هر چه قدر هم برخی از شما از رضا پهلوی متنفر باشید آن هم تنها به این دلیل که از پدر یا پدربزرگش متنفر هستید(چون دلیل دیگری نیست، چون این شخص پادشاهی خواه نیست) ایشان بهترین گزینه برای رهبری دوران گذار است.
به نظر من بیشتر کسانی که در زیر کامنتهای پستهای اینستاگرام و تلگرام با این شخص مخالفت میکنند و سیستماتیک هم این کار را میکنند، خود سایبری های رژیم هستند نه مردم عادی. ارتش چند هزار نفره بسیجی سایبری با صد ها هزار اکانت مجازی در همه جا حضور دارد. تقریبا بیشتر دیسلایک های زیر پستها به صورت سیستماتیک با ارسال لینک پست به گروه های مذهبی و مسجدی است نه اینکه کار مردم باشد.
برای مخالفت با «رضا پهلوی برای رهبری دوران گذار» باید دلیل داشت؛ اینکه پدرش یا پدر بزرگش فلان کرده یا نه دلیل نیست، بلکه یک فعالیت سیستماتیک سایبری برای تخریب و تفرقه است.
اکنون مسئله «دوران گذار» است، نه جمهوری خواهی یا پادشاهی خواهی.
هیچ شخص مناسب دیگری برای رهبری دوران گذار برای ایجاد شرایط مناسب برای برگزاری انتخابات برای تعیین نوع سیستم حاکم، وجود ندارد.
به نظر من بیشتر کسانی که در زیر کامنتهای پستهای اینستاگرام و تلگرام با این شخص مخالفت میکنند و سیستماتیک هم این کار را میکنند، خود سایبری های رژیم هستند نه مردم عادی. ارتش چند هزار نفره بسیجی سایبری با صد ها هزار اکانت مجازی در همه جا حضور دارد. تقریبا بیشتر دیسلایک های زیر پستها به صورت سیستماتیک با ارسال لینک پست به گروه های مذهبی و مسجدی است نه اینکه کار مردم باشد.
برای مخالفت با «رضا پهلوی برای رهبری دوران گذار» باید دلیل داشت؛ اینکه پدرش یا پدر بزرگش فلان کرده یا نه دلیل نیست، بلکه یک فعالیت سیستماتیک سایبری برای تخریب و تفرقه است.
اکنون مسئله «دوران گذار» است، نه جمهوری خواهی یا پادشاهی خواهی.
هیچ شخص مناسب دیگری برای رهبری دوران گذار برای ایجاد شرایط مناسب برای برگزاری انتخابات برای تعیین نوع سیستم حاکم، وجود ندارد.
جستجوی کوانتومی برای «منبع زمان» هیچ تفاوتی بین گذشته و آینده پیدا نمی کند
محققان دانشگاه ساری، توماس گاف، چینتالپاتی اوماشانکار شاستری، و آندریا روکو، بهتازگی پژوهشی انجام دادهاند تا منبع جریان زمان را در مکانیک کوانتومی بررسی کنند. آنها بهدنبال نشانههایی بودند که نشان دهد چرا زمان بهسمت آینده حرکت میکند و نه گذشته.
در فیزیک کلاسیک، قوانین فیزیکی نسبت به جهت زمان متقارن هستند؛ یعنی که در سطح بنیادی، تفاوتی بین گذشته و آینده وجود ندارد. با این حال، در تجربه روزمره، ما تنها حرکت زمان بهسمت آینده را مشاهده میکنیم؛ مثلاً تخممرغ شکسته دوباره به حالت اولیه برنمیگردد.
این تیم پژوهشی، از زنجیرههای مارکوف برای مدلسازی سیستمهای کوانتومی استفاده کردند. در این مدلها، هر حالت جدید تنها به حالت قبلی وابسته است و سیستم هیچ حافظهای از گذشته ندارد. نتایج نشان داد که در این سیستمهای کوانتومی، زمان میتواند بهطور مساوی به جلو یا عقب حرکت کند و هیچ ترجیحی برای جهت خاصی وجود ندارد.
آندریا روکو گفت: «یافتههای ما نشان میدهد که در حالی که تجربه ما میگوید زمان تنها به یک سمت حرکت میکند، در واقع جهت مخالف نیز بهطور مساوی ممکن است.»
این نتایج نشان میدهد که در مقیاس کوانتومی، زمان میتواند در هر دو جهت حرکت کند، اما در مقیاس ماکروسکوپی، قوانین ترمودینامیک و افزایش آنتروپی باعث میشوند که ما تنها حرکت زمان بهسمت آینده را تجربه کنیم.
سام آریامنش
🚀 @ofoghroydadd
🪄 Scientific Reports
توضیح بیشتر: زنجیرههای مارکوف مدلی ریاضی است که در آن وضعیت فعلی یک سیستم تنها به «وضعیت قبلی» آن بستگی دارد و نه «به حالتهای قبلتر». (مثل اینکه آیندهی یک بازی فوتبال فقط به نتیجهی بازی قبلی بستگی داشته باشد، نه کل تاریخچهی تیم). این مفهوم در بسیاری از زمینهها مثل فیزیک، اقتصاد و هوش مصنوعی کاربرد دارد. در این پژوهش هم، دانشمندان از زنجیرههای مارکوف برای مدلسازی سیستمهای کوانتومی استفاده کردند و متوجه شدند که زمان میتواند هم به جلو و هم به عقب حرکت کند، بدون اینکه ترجیحی برای یک جهت خاص وجود داشته باشد.
محققان دانشگاه ساری، توماس گاف، چینتالپاتی اوماشانکار شاستری، و آندریا روکو، بهتازگی پژوهشی انجام دادهاند تا منبع جریان زمان را در مکانیک کوانتومی بررسی کنند. آنها بهدنبال نشانههایی بودند که نشان دهد چرا زمان بهسمت آینده حرکت میکند و نه گذشته.
در فیزیک کلاسیک، قوانین فیزیکی نسبت به جهت زمان متقارن هستند؛ یعنی که در سطح بنیادی، تفاوتی بین گذشته و آینده وجود ندارد. با این حال، در تجربه روزمره، ما تنها حرکت زمان بهسمت آینده را مشاهده میکنیم؛ مثلاً تخممرغ شکسته دوباره به حالت اولیه برنمیگردد.
این تیم پژوهشی، از زنجیرههای مارکوف برای مدلسازی سیستمهای کوانتومی استفاده کردند. در این مدلها، هر حالت جدید تنها به حالت قبلی وابسته است و سیستم هیچ حافظهای از گذشته ندارد. نتایج نشان داد که در این سیستمهای کوانتومی، زمان میتواند بهطور مساوی به جلو یا عقب حرکت کند و هیچ ترجیحی برای جهت خاصی وجود ندارد.
آندریا روکو گفت: «یافتههای ما نشان میدهد که در حالی که تجربه ما میگوید زمان تنها به یک سمت حرکت میکند، در واقع جهت مخالف نیز بهطور مساوی ممکن است.»
این نتایج نشان میدهد که در مقیاس کوانتومی، زمان میتواند در هر دو جهت حرکت کند، اما در مقیاس ماکروسکوپی، قوانین ترمودینامیک و افزایش آنتروپی باعث میشوند که ما تنها حرکت زمان بهسمت آینده را تجربه کنیم.
سام آریامنش
توضیح بیشتر: زنجیرههای مارکوف مدلی ریاضی است که در آن وضعیت فعلی یک سیستم تنها به «وضعیت قبلی» آن بستگی دارد و نه «به حالتهای قبلتر». (مثل اینکه آیندهی یک بازی فوتبال فقط به نتیجهی بازی قبلی بستگی داشته باشد، نه کل تاریخچهی تیم). این مفهوم در بسیاری از زمینهها مثل فیزیک، اقتصاد و هوش مصنوعی کاربرد دارد. در این پژوهش هم، دانشمندان از زنجیرههای مارکوف برای مدلسازی سیستمهای کوانتومی استفاده کردند و متوجه شدند که زمان میتواند هم به جلو و هم به عقب حرکت کند، بدون اینکه ترجیحی برای یک جهت خاص وجود داشته باشد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
شلیک و کشتن ۹۰ دلفین از گونه نهنگ کاذب برای راحت کردن آنها
در ۱۸ فوریه ۲۰۲۵، گروهی متشکل از ۱۵۷ دلفین از گونه نهنگ کاذب در ساحل غربی تاسمانی، استرالیا، در نزدیکی رودخانه آرتور به گل نشستند. با وجود تلاشهای امدادگران، به دلیل موقعیت دورافتاده و شرایط نامساعد دریا، امکان نجات این دلفینها فراهم نشد. تا بعدازظهر روز ۱۹ فوریه، ۹۰ دلفین زنده مانده بودند که به دلیل افزایش استرس و شرایط وخیم، تصمیم به اتانازی آنها گرفته شد. این تصمیم پس از ارزیابیهای دامپزشکی و با در نظر گرفتن رفاه حیوانات اتخاذ شد. نهنگهای کاذب، دلفینهای بزرگ و اجتماعی هستند که گاهی در سواحل استرالیا به گل مینشینند. این اولین باری بود که در ۵۰ سال گذشته چنین حادثهای در این منطقه رخ میدهد. علت دقیق این پدیده همچنان ناشناخته است، اما پیوندهای اجتماعی قوی در این گونه ممکن است نقش داشته باشد. این حادثه نگرانیهایی را درباره حفاظت و رفاه این گونههای دریایی برانگیخته است.
🚀 @ofoghroydad
🐳 Sciencealert
در ۱۸ فوریه ۲۰۲۵، گروهی متشکل از ۱۵۷ دلفین از گونه نهنگ کاذب در ساحل غربی تاسمانی، استرالیا، در نزدیکی رودخانه آرتور به گل نشستند. با وجود تلاشهای امدادگران، به دلیل موقعیت دورافتاده و شرایط نامساعد دریا، امکان نجات این دلفینها فراهم نشد. تا بعدازظهر روز ۱۹ فوریه، ۹۰ دلفین زنده مانده بودند که به دلیل افزایش استرس و شرایط وخیم، تصمیم به اتانازی آنها گرفته شد. این تصمیم پس از ارزیابیهای دامپزشکی و با در نظر گرفتن رفاه حیوانات اتخاذ شد. نهنگهای کاذب، دلفینهای بزرگ و اجتماعی هستند که گاهی در سواحل استرالیا به گل مینشینند. این اولین باری بود که در ۵۰ سال گذشته چنین حادثهای در این منطقه رخ میدهد. علت دقیق این پدیده همچنان ناشناخته است، اما پیوندهای اجتماعی قوی در این گونه ممکن است نقش داشته باشد. این حادثه نگرانیهایی را درباره حفاظت و رفاه این گونههای دریایی برانگیخته است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
سیگنالی که نباید از این کهکشان مرده فرستاده شود ولی فرستاده و دریافت شده است
دانشمندان اخیراً موفق به شناسایی انفجار رادیویی سریعی (FRB) شدهاند که از حاشیههای یک کهکشان باستانی و غیرفعال در فاصله ۱۱ میلیارد سال نوری از زمین ساطع شده است. این کهکشان، که مدتهاست فعالیت ستارهزایی در آن متوقف شده، بهطور غیرمنتظرهای این سیگنال را ارسال کرده است.
این کشف، نظریههای پیشین درباره منشأ FRBها را به چالش میکشد، زیرا تصور میشد این پدیدهها عمدتاً در کهکشانهای جوان و فعال رخ میدهند.
تیم تحقیقاتی با استفاده از تلسکوپ CHIME در بریتیش کلمبیا، ۲۲ سیگنال را بین فوریه و نوامبر ۲۰۲۴ رصد کردند و دریافتند که این سیگنالها از حاشیههای این کهکشان مرده، در فاصله ۱۳۰ هزار سال نوری از مرکز آن، سرچشمه میگیرند. این منطقه عمدتاً شامل ستارگان در حال مرگ است و فعالیت ستارهزایی جدیدی در آن مشاهده نمیشود.
دکتر ترانه افتخاری، یکی از نویسندگان این پژوهش و ستارهشناس دانشگاه نورثوسترن، در این باره میگوید: «این مشاهده از یک کهکشان بسیار مرده به ما میگوید که باید راه دیگری برای تولید FRB وجود داشته باشد. این کشف با تصویری که تاکنون از FRBها داشتیم، مغایرت دارد.»
این یافتهها نشان میدهد که FRBها میتوانند از مکانها و شرایط مختلفی در کیهان نشأت بگیرند و لزوماً به کهکشانهای فعال محدود نمیشوند.
دو مقاله اصلی: اینجا و اینجا
🚀 @ofoghroydad
🎇 Livescience
دانشمندان اخیراً موفق به شناسایی انفجار رادیویی سریعی (FRB) شدهاند که از حاشیههای یک کهکشان باستانی و غیرفعال در فاصله ۱۱ میلیارد سال نوری از زمین ساطع شده است. این کهکشان، که مدتهاست فعالیت ستارهزایی در آن متوقف شده، بهطور غیرمنتظرهای این سیگنال را ارسال کرده است.
این کشف، نظریههای پیشین درباره منشأ FRBها را به چالش میکشد، زیرا تصور میشد این پدیدهها عمدتاً در کهکشانهای جوان و فعال رخ میدهند.
تیم تحقیقاتی با استفاده از تلسکوپ CHIME در بریتیش کلمبیا، ۲۲ سیگنال را بین فوریه و نوامبر ۲۰۲۴ رصد کردند و دریافتند که این سیگنالها از حاشیههای این کهکشان مرده، در فاصله ۱۳۰ هزار سال نوری از مرکز آن، سرچشمه میگیرند. این منطقه عمدتاً شامل ستارگان در حال مرگ است و فعالیت ستارهزایی جدیدی در آن مشاهده نمیشود.
دکتر ترانه افتخاری، یکی از نویسندگان این پژوهش و ستارهشناس دانشگاه نورثوسترن، در این باره میگوید: «این مشاهده از یک کهکشان بسیار مرده به ما میگوید که باید راه دیگری برای تولید FRB وجود داشته باشد. این کشف با تصویری که تاکنون از FRBها داشتیم، مغایرت دارد.»
این یافتهها نشان میدهد که FRBها میتوانند از مکانها و شرایط مختلفی در کیهان نشأت بگیرند و لزوماً به کهکشانهای فعال محدود نمیشوند.
دو مقاله اصلی: اینجا و اینجا
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ببینید آسمان ابری مریخ را
کاوشگر کنجکاوی ناسا تصاویری خیرهکننده از ابرهای رنگینکمانی در آسمان مریخ ثبت کرده است. این ابرها که در ارتفاع ۶۰ تا ۸۰ کیلومتری از سطح مریخ قرار دارند، از بلورهای یخ دیاکسید کربن تشکیل شدهاند و در نور گرگومیش مریخی میدرخشند. مارک لمون، دانشمند علوم جوی از مؤسسه علوم فضایی، درباره این پدیده میگوید: «این رنگها از ذرات ابر با اندازه تقریباً یکسان ایجاد میشوند و درست پس از تشکیل شدن ابرها روی میدهند.» این مشاهدات به دانشمندان در درک بهتر جو و الگوهای آب و هوایی مریخ کمک میکند.
🚀 @ofoghroydad
کاوشگر کنجکاوی ناسا تصاویری خیرهکننده از ابرهای رنگینکمانی در آسمان مریخ ثبت کرده است. این ابرها که در ارتفاع ۶۰ تا ۸۰ کیلومتری از سطح مریخ قرار دارند، از بلورهای یخ دیاکسید کربن تشکیل شدهاند و در نور گرگومیش مریخی میدرخشند. مارک لمون، دانشمند علوم جوی از مؤسسه علوم فضایی، درباره این پدیده میگوید: «این رنگها از ذرات ابر با اندازه تقریباً یکسان ایجاد میشوند و درست پس از تشکیل شدن ابرها روی میدهند.» این مشاهدات به دانشمندان در درک بهتر جو و الگوهای آب و هوایی مریخ کمک میکند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بعد از مرگ چه اتفاقی برای ما می افتد؟
⚰️ @ofoghroydad
➡️ مردن یا مرگ یعنی چه؟ روح وجود دارد؟آیا فرق موجود زنده و مرده این است که موجود زنده یک جوهره نامرئی و جادویی دارد؟ آیا مرده را میشود زنده کرد؟ اصلا چگونه میمیریم؟
➡️ چرا بمیریم؟
⭐️ ۸ اتفاقی که بعد از مرگ برای شما میافتد
⭐️ تجارب نزدیک به مرگ
➡️ مستند آیا از نظر علمی میتوان مرده را زنده کرد؟
اطلاعات بیشتر از تجربه نزدیک به مرگ اینجا و اینجا و اینجا و اینجا
اطلاعات بیشتر از رویای صادقانه و حافظه کاذب
ضبط فعالیت مغز یک انسان در حال مرگ برای اولین بار
هیچگونه مدرکی دال بر وجود دنیای پس از مرگ وجود ندارد و ما مدارک و شواهد بسیاری داریم که با از کار افتادن مغز دیگر وجود نخواهیم داشت.
تجربه های مربوط به نزدیک به مرگ علت علمی و طبیعی دارند که در لینک های بالا توضیح داده شده اند.
هر زمانی که دانش تجربی نشان داد دنیای پس از مرگی وجود دارد و شواهدی ارائه شد و یک نظریه علمی شد ما هیچ ترسی از گفتن و نشر این نظریه علمی نخواهیم داشت.
کار ما ترویج علم است نه آنچه دوست داریم.
اطلاعات بیشتر از تجربه نزدیک به مرگ اینجا و اینجا و اینجا و اینجا
اطلاعات بیشتر از رویای صادقانه و حافظه کاذب
ضبط فعالیت مغز یک انسان در حال مرگ برای اولین بار
هیچگونه مدرکی دال بر وجود دنیای پس از مرگ وجود ندارد و ما مدارک و شواهد بسیاری داریم که با از کار افتادن مغز دیگر وجود نخواهیم داشت.
تجربه های مربوط به نزدیک به مرگ علت علمی و طبیعی دارند که در لینک های بالا توضیح داده شده اند.
هر زمانی که دانش تجربی نشان داد دنیای پس از مرگی وجود دارد و شواهدی ارائه شد و یک نظریه علمی شد ما هیچ ترسی از گفتن و نشر این نظریه علمی نخواهیم داشت.
کار ما ترویج علم است نه آنچه دوست داریم.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
افــــــق رویـــــداد
هر چه قدر هم برخی از شما از رضا پهلوی متنفر باشید آن هم تنها به این دلیل که از پدر یا پدربزرگش متنفر هستید(چون دلیل دیگری نیست، چون این شخص پادشاهی خواه نیست) ایشان بهترین گزینه برای رهبری دوران گذار است. به نظر من بیشتر کسانی که در زیر کامنتهای پستهای اینستاگرام…
اطلاعات بیشتر و روشن کردن موضوع؛
برای مطالعه این دو صفحه باید ابتدا عضو گروه شوید و سپس روی لینک زیر کلیک کنید؛
چرا رئیس یا رهبر «موقت» یک کابینه «موقت» را مردم مستقیما انتخاب نمیکنند اما میتوانند باعث استعفایش شوند؟ چه تضمین هایی میتوان گرفت؟ مدت زمان دوره موقت به چه عواملی بستگی دارد؟ و برخی وظایفشان چیست؟ رفراندوم در یک کشور بعد از سقوط سیستم قبلی چه زمانی برگزار میشود؟ بعد از سقوط سیستم قبلی دقیقا چه اتفاقاتی می افتد؟
https://www.tgoop.com/c/1360812856/832880
برای مطالعه این دو صفحه باید ابتدا عضو گروه شوید و سپس روی لینک زیر کلیک کنید؛
چرا رئیس یا رهبر «موقت» یک کابینه «موقت» را مردم مستقیما انتخاب نمیکنند اما میتوانند باعث استعفایش شوند؟ چه تضمین هایی میتوان گرفت؟ مدت زمان دوره موقت به چه عواملی بستگی دارد؟ و برخی وظایفشان چیست؟ رفراندوم در یک کشور بعد از سقوط سیستم قبلی چه زمانی برگزار میشود؟ بعد از سقوط سیستم قبلی دقیقا چه اتفاقاتی می افتد؟
https://www.tgoop.com/c/1360812856/832880
Telegram
گروه علم و فلسفهٔ علم
لینک گروه علمی:
https://www.tgoop.com/+TTM-tJ5WrVExZGNk
آرشیو گروه:
https://www.tgoop.com/scienceandphilosophyofscience
قوانین گروه:
https://www.tgoop.com/c/1360812856/707584
https://www.tgoop.com/+TTM-tJ5WrVExZGNk
آرشیو گروه:
https://www.tgoop.com/scienceandphilosophyofscience
قوانین گروه:
https://www.tgoop.com/c/1360812856/707584
دانشمندان ممکن است به تازگی ۳۰۰ مورد از نادرترین سیاهچاله های جهان را کشف کرده باشند
اخترشناسان با استفاده از ابزار طیفسنجی انرژی تاریک (DESI) موفق به کشف مجموعهای از سیاهچالهها شدهاند که بسیاری از آنها بهعنوان «حلقههای گمشده» در تکامل این اجرام کیهانی نادر محسوب میشوند. این پژوهش که ۴۱۰٬۰۰۰ کهکشان را مورد بررسی قرار داد، ۲٬۵۰۰ کهکشان کوتوله با سیاهچالههای فعال در مرکز و ۳۰۰ سیاهچاله با جرم متوسط را شناسایی کرد؛ این بزرگترین مجموعه از این نوع سیاهچالهها است که تاکنون کشف شده است.
این دادهها به اخترشناسان کمک میکند تا درک بهتری از چگونگی رشد سیاهچالهها از کوچکترین هستههای اولیه و تأثیر آنها بر شکلگیری کهکشانها به دست آورند. سیاهچالهها از فروپاشی ستارگان عظیم به وجود میآیند و با بلعیدن گاز، غبار، ستارگان و دیگر سیاهچالهها رشد میکنند. در برخی موارد، اصطکاک مواد در حال سقوط به درون سیاهچالهها باعث گرمشدن آنها و انتشار نوری میشود که توسط تلسکوپها قابل شناسایی است؛ در این حالت، سیاهچالهها بهعنوان هستههای فعال کهکشانی (AGN) شناخته میشوند.
یافتن شواهدی از سیاهچالههای کوچکتر در کهکشانهای کوتوله به دلیل اندازه کوچک آنها دشوار است. با این حال، این پژوهش با استفاده از DESI توانست تعداد قابلتوجهی از این سیاهچالهها را شناسایی کند. این کشف میتواند به درک بهتر از چگونگی رشد سیاهچالهها از هستههای کوچک به سیاهچالههای کلانجرم و تأثیر آنها بر تکامل کهکشانها کمک کند.
این پژوهش در ۱۹ فوریه در مجله Astrophysical Journal منتشر شده و نسخهای از آن در پایگاه arXiv در دسترس است.
🚀 @ofoghroydad
🚀 منبع
اخترشناسان با استفاده از ابزار طیفسنجی انرژی تاریک (DESI) موفق به کشف مجموعهای از سیاهچالهها شدهاند که بسیاری از آنها بهعنوان «حلقههای گمشده» در تکامل این اجرام کیهانی نادر محسوب میشوند. این پژوهش که ۴۱۰٬۰۰۰ کهکشان را مورد بررسی قرار داد، ۲٬۵۰۰ کهکشان کوتوله با سیاهچالههای فعال در مرکز و ۳۰۰ سیاهچاله با جرم متوسط را شناسایی کرد؛ این بزرگترین مجموعه از این نوع سیاهچالهها است که تاکنون کشف شده است.
این دادهها به اخترشناسان کمک میکند تا درک بهتری از چگونگی رشد سیاهچالهها از کوچکترین هستههای اولیه و تأثیر آنها بر شکلگیری کهکشانها به دست آورند. سیاهچالهها از فروپاشی ستارگان عظیم به وجود میآیند و با بلعیدن گاز، غبار، ستارگان و دیگر سیاهچالهها رشد میکنند. در برخی موارد، اصطکاک مواد در حال سقوط به درون سیاهچالهها باعث گرمشدن آنها و انتشار نوری میشود که توسط تلسکوپها قابل شناسایی است؛ در این حالت، سیاهچالهها بهعنوان هستههای فعال کهکشانی (AGN) شناخته میشوند.
یافتن شواهدی از سیاهچالههای کوچکتر در کهکشانهای کوتوله به دلیل اندازه کوچک آنها دشوار است. با این حال، این پژوهش با استفاده از DESI توانست تعداد قابلتوجهی از این سیاهچالهها را شناسایی کند. این کشف میتواند به درک بهتر از چگونگی رشد سیاهچالهها از هستههای کوچک به سیاهچالههای کلانجرم و تأثیر آنها بر تکامل کهکشانها کمک کند.
این پژوهش در ۱۹ فوریه در مجله Astrophysical Journal منتشر شده و نسخهای از آن در پایگاه arXiv در دسترس است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
خبری جالب:
رویکردی جدید جامعه علمی برای درک بهتر آگاهی حیوانات با همکاری دانشمندان و فیلسوفان
گروهی از پژوهشگران رویکردی نوین برای درک بهتر آگاهی در حیوانات پیشنهاد کردهاند که میتواند به روشنتر شدن شباهتها و تفاوتهای میان موجودات زنده کمک کند. این مقاله که در مجله Science منتشر شده است، روش «نشانگر» را معرفی میکند که بهوسیله آن میتوان ویژگیهای رفتاری و آناتومیکی مرتبط با پردازش آگاهانه در انسان را شناسایی کرده و به دنبال ویژگیهای مشابه در سایر موجودات بود.
نویسندگان مقاله، کریستین اندروز، استاد فلسفه در دانشگاه یورک، جاناتان برچ، استاد فلسفه در مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن، و جف سبو، استاد در دپارتمان مطالعات محیطی دانشگاه نیویورک، بر این باورند که پیشرفت در علم آگاهی حیوانات میتواند به پاسخدهی به سؤالات بنیادین درباره ماهیت آگاهی و بهبود درک ما از ذهن انسان کمک کند.
این مقاله تقریباً یک سال پس از «اعلامیه نیویورک درباره آگاهی حیوانات» منتشر شده است؛ اعلامیهای که پشتوانه علمی برای وجود آگاهی در تمام مهرهداران و بسیاری از بیمهرگان را نشان میدهد و تاکنون بیش از ۵۰۰ دانشمند و پژوهشگر در سراسر جهان آن را امضا کردهاند.
فلاسفهای مانند جرمی بنتام و دانشمندانی همچون چارلز داروین پیشتر به سؤالات مرتبط با آگاهی حیوانات پرداختهاند. جان استوارت میل در اواسط قرن نوزدهم به چالش ارزیابی گسترده آگاهی اشاره کرده بود. با این حال، تا قرن بیست و یکم، نظریهای قطعی درباره آگاهی به دست نیامده و همچنان اختلافنظرها و عدم قطعیتها درباره گستره آگاهی در قلمرو حیوانات وجود دارد.
در مقاله خود، اندروز، برچ و سبو رویکردی را توصیف میکنند که شامل «شناسایی بُعد خاصی از آگاهی»، مانند تجربه درد یا دیدن یک شیء، و سپس «جستجوی شواهدی است که نشاندهنده حضور (یا عدم حضور) چنین نشانگرهایی در گونههای مورد نظر باشد».
آنها همچنین بر لزوم پژوهشهای جدید در ابعاد مختلف آگاهی، فراتر از تجربه درد، و استفاده از روشهای غیرتهاجمی در تحقیقات تأکید میکنند. با این حال، آنها به محدودیتهای نشانگرهای منفرد در ارائه شواهد قوی بهتنهایی اذعان دارند.
بهعنوان مثال، رفتارهای زبانی نشانهای از انواع خاصی از تفکر و احساسات آگاهانه در انسان است، اما همانطور که مدلهای زبانی بزرگ که مکالمات انسانی را شبیهسازی میکنند نشان میدهند، رفتارهای زبانی بهتنهایی شواهد قوی برای آگاهی در سیستمهای غیرانسانی محسوب نمیشوند.
با وجود این چالشها، نویسندگان بر اهمیت ادامه کاوش در این زمینه تأکید میکنند. آنها نتیجه میگیرند: «این ایده که احتمال واقعی وجود آگاهی در تمام مهرهداران و بسیاری از بیمهرگان وجود دارد، ممکن است در نهایت با زبانی با اطمینان بیشتر جایگزین شود. اما تا زمانی که شواهد محدود و مختلط باقی بمانند، مهم است که ذهنی باز داشته باشیم و برای یادگیری بیشتر تلاش کنیم.»
این رویکرد نوین میتواند به درک عمیقتری از آگاهی در حیوانات منجر شود و پیامدهای مهمی برای اخلاقیات و رفاه حیوانات داشته باشد. با پیشرفت در این حوزه، ممکن است نیاز به بازنگری در شیوههای برخورد با حیوانات و سیاستهای مرتبط با آنها احساس شود.
سام آریامنش/ phys
Kristin Andrews et al, Evaluating animal consciousness, Science (2025).
DOI: 10.1126/science.adp4990.
www.science.org/doi/10.1126/science.adp4990 🥇
🚀 @ofoghroydad
رویکردی جدید جامعه علمی برای درک بهتر آگاهی حیوانات با همکاری دانشمندان و فیلسوفان
گروهی از پژوهشگران رویکردی نوین برای درک بهتر آگاهی در حیوانات پیشنهاد کردهاند که میتواند به روشنتر شدن شباهتها و تفاوتهای میان موجودات زنده کمک کند. این مقاله که در مجله Science منتشر شده است، روش «نشانگر» را معرفی میکند که بهوسیله آن میتوان ویژگیهای رفتاری و آناتومیکی مرتبط با پردازش آگاهانه در انسان را شناسایی کرده و به دنبال ویژگیهای مشابه در سایر موجودات بود.
نویسندگان مقاله، کریستین اندروز، استاد فلسفه در دانشگاه یورک، جاناتان برچ، استاد فلسفه در مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن، و جف سبو، استاد در دپارتمان مطالعات محیطی دانشگاه نیویورک، بر این باورند که پیشرفت در علم آگاهی حیوانات میتواند به پاسخدهی به سؤالات بنیادین درباره ماهیت آگاهی و بهبود درک ما از ذهن انسان کمک کند.
این مقاله تقریباً یک سال پس از «اعلامیه نیویورک درباره آگاهی حیوانات» منتشر شده است؛ اعلامیهای که پشتوانه علمی برای وجود آگاهی در تمام مهرهداران و بسیاری از بیمهرگان را نشان میدهد و تاکنون بیش از ۵۰۰ دانشمند و پژوهشگر در سراسر جهان آن را امضا کردهاند.
فلاسفهای مانند جرمی بنتام و دانشمندانی همچون چارلز داروین پیشتر به سؤالات مرتبط با آگاهی حیوانات پرداختهاند. جان استوارت میل در اواسط قرن نوزدهم به چالش ارزیابی گسترده آگاهی اشاره کرده بود. با این حال، تا قرن بیست و یکم، نظریهای قطعی درباره آگاهی به دست نیامده و همچنان اختلافنظرها و عدم قطعیتها درباره گستره آگاهی در قلمرو حیوانات وجود دارد.
در مقاله خود، اندروز، برچ و سبو رویکردی را توصیف میکنند که شامل «شناسایی بُعد خاصی از آگاهی»، مانند تجربه درد یا دیدن یک شیء، و سپس «جستجوی شواهدی است که نشاندهنده حضور (یا عدم حضور) چنین نشانگرهایی در گونههای مورد نظر باشد».
آنها همچنین بر لزوم پژوهشهای جدید در ابعاد مختلف آگاهی، فراتر از تجربه درد، و استفاده از روشهای غیرتهاجمی در تحقیقات تأکید میکنند. با این حال، آنها به محدودیتهای نشانگرهای منفرد در ارائه شواهد قوی بهتنهایی اذعان دارند.
بهعنوان مثال، رفتارهای زبانی نشانهای از انواع خاصی از تفکر و احساسات آگاهانه در انسان است، اما همانطور که مدلهای زبانی بزرگ که مکالمات انسانی را شبیهسازی میکنند نشان میدهند، رفتارهای زبانی بهتنهایی شواهد قوی برای آگاهی در سیستمهای غیرانسانی محسوب نمیشوند.
با وجود این چالشها، نویسندگان بر اهمیت ادامه کاوش در این زمینه تأکید میکنند. آنها نتیجه میگیرند: «این ایده که احتمال واقعی وجود آگاهی در تمام مهرهداران و بسیاری از بیمهرگان وجود دارد، ممکن است در نهایت با زبانی با اطمینان بیشتر جایگزین شود. اما تا زمانی که شواهد محدود و مختلط باقی بمانند، مهم است که ذهنی باز داشته باشیم و برای یادگیری بیشتر تلاش کنیم.»
این رویکرد نوین میتواند به درک عمیقتری از آگاهی در حیوانات منجر شود و پیامدهای مهمی برای اخلاقیات و رفاه حیوانات داشته باشد. با پیشرفت در این حوزه، ممکن است نیاز به بازنگری در شیوههای برخورد با حیوانات و سیاستهای مرتبط با آنها احساس شود.
سام آریامنش/ phys
Kristin Andrews et al, Evaluating animal consciousness, Science (2025).
DOI: 10.1126/science.adp4990.
www.science.org/doi/10.1126/science.adp4990 🥇
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Science
Evaluating animal consciousness
An emerging field shows how animal feelings can be studied scientifically
اگر شما(مردان متعهد در یک رابطه عاطفی و جنسی) احساس میکنید رقبای جنسی دارید این ناخودآگاه کیفیت اسپرم و تعدادشان و غلظتش را بیشتر میکند؛ این نتیجه این پژوهش است که در ادامه گزارشی از این پژوهش را میتوانید بخوانید.
پژوهشی تازه نشان میدهد که مردان ممکن است بهطور ناخودآگاه کیفیت اسپرم خود را در پاسخ به افزایش رقابت جنسی بهبود بخشند. این پژوهش بر روی ۳۴ زوج (دگرجنسگرا) در روابط متعهدانه و فعال جنسی، با سنین بین ۱۸ تا ۳۲ سال، انجام شد. شرکتکنندگان به سؤالاتی درباره رابطهشان پاسخ دادند که شامل ارزیابی میزان درک مردان از خطر رقابت جنسی برای شریک زندگیشان بود. سپس، در یک دوره ۴۵ روزه، شش نمونه از مایع منی هر مرد جمعآوری و کیفیت آنها تحلیل شد.
نتایج نشان داد که مردانی که باور داشتند شریک زندگیشان زمان بیشتری را با دوستان و همکاران مرد میگذرانند(درواقع یک نوع احساس رقابت میکردند)، در هر انزال، غلظت اسپرم بالاتری تولید میکردند. این یافتهها با منطق تکاملی نیز همخوانی دارد؛
بهطوریکه اگر مردی احساس کند احتمال بیشتری وجود دارد که شریکش با مرد دیگری رابطه داشته باشد، بهطور ناخودآگاه تعداد بیشتری اسپرم تولید میکند تا در رقابت با دیگران شانس بیشتری داشته باشد.
این فرآیند بهصورت «ناخودآگاه» رخ میدهد و مردان توانایی کنترل ارادی آن را ندارند. این پژوهش در ابتدا بهعنوان بازتولید و بهروزرسانی پژوهشی در سال ۱۹۹۳ توسط رابین بیکر و مارک بلیس از دانشگاه منچستر آغاز شد. آن پژوهش بررسی کرد که چگونه مردان ممکن است بهطور ناخودآگاه غلظت اسپرم خود را در پاسخ به افزایش خطر رقابت جنسی تنظیم کنند.
در این پژوهش تازه، بهجز مدت زمان سپریشده از آخرین رابطه جنسی، محققان همچنین درک مردان از وفاداری شریکشان و تعداد رقبای جنسی بالقوه را ارزیابی کردند. در طول ۴۵ روز، شش نمونه از مایع منی هر مرد جمعآوری شد—سه نمونه از رابطه جنسی و سه نمونه از خودارضایی؛ این نمونهها از نظر کیفیت، بهویژه تعداد، حرکت و غلظت اسپرم، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
جالب اینکه، پژوهش تازه با یافته اصلی پژوهش قبلی مخالفت کرد: مدت زمان سپریشده از آخرین رابطه جنسی با هیچیک از شاخصهای کیفیت مایع منی مرتبط نبود. با این حال، شواهد دیگری از نظریه رقابت اسپرم حمایت کردند، بهویژه اینکه مردانی که تصور میکردند شریکشان دوستان و همکاران مرد بیشتری دارد، انزالهایی با غلظت اسپرم بالاتری تولید میکردند.
تفاوتهای زمانی و تغییرات در ارتباطات مدرن میتواند دلیل اختلاف نتایج این دو پژوهش باشد؛ بهعنوان مثال، در عصر ارتباطات مداوم از طریق تلفنهای همراه، مدت زمان دوری ممکن است اهمیت کمتری داشته باشد. همچنین، یافتههای دیگر نشان داد که غلظت اسپرم در انزالهای ناشی از رابطه جنسی بالاتر از خودارضایی است که از دیدگاه تکاملی منطقی به نظر میرسد.
این نتایج نشان میدهد که تنظیمات انزال در انسانها ممکن است پیچیدهتر از سایر گونههای پستانداران باشد و نیاز به پژوهشهای بیشتری در این زمینه وجود دارد.
سام آریامنش
🚀 @ofoghroydad
🥉 journal Archives of Sexual Behavior.
پژوهشی تازه نشان میدهد که مردان ممکن است بهطور ناخودآگاه کیفیت اسپرم خود را در پاسخ به افزایش رقابت جنسی بهبود بخشند. این پژوهش بر روی ۳۴ زوج (دگرجنسگرا) در روابط متعهدانه و فعال جنسی، با سنین بین ۱۸ تا ۳۲ سال، انجام شد. شرکتکنندگان به سؤالاتی درباره رابطهشان پاسخ دادند که شامل ارزیابی میزان درک مردان از خطر رقابت جنسی برای شریک زندگیشان بود. سپس، در یک دوره ۴۵ روزه، شش نمونه از مایع منی هر مرد جمعآوری و کیفیت آنها تحلیل شد.
نتایج نشان داد که مردانی که باور داشتند شریک زندگیشان زمان بیشتری را با دوستان و همکاران مرد میگذرانند(درواقع یک نوع احساس رقابت میکردند)، در هر انزال، غلظت اسپرم بالاتری تولید میکردند. این یافتهها با منطق تکاملی نیز همخوانی دارد؛
بهطوریکه اگر مردی احساس کند احتمال بیشتری وجود دارد که شریکش با مرد دیگری رابطه داشته باشد، بهطور ناخودآگاه تعداد بیشتری اسپرم تولید میکند تا در رقابت با دیگران شانس بیشتری داشته باشد.
این فرآیند بهصورت «ناخودآگاه» رخ میدهد و مردان توانایی کنترل ارادی آن را ندارند. این پژوهش در ابتدا بهعنوان بازتولید و بهروزرسانی پژوهشی در سال ۱۹۹۳ توسط رابین بیکر و مارک بلیس از دانشگاه منچستر آغاز شد. آن پژوهش بررسی کرد که چگونه مردان ممکن است بهطور ناخودآگاه غلظت اسپرم خود را در پاسخ به افزایش خطر رقابت جنسی تنظیم کنند.
در این پژوهش تازه، بهجز مدت زمان سپریشده از آخرین رابطه جنسی، محققان همچنین درک مردان از وفاداری شریکشان و تعداد رقبای جنسی بالقوه را ارزیابی کردند. در طول ۴۵ روز، شش نمونه از مایع منی هر مرد جمعآوری شد—سه نمونه از رابطه جنسی و سه نمونه از خودارضایی؛ این نمونهها از نظر کیفیت، بهویژه تعداد، حرکت و غلظت اسپرم، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
جالب اینکه، پژوهش تازه با یافته اصلی پژوهش قبلی مخالفت کرد: مدت زمان سپریشده از آخرین رابطه جنسی با هیچیک از شاخصهای کیفیت مایع منی مرتبط نبود. با این حال، شواهد دیگری از نظریه رقابت اسپرم حمایت کردند، بهویژه اینکه مردانی که تصور میکردند شریکشان دوستان و همکاران مرد بیشتری دارد، انزالهایی با غلظت اسپرم بالاتری تولید میکردند.
تفاوتهای زمانی و تغییرات در ارتباطات مدرن میتواند دلیل اختلاف نتایج این دو پژوهش باشد؛ بهعنوان مثال، در عصر ارتباطات مداوم از طریق تلفنهای همراه، مدت زمان دوری ممکن است اهمیت کمتری داشته باشد. همچنین، یافتههای دیگر نشان داد که غلظت اسپرم در انزالهای ناشی از رابطه جنسی بالاتر از خودارضایی است که از دیدگاه تکاملی منطقی به نظر میرسد.
این نتایج نشان میدهد که تنظیمات انزال در انسانها ممکن است پیچیدهتر از سایر گونههای پستانداران باشد و نیاز به پژوهشهای بیشتری در این زمینه وجود دارد.
سام آریامنش
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
روز جهانی زبان مادری گرامی باد
روز جهانی زبان مادری؛ میراثی مشترک برای ایرانیان
۲۱ فوریه، روز جهانی زبان مادری، یادآور اهمیت زبانها در هویت فرهنگی و ارتباط بین نسلهاست. ایران، بهعنوان سرزمینی با تمدنی چند هزار ساله، همواره خانهی زبانهای گوناگونی بوده است که هر یک روایتگر بخشهایی از تاریخ و فرهنگ این سرزمین هستند.
ما مردمان ایرانی تبار به زبانهای مختلفی سخن میگوییم و برای زبان یکدیگر ارزش قائل هستیم.
فارسی، بهعنوان زبان مشترک ایرانیان، نهتنها نقش پیونددهنده میان اقوام مختلف را ایفا کرده، بلکه بستری برای ثبت دانش، ادب و اندیشههای والای این سرزمین بوده است.
زبانهای رایج در ایران، از جمله فارسی، کردی، ترکی، لری، بلوچی، گیلکی، مازندرانی، عربی و بسیاری گویشهای محلی، هرکدام دنیایی از شعر، داستان، موسیقی و سنتهای شفاهی را در خود جای دادهاند. این زبانها نهتنها ابزار ارتباط، بلکه حاملان میراث نیاکان مشترک و راهی برای انتقال دانش و تجربه به نسلهای آینده هستند.
در طول تاریخ، این زبانها در تعامل با یکدیگر بودهاند و از یکدیگر تأثیر گرفتهاند، به گونهای که بسیاری از واژگان، سبکهای ادبی و سنتهای فرهنگی در پیوند میان آنها شکل گرفته است. حفظ و تقویت این تنوع زبانی، راهی برای پاسداشت این میراث گرانبها و تقویت پیوندهای اجتماعی است.
روز جهانی زبان مادری یادآور این حقیقت است که احترام به زبانها، احترام به مردمانی است که آنها را سخن میگویند. پاسداری از زبانهای بومی و محلی، به معنای پاسداری از تاریخ، فرهنگ و تنوعی است که هویت ایران را شکل داده است.
تاریخ ایران نشان داده است که تنوع زبانی، نه عامل تفرقه، بلکه نقطهی قوتی برای همبستگی و غنای فرهنگی بوده است. بسیاری از واژگان، مفاهیم و حتی سبکهای ادبی، در تعامل میان این زبانها شکوفا شدهاند.
حفظ و پاسداشت زبانهای مادری، نهتنها ادای احترام به پیشینیان، بلکه گامی برای انتقال میراث فرهنگی به نسلهای آینده است. مردم ایران با پذیرش و تقویت این تنوع، میتواند الگویی از وحدت در عین گوناگونی باشد همانگونه که در طول تاریخ، همواره چنین بوده است.
کانال افق رویداد
روز جهانی زبان مادری؛ میراثی مشترک برای ایرانیان
۲۱ فوریه، روز جهانی زبان مادری، یادآور اهمیت زبانها در هویت فرهنگی و ارتباط بین نسلهاست. ایران، بهعنوان سرزمینی با تمدنی چند هزار ساله، همواره خانهی زبانهای گوناگونی بوده است که هر یک روایتگر بخشهایی از تاریخ و فرهنگ این سرزمین هستند.
ما مردمان ایرانی تبار به زبانهای مختلفی سخن میگوییم و برای زبان یکدیگر ارزش قائل هستیم.
فارسی، بهعنوان زبان مشترک ایرانیان، نهتنها نقش پیونددهنده میان اقوام مختلف را ایفا کرده، بلکه بستری برای ثبت دانش، ادب و اندیشههای والای این سرزمین بوده است.
زبانهای رایج در ایران، از جمله فارسی، کردی، ترکی، لری، بلوچی، گیلکی، مازندرانی، عربی و بسیاری گویشهای محلی، هرکدام دنیایی از شعر، داستان، موسیقی و سنتهای شفاهی را در خود جای دادهاند. این زبانها نهتنها ابزار ارتباط، بلکه حاملان میراث نیاکان مشترک و راهی برای انتقال دانش و تجربه به نسلهای آینده هستند.
در طول تاریخ، این زبانها در تعامل با یکدیگر بودهاند و از یکدیگر تأثیر گرفتهاند، به گونهای که بسیاری از واژگان، سبکهای ادبی و سنتهای فرهنگی در پیوند میان آنها شکل گرفته است. حفظ و تقویت این تنوع زبانی، راهی برای پاسداشت این میراث گرانبها و تقویت پیوندهای اجتماعی است.
روز جهانی زبان مادری یادآور این حقیقت است که احترام به زبانها، احترام به مردمانی است که آنها را سخن میگویند. پاسداری از زبانهای بومی و محلی، به معنای پاسداری از تاریخ، فرهنگ و تنوعی است که هویت ایران را شکل داده است.
تاریخ ایران نشان داده است که تنوع زبانی، نه عامل تفرقه، بلکه نقطهی قوتی برای همبستگی و غنای فرهنگی بوده است. بسیاری از واژگان، مفاهیم و حتی سبکهای ادبی، در تعامل میان این زبانها شکوفا شدهاند.
حفظ و پاسداشت زبانهای مادری، نهتنها ادای احترام به پیشینیان، بلکه گامی برای انتقال میراث فرهنگی به نسلهای آینده است. مردم ایران با پذیرش و تقویت این تنوع، میتواند الگویی از وحدت در عین گوناگونی باشد همانگونه که در طول تاریخ، همواره چنین بوده است.
کانال افق رویداد
خبری از جام مقدس علم؛ در واقع جام مقدس بشر
رکورد جدید در همجوشی هستهای؛ گامی مهم به سوی انرژی پاک و تمام نشدنی
دانشمندان فرانسوی در تاریخ ۱۲ فوریه ۲۰۲۵ موفق شدند در رآکتور توکامک WEST، پلاسمای فوقالعاده داغ را به مدت ۱۳۳۷ ثانیه (حدود ۲۲ دقیقه) حفظ کنند.
این دستاورد، رکورد قبلی که در ژانویه ۲۰۲۵ توسط چین با مدت زمان ۱۰۰۶ ثانیه ثبت شده بود را ۲۵ درصد افزایش داد.
هدف از این آزمایش، ایجاد و حفظ پلاسما در دمایی بالاتر از ۱۰۰ میلیون درجه سانتیگراد بود که شرایطی مشابه با فرایندهای همجوشی در هسته ستارگان را شبیهسازی میکند. این موفقیت نشاندهنده پیشرفت قابلتوجهی در مسیر دستیابی به انرژی همجوشی هستهای پایدار و پاک است.
مزایای همجوشی هستهای؛
تولید انرژی پاک: برخلاف سوختهای فسیلی، همجوشی هستهای دیاکسید کربن تولید نمیکند و به تغییرات اقلیمی دامن نمیزند.
سوخت فراوان و ارزان: سوخت اصلی همجوشی، دوتریوم و تریتیوم است که از آب دریا و لیتیوم استخراج میشود و در مقایسه با سوختهای فسیلی فراوانتر است.
ایمنی بیشتر: برخلاف شکافت هستهای، همجوشی واکنش زنجیرهای مهارناپذیر ندارد و خطر فاجعههایی مانند چرنوبیل یا فوکوشیما در آن وجود ندارد.
پسماند رادیواکتیو کم: زبالههای هستهای تولیدشده در همجوشی، نسبت به شکافت، کمخطرتر و دارای نیمهعمر کوتاهتری هستند.
تأمین انرژی پایدار: با تحقق همجوشی، میتوان به منبعی تقریباً نامحدود از انرژی دست یافت.
گامهای بعدی پژوهشگران شامل افزایش مدت زمان حفظ پلاسما تا چند ساعت و رسیدن به دماهای بالاتر است تا شرایط مورد انتظار در رآکتورهای همجوشی آینده مانند ITER را شبیهسازی کنند.
سام آریامنش
منبع: sciencealert
🚀 @ofoghroydad
زمانی که انسان به این دست پیدا کند به بزرگترین دستاورد خود در همه دوران رسیده است. این فناوری میتواند معادلات قدرت، اقتصاد، و حتی محیط زیست را به طور بنیادی تغییر دهد. از دوران کنترل آتش گرفته تا انقلاب صنعتی و شکافت هستهای، هرکدام تحولی عظیم ایجاد کردند، اما همجوشی منبعی بیپایان از انرژی پاک و ایمن خواهد بود که محدودیتهای فعلی را از بین میبرد. با همجوشی، وابستگی به سوختهای فسیلی و حتی انرژیهای تجدیدپذیر سنتی کاهش مییابد، جنگها بر سر منابع انرژی پایان مییابد، و امکان جهشی بزرگ در فناوریهای آینده مانند سفرهای فضایی دوردست، هوش مصنوعی پیشرفته، و شهرهای خودکفا فراهم میشود.
زمانی که بشر بتواند انرژی ستارگان(همجوشی هستهای) را در دست بگیرد، دیگر هیچ چیزی غیرممکن نخواهد بود.
کلیپ:
• توضیح انرژی همجوشی هسته ای – آینده انرژی یا تلاشی محکوم به شکست؟
• انرژی همجوشی، اشتباه یا راهی برای فردا؟
رکورد جدید در همجوشی هستهای؛ گامی مهم به سوی انرژی پاک و تمام نشدنی
دانشمندان فرانسوی در تاریخ ۱۲ فوریه ۲۰۲۵ موفق شدند در رآکتور توکامک WEST، پلاسمای فوقالعاده داغ را به مدت ۱۳۳۷ ثانیه (حدود ۲۲ دقیقه) حفظ کنند.
این دستاورد، رکورد قبلی که در ژانویه ۲۰۲۵ توسط چین با مدت زمان ۱۰۰۶ ثانیه ثبت شده بود را ۲۵ درصد افزایش داد.
هدف از این آزمایش، ایجاد و حفظ پلاسما در دمایی بالاتر از ۱۰۰ میلیون درجه سانتیگراد بود که شرایطی مشابه با فرایندهای همجوشی در هسته ستارگان را شبیهسازی میکند. این موفقیت نشاندهنده پیشرفت قابلتوجهی در مسیر دستیابی به انرژی همجوشی هستهای پایدار و پاک است.
مزایای همجوشی هستهای؛
تولید انرژی پاک: برخلاف سوختهای فسیلی، همجوشی هستهای دیاکسید کربن تولید نمیکند و به تغییرات اقلیمی دامن نمیزند.
سوخت فراوان و ارزان: سوخت اصلی همجوشی، دوتریوم و تریتیوم است که از آب دریا و لیتیوم استخراج میشود و در مقایسه با سوختهای فسیلی فراوانتر است.
ایمنی بیشتر: برخلاف شکافت هستهای، همجوشی واکنش زنجیرهای مهارناپذیر ندارد و خطر فاجعههایی مانند چرنوبیل یا فوکوشیما در آن وجود ندارد.
پسماند رادیواکتیو کم: زبالههای هستهای تولیدشده در همجوشی، نسبت به شکافت، کمخطرتر و دارای نیمهعمر کوتاهتری هستند.
تأمین انرژی پایدار: با تحقق همجوشی، میتوان به منبعی تقریباً نامحدود از انرژی دست یافت.
گامهای بعدی پژوهشگران شامل افزایش مدت زمان حفظ پلاسما تا چند ساعت و رسیدن به دماهای بالاتر است تا شرایط مورد انتظار در رآکتورهای همجوشی آینده مانند ITER را شبیهسازی کنند.
سام آریامنش
منبع: sciencealert
زمانی که انسان به این دست پیدا کند به بزرگترین دستاورد خود در همه دوران رسیده است. این فناوری میتواند معادلات قدرت، اقتصاد، و حتی محیط زیست را به طور بنیادی تغییر دهد. از دوران کنترل آتش گرفته تا انقلاب صنعتی و شکافت هستهای، هرکدام تحولی عظیم ایجاد کردند، اما همجوشی منبعی بیپایان از انرژی پاک و ایمن خواهد بود که محدودیتهای فعلی را از بین میبرد. با همجوشی، وابستگی به سوختهای فسیلی و حتی انرژیهای تجدیدپذیر سنتی کاهش مییابد، جنگها بر سر منابع انرژی پایان مییابد، و امکان جهشی بزرگ در فناوریهای آینده مانند سفرهای فضایی دوردست، هوش مصنوعی پیشرفته، و شهرهای خودکفا فراهم میشود.
زمانی که بشر بتواند انرژی ستارگان(همجوشی هستهای) را در دست بگیرد، دیگر هیچ چیزی غیرممکن نخواهد بود.
کلیپ:
• توضیح انرژی همجوشی هسته ای – آینده انرژی یا تلاشی محکوم به شکست؟
• انرژی همجوشی، اشتباه یا راهی برای فردا؟
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مقیاس تورینو (Torino Scale) یک مقیاس عددی است که میزان خطر برخورد اجرام نزدیک به زمین (مانند سیارکها و دنبالهدارها) را با زمین ارزیابی میکند.
این مقیاس توسط اخترشناسان برای سنجش احتمال برخورد و میزان خسارتی که ممکن است ایجاد شود، طراحی شده است.
ساختار مقیاس تورینو
مقیاس تورینو از ۰ تا ۱۰ درجهبندی شده است:
خطر صفر (۰)
۰: هیچ خطری وجود ندارد. احتمال برخورد صفر یا بسیار نزدیک به صفر است.
خطر ناچیز (۱)
۱: احتمال برخورد بسیار پایین است و نیازی به نگرانی عمومی یا اقدام خاصی نیست.
نیاز به توجه بیشتر (۲ تا ۴)
۲: احتمال برخورد کم است اما ارزش بررسی دارد.
۳: برخوردی با احتمال کم اما به اندازهای است که باید تحت نظر باشد.
۴: احتمال برخورد قابل توجه است و باید دقیقتر بررسی شود.
تهدید جدی (۵ تا ۷)
۵: برخورد محتمل است و خسارت منطقهای ایجاد خواهد کرد.
۶: برخورد به احتمال زیاد رخ خواهد داد و میتواند خسارت شدیدی به منطقهای وسیع وارد کند.
۷: برخورد تقریباً قطعی است و خسارت عظیمی در مقیاس قارهای ایجاد خواهد کرد.
فاجعه جهانی (یا همان بدبخت شدیم)(۸ تا ۱۰)
۸: برخوردی که خسارات شدیدی در سطح قارهای بهجا میگذارد.
۹: برخوردی که خسارات جهانی ایجاد میکند.
۱۰: برخورد قطعی که یک فاجعه جهانی در حد انقراض را به همراه خواهد داشت.
این مقیاس در سال ۱۹۹۹ معرفی شد و به عنوان معیاری استاندارد برای ارزیابی تهدید اجرام آسمانی مورد استفاده قرار میگیرد.
سیارک Y هم در یک به روز رسانی از طرف ناسا، احتمال برخوردش به ۲۸ صدم درصد رسید، از ۳.۱ درصد. یعنی مقیاس تورینو برای این سیارک از ۳ به عدد ۱ رسید ، و احتمالا به صفر هم برسد.
🚀 @ofoghroydadd
🚀 Nasa
#مقیاس_تورینو
این مقیاس توسط اخترشناسان برای سنجش احتمال برخورد و میزان خسارتی که ممکن است ایجاد شود، طراحی شده است.
ساختار مقیاس تورینو
مقیاس تورینو از ۰ تا ۱۰ درجهبندی شده است:
خطر صفر (۰)
۰: هیچ خطری وجود ندارد. احتمال برخورد صفر یا بسیار نزدیک به صفر است.
خطر ناچیز (۱)
۱: احتمال برخورد بسیار پایین است و نیازی به نگرانی عمومی یا اقدام خاصی نیست.
نیاز به توجه بیشتر (۲ تا ۴)
۲: احتمال برخورد کم است اما ارزش بررسی دارد.
۳: برخوردی با احتمال کم اما به اندازهای است که باید تحت نظر باشد.
۴: احتمال برخورد قابل توجه است و باید دقیقتر بررسی شود.
تهدید جدی (۵ تا ۷)
۵: برخورد محتمل است و خسارت منطقهای ایجاد خواهد کرد.
۶: برخورد به احتمال زیاد رخ خواهد داد و میتواند خسارت شدیدی به منطقهای وسیع وارد کند.
۷: برخورد تقریباً قطعی است و خسارت عظیمی در مقیاس قارهای ایجاد خواهد کرد.
فاجعه جهانی (یا همان بدبخت شدیم)(۸ تا ۱۰)
۸: برخوردی که خسارات شدیدی در سطح قارهای بهجا میگذارد.
۹: برخوردی که خسارات جهانی ایجاد میکند.
۱۰: برخورد قطعی که یک فاجعه جهانی در حد انقراض را به همراه خواهد داشت.
این مقیاس در سال ۱۹۹۹ معرفی شد و به عنوان معیاری استاندارد برای ارزیابی تهدید اجرام آسمانی مورد استفاده قرار میگیرد.
سیارک Y هم در یک به روز رسانی از طرف ناسا، احتمال برخوردش به ۲۸ صدم درصد رسید، از ۳.۱ درصد. یعنی مقیاس تورینو برای این سیارک از ۳ به عدد ۱ رسید ، و احتمالا به صفر هم برسد.
#مقیاس_تورینو
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
این درست است که بچه ها را به آرامستان میبرند در روز سوگواری برای از دست دادن یکی، و جلوی این کودکان ضجه میزنند، جیغ میکشند و کارهای دیوانه وار میکنند!؟
شما احتمالا بد بزرگ شدید در این مورد، لااقل اجازه ندهید کودکان شما اینگونه بزرگ شوند و این زنجیره معیوب را بشکنید.
دیدن چنین صحنه هایی واقعا برای یک کودک وحشتناک است و شاید تحقیقی نباشد، ولی در این مورد شهود ما میگوید حضور در چنین شرایط و محیطی تاثیر منفی بزرگی روی شخصیت و روان این کودک خواهد گذاشت.
شما احتمالا بد بزرگ شدید در این مورد، لااقل اجازه ندهید کودکان شما اینگونه بزرگ شوند و این زنجیره معیوب را بشکنید.
دیدن چنین صحنه هایی واقعا برای یک کودک وحشتناک است و شاید تحقیقی نباشد، ولی در این مورد شهود ما میگوید حضور در چنین شرایط و محیطی تاثیر منفی بزرگی روی شخصیت و روان این کودک خواهد گذاشت.
اگر آن سیارک بیشتر دایناسورها را منقرض نمیکرد:
۶۶ میلیون سال پیش، برخورد یک سیارک عظیم به زمین منجر به انقراض ۷۵٪ از گونههای زیستی، از جمله دایناسورهای غیرپرنده، شد. این رویداد مسیر تکامل را تغییر داد و به پستانداران، از جمله اجداد انسان، فرصت داد تا تکامل یابند[تصادفا یعنی بدون برنامه و طرح از پیش مشخص].
اگر این سیارک به زمین برخورد نمیکرد، احتمالاً دایناسورها به تکامل و تسلط خود بر زمین ادامه میدادند. آنها در طول ۱۶۵ میلیون سال حضور خود، با تغییرات محیطی مختلفی مانند افزایش و کاهش سطح دریاها، نوسانات دمایی و فورانهای آتشفشانی سازگار شده بودند. برخی از دایناسورها دارای پر بودند که میتوانست به آنها در عایقبندی حرارتی کمک کند و امکان زندگی در شرایط سردتر را فراهم آورد.
با ادامه حیات دایناسورها، احتمالاً پستانداران فرصت کمتری برای تکامل و گسترش پیدا میکردند. در نتیجه، ظهور انسانها ممکن بود رخ ندهد یا به شکل متفاوتی اتفاق بیفتد.
با این حال، برخی دانشمندان معتقدند که حتی بدون برخورد سیارک، دایناسورها ممکن بود به دلیل نرخ انقراض بالاتر نسبت به ظهور گونههای جدید، در نهایت منقرض شوند. اما شواهد فسیلی نشان میدهد که دایناسورها تا زمان برخورد سیارک همچنان متنوع و غالب بودند.
در مجموع، اگر سیارک مذکور به زمین برخورد نمیکرد، دایناسورها احتمالاً به تکامل و تسلط خود بر سیاره ادامه میدادند و مسیر تکامل پستانداران و در نهایت انسانها بهطور قابلتوجهی متفاوت میبود.
🦕 Livescience
🚀 @ofoghroydad
یک مثال اضافه بر گزارش و فرضی:
یک مثال جالب در این زمینه، تکامل احتمالی دایناسورهای ددپا (ترودونتیدها) است که مغزهای نسبتاً بزرگی داشتند. برخی دانشمندان، مانند دیل راسل، دیرینشناس کانادایی، ایدهای ارائه دادهاند که اگر دایناسورها منقرض نمیشدند، ممکن بود برخی گونهها به شکل موجوداتی شبیه به «دایناسوروئید» تکامل پیدا کنند—خزندهای هوشمند با قامتی راست، دستانی چابک، و حتی تواناییهای شناختی پیچیده.
این گمانه البته کاملا فرضی است(چون تکامل با دقت و برای دراز مدت قابل پیشبینی نیست چون جهت و هدف غایی ندارد)، اما نشان میدهد که مسیر تکامل میتوانست به جای انسانها، شاید به گونهای هوشمند از دایناسورها ختم شود. اگر چنین میشد، تمدن امروزی ممکن بود به جای انسانها، بهدست خزندگان پیشرفتهای ساخته شود که از نوادگان دایناسورها بودند.
۶۶ میلیون سال پیش، برخورد یک سیارک عظیم به زمین منجر به انقراض ۷۵٪ از گونههای زیستی، از جمله دایناسورهای غیرپرنده، شد. این رویداد مسیر تکامل را تغییر داد و به پستانداران، از جمله اجداد انسان، فرصت داد تا تکامل یابند[تصادفا یعنی بدون برنامه و طرح از پیش مشخص].
اگر این سیارک به زمین برخورد نمیکرد، احتمالاً دایناسورها به تکامل و تسلط خود بر زمین ادامه میدادند. آنها در طول ۱۶۵ میلیون سال حضور خود، با تغییرات محیطی مختلفی مانند افزایش و کاهش سطح دریاها، نوسانات دمایی و فورانهای آتشفشانی سازگار شده بودند. برخی از دایناسورها دارای پر بودند که میتوانست به آنها در عایقبندی حرارتی کمک کند و امکان زندگی در شرایط سردتر را فراهم آورد.
با ادامه حیات دایناسورها، احتمالاً پستانداران فرصت کمتری برای تکامل و گسترش پیدا میکردند. در نتیجه، ظهور انسانها ممکن بود رخ ندهد یا به شکل متفاوتی اتفاق بیفتد.
با این حال، برخی دانشمندان معتقدند که حتی بدون برخورد سیارک، دایناسورها ممکن بود به دلیل نرخ انقراض بالاتر نسبت به ظهور گونههای جدید، در نهایت منقرض شوند. اما شواهد فسیلی نشان میدهد که دایناسورها تا زمان برخورد سیارک همچنان متنوع و غالب بودند.
در مجموع، اگر سیارک مذکور به زمین برخورد نمیکرد، دایناسورها احتمالاً به تکامل و تسلط خود بر سیاره ادامه میدادند و مسیر تکامل پستانداران و در نهایت انسانها بهطور قابلتوجهی متفاوت میبود.
یک مثال اضافه بر گزارش و فرضی:
یک مثال جالب در این زمینه، تکامل احتمالی دایناسورهای ددپا (ترودونتیدها) است که مغزهای نسبتاً بزرگی داشتند. برخی دانشمندان، مانند دیل راسل، دیرینشناس کانادایی، ایدهای ارائه دادهاند که اگر دایناسورها منقرض نمیشدند، ممکن بود برخی گونهها به شکل موجوداتی شبیه به «دایناسوروئید» تکامل پیدا کنند—خزندهای هوشمند با قامتی راست، دستانی چابک، و حتی تواناییهای شناختی پیچیده.
این گمانه البته کاملا فرضی است(چون تکامل با دقت و برای دراز مدت قابل پیشبینی نیست چون جهت و هدف غایی ندارد)، اما نشان میدهد که مسیر تکامل میتوانست به جای انسانها، شاید به گونهای هوشمند از دایناسورها ختم شود. اگر چنین میشد، تمدن امروزی ممکن بود به جای انسانها، بهدست خزندگان پیشرفتهای ساخته شود که از نوادگان دایناسورها بودند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM