1⃣6⃣
🫑burn away :
- all her hair had been burnt away
تمام موهاش توی آتیش سوخته شده بود
🫑 burn down :
- the old town hall was burnt down in the 1970s
سالن قدیمی شهر توی دهه ۷۰ سوخته شد
🫑burn off :
- I decide(d) to go for a run to try and burn off a few calorie(s)
من تصمیم گرفتم برم بدو ام تا سعی کنمو یکم کالری بسوزونم
🫑burn up :
- most of the woodland has now been burnt up
بیشتر جنگل الان دیگه کامل سوخته
-🫑80.break down
- the car broke down just north of Iran
ماشین دقیقا توی شمال ایران خراب شد
@speakingg 🫑
کلمه و جمله از صفر +ویس
@idiom_1 🫑
اصطلاح + ویس
@phrasal_verbb 🫑
فعل عبارتی + ویس
@zaban_saveh هماهنگی کلاس
مدرس : راضیه کرد
#16
🫑burn away :
- all her hair had been burnt away
تمام موهاش توی آتیش سوخته شده بود
🫑 burn down :
- the old town hall was burnt down in the 1970s
سالن قدیمی شهر توی دهه ۷۰ سوخته شد
🫑burn off :
- I decide(d) to go for a run to try and burn off a few calorie(s)
من تصمیم گرفتم برم بدو ام تا سعی کنمو یکم کالری بسوزونم
🫑burn up :
- most of the woodland has now been burnt up
بیشتر جنگل الان دیگه کامل سوخته
-🫑80.break down
- the car broke down just north of Iran
ماشین دقیقا توی شمال ایران خراب شد
@speakingg 🫑
کلمه و جمله از صفر +ویس
@idiom_1 🫑
اصطلاح + ویس
@phrasal_verbb 🫑
فعل عبارتی + ویس
@zaban_saveh هماهنگی کلاس
مدرس : راضیه کرد
#16
1️⃣7️⃣
🫐 break away :
- I felt the need to break away from home
این نیازو دیدم که از خانوادم مستقل بشم
🫐 break for s.th :
- He broke for the door , but the guards got there before he did
اون فرار کرد به سمت در اما نگهبان زودتر از خودش رسید
🫐 break into s.th :
- Someone broke into my car and stole the radio
یکی به زور وارد ماشینم شد و رادیو رو دزدید
🫐 break s.b of s.th :
- Try to break yourself of the habit of eating between meals
سعی کن عادت خوردن بین وعده های غذایی رو بذاری کنار ( ریزه خواری نکنی )
🫐 85. break off :
- He broke off the conversation and answered the phone
اون صحبتو قطع کرد و تلفنو جواب داد
@speakingg 🫐
کلمه و جمله از صفر +ویس
@idiom_1 🫐
اصطلاح + ویس
@phrasal_verbb 🫐
فعل عبارتی + ویس
@zaban_saveh هماهنگی کلاس
مدرس : راضیه کرد
#17
🫐 break away :
- I felt the need to break away from home
این نیازو دیدم که از خانوادم مستقل بشم
🫐 break for s.th :
- He broke for the door , but the guards got there before he did
اون فرار کرد به سمت در اما نگهبان زودتر از خودش رسید
🫐 break into s.th :
- Someone broke into my car and stole the radio
یکی به زور وارد ماشینم شد و رادیو رو دزدید
🫐 break s.b of s.th :
- Try to break yourself of the habit of eating between meals
سعی کن عادت خوردن بین وعده های غذایی رو بذاری کنار ( ریزه خواری نکنی )
🫐 85. break off :
- He broke off the conversation and answered the phone
اون صحبتو قطع کرد و تلفنو جواب داد
@speakingg 🫐
کلمه و جمله از صفر +ویس
@idiom_1 🫐
اصطلاح + ویس
@phrasal_verbb 🫐
فعل عبارتی + ویس
@zaban_saveh هماهنگی کلاس
مدرس : راضیه کرد
#17
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
1⃣8⃣
🍀bear with s.b / s.th :
- it's boring , but please bear with it
حوصله سر ببره اما لطفا تحملش کن
🍀base ( on - upon ) s.b / s.th :
Their relationship was based upon mutual respect
رابطشون برپایه احترام دو طرفه بود
🍀blow down :
The wind blew our fence down last night
دیشب باد زد نرده ما رو انداخت
☘blow out :
after dinner she blew out the candle(s)
بعد از شام اون شمع هارو خاموش کرد
☘90. blow up :
The plane blew up in midair
هواپیما توی هوا ترکید
Can you blow up this balloon?
میشه این بادکنکارو باد کنی ؟
Her father blew up when she didn’t come home last night
پدرش عصبانی شد وقتی اون دیشب خونه نیومد
@speakingg 🍀کلمه و جمله از صفر +ویس
@idiom_1 🍀 اصطلاح + ویس
@phrasal_verbb 🍀فعل عبارتی + ویس
🪷🫧🫧🫧🪷🫧🫧🫧🪷🫧🫧🫧🪷
@zaban_saveh هماهنگی کلاس
مدرس : راضیه کرد
#18
🍀bear with s.b / s.th :
- it's boring , but please bear with it
حوصله سر ببره اما لطفا تحملش کن
🍀base ( on - upon ) s.b / s.th :
Their relationship was based upon mutual respect
رابطشون برپایه احترام دو طرفه بود
🍀blow down :
The wind blew our fence down last night
دیشب باد زد نرده ما رو انداخت
☘blow out :
after dinner she blew out the candle(s)
بعد از شام اون شمع هارو خاموش کرد
☘90. blow up :
The plane blew up in midair
هواپیما توی هوا ترکید
Can you blow up this balloon?
میشه این بادکنکارو باد کنی ؟
Her father blew up when she didn’t come home last night
پدرش عصبانی شد وقتی اون دیشب خونه نیومد
@speakingg 🍀کلمه و جمله از صفر +ویس
@idiom_1 🍀 اصطلاح + ویس
@phrasal_verbb 🍀فعل عبارتی + ویس
🪷🫧🫧🫧🪷🫧🫧🫧🪷🫧🫧🫧🪷
@zaban_saveh هماهنگی کلاس
مدرس : راضیه کرد
#18
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
بچه ها فعل های عبارتی رو توی کتابهای موسسات نمیبینید ، شاید فکر کنید کاربردی نیستن . برعکس ، کاملا محاوره ای هستن و توی فیلما زیاد میبینید ، چون محاوره ایَن ، توی کتابها به ندرت دیده میشه
بچه ها فعل های عبارتی رو توی کتابهای موسسات نمیبینید ، شاید فکر کنید کاربردی نیستن . برعکس ، کاملا محاوره ای هستن و توی فیلما زیاد میبینید ، چون محاوره ایَن ، توی کتابها به ندرت دیده میشه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
1⃣9⃣
🪷bed down :
Can I bed down on your sofa?
میشه روی مبلتون بخابم ؟
🪷believe in :
Do you believe in God?
به خدا ایمان داری ؟
Believe in yourself, or you’ll never succeed
به خودت ایمان داشته باش وگرنه هیچوقت موفق نمیشی
🪷boil over :
The milk was boiling over on the stove behind her
شیر داشت پشت سرش روی اجاق سر میرفت
All the bitterness of the last two years seemed to boil over
همه کدورت های ۲ سال گذشته انگار داشت فوران میکرد
🪷boil away :
The soup’s almost boiled away
آب سوپ تقریبا ته کشید
🪷95 . boil up :
He could feel the anger boiling up inside him
اون میتونست یه عصبانیتی که درونش میجوشیدو حس کنه
@speakingg 🪷 کلمه و جمله از صفر +ویس
@idiom_1 🪷 اصطلاح + ویس
@phrasal_verbb 🪷فعل عبارتی + ویس
🍀🎍🍀🎍🍀🎍🍀🎍🍀🎍🍀
@zaban_saveh هماهنگی کلاس
مدرس : راضیه کرد
#19
🪷bed down :
Can I bed down on your sofa?
میشه روی مبلتون بخابم ؟
🪷believe in :
Do you believe in God?
به خدا ایمان داری ؟
Believe in yourself, or you’ll never succeed
به خودت ایمان داشته باش وگرنه هیچوقت موفق نمیشی
🪷boil over :
The milk was boiling over on the stove behind her
شیر داشت پشت سرش روی اجاق سر میرفت
All the bitterness of the last two years seemed to boil over
همه کدورت های ۲ سال گذشته انگار داشت فوران میکرد
🪷boil away :
The soup’s almost boiled away
آب سوپ تقریبا ته کشید
🪷95 . boil up :
He could feel the anger boiling up inside him
اون میتونست یه عصبانیتی که درونش میجوشیدو حس کنه
@speakingg 🪷 کلمه و جمله از صفر +ویس
@idiom_1 🪷 اصطلاح + ویس
@phrasal_verbb 🪷فعل عبارتی + ویس
🍀🎍🍀🎍🍀🎍🍀🎍🍀🎍🍀
@zaban_saveh هماهنگی کلاس
مدرس : راضیه کرد
#19
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2⃣0⃣
🪸boil s.th down :
Spinach tend(s) to boil down a lot.
اسفناج معمولا آبش زیاد کشیده میشه (کم میشه )
🪸balance out :
Serve black coffee to help balance out the sweetness of the dessert.
قهوه تلخ سرو کنید تا به تعادل شیرینی دسر کمک کنه
🪸bargain ( for / on ) s.th :
I hadn’t bargain(ed) on being stuck in traffic on the way home.
انتظار نداشته بودم توی مسیر خونه توی ترافیک گیر کنم
🪸 back down :
Both side(s) have refuse(d) to back down
هر دو طرف اشتباهشون رو رد کردند
🪸100. back out :
It’s too late to back out now
الان دیگه دیره برای زیر قولت زدن
@speakingg 🪸 کلمه و جمله از صفر +ویس
@idiom_1 🪸 اصطلاح + ویس
@phrasal_verbb 🪸 فعل عبارتی + ویس
🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒
@zaban_saveh هماهنگی کلاس
مدرس : راضیه کرد
#20
🪸boil s.th down :
Spinach tend(s) to boil down a lot.
اسفناج معمولا آبش زیاد کشیده میشه (کم میشه )
🪸balance out :
Serve black coffee to help balance out the sweetness of the dessert.
قهوه تلخ سرو کنید تا به تعادل شیرینی دسر کمک کنه
🪸bargain ( for / on ) s.th :
I hadn’t bargain(ed) on being stuck in traffic on the way home.
انتظار نداشته بودم توی مسیر خونه توی ترافیک گیر کنم
🪸 back down :
Both side(s) have refuse(d) to back down
هر دو طرف اشتباهشون رو رد کردند
🪸100. back out :
It’s too late to back out now
الان دیگه دیره برای زیر قولت زدن
@speakingg 🪸 کلمه و جمله از صفر +ویس
@idiom_1 🪸 اصطلاح + ویس
@phrasal_verbb 🪸 فعل عبارتی + ویس
🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒
@zaban_saveh هماهنگی کلاس
مدرس : راضیه کرد
#20
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2⃣1⃣
🍒back onto :
- The hotel back(s) onto the river
پشت این هتل به رودخونه میخوره
🍒back away :
- She back(ed) away from the menacing look on his face
از قیافه تهدیدآمیز صورتش عقب نشینی کرد
🍒back up :
-back all your file(s) up onto a storage device or Cloud
همه فایلهای خودتونو روی یک دستگاه ذخیرهسازی یا فضای ابری پشتیبانگیری کنید
🍒back off :
-she back(ed) off and then turn(ed) and ran (run )
اون عقب عقب رفت و اونوقت برگشتو دوید
🍒105. book in / into s.th :
-several tourist(s) were book(ing) in at the hotel
چندتا توریست توی هتل داشتن مراجعه میکردن برای تحویل اتاق ( توی ویس بهتر توضیح دادم )
@speakingg 🍒کلمه و جمله از صفر +ویس
@idiom_1 🍒 اصطلاح + ویس
@phrasal_verbb 🍒فعل عبارتی + ویس
🫧🍒🫧🫧🍒🫧🫧🍒🫧🫧🍒🫧
@zaban_saveh هماهنگی کلاس
مدرس : راضیه کرد
#21
🍒back onto :
- The hotel back(s) onto the river
پشت این هتل به رودخونه میخوره
🍒back away :
- She back(ed) away from the menacing look on his face
از قیافه تهدیدآمیز صورتش عقب نشینی کرد
🍒back up :
-back all your file(s) up onto a storage device or Cloud
همه فایلهای خودتونو روی یک دستگاه ذخیرهسازی یا فضای ابری پشتیبانگیری کنید
🍒back off :
-she back(ed) off and then turn(ed) and ran (run )
اون عقب عقب رفت و اونوقت برگشتو دوید
🍒105. book in / into s.th :
-several tourist(s) were book(ing) in at the hotel
چندتا توریست توی هتل داشتن مراجعه میکردن برای تحویل اتاق ( توی ویس بهتر توضیح دادم )
@speakingg 🍒کلمه و جمله از صفر +ویس
@idiom_1 🍒 اصطلاح + ویس
@phrasal_verbb 🍒فعل عبارتی + ویس
🫧🍒🫧🫧🍒🫧🫧🍒🫧🫧🍒🫧
@zaban_saveh هماهنگی کلاس
مدرس : راضیه کرد
#21
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2⃣2⃣
🍉blend in :
The old house blends in perfectly with the countryside
خونه قدیمی کاملاً با حومه شهر ترکیب میشه
🍉 beg off :
She begged off early from the party because she was so tired
او اجازه گرفت زود مهمونی رو ترک کنه چون خیلی خسته بود ( توی ویس بهتر توضیح میدم معنیشو )
🍉build around :
Successful businesses are built around good personal relationships
کسب و کارهای موفق بر پایه روابط شخصی خوب ساخته می شن
🍉build in :
You could build in a wardrobe with mirrored doors
می تونید کمد لباسی با درهای آینه ای بسازید
🍉110. build into :
There are three cash machines built into the wall
سه دستگاه پول نقد توی دیوار جاسازی شده
@speakingg کلمه و جمله از صفر +ویس
@idiom_1 اصطلاح + ویس
@phrasal_verbb فعل عبارتی + ویس
🫧🫧🫧🫧🫧🍉🍉🍉🍉🍉
@zaban_saveh هماهنگی کلاس
مدرس : راضیه کرد
#22
🍉blend in :
The old house blends in perfectly with the countryside
خونه قدیمی کاملاً با حومه شهر ترکیب میشه
🍉 beg off :
She begged off early from the party because she was so tired
او اجازه گرفت زود مهمونی رو ترک کنه چون خیلی خسته بود ( توی ویس بهتر توضیح میدم معنیشو )
🍉build around :
Successful businesses are built around good personal relationships
کسب و کارهای موفق بر پایه روابط شخصی خوب ساخته می شن
🍉build in :
You could build in a wardrobe with mirrored doors
می تونید کمد لباسی با درهای آینه ای بسازید
🍉110. build into :
There are three cash machines built into the wall
سه دستگاه پول نقد توی دیوار جاسازی شده
@speakingg کلمه و جمله از صفر +ویس
@idiom_1 اصطلاح + ویس
@phrasal_verbb فعل عبارتی + ویس
🫧🫧🫧🫧🫧🍉🍉🍉🍉🍉
@zaban_saveh هماهنگی کلاس
مدرس : راضیه کرد
#22