Forwarded from محصولات خونگی بهاره (NAZANIN)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام امروز
🌺🍃
🌺🍃
ﺗﻮﻯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ!
ﺍﯾﻨﻮ ﺗﻮی ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺧﻮﺩم ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ.
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﻡ، ﺍﺻﻼً ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ، ﺍﻣﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ...
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﻤﯿﺸﻪ، ﺍﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮﺵ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪ...
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ بی تابی و ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ، ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺧﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺖ...
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺗﻮی ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ همیشگی ﻧﯿﺴﺖ...
ﭘﺲ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﺩﯼ، ﺍﺯ ﺷﺎﺩﯾﺖ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮ؛
ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ، ﺑﺪﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍﯼ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﺗﻮی ﺭﺍﻩ ﺩﺍﺭﯼ...
ﺍﯾﻨﻮ ﺗﻮی ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺧﻮﺩم ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ.
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﻡ، ﺍﺻﻼً ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ، ﺍﻣﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ...
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﻤﯿﺸﻪ، ﺍﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮﺵ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪ...
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ بی تابی و ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ، ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺧﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺖ...
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺗﻮی ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ همیشگی ﻧﯿﺴﺖ...
ﭘﺲ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﺩﯼ، ﺍﺯ ﺷﺎﺩﯾﺖ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮ؛
ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ، ﺑﺪﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍﯼ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﺗﻮی ﺭﺍﻩ ﺩﺍﺭﯼ...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
گاهی فقط یک
حاشیهٔ امن و آرام میخواهی
به دور از تمامِ دوست داشتن ها
به دور از تمامِ دلتنگی ها
به دور از تمامِ خواستن ها
و نخواستن ها ...
چشمانت را ببندی ،
لم بدهی وسطِ یک بیخیالیِ مطلق
و تا چشم کار می کند ؛
عینِ خیالت نباشد!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@photogallery2
گاهی فقط یک
حاشیهٔ امن و آرام میخواهی
به دور از تمامِ دوست داشتن ها
به دور از تمامِ دلتنگی ها
به دور از تمامِ خواستن ها
و نخواستن ها ...
چشمانت را ببندی ،
لم بدهی وسطِ یک بیخیالیِ مطلق
و تا چشم کار می کند ؛
عینِ خیالت نباشد!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@photogallery2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلم خلوتی ساده میخواهد
چند خطی شعر فروغ
با دو فنجان قهوه
كمی سكوت
و او
كه پايان هر قطعه دستش را زير چانه بزند و بگويد:
باز هم بخوان
📕 خيالبافیها
✍🏽 #شیما_سبحانی
@photogallery2
چند خطی شعر فروغ
با دو فنجان قهوه
كمی سكوت
و او
كه پايان هر قطعه دستش را زير چانه بزند و بگويد:
باز هم بخوان
📕 خيالبافیها
✍🏽 #شیما_سبحانی
@photogallery2
.
«في الركن البائس هُناك دائماً نافذه للأمل.»
در گوشهی ناامیدی، همیشه آنجا پنجرهای برای امید وجود دارد.
.
«في الركن البائس هُناك دائماً نافذه للأمل.»
در گوشهی ناامیدی، همیشه آنجا پنجرهای برای امید وجود دارد.
.
Forwarded from اتچ بات
نیمه شب...
چنان دلگیر وافسرده
چون تکه چوبی میان آب ها
رها بودم و
پشیمان از بودن ها
مثال میوه ای نارس وکال
افتاده برزمین
از اقبال پریشان خویش
اشک برگونه روان داشته و
قدم می زدم زیر باران خیالات پریشانم
گاه از شور عشق شما می خندیدم و
گاه از هجر...
اشک فرو می ریختم چون باران پاییزی
من اسیر نا اهلی دل بودم وسر در گریبان داشته های از دست رفته
انگار میان دیوانگی و پروانگی گم گشته بودم
هزار سوال...
از چراها و
بی وفایی ها داشتم
بغضی فرو خورده در گلو
گرچه می دانم هر آنچه برمن می گذرد ...
گذرا است
چون بادی که می وزد به کویر
زندگی ام هرلحظه به نگاهی وابسته
پس چرا هزاران بار دل را به محکمه می برم و ؟
هزار بار خویش را به اعدام محکوم؟
شاید باید یاد بگیرم قاضی بودن جرات می خواهد وچشم بینا
دل نوشته های نیلوفرانه
#بهجت ـ مهدوی
http://www.tgoop.com/behjatmahdavi
چنان دلگیر وافسرده
چون تکه چوبی میان آب ها
رها بودم و
پشیمان از بودن ها
مثال میوه ای نارس وکال
افتاده برزمین
از اقبال پریشان خویش
اشک برگونه روان داشته و
قدم می زدم زیر باران خیالات پریشانم
گاه از شور عشق شما می خندیدم و
گاه از هجر...
اشک فرو می ریختم چون باران پاییزی
من اسیر نا اهلی دل بودم وسر در گریبان داشته های از دست رفته
انگار میان دیوانگی و پروانگی گم گشته بودم
هزار سوال...
از چراها و
بی وفایی ها داشتم
بغضی فرو خورده در گلو
گرچه می دانم هر آنچه برمن می گذرد ...
گذرا است
چون بادی که می وزد به کویر
زندگی ام هرلحظه به نگاهی وابسته
پس چرا هزاران بار دل را به محکمه می برم و ؟
هزار بار خویش را به اعدام محکوم؟
شاید باید یاد بگیرم قاضی بودن جرات می خواهد وچشم بینا
دل نوشته های نیلوفرانه
#بهجت ـ مهدوی
http://www.tgoop.com/behjatmahdavi
Telegram
attach 📎