✍🏻#سینما_سیاست
📽فیلم این هفته:

روز شغال

The Day of the Jackal

سال ساخت: 1973

کشور سازنده: بریتانیا فرانسه

ژانر: تریلر سیاسی- مهیج

کارگردان: فرد زینه مان

همراه ما باشید در :

⚜ @political14hsu ⚜

معرفی فیلم «روزِ شغال» :

تابستان سال ۱۹۶۳ در اوج اصلاحات شارل دوگل فرانسوی، این قهرمان ملی فرانسوی که در دوران پسا جنگ جهانی دوم کشور فرانسه را دوباره سرپا کرد، تصمیم گیری هایی صورت می گیرد. چه کسی پشت این توطئه است؟ اصلا چرا و چگونه قرار است این دولتمرد بزرگ را از سر راه بردارند؟ فرد زینه مان روایت تلاش یک قاتل حرفه ای و خونسرد برای ترور برنامه ریزی شده شارل دوگل را به تصویر می کشد. قاتلی که با آرامش و تمرکز، تمام ما را در عمق داستان هدایت می کند. کسی که از هر چیز جاندار و غیر جانداری برای رسیدن به هدفش استفاده می کند. در قاموس او هدف وسیله را توجیح می کند. روز شغال، یک تریلر مهیج سیاسی است که با سایر آثار در این ژانر، تفاوت های اساسی دارد. در اینجا ما یک قهرمان محوری را مشاهده می کنیم که در پارادوکسی عمیق قرار دارد. آیا او باید شارل دوگل را ترور کند یانه ؟ همه مخاطبان، کارهای او را دنبال می کنند. او دقیقا چه زمانی می خواهد کار خودش را انجام دهد؟ عده ای لحظه شماری می کنند که پلیس مخفی که نشانه هایی از او دارد را دستگیر کنند و عده ای بالا و پایین می پرند تا سریع تر شغال این قاتل خونسرد، کار خودش را به پایان برساند اما کارگردان هر دو دسته را به انتظار عمیقی فرو می برد. نکته قابل توجه فیلم در همین مسئله است که کارگردان بارها از ما انتظار دارد که پایان ماجرا را باور کنیم؛ اما این پایان ماجرا نیست و در نهایت زمانی که فکر می کنیم همه چیز بر اساس ذهنیت ما شکل می‌گیرد، کارگردان با جای گیری درست دوربین ها و روایتی متفاوت تمام تصورات ما را بهم می ریزد. در اینجا باز به سوال اصلی بر میگردیم آیا شارل دوگل لایق ترور شدن است یا نه؟ قاتل ما بارها دوگل را در خیالات خود و گاها با امتحان کردن گلوله ها بر روی اجسام بی جان، دوگل را به آن دنیا می فرستد. او برای رسیدن به هدفش، بارها خودش را خار می کند و گاها دست به تحقیر خود می زند. اما او در زبان قالب، یک ASSASSINاست. یک قاتل متمرکز با هدفی مشخص او برای مخاطب، یک قهرمان دست نیافتنی است و شارل دوگل با تمام افتخاراتش از دید ما باید کشته شود. قهرمان ما باید به هدف خودش دست پیدا کند. بارها پلیس دلهای ما را به لرزه در می آورد. آیا شغال الان دستگیر می شود و داستان قهرمان ما در این محور به پایان می رسد؟ آیا ما کشته شدن دوگل را که برای ما بسیاز لذت بخش است، نخواهیم دید؟ کارگردان در اواسط فیلم، چنان ما را مسخ می کند که خودمان را به نوعی همکار و همراه شغال می بینیم و در نهایت در حالی که همه ما به طور قطع می‌دانیم که قهرمان ما موفق می شود، اشتباهی میلیمتری همه چیز را خراب می کند. او درست نشانه گیری کرده است. اما تقدیر شارل دوگل را حفظ می کند. ما نمی توانیم قهرمانان را ناتوان بپنداریم. او همه تلاشش را کرد اما در نهایت زیر رگبار گلوله های پلیس، جان می دهد. قهرمانی که همه ما اینگونه دلباخته اش بودیم، در خون خود رشد می کند و در نهایت در اوج ناباوری و ظالمانه در پارچه ای کثیف و در گوری بی نام نشان، زندگی اش برای همیشه فراموش می شود. او انسانی توانمند بود که در گمنامی زیست و در گمنامی به خاک سپرده شد و شارل دوگل، این مرد فولادین همچنان به زندگی خود ادامه می دهد. داستان ما با یک کات به پایان می‌رسد. اما شغال به عنوان قهرمانی گمنام در یاد مخاطب می ماند. پس باید اعتراف کنیم که کارگردان به هدف خودش دست پیدا کرده است . این روایت یک روایت تماما نا امید کننده و در عین حال هیجان انگیز است باید با آن همراه شد .....



✍🏻علی اسدیان، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه حکیم سبزواری


⚜ @political14hsu ⚜

🔈فایل صوتی وبینار بزرگداشت خواجه نظام الملک

🔷به همت انجمن‌های علمی علوم سیاسی دانشگاه حکیم سبزواری و دانشگاه گیلان

⚜ @political14hsu ⚜

✍🏻انجمن‌های علمی علوم سیاسی و جغرافیا با همکاری کانون ايران‌شناسی و مجمع اسلامی دانشگاه حکیم سبزواری برگزار می‌کنند:

نشست ویژه
🧭 «قطب نمای سیاسی» چیست؟
(بررسی عملکرد و کارکرد قطب نمای سیاسی)

با حضور اساتید :
✅دکتر قربان پور عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی

✅دکتر صدرانیا عضو هیأت علمی گروه جغرافیا


🏢مکان:تالار اسرار طبقه سوم ضلع شمالی

زمان :
🗓 دوشنبه، ۱۴ آبان ماه
🕰ساعت ۱۲:۱۵ الی ۱۳:۳۰


🔺گواهی حضور در نشست📃


💥آیتم ویژه💥:

برگزاری مسابقه همراه با اهدای جایزه نفیس

⚜ @political14hsu ⚜

✍🏻#سیاست_خوانی

💠کتاب این هفته:

«ژرمینال»

نویسنده: امیل زولا

مکتب ادبی: ناتورالیسم( طبیعت گرایی . علم گرایی)

سال انتشار: 1885

مترجم: سروش حبیبی



⚜ @political14hsu ⚜

ژرمینال، تنها چیزی که با گفتن این کلمه به یاد انسان قرن بیست و یکمی می افتد. رنج و عذابی است که اتین، این یگانه قهرمان امیل زولا نویسنده مطرح فرانسوی برای بیداری کارگردان در قرن نوزدهم می کشد. ژرمینال اثری ماندگار در ادبیات جهان است. زیرا مهم ترین مسئله قرن بیستم را برای ما از قبل روایت می کند. او به شکلی کاملا علمی و تلخ، استثمار کارگران توسط سرمایه داران را به ما نشان می‌دهد. جامعه ای که در لجن به سر می برد و اربابانی که سفره یک شب شان به اندازه حقوق یک سال کارگر زغال سنگ است. در اینجا ما با هیچ شادی روبه رو نمی شویم. همه چیز تیره و تار است؛ خانه های تاریک، سفره های خالی بدن های سیاه و خسته و انسان هایی که انگار داخل انسان نیستند. آنها همانند حیوان زندگی می کنند. آنها برده هایی هستند که توسط سرمایه داران پست به منجلاب هدایت می شوند و این تابلو شاهکاری است که انقلاب صنعتی به ما هدیه داده است. انقلابی که طبقه کارگر را امیدوار و در ادامه برده خود گرداند. بورژوازی در خانه های زیبای خود مشغول مراسم رقص هستند. آنها لباس های زیبا و رنگارنگ به تن دارند در حالی که کودکی در دور دست به دلیل سرما و گرسنگی جان می دهد. این شکاف طبقاتی تلخ است. آنقدر تلخ که نویسنده گاها از گفتن روایت اجتناب می کند. او به مخاطب رحم نمی کند و او را در دل تاریکی رها می کند. مخاطب با خواندن ژرمینال اوج بی رحمی دنیایی که حاکم آن نیروی محرکه بخار است را درک می کند. در بحبوحه این نبرد و خاموشی کارگردان ناگهان قهرمانی تنها با یک چمدان وارد شهر می شود. او منجی است که همه عقاید پراکنده را منسجم می کند. گویا مارکس در آن نقطه تاریک از جهان ظهور کرده است. او تمام تلاش خود را می کند تا به این استعمار کثیف پایان دهد. گویا در این کار موفق می شود اما هر چه جلوتر می رود، چیزهای بیشتری را از دست می دهد. کارگران دیگر از خود بی خود شده اند؛ آنها در برابر گلوله ها سینه سپر می کنند، آنها ترسی از مرگ ندارند. گویا گرسنگی و زندگی در منجلاب های مصنوعی آنها را از زیستن بیزار کرده است. در میان این تاریکی باز هم کورسوی زیبای عشق نمایان می شود. گویا نویسنده می خواهد به ما تلنگری بزند و لحظه ای بگوید: صبر کنید حتی در اینجا میان این همه تلخی هم زندگی در جریان است! اما باز هم ما نمی توانیم این حجم از تلخی و بی رحمی که نویسنده روایت گر آن است را درک کنیم. صبح های سرد را به یاد آورید؛ زمانی که اربابان مجبور به تن فروشی می شوند تا بچه های خود را سیر کنند. بارها گفته ام که دو چیز اگر به انسان حاکم شود، انسان دست به هر کار حیوانی خواهد زد. در ابتدا گرسنگی و سپس شهوت، این دو غول ترسناک که انسان را به مغاک هدایت می کند. زنان آن مرد را به بدترین شکل ممکن می کشند و آلت شکنجه او را قطع می کنند تا به عنوان نمادی از ظلم به همگان نشان دهند. در اینجا ارباب زاده سعی می کند وجدان خود را مقداری راحت کند. او گمان می کند اگر پس مانده های خود را به کارگران ببخشند، آنها ظلم هایی که در حقشان شده است را فراموش می کنند. اما نمی دانند که آنها آتش زیر خاکستر هستند. آنها آماده قیام و قتل عام اربابان زورگو هستند. باید خودمان را آماده یک روایت بی رحم از قرن نوزدهم کنیم. روایتی که روحمان را آزار می دهد؛ روایتی که این جمله پیش گویانه مارکس را به یادمان می آورد. کارگردان جهان متحد شوید شما چیزی جز زنجیرهایتان ندارید .....


✍🏻علی اسدیان، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه حکیم سبزواری


⚜ @political14hsu ⚜

✍🏻انجمن علمی علوم سیاسی با همکاری کانون ايران‌شناسی و قلم و اندیشه دانشگاه حکیم سبزواری به اقتضا تقویم برگزار می‌کند:

🔸 «گرامی‌داشت روز ملی فرهنگ عمومی»

💠همراه با:
سخنرانی اساتید
موسیقی
مسابقه
پذیرایی
و...


🕰زمان:سه‌شنبه، 15 آبان 1403

🏢مکان:تالار استاد شریعتی


⚜ @political14hsu ⚜