Telegram Web
Forwarded from نیازستان
#سخن_جاودان

#مقالات_شمس

...تا خدا گفت موسی را: سخت گرسنه ام، مناظره رها کن رو طعامها بساز که فردا می آیم.
طعامها بساخت از پگه، همه چیزها حاضر بود الا آب..
درویشی ژولیده در رسید که؛ شیءلله، نان بده.
موسی گفت: نیک آمدی
و دو سبو به دست او داد که؛ آب بیار.

گفت: هزاران خدمت کنم.
آب آورد.
موسی نان به دست او داد.
درویش خدمت کرد و رفت..

روز دیر شد و موسی منتظر..
که سخت تکلف کرده بود.
طعام را تفرقه کرد میان همسایگان.
و دراین مشکل مانده که سرّ این چه بود؟ توسع بر این جماعت؟ یا همین تعبّد که هرچه گفت حق تعالی کردم؟

زمان انبساط آمد. سوال کرد که؛ وعده فرمودی و نیامدی؟
گفت: آمدم اما تو، ما را نان کی دهی تا دو سبو آب نفرمایی آوردن...

@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#لاطالائیل ،

‌‌ یا زنده‌گی‌ات را بساز آن‌گونه که می‌خواهی یا زنده‌گی‌ات را خواهند ساخت آن‌گونه که می‌خواهند ...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#کتاب_گویا

طی ده پانزده سالی که با رادیو همکاری کردم. یکی از کارهای ماندگار همین «نامه‌ی باستان» بود. در این کار بخت‌یار بودم که در کنار سرآمدان صدا و نمایش نشستم ، ازایشان آموختم و پیوندهایی پدید آمد که خوشبختانه پس از گذر سال‌ها همچنان پابرجاست و در این روزگار درد براستی مایه‌ی التیام خاطر است.
#علی_آقا_عمرانی( با اجرایی بی‌نظیر ) ، #رضاعمرانی #فریبامتخصص #علی_تاجمیر و#علیرضامحمودی_ایرانمهر و... دیگر حرفه‌ای های عرصه‌ی نمایش و اجرا که به گمانم دیگر سال‌هاست اغلبشان با رادیو قطع همکاری کرده‌اند.
این کار به تهیه‌کننده‌گی #ناهیدگودرزی ارجمند صورت گرفت که مجموعه‌ی سترگ #ازسی_مرغ_تاسیمرغ نیز محصول همکاری با ایشان و دیگر یگانه‌های عرصه‌ی دوبله و نمایش بود...
مدتی است رادیو حدود ۱۱۰۰دقیقه از این کار را به‌صورت کتاب صوتی در اختیار علاقه‌مندان قرارداده که از سایت ایران صدا قابل بارگیری است.
این کار تلاشی بود برای اجرایی خاص از شاهنامه ی فردوسی بزرگ که البته ناتمام ماند...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پرسش_همیشه


سلام و درود
همان‌طور که می‌دانید بسیاری از شاگردان و مردم از ما که ادبیات فارسی خوانده‌ایم می‌پرسند: راست است که مولانا و شمس...

واقعن عجیب است.من این نظر را رد میکنم اما نیازمند منبع یا پاسخ محکم هستم.
آیا برای دفاع از مولانا در همجنس باز نبودن،منبع کتابی و یا پادکست سراغ ندارید؟البته بنده در دفاع از مولانا و حافظ از سخنان دکتر الهی قمشه ای و دکتر دینانی استفاده می کنم.

سلام
به گمان منی که چهل سالی است با مولانا و حافظ و... مانوسم، آثار مولانا و حافظ و... امثالهم خیلی شبیه زنده‌گی هستند. بدین معنا که «زنده‌گی» مفهوم و معنایی بزرگ دارد ما زنده‌گی می‌کنیم، اما پیش از ما زنده‌گی و زنده‌گانی بوده‌اند و پس از ما نیز..
در این فرصت زنده‌گی هرکس دنبال چیزی‌ست و از زنده‌گی چیزی میفهمد یا به دست می‌آورد و.. طبیعتن هرکس داناتر، بادقت‌تر، منصف تر باتجربه‌تر، خواهان‌تر و... باشد تصویر کامل‌تری از زنده‌گی دارد..اما همین تصویر کامل‌تر به معنای #تصویرکامل زنده‌گی نیست چون زنده‌گی از تمام تجارب و دانایی‌های ما بزرگتراست.
البته هیچ ایرادی هم ندارد پشه زنده‌گی را در حد پشه‌گی‌اش می‌بیند و بیان می کند و مثلن لاک‌پشت با لاک‌پشتی‌ات خویش..
این مقدمه ای است برای این‌که از قول خود مولانا بگویم:
«دریا هزار جوی شود و هزار جوی دریا نشود»

باید در باب آثار سترگ‌بشری چنین اصل مهمی را مد نظر داشت مثلن مثنوی محصولی به‌ثمر نشسته از یک تاریخ درازدامن و رازآلود است.
خود مولانا دست کم ۴۵سال پژوهش و جست‌وجو و سلوک و.. داشته و مثنوی را طی دست کم ۱۴سال شکل داده، پس نمی‌شود کسی بی‌جست‌وجو در چنین هزارتویی حرفی بزند و مدعی هم باشد که: «اناالحق»
دیگر این‌که انواع آثاری را که از زمان خود ایشان تا امروز درباره‌شان نوشته شده باید با دید انتقادی خواند، چه تأیید کننده‌گان و شیفته‌گان چه منکران و کینه‌وران و.. این هم البته کار خُردی نیست.
عجالتن درباره‌ی سوال ازلی ایرانیان(؟!) درباره هم‌جنس بازی مولانا چند نکته‌ی خیلی مهم وجود دارد:
نخست اینکه در آثار شمس و مولانا این رذیلت اخلاقی به شکل‌های گوناگون مطرود و منفور است. ایشان این عمل شنیع را که گاه در خانقاه‌ها (مثل بسیاری مدارس کهن) واقع می‌شده مورد طعن و نفرین قرار داده اند و آن را کار لئیمان و پَستان دانسته‌اند از دیگر سو در دوره‌ی حیات مولانا، او منکران و مبغبضان بسیار مُصری داشته که از قضا مشغول توهین و افترا و... به او بوده اند(شفاهن یا کتبن) در هیچ‌یک از آثار منکران مولانا هیچ اشارتی به این نکته نشده. درحالی که اگر بود محمل بسیار خوبی برای فروکوفتن مولانا و شمس فراهم بود و..
نکته‌ی دیگر هم توجه به همان«مساله‌ی ما»ست ما در جهان دنبال چه هستیم؟
جهان آن را به ما خواهد داد مولانا در مثنوی در حکایت به‌ظاهر مستهجن( آن کنیزک که .‌‌.. شهوت می‌راند ) حال چنین انسان‌هایی را ترسیم کرده..
حرف کسی که مثلن از بیست‌وهفت هزار بیت ۲۷بیت را می‌بیند و آن‌ها بستر نتیجه‌گیری خود قرار میدهد چه محل دارد؟
درباره‌ی حافظ نیز اصل داستان همین هاست و به گمانم پیچیده‌تر از مولانا حتا، چون او آگاهانه و عامدانه با جهان بازی می‌کند و بسیاری را بازی می‌هد:

حافظم در مجلسی دُردی‌کشم در محفلی
بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می‌کنم

#محسن_یارمحمدی
دانش آموخته‌ی دکتری زبان و ادبیات فارسی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ازنگاه_دیگران

⭕️🔴کلینیک حجاب و جدال استالین و هیتلر!

(صلاح الدین خدیو)

در روزی که نتانیاهو به زبان فارسی فریاد زن، زندگی، آزادی سر داد، یک کلینیک ترک بی حجابی در تهران راه اندازی شد.
در ایامی که کمبود برق و بنزین و تورم لگام گسیخته گریبان مردم را گرفته و خبرهای محیر العقول دربارەی فساد روان جمعی را می آزارد، این خبر مانند باریدن برف در چلەی تابستان بود.

برای عموم مردم که از مشکلات اقتصادی و دشواری های زندگی روزمره به ستوه آمدەاند، پوشش زنان در حدود متعارف آن و به طریق اولی سیاسی کردن آن مسالەای فرعی است.
اما برای اقلیتی که از مواهب رانت و امتیازات عدیدەی شغلی و منزلتی برخوردارند، " خوشایند کردن فضاهای عمومی " و آن را مطابق میل خود در آوردن احتمالا یک دغدغەی اصیل و درجه اول محسوب می شود.

واپسین وسوسەی این طیف تندرو سیاسی که پایگاه اجتماعی اندکی در میان بدنەی محافظه کار جامعه و اصولگرایان سنتی دارد، مواجهەی استالینیستی با مسالەی حجاب است.

از نظر استالین هرگونه دگراندیشی و مخالفت با سیاست و فرهنگ رسمی که توسط آپارتچی های حزبی تدوین و بیان می شد، نه تنها ناهنجاری بلکه بیماری بود.
مرتکبان آن به اردوگاه های کار اجباری موسوم به گولاگ در سرزمین های دوردست شوروی فرستاده می شدند و سالها و گاه تا جان سپردن، روزگار را به بیگاری می گذراندند.

نواستالینی های بعدی با تغییر زمانه ناچار شدند اردوگاه های کار اجباری را برچینند و آسایشگاه های روانی را جایشان قرار دهند.
در رهیافت جدید، مخالفان سیاسی روان های نژند و بیمار تصور می شدند که محتاج بازپروری و اصلاحند.

اکنون هم در چین و روسیه از الگوهای فوق پیروی می شود.
در چین تحت عنوان فریبندەی "جنگ خلقی علیه ترور" میلیون ها مسلمان ایغور جهت شست و شوی مغری در اردوگاه های کار اجباری قرار گرفته‌اند.

در روسیەی پوتین هم، آسایشگاه ها و بیمارستان های روانی بازگشته و از روان پزشکی و روان شناسی برای مقابله با منتقدان و دگراندیشان بهره برده می شود.

ظاهرا بازگشت روح گولاگ به روسیه، دل و جان پایداری چی های وطنی را ربوده است!
به این الگوپذیری باید متغیری بنام فساد را نیز افزود.
در هر دو مدل چبنی و روسی به عنوان حکومت های پساایدئولوژیک، منافع مشخص نخبگان حاکم جای آرمان هایی نظیر پرولتاریا و انقلاب جهانی را گرفته است.

اینجا هم نباید از اهمیت این متغیر غافل شد. هم اکنون کلینیک ها و کمپ های ترک اعتیاد که غالبا توسط بخش خصوصی اداره می شوند، گردش مالی قابل توجه و بازدهی قابل قبول دارند،
کلینیک های ترک بی حجابی چگونه‌اند؟ یحتمل توسط بخش "خصولتی" اداره و با پروژه گیری و بودجه ستانی، خوانی از رانت و منفعت را به روی گردانندگانشان می گشایند.

صحبت استالین به میان آمد، حیف است به هیتلر هم نپردازیم.
نتانیاهو  هیتلر روزگار ما که هزاران زن و کودک غزه را کشته، در پیام امروز خود نوید آزادی به مردم و زنان ایران داد!
درست مانند آدولف هیتلر که به اتحاد شوروی حمله کرد تا به زعم خود توطئەی یهودی ساختەی بلشویسم را نابود و شر آن را از سر جهان کم کند.
پیام آزادی نتانیاهو و کلینیک ترک بی حجابی پایداری چی ها، یادآور نبرد هیتلر و استالین در اثنای جنگ دوم جهانی است!

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل،

‌ تو نمی‌دانی در روزگار غلبه‌ی سیاهی و صدرنشینی تباهی چه مبارزه‌ی بزرگی است زنده ماندن.
زنده ماندن کسانی که دل در مهر آفتاب دارند و بذر پاکی در وجود خویش می‌کارند عذابی بی‌همانند برای خفاشان شب‌پرست است. بمان و بدان که نبودنت موجب شادمانی و مایه‌ی قدرت فرزندان ابلیس است و بودنت انکار ایشان...

پ.ن: در حاشیه‌ی خودکشی‌های هولناک و خداسوز اخیر ...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پریشان_سروده‌ها

ای رند تمامی ایام
تو همه‌ی چیزهای جهان را
مثل آب خوردن
از حفظ بودی

از آغاز تا انجام

فرشته‌گان مودب
برای ورود به خانه‌ی خاک
در می‌زدند و تو
با ساکنان ستر عفاف و حجاب
پیمانه می‌زدی

تو
رازدار ملک و ملکوت
ناسوت و لاهوت
بوده‌ای
و در رسوایی شیخ و مفتی و محتسب
هزاربار هزار ترانه سروده‌ای

فقط نمی‌دانم
ای حافظ تمامی رازهای جهان،
آیا می‌دانستی
روزی روزگاری
در شهری به نام تهران
پلی به نام تو خواهدشد
و بارها
و از بالای آن ....

#محسن_بارانی ۲۴آبان ۱۴۰۳

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل

فقر در هر شکل‌اش (مالی، فرهنگی، فکری و... ) بزرگ‌ترین سلاح برای اسارت و کنترل مردم یک جامعه است.
همه‌ی حکومت‌ها به ویژه حکومت‌های نامشروع و تمامیت‌خواه، با گسترش ، تعمیق ، عادی سازی و... فقر، مردم را سائل ( گدا ) ، مسکین ( بسیار ساکن) ابن‌سبیل ( از خانه رانده‌ی در راه مانده ) یتیم ( بی‌رشه و پیوند)؛و.. بار می‌آورند و آن گاه از میان پست‌ترین و نیازمندترین فقیران ِ مادی و معنوی، برای خود برده‌گانی خشن و انسان‌کش و مطیع انتخاب می‌کنند آن‌گاه با دادن امتیازاتی به این حامیان در سه عرصه‌ی قدرت، ثروت و منزلت، ایشان را آلت فعل می‌کنند و برای خود بقا می‌خرند...
همین است که قرآن فقر را وعده‌ی شیطان دانسته و جامعه‌ی فقیر را تحت امر ابلیس...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️🔴فراخوان طرح "یک کتاب، یک آینده"

🔷به مناسبت روز کتاب و کتابخوانی، حرکتی جمعی و مؤثر آغاز می‌کنیم: اهدا کتاب‌های با کیفیت و معتبر به کتابخانه‌های سیستان و بلوچستان. این قدم کوچک، می‌تواند دنیای کودکان و نوجوانان این منطقه را تغییر دهد.

🔷کتاب، کلید دانایی است و دانایی، قدرت است. در شرایط کنونی که گرانی کتاب‌ها و محدودیت‌های مالی دست‌وپای ما را بسته است، از همه علاقه‌مندان به فرهنگ و آموزش دعوت می‌کنیم تا با اهدا کتاب‌هایی که از نظر محتوایی و کیفی مورد تأیید ما هستند، به این حرکت بپیوندند.
چه‌گونه می‌توانید کمک کنید؟
🌱 اهدای کتاب با کیفیت: کتاب‌هایی که محتوای مناسب و سطح علمی بالا دارند و با نیازهای کودکان و نوجوانان سیستان همخوانی دارند، اهدا کنید. ما کتاب‌هایی را می‌پذیریم که از نظر محتوایی تأیید شده باشند.

🌱اگر قادر به اهدای کتاب نیستید، می‌توانید کمک‌های مالی خود را برای خرید کتاب‌های جدید با کیفیت اختصاص دهید.
«شماره کارت جهت کمک‌های نقدی:
۶۲۲۱ ۰۶۱۱ ۰۰۸۶ ۳۷۰۵
ژیلا مدنی قهفرخی «مخصوص کتابخانه‌ی نوجوانان»

🌱این حرکت را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید و شبکه‌ای از حامیان کتاب و دانایی بسازید.

🌱با کمک شما، کتاب‌های ارزشمند می‌توانند در دستان کودکانی قرار بگیرند که نیازمند منابع علمی و فرهنگی با کیفیت هستند. این اقدام می‌تواند تغییرات بزرگی در زندگی نسل آینده سیستان به وجود آورد.
برای مشارکت و اطلاعات بیشتر، با شماره واتساپ ۰۹۱۲۲۷۶۴۹۰۸ در ارتباط باشید.

آوای مهر هامون
طرح "یک کتاب، یک آینده"

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from محسن یارمحمدی
#کتابستان

در بیان فرق دنیای کهن با نو، از نبود آیین تشرُف در جهان مدرن و اهمیت بسیار آن در گذشته می‌گویند
و اینکه چون جهان مدرن دست به تقدس‌زدایی زده، طبعن انسان را برای پابوس، دست‌بوس یا کمربسته‌شدن امری قدسی و فرادست آماده نمی‌کند
در غرب و حتا ایران خودمان دیگر نه مراسم ختنه‌سورانی برقرارست نه هل‌دادن نوآموز در تاریکی پرستشگاههای مهری و نه کُشتی بستن پانزده ساله‌گی و..
با کمی دقت می‌توان اصل و فرع این حرف‌ها را نفی‌کرد
هیچ اتفاق نویی نیفتاده هنوز معابد به راه و هنوز آیین‌های تشرف برپاست
جشن تولد چه رمزی دارد؟مراسم ورود به دبستان و جشن الفبا چه‌؟آیین‌ چند میلیون نفری کنکورهای ورودی دانشگاه چیست؟مصاحبه‌های دوره‌های تخصصی یا کاریابی چه؟و..
به‌گمانم ساده‌لوحی‌ست اگر متوجه نشویم که هنوز بشر همچنان در جست‌وجوی امر قدسی‌ست. جست‌وجویی در معابد متنوع برای کارآموزی و رازآموزی..
تنها اتفاقی که افتاده معبد محلی شده مثلن دبستان و معبد بزرگ شده دانشگاه..
بزرگترینش مثلن هاروارد
(به سبب ستیز خادمان معابد پیشین با این‌معابد توجه کنید)
راستی پیر روشن‌ضمیر هم شده استاد، مخصوصن اساتید حوزه‌ی روان..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#درنگ_امروز

#فروغ

یک پنجره برای من کافیست
یک پنجره به لحظه ی آگاهی و نگاه وسکوت..

حرفی به من بزن
من درپناه پنجره ام
با آفتاب رابطه دارم

@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
⭕️🔴سخن_همیشه

اگر شما گیوتین را به جلوی صحنه آورده‌اید و آن را با این شادمانی و افتخار افراشته و به آسمان رسانده‌اید فقط برای این است که «بریدن سر از همه‌ی کارها آسان‌تر است و پروردن اندیشه در سر، از همه‌ی کارها دشوارتر».
پرچم شما کهنه‌پارچه‌ای بیش نیست... نماد ناتوانی.

📚تسخیرشده‌گان (جن زدگان)

فئودور داستایوفسکی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پریشان_سروده‌ها

دغدغه‌ها چه‌قدر زیبا بود؛
با صدای زنگ
که زیباترین زنگ زمان بود
و چهارپنج ساعت پیش
ناقوس مرگ بود و اسارت
،در دستگاه حقارت،
باید از زندان مدرسه
فرار می‌کردی

تمام راه
صداقت گرسنه‌گی
در چیستی گمان غذا بود
و غذایی که دست‌پخت بهترین مادر جهان
- همیشه حدس غریزه درست درمی‌آمد -

پاییز لحاف خیس و ابری خود را
به روی شهر پهن می‌کرد
و رخوت قیلوله‌ای سبک
تو را به امن کوچه‌‌ی باران می‌برد

تا عصر برای خدا شدن فرصت بود
بعد هم
انسان که می‌شدیم
مجال خنده‌و بازی محال نمی‌شد

غروب‌های سیاه
باید سر کوچه می‌ایستادم
تا با مانتوی طوسی
و مغنه‌ی اجبار
عبور می‌کردی
- تمام جنوب شهر مرا
غرق نور می‌کردی -

هنوز موفقیت این‌همه پلشت نبود
که رد پایش فقط از ونک به بالا
دیده شود
و هرچه بالاتر، عمیق‌تر باشد
یا
تعداد لایک‌های هوَل‌ها
تو را به جمع دلاقک ببرد
و برایت آوازه‌های پوچ بخرد

لبخند تو
نشانه‌ی کامیابی من می‌شد
و تمامی راه مواظبت بودم
کسی نگاه چپ نکند
یا زبان به لایه نلاید
و ژاژ نیز نخاید

سریع به خانه برمی‌گشتم
نه آن‌که فردا امتحان ریاضی داشتیم نه آقا
سونیا قرار بود
با راسکولنیکف قدم بزند
باید ته داستان را در می‌آوردم
و هرگز تصورش را نمی‌کردم
که قرار است
هرسه‌تایی ما
تبعید شویم
به سیبری ایران
و گولاگ ما بشود تهران ...

#محسن_بارانی ۲۸آبان ۱۴۰۳

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی

⭕️زبان و جهل سیستماتیک

اگر معنای انسان‌ را آگاهی بگیریم یا آن گونه‌که مولانا گفته «خبر»؛
این خبر جان‌است اندر آزمون
هرکه را افزون خبر جانش فزون

و نیز در سرنمون آدم، سرپیچی از نهیِ «لاتقربا» این‌گونه تفسیرشود:
آدمی باید سبب همه‌ی امور را دریابد و در این کار آزادی دارد
آگاهی با آزادی پیوند می‌گیرد و میوه‌ی آزادی البته رنج است جایگاه انسان
درین نگاه آگاهی/آزادی/رنج مثلث وجود انسان و نقطه‌ مقابل آن جهل است و اجبار و شنگولی‌..(انسان پرورده شده در دامان این دو نگاه را تصور کنید)
این جهل دراساطیر ایران نیز به اهریمن نسبت داده‌می‌شود
او موجودی‌ست که بدون پیش‌آگاهی. او با رانه‌هایی مانند خودپرستی و خودرایی، آزمندی و خشم و..عمل میکند و...جاهل است
با پذیرش این مقدمات، جهل همان #شر است و در این یادداشت به جای جهل می‌توانید شر بگذارید.
با این‌همه، اشتباه بزرگی‌ست اگر تصور کنیم یک نظام #جهل‌بنیاد کارهایش را از روی بی‌برنامه‌گی انجام می‌دهد. سیستمی که اساسش جهل و برکشیده‌گانش جاهلانند اتفاقن به طرز غریبی هوشیار و قدرتمند عمل می‌کند
به گمانم سبب این اتفاق را باید در«مفهوم یک پارچه‌گی جهل» سراغ گرفت.
جهل برخلاف دانایی رنگارنگ ومتنوع نیست داناییِ همدوش ِآزادی، سویه‌ها دارد درحالی‌که جهل یک وجه/جهت دارد و جهتی کاملن مشخص.جهت/وجه جهل ویرانی‌ست و ویرانی همیشه و همه جا یک چیزست اما آبادانی چنین نیست.پای خرد که درمیان باشد #سنجش‌ متولد می‌شود و سنجش همیشه میان دو یا چندین چیزاست بدین معنا که خرد در/با تکثر وجود می‌یابد.
خرد چون پرسش‌گرست لابد پرسش‌ها و لاجرم پاسخ‌ها همراه دارد؛ آبادانی چیست چه‌گونه، کجا،با چه شیوه‌ای و.. باید پدیدآید؟ اما جهل از هرسوالی فارغ است او فقط ویرانی می‌خواهد و حضور و قدرت‌گرفتن جهل آغاز ویرانی‌ست.
جهل خود‌ ویرانی‌ست و در ستیز ازلی جهل و دانایی این خرد است که باید کشف کند جهل چیست و چه‌گونه عمل می‌کند تا بتواند اندک اندک سد راه او شود
چرا می‌گویم اندک اندک؟ چون باز آهسته‌گی امر ِ وجودی دانایی‌ست و شتاب، ذاتی ِ جهل.
چنان‌که آمد برای شکست جهل باید دید او کدام ساحت وجود انسان را آماج اصلی خود می‌کند؟
گسترش فقر، ایجاد فساد اخلاقی و.. همه مُهم‌اند اما از آن جهت که ذات انسان آگاهی‌/آزادی‌ست جهل لاجرم اندیشه را بیش‌تر و پیش‌تر از هر چیز دیگر هدف قرارمیدهد
و این هجوم در ساحت ملموس اندیشه(زبان) اتفاق می‌افتد
بدین قرار نظام جهل به گونه‌ای سیستماتیک زبان/اندیشه را ویران می‌کند و این کار را از راه استحاله ی معنایی انجام می‌دهد.این است که بارها نوشته‌ام:
در روزگار غلبه‌ی شر بزرگترین وظیفه‌ی انسان اندیشمند نجات زبان است
بشخصه پیش‌تر گمان میکردم اگر اخلاق ویران شود دیگر هیچ امیدی برای بهبود نخواهدبود اما مدتی‌ست می‌اندیشم اخلاق نیز از راه زبان ویران می‌شود و لاجرم اصلاح
پس اگر بتوانید فقط یک واژه را از چنگال خدایگان جهل نجات دهید روزنه ی نجات همه چیز را باز گذاشته‌اید و کارستان شاعر و متفکر این‌جا رخ‌می‌نماید
بگذارید دوباره به آغاز برگردم؛ در قرآن و در همان آیات نخستین بارها آمده که خدا با قلم (خرد)به انسان یاد داد هر چیزی را که نمی‌دانست و اسماء (ماهیت هرچیز) را به‌تمامی بدو آموخت و..
سیستم جهل‌بنیاد از خود خدا تا به ظاهر ساده‌ترین حروف را استحاله و تخریب می‌کند تا غالب شود
یکی از ویرانی‌های دهه‌های اخیر تغییر و جایگزینی بسیاری از واژه‌ها و متاسفانه جا افتادن آن در زبان مردم است‌‌.البته زبان‌شناسان گفته‌‌اند که واژه‌گان در گذر زمان تغییراتی گوناگون دارند.مثلن کثیف متضاد لطیف و به معنای چگال و سنگین بوده اما اکنون آلوده معنا گرفته و لطیف هم سبک و نفوذپذیر و.. حال می‌دانیم چرا حکما جسم را کثیف و روح را لطیف گفته‌اند
این‌جا اما منظور تغییراتی است سیستماتیک که ذات اندیشه/زبان را نشانه می‌گیرد و زبان را از زبان بودن ساقط می‌کند‌
این پدیده هفتصد سال پیش مورد نظر نویسنده‌ی طناز «رساله‌ی تعریفات» بوده و تلاش کرده معنای راستین واژه‌گان آشکار کند
طبیب:جلاد
متفکر:تنها
خصم:برادر
جاهل:دولت‌یار
مدرسه:دارالتعطیل
کذاب:منجم و..
جالب این‌که ۶۰۰/۵۰۰ سال بعد آمبروز گوینت بیرس(تلخ)در امریکا فرهنگ‌شیطان را نوشت که بسیارجالب است
تبریک:حسادت مودبانه
مقبره:مضحک‌ترین و آخرین جنون اغنیا
ادراک:خیلی دیر به حماقت خود پی‌بردن و..
منظورم ازین مثالها همه‌زمان و همه‌مکانی این داستان است
متاسفانه در سرزمین ما نیز مدتهاست مردم به پیشوایی مطلق صاحب‌مسندان ِجاهل مشغول ویرانی‌ زبان‌/اندیشه‌اند.اینجا فقط چند واژه از چند حوزه ذکر میکنم
ربا:سودبانکی
اختلاس:دزدی
حجاب:عفت
گورستان:آرامستان
شیطونی:خیانت
فقیر:کم برخوردار
دربان:حراست(هم‌آوایی با هراس)
نابینا:روشن‌دل
معلول:توان‌یاب
والد:ولی
رشوه: شیرینی

#محسن_یارمحمدی

@niyazestanbarani
#پریشان_سروده‌ها

(به یاد همه‌ی آذرماه‌های درد)


رنگ از نگاه آفتاب
پریده‌ است.

آتش سرد
از کتاب مقدس
و بلاهت کتاب‌های بلاغت
بیرون خزیده است.

هیچ استعاره‌ای در کار نیست
آب دیر به جوش می‌آید
و چای دیر دم ما
همیشه سرد است
نیم‌روهای‌مان، نیم‌روهای‌مان
همیشه از دهن افتاده

هوای چرب
می‌ماسد بر چهره‌های‌مان
و آب آبی نمی‌کند
چرا که توان شستن این‌همه رخساره‌ی سیاه را ندارد.

در حیرت از وجود شمایان
خدا نیز خدایی را
از یاد برده‌است
از «ملکوت کل شیئ» که اطلاع ندارم
اما
اوضاع ملک خراب است
و در سرزمین وجود
هرچه زنده‌گی ، مرده است...


#محسن_بارانی ۲آذر ۱۴۰۳

Niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل ،

حاکمیتی که ذاتن سواد، توان و امکان ، شعور و.. مهم‌تر از همه میل گفت‌وگو و مذاکره با مردم سرزمین خویش را ندارد و اساسن قائل به گفت‌وشنید نیست، چه‌گونه ممکن است شعور یا توان و امکان گفت‌وگو با دیگر سرزمین‌ها را داشته باشد؟!

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یک_نکته_از_هزاران

اگر وقایع بسیار بسیار دردناک سال ۱۴۰۱ فقط یک خروجی داشته باشد، و آن خروجی وحشتناک این باشد که بر زبان یک مقام مسئول جاری شد کافی‌ست:
« با کسانی روبه‌رو شدم که اصلن نمی‌دانستم چه می‌گویند.»
باری سال‌هاست روند فهم‌تان از مردم و جهان‌شان مختل شده و برای رفع این اختلال نه اراده دارید، نه دانش نه میل و نه تلاش... زمان را نمی‌دانم ...

@niyazestambarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️تقدم _اراذل و سقوط دانشگاه

🟢🟢 ازبکستان به من پیشنهاد چربی داد، ۴برابر حقوق دانشگاه تهران!


حسین آخانی٭

سقوط دانشگاه حتمی است، مگر با این سیاست‌هایی که سال‌هاست در وزارت علوم است انتظار رشد هم دارید؟

وزیر محیط زیست ازبکستان پیشنهاد چربی برای ترک دانشگاه تهران و استخدام در دانشگاه جدیدالتاسیس بین‌المللی آنجا داد، ناقابل ۴برابر حقوق دانشگاه تهران با کلیه نیازهای پژوهشی! فعلا گفت یک اتاق برایشان اختصاص دهید. البته من وسوسه نشدم.

من حتی از بردن دانشجویانم به چیتگر به‌دلیل قوانین ومحدودیت‌های دست و پا گیر محرومم.

برای سخنرانی در اجلاس تغییر سازمان ملل در باکو دعوت شدم. سازمان حفاظت محیط زیست حتی حاضر نشد نام من را در هیئت ایرانی وارد کند و من به‌عنوان عضو هئیت ازبکستان رفتم!

... استاد دهباشی و همکاران در ۱۶ مهر ۱۴۰۳ مراسمی در شب‌های معروف بخارا برای تجلیل از اینجانب ترتیب دادند.
من سال‌هاست که در کنار کار دانشگاهی خود در مورد خطرات گونه‌های مهاجم برای زیست بوم و سلامت می‌نویسم. گروهی ناآگاه و شایدم سودجو که خود را حامی سگ‌های ولگرد می‌دانند از این فعالیت من ناراحت‌اند. آنها بارها من را تهدید به قتل کرده‌اند. من هم از برخی از آنها به دستگاه قضایی شکایت بردم.

یکی از سرکرده‌های آنها دست به تخلفاتی زده است که اگر من استاد دانشگاه فقط یکی از این تخلفات را انجام دهم فکر می‌کنم طی چند روز به زندان می‌افتم و به هزار و یک اتهام امنیتی متهم می‌شوم. او لشکری از اوباشان را فرستاد و مراسم شب‌های بخارای استاد دهباشی را به هم زد و فیلمش را برای من‌وتو فرستاد.

حتی پلیس و کلانتری هم آمدند وگزارش دادند. همان فرد به استاد دهباشی زنگ زد و گفت پسرت را می‌کشم. به دستگاه قضایی، وزارت اطلاعات، پلیس امنیت، حراست دانشگاه تهران با اسناد محکم گزارش کردیم ولی هنوز این فرد و لشکر شعبان بی‌مخش به رفتار خودشان ادامه می‌دهند و بارها گفته (حتی به قاضی) که من برای اطلاعات کار می‌کنم.

ببینید سرنوشت استادی که در کنار کاری علمی و بین‌المللی‌اش مسئولیت اجتماعی دارد چه شده است وچه هزینه‌هایی می‌پردازد و دستگاه‌های مسئول به فریاد کمک او گوش نمی‌کنند.

در همان جلسه آقای دکتر محسنی همکار دانشکده حقوق و شمار زیادی از استادان دانشگاه حضور داشتند. حداقل یک مورد از فعالیت‌های من در مورد ساختمان ایجاد شده در فضای دانشگاه تهران را شما خودتان آگاهی دارید. بیش از این مصدع اوقات نمی‌شوم، اگر وقتی دادید می‌رسم خدمت‌تان که اگر چه از بهبود دانشگاه ناامیدم، حداقل نکات در مورد دانشگاه سبز و دلایل سقوط دانشگاه خدمت‌تان بگویم.

٭استاد دانشگاه تهران

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Lalaei
Mohammad Noori
⭕️⭕️نوای_جاودان

اگر ما محمد نوری و کارهایش را نشناسیم متضرر و مغبون شده‌ایم. به این شاه‌کار شگفت استاد فقید گوش بسپارید تا در عصر انحطاط ِ همه چیز ، اعجاز هنر را به یاد آورید.

سر خونه‌ی دلُم لونه غمم یاد او نشسته
یاد تِسمه و تفنگ قِطار فشنگ مادیون خسته
سر سنگ چشمه ها توی دره ها جاده های باریک
در اون شب های بارون چیک چیک نُودون کوچه های تاریک
لا لای لای آخ لا لای لای
بخواب نقل و نمکدون بخواب غنچه زمستون
لا لای لای گل انار مونده یادگار
از بابای پیرت
که یک شو به کوه و دشت رفت و برنگشت
منو کرد اسیرت
براش مهتاب ایوون کبک کوهستون
گریه کردن از غم
رو طاق چکمه و شمشیر زین اسب پیر، وای
مونده غرق ماتم
لالای لای لالای لای
بخواب شاخه نیلوفر بخواب ناز دل مادر
براش دستمال سفید از سرِ دَستا پرگرفت و رقصید
آبِ زیر پل نالید شب پره نخوابید سرنَزَد خورشید
لالای لای آخ لالای لای
بابات گرم شیکاره برات سوغاتی میاره..

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from محسن یارمحمدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‏فیلم از طرف mohsenbarani72
#سینمای_ایران

سینمای ما نیز مثل بسیاری از چیزهای دیگرمان علی رغم تارومار کردن ها و فشارها و... هنوز زنده است و نفس میکشد...
#دل_دیوانه #حکایت_دریا
#بهمن_فرمان_آرا #سیمین_سینمای_ایران

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
2024/11/27 01:12:46
Back to Top
HTML Embed Code: