Telegram Web
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺️آمار خودکشی در ایران

به ازای هر یک خودکشی منجر به مرگ در جهان:
🔹️۱۰ تا ۲۰ مورد اقدام به خودکشی (non-fatal suicide attempts) اتفاق می‌افتد.
🔹️حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر افکار یا تمایل به خودکشی (suicidal ideation) داشته‌اند.

به ازای هر خودکشی منجر به مرگ در ایران:
🔹️هر خودکشی مرگبار = حدود ۸ تا ۱۵ اقدام به خودکشی
🔹️هر خودکشی مرگبار = ۸۰ تا ۱۲۰ نفر با افکار خودکشی

👈چرا این نسبت‌ها مهم‌اند؟
🔹️تمایل به خودکشی شاخص اولیه‌ی خطر است، اما بسیاری از افراد هیچ‌گاه به مرحله‌ی اقدام به خودکشی نمی‌رسند.
🔹️اقدام به خودکشی معمولاً نشان‌دهنده‌ی شدت اختلال روانی یا بحران روانی/اجتماعی است.
🔹️خودکشی مرگبار معمولاً با روش‌های شدیدتر و در شرایط عدم دسترسی به حمایت رخ می‌دهد.

✍️حسین جمالی پور

🆔️@philosophy_thinking
🔻چاپ جدید کتاب؛

سلام عزیزانم
رمان "رند شیراز" که قصه ی پرفراز و نشیب حافظ شیرازیست، مجددا منتشر شده است.

کتاب "مسئله ی معنا " نیز که مجموعه گفتگوهای من با اساتید؛ مصطفی ملکیان، سروش دباغ، اکبر جباری، نعمت الله فاضلی و مقصود فراستخواه در باب معنای زندگی است نیز مجددا چاپ شده است.

عزیزانی که تمایل دارند می توانند کتاب ها را سفارش بدهند، از طریق شماره تماس: 09199602940
یا آی دی زير اقدام بفرمایید.
🔹️@Existential_psychotherapist

https://www.tgoop.com/philosophy_thinking
🔺️غم و شادی با ما چه می کند؟

🆔️@philosophy_thinking
🔻دوگانگی شخصیت در حکومت های استبدادی!

دوگانگی شخصیت، در روان‌شناسی با مفاهیم مهمی مثل "False Self / True Self" (خودِ کاذب / خودِ واقعی) از نظریات دکتر دونالد وینیکات و همچنین با اصطلاح "Doublethink" از جورج اورول (در رمان 1984) پیوند دارد.

🔹️وینیکات روان‌کاو بریتانیایی بود که باور داشت انسان در شرایطی که احساس امنیت روانی نداشته باشد، یک «خودِ کاذب» می‌سازد. این خودِ کاذب رفتاری را نمایش می‌دهد که مورد تأیید محیط است، ولی در درون، شخص احساس گسست و بی‌هویتی می‌کند.

در حکومت‌های استبدادی، این خودِ کاذب تقویت می‌شود چون:
فرد یاد می‌گیرد در فضای عمومی از ارزش‌ها، سیاست‌ها و باورهایی دفاع کند که به آن‌ها اعتقادی ندارد.
در عین حال، خودِ واقعی‌اش را در فضای خصوصی یا حتی فقط در ذهن خودش زنده نگه می‌دارد.

نتیجه: جامعه‌ای پر از افرادی با شخصیت دوپاره، که در ظاهر مؤمن، وفادار یا خوشبین‌اند، اما در درون سرشار از خشم، بی‌اعتمادی و ترس.

🔹️Doublethink (دوگانه‌اندیشی)

این اصطلاح توسط جورج اورول ساخته شد، اما کاملاً جنبه روان‌شناختی دارد:
توانایی نگه داشتن دو باور متضاد در ذهن و پذیرفتن هر دو.

مثلاً:
«حکومت من را سرکوب می‌کند» و همزمان «حکومت برای امنیت ما لازم است.»
«دروغ می‌گویم چون مجبورم» و همزمان «من انسان صادقی هستم.»

این تضاد شناختی (cognitive dissonance) در بلندمدت باعث کرختی ذهنی و بی‌عملی می‌شود؛ چون ذهن از تعارض خسته می‌شود و ترجیح می‌دهد از "فکر کردن" فاصله بگیرد.

🔹️تأثیرات روانی و اجتماعی این دوگانگی:

۱.Alienation (بیگانگی)
فرد از خودش، جامعه و حتی خانواده‌اش احساس جدایی می‌کند و نوعی بیگانگی را تجربه می کند.

۲.Suppression (سرکوب)
احساسات واقعی مثل خشم، ترس و اندوه سرکوب می‌شوند، و ممکن است بعدها به شکل بیماری‌های روان‌تنی یا انفجار اجتماعی بروز کنند.

۳. Loss of Agency (از دست دادن کنش‌گری)
فرد باور می‌کند که هیچ کنترلی بر سرنوشتش ندارد و فقط باید نقش بازی کند.

👈در واقع، این دوگانگی یک ابزار سلطه‌گری پنهان است؛ فرد احساس می‌کند حتی بر درون خودش هم اختیار ندارد و این نهایت کنترل روانی استبداد است.


✍️حسین جمالی پور

https://www.tgoop.com/philosophy_thinking
🔻یک معلم حقیقی همیشه دانش آموز می ماند!

حقیقتا لذتی که در دانش آموز بودن است، در معلمی نیست!
اینکه انسان در موقعیتی قرار بگیرد که همیشه شراب دانش بنوشد و به آموختن ادامه بدهد، سعادتمندی حقیقی است.

از تمامی اساتیدم که همچنان خصلت دانش آموزی دارند و متوقف نشده اند، روز معلم را تبریک می گویم؛ به اساتیدی که به من آموختند باید در جستجوی حکمت، حقیقت و آزادی بود و خودشان نماد این جستجو بودند.

به استاد مصطفی ملکیان، دکتر عبدالکریم سروش، دکتر مصطفی مهرآیین، دکتر عبدالرزاق حسامی فر، دکتر علی فتح طاهری، دکتر نعمت الله فاضلی، دکتر مقصود فراستخواه، دکتر سروش دباغ، دکتر اکبر جباری که بیش از همه اساتید دیگر از آنها آموختم تبریک می گویم.

از تمام مترجمان، مولفان و فعالان عرصه ی دانش که در گوشه ی اتاقک شان و در تنهایی چراغ علم را با زحمت فراوان روشن نگهداشتند تا ما این باشیم که هستیم، صمیمانه سپاسگزارم و تبریگ می گویم.

به تمامی عزیزانی که تلاش می کنند حقیقت و آزادی را در رگ های جامعه تزریق کنند و شجاعت و شرافتِ سخن گفتن از درد و رنج آدمی در رگ هایشان جاریست، این روز بزرگ را تبریک می گویم.


استاد مرا بگفتم اندر مستی
کگاهم کن ز نیستی و هستی
او داد مرا جواب و گفتا که برو
گر رنج ز خلق دور داری رستی

(#مولانا)

✍️حسین جمالی پور

#روز_معلم

https://www.tgoop.com/philosophy_thinking
🔺️"کارگران زیر فنسی"

صدیقی امام جمعه تهران گفته است: ۴۶ سال از انقلاب گذشته، این همه نفوذی، این همه منافق، این همه جو تبلیغاتی مسموم ولی یک مورد کارگرهای ما بخاطر حقوق یا رنجشی داشته باشند به خیابان نیامدند.

تصویر بالا مهرشاد شهیدی است که در رستوران کار می کرده و در شهر اراک در سال ۱۴۰۱ کشته شد!

بله جناب صدیقی، کارگران اعتراض نمی کنند چون در جواب گلوله می خورند!
با آنها مثل شما برخورد مومنانه نمی شود!
آنها تا وقتی ساکتند می شوند کارگران عزیز و مومن، اما تا اعتراض کنند می شوند نفوذی و محارب!

مضاف بر این باید بگویم در اسکله ی شهید رجایی ما پدیده ای داریم به نام " کارگران زیر فنسی"؛ کارگرانی که روزمزد هستند و بدون مجوز! در انفجار بندر عباس، بسیاری از کارگران بلوچ بودند که شناسنامه نداشته اند و به همین دلیل نه به آنها دیه تعلق می گیرد و نه حتی خانواده هایشان می توانند ثابت کنند که در آنجا کار می کردند!

✍️حسین جمالی پور

#زن_زندگی_آزادی
#کارگر
#آزادی
🆔️@philosophy_thinking
📕#عرفان

حسین بن منصور حلاج را در ظهر رمضان، گذر به کوی جذامیان افتاد! جذامیان به نهار مشغول بودند و به حلاج تعارف کردند. حلاج بر سر سفره نشست و چند لقمه بر دهان برد. جذامیان گفتند: دیگران بر سر سفره ما نمی نشینند. حلاج گفت آنها روزه اند و سپس برخاست.


غروب، هنگام افطار حلاج گفت: خدایا روزه مرا قبول بفرما. شاگردان گفتند: استاد ما دیدیم که روزه شکستی! حلاج گفت: ما مهمان خدا بودیم. روزه شکستیم ولی دل نشکستیم...


🆔️@philosophy_thinking
ما نان نداشتیم که خدایمان را سیر کنیم
آنقدر گرسنه ماند
که از خانه مان رفت.

میناراد
👇
@Mina_Radmanesh
🔻هر تغییر بنیادین از پرسش بنیادین بر می خیزد.

اگر شما پرسش های بنیادین نداشته باشید، تغییراتی در جهت زندگی اصیل نخواهید داشت.

یک فرد، یک ساختار سیاسی ، یک فرهنگ، یک مدرسه، یک خانواده، یک کشور و... برای تغییر باید پرسش هایی بزرگ داشته باشد.
هر چیزی به مقداری توسعه پیدا می کند، که پرسش ها اجازه بدهند.

سعادت چیست؟ چرا زندگی می کنیم؟ آزادی چیست؟ توسعه چیست؟ ارزش چیست؟ تاریخ و تمدن چیست؟ اصالت یعنی چه؟ و از این قبیل پرسش ها اگر دغدغه ی ما باشد، آن وقتی می توان گفت آینده ی ما درخشان است.

رسالت یک نویسنده، معلم، روانشناس، جامعه شناس، فیلسوف و... این است که پرسش طرح کند و جامعه را پرسشگر بار بیاورد.

یک انسان، یک کشور، یک جامعه، به قدر پرسش هایی که دارد، قد می کشد، بزرگ می شود و اصالت پیدا می کند.


✍️حسین جمالی پور


https://www.tgoop.com/philosophy_thinking
خرید کتاب "جغد مینروا و جهل مقدس" بدون سانسور، اثر نویسنده ای به نام "صبا"
https://www.karaketab.com/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%A8/jahl.html

🔻توصیف کتاب در سایت کارا کتاب؛

در جهانی که حقیقت و باور در تقابل دائمی‌اند، کتاب «جغد مینروا و جهل مقدس» نوشته‌ی "صبا" دریچه‌ای نو به سوی تأمل در یکی از پیچیده‌ترین مسائل انسانی می‌گشاید.

چرا گاهی آگاهانه، نادانی را انتخاب می‌کنیم؟ این اثر که توسط انتشارات مجازی باشگاه ادبیات منتشر شده، با نگاهی عمیق و چندوجهی به مفهوم «جهل مقدس» می‌پردازد؛ جهلی که نه از ناآگاهی، بلکه از تعصب و پایبندی به باورهای متعصبانه سرچشمه می‌گیرد.

سفری به قلب جهل خودخواسته:
عنوان کتاب از استعاره‌ی فلسفی «جغد مینروا» برگرفته شده است؛ پرنده‌ای که در اندیشه‌ی هگل، نماد خرد و حکمت است و تنها در غروب، پس از پایان روز و وقوع رویدادها، بال می‌گشاید.

این استعاره به زیبایی نشان می‌دهد که درک حقیقت، اغلب پس از تجربه‌ی واقعیت و تأمل در آن ممکن می‌شود.

صبا با بهره‌گیری از این مفهوم، خواننده را به سفری فکری دعوت می‌کند تا ریشه‌های جهل مقدس را در لایه‌های مختلف فرهنگ، دین و ایدئولوژی کاوش کند.

کتاب به این پرسش بنیادین پاسخ می‌دهد: چگونه جوامع یا افراد، با وجود دسترسی به دانش و ابزارهای نقد، آگاهانه در برابر حقیقت مقاومت می‌کنند؟

نویسنده با زبانی روان و استدلالی محکم، نشان می‌دهد که جهل مقدس نه صرفاً یک خطای شناختی، بلکه پدیده‌ای اجتماعی و روان‌شناختی است که در خدمت حفظ هویت، قدرت، یا امنیت روانی گروه‌ها و افراد عمل می‌کند.ساختار و محتوای کتاب«جغد مینروا و جهل مقدس» ترکیبی هنرمندانه از تحلیل‌های فلسفی، جامعه‌شناختی و مثال‌های تاریخی است.

صبا با مهارتی قابل تحسین، مفاهیم پیچیده را به زبانی ساده و گیرا توضیح می‌دهد، به‌گونه‌ای که هم خوانندگان متخصص و هم مخاطبان عمومی بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.

کتاب به بخش‌هایی تقسیم شده که هر یک به جنبه‌ای از جهل مقدس می‌پردازد.

ریشه‌های فلسفی جهل مقدس:
در این بخش، نویسنده با ارجاع به اندیشمندانی چون هگل، کانت و فوکو، چارچوبی نظری برای فهم این پدیده ارائه می‌دهد.

جهل مقدس در تاریخ:
از دادگاه‌های تفتیش عقاید تا جریان‌های مدرن متعصبانه، صبا نشان می‌دهد چگونه جهل مقدس در طول تاریخ بشری شکل گرفته و تحول یافته است.

نمودهای معاصر:
این بخش به بررسی نمونه‌های امروزی جهل مقدس، از جمله تأثیر رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی، و ایدئولوژی‌های سیاسی می‌پردازد.

راه‌های رهایی:
نویسنده در پایان، راهکارهایی برای مواجهه با جهل مقدس پیشنهاد می‌کند؛ از پرورش تفکر انتقادی تا تقویت گفت‌وگوی بین‌فرهنگی.چرا این کتاب را بخوانیم؟«جغد مینروا و جهل مقدس» اثری است که ذهن خواننده را به چالش می‌کشد و او را وادار می‌کند تا به باورهای خود و جامعه‌اش با نگاهی نقادانه بنگرد

. این کتاب برای افرادی که به فلسفه، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی اجتماعی، یا نقد فرهنگی علاقه‌مندند، گنجینه‌ای از ایده‌ها و دیدگاه‌های نو ارائه می‌دهد.

ویژگی‌های برجسته‌ی کتاب عبارتند از:
قلم روان و جذاب:
صبا با زبانی شیوا و مثال‌هایی ملموس، مفاهیم پیچیده را به شکلی قابل فهم ارائه می‌کند.

رویکرد چندرشته‌ای:
ترکیب فلسفه، تاریخ، و جامعه‌شناسی، کتاب را به اثری جامع و عمیق تبدیل کرده است.

کاربرد امروزی:
موضوعات مطرح‌شده در کتاب، به‌ویژه در عصر اطلاعات و قطبی‌شدن جوامع، بیش از پیش مرتبط و ضروری به نظر می‌رسند.ا

الهام‌بخش برای تغییر:
کتاب نه‌تنها به نقد می‌پردازد، بلکه راه‌هایی برای پرورش خرد و رهایی از تعصب پیشنهاد می‌کند.

مخاطبان کتاب؛ این کتاب برای طیف وسیعی از خوانندگان مناسب است:دانشجویان و پژوهشگران فلسفه، جامعه‌شناسی، و علوم انسانی که به دنبال منبعی معتبر و نوآورانه‌اند.

علاقه‌مندان به نقد فرهنگی که می‌خواهند درک عمیق‌تری از پویایی‌های اجتماعی مدرن به دست آورند.خوانندگان عمومی که به موضوعات فکری و مسائل روز علاقه‌مندند و از تأمل در باورهای خود لذت می‌برند.

چگونه به این کتاب دسترسی پیدا کنیم؟

کتاب «جغد مینروا و جهل مقدس» به‌صورت الکترونیکی از طریق وب‌سایت باشگاه ادبیات قابل خریداری است. فرمت دیجیتال این کتاب امکان دسترسی آسان و سریع را برای خوانندگان در سراسر جهان فراهم کرده است.سخن پایانی«جغد مینروا و جهل مقدس» بیش از یک کتاب، دعوتی است به تأمل، نقد، و بازاندیشی در باورهایی که جهان ما را شکل می‌دهند.

صبا با این اثر، خواننده را به پرواز همراه جغد مینروا فرا می‌خواند تا در غروب تعصبات، نور خرد را بیابد. اگر به دنبال اثری هستید که هم ذهن شما را به چالش بکشد و هم راه‌هایی برای زیست خردمندانه‌تر پیشنهاد کند، این کتاب انتخابی بی‌نظیر است.


https://www.tgoop.com/philosophy_thinking
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺️ایران در دهه ای که گذشت؛(آمار تکان دهنده 👆)

اصطلاح #قله را در سال های اخیر همه شنیده ایم. آمار غم انگیز قله را در کلیپ بالا ببینید.
میزان خودکشی، سقط جنین، ترک تحصیل، میانگین معدل دانش آموزان، سرانه درآمد سالانه، هزینه زندگی...

منبع:
📕کتاب "نابرابری با ما چه می کند؟" از دکتر #محسن_رنانی
مرکز پژوهش‌های مجلس
مرکز آمار ایران


این آمار بخشی از بحران ها را نشان می دهد؛ آمار خشونت علیه زنان، کودک همسری، قتل دختران، ارزش پول ملی، آزادی های مدنی، زندانیان سیاسی، بیکاری، تورم، اعتیاد، طلاق و بسیاری از مسائل دیگر همه بحرانی است. برای مثال ما اوایل دهه ۹۰، حدود ۸۰ هزار طلاق در سال داشتیم و امروز رسیده به ۲۰۰ هزار طلاق.

ما تنها تماشاگران بحران های اجتماعی مان شده ایم.
عده ای هم همچنان برای این ساختار سیاسی سینه چاک می کنند؛

✍️حسین جمالی پور

🆔️@philosophy_thinking
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👈ما نیامده ایم که فدای دین و مذهب بشویم!

🔺️آیا حفظ نظام از اوجب واجبات است؟


#مصطفی_ملکیان پاسخ می دهد!

🔺️بخشی از گفتگوی حسین جمالی پور با استاد مصطفی ملکیان در #مستند_معنا

مستند معنا را اینجا ببینید👇
🆔️@philosophy_thinking
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعه تون به خیر🌺

🔺️اول این قطعه بسیار زیبا را از مسعود آبادی بشنوید؛

🔻اما بعد؛ برای امروز فیلم چی ببینیم؟

برای امروز فیلم the flowers of War( گل های جنگ) به کارگردانی ژانگ ییمو محصول سال ۲۰۱۱ را ببینید.
فیلم به جنگ ژاپن و چین پرداخته که در یک شهر به نام نانجینگ تعدادی از دختران مذهبی در یک کلیسا پناه گرفته اند و بعد ۱۳ دختر روسپی برای نجات جان خودشان هم به همان کلیسا پناه می برند. کریستین بیل(در نقش جان میلر) در این فیلم بازی می کند و نقش پدر روحانی را دارد. دختران روسپی که اول فیلم توسط دختران مذهبی اجازه ورود به کلیسا را نداشتند، به کمک کریستین بیل، خودشان را فدا می کنند تا دختران مذهبی نجات پیدا کنند.
توصیه می کنم حتما ببینید.

✍️حسین جمالی پور

🆔️@philosophy_thinking
🔻آن‌سوی‌گردانی

در ادامه به سراغ فقره دیگری از کتاب چشیدن طعم وقت می‌رویم؛
«نقل است که پدرش دوستدار سلطان محمود غزنوی بود. چنانکه سرایی ساخته بود و جمله دیوار آن را صورت محمود و لشکریان و فیلان او نگاشته. شیخ طفل بود گفت: یا بابا از برای من خانه‌ای بازگیر. بوسعید همه آن خانه را الله بنوشت. پدرش گفت: این چرا نویسی؟ گفت: تو نام سلطان خویش می‌نویسی و من نام سلطان خویش. پدرش را وقت خوش شد و از آنچه کرده بود پشیمان شد و آن نقش‌ها را محو کرد و دل بر کار شیخ نهاد.»
پدر بوسعید به‌نحوی سلطان محمود را دوست داشته که همه جای خانه را صورت یعنی عکس سلطان محمود را نقاشی کرده است. نکته‌سنجیِ بوسعید در اینجا در تعامل و دیالوگ با پدر، قابل تأمل است؛ پدر دوست‌دار سلطان محمود بوده و همه در و دیوار را از نقوش و تصاویر سلطان محمود و لشکر او آغشته و پر کرده است. پسر می‌گوید من هم خداوند یعنی همان امر متعالی را می‌پسندم و دل در گرو او دارم. می‌گوید تو نام سلطان خویش می‌نویسی و من نام سلطان خویش. بعد در ادامه می‌گوید وقتِ پدر خوش شد. باز در این‌جا تعبیر خوش‌شدن وقت به کار رفته است. یعنی گویی پدرِ بوسعید به‌اصطلاح کلیک کرد؛ یعنی بوسعید چیزی را به آستانه آگاهی او رساند که از این منظر پیش از این این‌گونه در آن ننگریسته بود و فکر نمی‌کرد که این‌گونه هم می‌شود به قصه نگاه کرد. این همان مفهومی است که در فلسفه ویتگنشتاین از آن به «گشتالت‌سوئیچ» تعبیر شده است؛ یعنی تحول گشتالتی. «آن‌سوی‌گردانی»، تعبیری است که من برای آن در فارسی به کار می‌برم؛ یعنی سوی، نگاه و نگرش آدمی تغییر می‌کند؛ نوعی تبدیلِ مزاج و یک‌جور چشم جان و چشم روان باز شدن. پدر می‌گوید در نظر پسرم، من چقدر دل‌بُرده یک بنده‌ام؛ یک انسان گوشت و پوست و خون‌دار انضمامی که همه منزل را پر از نقش نگار او کرده‌ام. بوسعید اما بر یک محبوب نادیدنی تأکید می‌کند و نام سلطان خود را می‌نویسد. پدرش را وقت خوش شد و از آن‌چه کرده بود پشیمان گشت. این نیز تعبیر جالبی‌ست. یعنی پشیمان شد از آن‌چه که نوشته بود. یعنی لوازم آن را دریافت و درک کرد که سخن پسر بسیار حکیمانه است. حال اینکه واقعا چنین گفت‌وگویی رخ داده یا نه، چندان مهم نیست و به مصداق «گندمش بستان که پیمانه است رد»، ما باید به حکمتی که در آن مندرج است نگاه کنیم. حالا عیناً این گفت‌وگو محقق شده یا نه و این‌که بوسعید آن‌موقع چندساله بوده، نکاتی فرعی هستند. البته اولاً محال نیست طفلی ده‌ساله یا نوجوان دوازده یا سیزده‌ساله‌ای چنین چیزی بگوید و بعد این‌که آدمی باید پیمانه را رها کند و آن گندمی که در آن هست را برکشد و از نکته و بصیرتی که در آن هست استفاده کند.

📕از کتاب " از بوستانِ بوسعید" (در دست انتشار)
✍️نویسنده : سروش دباغ
✍️ويراستار: حسین جمالی‌پور

https://www.tgoop.com/philosophy_thinking
🔻دوره " آشنایی با فلسفه اسپینوزا"

🔹️ما در این دوره با مفهوم آزادی، انتخاب، میل، جبر، عشق و آرامش از منظر اسپینوزا آشنا می شویم و بعد چگونگی به کارگیری و کارکرد روانشناختی آن را در زندگی می آموزیم.

🔹️آغاز: ۱۴ خرداد

🔹️چهارشنبه ها ساعت ۲۰ به وقت ایران

🔹️مدت زمان: ۴ جلسه ۹۰ دقیقه ای

🔹️هزینه ثبت نام: ۸۰۰ هزار تومان

🔹️ظرفیت: ۱۵ نفر
یک سوم ظرفیت دوره از هم اکنون تکمیل شده است.

🔹️مدرس: حسین جمالی‌پور
پژوهشگر و استاد فلسفه غرب
نویسنده و ویراستار ۱۰ کتاب در حوزه فلسفه و روانشناسی وجودی

جهت اطلاع از جزئیات دوره و ثبت نام از طریق تلگرام به آی دی زیر پیام بدهید.
👇
🆔️@Existential_psychotherapist

https://www.tgoop.com/philosophy_thinking
انجمن علمیِ روانشناسیِ دانشگاه شهید بهشتی برگزار می‌کند:

سخنرانیِ #استاد_مصطفی_ملکیان با عنوانِ «نسبتِ فلسفه و درمان»

📍مکان: تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده‌ی روانشناسی و علوم تربیتی، سالن سیمرغ

#پست_موقت
🆔️@philosophy_thinking
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📕#یک_نکته_روانشناختی

برای هر انسانی، نردبانی هست برای بالا رفتن!
مصائب ما از زمانی آغاز می شود که یا می خواهیم از نردبان دیگران بالا برویم، یا نردبان دیگران را بیندازیم تا دیگران بالاتر از ما نروند!

آن کسی که عزت نفس و اصالت دارد و از درون خودش سرچشمه می گیرد، هیچ گاه نه از نردبان دیگران بالا می رود و نه از بالا رفتن دیگران دچار حسد و نفرت می شود.

✍️حسین جمالی پور

#عزت_نفس
#اصالت
🆔️@philosophy_thinking
🔻مسائل فلسفیِ محوری در اگزیستانسیالیسم

1.توجه به فردیت انسان
پیش از این اشاره کردم که در نظام فلسفی ارسطو و فلاسفة بعدی، به پیروی از او انسان را حیوان ناطق عنوان می‌کردند. فیلسوفان اگزیستانس بر این باورند که با این دسته‌‌بندی کلی و با این شناخت انتزاعی، فردیت انسان از بین می‌رود. ازاین‌رو افرادی مثل کی‌یر کگارد منتقد فلسفة هگل بودند که فردیت انسان را نادیده گرفته است. از طرفی نیچه به تفکر گله‌ای و توده‌ای انتقاد می‌کرد و معتقد بود همرنگی و همسانی با جماعت و غرق شدن در تفکر توده‌ای، فردیت انسان (ویژگی‌های منحصربه‌فرد) را از بین می‌برد. درحالی‌که هر فرد باید بر اساس ارادة شخصی و فردی و بر طبق میل و طبیعت خود، عملی را انتخاب و انجام دهد. در غیر این‌صورت به میانمایگی، بی‌هویتی و بی‌مایگی منتهی خواهد شد و فرد از زندگی اصیل بی‌بهره خواهد ماند.
الف: فردیت و تنهایی انسان
انسان سه گونه تنهایی را تجربه می‌کند. به‌عبارتی تنهایی به سه نحو کلی تقسیم می‌شود. یکی تنهایی درون‌فردی، دوم تنهایی میان‌فردی و سوم تنهایی اگزیستانسیال. به این معنی که شما حتی اگر از نظر فیزیکی و عاطفی تنها نباشید و در زندگی طرد نشده و در جمع یا در روابطی گرم و صمیمی باشید، و از سویی با ابعاد درونتان آشنا بوده و از درون، احساس تنهایی نکنید، باز از منظر اگزیستانسیال تنها هستید. این تنهایی به این معنی است که شما مسئول انتخاب‌هایتان هستید و برای تحقق ماهیت خودتان تنها باید این بار مسئولیت را به دوش بکشید. حتی انسان در مواجه شدن با مرگ تنهاست و کسی به یاری او نمی‌آید، ما تنها به جهان قدم می‌گذاریم و تنها جهان را ترک می‌کنیم. به‌عبارتی در این فلسفه پیروی از خود، و نه از دیگران، مطرح و مهم است اما این خود، در این عالم تنهاست.
ب: فرد و دیگری
اگرچه برای این فلاسفه فردیت مهم است، در عین حال به دیگری نیز توجه دارند. فردیت ما در ارتباط با دیگران معنا پیدا می‌کند (نه با حل شدن در دیگری). ما با دیگری یک نوع رابطة دیالکتیکی داریم. مسائلی مثل نفرت، حسد، دلسوزی، عشق، رقابت و ... در نسبت با دیگری معنا پیدا می‌کند و همین مسائل ما را مشغول می‌‌کنند. ما در این نوع رابطه‌ها به تعبیر مارتین بوبر، یک رابطة من- تو را می‌خواهیم و اغلب بر اساس عدم درک درست آن رابطه را من- آن می‌کنیم. یعنی فرد دیگر را تبدیل به یک ابژه می‌کنیم و مثل اشیاء، او را به سان ابزار می‌بینیم. هایدگر برای بیان این مسئله از کلمه دلواپسی استفاده می‌‌کند که در فصل مربوط به اندیشة هایدگر به آن خواهیم پرداخت.
ج: فرد و توده
متفکران اگزیستانس از نسبت فرد و توده سخن می‌گویند. قدرت توده یا گله به تعبیر نیچه، باعث میانمایگی فرد می‌شود و استعدادهای او را از بین می‌برد. این‌گونه تفکر، تفاوت‌‌ها را طاقت نمی‌آورد و بسیاری اوقات نوابغ را از خود طرد می‌کند. در تفکر گله‌ای تلاش می‌شود همه یکسان و همشکل باشند. نتیجة این تفکر، گرفتن حق انتخاب از فرد و بی‌مسئولیت کردن اوست؛ در چنین وضعی فرد از ترس توده، انتخاب خود را به جمع واگذار می‌کند. این واگذاری حق انتخاب به‌این‌صورت است که فرد از جمع و توده پیروی می‌‌کند چون مدام هراس دارد که توسط آن‌ها طرد شود. توده، فرد را از مواجه شدن اصیل با جهان و اشیاء باز می‌دارد. توده با وراجی باعث می‌شود فرد حتی با خودش به عنوان فرد نتواند مواجه شود. ازاین‌رو توده، فرد را در خود حل می‌کند.
د: فردیت و بیگانگی
از سوی دیگر فردیت با بیگانگی و ازخودبیگانگی گره خورده است؛ بیگانگی به معنی غربت در عالم است. چنان‌که مولانا انسان را پرنده‌ای در قفس می‌بیند. تشبیه جهان به قفس و یا چاه و افتادن انسان در آن، مفهوم بیگانگی را می‌رساند. چنان‌که هایدگر از آن به عنوان خانه نداشتن در عالم یاد می‌کند. به تعبیری دیگر فیلسوف اگزیستانس خود را مثل یک دنده در یک ماشین نظام صنعتی می‌بیند و می‌خواهد خود را نجات دهد. معنای دیگر بیگانگی alienation است که ازخودبیگانگی ترجمه می‌شود. این معنی بیشتر بیگانگی انسان از خود را به ذهن متبادر می‌‌کند؛ همچنین بیگانگی انسان از وجودی معنوی همچون خداوند.
ج: فردیت و اصالت
وقتی از فردیت سخن می‌گوییم مقصود این است که فردیت خود را از طریق عمل به خواستة درونی و اندیشیدن به صرافت طبع، تحقق ببخشیم، بدون این‌که در دیگران غرق شویم. چنان‌که هایدگر از دیگران یا توده با عنوان کَسان یاد می‌کند. یعنی بدون توجه به دیگران تصمیم بگیریم و در انتخاب‌هایمان استقلال داشته باشیم. فردی که در انتخاب، از فردیت خود گریزان است، نه فردیت دارد و نه انسانی اصیل است. فرد اصیل در مقابل نفوذ تفکر توده‌ای و نیروهای سیاسی، احزاب، نهادهای دینی و ... مقاومت می‌‌کند و سعی دارد خودِ حقیقی‌اش را چنان که می‌خواهد بیافریند.
📕مبانی فلسفی رواندرمانی اگزیستانسیال
✍️حسین جمالی پور
📚ناشر: ارجمند

https://www.tgoop.com/philosophy_thinking
2025/05/31 01:54:38
Back to Top
HTML Embed Code: