تو می‌روی و دل ز دست می‌رود
مرو که با تو هر چه هست می‌رود

- هوشنگ ابتهاج.

«ما سپر انداختیم گر تو کمان می‌کشی»

- سعدی.

شب‌های سرد و تاریک زمستآن را با آن روشن کنید ✨.

‏کارگاه‌های آن‌لاین آن در ترم زمستان:
‏• «نوشتن خلاق»؛ کاوه فولادی‌نسب
‏• «سعدی‌خوانی»؛ یاسین حجازی
‏• «بیهقی‌خوانی»؛ یاسین حجازی
‏• «مولوی‌خوانی»؛ عبدالجبار کاکایی
• «حافظ‌خوانی»؛ مژده شریعتمداری

برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام، با پشتیبان کارگاه‌های آن در ارتباط باشید.
#کارآن
@monadchannel

هرگز دل پر خون را خرم نکنی دانم
مجروح توام دانی مرهم نکنی دانم

- عطار.

«وز سینه جدا مشو که جانی»

- مولوی.

منم که جور و جفا دیدم و وفا کردم
تویی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی

- شهریار.

«شب همه بی‌تو کار من شکوه به ماه کردن است»

- شهریار.

در شبِ چلّه، شبِ پیروزی نور بر تاریکی، شب را به شعر زنده می‌کنیم. گرد هم می‌آییم و حافظ می‌خوانیم و مولانا.

• «شبی با مولانا»، به راهبری استاد عبدالجبار کاکایی در ساعتِ بیست و سی روزِ بیست و هفتم آذر برگزار می‌شود.

• «رازهای عاشقانه‌ی حافظ در بلندترین شبِ سال» نیز به راهبری دکتر مژده شریتعمداری در ساعتِ بیست و یک روزِ بیست و هشتم آذر برگزار می‌شود.

برای رزرو به پشتیبآن، @monadsupport پیام دهید ✨.
@monadchannel

«چاه مظلم گشت ظلم ظالمان»

- مولوی.

شب‌های سرد و تاریک زمستآن را با آن روشن کنید ✨.

‏ثبت‌نام کارگاه‌های آن‌لاین آن در ترم زمستان آغاز شد:
‏• «نوشتن خلاق»؛ کاوه فولادی‌نسب
‏• «سعدی‌خوانی»؛ یاسین حجازی
‏• «بیهقی‌خوانی»؛ یاسین حجازی
‏• «مولوی‌خوانی»؛ عبدالجبار کاکایی
• «حافظ‌خوانی»؛ مژده شریعتمداری

همچنین دو رویداد در هفته‌ی جاری در آن و به مناسبت یلدا، آئین باستانی ایرانیان، برگزار می‌شود:
• «شبی با مولانا»، استاد عبدالجبار کاکایی
• «رازهای عاشقانه‌ی حافظ در بلندترین شب سال»، دکتر مژده شریعتمداری

برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام، با پشتیبان کارگاه‌های آن در ارتباط باشید.
#کارآن
@monadchannel

به هیچ حال ز خاطر فرامشم نشوی
ولی دریغ که از خاطرت فراموشم

- فروغی بسطامی.

«آفت جان است و آنگه در میان جان مقیم»

- خاقانی.

ظلمتِ چَه بِه که ظلمت‌های خلق
سر نبُرد آنکس که گیرد پای خلق

- مولوی.

«دایم آواره بود هرکه پی دل برود»

- صائب تبریزی.

خوش آن‌زمان که برای گلایه وقت نبود
‏هزار شِکوه به یک بوسه مختصر می‌شد

- سجاد سامانی.

گر چه کاشانۀ دل، خاص غم مهر تو نیست
پس، چرا مهر تو را بر در این خانه زدند؟

- شاطرعباس صبوحی.