Forwarded from مرجـع ملیسا)ولیانا
اعلام رضایت هموطن عزیزمون #از پکیج ضداکنه ملیسا👏🏻👏🏻👏🏻
#عکسهاقبل مصرف و بعدیک هفته ودوهفته بعدرو فرستادن
جوشهای صورتشون #خیلی کمترشده وپوستشون روشن شده♥️😘
ناز ولاکچری شو بامحصولات درجه یک ملیسا
رضایت👆🏻👆🏻👆🏻
جهت سفارش وهماهنگی😉👇
♡჻ᭂ࿐
@mojezeyezi
•┈••✾~🍃🌺🍃~✾••┈•
@zibAiMelissa
کانال پوســـت و♡زیبایــی💞
#عکسهاقبل مصرف و بعدیک هفته ودوهفته بعدرو فرستادن
جوشهای صورتشون #خیلی کمترشده وپوستشون روشن شده♥️😘
ناز ولاکچری شو بامحصولات درجه یک ملیسا
رضایت👆🏻👆🏻👆🏻
جهت سفارش وهماهنگی😉👇
♡჻ᭂ࿐
@mojezeyezi
•┈••✾~🍃🌺🍃~✾••┈•
@zibAiMelissa
کانال پوســـت و♡زیبایــی💞
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Salam Ya Nbi
Ayub Ramzani
#نشيد_زیبا🌱
💌موضوع : محمد ﷺ
ڪارمایناستڪھسمتِگنبدش روڪنمۅ
ازهمیندورسݪامشبدهمگریھڪنم ...🙃
#حبیبی یارسول الله!💚
🌱اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا םבםבﷺ💚
💌موضوع : محمد ﷺ
ڪارمایناستڪھسمتِگنبدش روڪنمۅ
ازهمیندورسݪامشبدهمگریھڪنم ...🙃
#حبیبی یارسول الله!💚
🌱اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا םבםבﷺ💚
Forwarded from 💚ربیــع القــــــوب💚
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌱آغاز کن روزت را
با نام
خداوندی
که از شدت حضور
نا پیداست...
🌱سلام،صبح بخیر
با نام
خداوندی
که از شدت حضور
نا پیداست...
🌱سلام،صبح بخیر
Forwarded from مرجـع ملیسا)ولیانا
اعلام رضایت هموطن عزیزمون #از پکیج ضداکنه ملیسا👏🏻👏🏻👏🏻
#عکسهاقبل مصرف و بعدیک هفته ودوهفته بعدرو فرستادن
جوشهای صورتشون #خیلی کمترشده وپوستشون روشن شده♥️😘
ناز ولاکچری شو بامحصولات درجه یک ملیسا
رضایت👆🏻👆🏻👆🏻
جهت سفارش وهماهنگی😉👇
♡჻ᭂ࿐
@mojezeyezi
•┈••✾~🍃🌺🍃~✾••┈•
@zibAiMelissa
کانال پوســـت و♡زیبایــی💞
#عکسهاقبل مصرف و بعدیک هفته ودوهفته بعدرو فرستادن
جوشهای صورتشون #خیلی کمترشده وپوستشون روشن شده♥️😘
ناز ولاکچری شو بامحصولات درجه یک ملیسا
رضایت👆🏻👆🏻👆🏻
جهت سفارش وهماهنگی😉👇
♡჻ᭂ࿐
@mojezeyezi
•┈••✾~🍃🌺🍃~✾••┈•
@zibAiMelissa
کانال پوســـت و♡زیبایــی💞
Forwarded from ســــکاڵاے בڵــــــم🌼 (عباسی زاده مشاور پوست وزیبایی)
٫♨️ بوسه طلاق
برگه طلاق را امضا کردیم و طلاق انجام شد دیگه تحمل زندگی با یک زن سرطانی رو نداشتم ….. وقتی خواستیم از دفتر طلاق خارج بشیم نسرین یهو اومد جلو بدون مقدمه گفت منو ببوس….
من گیج شده بودم ! نمیدونم هدفش چی بود چون از هم جدا شده بودیم دیگه محرم نبودیم ولی رفتم جلو ازش علت درخواستش رو پرسیدم!
گفت تحملشو داری؟؟گفتم آره بگو…گفت شب اولی که باهم بودیم یادته چه قولی بهم دادی؟
هرچی به خودم فشاراوردم چیزی یادم نیومد!!بهم گفت زیاد فک نکن میدونم یادت نمیاد ازت بیشتر از اینم نمیشه توقع داشت،
مهرداد جان
فقط اینو بدون یه زن تمام تاریخ ها خاطرات مهم زندگیو در حافظش ثبت میکنه چه خوب باشن چه بد ….تو حتی یادت نمیاد چقدر منو دوست داشتی درسته من الان سرطان دارم این حق تو هست نخوای بامن زندگی کنی و اصلا از بابت این موضوع ناراحت نیستم تمام ناراحتی من از فراموش کردن حرفات هست.
حرفاش مثل پتک تو سرم کوبیده می شد خیلی آروم متین حرف می زد ،اما هر کلمش مثل پتکی بود که روسرم می کوبن واقعا فراموش کرده بودم چه حس احساسی بهش داشتم،چقدر سنگ دل شده بودم که دیگه نمی خواستم ماه های اخرش کنارش زندگی کنم،بهم گفت :تو اون شب پیشونی منو بوسیدی و گفتی این بوس تا ابد اینجا یادگار بین من و توست و منم گفتم اگر نشد چی؟گفتی بوسو پس میگیرم!!!حالا هم میخوام ازت بوستو پس بگیری.
تقریبا چند نفری دورمون جمع شده بودن و داشتن به حرفامون گوش میدادن و منتظر واکنش من بودن.
آه چه قدر سنگ دل شده بودم …خیلی خودم رو کنترل کردم که اشکی نریزم …. بغض حسابی گلوم رو گرفته بود آرامش نسرین و حرفای که زد و نگاه سنگین اطرافیان که کاملا میشد حس کرد منو یه موجود دیو صفت میدونن منو از درون خرد کرد و فهمیدم چقدر حقیرم…..
?زود باش مهرداد بوستو پس بگیر?
دوباره به خودم اومدم،بهش نزدیک شدم و پیشونیشو برای آخرین بار بوسیدم ازم تشکر کرد و رفت ،
نسرین ۵ماه بعد به خاطر سرطان خون توی بیمارستان فوت شد من سال هاست تنهام….
#منبع:_بنیتا
✔️هر #شب با بهترین #داستانهای_ڪوتاه و #خواندنی با #مطالب_زیبا همراه ما باشید😊
♡჻ᭂ࿐
•┈••✾~🍃🌺🍃~✾••┈•
@besoyekhosh_bakhty
کــانال بســـــوے♡خـــوشبخـــــتی💞
برگه طلاق را امضا کردیم و طلاق انجام شد دیگه تحمل زندگی با یک زن سرطانی رو نداشتم ….. وقتی خواستیم از دفتر طلاق خارج بشیم نسرین یهو اومد جلو بدون مقدمه گفت منو ببوس….
من گیج شده بودم ! نمیدونم هدفش چی بود چون از هم جدا شده بودیم دیگه محرم نبودیم ولی رفتم جلو ازش علت درخواستش رو پرسیدم!
گفت تحملشو داری؟؟گفتم آره بگو…گفت شب اولی که باهم بودیم یادته چه قولی بهم دادی؟
هرچی به خودم فشاراوردم چیزی یادم نیومد!!بهم گفت زیاد فک نکن میدونم یادت نمیاد ازت بیشتر از اینم نمیشه توقع داشت،
مهرداد جان
فقط اینو بدون یه زن تمام تاریخ ها خاطرات مهم زندگیو در حافظش ثبت میکنه چه خوب باشن چه بد ….تو حتی یادت نمیاد چقدر منو دوست داشتی درسته من الان سرطان دارم این حق تو هست نخوای بامن زندگی کنی و اصلا از بابت این موضوع ناراحت نیستم تمام ناراحتی من از فراموش کردن حرفات هست.
حرفاش مثل پتک تو سرم کوبیده می شد خیلی آروم متین حرف می زد ،اما هر کلمش مثل پتکی بود که روسرم می کوبن واقعا فراموش کرده بودم چه حس احساسی بهش داشتم،چقدر سنگ دل شده بودم که دیگه نمی خواستم ماه های اخرش کنارش زندگی کنم،بهم گفت :تو اون شب پیشونی منو بوسیدی و گفتی این بوس تا ابد اینجا یادگار بین من و توست و منم گفتم اگر نشد چی؟گفتی بوسو پس میگیرم!!!حالا هم میخوام ازت بوستو پس بگیری.
تقریبا چند نفری دورمون جمع شده بودن و داشتن به حرفامون گوش میدادن و منتظر واکنش من بودن.
آه چه قدر سنگ دل شده بودم …خیلی خودم رو کنترل کردم که اشکی نریزم …. بغض حسابی گلوم رو گرفته بود آرامش نسرین و حرفای که زد و نگاه سنگین اطرافیان که کاملا میشد حس کرد منو یه موجود دیو صفت میدونن منو از درون خرد کرد و فهمیدم چقدر حقیرم…..
?زود باش مهرداد بوستو پس بگیر?
دوباره به خودم اومدم،بهش نزدیک شدم و پیشونیشو برای آخرین بار بوسیدم ازم تشکر کرد و رفت ،
نسرین ۵ماه بعد به خاطر سرطان خون توی بیمارستان فوت شد من سال هاست تنهام….
#منبع:_بنیتا
✔️هر #شب با بهترین #داستانهای_ڪوتاه و #خواندنی با #مطالب_زیبا همراه ما باشید😊
♡჻ᭂ࿐
•┈••✾~🍃🌺🍃~✾••┈•
@besoyekhosh_bakhty
کــانال بســـــوے♡خـــوشبخـــــتی💞