Telegram Web
بی
روی
خوش
تو
زنده
بودن،
مرگ
است
به
نام
زندگانی!

- مولانا

🍃🤍

❀✦• @poem_Club0 •✦❀
ما
هيچ تر
از
هیچ
پِیِ
هیچ
دویدیم؛
جز
هیچ
در این
هیچ
دگر
هیچ
ندیدیم!


🍃🤍
❀✦• @poem_Club0 •✦❀
| مَشکن به حرف بد دل هر آفریده را |
عاقل
آن
است
که
اندیشه
کند
پایان
را...

- سعدی
🍃🤍
❀✦• @poem_Club0 •✦❀
| زخمی دگر بزن که نیفتاده ام هنوز |
شده تا نيمه ی شب در بزنی ، وا نکنند؟
يا دری را شده با سر بزنی ، وا نکنند؟!

پشت در ، بيد بلرزی و به جايی برسی
که تهِ فاجعه پرپر بزنی ، وا نکنند؟!

روی يک پله ، درِ خانه‌ی بی‌فرجامی
بتپی، قلب کبوتر بزنی ، وا نکنند؟!

تو بدانی که يکی هست که بی‌طاقت توست
باز تا طاقت آخر بزنی ، وا نکنند؟!

خنده‌ای کردم و گفتم : دل من! گريه نکن
تو اگر صد شب ديگر بزنی ، وا نکنند!

اين در بسته ، عزيز دل من! بسته به توست
شده باور کنی و در بزنی ، وا نکنند...


🍃🤍
❀✦• @poem_Club0 •✦❀
🍃🤍🍃


آن
که
به
من
وفا
نکرد،
مرهم
تو
نمی‌شود .



🍃🤍
❀✦• @poem_Club0 •✦❀
🍃🤍


تویی‌ که غیرِ دلم هیچ‌ جا مقامِ تو نیست...

- بیدل دهلوی




🍃🤍
❀✦• @poem_Club0 •✦❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اونجا که اقبال لاهوری میگه:

گر
سینه
شود
تنگ خدا
با
ما
هست...

🍃🤍

❀✦• @poem_Club0 •✦❀
یکی باید باشه وقتی آدم
بی حوصلست و میگه من همینم میخوای بخواه نمیخوای نخواه
برت بگه :

«ناز کنی، نظر کنی، قهر کنی، ستم کنی
گر که جَفا، گر که وَفا، از تو حذر نمی‌شود»




🍃🤍
❀✦• @poem_Club0 •✦❀
به خدا رها کنم جان

که زِجان خبر ندارم...

👤حافظ


❀✦• @poem_Club0 •✦❀
بی واسطه روزی هوسِ دیدنِ ما کن

- اوحدی



🍃🤍
❀✦• @poem_Club0 •✦❀
♥️••‌𝙄 𝙛𝙤𝙪𝙣𝙙 𝙢𝙮𝙨𝙚𝙡𝙛
•𝙄𝙣 𝙔𝙤𝙪𝙧 𝙚𝙮𝙚𝙨

درچشـمـٰان «طُ» خـٰودم‌
را ، پیـٰداڪـٰردم♥️




‌❀✦• @poem_Club0 •✦❀
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل🕊
🍃🤍

دَر اگر بر تو ببندد مَرو و صبر کن آنجا
زِ پس صبر تو را، او به سَرِ صَدر نِشاند
#مولانا



🍃🤍
❀✦• @poem_Club0 •✦❀
دیروز را رها کن
از اهالی امروز باش
#بیـوگـرافـی
ابرِ غصه، ابدی نیست🌧️🍃
🍃🤍


غرق
زخمیم
ولی
قامت
مان
خم
نشده ...


🍃🤍

❀✦• @poem_Club0 •✦❀
در اين دنياي بي حاصل چرا مغرور ميگردي
سليمان گر شوي آخر،نصيب مور ميگردي

به دنيايي كه مردانش عصا از كور ميدزدند
من از خوش باوري آنجا محبت جستجو كردم

عصا گر خم شود هر دم به گوش پير ميخواند
مگر در خواب بينيد بار ديگر نوجواني را

نظر كردن به درويشان بزرگي كم نميگردد
سليمان با همه حشمت نظر ميكرد بر موران

وفاي شمع را نازم كه بعد از سوختن هر دم
به سر خاكستري در حسرت پروانه ميريزد

در رفاقت با وفا بودن شرط مردانگيست
ورنه با يك استخوان،صد سگ رفيقت ميشوند

اگر كم سو شود چشمي،بار عينك ميكشد بيني
ز بيني بايد آموزي ره همسايه داري را

خنده بر لب ميزنم تا كس نداند درد من
ورنه اين دنيا كه ما ديديم،خنديدن نداشت

من از روييدن خار سر ديوار دانستم
كه ناكس كس نميگردد،بدين بالا نشينيها



🍃🤍

❀✦• @poem_Club0 •✦❀
2025/01/05 18:09:52
Back to Top
HTML Embed Code: