان رهی معیری، نبش خیابان فکوری، پلاک ۲۰، ساختمان نشر نی، طبقهٔ پنجم
نشر نی برگزار میکند:
جلسهٔ نقد و بررسی کتاب «اطلس رمان اروپایی»
نوشتهٔ فرانکو مورتّی
ترجمهٔ مهران مهاجر و محمد نبوی
با حضور:
کامران سپهران
امیرحسین خورشیدفر
مهدی امیرخانلو
زمان: دوشنبه ۸ بهمنماه، ساعت ۱۸
مکان: خیابان فاطمی، خیابان رهی معیری، نبش خیابان فکوری، پلاک ۲۰، ساختمان نشر نی، طبقهٔ پنجم
منتشر شد
«تاریخ فلسفه سیاسی (جلد چهارم)»
از روسو تا مارکس
جورج کلوسکو
ترجمهٔ مسعود آذرفام
تاریخ فلسفهٔ سیاسی، علاوه بر اینکه به ما کمک میکند اصل و ریشهٔ خودمان را فهم کنیم، بصیرتی اساسی برای فهم دلایل اینکه چرا دیدگاههای فعلیمان را داریم به ما میدهد. با مقایسهٔ اندیشههای خودمان با اندیشههای گذشتگان، میتوانیم مفروضات حیاتی دربارهٔ سؤالات فلسفی گستردهتر دربارهٔ ماهیت واقعیت، هستی، احتمال دستیافتن به نوعی از شناخت، شناختپذیری حقیقت اخلاقی، طبیعت انسان، و احتمال بهبود و کمال بخشیدن به انسان را دریابیم. فلسفهٔ سیاسی یک رشتهٔ اشتقاقی است. اندیشههای سیاسی هر متفکّری سخت تحتتأثیر پاسخهایی است که به این سؤالات غائی میدهد. بنابراین، اگر متفکری دیدگاه خاصی دربارهی طبیعت انسان یا حقیقت اخلاقی دارد، این دیدگاه، عمیقاً بر آن صورت سازمان سیاسی که مرجّح میدارد تأثیر میگذارد. با وارسی طیفی از فلسفههای سیاسی که دیدگاههای مختلفی را دربارهٔ جهان سیاسی عرضه میکنند و در ضمن پاسخهای مختلفی که به این سؤالهای غائی میدهند، به فهم ارتباطهای میان اجزاء یک فلسفهٔ سیاسی معین نائل میشویم...
▫️بخشی از کتاب
منتشر شد
«تاریخ فلسفه سیاسی (جلد چهارم)»
از روسو تا مارکس
جورج کلوسکو
ترجمهٔ مسعود آذرفام
تاریخ فلسفهٔ سیاسی، علاوه بر اینکه به ما کمک میکند اصل و ریشهٔ خودمان را فهم کنیم، بصیرتی اساسی برای فهم دلایل اینکه چرا دیدگاههای فعلیمان را داریم به ما میدهد. با مقایسهٔ اندیشههای خودمان با اندیشههای گذشتگان، میتوانیم مفروضات حیاتی دربارهٔ سؤالات فلسفی گستردهتر دربارهٔ ماهیت واقعیت، هستی، احتمال دستیافتن به نوعی از شناخت، شناختپذیری حقیقت اخلاقی، طبیعت انسان، و احتمال بهبود و کمال بخشیدن به انسان را دریابیم. فلسفهٔ سیاسی یک رشتهٔ اشتقاقی است. اندیشههای سیاسی هر متفکّری سخت تحتتأثیر پاسخهایی است که به این سؤالات غائی میدهد. بنابراین، اگر متفکری دیدگاه خاصی دربارهی طبیعت انسان یا حقیقت اخلاقی دارد، این دیدگاه، عمیقاً بر آن صورت سازمان سیاسی که مرجّح میدارد تأثیر میگذارد. با وارسی طیفی از فلسفههای سیاسی که دیدگاههای مختلفی را دربارهٔ جهان سیاسی عرضه میکنند و در ضمن پاسخهای مختلفی که به این سؤالهای غائی میدهند، به فهم ارتباطهای میان اجزاء یک فلسفهٔ سیاسی معین نائل میشویم...
▫️بخشی از کتاب
نشر نی برگزار میکند:
خوانش رمان فارسی، دههٔ هفتاد
(حضوری)
مدرس: محمد راغب
سه جلسه، روزهای یکشنبه (۲۱ بهمن، ۵ اسفند، ۱۹ اسفند)
ساعت ۱۷ تا ۱۹
مهلت ثبتنام تا ۱۸ بهمن
هزینهٔ دوره : ۴۰۰ هزار تومان
برنامهٔ جلسات:
جلسهٔ اول (۱۴۰۳/۱۱/۲۱): آگهی برای فروش ماشین رختشوئی، فیروز ناجی، ۱۹۹۲
جلسهٔ دوم (۱۴۰۳/۱۲/۵): خانۀ ابر و باد، فرشته مولوی، ۱۳۷۰
جلسهٔ سوم (۱۴۰۳/۱۲/۱۹): قفس طوطی جهان خانم، نسیم خاکسار، ۱۳۷۰
ثبت نام آیدی تلگرام: @nashreney_pr
نشر نی برگزار میکند:
خوانش رمان فارسی، دههٔ هفتاد
(حضوری)
مدرس: محمد راغب
سه جلسه، روزهای یکشنبه (۲۱ بهمن، ۵ اسفند، ۱۹ اسفند)
ساعت ۱۷ تا ۱۹
مهلت ثبتنام تا ۱۸ بهمن
هزینهٔ دوره : ۴۰۰ هزار تومان
برنامهٔ جلسات:
جلسهٔ اول (۱۴۰۳/۱۱/۲۱): آگهی برای فروش ماشین رختشوئی، فیروز ناجی، ۱۹۹۲
جلسهٔ دوم (۱۴۰۳/۱۲/۵): خانۀ ابر و باد، فرشته مولوی، ۱۳۷۰
جلسهٔ سوم (۱۴۰۳/۱۲/۱۹): قفس طوطی جهان خانم، نسیم خاکسار، ۱۳۷۰
ثبت نام آیدی تلگرام: @nashreney_pr
در دست انتشار
«آتلانتیس نو: اثری ناتمام»
فرانسیس بیکن
ترجمهٔ صادق صفارزاده
این داستان را اربابم بدین مقصود ابداع کرد تا الگو یا طرحی از انجمنی تحت عنوان خانهٔ سلیمان یا انجمن کارهای شش روزه باشد که برای تفسیر طبیعت و انجام کارهای عظیم و شگرف به سود بشر بنا شده. و حتی بزرگمنشیاش تا بدان پایه بوده که آن قسمت را به پایان رساند. مطمئناً این الگو گستردهتر و عظیمتر از آن است که همه چیزش مورد تقلید قرار گیرد؛ با این وجود عملی کردن اکثر امور آن در توان بشر است. همچنین حضرتشان در این داستانِ حاضر در باب تشکیل چارچوبی از قوانین، یا چارچوبی برای بهترین مملکت یا قالبی برای یک کشور اندیشه کردهاند؛ اما با پیشبینی اینکه کاری طولانی خواهد شد، به میلش به گردآوری تاریخ طبیعی روی آورد که به نزدش بهمراتب بر آن [طرح چارچوبی از قوانین و نظام احسن] ارجحیت داشت.
از صفحهٔ ۲۳ کتاب
در دست انتشار
«آتلانتیس نو: اثری ناتمام»
فرانسیس بیکن
ترجمهٔ صادق صفارزاده
این داستان را اربابم بدین مقصود ابداع کرد تا الگو یا طرحی از انجمنی تحت عنوان خانهٔ سلیمان یا انجمن کارهای شش روزه باشد که برای تفسیر طبیعت و انجام کارهای عظیم و شگرف به سود بشر بنا شده. و حتی بزرگمنشیاش تا بدان پایه بوده که آن قسمت را به پایان رساند. مطمئناً این الگو گستردهتر و عظیمتر از آن است که همه چیزش مورد تقلید قرار گیرد؛ با این وجود عملی کردن اکثر امور آن در توان بشر است. همچنین حضرتشان در این داستانِ حاضر در باب تشکیل چارچوبی از قوانین، یا چارچوبی برای بهترین مملکت یا قالبی برای یک کشور اندیشه کردهاند؛ اما با پیشبینی اینکه کاری طولانی خواهد شد، به میلش به گردآوری تاریخ طبیعی روی آورد که به نزدش بهمراتب بر آن [طرح چارچوبی از قوانین و نظام احسن] ارجحیت داشت.
از صفحهٔ ۲۳ کتاب
فرانكفورت مىگويد هرگاه مردم در شرايطى قرار بگيرند كه مجبور شوند بىآنکه بدانند چه مىگويند از چيزى حرف بزنند از ياوهگويى گريزى نيست. او معتقد است به همين دليل است كه ياوهگويى در زندگى عمومى (و من بايد اضافه كنم در ميان استادان) اين همه رواج دارد. فرانكفورت مىگويد وقتى قرار است شهروندان در مورد هر چيزى كه براى آن حق رأى دارند عقيده و نظرى داشته باشند، بابِ ياوه باز مىشود. خود من بارها ديدهام كه نظر ما را دربارهٔ هر موضوعى كه در اخبار مىآيد جويا مىشوند حتى موضوعاتى كه نياز به كارِ كارشناسى دارند. موضوعاتى از قبيل تحقيقات دربارهٔ سلولهاى بنيادى، پيامد لايحههاى گوناگونى كه براى بيمهٔ پزشكى ارائه مىشوند، و حتى سياست در خاورميانه. فرانكفورت مىگويد بدترين پيامدِ ياوهگويى اين است كه اطمينانِ مردم را به وجود حقيقت/صدق عينى سست مىكند. چنين مىشود كه آرمان راستگويى/حقيقتگويى جاى خود را به آرمان خلوص نيت مىدهد.
از کتابِ «معرفتشناسی»
لیندا زاگزبسکی
ترجمهٔ کاوه بهبهانی
فرانكفورت مىگويد هرگاه مردم در شرايطى قرار بگيرند كه مجبور شوند بىآنکه بدانند چه مىگويند از چيزى حرف بزنند از ياوهگويى گريزى نيست. او معتقد است به همين دليل است كه ياوهگويى در زندگى عمومى (و من بايد اضافه كنم در ميان استادان) اين همه رواج دارد. فرانكفورت مىگويد وقتى قرار است شهروندان در مورد هر چيزى كه براى آن حق رأى دارند عقيده و نظرى داشته باشند، بابِ ياوه باز مىشود. خود من بارها ديدهام كه نظر ما را دربارهٔ هر موضوعى كه در اخبار مىآيد جويا مىشوند حتى موضوعاتى كه نياز به كارِ كارشناسى دارند. موضوعاتى از قبيل تحقيقات دربارهٔ سلولهاى بنيادى، پيامد لايحههاى گوناگونى كه براى بيمهٔ پزشكى ارائه مىشوند، و حتى سياست در خاورميانه. فرانكفورت مىگويد بدترين پيامدِ ياوهگويى اين است كه اطمينانِ مردم را به وجود حقيقت/صدق عينى سست مىكند. چنين مىشود كه آرمان راستگويى/حقيقتگويى جاى خود را به آرمان خلوص نيت مىدهد.
از کتابِ «معرفتشناسی»
لیندا زاگزبسکی
ترجمهٔ کاوه بهبهانی
در دست انتشار
«تعبیر خواب»
از سومر تا فروید
جلد نخست
کرامت موللی
این کتاب را میتوان دنبالهٔ اثر قبلی کرامت مولّلی، ذهن و زمان، دانست که در آن به نقد و بررسی مبانی پرسشنشدهٔ علوم عصبی میپرداخت و مسئلهٔ زمان را در رأس مطالعات مربوط به موجود زنده بالاعمّ و خواب و رؤیا بالاخصّ قرار میداد. کتاب حاضر در عین حال درآمدی کاملاً ضروری برای ورود به معضل رؤیا است که تفصیل آن بخصوص به لحاظ بالینی در جلد دوّم خواهد آمد تا روانکاوانی را که غالباً مدیریّت جلسات را منحصر به کار تعبیر میدانند با پیچیدگیهای آن آشنا سازد.
نویسنده در جلد نخست ابتداء به مطالعهٔ رؤیا در بینالنّهرین میپردازد و نشان میدهد که اقوام باستانیِ این خطّه، علیرغم اعتقاد به قدرت جادویی رؤیا، درکی واثق از عالم احلام داشتهاند که از یافتههای روانکاوی چندان به دور نیست. آنگاه به بررسی سیر تحوّل خوابنامهها در شرق و غرب میپردازد و نشان میدهد که تعبیر خواب فروید، به رغم نوآوریهای تاریخی خود، تا چه حدّ مدیون آثار گذشته بوده است. سرانجام، کتاب با مطالعهٔ روانکاوی لکان و رهآوردهای بینظیر آن در باب کشف عالم احلام خاتمه مییابد.
در دست انتشار
«تعبیر خواب»
از سومر تا فروید
جلد نخست
کرامت موللی
این کتاب را میتوان دنبالهٔ اثر قبلی کرامت مولّلی، ذهن و زمان، دانست که در آن به نقد و بررسی مبانی پرسشنشدهٔ علوم عصبی میپرداخت و مسئلهٔ زمان را در رأس مطالعات مربوط به موجود زنده بالاعمّ و خواب و رؤیا بالاخصّ قرار میداد. کتاب حاضر در عین حال درآمدی کاملاً ضروری برای ورود به معضل رؤیا است که تفصیل آن بخصوص به لحاظ بالینی در جلد دوّم خواهد آمد تا روانکاوانی را که غالباً مدیریّت جلسات را منحصر به کار تعبیر میدانند با پیچیدگیهای آن آشنا سازد.
نویسنده در جلد نخست ابتداء به مطالعهٔ رؤیا در بینالنّهرین میپردازد و نشان میدهد که اقوام باستانیِ این خطّه، علیرغم اعتقاد به قدرت جادویی رؤیا، درکی واثق از عالم احلام داشتهاند که از یافتههای روانکاوی چندان به دور نیست. آنگاه به بررسی سیر تحوّل خوابنامهها در شرق و غرب میپردازد و نشان میدهد که تعبیر خواب فروید، به رغم نوآوریهای تاریخی خود، تا چه حدّ مدیون آثار گذشته بوده است. سرانجام، کتاب با مطالعهٔ روانکاوی لکان و رهآوردهای بینظیر آن در باب کشف عالم احلام خاتمه مییابد.
قبضهٔ قدرت، نخستین رمان چسلاو میلوش نویسندهٔ لهستانی، روایت لحظهای بحرانی است در تاریخ قرن بیستم اروپا. روایت حوادث سال ۱۹۴۴، زمانی که فرمانروایی نازیها بر اروپا در حال فروپاشی است و ارتش سرخ شتابزده در تعقیب دشمن، لهستان را درمینوردد، تا خود را به برلین برساند.
نخستین چاپ کتاب در ۱۹۵۳ بیدرنگ به زبان فرانسه ترجمه شد و جایزهٔ ادبی اروپا را به خود اختصاص داد. با در نظر گرفتن این واقعیت که بیش از ۶۰ سال از رویدادهای کتاب گذشته است و با اینکه رمان سیاسی ژانری ادبی است که خیلی زود مُهر تاریخ میخورد و کهنه میشود، قبضهٔ قدرت هنوز خواندنی است و باید آن را یکی از دستاوردهای بزرگ نویسندهاش دانست. چسلاو میلوش در ۱۹۸۰ به افتخار دریافت جایزهٔ ادبی نوبل نائل آمد.
«قبضهٔ قدرت»، چسلاو میلوش، ترجمهٔ روشن وزیری
امکان سفارش چاپ تکنسخهٔ کتاب از سایت نشر نی www.nashreney.com
ارسال رایگان به سراسر کشور
قبضهٔ قدرت، نخستین رمان چسلاو میلوش نویسندهٔ لهستانی، روایت لحظهای بحرانی است در تاریخ قرن بیستم اروپا. روایت حوادث سال ۱۹۴۴، زمانی که فرمانروایی نازیها بر اروپا در حال فروپاشی است و ارتش سرخ شتابزده در تعقیب دشمن، لهستان را درمینوردد، تا خود را به برلین برساند.
نخستین چاپ کتاب در ۱۹۵۳ بیدرنگ به زبان فرانسه ترجمه شد و جایزهٔ ادبی اروپا را به خود اختصاص داد. با در نظر گرفتن این واقعیت که بیش از ۶۰ سال از رویدادهای کتاب گذشته است و با اینکه رمان سیاسی ژانری ادبی است که خیلی زود مُهر تاریخ میخورد و کهنه میشود، قبضهٔ قدرت هنوز خواندنی است و باید آن را یکی از دستاوردهای بزرگ نویسندهاش دانست. چسلاو میلوش در ۱۹۸۰ به افتخار دریافت جایزهٔ ادبی نوبل نائل آمد.
«قبضهٔ قدرت»، چسلاو میلوش، ترجمهٔ روشن وزیری
امکان سفارش چاپ تکنسخهٔ کتاب از سایت نشر نی www.nashreney.com
ارسال رایگان به سراسر کشور
در دست انتشار
«زندگی بدون من»
نمایشنامه
دنیل کین
ترجمهٔ آسیه سیدی
از مجموعهٔ جهان نمایش (۶۹)
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهٔ آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهٔ درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
○ پشت سرت خرتوپرتهایی رو میذاری که گم کردی یا دور انداختی… تیکه کاغذها، سنجاقهای سر و دکمهها… گرمای بدنت روی ملافهها… قطعههای کوچیکی از خودت که حتی قبل از اینکه پاتو از در بیرون بذاری فراموششون کردی. و بعد یکی میآد و همهجا رو تمیز میکنه. وقتی هم مهمون بعدی وارد اتاق میشه انگار نه انگار قبلاً کسی توی اتاق بوده. انگار… تو هیچوقت اونجا نبودی.
از صفحهٔ ۱۱۵ کتاب
در دست انتشار
«زندگی بدون من»
نمایشنامه
دنیل کین
ترجمهٔ آسیه سیدی
از مجموعهٔ جهان نمایش (۶۹)
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهٔ آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهٔ درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
○ پشت سرت خرتوپرتهایی رو میذاری که گم کردی یا دور انداختی… تیکه کاغذها، سنجاقهای سر و دکمهها… گرمای بدنت روی ملافهها… قطعههای کوچیکی از خودت که حتی قبل از اینکه پاتو از در بیرون بذاری فراموششون کردی. و بعد یکی میآد و همهجا رو تمیز میکنه. وقتی هم مهمون بعدی وارد اتاق میشه انگار نه انگار قبلاً کسی توی اتاق بوده. انگار… تو هیچوقت اونجا نبودی.
از صفحهٔ ۱۱۵ کتاب
Audio
فایل صوتی جلسهٔ نقد و بررسی کتاب «اطلس رمان اروپایی»
نوشتهٔ فرانکو مورتّی
ترجمهٔ مهران مهاجر و محمد نبوی
با حضور:
کامران سپهران
امیرحسین خورشیدفر
مهدی امیرخانلو
نوشتهٔ فرانکو مورتّی
ترجمهٔ مهران مهاجر و محمد نبوی
با حضور:
کامران سپهران
امیرحسین خورشیدفر
مهدی امیرخانلو
مثله کردن را میتوان تحقق نوعی «کردار تام» تعبیر کرد که اوتو رنک آن را اصل تفکیککنندۀ هنرمند از «انسانهای معمولی» میداند. گوش بریدۀ ونگوگ چشمهای کورشدۀ اودیپوس را به ذهن متبادر میسازد که در فرهنگ غربی از نمودهای مهم خودایثارگری به شمار میرود. زندگینامۀ او بهراحتی با مجموعۀ بنمایههایی دال بر استثنایی بودن وفق دارد. این بنمایهها معمولاً موجب میشوند آثار او در مقام هنرمند، نه علت جایگاه نامعمول او، بلکه پیامد استعداد ذاتی او تلقی شوند، آن هم در چارچوب سرنوشتی مختص «جهانی که در آن شاعرها، قهرمانها و قدیسها انسانهای دیگر را به وحشت میاندازند». افزون بر این، شخصیت ونگوگ، با ترکیب «جوشش» نابغه و «معنویت» قدیس، مقتضیات دوگانۀ مربوط به وقف زندگی به «امور شکوهمند» هنری و «ارادۀ معنوی بیش از اندازه» را برآورده میسازد؛ چیزی که ماکس شلر آن را ویژگی خاص قهرمانها میداند.
از کتابِ «شکوه ونگوگ»
انسانشناسی تحسین
ناتالی اِنیک
ترجمهٔ حسن خیاطی
مثله کردن را میتوان تحقق نوعی «کردار تام» تعبیر کرد که اوتو رنک آن را اصل تفکیککنندۀ هنرمند از «انسانهای معمولی» میداند. گوش بریدۀ ونگوگ چشمهای کورشدۀ اودیپوس را به ذهن متبادر میسازد که در فرهنگ غربی از نمودهای مهم خودایثارگری به شمار میرود. زندگینامۀ او بهراحتی با مجموعۀ بنمایههایی دال بر استثنایی بودن وفق دارد. این بنمایهها معمولاً موجب میشوند آثار او در مقام هنرمند، نه علت جایگاه نامعمول او، بلکه پیامد استعداد ذاتی او تلقی شوند، آن هم در چارچوب سرنوشتی مختص «جهانی که در آن شاعرها، قهرمانها و قدیسها انسانهای دیگر را به وحشت میاندازند». افزون بر این، شخصیت ونگوگ، با ترکیب «جوشش» نابغه و «معنویت» قدیس، مقتضیات دوگانۀ مربوط به وقف زندگی به «امور شکوهمند» هنری و «ارادۀ معنوی بیش از اندازه» را برآورده میسازد؛ چیزی که ماکس شلر آن را ویژگی خاص قهرمانها میداند.
از کتابِ «شکوه ونگوگ»
انسانشناسی تحسین
ناتالی اِنیک
ترجمهٔ حسن خیاطی
در دست انتشار
«رامسس دوم»
نمایشنامه
سباستین تیِری
ترجمهٔ شهلا حائری
ژان و الیزابت برای ناهار منتظر دختر و دامادشان هستند به تازگی از سفری به مصر بازگشتهاند. دامادشان تنها از راه میرسد و دربارهٔ غیبت زنش دلیل موجهی نمیآورد و حرفهای عجیب و غریبی میزند. از رفتارش معلوم است که موضوعی را پنهان میکند. حقیقت چیست؟ چه بر سر دخترشان آمده؟
رامسِس دوم نمایشنامهای است کمدی، میان واقعیت و توهم، حقیقت و رؤیا، و شک و یقین.
ـ آره… در اصل، میخواستم شوخی کنم باهاتون… شوخیشوخی جدی شد. نمیدونم چی شد… اوضاع کلاً از دستم دررفت… و یهو دیدم، خیلی دیر شده… دیگه نمیدونستم چهجوری جمعوجورش کنم. متوجه میشین؟
ـ نه زیاد، نه.
ـ مثل یه قایق بود وسط طوفان. باد مخالف بود که به سمتم میوزید… برخلاف میلم از ساحل دور میشدم… نمیتونستم بگردم عقب. باد اینقدر شدید بود که به خودم گفتم… «عیب نداره، فقط مستقیم برو! برو وسط دریا»… (از متن نمایشنامه)
در دست انتشار
«رامسس دوم»
نمایشنامه
سباستین تیِری
ترجمهٔ شهلا حائری
ژان و الیزابت برای ناهار منتظر دختر و دامادشان هستند به تازگی از سفری به مصر بازگشتهاند. دامادشان تنها از راه میرسد و دربارهٔ غیبت زنش دلیل موجهی نمیآورد و حرفهای عجیب و غریبی میزند. از رفتارش معلوم است که موضوعی را پنهان میکند. حقیقت چیست؟ چه بر سر دخترشان آمده؟
رامسِس دوم نمایشنامهای است کمدی، میان واقعیت و توهم، حقیقت و رؤیا، و شک و یقین.
ـ آره… در اصل، میخواستم شوخی کنم باهاتون… شوخیشوخی جدی شد. نمیدونم چی شد… اوضاع کلاً از دستم دررفت… و یهو دیدم، خیلی دیر شده… دیگه نمیدونستم چهجوری جمعوجورش کنم. متوجه میشین؟
ـ نه زیاد، نه.
ـ مثل یه قایق بود وسط طوفان. باد مخالف بود که به سمتم میوزید… برخلاف میلم از ساحل دور میشدم… نمیتونستم بگردم عقب. باد اینقدر شدید بود که به خودم گفتم… «عیب نداره، فقط مستقیم برو! برو وسط دریا»… (از متن نمایشنامه)