پرسش: آیا دینداران فرگشت را بدون درک کافی نقد میکنند؟
پاسخ:
الف) این تعمیم نادرست است و نمیشود ادعا کرد که هر نقدی نشانۀ نفهمیدن و نبود درک مناسب است بلکه باید معیارهایی وجود داشته باشد که درستی نقد و درک افراد را با آن سنجید و اتفاقاً بسیاری از دینداران مسلمان، مسیحی و غیره فرگشت را به خوبی فهمیدهاند.
ب) اگر اشتباهات برخی از دینداران در فهم فرگشت دلیل نادرستی تمام نقدها باشد، چرا اشتباهات فجیع دینستیزان در نقد دین را دلیل نادرستی تمام نقدهایشان نگیریم؟ ملاحدۀ شبکههای اجتماعی -که حتی مورد اعتنای غیر مسلمانانی که چیزی خوانده باشند هم نیستند- به کنار کتابهای مشاهیر دینستیزان پر از اشتباهاتی است که شاید هیچ دانشجوی مبتدی اسلامشناسی مرتکب نشود. [۱] ریچارد داوکینز که شاید سرشناسترین شخصیت خداناباوری جدید (New Atheism) باشد را خداباوران و خداناباوران غربی به سطحیاندیشی و ندانستن فلسفه و الهیات مسیحی متهم کردهاند، از جمله تری ایگلتون (Terry Eagleton) که میگوید افرادی چون داوکینز «کمترین آمادگی را برای درک آنچه که مورد انتقاد قرار میدهند دارند، زیرا اصولاً باور ندارند که چیزی برای فهمیدن وجود دارد، یا دستکم چیزی که ارزش فهمیدن داشته باشد. لذا در غالب موارد کاریکاتورهای مبتذلی از ایمان دینی ارائه میدهند که حتی یک دانشجوی سال اول الهیات را به خجالت میاندازد. هرچه دین را بیشتر دشمن میدارند، نقدهایشان ناآگاهانهتر و سطحیتر میشود!» [۲]، و مایکل روس (Michael Ruse) که خود یک خداناباور است میگوید: «کتاب The God Delusion -اثر داوکینز- باعث شد از الحاد خود شرمسار باشم و این را با جدیت عرض میکنم!» [۳]، و خداناباوری دیگر چون جان گری (John Gray) نوشته است: «داوکینز عملاً هیچچیز دربارۀ فلسفۀ علم نمیداند و دانش او نسبت به الهیات و تاریخ دین حتی کمتر است!». [۴] بلکه زیستشناسی چون ادوارد ویلسون (Edward Wilson) که «وارث داروین» لقب گرفته است، داوکینز را دانشمند نمیداند و میگوید: «هرگز هیچ اختلافنظری بین من و ریچارد داوکینز وجود نداشته و ندارد، زیرا او یک روزنامهنگار است؛ روزنامهنگاران کسانی هستند که یافتههای دانشمندان را گزارش میکنند. بحثهای من در حقیقت با دانشمندان اهل تحقیق بوده است!». [۵]
پ) باور ما بر این است که نباید در هیچ مسئلهای بدون دانش کافی سخن گفت، هرچند صحبت بیدانشان دربارۀ دین به دلیل حساسیت موضوع زشتتر بدفرجامتر است.
ت) شاید مرتبطساختن نقد فرگشت و دینداری در ذهن مخالفان، برخاسته از تصور ایدئولوژیک نسبت به این نظریه است؟ یعنی برای آنان، فراتر از نظریهای علمی، به اعتقادی دینی شبیه شده است که میتواند با هواخواهی حماسهگونه و ولاء و براء همراه گردد.
ث) آیا اصل امکان نقد فرگشت توسط یک خداناباور را میپذیرند یا اینکه عدم ایمان به آن را از نواقض الحاد و مایۀ ارتداد از آن میدانند؟
نویسنده: محمد عمر خسرو
ناشر: «رد شبهات ملحدین»
bit.ly/4kpyrNz
📚پینوشتها:
[۱] امیدوارم کسی این آفتاب فاش را انکار نکند که ناچار باید چند روزی به تورّق آثار حضرات و گردآوری نمونههایی بپردازم که غمگین را بخنداند و شادمان را بگریاند.
[۲] bit.ly/3SzIrYl
[۳] bit.ly/43EEmHu
[۴] bit.ly/4ksze0l
[۵] bit.ly/4jC1xrH
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
پاسخ:
الف) این تعمیم نادرست است و نمیشود ادعا کرد که هر نقدی نشانۀ نفهمیدن و نبود درک مناسب است بلکه باید معیارهایی وجود داشته باشد که درستی نقد و درک افراد را با آن سنجید و اتفاقاً بسیاری از دینداران مسلمان، مسیحی و غیره فرگشت را به خوبی فهمیدهاند.
ب) اگر اشتباهات برخی از دینداران در فهم فرگشت دلیل نادرستی تمام نقدها باشد، چرا اشتباهات فجیع دینستیزان در نقد دین را دلیل نادرستی تمام نقدهایشان نگیریم؟ ملاحدۀ شبکههای اجتماعی -که حتی مورد اعتنای غیر مسلمانانی که چیزی خوانده باشند هم نیستند- به کنار کتابهای مشاهیر دینستیزان پر از اشتباهاتی است که شاید هیچ دانشجوی مبتدی اسلامشناسی مرتکب نشود. [۱] ریچارد داوکینز که شاید سرشناسترین شخصیت خداناباوری جدید (New Atheism) باشد را خداباوران و خداناباوران غربی به سطحیاندیشی و ندانستن فلسفه و الهیات مسیحی متهم کردهاند، از جمله تری ایگلتون (Terry Eagleton) که میگوید افرادی چون داوکینز «کمترین آمادگی را برای درک آنچه که مورد انتقاد قرار میدهند دارند، زیرا اصولاً باور ندارند که چیزی برای فهمیدن وجود دارد، یا دستکم چیزی که ارزش فهمیدن داشته باشد. لذا در غالب موارد کاریکاتورهای مبتذلی از ایمان دینی ارائه میدهند که حتی یک دانشجوی سال اول الهیات را به خجالت میاندازد. هرچه دین را بیشتر دشمن میدارند، نقدهایشان ناآگاهانهتر و سطحیتر میشود!» [۲]، و مایکل روس (Michael Ruse) که خود یک خداناباور است میگوید: «کتاب The God Delusion -اثر داوکینز- باعث شد از الحاد خود شرمسار باشم و این را با جدیت عرض میکنم!» [۳]، و خداناباوری دیگر چون جان گری (John Gray) نوشته است: «داوکینز عملاً هیچچیز دربارۀ فلسفۀ علم نمیداند و دانش او نسبت به الهیات و تاریخ دین حتی کمتر است!». [۴] بلکه زیستشناسی چون ادوارد ویلسون (Edward Wilson) که «وارث داروین» لقب گرفته است، داوکینز را دانشمند نمیداند و میگوید: «هرگز هیچ اختلافنظری بین من و ریچارد داوکینز وجود نداشته و ندارد، زیرا او یک روزنامهنگار است؛ روزنامهنگاران کسانی هستند که یافتههای دانشمندان را گزارش میکنند. بحثهای من در حقیقت با دانشمندان اهل تحقیق بوده است!». [۵]
پ) باور ما بر این است که نباید در هیچ مسئلهای بدون دانش کافی سخن گفت، هرچند صحبت بیدانشان دربارۀ دین به دلیل حساسیت موضوع زشتتر بدفرجامتر است.
ت) شاید مرتبطساختن نقد فرگشت و دینداری در ذهن مخالفان، برخاسته از تصور ایدئولوژیک نسبت به این نظریه است؟ یعنی برای آنان، فراتر از نظریهای علمی، به اعتقادی دینی شبیه شده است که میتواند با هواخواهی حماسهگونه و ولاء و براء همراه گردد.
ث) آیا اصل امکان نقد فرگشت توسط یک خداناباور را میپذیرند یا اینکه عدم ایمان به آن را از نواقض الحاد و مایۀ ارتداد از آن میدانند؟
نویسنده: محمد عمر خسرو
ناشر: «رد شبهات ملحدین»
bit.ly/4kpyrNz
📚پینوشتها:
[۱] امیدوارم کسی این آفتاب فاش را انکار نکند که ناچار باید چند روزی به تورّق آثار حضرات و گردآوری نمونههایی بپردازم که غمگین را بخنداند و شادمان را بگریاند.
[۲] bit.ly/3SzIrYl
[۳] bit.ly/43EEmHu
[۴] bit.ly/4ksze0l
[۵] bit.ly/4jC1xrH
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
🔘فضیلت روزهی روز عرفه
▪️فردا (پنجشنبه) روز عرفه است. خود را از این عبادت بزرگ محروم نکنیم...
▫️پیامبر ﷺ میفرمایند: خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمیکند. (صحیح مسلم/حدیث 1348)
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
▪️فردا (پنجشنبه) روز عرفه است. خود را از این عبادت بزرگ محروم نکنیم...
▫️پیامبر ﷺ میفرمایند: خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمیکند. (صحیح مسلم/حدیث 1348)
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
قربانی در اسلام .pdf
1.3 MB
📚عنوان مقاله: قربانی در اسلام و پاسخ به شبهات پیرامون آن
✍️نویسنده: وزیر احمد عظیمی
📄تعداد صفحات: 81
🗂بازبینی و نشر: رد شبهات ملحدین
bit.ly/45p8lpx
#معرفی_کتابچه
عقلانیت انسان معاصر، در گرداب مادیگرایی و اسارت هویوهوس گرفتار آمده است؛ چنان که جز محسوسات و ملموسات را نمیبیند و سودجویی را صرفاً در انباشت سرمایه، خوردنیها و نوشیدنیها، و ارضای امیال نفسانی محدود میسازد. از همین روست که منفعت عبادات را انکار میکند و برخی از مناسک دینی را نابخردانه، و پارهای دیگر را غیراخلاقی و حتی وحشیانه میپندارد.
رساله پیشرو، به واکاوی یکی از برجستهترین عبادات اسلامی - فریضه قربانی - میپردازد؛ آیینی که هر ساله تجدید میشود و همواره مورد هجمه ملحدان و معاندان دین مبین اسلام قرار گرفته است. در این پژوهش، با بررسی همهجانبه ابعاد مختلف این عبادت، کوشیدهایم تا به شبهات مطرح شده پیرامون آن، پاسخی مستدل و قانعکننده ارائه نماییم.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
✍️نویسنده: وزیر احمد عظیمی
📄تعداد صفحات: 81
🗂بازبینی و نشر: رد شبهات ملحدین
bit.ly/45p8lpx
#معرفی_کتابچه
عقلانیت انسان معاصر، در گرداب مادیگرایی و اسارت هویوهوس گرفتار آمده است؛ چنان که جز محسوسات و ملموسات را نمیبیند و سودجویی را صرفاً در انباشت سرمایه، خوردنیها و نوشیدنیها، و ارضای امیال نفسانی محدود میسازد. از همین روست که منفعت عبادات را انکار میکند و برخی از مناسک دینی را نابخردانه، و پارهای دیگر را غیراخلاقی و حتی وحشیانه میپندارد.
رساله پیشرو، به واکاوی یکی از برجستهترین عبادات اسلامی - فریضه قربانی - میپردازد؛ آیینی که هر ساله تجدید میشود و همواره مورد هجمه ملحدان و معاندان دین مبین اسلام قرار گرفته است. در این پژوهش، با بررسی همهجانبه ابعاد مختلف این عبادت، کوشیدهایم تا به شبهات مطرح شده پیرامون آن، پاسخی مستدل و قانعکننده ارائه نماییم.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
مجموعۀ رد شبهات ملحدین، عید سعید قربان را به همۀ مسلمانان جهان، بهویژه شما مخاطبین گرامی و خانوادۀ محترمتان، صمیمانه تبریک و تهنیت عرض مینماید.
این روز فرخنده، یادآور ایثار و اطاعت بیچونوچرای ابراهیم (علیهالسلام) و اسماعیل (علیهالسلام) در راه پروردگار است؛ نماد بندگی خالصانه و پیروزی ایمان بر تمامی آزمونهای سخت الهی.
باشد که این عید بزرگ، مایۀ برکت، وحدت و سربلندی امت اسلام باشد، و دلهای ما را از نور تقوا و معنویت روشن سازد.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
این روز فرخنده، یادآور ایثار و اطاعت بیچونوچرای ابراهیم (علیهالسلام) و اسماعیل (علیهالسلام) در راه پروردگار است؛ نماد بندگی خالصانه و پیروزی ایمان بر تمامی آزمونهای سخت الهی.
باشد که این عید بزرگ، مایۀ برکت، وحدت و سربلندی امت اسلام باشد، و دلهای ما را از نور تقوا و معنویت روشن سازد.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
در سوگ بانویی گمنام و خشم بر شیاطین تشویش
اخیراً پیکر بیجان بانوی جوانی 24 ساله، الهه حسیننژاد، پس از روزها انتظار تلخ خانوادهاش، در حاشیۀ تهران یافت شد. جنایتی که خون هر انسان غیرتمندی را به جوش میآورد؛ زنی بیپناه، به دست مردی سفاک، نهتنها جان باخته، که گویا مورد تجاوزی وحشیانه نیز قرار گرفته است. [1] اما دریغ و درد که برخی مارگزیدگان رسانهای و مزدوران معلومالحال، به جای همدردی با این خون تازۀ ریختهشده، باز هم زخم کهنۀ کینهتوزی را میخراشند و از این فاجعه، بهانهای برای حمله به احکام اسلام میسازند!
اولاً: آیا این جنایتکار، تنها مستحق قصاص است؟! نه! چنین وحشی،- با توجه به تجاوزی که کرده در صورت صحت آن- مفسد فیالارض است و سزاوار اعدام است![2] شرع مقدّس، بینیاز از دیه و گذشت، خون این زن مظلوم را طلبکار است، پس این سخنان پوچ و شبههافکنانِ مرتجع چه معنا دارد؟! آیا عدالت الهی را به سخره گرفتهاند، یا چشمبسته بر حقایق میتازند؟!
ثانیاً: در خطاب به مدعیان ناآگاه! قانون مجازات اسلامی ایران، بر اساس فقه امامی است، و آنچه دربارۀ تفاوت دیه گفته شده[3]، در هیچیک از مذاهب اربعۀ اهل سنّت وجود ندارد! در آنجا، قصاص زن و مرد، همسان و برابر است [4] و نیازی به جبران تفاوت دیه نمیباشد. بنابراین این حکم تعمیمی نیست، پس این معترضان این دروغبافیها را برای چه میبافند؟!
ثالثاً: اگر این جنایت در دیار به اصطلاح متمدنِ غرب رخ میداد، قاتل متجاوز، در کلوبهای زندان، با امکانات رفاهی میخندید و پس از چند سال، آزادانه به زندگی ننگین خود ادامه میداد! اما در اسلام، قصاص، حق مسلم مظلوم است، و این قاتل، اگر هزار بار هم دیه پرداخت کند، باز شایستۀ مرگ است! پس چگونه جرأت میکنند بر احکام اسلام خرده بگیرند؟!
رابعاً: این غافلان! آیا قلبهایشان چنان از زهر حقد انباشته شده که آرزوی جنایت میکنند، تنها برای آنکه دین اسلام را آماج تهمت سازند؟! اینها که با شایعات سمی خود، آتش تفرقه میافروزند، آیا یک لحظه هم به درد خانوادۀ داغدیدۀ این بانو اندیشیدهاند؟! نه! زیرا آنها جز تخریب، هیچ هنری ندارند!
خامساً: این معاندین در لباس انسانیت! نه درد مردم را میفهمند، نه حقیقت را میجویند؛ تنها از خون بیگناهان، پلکانی برای اهداف شوم خود میسازند! آیا این همان وجدان دروغین آنهاست؟! آیا این همان انسانیتی است که دم از آن میزنند؟!
سادساً: چرا رسانهها، آنگاه که بانویی به ناحق کشته میشود، فریاد برمیآورند و پرده از نقض حقوق بشر برمیدارند، اما هنگامی که مردان یا فرزندان بیگناه به دست زنان به کام مرگ فرستاده میشوند، سکوت اختیار میکنند؟ گویی این مردان و کودکان، نه انسانند، نه از تبار بشر، تا کسی داد مظلومیتشان را بر سرِ حقوق ازدسترفتهشان بزند!
آیا جنایت، رنگ و جنسیت میشناسد؟ آیا خون مردان، سرختر است یا درد کودکان، سبکتر؟ پر واضح است که دستهایی آلوده در پسِ این گزینشهای شوم خبری نهفتهاند؛ کسانی که جنایت را نه به چشمِ فاجعه، که به دیدِ ابزاری برای پیشبرد اهداف خود مینگرند. جنایت، جنایت است، زشت و نفرتانگیز، چه قاتل زن باشد، چه مرد. اما دریغ و درد که برخی سودجویان، حتی از اشک بیوهگان و یتیمان نیز سکه میزنند و خونِ بیگناهان را به پای هیاهوی رسانهای خود قربانی میکنند!
اگر عدالت واقعی را میطلبید، اگر انصاف را به راستی میستایید، پس چرا تنها نیمی از ماجرا را فریاد میزنید؟ چرا فریادتان به اندازۀ همۀ مظلومان بلند نیست؟
📚پینوشتها:
[1] البته اخبار مربوط به تجاوز به این بانوی محترمه، با شکوتردید فراوان همراه بوده و بعضاً توسط مقامات قضایی ردّ شده است.
[2] جرایم ارتکابی این مردِ قاتل، علاوه بر قتل عمد شامل آدمربایی و سرقت نیز است که اساساً این جنایت، نظم و امنیت عمومی را بر هم زده و احساسات عمومی را جریحه دار کرده است و همین- بدون در نظر گرفتن تفاوت دیه- موجب حکم اعدام است.
[3] البته پرداخت تفاوت دیه تا سقف دیۀ مرد، مادامی که نوع قتل موجب جریحه دار شدن احساسات عمومی گردیده باشد، هیچ نیازی به پرداخت هزینه از سوی خانوادۀ مقتول نیست بلکه با درخواست دادستان و تأیید رئیس قوه قضائیه، مقدار مذکور از بیت المال پرداخت میشود. (نک: ماده 428 قانون مجازات اسلامی).
[4] نک: اختلاف الأئمة العلماء، ابن هبیرة، ج2، ص293؛ المغنی لابن قدامة، ج8، ص26.
bit.ly/443Q27T
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
اخیراً پیکر بیجان بانوی جوانی 24 ساله، الهه حسیننژاد، پس از روزها انتظار تلخ خانوادهاش، در حاشیۀ تهران یافت شد. جنایتی که خون هر انسان غیرتمندی را به جوش میآورد؛ زنی بیپناه، به دست مردی سفاک، نهتنها جان باخته، که گویا مورد تجاوزی وحشیانه نیز قرار گرفته است. [1] اما دریغ و درد که برخی مارگزیدگان رسانهای و مزدوران معلومالحال، به جای همدردی با این خون تازۀ ریختهشده، باز هم زخم کهنۀ کینهتوزی را میخراشند و از این فاجعه، بهانهای برای حمله به احکام اسلام میسازند!
اولاً: آیا این جنایتکار، تنها مستحق قصاص است؟! نه! چنین وحشی،- با توجه به تجاوزی که کرده در صورت صحت آن- مفسد فیالارض است و سزاوار اعدام است![2] شرع مقدّس، بینیاز از دیه و گذشت، خون این زن مظلوم را طلبکار است، پس این سخنان پوچ و شبههافکنانِ مرتجع چه معنا دارد؟! آیا عدالت الهی را به سخره گرفتهاند، یا چشمبسته بر حقایق میتازند؟!
ثانیاً: در خطاب به مدعیان ناآگاه! قانون مجازات اسلامی ایران، بر اساس فقه امامی است، و آنچه دربارۀ تفاوت دیه گفته شده[3]، در هیچیک از مذاهب اربعۀ اهل سنّت وجود ندارد! در آنجا، قصاص زن و مرد، همسان و برابر است [4] و نیازی به جبران تفاوت دیه نمیباشد. بنابراین این حکم تعمیمی نیست، پس این معترضان این دروغبافیها را برای چه میبافند؟!
ثالثاً: اگر این جنایت در دیار به اصطلاح متمدنِ غرب رخ میداد، قاتل متجاوز، در کلوبهای زندان، با امکانات رفاهی میخندید و پس از چند سال، آزادانه به زندگی ننگین خود ادامه میداد! اما در اسلام، قصاص، حق مسلم مظلوم است، و این قاتل، اگر هزار بار هم دیه پرداخت کند، باز شایستۀ مرگ است! پس چگونه جرأت میکنند بر احکام اسلام خرده بگیرند؟!
رابعاً: این غافلان! آیا قلبهایشان چنان از زهر حقد انباشته شده که آرزوی جنایت میکنند، تنها برای آنکه دین اسلام را آماج تهمت سازند؟! اینها که با شایعات سمی خود، آتش تفرقه میافروزند، آیا یک لحظه هم به درد خانوادۀ داغدیدۀ این بانو اندیشیدهاند؟! نه! زیرا آنها جز تخریب، هیچ هنری ندارند!
خامساً: این معاندین در لباس انسانیت! نه درد مردم را میفهمند، نه حقیقت را میجویند؛ تنها از خون بیگناهان، پلکانی برای اهداف شوم خود میسازند! آیا این همان وجدان دروغین آنهاست؟! آیا این همان انسانیتی است که دم از آن میزنند؟!
سادساً: چرا رسانهها، آنگاه که بانویی به ناحق کشته میشود، فریاد برمیآورند و پرده از نقض حقوق بشر برمیدارند، اما هنگامی که مردان یا فرزندان بیگناه به دست زنان به کام مرگ فرستاده میشوند، سکوت اختیار میکنند؟ گویی این مردان و کودکان، نه انسانند، نه از تبار بشر، تا کسی داد مظلومیتشان را بر سرِ حقوق ازدسترفتهشان بزند!
آیا جنایت، رنگ و جنسیت میشناسد؟ آیا خون مردان، سرختر است یا درد کودکان، سبکتر؟ پر واضح است که دستهایی آلوده در پسِ این گزینشهای شوم خبری نهفتهاند؛ کسانی که جنایت را نه به چشمِ فاجعه، که به دیدِ ابزاری برای پیشبرد اهداف خود مینگرند. جنایت، جنایت است، زشت و نفرتانگیز، چه قاتل زن باشد، چه مرد. اما دریغ و درد که برخی سودجویان، حتی از اشک بیوهگان و یتیمان نیز سکه میزنند و خونِ بیگناهان را به پای هیاهوی رسانهای خود قربانی میکنند!
اگر عدالت واقعی را میطلبید، اگر انصاف را به راستی میستایید، پس چرا تنها نیمی از ماجرا را فریاد میزنید؟ چرا فریادتان به اندازۀ همۀ مظلومان بلند نیست؟
📚پینوشتها:
[1] البته اخبار مربوط به تجاوز به این بانوی محترمه، با شکوتردید فراوان همراه بوده و بعضاً توسط مقامات قضایی ردّ شده است.
[2] جرایم ارتکابی این مردِ قاتل، علاوه بر قتل عمد شامل آدمربایی و سرقت نیز است که اساساً این جنایت، نظم و امنیت عمومی را بر هم زده و احساسات عمومی را جریحه دار کرده است و همین- بدون در نظر گرفتن تفاوت دیه- موجب حکم اعدام است.
[3] البته پرداخت تفاوت دیه تا سقف دیۀ مرد، مادامی که نوع قتل موجب جریحه دار شدن احساسات عمومی گردیده باشد، هیچ نیازی به پرداخت هزینه از سوی خانوادۀ مقتول نیست بلکه با درخواست دادستان و تأیید رئیس قوه قضائیه، مقدار مذکور از بیت المال پرداخت میشود. (نک: ماده 428 قانون مجازات اسلامی).
[4] نک: اختلاف الأئمة العلماء، ابن هبیرة، ج2، ص293؛ المغنی لابن قدامة، ج8، ص26.
bit.ly/443Q27T
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
دوخته در نقابِ تزویر!
آیا جز این است که ایالات متحدهٔ آمریکای خونآشام با دندانقروچه بر شکستن حصر غزه خط بطلان میکشد تا مبادا نقضِ حقوقِ بشری را که خود بانی آن بوده است، به حساب وجدان بیدار جهانیان گذارده شود؟
در طول این دو سالِ سیاه، حمایت بیقیدوشرط کاخ سفید از رژیم صهیونیستی نه تنها یک واقعیت انکارناپذیر، که گویای عمق وابستگیِ وجودی این دو موجودیت خونخوار به یکدیگر است! صهیونیسم برای آمریکا تنها یک متحد استراتژیک نیست، بلکه جگرگوشۀ سیاستهای امپریالیستی و قلب تپندۀ پروژۀ سلطهگری غرب در غرب آسیا است. چگونه میتوان انتظار داشت که ابرقدرتی که خود بانی اصلی تروریسم دولتی در جهان معاصر است، دست از حمایتِ فرزند نامشروع خود بردارد؟
و این شعارِ تجملی آنان "حقوق بشر" چه رسواییای است در کارنامۀ سیاهشان! آیا این همان حقوق بشری نیست که در گوانتانامو به مسخره گرفته شد؟ همان که در کشتارهای افغانستان، عراق، ویتنام و... به فراموشی سپرده شد؟ همان که در برابر جنایات روزمرۀ رژیم صهیونیستی به سکوت مرگبار تن داد؟ آنان برای "بشر" ارزشی قائلاند که رنگ، نژاد و مذهبش با معیارهای خودشان همخوانی داشته باشد. برای این رسوایان تاریخ، زنان و کودکان غزهای هرگز در زمرۀ "بشر" به حساب نیامدهاند و نخواهند آمد!
مگر نه این است که هر روز بر مردم بیپناه غزه، بمبهای ساخت کارخانههای مرگ آمریکا فرو میریزد؟ مگر نه این است که کودکان فلسطینی با همان دستهایی به قتل میرسند که بر رویشان نشان "ساخت آمریکا" نقش بسته است؟ آیا این همان "تمدن" مورد ادعای غرب است؟ تمدنی که بر پایۀ استخوانهای کودکان بیگناه بنا شده است؟
و دیگر کشورهای جهان در این میان چه نقشی دارند؟ جز عدهای معدود که هنوز جرأت ایستادن در برابر این شیطان بزرگ را دارند، بقیۀ آنان بازیگران نمایش مضحک دیپلماسی بینالمللی هستند. آنان گاهبهگاه، برای فریب افکار عمومی و خواباندن خشمِ تودهها، بیانیههایی از سر اجبار صادر میکنند، اما در پشت پرده، در همان باندهای مافیایی قدرت شریکاند. سکوت آنان در برابر جنایاتِ غزه، گویاترین اعتراف به همدستیشان با جلادان تاریخ است.
آری، پیوند آمریکا و صهیونیسم، پیوندی است ناگسستنی؛ پیوند دو هیولایی که حیات هر یک به دیگری وابسته است. آنان چون دو مار سمیاند که به دور تن بشریت حلقه زدهاند و هر دم بر گرههای این اتحاد شوم میافزایند. اما بدانند که تاریخ، هرگز چنین جنایاتی را فراموش نخواهد کرد. روزی خواهد رسید که نسلهای آینده، نام آنان را در زمرۀ سیاهترین چهرههای بشریت ثبت خواهند کرد. روزی که عدالت تاریخ، بر دژخیمان انسانیت فرود خواهد آمد و این رسوایی بزرگ را به گوش نسلهای آینده خواهد رساند.
ننگ بر شما باد، ای دژخیمان بشریت!
bit.ly/3SDKlaz
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
آیا جز این است که ایالات متحدهٔ آمریکای خونآشام با دندانقروچه بر شکستن حصر غزه خط بطلان میکشد تا مبادا نقضِ حقوقِ بشری را که خود بانی آن بوده است، به حساب وجدان بیدار جهانیان گذارده شود؟
در طول این دو سالِ سیاه، حمایت بیقیدوشرط کاخ سفید از رژیم صهیونیستی نه تنها یک واقعیت انکارناپذیر، که گویای عمق وابستگیِ وجودی این دو موجودیت خونخوار به یکدیگر است! صهیونیسم برای آمریکا تنها یک متحد استراتژیک نیست، بلکه جگرگوشۀ سیاستهای امپریالیستی و قلب تپندۀ پروژۀ سلطهگری غرب در غرب آسیا است. چگونه میتوان انتظار داشت که ابرقدرتی که خود بانی اصلی تروریسم دولتی در جهان معاصر است، دست از حمایتِ فرزند نامشروع خود بردارد؟
و این شعارِ تجملی آنان "حقوق بشر" چه رسواییای است در کارنامۀ سیاهشان! آیا این همان حقوق بشری نیست که در گوانتانامو به مسخره گرفته شد؟ همان که در کشتارهای افغانستان، عراق، ویتنام و... به فراموشی سپرده شد؟ همان که در برابر جنایات روزمرۀ رژیم صهیونیستی به سکوت مرگبار تن داد؟ آنان برای "بشر" ارزشی قائلاند که رنگ، نژاد و مذهبش با معیارهای خودشان همخوانی داشته باشد. برای این رسوایان تاریخ، زنان و کودکان غزهای هرگز در زمرۀ "بشر" به حساب نیامدهاند و نخواهند آمد!
مگر نه این است که هر روز بر مردم بیپناه غزه، بمبهای ساخت کارخانههای مرگ آمریکا فرو میریزد؟ مگر نه این است که کودکان فلسطینی با همان دستهایی به قتل میرسند که بر رویشان نشان "ساخت آمریکا" نقش بسته است؟ آیا این همان "تمدن" مورد ادعای غرب است؟ تمدنی که بر پایۀ استخوانهای کودکان بیگناه بنا شده است؟
و دیگر کشورهای جهان در این میان چه نقشی دارند؟ جز عدهای معدود که هنوز جرأت ایستادن در برابر این شیطان بزرگ را دارند، بقیۀ آنان بازیگران نمایش مضحک دیپلماسی بینالمللی هستند. آنان گاهبهگاه، برای فریب افکار عمومی و خواباندن خشمِ تودهها، بیانیههایی از سر اجبار صادر میکنند، اما در پشت پرده، در همان باندهای مافیایی قدرت شریکاند. سکوت آنان در برابر جنایاتِ غزه، گویاترین اعتراف به همدستیشان با جلادان تاریخ است.
آری، پیوند آمریکا و صهیونیسم، پیوندی است ناگسستنی؛ پیوند دو هیولایی که حیات هر یک به دیگری وابسته است. آنان چون دو مار سمیاند که به دور تن بشریت حلقه زدهاند و هر دم بر گرههای این اتحاد شوم میافزایند. اما بدانند که تاریخ، هرگز چنین جنایاتی را فراموش نخواهد کرد. روزی خواهد رسید که نسلهای آینده، نام آنان را در زمرۀ سیاهترین چهرههای بشریت ثبت خواهند کرد. روزی که عدالت تاریخ، بر دژخیمان انسانیت فرود خواهد آمد و این رسوایی بزرگ را به گوش نسلهای آینده خواهد رساند.
ننگ بر شما باد، ای دژخیمان بشریت!
bit.ly/3SDKlaz
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
زخمی کهنه، سوزشی جاودان
الحاد، این مهمان ناخواندهٔ تاریخ، همچون شبحی فرسوده در گذرگاه قرون پرسه میزند، همواره درگیر پرسشهایی که خود از پاسخگویی بدانها عاجز است. گویی در چاهی از تعصب و لجاجت افتاده که حتی نور حقیقت را نیز به چشم کینه مینگرد. این سرگشتگی بیهوده، زخمی است کهنه بر پیکرهٔ اندیشهٔ آنان، زخمی که با مرور زمان نه که التیام یافته، که عفونتی ژرفتر گرفته است.
از سپیدهدم تاریخ، اندیشمندانِ منحرف و گمراه، با کجفهمیهای کودکانه، نخستین سنگهای بنای الحاد را نهادند. اما چه سان؟ با دستانی لرزان و چشمانی کور، که نه عظمت آسمان را میدیدند و نه ژرفای زمین را درمییافتند. و اینگونه بود که با گذر زمان، این بنای کج، کجتر شد، تا آنجا که به ورطهٔ خداناباوریِ محض فروغلتید.
اگر دفتر ایام را از نخستین سطور تا کنون ورق زنیم، در هیچ برگی از آن همآغوشی علم و الحاد را نخواهیم یافت. الحاد در یونان باستان نیز چیزی نبود مگر تمسخر خدایان افسانهای به دست شاعران هزلسرا و نمایشنامهنویسان بذلهگو. و شگفت آنکه ما امروز همان اندازه به خدایان افسانهای کافریم که آنان! چه، نه چندخدایی را میپذیریم و نه نقص و نیاز را در ساحت مقدّس پروردگار روا میداریم.
دانشمندان ملحد آن دیار بر این باور بودند که زمینلرزه از گرم و سرد شدن زمین پدید میآید، یا ستارگان را ابرهایی میپنداشتند که از بخار آب دریاها شکل گرفتهاند! آیا این را میتوان دانش نامید؟ یا وهمی است که ردای فلسفه بر تن کرده؟ عقل آنان درکی از عظمت آفریدگار نداشت، پس چگونه میتوانست عظمت آفرینش را دریابد؟
و اکنون بنگرید به گفتار آنان که اساساً منکر خدایند؛ مارکی دوساد، آن فیلسوف فرانسوی قرن هجدهم، با قلمی آغشته به پوچی- با این مضمون- مینویسد:
«هیچ چیز تباه نمیشود، هیچ چیز نابود نمیگردد. امروز انسان، فردا کرم، پسفردا مگس. اگر این زندگی جاودان نیست، پس چیست؟»
آری، این است نهایت انکار، فروکاستن انسان به کرم، و حیات ابدی را در چرخهای پوچ و بیمعنا خلاصه کردن!
با آمدن نظریهٔ تکامل، جهل ملحدان جامهٔ علم بر تن کرد. جسارتاً ادعا کردند که حیات از ماهیای آغاز شد که بر خشکی خزید و سپس به هزاران شکل جانوری دگرگون گشت! اگر از همان آغاز به پیشوایان الحاد گفته میشد که «نادانی عیب نیست، اما انکار حقیقت ننگ است»، شاید امروز حتی یک ملحد بر پهنهٔ گیتی یافت نمیشد.
اگر تاریخ اندیشههای خداناباوران را واکاوی کنیم، در خواهیم یافت که در میان انبوه نوشتههایشان ذرهای از منطق و دانش وجود ندارد. آیا این را میتوان استدلال نامید؟ یا هذیانگویی کسانی است که خرد را قربانی تکبر کردهاند؟
در حقیقت، الحاد هیچ پیوندی با خردورزی ندارد و زاییدهٔ زیادهگویی و سخنپراکنی است. همانگونه که نخستین ملحدان یونان شاعران و افسانهپردازان بودند، امروز نیز بیشتر خداناباوران را نویسندگان، شاعران و فیلسوفان پوچاندیش تشکیل میدهند. و اگر هم دانشمندی در میانشان یافت شود، چنان انبوهی از باورهای وهمآلود و ضدعلمی در اندیشهاش موج میزند که نام علم بر آن نهادن، توهین به خرد است.
صادق هدایت، راسل، مارکس، نیچه، سارتر، دوبوار، فوکو، دلوز، گی دبور، لنین، استالین، همگی نمونههای بارز انسانهای پوچگرا و ادیبنما بودند، نه دانشمند. به همین دلیل است که بیشتر برندگان جایزهٔ نوبل ادبیات را ملحدان تشکیل میدهند، حال آنکه در عرصهٔ علوم تجربی حضوری کمرنگ و ناچیز دارند. این خود گواهی است بر اینکه الحاد از آغاز با خرافهپردازی و چاپلوسی فکری عجین بوده است.
bit.ly/4jGUiiy
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
الحاد، این مهمان ناخواندهٔ تاریخ، همچون شبحی فرسوده در گذرگاه قرون پرسه میزند، همواره درگیر پرسشهایی که خود از پاسخگویی بدانها عاجز است. گویی در چاهی از تعصب و لجاجت افتاده که حتی نور حقیقت را نیز به چشم کینه مینگرد. این سرگشتگی بیهوده، زخمی است کهنه بر پیکرهٔ اندیشهٔ آنان، زخمی که با مرور زمان نه که التیام یافته، که عفونتی ژرفتر گرفته است.
از سپیدهدم تاریخ، اندیشمندانِ منحرف و گمراه، با کجفهمیهای کودکانه، نخستین سنگهای بنای الحاد را نهادند. اما چه سان؟ با دستانی لرزان و چشمانی کور، که نه عظمت آسمان را میدیدند و نه ژرفای زمین را درمییافتند. و اینگونه بود که با گذر زمان، این بنای کج، کجتر شد، تا آنجا که به ورطهٔ خداناباوریِ محض فروغلتید.
اگر دفتر ایام را از نخستین سطور تا کنون ورق زنیم، در هیچ برگی از آن همآغوشی علم و الحاد را نخواهیم یافت. الحاد در یونان باستان نیز چیزی نبود مگر تمسخر خدایان افسانهای به دست شاعران هزلسرا و نمایشنامهنویسان بذلهگو. و شگفت آنکه ما امروز همان اندازه به خدایان افسانهای کافریم که آنان! چه، نه چندخدایی را میپذیریم و نه نقص و نیاز را در ساحت مقدّس پروردگار روا میداریم.
دانشمندان ملحد آن دیار بر این باور بودند که زمینلرزه از گرم و سرد شدن زمین پدید میآید، یا ستارگان را ابرهایی میپنداشتند که از بخار آب دریاها شکل گرفتهاند! آیا این را میتوان دانش نامید؟ یا وهمی است که ردای فلسفه بر تن کرده؟ عقل آنان درکی از عظمت آفریدگار نداشت، پس چگونه میتوانست عظمت آفرینش را دریابد؟
و اکنون بنگرید به گفتار آنان که اساساً منکر خدایند؛ مارکی دوساد، آن فیلسوف فرانسوی قرن هجدهم، با قلمی آغشته به پوچی- با این مضمون- مینویسد:
«هیچ چیز تباه نمیشود، هیچ چیز نابود نمیگردد. امروز انسان، فردا کرم، پسفردا مگس. اگر این زندگی جاودان نیست، پس چیست؟»
آری، این است نهایت انکار، فروکاستن انسان به کرم، و حیات ابدی را در چرخهای پوچ و بیمعنا خلاصه کردن!
با آمدن نظریهٔ تکامل، جهل ملحدان جامهٔ علم بر تن کرد. جسارتاً ادعا کردند که حیات از ماهیای آغاز شد که بر خشکی خزید و سپس به هزاران شکل جانوری دگرگون گشت! اگر از همان آغاز به پیشوایان الحاد گفته میشد که «نادانی عیب نیست، اما انکار حقیقت ننگ است»، شاید امروز حتی یک ملحد بر پهنهٔ گیتی یافت نمیشد.
اگر تاریخ اندیشههای خداناباوران را واکاوی کنیم، در خواهیم یافت که در میان انبوه نوشتههایشان ذرهای از منطق و دانش وجود ندارد. آیا این را میتوان استدلال نامید؟ یا هذیانگویی کسانی است که خرد را قربانی تکبر کردهاند؟
در حقیقت، الحاد هیچ پیوندی با خردورزی ندارد و زاییدهٔ زیادهگویی و سخنپراکنی است. همانگونه که نخستین ملحدان یونان شاعران و افسانهپردازان بودند، امروز نیز بیشتر خداناباوران را نویسندگان، شاعران و فیلسوفان پوچاندیش تشکیل میدهند. و اگر هم دانشمندی در میانشان یافت شود، چنان انبوهی از باورهای وهمآلود و ضدعلمی در اندیشهاش موج میزند که نام علم بر آن نهادن، توهین به خرد است.
صادق هدایت، راسل، مارکس، نیچه، سارتر، دوبوار، فوکو، دلوز، گی دبور، لنین، استالین، همگی نمونههای بارز انسانهای پوچگرا و ادیبنما بودند، نه دانشمند. به همین دلیل است که بیشتر برندگان جایزهٔ نوبل ادبیات را ملحدان تشکیل میدهند، حال آنکه در عرصهٔ علوم تجربی حضوری کمرنگ و ناچیز دارند. این خود گواهی است بر اینکه الحاد از آغاز با خرافهپردازی و چاپلوسی فکری عجین بوده است.
bit.ly/4jGUiiy
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙 پپ گواردیولا، سرمربی تیم منچسترسیتی
▪️وضعیت غزه بسیار اسفناک است!
▪️[حرف زدن از غزه] ربطی به ایدئولوژی ندارد.
▪️حرف از یک نفر نیست بلکه این یک انتخاب است.
▪️سکوت، نه!
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
▪️وضعیت غزه بسیار اسفناک است!
▪️[حرف زدن از غزه] ربطی به ایدئولوژی ندارد.
▪️حرف از یک نفر نیست بلکه این یک انتخاب است.
▪️سکوت، نه!
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
سخنی با خانوادهها در گسترش طلاب دینی
ای مادرانِ متعهّد و پدرانِ دینباور، همانگونه که سعی وافر در تأمین آیندۀ شغلی و تحصیلی فرزندان خویش مبذول میدارید، شایسته است دغدغهای همسان را نسبت به پرورش علمای صالح و فقهای آینده ابراز نمایید. بیتردید، یکی از راهکارهای اساسی در این مسیر، تشویق و ترغیب افرادی مستعد و نخبه از هر خانوادۀ مؤمن به سوی حوزۀ علمیه و تحصیل معارف دینی است.
حقیقت آن است که پیشرفت و تعالی جامعۀ اسلامی، تبلیغ صحیح دین مبین اسلام و نیز اصلاح امور مسلمین، در گرو حضور طلاب فاضل، اندیشمند و کارآمد میباشد. اگر چه ممکن است برخی خانوادهها به دلایلی قادر به اعزام فرزندان خود برای تحصیل علوم دینی نباشند، لیکن حداقل وظیفۀ آنان، حمایت مادی و معنوی از طلاب علوم دینی است تا این عزیزان با آسودگی خاطر و اطمینانِ بال، به فراگیری و ترویج معارف اسلامی مشغول شوند.
این امری خطیر و مسئولیتی بس سنگین است که به هیچوجه نباید مورد غفلت قرار گیرد یا با بیتوجّهی از کنار آن گذشت. پرسشی سزاوار تأمل در اینجا رخ مینماید: خانوادههای مسلمان در اشاعه و ترویج دین خدا چه نقشی بر عهده گرفتهاند؟ آیا تنها به رعایت فرایض فردی اکتفا کردهاند یا در جهت تربیت و حمایت از مبلّغان راستین دین نیز احساس مسئولیت میکنند؟
بدیهی است که بقا و گسترش اسلام ناب محمدیﷺ در گرو تلاشهای خالصانۀ عالمان دینی است و این مهم بدون همراهی و مساعدت خانوادههای متدیّن تحقق نخواهد یافت. بنابراین، بر همۀ افراد جامعۀ اسلامی است که یا در تربیت فرزندان خود به عنوان طلبهای فاضل بکوشند و یا با پشتیبانی مالی و معنوی خویش، زمینۀ رشد و تعالی طلاب علوم دینی را فراهم آورند.
این تکلیفی الهی و مسئولیتی اجتماعی است که غفلت از آن، خسرانی جبرانناپذیر برای امت اسلامی به همراه خواهد داشت.
bit.ly/3FKm3bZ
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
ای مادرانِ متعهّد و پدرانِ دینباور، همانگونه که سعی وافر در تأمین آیندۀ شغلی و تحصیلی فرزندان خویش مبذول میدارید، شایسته است دغدغهای همسان را نسبت به پرورش علمای صالح و فقهای آینده ابراز نمایید. بیتردید، یکی از راهکارهای اساسی در این مسیر، تشویق و ترغیب افرادی مستعد و نخبه از هر خانوادۀ مؤمن به سوی حوزۀ علمیه و تحصیل معارف دینی است.
حقیقت آن است که پیشرفت و تعالی جامعۀ اسلامی، تبلیغ صحیح دین مبین اسلام و نیز اصلاح امور مسلمین، در گرو حضور طلاب فاضل، اندیشمند و کارآمد میباشد. اگر چه ممکن است برخی خانوادهها به دلایلی قادر به اعزام فرزندان خود برای تحصیل علوم دینی نباشند، لیکن حداقل وظیفۀ آنان، حمایت مادی و معنوی از طلاب علوم دینی است تا این عزیزان با آسودگی خاطر و اطمینانِ بال، به فراگیری و ترویج معارف اسلامی مشغول شوند.
این امری خطیر و مسئولیتی بس سنگین است که به هیچوجه نباید مورد غفلت قرار گیرد یا با بیتوجّهی از کنار آن گذشت. پرسشی سزاوار تأمل در اینجا رخ مینماید: خانوادههای مسلمان در اشاعه و ترویج دین خدا چه نقشی بر عهده گرفتهاند؟ آیا تنها به رعایت فرایض فردی اکتفا کردهاند یا در جهت تربیت و حمایت از مبلّغان راستین دین نیز احساس مسئولیت میکنند؟
بدیهی است که بقا و گسترش اسلام ناب محمدیﷺ در گرو تلاشهای خالصانۀ عالمان دینی است و این مهم بدون همراهی و مساعدت خانوادههای متدیّن تحقق نخواهد یافت. بنابراین، بر همۀ افراد جامعۀ اسلامی است که یا در تربیت فرزندان خود به عنوان طلبهای فاضل بکوشند و یا با پشتیبانی مالی و معنوی خویش، زمینۀ رشد و تعالی طلاب علوم دینی را فراهم آورند.
این تکلیفی الهی و مسئولیتی اجتماعی است که غفلت از آن، خسرانی جبرانناپذیر برای امت اسلامی به همراه خواهد داشت.
bit.ly/3FKm3bZ
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
وقتی رزق دستاویزی برای توجیه فقر میشود!
bit.ly/3Zkndl9
این چه بازی با الفاظ است که برخی برای توجیه بیعدالتیهای اجتماعی به آن متوسل میشوند؟! آیا میتوان با استناد به مفاهیم گستردۀ قرآنی درباره "رزق"، چشم را بر ظلم سیستماتیک برخی ثروتمندان بست؟!
اولاً: اینکه رزق تنها به معنای لقمهای نان که وارد حلقوم میشود نیست! این تفسیر کوتهبینانهای است از مفهومی که قرآن با عظمت از آن سخن میگوید. رزق شامل تمام مواهب حیات است، از سلامت جسم و جان گرفته تا امنیت اجتماعی و کرامت انسانی. وقتی نظام اقتصادی جامعه را عدهای سودجو به تباهی میکشند، آیا میتوان به بهانه "خدا رازق است" از کنار این فاجعه گذشت؟!
ثانیاً: اینکه خداوند رزاق مطلق است، هرگز به معنای نفی مسئولیت انسان در قبال همنوعانش نیست! در سوره قصص آیه 77 میفرماید: {وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا}، ترجمه: «و با آنچه خدایت داده سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن.» این آیه به روشنی مسئولیت ثروتمندان در برابر محرومان را گوشزد میکند. و همچنین در آیات دیگر خداوند متعال فرموده: {وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ} (معارج: 24 - 25). اینجا باز خداوند ثروتمندان را مسئول میداند. آیا این آیات را باید نادیده گرفت؟!
ثالثاً: این چه استدلال مغلطهآمیزی است که میگوید "اگر کسی فقیر است حتماً مقصر خودش است"؟! مگر نه این است که نظام بانکی ربوی، تحریمهای ظالمانه، و سیاستهای اقتصادی نادرست، میلیونها انسان بیگناه را به ورطه فقر میکشاند؟ آیا کودکان یتیم و زنان سرپرست خانوار هم "در قمار، ثروتشان را از دست دادهاند"؟!
رابعاً: بالاخره اینکه اسلام بر حلال و حرام روزی تأکید دارد، دقیقاً به این معناست که باید نظام اقتصادی جامعه را اصلاح کرد! نه اینکه با دستاویز قرار دادن "رزاقیت خدا"، از زیر بار مسئولیت اجتماعی شانه خالی کرد. مگر سیدنا رسول اللهﷺ از فقر به خدا پناه نبرد؟[1] یا اینکه نقل شده: «کاد الفقر أن یکون کفراً»، ترجمه: «نزدیک است فقر به کفر بینجامد»؟[2] آیا این روایت و همانندش به روشنی نشان نمیدهد که فقرزایی مذموم است؟!
پس به جای توجیه فقر با تفسیرهای نادرست از مفاهیم قرآنی، بهتر است به فکر اجرای عدالت بود. قرآن کتاب زندگی است، نه کتابی برای توجیه فقر در جامعه!
🔗 در رابطه با همین موضوع به مقالۀ تو را متقاعد خواهند کرد بنگرید.
📚پینوشتها:
[1] نک: مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج34، ص52ح20409؛صحیح ابن خزیمة، ج1، ص367ح747-: «حدیث صحیح.»
[2] المعجم الأوسط للطبرانی، ج4، ص225ح4044؛ شعب الإیمان للبیهقی، ج9، ص12ح6188.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
bit.ly/3Zkndl9
این چه بازی با الفاظ است که برخی برای توجیه بیعدالتیهای اجتماعی به آن متوسل میشوند؟! آیا میتوان با استناد به مفاهیم گستردۀ قرآنی درباره "رزق"، چشم را بر ظلم سیستماتیک برخی ثروتمندان بست؟!
اولاً: اینکه رزق تنها به معنای لقمهای نان که وارد حلقوم میشود نیست! این تفسیر کوتهبینانهای است از مفهومی که قرآن با عظمت از آن سخن میگوید. رزق شامل تمام مواهب حیات است، از سلامت جسم و جان گرفته تا امنیت اجتماعی و کرامت انسانی. وقتی نظام اقتصادی جامعه را عدهای سودجو به تباهی میکشند، آیا میتوان به بهانه "خدا رازق است" از کنار این فاجعه گذشت؟!
ثانیاً: اینکه خداوند رزاق مطلق است، هرگز به معنای نفی مسئولیت انسان در قبال همنوعانش نیست! در سوره قصص آیه 77 میفرماید: {وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا}، ترجمه: «و با آنچه خدایت داده سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن.» این آیه به روشنی مسئولیت ثروتمندان در برابر محرومان را گوشزد میکند. و همچنین در آیات دیگر خداوند متعال فرموده: {وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ} (معارج: 24 - 25). اینجا باز خداوند ثروتمندان را مسئول میداند. آیا این آیات را باید نادیده گرفت؟!
ثالثاً: این چه استدلال مغلطهآمیزی است که میگوید "اگر کسی فقیر است حتماً مقصر خودش است"؟! مگر نه این است که نظام بانکی ربوی، تحریمهای ظالمانه، و سیاستهای اقتصادی نادرست، میلیونها انسان بیگناه را به ورطه فقر میکشاند؟ آیا کودکان یتیم و زنان سرپرست خانوار هم "در قمار، ثروتشان را از دست دادهاند"؟!
رابعاً: بالاخره اینکه اسلام بر حلال و حرام روزی تأکید دارد، دقیقاً به این معناست که باید نظام اقتصادی جامعه را اصلاح کرد! نه اینکه با دستاویز قرار دادن "رزاقیت خدا"، از زیر بار مسئولیت اجتماعی شانه خالی کرد. مگر سیدنا رسول اللهﷺ از فقر به خدا پناه نبرد؟[1] یا اینکه نقل شده: «کاد الفقر أن یکون کفراً»، ترجمه: «نزدیک است فقر به کفر بینجامد»؟[2] آیا این روایت و همانندش به روشنی نشان نمیدهد که فقرزایی مذموم است؟!
پس به جای توجیه فقر با تفسیرهای نادرست از مفاهیم قرآنی، بهتر است به فکر اجرای عدالت بود. قرآن کتاب زندگی است، نه کتابی برای توجیه فقر در جامعه!
🔗 در رابطه با همین موضوع به مقالۀ تو را متقاعد خواهند کرد بنگرید.
📚پینوشتها:
[1] نک: مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج34، ص52ح20409؛صحیح ابن خزیمة، ج1، ص367ح747-: «حدیث صحیح.»
[2] المعجم الأوسط للطبرانی، ج4، ص225ح4044؛ شعب الإیمان للبیهقی، ج9، ص12ح6188.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
خدایا، اسلام و مسلمانان را پیروز گردان، پرچم حق و حقیقت را برافراشته دار، و یاریگر بندگان مستضعف و مظلوم خود باش.
🚀احتکار در شرایط بحرانی (جنگ)🚀
بسم الله الرحمن الرحیم
در شرایط کنونی که با تجاوز و هجوم صهیونیستهای جنایتکار و تحمیل جنگ بر ایران مواجه هستیم، متأسفانه این نگرانی مطرح است که برخی افراد سودجو با احتکار کالاها و مایحتاج ضروری مردم، به دنبال برهم زدن آرامش جامعه باشند. از این رو، تاکید بر این نکته بسیار حائز اهمیت است که از دیدگاه شرعی، عمل احتکار گناهی کبیره محسوب میشود. [1]
فرد محتکر (احتکار کننده) با نگهداری و انبار کردن اجناس مورد نیاز مردم و فروش آنها با قیمتی گزاف، نه تنها باعث ضرر و زیان مالی و روانی به جامعه میشود، بلکه سلامت و آسایش افراد را نیز به خطر میاندازد. هر کسی که به خداوند متعال و روز قیامت ایمان دارد، باید از پیامدهای وخیم چنین عملی آگاه باشد و از آن دوری کند.
🔹مستندات تحریم احتکار از قرآن و سنت
علماء با استناد به قرآن و احادیث پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)، حکم به حرام بودن احتکار دادهاند که این مستندات به ترتیب به قرار ذیلاند:
▪️«إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذي جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فيهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ يُرِدْ فيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَليم» [حج: 25]
▫️ترجمه: «بیگمان، كسانى كه كافر شدند و از راه خدا و مسجدالحرام -كه آن را براى مردم، اعم از مقيم در آنجا و باديهنشين، يكسان قرار دادهايم- جلوگيرى میكنند، و [نيز] هر كه بخواهد در آنجا به ستم [از حق] منحرف شود، او را از عذابى دردناک میچشانيم.»
وجه استدلال: امام قرطبی (رحمه الله) در ذیل تفسیر این آیه نوشته است: «ابوداود از یعلی بن أمیه (رضی الله عنه) روایت کرده که رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: "احتکارِ طعام در حرم (مکه) ظلم است." و این قول [ و مذهب] عمر بن خطاب (رضی الله عنه) است.» [2] هرچند قول محققین بر این است که الحاد به ظلم در حرم، عموم معاصی و گناهان را دربرمیگیرد [3] و باتوجه به حدیث مذکور که احتکار در زمرهی ستم در حرم تلقی شده معلوم میشود که این عمل (احتکار) جزو گناهان میباشد. از اینرو امام ابن مودود حنفی (رحمه الله) – از کبار علمای حنفیه و صاحب کتاب فقهی الاختیار – این آیه را اصل در نهی از احتکار بیان نموده است. [4] و امام غزالی (رحمه الله) نیز با استناد به آیه مذکور بیان داشته است که «احتکار از ظلم است و در تحت آن داخل است.» [5]
▪️رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «لا يحتكر إلا خاطئ» [6]
▫️ترجمه: «جز کسی که عاصی و گناهکار است احتکار نمیکند.»
وجه استدلال: تصریح به اینکه شخص احتکار کننده گناهکار است دلیل کافی در افادهی عدم جواز این عمل میباشد چونکه خاطی به معنای گناهکار و عاصی است. [7]
▪️پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «من دخل في شيء من أسعار المسلمين ليغليه عليهم كان حقاً على الله أن يقعده بعظم من النار يوم القيامة.» [8]
▫️ترجمه: «كسی كه در موردی از نرخهای مسلمانان دخالت كند تا قيمت آنها را بر ايشان گران سازد، بر خداوند متعالی است كه او را به سختترين جای جهنم بنشاند.»
وجه استدلال: این حدیث صراحت دارد که سرانجام مرتکبِ احتکار مستحق آتش دوزخ است، پس دلیل بر تحریم است.
▪️عمر بن خطاب (رضی الله عنه) از پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) روایت کرده که فرمودند: «من احتكر على المسلمين طعامهم، ضربه الله بالجذام والإفلاس» [9]
▫️ترجمه: «هرکس طعام و خوراک مسلمانان را احتکار کند، خداوند او را به بیماری پیسی و ورشکستگی مبتلا میسازد.»
🔖توجه: با توجه به احادیثی که پیشتر به آنها اشاره شد و همچنین سایر روایات معتبر در زمینه تحریم احتکار، به وضوح روشن است که عمل احتکار از منظر شرع حرام بوده و احتکارکننده مرتکب گناه و معصیت بزرگی میشود. بنابراین، بر مسلمانان شایسته است که به شدت از این عمل مذموم اجتناب کرده و دوری گزینند.
ادامه دارد...
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
بسم الله الرحمن الرحیم
در شرایط کنونی که با تجاوز و هجوم صهیونیستهای جنایتکار و تحمیل جنگ بر ایران مواجه هستیم، متأسفانه این نگرانی مطرح است که برخی افراد سودجو با احتکار کالاها و مایحتاج ضروری مردم، به دنبال برهم زدن آرامش جامعه باشند. از این رو، تاکید بر این نکته بسیار حائز اهمیت است که از دیدگاه شرعی، عمل احتکار گناهی کبیره محسوب میشود. [1]
فرد محتکر (احتکار کننده) با نگهداری و انبار کردن اجناس مورد نیاز مردم و فروش آنها با قیمتی گزاف، نه تنها باعث ضرر و زیان مالی و روانی به جامعه میشود، بلکه سلامت و آسایش افراد را نیز به خطر میاندازد. هر کسی که به خداوند متعال و روز قیامت ایمان دارد، باید از پیامدهای وخیم چنین عملی آگاه باشد و از آن دوری کند.
🔹مستندات تحریم احتکار از قرآن و سنت
علماء با استناد به قرآن و احادیث پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)، حکم به حرام بودن احتکار دادهاند که این مستندات به ترتیب به قرار ذیلاند:
▪️«إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذي جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فيهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ يُرِدْ فيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَليم» [حج: 25]
▫️ترجمه: «بیگمان، كسانى كه كافر شدند و از راه خدا و مسجدالحرام -كه آن را براى مردم، اعم از مقيم در آنجا و باديهنشين، يكسان قرار دادهايم- جلوگيرى میكنند، و [نيز] هر كه بخواهد در آنجا به ستم [از حق] منحرف شود، او را از عذابى دردناک میچشانيم.»
وجه استدلال: امام قرطبی (رحمه الله) در ذیل تفسیر این آیه نوشته است: «ابوداود از یعلی بن أمیه (رضی الله عنه) روایت کرده که رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: "احتکارِ طعام در حرم (مکه) ظلم است." و این قول [ و مذهب] عمر بن خطاب (رضی الله عنه) است.» [2] هرچند قول محققین بر این است که الحاد به ظلم در حرم، عموم معاصی و گناهان را دربرمیگیرد [3] و باتوجه به حدیث مذکور که احتکار در زمرهی ستم در حرم تلقی شده معلوم میشود که این عمل (احتکار) جزو گناهان میباشد. از اینرو امام ابن مودود حنفی (رحمه الله) – از کبار علمای حنفیه و صاحب کتاب فقهی الاختیار – این آیه را اصل در نهی از احتکار بیان نموده است. [4] و امام غزالی (رحمه الله) نیز با استناد به آیه مذکور بیان داشته است که «احتکار از ظلم است و در تحت آن داخل است.» [5]
▪️رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «لا يحتكر إلا خاطئ» [6]
▫️ترجمه: «جز کسی که عاصی و گناهکار است احتکار نمیکند.»
وجه استدلال: تصریح به اینکه شخص احتکار کننده گناهکار است دلیل کافی در افادهی عدم جواز این عمل میباشد چونکه خاطی به معنای گناهکار و عاصی است. [7]
▪️پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «من دخل في شيء من أسعار المسلمين ليغليه عليهم كان حقاً على الله أن يقعده بعظم من النار يوم القيامة.» [8]
▫️ترجمه: «كسی كه در موردی از نرخهای مسلمانان دخالت كند تا قيمت آنها را بر ايشان گران سازد، بر خداوند متعالی است كه او را به سختترين جای جهنم بنشاند.»
وجه استدلال: این حدیث صراحت دارد که سرانجام مرتکبِ احتکار مستحق آتش دوزخ است، پس دلیل بر تحریم است.
▪️عمر بن خطاب (رضی الله عنه) از پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) روایت کرده که فرمودند: «من احتكر على المسلمين طعامهم، ضربه الله بالجذام والإفلاس» [9]
▫️ترجمه: «هرکس طعام و خوراک مسلمانان را احتکار کند، خداوند او را به بیماری پیسی و ورشکستگی مبتلا میسازد.»
🔖توجه: با توجه به احادیثی که پیشتر به آنها اشاره شد و همچنین سایر روایات معتبر در زمینه تحریم احتکار، به وضوح روشن است که عمل احتکار از منظر شرع حرام بوده و احتکارکننده مرتکب گناه و معصیت بزرگی میشود. بنابراین، بر مسلمانان شایسته است که به شدت از این عمل مذموم اجتناب کرده و دوری گزینند.
ادامه دارد...
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
🔸حكمت تحریم احتکار چیست؟
قبلاً دلایلی را مستنداً از شرع مقدس بیان کردیم که احتکار حرام است اما حكمت تحریم این است که با احتکار و انحصار کالا موجبات «زیان به مردم» فراهم میشود و اضرار به مردم خلاف مبانی شریعت و نیز در تعارض جلب مصالح عام می باشد بنابراین شرعاً و عقلاً احتکاری که منجر به زیان به مردم شود ممنوع و حرام است.
▫️امام ابن حزم (رحمه الله) میگوید: «علماء اتفاق نمودهاند که احتکار و انحصاری [که موجبِ] ضرر به مردم شود جائز نیست.» [10]
▫️امام ابن رشد (رحمه الله) میگوید: «اختلافی نیست [بین علماء که] احتکار نمودن چیزی از طعام جائز نیست و همچنین غیر آن در زمانی که انحصارش موجب خسارت به مردم شود اعم از طعام و غیره جائز نیست.» [11]
▫️امام ابوالعباس القرطبی (رحمه الله) میگوید: «به اتفاق – علماء - آنچه خرید و احتکارش موجب زیان به مردم نشود، خريدار [و احتکار کننده] آن مرتکب گناه نشده است.» [12] مفهوم مخالف این سخن این است که به اتفاق علماء احتکاری که موجب زیان به مردم شود در این حالت مرتکب آن گناهکار است.
▫️امام نووی (رحمه الله) میگوید: «علماء فرمودند: حکمت در تحریم احتکار، دور کردن ضرر و زیان از عموم مردم است همانگونه که علماء اجماع نمودهاند بر اینکه اگر شخصی طعامی داشته باشد و مردم به آن نیاز مبرم داشته باشند و جز از طریق او یافت نشود در این حالت برای دفع ضرر از مردم [جائز است] او را بر فروش آن طعام مجبور کرد.» [13]
▫️امام تاج الدین سُبکی (رحمه الله) میگوید: «رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: "هرکس احتکار کند گناهکار است." کسی که لفظ حدیث را مدنظر گرفته، احتکار کردن را در هر موضع و کالایی – اگر چه این احتکار موجب ضرر هم نشود – حرام میداند و این از [امام] مالک بن انس (رحمه الله) نقل شده است و کسی که معنا و مفهوم حدیث را مدنظر گرفته آن را به وقت گرانی تخصیص داده است و مذهب ما (شافعیه) بر آن است.» [14]
🔹در چه شرایطی نگهداری کالا، احتکار تلقی میگردد؟
علماء شروطی را برای ممنوعیت احتکار بیان کردهاند که بارزترین آنها به قرار ذیل است:
▪️تملک کالا از طریق خریدن باشد و این دیدگاه جمهور فقهاء است.
▪️خریدن در وقت گرانی برای تجارت در جهت انتظار برای ازدیاد گران شدن باشد.
▪️انبار کردن کالا برای مدت معینی باشد لیکن نزد جمهور برای آن مدتی معین نشده است.
▪️احتکار کننده به قصد گرانفروشی و عرضه در زمان گرانی اقدام به احتکار کرده باشد. [15]
🔸آیا احتکار فقط در قُوت (طعام مصرفِ روزمره) ممنوع است؟
اولاً: همانطور که قبلاً بیان شد اصل در تحریم احتکار بنابر حکمتی که علماء بیان نموده اند مربوط به دفع ضرر از مردم است. و این به قُوت تخصیص داده نمیشود بلکه هرچیزی که انبار کردنش به مردم ضرر برساند احتکار محسوب میشود اگرچه طلا یا نقره یا لباس یا سایر موارد باشد. اين نظر امام ابویوسف (رحمه الله) از حنفیه [16] و مذهب مالکیه[17] و بنابر قولی از حنابله [18] و همچنین مذهب ظاهریه است. [19]
ثانیاً: روایات وارد شده در ممنوعیت احتکار، هم به صورت مطلق و هم به صورت مقید به طعام نقل شدهاند. در نزد جمهور اصولیین، چنانچه روایتی مطلق و روایتی دیگر مقید باشد، روایت مطلق با روایت مقید، تقیید نمیشود؛ زیرا تعارضی بین آن دو وجود ندارد و روایت مطلق بر اطلاق خود باقی میماند. مقتضای این استدلال، عمل به منع احتکار به طور مطلق است و این منع، به قوتین مقید نمیگردد، چنانکه برخی از علما قائل به تقیید شدهاند و ائمه اصول این نظر را مردود دانستهاند.
به نظر میرسد جمهور، با توجه به حکمتِ مناسب برای تحریم احتکار، که همانا دفع ضرر از عموم مردم است، حدیث را به قوتین تخصیص دادهاند؛ زیرا غالباً دفع ضرر از مردم، تنها در قوتین مصداق مییابد. لذا ایشان، مطلق را به حکمتِ مناسب، مقید نمودهاند. [20] به بیان دیگر، احادیث وارد شده در منع احتکار، چه از حیث اطلاق و چه از حیث عموم، تعارضی با یکدیگر ندارند تا موجب تقیید اطلاق یا تخصیص عموم گردند؛ بنابراین، این احادیث بر منع احتکار در هر چیزی دلالت دارند.
ادامه دارد...
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
قبلاً دلایلی را مستنداً از شرع مقدس بیان کردیم که احتکار حرام است اما حكمت تحریم این است که با احتکار و انحصار کالا موجبات «زیان به مردم» فراهم میشود و اضرار به مردم خلاف مبانی شریعت و نیز در تعارض جلب مصالح عام می باشد بنابراین شرعاً و عقلاً احتکاری که منجر به زیان به مردم شود ممنوع و حرام است.
▫️امام ابن حزم (رحمه الله) میگوید: «علماء اتفاق نمودهاند که احتکار و انحصاری [که موجبِ] ضرر به مردم شود جائز نیست.» [10]
▫️امام ابن رشد (رحمه الله) میگوید: «اختلافی نیست [بین علماء که] احتکار نمودن چیزی از طعام جائز نیست و همچنین غیر آن در زمانی که انحصارش موجب خسارت به مردم شود اعم از طعام و غیره جائز نیست.» [11]
▫️امام ابوالعباس القرطبی (رحمه الله) میگوید: «به اتفاق – علماء - آنچه خرید و احتکارش موجب زیان به مردم نشود، خريدار [و احتکار کننده] آن مرتکب گناه نشده است.» [12] مفهوم مخالف این سخن این است که به اتفاق علماء احتکاری که موجب زیان به مردم شود در این حالت مرتکب آن گناهکار است.
▫️امام نووی (رحمه الله) میگوید: «علماء فرمودند: حکمت در تحریم احتکار، دور کردن ضرر و زیان از عموم مردم است همانگونه که علماء اجماع نمودهاند بر اینکه اگر شخصی طعامی داشته باشد و مردم به آن نیاز مبرم داشته باشند و جز از طریق او یافت نشود در این حالت برای دفع ضرر از مردم [جائز است] او را بر فروش آن طعام مجبور کرد.» [13]
▫️امام تاج الدین سُبکی (رحمه الله) میگوید: «رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: "هرکس احتکار کند گناهکار است." کسی که لفظ حدیث را مدنظر گرفته، احتکار کردن را در هر موضع و کالایی – اگر چه این احتکار موجب ضرر هم نشود – حرام میداند و این از [امام] مالک بن انس (رحمه الله) نقل شده است و کسی که معنا و مفهوم حدیث را مدنظر گرفته آن را به وقت گرانی تخصیص داده است و مذهب ما (شافعیه) بر آن است.» [14]
🔹در چه شرایطی نگهداری کالا، احتکار تلقی میگردد؟
علماء شروطی را برای ممنوعیت احتکار بیان کردهاند که بارزترین آنها به قرار ذیل است:
▪️تملک کالا از طریق خریدن باشد و این دیدگاه جمهور فقهاء است.
▪️خریدن در وقت گرانی برای تجارت در جهت انتظار برای ازدیاد گران شدن باشد.
▪️انبار کردن کالا برای مدت معینی باشد لیکن نزد جمهور برای آن مدتی معین نشده است.
▪️احتکار کننده به قصد گرانفروشی و عرضه در زمان گرانی اقدام به احتکار کرده باشد. [15]
🔸آیا احتکار فقط در قُوت (طعام مصرفِ روزمره) ممنوع است؟
اولاً: همانطور که قبلاً بیان شد اصل در تحریم احتکار بنابر حکمتی که علماء بیان نموده اند مربوط به دفع ضرر از مردم است. و این به قُوت تخصیص داده نمیشود بلکه هرچیزی که انبار کردنش به مردم ضرر برساند احتکار محسوب میشود اگرچه طلا یا نقره یا لباس یا سایر موارد باشد. اين نظر امام ابویوسف (رحمه الله) از حنفیه [16] و مذهب مالکیه[17] و بنابر قولی از حنابله [18] و همچنین مذهب ظاهریه است. [19]
ثانیاً: روایات وارد شده در ممنوعیت احتکار، هم به صورت مطلق و هم به صورت مقید به طعام نقل شدهاند. در نزد جمهور اصولیین، چنانچه روایتی مطلق و روایتی دیگر مقید باشد، روایت مطلق با روایت مقید، تقیید نمیشود؛ زیرا تعارضی بین آن دو وجود ندارد و روایت مطلق بر اطلاق خود باقی میماند. مقتضای این استدلال، عمل به منع احتکار به طور مطلق است و این منع، به قوتین مقید نمیگردد، چنانکه برخی از علما قائل به تقیید شدهاند و ائمه اصول این نظر را مردود دانستهاند.
به نظر میرسد جمهور، با توجه به حکمتِ مناسب برای تحریم احتکار، که همانا دفع ضرر از عموم مردم است، حدیث را به قوتین تخصیص دادهاند؛ زیرا غالباً دفع ضرر از مردم، تنها در قوتین مصداق مییابد. لذا ایشان، مطلق را به حکمتِ مناسب، مقید نمودهاند. [20] به بیان دیگر، احادیث وارد شده در منع احتکار، چه از حیث اطلاق و چه از حیث عموم، تعارضی با یکدیگر ندارند تا موجب تقیید اطلاق یا تخصیص عموم گردند؛ بنابراین، این احادیث بر منع احتکار در هر چیزی دلالت دارند.
ادامه دارد...
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
📢نتیجه: با استناد به ادله شرعی، احتکار کالایی که سبب کمبود آن در بازار شده و تقاضا برای آن را افزایش دهد، به نحوی که مردم به آن نیازمند بوده و در نتیجه متضرر گردند، حرام است. در چنین شرایطی، بر حاکم شرع لازم است که از احتکار جلوگیری نموده و شخص یا اشخاص محتکر را ملزم به عرضه و توزیع کالای احتکار شده در بین مردم نماید.
🔖این مطلب، ویرایش جدید است.
📚پینوشتها:
[1] الزواجر عن اقتراف الكبائر، ابن حجر الهيتمی، ج1، ص389.
[2] الجامع لأحكام القرآن، القرطبی، ج12، ص35.
[3] ر.ک: التفسیر الکبیر، الفخرالدین الرازی، ج23، ص218.
[4] ر.ک: الاختيار لتعليل المختار، ابن مودود الحنفی، ج4، ص160.
[5] إحياء علوم الدين، أبو حامد الغزالی، ج2، ص73.
[6] صحیح مسلم، ج3، ص1228 ح1605؛ صحیح ابن حبان، ج11، ص308 ح4936؛ مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج25، ص37 ح15758.
[7] نيل الأوطار، الشوكانی، ج5، ص261.
[8] مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج33، ص425 ح2031؛ مسند أبی داود الطيالسی، ج2، ص242 ح970؛ السنن الكبرى للبيهقی، ج6، ص49 ح11150 -: «صحیح». [ر.ک: الصحيح المسند مما ليس فی الصحيحين، ج2، ص191].
[9] مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج1، ص283 ح135؛ مسند أبی داود الطيالسی، ج1، ص58 ح55؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص729 ح2155 -: «سند آن حَسَن است.» [ر.ک: فتح الباری لابن حجر العسقلانی، ج4، ص348؛ إرشاد الساری، القسطلانی، ج4، ص57؛ الزواجر عن اقتراف الكبائر، ابن حجر الهيتمی، ج1، ص388].
[10] مراتب الإجماع، ابن حزم، ص89.
[11] التاج والإكليل لمختصر خليل، المَوَّاق، ج6، ص254؛ همچنین بنگرید به: [البيان والتحصيل، ابن رشد، ج17، ص284].
[12] المفهم، القرطبی، ج4، ص521.
[13] المنهاج شرح صحيح مسلم بن الحجاج، النووی، ج11، ص43.
[14] الأشباه والنظائر، السبکی، ج1، ص155.
[15] ر.ک: الموسوعة الفقهية الكويتية، ج2، صص93 – 94.
[16] بدائع الصنائع فی ترتيب الشرائع، الکاسانی، ج5، ص129؛ فتح القدير للكمال ابن الهمام، ج10، ص58؛ حاشية ابن عابدين، ج6، ص398.
[17] المدونة لمالک بن أنس، ج3، ص313؛ المنتقى شرح الموطإ، الباجی، ج5، ص16؛ مواهب الجليل، الرعينی، ج4، ص227.
[18] المبدع فی شرح المقنع، ابن مفلح، ج4، ص47؛ الإنصاف، المرداوی، ج4، ص338.
[19] المحلى بالآثار، ابن حزم، ج7، ص572.
[20] ر.ک: سبل السلام، الصنعانی، ج2، صص33 – 34.
bit.ly/2T53d2J
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
🔖این مطلب، ویرایش جدید است.
📚پینوشتها:
[1] الزواجر عن اقتراف الكبائر، ابن حجر الهيتمی، ج1، ص389.
[2] الجامع لأحكام القرآن، القرطبی، ج12، ص35.
[3] ر.ک: التفسیر الکبیر، الفخرالدین الرازی، ج23، ص218.
[4] ر.ک: الاختيار لتعليل المختار، ابن مودود الحنفی، ج4، ص160.
[5] إحياء علوم الدين، أبو حامد الغزالی، ج2، ص73.
[6] صحیح مسلم، ج3، ص1228 ح1605؛ صحیح ابن حبان، ج11، ص308 ح4936؛ مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج25، ص37 ح15758.
[7] نيل الأوطار، الشوكانی، ج5، ص261.
[8] مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج33، ص425 ح2031؛ مسند أبی داود الطيالسی، ج2، ص242 ح970؛ السنن الكبرى للبيهقی، ج6، ص49 ح11150 -: «صحیح». [ر.ک: الصحيح المسند مما ليس فی الصحيحين، ج2، ص191].
[9] مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج1، ص283 ح135؛ مسند أبی داود الطيالسی، ج1، ص58 ح55؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص729 ح2155 -: «سند آن حَسَن است.» [ر.ک: فتح الباری لابن حجر العسقلانی، ج4، ص348؛ إرشاد الساری، القسطلانی، ج4، ص57؛ الزواجر عن اقتراف الكبائر، ابن حجر الهيتمی، ج1، ص388].
[10] مراتب الإجماع، ابن حزم، ص89.
[11] التاج والإكليل لمختصر خليل، المَوَّاق، ج6، ص254؛ همچنین بنگرید به: [البيان والتحصيل، ابن رشد، ج17، ص284].
[12] المفهم، القرطبی، ج4، ص521.
[13] المنهاج شرح صحيح مسلم بن الحجاج، النووی، ج11، ص43.
[14] الأشباه والنظائر، السبکی، ج1، ص155.
[15] ر.ک: الموسوعة الفقهية الكويتية، ج2، صص93 – 94.
[16] بدائع الصنائع فی ترتيب الشرائع، الکاسانی، ج5، ص129؛ فتح القدير للكمال ابن الهمام، ج10، ص58؛ حاشية ابن عابدين، ج6، ص398.
[17] المدونة لمالک بن أنس، ج3، ص313؛ المنتقى شرح الموطإ، الباجی، ج5، ص16؛ مواهب الجليل، الرعينی، ج4، ص227.
[18] المبدع فی شرح المقنع، ابن مفلح، ج4، ص47؛ الإنصاف، المرداوی، ج4، ص338.
[19] المحلى بالآثار، ابن حزم، ج7، ص572.
[20] ر.ک: سبل السلام، الصنعانی، ج2، صص33 – 34.
bit.ly/2T53d2J
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین
▪️وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ [التوبة: ۱۴]
▫️و دلهای مومنان را شفا میدهد [و خنک میگرداند].
الله متعال بر تعداد و قدرت موشکهای ایرانی که بهسوی رژیم صهیونیستی پرتاب میشوند برکت نهد؛ که اصابت هر موشک بر پیکر این رژیم خونخوار و یهودیان صهیونیست، دل هر مسلمان از امت محمد ﷺ را شاد میگرداند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
▫️و دلهای مومنان را شفا میدهد [و خنک میگرداند].
الله متعال بر تعداد و قدرت موشکهای ایرانی که بهسوی رژیم صهیونیستی پرتاب میشوند برکت نهد؛ که اصابت هر موشک بر پیکر این رژیم خونخوار و یهودیان صهیونیست، دل هر مسلمان از امت محمد ﷺ را شاد میگرداند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
نتانیاهو: «من و ترامپ گفتیم که صلح از راه قدرت میآید؛ اول قدرت، سپس صلح».
اما کتابها و برنامههای درسی در مدارس مسلمانان و «علوم انسانی» در دانشگاهها میگویند:
«باید ای عزیزان با مردم دنیا با تسامح و صلح زندگی کنیم و خشونت و افراط را کنار بگذاریم و در مقابل زبان قدرت و هرکس که آن را به کار میبرد، مقابله کنیم و بایستیم. چرا که طبق منشور سازمان ملل متحد مصوب ۱۹۴۵، ماده ۱ (بند ۱):
«حفظ صلح و امنیت بینالمللی، و تلاش برای جلوگیری از علل تهدیدکنندهٔ صلح و از بین بردن آنها و سرکوب اقدامات تجاوزکارانه و دیگر موارد اخلال در صلح و حل منازعات یا وضعیتهایی که ممکن است به اخلال در صلح منجر شود، از طریق شیوههای مسالمتآمیز…».
راستی، نام رسمی این منشور چنین است:
«صلح، کرامت و برابری در سیارهای سالم و باطراوت»…
خب، آیا منظورشان سیارهٔ زمرد «در کارتونهای اسپایستون!» بوده؟!
نویسندگان «روشنفکرنما» که توسط رژیمهای وابسته محافظت میشوند و یوتیوبرهایی که غرب از آنان حمایت میکند، میگویند:
«اسلام دینی است که خشونت را ترویج میدهد و بذر نفرت از دیگران را در خود دارد و مناسب دنیای گشودهشده و مبتنی بر همزیستی، تمدن، گفتوگو و طرد خشونت و افراط نیست».
و هرچه پیش میرویم، اوضاع شفافتر میشود…
«ليهلك من هلك عن بينة ويحيى من حَيَّ عن بينة» (تا آنکه هلاک میشود با آگاهی هلاک شود، و آنکه زنده میماند با آگاهی زنده بماند).
✍️دکتر ایاد قُنَیبی
📄ترجمه: صبغت الله عاکف
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
اما کتابها و برنامههای درسی در مدارس مسلمانان و «علوم انسانی» در دانشگاهها میگویند:
«باید ای عزیزان با مردم دنیا با تسامح و صلح زندگی کنیم و خشونت و افراط را کنار بگذاریم و در مقابل زبان قدرت و هرکس که آن را به کار میبرد، مقابله کنیم و بایستیم. چرا که طبق منشور سازمان ملل متحد مصوب ۱۹۴۵، ماده ۱ (بند ۱):
«حفظ صلح و امنیت بینالمللی، و تلاش برای جلوگیری از علل تهدیدکنندهٔ صلح و از بین بردن آنها و سرکوب اقدامات تجاوزکارانه و دیگر موارد اخلال در صلح و حل منازعات یا وضعیتهایی که ممکن است به اخلال در صلح منجر شود، از طریق شیوههای مسالمتآمیز…».
راستی، نام رسمی این منشور چنین است:
«صلح، کرامت و برابری در سیارهای سالم و باطراوت»…
خب، آیا منظورشان سیارهٔ زمرد «در کارتونهای اسپایستون!» بوده؟!
نویسندگان «روشنفکرنما» که توسط رژیمهای وابسته محافظت میشوند و یوتیوبرهایی که غرب از آنان حمایت میکند، میگویند:
«اسلام دینی است که خشونت را ترویج میدهد و بذر نفرت از دیگران را در خود دارد و مناسب دنیای گشودهشده و مبتنی بر همزیستی، تمدن، گفتوگو و طرد خشونت و افراط نیست».
و هرچه پیش میرویم، اوضاع شفافتر میشود…
«ليهلك من هلك عن بينة ويحيى من حَيَّ عن بينة» (تا آنکه هلاک میشود با آگاهی هلاک شود، و آنکه زنده میماند با آگاهی زنده بماند).
✍️دکتر ایاد قُنَیبی
📄ترجمه: صبغت الله عاکف
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
برای جهان غرب پذیرفتنی نیست...
برای جهان غرب به سردمداری آمریکا، هیچگاه پذیرفتنی نیست که کشوری یا جریانی اسلامی، بهویژه در منطقهٔ پیچیده و بسیار حساس غرب آسیا، قدرتنمایی کند و خارج از حلقۀ قواعد تحمیلشده حرکت کند، حتی اگر آن جریان کاملاً تسلیم و وابسته باشد. هر شکلی از استقلال در برابر منطق سلطهجویانهٔ نظام سلطه، تهدیدی محسوب میشود که با آن مقابله خواهد شد.
در این جنگ بیپایان و تاریخی که جبهۀ متحد کفر جهانی، هر کس که در برابر ایدئولوژی استیلاگر و جهانبینی امپریالیستی آن بایستد، بلافاصله به عنوان دشمن نشانگذاری میشود. دشمنی آنان با امت اسلام نه سطحی، نه آنی، بلکه از دیرباز ریشه در اختلافات تاریخی و عقیدتی دارد؛ اختلافاتی که هرگز در قاب نمایشهای دیپلماتیک یا مذاکرات رنگباخته، کاهش نیافته و نخواهد یافت.
تا آنگاه که سلطهگری مغرورانه و متکبرانه آمریکایی فرو نریزد، این نظم ستمآلود و استعماری نیز دستنخورده باقی خواهد ماند. بر همین اساس، هر جنبش یا فردی که تصمیم به مبارزه با این نظام طاغوتی بگیرد یا بخواهد پا بر مسیر مخالف سیاستهای استکباری نهد، با سیل عظیمی از موانع سیاسی، اقتصادی و در نهایت نظامی روبرو خواهد شد. سازوکارهای پیچیدهای که همگی هدفی جز خاموشکردن فریاد عدالتطلبی و آزادیخواهی ندارند.
آنچه باید مورد توجه دقیق قرار دهیم، این حقیقت است که آنان تمام جبهههای مخالف خود را با عینکی مشحون از خصومت نگاه میکنند؛ حتی اگر سطح و شدت دشمنی آنان نسبت به هر گروه یا فرد متفاوت باشد. هیچکس از تیررس کینه و نفرت این نظام ظالمانه مصون نیست. تمامی نیروهای مقاوم در مقابل این طاغوت مدرن، به درجات مختلف، در معرض خشونت و بیرحمی قرار میگیرند. اما واقعیتی انکارناپذیر این است که برای آنان هر کسی که به نابودی پایههای نظم فاسدشان کمر همت ببندد، به هدف اصلی تبدیل میشود.
از اینرو تنها راه مقابله با این توطئهها، بیشک در وحدت، ایستادگی، تقویت اراده جمعی و ایمان به توانایی تغییر معادلات گره خورده است. آزمون تاریخ بارها نشان داده است که تنها مقاومت صادقانه و تلاشهای خستگیناپذیر است که میتواند بنیان ستم را بلرزاند و آیندهای روشنتر را برای نسلهای آتی رقم زند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین
برای جهان غرب به سردمداری آمریکا، هیچگاه پذیرفتنی نیست که کشوری یا جریانی اسلامی، بهویژه در منطقهٔ پیچیده و بسیار حساس غرب آسیا، قدرتنمایی کند و خارج از حلقۀ قواعد تحمیلشده حرکت کند، حتی اگر آن جریان کاملاً تسلیم و وابسته باشد. هر شکلی از استقلال در برابر منطق سلطهجویانهٔ نظام سلطه، تهدیدی محسوب میشود که با آن مقابله خواهد شد.
در این جنگ بیپایان و تاریخی که جبهۀ متحد کفر جهانی، هر کس که در برابر ایدئولوژی استیلاگر و جهانبینی امپریالیستی آن بایستد، بلافاصله به عنوان دشمن نشانگذاری میشود. دشمنی آنان با امت اسلام نه سطحی، نه آنی، بلکه از دیرباز ریشه در اختلافات تاریخی و عقیدتی دارد؛ اختلافاتی که هرگز در قاب نمایشهای دیپلماتیک یا مذاکرات رنگباخته، کاهش نیافته و نخواهد یافت.
تا آنگاه که سلطهگری مغرورانه و متکبرانه آمریکایی فرو نریزد، این نظم ستمآلود و استعماری نیز دستنخورده باقی خواهد ماند. بر همین اساس، هر جنبش یا فردی که تصمیم به مبارزه با این نظام طاغوتی بگیرد یا بخواهد پا بر مسیر مخالف سیاستهای استکباری نهد، با سیل عظیمی از موانع سیاسی، اقتصادی و در نهایت نظامی روبرو خواهد شد. سازوکارهای پیچیدهای که همگی هدفی جز خاموشکردن فریاد عدالتطلبی و آزادیخواهی ندارند.
آنچه باید مورد توجه دقیق قرار دهیم، این حقیقت است که آنان تمام جبهههای مخالف خود را با عینکی مشحون از خصومت نگاه میکنند؛ حتی اگر سطح و شدت دشمنی آنان نسبت به هر گروه یا فرد متفاوت باشد. هیچکس از تیررس کینه و نفرت این نظام ظالمانه مصون نیست. تمامی نیروهای مقاوم در مقابل این طاغوت مدرن، به درجات مختلف، در معرض خشونت و بیرحمی قرار میگیرند. اما واقعیتی انکارناپذیر این است که برای آنان هر کسی که به نابودی پایههای نظم فاسدشان کمر همت ببندد، به هدف اصلی تبدیل میشود.
از اینرو تنها راه مقابله با این توطئهها، بیشک در وحدت، ایستادگی، تقویت اراده جمعی و ایمان به توانایی تغییر معادلات گره خورده است. آزمون تاریخ بارها نشان داده است که تنها مقاومت صادقانه و تلاشهای خستگیناپذیر است که میتواند بنیان ستم را بلرزاند و آیندهای روشنتر را برای نسلهای آتی رقم زند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸 @no_atheism | رد شبهات ملحدین