⭕️⭕️یادداشت_روز
#سایه_شکاران
..مرغ بر بالا و زیر آن سایهاش
میدود بر خاک پران مرغوش
ابلهی صیاد آن سایه شود
میدود چندانکه بیمایه شود
بیخبر کان عکس آن مرغ هواست
بیخبر که اصل آن سایه کجاست
تیر اندازد به سوی سایه او
ترکشش خالی شود از جست و جو
ترکش عمرش تهی شد عمر رفت
از دویدن در شکار سایه تفت...
ابیات بالا البته از مثنوی شریف است و آن کتاب سترگ در #بافت ویژهی خود پدید آمده و در منظومهی خویش آشکار میشود اما میتوان برخی سخنان و جملات و تمثیلات کلیطور آن را در بافتی دیگر به کار برد و البته به یادداشت منظور مولانا این قرینهسازی ای که میکنم نیست.
از وقتی که به یاد دارم دیده و شنیدهام آنچه جمهوری اسلامی مینامند همیشه ادعای برپایی عدالت و طهارت و رساندن به مراتب انسانیت و ... داشته. جنابش میگوید اساسن علیه چیزی به نام ظلم و فساد قیام کرده و دنبال کرامت انسان بوده تا «کرمنا بنی آدم» را محقق کند. و بازی شگفت روزگار گویا باز تکرار شده و آن اینکه هرکس به تعنت بسیار طعنه میزند به کسی که مثلن «مستبدی فاسد هستی یا ستمگاری کائد» خودش اندک اندک به همان بلای مهیب مبتلا میشود تا درس عبرتی شود برای تاریخ و ....
از آن صبحی که روزنامهی #سلام خبر دزدی ۱۲۳میلیارد (حدود ۳۰۰میلیون دلار) تومانی را ترکاند و همهمان را گیج و مجروح کرد، حدود سی سالی میگذرد.
پیشتر هم خبر از فساد و دزدی و رانت و... میآمد و البته دستگیری و بهسزای اعمال ننگین رساندن و.. اما آن روز همهی ایران بد تکان خورد خیلی بد. الباقی ماجرا هم که ...
از آن روز تا به حال دهها فساد تباهکننده و ویرانگر آشکار شده آنچنان که آن فساد ۱۲۳ میلیاردی در برابر کوهشان کاهی است و دهها نفر به سزای اعمال ننگینشان رسیدهاند اما ذرهای از گسترش و عمق فساد کاهش نیافته و روز به روز هرچه از انواع فساد است گسترش فراتر مییابد و عمقی بیشتر.
امروز ۲۴ مهر ۱۴۰۳ ق.ق از پروندهی چای دبش حرف زده است.در حالیکه دائره المعارف بزرگ اسلامی طی ۴۰ سال کار ۲۳ جلد دارد این پرونده ۳۵۰ جلد دارد و هفتاد هزار صفحه ، فعلن ۶۳ نفر بازداشتی و...
آیا کسی هست بگوید: گیرم اینان را مثل فاضل خداداد یا سلطان بدبخت سکه یا سلطان قیر ، یا سلطان نهادههای دامی، یا سلطان دکل ، یا سلطان ...اعدام کردید، چرا ذرهای از فساد کاسته نشده و سرکنگبینتان صفرا میافزاید؟
شکی نیست آنانکه به خیال خودشان مشغول مبارزه با فساد هستند یا از هیچچیز مطلع نیستند یا همه چیز را خوب میدانند.
داستان فقط در همان حکایت مولانا نهفته است. به جای رفتن به دنبال اصل ماجرا سالهاست مشغول شکار سایهایم و محصولش چیزی جز تلف شدن تنها سرمایهی ما نیست ما طی این سالها عمر از کف دادیم . عمری که هدیهی خدا بود برای تعالی تن و جان مان در کورهی آدمسوزی فسادهای پیدرپی سوخت تا سونا و جکوزی عیش و عشرت دیگران گرم و پر رونق باشد...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سایه_شکاران
..مرغ بر بالا و زیر آن سایهاش
میدود بر خاک پران مرغوش
ابلهی صیاد آن سایه شود
میدود چندانکه بیمایه شود
بیخبر کان عکس آن مرغ هواست
بیخبر که اصل آن سایه کجاست
تیر اندازد به سوی سایه او
ترکشش خالی شود از جست و جو
ترکش عمرش تهی شد عمر رفت
از دویدن در شکار سایه تفت...
ابیات بالا البته از مثنوی شریف است و آن کتاب سترگ در #بافت ویژهی خود پدید آمده و در منظومهی خویش آشکار میشود اما میتوان برخی سخنان و جملات و تمثیلات کلیطور آن را در بافتی دیگر به کار برد و البته به یادداشت منظور مولانا این قرینهسازی ای که میکنم نیست.
از وقتی که به یاد دارم دیده و شنیدهام آنچه جمهوری اسلامی مینامند همیشه ادعای برپایی عدالت و طهارت و رساندن به مراتب انسانیت و ... داشته. جنابش میگوید اساسن علیه چیزی به نام ظلم و فساد قیام کرده و دنبال کرامت انسان بوده تا «کرمنا بنی آدم» را محقق کند. و بازی شگفت روزگار گویا باز تکرار شده و آن اینکه هرکس به تعنت بسیار طعنه میزند به کسی که مثلن «مستبدی فاسد هستی یا ستمگاری کائد» خودش اندک اندک به همان بلای مهیب مبتلا میشود تا درس عبرتی شود برای تاریخ و ....
از آن صبحی که روزنامهی #سلام خبر دزدی ۱۲۳میلیارد (حدود ۳۰۰میلیون دلار) تومانی را ترکاند و همهمان را گیج و مجروح کرد، حدود سی سالی میگذرد.
پیشتر هم خبر از فساد و دزدی و رانت و... میآمد و البته دستگیری و بهسزای اعمال ننگین رساندن و.. اما آن روز همهی ایران بد تکان خورد خیلی بد. الباقی ماجرا هم که ...
از آن روز تا به حال دهها فساد تباهکننده و ویرانگر آشکار شده آنچنان که آن فساد ۱۲۳ میلیاردی در برابر کوهشان کاهی است و دهها نفر به سزای اعمال ننگینشان رسیدهاند اما ذرهای از گسترش و عمق فساد کاهش نیافته و روز به روز هرچه از انواع فساد است گسترش فراتر مییابد و عمقی بیشتر.
امروز ۲۴ مهر ۱۴۰۳ ق.ق از پروندهی چای دبش حرف زده است.در حالیکه دائره المعارف بزرگ اسلامی طی ۴۰ سال کار ۲۳ جلد دارد این پرونده ۳۵۰ جلد دارد و هفتاد هزار صفحه ، فعلن ۶۳ نفر بازداشتی و...
آیا کسی هست بگوید: گیرم اینان را مثل فاضل خداداد یا سلطان بدبخت سکه یا سلطان قیر ، یا سلطان نهادههای دامی، یا سلطان دکل ، یا سلطان ...اعدام کردید، چرا ذرهای از فساد کاسته نشده و سرکنگبینتان صفرا میافزاید؟
شکی نیست آنانکه به خیال خودشان مشغول مبارزه با فساد هستند یا از هیچچیز مطلع نیستند یا همه چیز را خوب میدانند.
داستان فقط در همان حکایت مولانا نهفته است. به جای رفتن به دنبال اصل ماجرا سالهاست مشغول شکار سایهایم و محصولش چیزی جز تلف شدن تنها سرمایهی ما نیست ما طی این سالها عمر از کف دادیم . عمری که هدیهی خدا بود برای تعالی تن و جان مان در کورهی آدمسوزی فسادهای پیدرپی سوخت تا سونا و جکوزی عیش و عشرت دیگران گرم و پر رونق باشد...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️حیرتکده
♦️ مدیرعامل شرکت پخش:
🔹 مصرف بنزین کشور نسبت به سال گذشته ۳۸ درصد افزایش یافته..
🔹 ۷۰ درصد بنزین در نوار جنوبی کشور تامین میشود، اما ۷۵ درصد مصرف در نیمه شمالی کشور اتفاق میافتد..
از همین جملات میتوان کارندانی، جهل ، بیخبری و... بسیاری از مسندنشینان را فهمید. چقدر یک انسان باید بیخبر باشد و غافل که اینگونه حرف بزند؟
۱- ماشین یا ارابه یا ... کشور هم موتورش خراب است هم پنچر است ( اگر نگوییم چرخ ندارد) معلوم است برای حرکت دادن چنین وسیلهای دهها برابر انرژی باید مصرف کرد تا تکانکی بخورد...
۲- اینکه بنزین در نیمهی جنوبی تولید میشود چه معنایی دارد؟! مثلن در یک سوم مرکزی ( خراسان و یزد و اصفهان و لرستان )یا شمالی باید سفرهی نفتی و گازی باشد یا سفرهی نفتی بزنیم که بنزین تولید کنند؟
۳- تقریبن همهی زعفران ایران و خیلی از نقاط جهان در شمال شرقی ایران تولید میشود چه معنا دارد آذربایجان و کردستان و کرمانشاه و خوزستان و... زعفران مصرف کنند؟
۴- یعنی طرف نمیفهمد سه چهارم جمعیت کشور در نیمهی شمالی ایران است؟!
۵- وقتی یاوه گویی هزینه نداشته باشد( به ویژه برای اهل حرم قدرت) نتیجهاش این میشود..
شگفتا این قوم نه تاریخ میداند نه جغرافیا ، نه اقتصاد و نه فرهنگ و... حتا #عدد ...تامل و تفکر و فلسفیدن و تدبر جای خویش ....
##راستی فکر میکنم در کنار دهها رانت ویژه حقوق ماهیانهی ایشان و همانندهاشان دهها میلیون تومان است مثلن هرکدام اندازهی ده بیست کارگر زحمت کش از جیب مردم ملت پول برمیدارند....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
♦️ مدیرعامل شرکت پخش:
🔹 مصرف بنزین کشور نسبت به سال گذشته ۳۸ درصد افزایش یافته..
🔹 ۷۰ درصد بنزین در نوار جنوبی کشور تامین میشود، اما ۷۵ درصد مصرف در نیمه شمالی کشور اتفاق میافتد..
از همین جملات میتوان کارندانی، جهل ، بیخبری و... بسیاری از مسندنشینان را فهمید. چقدر یک انسان باید بیخبر باشد و غافل که اینگونه حرف بزند؟
۱- ماشین یا ارابه یا ... کشور هم موتورش خراب است هم پنچر است ( اگر نگوییم چرخ ندارد) معلوم است برای حرکت دادن چنین وسیلهای دهها برابر انرژی باید مصرف کرد تا تکانکی بخورد...
۲- اینکه بنزین در نیمهی جنوبی تولید میشود چه معنایی دارد؟! مثلن در یک سوم مرکزی ( خراسان و یزد و اصفهان و لرستان )یا شمالی باید سفرهی نفتی و گازی باشد یا سفرهی نفتی بزنیم که بنزین تولید کنند؟
۳- تقریبن همهی زعفران ایران و خیلی از نقاط جهان در شمال شرقی ایران تولید میشود چه معنا دارد آذربایجان و کردستان و کرمانشاه و خوزستان و... زعفران مصرف کنند؟
۴- یعنی طرف نمیفهمد سه چهارم جمعیت کشور در نیمهی شمالی ایران است؟!
۵- وقتی یاوه گویی هزینه نداشته باشد( به ویژه برای اهل حرم قدرت) نتیجهاش این میشود..
شگفتا این قوم نه تاریخ میداند نه جغرافیا ، نه اقتصاد و نه فرهنگ و... حتا #عدد ...تامل و تفکر و فلسفیدن و تدبر جای خویش ....
##راستی فکر میکنم در کنار دهها رانت ویژه حقوق ماهیانهی ایشان و همانندهاشان دهها میلیون تومان است مثلن هرکدام اندازهی ده بیست کارگر زحمت کش از جیب مردم ملت پول برمیدارند....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#درنگ_عربی
#نزار_قبانی
لن تجعلوا من شعبنا
شعبَ هنودٍ حُمر..
فنحنُ باقونَ هنا..
في هذه الأرضِ التي تلبسُ في معصمها
إسوارةً من زهر
فهذهِ بلادُنا..
فيها وُجدنا منذُ فجرِ العُمر
فيها لعبنا، وعشقنا، وكتبنا الشعر
مشرِّشونَ نحنُ في خُلجانها
مثلَ حشيشِ البحر..
مشرِّشونَ نحنُ في تاريخها
في خُبزها المرقوقِ، في زيتونِها
في قمحِها المُصفرّْ
مشرِّشونَ نحنُ في وجدانِها
باقونَ في آذارها
باقونَ في نيسانِها
باقونَ كالحفرِ على صُلبانِها
باقونَ في نبيّها الكريمِ، في قُرآنها..
وفي الوصايا العشر..
----------------------ترجمه؛ محسن یارمحمدی
هرگز نخواهید توانست
از ملت ما
سرخپوستان امریکا
بسازید
چراکه ما
ماندگارانیم
در همینجا...
در همین زمین
که دستبندی از شکوفه به مچ دارد ...
این، سرزمین ماست
که در سپیده دم عمر
پدیدار شدهایم در آن
در این خاک به بازی پرداختهایم.
نرد عشق باختهایم.
و شعر
نوشتهایم.
ریشه داریم در تالابهایش
همچون گیاهان دریایش
ریشه داریم در تاریخش
در نان لواشش
در زیتونش،
و خوشه های طلایی گندمش
ریشه داریم در جان نهانش -وجدانش-
زمستانش را تاب آوردهایم
و بهارانش را زیستهایم
و حک شدهایم بر چلیپایش
ماندگاریم در پیامبر مهربانش،
قرآنش
و ده فرمانش...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#نزار_قبانی
لن تجعلوا من شعبنا
شعبَ هنودٍ حُمر..
فنحنُ باقونَ هنا..
في هذه الأرضِ التي تلبسُ في معصمها
إسوارةً من زهر
فهذهِ بلادُنا..
فيها وُجدنا منذُ فجرِ العُمر
فيها لعبنا، وعشقنا، وكتبنا الشعر
مشرِّشونَ نحنُ في خُلجانها
مثلَ حشيشِ البحر..
مشرِّشونَ نحنُ في تاريخها
في خُبزها المرقوقِ، في زيتونِها
في قمحِها المُصفرّْ
مشرِّشونَ نحنُ في وجدانِها
باقونَ في آذارها
باقونَ في نيسانِها
باقونَ كالحفرِ على صُلبانِها
باقونَ في نبيّها الكريمِ، في قُرآنها..
وفي الوصايا العشر..
----------------------ترجمه؛ محسن یارمحمدی
هرگز نخواهید توانست
از ملت ما
سرخپوستان امریکا
بسازید
چراکه ما
ماندگارانیم
در همینجا...
در همین زمین
که دستبندی از شکوفه به مچ دارد ...
این، سرزمین ماست
که در سپیده دم عمر
پدیدار شدهایم در آن
در این خاک به بازی پرداختهایم.
نرد عشق باختهایم.
و شعر
نوشتهایم.
ریشه داریم در تالابهایش
همچون گیاهان دریایش
ریشه داریم در تاریخش
در نان لواشش
در زیتونش،
و خوشه های طلایی گندمش
ریشه داریم در جان نهانش -وجدانش-
زمستانش را تاب آوردهایم
و بهارانش را زیستهایم
و حک شدهایم بر چلیپایش
ماندگاریم در پیامبر مهربانش،
قرآنش
و ده فرمانش...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🔴🔴غزلستان
- شعر و هنر نهایتن برآمده از زمین و زمانهای است و زمین و زمانه نمیتواند خالی از غصهها و دردهای فردی و جمعی باشد. و وقتی درد هست انسان هنرمند حتمن از آن مینالد و بر عاملش میشورد.
این غزل حضرت مولانا خالی از اعتراضات اجتماعی نیست....
یار مرا عارض و عذار نه این بود
باغ مرا نخل و برگ و بار نه این بود
عهدشکن گشتهاند خاصه و عامه
قاعدهی اهل این دیار نه این بود
روح دراین غار غورهوار تُرش چیست
پرورش و عهد یار غار نه این بود
سیل غم بیشمار بار و خرم برد
طمع من از یار بردبار نه این بود
از جهت من چه دیگ میپزد آن یار
راتبهی میر ِ پختهکار نه این بود
دام نهان کرد و دانه ریخت به پیشم
کینه نهان داشت و آشکار نه این بود
ناصح من کژ نهاد و بُرد ز راهم
شرط امینی و مستشار نه این بود
در چمن عیش خار از چه شکفتهست
مَنبت آن شهره نوبهار نه این بود
شحنه شد آن دزد من ببست دو دستم
سایسی و عدل شهریار نه این بود
مهل ندادی که عذر خویش بگویم
خوی چو تو کوه باوقار نه این بود
میرسدم بوی خون ز گفت درشتش
رایحهی ناف مشکبار نه این بود
نوش تو را ذوق و طعم و لطف نه این بود
وآن شتر مست خوش عیار نه این بود
پیش شه افغان کنم ز خدعهی قَلاب
زر من آن نقد خوشعیار نه این بود
شاه چو دریا خزینهاش همه گوهر
لیک شهم را خزینهدار نه این بود
بس که گلهست این نثار و جمله شکایت
شاه شکور مرا نثار نه این بود...
#حضرت_مولانا
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
- شعر و هنر نهایتن برآمده از زمین و زمانهای است و زمین و زمانه نمیتواند خالی از غصهها و دردهای فردی و جمعی باشد. و وقتی درد هست انسان هنرمند حتمن از آن مینالد و بر عاملش میشورد.
این غزل حضرت مولانا خالی از اعتراضات اجتماعی نیست....
یار مرا عارض و عذار نه این بود
باغ مرا نخل و برگ و بار نه این بود
عهدشکن گشتهاند خاصه و عامه
قاعدهی اهل این دیار نه این بود
روح دراین غار غورهوار تُرش چیست
پرورش و عهد یار غار نه این بود
سیل غم بیشمار بار و خرم برد
طمع من از یار بردبار نه این بود
از جهت من چه دیگ میپزد آن یار
راتبهی میر ِ پختهکار نه این بود
دام نهان کرد و دانه ریخت به پیشم
کینه نهان داشت و آشکار نه این بود
ناصح من کژ نهاد و بُرد ز راهم
شرط امینی و مستشار نه این بود
در چمن عیش خار از چه شکفتهست
مَنبت آن شهره نوبهار نه این بود
شحنه شد آن دزد من ببست دو دستم
سایسی و عدل شهریار نه این بود
مهل ندادی که عذر خویش بگویم
خوی چو تو کوه باوقار نه این بود
میرسدم بوی خون ز گفت درشتش
رایحهی ناف مشکبار نه این بود
نوش تو را ذوق و طعم و لطف نه این بود
وآن شتر مست خوش عیار نه این بود
پیش شه افغان کنم ز خدعهی قَلاب
زر من آن نقد خوشعیار نه این بود
شاه چو دریا خزینهاش همه گوهر
لیک شهم را خزینهدار نه این بود
بس که گلهست این نثار و جمله شکایت
شاه شکور مرا نثار نه این بود...
#حضرت_مولانا
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پریشان_سرودهها
- بر تمام بادهای زمان
نامی گذاشتم
و رودخانههای زمین را نیز
که جاری بودند مثل بادها در رگهای سرد آسمان
درخت و پرنده و سنگ
هر کدام نامی گرفت از من
تا صدایشان کنم
حتا بزرگترین خلأ خالی گیتی را هزار نام نهادم
و هزار و یکمین نام را به تو دادم
تا میان من و او گفتوگویی جاودانه
شکل بگیرد
حالا از خدا تا خدا
با همهی نامها حرف میزنم.
تو
در این میانه نیستی
و سکوت آسمان را میبلعد...
- جهان معنای خود را
از دست داده است
و استخوان بنیآدم
- دست یا که پا یا جمجمه
چه فرقی دارد ؟! -
از قندهار و تهران
تا غزه و لبنان
با ضربات فلزی سرد یا که داغ
- چه فرقی میکند؟!
هی خرد میشوند
در نبرد بزرگ
قرنهاست
فقط انسان و فرزندانش مرده
وخدای همیشه غایب
در تمام عرصههای حضور
به سختی
شکست خورده...
#محسن_یارمحمدی ۲آبان ۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
- بر تمام بادهای زمان
نامی گذاشتم
و رودخانههای زمین را نیز
که جاری بودند مثل بادها در رگهای سرد آسمان
درخت و پرنده و سنگ
هر کدام نامی گرفت از من
تا صدایشان کنم
حتا بزرگترین خلأ خالی گیتی را هزار نام نهادم
و هزار و یکمین نام را به تو دادم
تا میان من و او گفتوگویی جاودانه
شکل بگیرد
حالا از خدا تا خدا
با همهی نامها حرف میزنم.
تو
در این میانه نیستی
و سکوت آسمان را میبلعد...
- جهان معنای خود را
از دست داده است
و استخوان بنیآدم
- دست یا که پا یا جمجمه
چه فرقی دارد ؟! -
از قندهار و تهران
تا غزه و لبنان
با ضربات فلزی سرد یا که داغ
- چه فرقی میکند؟!
هی خرد میشوند
در نبرد بزرگ
قرنهاست
فقط انسان و فرزندانش مرده
وخدای همیشه غایب
در تمام عرصههای حضور
به سختی
شکست خورده...
#محسن_یارمحمدی ۲آبان ۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Lalaei
Mohammad Noori
⭕️⭕️نوای_جاودان
اگر ما محمد نوری و کارهایش را نشناسیم متضرر و مغبون شدهایم. به این شاهکار شگفت استاد فقید گوش بسپارید تا در عصر انحطاط ِ همه چیز ، اعجاز هنر را به یاد آورید.
سر خونهی دلُم لونه غمم یاد او نشسته
یاد تِسمه و تفنگ قِطار فشنگ مادیون خسته
سر سنگ چشمه ها توی دره ها جاده های باریک
در اون شب های بارون چیک چیک نُودون کوچه های تاریک
لا لای لای آخ لا لای لای
بخواب نقل و نمکدون بخواب غنچه زمستون
لا لای لای گل انار مونده یادگار
از بابای پیرت
که یک شو به کوه و دشت رفت و برنگشت
منو کرد اسیرت
براش مهتاب ایوون کبک کوهستون
گریه کردن از غم
رو طاق چکمه و شمشیر زین اسب پیر، وای
مونده غرق ماتم
لالای لای لالای لای
بخواب شاخه نیلوفر بخواب ناز دل مادر
براش دستمال سفید از سرِ دَستا پرگرفت و رقصید
آبِ زیر پل نالید شب پره نخوابید سرنَزَد خورشید
لالای لای آخ لالای لای
بابات گرم شیکاره برات سوغاتی میاره..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اگر ما محمد نوری و کارهایش را نشناسیم متضرر و مغبون شدهایم. به این شاهکار شگفت استاد فقید گوش بسپارید تا در عصر انحطاط ِ همه چیز ، اعجاز هنر را به یاد آورید.
سر خونهی دلُم لونه غمم یاد او نشسته
یاد تِسمه و تفنگ قِطار فشنگ مادیون خسته
سر سنگ چشمه ها توی دره ها جاده های باریک
در اون شب های بارون چیک چیک نُودون کوچه های تاریک
لا لای لای آخ لا لای لای
بخواب نقل و نمکدون بخواب غنچه زمستون
لا لای لای گل انار مونده یادگار
از بابای پیرت
که یک شو به کوه و دشت رفت و برنگشت
منو کرد اسیرت
براش مهتاب ایوون کبک کوهستون
گریه کردن از غم
رو طاق چکمه و شمشیر زین اسب پیر، وای
مونده غرق ماتم
لالای لای لالای لای
بخواب شاخه نیلوفر بخواب ناز دل مادر
براش دستمال سفید از سرِ دَستا پرگرفت و رقصید
آبِ زیر پل نالید شب پره نخوابید سرنَزَد خورشید
لالای لای آخ لالای لای
بابات گرم شیکاره برات سوغاتی میاره..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#درنگستان
نامها را به یاد آر..
هیچ نسیمی
نیامده تا بماند
حتا لطیف ترین ها
تنها درخت می ماند
و نه حتا پرنده ای
که بر درخت آشیانه میسازد
یا برای جفتیابی
ترانه میخواند
- اینها را می دانم من
چون یکی درختم..
و صبری که مرا درخت کرد
نه در آب ،
نه در هوا و نه در آتش
که ماندن و جوانه زدن
درتبار بردبار خاک است
و همین است که خاک
قبلهگاه افلاک است...
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
نامها را به یاد آر..
هیچ نسیمی
نیامده تا بماند
حتا لطیف ترین ها
تنها درخت می ماند
و نه حتا پرنده ای
که بر درخت آشیانه میسازد
یا برای جفتیابی
ترانه میخواند
- اینها را می دانم من
چون یکی درختم..
و صبری که مرا درخت کرد
نه در آب ،
نه در هوا و نه در آتش
که ماندن و جوانه زدن
درتبار بردبار خاک است
و همین است که خاک
قبلهگاه افلاک است...
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#شعر_همیشه
#فریدون_مشیری
نسیمی از دیار آشتی
باری اگر روزی کسی از من بپرسد
«چندی که در روی زمین بودی چه کردی؟»
من می گشایم پیش رویش دفترم را
گریان و خندان بر می افرازم سرم را
آنگاه می گویم که: بذری نو فشانده است
تا بشکفد تا بردهد بسیار مانده است
در زیر این نیلی سپهر بی کرانه
چندان که یارا داشتم در هر ترانه
نام بلند عشق را تکرار کردم
با این صدای خسته شاید خفته ای را
در چارسوی این جهان بیدار کردم
من مهربانی را ستودم
من با بدی پیکار کردم
«پژمردن یک شاخه گل» را رنج بردم
«مرگ قناری در قفس» را غصه خوردم
وز غصه مردم شبی صدبار مردم.
شرمنده از خود نیستم گرچون مسیحا
آنجا که فریاد از جگر باید کشیدن؛
من، با صبوری بر جگر دندان فشردم!
اما اگر پیکار با نابخردان را
شمشیر باید می گرفتم
بر من نگیری، من به راه مهر رفتم.
در چشم من، شمشیر در مشت،
یعنی کسی را می توان کشت!
در راه باریکی که از آن می گذشتیم،
تاریکی بی دانشی بیداد می کرد!
ایمان به انسان، شب چراغ راه من بود!
شمشیر دست اهرمن بود!
تنها سلاح من در این میدان، سخن بود!
شعرم اگر در خاطری آتش نیفروخت
اما دلم چون چوب تر، از هر دو سر سوخت
برگی از این دفتر بخوان، شاید بگویی:
آیا که از این می تواند بیشتر سوخت!؟
شبهای بی پایان نخفتم
پیغام انسان را به انسان، باز گفتم
حرفم نسیمی از دیار آشتی بود
در خارزار دشمنی ها
شاید که توفانی گران بایست می بود
تا بَرکَنَد بنیان این اهریمنی ها.
پیران پیش از ما نصیحت وار گفتند:
- ... دیر است ... دیراست
تاریکی روح زمین را
نیروی صد چون ما، ندایی در کویرست!
«نوحی دیگر می باید و توفان دیگر»(مصرع از نیمتاج سلماسی است)
«دنیای دیگر ساخت باید
وزنو در آن انسان دیگر»!(از حافظ)
اما هنوز این مرد تنهای شکیبا
با کوله بار شوق خود ره می سپارد
تا از دل این تیرگی نوری برآرد،
در هر کناری شمع شعری می گذارد.
اعجاز انسان را هنوز امید دارد....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#فریدون_مشیری
نسیمی از دیار آشتی
باری اگر روزی کسی از من بپرسد
«چندی که در روی زمین بودی چه کردی؟»
من می گشایم پیش رویش دفترم را
گریان و خندان بر می افرازم سرم را
آنگاه می گویم که: بذری نو فشانده است
تا بشکفد تا بردهد بسیار مانده است
در زیر این نیلی سپهر بی کرانه
چندان که یارا داشتم در هر ترانه
نام بلند عشق را تکرار کردم
با این صدای خسته شاید خفته ای را
در چارسوی این جهان بیدار کردم
من مهربانی را ستودم
من با بدی پیکار کردم
«پژمردن یک شاخه گل» را رنج بردم
«مرگ قناری در قفس» را غصه خوردم
وز غصه مردم شبی صدبار مردم.
شرمنده از خود نیستم گرچون مسیحا
آنجا که فریاد از جگر باید کشیدن؛
من، با صبوری بر جگر دندان فشردم!
اما اگر پیکار با نابخردان را
شمشیر باید می گرفتم
بر من نگیری، من به راه مهر رفتم.
در چشم من، شمشیر در مشت،
یعنی کسی را می توان کشت!
در راه باریکی که از آن می گذشتیم،
تاریکی بی دانشی بیداد می کرد!
ایمان به انسان، شب چراغ راه من بود!
شمشیر دست اهرمن بود!
تنها سلاح من در این میدان، سخن بود!
شعرم اگر در خاطری آتش نیفروخت
اما دلم چون چوب تر، از هر دو سر سوخت
برگی از این دفتر بخوان، شاید بگویی:
آیا که از این می تواند بیشتر سوخت!؟
شبهای بی پایان نخفتم
پیغام انسان را به انسان، باز گفتم
حرفم نسیمی از دیار آشتی بود
در خارزار دشمنی ها
شاید که توفانی گران بایست می بود
تا بَرکَنَد بنیان این اهریمنی ها.
پیران پیش از ما نصیحت وار گفتند:
- ... دیر است ... دیراست
تاریکی روح زمین را
نیروی صد چون ما، ندایی در کویرست!
«نوحی دیگر می باید و توفان دیگر»(مصرع از نیمتاج سلماسی است)
«دنیای دیگر ساخت باید
وزنو در آن انسان دیگر»!(از حافظ)
اما هنوز این مرد تنهای شکیبا
با کوله بار شوق خود ره می سپارد
تا از دل این تیرگی نوری برآرد،
در هر کناری شمع شعری می گذارد.
اعجاز انسان را هنوز امید دارد....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#لاطالائیل
در سرزمین غلامان، رویای ِ رها ماندن و از آزادی ترانهخواندن ، در دیار ناپرهیزگاران ِ دروغپرور و ریاکاران سیاهیگستر ، ایستادن، ایستادن و نفسی به راستی و تقوا برآوردن بزرگترین مبارزه با پلیدی هاست.
در زندان حتا آرزوی آزادی در سر زندانی ، قیلوله های روزان و شبان زندانبان را آشفته میکند ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
در سرزمین غلامان، رویای ِ رها ماندن و از آزادی ترانهخواندن ، در دیار ناپرهیزگاران ِ دروغپرور و ریاکاران سیاهیگستر ، ایستادن، ایستادن و نفسی به راستی و تقوا برآوردن بزرگترین مبارزه با پلیدی هاست.
در زندان حتا آرزوی آزادی در سر زندانی ، قیلوله های روزان و شبان زندانبان را آشفته میکند ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جهنم_وجوددارد
زهرا قنبری سالهاست در فوتبال زنان جایگاهی دارد. رکورد برترین گلزن لیگ مردان و زنان در دست اوست. او در لیگ قهرمانان آسیا یک گل نجاتبخش میزند و به هیجانی طبیعی به شادی میپردازد. در این میان پارچهای که بسته بر سر میافتد. بازی بعد او حضور ندارد چون محروم شده است.
حالا شما میگویید جهنم وجود ندارد؟
ما خودمان دوزخ را که نه دوزخان بسیاری را با همین چشم دنیایی دیدهایم. شما را نمیدانم ...
@niyazeztanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
زهرا قنبری سالهاست در فوتبال زنان جایگاهی دارد. رکورد برترین گلزن لیگ مردان و زنان در دست اوست. او در لیگ قهرمانان آسیا یک گل نجاتبخش میزند و به هیجانی طبیعی به شادی میپردازد. در این میان پارچهای که بسته بر سر میافتد. بازی بعد او حضور ندارد چون محروم شده است.
حالا شما میگویید جهنم وجود ندارد؟
ما خودمان دوزخ را که نه دوزخان بسیاری را با همین چشم دنیایی دیدهایم. شما را نمیدانم ...
@niyazeztanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل
انسان ، کشتگاه خداست و شیطان.
و اینها اسم رمزی است برای نور و تاریکی، نیکی و بدی ، خیر و شر و...که تکثیرشان در زمین انسان ممکن میشود.
وقتی در سرزمینی دروغ و جهل و ریا و... حاکم است بدین معناست که مردم کشتگاه وجود خود را در اختیار شیطان گذاردهاند. شیطان با تکثیر خویش در دیگران پایدار میشود دیگرانی که به هر دلیل او را آیینهی خویش دیده اند و سرزمین وجود خود را به او تفویض کرده اند.
خدا بودن دشوار است و همین است که برای بسیاری از آدمیان دشوار است که خدا را آیینهی خویش ببینند و در کشتزار خویش بذر روشنایی و خرد و مهر بکارند...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
انسان ، کشتگاه خداست و شیطان.
و اینها اسم رمزی است برای نور و تاریکی، نیکی و بدی ، خیر و شر و...که تکثیرشان در زمین انسان ممکن میشود.
وقتی در سرزمینی دروغ و جهل و ریا و... حاکم است بدین معناست که مردم کشتگاه وجود خود را در اختیار شیطان گذاردهاند. شیطان با تکثیر خویش در دیگران پایدار میشود دیگرانی که به هر دلیل او را آیینهی خویش دیده اند و سرزمین وجود خود را به او تفویض کرده اند.
خدا بودن دشوار است و همین است که برای بسیاری از آدمیان دشوار است که خدا را آیینهی خویش ببینند و در کشتزار خویش بذر روشنایی و خرد و مهر بکارند...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پریشان_سرودهها
خوشا به حال شما
پدرانتان
،همه،
از قبیلهی عالمان دین بودند
ودلبرکی عیار
و شوخ و شیرینکار
جادوپیشهای افسونکار
در اوج یک بهار
با معلم عشق نزد شما درآمد
و شما را شاعری آموخت
تا سعادتمندان هر دو جهان باشید.
پدران من اما
کارشان این بود
بر خاک درخت نشاندند
و از کاریز جویباری به زیرش کشاندند
دست سرنوشت
نام لکاتهای اثیری را نیز
در دفتر کاهی زندهگیام ننوشت..
من نیز جهان را به هیاهو نیالودم
فقط
گه گاه
اباطیلی نوشتم
چرندیاتی سرودم
و فقط
یک انسان بودم...
#محسن_یارمحمدی ۱۲آبان۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خوشا به حال شما
پدرانتان
،همه،
از قبیلهی عالمان دین بودند
ودلبرکی عیار
و شوخ و شیرینکار
جادوپیشهای افسونکار
در اوج یک بهار
با معلم عشق نزد شما درآمد
و شما را شاعری آموخت
تا سعادتمندان هر دو جهان باشید.
پدران من اما
کارشان این بود
بر خاک درخت نشاندند
و از کاریز جویباری به زیرش کشاندند
دست سرنوشت
نام لکاتهای اثیری را نیز
در دفتر کاهی زندهگیام ننوشت..
من نیز جهان را به هیاهو نیالودم
فقط
گه گاه
اباطیلی نوشتم
چرندیاتی سرودم
و فقط
یک انسان بودم...
#محسن_یارمحمدی ۱۲آبان۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️دو بیتی
دلی دارم به رنگ شرمساری
پریشان همچو نبض بیقراری
زمستان در زمستان است عمرم
نه تابستان نه پاییز و بهاری...
#محسن_یارمحمدی آبان ۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
دلی دارم به رنگ شرمساری
پریشان همچو نبض بیقراری
زمستان در زمستان است عمرم
نه تابستان نه پاییز و بهاری...
#محسن_یارمحمدی آبان ۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#داغستان
با هزار امید
رفتهبود
از قیود و بندهای اعتیاد
رها شود
از هزاران هزار درد
جدا شود...
نوادهگان اهرمن
در جهالتی به رنگ سرخ خون و آتش و جنون
تمام شوق و شور را
امید سبز یک عبور را
به چند سکهی حرام
فروختند
و باز
بچههای بیپناه کوی رنج را
سوختند
سوختند
سوختند...
#محسن_بارانی
آبان همیشه سرخ قرن پانزدهم
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
با هزار امید
رفتهبود
از قیود و بندهای اعتیاد
رها شود
از هزاران هزار درد
جدا شود...
نوادهگان اهرمن
در جهالتی به رنگ سرخ خون و آتش و جنون
تمام شوق و شور را
امید سبز یک عبور را
به چند سکهی حرام
فروختند
و باز
بچههای بیپناه کوی رنج را
سوختند
سوختند
سوختند...
#محسن_بارانی
آبان همیشه سرخ قرن پانزدهم
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ابلیس_زادهگان
آنچه در این خبر بسیار بسیار مهم است این است که تمامتخواهان انسانسوز برای همهچیز انسان ایرانی برنامه دارند.
مثلن با #ناروشهای مدیریتیشان نمیتوانند تولید و عرضهی مناسب فلان نیاز یا کالای ضروری را اجرا کنند میروند سراغ نیازها و کالای فرودستتر . این نیازها شامل همهی ابعاد انسانی است. از غذای جسم و جان و روان تا وسایط رشد و امنیت و آرامش انسان.
شما یادتان نیست یکی از همین ابلیسزادهگان که ۲۸سال است وکیل مجلس است و چندین سال هم وزیر آموزش و پرورش بوده جملهای بسیار رعبآور دارد:
«ما باید برای تربیت بچهها از درون رحم مادرشان برنامه داشته باشید»
در واقع ما با کسانی روبه روییم که اهریمن اوستا و ابلیس قرآن و مفیستوفلس گوته و ولند ولگاکف دربرابرشان مات مطلقاند.
فاعتبروا یا اولی الابصار...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آنچه در این خبر بسیار بسیار مهم است این است که تمامتخواهان انسانسوز برای همهچیز انسان ایرانی برنامه دارند.
مثلن با #ناروشهای مدیریتیشان نمیتوانند تولید و عرضهی مناسب فلان نیاز یا کالای ضروری را اجرا کنند میروند سراغ نیازها و کالای فرودستتر . این نیازها شامل همهی ابعاد انسانی است. از غذای جسم و جان و روان تا وسایط رشد و امنیت و آرامش انسان.
شما یادتان نیست یکی از همین ابلیسزادهگان که ۲۸سال است وکیل مجلس است و چندین سال هم وزیر آموزش و پرورش بوده جملهای بسیار رعبآور دارد:
«ما باید برای تربیت بچهها از درون رحم مادرشان برنامه داشته باشید»
در واقع ما با کسانی روبه روییم که اهریمن اوستا و ابلیس قرآن و مفیستوفلس گوته و ولند ولگاکف دربرابرشان مات مطلقاند.
فاعتبروا یا اولی الابصار...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پریشان_سرودهها
بیا پیش از آن که هوش مصنوعی
همه چیزمان را به دست بگیرد
و عروسکمان کند
- بیشتر از قبل،
چندبار
آتش وار
عریان تر از آب و باد
بر بستر سنگ و خاک
عشق ببازیم
و تنهایمان زخملاخ خارهای حقیقت شود
بر چلیپای عشقی بدوی
هنوز فرصت داریم
احتمالن هنوز او
لذت قدرت
و قدرت دروغ را نچشیدهاست
همین که اینها را بفهمد
کار همهمان تمام است
بیا فقط چند بار
بدون آنکه بترسیم
که من کسی دیگرم یا تو، تو نیستی
چنان در هم بپیچیم که هیچ خدایی
نتواند
جدا کند ما را
شاید در این صورت
شیطان
رها کند ما را ...
#محسن_بارانی ۱۸ آبان ۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بیا پیش از آن که هوش مصنوعی
همه چیزمان را به دست بگیرد
و عروسکمان کند
- بیشتر از قبل،
چندبار
آتش وار
عریان تر از آب و باد
بر بستر سنگ و خاک
عشق ببازیم
و تنهایمان زخملاخ خارهای حقیقت شود
بر چلیپای عشقی بدوی
هنوز فرصت داریم
احتمالن هنوز او
لذت قدرت
و قدرت دروغ را نچشیدهاست
همین که اینها را بفهمد
کار همهمان تمام است
بیا فقط چند بار
بدون آنکه بترسیم
که من کسی دیگرم یا تو، تو نیستی
چنان در هم بپیچیم که هیچ خدایی
نتواند
جدا کند ما را
شاید در این صورت
شیطان
رها کند ما را ...
#محسن_بارانی ۱۸ آبان ۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#تاریکستان
- باز هم روـسیه
امسال پانصد سال از درگذشت شاه اسماعیل میگذرد. او که بنیانگذار سلسلهی صفویه بود در سال ۱۵۲۴ درگذشت و در شهر اردبیل به خاک سپرده شد.
برای آنکه اردبیل از رونق نیفتد، شاه عباس رسیدهگیهای فراوان به شهر کرد.
از جملهی این اقدامات احداث و تجهیز کتابخانهای بسیار بزرگ در این شهر بود.
وقتی در سال ۱۸۲۸ روسهای انسان کش اردبیل را تسخیر کردند، ژنرال پاسکویچ تعداد بیشماری از نسخ کتابهایی بسیار گرانبها، کمیاب و بینظیر را از این کتابخانه غارت کرد و به عنوان غنایم جنگی به سنت پطرزبورگ فرستاد.
احتمالن قرآنی که عالیجناب پوتین به ایران داد یک کپی از هزاران کتاب ارجمندی باشد که روسان روسیاه از این کتابخانه به یغما بردهاند..
روسها در طول تاریخ جز خفت و خواری و شکست و... چیزی نصیب ما نکرده و شگفتا که روسوفیلها همچنان مشغول تفویض خود و البته مقدرات ما به عالیجناب پوتین هستند....
پ.ن: لطفن مطالبی را که آگاهیبخش به شمار میآورید حتمن به اشتراک بگذارید.
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
- باز هم روـسیه
امسال پانصد سال از درگذشت شاه اسماعیل میگذرد. او که بنیانگذار سلسلهی صفویه بود در سال ۱۵۲۴ درگذشت و در شهر اردبیل به خاک سپرده شد.
برای آنکه اردبیل از رونق نیفتد، شاه عباس رسیدهگیهای فراوان به شهر کرد.
از جملهی این اقدامات احداث و تجهیز کتابخانهای بسیار بزرگ در این شهر بود.
وقتی در سال ۱۸۲۸ روسهای انسان کش اردبیل را تسخیر کردند، ژنرال پاسکویچ تعداد بیشماری از نسخ کتابهایی بسیار گرانبها، کمیاب و بینظیر را از این کتابخانه غارت کرد و به عنوان غنایم جنگی به سنت پطرزبورگ فرستاد.
احتمالن قرآنی که عالیجناب پوتین به ایران داد یک کپی از هزاران کتاب ارجمندی باشد که روسان روسیاه از این کتابخانه به یغما بردهاند..
روسها در طول تاریخ جز خفت و خواری و شکست و... چیزی نصیب ما نکرده و شگفتا که روسوفیلها همچنان مشغول تفویض خود و البته مقدرات ما به عالیجناب پوتین هستند....
پ.ن: لطفن مطالبی را که آگاهیبخش به شمار میآورید حتمن به اشتراک بگذارید.
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#سخن_جاودان
#مقالات_شمس
...تا خدا گفت موسی را: سخت گرسنه ام، مناظره رها کن رو طعامها بساز که فردا می آیم.
طعامها بساخت از پگه، همه چیزها حاضر بود الا آب..
درویشی ژولیده در رسید که؛ شیءلله، نان بده.
موسی گفت: نیک آمدی
و دو سبو به دست او داد که؛ آب بیار.
گفت: هزاران خدمت کنم.
آب آورد.
موسی نان به دست او داد.
درویش خدمت کرد و رفت..
روز دیر شد و موسی منتظر..
که سخت تکلف کرده بود.
طعام را تفرقه کرد میان همسایگان.
و دراین مشکل مانده که سرّ این چه بود؟ توسع بر این جماعت؟ یا همین تعبّد که هرچه گفت حق تعالی کردم؟
زمان انبساط آمد. سوال کرد که؛ وعده فرمودی و نیامدی؟
گفت: آمدم اما تو، ما را نان کی دهی تا دو سبو آب نفرمایی آوردن...
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#مقالات_شمس
...تا خدا گفت موسی را: سخت گرسنه ام، مناظره رها کن رو طعامها بساز که فردا می آیم.
طعامها بساخت از پگه، همه چیزها حاضر بود الا آب..
درویشی ژولیده در رسید که؛ شیءلله، نان بده.
موسی گفت: نیک آمدی
و دو سبو به دست او داد که؛ آب بیار.
گفت: هزاران خدمت کنم.
آب آورد.
موسی نان به دست او داد.
درویش خدمت کرد و رفت..
روز دیر شد و موسی منتظر..
که سخت تکلف کرده بود.
طعام را تفرقه کرد میان همسایگان.
و دراین مشکل مانده که سرّ این چه بود؟ توسع بر این جماعت؟ یا همین تعبّد که هرچه گفت حق تعالی کردم؟
زمان انبساط آمد. سوال کرد که؛ وعده فرمودی و نیامدی؟
گفت: آمدم اما تو، ما را نان کی دهی تا دو سبو آب نفرمایی آوردن...
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#لاطالائیل ،
یا زندهگیات را بساز آنگونه که میخواهی یا زندهگیات را خواهند ساخت آنگونه که میخواهند ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
یا زندهگیات را بساز آنگونه که میخواهی یا زندهگیات را خواهند ساخت آنگونه که میخواهند ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#کتاب_گویا
طی ده پانزده سالی که با رادیو همکاری کردم. یکی از کارهای ماندگار همین «نامهی باستان» بود. در این کار بختیار بودم که در کنار سرآمدان صدا و نمایش نشستم ، ازایشان آموختم و پیوندهایی پدید آمد که خوشبختانه پس از گذر سالها همچنان پابرجاست و در این روزگار درد براستی مایهی التیام خاطر است.
#علی_آقا_عمرانی( با اجرایی بینظیر ) ، #رضاعمرانی #فریبامتخصص #علی_تاجمیر و#علیرضامحمودی_ایرانمهر و... دیگر حرفهای های عرصهی نمایش و اجرا که به گمانم دیگر سالهاست اغلبشان با رادیو قطع همکاری کردهاند.
این کار به تهیهکنندهگی #ناهیدگودرزی ارجمند صورت گرفت که مجموعهی سترگ #ازسی_مرغ_تاسیمرغ نیز محصول همکاری با ایشان و دیگر یگانههای عرصهی دوبله و نمایش بود...
مدتی است رادیو حدود ۱۱۰۰دقیقه از این کار را بهصورت کتاب صوتی در اختیار علاقهمندان قرارداده که از سایت ایران صدا قابل بارگیری است.
این کار تلاشی بود برای اجرایی خاص از شاهنامه ی فردوسی بزرگ که البته ناتمام ماند...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
طی ده پانزده سالی که با رادیو همکاری کردم. یکی از کارهای ماندگار همین «نامهی باستان» بود. در این کار بختیار بودم که در کنار سرآمدان صدا و نمایش نشستم ، ازایشان آموختم و پیوندهایی پدید آمد که خوشبختانه پس از گذر سالها همچنان پابرجاست و در این روزگار درد براستی مایهی التیام خاطر است.
#علی_آقا_عمرانی( با اجرایی بینظیر ) ، #رضاعمرانی #فریبامتخصص #علی_تاجمیر و#علیرضامحمودی_ایرانمهر و... دیگر حرفهای های عرصهی نمایش و اجرا که به گمانم دیگر سالهاست اغلبشان با رادیو قطع همکاری کردهاند.
این کار به تهیهکنندهگی #ناهیدگودرزی ارجمند صورت گرفت که مجموعهی سترگ #ازسی_مرغ_تاسیمرغ نیز محصول همکاری با ایشان و دیگر یگانههای عرصهی دوبله و نمایش بود...
مدتی است رادیو حدود ۱۱۰۰دقیقه از این کار را بهصورت کتاب صوتی در اختیار علاقهمندان قرارداده که از سایت ایران صدا قابل بارگیری است.
این کار تلاشی بود برای اجرایی خاص از شاهنامه ی فردوسی بزرگ که البته ناتمام ماند...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹